Forwarded from سیتاک (باشگاه علم و فناوری)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فردا ساعت 10 صبح در سومین نشست علمی سیتاک میزبان شما هستیم. لطفا 15 دقیقه پیش از شروع برنامه در محل فرهنگسرای ارسباران حاضر باشید.
هنوز ثبت نام نکردهاید؟ لینک زیر:
https://evnd.co/1XAaT
@Sitalk
هنوز ثبت نام نکردهاید؟ لینک زیر:
https://evnd.co/1XAaT
@Sitalk
امروز قرار بود با گل و گلابی در مراسم سیتاک سخنرانی کنم. به جای گلابی، سیب بردم و گل هم فراموش کردم. سیاوش رفت و این گل را برایم آورد. برنامه خوبی از آب درآمد و خوش گذشت. گل را هم آوردم خانه که خشکاش کنم و یادگاری نگهدارم.
ممنون از دوستان دستاندرکار و دوستانی که تشریف آورده بودند.
https://www.instagram.com/p/BTbX9hFBeQ0/
ممنون از دوستان دستاندرکار و دوستانی که تشریف آورده بودند.
https://www.instagram.com/p/BTbX9hFBeQ0/
Instagram
Erfan Khosravi
امروز قرار بود با گل و گلابی در مراسم سیتاک سخنرانی کنم. به جای گلابی، سیب بردم و گل هم فراموش کردم. سیاوش رفت و این گل را برایم آورد. برنامه خوبی از آب درآمد و خوش گذشت. گل را هم آوردم خانه که خشکاش کنم و یادگاری نگهدارم. ممنون از دوستان دستاندرکار و…
Forwarded from تلسکوپ
«تلسكوپ»: قسمت دوم
در دومین برنامهٔ تلسکوپ رد پای چند میلیون سالهٔ دایناسورها را دنبال کردهایم.
www.aparat.com/v/ZqWk5
در دومین برنامهٔ تلسکوپ رد پای چند میلیون سالهٔ دایناسورها را دنبال کردهایم.
www.aparat.com/v/ZqWk5
زیستشناسی در چند دقیقه
مفهومهای کلیدی دنیای ژنتیک و تکامل به زبان ساده
نوشته تام جکسن
ترجمه عطا کالیراد و عرفان خسروی
از مجموعه کتابهای «در چند دقیقه»
دبیر تولید مجموعه: فرزانه پورقناد
دبیر هنری مجموعه: لیلا پورقناد
نشر شهر، ۱۳۹۶
https://www.instagram.com/p/BTygueBBWZ7/
مفهومهای کلیدی دنیای ژنتیک و تکامل به زبان ساده
نوشته تام جکسن
ترجمه عطا کالیراد و عرفان خسروی
از مجموعه کتابهای «در چند دقیقه»
دبیر تولید مجموعه: فرزانه پورقناد
دبیر هنری مجموعه: لیلا پورقناد
نشر شهر، ۱۳۹۶
https://www.instagram.com/p/BTygueBBWZ7/
Instagram
ᴉʌɐɹsoɥʞ ɟɹǝ - عرڡاں حسروے
زیستشناسی در چند دقیقه مفهومهای کلیدی دنیای ژنتیک و تکامل به زبان ساده نوشته تام جکسن ترجمه عطا کالیراد و عرفان خسروی از مجموعه کتابهای «در چند دقیقه» دبیر تولید مجموعه: فرزانه پورقناد دبیر هنری مجموعه: لیلا پورقناد نشر شهر، ۱۳۹۶
پارینه/پالئوگرام
تکامل منابع انرژی i پیدایش حیات: عصر ژئوشیمی ii فتوسنتز بیهوازی: عصر آفتاب iii ساینوباکترها iv اکسیداسیون بزرگ: عصر اکسیژن v یوکاریوتها vi جلبکهای سرخ vii عصر شکار viii گیاهان آوندی سرانجام عصر آتش
The Energy Expansion of Evolution.pdf
511.8 KB
Olivia P. Judson
Nature Ecology & Evolution, 28 April 2017
doi: 10.1038/s41559-017-0138
t.me/Paleogram
t.me/Paleon
Nature Ecology & Evolution, 28 April 2017
doi: 10.1038/s41559-017-0138
t.me/Paleogram
t.me/Paleon
نخستین همایش تکامل زیستی
دانشگاه تهران، پردیس علوم
۲۶ و ۲۷ اردیبهشت ۹۶
evolutionmeeting.net
t.me/Paleogram
t.me/Paleon
دانشگاه تهران، پردیس علوم
۲۶ و ۲۷ اردیبهشت ۹۶
evolutionmeeting.net
t.me/Paleogram
t.me/Paleon
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گزیدهای از فیلمهای حیات وحش ساخته شده در شبکه BBC که به عنوان آغاز و پایان مستندی به نام «۱۰۰ سال فیلم حیات وحش» تدوینشدهاند.
