درسال جدیدانجمن علمی فلسفه را دنبال کنید با برنامه های :
-مقاله نویسی
_پروپوزال نویسی
-فلسفه کاربردی
-فلسفه اخلاق برای کودکان
-فلسفه برای کودکان( دوره ی دوم)
-تئاترفلسفی
-زن وفلسفه
-فلسفه وهنر
-فلسفه میان فرهنگی
-اخلاق تکنولوژی
-نجوم و فلسفه (رصدفلسفی)
-تفکرانتقادی
-فلسفه وموسیقی
-نمایشگاه کتاب بارویکرد دانشجویی
-اکران مستند دانشجویی
_فلسفه ذهن
_مناظره دانشجویی« گیاهخواری بله یاخیر؟»
و برنامه های دیگر
(باتشکراز حمایت های معاونت فرهنگی دانشگاه اصفهان ،معاونت فرهنگی دانشکده ادبیات ،اعضای هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان وهمراهان گرامی انجمن درسال ۱۳۹۶)
@ph95ui
-مقاله نویسی
_پروپوزال نویسی
-فلسفه کاربردی
-فلسفه اخلاق برای کودکان
-فلسفه برای کودکان( دوره ی دوم)
-تئاترفلسفی
-زن وفلسفه
-فلسفه وهنر
-فلسفه میان فرهنگی
-اخلاق تکنولوژی
-نجوم و فلسفه (رصدفلسفی)
-تفکرانتقادی
-فلسفه وموسیقی
-نمایشگاه کتاب بارویکرد دانشجویی
-اکران مستند دانشجویی
_فلسفه ذهن
_مناظره دانشجویی« گیاهخواری بله یاخیر؟»
و برنامه های دیگر
(باتشکراز حمایت های معاونت فرهنگی دانشگاه اصفهان ،معاونت فرهنگی دانشکده ادبیات ،اعضای هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان وهمراهان گرامی انجمن درسال ۱۳۹۶)
@ph95ui
کلاس فلسفه از هگل تا نیمه دوم قرن 19 آقای دکتر مشکات به جای 15/1/97 در روز شنبه 25/1/97 در کلاس شماره 35 از ساعت 2 تا 4 تشکیل خواهد شد
کلاس فلسفه اسلامی 2 آقای دکتر مشکات به جای 14/1/97 در روز شنبه 25/1/97در کلاس شماره 35 از ساعت 4 تا 6 تشکیل خواهد شد
چون روشن روشنان فرو میرد،
تاریک شود جهان و خوف انگیز،
دیگر همه چیز رنگ ِ او گیرد.
او اهرمنی ستمگر و خیره ست.
او دشمن روشنی ست، او دزدی
بر گسترهٔ قلمروش چیره ست.
او چهرهٔ کائنات را چالاک،
تصویر کند به مسخ ِ کوبیکش،
چون هندسهٔ جذام، وحشتناک.
در نوبت او که حکمها رانَد.
از خُرد و بزرگ، از نو و کهنه،
هیچیز به رنگ خود نمیماند.
هر چیز که هست، رنگ خود بازد.
یکرنگ چو شد جهان، رود در خواب.
خواب است و سیاهی، آنچه او سازد.
آری، به شب سیاه خواب انگیز،
هر چیز که هست، حکم شب دارد،
آری، همه هر چه هست، جز یک چیز
این است که میستایم آتش را،
آن روشن پاک، زندهٔ بیدار،
نستوه و بلند، روح سرکش را
مهدی اخوان ثالث
شعر: این است که...
کتاب: دوزخ، اما سرد
#مهدی_اخوان_ثالث
تاریک شود جهان و خوف انگیز،
دیگر همه چیز رنگ ِ او گیرد.
او اهرمنی ستمگر و خیره ست.
او دشمن روشنی ست، او دزدی
بر گسترهٔ قلمروش چیره ست.
او چهرهٔ کائنات را چالاک،
تصویر کند به مسخ ِ کوبیکش،
چون هندسهٔ جذام، وحشتناک.
در نوبت او که حکمها رانَد.
از خُرد و بزرگ، از نو و کهنه،
هیچیز به رنگ خود نمیماند.
