سالروز عروج آسمانی پیامبر مهر و رحمت حضرت محمد مصطفی(ص) و امام حسن مجتبی(ع) بر مسلمانان جهان تسلیت باد.
@systemsthinking
@systemsthinking
تاملی بر #حادثه قطار
چند روز از حادثه تاسف بار تصادف قطارهای مسافری می گذرد. در این حادثه چند نکته برای #تامل وجود دارد.
۱- به نظر می رسد علت حادثه خطای #اطلاعات_نامتقارن بوده است. یعنی افرادی که در معرض تصمیم گیری بوده اند، اطلاعات یکسانی نداشته اند.
یکی از وظایف طراح سیستم از بین بردن خطای #اطلاعات_نامتقارن است. از این جهت به نظر می رسد مشکل از طراحی سیستم است و نه خطای انسانی.
با تکنولوژی هایی که امروز در اختیار داریم، آگاهی از موقعیت قطارها در مسیر به سادگی امکان پذیر است و عجیب است که این اطلاعات در اختیار لکوموتیوران نباشد و برای اطلاع از آن نیاز به تماس با سوزنبان داشته باشد. یا سوزنبان لازم باشد از نفر شیفت قبل در این مورد سوال کند.
۲- خطای #اطلاعات_نامتقارن در مورد روایت رویداد هم وجود دارد. ما برای آگاهی از آنچه روی داده، به اخبار رسانه ها وابسته هستیم. وزیر راه و مدیران راه آهن، اطلاعات کامل تری در اختیار دارند. برای همین است که رسانه ها با این افراد مصاحبه می کنند تا اطلاعات مستندتری در اختیار ما قرار دهند. با این حال، دقیق ترین اطلاعات در اختیار سوزنبان و لکوموتیوران است. عجیب است که هیچ مصاحبه ای با این افراد پخش نشده و جامعه این فرصت را ندارد که روایت را از زبان کسانی که در متن حادثه بوده اند بشنود.
۳- خرابی سیستمی که همیشه خراب است توجه کسی را بر نمی انگیزد. اگر خطاهای سیستم به طور معمول زیاد بوده باشد، و خارج کردن سیستم از حالت خودکار، تجربه معمولی باشد، ممکن است حکایت چوپان دروغ گو پیش بیاید و در وقت خطر واقعی هم کسی به هشدار سیستم توجه نکند.
۴- توجه جامعه به چنین حوادثی دچار خطای #ادراک_انتخابی است. در کشور ما هر روز به طور متوسط بیش از ۶۰ نفر در اثر حوادث جاده ای کشته می شوند. با این حال رسانه ها و جامعه این مرگ ها را نمی بینند و به اندازه لازم به آنها توجه نمی کنند.
چه تفاوتی بین جان ۴۵ نفری که در یک حادثه قطار کشته شدند با حدود ۶۰ نفری که هر روز در جاده ها کشته می شوند وجود دارد؟
https://telegram.me/systemsthinking
چند روز از حادثه تاسف بار تصادف قطارهای مسافری می گذرد. در این حادثه چند نکته برای #تامل وجود دارد.
۱- به نظر می رسد علت حادثه خطای #اطلاعات_نامتقارن بوده است. یعنی افرادی که در معرض تصمیم گیری بوده اند، اطلاعات یکسانی نداشته اند.
یکی از وظایف طراح سیستم از بین بردن خطای #اطلاعات_نامتقارن است. از این جهت به نظر می رسد مشکل از طراحی سیستم است و نه خطای انسانی.
با تکنولوژی هایی که امروز در اختیار داریم، آگاهی از موقعیت قطارها در مسیر به سادگی امکان پذیر است و عجیب است که این اطلاعات در اختیار لکوموتیوران نباشد و برای اطلاع از آن نیاز به تماس با سوزنبان داشته باشد. یا سوزنبان لازم باشد از نفر شیفت قبل در این مورد سوال کند.
۲- خطای #اطلاعات_نامتقارن در مورد روایت رویداد هم وجود دارد. ما برای آگاهی از آنچه روی داده، به اخبار رسانه ها وابسته هستیم. وزیر راه و مدیران راه آهن، اطلاعات کامل تری در اختیار دارند. برای همین است که رسانه ها با این افراد مصاحبه می کنند تا اطلاعات مستندتری در اختیار ما قرار دهند. با این حال، دقیق ترین اطلاعات در اختیار سوزنبان و لکوموتیوران است. عجیب است که هیچ مصاحبه ای با این افراد پخش نشده و جامعه این فرصت را ندارد که روایت را از زبان کسانی که در متن حادثه بوده اند بشنود.
