فراخوان ثبت نام در رویداد کارآفرینی هم نت روستا:
روستا داستان عجیبی دارد. ته و توی خیلی از ما را که در بیاورند، لازم نیست راه زیادی برویم تا به یک روستا برسیم.
روستا عزیز است، محترم است، ریشه ماست و حالا حالش بد است.
چه کسانی می توانند به روستا کمک کنند؟
کسانی که به روستا اعتقاد دارند و قدرش را می شناسند ...
آنها که می دانند با احترام و تواضع باید از روستا آموخت، فرصت هایش را دوباره شناخت و راه حل های تازه ساخت ...راه حل هایی که در طول تاریخ بارها بدون حضور ما با هوش و تجربه روستاییان، روستا را دوباره زنده کرده و سرپا نگه داشته است.
از روستا که بگذریم، چند صد کیلومتــر آن طرف تر مردم شهــر خیــال می کنند حالشان خوب است ...
و روستاییان ما با همان صداقت و پاکی چشم امید بسته اند تا شاید آید خبری از شهر ...
در همنت روستا به دنبال پیداکردن راه حل برای بهبود کسب و کارهای موجود روستایی، شناسایی فرصتهای نو کارآفرینی در روستا و بهره مندی از داشتههای روستا و روستاییان هستیم و میخواهیم با همکاری و مشارکت روستائیان برای پیشرفت پایدار روستا برنامه ریزی کنیم.
برای فکری نو در انداختن، مشکلات و مسایل را از نزدیک دیدن و توانمندی های خود را محک زدن، دست به کار می شویم.
پای درد و دل روستاییان مینشینیم و مانند یک جستجوگرِ دقیق سعی میکنیم با استفاده از همه چیزهایی که تا به حال یاد گرفتهایم راهی نو و عالمانه پیدا کنیم تا روستا هنوز جای مطلوب و امید بخشی برای یک زندگی سالم، محترمانه، پرتلاش و روبه رشد باشد.
مسایل و فرصتهای روستا:
*کمبود منابع آبی و پایین بودن قدرت ریسک کشاورزان روستا برای تغییر الگوهای کشت قبلی با محصولات یا روشهای کشت جایگزین.
*مدیریت بهینه مصرف آب یا حفظ آب موجود.
*عدم آشنایی تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و دامی با صنایع تبدیلی و روشهای ایجاد ارزش افزوده با محصولات فعلی.
*عدم دسترسی به اطلاعات کافی برای ارتقاء وضع موجود در کسب و کارهای روستایی.
*عدم شناخت بازار و کمبود مهارتهای بازاریابی و فروش.
*سردرگمی هنرهای اصیل و بومی روستا برای یافتن مشتری و تبدیل شدن به محصولاتی متناسب با مدلهای کاربردی در زندگی امروز.
*بالابردن ماندگاری حین تولید تا فروش محصولات تولیدی روستا.
*بسته بندی هوشمند.
محورهای هم نت روستا:
1. آب
2. کشت های جایگزین و فراوری محصولات.
3. احیاء هنرهای بومی روستا.
4. راه اندازی و خلق کسب و کارهای جدید و نوآورانه متناسب با امکانات روستا.
شرکت کنندگان هم نت روستا:
افراد شرکت کننده در قالب یکی از دسته های زیر قرار خواهند گرفت:
*هسته های شناسایی:
رصد مشکلات و چالش های کسب و کارهای روستایی با مشارکت روستائیان و چاره اندیشی برای بهبود و ارتقاء آنها.
*تیم های کارآفرین:
شکار فرصت ها، ایده پردازی، تیم سازی و تکمیل آن با مشارکت روستائیان و راه اندازی و خلق کسب و کارهای نو در روستا.
برنامه زمانبندی هم نت روستا:
مرحله اول
رویداد هم نت روستا (در محل روستاهای هدف):
رصد چالش ها و آشنایی با فرصتها، ارتباط با تسهیلگران توسعه روستایی و تیم سازی همراه با روستائیان.
"دسترسی به اطلاعات آمایشی روستا به منظور رصد فرصتهای کارآفرینی روستایی و برگزاری میز بیان فرصت "
مدت زمان : 4 روز – 31 فروردین ماه 94 تا 3 اردیبهشت ماه 95
برگزیده های مرحله اول شانس ورود به مراحل دوم و سوم را خواهند داشت.
مرحله دوم
ایده پردازی حول فرصت ها، برقراری ارتباط با روستای هدف و تعامل با اهالی آن، شناخت و تحلیل بازار محصولات تولیدی و کسب و کارهای روستایی، دریافت مشاوره، دریافت بخشی از اعتبار لازم برای راه اندازی کسب و کار و تکمیل هسته اولیه، و تلاش برای رسیدن به شاخص های ورود به مرحله نهایی رویداد هم نت روستا.
مدت زمان : 5 ماه – اردیبهشت ماه الی شهریورماه 95
مرحله سوم
پیش شتابدهنده کسب و کارهای روستایی.
مدت زمان : 5 روز – هفته دوم شهریورماه 95
*این رویداد همزمان در دو اقلیم کاملاً متفاوت کویر مرکزی ایران در شرق استان اصفهان و دامنه کوه دنا در جنوب استان اصفهان اتفاق میافتد*
روستا داستان عجیبی دارد. ته و توی خیلی از ما را که در بیاورند، لازم نیست راه زیادی برویم تا به یک روستا برسیم.
روستا عزیز است، محترم است، ریشه ماست و حالا حالش بد است.
چه کسانی می توانند به روستا کمک کنند؟
کسانی که به روستا اعتقاد دارند و قدرش را می شناسند ...
آنها که می دانند با احترام و تواضع باید از روستا آموخت، فرصت هایش را دوباره شناخت و راه حل های تازه ساخت ...راه حل هایی که در طول تاریخ بارها بدون حضور ما با هوش و تجربه روستاییان، روستا را دوباره زنده کرده و سرپا نگه داشته است.
از روستا که بگذریم، چند صد کیلومتــر آن طرف تر مردم شهــر خیــال می کنند حالشان خوب است ...
و روستاییان ما با همان صداقت و پاکی چشم امید بسته اند تا شاید آید خبری از شهر ...
در همنت روستا به دنبال پیداکردن راه حل برای بهبود کسب و کارهای موجود روستایی، شناسایی فرصتهای نو کارآفرینی در روستا و بهره مندی از داشتههای روستا و روستاییان هستیم و میخواهیم با همکاری و مشارکت روستائیان برای پیشرفت پایدار روستا برنامه ریزی کنیم.
برای فکری نو در انداختن، مشکلات و مسایل را از نزدیک دیدن و توانمندی های خود را محک زدن، دست به کار می شویم.
پای درد و دل روستاییان مینشینیم و مانند یک جستجوگرِ دقیق سعی میکنیم با استفاده از همه چیزهایی که تا به حال یاد گرفتهایم راهی نو و عالمانه پیدا کنیم تا روستا هنوز جای مطلوب و امید بخشی برای یک زندگی سالم، محترمانه، پرتلاش و روبه رشد باشد.
مسایل و فرصتهای روستا:
*کمبود منابع آبی و پایین بودن قدرت ریسک کشاورزان روستا برای تغییر الگوهای کشت قبلی با محصولات یا روشهای کشت جایگزین.
*مدیریت بهینه مصرف آب یا حفظ آب موجود.
