"تشخیص اختلالات روانی در صلاحیت روانپزشک است نه قاضی؛ همانگونه که تشخیص سایر بیماریها در صلاحیت پزشکان است نه قضات."
در ارتباط با احکام قضایی مرتبط با آزاده صمدی و افسانه بایگان (اینجا را ببینید)، انجمنهای علمی روانپزشکی، رواندرمانی، روانتنی و روانشناسی به رئیس قوه قضاییه نامه (فایل پی دی اف پایین پست) نوشتهاند و از او خواستهاند که برای «اصلاح تبعات فردی و عمومی چنین احکامی» پیگیری شود.
من خلاصهای از نکات این نامه را اینجا آوردهام:
در این نامه اشاره شده که استدلال مورد اشاره در حکم به عنوان شخصیت ضد اجتماعی، قانع کننده نیست و از طرفی حتی عنوان تشخیصی استفاده شده هم غیر علمی است. ضمن این که تاکید شده که تشخیص اختلال روان پزشکی بر عهده روان پزشک است و نه قاضی.
اصل خودمختاری یکی از اصول اخلاقی در روان شناسی است و در این نامه، ارجاع این افراد به مراکز روان شناسی برای تغییر در سبک زندگی و انتخاب های فردی، متعارض با این اصل دانسته شده است.
در نامه همچنین خواسته شده که "از برچسب زدن به رفتارهای افراد با عناوین تشخیصی روانپزشکی باید پرهیز نمود." و عواقب این کار، مثل گسترش «انگ بیماریهای روانی» در جامعه و همین طور “تشدید خودداری مردم نیازمند درمان از پیگیری درمان”، تذکر داده شده است.
به عنوان آخرین نکته هم به تاریخ طولانی و تاسف بار سوءاستفاده از روانپزشکی/ روانشناسی مثل "به کارگیری تشخیص روانپزشکی برای تنبیه افراد" اشاره شده و پیامدهای جبران ناپذیر آن همانند " نقض کرامت انسانهای هدف تحقیر"، " آسیب دیدن جایگاه اجتماعی افراد کثیر مبتلا به مشکلات سلامت روان در جامعه" و "دشوارتر شدن ارائه خدمات سلامت روان به نیازمندان"، بر شمرده شده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
در ارتباط با احکام قضایی مرتبط با آزاده صمدی و افسانه بایگان (اینجا را ببینید)، انجمنهای علمی روانپزشکی، رواندرمانی، روانتنی و روانشناسی به رئیس قوه قضاییه نامه (فایل پی دی اف پایین پست) نوشتهاند و از او خواستهاند که برای «اصلاح تبعات فردی و عمومی چنین احکامی» پیگیری شود.
من خلاصهای از نکات این نامه را اینجا آوردهام:
در این نامه اشاره شده که استدلال مورد اشاره در حکم به عنوان شخصیت ضد اجتماعی، قانع کننده نیست و از طرفی حتی عنوان تشخیصی استفاده شده هم غیر علمی است. ضمن این که تاکید شده که تشخیص اختلال روان پزشکی بر عهده روان پزشک است و نه قاضی.
اصل خودمختاری یکی از اصول اخلاقی در روان شناسی است و در این نامه، ارجاع این افراد به مراکز روان شناسی برای تغییر در سبک زندگی و انتخاب های فردی، متعارض با این اصل دانسته شده است.
در نامه همچنین خواسته شده که "از برچسب زدن به رفتارهای افراد با عناوین تشخیصی روانپزشکی باید پرهیز نمود." و عواقب این کار، مثل گسترش «انگ بیماریهای روانی» در جامعه و همین طور “تشدید خودداری مردم نیازمند درمان از پیگیری درمان”، تذکر داده شده است.
به عنوان آخرین نکته هم به تاریخ طولانی و تاسف بار سوءاستفاده از روانپزشکی/ روانشناسی مثل "به کارگیری تشخیص روانپزشکی برای تنبیه افراد" اشاره شده و پیامدهای جبران ناپذیر آن همانند " نقض کرامت انسانهای هدف تحقیر"، " آسیب دیدن جایگاه اجتماعی افراد کثیر مبتلا به مشکلات سلامت روان در جامعه" و "دشوارتر شدن ارائه خدمات سلامت روان به نیازمندان"، بر شمرده شده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
Telegram
Scientometrics
👍84👎6❤3👏3🔥2
Audio
فایل صوتی مربوط به جلسه کلاب هاوس با عنوان "طب اسلامی / سنتی چیست؟ نجات بخش انسان یا جهل و خرافات؟ "
لینک یوتیوب:
https://t.co/4TWVtPNwWK?ssr=true
لینک کلاب هاوس:
https://www.clubhouse.com/room/PbRZ94DR?utm_medium=ch_room_xr
کانال تلگرامی @Scientometric
لینک یوتیوب:
https://t.co/4TWVtPNwWK?ssr=true
لینک کلاب هاوس:
https://www.clubhouse.com/room/PbRZ94DR?utm_medium=ch_room_xr
کانال تلگرامی @Scientometric
👏22👍6❤3
سالهایی از عمر ایرانیان که به دلیل انقلاب و جنگ از بین رفته است.
در نبود انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ و متعاقب آن جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) ، میانگین امید به زندگی ایرانیان در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸ پنج سال بیشتر میشد. دلیل اصلی هم مرگ و میر بیشتر مردان بوده است.
در مقالهای در مجلهی Review of Development Economics به قلم دکتر محمد رضا فرزانگان، با استفاده از مدلسازی، برآورد شده که میانگین کاهش سالیانه امید به زندگی در ایران در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸، برابر با پنج سال بوده است.
در حالی که انقلاب تأثیر متوسطی در بلندمدت بر امید به زندگی داشته، اما بیشترین تأثیر ناشی از خود جنگ بوده است.
در مقاله علل شروع و همچنین ادامه جنگ هم بحث شده است.
تاثیر منفی انقلاب و جنگ بر امید به زندگی، بیشتر از تاثیر تحریمهای سازمان ملل (تقریبا ۱/۲ تا ۱/۴ سال) و آمریکا (۰/۴ تا ۰/۵ سال) بوده است.
قبلا نشان داده شده بوده است که متوسط کاهش درآمد به نسبت جمعیت در فاصله ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸، تقریبا سه هزار دلار آمریکا بوده است.
نمودار امید به زندگی در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۵ را از اینجا ببینید.