۳- خرابی سیستمی که همیشه خراب است توجه کسی را بر نمی انگیزد. اگر خطاهای سیستم به طور معمول زیاد بوده باشد، و خارج کردن سیستم از حالت خودکار، تجربه معمولی باشد، ممکن است حکایت چوپان دروغ گو پیش بیاید و در وقت خطر واقعی هم کسی به هشدار سیستم توجه نکند.
۴- توجه جامعه به چنین حوادثی دچار خطای #ادراک_انتخابی است. در کشور ما هر روز به طور متوسط بیش از ۶۰ نفر در اثر حوادث جاده ای کشته می شوند. با این حال رسانه ها و جامعه این مرگ ها را نمی بینند و به اندازه لازم به آنها توجه نمی کنند.
چه تفاوتی بین جان ۴۵ نفری که در یک حادثه قطار کشته شدند با حدود ۶۰ نفری که هر روز در جاده ها کشته می شوند وجود دارد؟
https://telegram.me/systemsthinking
Forwarded from Systems Thinking
#اقتصاد_ایران
#کار
چرا کار می کنیم؟
اقتصاد ممکن است خیلی پیچیده به نظر برسد.
با این حال با مثال هایی می شود این پیچیدگی ها را ساده سازی و قابل فهم تر کرد.
برای یک درک کلی از اقتصاد، این مثال را در نظر بگیرید:
فرض کنیم تمام مردم ایران یک خانواده هستند.
این خانواده برای تامین نیازهای خود دو راه دارد:
۱- کار کند.
۲- ثروتش را بدهد تا از حاصل کار دیگران استفاده کند.
راه حل دوم پایدار نیست. هر ثروتی هر اندازه هم که بزرگ باشد، روزی به پایان خواهد رسید.
پس خانواده باید یاد بگیرد برای تامین نیازها و رسیدن به خواسته هایش کار کند.
حاصل کار هم از دو عامل اثر می پذیرد:
۱- مقدار کار و تلاش
۲- بهره وری کار
برای افزایش بهره وری هم نیاز به دانش و مهارت و ابزار داریم.
حال وقتی دو خانواده و در واقع دو کشور را با هم مقایسه کنیم، خانواده ای که حاصل کارش بیشتر است، وضع معیشتی و رفاهی بهتری خواهد داشت.
البته ممکن است بعضی از اعضای خانواده کار نکنند یا توان کار کردن نداشته باشند و از حاصل کار سایر اعضای خانواده استفاده کنند. چیزی که وضع رفاهی کل خانواده را تعیین می کند، حاصل کار خانواده تقسیم بر تعداد اعضای خانواده است که آن را با شاخصی به نام «درآمد سرانه» اندازه گیری می کنند.
https://telegram.me/systemsthinking
#کار
چرا کار می کنیم؟
اقتصاد ممکن است خیلی پیچیده به نظر برسد.
با این حال با مثال هایی می شود این پیچیدگی ها را ساده سازی و قابل فهم تر کرد.
برای یک درک کلی از اقتصاد، این مثال را در نظر بگیرید:
فرض کنیم تمام مردم ایران یک خانواده هستند.
این خانواده برای تامین نیازهای خود دو راه دارد:
۱- کار کند.
۲- ثروتش را بدهد تا از حاصل کار دیگران استفاده کند.
راه حل دوم پایدار نیست. هر ثروتی هر اندازه هم که بزرگ باشد، روزی به پایان خواهد رسید.
پس خانواده باید یاد بگیرد برای تامین نیازها و رسیدن به خواسته هایش کار کند.
حاصل کار هم از دو عامل اثر می پذیرد:
۱- مقدار کار و تلاش
۲- بهره وری کار
برای افزایش بهره وری هم نیاز به دانش و مهارت و ابزار داریم.
حال وقتی دو خانواده و در واقع دو کشور را با هم مقایسه کنیم، خانواده ای که حاصل کارش بیشتر است، وضع معیشتی و رفاهی بهتری خواهد داشت.
البته ممکن است بعضی از اعضای خانواده کار نکنند یا توان کار کردن نداشته باشند و از حاصل کار سایر اعضای خانواده استفاده کنند. چیزی که وضع رفاهی کل خانواده را تعیین می کند، حاصل کار خانواده تقسیم بر تعداد اعضای خانواده است که آن را با شاخصی به نام «درآمد سرانه» اندازه گیری می کنند.
https://telegram.me/systemsthinking
#اقتصاد_ایران
#کار:
قسمت دوم
در قسمت اول گفتیم که #کار و تلاش اگر با #بهرهوری مناسبی همراه باشد، حاصل کار را در کشور افزایش می دهد و وضعیت معیشتی و رفاهی بهتری ایجاد می کند.
