برنامه کوهپیمایی 🗻🏔⛰
جنگل کارا 🌴🌳🌲🪵
🗓جمعه ۲۴ آذر
مخصوص 👈 دختران 🙋🏻♀️🚶♀
💰هزینه: ۰
🍗نهار: به عهده همنوردان عزیز
⛳️میعادگاه ما: ساعت ۹ صبح میدان درکه
بازگشت : همان روز ۶ بعد از ظهر
طول پیمایش : ۲ ساعت باشیب نزدیک به ولیعصر و کارگر
🔰سرپرست برنامه:
🔆خانم راستگو 👈 @blue6633
کسانی که تمایل به شرکت در برنامه را دارند به ایشون پیام دهند و هماهنگ شوند.
🍎🍗غذا و تنقلات:
بهتره ناشتا نباشیم و قبل شروع برنامه صبحانه خورده باشیم🍳🥚.
یه چیز کمی هم بیاریم که تا نهار جلوی ضعفمون رو بگیره.🥐.
برای نهار هم یه چیز سبک که هم راحت هضم بشه هم راحت جذب بشه.
کلا وعده غذایی برای کوه بهتره چربی نداشته باشه🍔🍟 چون به شدت سریع جذب خون میشه و فعالیت سخت میکنه.
بهتره یا از قبل آماده شده باشه یا فقط با یه گرم کردن ساده بشه خوردش.
تنقلات هم بهترینش خرما هست🫘 . فروکتوز فوق العادس.
و یکم میوه مثل سیب و خیار🥒🍎 برای تامین قند و ویتامین و فیبر و البته نگهداری آب در بدن🥬🥦.
شکلات 🍫 هم برای وقتایی که قند خون میوفته.قندش سریع جذب خون میشه.
آب 🚰هم در حد یه بطری ۱ لیتری نهایتاً کفایت میکنه .
لباس:
لباس آستین دار و سبک برای پیمایش و لباس گرم🧤🧶 برای توقف و استراحت. کلاه و جوراب🧦🧦 از همه مهم تره.
کلاه لبه دار 🕶🧢اگر به آفتاب حساس هستید.
ظرف:
لیوان و قاشق چنگال🍽☕️ و ظرف شخصی اگر لازم میدانید.
وسایل خاص:
اگر پاور بانک🔋 ، آمپلیفایر ، چراغ 💡،هدلایت🔦 ، اره🪚 ، تبر🪓 ، قلم و چکش 🔨 دارید با خانم راستگو هماهنگ کنید و بیاورید.
دوستانی که ماشین🚗 دارند میتوانند با بقیه هماهنگ شوند و باهم بیایند.
آدرس را هم میگذارم.
میتوانید مترو تجریش🚃 پیاده شوید و از آنجا ماشین هست برای میدان درکه.
در ادامه اگر نکته ای لازم بود ، اعلام میشه و میتونید comment بذارید.
#برنامه ۱۳
#هفته_سوم_آذر
#دختران
جنگل کارا 🌴🌳🌲🪵
🗓جمعه ۲۴ آذر
مخصوص 👈 دختران 🙋🏻♀️🚶♀
💰هزینه: ۰
🍗نهار: به عهده همنوردان عزیز
⛳️میعادگاه ما: ساعت ۹ صبح میدان درکه
بازگشت : همان روز ۶ بعد از ظهر
طول پیمایش : ۲ ساعت باشیب نزدیک به ولیعصر و کارگر
🔰سرپرست برنامه:
🔆خانم راستگو 👈 @blue6633
کسانی که تمایل به شرکت در برنامه را دارند به ایشون پیام دهند و هماهنگ شوند.
🍎🍗غذا و تنقلات:
بهتره ناشتا نباشیم و قبل شروع برنامه صبحانه خورده باشیم🍳🥚.
یه چیز کمی هم بیاریم که تا نهار جلوی ضعفمون رو بگیره.🥐.
برای نهار هم یه چیز سبک که هم راحت هضم بشه هم راحت جذب بشه.
کلا وعده غذایی برای کوه بهتره چربی نداشته باشه🍔🍟 چون به شدت سریع جذب خون میشه و فعالیت سخت میکنه.
بهتره یا از قبل آماده شده باشه یا فقط با یه گرم کردن ساده بشه خوردش.
تنقلات هم بهترینش خرما هست🫘 . فروکتوز فوق العادس.
و یکم میوه مثل سیب و خیار🥒🍎 برای تامین قند و ویتامین و فیبر و البته نگهداری آب در بدن🥬🥦.
شکلات 🍫 هم برای وقتایی که قند خون میوفته.قندش سریع جذب خون میشه.
آب 🚰هم در حد یه بطری ۱ لیتری نهایتاً کفایت میکنه .
لباس:
لباس آستین دار و سبک برای پیمایش و لباس گرم🧤🧶 برای توقف و استراحت. کلاه و جوراب🧦🧦 از همه مهم تره.
کلاه لبه دار 🕶🧢اگر به آفتاب حساس هستید.
ظرف:
لیوان و قاشق چنگال🍽☕️ و ظرف شخصی اگر لازم میدانید.
وسایل خاص:
اگر پاور بانک🔋 ، آمپلیفایر ، چراغ 💡،هدلایت🔦 ، اره🪚 ، تبر🪓 ، قلم و چکش 🔨 دارید با خانم راستگو هماهنگ کنید و بیاورید.
