Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
🖋ابراهیم فیاض جامعه شناس:
🔴تمام #اصلاحطلبان پیر شدهاند ، جوان ندارند؛ جوانها اصلاح طلبان را ول کردند
🔴مردم بعد از هاشمی رفسنجانی دیگر به کسی رای ندادند، بلکه به "ضد کسی" رای دادند
🗣ایراهیم فیاض :
📌مردم بعد از هاشمی رفسنجانی دیگر به کسی رای ندادند بلکه به ضد کسی رای دادند، یعنی برای اینکه به ناطق نوری رای ندهند به خاتمی رای دادند.پس مردم به ضد کسی رای دادند، موقعی که میخواستند به رفسنجانی در دور دوم رای ندهند، به احمدینژاد رای دادند، زمانی که خواستند به قالیباف رای ندهند به روحانی رای دادند، یا نخواستند به رئیسی رای دهند باز به روحانی رای دادند.
📌تمام اصلاحطلبان پیر شدهاند و جوان ندارند و جوانها اصلاح طلبان را ول کردند، یعنی اصلاحطلبان مرجعیت جوانی را ندارند، در واقع جوانها از اصلاح طلبان بریدهاند چون مدام شعار دادهاند و در نهایت راه اصولگرایان را در بعد انباشت ثروت در پیش گرفتند. بعضی از این آقایان میخواهند زندگی کنند و الان هم برای تفریح میخواهند بیایند. شما ببینید در مجلس فعلی اصلاحطلبان چه کردهاند؟ هیچ کاری...
نسل سوم
🔴تمام #اصلاحطلبان پیر شدهاند ، جوان ندارند؛ جوانها اصلاح طلبان را ول کردند
🔴مردم بعد از هاشمی رفسنجانی دیگر به کسی رای ندادند، بلکه به "ضد کسی" رای دادند
🗣ایراهیم فیاض :
📌مردم بعد از هاشمی رفسنجانی دیگر به کسی رای ندادند بلکه به ضد کسی رای دادند، یعنی برای اینکه به ناطق نوری رای ندهند به خاتمی رای دادند.پس مردم به ضد کسی رای دادند، موقعی که میخواستند به رفسنجانی در دور دوم رای ندهند، به احمدینژاد رای دادند، زمانی که خواستند به قالیباف رای ندهند به روحانی رای دادند، یا نخواستند به رئیسی رای دهند باز به روحانی رای دادند.
📌تمام اصلاحطلبان پیر شدهاند و جوان ندارند و جوانها اصلاح طلبان را ول کردند، یعنی اصلاحطلبان مرجعیت جوانی را ندارند، در واقع جوانها از اصلاح طلبان بریدهاند چون مدام شعار دادهاند و در نهایت راه اصولگرایان را در بعد انباشت ثروت در پیش گرفتند. بعضی از این آقایان میخواهند زندگی کنند و الان هم برای تفریح میخواهند بیایند. شما ببینید در مجلس فعلی اصلاحطلبان چه کردهاند؟ هیچ کاری...
نسل سوم
Forwarded from راه سوم
🔴 صداوسیما در مقابل رسانههای اجتماعی شکست خواهد خورد
🔸 ابراهیم فیاض، جامعه شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی:
🔹 مهمترین مبنای دموکراسی رسانه است و اگر رسانه نباشد دموکراسی هم نیست، متاسفانه ما در کشورمان رسانه به معنی واقعی نداریم، و به قول بعضیها در حال حاضر رسانهها جای ایدئولوژی و حزب را گرفتهاند و بر همین اساس رسانهها خودشان ایدئولوژیک و مانندحزب عمل می کنند، به همین دلیل مرجعیت ندارند.
🔹 در ایران تکلیف انتخابات تا ساعات پایانی روز رای گیری هم مشخص نیست، طیف خاکستری درحال بزرگتر شدن است چون یک مرجع رسانهای که بیاید و دقیقا توضیح دهد که ما چه چیزی میخواهیم و کاندیداها را مطرح کند و بگوید که چه کسی بهتر است بیاید و چه کسی بهتر است نیاید، نداریم.
@rahsevom
🔸 ابراهیم فیاض، جامعه شناس و تحلیلگر مسائل سیاسی:
🔹 مهمترین مبنای دموکراسی رسانه است و اگر رسانه نباشد دموکراسی هم نیست، متاسفانه ما در کشورمان رسانه به معنی واقعی نداریم، و به قول بعضیها در حال حاضر رسانهها جای ایدئولوژی و حزب را گرفتهاند و بر همین اساس رسانهها خودشان ایدئولوژیک و مانندحزب عمل می کنند، به همین دلیل مرجعیت ندارند.
🔹 در ایران تکلیف انتخابات تا ساعات پایانی روز رای گیری هم مشخص نیست، طیف خاکستری درحال بزرگتر شدن است چون یک مرجع رسانهای که بیاید و دقیقا توضیح دهد که ما چه چیزی میخواهیم و کاندیداها را مطرح کند و بگوید که چه کسی بهتر است بیاید و چه کسی بهتر است نیاید، نداریم.
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 ما در علوم انسانی صفریم٬ صفر!
✍️ محمدرضا_شفیعی_کدکنی:
ما نیز مَردمی هستیم. نَفْس اینکه خودت را کم گرفتی رفتی! فروتن بودن خوب است ولی تن به نیستی و انکار خود دادن اول نابودی یک ملت است. ما ابن سینا داریم. ما جلالالدین مولوی داریم. من واقعاً دلم به حال این نسل میسوزد. خیلی شما دارید پایین میآوردید معیارها را! نابودی یک فرهنگ و یک ملت از همینجا آغاز میشود. ما باید صاحب نظریه باشیم و چرا نباشیم.
ما استادان و دانشجویانی در علوم پایه داریم که از هیچ استاد هاروارد و کمبریج و آکسفورد کم ندارد.
ما در علوم انسانی صفرالکفّ هستیم. هیچی نیستیم. پزشک خوب ایرانی [من اسم نمیبرم] از هیچ پزشک فرنگی درجهٔ اول دنیا کم ندارد. اگر کم دارد نِرسینگِ اوست یا داروهایی که در اختیارش میگذارند، یا وسایل جراحی اوست. آن مربوط به او نیست. او وقتی پایش را گذاشت بیرون، رفت به هاروارد از استاد پزشکی آنجا هیچ کم ندارد. به حضرت عباس!
ما در علوم انسانی صفریم، صفر! مثل کفِ دستِ من. ما باید در این زمینه کار کنیم و این خیلی مهم است. ببینید، آیندهٔ درازمدتِ این مملکت با پزشکی و مهندسی ساخته نمیشود. در آیندهٔ دراز مدت یک مملکت با آن نگاهی که ژاپن به جهان نگاه میکند، آلمان به جهان نگاه میکند، علوم انسانی هیچ کم از علوم تجربی و پزشکی ندارد. ما هیچ کم نداریم. آن دختری که خیلی جوانمرگ شد و بهترین ریاضیدان جهان بود عملاً، از همین دانشگاه شریف درآمده بود.
من به دولت هیچ کاری ندارم. من نمیخواهم نکوهش کنم دولت را. دولت اصلا کیست؟ ماهیتیست که وجودش به وجود افرادش است. در این ماهیت دولت ممکن است آدمهای خیلی بزرگ و شریف و پاکدامن باشند و یا ممکن است مُشتی دزد و قالتاق هم باشند. من هیچ کدامشان را عَلَیالتّعیین نمیشناسم که تحسین کنم یا تقبیح کنم. ما به دولت کاری نداریم.
ببیند، دولت آمده مثلاً توی کدکن ما شعبهٔ دانشگاه آزاد باز میکند. در آنجا مثلاً آمده دکترای فلسفهٔ کانت میدهد؛ حالا مسخره میکنم من این را، دارم مثال میزنم. ولی عملاً همینطور است. آخر کجا؟ با کدام استادت تو داری کانت درس میدهی؟! تو میدانی اصلاً کانت یعنی چی؟! استادِ کانت ایرونی یعنی کی؟ حالا من کانت گفتم. ویتگنشتاینش، هگلش...
ما در علوم انسانی بسیار وضع بدی داریم. خیلی فقیریم.
شما این کنگرهها را نگاه کنید!
هفت هشت ده تا آدم. ابن سینا باشد همانها صحبت میکنند. کانت باشد همانها صحبت میکنند. ویتگنشتاین باشد همانها صحبت میکنند. نمیدانم، تاریخ ابن هیثم و فیزیک و بینایی در ابن هیثم و اینا باشد همانها صحبت میکنند.
این خیلی شرم دارد. خجالت نمیکشند.
