آیا بیدل دهلوی* به خویشاوندی انسان و میمون باور داشته است؟
ابتذال باغ امکان رنگ گردیدن نداشت
هرگلی کامسالم آمد در نظر پارینه بود
هیچ شکلی بیهیولا قابل صورت نشد
آدمی هم پیش از آن کادم شود بوزینه بود
آیا راهی وجود دارد که این مصرع آخری را به گونهای تفسیر نماییم که حاکی از این عقیده نباشد؟ آیا اشاره بیدل به عبارات «هیولا» و «صورت» نشان دهنده این عقیده نیست که «هیولا»ی (ماده بیصورت/ ماده خام) آدمی بوزینه است و به واسطه «صورت» (از دید زیستشناسی: صفاتی که در آدمی هست و در دیگر میمونها نیست) آدمی شده است؟ آیا در ادبیات فارسی یا عربی مثال دیگری از نسبت انسان و میمون هست؟
پاسخ به این پرسشها چندان ساده نیست، ولی نگارنده، در این فشرده عرض میکند که احتمالا استنتاج نظریه داروین (خویشاوندی انسان و بوزینه) از شعر بیدل محقق نمیشود. نگاه بیدل و اغلب قائلانی که پیش از داروین حرفهایی ناظر بر این معنی زدهاند، چنانچه از شعر بیدل نیز آشکار است، تجزیه صورت از هیولا است و این صورت و هیولا، چیزی جز معنایی زیستشناختی است که در سطرهای بالا عرض شد؛ لب کلام: وقتی صحبت از «صورت» میشود، صفات ممیزه زیستی انسان مد نظر شاعر نیست، بلکه منظور صفات ممیزه غیرزیستی (روحانی) است.
بیدل که تنها استفادهای معنوی از این تقارن انسانی-میمونی کرده، در این مقام همچون طبیعیدانهای پیشاداروینی است که ذات گروههای مختلف جانداران را متفاوت میدانستند و برای شباهت ظاهری میان جانداران (مثلا انسان و میمون)، توجیهاتی به جز خویشی و همخونی داشتند؛ توجیهاتی از قبیل جایگاه هر دسته و گروه از جانداران بر پلکان نردبان هستی. انسان در پله اعلا و اشرف این نردبان نشسته بود و نزدیکترین پله به انسان، از آن بوزینهها (از دید بیدل و بسیاری طبیعیدانهای اروپایی از جمله کارل لینه) یا فیل (از دید اخوانالصفا) بود.
پس همانطور که لینه انسان را در کنار میمونها و در راسته نخستیها (Primates: برنشستگان نخستین پله نردبان هستی پس از انسان) میگذارد اما قائل نیست که انسان خویشاوند و همخون میمون است، بیدل نیز تنها «صورت آدمی» را نیازمند «هیولا»یی میداند، «بوزینه»سان.
نظر غالب در زیستشناسی امروز این است که انسانها جزء راسته نخستیها (میمونها و...) هستند (میراث لینه) و البته نزدیکترین خویشاوندی را با شمپانزهها دارند (میراث داروین). گرچه عقیده به تطور گونهها پیش از داروین نیز وجود داشته است (مثلا در نظریه لامارک) اما داروین، علاوه بر «نظریه انتخاب طبیعی»، میراث مهم دیگری هم برای زیستشناسی به جا گذاشت و آن «خاستگاه یگانه زندگی» و «همخونی» جانداران است که در آراء گذشتگان او، از جمله لامارک، دیده نمیشود. پیش از داروین و حتی پس از داروین، ذاتگرایی به عنوان طرز فکر رقیب و متضاد تکامل رایج بود و همین اندیشه بود که از سویی، بیدل را به سرایش چنان مصرع عجیبی واداشت یا لینه را به پایهریزی ردهبندیاش؛ اما سوی دیگر، قائلشدن به مفهوم «ذات» (یا معادل آن: «هیولا» و «پلکان نردبان هستی») مانع درک و دریافت «خویشاوندی»، یعنی علت اصلی شباهت میان جانداران شد.
* میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیمآباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهٔ صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص میکرد تا این که بنا به گفتهٔ یکی از شاگردانش هنگام مطالعهٔ گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بینشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد. علاوه بر دیوان اشعار، آثاری در نثر دارد که از آن جمله میتوان به رقعات، نکات و چهار عنصر اشاره کرد. وی در تاریخ چهارم صفر ۱۱۳۳ هجری قمری در دهلی درگذشت و در سرای خود به خاک سپرده شد، گرچه میگویند عظام او را بعدها به افغانستان بردهاند که موطن اصلی او و میهن قاطبه دوستداران اوست.
https://www.instagram.com/p/BXcyYF-BvAI/
شرح تصویر:
Australopithecus afarensis
۳/۹ تا ۲/۹ میلیون سال پیش
شرق آفریقا
چهبسا دوپایی هفت میلیون سال پیش آغازشدهباشد؛ اما استرالوپیتهکِس عفارنسیس دارنده نخستین پای انسانمانند با شستی کوچک بود.
Paleoart: John Sibbick
t.me/paleogram/207
ابتذال باغ امکان رنگ گردیدن نداشت
هرگلی کامسالم آمد در نظر پارینه بود
هیچ شکلی بیهیولا قابل صورت نشد
آدمی هم پیش از آن کادم شود بوزینه بود
آیا راهی وجود دارد که این مصرع آخری را به گونهای تفسیر نماییم که حاکی از این عقیده نباشد؟ آیا اشاره بیدل به عبارات «هیولا» و «صورت» نشان دهنده این عقیده نیست که «هیولا»ی (ماده بیصورت/ ماده خام) آدمی بوزینه است و به واسطه «صورت» (از دید زیستشناسی: صفاتی که در آدمی هست و در دیگر میمونها نیست) آدمی شده است؟ آیا در ادبیات فارسی یا عربی مثال دیگری از نسبت انسان و میمون هست؟
پاسخ به این پرسشها چندان ساده نیست، ولی نگارنده، در این فشرده عرض میکند که احتمالا استنتاج نظریه داروین (خویشاوندی انسان و بوزینه) از شعر بیدل محقق نمیشود. نگاه بیدل و اغلب قائلانی که پیش از داروین حرفهایی ناظر بر این معنی زدهاند، چنانچه از شعر بیدل نیز آشکار است، تجزیه صورت از هیولا است و این صورت و هیولا، چیزی جز معنایی زیستشناختی است که در سطرهای بالا عرض شد؛ لب کلام: وقتی صحبت از «صورت» میشود، صفات ممیزه زیستی انسان مد نظر شاعر نیست، بلکه منظور صفات ممیزه غیرزیستی (روحانی) است.