دوستانی که ماشین🚗 دارند میتوانند با بقیه هماهنگ شوند و باهم بیایند.
آدرس را هم میگذارم.
میتوانید مترو تجریش🚃 پیاده شوید و از آنجا ماشین هست برای میدان درکه.
در ادامه اگر نکته ای لازم بود ، اعلام میشه و میتونید comment بذارید.
#برنامه ۱۳
#هفته_سوم_آذر
#دختران
👍4🔥1
و اما در وصف جنگل کارا 🌳 اگر بخوام بگم :
یه جنگل کوچولو و خلوت با درختانی که گردو🍈 میدن آخرای تابستون. پس احتمالاً درخت گردو هستن🤯.
تراکم درختا کم هست و به نظرم همین باصفاش کرده.
یه چشمه داره⛲️ که هم مردم دلشاد و سیراب میکنه هم گله های گوسفند🐑 و 🐐.
خداروشکر آنتن نداریم📵 و با خیال راحت میتونیم در سکوت رادیویی به سر ببریم. البته اگر کسی کار واجب داشت میتونه با حداکثر ۱۰ دقیقه پیاده روی به جایی برسه که آنتن📲 داره.
اونجا که بریم ممکنه گله های 🐑 و 🐐 ببینیم و وسوسه بشیم که از چوپون مقداری پنیر🧀 و شیر🥛 تازه بگیریم ولی از اونجایی که فصل زایمان هست ، چوپون باید شیر واسه بچه ها🍼 نگه داره و متأسفانه نمیتونه چیزی به ما بفروشه🤦🏻. با شروع بهار اما میشه امیدوار بود🥹 که چیزی گیرمون بیاد🫂.
حالا چطور میشه به جنگل کارا 🌳 رسید ؟
از میدون درکه حساب کنیم ، حداکثر ۲ ساعت⏱ پیمایش نسبتاً سبک داریم.
همون میدون درکه هم دور هم جمع میشیم و درحد ۱۵ دقیقه⏱ گرم میکنیم🏃♀.
اول مسیر مسجد و مغازه و نونوایی بربری و فطیر هست. همون اول میتونیم آب پر کنیم🚰 و دیگه بعدش آبی نداریم تو مسیر🚱.
یک ساعت و نیم که بریم به یه دوراهی میرسیم . سمت راست میره اذغال چال و پلنگ چال و سمت چپ میره سمت کارا 🌳.
حالا برسیم اونجا چیکار میکنیم ؟
اول از همه استراحت 🥵😮💨. بعدش میتونیم دنبال چوب بگردیم🪵 و آتیش درست🔥 کنیم. بساط دمنوش🫕 و... ایناهم به راهه.
و نهار 🍗🌯. حالا یا میتونه به صورت هماهنگ و جمعی باشه. مثلا املت 🍅🥚یا هرچیز دیگه که روی آتیش درست میشه یا به صورت انفرادی. یعنی هرکس برای خودش نهار میاره به صورت لقمه🌯 یا هرچیز دیگه که راحت تره.از اونجایی که نهار جمعی سخت تره درست کردنش و وقت گیره ، این دفعه نهار انفرادیه و به عهده همنوردان عزیز هست. استراحت و نهار و آتیش تا ۴ بعد از ظهر🕓 طول میکشه، بعد اون هم حداکثر ۲ ساعت فرود و برگشت به سمت ماشین🚗 داریم.
آخر کار هم میدون درکه سرد میکنیم🧎♀.
یه جنگل کوچولو و خلوت با درختانی که گردو🍈 میدن آخرای تابستون. پس احتمالاً درخت گردو هستن🤯.
تراکم درختا کم هست و به نظرم همین باصفاش کرده.
یه چشمه داره⛲️ که هم مردم دلشاد و سیراب میکنه هم گله های گوسفند🐑 و 🐐.
خداروشکر آنتن نداریم📵 و با خیال راحت میتونیم در سکوت رادیویی به سر ببریم. البته اگر کسی کار واجب داشت میتونه با حداکثر ۱۰ دقیقه پیاده روی به جایی برسه که آنتن📲 داره.
اونجا که بریم ممکنه گله های 🐑 و 🐐 ببینیم و وسوسه بشیم که از چوپون مقداری پنیر🧀 و شیر🥛 تازه بگیریم ولی از اونجایی که فصل زایمان هست ، چوپون باید شیر واسه بچه ها🍼 نگه داره و متأسفانه نمیتونه چیزی به ما بفروشه🤦🏻. با شروع بهار اما میشه امیدوار بود🥹 که چیزی گیرمون بیاد🫂.
حالا چطور میشه به جنگل کارا 🌳 رسید ؟
از میدون درکه حساب کنیم ، حداکثر ۲ ساعت⏱ پیمایش نسبتاً سبک داریم.
همون میدون درکه هم دور هم جمع میشیم و درحد ۱۵ دقیقه⏱ گرم میکنیم🏃♀.
اول مسیر مسجد و مغازه و نونوایی بربری و فطیر هست. همون اول میتونیم آب پر کنیم🚰 و دیگه بعدش آبی نداریم تو مسیر🚱.