کانال تلگرامی @Scientometric
در نبود انقلاب اسلامی در سال ۱۹۷۹ و متعاقب آن جنگ ایران و عراق (۱۹۸۰-۱۹۸۸) ، میانگین امید به زندگی ایرانیان در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸ پنج سال بیشتر میشد. دلیل اصلی هم مرگ و میر بیشتر مردان بوده است.
در مقالهای در مجلهی Review of Development Economics به قلم دکتر محمد رضا فرزانگان، با استفاده از مدلسازی، برآورد شده که میانگین کاهش سالیانه امید به زندگی در ایران در سالهای ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸، برابر با پنج سال بوده است.
در حالی که انقلاب تأثیر متوسطی در بلندمدت بر امید به زندگی داشته، اما بیشترین تأثیر ناشی از خود جنگ بوده است.
در مقاله علل شروع و همچنین ادامه جنگ هم بحث شده است.
تاثیر منفی انقلاب و جنگ بر امید به زندگی، بیشتر از تاثیر تحریمهای سازمان ملل (تقریبا ۱/۲ تا ۱/۴ سال) و آمریکا (۰/۴ تا ۰/۵ سال) بوده است.
قبلا نشان داده شده بوده است که متوسط کاهش درآمد به نسبت جمعیت در فاصله ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۸، تقریبا سه هزار دلار آمریکا بوده است.
نمودار امید به زندگی در فاصله سالهای ۱۹۷۰ تا ۲۰۱۵ را از اینجا ببینید.
کانال تلگرامی @Scientometric
💔73👍26👎9❤4
آیا تفاوت در نگرش سیاسی میتواند منجر به تفاوت در نگرش برای پذیرش واکسیناسیون شود؟
مطالعه ای سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که آیا وابستگی به احزاب سیاسی (جمهوری خواه یا دموکرات)، یک عامل خطر مرتبط با مرگ و میر اضافه در طول پاندمی کووید-۱۹ در دو ایالت فلوریدا و اهایو از آمریکا بوده است؟
در مطالعهای که در مجله JAMA Internal Medicine منتشر شده، بیشتر از نیم میلیون مرگ در دو ایالت فلوریدا و اوهایو از آمریکا در افراد با سن بالای ۲۴ سال از مارس ۲۰۲۰ تا دسامبر ۲۰۲۱ بررسی شده است.
بعداز در دسترس قرار گرفتن واکسن کووید-۱۹ً، مرگ و میراضافه در رای دهندگان از حزب جمهوری خواه، به شکل معناداری از رای دهندگان از حزب دموکرات بیشتر بوده است. این در حالی است که قبل از واکسن، تفاوت معناداری بین این دو گروه نبودهاست.
این تفاوت در مناطقی با میزان پوشش کمتر واکسیناسیون، بیشتر بوده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
مطالعه ای سعی کرده به این پرسش پاسخ دهد که آیا وابستگی به احزاب سیاسی (جمهوری خواه یا دموکرات)، یک عامل خطر مرتبط با مرگ و میر اضافه در طول پاندمی کووید-۱۹ در دو ایالت فلوریدا و اهایو از آمریکا بوده است؟
در مطالعهای که در مجله JAMA Internal Medicine منتشر شده، بیشتر از نیم میلیون مرگ در دو ایالت فلوریدا و اوهایو از آمریکا در افراد با سن بالای ۲۴ سال از مارس ۲۰۲۰ تا دسامبر ۲۰۲۱ بررسی شده است.
بعداز در دسترس قرار گرفتن واکسن کووید-۱۹ً، مرگ و میراضافه در رای دهندگان از حزب جمهوری خواه، به شکل معناداری از رای دهندگان از حزب دموکرات بیشتر بوده است. این در حالی است که قبل از واکسن، تفاوت معناداری بین این دو گروه نبودهاست.
این تفاوت در مناطقی با میزان پوشش کمتر واکسیناسیون، بیشتر بوده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
👍27
۲/۷ میلیون نفر از جمعیت شهر تهران احتمالا مبتلا به یکی از اختلالات مرتبط با سلامت روان میباشند.
بیشترین شیوع در خانمها، جنوب شهر و گروه سنی بالای ۷۵ بوده است.
افسردگی شایعترین مورد بوده است.
شیوع اختلالات مرتبط با سلامت روان (در چهار بعد افسردگی، اضطراب، اختلال عملکرد اجتماعی و جسمی سازی) در ساکنین تهران (گروه سنی بالای ۱۵ سال) در فاصله سه سال بین ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ بررسی و مقاله آن در مجله BMC Psychiatry (آوریل ۲۰۲۳) منتشر شده است.
بر اساس این مطالعه با بررسی بیش از ده هزار نفر، ۳۷/۱ درصد (۲/۷ میلیون نفر) از کل ساکنین تهران در ریسک اختلالات سلامت روان هستند.( به صورت میانگین)به عبارتی، مورد احتمالی این اختلالات هستند ونیاز به مراقبت و بررسی روانپزشکی دارند. شیوع در خانمها به شکل معناداری بیشتر از مردان بوده است. (۴۵ درصد برابر با ۱/۶ میلیون نفر برای خانمها در مقابل ۲۸٪ برای آقایان، )
در بین گروههای سنی مختلف، بیشتربن میزان اختلالات مربوط به گروه سنی بالای ۷۵ سال و سپس ۲۵ تا ۳۴ سال بوده است. شایعترین اختلال در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال، اضطراب بوده است.
شیوع اختلالات در جنوب تهران به شکل معناداری از بقیه مناطق بیشتر بوده است.
بیشترین و کمترین میزان افسردگی به ترتیب در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ و ۶۵ تا ۷۴ سال گزارش شده است.
در سال ۲۰۱۵، در یک مطالعه ملی، شیوع اختلالات سلامت روان در کشور بسیار پایین تر یعنی ۲۳/۴ درصد گزارش شده بود. مطالعه قبلی در سال ۲۰۰۹ برای خود تهران هم شیوع را پایین تر یعنی ۳۴/۲ درصد نشان داده بوده است.
این مطالعه به دنبال یاقتن علل بروز اختلالات نیوده ولی مواردی مثل هزینه های بالاتر زندگی، آلودگی، ترافیک، کمتر بودن ارتباطات و شیوع بیشتر سومصرف مواد و … به عنوان علل احتمالی شیوع بیشتر در تهران نسبت به کل کشور مطرح شده اند. عواملی مثل معضلهای اقتصادی و اجتماعی، تغییرات محیطی و مدرن شدن سبک زندگی از علل افزایش دهنده شیوع اختلالات در تهران نسبت به مطالعه قبلی مطرح شده است.
