نوشته‌های روزبه – Telegram
نوشته‌های روزبه
130 subscribers
615 photos
14 videos
15 files
207 links
Download Telegram
تلاشم اینه که اینجا براتون معرفی و ریپورتاژ آگهی نذارم ولی یه محصولی گرفتم که خودم ترجیح می‌دادم بررسیش رو بخونم قبل اینکه بخرم ولی خب نهایتا خریدم و راضیم.
https://janebi.com/product/xiaomi-2a2aw-p1-back-posture-corrector
اینه که تخفیف هم خورده ولی هرجا باشید احتمالا می‌تونید شبیهشو پیدا کنید.

داستان هم از این قراره که یه دستگاه کوچکه که وصل میشه پشت گردن شما و وقتی قوز کنید ویبره میره همین. حالا چرا اینقدر برام جالبه؟ چون یادمون می‌ره که قوز می‌کنیم و این هی یادآوری می‌کنه. حتی وقتی «بذار دو دقیقه این کارو انجام بدم بعد صاف می‌شینم» هم بهش بگیم باز حالیش نیست و ویبره میره! البته می‌شه موقتا غیرفعالش کرد هم تو اپش هم با دکمه خودش.

اگه بخواید به گوشی وصل میشه و می‌تونید از اونجا تنظیماتش (مثل زاویه ای که بعد از اون بوق بزنه) رو تنظیم کنید ولی نیازی نیست همیشه وصل باشه به گوشی و برای خودش کار می‌کنه. طبق تجربه من برای نشستن دقیق بوده و به موقع هشدار داده. (کمی هم رو اعصاب البته)

عمر باتریشم انگار ده ساعته و یکی دو ساعت هم طول می‌کشه شارژ بشه که خیلی زمان زیادیه.
👀1
ضربه
چکش‌خوار یه خاصیتی بود که برای اجسام (جامدات) تعریف می‌کردیم تو دبیرستان و ایده‌اش این بود که اگه چکش بخوره، نمی‌شکنه بلکه تغییر شکل می‌ده. دقیق ترش این شکلیه که بدون اینکه شکست و گسستی درش ایجاد بشه می‌تونه به ضخامت خیلی کم برسه.
حالا تجربه‌ای که اینجا دارم اینه که اجسام و روابط لزومی چکش‌خوار نیستند. قرار نیست که بتونن کلی فشار رو تحمل کنن و باز هم دچار شکست نشن. اتفاقا دچار شکست می‌شن. همونطور که آدما. البته عجیب هم نیست چون روابط بین آدما تعریف می‌شه و اون آدم یا کلا یا از قسمتی که تو اون رابطه درگیر بوده ممکنه دچار شکست بشه.