هر چیز که هست، رنگ خود بازد.
یکرنگ چو شد جهان، رود در خواب.
خواب است و سیاهی، آنچه او سازد.
آری، به شب سیاه خواب انگیز،
هر چیز که هست، حکم شب دارد،
آری، همه هر چه هست، جز یک چیز
این است که میستایم آتش را،
آن روشن پاک، زندهٔ بیدار،
نستوه و بلند، روح سرکش را
مهدی اخوان ثالث
شعر: این است که...
کتاب: دوزخ، اما سرد
#مهدی_اخوان_ثالث
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ما تونستیم از فکر و رویا و خواب عکس و فیلم بگیریم
▪️ این بحث جالب بین میچیو کاکو و سایرین رو ببینید
▪️ این بحث جالب بین میچیو کاکو و سایرین رو ببینید
Audio
🌺سال نو مبارک🌺
خوانش:دکتر مسعود آلگونه
موسیقی:استاد حسین علیزاده
تدوینگر:نفیسه سادات خدابین فرد
#رادیو_نقطه
@radio_noghteh
خوانش:دکتر مسعود آلگونه
موسیقی:استاد حسین علیزاده
تدوینگر:نفیسه سادات خدابین فرد
#رادیو_نقطه
@radio_noghteh
#یادداشت
یادداشت استاد گرانقدر دکتر #محمدجواد_صافیان، عضو هیئت علمی و مدیر گروه فلسفه دانشگاه اصفهان به مناسبت آغاز سال جدید:
نوروز روز زندگی دوباره طبیعت است. ما زندگی می کنیم اما کمتر به معنای زندگی و به انچه به زندگی معنا می دهد فکر می کنیم. زندگی با سرزندگی و نشاط و شادی و شادابی معنا می شود. زندگی بدون نشاط و شادی و سرزندگی را به سختی می توان زندگی دانست. انچه به زندگی ویژگی هایش را می بخشد امید است. امید جانمایه زندگی است. امید امید به آینده است و آینده امکانهایی است که فراروی ماست. امکانها گرچه نامحدود نیستند اما چه بسا بیش از آن هستند که معمولا در نظر ما می ایند. امکانهای واقعی آنها هستند که با واقعیتهای زندگی ما نسبتی دارند . با تفکر می توان انها را در یافت و حتی در سخت ترین شرایط راه هایی را برای برون شد از وضعیت نامطلوب جست. پس امید با امکانات پیوند دارد و امکان ها را هم با تفکر می توان دریافت. از سوی دیگر انچه به زندگی معنا می بخشد امید است که از تفکر سرچشمه می گیرد.
بهارتان پر از زندگی و زندگی تان پر از امید
یادداشت استاد گرانقدر دکتر #محمدجواد_صافیان، عضو هیئت علمی و مدیر گروه فلسفه دانشگاه اصفهان به مناسبت آغاز سال جدید:
نوروز روز زندگی دوباره طبیعت است. ما زندگی می کنیم اما کمتر به معنای زندگی و به انچه به زندگی معنا می دهد فکر می کنیم. زندگی با سرزندگی و نشاط و شادی و شادابی معنا می شود. زندگی بدون نشاط و شادی و سرزندگی را به سختی می توان زندگی دانست. انچه به زندگی ویژگی هایش را می بخشد امید است. امید جانمایه زندگی است. امید امید به آینده است و آینده امکانهایی است که فراروی ماست. امکانها گرچه نامحدود نیستند اما چه بسا بیش از آن هستند که معمولا در نظر ما می ایند. امکانهای واقعی آنها هستند که با واقعیتهای زندگی ما نسبتی دارند . با تفکر می توان انها را در یافت و حتی در سخت ترین شرایط راه هایی را برای برون شد از وضعیت نامطلوب جست. پس امید با امکانات پیوند دارد و امکان ها را هم با تفکر می توان دریافت. از سوی دیگر انچه به زندگی معنا می بخشد امید است که از تفکر سرچشمه می گیرد.
