گزارش واریانت اُمیکرون در دنیا از BNO
آسیا:هنگ کنگ، کره جنوبی، ژاپن، (سه کشور از خاور میانه: اسرائیل، عربستان، امارات)
اروپا: بریتانیا (انگلستان و اسکاتلند)، هلند، پرتغال، آلمان، دانمارک، ایتالیا، اتریش، سوئد، سوئیس، بلژیک، اسپانیا، نروژ، ایرلند، فرانسه، چک،
آمریکا: کانادا، برزیل، آمریکا
آفریقا: آفریقای جنوبی، غنا، بوتسوانا، نیجریه،
اقیانوسیه: استرالیا
آسیا:هنگ کنگ، کره جنوبی، ژاپن، (سه کشور از خاور میانه: اسرائیل، عربستان، امارات)
اروپا: بریتانیا (انگلستان و اسکاتلند)، هلند، پرتغال، آلمان، دانمارک، ایتالیا، اتریش، سوئد، سوئیس، بلژیک، اسپانیا، نروژ، ایرلند، فرانسه، چک،
آمریکا: کانادا، برزیل، آمریکا
آفریقا: آفریقای جنوبی، غنا، بوتسوانا، نیجریه،
اقیانوسیه: استرالیا
آژانس دارویی اروپا، بررسی کاندید واکسن کووید-۱۹ از والنوا (VLA2001) را شروع میکند. این تنها کاندید واکسن با پلتفروم ویروس غیر فعال است که در اروپا در کارآزمایی بالینی است.
درمورد این که انگلستان گفته بود به این کاندید واکسن مجوز نمیدهد:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4846
در مورد خود این کاندید واکسن:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4633
درمورد این که انگلستان گفته بود به این کاندید واکسن مجوز نمیدهد:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4846
در مورد خود این کاندید واکسن:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4633
احتمالا این اولین گزارش (پیش مقاله) در مورد واریانت اُمیکرون باشد که در آن سعی شده تا به نوعی تاثیر آنتیبادی مونوکلونال سوتروویمب (Sotrovimab) به شکل پیش بالینی و آزمایشگاهی بررسی شود.
در قسمتی از این پروژه با استفاده از ویروسهای کاذب موجود که کد کننده گروهی از جهش های واریانت اُمیکرون به صورت جداگانه هستند، نشان داده شده است که سوتروویمب توانسته تا فعالیت خنثی سازی خود را علیه آنها نیز حفظ کند.
این جهش شامل مواردG339D, K417N, N440K, S477N, T478K, Q493R و N501Y بوده که در قسمت RBD از اسپایک قرار دارند.
اگر چه داده ها در مورد دو جهش G446S و E484A هنوز آماده نیست اما دو جهش G446S و E484K هم در یک ویروس کاذب تست شده بوده اند و سوتروویمب علیه آنها نیز توانسته بوده تا فعالیت خود را حفظ کند.
تاثیر سوترویمب بر دیگر جهش های موجود در RBD از اسپایک اُمیکرون (S371L, S373P, S375F, G446S, E484A, G496S, Q498R, Y505H)
هنوز بررسی نشده ولی این موارد جزو اپیتوپ سوترویمب نیستند و احتمالا این داروی سوتروویمب میتواند فعالیت خنثی سازی خود علیه واریانت اُمیکرون را نیز حفظ کند.
در قسمتی از این پروژه با استفاده از ویروسهای کاذب موجود که کد کننده گروهی از جهش های واریانت اُمیکرون به صورت جداگانه هستند، نشان داده شده است که سوتروویمب توانسته تا فعالیت خنثی سازی خود را علیه آنها نیز حفظ کند.
این جهش شامل مواردG339D, K417N, N440K, S477N, T478K, Q493R و N501Y بوده که در قسمت RBD از اسپایک قرار دارند.
اگر چه داده ها در مورد دو جهش G446S و E484A هنوز آماده نیست اما دو جهش G446S و E484K هم در یک ویروس کاذب تست شده بوده اند و سوتروویمب علیه آنها نیز توانسته بوده تا فعالیت خود را حفظ کند.
تاثیر سوترویمب بر دیگر جهش های موجود در RBD از اسپایک اُمیکرون (S371L, S373P, S375F, G446S, E484A, G496S, Q498R, Y505H)
هنوز بررسی نشده ولی این موارد جزو اپیتوپ سوترویمب نیستند و احتمالا این داروی سوتروویمب میتواند فعالیت خنثی سازی خود علیه واریانت اُمیکرون را نیز حفظ کند.
استفاده از Lenzilumab میتواند به شکل قابل توجهی بقای بدون نیاز به تهویه مکانیکی تهاجمی را در بیماران کووید-۱۹ بستری بهبود ببخشد.
گفته میشود که Granulocyte-macrophage colony-stimulating factor (GM-CSF) از سایتوکاینهایی است که میتواند در پروسه التهابی کووید-۱۹ نقش داشته باشد. داروی Lenzilumab یک آنتیبادی مونوکلونال خنثی کننده GM-CSF میباشد.
مطالعه ی کارآرمایی بالینی فاز سوم دو سو کور و همراه با گروه پلاسبو با نام LIVE-AIR
مجله منتشر کننده ی مقاله: The Lancet Respiratory Medicine
بیماران مورد بررسی: افراد مبتلا به کووید-۱۹ بستری در بیمارستان و بدون نیاز به تهویه مکانیکی تهاجمی
محل انجام مطالعه: آمریکا و برزیل
مداخله: دریافت سه دز از lenzilumab (برابر با ۶۰۰ میلیگرم در هر دز) به فاصله هشت ساعت
علاوه بر مداخله و یا پلاسبو، بیماران درمان استاندارد شامل کورتیکواستروئید (۹۴ درصد از بیماران) و رمدسیویر (۷۲٪ از بیماران) را نیز دریافت میکرده اند. ۶۹٪ از بیماران هر دو درمان کورتون و رمدسیویر را دریافت میکرده اند.
پیامد اولیه مورد بررسی: بقای بدون تهویه مکانیکی تهاحمی تا روز ۲۸ در افرادی که حداقل یک دز دارو گرفته اند.
تعداد بیماران مورد بررسی در آنالیز MITT: ۴۷۹ نفر (۲۳۶ نفر در گروه مداخله). میانگین سنی ۶۱ سال بوده است. میانه ی مقدار CRP برابر ۷۹ بوده است.
پیامد اولیه (بقای بدون نیاز به تهویه مکانیکی تهاجمی) به ترتیب در ۸۴ و ۷۸ درصد بیماران گروه مداخله و پلاسبو رخ داده بوده است. نسبت خطر ۱/۵۴ و معنادار بوده است.
افرایش در تعداد روزهای بدون ونتیلاتور، بروز IMV، ECMO یا مرگ با درمان lenzilumab در جمعیت آنالیز اولیه مشاهده نشده اما در زیر گروه از پیش تعیینشده تحت درمان با رمدسیویر مشاهده شده است.
گفته میشود که Granulocyte-macrophage colony-stimulating factor (GM-CSF) از سایتوکاینهایی است که میتواند در پروسه التهابی کووید-۱۹ نقش داشته باشد. داروی Lenzilumab یک آنتیبادی مونوکلونال خنثی کننده GM-CSF میباشد.
مطالعه ی کارآرمایی بالینی فاز سوم دو سو کور و همراه با گروه پلاسبو با نام LIVE-AIR
مجله منتشر کننده ی مقاله: The Lancet Respiratory Medicine
بیماران مورد بررسی: افراد مبتلا به کووید-۱۹ بستری در بیمارستان و بدون نیاز به تهویه مکانیکی تهاجمی
محل انجام مطالعه: آمریکا و برزیل
مداخله: دریافت سه دز از lenzilumab (برابر با ۶۰۰ میلیگرم در هر دز) به فاصله هشت ساعت
علاوه بر مداخله و یا پلاسبو، بیماران درمان استاندارد شامل کورتیکواستروئید (۹۴ درصد از بیماران) و رمدسیویر (۷۲٪ از بیماران) را نیز دریافت میکرده اند. ۶۹٪ از بیماران هر دو درمان کورتون و رمدسیویر را دریافت میکرده اند.
پیامد اولیه مورد بررسی: بقای بدون تهویه مکانیکی تهاحمی تا روز ۲۸ در افرادی که حداقل یک دز دارو گرفته اند.
تعداد بیماران مورد بررسی در آنالیز MITT: ۴۷۹ نفر (۲۳۶ نفر در گروه مداخله). میانگین سنی ۶۱ سال بوده است. میانه ی مقدار CRP برابر ۷۹ بوده است.
پیامد اولیه (بقای بدون نیاز به تهویه مکانیکی تهاجمی) به ترتیب در ۸۴ و ۷۸ درصد بیماران گروه مداخله و پلاسبو رخ داده بوده است. نسبت خطر ۱/۵۴ و معنادار بوده است.
افرایش در تعداد روزهای بدون ونتیلاتور، بروز IMV، ECMO یا مرگ با درمان lenzilumab در جمعیت آنالیز اولیه مشاهده نشده اما در زیر گروه از پیش تعیینشده تحت درمان با رمدسیویر مشاهده شده است.
Telegram
Scientometrics
مهم
واریانت اُمیکرون میتواند ریسک ابتلای مجدد (reinfection) را ۲/۴ برابر بیشتر کند. این از اولین داده های به دست آمده از آفریقای جنوبی در قالب پیش مقاله است و مقایسه برای میزان ابتلای مجدد با موج اول کرونا در این کشور صورت گرفته و نشان از گریز از ایمنی (immune evasion) قبلی برای این واریانت دارد. البته در این آنالیز، وضعیت واکسیناسیون افراد در دسترس نیوده و در نتیجه نمیتوان فعلا قضاوتی برای احتمال و یا میزان گریز از ایمنی ناشی از واکسیناسیون داشت.