یک ساعت و نیم که بریم به یه دوراهی میرسیم . سمت راست میره اذغال چال و پلنگ چال و سمت چپ میره سمت کارا 🌳.
حالا برسیم اونجا چیکار میکنیم ؟
اول از همه استراحت 🥵😮💨. بعدش میتونیم دنبال چوب بگردیم🪵 و آتیش درست🔥 کنیم. بساط دمنوش🫕 و... ایناهم به راهه.
و نهار 🍗🌯. حالا یا میتونه به صورت هماهنگ و جمعی باشه. مثلا املت 🍅🥚یا هرچیز دیگه که روی آتیش درست میشه یا به صورت انفرادی. یعنی هرکس برای خودش نهار میاره به صورت لقمه🌯 یا هرچیز دیگه که راحت تره.از اونجایی که نهار جمعی سخت تره درست کردنش و وقت گیره ، این دفعه نهار انفرادیه و به عهده همنوردان عزیز هست. استراحت و نهار و آتیش تا ۴ بعد از ظهر🕓 طول میکشه، بعد اون هم حداکثر ۲ ساعت فرود و برگشت به سمت ماشین🚗 داریم.
آخر کار هم میدون درکه سرد میکنیم🧎♀.
👍3
برنامه کوهپیمایی 🏔
تپه نورالشهدا کلکچال 🛖
مخصوص 👈 پسران🙋🏻🚶♂
🗓رفت: پنجشنبه ۲۳ آذر (عصر)🌆
برگشت: جمعه۲۴ آذر (صبح)🏙
💰هزینه: ۰
⛳️میعادگاه ما: ساعت ۵ بعد از ظهر پارکینگ پارک جمشیدیه 🏕
🍗🍳وعده های غذایی: شام 🍜+ صبحانه 🫔
شام به عهده همنوردان عزیز و صبحانه خدمت حسینه هستیم🙏.
طول پیمایش: ۲ساعت⏱ با شیب یکم بیشتر از یکم ، تقریباً دوکم.
🔰سرپرست برنامه :
آقای عرشیا عبداللهی 👈 @Arshia_Ed
عزیزانی که تمایل به شرکت در برنامه را دارند به ایشون پیام دهند و هماهنگ شوند.
توضیحات تکمیلی👇
بعد از گذروندن چنتا میانرتم🥲⚰ ، پنجشنبه دورهم جمع میشیم و یه صعود سبک و شب مانی «مختصر» تجربه میکنیم.
🤔 کی حرکت میکنیم؟ پای صعود کجاست؟
پنجشنبه ۵ بعد از ظهر 🕔بالای پارکینگ پارک جمشیدیه🏕 همدیگر پیدا میکنیم و همونجا هم برای شروع در حد ۱۵ دقیقه گرم میکنیم🏃♂.
چطور به جمشیدیه 🏕برسیم؟
۱- اونایی که میتونن ماشین بیارن با سرپرست هماهنگ شن @Arshia_Ed و همراه بقیه بیان. لوکیشن🗺 هم میذارم.
۲- اونایی که میخوان خودشون بیان ، اول باید بیان مترو تجریش🚇 بعد تاکسی🚖 سوار شن بیان جمشیدیه. ماشین داره برای اونجا.فقط حواستون⚠️ باشه بالاترین جای پارکینگ پیاده شید.
🍕🍪غذا و تنقلات:
چون عصر حرکت میکنیم پس باید قبلش نهارمون خورده باشیم و گرنه ضعف میکنیم.
از خرما و شکلات 🍫 هم نباید غافل شد.
میوه🍎 و سبزیجات🥦 هم اگر دوست داشتید.
وقتی برسیم ساعت تقریباً ۷ هست و باید شام بخوریم. بهتره یه چیز سبک باشه و راحت آماده خوردن بشه. نودلیت🍜 ، کنسرو ، لقمه🌯 یا هرچیز دیگه.
صبحانه رو هم اونجا میدن. خیلی وقت ها هم مراسم آیینی هست. یعنی از ساعت ۷ که صبحانه پخش میشه ورزش زورخانه ای🪇 هم شروع میشه و ...
🚰آب:
یه بطری نیم لیتری کافیه چون در تمام طول مسیر شیر آب و چشمه ⛲️ هست.پس نمیخواد کلی آب بیاریم و کوله مون سنگین کنیم.
😴جای خواب:
یک حسینه هست که یه قسمت برای خانم ها داره یکی هم برای آقایان. سرپوشیده هست و پتو هم دارن.
🥾🧦لباس :
برای حرکت لباس سبک و آستین دار.چون موقع حرکت ضربان قلبمون بالا میره ❤️🔥و نیازی به لباس سنگین نیست.
اما موقع توقف و استراحت حتما باید لباس اضافه کنیم چون ضربان قلبمون به شدت کم میشه 🩵و سردمون میشه.
بعد از اینکه رسیدیم استراحت میکنیم😮💨 و شام میخوریم وبعدش طبق معمول آتیش🔥 و دمنوش🫖🍵.
هرکس هم بخواد میتونه به جای خوابیدن تا صبح بیدار بمونه👀 و با آتیش ، دمنوش و منظره، منتظر طلوع خورشید🌅 بمونه.
بعد از صبحونه باید کم کم به سمت پایین حرکت کنیم🚶♂.هرچند دل کندن از کوه سخته ولی بالاخره باید برگشت.
