Systems Thinking – Telegram
Systems Thinking
5.46K subscribers
753 photos
103 videos
82 files
648 links
Download Telegram
#انديكا
#تفكرسيستمي_درمدرسه
#محمدعلي

درس آخر آقاي معلم ...

دبستان طالپا
پايه چهارم تا ششم
روز چهارم
پنج شنبه ٢٧ اسفند ١٣٩٤

بعد از جلسات ايفاي نقش و تمرين گفتگو، براي زنگ تفريح به حياط رفتيم و بچه ها مشغول بازي شدند. من و صالح و محمد هم به سمت در بزرگ مدرسه رفتيم.

محمد مشغول درست كردن رنگ شد. من و صالح هم مشغول سمباده زدن شديم. يكي از اهالي روستا به سمت من آمد: شما تا حالا رنگ زده ايد؟ گفتم: نه، اولين بارمه؛ فكر كرد دارم باهاش شوخي مي كنم. ناراحت شد، گفت: جدي پرسيدم؛ و بعد هم رفت سمت محمد كه در درست كردن رنگ كمكش كند.

چندتا از بچه ها به سمت ما آمدند: ما هم ميتونيم كمك كنيم؟ كاغذ سمباده را تكه تكه كردم و به بچه ها دادم. خيلي زود تمام بچه ها براي كمك آمدند. سمباده زدن خيلي زودتر از چيزي كه فكر مي كردم تمام شد و بچه ها به صف شدند تا به نوبت در را رنگ بزنند.

اهالي روستا هم به كمك آمدند، حتي بچه هاي مدرسه راهنمايي هم آمدند. دانش آموزان كلاس اول تا سوم هم وقتي كلاسشان تمام شد مدرسه را ترك نكرده بودند و با حسرت به صف رنگ بچه ها نگاه مي كردند. يك نوبت رنگ به كلاس سومي ها دادم. تا يك ساعت بعد از تعطيلي مدرسه چندتا از كلاس دومي ها كنار ما مانده بودند. به آنها هم اجازه دادم كمك كنند.

درس آخر آقاي معلم اين بود: اگر دوست داريم در وضعيت بهتري زندگي كنيم، خودمان بايد اقدام كنيم.

رنگ درهاي مدرسه همان روز تمام شد. با معاونت فني گروه جهادي هماهنگ كرديم كه سيم كشي مدرسه را درست كنند و براي كلاس ها روشنايي نصب كنند. با جوشكار هم هماهنگ شد كه قفل در كوچك مدرسه را درست كند تا در باز نماند و سگ ها و بزها نتوانند به درون مدرسه بيايند. براي خريد و نصب مخزن آب و وصل شدن به لوله آب هم هماهنگي ها در حال انجام بود تا بچه ها آب براي خوردن داشته باشند و بتوانند از سرويس بهداشتي استفاده كنند.

برآورد هزينه براي تمام اين فعاليت ها حدود دو ميليون تومان بود. انجام نشدن اين اقدامات اما به دليل فقر نيست. اهالي روستا به راحتي مي توانستند اين هزينه ها را تامين كنند. چيزي كه مانع از انجام اين اقدامات مي شود اين است كه ما معمولا منتظر هستيم كه ديگران اقدام كنند...

... روز پنجشنبه آخرين روز كلاس من در دبستان طالپا بود. با صالح و محمد هماهنگ كرده بودم كه تا هشتم فروردين ٩٥ كلاس ها ادامه پيدا كند. سه تا از بچه ها از من اجازه گرفته بودند تا جمعه ٢٨ اسفند را مدرسه نيايند و در مراسم عروسي شركت كنند.

روز جمعه ٢٨ اسفند كلاس چهارم تا ششم كه در روزهاي معمول ٢٥ دانش آموز داشت، با حضور ٢٦ دانش آموز تشكيل شد. بچه ها نتوانسته بودند در مقابل شوق حضور در كلاس مقاومت كنند و ميهمانان عروسي را هم با خود به مدرسه آورده بودند.

روز شنبه ٢٩ اسفند هم كلاس با حضور ٢٤ دانش آموز تشكيل شد. روياي ما در طالپا هم محقق شده بود: برگزاري كلاس هاي درسي كه دانش آموزان براي حضور در آنها بي صبرانه ساعت ها و دقيقه ها را بشمارند تا لحظه ي حضور در كلاس فرا رسد...

