در مصیبت های #مالیات بر #ارزش_افزوده
در حال رفتن به اداره ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی هستم.
برای رسیدگی به عملکرد سال های ۸۸ تا ۹۲ که در شرکتی رییس هیات مدیره بوده ام.
به پست های قبل که نگاه کنید متوجه می شوید چند ماهی است که درگیر این کار هستم.
برای کاری که در زمان خودش، خودم مراقبت دقیق داشته ام و ریال به ریال محاسبه و گزارش و تسویه شده است. دفاتر رسمی و اسناد هم طبق استانداردهای حسابداری تهیه شده و در اختیار ممیز قرار گرفته است.
اما اینها برای اینکه با دارایی دردسر نداشته باشید کافی نیست.
ممیز به دلایل مختلفی، می آید تا نشان دهد شما وظایفتان را انجام نداده اید و اگر هم چیزی پیدا نکند برای خودش چیزی می سازد.
بعد هم شما هستید که با حضور در هیات حل اختلاف مالیاتی باید اثبات کنید تخلف نکرده اید و ممیز اشتباه گزارش کرده است.
به هیات که رفتیم، اعضای هیات از دیدن مبانی گزارش ممیز حیرت کرده بودند. به استناد یک فاکتور با مبلغ ناچیز از شرکتی که تنها در یکی از اجزای نامش با شرکت ما تشابه داشت و آدرسش هم در شهر دیگری بود، دفاتر ما را رد کرده بود و صدها میلیون تومان، قبل از شروع به کار شرکت ما، فروش شناسایی کرده بود و مالیات و جرایمش را هم طلب کرده بود!
هیات رای به رسیدگی مجدد توسط ممیز دیگری داده و من هم دوباره تمام این مسیر را باید با ممیز جدید طی کنم. ممیز قبلی هم که برای رسیدگی غیر کارشناسی اش حقوقش را گرفته، حالا مشغول رسیدگی به دفاتر شرکت های دیگری است.
این وضع ماست که همه کارمان روی حساب بوده و با آگاهی کامل تمام مراحل را درست طی کرده ایم و اسناد و مدارکمان درست است. بیان بلاهایی که بر سر دیگران آورده اند مثنوی هفتاد من کاغذ است.
خلاصه اینکه داستان #کارآفرینی به این سادگی ها که در کتاب ها می نویسند و در کلاس ها می گویند هم نیست. اگر به فکر کارآفرینی هستید، کمربندها را محکم ببندید و برای مقابله با همه نوع خطا و گاهی هم #بیشعوری آماده باشید.
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
در حال رفتن به اداره ارزش افزوده سازمان امور مالیاتی هستم.
برای رسیدگی به عملکرد سال های ۸۸ تا ۹۲ که در شرکتی رییس هیات مدیره بوده ام.
به پست های قبل که نگاه کنید متوجه می شوید چند ماهی است که درگیر این کار هستم.
برای کاری که در زمان خودش، خودم مراقبت دقیق داشته ام و ریال به ریال محاسبه و گزارش و تسویه شده است. دفاتر رسمی و اسناد هم طبق استانداردهای حسابداری تهیه شده و در اختیار ممیز قرار گرفته است.
اما اینها برای اینکه با دارایی دردسر نداشته باشید کافی نیست.
ممیز به دلایل مختلفی، می آید تا نشان دهد شما وظایفتان را انجام نداده اید و اگر هم چیزی پیدا نکند برای خودش چیزی می سازد.
بعد هم شما هستید که با حضور در هیات حل اختلاف مالیاتی باید اثبات کنید تخلف نکرده اید و ممیز اشتباه گزارش کرده است.
به هیات که رفتیم، اعضای هیات از دیدن مبانی گزارش ممیز حیرت کرده بودند. به استناد یک فاکتور با مبلغ ناچیز از شرکتی که تنها در یکی از اجزای نامش با شرکت ما تشابه داشت و آدرسش هم در شهر دیگری بود، دفاتر ما را رد کرده بود و صدها میلیون تومان، قبل از شروع به کار شرکت ما، فروش شناسایی کرده بود و مالیات و جرایمش را هم طلب کرده بود!
هیات رای به رسیدگی مجدد توسط ممیز دیگری داده و من هم دوباره تمام این مسیر را باید با ممیز جدید طی کنم. ممیز قبلی هم که برای رسیدگی غیر کارشناسی اش حقوقش را گرفته، حالا مشغول رسیدگی به دفاتر شرکت های دیگری است.
این وضع ماست که همه کارمان روی حساب بوده و با آگاهی کامل تمام مراحل را درست طی کرده ایم و اسناد و مدارکمان درست است. بیان بلاهایی که بر سر دیگران آورده اند مثنوی هفتاد من کاغذ است.
خلاصه اینکه داستان #کارآفرینی به این سادگی ها که در کتاب ها می نویسند و در کلاس ها می گویند هم نیست. اگر به فکر کارآفرینی هستید، کمربندها را محکم ببندید و برای مقابله با همه نوع خطا و گاهی هم #بیشعوری آماده باشید.
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
آرام بودن ...
#در_کنار_همیم #prayfortehran #درکنارهمیم
ظهر امروز بعد از یک نشست آموزشی و یک جلسه کاری از کارخانه، به تهران رسیدم. شبکه های اجتماعی و گفتگوهای میان مردم درباره حوادث امروز تهران است. یکی از مدیران شرکت همراهم بود. از تاکسی پیاده می شود. من و راننده، پشت چراغ قرمز. عقب اتومبیل نشسته ام. سرم را به صندلی جلو تکیه می دهم. چشمانم را می بندم. ساعت و استراحت در ماه مبارک رمضان حکایتی دارد. راننده تاکسی سوالی می پرسد، سرم را بر می دارم و از آینه می بینمش و پاسخ می دهم.
می گوید: استراحت کن. لبخند می زنم و می گویم: ممنون، راحتم.
سر صحبت باز شد و نمی دانم چه می شود که حرف از سلامتی به میان آمد. میان حرف ها می فهمم که اهداکننده کلیه است. سال هشتاد و یک به طور ناشناس به یکی از بستگانش که دیالیزی بوده و به یک کلیه نیاز داشته، هدیه داده. بعدها خانواده اش اتفاقی می فهمند. از رضایتش می گوید و از آرامش این روزهایش. از تاکسی آقا غلامرضا پیاده می شوم. در تقاطع خیابان مطهری و نزدیکی هتل تهران، تلفنم زنگ می زند. هماهنگی برای یک نشست در یکی از شتابدهنده هاست.گفتگویمان تمام می شود.
