یکی از بچه‌ها زنگ زد، بعد از حدود ۲ سال گفت بریم بیرون؛

+ مشکلی پیش اومده ؟
- نه، با خانومم صحبت می‌کردم یادت کردم. گفتم خیلی وقته ندیدمت بیام پیشت.
+ شدیداً درگیر سرور هستم اصلا روش حساب نکن، ولی برای آخر هفته بهت خبر میدم.
- خیلی درگیری ؟
+ توضیحات دادم که چی شده ....
- من که نفهمیدم، ولی مطمئنی با داریوش هم حل نمی‌شه
+ خیلی وقته گوش ندادم
- تستش کن.

خدافظی کردیم و با آهنگ بالا پلی لیست code time رو اجرا کردم.

الان که دارم اینو تایپ می‌کنم، همه‌ی مشکلات این مرحله حل شد. نمی‌دونم چرا ولی داریوش تمرکز و قدرت پردازش مغزم رو خیلی می‌بره بالا؛ البته غمگینم هم می‌کنه.


پی‌نوشت:
می‌خوام بگم تو سن پایین، ی چیزی رو پیدا کنید که خودتون رو بهش شرطی کنید.
بعدها به کمکتون میاد.
ی رفیقی داشتم، باید برای سیگارش توضیح میداد.

عکس روز

یکی از همکارای قدیم من رو به یک کمپانی فینتک آلمانی معرفی کرده.

بعد طرف اومده شرایط همکاری و ...
جلسه و ازین بحث‌ها

بعد از چندروز پیگیری و صحبت متوجه شدم، منو واسه پوزیشن دواپس می‌خواستن (دیدم همه سوالا اونجوری هستا، ۱ جلسه هم البته پایتون داشتیم)

میگم من خودم رو DevOps کار نمی‌دونم، فقط از شانس ابزارهایی که شما پرسیدید رو بلد بودم.

میگه همین که کارت نیست و وقت یادگیری گذاشتی خیلی خوبه، تو تعهد کاری داری.
تأکید کردم که علاقم توسعه کد هست، دیدم دست بردار نیست، می‌گم اون موقع اسکل بودم رفتم اینارو یاد گرفتم الان دیگه نمیرم.

۲-۳ تا رزومه دواپس داشتم ، براشون فرستادم گفتم این روزمه‌ها برام اومده اگر تأکید دارید یک سیاه خاورمیانه‌ای همکار شما باشه.

ولی فک کنم خفتگیر مفتگیر بودن، وگرنه این همه اصرار برای همکاری بنظرم منطقی نیست 🤣😂

فرض کن یکی وسط خیابون بگیرت، بگه ۱۰,۰۰۰ دلار میدم ۱۰ تا توپ بسکتبال رو از منطقه ۳ امتیازی بندازی توی سبد، ۳ تا هم خطا می‌تونی بندازی.

دوتا نتیجه داره :
۱- آدمایی که می‌تونند.
۲- آدمایی که نمی‌تونند.

دسته اول، بهترین روز و روز شانسشون هست و همه اطرافیان بهشون می‌گن خوش شانس.

دسته دوم، قطعاً بهشون لقب بدشانس داده می‌شه؛ اما خود این افراد ۳ تا دسته می‌شوند :

۱- اونایی که می‌گن، اگر شانس داشتم ی چالش بهتر سراغم میومد، ساده‌تر و ... بعد زانوی غم بغل می‌کنند و هیچکاری نمی‌کنند.

۲- اونایی که از فرداش، هرروز شروع می‌کنند روزی ۲-۳ ساعت پرتاب ۳ امتیازی انجام دادن، شاید یکبار دیگه فرصت پیش اومد‌.

۳- اونایی که می‌گن، کاش می‌شد ولی برام مهم نیست چون من بسکتبالیست نیستم و ادامه می‌دهند.

وقتی بهتر نگاه می‌کنی؛
با احتمال بیش از ۹۹.۹۹۹۹٪ آدمایی که می‌تونند همه بسکتبالیست بودند، شاید حرفه‌ای، اما هیچکس سال‌ها تلاش و تمرین و ... اشون رو ندیده ولی همه اون لحظه و بردن جایزه ۱۰,۰۰۰ دلاری رو دیدن.

باقی افراد ۲ تا حالت داره :
۱- بسکتبالیست نبودند، شاید دفعه اولم بود که توپ و سبد از نزدیک می‌دیدند، که نتیجه‌اش میشه مورد ۳.

۲- افرادی که بسکتبالیست نامیده می‌شدند ولی نه بسکتبال براشون جدی نبوده، فقط چون کار دیگه نبوده بسکتبال بازی می‌کردند، یا شاید چون تنها کاری بوده که حضورشون باعث می‌شده پول بگیرند.


غصه خوردن و کاری نکردن گروه ۱ این دسته، برای اینه که هیچوقت بسکتبال رو جدی نگرفتن، نه بخاطر بدشانسی بلکه ناراحتی از خودشون.