واریانت اُمیکرون میتواند ریسک ابتلای مجدد (reinfection) را ۲/۴ برابر بیشتر کند. این از اولین داده های به دست آمده از آفریقای جنوبی در قالب پیش مقاله است و مقایسه برای میزان ابتلای مجدد با موج اول کرونا در این کشور صورت گرفته و نشان از گریز از ایمنی (immune evasion) قبلی برای این واریانت دارد. البته در این آنالیز، وضعیت واکسیناسیون افراد در دسترس نیوده و در نتیجه نمیتوان فعلا قضاوتی برای احتمال و یا میزان گریز از ایمنی ناشی از واکسیناسیون داشت.
#پوشش_واکسیناسیون ایران
بر اساس کل جمعیت (۸۴ میلیون نفر):
✅ حداقل یک دز: ۶۸/۹۲ ٪
✅ هر دو دز: ۵۶/۸۲ ٪
✅ دز بوستر: ۱/۴ ٪
بر اساس جمعیتِ حداقل ۱۲ سال (۶۷/۸ میلیون نفر):
✅ حداقل یک دز: ۸۵/۴۵ ٪
✅ هر دو دز: ۷۰/۴۵ ٪
✅ متوسط تزریق (هر سه دز) در هفت روز گذشته: ۳۶۹٫۰۰۲
🔴 تزریق روزانه دز اول در هشت روز گذشته (به جز یک روز) همواره زیر ۱۰۰ هزار دز بوده و متوسط تزریق در این هشت روز ۹۳٫۵۵۷ دز بوده است.
✅ پیشبینی زمان رسیدن به پوشش کامل (دو دز) واکسیناسیون برای ۷۵٪ از کل جمعیت و بر اساس سرعت متوسط تزریق دو دز در هفت روز گذشته: ۱۲ بهمن ماه
✅ ۹/۸ میلیون نفر از جمعیت واجد شرایط تزریق واکسن، هنوز دز اول واکسن خود را دریافت نکرده اند.
🔴 متاسفانه ظاهرا قرار نیست آمار تزریق واکسن به تفکیک نوع آن اعلام شود. نمیدانیم چقدر موجودی استرازنکا یا برکت یا ... داریم.
🔴 بر اساس اعلام مرکز فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، به جز شش استان قم (۷۰٪)، کردستان (۷۴٪)، البرز (۷۷٪)، بوشهر (۷۸٪)، سیستان و بلوچستان (۷۸٪) و خوزستان (۷۹٪) در بقیه استان ها حداقل ۸۰٪ از جمعیت بالای ۱۲ سال، حداقل یک دز واکسن کووید-۱۹ دریافت کرده اند.
کانال تلگرام @Scientometric
بر اساس کل جمعیت (۸۴ میلیون نفر):
✅ حداقل یک دز: ۶۸/۹۲ ٪
✅ هر دو دز: ۵۶/۸۲ ٪
✅ دز بوستر: ۱/۴ ٪
بر اساس جمعیتِ حداقل ۱۲ سال (۶۷/۸ میلیون نفر):
✅ حداقل یک دز: ۸۵/۴۵ ٪
✅ هر دو دز: ۷۰/۴۵ ٪
✅ متوسط تزریق (هر سه دز) در هفت روز گذشته: ۳۶۹٫۰۰۲
🔴 تزریق روزانه دز اول در هشت روز گذشته (به جز یک روز) همواره زیر ۱۰۰ هزار دز بوده و متوسط تزریق در این هشت روز ۹۳٫۵۵۷ دز بوده است.
✅ پیشبینی زمان رسیدن به پوشش کامل (دو دز) واکسیناسیون برای ۷۵٪ از کل جمعیت و بر اساس سرعت متوسط تزریق دو دز در هفت روز گذشته: ۱۲ بهمن ماه
✅ ۹/۸ میلیون نفر از جمعیت واجد شرایط تزریق واکسن، هنوز دز اول واکسن خود را دریافت نکرده اند.
🔴 متاسفانه ظاهرا قرار نیست آمار تزریق واکسن به تفکیک نوع آن اعلام شود. نمیدانیم چقدر موجودی استرازنکا یا برکت یا ... داریم.
🔴 بر اساس اعلام مرکز فناوری اطلاعات وزارت بهداشت، به جز شش استان قم (۷۰٪)، کردستان (۷۴٪)، البرز (۷۷٪)، بوشهر (۷۸٪)، سیستان و بلوچستان (۷۸٪) و خوزستان (۷۹٪) در بقیه استان ها حداقل ۸۰٪ از جمعیت بالای ۱۲ سال، حداقل یک دز واکسن کووید-۱۹ دریافت کرده اند.
کانال تلگرام @Scientometric
Scientometrics
#پوشش_واکسیناسیون ایران بر اساس کل جمعیت (۸۴ میلیون نفر): ✅ حداقل یک دز: ۶۸/۹۲ ٪ ✅ هر دو دز: ۵۶/۸۲ ٪ ✅ دز بوستر: ۱/۴ ٪ بر اساس جمعیتِ حداقل ۱۲ سال (۶۷/۸ میلیون نفر): ✅ حداقل یک دز: ۸۵/۴۵ ٪ ✅ هر دو دز: ۷۰/۴۵ ٪ ✅ متوسط تزریق (هر سه دز) در هفت روز گذشته:…
متاسفانه ظاهرا قرار نیست آمار تزریق واکسن به تفکیک نوع آن اعلام شود.
پنجم تیرماه بود که از واکسن اسپوتنیک تولید داخل (شرکت اکتوور) و با حضور وزیر بهداشت (جناب دکتر نمکی) رونمایی شد. گفته شده بود که "تولید بچ صنعتی این واکسن منوط به تایید آزمایشگاههای انستیتو گامالیا بر اساس نتایج بچ انتقال تکنولوژی مربوطه میباشد. ظرفیت تولید این واکسن در گروه دارویی اکتوور، دو میلیون دوز در ماه خواهد بود."
ما از تولید این واکسن در کشور و یا نتایج بررسی توسط روسیه خبری نداریم.
قبلا کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه هم گفته بودند که علاوه بر یک قرار داد دو میلیونی ما یک قرار داد 60 میلیونی هم با روسیه برای واکسن اسپوتنیک داریم که این واکسنها در فاصله بین خرداد تا آذر 1400 برای ایران ارسال خواهد شد. اکنون تنها حدود 4 میلیون دز واکسن اسپوتنیک وارد کشور شده است.
ما از تولید این واکسن در کشور و یا نتایج بررسی توسط روسیه خبری نداریم.
قبلا کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه هم گفته بودند که علاوه بر یک قرار داد دو میلیونی ما یک قرار داد 60 میلیونی هم با روسیه برای واکسن اسپوتنیک داریم که این واکسنها در فاصله بین خرداد تا آذر 1400 برای ایران ارسال خواهد شد. اکنون تنها حدود 4 میلیون دز واکسن اسپوتنیک وارد کشور شده است.
یک مطالعه کارآزمایی بالینی فاز دوم، با نام COV-BOOST به بررسی اثر استفاده از هفت واکسن مختلف (استرازنکا، جانسن، فایزر، مودرنا، کیوروک، والنوا و نوواوکس) به عنوان دز سوم (بوستر) پرداخته است. این واکسنها به عنوان دز سوم در افرادی استفاده شده که قبلا (10 تا 12 هفته قبل) واکسیناسیون اولیه خود را با دو دز فایزر و یا دو دز استرازنکا تکمیل کرده بوده اند.
این مطالعه می تواند به عنوان راهنمایی برای سیاستگذاری سلامت برای تعیین نوع دز سوم قرار بگیرد. از ویژگی های خوب این مطالعه استفاده از واکسنها با پلتفورم های مختلف و در گروههای سنی مختلف است. البته مثلا وقتی از والنوا با پلتفروم ویروس غیر فعال استفاده شده دلیل نمی شود که نتایج آن حتما مشابه مثلا واکسن سینوفارم (پلتفورم ویروس غیر فعال) هم باشد. اما احتمالا یک دید کلی به ما می دهد. از طرفی در تفسیر مارکرها مثلا آنتی بادی ضد اسپایک و مقدار آنها باید احتیاط کرد که ما هنوز مارکری ثابت شده برای تعیین اثربخشی و باقی ماندن آن در طول زمان نداریم.
برخی نتایج این مطالعه:
1- برای افرادی که دو دز اولیه واکسن خود را استرازنکا دریافت کرده بوده اند، همه واکسنهای تست شده به عنوان دز بوستر، منجر به تقویت پاسخ سیستم ایمنی شده اند. این هم از طریق IgG ضد اسپایک نشان داده شده و هم از طرق بررسی خنثی سازی. چنین نتیجه ای برای افرادی که هر دو دز واکسن اولیه خود را فایزر هم دریافت کرده بوده اند (به جز برای والنوا) نشان داده شده است.
2- در مورد پاسخ ایمنی سلولی، استفاده از واکسن با پلتفورم mRNA (فایزر، مودرنا و کیوروک) و همچنین واکسن جانسن، منجر به افزایش قابل توجه پاسخ ایمنی سلولی متعاقب دو دز فایزر و یا دو دز استرازنکا می شوند. اما همانطور که قبلا هم نشان داده شده، استفاده از استرازنکا به عنوان دز سوم در افرادی که دو دز استرازنکا دریافت کرده بوده اند، منجر به تقویت قابل توجه پاسخ سلولی نشده است.
