پارینه/پالئوگرام
تکامل والها در یک نگاه. اسب آبی نزدیکترین خویشاوند زنده آنهاست و ایندوهایس، ابتداییترین «وال» که حدود ۴۷ میلیون سال پیش میزیست و هنوز خشکیزی بود Tangled Bank, Carl Zimmer Artwork by Carl Buell
پاکیسیتس تنها موجودی نبود که ایندوهایس و بقیه حیوانات جنگل باید هنگام آبخوردن از او بترسند. تقریبا در همان زمان، گروه دیگری از زوجسمان خویشاوند ایندوهایس حتی تطابق بیشتری با زندگی نیمهآبزی یافته بودند. آمبولوسیتس (Ambulocetus ) وال پادار دیگری بود که برخلاف ایندوهایس و پاکیسیتس، پاهایی کوتاه شبیه سمورآبی امروزی و بدنی کشیده و مناسب برای شنا در آبهای رودخانهها داشت. معنی نام این جانور «وال قدمزن» است، هرچند آمبولوسیتس بسیار کمتر از خویشاوندان همعصر خود روی خشکی قدم میزد. سنگواره آمبولوسیتس در شمال پاکستان کشفشده، جایی که احتمالا رودخانهها به اقیانوس منتهی میشدند، ولی ترکیب ایزوتوپهای استخوانهایش نشان میدهد بیشتر در آب شیرین میمانده و خیلی به آب اقیانوس علاقه نداشته است. جایی که محل زندگی و شنای آمبولوستیس چهار متری تیزدندان بوده، قطعا یکی از خطرناکترین مکانهای تاریخ برای گذراندن تعطیلاتی ساحلی به شمار میآمده؛ به جز آمبولوسیتس که از نظر خلقوخو و هوش چندان شباهتی به خویشاوندان آبزی امروزیاش نداشته، این منطقه پر از تمساحها و کوسههای گرسنه بوده و آمبولوسیتس و بقیه والها نیز ناچار بودند با توسعه و بهبود توانایی شناگری خود، هرچهزودتر زرادخانه زیرآبی خود را تقویت کنند، حتی اگر به قیمت کاهش تواناییهای زیستن و راهرفتن در خشکی باشد.
والهای آبزیتر نیز در همان بازه زمانی در هند تکامل مییافتند. همعصر بودن تمام این جانوران بهخوبی نشان میدهد نباید آنها را نیاکان یکدیگر بشماریم، هرچند افزایش گامبهگام شباهت آنها با والهای امروزی نشان میدهد نسل آنها بهطور متناوب و سریع از نیاکانی پیدرپی شناگرتر و منطبقتر با شرایط آبی تکامل یافته است. مراحل بعدی تکامل والها شامل مهاجرت کلی به آب شور، عقبتر آمدن حفره بینی روی جمجمه و سرانجام پیدایش باله دمی و کوچکشدن پاها و حذف نهایی پاهای عقب بوده است. حذف پاهای عقب در آخرین نیای مشترک والها و دلفینهای امروزی رخداده که احتمالا ۴۲ میلیون سال پیش میزیسته است.
والهای آبزیتر نیز در همان بازه زمانی در هند تکامل مییافتند. همعصر بودن تمام این جانوران بهخوبی نشان میدهد نباید آنها را نیاکان یکدیگر بشماریم، هرچند افزایش گامبهگام شباهت آنها با والهای امروزی نشان میدهد نسل آنها بهطور متناوب و سریع از نیاکانی پیدرپی شناگرتر و منطبقتر با شرایط آبی تکامل یافته است. مراحل بعدی تکامل والها شامل مهاجرت کلی به آب شور، عقبتر آمدن حفره بینی روی جمجمه و سرانجام پیدایش باله دمی و کوچکشدن پاها و حذف نهایی پاهای عقب بوده است. حذف پاهای عقب در آخرین نیای مشترک والها و دلفینهای امروزی رخداده که احتمالا ۴۲ میلیون سال پیش میزیسته است.