خب حالا چیکار کنیم؟
یکی اینکه اگه رابطه براتون مهمه بهش چکش نزنید، خمش نکنید، مچاله‌ش نکنید. خب این رو که خودمون بلد بودیم.
مورد دوم هم که احتمالا بلدید اینه که اگه خمشی اتفاق افتاد سعی کنید ترمیمش کنید. مثلا دیدید میگن تو ژاپن با طلا چیزها رو تعمیر می‌کنن، شما هم سعی کنید جاهای شکستگی و ترک رو جدی بگیرید و با طلا پر کنید. البته که جای شکستگی تا همیشه یا مدت خیلی زیادی می‌مونه ولی هرکس که بهش نگاه کنه متوجه می‌شه که چیز ارزشمندی بوده که اگرم شکسته باز به ترمیمش فکر شده و سرمایه‌گذاری شده براش.
مورد سوم که خیلی مهمه و من تازه یاد گرفتم اینه که مشاهده و فکر کنید که چی شد چکش خورد؟ چکش از کجا اومد؟ و اینکه آیا بازم ممکنه بیاد؟ همه اینا با این دیدگاه که خوردن چکش هزینه داره و اگه بشه تعمیر هم کرد جاش می‌مونه. آدم عاقل بشقابی که به عنوان سیبل استفاده می‌شه رو اصلا ترمیم نمی‌کنه چه برسه به اینکه بخواد با طلا ترمیم کنه. پس اول باید برداریم از جای خطرناک و بذاریمش جای امن.
حالا تو رابطه این چطوری می‌شه؟ فرض کنید یک نفر دستِ بزن داره. حالا اون شما رو زده ولی بعد کلی براتون شیرینی خریده و جبران کرده. اوکی خوبه. ولی از کجا معلوم فردا هم دوباره شما رو نزنه؟ پس فردا هم نزنه؟ اینطوری دیگه اون ترمیم هم به سرعت بی اثر می‌شه و کم کم چیزی نمی‌مونه که بخواید ترمیمش کنید.
حالا قسمت سخت ماجرا اینه که چطوری از جای پرخطر خارجش کنیم؟ به نظرم یه مقدار میشه از عقلمون کمک بگیریم و ببینیم به جز جبران، چیکار کردیم؟ چطوری قراره ماجرا رو عوض کنیم که دوباره تکرار نشه؟ علت اینکه پیش اومده چی بوده؟ خیلی احتمالش کمه که «بی هیچ دلیلی باشه»، اگه دوباره تکرار شده که قطعا یه دلیلی داشته. پس سرمون رو خوبه زیر برف نکنیم و آگاه باشیم که چی شد پیش اومد. بازم همچنان شاید پیدا کردن پترنش ساده نباشه. می‌تونیم از آدمای اطراف بپرسیم ببینیم نظر اونا چیه. مکالمه هم خیلی می‌تونه کمک کنه.
👍21
فقط اگه بدونه

یه جا می‌خوندم که جوجه‌‌تیغی‌ها از توانایی اینکه خبرها رو به هم دیگه بدن محروم هستن. یعنی زبان برای مکالمه ندارن. حالا این محرومیت باعث می‌شه نتونن خبرهای مهم رو به هم بدن. مثلا اگه جلوتر یه اتوبانه، اینا ناخوداگاه وفتی ماشین می‌بینن خودشون رو مچاله می‌کنن، خب توی طبیعت جواب می‌ده ولی در مقابل ماشین‌ها جواب نمی‌ده. این براشون خیلی مر‌گ‌آوره، پس زبان نه تنها باعث پیش‌رفته بلکه باعث جلوگیری از خطر و مرگ هم می‌شه چون ما از تجربیات و ... استفاده می‌کنیم.

حالا ما انسان‌ها همین که زبون حرف زدن داریم کافیه؟ متاسفانه نه. ما خیلی اوقات حرف‌های مختلفی می‌زنیم ولی چیزی که می‌خوایم رو نمی‌گیم یا نمی‌تونیم بگیم.
اینکه نمی‌تونیم هم گاهی اینطوریه که عواقب بدی برامون داره، گاهی اینطوریه که هرچی هم که تلاش کنیم طرف مقابل متوجه موضوع نمی‌شه. برای همین با اینکه زبون داریم گاهی می‌گیم «کاش می‌دونست».

البته یه حالت دیگه هم در نظر داشته باشیم، گاهی طرف اونقدر که باید متوجه موضوع شده ولی صرفا دلش نمیخواد براساس اون شنیده عمل کنه. در این حالت اگه بخوایم بیشتر به گفتن استمرار بورزیم ممکنه جنبه کنترل هم پیدا کنه.

حالا اگه می‌خوایم بفهمه و فکر می‌کنیم تا حالا نمی‌دونه چطوری متوجهش کنیم؟
به نظرم یکی از مهم‌ترین ترفند‌ها (که بدیهی هم به نظر میاد) اینه که سعی کنیم از زاویه دید اون هم شرایط رو ببینیم و با کلمات و عباراتی که باهاش آشناست صحبت کنیم. مثلا اگه کامپیوتر خونده طرف می‌تونیم از عبارت سیستم عامل و بوت و ... استفاده کنیم. :دی
حفظ و نگهداری
یه کلمه هست که تو شرکت بیشتر می‌شنوم به اسم maintainer یعنی کسی که حفظ و نگهداری می‌کنه. حالا برنامه‌نویس‌های شرکت از سورس‌کد و کلا پروژه حفظ و نگهداری می‌کنن. تو گیتهاب هم یکی از سطح‌های دسترسی پروژه‌ها maintainer هست که مثلا می‌تونه جواب سوالای بقیه رو بده یا کدهاشون رو قبول و رد کنه.