در سایه ای می نشینم و به امروز فکر می کنم.
همه حرف ها و خبرها. بعد از حرف های آن راننده تاکسی، واژه ای در ذهنم تکرار می شود: مهربانی
و حالا به این فکر می کنم که مردم سرزمین مان برای آرام بودن، مهربانی می خواهند و برای مهربانی، آرام بودن.
دم آن راننده تاکسی گرم؛ آقا غلامرضای مهربان و آرام
--------------
تهران و ایران غمگین است و همبستگی مردم سرزمین مان، بیش از هر زمان دیگری.
به خانواده شهدای حوادث تروریستی امروز تهران تسلیت می گوییم.
برای مجروحان آرزوی سلامتی داریم.
در کنار همیم و برای آرامش کشورمان دعا می کنیم.
--------------
@systemsthinking
#در_کنار_همیم #prayfortehran #درکنارهمیم
ظهر امروز بعد از یک نشست آموزشی و یک جلسه کاری از کارخانه، به تهران رسیدم. شبکه های اجتماعی و گفتگوهای میان مردم درباره حوادث امروز تهران است. یکی از مدیران شرکت همراهم بود. از تاکسی پیاده می شود. من و راننده، پشت چراغ قرمز. عقب اتومبیل نشسته ام. سرم را به صندلی جلو تکیه می دهم. چشمانم را می بندم. ساعت و استراحت در ماه مبارک رمضان حکایتی دارد. راننده تاکسی سوالی می پرسد، سرم را بر می دارم و از آینه می بینمش و پاسخ می دهم.
می گوید: استراحت کن. لبخند می زنم و می گویم: ممنون، راحتم.
سر صحبت باز شد و نمی دانم چه می شود که حرف از سلامتی به میان آمد. میان حرف ها می فهمم که اهداکننده کلیه است. سال هشتاد و یک به طور ناشناس به یکی از بستگانش که دیالیزی بوده و به یک کلیه نیاز داشته، هدیه داده. بعدها خانواده اش اتفاقی می فهمند. از رضایتش می گوید و از آرامش این روزهایش. از تاکسی آقا غلامرضا پیاده می شوم. در تقاطع خیابان مطهری و نزدیکی هتل تهران، تلفنم زنگ می زند. هماهنگی برای یک نشست در یکی از شتابدهنده هاست.گفتگویمان تمام می شود.
در سایه ای می نشینم و به امروز فکر می کنم.
همه حرف ها و خبرها. بعد از حرف های آن راننده تاکسی، واژه ای در ذهنم تکرار می شود: مهربانی
و حالا به این فکر می کنم که مردم سرزمین مان برای آرام بودن، مهربانی می خواهند و برای مهربانی، آرام بودن.
دم آن راننده تاکسی گرم؛ آقا غلامرضای مهربان و آرام
--------------
تهران و ایران غمگین است و همبستگی مردم سرزمین مان، بیش از هر زمان دیگری.
به خانواده شهدای حوادث تروریستی امروز تهران تسلیت می گوییم.
برای مجروحان آرزوی سلامتی داریم.
در کنار همیم و برای آرامش کشورمان دعا می کنیم.
--------------
@systemsthinking
دوست خوبم علی اکبر کاویانی در روزهای ماه رمضان، هر روز راهکارهایی برای کسب درآمد از کامپیوتر و اینترنت آموزش می دهد.
مطالعه مطالب خوب ایشان را پیشنهاد می کنم.
https://news.1rj.ru/str/kaviani_online
مطالعه مطالب خوب ایشان را پیشنهاد می کنم.
https://news.1rj.ru/str/kaviani_online
Telegram
کاویانی آنلاین
علی اکبر کاویانی، طراح بینالمللی وبسایت، مشاور کسب و کارهای آنلاین و پژوهشگر در زمینه رشد شخصی هستم. وبسایت: kavianionline.com | شناسه اینستاگرام: kaviani.online | ارتباط مستقیم: @ali_akbar_kaviani
#امید
#اینجا_ایران_است
خانوم رأفت صراف؛ از جوان ترین ۸۶ ساله های روی زمین
در گزارش تصویری زیر گوشه ای از زندگی ایشان را تماشا کنید
https://goo.gl/RREcco
--------------
@systemsthinking
#اینجا_ایران_است
خانوم رأفت صراف؛ از جوان ترین ۸۶ ساله های روی زمین
در گزارش تصویری زیر گوشه ای از زندگی ایشان را تماشا کنید
https://goo.gl/RREcco
--------------
@systemsthinking
#کتاب_بخوانیم
✅ شاید بتوان ترس را مهمترین احساسی نامید که بر تفکر و تعقلِ درست، سایه میافکند و آن را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
از طرفی ترس احساسی است که در تکامل انسان نقش به سزایی داشته است، چرا که یکی از بن مایه های بقا برای نژاد انسان است.
✅ تا چه حد باید بترسیم؟ ترس چه چیزهایی را حفظ می کند و چه چیزهایی را از ما میگیرد؟ چرا با اینکه زندگیهای ما اینقدر امن شده است باز ترس بر زندگی ما سایه افکنده است؟ چرا ترس برخی مواقع جذاب است؟ وجود سایه ترس و هراس در جامعه چه تاثیری دارد؟ رابطه قدرت و ترس چیست؟
💎 #لارس_اسوندسن نویسنده جوان نروژی، در کتابی تحت عنوان " #فلسفۀ_ترس" ترس را از جنبههای مختلف به پرسش میگیرد و به واکاوی آن میپردازد.
مهمترین انگیزه اسوندسن از حمله علیه فرهنگ ترس، آن است که این فرهنگ، آزادی ما را کمتر و کمتر میکند.
📚 بخشی از این کتاب را با هم بخوانیم :
"به نظر میرسد ما از نظر فرهنگی آمادهایم که خبرهای منفی را خیلی آسان باور کنیم، و ترسی سیال در ما هست که به صورتی مزمن به هر چیز تازهای تسری پیدا میکند.