هی مرتب فراخوان، هی فراخوان. میگویند از الان تا ۱۵ روز دیگر برای تَنقیحُالمَناظرِ ابن هیثم مقاله بدهید. مثلاً یک خانمِ خانهداری که آشپزیاش را کرده و بچّهاش را شیر داده است، میگوید چه عیبی دارد من هم در این فراخوان شرکت میکنم. میرود آنجا چایی میخورد، مینشیند و در کنگرهٔ تنقیحُالمناظرِ ابن هیثم هم شرکت میکند. آخر تو اسم ابن هیثم را کِی شنیدی؟! محال است در کمبریج و آکسفورد فراخوان پیدا کنید. فراخوان یعنی چه؟! خانم آشپز و یک عدّه آدم بیکار و فلان و بهمان یک چیزی مینویسد و چه بسا از بیکاری بگوید بیا بخوان.
کدام متخصص؟! ما الان یک آدمی که شفا را تدریس کند نداریم؛ بیخود میگویند. یک آدمی که تمام شفا را بتواند درس بدهد نیست؛ بیخود میگویند. یک قسمت خاصّی از الهیات را فقط توی حوزهٔ حرّافی و انشانویسی و اینهاست. کسی که از عهدهٔ تمام شفا بربیاید وجود ندارد. بقیهاش هم همینطور است. هیچ فرقی نمیکند.
دولت باید از این توسعهٔ عناوین علوم انسانی جلوگیری کند. همهٔ دانشگاهها نباید همهٔ رشتهها را داشته باشند. ما برای متخصّص ابن سینا یک دانشگاه برای متخصّص سهروردی یک دانشگاه. برای متخصّص نمیدانم کانت یک دانشگاه. در همهٔ دانشگاهها که نمیشود.
در دانشگاه تربت حیدریه یا نیشابور متخصّص کانت کجا هست که تو دکترای کانت میگذاری و دکترای هگل میگذاری.[مثال میزنم] خجالت دارد. این کاغذها را به دست بچّهها میدهید که چی؟! من نمیگویم که نباشد. ولی برای کلّ صاحبنظرانِ میدانِ مطالعات کانت که صد سال دیگر انشاء اللّه ما یک نفر داشته باشیم که کانت را با همهٔ ابعادش بشناسد و بتواند در یک کنگرهٔ بینالمللیِ کانت لِکچر بدهد و برایش دست بزنند، صد سال دیگر، کلاهمان را باید به آسمان بیندازیم. یک دانشگاه شروع کند برای برنامهریزی که ما میخواهیم متخصّص کانت تربیت کنیم، هِگِل تربیت کنیم، اسپینوزا تربیت کنیم، ویتگنشتاین تربیت کنیم، راسِل تربیت کنیم.
میآیند در کوچکترین روستاها دکتری فلسفه میدهند.
در همهٔ رشتهها استاد دارند.
این یعنی کشک!
@rahsevom
✍️ محمدرضا_شفیعی_کدکنی:
ما نیز مَردمی هستیم. نَفْس اینکه خودت را کم گرفتی رفتی! فروتن بودن خوب است ولی تن به نیستی و انکار خود دادن اول نابودی یک ملت است. ما ابن سینا داریم. ما جلالالدین مولوی داریم. من واقعاً دلم به حال این نسل میسوزد. خیلی شما دارید پایین میآوردید معیارها را! نابودی یک فرهنگ و یک ملت از همینجا آغاز میشود. ما باید صاحب نظریه باشیم و چرا نباشیم.
ما استادان و دانشجویانی در علوم پایه داریم که از هیچ استاد هاروارد و کمبریج و آکسفورد کم ندارد.
ما در علوم انسانی صفرالکفّ هستیم. هیچی نیستیم. پزشک خوب ایرانی [من اسم نمیبرم] از هیچ پزشک فرنگی درجهٔ اول دنیا کم ندارد. اگر کم دارد نِرسینگِ اوست یا داروهایی که در اختیارش میگذارند، یا وسایل جراحی اوست. آن مربوط به او نیست. او وقتی پایش را گذاشت بیرون، رفت به هاروارد از استاد پزشکی آنجا هیچ کم ندارد. به حضرت عباس!
ما در علوم انسانی صفریم، صفر! مثل کفِ دستِ من. ما باید در این زمینه کار کنیم و این خیلی مهم است. ببینید، آیندهٔ درازمدتِ این مملکت با پزشکی و مهندسی ساخته نمیشود. در آیندهٔ دراز مدت یک مملکت با آن نگاهی که ژاپن به جهان نگاه میکند، آلمان به جهان نگاه میکند، علوم انسانی هیچ کم از علوم تجربی و پزشکی ندارد. ما هیچ کم نداریم. آن دختری که خیلی جوانمرگ شد و بهترین ریاضیدان جهان بود عملاً، از همین دانشگاه شریف درآمده بود.
من به دولت هیچ کاری ندارم. من نمیخواهم نکوهش کنم دولت را. دولت اصلا کیست؟ ماهیتیست که وجودش به وجود افرادش است. در این ماهیت دولت ممکن است آدمهای خیلی بزرگ و شریف و پاکدامن باشند و یا ممکن است مُشتی دزد و قالتاق هم باشند. من هیچ کدامشان را عَلَیالتّعیین نمیشناسم که تحسین کنم یا تقبیح کنم. ما به دولت کاری نداریم.
ببیند، دولت آمده مثلاً توی کدکن ما شعبهٔ دانشگاه آزاد باز میکند. در آنجا مثلاً آمده دکترای فلسفهٔ کانت میدهد؛ حالا مسخره میکنم من این را، دارم مثال میزنم. ولی عملاً همینطور است. آخر کجا؟ با کدام استادت تو داری کانت درس میدهی؟! تو میدانی اصلاً کانت یعنی چی؟! استادِ کانت ایرونی یعنی کی؟ حالا من کانت گفتم. ویتگنشتاینش، هگلش...
ما در علوم انسانی بسیار وضع بدی داریم. خیلی فقیریم.
شما این کنگرهها را نگاه کنید!
هفت هشت ده تا آدم. ابن سینا باشد همانها صحبت میکنند. کانت باشد همانها صحبت میکنند. ویتگنشتاین باشد همانها صحبت میکنند. نمیدانم، تاریخ ابن هیثم و فیزیک و بینایی در ابن هیثم و اینا باشد همانها صحبت میکنند.
این خیلی شرم دارد. خجالت نمیکشند.
هی مرتب فراخوان، هی فراخوان. میگویند از الان تا ۱۵ روز دیگر برای تَنقیحُالمَناظرِ ابن هیثم مقاله بدهید. مثلاً یک خانمِ خانهداری که آشپزیاش را کرده و بچّهاش را شیر داده است، میگوید چه عیبی دارد من هم در این فراخوان شرکت میکنم. میرود آنجا چایی میخورد، مینشیند و در کنگرهٔ تنقیحُالمناظرِ ابن هیثم هم شرکت میکند. آخر تو اسم ابن هیثم را کِی شنیدی؟! محال است در کمبریج و آکسفورد فراخوان پیدا کنید. فراخوان یعنی چه؟! خانم آشپز و یک عدّه آدم بیکار و فلان و بهمان یک چیزی مینویسد و چه بسا از بیکاری بگوید بیا بخوان.
کدام متخصص؟! ما الان یک آدمی که شفا را تدریس کند نداریم؛ بیخود میگویند. یک آدمی که تمام شفا را بتواند درس بدهد نیست؛ بیخود میگویند. یک قسمت خاصّی از الهیات را فقط توی حوزهٔ حرّافی و انشانویسی و اینهاست. کسی که از عهدهٔ تمام شفا بربیاید وجود ندارد. بقیهاش هم همینطور است. هیچ فرقی نمیکند.
دولت باید از این توسعهٔ عناوین علوم انسانی جلوگیری کند. همهٔ دانشگاهها نباید همهٔ رشتهها را داشته باشند. ما برای متخصّص ابن سینا یک دانشگاه برای متخصّص سهروردی یک دانشگاه. برای متخصّص نمیدانم کانت یک دانشگاه. در همهٔ دانشگاهها که نمیشود.
در دانشگاه تربت حیدریه یا نیشابور متخصّص کانت کجا هست که تو دکترای کانت میگذاری و دکترای هگل میگذاری.[مثال میزنم] خجالت دارد. این کاغذها را به دست بچّهها میدهید که چی؟! من نمیگویم که نباشد. ولی برای کلّ صاحبنظرانِ میدانِ مطالعات کانت که صد سال دیگر انشاء اللّه ما یک نفر داشته باشیم که کانت را با همهٔ ابعادش بشناسد و بتواند در یک کنگرهٔ بینالمللیِ کانت لِکچر بدهد و برایش دست بزنند، صد سال دیگر، کلاهمان را باید به آسمان بیندازیم. یک دانشگاه شروع کند برای برنامهریزی که ما میخواهیم متخصّص کانت تربیت کنیم، هِگِل تربیت کنیم، اسپینوزا تربیت کنیم، ویتگنشتاین تربیت کنیم، راسِل تربیت کنیم.
میآیند در کوچکترین روستاها دکتری فلسفه میدهند.
در همهٔ رشتهها استاد دارند.
این یعنی کشک!
@rahsevom
Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
📣 ایا دو جناح سیایی منفعت طلب ، انتخابات را تحریم می کنند ؟.