آخر کار هم پارک جمشیدیه🏕 سرد میکنیم🧎♂.
#برنامه ۱۲
#هفته_سوم_آذر
#پسران
تپه نورالشهدا کلکچال 🛖
مخصوص 👈 پسران🙋🏻🚶♂
🗓رفت: پنجشنبه ۲۳ آذر (عصر)🌆
برگشت: جمعه۲۴ آذر (صبح)🏙
💰هزینه: ۰
⛳️میعادگاه ما: ساعت ۵ بعد از ظهر پارکینگ پارک جمشیدیه 🏕
🍗🍳وعده های غذایی: شام 🍜+ صبحانه 🫔
شام به عهده همنوردان عزیز و صبحانه خدمت حسینه هستیم🙏.
طول پیمایش: ۲ساعت⏱ با شیب یکم بیشتر از یکم ، تقریباً دوکم.
🔰سرپرست برنامه :
آقای عرشیا عبداللهی 👈 @Arshia_Ed
عزیزانی که تمایل به شرکت در برنامه را دارند به ایشون پیام دهند و هماهنگ شوند.
توضیحات تکمیلی👇
بعد از گذروندن چنتا میانرتم🥲⚰ ، پنجشنبه دورهم جمع میشیم و یه صعود سبک و شب مانی «مختصر» تجربه میکنیم.
🤔 کی حرکت میکنیم؟ پای صعود کجاست؟
پنجشنبه ۵ بعد از ظهر 🕔بالای پارکینگ پارک جمشیدیه🏕 همدیگر پیدا میکنیم و همونجا هم برای شروع در حد ۱۵ دقیقه گرم میکنیم🏃♂.
چطور به جمشیدیه 🏕برسیم؟
۱- اونایی که میتونن ماشین بیارن با سرپرست هماهنگ شن @Arshia_Ed و همراه بقیه بیان. لوکیشن🗺 هم میذارم.
۲- اونایی که میخوان خودشون بیان ، اول باید بیان مترو تجریش🚇 بعد تاکسی🚖 سوار شن بیان جمشیدیه. ماشین داره برای اونجا.فقط حواستون⚠️ باشه بالاترین جای پارکینگ پیاده شید.
🍕🍪غذا و تنقلات:
چون عصر حرکت میکنیم پس باید قبلش نهارمون خورده باشیم و گرنه ضعف میکنیم.
از خرما و شکلات 🍫 هم نباید غافل شد.
میوه🍎 و سبزیجات🥦 هم اگر دوست داشتید.
وقتی برسیم ساعت تقریباً ۷ هست و باید شام بخوریم. بهتره یه چیز سبک باشه و راحت آماده خوردن بشه. نودلیت🍜 ، کنسرو ، لقمه🌯 یا هرچیز دیگه.
صبحانه رو هم اونجا میدن. خیلی وقت ها هم مراسم آیینی هست. یعنی از ساعت ۷ که صبحانه پخش میشه ورزش زورخانه ای🪇 هم شروع میشه و ...
🚰آب:
یه بطری نیم لیتری کافیه چون در تمام طول مسیر شیر آب و چشمه ⛲️ هست.پس نمیخواد کلی آب بیاریم و کوله مون سنگین کنیم.
😴جای خواب:
یک حسینه هست که یه قسمت برای خانم ها داره یکی هم برای آقایان. سرپوشیده هست و پتو هم دارن.
🥾🧦لباس :
برای حرکت لباس سبک و آستین دار.چون موقع حرکت ضربان قلبمون بالا میره ❤️🔥و نیازی به لباس سنگین نیست.
اما موقع توقف و استراحت حتما باید لباس اضافه کنیم چون ضربان قلبمون به شدت کم میشه 🩵و سردمون میشه.
بعد از اینکه رسیدیم استراحت میکنیم😮💨 و شام میخوریم وبعدش طبق معمول آتیش🔥 و دمنوش🫖🍵.
هرکس هم بخواد میتونه به جای خوابیدن تا صبح بیدار بمونه👀 و با آتیش ، دمنوش و منظره، منتظر طلوع خورشید🌅 بمونه.
بعد از صبحونه باید کم کم به سمت پایین حرکت کنیم🚶♂.هرچند دل کندن از کوه سخته ولی بالاخره باید برگشت.
آخر کار هم پارک جمشیدیه🏕 سرد میکنیم🧎♂.
#برنامه ۱۲
#هفته_سوم_آذر
#پسران
👍4
فیزیکوه🏔
گزارش برنامه شب مانی : قرار بود ساعت ۱:۳۰ راه بیفتیم ولی خوب ۲:۳۰ حرکت کردیم. ۸ نفر بودیم با ۷ تا کیسه خواب. البته به اندازه کافی بود. ۳:۱۸ دقیقه ماشین پارک کرده بودیم و شروع پیمایش . ساعت ۵ رسیدیم و اول تا نور نرفته بود دوتا از بچه ها محمد رضا و هادی چادر…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دمنوش🍵 سری سوم.به لیمو🍃
❤7🤩2🔥1
❤9💔2🔥1
فیزیکوه🏔
Photo
گزارش برنامه :
تپه نور شهدا کلکچال🛖 ، پنجشنبه ۲۳ آذر🗓
تازه برف اومده بود و از پایین میشد دید که سر کوه سفید شده🏔 و همینم قشنگش کرده بود. یکم هم ترسناک چون صعود شبانه بود🌌.