-----------------
@systemsthinking
#انديكا
#تفكرسيستمي_درمدرسه
#محمدعلي

دبستان طالپا
پنجشنبه ٢٧ اسفند ١٣٩٤
براي بهبود وضعيت، خودمان اقدام كنيم

-------------
@systemsthinking
#داستانهاي_تفكرسيستمي
#محمدعلي

از توانمندي هاي يكديگر استفاده كنيم.

@systemsthinking
@thinkingandlearning
در ادامه سفر #انديكا به اميد خدا با برگزاري اردوي يادگيري و تفكر سيستمي براي دانش آموزان، همراه #هم_نت_روستا خواهيم بود

@systemsthinking
فراخوان ثبت نام در رویداد کارآفرینی هم نت روستا:

روستا داستان عجیبی دارد. ته و توی خیلی از ما را که در بیاورند، لازم نیست راه زیادی برویم تا به یک روستا برسیم.
روستا عزیز است، محترم است، ریشه ماست و حالا حالش بد است.

چه کسانی می توانند به روستا کمک کنند؟
کسانی که به روستا اعتقاد دارند و قدرش را می شناسند ...
آنها که می دانند با احترام و تواضع باید از روستا آموخت، فرصت هایش را دوباره شناخت و راه حل های تازه ساخت ...راه حل هایی که در طول تاریخ بارها بدون حضور ما با هوش و تجربه روستاییان، روستا را دوباره زنده کرده و سرپا نگه داشته است.

از روستا که بگذریم، چند صد کیلومتــر آن طرف تر مردم شهــر خیــال می کنند حالشان خوب است ...
و روستاییان ما با همان صداقت و پاکی چشم امید بسته اند تا شاید آید خبری از شهر ...

در هم‌نت روستا به دنبال پیداکردن راه حل برای بهبود کسب و کارهای موجود روستایی، شناسایی فرصت‌های نو کارآفرینی در روستا و بهره مندی از داشته‌های روستا و روستاییان هستیم و می‌خواهیم با همکاری و مشارکت روستائیان برای پیشرفت پایدار روستا برنامه ریزی کنیم.
برای فکری نو در انداختن، مشکلات و مسایل را از نزدیک دیدن و توانمندی های خود را محک زدن، دست به کار می شویم.
پای درد و دل روستاییان می‌نشینیم و مانند یک جستجوگرِ دقیق سعی می‌کنیم با استفاده از همه چیزهایی که تا به حال یاد گرفته‌ایم راهی نو و عالمانه پیدا کنیم تا روستا هنوز جای مطلوب و امید بخشی برای یک زندگی سالم، محترمانه، پرتلاش و روبه رشد باشد.


مسایل و فرصتهای روستا:
*کمبود منابع آبی و پایین بودن قدرت ریسک کشاورزان روستا برای تغییر الگوهای کشت قبلی با محصولات یا روش‌های کشت جایگزین.
*مدیریت بهینه مصرف آب یا حفظ آب موجود.
*عدم آشنایی تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و دامی با صنایع تبدیلی و روشهای ایجاد ارزش افزوده با محصولات فعلی.
*عدم دسترسی به اطلاعات کافی برای ارتقاء وضع موجود در کسب و کارهای روستایی.
*عدم شناخت بازار و کمبود مهارتهای بازاریابی و فروش.
*سردرگمی هنرهای اصیل و بومی روستا برای یافتن مشتری و تبدیل شدن به محصولاتی متناسب با مدل‌های کاربردی در زندگی‌ امروز.
*بالابردن ماندگاری حین تولید تا فروش محصولات تولیدی روستا.
*بسته بندی هوشمند.

محورهای هم نت روستا:
1. آب
2. کشت های جایگزین و فراوری محصولات.
3. احیاء هنرهای بومی روستا.
4. راه اندازی و خلق کسب و کارهای جدید و نوآورانه متناسب با امکانات روستا.
 
 
شرکت کنندگان هم نت روستا:
افراد شرکت کننده در قالب یکی از دسته های زیر قرار خواهند گرفت:
*هسته های شناسایی:
رصد مشکلات و چالش های کسب و کارهای روستایی با مشارکت روستائیان و چاره اندیشی برای بهبود و ارتقاء آنها.
*تیم های کارآفرین:
شکار فرصت ها، ایده پردازی، تیم سازی و تکمیل آن با مشارکت روستائیان و راه اندازی و خلق کسب و کارهای نو در روستا.