این نتایج البته مربوط به چند سال قبل است. در ضمن مطالعه فقط اختلالات در همان زمان و نه اختلالات قبلی را بررسی کرده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
بیشترین شیوع در خانمها، جنوب شهر و گروه سنی بالای ۷۵ بوده است.
افسردگی شایعترین مورد بوده است.
شیوع اختلالات مرتبط با سلامت روان (در چهار بعد افسردگی، اضطراب، اختلال عملکرد اجتماعی و جسمی سازی) در ساکنین تهران (گروه سنی بالای ۱۵ سال) در فاصله سه سال بین ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۷ بررسی و مقاله آن در مجله BMC Psychiatry (آوریل ۲۰۲۳) منتشر شده است.
بر اساس این مطالعه با بررسی بیش از ده هزار نفر، ۳۷/۱ درصد (۲/۷ میلیون نفر) از کل ساکنین تهران در ریسک اختلالات سلامت روان هستند.( به صورت میانگین)به عبارتی، مورد احتمالی این اختلالات هستند ونیاز به مراقبت و بررسی روانپزشکی دارند. شیوع در خانمها به شکل معناداری بیشتر از مردان بوده است. (۴۵ درصد برابر با ۱/۶ میلیون نفر برای خانمها در مقابل ۲۸٪ برای آقایان، )
در بین گروههای سنی مختلف، بیشتربن میزان اختلالات مربوط به گروه سنی بالای ۷۵ سال و سپس ۲۵ تا ۳۴ سال بوده است. شایعترین اختلال در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال، اضطراب بوده است.
شیوع اختلالات در جنوب تهران به شکل معناداری از بقیه مناطق بیشتر بوده است.
بیشترین و کمترین میزان افسردگی به ترتیب در گروه سنی ۱۵ تا ۲۴ و ۶۵ تا ۷۴ سال گزارش شده است.
در سال ۲۰۱۵، در یک مطالعه ملی، شیوع اختلالات سلامت روان در کشور بسیار پایین تر یعنی ۲۳/۴ درصد گزارش شده بود. مطالعه قبلی در سال ۲۰۰۹ برای خود تهران هم شیوع را پایین تر یعنی ۳۴/۲ درصد نشان داده بوده است.
این مطالعه به دنبال یاقتن علل بروز اختلالات نیوده ولی مواردی مثل هزینه های بالاتر زندگی، آلودگی، ترافیک، کمتر بودن ارتباطات و شیوع بیشتر سومصرف مواد و … به عنوان علل احتمالی شیوع بیشتر در تهران نسبت به کل کشور مطرح شده اند. عواملی مثل معضلهای اقتصادی و اجتماعی، تغییرات محیطی و مدرن شدن سبک زندگی از علل افزایش دهنده شیوع اختلالات در تهران نسبت به مطالعه قبلی مطرح شده است.
این نتایج البته مربوط به چند سال قبل است. در ضمن مطالعه فقط اختلالات در همان زمان و نه اختلالات قبلی را بررسی کرده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
👍25😱4❤2😍2😢1
Scientometrics
۲/۷ میلیون نفر از جمعیت شهر تهران احتمالا مبتلا به یکی از اختلالات مرتبط با سلامت روان میباشند. بیشترین شیوع در خانمها، جنوب شهر و گروه سنی بالای ۷۵ بوده است. افسردگی شایعترین مورد بوده است. شیوع اختلالات مرتبط با سلامت روان (در چهار بعد افسردگی، اضطراب،…
سوال:
به نظر شما آیا این امکان وجود داشت که پژوهش بالا را در ۲۲ مقاله برای ۲۲ منطقه تهران منتشر کرد؟
به نظر شما آیا این امکان وجود داشت که پژوهش بالا را در ۲۲ مقاله برای ۲۲ منطقه تهران منتشر کرد؟
😁51👍14👎11
از استفاده از آسپرین برای پیشگیری اولیه در افراد مسن سالم خودداری کنید!
در یک آنالیز ثانویه از بزرگترین مطالعه کارآزمایی بالینی در مورد استفاده از آسپرین در افراد مسن با نام Aspirin in Reducing Events in the Elderly (ASPREE) ، مشخص شده است که استفاده از این دارو در پیشگیری اولیه، در افراد مسن، نه تنها تاثیر معناداری در پیشگیری از سکته مغزی نداشته، بلکه خونریزی داخل جمجهای را هم افزایش داده است. این داده ها از توصیه عدم استفاده از آسپرین در این شرایط و (مخصوصا افراد در معرض خطر خونریزی داخل جمجه بعد از ضربه به سر) حمایت میکند.
نزدیک به ۲۰ هزار نفر (میانه سنی ۷۴ سال) در این مطالعه بررسی شدهاند. آسپرین با دز ۱۰۰ میلیگرم روزانه با دارونما استفاده شده است. خطر خونریزی داخل مغزی (ناشی از سکته هموراژیک و دیگر علل خونریزی داخل معزی) تا ۳۸٪ افزایش داشته است. از نظر عددی تعداد سکته های ایسکمیک در گروه آسپرین کمتر و تعداد سکته های هموراژیک در گروه آسپرین بیشتر بوده ولی این دو هیچ کدام از نظر آماری معنادار نبوده است.
فقدان فواید و همین طور خطرات بالقوه آسپرین در پیشگیری اولیه از سکته مغزی، شواهد بیشتری را در حمایت از توصیه اخیر USPSTF مبنی بر عدم تجویز معمول آسپرین با دوز پایین به عنوان پیشگیری اولیه، بهویژه در افراد مسن ارائه میکند.
این نتایج همچنین از نظر قرار گرفتن آسپرین در داروی پلیپیل نیز هشدار دهنده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
در یک آنالیز ثانویه از بزرگترین مطالعه کارآزمایی بالینی در مورد استفاده از آسپرین در افراد مسن با نام Aspirin in Reducing Events in the Elderly (ASPREE) ، مشخص شده است که استفاده از این دارو در پیشگیری اولیه، در افراد مسن، نه تنها تاثیر معناداری در پیشگیری از سکته مغزی نداشته، بلکه خونریزی داخل جمجهای را هم افزایش داده است. این داده ها از توصیه عدم استفاده از آسپرین در این شرایط و (مخصوصا افراد در معرض خطر خونریزی داخل جمجه بعد از ضربه به سر) حمایت میکند.