موسیقی از مجموعه Adiemus اثر Karl Jenkins
t.me/paleogram
t.me/paleon
موسیقی از مجموعه Adiemus اثر Karl Jenkins
t.me/paleogram
t.me/paleon
Forwarded from پژوهشکده تاریخ علم
پژوهشکدۀ تاریخ علم دانشگاه تهران برگزار می کند:
همایش تاریخ علوم طبیعی در تمدن ایران و اسلام
دوم و سوم خرداد ماه 1396
https://goo.gl/VyT9Wy
همایش تاریخ علوم طبیعی در تمدن ایران و اسلام
دوم و سوم خرداد ماه 1396
https://goo.gl/VyT9Wy
Forwarded from پژوهشکده تاریخ علم
برنامه سخنرانیها.pdf
343.4 KB
برنامه سخنرانی های همایش تاریخ علوم طبیعی
شاخ ددان عتیق در نظر هوشیار...
یا
چگونه کشف دایناسوری تازه صحت نظریه تکامل را تایید میکند؟
چند سال پیش که فایلوژنی سراتوپسیدها (دایناسورهای شاخدار) مشخص شد، فهمیدیم که این خانواده معظم به دو زیرخانواده سنتروسورینها و کاسموسورینها تقسیم میشوند و هرکدام به خوبی با صفات بارزی که در جمجمههاشان دیده میشود، از هم بازشناخته میشوند.
مفهوم تکاملی چنین تمایزی این است: وقتی نیای مشترک این خانواده هنوز گونه واحدی بوده، نسل آن به دو تبار مختلف تقسیم شد و مبنای جدایی این دو تبار نیز تفاوت در شکل جمجمه بود. بعدها هرکدام از این دو گروه با حفظ همان ویژگیهای ریختی که در ابتدای جدایی از یکدیگر داشتند، متنوع شدند و پس از میلیونها سال ما آنها را به عنوان دو گروه گونهگون میشناسیم. همه این نتایج مبتنی بر دو مقدمه است که هر دو از لوازم نظریه تکامل هستند:
۱ - شباهت این موجودات نشانه خویشاوندی آنهاست.
۲ - ظاهر این موجودات در انتخاب جفت (از گونه خودی) و مرزکشی میان گونه خودی و گونه خویشاوند (که تازه از هم جدا شدند)، مؤثر است.
برای مثال یکی از صفات بارز زیرخانواده سنتروسورینها داشتن دو شاخ در قسمت میانی حاشیه یقه پسسری است. سابقا، سنتروسورینهای کمتری نسبت به امروز شناختهشده بودند، ولی همه آنها دستکم دو شاخ در قسمت میانی لبه سپر پسسریشان داشتند. اگر این ردهبندی و فرضهای اولیه آن صحیح میبود، باید سنتروسورینهای ناشناخته بعدی نیز که یکی پس از دیگری پیدا میشدند واجد آن شاخها باشند. و چنین هم شد. تمام سنتروسورینهای بعدی (از جمله همین جناب) شاخهای مزدوجی در میانه حاشیه سپر پسسری داشتند و البته شکل این شاخها در هر گونه با گونههای قبلی تفاوت داشت.
در کتاب فرهنگنامه دایناسورها به ردهبندی سراتوپسیدها و تنوع شاخهای سنتروسورینها پرداختهام. یک سال پیش که ماکایروسراتوپس به عنوان سنتروسورین تازهای شناختهشد، صفت پیشبینیشده، یعنی همان شاخها را دارد و البته شکل شاخهایش هم به طرزی باورنکردنی بدیع است.
به نظر من خود این موضوع بهترین تأیید بر صحت بخشهایی از نظریه تکامل است که درباره خویشاوندی موجودات زنده و سازوکارهای انتخاب جنسی از طریق آرایش ظاهری اندامهایی مثل شاخ صحبت میکند. یعنی هم فرض خویشاوندی این موجودات تأیید شده است، هم فرض دخالت شاخها در انتخاب جنسی.
اینطور است که مطالعه درباره دایناسورها هم حائز جذابیتی ذاتی است، هم برای آنانکه میدانند و میاندیشتند، آموزنده و تفکربرانگیز است.
Machairoceratops by Mark Witton
https://www.instagram.com/p/BUyOiKOhH8V/
یا
چگونه کشف دایناسوری تازه صحت نظریه تکامل را تایید میکند؟
چند سال پیش که فایلوژنی سراتوپسیدها (دایناسورهای شاخدار) مشخص شد، فهمیدیم که این خانواده معظم به دو زیرخانواده سنتروسورینها و کاسموسورینها تقسیم میشوند و هرکدام به خوبی با صفات بارزی که در جمجمههاشان دیده میشود، از هم بازشناخته میشوند.