👂این روز ها گفته ها و خبرهایی مبنی بر عدم شرکت فلان جناح در انتخابات در صورت عدم تایید کاندیدای مورد نظرشان به گوش می رسد .
ایا گفته های انان صحت دارد و چنین اقدامی خواهند کرد ؟
🔊باید گفت خیر !
انها می دانند مردم رای خواهند داد چه انها باشند چه نباشند!
💰این دو جناح بخوبی می دانند تنها راه منفعت بردن از قدرت و ثروت و امتیازات و لابی گری شان منوط به شرکت در انتخابات است !
به همین جهت در هردوره اگر کاندیدایی نداشته اند با نیروهای مخالف و حتی دشمن خود هم پیمان شده اند ! فقط بخاطر اینکه قدرت به دست مردم و نیروهای مردمی و مستقل که منجر به حذف انان می شود نیفتد .
👣👀نمونه بارز کشوری ان، در انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان به دشمن دیرینه جناح شان که نیروی امنیتی بود و سال ها در حذف انان نیز نقش موثر داشته، هم پیمان شدند تا سهمی از قدرت و کسب ثروت و امتیاز گیری از حاکمیت را داشته باشند .
👀👁نمونه منطقه ای ان شورای شهر کاشمر زمانی که اصول گرایان شورا ،منتخب مردمی شورای شهر را حمایت کردند تا اصلاح طلبان را ازاکثریت خارج نموده و بتوانند امتیازات خاص خود را همانند اصلاح طلبان از شورا و شهرداری کسب نمایند و انان نیز سهمی در امتیازات و بکارگیری نیروها ی ستادی خود در شهرداری و سایر دستگاه های دولتی به دست اورند ،وقتی با تهدید رئیس شورا مبنی بر تعیین تکلیف این نیروها پس از انتخابات و شفافیت در همه مسایل و برقراری عدالت مواجه شدند
و متوجه شدند از این عضو مستقل شورا، آبی برای انان گرم نمی شود ،جهت کسب منافع با اصلاح طلبان (که هر دو جناح به مردم جهت دو قطبی سازی وانمود می کنند دشمنان خونی یکدیگر هستند ) همپیمان شدند تا به اسم ارامش در شهر، از امتیازات شهرداری و سایر دستگاه ها که فعلا در مالکیت اصلاح طلبان است برخوردار شوند .
👎این دو نمونه از بازی کثیف منفعت طلبان کشور و شهر با مردم است تا بتوانند امتیازات خود را اینگونه کسب نمایند .
👁بی شک پروژه های دشمن سازی و شیشه شکستن از قدیم برهمین مبنا بوده و در واقع دو گروه و جناح دست شان در یک کاسه است .
هم از اخور می خورند هم از توبره !!
📢به همین جهت است که مطمعن باشید حتی اگر کاندیدای انها تایید نشود با یک کاندیدای دیگر که منافع انها را تامین کند هم پیمان شده و در انتخابات شرکت می کنند .چرا که به خوبی می دانند این انها هستند که جاماندگان سفر انقلاب خواهند بود.
😎کاش انها یک بار هم شده مثل یک مرد از انتخابات قهر کنند تا بدانند تعداد انها درترشیز صدنفر بیش نیست و دیارمان روی ارامش ببیند.
🤝انچه انها برای مردم و جوانان به نام اصول گرا و اصلاح طلب مطرح می کنند صرفا بازی سیاست بازان منطقه است تا مردم ،حول این دو محور و جریان حرکت کنند و کاندیدای مستقل وارد بازی نگردد !
🔈امید است نسل سوم و رای اولی ها و همه پدر و مادر هایی که به تجربه در این چهل سال ، این حقایق و بازی کثیف این دو جریان برایشان اشکار شده با رای به کاندیدای مستقل ،نماینده ای واقعی از خود در اداره کشور و وضع قوانین به نفع مردم بدون حاشیه سازی و دعواهای سیاسی داشته باشند .
👀نگاهی به اطرافیان دو جناح کاملا مشخص می کند، خود ،خانواده، اطرافیان و بعضا نوچگانشان چه امتیازات خاصی در کشور و منطقه درو کرده اندو مردم هنوز اندر خم یک کوچه و گرفتار برتری اصول گرا یا اصلاح طلب .
☠برای اشکار شدن ماهیت کسانی که خود را حامی مردم و روشنفکر می دانند! در دو اعتراضات مردم به وضعیت گرانی و فساد، هیچ کدام واکنشی از خود نشان ندادند تا مبادا از قدرت کنار گذاشته شوند و این درحالی است که مواقعی که در قدرت نیستند خود را رهبر معترضین به حاکمیت می دانند وبه محض اینکه اخورشان پر میشود ودر حقیقت سهم شان را می گیرند به خوردن مشغول می شوند .
این جماعت منفعت طلب را بشناسید !!.
👍پس با توکل برخدا و اگاه سازی دیگران ، رای به کاندیدای مردمی و مستقل و پایان بازی سیاست بازان منفعت طلب ،ان شالله.
گفتمان جریان سوم
👂این روز ها گفته ها و خبرهایی مبنی بر عدم شرکت فلان جناح در انتخابات در صورت عدم تایید کاندیدای مورد نظرشان به گوش می رسد .
ایا گفته های انان صحت دارد و چنین اقدامی خواهند کرد ؟
🔊باید گفت خیر !
انها می دانند مردم رای خواهند داد چه انها باشند چه نباشند!
💰این دو جناح بخوبی می دانند تنها راه منفعت بردن از قدرت و ثروت و امتیازات و لابی گری شان منوط به شرکت در انتخابات است !
به همین جهت در هردوره اگر کاندیدایی نداشته اند با نیروهای مخالف و حتی دشمن خود هم پیمان شده اند ! فقط بخاطر اینکه قدرت به دست مردم و نیروهای مردمی و مستقل که منجر به حذف انان می شود نیفتد .
👣👀نمونه بارز کشوری ان، در انتخابات ریاست جمهوری ، اصلاح طلبان به دشمن دیرینه جناح شان که نیروی امنیتی بود و سال ها در حذف انان نیز نقش موثر داشته، هم پیمان شدند تا سهمی از قدرت و کسب ثروت و امتیاز گیری از حاکمیت را داشته باشند .
👀👁نمونه منطقه ای ان شورای شهر کاشمر زمانی که اصول گرایان شورا ،منتخب مردمی شورای شهر را حمایت کردند تا اصلاح طلبان را ازاکثریت خارج نموده و بتوانند امتیازات خاص خود را همانند اصلاح طلبان از شورا و شهرداری کسب نمایند و انان نیز سهمی در امتیازات و بکارگیری نیروها ی ستادی خود در شهرداری و سایر دستگاه های دولتی به دست اورند ،وقتی با تهدید رئیس شورا مبنی بر تعیین تکلیف این نیروها پس از انتخابات و شفافیت در همه مسایل و برقراری عدالت مواجه شدند
و متوجه شدند از این عضو مستقل شورا، آبی برای انان گرم نمی شود ،جهت کسب منافع با اصلاح طلبان (که هر دو جناح به مردم جهت دو قطبی سازی وانمود می کنند دشمنان خونی یکدیگر هستند ) همپیمان شدند تا به اسم ارامش در شهر، از امتیازات شهرداری و سایر دستگاه ها که فعلا در مالکیت اصلاح طلبان است برخوردار شوند .
👎این دو نمونه از بازی کثیف منفعت طلبان کشور و شهر با مردم است تا بتوانند امتیازات خود را اینگونه کسب نمایند .
👁بی شک پروژه های دشمن سازی و شیشه شکستن از قدیم برهمین مبنا بوده و در واقع دو گروه و جناح دست شان در یک کاسه است .
هم از اخور می خورند هم از توبره !!
📢به همین جهت است که مطمعن باشید حتی اگر کاندیدای انها تایید نشود با یک کاندیدای دیگر که منافع انها را تامین کند هم پیمان شده و در انتخابات شرکت می کنند .چرا که به خوبی می دانند این انها هستند که جاماندگان سفر انقلاب خواهند بود.
😎کاش انها یک بار هم شده مثل یک مرد از انتخابات قهر کنند تا بدانند تعداد انها درترشیز صدنفر بیش نیست و دیارمان روی ارامش ببیند.
🤝انچه انها برای مردم و جوانان به نام اصول گرا و اصلاح طلب مطرح می کنند صرفا بازی سیاست بازان منطقه است تا مردم ،حول این دو محور و جریان حرکت کنند و کاندیدای مستقل وارد بازی نگردد !
🔈امید است نسل سوم و رای اولی ها و همه پدر و مادر هایی که به تجربه در این چهل سال ، این حقایق و بازی کثیف این دو جریان برایشان اشکار شده با رای به کاندیدای مستقل ،نماینده ای واقعی از خود در اداره کشور و وضع قوانین به نفع مردم بدون حاشیه سازی و دعواهای سیاسی داشته باشند .