3- در مورد دز سوم نوواکس، افزایش پاسخ ایمنی سلولی به پروتئین اسپایک، در افرادی که هر دو دز استرازنکا گرفته بوده اند، بیشتر از افرادی بوده که هر دو دز را فایزر گرفته بوده اند.
4- در استفاده از والنوا به عنوان دز سوم، چه برای افرادی که دو دز فایزر و چه برای افرادی که دو دز استرازنکا قبلا دریافت کرده بوده اند، افزایشی قابل توجهی در پاسخ ایمنی سلولی به پروتئن اسپایک دیده نشده است.
5- در هر دو گروه دریافت کننده دو دز فایزر و یا دو دز استرانزکا، بیشترین پاسخ سیستم ایمنی (چه برای IgG ضد اسپایک و چه برای پاسخ سلولی علیه اسپایک) نسبت به گروه کنترل مربوط به واکسن مودرنا بوده است.
6- در هر دو گروه دریافت کننده ی دو دز فایزر و یا دو دز استرانزکا، کمترین پاسخ ایمنی (چه برای IgG ضد اسپایک و چه برای پاسخ سلولی علیه اسپایک) نسبت به گروه کنترل مربوط به والنوا (نصف دز) بوده است. در این مورد استفاده از استرازنکا به عنوان دز سوم در گروه با دو دز قبلی استرازنکا و برای پاسخ ایمنی سلولی استثنا و کمتر از بقیه بوده است.
7- بیشترین میزان reactogenicity به صورت کلی، مربوط به سه واکسن مودرنا (متعاقب دو دز استرازنکا یا دو دز فایزر) و استرازنکا و جانسن (بعد از دو دز فایزر) بوده است.
این مطالعه می تواند به عنوان راهنمایی برای سیاستگذاری سلامت برای تعیین نوع دز سوم قرار بگیرد. از ویژگی های خوب این مطالعه استفاده از واکسنها با پلتفورم های مختلف و در گروههای سنی مختلف است. البته مثلا وقتی از والنوا با پلتفروم ویروس غیر فعال استفاده شده دلیل نمی شود که نتایج آن حتما مشابه مثلا واکسن سینوفارم (پلتفورم ویروس غیر فعال) هم باشد. اما احتمالا یک دید کلی به ما می دهد. از طرفی در تفسیر مارکرها مثلا آنتی بادی ضد اسپایک و مقدار آنها باید احتیاط کرد که ما هنوز مارکری ثابت شده برای تعیین اثربخشی و باقی ماندن آن در طول زمان نداریم.
برخی نتایج این مطالعه:
1- برای افرادی که دو دز اولیه واکسن خود را استرازنکا دریافت کرده بوده اند، همه واکسنهای تست شده به عنوان دز بوستر، منجر به تقویت پاسخ سیستم ایمنی شده اند. این هم از طریق IgG ضد اسپایک نشان داده شده و هم از طرق بررسی خنثی سازی. چنین نتیجه ای برای افرادی که هر دو دز واکسن اولیه خود را فایزر هم دریافت کرده بوده اند (به جز برای والنوا) نشان داده شده است.
2- در مورد پاسخ ایمنی سلولی، استفاده از واکسن با پلتفورم mRNA (فایزر، مودرنا و کیوروک) و همچنین واکسن جانسن، منجر به افزایش قابل توجه پاسخ ایمنی سلولی متعاقب دو دز فایزر و یا دو دز استرازنکا می شوند. اما همانطور که قبلا هم نشان داده شده، استفاده از استرازنکا به عنوان دز سوم در افرادی که دو دز استرازنکا دریافت کرده بوده اند، منجر به تقویت قابل توجه پاسخ سلولی نشده است.
3- در مورد دز سوم نوواکس، افزایش پاسخ ایمنی سلولی به پروتئین اسپایک، در افرادی که هر دو دز استرازنکا گرفته بوده اند، بیشتر از افرادی بوده که هر دو دز را فایزر گرفته بوده اند.
4- در استفاده از والنوا به عنوان دز سوم، چه برای افرادی که دو دز فایزر و چه برای افرادی که دو دز استرازنکا قبلا دریافت کرده بوده اند، افزایشی قابل توجهی در پاسخ ایمنی سلولی به پروتئن اسپایک دیده نشده است.
5- در هر دو گروه دریافت کننده دو دز فایزر و یا دو دز استرانزکا، بیشترین پاسخ سیستم ایمنی (چه برای IgG ضد اسپایک و چه برای پاسخ سلولی علیه اسپایک) نسبت به گروه کنترل مربوط به واکسن مودرنا بوده است.
6- در هر دو گروه دریافت کننده ی دو دز فایزر و یا دو دز استرانزکا، کمترین پاسخ ایمنی (چه برای IgG ضد اسپایک و چه برای پاسخ سلولی علیه اسپایک) نسبت به گروه کنترل مربوط به والنوا (نصف دز) بوده است. در این مورد استفاده از استرازنکا به عنوان دز سوم در گروه با دو دز قبلی استرازنکا و برای پاسخ ایمنی سلولی استثنا و کمتر از بقیه بوده است.
7- بیشترین میزان reactogenicity به صورت کلی، مربوط به سه واکسن مودرنا (متعاقب دو دز استرازنکا یا دو دز فایزر) و استرازنکا و جانسن (بعد از دو دز فایزر) بوده است.
توضیح مختصری از کنترل پاندمی توسط چین بر اساس مجموعه مقالات BMJ
چین با این که ۱۹٪ از جمعیت دنیا را شامل میشود، فقط حدود ۰/۰۵ درصد از موارد ابتلا به کووید-۱۹ مربوط به آن بوده است. چه درسی میتوان از چین برای کنترل پاندمی گرفت و آیا روش چین قابل استفاده در دیگر کشورها هم هست؟
مجموعه ی مقالاتی در BMJ سعی کرده تا در این زمینه اطلاعاتی به ما بدهد. این مقالات توسط افرادی نوشته شده که خودشان در کنترل پاندمی در چین مداخله داشته اند. من اینجا سعی میکنم مواردی را به صورت خلاصه و با جا به جایی (در سه پست) مطرح کنم.
قسمت اول ⬇️
در واقع روش های چین برای کنترل و پیشگیری، بسیار سختگیرانه و شدیدتر از بسیاری از دیگر کشورها بوده است. چین توانست تا طی دو ماه اپیدمی اولیه را کنترل کند. برای این کار چین، ابزاری جادویی در دست نداشت و روش چین همان مداخله های غیر دارویی (non-pharmacological interventions) بود. البته این اقدامات مختص چین هم نبوده و کشورهای دیگری (سنگاپور، استرالیا، نیوزلند و ...) هم بوده اند که از این روشها و ابزارها استفاده کرده و موفق به امر کنترل شده اند و البته که این مداخلات غیر دارویی هر کدام به تنهایی هم کافی نیست و باید مجموعه ای از اینها در دستور کار قرار بگیرد.
انجام اقدامات غیر دارویی در جوامع مختلف در سطوح مختلف انجام شده و تا حدودی به وضعیت فرهنگی و سیاستگذاری های پیشگیری برای کووید-۱۹ در هر کشور ارتباط دارد. برای مثال، ماسک زدن یک عمل رایج و معمول در چین است ولی در برخی کشورها بسیار بحث بر انگیز است و این در حالی است که شواهد بسیاری از موثر بودن ماسک وجود دارد.
1- اقداماتی مثل ماسک زدن (فضای عمومی سرپوشیده، بیمارستانها و حمل و نقل عمومی و...)، دست شستن، فاصله گذاری اجتماعی و محدودیت در برگزاری مجالس عمومی و مسافرتها نقش مهمی داشته اند.
2- پیدا کردن افراد مبتلا و قرنطینه کردن آنها و افراد در تماس نزدیک با آنها مهم بوده است. تمام افراد با تماس نزدیک ملزم به رعایت قرنطینه ی ۱۴ روزه میشده اند. ایندا قرنطینه در منزل بوده اما دیده شده که این کار منجر به attack rate ثانویه ۱۹/۱ درصد در اعضای خانه میشده که بعدا قرنطینه در هتل در نظر گرفته شده و attack rate هم به ۴/۱ درصد کاهش پیدا کرده است.
3- استفاده از تکنولوژیهای جدید هم یاری رسان بوده و کنترل بدون این تکنولوژیها ممکن نبوده است. برای مثال تست های سریع نوکلئیک اسید به تشخیص در اوایل دوره بیماری و حتی پیدا کردن افراد بدون علامت کمک کرده است. از تلفن موبایل افراد برای ردیابی و مدیریت تماس های نزدیک افراد استفاده شده و با این کار حتی در سفرهای داخلی افراد پرخطر محدودیت ایجاد شده است.
در طول یک ساعت از مثبت شدن تست پی سی آر فرد، ردیابی مسیرهای قبلی فرد از طریق تلفن همراه انجام میشده است. در طول چهار ساعت با فرد در مورد این مکان ها برای تایید صحبت میشده تا اقدام لازم برای کنترل مکانها (بسته و ضد عفونی شدن) و افراد در تماس نزدیک با فرد انجام شود.
تماسهای نزدیک با فرد مبتلا در سه سطح طبقه بندی میشده است.
در سطح اول (از دو روز قبل از شروع بیماری) افرادی مثل همکاران و اعضای خانواده و ... باید در طی ۲۴ ساعت شناسایی و به صورت اجباری قرنطینه می شده اند. در سطح دوم، افراد در تماس نزدیک با افراد دارای تماس نزدیک با فرد مثبت شده قرار دارند که باید تست و قرنطینه ۱۴ روزه میشده اند. افراد در سطح سوم هم افرادی پر خطری بوده اند که فقط در مکان مشترک با افراد مثبت شده بوده اند و باید تست شوند و موظف بوده اند که وضعیت سلامتی خود را گزارش کنند و توصیه به محدودیت فعالیت تا تغییر وضعیت میشده اند.