Walking with whales, Muizon 2001.pdf
132.4 KB
Walking with whales, C. De Muizon, Nature 413, 259-260
10.1038/35095137
10.1038/35095137
Skeletons_of_terrestrial_cetaceans.pdf
285.7 KB
Skeletons of terrestrial cetaceans and the relationship of whales to artiodactyls, J.G. Thewissen, et al., Nature 413, 277-281, 2001 | 10.1038/35095005
پارینه/پالئوگرام
مجموعه اسکلت انواع والها در گالری آناتومی مقایسهای، موزه تاریخ طبیعی پاریس عکس از عرفان خسروی
مجموعه اسکلت والها در گالری آناتومی مقایسهای، موزه تاریخ طبیعی پاریس
دو نفر در انتهای موزه ایستادهاند که میتواند مقیاس خوبی برای درک بزرگی والها باشد
عکس از عرفان خسروی
دو نفر در انتهای موزه ایستادهاند که میتواند مقیاس خوبی برای درک بزرگی والها باشد
عکس از عرفان خسروی
پارینه/پالئوگرام
مجموعه اسکلت والها در گالری آناتومی مقایسهای، موزه تاریخ طبیعی پاریس دو نفر در انتهای موزه ایستادهاند که میتواند مقیاس خوبی برای درک بزرگی والها باشد عکس از عرفان خسروی
نمایی دیگر از بخش والها در گالری آناتومی مقایسهای، موزه تاریخ طبیعی پاریس
عکس از عرفان خسروی
عکس از عرفان خسروی
پارینه/پالئوگرام
نمایی دیگر از بخش والها در گالری آناتومی مقایسهای، موزه تاریخ طبیعی پاریس عکس از عرفان خسروی
اسکلت سنگوارهشده والی باستانی به نام سینتیاسیتس (Cynthiacetus) به قدمت چهل میلیون سال در گالری سنگوارهها، موزه تاریخ طبیعی پاریس
عکس از عرفان خسروی
عکس از عرفان خسروی
پارینه/پالئوگرام
اسکلت سنگوارهشده والی باستانی به نام سینتیاسیتس (Cynthiacetus) به قدمت چهل میلیون سال در گالری سنگوارهها، موزه تاریخ طبیعی پاریس عکس از عرفان خسروی
اسکلت سینتیاسیتس بر اساس نمونهای که در پرو کشفشده و در موزه تاریخ طبیعی فرانسه قرار گرفته. به پاهای کوچک و تحلیلرفته این وال باستانی در نزدیکی انتهای دم دقت کنید!
والهای امروزی پا ندارند
والهای امروزی پا ندارند
image_2017-02-07_20-44-56.png
9 MB
والهای جهان
Whales of the World Flat
National Geographic, 1976
برای دانلود
Whales of the World Flat
National Geographic, 1976
برای دانلود
پارینه/پالئوگرام
والهای جهان Whales of the World Flat National Geographic, 1976
وال یا نهنگ؟
نام فارسی وال و دلفین چیست؟
تقریبا همه تصور میکنند نام پستانداران غولآسایی که در دریاها شنا میکنند. «نهنگ» است. همه این واژه را میپسندند، چون فارسی است و اصالت دارد، آن هم دربرابر «وال» که بهنظر میرسد از انگلیسی به فارسی آمده. احساس ناخوشایندی که در برابر واژه تازهوارد «وال» وجود دارد و مدتهاست همه را واداشته تا از واژه «نهنگ» به جای آن استفاده کنیم، درباره واژه «دلفین» هم مصداق دارد. دلفین هم انگاریکه از انگلیسی گرفته شده و بهتر است برای آن واژهای فارسی دستوپا کنیم؛ برای همین برخی نام «خوکماهی» یا «گرازماهی» را بهعنوان نام عمومی دلفینها پیشنهاد کردهاند. اما واقعا سابقه کاربرد دو واژه وال و دلفین در فارسی متأخر و برگرفته از زبان انگلیسی است؟
ریشه واژه whale در زبان انگلیسی به واژه انگلیسی باستان hwæl میرسد، ولی این ریشهشناسی در واژهنامههای انگلیسی عقبتر نمیرود. زبانشناسان صورت فرصی پروتوژرمنی hwalaz* را برای ریشه این واژه درنظر گرفتهاند. به جز انگلیسی، در زبانهای ژرمنی دیگر نیز واژههایی برآمده از همین ریشه فرضی دیده میشود (آلمانی: Wal، دانمارکی: hval، نروژی: kval، هلندی: walvis و فریزی غربی: walfisk). اگر این ریشهشناسی فرضی را کمی عقبتر ببریم به ریشه هندواروپایی باستان skʷálos* میرسیم که احتمالا معنی اصلی آن در زبان نیاکان اقوام هندواروپایی «گربهماهی بزرگ» بوده است. در زبان آلمانی به گربهماهی بزرگ (Sheatfish) میگویند Wels و در لاتین به آن میگویند squalus؛ واژهای که بسیار شبیه ریشه فرضی وال در زبان هندواروپایی باستان است. در زبان پروسی باستان نام گربهماهی بزرگ kalis است و در یونانی باستان ἄσπαλος (اسپلوس). در فارسی و گیلکی نیز به گربهماهی اسبله میگویند که معلوم نیست مستقیما از همان ریشه هنداروپایی باستان skʷálos* آمده یا مثلا در دوره اشکانی از زبان یونانی اخذ شده. احتمالا اشتقاق ایرانی ریشه هندواروپایی واژهای مثل (s)káras* در زبان نیا-ایرانی باشد که گرچه خودش ساختی فرضی دارد، ولی به شکل 𐬐𐬀𐬭𐬀/کَرَ در زبان اوستایی باقی مانده که نام نوعی ماهی بوده است. واژه فارسی وال (که به صورتهای شاذ اوال و افال هم آمده) با تغییرات واجی رایج و متداول از دوره باستان تا نو (ک-»و | ر-»ل) احتمالا برآمده از همین صورت نیا-ایرانی است و شباهت آن به واژه انگلیسی whale ناشی از تغییرات واجی جداگانه ولی مشابه در دو مسیر متفاوت بوده است.