مفهوم تکاملی چنین تمایزی این است: وقتی نیای مشترک این خانواده هنوز گونه واحدی بوده، نسل آن به دو تبار مختلف تقسیم شد و مبنای جدایی این دو تبار نیز تفاوت در شکل جمجمه بود. بعدها هرکدام از این دو گروه با حفظ همان ویژگیهای ریختی که در ابتدای جدایی از یکدیگر داشتند، متنوع شدند و پس از میلیونها سال ما آنها را به عنوان دو گروه گونهگون میشناسیم. همه این نتایج مبتنی بر دو مقدمه است که هر دو از لوازم نظریه تکامل هستند:
۱ - شباهت این موجودات نشانه خویشاوندی آنهاست.
۲ - ظاهر این موجودات در انتخاب جفت (از گونه خودی) و مرزکشی میان گونه خودی و گونه خویشاوند (که تازه از هم جدا شدند)، مؤثر است.
برای مثال یکی از صفات بارز زیرخانواده سنتروسورینها داشتن دو شاخ در قسمت میانی حاشیه یقه پسسری است. سابقا، سنتروسورینهای کمتری نسبت به امروز شناختهشده بودند، ولی همه آنها دستکم دو شاخ در قسمت میانی لبه سپر پسسریشان داشتند. اگر این ردهبندی و فرضهای اولیه آن صحیح میبود، باید سنتروسورینهای ناشناخته بعدی نیز که یکی پس از دیگری پیدا میشدند واجد آن شاخها باشند. و چنین هم شد. تمام سنتروسورینهای بعدی (از جمله همین جناب) شاخهای مزدوجی در میانه حاشیه سپر پسسری داشتند و البته شکل این شاخها در هر گونه با گونههای قبلی تفاوت داشت.
در کتاب فرهنگنامه دایناسورها به ردهبندی سراتوپسیدها و تنوع شاخهای سنتروسورینها پرداختهام. یک سال پیش که ماکایروسراتوپس به عنوان سنتروسورین تازهای شناختهشد، صفت پیشبینیشده، یعنی همان شاخها را دارد و البته شکل شاخهایش هم به طرزی باورنکردنی بدیع است.
به نظر من خود این موضوع بهترین تأیید بر صحت بخشهایی از نظریه تکامل است که درباره خویشاوندی موجودات زنده و سازوکارهای انتخاب جنسی از طریق آرایش ظاهری اندامهایی مثل شاخ صحبت میکند. یعنی هم فرض خویشاوندی این موجودات تأیید شده است، هم فرض دخالت شاخها در انتخاب جنسی.
اینطور است که مطالعه درباره دایناسورها هم حائز جذابیتی ذاتی است، هم برای آنانکه میدانند و میاندیشتند، آموزنده و تفکربرانگیز است.
Machairoceratops by Mark Witton
https://www.instagram.com/p/BUyOiKOhH8V/
Instagram
Erfan Khosravi
شاخ ددان عتیق در نظر هوشیار... یا چگونه کشف دایناسوری تازه صحت نظریه تکامل را تایید میکند؟ چند سال پیش که فایلوژنی سراتوپسیدها (دایناسورهای شاخدار) مشخص شد، فهمیدیم که این خانواده معظم به دو زیرخانواده سنتروسورینها و کاسموسورینها تقسیم میشوند و هرکدام…
پارینه/پالئوگرام
شاخ ددان عتیق در نظر هوشیار... یا چگونه کشف دایناسوری تازه صحت نظریه تکامل را تایید میکند؟ چند سال پیش که فایلوژنی سراتوپسیدها (دایناسورهای شاخدار) مشخص شد، فهمیدیم که این خانواده معظم به دو زیرخانواده سنتروسورینها و کاسموسورینها تقسیم میشوند و هرکدام…
فایلوژنی (روابط خویشاوندی) سنتروسورینها در کتاب فرهنگنامه دایناسورها (نوشته عرفان خسروی).
به الگوی مشترک و تنوع شکل در شاخهای مزدوج حاشیه یقه توجهکنید!
t.me/paleogram
به الگوی مشترک و تنوع شکل در شاخهای مزدوج حاشیه یقه توجهکنید!
t.me/paleogram
شتر بزرگ
مگاتایلوپِس (Megatylopus) شتر غولآسایی بود که ۱۳/۶ تا ۱/۸ میلیون سال پیش در آمریکای شمالی، از کرولاینای شمالی تا کلیفرنیا میزیست. قد شترهای بالغ تا ۴/۲ متر میرسید، یعنی فقط اندکی کوتاهتر از زرافههای امروزی بود.
تصویرگر: لوکاس لیما
https://www.instagram.com/p/BUyu8_vAvLr/
مگاتایلوپِس (Megatylopus) شتر غولآسایی بود که ۱۳/۶ تا ۱/۸ میلیون سال پیش در آمریکای شمالی، از کرولاینای شمالی تا کلیفرنیا میزیست. قد شترهای بالغ تا ۴/۲ متر میرسید، یعنی فقط اندکی کوتاهتر از زرافههای امروزی بود.