ردیابی تماسها نیاز به مجوزهای قانونی داشته و با توجه به وضعیت اضطراری سلامت عمومی به دست آمده بوده است. دسترسی به داده ها هم برای حفظ حریم شخصی شدیدا محدود شده بوده است.
4- اقدامات دیگر شامل فرمانهای ماندن در خانه و لاک داونها (در جوامع با افراد مبتلا، در جوامع پر خطر و یا در کل شهر) لغو تجمعات، بستن مراکز تفریحی، تعطیلی مدارس و کنترل مرزها (تعلیق سفرهای بین المللی هوایی و دریایی، محدودیت ویزا، قرنطینه ۱۴ روزه مسافران خارجی و تست پی سی آر برای همه)بوده است. در زمان لاک داون، کارگران اجتماعی مسئول تامین امنیت و مایحتاح زندگی شهروندان بوده اند.
کانال تلگرام @Scientometric ،
ادامه در پست بعد ⬇️
چین با این که ۱۹٪ از جمعیت دنیا را شامل میشود، فقط حدود ۰/۰۵ درصد از موارد ابتلا به کووید-۱۹ مربوط به آن بوده است. چه درسی میتوان از چین برای کنترل پاندمی گرفت و آیا روش چین قابل استفاده در دیگر کشورها هم هست؟
مجموعه ی مقالاتی در BMJ سعی کرده تا در این زمینه اطلاعاتی به ما بدهد. این مقالات توسط افرادی نوشته شده که خودشان در کنترل پاندمی در چین مداخله داشته اند. من اینجا سعی میکنم مواردی را به صورت خلاصه و با جا به جایی (در سه پست) مطرح کنم.
قسمت اول ⬇️
در واقع روش های چین برای کنترل و پیشگیری، بسیار سختگیرانه و شدیدتر از بسیاری از دیگر کشورها بوده است. چین توانست تا طی دو ماه اپیدمی اولیه را کنترل کند. برای این کار چین، ابزاری جادویی در دست نداشت و روش چین همان مداخله های غیر دارویی (non-pharmacological interventions) بود. البته این اقدامات مختص چین هم نبوده و کشورهای دیگری (سنگاپور، استرالیا، نیوزلند و ...) هم بوده اند که از این روشها و ابزارها استفاده کرده و موفق به امر کنترل شده اند و البته که این مداخلات غیر دارویی هر کدام به تنهایی هم کافی نیست و باید مجموعه ای از اینها در دستور کار قرار بگیرد.
انجام اقدامات غیر دارویی در جوامع مختلف در سطوح مختلف انجام شده و تا حدودی به وضعیت فرهنگی و سیاستگذاری های پیشگیری برای کووید-۱۹ در هر کشور ارتباط دارد. برای مثال، ماسک زدن یک عمل رایج و معمول در چین است ولی در برخی کشورها بسیار بحث بر انگیز است و این در حالی است که شواهد بسیاری از موثر بودن ماسک وجود دارد.
1- اقداماتی مثل ماسک زدن (فضای عمومی سرپوشیده، بیمارستانها و حمل و نقل عمومی و...)، دست شستن، فاصله گذاری اجتماعی و محدودیت در برگزاری مجالس عمومی و مسافرتها نقش مهمی داشته اند.
2- پیدا کردن افراد مبتلا و قرنطینه کردن آنها و افراد در تماس نزدیک با آنها مهم بوده است. تمام افراد با تماس نزدیک ملزم به رعایت قرنطینه ی ۱۴ روزه میشده اند. ایندا قرنطینه در منزل بوده اما دیده شده که این کار منجر به attack rate ثانویه ۱۹/۱ درصد در اعضای خانه میشده که بعدا قرنطینه در هتل در نظر گرفته شده و attack rate هم به ۴/۱ درصد کاهش پیدا کرده است.
3- استفاده از تکنولوژیهای جدید هم یاری رسان بوده و کنترل بدون این تکنولوژیها ممکن نبوده است. برای مثال تست های سریع نوکلئیک اسید به تشخیص در اوایل دوره بیماری و حتی پیدا کردن افراد بدون علامت کمک کرده است. از تلفن موبایل افراد برای ردیابی و مدیریت تماس های نزدیک افراد استفاده شده و با این کار حتی در سفرهای داخلی افراد پرخطر محدودیت ایجاد شده است.
در طول یک ساعت از مثبت شدن تست پی سی آر فرد، ردیابی مسیرهای قبلی فرد از طریق تلفن همراه انجام میشده است. در طول چهار ساعت با فرد در مورد این مکان ها برای تایید صحبت میشده تا اقدام لازم برای کنترل مکانها (بسته و ضد عفونی شدن) و افراد در تماس نزدیک با فرد انجام شود.
تماسهای نزدیک با فرد مبتلا در سه سطح طبقه بندی میشده است.
در سطح اول (از دو روز قبل از شروع بیماری) افرادی مثل همکاران و اعضای خانواده و ... باید در طی ۲۴ ساعت شناسایی و به صورت اجباری قرنطینه می شده اند. در سطح دوم، افراد در تماس نزدیک با افراد دارای تماس نزدیک با فرد مثبت شده قرار دارند که باید تست و قرنطینه ۱۴ روزه میشده اند. افراد در سطح سوم هم افرادی پر خطری بوده اند که فقط در مکان مشترک با افراد مثبت شده بوده اند و باید تست شوند و موظف بوده اند که وضعیت سلامتی خود را گزارش کنند و توصیه به محدودیت فعالیت تا تغییر وضعیت میشده اند.
ردیابی تماسها نیاز به مجوزهای قانونی داشته و با توجه به وضعیت اضطراری سلامت عمومی به دست آمده بوده است. دسترسی به داده ها هم برای حفظ حریم شخصی شدیدا محدود شده بوده است.
4- اقدامات دیگر شامل فرمانهای ماندن در خانه و لاک داونها (در جوامع با افراد مبتلا، در جوامع پر خطر و یا در کل شهر) لغو تجمعات، بستن مراکز تفریحی، تعطیلی مدارس و کنترل مرزها (تعلیق سفرهای بین المللی هوایی و دریایی، محدودیت ویزا، قرنطینه ۱۴ روزه مسافران خارجی و تست پی سی آر برای همه)بوده است. در زمان لاک داون، کارگران اجتماعی مسئول تامین امنیت و مایحتاح زندگی شهروندان بوده اند.
کانال تلگرام @Scientometric ،
ادامه در پست بعد ⬇️
توضیح مختصری از کنترل پاندمی توسط چین بر اساس مجموعه مقالات BMJ
قسمت دوم ⬇️
5- بیمار یابی فعال با انجام تست پی سی آر در کلینیک های تب، در بدو بستری افراد در بیمارستان با هر علت، از مسافران خارجی، از افراد پر خطر به شکل معمول به صورت هفتگی، از مسافران از مناطق پر خطر و بالاخره انجام گسترده تست در سطح شهر ها (باید در بین ۳ تا ۵ روز کامل میشده است). اکثر افراد بدون علامت از این طریق شناسایی میشده اند و در نتیجه از انتقال عفونت توسط این افراد جلوگیری میشده است.در غربالگریهای گسترده به جای تست آنتی ژنی سریع با حساسیت پایین، از تست پی سی آر سریع سی دقیقه ای استفاده شده است.
6- درمان افراد مبتلا بر اساس شدت بیماری در بیمارستانها و پناهگاههای مشخص شده از قبل با رعایت ایزولاسیون انجام می شده است.
7- مدلسازی های آماری قوی برای درک روند پاندمی و مهمتر از آن بررسی موثر بودن روشهای پیشگیرانه به کمک سیاستگذاران سلامت آمده است.
8- در مورد مرکز اصلی اپیدمی در چین (ووهان) و عملکرد کشور برای کنترل در آن، موارد بسیاری برای یادگیری وجود دارد: از جمله نحوه هماهنگی برای یک کمپین ملی، بسیج سریع ۴۲ هزار پرسنل بهداشتی درمانی به ووهان، تخصیص منابع بهداشتی درمانی و هماهنگی محلی موثر و ظرفیت بالا و سریع در ساخت برای مراقبت و نگهداری بیماران در سیر مختلف بیماری.
در ووهان دو بیمارستان جدید و ۱۶ بیمارستان پناهگاهی جدید ساخته شد. چین با مجموعه این اقدامات توانست نسبت مرگ و میر خام را از ۱۷/۳ درصد در افرادی که علائمشان از ده ژانویه شروع شده بود، به ۰/۷ درصد در افرادی که علائمشان از یک فوریه به بعد شروع شده بود برساند.
در مورد افرایش طرفیت انجام پی سی آر به مثال ووهان توجه شود که ابتدا و قبل از لاک داون ۲۰۰ تست در روز بوده و بعدا در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ به ۲۰۰۰ تست در روز و در اوایل فوریه به ۳۵ هزار تست در روز رسیده است.
بدون لاک داون ۷۸ روزه در ووهان، تعداد موارد ابتلا تا ۶۷ برابر میتوانست در طول یکماه بیشتر شود. خارج از استان هوبای، درصد افراد مبتلا در جمعیت مورد بررسی خیلی کم بوده که بخواهد قابل گزارش باشد (دو مورد در ۱۰ هزار نفر) و این موثر بودن لاک داون را نشان میدهد.
9 - بعد از مشاهده یک مورد مثبت، همه ی این اقدامات (ایزولاسیون و تحت نظر قرار دادن و درمان فرد مثبت شده، ردیابی تماسهای فرد مثبت شده، قرنطینه افراد در تماس و انجام تست گسترده و ایجاد محدودیتهای اجتماعی و احتمالا لاک داون و ...) بلافاصله و به طور منظم و در صورت لزوم و در چند مرحله انجام میشده است.