👀نگاهی به اطرافیان دو جناح کاملا مشخص می کند، خود ،خانواده، اطرافیان و بعضا نوچگانشان چه امتیازات خاصی در کشور و منطقه درو کرده اندو مردم هنوز اندر خم یک کوچه و گرفتار برتری اصول گرا یا اصلاح طلب .
☠برای اشکار شدن ماهیت کسانی که خود را حامی مردم و روشنفکر می دانند! در دو اعتراضات مردم به وضعیت گرانی و فساد، هیچ کدام واکنشی از خود نشان ندادند تا مبادا از قدرت کنار گذاشته شوند و این درحالی است که مواقعی که در قدرت نیستند خود را رهبر معترضین به حاکمیت می دانند وبه محض اینکه اخورشان پر میشود ودر حقیقت سهم شان را می گیرند به خوردن مشغول می شوند .
این جماعت منفعت طلب را بشناسید !!.
👍پس با توکل برخدا و اگاه سازی دیگران ، رای به کاندیدای مردمی و مستقل و پایان بازی سیاست بازان منفعت طلب ،ان شالله.
گفتمان جریان سوم
Forwarded from راه سوم
🔴 اصولگرایان لیست خود را معرفی کردند
🔹️ لیست اولیه ۹۰ نفره نامزدهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی برای انتخابات یازدهمین دوره مجلس مشخص شد
🔹️ شورای انتخاب از میان این اسامی ۳۰ نامزد را به مردم پیشنهاد خواهد کرد
🔹️ چهره ها و افراد بالای ۴۹ سال:
محمدباقر قالیباف، رضا تقی پورانوری، سیدمحمد حسینی، سیدمصطفی آقامیرسلیم، الیاس نادران، اقبال شاکری، عبدالحسین روح الامینی نجف آبادی،عزت اله اکبری تالار پشتی، سیدمهدی هاشمی، محمدحسین رجبی، مجتبی رضاخواه، حسین مظفر، جلیل بشارتی، مجتبی رحمان دوست، سید شمس الدین حسینی، علی احمدی، محمدحسن قدیری ابیانه، شاهین محمدصادقی، کیومرث هاشمی، علیرضا عباسی، مسعود زری بافان، بیژن نوباوه وطن، محمد عباسی، ضرغام صادقی، غلامرضا خواجه سروی، مقداد همتی، سیدیعقوب زراعت کیش، محسن جلواتی
🔹️ جوانان:
محسن پیرهادی، وحید یامین پور، سیدنظام الدین موسوی، محمدنبی آقاتقی، امیرابراهیم رسولی، مجتبی ثابتی، محمدسعید احدیان، سعید آجورلو، مجتبی توانگر، فرشاد مهدی پور، مالک شریعتی نیاسر، مهدی وکیل پور، سیداحمدرضا دستغیب، روح الله سلگی، علی شمسی پور، سیدامیر سیاح، مجتبی ابراهیمی، سیدمحسن دهنوی، میثم نعمتی، سیدعلی قریشی، علی جعفری، احمد نادری، ابوالفضل عموئی، صالح اسکندری، جواد نیکی ملکی، محسن مهدیان چاوگانی، محمدصادق کوشکی، احمد صادقی، اسدالله آب نیکی، سیدمهدی جولائی، سیدمحمدهادی سبحانیان، مصطفی زمانیان، مهدی اسلام پناه، سیداحسان خاندوزی، سیدمیعاد صالحی
🔹️ روحانیون:
سیدرضا تقوی، سید محمود نبویان، مرتضی آقاطهرانی، سیدمحمد آقامیری، حمید رسایی، غلامرضا مصباحی مقدم، یاسر تک فلاح، محمدحسین موسی پور بردسیری، احمد سلطانی شیخ علائی
🔹️ بانوان:
زهره الهیان، الهه راستگو، لاله افتخاری، فاطمه آلیا، زهرا ابوالحسنی، فاطمه رهبر، سوده نجفی، الهام اکبری، فاطمه قاسم پور، سمیه رفیعی، الهام امین زاده، فرشته حشمتیان، فاطمه موازی، عاطفه خادمی، نفیسه حسینی یکتا، کبری خزعلی، فیروزه رادفر، نیره قوی
@rahsevom
🔹️ لیست اولیه ۹۰ نفره نامزدهای شورای ائتلاف نیروهای انقلاب اسلامی برای انتخابات یازدهمین دوره مجلس مشخص شد
🔹️ شورای انتخاب از میان این اسامی ۳۰ نامزد را به مردم پیشنهاد خواهد کرد
🔹️ چهره ها و افراد بالای ۴۹ سال:
محمدباقر قالیباف، رضا تقی پورانوری، سیدمحمد حسینی، سیدمصطفی آقامیرسلیم، الیاس نادران، اقبال شاکری، عبدالحسین روح الامینی نجف آبادی،عزت اله اکبری تالار پشتی، سیدمهدی هاشمی، محمدحسین رجبی، مجتبی رضاخواه، حسین مظفر، جلیل بشارتی، مجتبی رحمان دوست، سید شمس الدین حسینی، علی احمدی، محمدحسن قدیری ابیانه، شاهین محمدصادقی، کیومرث هاشمی، علیرضا عباسی، مسعود زری بافان، بیژن نوباوه وطن، محمد عباسی، ضرغام صادقی، غلامرضا خواجه سروی، مقداد همتی، سیدیعقوب زراعت کیش، محسن جلواتی
🔹️ جوانان:
محسن پیرهادی، وحید یامین پور، سیدنظام الدین موسوی، محمدنبی آقاتقی، امیرابراهیم رسولی، مجتبی ثابتی، محمدسعید احدیان، سعید آجورلو، مجتبی توانگر، فرشاد مهدی پور، مالک شریعتی نیاسر، مهدی وکیل پور، سیداحمدرضا دستغیب، روح الله سلگی، علی شمسی پور، سیدامیر سیاح، مجتبی ابراهیمی، سیدمحسن دهنوی، میثم نعمتی، سیدعلی قریشی، علی جعفری، احمد نادری، ابوالفضل عموئی، صالح اسکندری، جواد نیکی ملکی، محسن مهدیان چاوگانی، محمدصادق کوشکی، احمد صادقی، اسدالله آب نیکی، سیدمهدی جولائی، سیدمحمدهادی سبحانیان، مصطفی زمانیان، مهدی اسلام پناه، سیداحسان خاندوزی، سیدمیعاد صالحی
🔹️ روحانیون:
سیدرضا تقوی، سید محمود نبویان، مرتضی آقاطهرانی، سیدمحمد آقامیری، حمید رسایی، غلامرضا مصباحی مقدم، یاسر تک فلاح، محمدحسین موسی پور بردسیری، احمد سلطانی شیخ علائی
🔹️ بانوان:
زهره الهیان، الهه راستگو، لاله افتخاری، فاطمه آلیا، زهرا ابوالحسنی، فاطمه رهبر، سوده نجفی، الهام اکبری، فاطمه قاسم پور، سمیه رفیعی، الهام امین زاده، فرشته حشمتیان، فاطمه موازی، عاطفه خادمی، نفیسه حسینی یکتا، کبری خزعلی، فیروزه رادفر، نیره قوی
@rahsevom
Forwarded from 🌍 کانال خبری انجمن دیدبان آب هوا زمین 🌍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️مناظره ای جالب میان نماینده حامیان محیط زیست و نماینده حامیان صنعت چرم
💀صنایع آلاینده چرمشهر در کنار کسب سود سرشارشان، فاضلاب های صنعتی و خطرناک خود را بجای تصفیه و مدیریت در کشف رود رها میکنند...
💀برای هرتن پوست خامی که در تهیه چرم بکار میرود ۸۰ کیلو کروم مصرف میشود که بخش زیادی از آن وارد کشف رود میشود
🆔 @didban_ahz
تلگرام و اینستاگرام
www.didebanahz.ir
👀 دیدبان آب هوا زمین 🌏
💀صنایع آلاینده چرمشهر در کنار کسب سود سرشارشان، فاضلاب های صنعتی و خطرناک خود را بجای تصفیه و مدیریت در کشف رود رها میکنند...
💀برای هرتن پوست خامی که در تهیه چرم بکار میرود ۸۰ کیلو کروم مصرف میشود که بخش زیادی از آن وارد کشف رود میشود
🆔 @didban_ahz
تلگرام و اینستاگرام
www.didebanahz.ir
👀 دیدبان آب هوا زمین 🌏
Forwarded from آگورا
📖از امکانتا امتناع کنش انتخابی ۲
📝نگاه عاملیت محور یا نگاه ساختار محور؟
🖋احسان شریف ثانوی
🔵
در یادداشت قبل اشاره ای داشتم به ارجاعات تاریخی که پیش فرضهای تحلیلی نهفته در ظرف زمانی را نمیدید؛پسبه گمانم مخدوش و غیر قابل اتکا بود.یعنی نتیجه های حاصله از انتخاباتهای با مشارکت پایین را تقلیل صرف به عدم حضور مردم میداد.در حالی که این نتیجه و امتناع از مشارکت در انتخابات نتیجه غایی روندی طی شده بود. عدم مشارکت مردم هیچ گاه از روی نا آگاهی تاریخی یا انفعال خود خواسته نبوده است.شرایط ایجابی پیشا انتخاباتی بخش جدی از مردمرا به نا امیدی از کنش های انتخابی و به تبع آن عدم مشارکت رسانده است.