تصویرگر: لوکاس لیما
https://www.instagram.com/p/BUyu8_vAvLr/
Instagram
Studio 252MYA
Megatylopus sp. Artwork by Lucas Lima Growing as tall as 4.20 m (14 ft) tall, the giant camel Megatylopus is only slightly shorter than today’s fully-grown giraffes. It lived in North America 13.6 to 1.8 million years ago and its fossils have been found from…
آیا تنازع بقا با «احترام به حق حیات هر فرد» همخوانی دارد؟
پاسخ کوتاه: بله.
پاسخ بلند: در این که هر موجودی حق حیات دارد، تردید نیست و چنین تردیدی تبعات فاسد دارد؛ اما نباید درباره جانورانی که حق حیات دیگری را زایل میکنند، قضاوت اخلاقی داشت. هم مار حق حیات دارد و هم قورباغه، ولی مار قورباغه را خورد تا حیات خویش را بپاید.
درباره انسان وضعیت فرق میکند: برخی معتقدند نظام اخلاقی بنیانی برآمده از هستیشناسی ندارد. این نافی نظام اخلاقی نیست. اخلاق با اختیار معنی مییابد. اگر انسانی اختیار داشته باشد که قورباغه را بخورد یا نخورد، اخلاق میگوید رنج کمتری بپراکن و قورباغه را مخور! شاید هم انسان در این مورد اختیار نداشته باشد، مثلا از فرط گرسنگی یا نیاز ناچار شود قورباغه را بکشد یا بخورد.
نگاه دیگر میگوید اخلاق را ببوس و کناری بگذار و در عوض به صورت تکاملی به ماجرا نگاه کن! در نگاه تکاملی، تلاش برای بقا مهم است و سامانههای زندهای که بتوانند با انرژی کمتری بقا یابند، از نظر ترمودینامیک بر سامانههای انرژیخواهتر ارجح میشوند و جای آنها را میگیرند. میتوان این فرضیه را بررسی کرد که در تجمیع واحدهای زنده در سطوح مختلف زیستی، سامانههای مجتمعی که سازگاری بیشتری دارند، از نظر ترمودینامیک نیز بخت بقای بیشتری دارند، بنابراین نظامی سازگار (مبتنی بر تنازع بقا و تنوع زیستی) در کل طبیعت فرگشت یافته و ما هم بهتر است این سازگاری را حفظ کنیم که برآیندش میشود «رنج کمتری در طبیعت تولید کن» (و تنوع زیستی را کاهش مده) که همارز نگاه اخلاقمدار است.
پس افراط یا تباینی میان قول به حق حیات و پذیرش تنازع بقا و کوشش برخی مردمان برای کاهش آسیب و رنج تحمیلی به طبیعت نمیبینم.
لب کلام:
۱ - هر جاندار حق حیات دارد.
۲ - جانداران در تنازع بقا حق حیات هم را پایمال میکنند.
۳ - اطلاق ارزش اخلاقی به کشتن جانداران در صورتی امکان دارد که کشنده، مختار باشد.
۴ - شکارچیهایی که به قصد تفریح از شهر به اکوسیستم دیگری میروند و حیوانات را میکشند، با اختیار حق حیات حیوانات را پایمال میکنند.
۵ - تنوع زیستی نیز طی شکار کاهش مییابد.
۶ - کار شکارچیهایی که شکار تفریحی میکنند، نکوهیده است.
۷ - شکارچی ناچار از شکار، نکوهیده نیست.
۸ - نکوهش شکارچیان شاید مبتنی بر اخلاق باشد، یا قانونی باشد برآمده از نظام فرضی دیگری.
۹ - اصراری نیست که شکارچی مبنای این نکوهش را درک کند؛ قانون باید از شکار پیشگیری کند!
https://www.instagram.com/p/BU0y7ljhI_a/
پاسخ کوتاه: بله.
پاسخ بلند: در این که هر موجودی حق حیات دارد، تردید نیست و چنین تردیدی تبعات فاسد دارد؛ اما نباید درباره جانورانی که حق حیات دیگری را زایل میکنند، قضاوت اخلاقی داشت. هم مار حق حیات دارد و هم قورباغه، ولی مار قورباغه را خورد تا حیات خویش را بپاید.
درباره انسان وضعیت فرق میکند: برخی معتقدند نظام اخلاقی بنیانی برآمده از هستیشناسی ندارد. این نافی نظام اخلاقی نیست. اخلاق با اختیار معنی مییابد. اگر انسانی اختیار داشته باشد که قورباغه را بخورد یا نخورد، اخلاق میگوید رنج کمتری بپراکن و قورباغه را مخور! شاید هم انسان در این مورد اختیار نداشته باشد، مثلا از فرط گرسنگی یا نیاز ناچار شود قورباغه را بکشد یا بخورد.