*عدم آشنایی تولیدکنندگان محصولات کشاورزی و دامی با صنایع تبدیلی و روشهای ایجاد ارزش افزوده با محصولات فعلی.
*عدم دسترسی به اطلاعات کافی برای ارتقاء وضع موجود در کسب و کارهای روستایی.
*عدم شناخت بازار و کمبود مهارتهای بازاریابی و فروش.
*سردرگمی هنرهای اصیل و بومی روستا برای یافتن مشتری و تبدیل شدن به محصولاتی متناسب با مدلهای کاربردی در زندگی امروز.
*بالابردن ماندگاری حین تولید تا فروش محصولات تولیدی روستا.
*بسته بندی هوشمند.
محورهای هم نت روستا:
1. آب
2. کشت های جایگزین و فراوری محصولات.
3. احیاء هنرهای بومی روستا.
4. راه اندازی و خلق کسب و کارهای جدید و نوآورانه متناسب با امکانات روستا.
شرکت کنندگان هم نت روستا:
افراد شرکت کننده در قالب یکی از دسته های زیر قرار خواهند گرفت:
*هسته های شناسایی:
رصد مشکلات و چالش های کسب و کارهای روستایی با مشارکت روستائیان و چاره اندیشی برای بهبود و ارتقاء آنها.
*تیم های کارآفرین:
شکار فرصت ها، ایده پردازی، تیم سازی و تکمیل آن با مشارکت روستائیان و راه اندازی و خلق کسب و کارهای نو در روستا.
برنامه زمانبندی هم نت روستا:
مرحله اول
رویداد هم نت روستا (در محل روستاهای هدف):
رصد چالش ها و آشنایی با فرصتها، ارتباط با تسهیلگران توسعه روستایی و تیم سازی همراه با روستائیان.
"دسترسی به اطلاعات آمایشی روستا به منظور رصد فرصتهای کارآفرینی روستایی و برگزاری میز بیان فرصت "
مدت زمان : 4 روز – 31 فروردین ماه 94 تا 3 اردیبهشت ماه 95
برگزیده های مرحله اول شانس ورود به مراحل دوم و سوم را خواهند داشت.
مرحله دوم
ایده پردازی حول فرصت ها، برقراری ارتباط با روستای هدف و تعامل با اهالی آن، شناخت و تحلیل بازار محصولات تولیدی و کسب و کارهای روستایی، دریافت مشاوره، دریافت بخشی از اعتبار لازم برای راه اندازی کسب و کار و تکمیل هسته اولیه، و تلاش برای رسیدن به شاخص های ورود به مرحله نهایی رویداد هم نت روستا.
مدت زمان : 5 ماه – اردیبهشت ماه الی شهریورماه 95
مرحله سوم
پیش شتابدهنده کسب و کارهای روستایی.
مدت زمان : 5 روز – هفته دوم شهریورماه 95
*این رویداد همزمان در دو اقلیم کاملاً متفاوت کویر مرکزی ایران در شرق استان اصفهان و دامنه کوه دنا در جنوب استان اصفهان اتفاق میافتد*
#هدف_گذاري
#اقدام
#محمدعلي
پيش از هر اقدامي بايد ببينيم كجا هستيم و به كجا مي خواهيم برويم.
https://telegram.me/systemsthinking
#اقدام
#محمدعلي
پيش از هر اقدامي بايد ببينيم كجا هستيم و به كجا مي خواهيم برويم.
https://telegram.me/systemsthinking
#هدف_گذاري
#چشم_انداز_مشترك
#اقدام
#محمدعلي
١: عملكرد ما در سال هاي گذشته لايق جمع ما نبوده،
اين همه آدم توانمند جمع شده ايم دور هم براي كار كردن ولي خروجي كارمان قابل دفاع نيست.
٢: ما اتفاقا به تمام اهدافي كه سال گذشته داشتيم رسيده ايم و خيلي بهتر و بيشتر از چيزي كه بايد رو هم انجام داده ايم.
٣: چه عملكردي؟ با چه شاخصي؟ قرار بوده كجا باشيم؟ الان كجا هستيم؟ آخر سال ٩٥ بايد كجا باشيم؟ براي رسيدن به اونجا چه كارهايي بايد انجام بديم؟
--------------------
@systemsthinking
#چشم_انداز_مشترك
#اقدام
#محمدعلي
١: عملكرد ما در سال هاي گذشته لايق جمع ما نبوده،
اين همه آدم توانمند جمع شده ايم دور هم براي كار كردن ولي خروجي كارمان قابل دفاع نيست.
٢: ما اتفاقا به تمام اهدافي كه سال گذشته داشتيم رسيده ايم و خيلي بهتر و بيشتر از چيزي كه بايد رو هم انجام داده ايم.
٣: چه عملكردي؟ با چه شاخصي؟ قرار بوده كجا باشيم؟ الان كجا هستيم؟ آخر سال ٩٥ بايد كجا باشيم؟ براي رسيدن به اونجا چه كارهايي بايد انجام بديم؟
--------------------
@systemsthinking
#هدف_گذاري
#برنامه_ریزی
#اقدام
#محمدعلي
صبح روز شنبه چهاردهم فروردین 1395
چه فرصتی بهتر از الان برای برنامه ریزی 😊
قلم، کاغذ، موبایل، نوت بوک، تقویم
نمیدونم شما این روزها با چی می نویسید و یادداشت هاتون رو چطور سازمان دهی می کنید.
همون ابزار رو بردارید و دارایی هاتون رو یادداشت کنید.
شما دارایی هاتون رو تو چه ظرف هایی نگهداری می کنید؟
ظرف دانش، ظرف پول، ظرف دارایی ها، ظرف دوستان، ظرف اعتماد به نفس، ظرف محبت به نزدیکان، ظرف رضایت پدر و مادر ...
مشخص کنید که چه ظرف هایی رو امسال می خواهید پرتر از سال گذشته کنید.
چقدر پر تر از قبل؟
مواظب باشید:
فقط 353 روز دیگه از ظرف زمان امسال باقی مونده
این 353 روز تمام سرمایه زمانی سال ٩٥ برای پر کردن ظرف های دیگر است.
راستی حواستون هست؟ امسال سال کبیسه است. یک روز بیشتر فرصت داریم.
امروز به مادرم زنگ می زنم و حالش رو می پرسم. و یکی از دوستانم که چند سالیست از حالش بی خبرم.
برای پر کردن ظرف دانش و پول هم برنامه هایی دارم. اهداف و برنامه هام رو تا جایی که بتونم مکتوب و مشخص می کنم.
برای بقیه ظرف ها هم برنامه هایی دارم...
—------------------------------—
https://telegram.me/systemsthinking
#برنامه_ریزی
#اقدام
#محمدعلي
صبح روز شنبه چهاردهم فروردین 1395
چه فرصتی بهتر از الان برای برنامه ریزی 😊
قلم، کاغذ، موبایل، نوت بوک، تقویم
نمیدونم شما این روزها با چی می نویسید و یادداشت هاتون رو چطور سازمان دهی می کنید.
همون ابزار رو بردارید و دارایی هاتون رو یادداشت کنید.
شما دارایی هاتون رو تو چه ظرف هایی نگهداری می کنید؟
ظرف دانش، ظرف پول، ظرف دارایی ها، ظرف دوستان، ظرف اعتماد به نفس، ظرف محبت به نزدیکان، ظرف رضایت پدر و مادر ...