با کمی ساده سازی می توانیم شاخص اقتصادی #تولید_ناخالص_داخلی را به عنوان نمادی از حاصل کار یک کشور در طی یک سال در نظر بگیریم.
بخشی از حاصل کار در طی زمان انباشته می شود و #ثروت_ملی را ایجاد می کند. زیرساخت هایی مانند جاده و ریل و فرودگاه و شهرک های صنعتی و صنایع مادر و نیروگاه ها و سدها و شبکه های مخابراتی، بخشی از #ثروت_ملی هستند.
- چنین زیرساخت هایی نقش مهمی در افزایش #بهرهوری کار دارند.
- این زیرساخت ها در طی ده ها سال کار و تلاش بی وقفه ساخته می شوند و طول می کشد تا به وضعیت مطلوبی برسند.
- این زیرساخت ها در طی زمان مستهلک می شوند یا با توسعه فناوری کارایی خود را از دست می دهند. بخشی از حاصل کار سالانه باید صرف جبران استهلاک و به روز نگهداشتن زیرساخت ها شود تا وضع موجود حفظ شود.
- بزرگترین عامل تخریب زیرساخت ها #جنگ است. کشورهایی که بتوانند سرزمینشان را از جنگ دور نگاه دارند، فرصت انباشت #ثروت_ملی برایشان فراهم می شود و می توانند سطوح #بهرهوری بالاتری ایجاد کنند.
https://telegram.me/systemsthinking
#کار:
قسمت دوم
در قسمت اول گفتیم که #کار و تلاش اگر با #بهرهوری مناسبی همراه باشد، حاصل کار را در کشور افزایش می دهد و وضعیت معیشتی و رفاهی بهتری ایجاد می کند.
با کمی ساده سازی می توانیم شاخص اقتصادی #تولید_ناخالص_داخلی را به عنوان نمادی از حاصل کار یک کشور در طی یک سال در نظر بگیریم.
بخشی از حاصل کار در طی زمان انباشته می شود و #ثروت_ملی را ایجاد می کند. زیرساخت هایی مانند جاده و ریل و فرودگاه و شهرک های صنعتی و صنایع مادر و نیروگاه ها و سدها و شبکه های مخابراتی، بخشی از #ثروت_ملی هستند.
- چنین زیرساخت هایی نقش مهمی در افزایش #بهرهوری کار دارند.
- این زیرساخت ها در طی ده ها سال کار و تلاش بی وقفه ساخته می شوند و طول می کشد تا به وضعیت مطلوبی برسند.
- این زیرساخت ها در طی زمان مستهلک می شوند یا با توسعه فناوری کارایی خود را از دست می دهند. بخشی از حاصل کار سالانه باید صرف جبران استهلاک و به روز نگهداشتن زیرساخت ها شود تا وضع موجود حفظ شود.
- بزرگترین عامل تخریب زیرساخت ها #جنگ است. کشورهایی که بتوانند سرزمینشان را از جنگ دور نگاه دارند، فرصت انباشت #ثروت_ملی برایشان فراهم می شود و می توانند سطوح #بهرهوری بالاتری ایجاد کنند.
https://telegram.me/systemsthinking
⬅️ دسترسی رایگان تمام دانشجویان به آموزههای دانشگاه صنعتی شریف:
🔺دانشگاه صنعتی شریف تصمیم گرفته محتویات آموزشی کلاسهای درس خود را در قالب فیلم جلسات کلاسی، یادداشتهای کلاسی، جزوات آموزشی و نمونه تمرین ها از طریق وب سایت زیر در اختیار همه دانشجویان و اقشار علاقمند به آموزشهای دانشگاهی که در هر نقطه از کشور حضور دارند، قرار دهد:
👉 http://ocw.sharif.edu
منبع: شبکه خبری شریفی ها
https://telegram.me/systemsthinking
🔺دانشگاه صنعتی شریف تصمیم گرفته محتویات آموزشی کلاسهای درس خود را در قالب فیلم جلسات کلاسی، یادداشتهای کلاسی، جزوات آموزشی و نمونه تمرین ها از طریق وب سایت زیر در اختیار همه دانشجویان و اقشار علاقمند به آموزشهای دانشگاهی که در هر نقطه از کشور حضور دارند، قرار دهد:
👉 http://ocw.sharif.edu
منبع: شبکه خبری شریفی ها
https://telegram.me/systemsthinking
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فردا یکشنبه ۱۴ آذر در کنفرانس آب و محیط زیست، کارگاه یک روزه ظرفیت سازی نهادی را برگزار می کنیم که بخشی از آن به «شبیه سازی مدیریت منابع آب مشترک» اختصاص خواهد داشت.
http://wenm.ut.ac.ir
http://wenm.ut.ac.ir
#اقتصاد_ایران
#کار:
قسمت سوم
برای اینکه حدودی از وضعیت حاصل کار در کشورمان داشته باشیم، می توانیم قدرت خرید متوسط یک نفر در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم.