نگاه دیگر میگوید اخلاق را ببوس و کناری بگذار و در عوض به صورت تکاملی به ماجرا نگاه کن! در نگاه تکاملی، تلاش برای بقا مهم است و سامانههای زندهای که بتوانند با انرژی کمتری بقا یابند، از نظر ترمودینامیک بر سامانههای انرژیخواهتر ارجح میشوند و جای آنها را میگیرند. میتوان این فرضیه را بررسی کرد که در تجمیع واحدهای زنده در سطوح مختلف زیستی، سامانههای مجتمعی که سازگاری بیشتری دارند، از نظر ترمودینامیک نیز بخت بقای بیشتری دارند، بنابراین نظامی سازگار (مبتنی بر تنازع بقا و تنوع زیستی) در کل طبیعت فرگشت یافته و ما هم بهتر است این سازگاری را حفظ کنیم که برآیندش میشود «رنج کمتری در طبیعت تولید کن» (و تنوع زیستی را کاهش مده) که همارز نگاه اخلاقمدار است.
پس افراط یا تباینی میان قول به حق حیات و پذیرش تنازع بقا و کوشش برخی مردمان برای کاهش آسیب و رنج تحمیلی به طبیعت نمیبینم.
لب کلام:
۱ - هر جاندار حق حیات دارد.
۲ - جانداران در تنازع بقا حق حیات هم را پایمال میکنند.
۳ - اطلاق ارزش اخلاقی به کشتن جانداران در صورتی امکان دارد که کشنده، مختار باشد.
۴ - شکارچیهایی که به قصد تفریح از شهر به اکوسیستم دیگری میروند و حیوانات را میکشند، با اختیار حق حیات حیوانات را پایمال میکنند.
۵ - تنوع زیستی نیز طی شکار کاهش مییابد.
۶ - کار شکارچیهایی که شکار تفریحی میکنند، نکوهیده است.
۷ - شکارچی ناچار از شکار، نکوهیده نیست.
۸ - نکوهش شکارچیان شاید مبتنی بر اخلاق باشد، یا قانونی باشد برآمده از نظام فرضی دیگری.
۹ - اصراری نیست که شکارچی مبنای این نکوهش را درک کند؛ قانون باید از شکار پیشگیری کند!
https://www.instagram.com/p/BU0y7ljhI_a/
Instagram
Erfan Khosravi
آیا تنازع بقا با «احترام به حق حیات هر فرد» همخوانی دارد؟ پاسخ کوتاه: بله. پاسخ بلند: در این که هر موجودی حق حیات دارد، تردید نیست و چنین تردیدی تبعات فاسد دارد؛ اما نباید درباره جانورانی که حق حیات دیگری را زایل میکنند، قضاوت اخلاقی داشت. هم مار حق حیات…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
There is grandeur in this view of life... from so simple a beginning endless forms most beautiful and most wonderful have been, and are being, evolved.
instagram.com/p/BU7NYdaBtwc/
instagram.com/p/BU7NYdaBtwc/
زول ساقشکن
برخی نامهای علمی برآمده از قصههایی عجیبوغریباند؛ آنقدر عجیبوغریب که میتوان طنیناش را در خود نامها شنید.
زول یکی از همینهاست؛ واژهای بر گرفته از نام شیطانی شرور (در فیلم شکارچیان اشباح: ۱۹۸۴) با آهنگی شوم و سری شبیه دایناسورهای زرهپوش. نام علمی دایناسور زرهپوش جدیدی که اخیرا کشف شده، مسمی به چنان هیولایی، Zuul crurivastator (کروریوستهتور یعنی ساقشکن) نهاده شده است؛ نامی گویا برای تازهترین و یکی از کاملترین سنگوارههای آنکایلوسورید؛ این سنگواره در سازند رودخانه جودیت در مونتانا کشف شده و صاحب پنج متریاش جزء گروهی از دایناسور های زرهپوش بوده که دمهایی بزرگ و گرزمانند برای دفاع و جنگ داشتند. وجه تسمیه صفت گونهای این دایناسور همین دم گرزآساست که با ضربهای میتوانست ساق پای سرسختترین شکارچیان تیزدندان را خرد کرد.
نه تنها استخوانهای این دایناسور به طرزی قابلتوجه سالم و دستنخوردهماندهاند، بلکه اسکلت زرهی این جانور نیز متصل به اسکلت داخلی و بهدرستی حفظ شدهاست.
سر ستبر و نیم متری زول به واسطه گردنی کوتاه و خاردار به بدن میرسید و در پشت چشمها دو خار شاخمانند بر ای حفاظت بیرونزدهبودند. زول در آرواره بالایی بیست دندان و در آرواره پایینی بیست و هشت دندان شیاردار داشت که برای بریدن و آسیاب الیاف گیاهان به کار میآمد.