به نحوه ی برخورد در یک شهر (Shijiazhuang) با پیدایش موارد جدید دقت کنید:
دوم ژانویه ۲۰۲۱: یک نفر با کووید-۱۹ گزارش شد که سریعا ایزوله شد.
سوم و چهارم ژانویه، ۱۷ و ۱۱ نفر دیگر به ترتیب گزارش شدند. انتقال در سطح جامعه رخ داده بوده است. و کنترل این تا اول فوریه طول کشید. ۶۸۹ نفر در معرض قرار گرفتند و یک نفر فوت شد. ۳۳۴ تیم محلی و هفت تیم ملی و یا استانی برای بررسی های اپیدمیولوژیکی و بیشتر از ۲۰ هزار پرسنل آزمایشگاهی برای انجام تست گسترده به کار گرفته شد. ابتدا تجمعات و آموزش حضوری متوقف شد و فرمان ماندن در خانه صادر شد. تست پی سی آر از همه شهر در فاصله ۶ تا 9 ژانویه انجام و منجر به شناسایی ۳۵۴ مورد شد. در ۱۲ ژانویه لاک داون انجام شد. بیش از ۲۷ هزار نفر (شامل افراد در تماس نزدیک) در ۴۳۴ هتل با ۲۷۸۳۱ اتاق قرنطینه شدند. در ۱۲ تا ۱۴ ژانویه، مرحله دوم تست پی سی ار از کل شهر انجام و ۲۴۷ مورد مثبت یافت شد. مرحله سوم تست از همه شهر ۲۰ تا ۲۲ ژانویه انجام و فقط سی مورد مثبت یافت شد. از ۲۲ ژانویه اقدامات تست گیری گسترده بر اساس ارزیابی خطر در هر منطقه پر خطر و یا خطر متوسط هر دو روز انجام شد و برخی افراد در محلهای کم خطر نیز به کار برگشتند. ششم فوریه همه بیماران شدید هم بهبود یافته بوده اند. و در ۲۲ فوریه بالاخره حمل و نقل بین شهری آغاز و مکانهای عمومی و ... باز شدند.
10- پاندمی هم اکنون در فاز دوم خود قرار دارد که واکسیناسیون به عنوان شاخص موفقیت میباشد. کنترل خوب چین در مهار پاندمی باعث شده تا تقریبا تمام جمعیت چین مستعد ابتلا به کووید-۱۹ باقی بمانند و در نتیجه چین نیاز دارد موارد پیشگیرانه را به جد دنبال کند تا ایمنی ناشی از واکسیناسیون در کل جامعه به دست بیاید.
کانال تلگرام @Scientometric ،
ادامه در پست بعد ⬇️
قسمت دوم ⬇️
5- بیمار یابی فعال با انجام تست پی سی آر در کلینیک های تب، در بدو بستری افراد در بیمارستان با هر علت، از مسافران خارجی، از افراد پر خطر به شکل معمول به صورت هفتگی، از مسافران از مناطق پر خطر و بالاخره انجام گسترده تست در سطح شهر ها (باید در بین ۳ تا ۵ روز کامل میشده است). اکثر افراد بدون علامت از این طریق شناسایی میشده اند و در نتیجه از انتقال عفونت توسط این افراد جلوگیری میشده است.در غربالگریهای گسترده به جای تست آنتی ژنی سریع با حساسیت پایین، از تست پی سی آر سریع سی دقیقه ای استفاده شده است.
6- درمان افراد مبتلا بر اساس شدت بیماری در بیمارستانها و پناهگاههای مشخص شده از قبل با رعایت ایزولاسیون انجام می شده است.
7- مدلسازی های آماری قوی برای درک روند پاندمی و مهمتر از آن بررسی موثر بودن روشهای پیشگیرانه به کمک سیاستگذاران سلامت آمده است.
8- در مورد مرکز اصلی اپیدمی در چین (ووهان) و عملکرد کشور برای کنترل در آن، موارد بسیاری برای یادگیری وجود دارد: از جمله نحوه هماهنگی برای یک کمپین ملی، بسیج سریع ۴۲ هزار پرسنل بهداشتی درمانی به ووهان، تخصیص منابع بهداشتی درمانی و هماهنگی محلی موثر و ظرفیت بالا و سریع در ساخت برای مراقبت و نگهداری بیماران در سیر مختلف بیماری.
در ووهان دو بیمارستان جدید و ۱۶ بیمارستان پناهگاهی جدید ساخته شد. چین با مجموعه این اقدامات توانست نسبت مرگ و میر خام را از ۱۷/۳ درصد در افرادی که علائمشان از ده ژانویه شروع شده بود، به ۰/۷ درصد در افرادی که علائمشان از یک فوریه به بعد شروع شده بود برساند.
در مورد افرایش طرفیت انجام پی سی آر به مثال ووهان توجه شود که ابتدا و قبل از لاک داون ۲۰۰ تست در روز بوده و بعدا در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ به ۲۰۰۰ تست در روز و در اوایل فوریه به ۳۵ هزار تست در روز رسیده است.
بدون لاک داون ۷۸ روزه در ووهان، تعداد موارد ابتلا تا ۶۷ برابر میتوانست در طول یکماه بیشتر شود. خارج از استان هوبای، درصد افراد مبتلا در جمعیت مورد بررسی خیلی کم بوده که بخواهد قابل گزارش باشد (دو مورد در ۱۰ هزار نفر) و این موثر بودن لاک داون را نشان میدهد.
9 - بعد از مشاهده یک مورد مثبت، همه ی این اقدامات (ایزولاسیون و تحت نظر قرار دادن و درمان فرد مثبت شده، ردیابی تماسهای فرد مثبت شده، قرنطینه افراد در تماس و انجام تست گسترده و ایجاد محدودیتهای اجتماعی و احتمالا لاک داون و ...) بلافاصله و به طور منظم و در صورت لزوم و در چند مرحله انجام میشده است.
به نحوه ی برخورد در یک شهر (Shijiazhuang) با پیدایش موارد جدید دقت کنید:
دوم ژانویه ۲۰۲۱: یک نفر با کووید-۱۹ گزارش شد که سریعا ایزوله شد.
سوم و چهارم ژانویه، ۱۷ و ۱۱ نفر دیگر به ترتیب گزارش شدند. انتقال در سطح جامعه رخ داده بوده است. و کنترل این تا اول فوریه طول کشید. ۶۸۹ نفر در معرض قرار گرفتند و یک نفر فوت شد. ۳۳۴ تیم محلی و هفت تیم ملی و یا استانی برای بررسی های اپیدمیولوژیکی و بیشتر از ۲۰ هزار پرسنل آزمایشگاهی برای انجام تست گسترده به کار گرفته شد. ابتدا تجمعات و آموزش حضوری متوقف شد و فرمان ماندن در خانه صادر شد. تست پی سی آر از همه شهر در فاصله ۶ تا 9 ژانویه انجام و منجر به شناسایی ۳۵۴ مورد شد. در ۱۲ ژانویه لاک داون انجام شد. بیش از ۲۷ هزار نفر (شامل افراد در تماس نزدیک) در ۴۳۴ هتل با ۲۷۸۳۱ اتاق قرنطینه شدند. در ۱۲ تا ۱۴ ژانویه، مرحله دوم تست پی سی ار از کل شهر انجام و ۲۴۷ مورد مثبت یافت شد. مرحله سوم تست از همه شهر ۲۰ تا ۲۲ ژانویه انجام و فقط سی مورد مثبت یافت شد. از ۲۲ ژانویه اقدامات تست گیری گسترده بر اساس ارزیابی خطر در هر منطقه پر خطر و یا خطر متوسط هر دو روز انجام شد و برخی افراد در محلهای کم خطر نیز به کار برگشتند. ششم فوریه همه بیماران شدید هم بهبود یافته بوده اند. و در ۲۲ فوریه بالاخره حمل و نقل بین شهری آغاز و مکانهای عمومی و ... باز شدند.
10- پاندمی هم اکنون در فاز دوم خود قرار دارد که واکسیناسیون به عنوان شاخص موفقیت میباشد. کنترل خوب چین در مهار پاندمی باعث شده تا تقریبا تمام جمعیت چین مستعد ابتلا به کووید-۱۹ باقی بمانند و در نتیجه چین نیاز دارد موارد پیشگیرانه را به جد دنبال کند تا ایمنی ناشی از واکسیناسیون در کل جامعه به دست بیاید.
کانال تلگرام @Scientometric ،
ادامه در پست بعد ⬇️
توضیح مختصری از کنترل پاندمی توسط چین بر اساس مجموعه مقالات BMJ
قسمت سوم ⬇️
اقدامات بهداشتی و مداخلات غیر دارویی در ابتدای یک پاندمی مشابه کووید-۱۹، به ما فرصت میدهند تا زمانی که داروها و واکسنها در دسترس ما قرار می گیرند، بتوانیم پاندمی را کنترل کنیم. این فقط واکسیناسیون گسترده است که میتواند سیاست چین را ازحالت zero tolerance و آنهم بدون از دست دادن جان افراد و از دست رفتن اقتصاد و ... عوض کند. فعلا واکسنها محافظت صد در صد ندارند و باید خطر بروز واریانتها را هم بر روی اثرگذاری واکسنها در نظر داشت و ما باید کنار واکسن از اقدامات غیر داویی به جا و متناظر با ارزیابی خطر استفاده کنیم تا در نهایت هم پوشش واکسیناسیون بیشتر و کافی شود و هم واکسنهای با کیفیت تر و با دز بوسترهای مناسب و کافی تزریق شود.