باید شروع میکردیم ، بند پوتین هارو🥾 بستیم و کوله تنظیم کردیم و برای اینکه سبک باشه و به امید چشمه⛲️ ، آب خاصی برنداشتیم و دقیقاً همینم برامون دردسر شد😬.
وقتی رسیدیم به چشمه با صحنه بدی مواجه شدیم. خشک شده بود😱. همین بود که مجبور شدیم بدون آب حرکت کنیم.
بعد از ۳۰ دقیقه به ایستگاه ۲ رسیدیم و خداروشکر اونجا آب داشت.
برای کسایی که نمیدونن ایستگاه 2⃣ یه لوله آب 🚰داره که در حالت معمولی اصلا معلوم نیست . باید وارد شید و بعد از آخرین نیمکت جایی که سکو تموم میشه و یه سرپایینی هست ، صدای آب میشنوید.
بعد از اینکه نفری نیم لیتر آب خوردیم و از ترسمون بطری هامون کاملا پر کردیم ، راه افتادیم.
از پایین می دیدیم که ابر ها☁️ با ما فاصله چندانی ندارن و هم ما داریم می ریم بالاتر سمت ابر☁️ و مه🌫 و هم اون دوتا دارن میان پایین پیش ما😁. نیم ساعت بعد ایستگاه 3⃣ بودیم. رسیده بودیم به ابر و مه. فضای جالبی بود. ترکیب نور سبز نورالشهدا 🟢با نور سفید⚪️ اردوگاه کلکچال و مه دیدنی بود.
از سرما هوا آب لوله ها یخ زده🧊 بود .
دلمون نمیخواست راه بیفتیم ولی چون بدنمون داشت سرد میشید ، مجبور شدیم حرکت کنیم.
نصف راه اومده بودیم و یک ساعت بعد⌚️ رسیدیم .بالاخره ایستگاه 4⃣.
چون دیر رسیده بودیم در حسینیه بسته بود🤦🏻. اینکارو میکنند که بقیه کوهنوردا که زودتر رسیدند راحت استراحت کنند و ما هم با رفت آمد مزاحم خوابیدن شون نشیم😴.
چون جا خواب نداشتیم دوتا گزینه داشتیم . تا صبح تو سرما بیدار بمونیم یا برگردیم .
داشتیم آماده میشدیم برگردیم که شانس در خونه مون زد. یه پیر مرد👨🦳 که از در اومد و پرسید این وقت شب تو اون سرما اونجا چیکار میکنیم ؟ به نظر میومد اونجا مسئولیتی داره و میتونست بهمون کمک کنه.
یکم باهم حرف زدیم و از برنامه مون پرسید. ماهم گفتیم اگه جاخواب نداشته باشیم مجبوریم برگردیم. اینجا دلش سوخت🥹 و گفت بهمون کمک میکنه. البته گفت در حسینیه باز نمیکنه که بقیه بیدار نشن ولی بجاش در یه ساختمون دیگه باز میکنه . هیچ کوهنوردی🧗♂ اونجا راه نمیداند و برای اون پیرمرد که حتی اسمش هم نمیدونستیم مسئولیت داشت و ازمون قول گرفت که رأس ساعت ۶ تخلیه کنیم .
یه اتاق بزرگ و گرم 🔥و اختصاصی⚜ نصیبمون شده بود. با پتو و شوفاژ برقی . این امکانات تو خود حسینه هم قفل بود . با دیر رسیدن چیز بهتری گیرمون اومده بود.
شب خوابیدیم و ۶ صبح طبق قول مون زدیم بیرون و اومدیم پایین.
وقتی رسیدیم پارکینگ🅿️، شیشه های ماشین یخ زده بود و با کارت پول💳 ، دستمال و برف پاک کن داشتیم شیشه تمیز میکردیم.بعدشم تمام📝
#گزارش ۱۲
🆔 @physmount
تپه نور شهدا کلکچال🛖 ، پنجشنبه ۲۳ آذر🗓
تازه برف اومده بود و از پایین میشد دید که سر کوه سفید شده🏔 و همینم قشنگش کرده بود. یکم هم ترسناک چون صعود شبانه بود🌌.
باید شروع میکردیم ، بند پوتین هارو🥾 بستیم و کوله تنظیم کردیم و برای اینکه سبک باشه و به امید چشمه⛲️ ، آب خاصی برنداشتیم و دقیقاً همینم برامون دردسر شد😬.
وقتی رسیدیم به چشمه با صحنه بدی مواجه شدیم. خشک شده بود😱. همین بود که مجبور شدیم بدون آب حرکت کنیم.
بعد از ۳۰ دقیقه به ایستگاه ۲ رسیدیم و خداروشکر اونجا آب داشت.
برای کسایی که نمیدونن ایستگاه 2⃣ یه لوله آب 🚰داره که در حالت معمولی اصلا معلوم نیست . باید وارد شید و بعد از آخرین نیمکت جایی که سکو تموم میشه و یه سرپایینی هست ، صدای آب میشنوید.
بعد از اینکه نفری نیم لیتر آب خوردیم و از ترسمون بطری هامون کاملا پر کردیم ، راه افتادیم.