ریشه واژه انگلیسی dolphin نیز به dolfin در انگلیسی میانه، سپس به daulphin/dalphin/daufin در فرانسه باستان، سپس به delphīnus در لاتین و سرانجام به δελφίς (دلفیس، به معنی زهدان، اشاره به اینکه دلفین در نظر قدما ماهی بوده اما زهدان داشته که صفت ددان خشکیزی بوده) در یونانی باستان بازمیگردد.
تا اینجا معلوم شد که ریشه whale در انگلیسی چهبسا به واژهای هندواروپایی بازگردد که به صورتهای مختلف در زبانهای هندواروپایی مختلف تغییرکرده است و وال در فارسی نیز از همان ریشه آمده و شباهت این دو واژه به خاطر تغییرات واجی جداگانه ولی مشابه در دو مسیر تکاملی مختلف بوده است.
به علاوه دانستیم ریشه dolphin نیز به یونانی باستان بازمیگردد. اما نکته مهم اینکه برخلاف تصور رایجی که واژههای وال و دلفین را برگرفته از زبانهای اروپایی در دوره نو میداند، این دو واژه در فارسی چندان هم تازه وارد نیستند.
در متنهای علمی و بهویژه متنهای نجومی فارسی در سدههای گذشته، نام دلفین بارها دیده میشود. مثلا در «التفهیم» ابوریحان بیرونی و «آثار البلاد» قزوینی و «جغرافیا»ی حافظابرو. نام وال نیز شاهدهای قدیمی زیادی دارد که در لغتنامه دهخدا به آنها اشاره شده است، از جمله در آثار خاقانی و فرخی و ناصر خسرو:
ماهی وال است طمع دور دار/ زود به دم درکشدت وال وار (ناصر خسرو)
زیر آن سایه به آب اندر اگر برگذرد/ همچو خیش از پر مه ریزه شود ماهی وال (فرخی)
تا به بحر اندر است وال و نهنگ/ تا به گردون بر است رأس و ذنب (فرخی)
دریای گندنا رنگ از تیغ شاه گلگون/ لعل پیازی از خون یک یک پشیز والش (خاقانی)
دین ز درویشان طلب نز خواجگان باشکوه/ ز آنکه گوهر از صدف یابی نه از ماهی وال (کمال اسماعیل)
نام فارسی وال و دلفین چیست؟
تقریبا همه تصور میکنند نام پستانداران غولآسایی که در دریاها شنا میکنند. «نهنگ» است. همه این واژه را میپسندند، چون فارسی است و اصالت دارد، آن هم دربرابر «وال» که بهنظر میرسد از انگلیسی به فارسی آمده. احساس ناخوشایندی که در برابر واژه تازهوارد «وال» وجود دارد و مدتهاست همه را واداشته تا از واژه «نهنگ» به جای آن استفاده کنیم، درباره واژه «دلفین» هم مصداق دارد. دلفین هم انگاریکه از انگلیسی گرفته شده و بهتر است برای آن واژهای فارسی دستوپا کنیم؛ برای همین برخی نام «خوکماهی» یا «گرازماهی» را بهعنوان نام عمومی دلفینها پیشنهاد کردهاند. اما واقعا سابقه کاربرد دو واژه وال و دلفین در فارسی متأخر و برگرفته از زبان انگلیسی است؟
ریشه واژه whale در زبان انگلیسی به واژه انگلیسی باستان hwæl میرسد، ولی این ریشهشناسی در واژهنامههای انگلیسی عقبتر نمیرود. زبانشناسان صورت فرصی پروتوژرمنی hwalaz* را برای ریشه این واژه درنظر گرفتهاند. به جز انگلیسی، در زبانهای ژرمنی دیگر نیز واژههایی برآمده از همین ریشه فرضی دیده میشود (آلمانی: Wal، دانمارکی: hval، نروژی: kval، هلندی: walvis و فریزی غربی: walfisk). اگر این ریشهشناسی فرضی را کمی عقبتر ببریم به ریشه هندواروپایی باستان skʷálos* میرسیم که احتمالا معنی اصلی آن در زبان نیاکان اقوام هندواروپایی «گربهماهی بزرگ» بوده است. در زبان آلمانی به گربهماهی بزرگ (Sheatfish) میگویند Wels و در لاتین به آن میگویند squalus؛ واژهای که بسیار شبیه ریشه فرضی وال در زبان هندواروپایی باستان است. در زبان پروسی