Systems Thinking – Telegram
Systems Thinking
5.46K subscribers
753 photos
103 videos
82 files
648 links
Download Telegram
کانال خبری ایسنا: ۲۴ درصد از ایرانی‌ها از اختلالات روان رنج می‌برند

- بر اساس آخرین تحقیقات وزارت بهداشت، شیوع اختلالات روان بین افراد ۱۵ تا ۶۵ سال بدون احتساب اختلالات شخصیتی، ۲۴ درصد است.
- برخلاف تصور عموم، ممکن است کسی در ظاهر افسرده و پریشان به نظر نرسد ولی آن‌طور که باید از زندگی فردی و اجتماعی خود لذت نبرده و حال چندان مساعدی نداشته باشد؛ در واقع این افراد عمیقا خوشحال نیستند.
============================

از تفکر سیستمی این را یاد گرفته‌ایم که ریشه مساله‌ها را در ساختارها و مدل‌های ذهنی جستجو کنیم.
سوال مهم این نیست که برای درمان یک چهارم جمعیت کشور چه باید کرد.

سوال اصلی این است که:
- چه ساختارهایی ایجاد کرده‌ایم که این ساختارها مردم را اسیر اختلالات روانی کرده‌اند.
- چه باورهایی داشته‌ایم که باعث شده این ساختارها را اینگونه ایجاد کنیم.

#شادی را به چه بهانه‌هایی از خانه ها و محل‌های کارمان بیرون کرده‌ایم.
#استرس را با چه باورهایی به خانه‌ها و محل‌های کارمان راه داده‌ایم.
#تعارض در باورها و رفتارها را چگونه توجیه کرده‌ایم و به زندگی‌مان راه داده‌ایم.
#اصالت در هدف‌گذاری و زندگی و کار اصیل را چگونه و با چه بهانه‌هایی به حاشیه رانده‌ایم...

https://telegram.me/systemsthinking
#تفكرسيستمی_درمدرسه
#هدف_گذاري

توانایی های من (4)

بعد از اینکه دانش آموزان توانایی های خود را به عنوان متغیر انباشت مشاهده کردند، تصمیم گرفتم که آنها را با هدف گذاری نیز آشنا کنم. این کار را با پرسیدن چند سوال شروع کردم(خلاصه):

🔸 برای یک سال بعد، چه اهدافی دارید و بنظر خودتان چه فرقی با وضع موجود خود دارید؟
- آقا درس میخونیم و این مسیر رو ادامه می دیم.
- خب باید سال بعد انتخاب رشته کنید، چه رشته ای رو انتخاب می کنید؟

غالبِ دانش آموزان تصمیم خاصی نداشتند. به این موضوع کم فکر کرده بودند.

🔸 دربیست سالگی فکر می کنیدچه کاری انجام خواهید داد؟
- از خدمت برگشتیم و میریم سرکار.
- چه کاری؟ دیپلم گرفتی؟ چه رشته ای؟

🔸بیست و پنج سالگی چطور؟
- آقا زن گرفتیم. (همه می خندند😊)
- از چه راهی کسب در آمد می کنی؟
- خب کار می کنیم!
- چه کاری؟
- الکی میگه آقا، الان همه بیکارند. پول ندارند که زن بگیرند. ما 30 سالگی زن می گیریم، آدم باید پخته بشه که بتونه بچه تربیت کنه.
- همۀ سی ساله ها پخته اند؟ بنظرت آدم چطوری میتونه پخته بشه؟

🔸پنجاه سالگی چطور؟ فکر می کنیدکه کجایید؟ اگر بخواهند به شما جایزه بدهند، بخاطر انجام چه کاری است؟
یکی بخاطر اینکه مکانیک ماهری شده، یکی دانشمند، دکتر، پلیس، معلم و...
متاسفانه، تعدادی از دانش آموزان سودای برنده شدن در قرعه کشی های تلویزیونی را به دو هدفِ پولدار و معروف شدن در سر داشتند.