🔵
حال اینبار میخواهم از زاویه ای دیگر به بحث انتخابات ورود داشته باشم.با مبنا قرار دادن خواست عمومی و کلی تغییر وضع موجود از مدخل انتخابات.یعنی میخواهیم امکان سنجی موفقیت تغییر و اصلاح را از بخش های انتخابی موجود جستجو کنم.با نگاهی شماتیک و کلی به ساختارهای انتخابی میتوان به کمیت و کیفیت اثرگذاری آنها پی برد.در حقیقت در ابتدای امر از مدخل ساختاری است که وجوه انتخابی به محاق اثر گذاری رفته اند.تولید و بازتوزیع قدرت در مدخل های اصلی که تغییر و اصلاح را ممکن مینماید؛کاملا در وجوه انتصابی تعریف شده اند.تدوین سیاست های خارجی،دیپلماسی منطقه ای،نظامقضایی،توان نظامی،رسانه های رسمی و...تاثیر و توان تغییر در هیچ کدام از رئوس یاد شده در توان نهادهای انتخابی نیست.یا اگر زمینه و بستری برای تغییر هم ایجاد شده باشد ،با قوانین بالادستی امکان وتو کردن و بی ثمر کردن امکان تعریفی فراهم شده وجود دارد.
🔵
بخشی از پروسه طی شده توسط جریان های تحول خواه نسبت به کلیت امر انتخابی در ذیل بی توجهی به این تحلیل و آسیب شناسی کلان تعریف میشود.یعنی تحلیل اشتباه و کنش خطامند به تبعش خواسته و نیازهای غیر قابل پاسخ را در افکار عمومی ایجاد کرده است.ما در حقیقت در انتخابات های مختلف با طراحی بازی مرگو زندگی،سقف انتظارات عمومیرا از خود تا جایی بالا میبریم که اصلا امکانساختاری تحقق آن تعریف شده نیست.خروجی این پروسه هم ناامیدی مردم از کلیت انتخابات و کنش انتخابی است.در حالی که از منظر مفهومی و سیاسی انتخابات هنوز دموکراتیک ترین شیوه ممکن تبدیل خواست اجتماعی به کنش سیاسی است.یعنی مفهوم انتخابات نباید بی فایده و بلااثر شود؛شیوه ی تعریفی این روش است که انتخابات را در بسیاری از بازه ها تبدیل به شبه انتصابات کرده و موضوعیت تغییر و اصلاح را از این مدخل غیر ممکنکرده است.
🔵
تحلیل جامع ما از شرایط موجود باید مشخص نماید؛ که رئوس بحران های متکثر اصلی در شرایط فعلی به چه میزان ناشی از ایرادات و فقدان های ساختاری است و به چهاندازه نشات گرفته از عاملیت هاست.یعنیاگر صورت مساله های اصلی فعلی ناکارآمدی عملکردی،فساد سیستماتیک،ابر بحران های اقتصادی و....هستند.اینها هر کدام چه میزان ریشه در علت های ساختاری دارند و چه اندازه نشات گرفته از عاملیت ها در ساحت های مختلف ساخت سیاسی هستند.با مشخص شدن و طی کردن این تحلیل آن گاه است که میتوان پاسخ داد که انتخابات امکانی برای تغییر و پاسخ به اینمساله ها با جابجایی عاملیت ها است یا خیر؟
🔵
مشخص است که بخش جدی از مساله ها و بحران های فعلی در ساخت سیاسی ما نشات گرفته از ساختارهای ناکارآمد،غیر پاسخ گو و انتصابی ما هستند.یعنی توان تغییر ما در انتخابات نسبتا آزاد هم به شدت محدود و حداقلی است.اصلاح واقعی از مدخل تغییرات جدی ساختاریممکناست.و تغییر و اصلاح ساختاری هم از مدخل کنش های انتخابی غیر قابل تعریف و ناممکن.حالا ار آنقسمت مسائل و خواست های درجه دو و غیر اصلی که امکان تحقق یا تغییر در آنها متعلق به وجوه انتخابی است؛میتوان سخنگفت.میتوان بررسی کرد که عاملیت های انتخابی آیا توان تغییر و اصلاح جدی در این راستا داشته اند؟پاسخ من به این سوال نیاز به یکپیش فرض و تقسیمتاریخی دارد.در حقیقت میزان تاثیر گذاری عاملیتی را من به دو دوران پیشا ۸۸ و پسا ۸۸ تقسیم میکنم.
🔵🔵🔵
برای خواندن ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید.
نگاه عاملیت محور یا نگاه ساختار محور؟ – Telegraph
https://telegra.ph/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-01-31
@moshtaghivmahjoori
📝نگاه عاملیت محور یا نگاه ساختار محور؟
🖋احسان شریف ثانوی
🔵
در یادداشت قبل اشاره ای داشتم به ارجاعات تاریخی که پیش فرضهای تحلیلی نهفته در ظرف زمانی را نمیدید؛پسبه گمانم مخدوش و غیر قابل اتکا بود.یعنی نتیجه های حاصله از انتخاباتهای با مشارکت پایین را تقلیل صرف به عدم حضور مردم میداد.در حالی که این نتیجه و امتناع از مشارکت در انتخابات نتیجه غایی روندی طی شده بود. عدم مشارکت مردم هیچ گاه از روی نا آگاهی تاریخی یا انفعال خود خواسته نبوده است.شرایط ایجابی پیشا انتخاباتی بخش جدی از مردمرا به نا امیدی از کنش های انتخابی و به تبع آن عدم مشارکت رسانده است.
🔵
حال اینبار میخواهم از زاویه ای دیگر به بحث انتخابات ورود داشته باشم.با مبنا قرار دادن خواست عمومی و کلی تغییر وضع موجود از مدخل انتخابات.یعنی میخواهیم امکان سنجی موفقیت تغییر و اصلاح را از بخش های انتخابی موجود جستجو کنم.با نگاهی شماتیک و کلی به ساختارهای انتخابی میتوان به کمیت و کیفیت اثرگذاری آنها پی برد.در حقیقت در ابتدای امر از مدخل ساختاری است که وجوه انتخابی به محاق اثر گذاری رفته اند.تولید و بازتوزیع قدرت در مدخل های اصلی که تغییر و اصلاح را ممکن مینماید؛کاملا در وجوه انتصابی تعریف شده اند.تدوین سیاست های خارجی،دیپلماسی منطقه ای،نظامقضایی،توان نظامی،رسانه های رسمی و...تاثیر و توان تغییر در هیچ کدام از رئوس یاد شده در توان نهادهای انتخابی نیست.یا اگر زمینه و بستری برای تغییر هم ایجاد شده باشد ،با قوانین بالادستی امکان وتو کردن و بی ثمر کردن امکان تعریفی فراهم شده وجود دارد.
🔵
بخشی از پروسه طی شده توسط جریان های تحول خواه نسبت به کلیت امر انتخابی در ذیل بی توجهی به این تحلیل و آسیب شناسی کلان تعریف میشود.یعنی تحلیل اشتباه و کنش خطامند به تبعش خواسته و نیازهای غیر قابل پاسخ را در افکار عمومی ایجاد کرده است.ما در حقیقت در انتخابات های مختلف با طراحی بازی مرگو زندگی،سقف انتظارات عمومیرا از خود تا جایی بالا میبریم که اصلا امکانساختاری تحقق آن تعریف شده نیست.خروجی این پروسه هم ناامیدی مردم از کلیت انتخابات و کنش انتخابی است.در حالی که از منظر مفهومی و سیاسی انتخابات هنوز دموکراتیک ترین شیوه ممکن تبدیل خواست اجتماعی به کنش سیاسی است.یعنی مفهوم انتخابات نباید بی فایده و بلااثر شود؛شیوه ی تعریفی این روش است که انتخابات را در بسیاری از بازه ها تبدیل به شبه انتصابات کرده و موضوعیت تغییر و اصلاح را از این مدخل غیر ممکنکرده است.