برنامه زمانبندی هم نت روستا:
مرحله اول
رویداد هم نت روستا (در محل روستاهای هدف):
رصد چالش ها و آشنایی با فرصتها، ارتباط با تسهیلگران توسعه روستایی و تیم سازی همراه با روستائیان.
"دسترسی به اطلاعات آمایشی روستا به منظور رصد فرصت‌های کارآفرینی روستایی و برگزاری میز بیان فرصت "
مدت زمان : 4 روز – 31 فروردین ماه 94 تا 3 اردیبهشت ماه 95

برگزیده های مرحله اول شانس ورود به مراحل دوم و سوم را خواهند داشت.
مرحله دوم
ایده پردازی حول فرصت ها، برقراری ارتباط با روستای هدف و تعامل با اهالی آن، شناخت و تحلیل بازار محصولات تولیدی و کسب و کارهای روستایی، دریافت مشاوره، دریافت بخشی از اعتبار لازم برای راه اندازی کسب و کار و تکمیل هسته اولیه، و تلاش برای رسیدن به شاخص های ورود به مرحله نهایی رویداد هم نت روستا.
مدت زمان : 5 ماه – اردیبهشت ماه الی شهریورماه 95

مرحله سوم
پیش شتابدهنده کسب و کارهای روستایی.
مدت زمان : 5 روز – هفته دوم شهریورماه 95
*این رویداد همزمان در دو اقلیم کاملاً متفاوت کویر مرکزی ایران در شرق استان اصفهان و دامنه کوه دنا در جنوب استان اصفهان اتفاق می‌افتد*
#هدف_گذاري
#اقدام
#محمدعلي

پيش از هر اقدامي بايد ببينيم كجا هستيم و به كجا مي خواهيم برويم.

https://telegram.me/systemsthinking
#هدف_گذاري
#چشم_انداز_مشترك
#اقدام
#محمدعلي

١: عملكرد ما در سال هاي گذشته لايق جمع ما نبوده،
اين همه آدم توانمند جمع شده ايم دور هم براي كار كردن ولي خروجي كارمان قابل دفاع نيست.

٢: ما اتفاقا به تمام اهدافي كه سال گذشته داشتيم رسيده ايم و خيلي بهتر و بيشتر از چيزي كه بايد رو هم انجام داده ايم.

٣: چه عملكردي؟ با چه شاخصي؟ قرار بوده كجا باشيم؟ الان كجا هستيم؟ آخر سال ٩٥ بايد كجا باشيم؟ براي رسيدن به اونجا چه كارهايي بايد انجام بديم؟

--------------------
@systemsthinking
#هدف_گذاري
#برنامه_ریزی
#اقدام

#محمدعلي

صبح روز شنبه چهاردهم فروردین 1395
چه فرصتی بهتر از الان برای برنامه ریزی 😊

قلم، کاغذ، موبایل، نوت بوک، تقویم
نمیدونم شما این روزها با چی می نویسید و یادداشت هاتون رو چطور سازمان دهی می کنید.
همون ابزار رو بردارید و دارایی هاتون رو یادداشت کنید.
شما دارایی هاتون رو تو چه ظرف هایی نگهداری می کنید؟

ظرف دانش، ظرف پول، ظرف دارایی ها، ظرف دوستان، ظرف اعتماد به نفس، ظرف محبت به نزدیکان، ظرف رضایت پدر و مادر ...

مشخص کنید که چه ظرف هایی رو امسال می خواهید پرتر از سال گذشته کنید.
چقدر پر تر از قبل؟
مواظب باشید:
فقط 353 روز دیگه از ظرف زمان امسال باقی مونده
این 353 روز تمام سرمایه زمانی سال ٩٥ برای پر کردن ظرف های دیگر است.
راستی حواستون هست؟ امسال سال کبیسه است. یک روز بیشتر فرصت داریم.

امروز به مادرم زنگ می زنم و حالش رو می پرسم. و یکی از دوستانم که چند سالیست از حالش بی خبرم.
برای پر کردن ظرف دانش و پول هم برنامه هایی دارم. اهداف و برنامه هام رو تا جایی که بتونم مکتوب و مشخص می کنم.
برای بقیه ظرف ها هم برنامه هایی دارم...