باستان نام گربهماهی بزرگ kalis است و در یونانی باستان ἄσπαλος (اسپلوس). در فارسی و گیلکی نیز به گربهماهی اسبله میگویند که معلوم نیست مستقیما از همان ریشه هنداروپایی باستان skʷálos* آمده یا مثلا در دوره اشکانی از زبان یونانی اخذ شده. احتمالا اشتقاق ایرانی ریشه هندواروپایی واژهای مثل (s)káras* در زبان نیا-ایرانی باشد که گرچه خودش ساختی فرضی دارد، ولی به شکل 𐬐𐬀𐬭𐬀/کَرَ در زبان اوستایی باقی مانده که نام نوعی ماهی بوده است. واژه فارسی وال (که به صورتهای شاذ اوال و افال هم آمده) با تغییرات واجی رایج و متداول از دوره باستان تا نو (ک-»و | ر-»ل) احتمالا برآمده از همین صورت نیا-ایرانی است و شباهت آن به واژه انگلیسی whale ناشی از تغییرات واجی جداگانه ولی مشابه در دو مسیر متفاوت بوده است.
ریشه واژه انگلیسی dolphin نیز به dolfin در انگلیسی میانه، سپس به daulphin/dalphin/daufin در فرانسه باستان، سپس به delphīnus در لاتین و سرانجام به δελφίς (دلفیس، به معنی زهدان، اشاره به اینکه دلفین در نظر قدما ماهی بوده اما زهدان داشته که صفت ددان خشکیزی بوده) در یونانی باستان بازمیگردد.
تا اینجا معلوم شد که ریشه whale در انگلیسی چهبسا به واژهای هندواروپایی بازگردد که به صورتهای مختلف در زبانهای هندواروپایی مختلف تغییرکرده است و وال در فارسی نیز از همان ریشه آمده و شباهت این دو واژه به خاطر تغییرات واجی جداگانه ولی مشابه در دو مسیر تکاملی مختلف بوده است.
به علاوه دانستیم ریشه dolphin نیز به یونانی باستان بازمیگردد. اما نکته مهم اینکه برخلاف تصور رایجی که واژههای وال و دلفین را برگرفته از زبانهای اروپایی در دوره نو میداند، این دو واژه در فارسی چندان هم تازه وارد نیستند.
در متنهای علمی و بهویژه متنهای نجومی فارسی در سدههای گذشته، نام دلفین بارها دیده میشود. مثلا در «التفهیم» ابوریحان بیرونی و «آثار البلاد» قزوینی و «جغرافیا»ی حافظابرو. نام وال نیز شاهدهای قدیمی زیادی دارد که در لغتنامه دهخدا به آنها اشاره شده است، از جمله در آثار خاقانی و فرخی و ناصر خسرو:
ماهی وال است طمع دور دار/ زود به دم درکشدت وال وار (ناصر خسرو)
زیر آن سایه به آب اندر اگر برگذرد/ همچو خیش از پر مه ریزه شود ماهی وال (فرخی)
تا به بحر اندر است وال و نهنگ/ تا به گردون بر است رأس و ذنب (فرخی)
دریای گندنا رنگ از تیغ شاه گلگون/ لعل پیازی از خون یک یک پشیز والش (خاقانی)
دین ز درویشان طلب نز خواجگان باشکوه/ ز آنکه گوهر از صدف یابی نه از ماهی وال (کمال اسماعیل)
👍5❤1👏1
پارینه/پالئوگرام
والهای جهان Whales of the World Flat National Geographic, 1976
سلمنا که نام دلفین، گرچه ممکن است مثل خیلی نامهای دیگر گیاهان و جانوران ریشه ایرانی نداشته باشد، اما کاربرد آن در فارسی متأخر نیست و سابقه دارد. اگر قرار باشد انگشت در زبان فارسی کنیم و هرواژهای که مهر اصالت ایرانی نداشته باشد، از آن بیرون بریزیم، باید برای فیل و ببر و کبوتر و لکلک و توت و چمن و خیلی واژههای دیگری که ریشه سنسکریت، یونانی، سومری و غیره دارند، کلمههای ساختگی و عجیبوغریب درست کنیم. به جای نگاه متعصبانه سرهگرایی که نه کاربردی است، نه دقت دارد و نه در اغلب موارد، معیار عینی برای آن داریم، بهتر است همان واژههای مشهور و سابقهدار زبان فارسی مثل وال و دلفین را بهکار ببریم.