بیدل که تنها استفادهای معنوی از این تقارن انسانی-میمونی کرده، در این مقام همچون طبیعیدانهای پیشاداروینی است که ذات گروههای مختلف جانداران را متفاوت میدانستند و برای شباهت ظاهری میان جانداران (مثلا انسان و میمون)، توجیهاتی به جز خویشی و همخونی داشتند؛ توجیهاتی از قبیل جایگاه هر دسته و گروه از جانداران بر پلکان نردبان هستی. انسان در پله اعلا و اشرف این نردبان نشسته بود و نزدیکترین پله به انسان، از آن بوزینهها (از دید بیدل و بسیاری طبیعیدانهای اروپایی از جمله کارل لینه) یا فیل (از دید اخوانالصفا) بود.
پس همانطور که لینه انسان را در کنار میمونها و در راسته نخستیها (Primates: برنشستگان نخستین پله نردبان هستی پس از انسان) میگذارد اما قائل نیست که انسان خویشاوند و همخون میمون است، بیدل نیز تنها «صورت آدمی» را نیازمند «هیولا»یی میداند، «بوزینه»سان.
نظر غالب در زیستشناسی امروز این است که انسانها جزء راسته نخستیها (میمونها و...) هستند (میراث لینه) و البته نزدیکترین خویشاوندی را با شمپانزهها دارند (میراث داروین). گرچه عقیده به تطور گونهها پیش از داروین نیز وجود داشته است (مثلا در نظریه لامارک) اما داروین، علاوه بر «نظریه انتخاب طبیعی»، میراث مهم دیگری هم برای زیستشناسی به جا گذاشت و آن «خاستگاه یگانه زندگی» و «همخونی» جانداران است که در آراء گذشتگان او، از جمله لامارک، دیده نمیشود. پیش از داروین و حتی پس از داروین، ذاتگرایی به عنوان طرز فکر رقیب و متضاد تکامل رایج بود و همین اندیشه بود که از سویی، بیدل را به سرایش چنان مصرع عجیبی واداشت یا لینه را به پایهریزی ردهبندیاش؛ اما سوی دیگر، قائلشدن به مفهوم «ذات» (یا معادل آن: «هیولا» و «پلکان نردبان هستی») مانع درک و دریافت «خویشاوندی»، یعنی علت اصلی شباهت میان جانداران شد.
* میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی در سال ۱۰۵۴ هجری قمری در ساحل جنوبی رودخانهٔ «گنگ» در شهر عظیمآباد پتنه (هند) به دنیا آمد. وی اصلاً از ترکان جغتایی بود. بیدل در بیشتر علوم حکمی تبحر داشت و با طریقهٔ صوفیه نیز آشنا بود. او ابتدا «رمزی» تخلص میکرد تا این که بنا به گفتهٔ یکی از شاگردانش هنگام مطالعهٔ گلستان سعدی از مصراع «بیدل از بینشان چه جوید باز» به وجد آمد و تخلص خود را به «بیدل» تغییر داد. علاوه بر دیوان اشعار، آثاری در نثر دارد که از آن جمله میتوان به رقعات، نکات و چهار عنصر اشاره کرد. وی در تاریخ چهارم صفر ۱۱۳۳ هجری قمری در دهلی درگذشت و در سرای خود به خاک سپرده شد، گرچه میگویند عظام او را بعدها به افغانستان بردهاند که موطن اصلی او و میهن قاطبه دوستداران اوست.
https://www.instagram.com/p/BXcyYF-BvAI/
شرح تصویر:
Australopithecus afarensis
۳/۹ تا ۲/۹ میلیون سال پیش
شرق آفریقا
چهبسا دوپایی هفت میلیون سال پیش آغازشدهباشد؛ اما استرالوپیتهکِس عفارنسیس دارنده نخستین پای انسانمانند با شستی کوچک بود.
Paleoart: John Sibbick
t.me/paleogram/207
Instagram
Erfan Khosravi
Australopithecus afarensis ۳/۹ تا ۲/۹ میلیون سال پیش شرق آفریقا چهبسا دوپایی هفت میلیون سال پیش آغازشدهباشد؛ اما استرالوپیتهکِس عفارنسیس دارنده نخستین پای انسانمانند با شستی کوچک بود. Paleoart: John Sibbick t.me/paleogram/207
درختی از عصر دایناسورها در حیاط پشتی خانه ما!
دو سال پیش، به شمال رفته بودم و چند روزی در خانه بابابزرگ ماندم (رحمةالله علیه). جالبترین چیزی که آنجا پیدا کردم، درخت جینگویی در حیاط پشتی و کنار درختهای موز بود. این گیاه را دوست دارم چون متعلق به عصر دایناسورهاست و مرا به یاد نقاشی قدیمی جان سیبیک از سیتاکوسورس در کتاب «فرهنگنامه مصور دایناسورها» اثر دیوید نورمن میاندازد که برای همیشه یکی از بهترین کتابهای مرتبط با دایناسورهاست.
www.instagram.com/p/BXc6T85hjG-/
دو سال پیش، به شمال رفته بودم و چند روزی در خانه بابابزرگ ماندم (رحمةالله علیه). جالبترین چیزی که آنجا پیدا کردم، درخت جینگویی در حیاط پشتی و کنار درختهای موز بود. این گیاه را دوست دارم چون متعلق به عصر دایناسورهاست و مرا به یاد نقاشی قدیمی جان سیبیک از سیتاکوسورس در کتاب «فرهنگنامه مصور دایناسورها» اثر دیوید نورمن میاندازد که برای همیشه یکی از بهترین کتابهای مرتبط با دایناسورهاست.
www.instagram.com/p/BXc6T85hjG-/
Instagram
Erfan Khosravi
Tree from the Dinosaurs Era in our backyard! A couple of years ago, I went to "Shomal" (North) and stayed for some days in my grandpa's home (RIP). The most interesting thing I found there is a Ginkgo Tree in our backyard next to the banana trees. I like…
شونیسورهای بهگلنشسته
پاستل، ۳۶ در ۴۶ سانتیمتر
داگلاس هندرسون، ۱۹۸۸ (۱۳۶۷)
داگلاس هندرسون، پالیوآرتیست پیشکسوت و سالخوردهای است که اخیرا برخی نقاشیهای قدیمیاش را از کنج انباری بیرونکشیده است. چنانچه خود او میگوید، بسیاری از این آثار برای سالها به محاق فراموشی رفته بودند، از جمله این یکی.
https://www.instagram.com/p/BXe_ht8hIN7/
پاستل، ۳۶ در ۴۶ سانتیمتر
داگلاس هندرسون، ۱۹۸۸ (۱۳۶۷)
داگلاس هندرسون، پالیوآرتیست پیشکسوت و سالخوردهای است که اخیرا برخی نقاشیهای قدیمیاش را از کنج انباری بیرونکشیده است. چنانچه خود او میگوید، بسیاری از این آثار برای سالها به محاق فراموشی رفته بودند، از جمله این یکی.
https://www.instagram.com/p/BXe_ht8hIN7/
Instagram
Erfan Khosravi
Beached Shonisaurs Pastel, 14 x 18 inches Douglas Henderson, 1988 شونیسورهای بهگلنشسته پاستل، ۳۶ در ۴۶ سانتیمتر داگلاس هندرسون، ۱۹۸۸ (۱۳۶۷) داگلاس هندرسون، پالئوآرتیست پیشکسوتی و سالخوردهای است که اخیرا برخی نقاشیهای قدیمیاش را از کنج انباری بیرونکشیده…
گالیله و دایناسورها
عصر جمعهای که گذشت میهمان «میدان اکتشافالدوله»* بودم و درباره «قانون گالیله» و دیگر جنبههای زیستشناسی جانداران کوچک و بزرگ (به ویژه دایناسورها) صحبت کردم.