مشخص کنید که چه ظرف هایی رو امسال می خواهید پرتر از سال گذشته کنید.
چقدر پر تر از قبل؟
مواظب باشید:
فقط 353 روز دیگه از ظرف زمان امسال باقی مونده
این 353 روز تمام سرمایه زمانی سال ٩٥ برای پر کردن ظرف های دیگر است.
راستی حواستون هست؟ امسال سال کبیسه است. یک روز بیشتر فرصت داریم.
امروز به مادرم زنگ می زنم و حالش رو می پرسم. و یکی از دوستانم که چند سالیست از حالش بی خبرم.
برای پر کردن ظرف دانش و پول هم برنامه هایی دارم. اهداف و برنامه هام رو تا جایی که بتونم مکتوب و مشخص می کنم.
برای بقیه ظرف ها هم برنامه هایی دارم...
—------------------------------—
https://telegram.me/systemsthinking
#زمان
#هدف_گذاري
#برنامه_ریزی
#محمدعلی
امروز فرصتی می گذارم برای دعا برای درگذشتگان
خدا رحمت کند همه ی درگذشتگانمان را
خوشا به حال آنها که رفته اند ولی از خودشان ظرف هایی به یادگار گذاشته اند که هنوز در حال پر شدن هستند
خوشا به حال آنها که فرزندان صالحی از خود به یادگار گذاشته اند که هر روز سبدی از خوبی ها برایشان هدیه می فرستند
خوشا به حال معلم هایی که دانش آموزان خوبی تربیت کردند و ثمره اش سالیان دراز برایشان و برای مردم کشورمان باقی خواهد ماند
من هم به دارایی هایم نگاه می کنم و به ظرف هایی فکر می کنم که با تمام شدن ظرف عمرم باقی خواهند ماند...
—------------------------------—---
https://telegram.me/systemsthinking
#هدف_گذاري
#برنامه_ریزی
#محمدعلی
امروز فرصتی می گذارم برای دعا برای درگذشتگان
خدا رحمت کند همه ی درگذشتگانمان را
خوشا به حال آنها که رفته اند ولی از خودشان ظرف هایی به یادگار گذاشته اند که هنوز در حال پر شدن هستند
خوشا به حال آنها که فرزندان صالحی از خود به یادگار گذاشته اند که هر روز سبدی از خوبی ها برایشان هدیه می فرستند
خوشا به حال معلم هایی که دانش آموزان خوبی تربیت کردند و ثمره اش سالیان دراز برایشان و برای مردم کشورمان باقی خواهد ماند
من هم به دارایی هایم نگاه می کنم و به ظرف هایی فکر می کنم که با تمام شدن ظرف عمرم باقی خواهند ماند...
—------------------------------—---
https://telegram.me/systemsthinking
#مدل_ذهني
#آروين_آشفته
حتي در عصر اطلاعات هم هنوز مرغ همسايه غاز است
داشته هايمان را قدر بدانيم
https://telegram.me/systemsthinking
#آروين_آشفته
حتي در عصر اطلاعات هم هنوز مرغ همسايه غاز است
داشته هايمان را قدر بدانيم
https://telegram.me/systemsthinking
Forwarded from Systems Thinking
#هدف_گذاري
#اقدام
#محمدعلي
پيش از هر اقدامي بايد ببينيم كجا هستيم و به كجا مي خواهيم برويم.
https://telegram.me/systemsthinking
#اقدام
#محمدعلي
پيش از هر اقدامي بايد ببينيم كجا هستيم و به كجا مي خواهيم برويم.
https://telegram.me/systemsthinking
#هدف_گذاري
#اقدام
#محمدعلي
فاصله هايي كه استرس توليد مي كنند
فاصله بين آنچه هستيم (وضع موجود) و آنچه مي خواهيم كه باشيم (وضع مطلوب/هدف) زمينه را براي تلاش براي تغيير و بهبود وضع موجود فراهم مي كند.
هرچه آرزوهايمان كوچكتر باشد و اهدافمان به وضع موجود نزديك باشد، تلاش كمتري براي رسيدن به آنها نياز داريم.
براي مواجهه با فاصله بين وضعيت مطلوب و وضع موجود چهار كار مي توانيم انجام دهيم:
١- با تفكر، برنامه ريزي و تلاش، اقداماتي انجام دهيم كه وضع موجودمان را به وضعيت مطلوب برساند و به اهداف و آرزوهايمان دست پيدا كنيم.
٢- آرزوها و اهدافمان را كوچك كنيم تا بر وضع موجود منطبق شوند.
٣- وضع موجودمان را بهتر از آنچه هست نشان دهيم و اين تصور را به وجود آوريم كه اهداف و آرزوهايمان محقق شده اند.
٤- كاري به وضع موجود نداشته باشيم و اهداف و آرزوهايمان را هم به فراموشي بسپاريم.
انتخاب با ماست. كدام روش را انتخاب مي كنيم؟
پي نوشت:
اگر روش دوم تا چهارم را براي مواجهه با اين فاصله انتخاب كرديد، مراقب ناخودآگاه باشيد. ممكن است و معمولا اينطور است كه، اين فاصله ها در ناخودآگاه باقي مي مانند و توليد استرس و اضطراب مي كنند.
https://telegram.me/systemsthinking
#اقدام
#محمدعلي
فاصله هايي كه استرس توليد مي كنند
فاصله بين آنچه هستيم (وضع موجود) و آنچه مي خواهيم كه باشيم (وضع مطلوب/هدف) زمينه را براي تلاش براي تغيير و بهبود وضع موجود فراهم مي كند.
هرچه آرزوهايمان كوچكتر باشد و اهدافمان به وضع موجود نزديك باشد، تلاش كمتري براي رسيدن به آنها نياز داريم.
براي مواجهه با فاصله بين وضعيت مطلوب و وضع موجود چهار كار مي توانيم انجام دهيم:
١- با تفكر، برنامه ريزي و تلاش، اقداماتي انجام دهيم كه وضع موجودمان را به وضعيت مطلوب برساند و به اهداف و آرزوهايمان دست پيدا كنيم.
٢- آرزوها و اهدافمان را كوچك كنيم تا بر وضع موجود منطبق شوند.
٣- وضع موجودمان را بهتر از آنچه هست نشان دهيم و اين تصور را به وجود آوريم كه اهداف و آرزوهايمان محقق شده اند.
٤- كاري به وضع موجود نداشته باشيم و اهداف و آرزوهايمان را هم به فراموشي بسپاريم.
انتخاب با ماست. كدام روش را انتخاب مي كنيم؟
پي نوشت:
اگر روش دوم تا چهارم را براي مواجهه با اين فاصله انتخاب كرديد، مراقب ناخودآگاه باشيد. ممكن است و معمولا اينطور است كه، اين فاصله ها در ناخودآگاه باقي مي مانند و توليد استرس و اضطراب مي كنند.
https://telegram.me/systemsthinking
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#خطاهاي_ادراكي
#گفتگو
حرف هايي كه مي شنويم هميشه منعكس كننده نظر گوينده نيست.
https://telegram.me/systemsthinking
#گفتگو
حرف هايي كه مي شنويم هميشه منعكس كننده نظر گوينده نيست.
https://telegram.me/systemsthinking
#گفتگو
ستون سمت چپ
برگه اي برداريد و با يك خط آن را به دو قسمت تقسيم كنيد.