تمرین کردن هرروز گروه ۲ این دسته، برای این هست که فکر می‌کنند شاید ی روز دیگه یکی پیدا بشه بیاد بگه بیا ۱۰ تا توپ بنداز ۱۰,۰۰۰ دلار بگیر (ولی هیچوقت پیدا نمی‌شه)


همرو بذارید روی موقعیت کاری دلاری و ...
خودتون رو بذارید جای یکی ازون آدمایی که بهشون اجازه داده شده ۱۰ تا پرتاب داشته باشند ؟

بنظرتون چیکار می‌کنید ؟!
خوش‌شانس هستی یا بدشانس ؟

برای بعضی‌ها هم ولی، وقتی بهشون میرسی روزانه ۵ تا ازین پرتابای ۱۰ امتیازی و ۱۰,۰۰۰ دلاری میاد.

بنظرتون اونا چی هستن ؟

اگر ۱۰ تا پرتاب ۳ امتیازی کرده باشی و حداقل ۷ تاش وارد شده باشه!
تو از ۸۰٪ بازیکنای NBA هم پرتابای بهتر داشتی، اونجاس که بهت فرصت داده میشه ستاره بشی و بعد رو دست ببرنت.

خلاصه که، تمرین کردن واسه قبل از این فرصت هست، بعدش دیگه فایده نداره.
هر اتفاقی که قرار باشه بیوفته باید قبل از گرفتن مصاحبه باشه.

اینکه تا رزومه‌ات تأیید شد و خواستی بری مصاحبه شروع کنی دنبال design pattern, system design, .... بصورت

Learn ..... in a day
یا
Interview ready ..... in a day

دیگه بدرد نمی‌خوره، تو اون شانس رو از دست دادی.


پینوشت:

مشکل آدمایی که همیشه دنبال شانس می‌گردن اینه که نمی‌خوان این واقعیت رو قبول کنند.

همه شانس میاریم، فقط بعضی‌ها شانس پرتاب ۱۰,۰۰۰ دلاری و دوربین NBA روشون باشه.
بعضی‌ها شانس پرتاب ۱۰۰,۰۰۰,۰۰۰ تومانی و دوربین صدا و سیما روشون.

ولی درنهایت همه خوش‌شانس هستیم.

اگر دانشجو بودم و وقت داشتم (روی GenAi می‌خواستم کار کنم)

یک GenAi میزدم برای تصاویر و ویدئوهای دوربین‌های ۳۶۰ درجه، همشون پایه‌ی دست طرف رو پاک می‌کنه.

هدف هم این بوده که تصویر و ویدئو شبیه به تصاویر پهباد بشه ولی به دست طرف نگاه کنید!
خیلی ضایع هست.

من بودم ی GenAi میزدم که فقط همون دست رو بعد از حذف stick توی موقعیت طبیعی بدن قرار بده؛ بعد نمونه این کار رو برای همه‌ شرکت‌های تولید کننده دوربین 360 می‌فرستادم.

هم تمرین GenAi هم.
هم یک پروژه حرفه‌ای برای دانشجو.
هم یک مشکل واقعی و تو مخی رو حل می‌کنه.
هم احتمال تبدیل شدنش به پول زیاد هست.

برای همین اینجا به اشتراک گذاشتم، نیاید بگید خودت چرا نمی‌زنی؛ شرایط شخصی خودم جوری نیست که الان بتونم روی یک پروژه شخصی هم کار کنم‌

۴۰ سال گفتن آریامهر خاک داده و .... (که نداد)

که خودشون، آب رو بدن ؟
خلیج فارس روی گوگل مپ تغییر اسم داره میده، بصورت بین‌المللی توی همه کشورها.

پس رابطه با عربستان واسه این خوب شد ؟

#حرومزاده‌ها

ازین پست‌های دعوت به همکاری فرار کنید :

یک شرکت معتبر؛ خب اسکل اگه معتبر بود که اسمش یا سایتش رو میذاشتی دیگه.

حقوق: رقابتی
یا
حقوق: جذاب

اگر حقوق جذاب یا رقابتی بود که گردنت رو دراز میکردی، مبلغتو می‌گفتی دیگه.
زیر لفظی می‌خوای؟

تجربه ثابت کرده، ۹۰٪ هم اون حقوق فقط برای خود طرف جذابه چون حقوقش زیر ۲۰م هست

وقتی سنیور بهت تسک می‌ده.

هی باهاش چک می‌کنی، ولی نمی‌فهمی داری چیکار می‌کنی.

سوال کنید، زیاد سوال کنید همون بار اول مطمئن بشید متوجه شدید.

این ابزار خیلی باحال هست؛
بجای اینکه شما توی سورس کد دنبال این بگردید که چه خبر (معمولا کار زمانبری هست)

براتون سورس کد رو خلاصه می‌کنه و بهتون میگه داخلش چه خبره؛ چندتا سناریویی که خیلی بدرد میخوره :

۱- تازه وارد یک تیم شدید و سورس کد کاملا جدید هست.
۲- برای یادگیری میخوای سورس کد یک پروژه گیت‌هاب یا ... رو بخونید.
۳- میخواید شروع کنید روی یک پروژه اپن سورس فیچر اضافه کردن ولی قبلش نیاز دارید استانداردهای کد زدن و بخش‌های مختلف کدهای اون تیم رو درک کردن.