یه معنی که به ذهن خودم میاد ولی ندیدم به این معنی استفاده بشه اینه که چیزی که ما maintainerش هستیم یه سری وظیفه‌ی لازم ولی غیرضروری هم باهاش میاد. یعنی چیزی که خیلی عجله‌ای نیست که کی انجام بشه ولی باید انجام بشه. مثلا اگه خونه‌اس، باید گردگیری و جارو بشه. اگه کامپیوتره باید سیتسم‌عامل و نرم‌افزارهاش آپدیت بشه، گرد و خاکش گرفته بشه و کش‌های مختلفش پاک بشه گاهی. برای نرم‌افزار هم همینه و بسته به مورد نیازه که ری‌فکتور بشه، جوانب مختلفش بررسی بشه و غیره.
حالا برای خودمون و رابطه‌مون هم نیازه که maintain رو انجام بدیم. برای خودمون مثلا فکر‌های پخش و پلامون رو نیازه گاهی بنویسیم. نیازه بهداشت فردی رو حفظ کنیم، نیازه که tabهای مرورگر رو ببندیم و حتی bookmarkهامون رو مدیریت کنیم و یکسری رو حذف کنیم. برای رابطه چی؟ یه چیزی که اخیرا شنیدم و دوستش داشتم این بود که بریم یه زمان معینی رو هر هفته اختصاص بدیم و در مورد موارد مختلف صحبت کنیم. این می‌تونه مواردی که این هفته پیش اومدن رو حل کنه و مثل گرفتن گرد و غبار باشه.
👍2🔥1
نوشته‌های روزبه
حفظ و نگهداری یه کلمه هست که تو شرکت بیشتر می‌شنوم به اسم maintainer یعنی کسی که حفظ و نگهداری می‌کنه. حالا برنامه‌نویس‌های شرکت از سورس‌کد و کلا پروژه حفظ و نگهداری می‌کنن. تو گیتهاب هم یکی از سطح‌های دسترسی پروژه‌ها maintainer هست که مثلا می‌تونه جواب سوالای…
پرفورمنس مود - performance mode

دبیرستان که بودم، عشق این بودم که نرم‌افزار‌های مختلف و رندوم نصب کنم رو سیستمم که ببینم چی میشه. کم و بیش با برنامه‌نویسی آشنا بودم ولی طوری نمی‌دیدم شرایط رو که خودم خلق کنم، اما مشتاق تجربه های جدید بودم.

یکی از چیزایی که نصب کردم یه نرم افزار مدیریت سیستم بود که باهاش میشد کارایی سیستم رو مدیریت کرد. یک سری تمیزکاری و اینا انجام میداد. یه قابلیت باحالی که داشت (که نمی‌دونم واقعا هم تاثیر داشت یا نه) این بود که میشد سیستم رو برد به حالت performance. با توجه به توضیحاتش مشخص بود که قرار نیست سیستم رو اورکلاک کنه یا فشار اضافه ای بیاره. بلکه فقط کارای جانبی رو کم می‌کنه که بتونه سیستم به کار اصلی بپردازه.

حالا من از معلم شبکه مون که خیلی قبولی داشتم پرسیدم که این مود چطوری کار می‌کنه؟ گفت کارای پس زمینه (که تو پست قبلی بهشون کارای maintenance هم گفتم) رو متوقف می‌کنه.
گفتم خب چی میشه؟
گفت مثلا دیسک defragment نمیشه. گفت خب یعنی چی؟ گفت خب ممکنه کارایی دیسک بیاد پایین. گفتم خب همین؟ پس ارزش داره که همیشه سیستم رو بذاریم رو این حالت.