مواقعي را به ياد آوريد كه هنگام صحبت با ديگران، دقيقا آنچه مد نظرتان بوده است را نگفته ايد.
مثلا كسي از شما در مورد لباس جديدش نظر خواسته است. به نظر شما اين لباس برايش مناسب نبوده، اما به او گفته ايد كه لباسش خيلي زيباست.
سمت راست برگه حرف هايتان را بنويسيد و سمت چپ، آنچه در آن زمان به آن فكر مي كرده ايد.
اين تمرين را هفته اي يك بار انجام دهيد.
به گفته هاي ستون سمت راست نگاه كنيد. آيا لازم بوده حرفي متفاوت از ستون سمت چپ گفته شود؟ دليل تفاوت در سمت چپ و راست چه بوده؟
هدف از اين تمرين شناخت روش گفتگوي خودتان با ديگران و تلاش براي بهبود آن است. در گفتگوهاي بعدي تلاش كنيد تا جاي ممكن سمت چپ و راست را به هم نزديك كنيد.
https://telegram.me/systemsthinking
ستون سمت چپ
برگه اي برداريد و با يك خط آن را به دو قسمت تقسيم كنيد.
مواقعي را به ياد آوريد كه هنگام صحبت با ديگران، دقيقا آنچه مد نظرتان بوده است را نگفته ايد.
مثلا كسي از شما در مورد لباس جديدش نظر خواسته است. به نظر شما اين لباس برايش مناسب نبوده، اما به او گفته ايد كه لباسش خيلي زيباست.
سمت راست برگه حرف هايتان را بنويسيد و سمت چپ، آنچه در آن زمان به آن فكر مي كرده ايد.
اين تمرين را هفته اي يك بار انجام دهيد.
به گفته هاي ستون سمت راست نگاه كنيد. آيا لازم بوده حرفي متفاوت از ستون سمت چپ گفته شود؟ دليل تفاوت در سمت چپ و راست چه بوده؟
هدف از اين تمرين شناخت روش گفتگوي خودتان با ديگران و تلاش براي بهبود آن است. در گفتگوهاي بعدي تلاش كنيد تا جاي ممكن سمت چپ و راست را به هم نزديك كنيد.
https://telegram.me/systemsthinking
#تفکر_در_طول_زمان
#معلم
#حسین
از چهار ماه پیش که به شهر کوچیک آتن (Athens) در ایالت جورجیا (Georgia) در آمریکا اومدیم، توی محل کارم متوجه نکتهٔ جالبی شدم. مردم این شهر عاشق اینن که صورتحسابشون رو با نوشتن چک پرداخت کنن. روزای اول به نظرم میومد چقدر توی این شهر کوچیک، آدمای با دستخط خوب زیاده. بیشتر که دقت کردم، دیدم تقریباً همهٔ این آدمای خوشخط، خانوم هستن و سن همهشون هم بین ۵۰ تا ۶۵ ساله؛ نه اینکه بقیه اصلاً خوشخط نباشن، ولی توی این گروه سنی تعدادشون خیلی زیاد بود.
به چند نفرشون گفتم: «توی این شهر خوشخط زیاده ها!» همهشون بدون استثنا و با تعجب میگفتن: «جدی؟ نمیدونستم!»
سؤالمو عوض کردم؛ ایندفعه پرسیدم: «کی باعث شد اینقدر خطتون خوب شه؟» همه جوابشون یهچیز بود: «خانوم باربارا، معلم کلاس دوم! اون همیشه میگفت که خوشخط بنویسیم.»
آره، اینطوریاس که یه معلم، توی یه شهر کوچیک، در طول زمان تدریسش، روی خوشخطی دانشآموزاش کار کرده و اثرش این همه سال بعد هنوز داره خودشو نشون میده ...
از یکیشون پرسیدم: «خانوم باربارا آدم خاصی بود؟»
گفت: «نه!»
- معلم معروفی بود؟
- نه!
- زندهس؟
- نمیدونم!
این سؤالا رو از چند نفر دیگه هم پرسیدم و دقیقاً همین جوابها رو شنیدم.
میشه به همین سادگی عامل تغییر بود. ما چه اثری از خودمون به جا خواهیم گذاشت؟
منبع: کانال تلگرامی فرنگنوشت
@systemsthinking
#معلم
#حسین
از چهار ماه پیش که به شهر کوچیک آتن (Athens) در ایالت جورجیا (Georgia) در آمریکا اومدیم، توی محل کارم متوجه نکتهٔ جالبی شدم. مردم این شهر عاشق اینن که صورتحسابشون رو با نوشتن چک پرداخت کنن. روزای اول به نظرم میومد چقدر توی این شهر کوچیک، آدمای با دستخط خوب زیاده. بیشتر که دقت کردم، دیدم تقریباً همهٔ این آدمای خوشخط، خانوم هستن و سن همهشون هم بین ۵۰ تا ۶۵ ساله؛ نه اینکه بقیه اصلاً خوشخط نباشن، ولی توی این گروه سنی تعدادشون خیلی زیاد بود.
به چند نفرشون گفتم: «توی این شهر خوشخط زیاده ها!» همهشون بدون استثنا و با تعجب میگفتن: «جدی؟ نمیدونستم!»
سؤالمو عوض کردم؛ ایندفعه پرسیدم: «کی باعث شد اینقدر خطتون خوب شه؟» همه جوابشون یهچیز بود: «خانوم باربارا، معلم کلاس دوم! اون همیشه میگفت که خوشخط بنویسیم.»
آره، اینطوریاس که یه معلم، توی یه شهر کوچیک، در طول زمان تدریسش، روی خوشخطی دانشآموزاش کار کرده و اثرش این همه سال بعد هنوز داره خودشو نشون میده ...
از یکیشون پرسیدم: «خانوم باربارا آدم خاصی بود؟»
گفت: «نه!»
- معلم معروفی بود؟
- نه!
- زندهس؟
- نمیدونم!
این سؤالا رو از چند نفر دیگه هم پرسیدم و دقیقاً همین جوابها رو شنیدم.
میشه به همین سادگی عامل تغییر بود. ما چه اثری از خودمون به جا خواهیم گذاشت؟
منبع: کانال تلگرامی فرنگنوشت
@systemsthinking
#مدل_ذهني
#تفكر_در_طول_زمان
#محمدعلي
دير رسيدن يك مدل ذهني است
امروز صبح با يكي از دوستان جلسه اي دارم و باز هم به نظر مي رسد كه دير خواهم رسيد. البته نگران نباشيد، مشغول رانندگي نيستم. در تاكسي نشسته ام و مي توانم اين مطلب را بنويسم.
دير رسيدن ممكن است يك اتفاق به نظر برسد. اما اگر تكرار شود، نشان مي دهد كه ريشه دارد.
ريشه ي دير رسيدن يك ساختار غلط براي برنامه ريزي براي حضور است.
اين ساختار هم بر اساس يك مدل ذهني غلط به وجود مي آيد.
اين مدل ذهني البته فقط منجر به دير رسيدن به جلسات نمي شود.
به موقع انجام ندادن تكاليف، انباشت درس ها براي شب امتحان، تاخير در پروژه ها، و از دست دادن قطار و هواپيما هم ناشي از همين مدل ذهني هستند.