متن و تصویرسازی: امیرحسین بهجتی
www.instagram.com/p/BUHv7L6jm7j/
برخی نامهای علمی برآمده از قصههایی عجیبوغریباند؛ آنقدر عجیبوغریب که میتوان طنیناش را در خود نامها شنید.
زول یکی از همینهاست؛ واژهای بر گرفته از نام شیطانی شرور (در فیلم شکارچیان اشباح: ۱۹۸۴) با آهنگی شوم و سری شبیه دایناسورهای زرهپوش. نام علمی دایناسور زرهپوش جدیدی که اخیرا کشف شده، مسمی به چنان هیولایی، Zuul crurivastator (کروریوستهتور یعنی ساقشکن) نهاده شده است؛ نامی گویا برای تازهترین و یکی از کاملترین سنگوارههای آنکایلوسورید؛ این سنگواره در سازند رودخانه جودیت در مونتانا کشف شده و صاحب پنج متریاش جزء گروهی از دایناسور های زرهپوش بوده که دمهایی بزرگ و گرزمانند برای دفاع و جنگ داشتند. وجه تسمیه صفت گونهای این دایناسور همین دم گرزآساست که با ضربهای میتوانست ساق پای سرسختترین شکارچیان تیزدندان را خرد کرد.
نه تنها استخوانهای این دایناسور به طرزی قابلتوجه سالم و دستنخوردهماندهاند، بلکه اسکلت زرهی این جانور نیز متصل به اسکلت داخلی و بهدرستی حفظ شدهاست.
سر ستبر و نیم متری زول به واسطه گردنی کوتاه و خاردار به بدن میرسید و در پشت چشمها دو خار شاخمانند بر ای حفاظت بیرونزدهبودند. زول در آرواره بالایی بیست دندان و در آرواره پایینی بیست و هشت دندان شیاردار داشت که برای بریدن و آسیاب الیاف گیاهان به کار میآمد.
متن و تصویرسازی: امیرحسین بهجتی
www.instagram.com/p/BUHv7L6jm7j/
Instagram
Amir Bahjati
destroyer of shins #dinosaur#dinosaurart#art#dinoart#paleo#paleoart#paleoartist#paleontology#prehistoric#creature#bird#trex#ankylosaur#tyrannosaurus#tyrannosaur#sketch#sketchbook#drawing#science#design#artist#jurassic#jurassicpark#jurassicworld#destroyer…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
جانوران سنوزوئیک
طراحی و متحرکسازی از
Dane Pavitt
او این ویدیو را پس از مدتها و به دنبال رژه دایناسورها ساخته که پیشتر در پالئوگرام دیدهاید:
t.me/paleogram/201
طراحی و متحرکسازی از
Dane Pavitt
او این ویدیو را پس از مدتها و به دنبال رژه دایناسورها ساخته که پیشتر در پالئوگرام دیدهاید:
t.me/paleogram/201
❤3
پارینه/پالئوگرام
جانوران سنوزوئیک طراحی و متحرکسازی از Dane Pavitt او این ویدیو را پس از مدتها و به دنبال رژه دایناسورها ساخته که پیشتر در پالئوگرام دیدهاید: t.me/paleogram/201
نام جانوران به ترتیب ورود به صحنه:
Epigaulus
موش کیسهدار شاخدار
Eohippus
اسب پنجانگشتی
Leptictidium
لپتیکتایدیِم
Thylacinus
گرگ کیسهدار
Pakicetus
پاکیسیتِس
Moeritherium
مویرثیریِم
Pinguinus
بطریق بزرگ
Raphus
دودو
Castoroides
بیدستر بزرگ
Thylacosmilus
خنجردندان کیسهدار
Thylacoleo
شیر کیسهدار
Canis dirus
گرگ وحشت
Homotherium
گربه قدارهدندان
Panthera leo spelaea
شیر غار
Amphicyon
خرسسگ
Kubanochoerus
کوبانوکایرِس
Synthetoceras
سینثتوسراس
Smilodon
ببر خنجردندان
Nothritheriops
تنبل زمینی شستا
Australopithecus
استرالوپیتهکوس
Glyptodon
گلیپتودون
Equus quagga quagga
کواخا
Toxodon
تاکسودون
Dinopithecus
بوزینه غولپیکر
Ursus spelaeus
خرس غار
Doedicurus
دویدایکوروس
Gastornis
گاستورنیس
Hyaenadon
هاینودون
Arctodus
خرس پوزهکوتاه
Arsinoitherium
آرساینوثیریِم
Uintatherium
یوئیتاثیریِم
Coelodonta
کرگدن پشمالو
Gigantopithecus
جایگنتوپیتهکوس
Andrewsarchus
اندریوسارکوس