«قانون گالیله» مفهومی است ریاضی درباره تفاوت نسبت یالها و سطحها و گنجایشهای حجمهایی متناسب و مشابه که ابعاد متفاوت دارند. مثلاً مکعبهایی، یکی به ابعاد یک در یک در یک با سطح شش و حجم یک (و نسبت سطح به حجم شش به یک)، دیگری به ابعاد سه در سه در سه، با سطح پنجاه و چهار و حجم بیست و هفت (نسبت سطح به حجم دو به یک).
کاربرد قانون گالیله در بیوفیزیک جانداران بسیار گسترده است، زیرا برخی جنبههای زیستی (جرم، وزن، مقدار انرژی ضروری برای بقا، میزان گرمای تولیدشده...) متناسب با حجم جانداران هستند و برخی دیگر (تبادل گازها، تبادل گرما، قدرت ماهیچهها، استحکام استخوانها) متناسب با سطح (خارجی و داخلی یا مقطع) بدن آنها.
این قصه متواتر که مورچه میتواند چندین برابر جرم بدن خود را جابجا کند ولی فیل در بهترین حالت تنها یک ششم جرم بدن خود را بلند کند، برآیند همین مفهوم ریاضی است. همین، مهمترین مانع بر سر راه غولآساترشدن دایناسورها بوده و نیز باعث کوچکماندن تخم بزرگترین دایناسورها در ابعاد بالنگی بزرگ.
سوال مسابقه هم این بود: کوچکترین دایناسور تاریخ چه بوده؟ پرسشی که پاسخی بسیار ساده ولی غیرقابل باور دارد: «مرغ مگس». البته کسی جواب درست نداد و شهابسنگ سیاوش که قرار بود جایزه گوینده پاسخ درست باشد، نصیب جیب من شد.
اما *میدان اکتشافالدوله (واقع در باغ کتاب تهران) حاصل ذوق و زحمت سیاوش صفاریانپور، پژمان نوروزی، محمد علیزاده و نفیسه نعیمیپور است.
https://www.instagram.com/p/BXgd9WxBrBZ/
عصر جمعهای که گذشت میهمان «میدان اکتشافالدوله»* بودم و درباره «قانون گالیله» و دیگر جنبههای زیستشناسی جانداران کوچک و بزرگ (به ویژه دایناسورها) صحبت کردم.
«قانون گالیله» مفهومی است ریاضی درباره تفاوت نسبت یالها و سطحها و گنجایشهای حجمهایی متناسب و مشابه که ابعاد متفاوت دارند. مثلاً مکعبهایی، یکی به ابعاد یک در یک در یک با سطح شش و حجم یک (و نسبت سطح به حجم شش به یک)، دیگری به ابعاد سه در سه در سه، با سطح پنجاه و چهار و حجم بیست و هفت (نسبت سطح به حجم دو به یک).
کاربرد قانون گالیله در بیوفیزیک جانداران بسیار گسترده است، زیرا برخی جنبههای زیستی (جرم، وزن، مقدار انرژی ضروری برای بقا، میزان گرمای تولیدشده...) متناسب با حجم جانداران هستند و برخی دیگر (تبادل گازها، تبادل گرما، قدرت ماهیچهها، استحکام استخوانها) متناسب با سطح (خارجی و داخلی یا مقطع) بدن آنها.
این قصه متواتر که مورچه میتواند چندین برابر جرم بدن خود را جابجا کند ولی فیل در بهترین حالت تنها یک ششم جرم بدن خود را بلند کند، برآیند همین مفهوم ریاضی است. همین، مهمترین مانع بر سر راه غولآساترشدن دایناسورها بوده و نیز باعث کوچکماندن تخم بزرگترین دایناسورها در ابعاد بالنگی بزرگ.
سوال مسابقه هم این بود: کوچکترین دایناسور تاریخ چه بوده؟ پرسشی که پاسخی بسیار ساده ولی غیرقابل باور دارد: «مرغ مگس». البته کسی جواب درست نداد و شهابسنگ سیاوش که قرار بود جایزه گوینده پاسخ درست باشد، نصیب جیب من شد.
اما *میدان اکتشافالدوله (واقع در باغ کتاب تهران) حاصل ذوق و زحمت سیاوش صفاریانپور، پژمان نوروزی، محمد علیزاده و نفیسه نعیمیپور است.
https://www.instagram.com/p/BXgd9WxBrBZ/
Instagram
Erfan Khosravi
گالیله و دایناسورها عصر جمعهای که گذشت میهمان «میدان اکتشافالدوله»* بودم و درباره «قانون گالیله» و دیگر جنبههای زیستشناسی جانداران کوچک و بزرگ (به ویژه دایناسورها) صحبت کردم. «قانون گالیله» مفهومی است ریاضی درباره تفاوت نسبت یالها و سطحها و گنجایشهای…
از شوق و ذوق دنیای روزنامهنگاری علم
روز خبرنگار مبارک! البته من خبرنگار نیستم که خود را دخیل در این ماجرا کنم، ولی دوستان خبرنگار فراوانی دارم که این روز را به ایشان تبریک میگویم. «خبرنگار» (Correspondent) روزنامهنگاری است که برای رسانهها، از راه دور خبر تهیه میکند؛ شغلی با ویژگیها و سختیها و مخاطرات ویژه؛ هرسال همین روز خبرنگار و خاطره زندهیاد محمود صارمی، به ما شرایط خاص این حرفه را یادآوری میکند. «روزنامهنگار» مفهومی عامتر است که البته شامل «خبرنگار»ها هم میشود.