ارقام به هزار دلار هستند
ایران: ۱۸
پاکستان: ۵
هند: ۶
چین: ۱۵
عراق: ۱۶
ترکیه: ۲۱
روسیه: ۲۶
ایتالیا: ۳۶
کره جنوبی: ۳۸
انگلستان: ۴۲
آلمان: ۴۸
امریکا: ۵۷
امارات: ۶۷
قطر: ۱۳۰
این شاخص قدرت خرید متوسط افراد کشورها را با هم مقایسه می کند. با این حال در هر کشوری درآمد به طور یکسان توزیع نشده است. بعضی از افراد درآمد بالاتری دارند و افراد دیگری هم با فقر مواجه هستند.
برای مقایسه وضعیت درآمدی گروه های مختلف، افراد را در ۱۰ گروه دسته بندی می کنند. مثلا در ایران که ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد، ۸ میلیون نفر پر درآمدترین افراد جامعه را در یک گروه و هشت میلیون نفر پردرآمد بعدی را در دسته دوم و به همین ترتیب گروه های مختلف را تشکیل می دهند.
دهک پردرآمد در کشورمان ۳۱ درصد از درآمد و دهک فقیر تنها ۲ درصد از درآمد کشور را در اختیار دارند.یعنی اگرچه قدرت خرید متوسط کشور حدود ۱۸ هزار دلار است، سهم هشت میلیون نفر پردرآمد در کشورمان حدود ۵۶ هزار دلار است و هشت میلیون نفر هم هستند که قدرت خریدشان کمتر از ۴ هزار دلار در سال است.
https://telegram.me/systemsthinking
#کار:
قسمت سوم
برای اینکه حدودی از وضعیت حاصل کار در کشورمان داشته باشیم، می توانیم قدرت خرید متوسط یک نفر در ایران را با کشورهای دیگر مقایسه کنیم.
ارقام به هزار دلار هستند
ایران: ۱۸
پاکستان: ۵
هند: ۶
چین: ۱۵
عراق: ۱۶
ترکیه: ۲۱
روسیه: ۲۶
ایتالیا: ۳۶
کره جنوبی: ۳۸
انگلستان: ۴۲
آلمان: ۴۸
امریکا: ۵۷
امارات: ۶۷
قطر: ۱۳۰
این شاخص قدرت خرید متوسط افراد کشورها را با هم مقایسه می کند. با این حال در هر کشوری درآمد به طور یکسان توزیع نشده است. بعضی از افراد درآمد بالاتری دارند و افراد دیگری هم با فقر مواجه هستند.
برای مقایسه وضعیت درآمدی گروه های مختلف، افراد را در ۱۰ گروه دسته بندی می کنند. مثلا در ایران که ۸۰ میلیون نفر جمعیت دارد، ۸ میلیون نفر پر درآمدترین افراد جامعه را در یک گروه و هشت میلیون نفر پردرآمد بعدی را در دسته دوم و به همین ترتیب گروه های مختلف را تشکیل می دهند.
دهک پردرآمد در کشورمان ۳۱ درصد از درآمد و دهک فقیر تنها ۲ درصد از درآمد کشور را در اختیار دارند.یعنی اگرچه قدرت خرید متوسط کشور حدود ۱۸ هزار دلار است، سهم هشت میلیون نفر پردرآمد در کشورمان حدود ۵۶ هزار دلار است و هشت میلیون نفر هم هستند که قدرت خریدشان کمتر از ۴ هزار دلار در سال است.
https://telegram.me/systemsthinking
@systemsthinking
برای مشاهده فهرستی از #شاخص های مختلف برای مقایسه کشورها و روندهای تاریخی می توانید به این سایت مراجعه کنید:
https://knoema.com/atlas/ranks
برای مشاهده فهرستی از #شاخص های مختلف برای مقایسه کشورها و روندهای تاریخی می توانید به این سایت مراجعه کنید:
https://knoema.com/atlas/ranks
Knoema
Country Rankings - World and regional statistics, national data, maps, rankings
Detailed international and regional statistics on more than 2500 indicators for Economics, Energy, Demographics, Commodities and other topics. Tables, charts, maps free to download, export and share.