نزدیک به ۲۰ هزار نفر (میانه سنی ۷۴ سال) در این مطالعه بررسی شدهاند. آسپرین با دز ۱۰۰ میلیگرم روزانه با دارونما استفاده شده است. خطر خونریزی داخل مغزی (ناشی از سکته هموراژیک و دیگر علل خونریزی داخل معزی) تا ۳۸٪ افزایش داشته است. از نظر عددی تعداد سکته های ایسکمیک در گروه آسپرین کمتر و تعداد سکته های هموراژیک در گروه آسپرین بیشتر بوده ولی این دو هیچ کدام از نظر آماری معنادار نبوده است.
فقدان فواید و همین طور خطرات بالقوه آسپرین در پیشگیری اولیه از سکته مغزی، شواهد بیشتری را در حمایت از توصیه اخیر USPSTF مبنی بر عدم تجویز معمول آسپرین با دوز پایین به عنوان پیشگیری اولیه، بهویژه در افراد مسن ارائه میکند.
این نتایج همچنین از نظر قرار گرفتن آسپرین در داروی پلیپیل نیز هشدار دهنده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
👍45😱3👎2❤1🤔1
آیا استفاده از قرص مولتی ویتامین روزانه در افراد مسن میتواند به بهبود عملکرد شناختی و حافظه آنها کمک کند؟ اینجا نتایج دو مقاله جدید از COSMOS study را قرار میدهم.
در تریال بزرگی با نام COSMOS-Mind بیش از ۲ هزار نفر با میانگین سنی ۷۳ سال برای ۳ سال بررسی شده اند و طی آن نشان داده شده است که استفاده از مولتیویتامین-مینرال روزانه در مقابل دارونما، در بهبود یا حفظ عملکرد شناختی مغز به خصوص در افراد با بیماری های قلبی و عروقی موثر است. مقاله این تریال در مجله Alzheimer's & Dementia منتشر شده است.
در تریال دیگری که در مجلهی The American Journal of Clinical Nutrition منتشر شده (COSMOS-WEB) بیش از ۳۵۰۰ فرد مسن (میانگین سنی ۷۱) برای سه سال پیگیری شدهاند. اینجا هم نشان داده شده است که استفاده از مولتیویتامین روزانه در این افراد منجر به بهبود حافظه شده است.
لیست محتویات مولتی ویتامین استفاده شده (Centrum Silver daily multivitamin از فایزر) در این مطالعات را از اینجا ببینید. مشخص نیست کدام یک از محتویات بیشتر مسئول بهبود علمکرد شناختی هستند.
کانال تلگرامی @Scientometric
در تریال بزرگی با نام COSMOS-Mind بیش از ۲ هزار نفر با میانگین سنی ۷۳ سال برای ۳ سال بررسی شده اند و طی آن نشان داده شده است که استفاده از مولتیویتامین-مینرال روزانه در مقابل دارونما، در بهبود یا حفظ عملکرد شناختی مغز به خصوص در افراد با بیماری های قلبی و عروقی موثر است. مقاله این تریال در مجله Alzheimer's & Dementia منتشر شده است.
در تریال دیگری که در مجلهی The American Journal of Clinical Nutrition منتشر شده (COSMOS-WEB) بیش از ۳۵۰۰ فرد مسن (میانگین سنی ۷۱) برای سه سال پیگیری شدهاند. اینجا هم نشان داده شده است که استفاده از مولتیویتامین روزانه در این افراد منجر به بهبود حافظه شده است.
لیست محتویات مولتی ویتامین استفاده شده (Centrum Silver daily multivitamin از فایزر) در این مطالعات را از اینجا ببینید. مشخص نیست کدام یک از محتویات بیشتر مسئول بهبود علمکرد شناختی هستند.
کانال تلگرامی @Scientometric
👍60😁5❤1👎1
وقتی این طور آشکارا به فروش جایگاه نویسندگی در مقاله میپردازند و هیچ خجالتی هم از انجام کار غیر اخلاقی ندارند.
بسیاری در توییتر به این توییت اعتراض کرده اند. بسیاری هم به ایشان دایرکت دادهاند در حدی که نویسنده توییت اعلام کرده دایرکتها زیاد است و پاسخ میدهد!
@Scientometric
بسیاری در توییتر به این توییت اعتراض کرده اند. بسیاری هم به ایشان دایرکت دادهاند در حدی که نویسنده توییت اعلام کرده دایرکتها زیاد است و پاسخ میدهد!
@Scientometric
🤯50😢17😁8🔥4😐4👍3
نتایج موفقیت آمیز مطالعه تزریق انسولین (پایه) هفتگی به جای تزریق روزانه برای بیماران دیابتی در مجله نیوانگلند منتشر شده است! (فایل پی دی اف)
در این کارآزمایی بالینی فاز سوم (Phase 3a)، نتایج کنترل قند با انسولین هفتگی، حتی از تزریق روزانه هم به شکل معناداری بهتر بوده است.
مطالعه در مدت ۵۲ هفته فاز اصلی و ۲۶ هفته اضافه شده و علاوه بر آن پنج هفته هم پیگیری، بر روی بیماران دیابت نوع دوم (با HBA1c بین هفت یا یازده درصد) انجام شده که تا به حال انسولین دریافت نکرده بودند.
بیماران در این مطالعه به شکل تصادفی و البته Open Label با تعداد برابر در دو گروه (۴۹۲ نفر در هر گروه) قرار گرفته اند. یک گروه انسولین icodec به صورت هفته ای یک بار و یک گروه انسولین glargine به صورت روزانه یک بار دریافت کرده است.
تفاوت برآورد شده در میانگین کاهش HBA1C از مقدار پایه تا مقدار در هفته ۵۲ (پیامد اولیه) بین دو گروه ۰/۱۹ درصد بوده و این از نظر آماری معنادار بوده به شکلی که هم non-inferiority و هم superiority برای انسولین هفتگی نسبت به انسولین روزانه تایید شده است.
علاوه بر آن درصد مدت زمان سپری شده با قند بین ۷۰ تا ۱۸۰ در هفته ۴۸ تا ۵۲ (پیامد ثانویه) برای گروه انسولین هفتگی (۷۱/۹ درصد) از گروه انسولین روزانه (۶۶/۹ درصد) به شکل معناداری بیشتر بوده است و اینجا هم Superiority تایید شده است.