[...] من نمیتوانم خود را روزنامهنگاری حرفهای [نیز] بنامم، زیرا فعالیت حرفهای در این عرصه، پیگیری و صرافتی فداکارانه میطلبد؛ روزنامهنگار باید خود را وقف مردم کند؛ حقیقتی است و بارها از زبان دوستان روزنامهنگار شنیدهام که میگویند این حرفه چون آتشی که شمع را ذوب میکند و میسوزاند، آدمی را مستحیل و مستغرق میسازد. موفقیت در دنیای پژوهشهای علمی نیز تمرکز و تلاشی میخواهد نفسگیر که با تکاپو و مداومت روزنامهنگاران حرفهای ناهمخوان است. من نیز از جمال چهره علمی همان حجتهای عزیزی الگو میگیرم که شوقشان در علم است و ذوقشان در ترویج علم؛ پس باید ابتدا پژوهشگری موفق باشم، بعد اگر دستداد، درباره همان گوشهای از علم برای مردم بنویسم که پیشتَرَک، برای مردم درباره آن پژوهیدهام.
http://telegra.ph/Paleogram-08-08
روز خبرنگار مبارک! البته من خبرنگار نیستم که خود را دخیل در این ماجرا کنم، ولی دوستان خبرنگار فراوانی دارم که این روز را به ایشان تبریک میگویم. «خبرنگار» (Correspondent) روزنامهنگاری است که برای رسانهها، از راه دور خبر تهیه میکند؛ شغلی با ویژگیها و سختیها و مخاطرات ویژه؛ هرسال همین روز خبرنگار و خاطره زندهیاد محمود صارمی، به ما شرایط خاص این حرفه را یادآوری میکند. «روزنامهنگار» مفهومی عامتر است که البته شامل «خبرنگار»ها هم میشود.
[...] من نمیتوانم خود را روزنامهنگاری حرفهای [نیز] بنامم، زیرا فعالیت حرفهای در این عرصه، پیگیری و صرافتی فداکارانه میطلبد؛ روزنامهنگار باید خود را وقف مردم کند؛ حقیقتی است و بارها از زبان دوستان روزنامهنگار شنیدهام که میگویند این حرفه چون آتشی که شمع را ذوب میکند و میسوزاند، آدمی را مستحیل و مستغرق میسازد. موفقیت در دنیای پژوهشهای علمی نیز تمرکز و تلاشی میخواهد نفسگیر که با تکاپو و مداومت روزنامهنگاران حرفهای ناهمخوان است. من نیز از جمال چهره علمی همان حجتهای عزیزی الگو میگیرم که شوقشان در علم است و ذوقشان در ترویج علم؛ پس باید ابتدا پژوهشگری موفق باشم، بعد اگر دستداد، درباره همان گوشهای از علم برای مردم بنویسم که پیشتَرَک، برای مردم درباره آن پژوهیدهام.
http://telegra.ph/Paleogram-08-08
Telegraph
از شوق و ذوق دنیای روزنامهنگاری علم
روز خبرنگار مبارک! البته من خبرنگار نیستم که خود را دخیل در این ماجرا کنم، ولی دوستان خبرنگار فراوانی دارم که این روز را به ایشان تبریک میگویم. «خبرنگار» (Correspondent) روزنامهنگاری است که برای رسانهها، از راه دور خبر تهیه میکند؛ شغلی با ویژگیها و…
Forwarded from محمدجواد ترابی MJ. Torabi
چرا دایناسورها منقرض نشدند؟
با حضور عرفان خسروی
#ذوزنقه امشب ساعت ۲۱:۴۵ روی اینستالایو mjtorabi و ehsan.mehrjoo
با حضور عرفان خسروی
#ذوزنقه امشب ساعت ۲۱:۴۵ روی اینستالایو mjtorabi و ehsan.mehrjoo
محمدجواد ترابی MJ. Torabi
چرا دایناسورها منقرض نشدند؟ با حضور عرفان خسروی #ذوزنقه امشب ساعت ۲۱:۴۵ روی اینستالایو mjtorabi و ehsan.mehrjoo
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا دایناسورها منقرض نشدند؟
#ذوزنقه
کاری از محمدجواد ترابی و احسان مهرجو، با حضور عرفان خسروی
سهشنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۵
۵۰ دقیقه، ۱۶۰ مگابایت
#ذوزنقه
کاری از محمدجواد ترابی و احسان مهرجو، با حضور عرفان خسروی
سهشنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۵
۵۰ دقیقه، ۱۶۰ مگابایت
🔥1
پارینه/پالئوگرام
چرا دایناسورها منقرض نشدند؟ #ذوزنقه کاری از محمدجواد ترابی و احسان مهرجو، با حضور عرفان خسروی سهشنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۴۵ ۵۰ دقیقه، ۱۶۰ مگابایت
آیا نفت از دایناسورها به وجود آمدهاست؟
وقتی درباره علت انقراض دایناسورها صحبت میکردیم، به این نکته اشاره کردم که در محل برخورد شهابسنگ چیکشولوب که موجب انقراض دایناسورها شد، سفرهای نفتی وجود داشته و دودههای حاصل از سوختن این نفتها، به لایههای فوقانی جو رسیده و برای مدتی حدود ده سال همانجا ماند؛ در نتیجه دمای متوسط زمین حدود ده درجه سلسیوس کاهش یافت و همین موجب انقراض دایناسورهای بزرگجثه شد. اینجا بود که برای یکی از بینندگان سوال پیشآمد، اگر در آن زمان هنوز دایناسورها زنده بودهاند، چطور نفت وجود داشته؟ گویا هنوز خیلیها تصور میکنند نفتی که در لایههای زمین وجود دارد، بازمانده دایناسورهاست.
#ذوزنقه
کاری از محمدجواد ترابی و احسان مهرجو
https://www.instagram.com/p/BXj2FuaB_yb/
وقتی درباره علت انقراض دایناسورها صحبت میکردیم، به این نکته اشاره کردم که در محل برخورد شهابسنگ چیکشولوب که موجب انقراض دایناسورها شد، سفرهای نفتی وجود داشته و دودههای حاصل از سوختن این نفتها، به لایههای فوقانی جو رسیده و برای مدتی حدود ده سال همانجا ماند؛ در نتیجه دمای متوسط زمین حدود ده درجه سلسیوس کاهش یافت و همین موجب انقراض دایناسورهای بزرگجثه شد. اینجا بود که برای یکی از بینندگان سوال پیشآمد، اگر در آن زمان هنوز دایناسورها زنده بودهاند، چطور نفت وجود داشته؟ گویا هنوز خیلیها تصور میکنند نفتی که در لایههای زمین وجود دارد، بازمانده دایناسورهاست.
#ذوزنقه
کاری از محمدجواد ترابی و احسان مهرجو
https://www.instagram.com/p/BXj2FuaB_yb/
Instagram
Erfan Khosravi
آیا نفت از دایناسورها به وجود آمدهاست؟ وقتی درباره علت انقراض دایناسورها صحبت میکردیم، به این نکته اشاره کردم که در محل برخورد شهابسنگ چیکشولوب که موجب انقراض دایناسورها شد، سفرهای نفتی وجود داشته و دودههای حاصل از سوختن این نفتها، به لایههای فوقانی…
تصویر سهبعدی از شقایق دریایی
راشد از هرمز آمد، با چند صخره که توی آب دریا خیسانده و صخرهها پر از جانوران ریزند. گفت بیا شقایق را ببین! گفتم صبر کن عکس سهبعدیاش را بگیرم! از هر چشمی تصویری برداشتم و گذاشتم کنار هم. شد این.