جهانی اینگونه ترس زده نمیتواند جهانی خوشبخت باشد.
درک و تصور عمومی در میان مردم این است که ما امروزه بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر هستیم، و این گرایش روز به روز بیشتر میشود و عواقب وخیمتری به بار میآورد.
یک عامل موثر در درک و تصور مردم از خوشبختیشان تصوری است که میتوانند از آیندهشان داشته باشند.
مردمی که در شرایط مصیبتباری زندگی میکنند، اما معتقدند که اوضاع اینگونه نخواهد ماند و بهتر خواهد شد، کلا بسیار راضیتر از کسانی هستند که در ناز و نعمت زندگی میکنند، اما فکر میکنند وضعشان در آینده بسیار بدتر خواهد شد.
نگرانی نسبت به آینده میتواند بر امروز ما سایهافکن باشد. اما شاید هیچ گاه به اندازه امروز، دلایل ما برای نگرانی اندک نبوده است." ص 228
🗂 فلسفه ترس، نویسنده: لارس اسوندسن، مترجم: #خشایار_دیهمی، انتشارات: نشر گمان.
@systemsthinking
✅ شاید بتوان ترس را مهمترین احساسی نامید که بر تفکر و تعقلِ درست، سایه میافکند و آن را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد.
از طرفی ترس احساسی است که در تکامل انسان نقش به سزایی داشته است، چرا که یکی از بن مایه های بقا برای نژاد انسان است.
✅ تا چه حد باید بترسیم؟ ترس چه چیزهایی را حفظ می کند و چه چیزهایی را از ما میگیرد؟ چرا با اینکه زندگیهای ما اینقدر امن شده است باز ترس بر زندگی ما سایه افکنده است؟ چرا ترس برخی مواقع جذاب است؟ وجود سایه ترس و هراس در جامعه چه تاثیری دارد؟ رابطه قدرت و ترس چیست؟
💎 #لارس_اسوندسن نویسنده جوان نروژی، در کتابی تحت عنوان " #فلسفۀ_ترس" ترس را از جنبههای مختلف به پرسش میگیرد و به واکاوی آن میپردازد.
مهمترین انگیزه اسوندسن از حمله علیه فرهنگ ترس، آن است که این فرهنگ، آزادی ما را کمتر و کمتر میکند.
📚 بخشی از این کتاب را با هم بخوانیم :
"به نظر میرسد ما از نظر فرهنگی آمادهایم که خبرهای منفی را خیلی آسان باور کنیم، و ترسی سیال در ما هست که به صورتی مزمن به هر چیز تازهای تسری پیدا میکند.
جهانی اینگونه ترس زده نمیتواند جهانی خوشبخت باشد.
درک و تصور عمومی در میان مردم این است که ما امروزه بیش از هر زمان دیگر در معرض خطر هستیم، و این گرایش روز به روز بیشتر میشود و عواقب وخیمتری به بار میآورد.
یک عامل موثر در درک و تصور مردم از خوشبختیشان تصوری است که میتوانند از آیندهشان داشته باشند.
مردمی که در شرایط مصیبتباری زندگی میکنند، اما معتقدند که اوضاع اینگونه نخواهد ماند و بهتر خواهد شد، کلا بسیار راضیتر از کسانی هستند که در ناز و نعمت زندگی میکنند، اما فکر میکنند وضعشان در آینده بسیار بدتر خواهد شد.
نگرانی نسبت به آینده میتواند بر امروز ما سایهافکن باشد. اما شاید هیچ گاه به اندازه امروز، دلایل ما برای نگرانی اندک نبوده است." ص 228
🗂 فلسفه ترس، نویسنده: لارس اسوندسن، مترجم: #خشایار_دیهمی، انتشارات: نشر گمان.
@systemsthinking
نگاهی سیستمی به کارکرد #مالیات عملکرد و #مالیات بر #ارزش_افزوده در #اقتصاد_ایران
مردم برای اداره بهتر جامعه دولت تشکیل می دهند.
دولت برای اینکه بتواند جامعه را بهتر اداره کند، به درآمد نیاز دارد و مالیات می گیرد.
هرچه عملکرد فعالان اقتصادی بهتر باشد، دولت می تواند مالیات بیشتری دریافت کند و خدمات بیشتری ارایه کند.
دولت ممکن است ساختار دریافت مالیات را به گونه ای طراحی کند، که فعالان اقتصادی نتوانند به درستی فعالیت کنند.
نتیجه این است که در بلند مدت فعالان اقتصادی که عملکرد شفاف دارند، بازده پایینی خواهند داشت، و توان پرداخت مالیاتشان کم می شود. از طرف دیگر، عدم شفافیت در اقتصاد، جذابیت بیشتری پیدا می کند و بخش های بیشتری از جامعه به سمت فعالیت های اقتصادی پنهان یا غیر شفاف گرایش پیدا می کنند.
در این شرایط، دولت که مالیات دریافتی اش کفاف هزینه ها را نمی دهد، فشار بیشتری بر بخش شفاف اقتصاد می آورد و آنها را ضعیف تر می کند. در چنین فضایی سرمایه گذاری و به خصوص #سرمایه_گذاری های کوچک انجام نمی شود، و #بیکاری بیش از پیش افزایش می یابد.
و این داستان ادامه پیدا می کند...
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
مردم برای اداره بهتر جامعه دولت تشکیل می دهند.
دولت برای اینکه بتواند جامعه را بهتر اداره کند، به درآمد نیاز دارد و مالیات می گیرد.
هرچه عملکرد فعالان اقتصادی بهتر باشد، دولت می تواند مالیات بیشتری دریافت کند و خدمات بیشتری ارایه کند.
دولت ممکن است ساختار دریافت مالیات را به گونه ای طراحی کند، که فعالان اقتصادی نتوانند به درستی فعالیت کنند.
نتیجه این است که در بلند مدت فعالان اقتصادی که عملکرد شفاف دارند، بازده پایینی خواهند داشت، و توان پرداخت مالیاتشان کم می شود. از طرف دیگر، عدم شفافیت در اقتصاد، جذابیت بیشتری پیدا می کند و بخش های بیشتری از جامعه به سمت فعالیت های اقتصادی پنهان یا غیر شفاف گرایش پیدا می کنند.