امروز اومدم بنویسم که نه ارزش نداره، اون کار های maintenanceبرا یه دلیل به وجود اومدن و نمیشه و نباید طولانی مدت متوقفشون کرد.

مثلا اگه لباس رو یک روز دیرتر بسوزیم طوری نمیشه ولی اگه یک سال دیرتر بشوریم دیگه حتما تا اونجا بدنمون چند مدل عفونت گرفته.

شما سعی کنید مراقب باشید و به بهونه «شرایط حساس کنونی» کارای ضروری رو رها نکنید. انجام ندادنشون مثل وام گرفتن از آینده‌س، گاهی خوبه و نشدنی ها رو ممکن می‌کنه، ولی نمیشه همیشه انجامش داد.
🔥1
گفت‌گوی باز و صادقانه

وقتی در مورد مسائل عاطفی و ارتباط و ... از chatGPT می‌پرسم معمولا اخرین پیشنهادش اینه که: open and honest conversation داشته باشید. می‌خوام اینجا یکم در موردش بنویسم.

به نظرم خیلی معنی داره و من فقط معنی سطحیش رو بر داشت کردم و الان هم شاید عمقش رو متوجه نشده باشم، برای همین اصلا دارم می‌نویسم.
قسمت اول اینه که چرا باید اصلا مکالمه داشته باشیم وقتی مشکلی داریم؟ چرا نمیشه با اشاره و رفتار پسیو مشکل رو حل کنیم؟ با این کارا که خب مشکل حل نمیشه. نهایتا تحمل میشه یا انکار میشه. تو قسمت maintenance هم بهش پرداختیم.
قسمت بعدی open هستش. من برداشت اولیه‌ام از اوپن این بود که راحت حرفتو بزنی. این هم اگرچه جزوش هست که خودت رو سانسور نکنی تا بتونی حق مطلب رو ادا کنی (بدون آسیب زدن قاعدتا) ولی به نظرم مهم ترین نکته اینه که نسبت به حرف مقابل باز باشه گاردت. open به حرفای طرف مقابل باشی.
مثلا طرف میگه بالا چشمت ابروئه. اگه بخوای open نباشی میگی نه نیست. یا هست به تو چه ربطی داره. یا حتی بدتر، بالای چشم خودتم ابروئه چرا به من میگی. اما کسی که openئه قاعدتا میگه خب چه اشکالی داره؟ به نظرت چطوری باید باشه؟ چطوری می‌تونم اینو بهترش کنم.
اما honest. باز اولین چیزی که به نظر میاد اینه که خب دروغ نگیم. اوکی من دروغ نمی‌گم پس حل می‌شه ولی به نظرم اولین چیز اینه که با خودمون هم صداقت داشته باشیم. خودمون رو اول گول نزنیم. اگه خودمون رو گول زده باشیم ممکنه فکر کنیم صادقیم ولی در واقع حرف های درستی نزنیم. طرف مقابل هم می‌تونه بفهمه که یه چیزی جور نیست در حالی که با قسم بخوریم که «باور کن بهت دروغ نمیگم، خودمم این دروغ ها رو باور کردم.» پس خوبه که اول ببینیم حقیقت چیه و اگه برامون بدیهی نیست کشفش کنیم بعد می‌تونیم به یک نفر دیگه هم انتقالش بدیم.

جمع‌بندی open and honest پس چی شد؟ من نسبت به حرف طرف مقابل گارد نداشته باشم و اگرچه نیاز نیست همشو بپذیرم ولی باید حداقل بشنوم و از مغزم رد کنم بدون اینکه بخوام توجیه کنم یا جواب بدم. همچنین با خودم صاف و صادق باشم که چکاره هستم و حقیقت چیه و بعد هم همونها رو بازگو کنم (و همچنان نسبت به اصلاحاتش باز باشم)