میزان هایپوگلاسیمی شدید با از نظر بالینی مهم، در هفته ۵۲ بین دو گروه تفاوتی نداشته ولی در هفته ۸۳ مقداری در گروه هفتگی بیشتر بوده است. اگر چه میزان هایپوگلاسیمی در گروه هفتگی از روزانه (۰/۲۹ مورد در مقایسه با ۰/۱۵ مورد به ازای شخص-سال) بیشتر بوده اما مدت زمان سپری شده با قند کمتر از ۵۴ بین دو گروه تفاوت قابل توجهی نداشته است. ار طرفی برای هر دو گروه کمتر از یک مورد به ازای شخص-سال بوده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
در این کارآزمایی بالینی فاز سوم (Phase 3a)، نتایج کنترل قند با انسولین هفتگی، حتی از تزریق روزانه هم به شکل معناداری بهتر بوده است.
مطالعه در مدت ۵۲ هفته فاز اصلی و ۲۶ هفته اضافه شده و علاوه بر آن پنج هفته هم پیگیری، بر روی بیماران دیابت نوع دوم (با HBA1c بین هفت یا یازده درصد) انجام شده که تا به حال انسولین دریافت نکرده بودند.
بیماران در این مطالعه به شکل تصادفی و البته Open Label با تعداد برابر در دو گروه (۴۹۲ نفر در هر گروه) قرار گرفته اند. یک گروه انسولین icodec به صورت هفته ای یک بار و یک گروه انسولین glargine به صورت روزانه یک بار دریافت کرده است.
تفاوت برآورد شده در میانگین کاهش HBA1C از مقدار پایه تا مقدار در هفته ۵۲ (پیامد اولیه) بین دو گروه ۰/۱۹ درصد بوده و این از نظر آماری معنادار بوده به شکلی که هم non-inferiority و هم superiority برای انسولین هفتگی نسبت به انسولین روزانه تایید شده است.
علاوه بر آن درصد مدت زمان سپری شده با قند بین ۷۰ تا ۱۸۰ در هفته ۴۸ تا ۵۲ (پیامد ثانویه) برای گروه انسولین هفتگی (۷۱/۹ درصد) از گروه انسولین روزانه (۶۶/۹ درصد) به شکل معناداری بیشتر بوده است و اینجا هم Superiority تایید شده است.
میزان هایپوگلاسیمی شدید با از نظر بالینی مهم، در هفته ۵۲ بین دو گروه تفاوتی نداشته ولی در هفته ۸۳ مقداری در گروه هفتگی بیشتر بوده است. اگر چه میزان هایپوگلاسیمی در گروه هفتگی از روزانه (۰/۲۹ مورد در مقایسه با ۰/۱۵ مورد به ازای شخص-سال) بیشتر بوده اما مدت زمان سپری شده با قند کمتر از ۵۴ بین دو گروه تفاوت قابل توجهی نداشته است. ار طرفی برای هر دو گروه کمتر از یک مورد به ازای شخص-سال بوده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
Telegram
Scientometrics
👌35👍8🤩5❤4😍3👏1
چند روز قبل، شش مقاله از گروهی از محققین ایرانی از یک مجله (با ضریب نفوذ 2) به یکباره رترکت شده است. برخی نویسنده ها در هر 6 مقاله حضور داشته اند. دلیل اصلی در همه داوری جعلی و نتایج غیر قابل اعتماد بوده است. 5 مورد مقاله از نوع مروری و در مورد کووید-19 بوده است. برخی افراد از این گروه یک مقاله رترکت شده در سال قبل هم داشته اند.
نکته جالب اما برای من این است که در این شش مقاله، علاوه بر همکاری های بین المللی از برزیل، نروژ، آمریکا، غنا، تایلند، کانادا (در مقالات مختلف شامل نویسنده غیر ایرانی و ایرانی)، در هر مقاله نویسنده ها از دانشگاههای مختلف ایران هم حضور داشته اند. مثلا در یک مقاله از تهران، خلخال، اسفراین، کرمانشاه، شیراز و اردبیل بوده اند. در مقالات دیگر از ارومیه، مشهد، همدان ، اهواز، تبریز و دانشگاه آزاد تهران هم بوده اند.
به روز رسانی: توضیحات کاملتر از لینک پایین:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6415
کانال تلگرامی @Scientometric
نکته جالب اما برای من این است که در این شش مقاله، علاوه بر همکاری های بین المللی از برزیل، نروژ، آمریکا، غنا، تایلند، کانادا (در مقالات مختلف شامل نویسنده غیر ایرانی و ایرانی)، در هر مقاله نویسنده ها از دانشگاههای مختلف ایران هم حضور داشته اند. مثلا در یک مقاله از تهران، خلخال، اسفراین، کرمانشاه، شیراز و اردبیل بوده اند. در مقالات دیگر از ارومیه، مشهد، همدان ، اهواز، تبریز و دانشگاه آزاد تهران هم بوده اند.
به روز رسانی: توضیحات کاملتر از لینک پایین:
https://news.1rj.ru/str/scientometric/6415
کانال تلگرامی @Scientometric
Telegram
Scientometrics
رترکت یکجای یازده مقاله از گروهی از محققین ایرانی به دلیل داوری جعلی
طی دو روز (سه شنبه و چهارشنبه هفته قبل) تعداد یازده مقاله از محققین ایرانی (اکثرا مروری و برای کووید-۱۹)، به دلیل اصلی داوری جعلی (Fake Peer-Review) رترکت (ابطال) شده است. (لینک: اینجا…
طی دو روز (سه شنبه و چهارشنبه هفته قبل) تعداد یازده مقاله از محققین ایرانی (اکثرا مروری و برای کووید-۱۹)، به دلیل اصلی داوری جعلی (Fake Peer-Review) رترکت (ابطال) شده است. (لینک: اینجا…
🤯20👍13😢7😁6👏2❤1
رترکت یکجای یازده مقاله از گروهی از محققین ایرانی به دلیل داوری جعلی
طی دو روز (سه شنبه و چهارشنبه هفته قبل) تعداد یازده مقاله از محققین ایرانی (اکثرا مروری و برای کووید-۱۹)، به دلیل اصلی داوری جعلی (Fake Peer-Review) رترکت (ابطال) شده است. (لینک: اینجا و اینجا)
این مقالات همه از مجله Health Science Reports، دارای چهار ادیتور ایرانی و با ضریب نفوذ 2 بودهاند.
نام برخی محققین در تمام این ۱۱ مقاله وجود دارد. نویسنده مسئول در همه به جز یک مورد، یک نفر است.