واکسیناسون در چین با مجوز اضطراری (قبل از فاز سوم) در ژولای ۲۰۲۰ شروع شد. ابتدا تعداد محدودی از پرسنل بهداشتی درمانی و دیگر مشاغل پر خطر واکسینه شدند. این مرحله از واکسیناسیون که در برنامه استفاده اضطراری قرار داشته و مربوط به قبل از پایان فاز سوم بوده بسیار محدود بوده است.
بعد از آن با پایان یافتن فاز سوم، واکسیناسیون گسترده تر و مرحله به مرحله و با پیگیری دقیق انجام شد. که واکسن ها تائیدیه مشروط گرفته بوده اند. (از دسامبر ۲۰۲۰ تا ژوئن ۲۰۲۱ و این مرحله اول واکسیناسیون بوده که افراد پرخطر شغلی، مشاغل ضروری و ... واکسینه شده اند. ) این یعنی واکسیناسیون قبل از اتمام فاز سوم فقط به صورت فوق العاده محدود انجام شده بوده است. در مرحله دوم در تابستان و پاییز ۲۰۲۱ افراد بالای ۶۰ سال و افراد با بیماری خاص و بالاخره بقیه افراد بالای ۱۸ سال واکسینه شده اند. در مرحله سوم هم افراد ۱۲ تا ۱۷ سال و افراد زیر ۱۷ سال واکسینه میشوند. سه واکسن کووید-۱۹ با پلتفورم غیر فعال برای کودکان با سن حداقل سه سال مجوز گرفته اما هنوز تصمیمی برای واکسیناسیون این گروه سنی گرفته نشده ولی آنها مطمئنا از کمپین واکسیناسیون چین پیروی خواهند کرد.
تا ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱، بیش از ۲/۲ میلیارد دز واکسن در چین تزریق شده و بیش از ۷۰ درصد از جمعیت هر دو دز واکسن را دریافت کرده اند.
11- این اقدامات غیر دارویی نشان داده است که کنترل یک ویروس شدیدا مسری که میتواند به یک پاندمی منجر شود امکان پذیر است. برای این اقدامات غیر دارویی هم در یک دنیای مدرن میتوان از تکنولوژیهای مختلف بهره برد. هزینه های کوتاه مدت کنترل پاندمی با اقدامات سختگیرانه ممکن است زیاد باشد، اما از نگاه چین هزینه استفاده از دیگر روشها و استراتژیها میتواند در بلند مدت (هم برای خودش و هم برای بقیه) خیلی بیشتر باشد. این اهمیت کنترل سریع و پایدار و مداوم پاندمی را میرساند که هم از مرگ و میر بیشتر جلوگیری کرده و از هم به بازگشت سریع فعالیت های اقتصادی و اجتماعی کمک کرده است.
کانال تلگرام @Scientometric
قسمت سوم ⬇️
اقدامات بهداشتی و مداخلات غیر دارویی در ابتدای یک پاندمی مشابه کووید-۱۹، به ما فرصت میدهند تا زمانی که داروها و واکسنها در دسترس ما قرار می گیرند، بتوانیم پاندمی را کنترل کنیم. این فقط واکسیناسیون گسترده است که میتواند سیاست چین را ازحالت zero tolerance و آنهم بدون از دست دادن جان افراد و از دست رفتن اقتصاد و ... عوض کند. فعلا واکسنها محافظت صد در صد ندارند و باید خطر بروز واریانتها را هم بر روی اثرگذاری واکسنها در نظر داشت و ما باید کنار واکسن از اقدامات غیر داویی به جا و متناظر با ارزیابی خطر استفاده کنیم تا در نهایت هم پوشش واکسیناسیون بیشتر و کافی شود و هم واکسنهای با کیفیت تر و با دز بوسترهای مناسب و کافی تزریق شود.
واکسیناسون در چین با مجوز اضطراری (قبل از فاز سوم) در ژولای ۲۰۲۰ شروع شد. ابتدا تعداد محدودی از پرسنل بهداشتی درمانی و دیگر مشاغل پر خطر واکسینه شدند. این مرحله از واکسیناسیون که در برنامه استفاده اضطراری قرار داشته و مربوط به قبل از پایان فاز سوم بوده بسیار محدود بوده است.
بعد از آن با پایان یافتن فاز سوم، واکسیناسیون گسترده تر و مرحله به مرحله و با پیگیری دقیق انجام شد. که واکسن ها تائیدیه مشروط گرفته بوده اند. (از دسامبر ۲۰۲۰ تا ژوئن ۲۰۲۱ و این مرحله اول واکسیناسیون بوده که افراد پرخطر شغلی، مشاغل ضروری و ... واکسینه شده اند. ) این یعنی واکسیناسیون قبل از اتمام فاز سوم فقط به صورت فوق العاده محدود انجام شده بوده است. در مرحله دوم در تابستان و پاییز ۲۰۲۱ افراد بالای ۶۰ سال و افراد با بیماری خاص و بالاخره بقیه افراد بالای ۱۸ سال واکسینه شده اند. در مرحله سوم هم افراد ۱۲ تا ۱۷ سال و افراد زیر ۱۷ سال واکسینه میشوند. سه واکسن کووید-۱۹ با پلتفورم غیر فعال برای کودکان با سن حداقل سه سال مجوز گرفته اما هنوز تصمیمی برای واکسیناسیون این گروه سنی گرفته نشده ولی آنها مطمئنا از کمپین واکسیناسیون چین پیروی خواهند کرد.
تا ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۱، بیش از ۲/۲ میلیارد دز واکسن در چین تزریق شده و بیش از ۷۰ درصد از جمعیت هر دو دز واکسن را دریافت کرده اند.
11- این اقدامات غیر دارویی نشان داده است که کنترل یک ویروس شدیدا مسری که میتواند به یک پاندمی منجر شود امکان پذیر است. برای این اقدامات غیر دارویی هم در یک دنیای مدرن میتوان از تکنولوژیهای مختلف بهره برد. هزینه های کوتاه مدت کنترل پاندمی با اقدامات سختگیرانه ممکن است زیاد باشد، اما از نگاه چین هزینه استفاده از دیگر روشها و استراتژیها میتواند در بلند مدت (هم برای خودش و هم برای بقیه) خیلی بیشتر باشد. این اهمیت کنترل سریع و پایدار و مداوم پاندمی را میرساند که هم از مرگ و میر بیشتر جلوگیری کرده و از هم به بازگشت سریع فعالیت های اقتصادی و اجتماعی کمک کرده است.
کانال تلگرام @Scientometric
همیشه این سوال پرسیده میشود که چین چگونه موفق به کنترل پاندمی شده است. در این سه پست سعی کردم مختصرا آنچیزی را که خود چینی ها در مجموعه مقالاتی در BMJ در این مورد ذکر کرده اند را بیاورم:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4886
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4887
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4888
پیشنهاد میکنم مخصوصا مسئولین مربوطه این مقالات را در خود BMJ مطالعه کنند:
https://www.bmj.com/how-china-responded-to-covid-19
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4886
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4887
https://news.1rj.ru/str/scientometric/4888
پیشنهاد میکنم مخصوصا مسئولین مربوطه این مقالات را در خود BMJ مطالعه کنند:
https://www.bmj.com/how-china-responded-to-covid-19
در ایران، فراخوان دریافت دز بوستر واکسن کوووید-۱۹ برای افراد بالای ۴۰ سال هم اعلام شد:
افرادی که سینوفارم، برکت و بهارات (واکسن های ویروسی غیر فعال) دریافت کرده اند، بعد از گذشت حداقل ۳ ماه و افرادی که واکسنهای اسپوتنیک و استرازنکا (واکسنهای با وکتور آدنوویروس) دریافت کرده اند، بعد از گذشت حداقل شش ماه میتوانند برای دریافت دز بوستر مراجعه کنند.
البته در انگلستان دز بوستر استرزانکا هم گفته شده که بعد از سه ماه زده میشود و این منطبق بر شواهد علمی موجود است.
شواهد علمی معتبر و متعدد نشان داده اند که واکسن های mRNA بهتر از بقیه واکسنها عمل میکنند. به گفته وزیر بهداشت، ایران فرصت و امکان ورود این نوع از واکسنها را به کشور (از کشوری به غیر از آمریکا) داشت. چرا و با تصمیم کدام افراد ورود این نوع واکسنها به کشور لغو شد؟
همانطور که باید پیگیری شود که چرا قبلا واکسن وارد کشور نشد و بعدا به یکباره وارد شد، حالا هم موضوع عدم ورود واکسن با کیفیت تر باید پیگیری شود. این ها هر دو (عدم ورود واکسن به صورت کلی و عدم ورود واکسن با کیفیت) بازی با جان و سلامت مردم بوده و هست.
افرادی که سینوفارم، برکت و بهارات (واکسن های ویروسی غیر فعال) دریافت کرده اند، بعد از گذشت حداقل ۳ ماه و افرادی که واکسنهای اسپوتنیک و استرازنکا (واکسنهای با وکتور آدنوویروس) دریافت کرده اند، بعد از گذشت حداقل شش ماه میتوانند برای دریافت دز بوستر مراجعه کنند.
البته در انگلستان دز بوستر استرزانکا هم گفته شده که بعد از سه ماه زده میشود و این منطبق بر شواهد علمی موجود است.
شواهد علمی معتبر و متعدد نشان داده اند که واکسن های mRNA بهتر از بقیه واکسنها عمل میکنند. به گفته وزیر بهداشت، ایران فرصت و امکان ورود این نوع از واکسنها را به کشور (از کشوری به غیر از آمریکا) داشت. چرا و با تصمیم کدام افراد ورود این نوع واکسنها به کشور لغو شد؟
همانطور که باید پیگیری شود که چرا قبلا واکسن وارد کشور نشد و بعدا به یکباره وارد شد، حالا هم موضوع عدم ورود واکسن با کیفیت تر باید پیگیری شود. این ها هر دو (عدم ورود واکسن به صورت کلی و عدم ورود واکسن با کیفیت) بازی با جان و سلامت مردم بوده و هست.