يكي از ويژگي هاي اين مدل ذهني اين است كه مي خواهد تمام كارها را دقيقا به موقع انجام دهد و زماني براي اتفاقات پيش بيني نشده در نظر نمي گيرد. ويژگي ديگرش اين است كه مي گويد: حالا هنوز وقت دارم؛ و انجام كار يا حركت را به تعويق مي اندازد...
دارم به محل جلسه مي رسم و فعلا براي بيشتر نوشتن فرصت نيست...
با اين حال، تا زماني كه اين مدل ذهني تغيير نكند، اين مساله ها هم ادامه خواهند داشت...
https://telegram.me/systemsthinking
#تفكر_در_طول_زمان
#محمدعلي
دير رسيدن يك مدل ذهني است
امروز صبح با يكي از دوستان جلسه اي دارم و باز هم به نظر مي رسد كه دير خواهم رسيد. البته نگران نباشيد، مشغول رانندگي نيستم. در تاكسي نشسته ام و مي توانم اين مطلب را بنويسم.
دير رسيدن ممكن است يك اتفاق به نظر برسد. اما اگر تكرار شود، نشان مي دهد كه ريشه دارد.
ريشه ي دير رسيدن يك ساختار غلط براي برنامه ريزي براي حضور است.
اين ساختار هم بر اساس يك مدل ذهني غلط به وجود مي آيد.
اين مدل ذهني البته فقط منجر به دير رسيدن به جلسات نمي شود.
به موقع انجام ندادن تكاليف، انباشت درس ها براي شب امتحان، تاخير در پروژه ها، و از دست دادن قطار و هواپيما هم ناشي از همين مدل ذهني هستند.
يكي از ويژگي هاي اين مدل ذهني اين است كه مي خواهد تمام كارها را دقيقا به موقع انجام دهد و زماني براي اتفاقات پيش بيني نشده در نظر نمي گيرد. ويژگي ديگرش اين است كه مي گويد: حالا هنوز وقت دارم؛ و انجام كار يا حركت را به تعويق مي اندازد...
دارم به محل جلسه مي رسم و فعلا براي بيشتر نوشتن فرصت نيست...
با اين حال، تا زماني كه اين مدل ذهني تغيير نكند، اين مساله ها هم ادامه خواهند داشت...
https://telegram.me/systemsthinking
#هم_نت
همنت رویدادی هست که باهاش سراغ مسالههایی میرویم که یک فرد یا گروه مشخصی میخوان حل بشه و برای حل اونها به کمک آدمهای باهوش و پاکار احتیاج دارن، پس در درجه اول یک المپیاد حل مسالههای واقعی و پیچیده ست.
یک جور کمپین هم هست یعنی ما دسته جمعی تلاشمون رو میگذاریم پشت یه مساله ای تا حل شه.
چون می خواهیم مطمئن شیم راه حلی که گفتیم کارآمد هست، وصلش کردیم به داستان کسب وکار…
هر جا مساله ای حل میشه، ارزش تولید میشه و اگر این ارزش را بندازیم تو یک سیکلی که تکرارپذیر باشه و باز تولید بشه خیلی وقتها کارآفرینی اتفاق می افته.
هم نت مسأله هاش رو از کجا پیدا میکنه؟
از همه جا... از دل صنایع بزرگ و کوچیک، از کسب و کارهای مبتنی برICT، از کسب و کارهایی که بچههای علوم انسانی باید توش کمک کنند و نمیتونند راه اندازیش کنند، و از دل روستا...
تو همنت چه اتفاقی می افته؟
ما از قبل مسأله ها رو تا حدی شناسایی میکنیم و ته و توشون رو در میاریم
سعی میکنیم ببینیم قبل از ما کیا قصد داشتند حلش کنند و کمی موفق، یا ناموفق شدند
هم تجربههای ملی و هم بین المللی را در میاریم
بعد توانمندیهای لازم برای حل مسئلهها رو میشمریم و بعضیهاشون رو که معمولاً تو دانشگاه یاد ما نمی دند رو جدا میکنیم و سعی میکنیم آدمهای اینکاره و کاربلد برای اینکه یادمون بدند رو پیدا کنیم
بعد در یک مهمانی بعدازظهر با حضور کاربلدها با مسائل آشنا میشیم (این آشنایی از زبان آدمِ صاحب مساله اتفاق می افته)
بعد یارکشی میکنیم و چند روز تو سر و کله خودمون و مسأله ها میزنیم تا ببینیم چکار باید کرد...
آخرش چی میشه؟
آدمهای صاحب مسأله و یک عده آدم حرفهای دیگه میان نتیجه تلاشهامونو بررسی میکنند و بعد به خوبهاش جایزه میدن، مثل هر المپیاد حل مسأله ای... و از عملیاتی شدن بهترینهاش، حمایت مادی و معنوی میکنند.
تو همنت روستا چه خبره؟
روستاها این روزها المپیک مسأله اند... یک عالمه تغییر اتفاق افتاده... از تغییرات اقلیمی جدی مثل کم شدن بارندگی و منابع آب زیرزمینی تا تغییرات اجتماعی فرهنگی... ما فکر کردیم اگر فقط یک کار بخواهیم برای روستا بکنیم اون چیه؟ و گفتیم اینه که فرصتهای کسب و کار جدید روستایی را پیدا کنیم و کمک کنیم که راه بیفته، اینطوری هم ما یک کسب و کاری را راه انداختیم و هم کمک کردیم تا وضعشون بهتر شه، بعد خودشون برای روستاشون تصمیم بگیرند و کارهای بهتری بکنند.
اگر هم نتونیم براشون یه کسب و کار درست کنیم، حداقل به حل مسائل ریز و درشتشون کمک کنیم.
حالا مسأله هایی که ما تا حالا شناسایی کردیم چیهاست؟
۱. کشور ما همیشه یه اقلیم خشک بوده... که البته در سالهای اخیر کم آبی بیشتری داشته، مدیریت همین مقدار آبی که هست، پیدا کردن محصولاتی که با همین قدر آب و خاک، بازده و ارزش افزوده قابل قبولی داشته باشد، تولید گلخانه ای و جایگزین کردن فعالیتهای پر آببَر با فعالیتهای کم آببر... یا کم آببرتر...
۲. همینقدر محصولاتی که هم در روستا تولید میشه، برای اینکه به دست مصرف کننده برسه با چالشهای جدی مواجهه هست... از فرآوری تا بسته بندی و برندسازی و فروش.
۳. برخی از محصولات کشاورزی را شناسایی کردیم که تنها در شرایط اقلیمی خاص میشه تولید شون کرد و در صنایع خاص مثل صنعت چوب یا داروسازی و صنایع غذایی از اون محصولات استفاده کرد.
۴. بر روی انرژیهای نو و بازیافت موادی که در روستاها دور ریخته میشن برای تولید محصولات کاربردی مثل کود، کاغذ، خوراک دام و طیور و... هم فکر کردیم.
۵. بکارگیری صنایع دستی و هنرهای بومی این مناطق در معماری داخلی و خارجی ساختمان، وسایل کاربردی منزل، تن پوش و ... از دیگر فرصتهای موجود در مناطق روستایی هست.
۶. لزوم مدیریت، بازاریابی، برندسازی و عرضه محصولات سالم روستا مانند عسل، رب سیب، چای سیب و ...
۷. فرآوری برخی از محصولات تولیدی صنایع دامی و استفاده از پساب های کارگاه های تولیدی دام و طیور که می تونه از تعطیل شدنشون جلوگیری کنه و بهره وری رو هم بالاتر ببره.