بعد از این گفت و گو ها رو به دانش آموزان گفتم که " شما در آینده همان شخصی خواهید بود که در حال حاضر تصور می کنید".
- یعنی شما میگید کسی که الآن معتاده خودش خواسته که معتاد بشه.
- آفرین! در این جلسه هیچ کدام از شما هیچ نکتۀ منفی در مورد خودتان نگفتید، پس این همه معتاد، دزد و...از کجا می آیند؟
ما باید تلاش کنیم که با داشتن هدف های کوچک به رویاهای خود دست پیدا کنیم. پس باید به تصمیماتی که می گیریم حواسمان باشد. در آن لحظه یاد آقای دکتر مشایخی افتادم و مثال ایشان را برای دانش آموزان زدم.

-یه آقا هست به اسم دکتر علی نقی مشایخی که در دانشگاه MIT بهترین دانشگاه دنیا، درس خوانده اند. زمانی که درس ایشان تمام میشود،سی ساله اند. همان دانشگاه پیشنهاد کار به ایشان میدهند، اما ایشان تصمیم می گیرند که به ایران برگردند.

دو ظرف روی تخته کشیدم:

کارهای ارزشمندِ دکتر مشایخی را تا جایی که میدانستم بر ای بچه ها گفتم. به ازای هر کار توپی می کشیدم، که ظرف آرام آرام پر شد.
- آقا میره بهشت، خوش بحالش...

- این هم یک ظرف برای یک شخصِ معتاد، او هم آرام آرام این ظرف را پر می کند. بطوری که آهسته از هدفش دور میشود و سخت میتو اند این ظرف را خالی کند.

- پس تصمیم های ما است که باعث پر شدن ظرف هایمان می شود.
اگر دکتر مشایخی آمریکا می ماند، الآن ظرفش چگونه پر شده بود؟ ایشان رویای کمک به کشور خود را داشت.

جلسۀ بعد، پاورپوینت را به دانش آموزان آموزش دادم. به آنها گفتم که هر موضوعی را که تمایل دارید با بقیه دوستان خود به اشتراک بگذارید، در موردش پاور پوینت درست کنید. یکی از دانش آموزان در مورد دکتر مشایخی درست کرده بود که برای من بسیار لذت بخش بود.

https://telegram.me/systemsthinking
دکتر مشایخی.pdf
405.4 KB
پاورپوینت معرفی آقای دکتر مشایخی
تهیه شده توسط مهدی مغربی - دانش آموز کلاس هفتم
سمینار «تفکر سیستمی در خانواده: تقویت مهارت‌های فکری»
چهارشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۶

@systemsthinking
سمینار #تفکرسیستمی_در_خانواده: «در جستجوی معنای زندگی»

روزها، ماه‌ها و سال‌ها پی‌در‌پی می‌آیند.
زمان به سرعت سپری می‌شود و افراد زیادی در گذر زمان برای رسیدن به هدف‌هایشان تلاش می‌کنند.
با تلاش زیاد به هدف‌هایشان می‌رسند و مظاهر خوشبختی را به دست می‌آورند.
با این حال بیشتر مردم احساس خوشبختی نمی‌کنند.

در مسیر زندگی، درس می‌خوانند، مهارت هایی به دست می‌آورند، ازدواج می‌کنند، مشغول به انجام شغلی می‌شوند، محلی برای زندگی و وسایلی برای تسهیل زندگی تهیه می‌کنند.
با این حال بسیاری از انسان‌ها خیلی دیر متوجه می‌شوند که اهدافی که به دنبالش بوده‌اند، برایشان معنایی ندارد و مسیر زندگیشان را دوست ندارند.

در چنین شرایطی یا در اثر فشارهای محیطی به مسیر طی شده ادامه می‌دهند و دچار خودفریبی و افسردگی می‌شوند و یا به دنبال راهی برای تغییر مسیر زندگی می‌گردند.