از پایین می دیدیم که ابر ها☁️ با ما فاصله چندانی ندارن و هم ما داریم می ریم بالاتر سمت ابر☁️ و مه🌫 و هم اون دوتا دارن میان پایین پیش ما😁. نیم ساعت بعد ایستگاه 3⃣ بودیم. رسیده بودیم به ابر و مه. فضای جالبی بود. ترکیب نور سبز نورالشهدا 🟢با نور سفید⚪️ اردوگاه کلکچال و مه دیدنی بود.
از سرما هوا آب لوله ها یخ زده🧊 بود .
دلمون نمیخواست راه بیفتیم ولی چون بدنمون داشت سرد میشید ، مجبور شدیم حرکت کنیم.
نصف راه اومده بودیم و یک ساعت بعد⌚️ رسیدیم .بالاخره ایستگاه 4⃣.
چون دیر رسیده بودیم در حسینیه بسته بود🤦🏻. اینکارو میکنند که بقیه کوهنوردا که زودتر رسیدند راحت استراحت کنند و ما هم با رفت آمد مزاحم خوابیدن شون نشیم😴.
چون جا خواب نداشتیم دوتا گزینه داشتیم . تا صبح تو سرما بیدار بمونیم یا برگردیم .
داشتیم آماده میشدیم برگردیم که شانس در خونه مون زد. یه پیر مرد👨🦳 که از در اومد و پرسید این وقت شب تو اون سرما اونجا چیکار میکنیم ؟ به نظر میومد اونجا مسئولیتی داره و میتونست بهمون کمک کنه.
یکم باهم حرف زدیم و از برنامه مون پرسید. ماهم گفتیم اگه جاخواب نداشته باشیم مجبوریم برگردیم. اینجا دلش سوخت🥹 و گفت بهمون کمک میکنه. البته گفت در حسینیه باز نمیکنه که بقیه بیدار نشن ولی بجاش در یه ساختمون دیگه باز میکنه . هیچ کوهنوردی🧗♂ اونجا راه نمیداند و برای اون پیرمرد که حتی اسمش هم نمیدونستیم مسئولیت داشت و ازمون قول گرفت که رأس ساعت ۶ تخلیه کنیم .
یه اتاق بزرگ و گرم 🔥و اختصاصی⚜ نصیبمون شده بود. با پتو و شوفاژ برقی . این امکانات تو خود حسینه هم قفل بود . با دیر رسیدن چیز بهتری گیرمون اومده بود.
شب خوابیدیم و ۶ صبح طبق قول مون زدیم بیرون و اومدیم پایین.
وقتی رسیدیم پارکینگ🅿️، شیشه های ماشین یخ زده بود و با کارت پول💳 ، دستمال و برف پاک کن داشتیم شیشه تمیز میکردیم.بعدشم تمام📝
#گزارش ۱۲
🆔 @physmount
👌5❤1
فیزیکوه🏔
برنامه کوهپیمایی 🗻🏔⛰ جنگل کارا 🌴🌳🌲🪵 🗓جمعه ۲۴ آذر مخصوص 👈 دختران 🙋🏻♀️🚶♀ 💰هزینه: ۰ 🍗نهار: به عهده همنوردان عزیز ⛳️میعادگاه ما: ساعت ۹ صبح میدان درکه بازگشت : همان روز ۶ بعد از ظهر طول پیمایش : ۲ ساعت باشیب نزدیک به ولیعصر و کارگر 🔰سرپرست برنامه:…
گزارش برنامه :
جنگل کارا 🌳 ، جمعه ۲۴ آذر 🗓
۸:۴۵ میدون درکه بودیم ⛳️و ۹:۰۰ گروه جمع شده بود.
همون اول مسیر بطری هارو پرکردیم🚰 که یه نفر یادش رفت، که اصلاً مشکلی نبود چون به اندازه کافی آب داشتیم.
۹:۱۶ صعود مون شروع شده بود.
سرعت مون زیاد بود🏃♀ و و از برنامه جلوتر بودیم . سر همین با هماهنگی🔰 سرپرست، خانم راستگو، یکم از سرعت مون کم کردیم.
وقتش رسیده بود یه استراحت کوچیکی داشته باشیم و یه چیزی هم بخوریم.
آب و خرما🫘 و بیسکوئیت 🍪و...
خلاصه یکم به خودمون رسیدیم و آماده شروع مجدد میشدیم.
تقریباً همون موقع بود که متوجه شدیم یکی از بچهها حالش بده 🤒و یکم اذیته🫣. این برامون عجیب نبود ، همیشه پیش میاد . چیزی که عجیب بود این بود که اصلاً براش مهم نبود حالش بده 🥲و به حرکتش ادامه میداد😅. حتی سریع تر از قبل حرکت میکرد و بقیه رو هم می کشید بالا🤣. بجای اینکه عقب بیوفته ، رفته بود جلو و گازشو گرفته بود🏃♀. هرچی هم میگفتیم توروخدا آروم تر برید قبول نمیکرد😅.
به دوراهی جنگل کارا 🌳 و پلنگ چال رسیده بودیم و یه لحظه نزدیک بود اشتباه بریم. سر دوراهی آخرین توقف مون بود و استراحت مفصلی کردیم و چیز میز خوردیم🍫.