بهارتان پر از زندگی و زندگی تان پر از امید
دکتر داریوش شایگان، فیلسوف معاصر ایرانی، که از پنجم بهمن1396 به علت سکته مغزی در بیمارستان فیروزگر تهران بستری بود، بامداد دومین روز فروردین1397درگذشت
http://yon.ir/Pc6qR
http://yon.ir/Pc6qR
یادداشت کوتاه استاد گرانقدر دکتر #غلامحسین_توکلی عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه اصفهان به مناسبت آغاز سال نو:
سال نو شد طبیعت دیگرگونه گشت. و ما 'بسیاری از ما' هنوز وامانده در سابق و در بند قید و زنجیرهای گذشته و همواره در شکوه از ناهمسازی طبیعت و ناهمخوانی زمانه؛ باورها راکد، ذهنها منجمد، احساس ها مرده.. اما
چگونه طبیعتِ دم به دم نوشونده با منِ مانده و رسوب کرده در گذشته، همساز میتواند بود؟
سال نو گشته و ما کهنه هنوز
ما در امروز به دیروز هنوز
ذهن ها راکد و باور مرداب
خیز و این خرقه صدوصله بسوز
سال نو شد طبیعت دیگرگونه گشت. و ما 'بسیاری از ما' هنوز وامانده در سابق و در بند قید و زنجیرهای گذشته و همواره در شکوه از ناهمسازی طبیعت و ناهمخوانی زمانه؛ باورها راکد، ذهنها منجمد، احساس ها مرده.. اما
چگونه طبیعتِ دم به دم نوشونده با منِ مانده و رسوب کرده در گذشته، همساز میتواند بود؟
سال نو گشته و ما کهنه هنوز
ما در امروز به دیروز هنوز
ذهن ها راکد و باور مرداب
خیز و این خرقه صدوصله بسوز
برداشت های خود را درخصوص دو اثرفوق به آیدی ادمین ارسال فرمایید
ازبهترین برداشت ها تقدیر خواهد شد.
@Ph95admin
ازبهترین برداشت ها تقدیر خواهد شد.
@Ph95admin
🔆 فوران کلام های بی مصرف و اژدهاکشی
دانشجویان و دانش آموختگان علوم انسانی مرتب از زوایای مختلف در حال تحلیل هستند، یکبار وبر در میان است، یکبار پارسونز، بار دیگر فوکو و یکبار هابرماس یا دورکیم. از هر حادثه سیاسی، پدیده اجتماعی یا روند اقتصادی در ایران ده ها تحلیل بیرون می آید. اما به هیچ سوال موجود کشور واقعا نمی توانند پاسخ بدهد. آن ها برای بیان دردها زبان گویایی دارند اما برای درمان، هیچ راهکار روشنی ارایه نمی دهند. جامعه دچار «فوران کلام های بی مصرف» است. خسته از مفاهیمی که معلوم نیست به چه دردی می خورند؟ در عین فوران، هیچ کس هیچ راهی نمی تواند نشان دهد. در جمع دوستان یا جمع های خانوادگی پیش آمده که شما از همه بهتر می توانید بگویید که چرا چنین شد، بعد می گویند خوب حالا چه باید کرد؟ در این جاست که با دیگران فرقی نمی کنيد (برداشتی آزاد از نوشته دکتر غلامرضا کاشی، سیاست پژوه و جامعه شناس معاصر).
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
چه شد که ما دچار فوران کلام های بی مصرف شدیم؟ دیدگاه های زیای در این مورد وجود دارد. به سه مورد از آن ها اشاره می کنم. نمی گویم که این دیدگاه ها درستند. بلکه فقط شما را به تامل فرامی خوانم.
1-نخوت علمی: از ابتدا کار دانشگاهی به عنوان یک کار شیک تعریف شد. آن ها نشستند در برج عاج و گفتند که دیگران به اندازه ما نمی دانند. آنهایی که در دولت و صنعت هستند باید بیایند و نزد ما زانو بزنند و علم بیاموزند. در صورتی که اشتباه بزرگ این بود که تجربه را بسیار کم اهمیت پنداشتند.