راهنمایی: چشمهایتان را چپ، لوچ، احول یا هر جور دیگری بکنید که میدانید، طوری که به جای دو شقایق، سه شقایق ببینید! شقایق میانی را که ممزوج از دو تصویر جانبی است، سهبعدی خواهید دید.
https://www.instagram.com/p/BXumFWOhCnG/
راشد از هرمز آمد، با چند صخره که توی آب دریا خیسانده و صخرهها پر از جانوران ریزند. گفت بیا شقایق را ببین! گفتم صبر کن عکس سهبعدیاش را بگیرم! از هر چشمی تصویری برداشتم و گذاشتم کنار هم. شد این.
راهنمایی: چشمهایتان را چپ، لوچ، احول یا هر جور دیگری بکنید که میدانید، طوری که به جای دو شقایق، سه شقایق ببینید! شقایق میانی را که ممزوج از دو تصویر جانبی است، سهبعدی خواهید دید.
https://www.instagram.com/p/BXumFWOhCnG/
Instagram
Erfan Khosravi
Sea anemone, 3D stereogram تصویر سهبعدی از شقایق دریایی راشد از هرمز آمد، با چند صخره که توی آب دریا خیسانده و صخرهها پر از جانوران ریزند. گفت بیا شقایق را ببین! گفتم صبر کن عکس سهبعدیاش را بگیرم! از هر چشمی تصویری برداشتم و گذاشتم کنار هم. شد این. راهنمایی:…
👍1
دزدی کلاغ سیّاس از گربه مسکین
۲۲ مرداد ۱۳۹۶، پارک لاله
موسیقی: «به من چه؟» از توفیق فرخ
https://www.instagram.com/p/BXzirK_BqBD/
۲۲ مرداد ۱۳۹۶، پارک لاله
موسیقی: «به من چه؟» از توفیق فرخ
https://www.instagram.com/p/BXzirK_BqBD/
Instagram
Erfan Khosravi
Artful crow stealing from poor cat Aug. 13, 2017 دزدی کلاغ سیّاس از گربه مسکین ۲۲ مرداد ۱۳۹۶ موسیقی: «به من چه؟» از توفیق فرخ t.me/paleogram t.me/paleon #crow #cat #smartcrow #smartbird #poorcat #stealing #dumbcat #crowandcat #struggleforlife
دایناسوری به نام چارخو
این جوجه دایناسور امروزی، جزء خانواده چنگرهاست و در آمریکا زندگی میکند، ولی خویشاوندان خیلی نزدیکش با نامهای محلی چارخو، چنگر و طاووسک در استانهای گیلان و مازندران هم پیدا میشوند و البته خیلی از آنها به خاطر تخریب نیزارها که زیستگاه طبیعیشان است، در خطر انقراض هستند.
بیایید از انقراض آخرین دایناسورهای ایران و جهان پیشگیری کنیم.
ردهبندی این دایناسور کوچولو به این صورت است:
Animalia: جانوران
Chordata: طنابداران
Vertebrata: مهرهداران
Osteichthyes: ماهیان استخوانی
Sarcoptergii: ماهیان بالهگوشتی
Tetrapoda: چهارپایان
Amniota: آمنیونداران
Reptilia: خزندگان
Diapsida: دایاپسیدها
Archosauria: آرکوسورها
Dinosauria: دایناسورها
Saurischia: سوریسکینها
Theropoda: تروپودها
Tetanurae: تتانوراها
Coeulurosauria: سیلوروسورها
Tyrannoraptora: تیرانوراپتورها
Maniraptora: مانیراپتورها
Paraves: پاراوینها
Avialae: آویالاها
Aves: آوینها
Pygostylia: دنبالچهداران
Ornithothoraces: اورنیتوتوراکسها
Ornithurae: اورنیتوراها
Carinatae: کاریناتاها
Neornithes: نئورنیسها
Neognathae: نئوگناتها
Neoaves: نئواوینها
Insolitavis: اینسولیتآویها
Gruiformes: درناسانان
Ralli: چنگریها
Rallidae: چنگرسانان
Gallinula: چارخو
Gallinula galeata: چارخوی معمولی
https://www.instagram.com/p/BX5hF_oBfKQ/
این جوجه دایناسور امروزی، جزء خانواده چنگرهاست و در آمریکا زندگی میکند، ولی خویشاوندان خیلی نزدیکش با نامهای محلی چارخو، چنگر و طاووسک در استانهای گیلان و مازندران هم پیدا میشوند و البته خیلی از آنها به خاطر تخریب نیزارها که زیستگاه طبیعیشان است، در خطر انقراض هستند.
بیایید از انقراض آخرین دایناسورهای ایران و جهان پیشگیری کنیم.
ردهبندی این دایناسور کوچولو به این صورت است:
Animalia: جانوران
Chordata: طنابداران
Vertebrata: مهرهداران
Osteichthyes: ماهیان استخوانی
Sarcoptergii: ماهیان بالهگوشتی
Tetrapoda: چهارپایان
Amniota: آمنیونداران
Reptilia: خزندگان
Diapsida: دایاپسیدها
Archosauria: آرکوسورها
Dinosauria: دایناسورها
Saurischia: سوریسکینها
Theropoda: تروپودها
Tetanurae: تتانوراها
Coeulurosauria: سیلوروسورها
Tyrannoraptora: تیرانوراپتورها
Maniraptora: مانیراپتورها
Paraves: پاراوینها
Avialae: آویالاها
Aves: آوینها
Pygostylia: دنبالچهداران
Ornithothoraces: اورنیتوتوراکسها
Ornithurae: اورنیتوراها
Carinatae: کاریناتاها
Neornithes: نئورنیسها
Neognathae: نئوگناتها
Neoaves: نئواوینها
Insolitavis: اینسولیتآویها
Gruiformes: درناسانان
Ralli: چنگریها
Rallidae: چنگرسانان
Gallinula: چارخو
Gallinula galeata: چارخوی معمولی
https://www.instagram.com/p/BX5hF_oBfKQ/
Instagram
Erfan Khosravi
دایناسوری به نام چارخو این جوجه دایناسور امروزی، جزء خانواده چنگرهاست و در آمریکا زندگی میکند، ولی خویشاوندان خیلی نزدیکش با نامهای محلی چارخو، چنگر و طاووسک در استانهای گیلان و مازندران هم پیدا میشوند و البته خیلی از آنها به خاطر تخریب نیزارها که زیستگاه…
از وارونگیهای استرالیا
نخستین کاشفان اروپایی استرالیا را قارهای وارونه یافتند که در آن قوها سیاهرنگند و پستاندارانی مرغسان پیدا میشوند که تخم میگذارند. مصداقهای وارونگی استرالیا فراواناند. یکیش هم این سنگواره آگاتیس (مخروطداری از خانواده آروکاریا) که خلافآمد عادت سنگوارههای گیاهان، به جای این که رنگ برگهایش به سیاهی بزند، برگهایی سپید دارد.