#اقتصاد_ایران
#کار و #بیکاری:
قسمت چهارم
اگر کار و تلاش وضعیت معیشتی و رفاهی بهتری برای مردم کشورمان ایجاد می کند، چرا این همه بی کار داریم؟
ابتدا یک مثال ساده تر را بررسی می کنیم: سازمان های بسیاری را دیده ام که در آنها، مدیران بسیار زیاد کار می کنند، اما همزمان پرسنل سازمان از بیکاری شکایت می کنند و اتفاقا مدیران هم گلایه دارند که کارکنان اهل کار کردن نیستند. مشکل کجاست؟
مشکل در بسیاری از موارد این است که مدیران به جای تخصیص زمان برای ظرفیت سازی برای کار کارکنان، خودشان دست به کار می شوند. نتیجه هم این می شود که ظرفیت سازمان رشد نمی کند و خود این مدیران محدودیتی برای رشد سازمان می شوند.
در کشور هم برای استفاده از #کار مردم، باید #ظرفیت_سازی کرد. دولت ها در فراهم کردن زمینه برای کار در جامعه نقش کلیدی دارند. اما دولت ها هم اشتباه مدیران سازمان ها را مرتکب می شوند: دولت ها به جای ظرفیت سازی برای کار مردم، خودشان دست به کار می شوند. کار را دولت می خواهد انجام دهد و برای انجام کار شرکت دولتی راه می اندازد! و مردم را استخدام می کند! دولت به جای #ظرفیت_سازی به کارفرمایی و امور پرسنلی مشغول می شود و درنتیجه ظرفیت #کار در کشور محدود باقی می ماند و خود دولت به مهمترین عامل محدودکننده رشد کشور تبدیل می شود.
دولت برای #ظرفیت_سازی برای #کار اقدامات متعددی می تواند انجام دهد که در نوشته های بعدی آنها را تشریح می کنم.
https://telegram.me/systemsthinking
#کار و #بیکاری:
قسمت چهارم
اگر کار و تلاش وضعیت معیشتی و رفاهی بهتری برای مردم کشورمان ایجاد می کند، چرا این همه بی کار داریم؟
ابتدا یک مثال ساده تر را بررسی می کنیم: سازمان های بسیاری را دیده ام که در آنها، مدیران بسیار زیاد کار می کنند، اما همزمان پرسنل سازمان از بیکاری شکایت می کنند و اتفاقا مدیران هم گلایه دارند که کارکنان اهل کار کردن نیستند. مشکل کجاست؟
مشکل در بسیاری از موارد این است که مدیران به جای تخصیص زمان برای ظرفیت سازی برای کار کارکنان، خودشان دست به کار می شوند. نتیجه هم این می شود که ظرفیت سازمان رشد نمی کند و خود این مدیران محدودیتی برای رشد سازمان می شوند.
در کشور هم برای استفاده از #کار مردم، باید #ظرفیت_سازی کرد. دولت ها در فراهم کردن زمینه برای کار در جامعه نقش کلیدی دارند. اما دولت ها هم اشتباه مدیران سازمان ها را مرتکب می شوند: دولت ها به جای ظرفیت سازی برای کار مردم، خودشان دست به کار می شوند. کار را دولت می خواهد انجام دهد و برای انجام کار شرکت دولتی راه می اندازد! و مردم را استخدام می کند! دولت به جای #ظرفیت_سازی به کارفرمایی و امور پرسنلی مشغول می شود و درنتیجه ظرفیت #کار در کشور محدود باقی می ماند و خود دولت به مهمترین عامل محدودکننده رشد کشور تبدیل می شود.
دولت برای #ظرفیت_سازی برای #کار اقدامات متعددی می تواند انجام دهد که در نوشته های بعدی آنها را تشریح می کنم.
https://telegram.me/systemsthinking
یکشنبه ۲۱ آذر ۹۵ به امید خدا با موضوع #کار و #کارآفرینی در علوم انسانی همراه دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی خواهیم بود.
#اقتصاد_ایران
#کار و #بیکاری:
قسمت پنجم
نقش دولت در #ظرفیت_سازی برای #کار
بسیارشنیده ایم که وظیفه دولت انجام #کار و استخدام و کارفرمایی نیست. اما کمتر گفته شده که نقش دولت در این زمینه چیست.
مهمترین نقش دولت در #ظرفیت_سازی برای #کار، بهبود فضای نهادی است. در مورد #نهاد ها کمتر شنیده ایم. نهادها قاعده ی بازی هستند.
مهمترین #نهاد پشتیبان #کار در یک کشور #مالکیت است. اگر نهاد مالکیت ضعیف باشد، هر کسی می تواند متعرض اموال دیگران شود. در چنین شرایطی، ساختن یک کارخانه بی معناست، زیرا اگر کارخانه موفقی راه اندازی شود، افراد دیگری مالکیت آن را به دست می گیرند.