طبق آمار منتشر شده در ۲۰۱۸، ایران بیشترین نسبت مقالات رترکت شده را دارد. بر این اساس ایران یکی از کشورهای رتبه دار در بدخلاقی های پژوهشی است.
همان طور که در پست قبل گفتم، همکاری های بین المللی و بین دانشگاهی این محققین جالب توجه است. مثلا فقط در یک مقاله از دانشگاههای علوم پزشکی تهران، خلخال، اسفراین، کرمانشاه، شیراز و اردبیل بوده اند. در مقالات دیگر از ارومیه، زابل، مشهد، همدان ، اهواز، تبریز و دانشگاه آزاد تهران هم بوده اند. همکاری های بین المللی از برزیل، نروژ، آمریکا، غنا، تایلند و کانادا بوده است.
این محققین مقالات دیگری نیز در این مجله دارند که رترکت نشده است.
به روزرسانی:
اطلاعیه رترکت مقالات از توافق مجله، ناشر و نویسنده مسئول برای رترکت صحبت می کند. اما نویسنده مسئول چنین موضوعی را تایید نمی کند. از نظر او رترکت بدون توافق با نویسندگان انجام شده است. هر چند لزوما توافق نویسندگان برای رترکت لازم نیست ولی اگر نویسنده مخالف باشد، مقاله رترکت می شود ولی در اطلاعیه مخالفت نویسنده هم ذکر می شود.
از طرفی دلیل ذکر شده برای رترکت مقالات در این اطلاعیه، manipulation of peer review process ( یا همان fake peer-review در دسته بندی رترکشن واچ) و در ادامه unreliable conclusions ذکر شده است. مجله ادعا کرده که برای این موضوع شواهدی به دستش رسیده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
طی دو روز (سه شنبه و چهارشنبه هفته قبل) تعداد یازده مقاله از محققین ایرانی (اکثرا مروری و برای کووید-۱۹)، به دلیل اصلی داوری جعلی (Fake Peer-Review) رترکت (ابطال) شده است. (لینک: اینجا و اینجا)
این مقالات همه از مجله Health Science Reports، دارای چهار ادیتور ایرانی و با ضریب نفوذ 2 بودهاند.
نام برخی محققین در تمام این ۱۱ مقاله وجود دارد. نویسنده مسئول در همه به جز یک مورد، یک نفر است.
طبق آمار منتشر شده در ۲۰۱۸، ایران بیشترین نسبت مقالات رترکت شده را دارد. بر این اساس ایران یکی از کشورهای رتبه دار در بدخلاقی های پژوهشی است.
همان طور که در پست قبل گفتم، همکاری های بین المللی و بین دانشگاهی این محققین جالب توجه است. مثلا فقط در یک مقاله از دانشگاههای علوم پزشکی تهران، خلخال، اسفراین، کرمانشاه، شیراز و اردبیل بوده اند. در مقالات دیگر از ارومیه، زابل، مشهد، همدان ، اهواز، تبریز و دانشگاه آزاد تهران هم بوده اند. همکاری های بین المللی از برزیل، نروژ، آمریکا، غنا، تایلند و کانادا بوده است.
این محققین مقالات دیگری نیز در این مجله دارند که رترکت نشده است.
به روزرسانی:
اطلاعیه رترکت مقالات از توافق مجله، ناشر و نویسنده مسئول برای رترکت صحبت می کند. اما نویسنده مسئول چنین موضوعی را تایید نمی کند. از نظر او رترکت بدون توافق با نویسندگان انجام شده است. هر چند لزوما توافق نویسندگان برای رترکت لازم نیست ولی اگر نویسنده مخالف باشد، مقاله رترکت می شود ولی در اطلاعیه مخالفت نویسنده هم ذکر می شود.
از طرفی دلیل ذکر شده برای رترکت مقالات در این اطلاعیه، manipulation of peer review process ( یا همان fake peer-review در دسته بندی رترکشن واچ) و در ادامه unreliable conclusions ذکر شده است. مجله ادعا کرده که برای این موضوع شواهدی به دستش رسیده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
👍35🤯11🔥7❤6😢6😁2
در مورد رترکت شدن این یازده مقاله، نویسنده مسئول مقاله، مستندات و مدارکی شامل ایمیلهای بین نویسندگان و مجله و ناشر و همین طور برخی از داوریهای انجام شده برای مقالات را برای من ارسال کردند.
ایمیلهای متعددی از سوی نویسندگان مختلف ارسال شده تا در مورد علت رترکت سوال شود. مجله اما فقط به این موضوع اشاره کرده است شواهدی دارد که نشان میدهد داوری مقالات دستکاری شده است. نویسندگان خواستار ارائه این شواهد شدهاند ولی مجله پاسخی نداده است. (شاید به دلیل حفظ هویت فرد یا افراد افشاکننده و …)
ظاهرا علاوه بر رترکت شدن این ۱۱ مقاله، چند مورد دیگر که سابمیت شده بوده همزمان ریجکت شده است. موردی هم که قبلا ریجکت شده بوده، در لیست رترکتی ها برای نویسنده مسیول ایمیل شده است.(ظاهرا اشتباه مجله). بنابر ادعای نویسندگان، آنها برای برخی از مقالات رترکت شده، داوری پیشنهاد نداده بودهاند.
نکتهی دیگر این که آنچه در بیانیه رترکت آمده است این است که رترکت با توافق مجله، نویسنده مسئول و ناشر صورت گرفته است. اما از ایمیلها مشخص است که نویسنده مسئول مخالف رترکت بوده است. این مخالفت نویسنده لزوما مانعی برای رترکت نیست و فقط در بیانیه رترکت باید مخالف نویسنده ذکر میشد. چنانکه در بسیاری از بیانیههای رترکت هم مخالفت نویسنده ها با رترکت ذکر میشود. نمونه اخیرش هم مربوط به مقالات رترکت شده برای وزیر علوم بود. این یعنی حداقل بیانیه رترکت احتمالا درست نوشته نشده است.
نویسندگان همچنین احتمال میدهند که «فرد یا مسئولی با ایمیل آکادمیک با مجله و انتشارات مکاتبه و علیه تیم و مقالات ما یا حتی شخص خاصی از تیم کارشکنی کرده است که با توجه به دید منفی مجلات به ایرانی ها ریسک نکرده و مقالات را ریترکت کرده اند و چون مقالات مروری بوده اند جهت حفظ هویت شخص مکاتبه کننده تنها peer review manipulation را می توانستند بهانه کنند.»