https://www.instagram.com/p/BXH6mxjAROm/
نخستین کاشفان اروپایی استرالیا را قارهای وارونه یافتند که در آن قوها سیاهرنگند و پستاندارانی مرغسان پیدا میشوند که تخم میگذارند. مصداقهای وارونگی استرالیا فراواناند. یکیش هم این سنگواره آگاتیس (مخروطداری از خانواده آروکاریا) که خلافآمد عادت سنگوارههای گیاهان، به جای این که رنگ برگهایش به سیاهی بزند، برگهایی سپید دارد.
https://www.instagram.com/p/BXH6mxjAROm/
Instagram
Aussie Fossil Hunter
Fossil conifer twig Agathis Jurassic. Agathis is from the Auraucariaceae family of conifers. Late Jurassic NSW Australia, not quite complete approx 120mm tall. #conifer #agathis # Agathisjurrasica #plantfossil #jurassic#fossilfish #fishfossil # Jurassicfish…
Forwarded from Κουτί της Πανδώρας (Arash Raisbahrami)
چرا تقلب در دنیای جانداران فراگیر نشده است؟
بسیاری از قورباغهها با صدای مخصوص خود به جلب جنس مخالف میپردازند و هر چه یک قورباغه بزرگتر باشد صدای قور قور بمتری دارد و شانس جذب کردن یک ماده را بیشتر در اختیار دارند. اما بعضی قورباغههای کوچکتر که در برابر نرهای دیگر شانسی ندارند از یک حقه استفاده میکنند، آنها در مسیر قورباغه نر بزرگ و قورباغه ماده کمین میکنند و زمانی که ماده به سمت نر میرود با او جفتگیری میکنند.
این حقه بسیار به نفع قورباغه کوچکاست زیرا نه تنها آمیزشش را انجام میدهد بلکه با صرف انرژی بسیار کمتری این کار را انجام میدهد و این شایستگی بالایی را برای او به ارمغان میآورد. حال سوال اینجاست که چرا تنها بعضی از قورباغههای کوچک این کار را انجام میدهند؟ اگر این رفتار انقدر به صرفه و سودده است چرا بقیه انجامش نمیدهند و متقلبان همیشه یک درصد محدودی از جمعیت را به خود اختصاص میدهند؟
اگر موارد دیگر مثل شانس کم موفقیت یا شکست در رقابت اسپرمی را نادیده بگیریم هنوز مسئلهای هست که مانع از رشد بیاندازه جمعیت متقلبان میشود و آن این است که اگر تعداد متقلبان در هر نسل بیشتر شود به جایی میرسیم که تمام جمعیت در حال تقلب هستند و این باعث ناپایداری و از بین رفتن جمعیت میشود، در واقع میزان تقلب باید در حد مناسبی باقی بماند تا هم جمعیت حفظ شود و هم متقلبان سود ببرند.
این اتفاق در بسیاری از گونههای دیگر نیز میافتد، پنگوئنهایی که تخم هایشان را به دیگر اعضای گروه میسپارند تا خودشان به جای نگهداری و مراقبت از فرزندان زمان و انرژی بیشتری برای آمیزش دوباره داشته باشند هم یکی از مثالهای معروف این تقلب است.
دقت شود که بحث تعادل در تقلب زمانی بسیار بارز میشود که این تقلب بین اعضای یک گونه انجام گیرد، البته که تقلبِ بین گونهای نیز ساز و کاری شبیه ولی پیچیدهتر دارد.
برای این که بهتر متوجه این مسئله شویم، باید به نظریهای به نام نظریه بازی مراجعه کنیم، نظریه بازی به ما میگوید که دقیقا چه میزان تقلب و چه میزان متقلب میتواند در جمعیت باقی بماند طوریکه جمعیت از بین نرود. لینکی که در زیر میفرستم یک نمایش زیبا و ساده از نظریهبازیها را در اختیارمان میگذارد که در نهایت خودتان میتوانید یک جمعیت با تعداد متقلبان و تقلبهایی با تاثیر گذاری مختلف بسازید و نتیجه انتخاب طبیعی را روی جمعیتتان مشاهده کنید.
https://hamed.github.io/trust
@jar_of_pandora
بسیاری از قورباغهها با صدای مخصوص خود به جلب جنس مخالف میپردازند و هر چه یک قورباغه بزرگتر باشد صدای قور قور بمتری دارد و شانس جذب کردن یک ماده را بیشتر در اختیار دارند. اما بعضی قورباغههای کوچکتر که در برابر نرهای دیگر شانسی ندارند از یک حقه استفاده میکنند، آنها در مسیر قورباغه نر بزرگ و قورباغه ماده کمین میکنند و زمانی که ماده به سمت نر میرود با او جفتگیری میکنند.
این حقه بسیار به نفع قورباغه کوچکاست زیرا نه تنها آمیزشش را انجام میدهد بلکه با صرف انرژی بسیار کمتری این کار را انجام میدهد و این شایستگی بالایی را برای او به ارمغان میآورد. حال سوال اینجاست که چرا تنها بعضی از قورباغههای کوچک این کار را انجام میدهند؟ اگر این رفتار انقدر به صرفه و سودده است چرا بقیه انجامش نمیدهند و متقلبان همیشه یک درصد محدودی از جمعیت را به خود اختصاص میدهند؟
اگر موارد دیگر مثل شانس کم موفقیت یا شکست در رقابت اسپرمی را نادیده بگیریم هنوز مسئلهای هست که مانع از رشد بیاندازه جمعیت متقلبان میشود و آن این است که اگر تعداد متقلبان در هر نسل بیشتر شود به جایی میرسیم که تمام جمعیت در حال تقلب هستند و این باعث ناپایداری و از بین رفتن جمعیت میشود، در واقع میزان تقلب باید در حد مناسبی باقی بماند تا هم جمعیت حفظ شود و هم متقلبان سود ببرند.
این اتفاق در بسیاری از گونههای دیگر نیز میافتد، پنگوئنهایی که تخم هایشان را به دیگر اعضای گروه میسپارند تا خودشان به جای نگهداری و مراقبت از فرزندان زمان و انرژی بیشتری برای آمیزش دوباره داشته باشند هم یکی از مثالهای معروف این تقلب است.