سازمان های عریض و طویلی مثل سازمان ثبت اسناد و املاک و دفترخانه ها و امثال آنها برای حمایت از نهاد #مالکیت ایجاد شده اند.
بعضی گزارش ها نشان می دهد نهاد #مالکیت در کشور ما طی سالهای گذشته تضعیف شده است. افرادی متعرض کارخانه داران شده اند و به زور اموال آنها را تصاحب کرده اند. اخیرا این موضوع در رسانه ها هم مطرح شده و البته متاسفانه خیلی مورد توجه قرار نگرفته است.
چنین اقداماتی انگیزه برای #کار را از بین می برد و سرمایه را به سمت #بانک ها یا فعالیت های پنهانی سوق می دهد. دولت اگر به دنبال #ظرفیت_سازی برای #کار است، باید با تمام قدرت از #مالکیت محافظت کند.
#مالکیت_معنوی هم وضعیت مشابهی دارد. اگر توسعه دهندگان نرم افزارها و ثبت کنندگان اختراعات و نویسندگان کتاب ها و فیلم سازان و مالکان #برند های تجاری و سایر افرادی که مانند این گروه ها حاصل کارشان به سادگی قابل #کپی شدن توسط دیگران است، مورد حمایت قانون نباشند، انگیزه کارشان را از دست می دهند.
بحث #نهاد ها و نقش آنها در #ظرفیت_سازی برای #کار را در نوشته دیگری ادامه می دهم.
https://telegram.me/systemsthinking
#کار و #بیکاری:
قسمت پنجم
نقش دولت در #ظرفیت_سازی برای #کار
بسیارشنیده ایم که وظیفه دولت انجام #کار و استخدام و کارفرمایی نیست. اما کمتر گفته شده که نقش دولت در این زمینه چیست.
مهمترین نقش دولت در #ظرفیت_سازی برای #کار، بهبود فضای نهادی است. در مورد #نهاد ها کمتر شنیده ایم. نهادها قاعده ی بازی هستند.
مهمترین #نهاد پشتیبان #کار در یک کشور #مالکیت است. اگر نهاد مالکیت ضعیف باشد، هر کسی می تواند متعرض اموال دیگران شود. در چنین شرایطی، ساختن یک کارخانه بی معناست، زیرا اگر کارخانه موفقی راه اندازی شود، افراد دیگری مالکیت آن را به دست می گیرند.
سازمان های عریض و طویلی مثل سازمان ثبت اسناد و املاک و دفترخانه ها و امثال آنها برای حمایت از نهاد #مالکیت ایجاد شده اند.
بعضی گزارش ها نشان می دهد نهاد #مالکیت در کشور ما طی سالهای گذشته تضعیف شده است. افرادی متعرض کارخانه داران شده اند و به زور اموال آنها را تصاحب کرده اند. اخیرا این موضوع در رسانه ها هم مطرح شده و البته متاسفانه خیلی مورد توجه قرار نگرفته است.
چنین اقداماتی انگیزه برای #کار را از بین می برد و سرمایه را به سمت #بانک ها یا فعالیت های پنهانی سوق می دهد. دولت اگر به دنبال #ظرفیت_سازی برای #کار است، باید با تمام قدرت از #مالکیت محافظت کند.
#مالکیت_معنوی هم وضعیت مشابهی دارد. اگر توسعه دهندگان نرم افزارها و ثبت کنندگان اختراعات و نویسندگان کتاب ها و فیلم سازان و مالکان #برند های تجاری و سایر افرادی که مانند این گروه ها حاصل کارشان به سادگی قابل #کپی شدن توسط دیگران است، مورد حمایت قانون نباشند، انگیزه کارشان را از دست می دهند.
بحث #نهاد ها و نقش آنها در #ظرفیت_سازی برای #کار را در نوشته دیگری ادامه می دهم.
https://telegram.me/systemsthinking
"سنگی بر گوری"
شنیده ام که دانشگاه #صنعتی شریف در پنجاهمین سالگرد تاسیس دانشگاه، برای مواجهه با بحران #آسانسور ها تصمیم به خرید آسانسور از سازندگان خارجی گرفته است.
امیدوارم این خبر صحت نداشته باشد.
دانشگاه صنعتی که پس از پنجاه سال فارغ التحصیلانش نتوانسته باشند یک #آسانسور قابل اعتماد بسازند، و برای تامین آسانسور نیاز به واردات داشته باشد، یک جای کارش می لنگد!!!
https://telegram.me/systemsthinking
شنیده ام که دانشگاه #صنعتی شریف در پنجاهمین سالگرد تاسیس دانشگاه، برای مواجهه با بحران #آسانسور ها تصمیم به خرید آسانسور از سازندگان خارجی گرفته است.