و فرصتهایی که منتظرن شما کشفشون کنید...
HAMNETROOSTA.IR
همنت رویدادی هست که باهاش سراغ مسالههایی میرویم که یک فرد یا گروه مشخصی میخوان حل بشه و برای حل اونها به کمک آدمهای باهوش و پاکار احتیاج دارن، پس در درجه اول یک المپیاد حل مسالههای واقعی و پیچیده ست.
یک جور کمپین هم هست یعنی ما دسته جمعی تلاشمون رو میگذاریم پشت یه مساله ای تا حل شه.
چون می خواهیم مطمئن شیم راه حلی که گفتیم کارآمد هست، وصلش کردیم به داستان کسب وکار…
هر جا مساله ای حل میشه، ارزش تولید میشه و اگر این ارزش را بندازیم تو یک سیکلی که تکرارپذیر باشه و باز تولید بشه خیلی وقتها کارآفرینی اتفاق می افته.
هم نت مسأله هاش رو از کجا پیدا میکنه؟
از همه جا... از دل صنایع بزرگ و کوچیک، از کسب و کارهای مبتنی برICT، از کسب و کارهایی که بچههای علوم انسانی باید توش کمک کنند و نمیتونند راه اندازیش کنند، و از دل روستا...
تو همنت چه اتفاقی می افته؟
ما از قبل مسأله ها رو تا حدی شناسایی میکنیم و ته و توشون رو در میاریم
سعی میکنیم ببینیم قبل از ما کیا قصد داشتند حلش کنند و کمی موفق، یا ناموفق شدند
هم تجربههای ملی و هم بین المللی را در میاریم
بعد توانمندیهای لازم برای حل مسئلهها رو میشمریم و بعضیهاشون رو که معمولاً تو دانشگاه یاد ما نمی دند رو جدا میکنیم و سعی میکنیم آدمهای اینکاره و کاربلد برای اینکه یادمون بدند رو پیدا کنیم
بعد در یک مهمانی بعدازظهر با حضور کاربلدها با مسائل آشنا میشیم (این آشنایی از زبان آدمِ صاحب مساله اتفاق می افته)
بعد یارکشی میکنیم و چند روز تو سر و کله خودمون و مسأله ها میزنیم تا ببینیم چکار باید کرد...
آخرش چی میشه؟
آدمهای صاحب مسأله و یک عده آدم حرفهای دیگه میان نتیجه تلاشهامونو بررسی میکنند و بعد به خوبهاش جایزه میدن، مثل هر المپیاد حل مسأله ای... و از عملیاتی شدن بهترینهاش، حمایت مادی و معنوی میکنند.
تو همنت روستا چه خبره؟
روستاها این روزها المپیک مسأله اند... یک عالمه تغییر اتفاق افتاده... از تغییرات اقلیمی جدی مثل کم شدن بارندگی و منابع آب زیرزمینی تا تغییرات اجتماعی فرهنگی... ما فکر کردیم اگر فقط یک کار بخواهیم برای روستا بکنیم اون چیه؟ و گفتیم اینه که فرصتهای کسب و کار جدید روستایی را پیدا کنیم و کمک کنیم که راه بیفته، اینطوری هم ما یک کسب و کاری را راه انداختیم و هم کمک کردیم تا وضعشون بهتر شه، بعد خودشون برای روستاشون تصمیم بگیرند و کارهای بهتری بکنند.
اگر هم نتونیم براشون یه کسب و کار درست کنیم، حداقل به حل مسائل ریز و درشتشون کمک کنیم.
حالا مسأله هایی که ما تا حالا شناسایی کردیم چیهاست؟
۱. کشور ما همیشه یه اقلیم خشک بوده... که البته در سالهای اخیر کم آبی بیشتری داشته، مدیریت همین مقدار آبی که هست، پیدا کردن محصولاتی که با همین قدر آب و خاک، بازده و ارزش افزوده قابل قبولی داشته باشد، تولید گلخانه ای و جایگزین کردن فعالیتهای پر آببَر با فعالیتهای کم آببر... یا کم آببرتر...
۲. همینقدر محصولاتی که هم در روستا تولید میشه، برای اینکه به دست مصرف کننده برسه با چالشهای جدی مواجهه هست... از فرآوری تا بسته بندی و برندسازی و فروش.
۳. برخی از محصولات کشاورزی را شناسایی کردیم که تنها در شرایط اقلیمی خاص میشه تولید شون کرد و در صنایع خاص مثل صنعت چوب یا داروسازی و صنایع غذایی از اون محصولات استفاده کرد.
۴. بر روی انرژیهای نو و بازیافت موادی که در روستاها دور ریخته میشن برای تولید محصولات کاربردی مثل کود، کاغذ، خوراک دام و طیور و... هم فکر کردیم.
۵. بکارگیری صنایع دستی و هنرهای بومی این مناطق در معماری داخلی و خارجی ساختمان، وسایل کاربردی منزل، تن پوش و ... از دیگر فرصتهای موجود در مناطق روستایی هست.
۶. لزوم مدیریت، بازاریابی، برندسازی و عرضه محصولات سالم روستا مانند عسل، رب سیب، چای سیب و ...
۷. فرآوری برخی از محصولات تولیدی صنایع دامی و استفاده از پساب های کارگاه های تولیدی دام و طیور که می تونه از تعطیل شدنشون جلوگیری کنه و بهره وری رو هم بالاتر ببره.
و فرصتهایی که منتظرن شما کشفشون کنید...
HAMNETROOSTA.IR
#وضع_موجود
#هدف_گذاري
در پست هاي قبلي در مورد اهميت شناخت وضع موجود و نقش آن در هدف گذاري و اقدام نوشتيم. رييس اتاق بازرگاني در نوشته اي سيستمي، از اهميت شناخت وضع موجود در مورد بدهي هاي دولت نوشته است:
دومینوی بدهی های دولتی
شکی نیست که اقتصاد کشور با دو مشکل عمده مواجه است.این دو مشکل بزرگ،به مثابه دو مانع بسیار بزرگ پیش روی رشد اقتصادی قرار دارند. دولت از یک سو با بحران بدهی مواجه است و از سوی دیگر با بحران تنگنای مالی دست و پنجه نرم می کند.
در حال حاضر دولت به صندوق های تأمین اجتماعی، بانک ها و پیمانکاران بخش خصوصی بدهکار است. دکتر طیب نیا در حاشیه یکی از نشست های اخیر،رقم بدهی داخلي دولت را بیش از 380 هزار میلیارد تومان اعلام کرد.
در حالی که بدهی خارجي کشورهایی مثل ژاپن، ایتالیا، پرتغال، ایرلند، آمریکا و ...از صد در صد تولید ناخالص داخلی اين كشورها بیشتر است، بدهی داخلي ایران احتمالا به 40 درصد تولید ناخالص داخلی نمی رسد.
اما تا همین اواخر هیچ ساختار و سازمانی که بدهیهای دولت را محاسبه کند وجود نداشته است كه خوشبختانه اخیرا به دستور وزیر اقتصاد، دفتر مدیریت بدهیها در خزانهداری کشور ایجاد شده که ماموریت این دفتر، شناسایی، محاسبه و احصای بدهیهای دولت است و خبر خوبی که دکتر طیب نیا داده این است که رقم بدهی ها تا سال 1393 محاسبه و برآورد شده است.