راه افتادیم و چند دقیقه بعد دیگه آنتن نداشتیم 📵و خوب من یکم دیر یادم افتاد که بگم بچه ها زنگ های آخرشون بزنند. یکی از بچهها هم مشکلش جدی تر از آنتن بود . کلا گوشیش خاموش شده بود🪫 و با خیال راحت میتونست از سکوت لذت ببره. امیدوارم برده باشه🙂.
نیم ساعت بعد رسیده بودیم🏕 و یه جای خوب هم انتخاب کردیم برای نشستن. فقط کسی نمینشست . نه اینکه خسته نبودیما ، زیرانداز نداشتیم😬 . تو کانال نگفته بودیم زیرانداز و اینا بیارید ، واسه همینم هیشکی نیاورده بود . به هرحال از این به بعد باید یادمون باشه زیرانداز و وسایل بازی و لیوان و..... اینارو حتماً بگیم هرکس داره بیاره.
حالا نوبت جمع کردن چوب🪵 برای آتیش🔥 بود.چون برنامه مخصوص دختران بود🙋🏻♀، گروه از نبود ابوکنده رنج می برد و در فقدان چوب و اره🪚 به سرمی برد. سر همین باید از کل یا حداقل بیشتر ظرفیت گروه استفاده میکردیم تا جبران بشه. هرکس یه طرف رفت و دنبال چوب میگشت.حین گشتن کنار رودخونه دیدم ۲تا پیرمرد مشتی👨🏻🦳👨🏽🦳 یه عالمه چوب دستشونه. دقت کردم دیدم یکیشون یه اره کوچیک🪚 دستشه.ازشون که پرسیدم این همه چوب از کجا پیدا کردند ، هم جای چوب هارو گفتند هم اره شونو بهمون دادند❤️🔥.
بعد از نیم ساعت کلی چوب جمع شده بود.باید بگیم که از اره🪚 استفاده نشد و هیچ شاخه زنده ای🌱 آسیب ندید و فقط از چوب های که روی زمین ریخته بود استفاده کردیم که البته بیشترشون تر بودند. همینم باعث شد کلی دود به پا کنیم💨 بعدش صاف بیاد بره تو چشممون😵.
چند سری دمنوش خوردیم☕️🫖 و وقت نهار🍗 شده بود. هرکس هرچی داشت گذاشت وسط.
از بی محتوا🍽 بود تا ساندویچ 🌯.حالا بیمحتوا چیه ؟ در واقع یه سالاده🥗 که بجای اینکه به عنوان سالاد 🥗 خورده بشه ، لای نون🫓 ریخته میشه و به عنوان نهار خورده میشه😁.از اونجایی که ماده ای جز کلم 🥦و هویج 🥕 توش پیدا نمیشه ، اسمی جز بی محتوا نمیشه بهش داد.
بعد از نهار دوباره چند سری دیگه دمنوش🍵خوردیم. تا آخرش به پنج سری رسید.فک کنم کمکم داره تبدیل به یه سنت میشه این پنج سری5⃣ دمنوش نوشیدن.
چند دور هم دور بازی کردیم🧩 و موقع برگشت شد⌛️.وسایل جمع کردیم و آتیش خاموش.زباله ها تو پلاستیک🚯 و گرز نیم سوز کاوه دستمون. گرز به گروه بغلیمون که ۳روز درهفته جنگل کارا 🌳 بودند انفاق کردیم😇.
برگشت تصمیم گرفتیم از یه راه دیگه که هم چالشی تر بود و قشنگ تر برگردیم🏞.یه سرپایینی با شیب تند که جای دست نداشت، چالش مسیر بود. اونقدری سخت بود که نیم ساعت طول کشید تا ردش کنیم😮💨 و اونقدری هم سخت نبود که وقتی رسیدیم پایین بچه ها احساس خستگی کنند🥵 و فشارشون بیوفته🩵 . واسه همین مجبور شدیم بریم طرشت یه چیز ترش🍒 بخوریم که فشارمون بیوفته😵💫😬. آب تمبرهندی🤤 میتونست حسابی در ما اثر کنه. همینم بود که انتخاب شد.
بعدش هم جدا شدیم و تمام🙌
❇️ میتوانید عکس ها📸 ، فیلم ها🎞 ، مطالب خود را در کامنت ها با ما به اشتراک بگذارید🙏.
#گزارش ۱۳
🆔 @physmount
جنگل کارا 🌳 ، جمعه ۲۴ آذر 🗓
۸:۴۵ میدون درکه بودیم ⛳️و ۹:۰۰ گروه جمع شده بود.
همون اول مسیر بطری هارو پرکردیم🚰 که یه نفر یادش رفت، که اصلاً مشکلی نبود چون به اندازه کافی آب داشتیم.
۹:۱۶ صعود مون شروع شده بود.
سرعت مون زیاد بود🏃♀ و و از برنامه جلوتر بودیم . سر همین با هماهنگی🔰 سرپرست، خانم راستگو، یکم از سرعت مون کم کردیم.
وقتش رسیده بود یه استراحت کوچیکی داشته باشیم و یه چیزی هم بخوریم.
آب و خرما🫘 و بیسکوئیت 🍪و...
خلاصه یکم به خودمون رسیدیم و آماده شروع مجدد میشدیم.