سمینار «در جستجوی معنای زندگی» فرصتی برای تامل و گفتگو در مورد زندگی است.
در این سمینار با استفاده از ادبیات تفکر سیستمی در مورد این موضوعات هم‌فکری می کنیم:
- چرا درس می‌خوانیم و با چه هدفی یاد می‌گیریم؟
- چرا کار می‌کنیم و چه نکاتی در مورد کار برای ما مهم است؟
- چرا ازدواج می‌کنیم و چگونه خانواده‌ای می‌خواهیم بسازیم؟
- چگونه می‌توانیم مسیر زندگیمان را بازطراحی کنیم؟

برای ثبت نام در این سمینار از این لینک می توانید استفاده کنید: evand.com/family

@systemsthinking
#کتاب_بخوانیم

روزی پدر #محمدعلی_جمالزاده بالای منبر می‌گفت:

محمدعلی شاه روزی در فصل زمستان با ملازمین دربار، برای شکار به جاجرود یا لار رفته بود و شب را در آنجا خیمه‌ها برافراشته، مشغول تفریح و خوشگذرانی بودند. از شدت باد، نگه‌داشتن طناب خیمه‌ها در توفان ممکن نمی‌شده. پس عده‌ای #سرباز صدا کردند و حکم دادند هر کدام گوشه‌ای از طناب چادر را محکم گرفته با تمام زورشان به زمین بچسبانند.

صبح که هوا روشن می‌شود و حضرات از خواب بیدار می‌شوند، حاجب‌الدوله حضور شاه آمده و عرض می‌کند: قربان دیشب این سربازها تصدّق شده‌اند، یعنی از سرما مُرده‌اند!

پدر جمالزاده در میان #روحانیون آن زمان از معدود شخصیت‌هایی بود که به زبان کوچه با مردم صحبت می‌کرد. آن وقت آن مرحوم، خطاب به مردم می‌گفت: ای بابا، ای مسلمان، آخر از سرباز هم میخ می‌توان درست کرد؟ و انسان را به جای میخ طویله استعمال نمود؟ این پدر جمالزاده است که در یکی از همین منبرها از مردم می‌پرسد، مردم شما چه می‌خواهید؟

مردم جواب می‌دهند نان و آب و... و این یک #نوآوری است در منبر که خطیب از مردم نظر بخواهد. این نوآوری پدر جمالزاده است. به آنها می‌گوید: نه، شما #قانون می‌خواهید، می‌گوید ما مردم ایران قانون می‌خواهیم.

🗂 #کتاب میم و آن دیگران، #نویسنده محمود دولت‌آبادی، #نشر چشمه

@systemsthinking
سمینار #تفکرسیستمی_در_سازمان: «از مواجهه با رویدادها تا اصلاح ساختارها»

رویدادها کانون توجه در سازمان ها هستند:
- مواد اولیه نامناسب، به اشتباه به خط تولید ارسال شده است؛
- سفارشی ضروری که به پیمانکاری سپرده شده با تاخیر مواجه است؛
- پنج روز از تاریخ پرداخت حقوق گذشته است، اما هنوز نتوانسته ایم حقوق کارکنان را پرداخت کنیم؛
- چند نفر از کارکنان دیر به سر کار آمده اند؛
- یکی از مشتریان از کیفیت محصول یا خدمتی که دریافت کرده راضی نیست؛

مثال های بسیاری از چنین رویدادهایی وجود دارد که توجه مدیران و منابع سازمان را به خود معطوف می کنند. با این حال مواجهه با این رویدادها مشکل سازمان ها را حل نمی کند:
در آینده هم مواد اولیه نامناسب به خط تولید ارسال خواهد شد؛ سفارشات تاخیر خواهند داشت؛ پرداخت حقوق با تاخیر مواجه خواهد شد؛ کارکنان تاخیر خواهند داشت؛ و مشتریان ناراضی خواهیم داشت.

بهترین روش مواجهه با این رویدادها، این است که با اصلاح ساختارهای سازمان، اصلا نگذاریم چنین رویدادهایی به وجود بیایند.
در این سمینار، با همراهی شرکت کنندگان، در مورد طراحی چنین ساختارهایی در سازمان ها گفتگو خواهیم کرد.