خب این همه زحمت بکشیم که چی بشه؟ اگر الان نیازی به حرف زدن ندارید که خب خوبه. یا مشکلی ندارید یا مشکلات زیر فرش امن و امان هستن! اما اگه نیاز به حرف زدن دارید پس حداقل یک جوری حرف بزنید که هم قدر وقت و ارزش خودتون رو بدونید هم طرف مقابل که داره مشکلش رو می‌گه. این‌که یک نفر مشکلش رو می‌گه و می‌خواد باهاتون گفت‌وگو کنه (با فرض اینکه شما زورگو نیستید) خیلی ارزشمنده چون نشون میده براش مهم هستین.
👍3
Forwarded from SUT Twitter
📃 رشته توییت:

🔹 📌از مخاطبام پرسیدم

💭بیا بگو
بهترین و قشنگ ترین حرفی که از والدینت شنیدی چی بوده؟!

+تا اگه یه روزی والد شدیم این چرخه‌ی خوب رو ادامه بدیم

🔹 نوشته بود
"شیش سالم بود سر نقاشی کردن گفتم نمیتونم بکشم ، بابام گفت نگو نمیتونم. بگو بخوام با تلاش میتونم بکشم ، تمرین کنی میتونی بهترشم بکشی.بهم یاد داد برای خواسته هام تلاش کنم"

🔹 «بهت اعتماد میکنم»
اینو ته هر بحثی بابام میگفت. از جوونتریام و درخواست پول برای خرید دوربین تا مهاجرت و ....
یعنی بحث میکردیم و میکنیم همیشه؛ ولی حرف آخرش حتی وقتی مخالفه همینه: «باشه، من به تو و انتخابت اعتماد میکنم و میدونم که خودت درست ترین انتخاب رو انجام میدی"

🔹 اولین باری که ۱۹ گرفته بودم جای بیست زار زار گریه میکردم مامانم اومده بود دنبالم میگفت خب حالا آدم که نمی تونه بی نقص باشه، مهم اینه برای بهتر شدن تلاش کنی

🔹 بابام همیشه وقتی حالم خوب نبود بغلم می کرد موهامو شونه می کرد و می بافت و آخرش اونا رو می بوسید، اینکاراش بهم جون می‌داد

+مگه یه دختر چیزی غیر این می خواد از باباش

🔹 مامانم گفت اگر میدونی کاری که میخوای انجام بدی درسته، اما اگر به ما بگی میگیم نه، بهمون نگو و انجام بده. من بهت از چشمام هم بیشتر اعتماد دارم.

+ولی این خیلی زیبا بود

🔹 یبار که خیلی بد تصادف کرده بودم بهم گفتن
"آدما که بزرگ میشن، مشکلاتشونم باهاشون بزرگ میشه"
و خب حس کردم خیلی بزرگ شدم که اون مشکل بزرگ برام پیش اومده

🔹 مادرم میگه: دوست داشتم توی دنیای دیگه دخترت باشم .
انقدر که بالغانه رفتار میکنی

🔹 بابا بهم می گفت"نمی‌دونی چقدر افتخار می کنم پیشرفت و مستقل شدنت رو‌می بینم اینو بدون همیشه مارو کنار خودت داری"

🔹 شما هم بگید؛

بهترین و قشنگ ترین حرفی که از والدینت شنیدی چی بوده؟!



«mohamad.vzs»

@sut_tw
2
پیج ها وقتی میخوان تبلیغ کنن:
به من دانشجو که یه پیج کوچک دارم توجه کنید. من نصف قیمت همه جا میدم. ارسال هم رایگانه. تروخدا بیاید تو پیجم.


پیج ها وقتی ازشون میخوای خرید کنی:
دایرکت زود جواب نمیدیم، این سوالا که بدیهیه، تو هایلایت بخونید. تا فردا پول رو نریزی تموم می‌شه. پست کردم دیگه برو چنل رسید پستی رو نگاه کن.
😁7👍2
این پست و توییت‌هایی هست که ملت میذارن مبنی بر این که چجوری یه نفر هم پارتنر داره، هم ورزش میکنه و بدنش رو فرمه، هم میره سر کار، هم یه هابی‌ای داره و اونو پیش میبره، هم بیرون رفتن و خوش گذرونیش سر جاشه...