نویسندگان نامه ای هم برای معاونت پژوهش وزارت بهداشت فرستادهاند تا این مستندات را بررسی و از آنها دفاع کند.
این نکته را هم باید در نظر بگیریم که رترکت شدن یک مقاله چه به دلایل علمی و چه اخلاقی (مثل دستکاری در داوری)، فقط برای نویسندگان مشکل ساز نیست. این برای مجله و ناشر هم مهم است که تا حد ممکن مقالاتشان رترکت نشود. اما اگر مستندات باشد و رترکت صورت نگیرد ممکن است برایشان عواقب مثل برخورد COPE ونمایه ساز ها و … صورت بگیرد.
کانال تلگرامی @Scientometric
ایمیلهای متعددی از سوی نویسندگان مختلف ارسال شده تا در مورد علت رترکت سوال شود. مجله اما فقط به این موضوع اشاره کرده است شواهدی دارد که نشان میدهد داوری مقالات دستکاری شده است. نویسندگان خواستار ارائه این شواهد شدهاند ولی مجله پاسخی نداده است. (شاید به دلیل حفظ هویت فرد یا افراد افشاکننده و …)
ظاهرا علاوه بر رترکت شدن این ۱۱ مقاله، چند مورد دیگر که سابمیت شده بوده همزمان ریجکت شده است. موردی هم که قبلا ریجکت شده بوده، در لیست رترکتی ها برای نویسنده مسیول ایمیل شده است.(ظاهرا اشتباه مجله). بنابر ادعای نویسندگان، آنها برای برخی از مقالات رترکت شده، داوری پیشنهاد نداده بودهاند.
نکتهی دیگر این که آنچه در بیانیه رترکت آمده است این است که رترکت با توافق مجله، نویسنده مسئول و ناشر صورت گرفته است. اما از ایمیلها مشخص است که نویسنده مسئول مخالف رترکت بوده است. این مخالفت نویسنده لزوما مانعی برای رترکت نیست و فقط در بیانیه رترکت باید مخالف نویسنده ذکر میشد. چنانکه در بسیاری از بیانیههای رترکت هم مخالفت نویسنده ها با رترکت ذکر میشود. نمونه اخیرش هم مربوط به مقالات رترکت شده برای وزیر علوم بود. این یعنی حداقل بیانیه رترکت احتمالا درست نوشته نشده است.
نویسندگان همچنین احتمال میدهند که «فرد یا مسئولی با ایمیل آکادمیک با مجله و انتشارات مکاتبه و علیه تیم و مقالات ما یا حتی شخص خاصی از تیم کارشکنی کرده است که با توجه به دید منفی مجلات به ایرانی ها ریسک نکرده و مقالات را ریترکت کرده اند و چون مقالات مروری بوده اند جهت حفظ هویت شخص مکاتبه کننده تنها peer review manipulation را می توانستند بهانه کنند.»
نویسندگان نامه ای هم برای معاونت پژوهش وزارت بهداشت فرستادهاند تا این مستندات را بررسی و از آنها دفاع کند.
این نکته را هم باید در نظر بگیریم که رترکت شدن یک مقاله چه به دلایل علمی و چه اخلاقی (مثل دستکاری در داوری)، فقط برای نویسندگان مشکل ساز نیست. این برای مجله و ناشر هم مهم است که تا حد ممکن مقالاتشان رترکت نشود. اما اگر مستندات باشد و رترکت صورت نگیرد ممکن است برایشان عواقب مثل برخورد COPE ونمایه ساز ها و … صورت بگیرد.
کانال تلگرامی @Scientometric
👍35🤔11❤3👎1
این سه تصویر نشان میدهد، بیشترین مقالات منتشر شده از مجلهی Health Science Reports ، از کدام کشور، کدام موسسه و دانشگاه و کدام محقق منتشر شده است.
در این آنالیز، مقالاتِ سال ۲۰۱۸ (اولین مقالات موجود از این مجله در این دادگان) تا ۲۰۲۲ (۵سال) بررسی شده است که شامل ۸۶۸ مقاله میباشد.
کانال تلگرامی @Scientometric
در این آنالیز، مقالاتِ سال ۲۰۱۸ (اولین مقالات موجود از این مجله در این دادگان) تا ۲۰۲۲ (۵سال) بررسی شده است که شامل ۸۶۸ مقاله میباشد.
کانال تلگرامی @Scientometric
🤔21👍8🤯4❤2
از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، یعنی فقط طی یک سال، سیزده رزیدنت خودکشی کردهاند. (انتخاب)
😢70👎2👍1💔1
«در فرم ثبتنام جشنواره ملی پژوهش و فناوری ع.پ کشور از شما لینک پروفایل #یوسرن میخواد و جزو مواردی است که باید داشته باشید
از کی تاحالا داشتن پروفایل یوسرن نشانگر فعالیت تحقیقاتی است؟ و چه الزامی به داشتنش هست؟
آیا چون دکتر نیما_رضایی رییس این نهاد هستند پس باید یوسرن هم باشه؟»
از توئیتر ali_parouhan
در مورد جشنواره از اینجا و در مورد یوسرن از اینجا بخوانید.
در مورد محورهای کنگره:
«تو محورای کنگره پژوهش و فناوری، سومین مورد رو نوشتن طب سنتی!!! حتی بالاتر از سلولهای بنیادی و بیوتک و کارآفرینی و غیره...
پژوهش و فناوری برای برای طب سنتی غیر طنز چی میتونه باشه؟
تو این همه سال تحقیقی انجام دادن و چیزی رو عوض کردن؟ یا هنوز دنبال گرمی و سردی هستن تو مطالعات؟»
توئیتر Maryataaa
به روز رسانی:
جناب دکتر نیما رضایی توضیح دادند که در جریان این موضوع نیودند و از طریق دبیر کنگره آن را پیگیری میکنند.
کامنت ایشان در این پست:
«سلام
ممنونم از پیام شما و سایر دانشجویان علاقمند.
واقعیتش من در جریان این موضوع نبودم و الان هم به دبیر محترم کنگره پیام دادم.
نه فقط پروفایل یوسرن، بلکه پروفایل در اسکوپوس، لینکدین و ... نباید اجباری باشد.
در ضمن رانتی هم وجود نداشته است. ایکاش قبل از انتشار و درج مطلب، پرسش و تحقیق بیشتری شود و قضاوت زودهنگام صورت نگیرد.»