در این شرایط، دولت که مالیات دریافتی اش کفاف هزینه ها را نمی دهد، فشار بیشتری بر بخش شفاف اقتصاد می آورد و آنها را ضعیف تر می کند. در چنین فضایی سرمایه گذاری و به خصوص #سرمایه_گذاری های کوچک انجام نمی شود، و #بیکاری بیش از پیش افزایش می یابد.
و این داستان ادامه پیدا می کند...
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
#مخزنها و #نرخها در زندگی ما
#ظرف_زمان
#تأمل
امشب در ظرفی از زمان هستیم که هر عملی در آن، 1000 برابرِ شبهای دیگر، بر ظرفهای زندگیمان اثر دارد
در این فرصت تأمل به یاد هم باشیم
@systemsthinking
#ظرف_زمان
#تأمل
امشب در ظرفی از زمان هستیم که هر عملی در آن، 1000 برابرِ شبهای دیگر، بر ظرفهای زندگیمان اثر دارد
در این فرصت تأمل به یاد هم باشیم
@systemsthinking
أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ
(سوره حدید، آیه ۱۶)
آیا زمان آن فرا نرسیده است؟
@systemsthinking
(سوره حدید، آیه ۱۶)
آیا زمان آن فرا نرسیده است؟
@systemsthinking
مَن رَضِیَ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیْه
کسی که از خود خشنود باشد، ناخشنودانش بسیار شوند (حکمت های نهج البلاغه)
@systemsthinking
کسی که از خود خشنود باشد، ناخشنودانش بسیار شوند (حکمت های نهج البلاغه)
@systemsthinking
✨🍃✨🍃✨🍃
غمی نداشت علی لیلت المبیت به جز این
مراد او تک و تنهاست یار غار ندارد
هنوز اوست یدالله فوق ایدیهم، او
دلاوری که شبیهی در این دیار ندارد
خدا رضا که نباشد علی ست آنکه برایش
شکست عبدودان نیز افتخار ندارد
چقدر مانده بیاید دلاوری که به میدان
جهان به غیر علی مثل او سوار ندارد
همیشه آن خبر خوش رسیده است به آدم
درست لحظه ی آخر که انتظار ندارد
#محمد_رفیعی
✨🍃✨🍃✨🍃
@systemsthinking
غمی نداشت علی لیلت المبیت به جز این
مراد او تک و تنهاست یار غار ندارد
هنوز اوست یدالله فوق ایدیهم، او
دلاوری که شبیهی در این دیار ندارد
خدا رضا که نباشد علی ست آنکه برایش
شکست عبدودان نیز افتخار ندارد
چقدر مانده بیاید دلاوری که به میدان
جهان به غیر علی مثل او سوار ندارد
همیشه آن خبر خوش رسیده است به آدم
درست لحظه ی آخر که انتظار ندارد
#محمد_رفیعی
✨🍃✨🍃✨🍃
@systemsthinking
#اردوی_یادگیری_و_تفکرسیستمی
ویژه دختران پایه هفتم تا نهم
ثبت نام عموم آزاداست
شنبه تا ۴ شنبه ۱۰-۱۴تیر ساعت ۸-۱۲
مؤسسه منظومه خرد
مهلت ثبت نام: شنبه ۳ تیر ساعت ۱۴
لینک ثبت نام: https://goo.gl/9o2TsG
ویژه دختران پایه هفتم تا نهم
ثبت نام عموم آزاداست
شنبه تا ۴ شنبه ۱۰-۱۴تیر ساعت ۸-۱۲
مؤسسه منظومه خرد
مهلت ثبت نام: شنبه ۳ تیر ساعت ۱۴
لینک ثبت نام: https://goo.gl/9o2TsG
#کتاب_بخوانیم
☘️ نقش تحسین و تنبیه در کاهش حس آزادی و خودمختاری:
شاید بهتر باشد ابتدا به تعریف مشترکی از خودمختاری برسیم. انسان #خودمختار است یا مجبور؟ آزاد است یا اسیر؟
📚 دکتر #نیما_قربانی در فصل دوم کتاب #من_به_روایت_من چنین آورده است:
🍁 خودمختاری و ارادۀ آزاد از قید با هم فرق دارند. اراده آزاد از قید، پنداری بیش نیست. موجود زندهای که محکوم به احکام یا تابع عللی نباشد وجود ندارد. انسان نمیتواند آزاد از قید اکسیژن باشد، آزاد از قید محدودیتهای زیستی، محیطی، اجتماعی، و تاریخی.
👌بنابراین #خودمختاری بدین معناست که در انسان افعالی از سر رضایت ظاهر میشود و این رضایت، شدت و ضعف دارد. عمل یکدلانه و با خاطر جمع، نهایتِ خودمختاری است.
😕 اما آنسوی طیف خودمختاری میتواند به تعارض، پراکنده دلی، و در نهایت انجام تحمیلی یک عمل به سبب محدودیت، یا تهدید و تشویق بیرونی بیانجامد.
🌺 خودپیروی، خود رهبری، و آزادی همچون جوانه گلی است که ممکن است بر اثر شرایط نامناسب تضعیف و تخریب شود. تبدیل آن به یک درخت تنومند به زمان، ساختمان روانی، و شرایط مناسب نیاز دارد.
😞خودمختاری و آزادی انسان میتواند به سادگی مختل شود، کنترل اجتماعی فشار ناشی از #ارزشیابی و #پاداش و #تنبیه به سادگی آزادی را تضعیف میکند.
👌 از عوامل مهم تضعیف این جوانه گل، استفاده سلطه گرانه از پاداش است. دادن پاداش به منظور کنترل رفتار، به راحتی بینش نسبت به ارزشها، نیازها، و دغدغههای اجتماعی مهم را در فرد مختل کرده و در نهایت، خودمختاری و انگیزش فطری برای کاوش، یادگیری و آزمایش استعدادها را تضعیف می کند.
📌 هنگامی که کسب پاداش اولویت نخست فرد شد، خودپیروی، شادی و کیفیت روابط افت میکند. شناخت و به کارگیری استعدادها در چنین فضایی جای خود را به تلاش برای کسب پاداش بیشتر میدهد.