برای ثبت نام در این سمینار از این لینک می توانید استفاده کنید:
evand.com/org

@systemsthinking
خردسال که بودم علاقه زیادی به حفظ کردن اطلاعات عمومی داشتم. خیلی ساده شعر و متن و موسیقی و قرآن و آمار کشورها مثل پایتخت و واحد پول و شکل پرچم و ... را حفظ می‌کردم و به‌غلط گمان می‌کردم خیلی باسوادم!

هرچه از خردسالی دورتر شده‌ام بیشتر از علوم حفظ کردنی فاصله گرفته‌ام؛ یعنی به‌تدریج این سؤال در ذهن من پررنگ شده که فایده حفظ کردن اطلاعات عمومی چیست و اصولاً چیزی که حفظ کردنی باشد و جنبه ذخیره‌سازی در مغز داشته باشد، آیا اصلاً علم محسوب می‌شود؟

اگر آدمی قرآن یا دعای کمیل از حفظ باشد، ولی روحیه‌ای معنوی نداشته باشد سودش چیست؟ اگر دیوان حافظ یا مولانا را از حفظ باشی ولی نشانی از شوریدگی و سرور در تو نباشد چه؟ اگر تمام واحدهای پولی و پایتخت‌ها را حفظ باشی ولی برای قومیت‌ها و مردمان گوناگون جهان حرمتی قائل نباشی سودش چیست؟

به یاری کامپیوتر و اینترنت، فاصله ما با بسیاری از نادانسته‌ها، فقط چند ثانیه شده است. آمار یک کشور را می‌خواهیم؟ زندگینامه‌ی مشاهیر را؟ حل یک معادله‌ی ریاضی را؟ ... کمتر چیزی است که به کمک اینترنت ظرف کمتر از چند دقیقه پیدا نشود؛ بنابراین بزرگان تعلیم و تربیت در هر کشوری باید به شکل بسیار جدی این مسئله را بررسی کنند که بین 12 تا 25 سال از مهم‌ترین سال‌های عمر خردسالان و جوانان کشور را صرف چه چیزی می‌کنند؟
اگر قرار است جوانان کشوری تنها حاملان اطلاعات عمومی و حفظی باشند که اینترنت مدت‌هاست این بار را بر دوش کشیده است.

آیا چالش‌های زندگی امروز، در بعد شخصی و اجتماعی و اقتصادی، با حفظیات حل می‌شوند؟ جایگاه بسیاری از مهارت‌های روز دنیا در نظام تعلیم و تربیت ما کجاست؟

استعدادیابی، دید سیستمی، کار تیمی، هدف‌گذاری، خودشناسی و رشد شخصی، هوش هیجانی، مهارت‌های حل مسئله، برنامه‌ریزی و نظم و مهارت‌های مدیریتی، شناخت حقوق شخصی و حقوق شهروندی، روش تعامل با مردم و خانواده، کارآفرینی، افزایش مهارت‌های اقتصادی، سواد رسانه‌ای، مهارت‌های ارتباط مؤثر با دیگران و ...

اگر برای مهم‌ترین سرمایه‌های یک کشور، یعنی کودکان و نوجوانان نگران نباشیم، نگرانی درباره آب و نفت و انرژی نیز بیهوده است.

انسان‌هایی که درست تربیت شده باشند و آماده‌ی رویارویی با چالش‌ها باشند کویر را نیز گلستان خواهند کرد، اما پرسش اینجاست که بزرگ‌سالان ما (پدران، مادران، مسئولان) چقدر برای پروراندن کودکانی پرتلاش، باانگیزه، مصمم و مجهز به مهارت‌های ضروری دنیای امروز، آمادگی دارند؟

علی اکبر کاویانی

@systemsthinking
#تفكرسيستمی_درمدرسه
#طراحی_مسیر_زندگی


پس از اینکه دانش آموزان با مفهوم انباشت در طول زمان آشنا شدند، این روش را برای آشنایی آنها با طراحی مسیر زندگی نیز بکار بردم. ظرف توپ ها را در دست گرفته و بوسیله آن محدودیت های عمر را به آنها نمایش دادم.