خب، چرا بهجای وال همان نهنگ را به کار نبریم؟ نام نهنگ نیز در ادبیات فارسی سابقه دارد ولی معنای تاریخی آن با چیزی که ما تصور میکنیم، کمی تفاوت دارد. این روزها نام نهنگ حسابی بهمعنای پستاندار دریایی جا افتاده ولی بد نیست بدانیم (فقط بدانیم) که معنی اصلی این واژه به حیوانی اشاره دارد که ما امروز آن را تمساح میخوانیم.
در متنهای جغرافیایی قدیم فارسی بسیار گفتهاند که نیل و سند نهنگ دارد؛ از جمله در «آثار البلاد» قزوینی و «جغرافیا»ی حافظابرو و آثار ادبی شعرای قدیم فارسی.
تیر تو از کلات فرود آورد هزبر/ تیغ تو از فرات برآرد نهنگ را (دقیقی)
جهان را مخوان جز دلاور نهنگ/ بخاید به دندان چو گیرد بچنگ (فردوسی)
با جهانگیر سنان تو به جان ایمن نیست/ پوست زآن دارد چون جوشن خرپشته نهنگ (فرخی)
جالباینکه حافظابرو از اینکه عوام به غلط «ماهیِ بزرگ» را میگویند نهنگ شکایت دارد. این نقل نشان میدهد که سابقه نهنگخواندن وال دستکم از سده نهم هجری سابقه دارد.
خب، چرا بهجای وال همان نهنگ را به کار نبریم؟ نام نهنگ نیز در ادبیات فارسی سابقه دارد ولی معنای تاریخی آن با چیزی که ما تصور میکنیم، کمی تفاوت دارد. این روزها نام نهنگ حسابی بهمعنای پستاندار دریایی جا افتاده ولی بد نیست بدانیم (فقط بدانیم) که معنی اصلی این واژه به حیوانی اشاره دارد که ما امروز آن را تمساح میخوانیم.
در متنهای جغرافیایی قدیم فارسی بسیار گفتهاند که نیل و سند نهنگ دارد؛ از جمله در «آثار البلاد» قزوینی و «جغرافیا»ی حافظابرو و آثار ادبی شعرای قدیم فارسی.
تیر تو از کلات فرود آورد هزبر/ تیغ تو از فرات برآرد نهنگ را (دقیقی)
جهان را مخوان جز دلاور نهنگ/ بخاید به دندان چو گیرد بچنگ (فردوسی)
با جهانگیر سنان تو به جان ایمن نیست/ پوست زآن دارد چون جوشن خرپشته نهنگ (فرخی)
جالباینکه حافظابرو از اینکه عوام به غلط «ماهیِ بزرگ» را میگویند نهنگ شکایت دارد. این نقل نشان میدهد که سابقه نهنگخواندن وال دستکم از سده نهم هجری سابقه دارد.
👍10👌1
پارینه/پالئوگرام
آل چیست؟ آل موجودی خیالی است با سرشتی اهریمنی، شبیه پیرزنی چادری و قد بلند که در باور عامه سراغ زائو میآید و نوزاد را میخورد. شاید در دنیای ما آل موجودی خیالی باشد، اما ۶۶ میلیون سال واقعی بوده است
هاتزیگوپتریکس (Hatzegopteryx) را نباید با دایناسورها اشتباه گرفت. این جانور پشمالو و قدبلند جزء تبار دیگری از خزندگان دوران مزوزوئیک بهجز دایناسورهاست؛ هاتزیگوپتریکس تروسوری بوده غولآسا و شاید بیپرواز که ۶۶ میلیون سال پیش در جزیره هاتگ در ترانسیلوانیا (موطن کنت دراکولا!) میزیست و از بچه دایناسورها تغذیه میکرد. این تصویری است که مارک ویتن (Mark Witton) سالها پیش از این تروسور ترسیم کرده بود، اما یافتههای جدید نشان میدهد این آل دنیای دایناسورها حتی از این هم ترسناکتر بوده است.