📝 یافتهها نشان میدهد که افزون بر پاداش، کنترلهای دیگر چون تهدید به تنبیه، ارزشیابی، مراقبت و نظارت نیز موجب تضعیف آزادی میشود. نمره دادن، تحسین و تحقیر در ملاء عام و دادن مسئولیتهای افتخاری، از جمله چنین اعمالی هستند. این امر علاوه بر محیطهای آموزشی در محیطهای سازمانی هم مصداق دارد.
👌 هرچه مدیر یا معلم به جای کنترل رفتار و انتظار تبعیت کورکورانه از خودپیروی شاگرد و کارمند حمایت کند، عملکرد کاری و تحصیلی بیشتر ارتقا مییابد. خودمختاری از طریق دادن فرصت انتخاب، برنامه ریزی، ارائۀ فیدبک اطلاعاتی و حمایت عاطفی به مرور زمان، تقویت میشود.
🗂 من به روایت من، نویسنده: نیما قربانی، انتشارات: بینش نو
@systemsthinking
☘️ نقش تحسین و تنبیه در کاهش حس آزادی و خودمختاری:
شاید بهتر باشد ابتدا به تعریف مشترکی از خودمختاری برسیم. انسان #خودمختار است یا مجبور؟ آزاد است یا اسیر؟
📚 دکتر #نیما_قربانی در فصل دوم کتاب #من_به_روایت_من چنین آورده است:
🍁 خودمختاری و ارادۀ آزاد از قید با هم فرق دارند. اراده آزاد از قید، پنداری بیش نیست. موجود زندهای که محکوم به احکام یا تابع عللی نباشد وجود ندارد. انسان نمیتواند آزاد از قید اکسیژن باشد، آزاد از قید محدودیتهای زیستی، محیطی، اجتماعی، و تاریخی.
👌بنابراین #خودمختاری بدین معناست که در انسان افعالی از سر رضایت ظاهر میشود و این رضایت، شدت و ضعف دارد. عمل یکدلانه و با خاطر جمع، نهایتِ خودمختاری است.
😕 اما آنسوی طیف خودمختاری میتواند به تعارض، پراکنده دلی، و در نهایت انجام تحمیلی یک عمل به سبب محدودیت، یا تهدید و تشویق بیرونی بیانجامد.
🌺 خودپیروی، خود رهبری، و آزادی همچون جوانه گلی است که ممکن است بر اثر شرایط نامناسب تضعیف و تخریب شود. تبدیل آن به یک درخت تنومند به زمان، ساختمان روانی، و شرایط مناسب نیاز دارد.
😞خودمختاری و آزادی انسان میتواند به سادگی مختل شود، کنترل اجتماعی فشار ناشی از #ارزشیابی و #پاداش و #تنبیه به سادگی آزادی را تضعیف میکند.
👌 از عوامل مهم تضعیف این جوانه گل، استفاده سلطه گرانه از پاداش است. دادن پاداش به منظور کنترل رفتار، به راحتی بینش نسبت به ارزشها، نیازها، و دغدغههای اجتماعی مهم را در فرد مختل کرده و در نهایت، خودمختاری و انگیزش فطری برای کاوش، یادگیری و آزمایش استعدادها را تضعیف می کند.
📌 هنگامی که کسب پاداش اولویت نخست فرد شد، خودپیروی، شادی و کیفیت روابط افت میکند. شناخت و به کارگیری استعدادها در چنین فضایی جای خود را به تلاش برای کسب پاداش بیشتر میدهد.
📝 یافتهها نشان میدهد که افزون بر پاداش، کنترلهای دیگر چون تهدید به تنبیه، ارزشیابی، مراقبت و نظارت نیز موجب تضعیف آزادی میشود. نمره دادن، تحسین و تحقیر در ملاء عام و دادن مسئولیتهای افتخاری، از جمله چنین اعمالی هستند. این امر علاوه بر محیطهای آموزشی در محیطهای سازمانی هم مصداق دارد.
👌 هرچه مدیر یا معلم به جای کنترل رفتار و انتظار تبعیت کورکورانه از خودپیروی شاگرد و کارمند حمایت کند، عملکرد کاری و تحصیلی بیشتر ارتقا مییابد. خودمختاری از طریق دادن فرصت انتخاب، برنامه ریزی، ارائۀ فیدبک اطلاعاتی و حمایت عاطفی به مرور زمان، تقویت میشود.
🗂 من به روایت من، نویسنده: نیما قربانی، انتشارات: بینش نو
@systemsthinking
#امید
#اینجا_ایران_است
جمعآوری ته سیگارها توسط معتادین بهبود یافته
کمپین " ببخش و باورم کن "
--------------
@systemsthinking
#اینجا_ایران_است
جمعآوری ته سیگارها توسط معتادین بهبود یافته
کمپین " ببخش و باورم کن "
--------------
@systemsthinking
#مدل_ذهنی #حرفه_ای و مشکل تیم های ورزشی
تفاوت یک حرفه ای و یک آماتور در یک نکته است:
- حرفه ای بر کاری که انجام می دهد تمرکز می کند.
- آماتور به فکر نتیجه است.
همین تفاوت ساده در #مدل_ذهنی باعث می شود یک تیرانداز حرفه ای آخرین تیرش را مانند اولین تیرش پرتاب کند و قهرمان شود و یک آماتور، تیر آخرش را ضعیف تر از تیرهای قبلی پرتاب کند و قهرمانی را از کف بدهد.
همین تفاوت ساده در #مدل_ذهنی باعث می شود تیم #والیبال وقتی از حریف جلو می افتد، کارایی اش را از دست بدهد و در امتیازات پایانی به یکباره بازی را از دست بدهد.
یک #حرفه_ای خودش را مانند سربازی می داند که وظیفه اش را انجام می دهد و به نتیجه اهمیتی نمی دهد. فارغ از هر نتیجه ای، کارش را به درستی انجام می دهد و به نتیجه فکر نمی کند. این همان خصلتی است که از آن در #ورزش به #شخصیت قهرمانی یاد می شود.
برای #حرفه_ای شدن بیش از آنکه به تمرین های جسمی نیاز داشته باشیم، به تمرین های ذهنی نیاز داریم.
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
تفاوت یک حرفه ای و یک آماتور در یک نکته است:
- حرفه ای بر کاری که انجام می دهد تمرکز می کند.