- فرقی نمیکنه که یک نفر یک سال، ده سال، صد سال و یا... عمر کند. در هر صورت عمر ما محدوده. قبول؟
- ظرف عمرمون را خالی می کنیم و با اون سایر ظرف ها را پر می کنیم. پر کردن کدام ظرف ها برای شما مهم است ؟
- هر کس بنا به تعریف خود نوشته بود : دانش، آبرو، ثروت، توانایی، خانواده، انسانیت، سلامتی و....
- چه چیزی ظرف شما را پر می کند؟ و چه چیزی آن را خالی می کند؟بنویسید.

چه ارتباطی بین ظرف های شما وجود دارد؟ با کشیدن فلش آنها را مشخص کنید.

توانایی، در آمد ما را زیاد می کند. در آمد، شادی ما را افزایش می دهد. شادی، وضعیت خانواده ما را بهتر می کند و برعکس. از طرف دیگر ما سالم تر خواهیم بود. با سلامتی و شادی بیشتر، ما فرصت افزایش توانایی های خود را خواهیم داشت.

حالا فرض کنید که ظرف عمر شما فقط 20 توپ دارد، اینها را چگونه بین ظرف های خود تقسیم خواهید کرد.(هزینه فرصت انتخاب ها)

- خب، شما چرا ظرف های بد را برای خودتان نکشیدید؟
- آقا حقیقت تلخه😊

در ادامه یادداشت های دانش آموزان را با شما عزیزان به اشتراک خواهم گذاشت.

راستی، شما کدام ظرف ها را برای خود پر می کنید؟

https://telegram.me/systemsthinking
طراحی مسیر زندگی (1)
طراحی مسیر زندگی(2)
اینجا هم محلی برای به اشتراک گذاری تجربه این روزهای زندگی ماست:

https://news.1rj.ru/str/Ahakelan
کتاب «بازگشت به اصالت» نوشته استاد عزیزمان آقای دکتر علوی توسط انتشارات لوح فکر منتشر شد.

@systemsthinking
آغاز مدرسه، فصل شکفتن است
در زنگ مدرسه، بیداری من است

در دل دارم امید، بر لب دارم پیام
همشاگردی سلام، همشاگردی سلام

@systemsthinking
مبادا جنگ!

#کتاب_بخوانیم

آیا بشر آن نیروی تعقل و تفکر درست را دارد تا خود را به دست خود، به بلا نسپارد؟ آیا می‌تواند درهای خوشبختی را به روی خود و دیگران بگشاید؟ ...

تصویر دو #جنگ یا بهتر بگویم دو #دیوانگی، همیشه در کنج خاطرم مثل توده‌ای از خاکستر و ویرانی تلنبار شده است. دوازده سالی بیشتر نداشتم که خبر جنگ جهانی منتشر شد و دنیا را در وحشت فرو برد. من، اما، نه می‌دانستم جنگ چیست و نه از عواقب آن باکی داشتم. شیفته‌ی هیجان بودم، برایم جنگ میدان فوتبال بود: کدام طرف بیشتر می‌تواند دروازه حریف را بلرزاند تا من برایش هورا بکشم.

اما چندی بعد، وقتی مادرم نطق #پل_رینو و وداع غم‌انگیز او را که به زبان فرانسوی از رادیو پخش می‌شد، شنید و همراه با هق هق او گریه کرد، دانستم که جنگ بازی نیست، ستمی‌ست که بشر بر خود روا می‌دارد، ویرانی و تباهی‌ست.

چندی بعد وقتی شنیدم که زنان اسیر لهستانی را به ایران می‌فرستند؛ گمان بردم فرشتگانی سفید روی و زرین موی با چشمهای درخشان آبی مهمان ما خواهند شد. اما وقتی دیدم که آن اندام‌های تکیده از گرسنگی با لب‌های خشک از تشنگی و سرهای تراشیده از بیم گزندگان، آوار ملتی شده‌اند که خود درمانده و گرفتار است، دانستنم که جنگ تحقیر نفرت‌انگیز انسان‌هاست.