2-واردات مساله، صادرات مقاله: چرا پژوهش های ما به اندازه کافی به مسایل جاری مردم و موضوعات اصلی کشور نمی پردازند؟ چرا میلیاردها تومانی که در دانشگاه ها به اساتید برای هدایت پروژه های کارشناسی ارشد و دکتری می دهند تقریبا هیچ مساله اساسی را از کشور حل نمی کند؟ چون ما حتی برخی مسائل مان را هم از خارج وارد می کنیم. برای اینکه مقالات ما چاپ شود. می رویم روندهای پژوهشی دنیا را بررسی می کنیم و سپس موضوعاتی را کار می کنیم که به مذاق آنان خوش بیاید و مقالات ما را چاپ کنند. تجارت خوبی است: وارادات مساله از خارج و صادرات مقاله به خارج. سرمان را هم بالا می گیریم که ما بالاترین رشد علمی را در جهان داریم. یکی از فریب کارانه ترین، آمارها همین است. خودمان هم باورمان شده است. هر ساله هزاران رساله ارشد و دکتری تدوین و دفاع می شوند. کدامیک توانسته اند برای بحران های پنج گانه 1- بیکاری و بیکارگی، 2- بی آبی، 3- ازدواج (بحران جنسی)، 4- بی صداقتی (دروغ) و 5- نظام کشورداری و تدبیر یک گام ملموس و بلند بردارند؟
3-علم بی ربط: شاید یک داستان طنز بهترین شیوه انتقال مطلب باشد. روزی یک ایرانی به چین میرود و رشته اژدهاکشی می خواند و به ایران بر میگردد. متوجه می شود که برای این رشته، بازار کار وجود ندارد. دانشگاهی برای این رشته ایجاد می کند و 100 نفر پذیرش می کند. این 100 نفر بعد از گرفتن مدرک لیسانس متوجه میشوند که بازار کاری برای این رشته وجود ندارد. این شخص به این نتیجه می رسد که دوباره این 100 نفر را پذیرش کند و مدرک فوق لیسانس بدهد. دوباره وارد جامعه می شوند و باز هم بازار کار وجود ندارد. استاد محترم با فکری بکر مساله را حل می کند: آن ها را به عنوان استاد برای تدریس رشته اژدهاکشی در دانشگاه استخدام می شوند و این داستان همچنان ادامه پیدا می کند.
پروفسور ناصر فکوهی معتقد است: «دانشگاه ما روبهنابودی و خودکشی آرام است و این نظام با انواع داروهای مسکن مانند مقالات آی.اس.آی و شرکت در کنگرههای بینالمللی خود را تسکین میدهد».
چه می توان کرد؟
1-شجاعانه اژدهاکشی را تعطیل کنیم. یعنی رشتههایی که بیکار (فارغ التحصیل مازاد بر تقاضای بازار کار) تولید می کند را متوقف کنیم.
2-دروس دانشگاهی را از فیلتر کاربردی بودن برای دنیای امروز بگذارنیم. برخی از دروس ما طراحی شده 40 سال پیش هستند.
3-در همه رشته های دانشگاهی دروس تجویزی و طراحی را اضافه کنیم: حل مساله، تفکر خلاق، سیاست گذاری و ...
4-معیار دروغین آی.اس.آی را کنار بگذاریم.
5-مسایل خودمان را حل کنیم و نه مسایل دیگران را. مسایل پایان نامه ها باید به تایید بخش خصوصی یا دولتی برسد.
6-معیار ارتقا اساتید را مسایل حل شده بگذاریم و نه مقالات چاپ شده.
7- معیار استادی را صرف دانش آکادمیک ندانیم، اساتید کارکشته تجربی را نیز به رسمیت بشناسیم. صرف کلمه دکتری نشاندهنده دانش نیست.
شاید شما با هیچکدام از تجویزهای بالا موافق نباشید. اشکالی ندارد. فقط همین مساله را بپذیریم که ایران سرشار از مساله هاست و در چنین موقعیت خطیری دانشگاه های ما باید بخشی از راه حل باشند و نه خود مساله.
بر شانه تمام اساتیدم خاضعانه بوسه میزنم. اما باید واقعیت های تلخ را گفت و شنید و به اقدام برخاست.