🔵
تحلیل جامع ما از شرایط موجود باید مشخص نماید؛ که رئوس بحران های متکثر اصلی در شرایط فعلی به چه میزان ناشی از ایرادات و فقدان های ساختاری است و به چهاندازه نشات گرفته از عاملیت هاست.یعنیاگر صورت مساله های اصلی فعلی ناکارآمدی عملکردی،فساد سیستماتیک،ابر بحران های اقتصادی و....هستند.اینها هر کدام چه میزان ریشه در علت های ساختاری دارند و چه اندازه نشات گرفته از عاملیت ها در ساحت های مختلف ساخت سیاسی هستند.با مشخص شدن و طی کردن این تحلیل آن گاه است که میتوان پاسخ داد که انتخابات امکانی برای تغییر و پاسخ به اینمساله ها با جابجایی عاملیت ها است یا خیر؟
🔵
مشخص است که بخش جدی از مساله ها و بحران های فعلی در ساخت سیاسی ما نشات گرفته از ساختارهای ناکارآمد،غیر پاسخ گو و انتصابی ما هستند.یعنی توان تغییر ما در انتخابات نسبتا آزاد هم به شدت محدود و حداقلی است.اصلاح واقعی از مدخل تغییرات جدی ساختاریممکناست.و تغییر و اصلاح ساختاری هم از مدخل کنش های انتخابی غیر قابل تعریف و ناممکن.حالا ار آنقسمت مسائل و خواست های درجه دو و غیر اصلی که امکان تحقق یا تغییر در آنها متعلق به وجوه انتخابی است؛میتوان سخنگفت.میتوان بررسی کرد که عاملیت های انتخابی آیا توان تغییر و اصلاح جدی در این راستا داشته اند؟پاسخ من به این سوال نیاز به یکپیش فرض و تقسیمتاریخی دارد.در حقیقت میزان تاثیر گذاری عاملیتی را من به دو دوران پیشا ۸۸ و پسا ۸۸ تقسیم میکنم.
🔵🔵🔵
برای خواندن ادامه یادداشت روی لینک زیر کلیک کنید.
نگاه عاملیت محور یا نگاه ساختار محور؟ – Telegraph
https://telegra.ph/%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B9%D8%A7%D9%85%D9%84%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-%DB%8C%D8%A7-%D9%86%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-01-31
@moshtaghivmahjoori
Telegraph
نگاه عاملیت محور یا نگاه ساختار محور؟
📖از امکانتا امتناع کنش انتخابی 📝نگاه عاملیت محور یا نگاه ساختار محور؟ 🖋احسان شریف ثانوی 🔵 در یادداشت قبل اشاره ای داشتم به ارجاعات تاریخی که پیش فرضهای تحلیلی نهفته در ظرف زمانی را نمیدید؛پسبه گمانم مخدوش و غیر قابل اتکا بود.یعنی نتیجه های حاصله از انتخاباتهای…
Audio
نقد طرح "بازخوانی نظریه اجتماعی مالکوم ایکس در چارچوب روایت های انتقادی" نوشته سید جواد میری
در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
ناقدین
دکتر محمد حسین بادامچی
شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸
ساعت ۱۰ الی ۱۱
@seyedjavadmiri
در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
ناقدین
دکتر محمد حسین بادامچی
شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸
ساعت ۱۰ الی ۱۱
@seyedjavadmiri
Forwarded from موج نو (ختایی)
🌊 چاپ جدید هفته نامه سراسری موج نو
🔹ابهامات جدی در تایید صلاحیت شهردار سابق وجود دارد
🌊 موج نو
صدای مردم٬ عدالت و اخلاق
https://news.1rj.ru/str/mouje_no
admin: @info_mouje_no
🔹ابهامات جدی در تایید صلاحیت شهردار سابق وجود دارد
🌊 موج نو
صدای مردم٬ عدالت و اخلاق
https://news.1rj.ru/str/mouje_no
admin: @info_mouje_no
🔴شعری از دکتر قاسم شعله سعدی درباره راه سوم
راه سوم در پی نقش و نگاری دیگر است
او منادی حیات و روزگاری دیگر است
از برای ملت غمگین ایران ای عزیز
پیک شادی و سفیر ساز و کاری دیگر است
از رژیم پادشاهی چون گذر کردیم ما
راه سوم حال در فکر گذاری دیگر است
چونکه نقض عهد و پیمان کرده صاحبمنصبان
ملت ما در پی عهد و قراری دیگر است
حق انسان محترم داریم زین پس ای رفیق
آری این ره در پی طرح و شعاری دیگر است
چون بهار ما خزان از ظلم مفتی گشته است
لاجرم ملت به دنبال بهاری دیگر است
چون نهنگان دسته جمعی خودکشی کردیم، حال
این ره اندر فکر منع انتحاری دیگر است
لوح کوروش یادگار اندرجهان باشد ولی
راه سوم نیز اکنون یادگاری دیگر است
عدل و آزادی چو حق ملت ایران بود
لاجرم اِعمال آنها افتخاری دیگر است
ملت ما گرچه باشد شهره اندر شاهکار
عالم اکنون در شگفت از شاهکاری دیگر است
اعتبار کشور ایران اگر در هم شکست
این ره اندر کار خلق اعتباری دیگر است
راه سوم ملت ما را رها سازد ز بند
گرچه این مستلزم یک کارزاری دیگر است
راه سوم چون عجین با نام شعله گشته است
حامل پیغام او بر راهکاری دیگر است
📢اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢 @rahsevom
راه سوم در پی نقش و نگاری دیگر است
او منادی حیات و روزگاری دیگر است
از برای ملت غمگین ایران ای عزیز
پیک شادی و سفیر ساز و کاری دیگر است
از رژیم پادشاهی چون گذر کردیم ما
راه سوم حال در فکر گذاری دیگر است
چونکه نقض عهد و پیمان کرده صاحبمنصبان
ملت ما در پی عهد و قراری دیگر است
حق انسان محترم داریم زین پس ای رفیق
آری این ره در پی طرح و شعاری دیگر است
چون بهار ما خزان از ظلم مفتی گشته است
لاجرم ملت به دنبال بهاری دیگر است
چون نهنگان دسته جمعی خودکشی کردیم، حال
این ره اندر فکر منع انتحاری دیگر است
لوح کوروش یادگار اندرجهان باشد ولی
راه سوم نیز اکنون یادگاری دیگر است
عدل و آزادی چو حق ملت ایران بود
لاجرم اِعمال آنها افتخاری دیگر است
ملت ما گرچه باشد شهره اندر شاهکار
عالم اکنون در شگفت از شاهکاری دیگر است
اعتبار کشور ایران اگر در هم شکست
این ره اندر کار خلق اعتباری دیگر است
راه سوم ملت ما را رها سازد ز بند
گرچه این مستلزم یک کارزاری دیگر است
راه سوم چون عجین با نام شعله گشته است
حامل پیغام او بر راهکاری دیگر است
📢اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢 @rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 آصف بیات: باید به بدیل بیاندیشیم و آن را ممکن کنیم
🔷️بر چه اساس وضعیت درست میشود؟ این است که مهم است. در مقابل، سیاست امید بازتابی از پراکسیس است. به عبارت دیگر، این سیاست، در درجه اول، یعنی فکر کردن به بدیل و امکانات. یعنی فرارفتن از آنچه که موجود است. بله الان دوران واقعا سیاهی است. راستگراها حمله کردهاند و پیش میآیند. و یکی از موفقیتهای راستگراها این بوده است که این باور عمومی شده که بدیلی نیست و زندگی همین است (There is no alternative). این مساله بعد از جنگ سرد به وجود آمد که اقتصاد بازار و لیبرالیسم پایان جهان است. نئولیبرالیسم شکل افراطی این گرایش است. این خیلی به نیروهای پیشرو لطمه زده و پیامدهای خیلی مهمی داشته است. من در انقلابهای عربی این مساله را بررسی کردهام.
🔷️سیاست امید با فکر کردن به بدیل شروع میکند. اما این سیاست، یک پندار آرزومندانه (wishful thinking) نیست. یعنی بر اساس تحقیق و پروژهای برای ساخت افقهای بدیل است. برای من فکر کردن به این بدیل و امکانات موجود و همچنین تلاش کردن در جهت تحققش، سیاست امید است. زیرا به ما میگوید که کاری میشود کرد و به صورت عینی ممکن است به هدفهایی رسید.
🔷️فکر میکنم که این خیلی خیلی مهم است. ما انسانها در یک دورهای آرمانشهر داشتیم. ایدههای بزرگ و ایدهآلی داشتیم و این برای خیلی از آنهایی که به برابری و عدالت و آرمانگرایی اعتقاد داشتند خیلی مهم بود. سوسیالیسم، آزادی، عدالت و از این دست بسیار مهم بود. اکنون چنین تصویری بسیار محدود شده است.
🔷️چرا این گونه شد البته دلایل مختلفی دارد. آکادمیا هم بخشا مسئول این داستان است. پارادایمهای تازهای که آمدند موثر بودند. سیاست هم همینطور البته. ما باید به این موضوع عمیقا بیاندیشیم که اکنون نیروهای سرمایهداری، به ویژه سرمایهداری آمریکا، مثل فیلمهای علمی-تخیلی فکر میکنند. یعنی به ناشدنیهای میاندیشند.