آن چشم‌ها که تصور می‌کردم درخشان و آبی‌ست، آشیانه‌های خالی بود که نگاه‌شان چون پرنده‌یی مرده، هیچ نشانی از هستی نداشت. حفره‌یی پر از حیرت و وحشت به جای چشم در چهره‌‌هایشان نشسته بود و ارمغانشان هجوم شپش‌های تیفوس بود که مدت‌های مدید نیش آلوده‌ی خود را به تن هر جانداری فرو می‌بردند و از گرفتن قربانی بس نمی‌کردند...

🗂 #کتاب مجموعه داستان‌ها و یادنوشت‌ها، #نویسنده سیمین بهبهانی، #انتشارات نگاه

@systemsthinking
سمینار «تفکر سیستمی در خانواده: در جستجوی معنای زندگی» دوشنبه ۳ مهر ۱۳۹۶

@systemsthinking
#تفكرسيستمی_درمدرسه


توپ هایی را که برای بازی و آموزش مفاهیم به کلاس می برم به دلیل ترکیب رنگی جذابشون توجه بچه ها را به خود جلب می کنند و معمولاََ درخواست می کنند که:

- آقا، یه دونه توپ به ما یادگاری میدید؟
- راکت داریم توپ نداره، یه دونه توپ بما میدید؟😊

قلباً دوست دارم که توپ ها را به یادگار به آنها بدهم، اما برای سایر کلاس های خود به آنها نیاز دارم.

دفعۀ اول بی تجربگی کرده و بدون دلیل به آنها نه گفتم. بعد با خودم فکر کردم که از این فرصت برای یادگیری استفاده کنم.

دانش آموزان در این لحظه ها خیلی با حواس جمع رفتار معلم را رصد می کنند که ببینند چه طور رفتاری دارد.

از آنها یک سوال پرسیدم:

- بنظرت اگر همۀ بچه ها از من این درخواست رو کنند چی میشه؟
- توپ ها تون تموم میشه و توپ کم میارید!
- کلاس بعدی با چی درس بدم؟

با این روش معمولا از درخواست خود منصرف می‌شوند.

- بچه ها اگر توجه کنید در خیلی از کارهامون ما باید همین سوال را بپرسیم؛

- اگر همۀ مردم یک وعده سفرۀ یکبار مصرف استفاده کنند چی میشه؟(20 میلیون خانواده هر وعده)
- همۀ راننده ها یکبار از راست سبقت بگیرند چی میشه؟
- همه حیاط های خانه خود را با آب بشورند چی میشه؟
-همه فیلم های خانگی را رایگان دانلود کنند به جای خرید شون، چی میشه؟

و...

چند دقیقه ای در مورد این موضوع گفتگو کردیم.

https://telegram.me/systemsthinking
Forwarded from Practical ethics (محمدتقی اسلامی)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تفکرسیستمی_در_خانواده

بیدار شدن و به مدرسه رفتن همیشه یکی از زمان‌های سخت برای بچه‌ها بود
با کسالت بیدار می‌شدند و خیلی وقت‌ها خواب‌آلود به سمت مدرسه می‌رفتند

از وقتی به روستا آمده‌ایم بچه ها شب‌ها زودتر می‌خوابند
از صبح آنقدر دویده‌اند و بازی کرده‌اند که ساعت ۹ و ۱۰ شب بیهوش می‌شوند

صبح هم خودشان قبل از طلوع آفتاب بیدار می‌شوند
نماز می‌خوانند
به جوجه‌ها سر می‌زنند
صبحانه درست می‌کنند و سفره را آماده می‌کنند
کمی بازی می‌کنند و بعد سرحال به مدرسه می‌روند

در مورد زندگی در روستا در این کانال می‌نویسم: @ahakelan

t.me/systemsthinking
#مجله_رشد
در این شماره از مجله رشد مدرسه فردا به «ظرفیت سازی برای همکاری در بخش عمومی» پرداخته ایم.

Capacity Building for Collaborative Governance

@systemsthinking
#مجله_رشد
در این شماره از مجله رشد مدرسه فردا به «ظرفیت سازی برای همکاری در بخش عمومی» پرداخته ایم.

Capacity Building for Collaborative Governance
صفحه اول

@systemsthinking