دقت شود که بحث تعادل در تقلب زمانی بسیار بارز میشود که این تقلب بین اعضای یک گونه انجام گیرد، البته که تقلبِ بین گونهای نیز ساز و کاری شبیه ولی پیچیدهتر دارد.
برای این که بهتر متوجه این مسئله شویم، باید به نظریهای به نام نظریه بازی مراجعه کنیم، نظریه بازی به ما میگوید که دقیقا چه میزان تقلب و چه میزان متقلب میتواند در جمعیت باقی بماند طوریکه جمعیت از بین نرود. لینکی که در زیر میفرستم یک نمایش زیبا و ساده از نظریهبازیها را در اختیارمان میگذارد که در نهایت خودتان میتوانید یک جمعیت با تعداد متقلبان و تقلبهایی با تاثیر گذاری مختلف بسازید و نتیجه انتخاب طبیعی را روی جمعیتتان مشاهده کنید.
https://hamed.github.io/trust
@jar_of_pandora
hamed.github.io
تکامل اعتماد
یک راهنمای تعاملی برای نظریه بازی درباره اینکه چرا به یکدیگر اعتماد میکنیم
پارینه/پالئوگرام
جستجو برای زندگی را از کجا شروع کنیم؟ عرفان خسروی ماهنامه نجوم، آبان ۱۳۹۲، شماره ۲۳۲ t.me/paleogram t.me/paleon برای مطالعه بیشتر درباره مفهوم حیات و اهمیت آن در جستجوی زندگی فرازمینی
جستجو برای زندگی
آقای عبدالرضا شهبازی در کانال «دیرینهنگار» از مقالهای یاد کردهاند که آبانماه ۱۳۹۲ در شماره ۲۳۲ مجله نجوم درباره جستجوی زندگی در کائنات نوشته بودم.
https://news.1rj.ru/str/dirinenegar/345
آقای عبدالرضا شهبازی در کانال «دیرینهنگار» از مقالهای یاد کردهاند که آبانماه ۱۳۹۲ در شماره ۲۳۲ مجله نجوم درباره جستجوی زندگی در کائنات نوشته بودم.
https://news.1rj.ru/str/dirinenegar/345
Telegram
✨⛏دیرینهنگار🔭🔬
ما برای جستجوی حیات بیگانه عموماً و عملاً به دنبال نمونهای از حیاتیم که در زمین به وجود آمده است. این جستجو چقدر منطقی است؟ چرا احتمال نمیدهیم حیات فعلی خاص زمین و یگانه باشد؟
شاید اصلاً معیار جستجوی ما برای حیات فرازمینی نادرست باشد و اساساً به دنبال آدرس…
شاید اصلاً معیار جستجوی ما برای حیات فرازمینی نادرست باشد و اساساً به دنبال آدرس…
احتمالا وسواس فکری-عملی دارم و راضیام
طبق این آزمون که چندان جدیاش نمیگیرم، صد در صد مبتلا به وسواس فکری-عملی (OCD) هستم؛ اما حتی اگر چنین نتیجهای جدی باشد، موجب حرمان تلقی نمیشود. بسیاری از بیماریهای دیگر نیز منشاء تکاملی دارند. شارون معلم در کتاب «بقای امرض: پزشک سرگشتهای که درمییابد چرا به بیماری نیازمندیم»* درباره زیستشناسی تکاملی بیماریها مینویسد و نشان میدهد چرا بسیاری بیماریهای ژنتیک (مثلا کمخونی داسیشکل، هموفیلی ماینر و بیماری مورد علاقه نویسنده: هموکروماتوسیس) که میتوانند مرگآور باشند، در خزانه ژنتیک ما انسانها دوام آوردهاند و حتی مورد انتخاب طبیعی قرارگرفتهاند. پاسخ معلم به این پرسش و پویش او برای جستجوی این پاسخ، شالوده هیجانانگیز این کتاب را شکل میدهد؛ جان کلام: جمعیت نیاکان به این بیماریها نیازمند بوده، چون ابتلا به این بیماریها به جز مرگ، باعث بقای نیز میشده است، بهخصوص در حالت خفیف.
ما میراثداران اجدادی هستیم که به لطف ابتلا به هموکروماتوسیس در برابر طاعون مقاومت کردند و به لطف اقسام کمخونی، از حمله مالاریا جان سالم به در بردند. شاید (و تنها شاید) من و کسان دیگری که مانند من گرفتار وسواس فکری-عملی هستند، این وسواس را از نیاکان خود به ارث برده باشند. نمیدانم وسواس فرضی به چه کار این نیاکان خیالی میآمده؛ اما قطعا میدانم برای کسی که کار اصلیاش پیدا کردن سنگواره در میان سنگلاخ کوهستانهاست و تفریحش، روزنامهنگاری و پیداکردن غلطهای ویرایشی در متنهای علمی، وسواس فکری-عملی راز بقاست.
*Survival of the Sickest: A Medical Maverick Discovers Why We Need Disease
http://trendingposts.club/quiz/p/how-sensitive-is-your-ocd-radar
طبق این آزمون که چندان جدیاش نمیگیرم، صد در صد مبتلا به وسواس فکری-عملی (OCD) هستم؛ اما حتی اگر چنین نتیجهای جدی باشد، موجب حرمان تلقی نمیشود. بسیاری از بیماریهای دیگر نیز منشاء تکاملی دارند. شارون معلم در کتاب «بقای امرض: پزشک سرگشتهای که درمییابد چرا به بیماری نیازمندیم»* درباره زیستشناسی تکاملی بیماریها مینویسد و نشان میدهد چرا بسیاری بیماریهای ژنتیک (مثلا کمخونی داسیشکل، هموفیلی ماینر و بیماری مورد علاقه نویسنده: هموکروماتوسیس) که میتوانند مرگآور باشند، در خزانه ژنتیک ما انسانها دوام آوردهاند و حتی مورد انتخاب طبیعی قرارگرفتهاند. پاسخ معلم به این پرسش و پویش او برای جستجوی این پاسخ، شالوده هیجانانگیز این کتاب را شکل میدهد؛ جان کلام: جمعیت نیاکان به این بیماریها نیازمند بوده، چون ابتلا به این بیماریها به جز مرگ، باعث بقای نیز میشده است، بهخصوص در حالت خفیف.
ما میراثداران اجدادی هستیم که به لطف ابتلا به هموکروماتوسیس در برابر طاعون مقاومت کردند و به لطف اقسام کمخونی، از حمله مالاریا جان سالم به در بردند. شاید (و تنها شاید) من و کسان دیگری که مانند من گرفتار وسواس فکری-عملی هستند، این وسواس را از نیاکان خود به ارث برده باشند. نمیدانم وسواس فرضی به چه کار این نیاکان خیالی میآمده؛ اما قطعا میدانم برای کسی که کار اصلیاش پیدا کردن سنگواره در میان سنگلاخ کوهستانهاست و تفریحش، روزنامهنگاری و پیداکردن غلطهای ویرایشی در متنهای علمی، وسواس فکری-عملی راز بقاست.