Turn Code Base into Easy Tutorial

اگر بدون دردسر نیاز به Redis ولی سریعتر و با تعداد پاسخ‌دهی بهتر و بیشتر دارید

Valkey

فورک و نسخه اپن سورس و البته بسیار بسیار موفق‌تر Redis رو برای پروژه‌ خودتون درنظر بگیرید.
تعداد req/sec ایی که جواب میده نسبت به redis واقعا قابل باور نیست بعضی وقتا؛ خیلی خوبه

اینو گفتم چون فهمیدم این نوع پست‌ها بدرد باقی هم میخوره.

اگر بودجه، حوصله، وقت و ... اش رو دارید

و خواستید Leader Board جدیدی برای مدل‌ها بسازید، بنظرم وقتش هست برای بخش code dévelope هم بریم سراغ ارزیابی‌هایی که توانایی thinking مدل‌هارو محک بزن.

سوالاتی که دیتای زیادی براش وجود نداره؛

مثلاً پیاده‌سازی شبیه‌سازی فیزیک یک جسم،
یا کدهایی که مشابه زیادی روی اینترنت ندارند، یک مورد که شخصاً اگر منابع کافی داشتم حتی ۶ ماه تا ۱ سال هم صرف اون میکردم؛ optimization بود.

خیلی هم سخت نیست تست کردن این مدل‌ها؛ شما یک سری سوال رو پیاده‌سازی می‌کنید، برای اون‌ها تست نویسی انجام میدید.
بعد کد اصلی رو بعنوان ورودی بهش بدید و بخواید نسخه بهبود یافته کد (پرفورمنس) رو بهتون بده طوریکه تست‌هارو pass کنه.

بنظرم توی تست‌های فعلی خیلی قابلیت Thinking مدل‌ها قابل ارزیابی نیست و این بهبود نتایج فقط بخاطر context بزرگتر + (اینو نمی‌دونم توی متن چطوری منظورم رو بگم) توانایی چندبار رفرنس دادن به بخش‌های مختلف و خروجی خودش هست.



خلاصه دوستان محقق اینم موضوع جالبی هست.

سریعترین روش برای اینکه بفهمیم یک شرکت دزد هست یا نه ؟

ببین به کارآموزاش حقوق می‌ده یا نه ؟
براشون کلاس آموزش می‌ذاره یا نظرش اینه کار گِل بهشون بده و ازشون کار بخواد؟

۹۹.۹٪ مواقع با همین دوتا سوال به جواب اینکه دزد هست یا نه میرسی.

تو برده نیستی، بدون حقوق هیچکاری نکن
حتی، کارآموزی
یادت باشه برده هم ، جا خواب و غذا می‌گرفت‌

شاید باهوش ترین نژاد دنیا نباشیم
ولی قطعاً گشادترین هستیم.




نیاز به تلاش بیشتر

با این منطق استفاده از دیتابیس هم بده
از کاغذ استفاده کنید.

وگرنه، به یک نوع دیتابیس وابسته می‌شید.

متوجه هستم که سعی داره به چه نکته‌ای برسه
ولی، تمام زبان‌های برنامه‌نویسی موجود و فریمورک‌ها ORM دارند.
انقدر هم جا افتاده هستند که همگی به یک استاندارد رسیده، شاید ۸۰٪ کوئری‌ها تغییرات خیلی جزئی لازم داشته باشه.

که به نسبت زمان لازم برای بازنویسی، پروژه صرف نمی‌کنه استفاده نکردن ازش؛ مهمترین دلیلش هم این هست که نگهداری کد رو سخت می‌کنه.

همه‌ی ORM ها یکسری guard هارو رعایت می‌کنند که هم امنیتی مهم هست هم پردازشی، نبود استفاده نکردن ازش یعنی هر توسعه دهنده که داره روی پروژه کوئری میسازه باید با همه این استانداردها آشنایی داشته باشه و ...

برای همین شخصاً اجازه استفاده از raw query توی پروژه به هیچ نیرویی نمیدم.
نه تا وقتی که دلیل محکمی براش نیست.

این موضوع خیلی با test نویسی متفاوت هست که اونجا سعی میکنیم از framework استفاده نکنیم، ولی این کجا و آن کجا

پسر این بهترین پستی بود که بعد از مدت‌ها توی لینکدین دیدم.

برای پیشرفت باید اینطوری باشی.

این احساس که؛ بعد از چندسال مطالعه و کد زدن به اینجا میرسی که می‌فهمی هیچی بلد نیستی، برای همه پیش میاد ولی خیلی از بچه‌ها رو دیدم ناامید میشن شدیداً و دیگه از کارهایی که بلد هستند خارج نمی‌شوند.

برای شخص من اونجا، یک ناراحتی کوچیک داره و بعدش یک جشن بزرگ

همیشه به خودم و بچه‌هایی که باهام کار می‌کنند توی این موقعیت می‌گم؛ خوشحال باش چون قراره به سطح بالاتر برسی.

اگر فهمیدی، توی یک چیزی دانش کافی نداری؛ جشن بگیر چون قراره پیشرفت کنی