- آماتور به فکر نتیجه است.
همین تفاوت ساده در #مدل_ذهنی باعث می شود یک تیرانداز حرفه ای آخرین تیرش را مانند اولین تیرش پرتاب کند و قهرمان شود و یک آماتور، تیر آخرش را ضعیف تر از تیرهای قبلی پرتاب کند و قهرمانی را از کف بدهد.
همین تفاوت ساده در #مدل_ذهنی باعث می شود تیم #والیبال وقتی از حریف جلو می افتد، کارایی اش را از دست بدهد و در امتیازات پایانی به یکباره بازی را از دست بدهد.
یک #حرفه_ای خودش را مانند سربازی می داند که وظیفه اش را انجام می دهد و به نتیجه اهمیتی نمی دهد. فارغ از هر نتیجه ای، کارش را به درستی انجام می دهد و به نتیجه فکر نمی کند. این همان خصلتی است که از آن در #ورزش به #شخصیت قهرمانی یاد می شود.
برای #حرفه_ای شدن بیش از آنکه به تمرین های جسمی نیاز داشته باشیم، به تمرین های ذهنی نیاز داریم.
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
#مرد باید که در کشاکش دهر
#سنگ_زیرین_آسیا باشد (سعدی)
پیرمرد به دفتر شرکت مراجعه کرد.
مقداری فولاد می خواست.
ورشکسته شده و به خیلی ها بدهکار بود.
مدتی هم بود که با سرطان دست به گریبان بود و شیمی درمانی می کرد.
طرح جدیدی در ذهن داشت.
می خواست «آسیاب زعفران» درست کند.
برای فروش هم با یکی از کسبه مشهد هماهنگ کرده بود.
یک میلیون تومان اعتبار برایش در نظر گرفتم تا فولادهایی که لازم دارد را ببرد و بعد از ساخت و فروش آسیاب ها پولش را پرداخت کند.
هر ماه می آمد و حساب قبلی را تسویه می کرد و مقدار دیگری فولاد می برد.
بیشتر از یک سال با هم کار کردیم.
یک روز آمد و گفت آمده حساب های گذشته را تسویه کند.
گفت بدهی های گذشته اش را طی این مدت تسویه کرده و دیگر به کسی بدهکار نیست.
گفت حالا وقت این است که با آرامش برای عمل جراحی برود.
و گفت که اگر از زیر عمل سالم بیرون بیاید، دوباره کار را ادامه می دهد.
حلالیت طلبید و رفت... برای همیشه...
پیرمرد هنوز هم در خاطر من زنده است.
تا لحظه آخر ایستاد و جنگید و حتی سرطان هم نتوانست او را «نا #امید» کند.
هنوز هم برای او احترام زیادی قائلم و برایش دعا می کنم.
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
#سنگ_زیرین_آسیا باشد (سعدی)
پیرمرد به دفتر شرکت مراجعه کرد.
مقداری فولاد می خواست.
ورشکسته شده و به خیلی ها بدهکار بود.
مدتی هم بود که با سرطان دست به گریبان بود و شیمی درمانی می کرد.
طرح جدیدی در ذهن داشت.
می خواست «آسیاب زعفران» درست کند.
برای فروش هم با یکی از کسبه مشهد هماهنگ کرده بود.
یک میلیون تومان اعتبار برایش در نظر گرفتم تا فولادهایی که لازم دارد را ببرد و بعد از ساخت و فروش آسیاب ها پولش را پرداخت کند.
هر ماه می آمد و حساب قبلی را تسویه می کرد و مقدار دیگری فولاد می برد.
بیشتر از یک سال با هم کار کردیم.
یک روز آمد و گفت آمده حساب های گذشته را تسویه کند.
گفت بدهی های گذشته اش را طی این مدت تسویه کرده و دیگر به کسی بدهکار نیست.
گفت حالا وقت این است که با آرامش برای عمل جراحی برود.
و گفت که اگر از زیر عمل سالم بیرون بیاید، دوباره کار را ادامه می دهد.
حلالیت طلبید و رفت... برای همیشه...
پیرمرد هنوز هم در خاطر من زنده است.
تا لحظه آخر ایستاد و جنگید و حتی سرطان هم نتوانست او را «نا #امید» کند.
هنوز هم برای او احترام زیادی قائلم و برایش دعا می کنم.
https://news.1rj.ru/str/systemsthinking
#یادگیری_و_تفکرسیستمی_در_مدرسه
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
زمان: تابستان 96
محل برگزاري: دانشگاه صنعتی شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/8uTTcc
ویژه معلمان، مدیران و کارشناسان آموزشی
زمان: تابستان 96
محل برگزاري: دانشگاه صنعتی شريف
لینک ثبت نام:
https://goo.gl/8uTTcc
#امید
#اینجا_ایران_است
لغت نامه دهخدا را می بینم.
یکی شدن
یک رنگی
یکدلی
موافقت
توافق
اجتماع
وَحدَت
در جست و جوی معنای #اتحاد هستم. باز هم می گردم. در لغت نامه ای دیگر: همبستگی، همدستی، همدلی، همراهی ...
بگذارید جور دیگری ببینم.
واقعا چه کسانی تاثیرگذارند؟
به نظرم در جمع های کوچک خانوادگی، در جمع های کوچک دوستانه و در جمع های کوچک همکارانمان، افرادی حضور دارند که تسهیلگر اجتماعی هستند. افرادی که میاندار هستند و می توانند هماهنگ کننده های خوبی باشند. افرادی که #با_هم_بودن را ارزشمند می دانند.
ایران ما، نیازمند آرامش است و تک تک ما در ایجاد این آرامش وظیفه ای داریم. اما نقش افراد تسهیلگر، افراد میاندار، افراد هماهنگ کننده بیشتر است.
نقش آفرینی ایشان در #حفظ_اتحاد
و نقش آفرینی ایشان در ایجاد #همدلی
بزرگان و رهبران یک جامعه، می توانند دچار #خطاهای_شناختی باشند. مانند خیلی از انسان ها. لزومی ندارد که بنشینیم و اثبات کنیم فلان مقام دولتی و حکومتی یا بهمان مدیر سازمانی در کشورمان گرفتار خطاهای شناختی است.