همه‌ی اینا کنار هم یه زنجیره‌ای رو تشکیل میدن که حال آدم خوب باشه، طرف ورزش میکنه جسمش سالم میمونه، تمرکز داره، متناسب با این که تمرکزش اوکیه توی کارش هم موفق میشه و پول به اندازه‌ی کافی در میاره، بعدددد پول داره و هیکلش خوبه، با توجه به مقایسه با نُرم جامعه اعتماد به نفسش تو جای درستی قرار میگیره پس راحت میتونه بره به جنس مخالفش پیشنهاد بده و پارتنر خوبی داشته باشه. وقتی هم از لحاظ عاطفی تامین باشه توی هرم مازلو یه طبقه میاد بالا، دغدغه‌ش میشه هابی و خوش گذرونی.
و این گونه میشه که این فرد به نحوه‌ی صحیح و نرمال زندگی میکنه.
👍5
Astounding 'Facts' About Google's Most Badass Engineer, Jeff Dean

این jeff dean به همراه دو سه تا مهندس دیگه، جزو مهندس‌های خیلی خفن گوگل هستن و خیلی در موردشون جوک ساخته میشه که نشون بده چقدر خفنن! چند موردش اینجاست.

https://www.businessinsider.com/astounding-facts-about-googles-most-badass-engineer-jeff-dean-2012-1#the-rate-at-which-jeff-dean-produces-code-jumped-by-a-factor-of-40-in-late-2000-when-he-upgraded-his-keyboard-to-usb-20-19
الحمدلله خود مایکروسافت چند وقته که داره خودش اعتبار خودشو زیر سوال می‌بره و نیاز نشده من چیزی بگم.

برای کسایی که نمیدونن: در قابلیت جدید به اسم recall از همه صحنه هایی که مانیتور شما نشون میده اسکرین‌شات میگیره و بعد تبدیل به متن می‌کنه (به نظر لوکال) و بعد در قالب متن یک جا ذخیره می‌کنه در دسترس هکرهای محترم.
قانون پیتر: چرا همه مدیران بی کفایت هستند:
به شکل خیلیی خلاصه میگه که ادما ترفیع میگیرن تا جایی که جایی که هستن براشون زیاد باشه و تواناییش رو نداشته باشن و بعد دیگه ترفیع نمی‌گیرن.
به شکل دقیق‌تر کسی که کارمند خوبیه رو میان میذارن جای مدیر و مدیر خوبی نیست و همونجا موندگار میشه!

https://motamem.org/%d9%82%d8%a7%d9%86%d9%88%d9%86-%d9%be%db%8c%d8%aa%d8%b1/
👍1
نمی‌دونم سوالم اینه که چرا ایشون رو ذخیره دارم
یا سوال مهم تر اینه که چرا جوین شد به تلگرام
😁2
https://news.1rj.ru/str/mohrerr/12167

اول گفته مهره مار ربطی به خرافات داره؟ نه.
بعد جمله بعدی: متافیزیک و ارتعاش و انرژی منفی!

البته اینا که محبورن بفروشن و دروغ بگن ولی خیلی دید جالبی به خرافات وجود داره بین مردم. حتی من آدمای اهل علمی رو میبینم که خیلی زیاد به خرافات باور دارن، به انرژی منفی و ارتعاش و چرخ سیارات.
بعد هم بپرسی که آیا اینا اثبات شده س، میگن آره از نیاکان ما مونده. خب نیاکان ما پس چرا ده تا بچه می‌آوردن که دو تاش زنده بمونه؟ چرا تو جنگ و قحطی میمردن؟
🥰1
Forwarded from شیشه‌ی عمر
نوشته‌های روزبه
اول گفته مهره مار ربطی به خرافات داره؟ نه.
بعد جمله بعدی: متافیزیک و ارتعاش و انرژی منفی!
از خرافات فقط جن رو گذاشتن واسه‌مون بمونه. بقیه‌ش رفته زیرشاخه‌ی اخترفیزیک و متافیزیک و آیرودینامیک فلسفی.