Megalania
بزمجه غولآسا
Bos primigenius
اوراکس
Daeodon
دایدون
Platybelodon
پلاتیبلودون
Dinornis
موآی غولآسا
Diprotodon
دایپروتودون
Bison latifrons
گاومیش شاخبلند
Aepyornis
فیلمرغ
Titanoboa
تایتنوبوآ
Phorusrhacos
مرغ وحشت
Chalicotherium
کالیکوثیریِم
Megacerops
مگاسراپس
Aepycamelus
آیپیکملوس
Embolotherium
امبولاثیریِم
Elasmotherium
کرگدن سیبری
Megaloceros
گوزن غولآسا
Moropus
موروپوس
Sivatherium
سیواثیریِم
Megatherium
تنبل زمینی غولآسا
Mammut americanum
ماستودون آمریکایی
Procoptodon
کانگوروی پوزهکوتاه
Mammuthus primigenius
ماموت پشمالو
Mammuthus columbi
ماموت آمریکایی
Deinotherium
داینوثیریِم
Palaeoloxodon
فیل راستعاج
Paraceratherium
پاراسراثیریِم
t.me/paleogram
t.me/paleon
Epigaulus
موش کیسهدار شاخدار
Eohippus
اسب پنجانگشتی
Leptictidium
لپتیکتایدیِم
Thylacinus
گرگ کیسهدار
Pakicetus
پاکیسیتِس
Moeritherium
مویرثیریِم
Pinguinus
بطریق بزرگ
Raphus
دودو
Castoroides
بیدستر بزرگ
Thylacosmilus
خنجردندان کیسهدار
Thylacoleo
شیر کیسهدار
Canis dirus
گرگ وحشت
Homotherium
گربه قدارهدندان
Panthera leo spelaea
شیر غار
Amphicyon
خرسسگ
Kubanochoerus
کوبانوکایرِس
Synthetoceras
سینثتوسراس
Smilodon
ببر خنجردندان
Nothritheriops
تنبل زمینی شستا
Australopithecus
استرالوپیتهکوس
Glyptodon
گلیپتودون
Equus quagga quagga
کواخا
Toxodon
تاکسودون
Dinopithecus
بوزینه غولپیکر
Ursus spelaeus
خرس غار
Doedicurus
دویدایکوروس
Gastornis
گاستورنیس
Hyaenadon
هاینودون
Arctodus
خرس پوزهکوتاه
Arsinoitherium
آرساینوثیریِم
Uintatherium
یوئیتاثیریِم
Coelodonta
کرگدن پشمالو
Gigantopithecus
جایگنتوپیتهکوس
Andrewsarchus
اندریوسارکوس
Megalania
بزمجه غولآسا
Bos primigenius
اوراکس
Daeodon
دایدون
Platybelodon
پلاتیبلودون
Dinornis
موآی غولآسا
Diprotodon
دایپروتودون
Bison latifrons
گاومیش شاخبلند
Aepyornis
فیلمرغ
Titanoboa
تایتنوبوآ
Phorusrhacos
مرغ وحشت
Chalicotherium
کالیکوثیریِم
Megacerops
مگاسراپس
Aepycamelus
آیپیکملوس
Embolotherium
امبولاثیریِم
Elasmotherium
کرگدن سیبری
Megaloceros
گوزن غولآسا
Moropus
موروپوس
Sivatherium
سیواثیریِم
Megatherium
تنبل زمینی غولآسا
Mammut americanum
ماستودون آمریکایی
Procoptodon
کانگوروی پوزهکوتاه
Mammuthus primigenius
ماموت پشمالو
Mammuthus columbi
ماموت آمریکایی
Deinotherium
داینوثیریِم
Palaeoloxodon
فیل راستعاج
Paraceratherium
پاراسراثیریِم
t.me/paleogram
t.me/paleon
Telegram
پارینه/پالئوگرام
دیرینهشناسی، تکامل و تاریخ طبیعی
دیرینهنوشتههای عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرینپال zarinp.al/erfankhosravi
حامیباش hamibash.com/Pal
دیرینهنوشتههای عرفان خسروی
t.me/paleogram
کتابخانه پارینه:
t.me/paleolib
مدرسه پارینه:
t.me/paleouni
حمایت از پارینه:
زرینپال zarinp.al/erfankhosravi
حامیباش hamibash.com/Pal
❤1
سیتاکوسورِس با دم افراخته
Psittacosaurus
سیتاکوسورِس یکی از نخستین دایناسورهای شاخدار به قد و قامت تقریبی بوقلمون بود که روی دو پا راه میرفت، چون مثل بسیاری از دایناسورهای دوپای دیگر، نمیتوانست کف دستهایش را روی زمین بگذارد؛ اما یک راه محتمل برای استراحت موقت روی دستها، شاید همین باشد که امیرحسین بهجتی در طراحیاش تصویرکرده و آن هم قرار دادن پشت انگشتها بر سطح زمین است.