🔷️مثلا در دره سیلیکون به این فکر میکنند که مرگ را شکست دهند. میخواهند عمر آدم را به ۱۲۰ سال برسانند. میخواهند شهرهایی در دریا به وجود بیاورند تا کاملا از مقررات آزاد باشند. برایش میلیاردها دلار پول خرج میکنند و پروژه دارند. به عبارت دیگر آنها آرمانشهر دارند و در جهت تحققاش برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنند. اما نیروهای پیشرو، تا جایی که من میدانم، چنین بینشی ندارند. یعنی راست بیشتر به غیرممکن میاندیشد و در راستای ممکن ساختنش با پول و دانش تلاش میکند تا چپ.
🔷️چرا ما نباید آگاهانه به داشتن یک شهر قابل زندگی بیاندیشیم؟ این ممکن است. کلی معماران پیشرو وجود دارند. چرا ما این کار را نمیکنیم؟ چه در سطح محله و چه بالاتر؟ چرا فکر میکنیم کارخانه دموکراتیک نمیتوانیم داشته باشیم؟ نمونهاش را قبلا داشتهایم. یا مدرسه و غیره. این گونه است که میشود هژمونی ساخت. این موضوع هم به نوعی مرتبط با سیاست امید است.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
🔷️بر چه اساس وضعیت درست میشود؟ این است که مهم است. در مقابل، سیاست امید بازتابی از پراکسیس است. به عبارت دیگر، این سیاست، در درجه اول، یعنی فکر کردن به بدیل و امکانات. یعنی فرارفتن از آنچه که موجود است. بله الان دوران واقعا سیاهی است. راستگراها حمله کردهاند و پیش میآیند. و یکی از موفقیتهای راستگراها این بوده است که این باور عمومی شده که بدیلی نیست و زندگی همین است (There is no alternative). این مساله بعد از جنگ سرد به وجود آمد که اقتصاد بازار و لیبرالیسم پایان جهان است. نئولیبرالیسم شکل افراطی این گرایش است. این خیلی به نیروهای پیشرو لطمه زده و پیامدهای خیلی مهمی داشته است. من در انقلابهای عربی این مساله را بررسی کردهام.
🔷️سیاست امید با فکر کردن به بدیل شروع میکند. اما این سیاست، یک پندار آرزومندانه (wishful thinking) نیست. یعنی بر اساس تحقیق و پروژهای برای ساخت افقهای بدیل است. برای من فکر کردن به این بدیل و امکانات موجود و همچنین تلاش کردن در جهت تحققش، سیاست امید است. زیرا به ما میگوید که کاری میشود کرد و به صورت عینی ممکن است به هدفهایی رسید.
🔷️فکر میکنم که این خیلی خیلی مهم است. ما انسانها در یک دورهای آرمانشهر داشتیم. ایدههای بزرگ و ایدهآلی داشتیم و این برای خیلی از آنهایی که به برابری و عدالت و آرمانگرایی اعتقاد داشتند خیلی مهم بود. سوسیالیسم، آزادی، عدالت و از این دست بسیار مهم بود. اکنون چنین تصویری بسیار محدود شده است.
🔷️چرا این گونه شد البته دلایل مختلفی دارد. آکادمیا هم بخشا مسئول این داستان است. پارادایمهای تازهای که آمدند موثر بودند. سیاست هم همینطور البته. ما باید به این موضوع عمیقا بیاندیشیم که اکنون نیروهای سرمایهداری، به ویژه سرمایهداری آمریکا، مثل فیلمهای علمی-تخیلی فکر میکنند. یعنی به ناشدنیهای میاندیشند.
🔷️مثلا در دره سیلیکون به این فکر میکنند که مرگ را شکست دهند. میخواهند عمر آدم را به ۱۲۰ سال برسانند. میخواهند شهرهایی در دریا به وجود بیاورند تا کاملا از مقررات آزاد باشند. برایش میلیاردها دلار پول خرج میکنند و پروژه دارند. به عبارت دیگر آنها آرمانشهر دارند و در جهت تحققاش برنامهریزی و سرمایهگذاری میکنند. اما نیروهای پیشرو، تا جایی که من میدانم، چنین بینشی ندارند. یعنی راست بیشتر به غیرممکن میاندیشد و در راستای ممکن ساختنش با پول و دانش تلاش میکند تا چپ.
🔷️چرا ما نباید آگاهانه به داشتن یک شهر قابل زندگی بیاندیشیم؟ این ممکن است. کلی معماران پیشرو وجود دارند. چرا ما این کار را نمیکنیم؟ چه در سطح محله و چه بالاتر؟ چرا فکر میکنیم کارخانه دموکراتیک نمیتوانیم داشته باشیم؟ نمونهاش را قبلا داشتهایم. یا مدرسه و غیره. این گونه است که میشود هژمونی ساخت. این موضوع هم به نوعی مرتبط با سیاست امید است.
📢گزارش ها و اخبار راه سوم را در کانال ما بخوانید.
📣@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
ریسک و ربا
🔴ریسک شرط وجود انسان است. آدمی که مواجه با ریسک نیست، آدم نیست، آدمک است. از این حیث از حیوان هم پستتر است، چون زندهگی ندارد. آدمک از ریسک بیزار است. «امنیت»، آن کمربند محافظتی آدمک است که او را در برابر ریسک محافظت می کند.
🔴ریسک را در یک جامعه نمی توان به کلی حذف کرد. بنابراین تنها راه آنست که توزیع برابر و طبیعی آنرا به هم زد و آنرا از طبقات بالا به طبقات پایین راند. حاصل آن چیزی است که بارها درباره آن نوشته ام: حکومت «همیشه برندگان» بر «همیشه بازندگان»
🔴از پایه ای ترین اقسام عدالت، مساوات در مواجهه با ریسک است. یک جامعه سالم، یک جامعه بی طبقه، یک جامعه الهی، یک جامعه اسلامی، یک جامعه ایده آل، جامعه ایست که «همه همیشه به طور مساوی در معرض ریسک برابر قرار داشته باشند». نقطه مقابل آن، جامعه ربوی است. جامعه ای که آنقدر طبقات بالا «حاشیه امنیت» خود را بالا می برند و ریسک را به پایین هل می دهند که در هر حال در هر بازی ای همه هزینه ها را پایینی ها خواهند داد. مهم نیست قیمت دلار چه بشود، مدارس دولتی بشوند یا خصوصی، کدام قانون تصویب شود، سرمایه ها از کدام بازار به کدام بازار منتقل شود، چه کسی رأی بیاورد، بنزین و یارانه چه بشود، اصلا سیل بیاید یا زلزله، هواپیما به موشک بخورد یا موشک به هواپیما، در هرحال این طبقات «مستضعف» آنقدر به بازی دیر و ناآشنا می رسند که باید کلی هزینه کنند که تازه به جای اول خود بازگردند.
🔴آدمک طبقه بالا در جامعه ربوی اما اصلا چه می داند که ریسک چیست. همیشه طعم پیروزی را چشیده. در مدرسه، در سربازی، در ازدواج، در اداره، در بازار، در انتخابات و حتی در رفتن به قبرستان قبل از هر آزمونی پیروز بوده. استرسی نداشته هرگز. «سرمایه های آغازین» او مداوماً دارند رشد می کنند و «سیستم، هرگز به چالش کشیده نشدنِ این موجودات شیاد قلابی را تضمین کرده» تنها کافیست در زمانهای مناسب سرمایه هایشان را در حوزه های جدید به جریان بیندازند تا ربای اقتصادی در ربای مذهبی و فرهنگی و سیاسی به طور کامل ضرب شود.
🔴اشرافیت صرفا یک طبقه نیست، یک وضع وجودی ضد بشری مشمئز کننده آدمکهایی است که در آسانسور متولد شده اند و در آسانسور می میرند و برای «آدم»های این پایین دست تکان می دهند. مثل آن آدمک ناچیز که نماینده تهران است و توییت زده «کسی که پشتکار و مهارت و غیرت داشته باشه و در این تهران کمتر از ماهی ده تومن دربیاره عیب از خودشه»... مبتذل تر از آنند که درباره شان چیزی بنویسیم. مسأله ما چیز دیگری است.
🔺پی نوشت :
ریسک شرط وجود خدا هم هست. آدمک و حکومت و جامعه ربوی که امنیت دارد و ریسک ندارد، خدا هم ندارد. شاید بعدها در اینباره هم چیزی نوشتم.
🔴ریسک شرط وجود انسان است. آدمی که مواجه با ریسک نیست، آدم نیست، آدمک است. از این حیث از حیوان هم پستتر است، چون زندهگی ندارد. آدمک از ریسک بیزار است. «امنیت»، آن کمربند محافظتی آدمک است که او را در برابر ریسک محافظت می کند.