Forwarded from Scientometrics (Dr. Saeid Rezaee)
متاسفانه ظاهرا قرار نیست آمار تزریق واکسن به تفکیک نوع آن اعلام شود.
کاهش فشار خون میتواند خطر بروز دیابت نوع دوم را کاهش دهد.
این نتیجه یک پروژه ی متاآنالیز روی ۲۲ مطالعه ی کارآزمایی بالینی و با بررسی نزدیک به ۱۵۰ هزار بیمار غیر دیابتی در ابتدای مطالعه بوده که در لنست منتشر شده است. میانه مدت زمان پیگیری ۴/۵ سال بوده که در این مدت نزدیک به ده هزار نفر مبتلا به دیابت شده اند.
به شکل دقیقتر، کاهش فشار خون سیستولیک به اندازه ۵ میلیمتر جیوه میتواند تا ۱۱٪ بروز دیابت نوع دوم را به شکل معناداری از نظر آماری کاهش دهد. در این مطالعه پنج دسته دارویی بررسی شده اند. نشان داده شده است که داروهای دسته ی ACE-I و ARB، خطر بروز دیابت را کاهش میدهند. دسته دارویی CCB روی کاهش یا افزایش خطر دیابت تاثیر معناداری نداشته است. اما بتابلاکر و تیازید، خطر بروز دیابت را افزایش میدهند. در کل ریسک مطلق افزایش یا کاهش خطر بروز دیابت کم بوده اما در نهایت شاید این موضوع بتواند روی انتخاب نوع دارو برای درمان پرفشاری خون، بر اساس ارزیابی ریسک فرد بیمار برای ابتلا به دیابت در آینده اثرگذار باشد.
کانال تلگرام @Scientometric
این نتیجه یک پروژه ی متاآنالیز روی ۲۲ مطالعه ی کارآزمایی بالینی و با بررسی نزدیک به ۱۵۰ هزار بیمار غیر دیابتی در ابتدای مطالعه بوده که در لنست منتشر شده است. میانه مدت زمان پیگیری ۴/۵ سال بوده که در این مدت نزدیک به ده هزار نفر مبتلا به دیابت شده اند.
به شکل دقیقتر، کاهش فشار خون سیستولیک به اندازه ۵ میلیمتر جیوه میتواند تا ۱۱٪ بروز دیابت نوع دوم را به شکل معناداری از نظر آماری کاهش دهد. در این مطالعه پنج دسته دارویی بررسی شده اند. نشان داده شده است که داروهای دسته ی ACE-I و ARB، خطر بروز دیابت را کاهش میدهند. دسته دارویی CCB روی کاهش یا افزایش خطر دیابت تاثیر معناداری نداشته است. اما بتابلاکر و تیازید، خطر بروز دیابت را افزایش میدهند. در کل ریسک مطلق افزایش یا کاهش خطر بروز دیابت کم بوده اما در نهایت شاید این موضوع بتواند روی انتخاب نوع دارو برای درمان پرفشاری خون، بر اساس ارزیابی ریسک فرد بیمار برای ابتلا به دیابت در آینده اثرگذار باشد.
کانال تلگرام @Scientometric
اولین داده ها از اسرائیل که نشان میدهد تا اینجای کار، کاهش تاثیرگذاری واکسنها، در اکثر گروههای سنی و بعد از دریافت دز سوم مشابه با آنچیزی است که بعد از دریافت دز دوم دیده شده بود. (بر اساس گزارش خطر نسبی برای عفونت) باید منتظر داده های بیشتر و تکمیلی بود.
از توئتر های @erlichya و @erictopol
کانال تلگرام @Scientometric
از توئتر های @erlichya و @erictopol
کانال تلگرام @Scientometric
ویاگرا و آلزایمر!
بررسی های in silico و همچنین مطالعات data mining از داده های موجود بر اساس بیمه بیماران (مجله ی Nature Aging) نشان داده است که احتمال دارد داروی ویاگرا کاندید مناسبی برای درمان بیماری آلزایمر باشد. بررسی گذشته نگر اطلاعات بیمه بیماران (۷/۲ میلیون نفر) نشان داده است که استفاده از ویاگرا (سیلدنافیل) با کاهش معنادار خطر بیماری آلزایمر به مقدار ۶۹٪ ارتباط داشته است. از طرفی این کاهش خطر بیماری، بعد از کنترل فاکتورهای مختلف سن و جنس و نژاد و بیماری زمینه ای همچنان دیده شده است. به هر صورت تاکید شده که این موارد رابطه علیتی را تایید نمیکند و این نیاز به انجام مطالعات کارآزمایی بالینی همراه با تصادفی سازی دارد.
کانال تلگرام @Scientometric
بررسی های in silico و همچنین مطالعات data mining از داده های موجود بر اساس بیمه بیماران (مجله ی Nature Aging) نشان داده است که احتمال دارد داروی ویاگرا کاندید مناسبی برای درمان بیماری آلزایمر باشد. بررسی گذشته نگر اطلاعات بیمه بیماران (۷/۲ میلیون نفر) نشان داده است که استفاده از ویاگرا (سیلدنافیل) با کاهش معنادار خطر بیماری آلزایمر به مقدار ۶۹٪ ارتباط داشته است. از طرفی این کاهش خطر بیماری، بعد از کنترل فاکتورهای مختلف سن و جنس و نژاد و بیماری زمینه ای همچنان دیده شده است. به هر صورت تاکید شده که این موارد رابطه علیتی را تایید نمیکند و این نیاز به انجام مطالعات کارآزمایی بالینی همراه با تصادفی سازی دارد.
کانال تلگرام @Scientometric
بر اساس به روز رسانی جدید دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی (منتشر شده از BMJ) برای درمان بیماران کووید-۱۹، پلاسمای غنی از آنتی بادی برای درمان این بیماران (چه سرپایی و چه بستری) توصیه نمیشود و بر مواردی همچون بقای بیماران و کاهش نیاز به تهویه مکانیکی موثر نیست.
این توصیه همسو با توصیه ی دستورالعمل موسسه ملی سلامت آمریکا (NIH) و بر اساس شواهد به دست آمده از کارآزمایی های بالینی بزرگ و دقیقی است که در مجلات معتبری همچون نیوانگلند، نیچر مدیسین و جاما منتشر شده است. در جدیدترین دستورالعمل ایران هم استفاده از پلاسمای غنی از آنتی بادی جایگاهی ندارد.
همچنین بر اساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی، استفاده از کورتیکواستروئید، مسدود کننده گیرنده ی اینترلوکین شش و کوکتل آنتی بادی ریجنرون برای درمان بیماران کووید-۱۹ توصیه میشود (مشابه NIH و EMA). اما بر اساس این دستورالعمل استفاده از هیچکدام از داروی های رمدسیویر (توصیه ضعیف)، آیورمکتین، پلاسمای غنی از آنتی بادی، هیدروکسی کلروکین و کلترا توصیه نمیشود.
موسسه ملی سلامت آمریکا و آژانس دارویی اروپا همچنان توصیه به استفاده از رمدسیویر دارند (مشابه ایران)
این توصیه همسو با توصیه ی دستورالعمل موسسه ملی سلامت آمریکا (NIH) و بر اساس شواهد به دست آمده از کارآزمایی های بالینی بزرگ و دقیقی است که در مجلات معتبری همچون نیوانگلند، نیچر مدیسین و جاما منتشر شده است. در جدیدترین دستورالعمل ایران هم استفاده از پلاسمای غنی از آنتی بادی جایگاهی ندارد.
همچنین بر اساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی، استفاده از کورتیکواستروئید، مسدود کننده گیرنده ی اینترلوکین شش و کوکتل آنتی بادی ریجنرون برای درمان بیماران کووید-۱۹ توصیه میشود (مشابه NIH و EMA). اما بر اساس این دستورالعمل استفاده از هیچکدام از داروی های رمدسیویر (توصیه ضعیف)، آیورمکتین، پلاسمای غنی از آنتی بادی، هیدروکسی کلروکین و کلترا توصیه نمیشود.
موسسه ملی سلامت آمریکا و آژانس دارویی اروپا همچنان توصیه به استفاده از رمدسیویر دارند (مشابه ایران)
🔴 مطالعه ی کارآزمایی بالینی فاز دوم و یک سو کار با نام Com-COV2 برای بررسی non-inferiority در ترکیب واکسنهای مختلف (دز دوم متفاوت از دز اول)، منتشر شده در مجله ی لنست
در یک گروه (۵۴۰ نفر) واکسن دز اول استرازنکا زده شده است و واکسنهای دز دوم از استرازنکا، مودرنا و یا نوواوکس بوده است. نسبت میانگین هندسی تیتر آنتی بادی IgG ضد اسپایک در گروههای دز دوم با مودرنا و نوواکس نسبت به گروه دز دوم با همان استرازنکا به ترتیب ۱۰/۲ و ۲/۸ برابر بوده است. این مقادیر برای ایمنی سلولی هم به ترتیب ۳/۵ و ۴/۸ برابر بوده است.
✅ در واقع ترکیب استرازنکا/مودرنا و یا استرازنکا/نوواوکس نسبت به استرازنکا/استرازنکا non-inferior بوده است.