تا انتهای سال 93 رقم بدهیهای شرکتهای دولتی بیش از 180 هزار میلیارد تومان و رقم بدهی های دولت، بیش از 190 هزار میلیارد تومان بوده است. مجموع این دو رقم حدود 380 هزار میلیارد تومان میشود. البته به گفته آقای وزیر، بدهیهای دیگری هم وجود دارد که هنوز منظور نشده است.
در همین دایره، بانک ها حدود 100 هزار میلیارد تومان از دولت طلبکارند که این میزان بدهی به شدت روی قدرت اعطای تسهیلات بانک ها اثر منفی گذاشته است. آمار قابل استنادی از میزان بدهی دولت به صندوق های تأمین اجتماعی در دسترس نیست و همچنین دولت هنوز اعلام نکرده که به پیمانکاران بخش خصوصی چقدر بدهی دارد.
بنابراین باید منتظر گزارش نهایی دفتر مدیریت بدهیها در خزانهداری کشور باشیم و امیدوار بمانیم که در سایه سیاست گذاری دولت در لایحه بودجه 1395 از این پیچ خطرناک عبور کنیم.
ديروز در جمع مدیران تشکل های بخش خصوصی از دولت خواستم که هرچه زودتر تکلیف بدهی به بانک ها،بخش خصوصی و صندوق های تأمین اجتماعی را مشخص کند. چرا که مشکل بدهی دولت شبیه بازی دومینوو به کل اقتصاد تسری پیدا کرده و مانع اصلی رشد اقتصادی شناخته شده است.
به قول دکتر طیب نیا، وقتی دولت بدهی خود را به پیمانکار نپردازد، پیمانکار هم نمیتواند بدهی اش را به بانک پرداخت کند و بانک هم نمیتواند به متقاضی بعدی وام بدهد. وقتی دولت به پیمانکار بدهی دارد، پیمانکار نمیتواند حقوق پرسنل خود را بدهد و بابت تجهیزات و قطعات خریداری شده پولی پرداخت کند. بنابراین مشکل بدهی دولت در کل اقتصاد انتشار پیدا میکند.
منبع: كانال رسمي رييس اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي
https://telegram.me/systemsthinking
#هدف_گذاري
در پست هاي قبلي در مورد اهميت شناخت وضع موجود و نقش آن در هدف گذاري و اقدام نوشتيم. رييس اتاق بازرگاني در نوشته اي سيستمي، از اهميت شناخت وضع موجود در مورد بدهي هاي دولت نوشته است:
دومینوی بدهی های دولتی
شکی نیست که اقتصاد کشور با دو مشکل عمده مواجه است.این دو مشکل بزرگ،به مثابه دو مانع بسیار بزرگ پیش روی رشد اقتصادی قرار دارند. دولت از یک سو با بحران بدهی مواجه است و از سوی دیگر با بحران تنگنای مالی دست و پنجه نرم می کند.
در حال حاضر دولت به صندوق های تأمین اجتماعی، بانک ها و پیمانکاران بخش خصوصی بدهکار است. دکتر طیب نیا در حاشیه یکی از نشست های اخیر،رقم بدهی داخلي دولت را بیش از 380 هزار میلیارد تومان اعلام کرد.
در حالی که بدهی خارجي کشورهایی مثل ژاپن، ایتالیا، پرتغال، ایرلند، آمریکا و ...از صد در صد تولید ناخالص داخلی اين كشورها بیشتر است، بدهی داخلي ایران احتمالا به 40 درصد تولید ناخالص داخلی نمی رسد.
اما تا همین اواخر هیچ ساختار و سازمانی که بدهیهای دولت را محاسبه کند وجود نداشته است كه خوشبختانه اخیرا به دستور وزیر اقتصاد، دفتر مدیریت بدهیها در خزانهداری کشور ایجاد شده که ماموریت این دفتر، شناسایی، محاسبه و احصای بدهیهای دولت است و خبر خوبی که دکتر طیب نیا داده این است که رقم بدهی ها تا سال 1393 محاسبه و برآورد شده است.
تا انتهای سال 93 رقم بدهیهای شرکتهای دولتی بیش از 180 هزار میلیارد تومان و رقم بدهی های دولت، بیش از 190 هزار میلیارد تومان بوده است. مجموع این دو رقم حدود 380 هزار میلیارد تومان میشود. البته به گفته آقای وزیر، بدهیهای دیگری هم وجود دارد که هنوز منظور نشده است.
در همین دایره، بانک ها حدود 100 هزار میلیارد تومان از دولت طلبکارند که این میزان بدهی به شدت روی قدرت اعطای تسهیلات بانک ها اثر منفی گذاشته است. آمار قابل استنادی از میزان بدهی دولت به صندوق های تأمین اجتماعی در دسترس نیست و همچنین دولت هنوز اعلام نکرده که به پیمانکاران بخش خصوصی چقدر بدهی دارد.
بنابراین باید منتظر گزارش نهایی دفتر مدیریت بدهیها در خزانهداری کشور باشیم و امیدوار بمانیم که در سایه سیاست گذاری دولت در لایحه بودجه 1395 از این پیچ خطرناک عبور کنیم.
ديروز در جمع مدیران تشکل های بخش خصوصی از دولت خواستم که هرچه زودتر تکلیف بدهی به بانک ها،بخش خصوصی و صندوق های تأمین اجتماعی را مشخص کند. چرا که مشکل بدهی دولت شبیه بازی دومینوو به کل اقتصاد تسری پیدا کرده و مانع اصلی رشد اقتصادی شناخته شده است.
به قول دکتر طیب نیا، وقتی دولت بدهی خود را به پیمانکار نپردازد، پیمانکار هم نمیتواند بدهی اش را به بانک پرداخت کند و بانک هم نمیتواند به متقاضی بعدی وام بدهد. وقتی دولت به پیمانکار بدهی دارد، پیمانکار نمیتواند حقوق پرسنل خود را بدهد و بابت تجهیزات و قطعات خریداری شده پولی پرداخت کند. بنابراین مشکل بدهی دولت در کل اقتصاد انتشار پیدا میکند.
منبع: كانال رسمي رييس اتاق بازرگاني، صنايع، معادن و كشاورزي
https://telegram.me/systemsthinking
#تفكر_غير_سيستمي
#انباشت_در_طول_زمان
#محيط_زيست
داستان تأسف بار بزرگترین کارخانه آبنمکسازی تاریخ بشر
گزیده ای از تحلیل محمدحسین کریمیپور -مشاور رئیس اتاق بازرگانی ایران-درباره آب و خشکسالی
دردناکترین قتلگاه طبیعت ایران گتوند است. پیمانکار به کارفرما فشار میآورد محل احداث سد چند کیلومتر تغییر کند. در فضایی آکنده از بلاهتی تاسفآور، این تغییر مکان بدون تکرار مطالعات پایه صورت میپذیرد. محل جدید سد جایی است که یکی از بزرگترین سازندهای نمکی کشور یعنی سازند گچساران را دریاچه غرق خواهد کرد. از آن همه مدیر و کارشناس و مهندس حاضر و مشاور و پیمانکار کسی حتماً به وجود دو معدن نمک متروک و چشمههای آبنمک فعال در محیط مخزن توجه نمیکند. اینها شواهدی است که حتی یک دانشجوی زمینشناسی را هوشیار میکند. مقادیری خرج و کار جلو میرود. ایراد کشف و گزارشهایی تهیه میشود. اما کسی جرات تعطیلی کار را ندارد! چرا من سد را تعطیل و نمایندگان مجلس و ذینفوذان محلی و رقبای سیاسی را به جان خود بیندازم؟ کار در سه دولت با همین منطق طلایی پیش میرود. سد با هزینه دو میلیارد دلار تکمیل میشود همه هشدار میدهند! کسی گوش نمیکند. سد آبگیری میشود و حال چهار سال است که بزرگترین کارخانه آبنمکسازی تاریخ بشر مشغول شور کردن زمینهای ارزشمند مرغوب زیردست است. خاک کمیاب و ارزشمند خوزستان همچنان شور میشود و هیچکس جرات ندارد این مضحکه را جمع کند. حال سدی داریم که صدها میلیون مترمکعب آب فوق شور (شورتر از آب دریا) در قسمت تحتانی آن جمع شده ... و ما همچنان با قدرت به تجمیع آبنمک ادامه میدهیم.