آنچه مهم است، هوشیاری تسهیلگران اجتماعی در مواقع حساس است. مواقعی که به راحتی بی اعتمادی به جای #اعتماد می نشیند، بد اخلاقی به جای #اخلاق_خوش و تفرقه به جای #اتحاد.
ایران ما، نیازمند #آرامش است
و تک تک ما در ایجاد این آرامش وظیفه ای داریم.
--------------
@systemsthinking
#اینجا_ایران_است
لغت نامه دهخدا را می بینم.
یکی شدن
یک رنگی
یکدلی
موافقت
توافق
اجتماع
وَحدَت
در جست و جوی معنای #اتحاد هستم. باز هم می گردم. در لغت نامه ای دیگر: همبستگی، همدستی، همدلی، همراهی ...
بگذارید جور دیگری ببینم.
واقعا چه کسانی تاثیرگذارند؟
به نظرم در جمع های کوچک خانوادگی، در جمع های کوچک دوستانه و در جمع های کوچک همکارانمان، افرادی حضور دارند که تسهیلگر اجتماعی هستند. افرادی که میاندار هستند و می توانند هماهنگ کننده های خوبی باشند. افرادی که #با_هم_بودن را ارزشمند می دانند.
ایران ما، نیازمند آرامش است و تک تک ما در ایجاد این آرامش وظیفه ای داریم. اما نقش افراد تسهیلگر، افراد میاندار، افراد هماهنگ کننده بیشتر است.
نقش آفرینی ایشان در #حفظ_اتحاد
و نقش آفرینی ایشان در ایجاد #همدلی
بزرگان و رهبران یک جامعه، می توانند دچار #خطاهای_شناختی باشند. مانند خیلی از انسان ها. لزومی ندارد که بنشینیم و اثبات کنیم فلان مقام دولتی و حکومتی یا بهمان مدیر سازمانی در کشورمان گرفتار خطاهای شناختی است.
آنچه مهم است، هوشیاری تسهیلگران اجتماعی در مواقع حساس است. مواقعی که به راحتی بی اعتمادی به جای #اعتماد می نشیند، بد اخلاقی به جای #اخلاق_خوش و تفرقه به جای #اتحاد.
ایران ما، نیازمند #آرامش است
و تک تک ما در ایجاد این آرامش وظیفه ای داریم.
--------------
@systemsthinking
#کتاب_بخوانیم
👌هیجانات درونی خود را چقدر به رسمیت می شناسیم؟
🌍 بشر از آغاز زندگی در این کرۀ خاکی، همواره مجبور بوده با مسایل و مشکلات متعددی دست و پنجه نرم کند.
🙉 مشکلات ما و حیوانات در روزگاران گذشته شباهت بسیاری داشته، ما نیز روزگاری مثل حیوانات با نیروهای طبیعی، ارضای نیازهای پایه و خطر حمله موجودات دیگر، روبرو بودهایم.
🏃شباهتهای بنیادی که روزگاری بین محیط و مشکلات زندگی ما و حیوانات وجود داشته، واکنشهای ما و حیوانات در برابر مشکلات را نیز شبیه هم ساخت، انسانها و حیوانات برای رویارویی با مشکلات به دو روش پاسخ میدادند: #جنگ یا #گریز
🤝 اما در جامعه #متمدن امروزی اغلب مشکلاتی که برای ما پیش میآید دیگر شبیه مشکلات اجدادمان نیست. مشکلات امروزی ما بیشتر در قالب ارتباطاتی که با دیگر انسانها داریم رخ میدهند. از طرفی، این مشکلات ماهیتی دارند که جنگ و گریز دیگر شیوه مناسبی برای برخورد با آنها نیست، اما #هیجاناتی که این مشکلات در ما ایجاد میکنند اغلب به طور بالقوه مسبب جنگ و گریزند.
🤔 جنگ و گریزی که در روابط انسانی دیده میشود به ندرت ماهیتی حیوانی دارد و ما امروزه کمتر شاهد زد و خورد و یا گریز فیزیکی میان انسانها هستیم اما این بدان معنا نیست که واکنش جنگ و گریز از جامعه متمدن امروزی رخت بر بسته است.
⭕️ سازوکارهای بقاء، جنگ و گریز و هیجانهای بنیادی مانند ترس، خشم، انزجار، عشق و تعجب را در ما و حیوانات به ودیعه گذاشته است. این هیجانها همگی اخباری درونی هستند که به ما برای حفظ بقاء کمک میکنند. برای مثال:
✅ [آسیب]، #خشم میآفریند تا موانع رسیدن به هدف را برطرف کنیم.
✅ تهدید، #ترس میآفریند تا فرار کنیم و بقای خود را حفظ نماییم.
✅ فقدان و شکست، #غم میآفریند تا در عملکرد خود بازنگری کنیم و با انزوا و کاهش سوخت و ساز توان خود را بازیابیم.
✅ رابطه، #عشق میآفریند تا همکاری و تولید مثل کنیم.
✅ رویداد جدید و نامانوس، نیز #تعجب میآفریند تا آن را بهتر ارزیابی کنیم.
🎁 از این رو هر هیجان و احساس پیام مهمی از درون است تا حرکت ما را در جهت سازش و تعالی تسهیل کنند.
😕 اما نگاه اغلب انسانها در جامعه متمدن امروزی به این پیامهای درونی منفی شده و اغلب سعی میکنند از دست آنها خلاص شوند. چرا؟ راه صحیح مواجهه با این هیجانات چیست؟
🗂 #سبکها_و_مهارتهای_ارتباطی، نویسنده: #نیما_قربانی، انتشارات: #بینش_نو
@systemsthinking
👌هیجانات درونی خود را چقدر به رسمیت می شناسیم؟
🌍 بشر از آغاز زندگی در این کرۀ خاکی، همواره مجبور بوده با مسایل و مشکلات متعددی دست و پنجه نرم کند.
🙉 مشکلات ما و حیوانات در روزگاران گذشته شباهت بسیاری داشته، ما نیز روزگاری مثل حیوانات با نیروهای طبیعی، ارضای نیازهای پایه و خطر حمله موجودات دیگر، روبرو بودهایم.