در گروه دیگر (۵۳۲ نفر) واکسن دز اول فایزر زده شده است و واکسنهای دز دوم از فایزر، مودرنا و یا نوواوکس بوده است. نسبت میانگین هندسی تیتر آنتی بادی IgG ضد اسپایک در گروههای دز دوم با مودرنا و نوواوکس نسبت به گروه دز دوم با همان فایزر به ترتیب ۱/۳ و ۰/۵ برابر بوده است. این مقادیر برای ایمنی سلولی هم به ترتیب ۱/۵ و ۰/۶ برابر بوده است.
✅ در واقع ترکیب فایزر/مودرنا نسبت به فایزر/فایزر non-inferior بوده است. اما این non-inferiority برای ترکیب فایزر/نوواوکس نسبت به فایزر/فایزر دیده نشده است. هر چند نوواکس همچنان منجر به افزایش ۱۸ برابری غلظت آنتیبادی شده که بیشتر از ترکیب استرازنکا/استرازنکا (مقایسه به صورت غیر تصادفی) بوده است.
✅ در بین همه ترکیبها، ترکیب استرازنکا/نوواکس منجر به ایجاد پاسخ سلول تی بیشتر شده است (اهمیت در محافظت طولانی مدت و محافظت در برابر واریانتهای جدید؟).
این نتیجه مشابه نتیجه تریال COV-BOOST بوده از این جهت که در مورد دز سوم نوواکس، افزایش پاسخ ایمنی سلولی به پروتئین اسپایک، در افرادی که هر دو دز استرازنکا گرفته بوده اند، بیشتر از افرادی بوده که هر دو دز را فایزر گرفته بوده اند.
✅ در بین همه ترکیبها، ترکیبی که حداقل یک جز واکسن mRNA داشته باشد، بیشترین پاسخ آنتی بادی خنثی کننده و متصل شونده ( binding and neutralising antibody ) را داشته و در بین همه اینها، پاسخ برای ترکیب فایزر/مودرنا از همه بیشتر بوده است.
✅ میزان reactogenicity در ترکیب واکسن mRNA با استرازنکا افزایش میباید ولی این برای ترکیب استرازنکا/نوواوکس و یا فایزر/نوواکسبیشتر نبوده است.
در این مطالعه، شرکت کنندگان بالای ۵۰ سال سن داشته اند و دز دوم در فاصله میانه ۹/۴ هفته از دز اول زده شده است. (فاصله بین دو دز: ۸ تا ۱۲ هفته) نسبت میانگین هندسی تیتر آنتی بادی در فاصله ی ۲۸ روز بعد از دوم محاسبه شده است و معیار در نظر گرفتن non-inferiority نسبت بیش از ۰/۶۳ بوده است.
کانال تلگرام @Scientometric
در یک گروه (۵۴۰ نفر) واکسن دز اول استرازنکا زده شده است و واکسنهای دز دوم از استرازنکا، مودرنا و یا نوواوکس بوده است. نسبت میانگین هندسی تیتر آنتی بادی IgG ضد اسپایک در گروههای دز دوم با مودرنا و نوواکس نسبت به گروه دز دوم با همان استرازنکا به ترتیب ۱۰/۲ و ۲/۸ برابر بوده است. این مقادیر برای ایمنی سلولی هم به ترتیب ۳/۵ و ۴/۸ برابر بوده است.
✅ در واقع ترکیب استرازنکا/مودرنا و یا استرازنکا/نوواوکس نسبت به استرازنکا/استرازنکا non-inferior بوده است.
در گروه دیگر (۵۳۲ نفر) واکسن دز اول فایزر زده شده است و واکسنهای دز دوم از فایزر، مودرنا و یا نوواوکس بوده است. نسبت میانگین هندسی تیتر آنتی بادی IgG ضد اسپایک در گروههای دز دوم با مودرنا و نوواوکس نسبت به گروه دز دوم با همان فایزر به ترتیب ۱/۳ و ۰/۵ برابر بوده است. این مقادیر برای ایمنی سلولی هم به ترتیب ۱/۵ و ۰/۶ برابر بوده است.
✅ در واقع ترکیب فایزر/مودرنا نسبت به فایزر/فایزر non-inferior بوده است. اما این non-inferiority برای ترکیب فایزر/نوواوکس نسبت به فایزر/فایزر دیده نشده است. هر چند نوواکس همچنان منجر به افزایش ۱۸ برابری غلظت آنتیبادی شده که بیشتر از ترکیب استرازنکا/استرازنکا (مقایسه به صورت غیر تصادفی) بوده است.
✅ در بین همه ترکیبها، ترکیب استرازنکا/نوواکس منجر به ایجاد پاسخ سلول تی بیشتر شده است (اهمیت در محافظت طولانی مدت و محافظت در برابر واریانتهای جدید؟).
این نتیجه مشابه نتیجه تریال COV-BOOST بوده از این جهت که در مورد دز سوم نوواکس، افزایش پاسخ ایمنی سلولی به پروتئین اسپایک، در افرادی که هر دو دز استرازنکا گرفته بوده اند، بیشتر از افرادی بوده که هر دو دز را فایزر گرفته بوده اند.
✅ در بین همه ترکیبها، ترکیبی که حداقل یک جز واکسن mRNA داشته باشد، بیشترین پاسخ آنتی بادی خنثی کننده و متصل شونده ( binding and neutralising antibody ) را داشته و در بین همه اینها، پاسخ برای ترکیب فایزر/مودرنا از همه بیشتر بوده است.
✅ میزان reactogenicity در ترکیب واکسن mRNA با استرازنکا افزایش میباید ولی این برای ترکیب استرازنکا/نوواوکس و یا فایزر/نوواکسبیشتر نبوده است.
در این مطالعه، شرکت کنندگان بالای ۵۰ سال سن داشته اند و دز دوم در فاصله میانه ۹/۴ هفته از دز اول زده شده است. (فاصله بین دو دز: ۸ تا ۱۲ هفته) نسبت میانگین هندسی تیتر آنتی بادی در فاصله ی ۲۸ روز بعد از دوم محاسبه شده است و معیار در نظر گرفتن non-inferiority نسبت بیش از ۰/۶۳ بوده است.
کانال تلگرام @Scientometric
👍1
اگر بخواهیم بر اساس مقاله بالا از لنست و با کمک مقاله کامنت همراه آن، ترکیب واکسنها را رتبه بندی کنیم، استفاده از کدام ترکیب واکسنها در دز اول و دوم منجر به تیتر آنتی بادی اسپایک بالاتر و همچنین تاثیرگذاری بیشتر آنتی بادی های خنثی کننده می
شود؟ (به ترتیب):
۱- فایزر/مودرنا
۲- استرازنکا/ مودرنا
۳- فایزر/فایزر
۴- فایزر/نوواوکس
۵- استرازنکا/نوواوکس
۶- استرازنکا/استرازنکا
در واقع جایی که یک جز واکسن mRNA وجود دارد بیشترین پاسخ آنتی بادی را داریم و در بین آنها هم بیشترین مربوط به فایزر/مودرنا بوده است.
اگر بخواهیم این ترکیب ها را بر اساس پاسخ ایمنی سلولی و ترشح اینترفرون گاما مرتب کنیم، به این صورت خواهد شد:
۱- استرازنکا/نوواوکس
۲- استرازنکا/مودرنا
۳- فایزر/مودرنا
۴- فایزر/فایزر
۵- استرازنکا/استرازنکا
۶- فایزر/نوواوکس
به نظر میرسد استرازنکا و همین طور به مقدار کمتر نوواوکس با کمک به ترشح اینترفرون گاما احتمالا محافظت ایمونولوژیکطولانی مدت تری (حافظه) ایجادمیکنند.
این مقاله چند محدودیت مهم داشته است. اول این که شرکت کنندگان همه بالای ۵۰ سال بوده اند. دوم این که بعضی ترکیبها مثل مودرنا/نوواوکس بررسی نشده است. نکنه دیگر این که در گروهی که دز اول فایزر زده بوده اند، نسبت به گروهی دز اول استرازنکا زده بوده اند، تعداد افراد با بیماری زمینه ای تنفسی و دیابت دو برابر بیشتر بوده است. ایمنی سلولی هم فقط در ۶۰٪ از افراد بررسی شده است.
شود؟ (به ترتیب):
۱- فایزر/مودرنا
۲- استرازنکا/ مودرنا
۳- فایزر/فایزر
۴- فایزر/نوواوکس
۵- استرازنکا/نوواوکس
۶- استرازنکا/استرازنکا
در واقع جایی که یک جز واکسن mRNA وجود دارد بیشترین پاسخ آنتی بادی را داریم و در بین آنها هم بیشترین مربوط به فایزر/مودرنا بوده است.
اگر بخواهیم این ترکیب ها را بر اساس پاسخ ایمنی سلولی و ترشح اینترفرون گاما مرتب کنیم، به این صورت خواهد شد:
۱- استرازنکا/نوواوکس
۲- استرازنکا/مودرنا
۳- فایزر/مودرنا
۴- فایزر/فایزر
۵- استرازنکا/استرازنکا
۶- فایزر/نوواوکس
به نظر میرسد استرازنکا و همین طور به مقدار کمتر نوواوکس با کمک به ترشح اینترفرون گاما احتمالا محافظت ایمونولوژیکطولانی مدت تری (حافظه) ایجادمیکنند.
این مقاله چند محدودیت مهم داشته است. اول این که شرکت کنندگان همه بالای ۵۰ سال بوده اند. دوم این که بعضی ترکیبها مثل مودرنا/نوواوکس بررسی نشده است. نکنه دیگر این که در گروهی که دز اول فایزر زده بوده اند، نسبت به گروهی دز اول استرازنکا زده بوده اند، تعداد افراد با بیماری زمینه ای تنفسی و دیابت دو برابر بیشتر بوده است. ایمنی سلولی هم فقط در ۶۰٪ از افراد بررسی شده است.