امیدوارم این خبر صحت نداشته باشد.
دانشگاه صنعتی که پس از پنجاه سال فارغ التحصیلانش نتوانسته باشند یک #آسانسور قابل اعتماد بسازند، و برای تامین آسانسور نیاز به واردات داشته باشد، یک جای کارش می لنگد!!!
https://telegram.me/systemsthinking
#تامل برای #سلامت
در مترو هستم و در حال رفتن به محل برگزاری اختتامیه کارگاه های «مهارت افزایی مدیریتی سمن ها».
به آدم ها نگاه می کنم.
گردنشان به سمت پایین خم شده و مشغول استفاده از موبایل و تبلت هستند.
به خودم توجه می کنم.
زاویه گردن من هم زیاد است.
چند روزی هست که گردنم درد می کند.
علت اصلی اش همین زاویه گردن حین استفاده از موبایل است.
وضعیت بدنم را اصلاح می کنم و این پیام را برای شما می نویسم.
هنگام مطالعه این متن به وضعیت بدنتان توجه کنید.
اگر گردنتان خم شده و بدون آنکه توجه داشته باشید تحت فشار است، شما هم مثل خیلی های دیگر در معرض آسیب به مهره های گردن هستید.
خطر را جدی بگیرید و با آگاهی بیشتری از وضعیت بدنتان، از موبایل، تبلت و کامپیوتر استفاده کنید.
https://telegram.me/systemsthinking
در مترو هستم و در حال رفتن به محل برگزاری اختتامیه کارگاه های «مهارت افزایی مدیریتی سمن ها».
به آدم ها نگاه می کنم.
گردنشان به سمت پایین خم شده و مشغول استفاده از موبایل و تبلت هستند.
به خودم توجه می کنم.
زاویه گردن من هم زیاد است.
چند روزی هست که گردنم درد می کند.
علت اصلی اش همین زاویه گردن حین استفاده از موبایل است.
وضعیت بدنم را اصلاح می کنم و این پیام را برای شما می نویسم.
هنگام مطالعه این متن به وضعیت بدنتان توجه کنید.
اگر گردنتان خم شده و بدون آنکه توجه داشته باشید تحت فشار است، شما هم مثل خیلی های دیگر در معرض آسیب به مهره های گردن هستید.
خطر را جدی بگیرید و با آگاهی بیشتری از وضعیت بدنتان، از موبایل، تبلت و کامپیوتر استفاده کنید.
https://telegram.me/systemsthinking
عکس یادگاری برنامه اختتامیه کارگاه های «مهارت های مدیریتی برای سازمان های مردم نهاد»
۲۵ آذر ۱۳۹۵
@systemsthinking
۲۵ آذر ۱۳۹۵
@systemsthinking
خدا را سپاس برای خلقت زیبای احمد(ص)، آنکه نوید رحمت است و عقلانیت
میلاد پیامبر مهر و رحمت(ص) و امام جعفر صادق(ع) بر عالمیان مبارک☘
@systemsthinking
میلاد پیامبر مهر و رحمت(ص) و امام جعفر صادق(ع) بر عالمیان مبارک☘
@systemsthinking
#تفكرسیستمی_درمدرسه
چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ در کارگاه «تفکر سیستمی در مدیریت مدرسه» به همراه دوست خوبمان مهدی تقی زاده، میهمان مدیران مدارس متوسطه اول و دوم استان همدان بودیم.
این کارگاه ها فرصت خوبی برای به اشتراک گذاری تجربیات است و فرصت های یادگیری مناسبی برای من و دیگر همراهان گروه آسمان ایجاد می کند.
در بخشی از کارگاه مدیران مدارس در مورد برنامه هایشان برای بهبود وضعیت مدرسه صحبت می کردند. صحبت های مدیران برای خودشان هم ترسناک بود؛ ترس از وضعیت #عدالت_آموزشی.
گروهی از مدیران دغدغه ها و برنامه هایشان تعداد قبولی کنکور و نمرات آزمون های فراگیر و آسیب های فضای مجازی و بی انگیزگی دانش آموزان و مانند آنها بود.
گروه دیگری از مدیران هم دغدغه ها و مساله هایشان دانش آموزانی بودند که پدر یا مادر یا مکانی برای زندگی ندارند و دانش آموزانی که حضورشان در خانواده همراه با آسیب های فراوان است و مدرسه قرار است مکانی امن برای چند ساعت آرامش برایشان باشد و نگرانی مدیران از اینکه معلمان برای انجام وظایف محول شده در چارچوب بخشنامه های آموزش و پرورش باعث ایجاد استرس بیشتر برای این دانش آموزان نشوند.