*Survival of the Sickest: A Medical Maverick Discovers Why We Need Disease
http://trendingposts.club/quiz/p/how-sensitive-is-your-ocd-radar
trendingposts.club
How Sensitive Is Your OCD Radar?
To OCD free people all the following shapes look identical, but one of them is different - Are your eyes, brain and OCD radar sensitive enough to spot it?
👍2
ما هم اولش فکر کردیم کسوف شده...
در پی خورگرفت امروز که در آمریکا دیده شد، این دایناسور هم پلاکاردی دستش گرفته که روی آن نوشته: «ما هم [اولش] فکر کردیم کسوفشده». منظور دایناسور هم واقعه برخورد شهابسنگ چیکشولوب است که ۶۶ میلیون سال پیش به انقراض جمعی اغلب دایناسورها و بسیاری جانداران دیگر منتهیشد.
#طنز
#کسوف
#انقراض
https://www.instagram.com/p/BYELLi-nDg2/
در پی خورگرفت امروز که در آمریکا دیده شد، این دایناسور هم پلاکاردی دستش گرفته که روی آن نوشته: «ما هم [اولش] فکر کردیم کسوفشده». منظور دایناسور هم واقعه برخورد شهابسنگ چیکشولوب است که ۶۶ میلیون سال پیش به انقراض جمعی اغلب دایناسورها و بسیاری جانداران دیگر منتهیشد.
#طنز
#کسوف
#انقراض
https://www.instagram.com/p/BYELLi-nDg2/
Instagram
Christina
Hahaha RIP the dinosaurs 😅
❤1
گلهای بزرگ از حدود ۵۰۰ دلفین فرفرهای در آبهای ساحلی شمال شرقی جزیره بوموسی، خلیج فارس
عکس را دوست عزیزم، کوشا داب، گرفتهاست.
https://www.instagram.com/p/BYCzSnohlfc/
عکس را دوست عزیزم، کوشا داب، گرفتهاست.
https://www.instagram.com/p/BYCzSnohlfc/
Instagram
BBC Earth
#OurBluePlanet by @kooshadab A large school of about 500 spinner dolphins in offshore waters of northeast Abu Musa Island, Persian Gulf.
زیستشناسی پستانداران کوچک
دیروز آقای کاوه فیضاللهی را دیدم و تازهترین کتاب ایشان را خریدم (البته چون پول نداشتم بدهکار شدم). بعد از مدتها بالاخره کتابی علمی به زبان فارسی در دست دارم که هم محتوای آن جذاب است، هم ترجمهای روان و بینقص دارد. موضوع کتاب فیزیولوژی کارکردی پستاندارانی است که جرمی کمتر از پنج کیلوگرم دارند. نویسنده متخصص و صاحبنظر به چالشهای مختلفی که این پستانداران با آن روبهرو هستند و طریقه افاقه بر این دشواریها، با زبانی پرداخته که به قدر کافی تخصصی و به اندازهای وافی، ساده است.
گذشته از محتوا و مافیهای کتاب، گزارش دقیق و وفادارانه متنی تخصصی و علمی به فارسی، آن هم با زبانی سالم و فصیح و بلیغ، کار هرکسی نیست و کاوه فیضاللهی نیز، نه هر کسی است.
خواندن این کتاب برای هر کسی که میخواهد چیزی از طبیعت و حیات وحش دریابد و آن که دغدغهای درقبال محیط زیست دارد، مفید است. اما به دوستانی که قدم در راه ترویج علم برداشتهاند و قصد دارند روزی نویسنده چیرهدست متنهای علمی باشند، مؤکد میگویم که چنین کتابی را حتما بخوانید! هم چیزی از طبیعت میآموزید و سواد علمیتان غنی میشود، هم اگر پذیرا باشید، قلمتان را، تومنی پانزده قران، ارزندهتر میکند.
https://www.instagram.com/p/BZRNNUgBhxS/
دیروز آقای کاوه فیضاللهی را دیدم و تازهترین کتاب ایشان را خریدم (البته چون پول نداشتم بدهکار شدم). بعد از مدتها بالاخره کتابی علمی به زبان فارسی در دست دارم که هم محتوای آن جذاب است، هم ترجمهای روان و بینقص دارد. موضوع کتاب فیزیولوژی کارکردی پستاندارانی است که جرمی کمتر از پنج کیلوگرم دارند. نویسنده متخصص و صاحبنظر به چالشهای مختلفی که این پستانداران با آن روبهرو هستند و طریقه افاقه بر این دشواریها، با زبانی پرداخته که به قدر کافی تخصصی و به اندازهای وافی، ساده است.
گذشته از محتوا و مافیهای کتاب، گزارش دقیق و وفادارانه متنی تخصصی و علمی به فارسی، آن هم با زبانی سالم و فصیح و بلیغ، کار هرکسی نیست و کاوه فیضاللهی نیز، نه هر کسی است.
خواندن این کتاب برای هر کسی که میخواهد چیزی از طبیعت و حیات وحش دریابد و آن که دغدغهای درقبال محیط زیست دارد، مفید است. اما به دوستانی که قدم در راه ترویج علم برداشتهاند و قصد دارند روزی نویسنده چیرهدست متنهای علمی باشند، مؤکد میگویم که چنین کتابی را حتما بخوانید! هم چیزی از طبیعت میآموزید و سواد علمیتان غنی میشود، هم اگر پذیرا باشید، قلمتان را، تومنی پانزده قران، ارزندهتر میکند.
https://www.instagram.com/p/BZRNNUgBhxS/
Instagram
Erfan Khosravi
زیستشناسی پستانداران کوچک دیروز آقای کاوه فیضاللهی را دیدم و تازهترین کتاب ایشان را خریدم (البته چون پول نداشتم بدهکار شدم). بعد از مدتها بالاخره کتابی علمی به زبان فارسی در دست دارم که هم محتوای آن جذاب است، هم ترجمهای روان و بینقص دارد. موضوع کتاب…
Forwarded from عجائبالمخلوقات
قسمت صفرم عجائبالمخلوقات
گفتگوهای عرفان خسروی و عطا کالیراد درباره جهان و کار جهان از دریچه زیستشناسی تکاملی
گفتگوهای عرفان خسروی و عطا کالیراد درباره جهان و کار جهان از دریچه زیستشناسی تکاملی
Forwarded from عجائبالمخلوقات
عجایبالمخلوقات - قسمت صفرم
عرفان خسروی - عطا کالیراد
Forwarded from عجائبالمخلوقات
عجایبالمخلوقات - قسمت صفرم
عرفان خسروی - عطا کالیراد