منبع: کانال رسمی هفته نامه تجارت فردا
https://telegram.me/systemsthinking
#انباشت_در_طول_زمان
#محيط_زيست
داستان تأسف بار بزرگترین کارخانه آبنمکسازی تاریخ بشر
گزیده ای از تحلیل محمدحسین کریمیپور -مشاور رئیس اتاق بازرگانی ایران-درباره آب و خشکسالی
دردناکترین قتلگاه طبیعت ایران گتوند است. پیمانکار به کارفرما فشار میآورد محل احداث سد چند کیلومتر تغییر کند. در فضایی آکنده از بلاهتی تاسفآور، این تغییر مکان بدون تکرار مطالعات پایه صورت میپذیرد. محل جدید سد جایی است که یکی از بزرگترین سازندهای نمکی کشور یعنی سازند گچساران را دریاچه غرق خواهد کرد. از آن همه مدیر و کارشناس و مهندس حاضر و مشاور و پیمانکار کسی حتماً به وجود دو معدن نمک متروک و چشمههای آبنمک فعال در محیط مخزن توجه نمیکند. اینها شواهدی است که حتی یک دانشجوی زمینشناسی را هوشیار میکند. مقادیری خرج و کار جلو میرود. ایراد کشف و گزارشهایی تهیه میشود. اما کسی جرات تعطیلی کار را ندارد! چرا من سد را تعطیل و نمایندگان مجلس و ذینفوذان محلی و رقبای سیاسی را به جان خود بیندازم؟ کار در سه دولت با همین منطق طلایی پیش میرود. سد با هزینه دو میلیارد دلار تکمیل میشود همه هشدار میدهند! کسی گوش نمیکند. سد آبگیری میشود و حال چهار سال است که بزرگترین کارخانه آبنمکسازی تاریخ بشر مشغول شور کردن زمینهای ارزشمند مرغوب زیردست است. خاک کمیاب و ارزشمند خوزستان همچنان شور میشود و هیچکس جرات ندارد این مضحکه را جمع کند. حال سدی داریم که صدها میلیون مترمکعب آب فوق شور (شورتر از آب دریا) در قسمت تحتانی آن جمع شده ... و ما همچنان با قدرت به تجمیع آبنمک ادامه میدهیم.
منبع: کانال رسمی هفته نامه تجارت فردا
https://telegram.me/systemsthinking
دوست خوب شاعر و نويسنده مان آقاي محمدحسن حسيني در كانال تفكر و يادگيري مطالب ارزشمندي به اشتراك مي گذارند.
مطالعه مطالب اين كانال را به علاقمندان به تفكر و يادگيري توصيه مي كنم.
https://telegram.me/THINKINGandLEARNING
مطالعه مطالب اين كانال را به علاقمندان به تفكر و يادگيري توصيه مي كنم.
https://telegram.me/THINKINGandLEARNING
Telegram
تفکر و یادگیری متمرکز(تیم)
همیشه در خدمتم🍎
@MohammadHassanHosseini
mhhosseinipencil@gmail.com
@MohammadHassanHosseini
mhhosseinipencil@gmail.com
#مدل_ذهني
#محمدعلي
مدل ذهني چيست؟
تا حالا هواپيماي مدل ديده ايد؟
شكل همان هواپيماست، اما با هواپيماي واقعي خيلي فرق دارد.
ماكت ساختمان هم يك مدل است، اما با ساختمان اصلي خيلي متفاوت است.
ما از هر چيزي كه در دنيا مي شناسيم يك مدل در ذهنمان داريم، اما مدلي كه در ذهن ماست، با واقعيتي كه در دنيا وجود دارد خيلي متفاوت است.
مدل ها براي ما كاربرد زيادي دارند.
مدل ها نسبت به اصلشان ساده تر هستند.
ساده بودن مدل به شناخت بهتر ما كمك مي كند.
مثل مدلي كه از بدن انسان در كلاس هاي درس يا مطب پزشكان ديده ايم.
مدل هاي ذهني اما همه يك شكل نيستند.
افراد مختلف ممكن است مدل متفاوتي از واقعيت هاي دنيا در ذهنشان داشته باشند.
مثلا افراد مختلف ممكن است مدل ذهني متفاوتي از اقتصاد كشور در ذهن داشته باشند.
براي همين هم تحليل هاي متفاوتي در مورد اقتصاد در جامعه شاهد هستيم.
هرچه مدل ذهني به واقعيت نزديك تر باشد، تحليل هاي درست تري مي توان انجام داد.
يكي از راه هاي نزديك كردن مدل هاي ذهني به واقعيت، گفتگو است.
در مورد نقش گفتگو در بهبود مدل هاي ذهني به اميد خدا مطلب ديگري خواهم نوشت...
https://telegram.me/systemsthinking
#محمدعلي
مدل ذهني چيست؟
تا حالا هواپيماي مدل ديده ايد؟
شكل همان هواپيماست، اما با هواپيماي واقعي خيلي فرق دارد.
ماكت ساختمان هم يك مدل است، اما با ساختمان اصلي خيلي متفاوت است.
ما از هر چيزي كه در دنيا مي شناسيم يك مدل در ذهنمان داريم، اما مدلي كه در ذهن ماست، با واقعيتي كه در دنيا وجود دارد خيلي متفاوت است.
مدل ها براي ما كاربرد زيادي دارند.
مدل ها نسبت به اصلشان ساده تر هستند.
ساده بودن مدل به شناخت بهتر ما كمك مي كند.
مثل مدلي كه از بدن انسان در كلاس هاي درس يا مطب پزشكان ديده ايم.
مدل هاي ذهني اما همه يك شكل نيستند.
افراد مختلف ممكن است مدل متفاوتي از واقعيت هاي دنيا در ذهنشان داشته باشند.
مثلا افراد مختلف ممكن است مدل ذهني متفاوتي از اقتصاد كشور در ذهن داشته باشند.
براي همين هم تحليل هاي متفاوتي در مورد اقتصاد در جامعه شاهد هستيم.
هرچه مدل ذهني به واقعيت نزديك تر باشد، تحليل هاي درست تري مي توان انجام داد.
يكي از راه هاي نزديك كردن مدل هاي ذهني به واقعيت، گفتگو است.
در مورد نقش گفتگو در بهبود مدل هاي ذهني به اميد خدا مطلب ديگري خواهم نوشت...
https://telegram.me/systemsthinking