—------------------------------—
https://telegram.me/systemsthinking
#زمان
#هدف_گذاري
#برنامه_ریزی

#محمدعلی

امروز فرصتی می گذارم برای دعا برای درگذشتگان
خدا رحمت کند همه ی درگذشتگانمان را

خوشا به حال آنها که رفته اند ولی از خودشان ظرف هایی به یادگار گذاشته اند که هنوز در حال پر شدن هستند

خوشا به حال آنها که فرزندان صالحی از خود به یادگار گذاشته اند که هر روز سبدی از خوبی ها برایشان هدیه می فرستند

خوشا به حال معلم هایی که دانش آموزان خوبی تربیت کردند و ثمره اش سالیان دراز برایشان و برای مردم کشورمان باقی خواهد ماند

من هم به دارایی هایم نگاه می کنم و به ظرف هایی فکر می کنم که با تمام شدن ظرف عمرم باقی خواهند ماند...

—------------------------------—---
https://telegram.me/systemsthinking
#مدل_ذهني
#آروين_آشفته

حتي در عصر اطلاعات هم هنوز مرغ همسايه غاز است
داشته هايمان را قدر بدانيم

https://telegram.me/systemsthinking
Forwarded from Systems Thinking
#هدف_گذاري
#اقدام
#محمدعلي

پيش از هر اقدامي بايد ببينيم كجا هستيم و به كجا مي خواهيم برويم.

https://telegram.me/systemsthinking
#هدف_گذاري
#اقدام

#محمدعلي

فاصله هايي كه استرس توليد مي كنند

فاصله بين آنچه هستيم (وضع موجود) و آنچه مي خواهيم كه باشيم (وضع مطلوب/هدف) زمينه را براي تلاش براي تغيير و بهبود وضع موجود فراهم مي كند.

هرچه آرزوهايمان كوچكتر باشد و اهدافمان به وضع موجود نزديك باشد، تلاش كمتري براي رسيدن به آنها نياز داريم.

براي مواجهه با فاصله بين وضعيت مطلوب و وضع موجود چهار كار مي توانيم انجام دهيم:

١- با تفكر، برنامه ريزي و تلاش، اقداماتي انجام دهيم كه وضع موجودمان را به وضعيت مطلوب برساند و به اهداف و آرزوهايمان دست پيدا كنيم.
٢- آرزوها و اهدافمان را كوچك كنيم تا بر وضع موجود منطبق شوند.
٣- وضع موجودمان را بهتر از آنچه هست نشان دهيم و اين تصور را به وجود آوريم كه اهداف و آرزوهايمان محقق شده اند.
٤- كاري به وضع موجود نداشته باشيم و اهداف و آرزوهايمان را هم به فراموشي بسپاريم.

انتخاب با ماست. كدام روش را انتخاب مي كنيم؟

پي نوشت:
اگر روش دوم تا چهارم را براي مواجهه با اين فاصله انتخاب كرديد، مراقب ناخودآگاه باشيد. ممكن است و معمولا اينطور است كه، اين فاصله ها در ناخودآگاه باقي مي مانند و توليد استرس و اضطراب مي كنند.

https://telegram.me/systemsthinking
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خطاهاي_ادراكي
#گفتگو

حرف هايي كه مي شنويم هميشه منعكس كننده نظر گوينده نيست.

https://telegram.me/systemsthinking
#رويدادها
شنبه ٢١ فروردين ١٣٩٥
ساعت ١٥:٣٠
ثبت نام:
Isfahan.bmn.ir
#گفتگو

ستون سمت چپ

برگه اي برداريد و با يك خط آن را به دو قسمت تقسيم كنيد.

مواقعي را به ياد آوريد كه هنگام صحبت با ديگران، دقيقا آنچه مد نظرتان بوده است را نگفته ايد.

مثلا كسي از شما در مورد لباس جديدش نظر خواسته است. به نظر شما اين لباس برايش مناسب نبوده، اما به او گفته ايد كه لباسش خيلي زيباست.

سمت راست برگه حرف هايتان را بنويسيد و سمت چپ، آنچه در آن زمان به آن فكر مي كرده ايد.