تقریباً همون موقع بود که متوجه شدیم یکی از بچهها حالش بده 🤒و یکم اذیته🫣. این برامون عجیب نبود ، همیشه پیش میاد . چیزی که عجیب بود این بود که اصلاً براش مهم نبود حالش بده 🥲و به حرکتش ادامه میداد😅. حتی سریع تر از قبل حرکت میکرد و بقیه رو هم می کشید بالا🤣. بجای اینکه عقب بیوفته ، رفته بود جلو و گازشو گرفته بود🏃♀. هرچی هم میگفتیم توروخدا آروم تر برید قبول نمیکرد😅.
به دوراهی جنگل کارا 🌳 و پلنگ چال رسیده بودیم و یه لحظه نزدیک بود اشتباه بریم. سر دوراهی آخرین توقف مون بود و استراحت مفصلی کردیم و چیز میز خوردیم🍫.
راه افتادیم و چند دقیقه بعد دیگه آنتن نداشتیم 📵و خوب من یکم دیر یادم افتاد که بگم بچه ها زنگ های آخرشون بزنند. یکی از بچهها هم مشکلش جدی تر از آنتن بود . کلا گوشیش خاموش شده بود🪫 و با خیال راحت میتونست از سکوت لذت ببره. امیدوارم برده باشه🙂.
نیم ساعت بعد رسیده بودیم🏕 و یه جای خوب هم انتخاب کردیم برای نشستن. فقط کسی نمینشست . نه اینکه خسته نبودیما ، زیرانداز نداشتیم😬 . تو کانال نگفته بودیم زیرانداز و اینا بیارید ، واسه همینم هیشکی نیاورده بود . به هرحال از این به بعد باید یادمون باشه زیرانداز و وسایل بازی و لیوان و..... اینارو حتماً بگیم هرکس داره بیاره.
حالا نوبت جمع کردن چوب🪵 برای آتیش🔥 بود.چون برنامه مخصوص دختران بود🙋🏻♀، گروه از نبود ابوکنده رنج می برد و در فقدان چوب و اره🪚 به سرمی برد. سر همین باید از کل یا حداقل بیشتر ظرفیت گروه استفاده میکردیم تا جبران بشه. هرکس یه طرف رفت و دنبال چوب میگشت.حین گشتن کنار رودخونه دیدم ۲تا پیرمرد مشتی👨🏻🦳👨🏽🦳 یه عالمه چوب دستشونه. دقت کردم دیدم یکیشون یه اره کوچیک🪚 دستشه.ازشون که پرسیدم این همه چوب از کجا پیدا کردند ، هم جای چوب هارو گفتند هم اره شونو بهمون دادند❤️🔥.
بعد از نیم ساعت کلی چوب جمع شده بود.باید بگیم که از اره🪚 استفاده نشد و هیچ شاخه زنده ای🌱 آسیب ندید و فقط از چوب های که روی زمین ریخته بود استفاده کردیم که البته بیشترشون تر بودند. همینم باعث شد کلی دود به پا کنیم💨 بعدش صاف بیاد بره تو چشممون😵.
چند سری دمنوش خوردیم☕️🫖 و وقت نهار🍗 شده بود. هرکس هرچی داشت گذاشت وسط.
از بی محتوا🍽 بود تا ساندویچ 🌯.حالا بیمحتوا چیه ؟ در واقع یه سالاده🥗 که بجای اینکه به عنوان سالاد 🥗 خورده بشه ، لای نون🫓 ریخته میشه و به عنوان نهار خورده میشه😁.از اونجایی که ماده ای جز کلم 🥦و هویج 🥕 توش پیدا نمیشه ، اسمی جز بی محتوا نمیشه بهش داد.
بعد از نهار دوباره چند سری دیگه دمنوش🍵خوردیم. تا آخرش به پنج سری رسید.فک کنم کمکم داره تبدیل به یه سنت میشه این پنج سری5⃣ دمنوش نوشیدن.
چند دور هم دور بازی کردیم🧩 و موقع برگشت شد⌛️.وسایل جمع کردیم و آتیش خاموش.زباله ها تو پلاستیک🚯 و گرز نیم سوز کاوه دستمون. گرز به گروه بغلیمون که ۳روز درهفته جنگل کارا 🌳 بودند انفاق کردیم😇.
برگشت تصمیم گرفتیم از یه راه دیگه که هم چالشی تر بود و قشنگ تر برگردیم🏞.یه سرپایینی با شیب تند که جای دست نداشت، چالش مسیر بود. اونقدری سخت بود که نیم ساعت طول کشید تا ردش کنیم😮💨 و اونقدری هم سخت نبود که وقتی رسیدیم پایین بچه ها احساس خستگی کنند🥵 و فشارشون بیوفته🩵 . واسه همین مجبور شدیم بریم طرشت یه چیز ترش🍒 بخوریم که فشارمون بیوفته😵💫😬. آب تمبرهندی🤤 میتونست حسابی در ما اثر کنه. همینم بود که انتخاب شد.
بعدش هم جدا شدیم و تمام🙌
❇️ میتوانید عکس ها📸 ، فیلم ها🎞 ، مطالب خود را در کامنت ها با ما به اشتراک بگذارید🙏.
#گزارش ۱۳
🆔 @physmount
🔥10❤3