📚مجتبی لشکربلوکی
دانشجویان و دانش آموختگان علوم انسانی مرتب از زوایای مختلف در حال تحلیل هستند، یکبار وبر در میان است، یکبار پارسونز، بار دیگر فوکو و یکبار هابرماس یا دورکیم. از هر حادثه سیاسی، پدیده اجتماعی یا روند اقتصادی در ایران ده ها تحلیل بیرون می آید. اما به هیچ سوال موجود کشور واقعا نمی توانند پاسخ بدهد. آن ها برای بیان دردها زبان گویایی دارند اما برای درمان، هیچ راهکار روشنی ارایه نمی دهند. جامعه دچار «فوران کلام های بی مصرف» است. خسته از مفاهیمی که معلوم نیست به چه دردی می خورند؟ در عین فوران، هیچ کس هیچ راهی نمی تواند نشان دهد. در جمع دوستان یا جمع های خانوادگی پیش آمده که شما از همه بهتر می توانید بگویید که چرا چنین شد، بعد می گویند خوب حالا چه باید کرد؟ در این جاست که با دیگران فرقی نمی کنيد (برداشتی آزاد از نوشته دکتر غلامرضا کاشی، سیاست پژوه و جامعه شناس معاصر).
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
چه شد که ما دچار فوران کلام های بی مصرف شدیم؟ دیدگاه های زیای در این مورد وجود دارد. به سه مورد از آن ها اشاره می کنم. نمی گویم که این دیدگاه ها درستند. بلکه فقط شما را به تامل فرامی خوانم.
1-نخوت علمی: از ابتدا کار دانشگاهی به عنوان یک کار شیک تعریف شد. آن ها نشستند در برج عاج و گفتند که دیگران به اندازه ما نمی دانند. آنهایی که در دولت و صنعت هستند باید بیایند و نزد ما زانو بزنند و علم بیاموزند. در صورتی که اشتباه بزرگ این بود که تجربه را بسیار کم اهمیت پنداشتند.
2-واردات مساله، صادرات مقاله: چرا پژوهش های ما به اندازه کافی به مسایل جاری مردم و موضوعات اصلی کشور نمی پردازند؟ چرا میلیاردها تومانی که در دانشگاه ها به اساتید برای هدایت پروژه های کارشناسی ارشد و دکتری می دهند تقریبا هیچ مساله اساسی را از کشور حل نمی کند؟ چون ما حتی برخی مسائل مان را هم از خارج وارد می کنیم. برای اینکه مقالات ما چاپ شود. می رویم روندهای پژوهشی دنیا را بررسی می کنیم و سپس موضوعاتی را کار می کنیم که به مذاق آنان خوش بیاید و مقالات ما را چاپ کنند. تجارت خوبی است: وارادات مساله از خارج و صادرات مقاله به خارج. سرمان را هم بالا می گیریم که ما بالاترین رشد علمی را در جهان داریم. یکی از فریب کارانه ترین، آمارها همین است. خودمان هم باورمان شده است. هر ساله هزاران رساله ارشد و دکتری تدوین و دفاع می شوند. کدامیک توانسته اند برای بحران های پنج گانه 1- بیکاری و بیکارگی، 2- بی آبی، 3- ازدواج (بحران جنسی)، 4- بی صداقتی (دروغ) و 5- نظام کشورداری و تدبیر یک گام ملموس و بلند بردارند؟
3-علم بی ربط: شاید یک داستان طنز بهترین شیوه انتقال مطلب باشد. روزی یک ایرانی به چین میرود و رشته اژدهاکشی می خواند و به ایران بر میگردد. متوجه می شود که برای این رشته، بازار کار وجود ندارد. دانشگاهی برای این رشته ایجاد می کند و 100 نفر پذیرش می کند. این 100 نفر بعد از گرفتن مدرک لیسانس متوجه میشوند که بازار کاری برای این رشته وجود ندارد. این شخص به این نتیجه می رسد که دوباره این 100 نفر را پذیرش کند و مدرک فوق لیسانس بدهد. دوباره وارد جامعه می شوند و باز هم بازار کار وجود ندارد. استاد محترم با فکری بکر مساله را حل می کند: آن ها را به عنوان استاد برای تدریس رشته اژدهاکشی در دانشگاه استخدام می شوند و این داستان همچنان ادامه پیدا می کند.