میدانیم روی دو سیتاکوسورِس پرهایی سیخمانند رشد میکرده که احتمالا نشانه بلوغ و برای نمایش جنسی بوده است. به علاوه میدانیم که فلسهایی استخوانی روی شانههای این دایناسور وجود داشته است و حتی میدانیم رنگ بدن این دایناسور قهوهای تا زیتونی تیره بوده است.
شاخهای روی گونهها، اصلیترین شاخهای این دایناسور شاخدار بوده است، اما در برخی انواع این سرده، شاخهای روی ابروها و بینی نیز برآمده و برجسته شده بودند.
الگوی تکامل این شاخها در سیتاکوسورِس و دایناسورهای شاخدار بعدی حاکی از روندی هتروکرونیک و پرامورفیک در توسعه شاخهاست. هتروکرونی (heterochrony) الگویی تکاملی است که طی آن تغییرات ریختی بر اثر تغییر زمانبندی بیان ژنها (و نه تغییر در توالیهای رمزگان پروتئینها) پیدا میشوند. پرامورفیزم (peramorphism) شکلی از تکامل هتروکرونیک است که طی آن تغییرات زمانبندی بیان ژنها منجر به رشد و توسعه صفات ثانویه جنسی شده و در طول روندی تکاملی، این صفات برجستهتر و برجستهتر میشوند.
https://www.instagram.com/p/BVFSXz9DTDF/
Psittacosaurus
سیتاکوسورِس یکی از نخستین دایناسورهای شاخدار به قد و قامت تقریبی بوقلمون بود که روی دو پا راه میرفت، چون مثل بسیاری از دایناسورهای دوپای دیگر، نمیتوانست کف دستهایش را روی زمین بگذارد؛ اما یک راه محتمل برای استراحت موقت روی دستها، شاید همین باشد که امیرحسین بهجتی در طراحیاش تصویرکرده و آن هم قرار دادن پشت انگشتها بر سطح زمین است.
میدانیم روی دو سیتاکوسورِس پرهایی سیخمانند رشد میکرده که احتمالا نشانه بلوغ و برای نمایش جنسی بوده است. به علاوه میدانیم که فلسهایی استخوانی روی شانههای این دایناسور وجود داشته است و حتی میدانیم رنگ بدن این دایناسور قهوهای تا زیتونی تیره بوده است.
شاخهای روی گونهها، اصلیترین شاخهای این دایناسور شاخدار بوده است، اما در برخی انواع این سرده، شاخهای روی ابروها و بینی نیز برآمده و برجسته شده بودند.
الگوی تکامل این شاخها در سیتاکوسورِس و دایناسورهای شاخدار بعدی حاکی از روندی هتروکرونیک و پرامورفیک در توسعه شاخهاست. هتروکرونی (heterochrony) الگویی تکاملی است که طی آن تغییرات ریختی بر اثر تغییر زمانبندی بیان ژنها (و نه تغییر در توالیهای رمزگان پروتئینها) پیدا میشوند. پرامورفیزم (peramorphism) شکلی از تکامل هتروکرونیک است که طی آن تغییرات زمانبندی بیان ژنها منجر به رشد و توسعه صفات ثانویه جنسی شده و در طول روندی تکاملی، این صفات برجستهتر و برجستهتر میشوند.
https://www.instagram.com/p/BVFSXz9DTDF/
Instagram
Amir Bahjati
A Psittac show off his tale #illustration#sketchbook#creature#dinosaur#dino#dinosaurs#dinoart#dinosaurart#paleo#paleontology#paleoart#Jurassic#jurassicpark#jurassicworld#sketch#art#drawing#raptor#trex#tyrannosaurus#hunter#hunting#bird#jurassicworld2#jw2#…
پارینه/پالئوگرام
سیتاکوسورِس با دم افراخته Psittacosaurus سیتاکوسورِس یکی از نخستین دایناسورهای شاخدار به قد و قامت تقریبی بوقلمون بود که روی دو پا راه میرفت، چون مثل بسیاری از دایناسورهای دوپای دیگر، نمیتوانست کف دستهایش را روی زمین بگذارد؛ اما یک راه محتمل برای استراحت…
Instagram
Amir Bahjati
Psittac head detail #illustration#sketchbook#creature#dinosaur#dino#dinosaurs#dinoart#dinosaurart#paleo#paleontology#paleoart#Jurassic#jurassicpark#jurassicworld#sketch#art#drawing#raptor#trex#tyrannosaurus#hunter#hunting#bird#jurassicworld2#jw2#pterosau…
آرتروپِلورا (Arthropleura) هزارپایی غولپیکر از اواخر دوره کربونیفر بود که سنگواره آن در آمریکای شمالی و اسکاتلند یافت شده است. در «دیرینهنگار» بیشتر درباره آن بخوانید!
https://news.1rj.ru/str/dirinenegar/278
https://news.1rj.ru/str/dirinenegar/278