🏃شباهتهای بنیادی که روزگاری بین محیط و مشکلات زندگی ما و حیوانات وجود داشته، واکنشهای ما و حیوانات در برابر مشکلات را نیز شبیه هم ساخت، انسانها و حیوانات برای رویارویی با مشکلات به دو روش پاسخ میدادند: #جنگ یا #گریز
🤝 اما در جامعه #متمدن امروزی اغلب مشکلاتی که برای ما پیش میآید دیگر شبیه مشکلات اجدادمان نیست. مشکلات امروزی ما بیشتر در قالب ارتباطاتی که با دیگر انسانها داریم رخ میدهند. از طرفی، این مشکلات ماهیتی دارند که جنگ و گریز دیگر شیوه مناسبی برای برخورد با آنها نیست، اما #هیجاناتی که این مشکلات در ما ایجاد میکنند اغلب به طور بالقوه مسبب جنگ و گریزند.
🤔 جنگ و گریزی که در روابط انسانی دیده میشود به ندرت ماهیتی حیوانی دارد و ما امروزه کمتر شاهد زد و خورد و یا گریز فیزیکی میان انسانها هستیم اما این بدان معنا نیست که واکنش جنگ و گریز از جامعه متمدن امروزی رخت بر بسته است.
⭕️ سازوکارهای بقاء، جنگ و گریز و هیجانهای بنیادی مانند ترس، خشم، انزجار، عشق و تعجب را در ما و حیوانات به ودیعه گذاشته است. این هیجانها همگی اخباری درونی هستند که به ما برای حفظ بقاء کمک میکنند. برای مثال:
✅ [آسیب]، #خشم میآفریند تا موانع رسیدن به هدف را برطرف کنیم.
✅ تهدید، #ترس میآفریند تا فرار کنیم و بقای خود را حفظ نماییم.
✅ فقدان و شکست، #غم میآفریند تا در عملکرد خود بازنگری کنیم و با انزوا و کاهش سوخت و ساز توان خود را بازیابیم.
✅ رابطه، #عشق میآفریند تا همکاری و تولید مثل کنیم.
✅ رویداد جدید و نامانوس، نیز #تعجب میآفریند تا آن را بهتر ارزیابی کنیم.
🎁 از این رو هر هیجان و احساس پیام مهمی از درون است تا حرکت ما را در جهت سازش و تعالی تسهیل کنند.
😕 اما نگاه اغلب انسانها در جامعه متمدن امروزی به این پیامهای درونی منفی شده و اغلب سعی میکنند از دست آنها خلاص شوند. چرا؟ راه صحیح مواجهه با این هیجانات چیست؟
🗂 #سبکها_و_مهارتهای_ارتباطی، نویسنده: #نیما_قربانی، انتشارات: #بینش_نو
@systemsthinking
#مدل_ذهنی
#مسلمان
قدم که میزنی به چیزهای مختلفی فکر می کنی
شاید به عابری که از روبه رو به تو نزدیک می شود، بی توجه باشی.
و بی سلام ... از کنار هم عبور کنید.
صبر کن!
چند قدم عقب برو.
تصور کن این صحنه جور دیگری باشد:
این بار تو می گویی: #سلام ... و بر لبت لبخندی.
عابر به تو می گوید: #سلام. او هم بر لبش لبخندی است اما با تعجب می پرسد: ببخشید، به جا نیاوردم شما رو؟!
و تو می گویی: من هر روز چند دقیقه ای قدم می زنم. به عابران، سلام می کنم و همه با روی خوش پاسخ می دهند. عمدتا فکر می کنند که با هم آشنا هستیم. اما راستش آشنا و غیر آشنا برایم فرقی نمی کند. به همه سلام می کنم.
می گوید: هر روز؟
می گویی: هر روز
نگاهش تعجبی دارد که انگار با تعجب هایی که قبل تر از این دیده ای، متفاوت است. چند لحظه ای به ایستادن و سکوت می گذرد. به فکر کردن و لبخندی کوتاه.
و تو مانند همیشه می گویی: روز خوبی داشته باشید.
به راهت ادامه می دهی
و قدم که میزنی به چیزهای مختلفی فکر می کنی
فکر کردن، موهبتی است عجیب.
و عید فطر، شاید بهانه ای برای اندیشیدن.
التَّفَکُّرُ یَدْعُو اِلَی الْبِرِّ وَالْعَمَلِ بِهِ
#تفکر انسان را به سوی خوبی ها و #عمل به آن دعوت می کند.
امیرالمومنین علی علیه السلام
#اخلاق_خوش
#خوش_رویی
عید فطر مبارک ☘😊💐
--------------
@systemsthinking
#مسلمان
قدم که میزنی به چیزهای مختلفی فکر می کنی
شاید به عابری که از روبه رو به تو نزدیک می شود، بی توجه باشی.
و بی سلام ... از کنار هم عبور کنید.
صبر کن!
چند قدم عقب برو.
تصور کن این صحنه جور دیگری باشد:
این بار تو می گویی: #سلام ... و بر لبت لبخندی.
عابر به تو می گوید: #سلام. او هم بر لبش لبخندی است اما با تعجب می پرسد: ببخشید، به جا نیاوردم شما رو؟!
و تو می گویی: من هر روز چند دقیقه ای قدم می زنم. به عابران، سلام می کنم و همه با روی خوش پاسخ می دهند. عمدتا فکر می کنند که با هم آشنا هستیم. اما راستش آشنا و غیر آشنا برایم فرقی نمی کند. به همه سلام می کنم.
می گوید: هر روز؟
می گویی: هر روز
نگاهش تعجبی دارد که انگار با تعجب هایی که قبل تر از این دیده ای، متفاوت است. چند لحظه ای به ایستادن و سکوت می گذرد. به فکر کردن و لبخندی کوتاه.
و تو مانند همیشه می گویی: روز خوبی داشته باشید.
به راهت ادامه می دهی
و قدم که میزنی به چیزهای مختلفی فکر می کنی
فکر کردن، موهبتی است عجیب.
و عید فطر، شاید بهانه ای برای اندیشیدن.
التَّفَکُّرُ یَدْعُو اِلَی الْبِرِّ وَالْعَمَلِ بِهِ
#تفکر انسان را به سوی خوبی ها و #عمل به آن دعوت می کند.
امیرالمومنین علی علیه السلام
#اخلاق_خوش
#خوش_رویی
عید فطر مبارک ☘😊💐
--------------
@systemsthinking