اين تمرين را هفته اي يك بار انجام دهيد.
به گفته هاي ستون سمت راست نگاه كنيد. آيا لازم بوده حرفي متفاوت از ستون سمت چپ گفته شود؟ دليل تفاوت در سمت چپ و راست چه بوده؟

هدف از اين تمرين شناخت روش گفتگوي خودتان با ديگران و تلاش براي بهبود آن است. در گفتگوهاي بعدي تلاش كنيد تا جاي ممكن سمت چپ و راست را به هم نزديك كنيد.

https://telegram.me/systemsthinking
#تفکر_در_طول_زمان
#معلم
#حسین

از چهار ماه پیش که به شهر کوچیک آتن (Athens) در ایالت جورجیا (Georgia) در آمریکا اومدیم، توی محل کارم متوجه نکتهٔ جالبی شدم. مردم این شهر عاشق اینن که صورت‌حساب‌شون رو با نوشتن چک پرداخت کنن. روزای اول به نظرم میومد چقدر توی این شهر کوچیک، آدمای با دست‌خط خوب زیاده. بیشتر که دقت کردم، دیدم تقریباً همهٔ این آدمای خوش‌خط، خانوم هستن و سن همه‌شون هم بین ۵۰ تا ۶۵ ساله؛ نه اینکه بقیه اصلاً خوش‌خط نباشن، ولی‌ توی این گروه سنی تعدادشون خیلی‌ زیاد بود.

به چند نفرشون گفتم: «توی این شهر خوش‌خط زیاده ها!» همه‌شون بدون استثنا و با تعجب می‌گفتن: «جدی؟ نمیدونستم!»

سؤالمو عوض کردم؛ این‌دفعه پرسیدم: «کی‌ باعث شد این‌قدر خط‌تون خوب شه؟» همه جوابشون یه‌چیز‌ بود: «خانوم باربارا، معلم کلاس دوم! اون همیشه می‌گفت که خوش‌خط بنویسیم.»

آره، این‌طوریاس که یه معلم، توی یه شهر کوچیک، در طول زمان تدریسش، روی خوش‌خطی‌ دانش‌آموزاش کار کرده و اثرش این همه سال بعد هنوز داره خودشو نشون می‌ده ...

از یکیشون پرسیدم: «خانوم باربارا آدم خاصی‌ بود؟»
گفت: «نه!»
- معلم معروفی‌ بود؟
- نه!
- زنده‌س؟
- نمی‌دونم!
این سؤالا رو از چند نفر دیگه هم پرسیدم و دقیقاً همین جواب‌ها رو شنیدم.

می‌شه به همین سادگی عامل تغییر بود. ما چه اثری از خودمون به جا خواهیم گذاشت؟

منبع: کانال تلگرامی فرنگ‌نوشت

@systemsthinking
#مدل_ذهني
#تفكر_در_طول_زمان
#محمدعلي

دير رسيدن يك مدل ذهني است

امروز صبح با يكي از دوستان جلسه اي دارم و باز هم به نظر مي رسد كه دير خواهم رسيد. البته نگران نباشيد، مشغول رانندگي نيستم. در تاكسي نشسته ام و مي توانم اين مطلب را بنويسم.

دير رسيدن ممكن است يك اتفاق به نظر برسد. اما اگر تكرار شود، نشان مي دهد كه ريشه دارد.
ريشه ي دير رسيدن يك ساختار غلط براي برنامه ريزي براي حضور است.
اين ساختار هم بر اساس يك مدل ذهني غلط به وجود مي آيد.

اين مدل ذهني البته فقط منجر به دير رسيدن به جلسات نمي شود.
به موقع انجام ندادن تكاليف، انباشت درس ها براي شب امتحان، تاخير در پروژه ها، و از دست دادن قطار و هواپيما هم ناشي از همين مدل ذهني هستند.

يكي از ويژگي هاي اين مدل ذهني اين است كه مي خواهد تمام كارها را دقيقا به موقع انجام دهد و زماني براي اتفاقات پيش بيني نشده در نظر نمي گيرد. ويژگي ديگرش اين است كه مي گويد: حالا هنوز وقت دارم؛ و انجام كار يا حركت را به تعويق مي اندازد...

دارم به محل جلسه مي رسم و فعلا براي بيشتر نوشتن فرصت نيست...

با اين حال، تا زماني كه اين مدل ذهني تغيير نكند، اين مساله ها هم ادامه خواهند داشت...


https://telegram.me/systemsthinking
#کارآفرینی

فایل ارایه پیش رویداد هم نت علوم انسانی
کسب و کارهای آینده - همکاری های بین رشته ای 👇