به روز رسانی ۲:
جناب دکتر رضایی در پیامی به من فرمودند که مورد اجباری بودن پروفایل ها (شامل بوسرن و غیره) برداشته شده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
از کی تاحالا داشتن پروفایل یوسرن نشانگر فعالیت تحقیقاتی است؟ و چه الزامی به داشتنش هست؟
آیا چون دکتر نیما_رضایی رییس این نهاد هستند پس باید یوسرن هم باشه؟»
از توئیتر ali_parouhan
در مورد جشنواره از اینجا و در مورد یوسرن از اینجا بخوانید.
در مورد محورهای کنگره:
«تو محورای کنگره پژوهش و فناوری، سومین مورد رو نوشتن طب سنتی!!! حتی بالاتر از سلولهای بنیادی و بیوتک و کارآفرینی و غیره...
پژوهش و فناوری برای برای طب سنتی غیر طنز چی میتونه باشه؟
تو این همه سال تحقیقی انجام دادن و چیزی رو عوض کردن؟ یا هنوز دنبال گرمی و سردی هستن تو مطالعات؟»
توئیتر Maryataaa
به روز رسانی:
جناب دکتر نیما رضایی توضیح دادند که در جریان این موضوع نیودند و از طریق دبیر کنگره آن را پیگیری میکنند.
کامنت ایشان در این پست:
«سلام
ممنونم از پیام شما و سایر دانشجویان علاقمند.
واقعیتش من در جریان این موضوع نبودم و الان هم به دبیر محترم کنگره پیام دادم.
نه فقط پروفایل یوسرن، بلکه پروفایل در اسکوپوس، لینکدین و ... نباید اجباری باشد.
در ضمن رانتی هم وجود نداشته است. ایکاش قبل از انتشار و درج مطلب، پرسش و تحقیق بیشتری شود و قضاوت زودهنگام صورت نگیرد.»
به روز رسانی ۲:
جناب دکتر رضایی در پیامی به من فرمودند که مورد اجباری بودن پروفایل ها (شامل بوسرن و غیره) برداشته شده است.
کانال تلگرامی @Scientometric
Telegram
Scientometrics
👍59😐15👎10🤔5🤯1
در پی مشخص شدن self-plagiarism از سوی رئیس دانشگاه Aizu از ژاپن، او از سمت خود استعفا داد.
دو بررسی جداگانه نشان داده است که او (پروفسور Toshiaki Miyazaki) در سه مقاله self-plagiarism داشته و برای پنج مورد هم سابمیت مجدد ذکر شده است. (رترکشن واچ)
توضیح: مواردی که مقاله سابمیت شده، به مقاله قبلی ارجاع داده ولی عملا از نظر محتوا، یافته یا پیشرفت قابل توجه جدیدی در پی نداشته و عملا همان یافته مقاله قبلی بوده را به عنوان سابمیت دوباره یا double submission در نظر گرفتهاند. اما موارد با محتوای دارای همپوشانی با مقالات قبلی، بدون ارجاع و همچنین بدون اشاره به همپوشانی را self-plagiarism در نظر گرفتهاند.
آیا شما نمونه ای از Self-Plagiarism یا مورد احتمالی آن را سراغ دارید؟
کانال تلگرامی @Scientometric
دو بررسی جداگانه نشان داده است که او (پروفسور Toshiaki Miyazaki) در سه مقاله self-plagiarism داشته و برای پنج مورد هم سابمیت مجدد ذکر شده است. (رترکشن واچ)
توضیح: مواردی که مقاله سابمیت شده، به مقاله قبلی ارجاع داده ولی عملا از نظر محتوا، یافته یا پیشرفت قابل توجه جدیدی در پی نداشته و عملا همان یافته مقاله قبلی بوده را به عنوان سابمیت دوباره یا double submission در نظر گرفتهاند. اما موارد با محتوای دارای همپوشانی با مقالات قبلی، بدون ارجاع و همچنین بدون اشاره به همپوشانی را self-plagiarism در نظر گرفتهاند.
آیا شما نمونه ای از Self-Plagiarism یا مورد احتمالی آن را سراغ دارید؟
کانال تلگرامی @Scientometric
😁31👍13👌2
چه زمانی استفاده از آنتی بیوتیک برای درمان سینوزیت حاد بیشترین فایده را دارد؟ این موضوع با توجه به همپوشانی بسیار زیاد بین علائم سینوزیت حاد و عفونت ویروسی مجاری هوایی فوقانی اهمیت دارد.
مطالعه کارآزمایی بالینی (کوآموکسیکلاو و یا دارونما) منتشر شده در مجلهی جاما نشان داده است که وجود کلونیزاسیون باکتریایی در نازوفارنژیال، فاکتور موثر در تجویز آنتیبیوتیک برای درمان سینوزیت حاد در کودکان ۲ تا ۱۱ ساله است. درواقع، کودکان بدون این کلونیزاسیون به شکل معناداری کمتر از کودکان با کلونیزاسیون باکتریایی از آنتی بیوتیک سود بردهاند. از طرفی، تاثیرگذاری آنتی بیوتیک، به رنگ ترشحات بینی هم بستگی نداشته است.
تست برای بررسی باکتریهای مشخصی در هنگام بروز علائم ممکن است استراتژی بهتری برای استفاده از آنتی بیوتیک در این شرایط باشد.
مطالعه کارآزمایی بالینی در بزرگسالان نیز نتایج مشابهی در پی داشته است.
کانال تلگرامی @Scientometric
مطالعه کارآزمایی بالینی (کوآموکسیکلاو و یا دارونما) منتشر شده در مجلهی جاما نشان داده است که وجود کلونیزاسیون باکتریایی در نازوفارنژیال، فاکتور موثر در تجویز آنتیبیوتیک برای درمان سینوزیت حاد در کودکان ۲ تا ۱۱ ساله است. درواقع، کودکان بدون این کلونیزاسیون به شکل معناداری کمتر از کودکان با کلونیزاسیون باکتریایی از آنتی بیوتیک سود بردهاند. از طرفی، تاثیرگذاری آنتی بیوتیک، به رنگ ترشحات بینی هم بستگی نداشته است.
تست برای بررسی باکتریهای مشخصی در هنگام بروز علائم ممکن است استراتژی بهتری برای استفاده از آنتی بیوتیک در این شرایط باشد.
مطالعه کارآزمایی بالینی در بزرگسالان نیز نتایج مشابهی در پی داشته است.
کانال تلگرامی @Scientometric
👍28❤5