پروفسور ناصر فکوهی معتقد است: «دانشگاه ما روبهنابودی و خودکشی آرام است و این نظام با انواع داروهای مسکن مانند مقالات آی.اس.آی و شرکت در کنگرههای بینالمللی خود را تسکین میدهد».
چه می توان کرد؟
1-شجاعانه اژدهاکشی را تعطیل کنیم. یعنی رشتههایی که بیکار (فارغ التحصیل مازاد بر تقاضای بازار کار) تولید می کند را متوقف کنیم.
2-دروس دانشگاهی را از فیلتر کاربردی بودن برای دنیای امروز بگذارنیم. برخی از دروس ما طراحی شده 40 سال پیش هستند.
3-در همه رشته های دانشگاهی دروس تجویزی و طراحی را اضافه کنیم: حل مساله، تفکر خلاق، سیاست گذاری و ...
4-معیار دروغین آی.اس.آی را کنار بگذاریم.
5-مسایل خودمان را حل کنیم و نه مسایل دیگران را. مسایل پایان نامه ها باید به تایید بخش خصوصی یا دولتی برسد.
6-معیار ارتقا اساتید را مسایل حل شده بگذاریم و نه مقالات چاپ شده.
7- معیار استادی را صرف دانش آکادمیک ندانیم، اساتید کارکشته تجربی را نیز به رسمیت بشناسیم. صرف کلمه دکتری نشاندهنده دانش نیست.
شاید شما با هیچکدام از تجویزهای بالا موافق نباشید. اشکالی ندارد. فقط همین مساله را بپذیریم که ایران سرشار از مساله هاست و در چنین موقعیت خطیری دانشگاه های ما باید بخشی از راه حل باشند و نه خود مساله.
بر شانه تمام اساتیدم خاضعانه بوسه میزنم. اما باید واقعیت های تلخ را گفت و شنید و به اقدام برخاست.
📚مجتبی لشکربلوکی
Forwarded from ذهن برونی من
WE
Tony Cragg(2015)
Isfahan Museum of Contemporary Art- Spring 1397- March 2018
Tony Cragg(2015)
Isfahan Museum of Contemporary Art- Spring 1397- March 2018
باسلام و تبريک سال نو 🌸
شروع رسمی کلاس ها ۱۸فروردین ميباشد..
(کارشناس گروه فلسفه خانم بهرامي)
شروع رسمی کلاس ها ۱۸فروردین ميباشد..
(کارشناس گروه فلسفه خانم بهرامي)
اخبار فلسفه اصفهان
Photo
"بساز باورت را"
انجمن علمی فلسفه برگزار می کند:
#استدلال_ورزی_نقادانه
«مهارت فهم و سنجش استدلال»
با تاکید بر مهارت هایِ مورد نیازِ دانشجویان علوم انسانی
با تدریس: دکتر حامد صفایی پور
در طی ۴ جلسه، اردیبهشت ۹۷/ روزهای یکشنبه، ساعت ۱۲ تا ۱۴، دانشگده ادبیات و علوم انسانی #دانشگاه_اصفهان
هزینه ثبت نام: ۴۰۰۰۰ تومان، با تخفیفاتی ویژه دانشجویان دانشگاه اصفهان
دریافت فرم ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:
@skahyani
@ph95admin
انجمن علمی فلسفه برگزار می کند:
#استدلال_ورزی_نقادانه
«مهارت فهم و سنجش استدلال»
با تاکید بر مهارت هایِ مورد نیازِ دانشجویان علوم انسانی
با تدریس: دکتر حامد صفایی پور
در طی ۴ جلسه، اردیبهشت ۹۷/ روزهای یکشنبه، ساعت ۱۲ تا ۱۴، دانشگده ادبیات و علوم انسانی #دانشگاه_اصفهان
هزینه ثبت نام: ۴۰۰۰۰ تومان، با تخفیفاتی ویژه دانشجویان دانشگاه اصفهان
دریافت فرم ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر:
@skahyani
@ph95admin
معرفی کتاب #تیزفکری؛ مهارت فهم و سنجش استدلال. انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی؛ در مجموعه راهنمای مربیان فلسفه برای کودک.