دنیایی که در آن زندگی می کنیم با کودکان اقشار آسیب پذیر مهربان نیست. کودکانی که آسیب های بسیاری را تحمل می کنند و همین آسیب ها مقدمه ای برای بازتولید این آسیب ها در آینده زندگیشان می شود.
آموزش و پرورش کنکور محور و نمره محور ما برای کمک به این کودکان باید به آموزش و پرورش انسان محور تغییر ماهیت دهد و به نیازهای آموزشی و تربیتی واقعی دانش آموزان توجه کند.
هر کودکی برای رشد و شکوفایی نیاز به توجه ویژه دارد و هر مدرسه ای شرایط و نیازهای آموزشی و پرورشی متفاوتی دارد. با فرض یکسان بودن دانش آموزان و با صدور بخشنامه های یکسان و با ارایه محتوای یکسان و اهداف یکسان برای مدارس، این تفاوت ها نادیده گرفته می شود. این نادیده گرفتن ها آسیب تولید می کند. بزرگترین آسیب این روش هم برای کودکان آسیب پذیر است.
مهمترین وظیفه آموزش و پرورش کمک به رشد و شکوفایی انسان ها در محیطی امن و سرشار از فرصت های یادگیری است، نه صدور بخشنامه های یکسان و تمرکز بر گزارش هایی که نشان می دهند این بخشنامه ها به طرز یکسانی در تمام مدارس اجرا شده اند...
https://telegram.me/systemsthinking
چهارشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۵ در کارگاه «تفکر سیستمی در مدیریت مدرسه» به همراه دوست خوبمان مهدی تقی زاده، میهمان مدیران مدارس متوسطه اول و دوم استان همدان بودیم.
این کارگاه ها فرصت خوبی برای به اشتراک گذاری تجربیات است و فرصت های یادگیری مناسبی برای من و دیگر همراهان گروه آسمان ایجاد می کند.
در بخشی از کارگاه مدیران مدارس در مورد برنامه هایشان برای بهبود وضعیت مدرسه صحبت می کردند. صحبت های مدیران برای خودشان هم ترسناک بود؛ ترس از وضعیت #عدالت_آموزشی.
گروهی از مدیران دغدغه ها و برنامه هایشان تعداد قبولی کنکور و نمرات آزمون های فراگیر و آسیب های فضای مجازی و بی انگیزگی دانش آموزان و مانند آنها بود.
گروه دیگری از مدیران هم دغدغه ها و مساله هایشان دانش آموزانی بودند که پدر یا مادر یا مکانی برای زندگی ندارند و دانش آموزانی که حضورشان در خانواده همراه با آسیب های فراوان است و مدرسه قرار است مکانی امن برای چند ساعت آرامش برایشان باشد و نگرانی مدیران از اینکه معلمان برای انجام وظایف محول شده در چارچوب بخشنامه های آموزش و پرورش باعث ایجاد استرس بیشتر برای این دانش آموزان نشوند.
دنیایی که در آن زندگی می کنیم با کودکان اقشار آسیب پذیر مهربان نیست. کودکانی که آسیب های بسیاری را تحمل می کنند و همین آسیب ها مقدمه ای برای بازتولید این آسیب ها در آینده زندگیشان می شود.
آموزش و پرورش کنکور محور و نمره محور ما برای کمک به این کودکان باید به آموزش و پرورش انسان محور تغییر ماهیت دهد و به نیازهای آموزشی و تربیتی واقعی دانش آموزان توجه کند.
هر کودکی برای رشد و شکوفایی نیاز به توجه ویژه دارد و هر مدرسه ای شرایط و نیازهای آموزشی و پرورشی متفاوتی دارد. با فرض یکسان بودن دانش آموزان و با صدور بخشنامه های یکسان و با ارایه محتوای یکسان و اهداف یکسان برای مدارس، این تفاوت ها نادیده گرفته می شود. این نادیده گرفتن ها آسیب تولید می کند. بزرگترین آسیب این روش هم برای کودکان آسیب پذیر است.
مهمترین وظیفه آموزش و پرورش کمک به رشد و شکوفایی انسان ها در محیطی امن و سرشار از فرصت های یادگیری است، نه صدور بخشنامه های یکسان و تمرکز بر گزارش هایی که نشان می دهند این بخشنامه ها به طرز یکسانی در تمام مدارس اجرا شده اند...
https://telegram.me/systemsthinking