🔴ریسک را در یک جامعه نمی توان به کلی حذف کرد. بنابراین تنها راه آنست که توزیع برابر و طبیعی آنرا به هم زد و آنرا از طبقات بالا به طبقات پایین راند. حاصل آن چیزی است که بارها درباره آن نوشته ام: حکومت «همیشه برندگان» بر «همیشه بازندگان»
🔴از پایه ای ترین اقسام عدالت، مساوات در مواجهه با ریسک است. یک جامعه سالم، یک جامعه بی طبقه، یک جامعه الهی، یک جامعه اسلامی، یک جامعه ایده آل، جامعه ایست که «همه همیشه به طور مساوی در معرض ریسک برابر قرار داشته باشند». نقطه مقابل آن، جامعه ربوی است. جامعه ای که آنقدر طبقات بالا «حاشیه امنیت» خود را بالا می برند و ریسک را به پایین هل می دهند که در هر حال در هر بازی ای همه هزینه ها را پایینی ها خواهند داد. مهم نیست قیمت دلار چه بشود، مدارس دولتی بشوند یا خصوصی، کدام قانون تصویب شود، سرمایه ها از کدام بازار به کدام بازار منتقل شود، چه کسی رأی بیاورد، بنزین و یارانه چه بشود، اصلا سیل بیاید یا زلزله، هواپیما به موشک بخورد یا موشک به هواپیما، در هرحال این طبقات «مستضعف» آنقدر به بازی دیر و ناآشنا می رسند که باید کلی هزینه کنند که تازه به جای اول خود بازگردند.
🔴آدمک طبقه بالا در جامعه ربوی اما اصلا چه می داند که ریسک چیست. همیشه طعم پیروزی را چشیده. در مدرسه، در سربازی، در ازدواج، در اداره، در بازار، در انتخابات و حتی در رفتن به قبرستان قبل از هر آزمونی پیروز بوده. استرسی نداشته هرگز. «سرمایه های آغازین» او مداوماً دارند رشد می کنند و «سیستم، هرگز به چالش کشیده نشدنِ این موجودات شیاد قلابی را تضمین کرده» تنها کافیست در زمانهای مناسب سرمایه هایشان را در حوزه های جدید به جریان بیندازند تا ربای اقتصادی در ربای مذهبی و فرهنگی و سیاسی به طور کامل ضرب شود.
🔴اشرافیت صرفا یک طبقه نیست، یک وضع وجودی ضد بشری مشمئز کننده آدمکهایی است که در آسانسور متولد شده اند و در آسانسور می میرند و برای «آدم»های این پایین دست تکان می دهند. مثل آن آدمک ناچیز که نماینده تهران است و توییت زده «کسی که پشتکار و مهارت و غیرت داشته باشه و در این تهران کمتر از ماهی ده تومن دربیاره عیب از خودشه»... مبتذل تر از آنند که درباره شان چیزی بنویسیم. مسأله ما چیز دیگری است.
🔺پی نوشت :
ریسک شرط وجود خدا هم هست. آدمک و حکومت و جامعه ربوی که امنیت دارد و ریسک ندارد، خدا هم ندارد. شاید بعدها در اینباره هم چیزی نوشتم.
Forwarded from 🌸بهار🌸جانها
🔸 محسن پویامهر
🔴قانون اساسی جمهوری اسلامی صرف نظر از برخی موارد که قابلیت اصلاح دارند همانند دیگر قوانین اساسی ملل دمکراتیک یک قانون ارگانیکی است تا مکانیکی یعنی اصولش بصورت اندام وار در تعامل با همدیگر هستند ؛ مانند کالبد انسان که مثلا قلبش در تعامل است با کلیه و یا کبد و دیگر اعضای بدن !
اوضاع مفتضح کنونی ایران و نظام ناشی از چهل سال کارکرد معیوب و نگاه اشتباه و سوداگرانه مکانیکی به قانون اساسی است نه ارگانیکی !
بعبارتی ! این دو باند همیشه حاکم جهت پیشبرد اهداف غاصبانه خود ؛ اصول قانون اساسی را از تعامل سازنده با یکدگر بازداشتند و بلکه جنگ و مقابله را بین اصول ترویج نمودند که البته حاصل جنگ جز تباهی نیست !
حالا با این اوضاع اگر بنا باشد همین رویه ادامه داشته باشد که بدون شک نتنها اوضاع بدتر خواهد شد بلکه یک انفجار رخ خواهد داد و در آنصورت نه نشانی از تاک خواهد ماند و نه تاک نشان !
اما اگر متصدیان کشور بویژه مقامات عالیه نظام و علی الخصوص شخص رهبری بخواهد بعنوان حسن ختام رهبری سی ساله اش یک یادگاری نکو از خود بجای گذارد باید احترام بگذارد به زحمات یاران اولیه خود در ابتدای انقلاب برای تدوین قانون اساسی و خون صدها هزار شهید و ایثار و اجازه دهد و کمک نماید قانون اساسی کارکرد ارگانیکی خود را بازیابد و این البته شدنی نخواهد بود مگر با برگزاری آزاد و فوری سه انتخابات ریاست جمهوری و مجلسین خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی ؛ چرا که مثلا برگزاری انتخابات مجلس پیش رو جز خشت گذاردن بر یک دیوار کج که شانس خرابی دیوار را بیشتر می نماید حاصلی ندارد !
فقط تصور کنید که اگر چنین اتفاق مبارکی ( برگزاری همزمان سه انتخابات ) رخ دهد ؛ حاصلش مجلس خبرگانی خواهد بود قوی و توانا که می تواند رهبری عدالت خواه ؛ آزاد اندیش و مدبر را برگزیند و مجلس شورای اسلامی که قوانینش در راستای عدالت و آزادی و مردم سالاری دینی خواهد بود و ریاست جمهوری که عملش درجهت بسط عدالت ؛ آزادی و حاکمیت ملت خواهد بود که از برآیند همکاری این سه ؛ کشور و نظام دارای یک قوه قضائیه مستقل خواهد شد و شورای نگهبان اسلامی با اعضایی عدالت خواه و آزاد اندیش و مردمی و احزاب و مطبوعات آزاد و نهایتا همان خواهد شد که ملت در بهمن پنجاه و هفت آرزویش را داشتند و به همین راحتی کشور و نظام با کمترین هزینه از اضمحلال نجات خواهند یافت و ملت طعم دلپذیر زندگی در ایرانی آزاد و آباد را احساس خواهند نمود !
@baharejanhaaa
🔴قانون اساسی جمهوری اسلامی صرف نظر از برخی موارد که قابلیت اصلاح دارند همانند دیگر قوانین اساسی ملل دمکراتیک یک قانون ارگانیکی است تا مکانیکی یعنی اصولش بصورت اندام وار در تعامل با همدیگر هستند ؛ مانند کالبد انسان که مثلا قلبش در تعامل است با کلیه و یا کبد و دیگر اعضای بدن !
اوضاع مفتضح کنونی ایران و نظام ناشی از چهل سال کارکرد معیوب و نگاه اشتباه و سوداگرانه مکانیکی به قانون اساسی است نه ارگانیکی !
بعبارتی ! این دو باند همیشه حاکم جهت پیشبرد اهداف غاصبانه خود ؛ اصول قانون اساسی را از تعامل سازنده با یکدگر بازداشتند و بلکه جنگ و مقابله را بین اصول ترویج نمودند که البته حاصل جنگ جز تباهی نیست !
حالا با این اوضاع اگر بنا باشد همین رویه ادامه داشته باشد که بدون شک نتنها اوضاع بدتر خواهد شد بلکه یک انفجار رخ خواهد داد و در آنصورت نه نشانی از تاک خواهد ماند و نه تاک نشان !
اما اگر متصدیان کشور بویژه مقامات عالیه نظام و علی الخصوص شخص رهبری بخواهد بعنوان حسن ختام رهبری سی ساله اش یک یادگاری نکو از خود بجای گذارد باید احترام بگذارد به زحمات یاران اولیه خود در ابتدای انقلاب برای تدوین قانون اساسی و خون صدها هزار شهید و ایثار و اجازه دهد و کمک نماید قانون اساسی کارکرد ارگانیکی خود را بازیابد و این البته شدنی نخواهد بود مگر با برگزاری آزاد و فوری سه انتخابات ریاست جمهوری و مجلسین خبرگان رهبری و مجلس شورای اسلامی ؛ چرا که مثلا برگزاری انتخابات مجلس پیش رو جز خشت گذاردن بر یک دیوار کج که شانس خرابی دیوار را بیشتر می نماید حاصلی ندارد !
فقط تصور کنید که اگر چنین اتفاق مبارکی ( برگزاری همزمان سه انتخابات ) رخ دهد ؛ حاصلش مجلس خبرگانی خواهد بود قوی و توانا که می تواند رهبری عدالت خواه ؛ آزاد اندیش و مدبر را برگزیند و مجلس شورای اسلامی که قوانینش در راستای عدالت و آزادی و مردم سالاری دینی خواهد بود و ریاست جمهوری که عملش درجهت بسط عدالت ؛ آزادی و حاکمیت ملت خواهد بود که از برآیند همکاری این سه ؛ کشور و نظام دارای یک قوه قضائیه مستقل خواهد شد و شورای نگهبان اسلامی با اعضایی عدالت خواه و آزاد اندیش و مردمی و احزاب و مطبوعات آزاد و نهایتا همان خواهد شد که ملت در بهمن پنجاه و هفت آرزویش را داشتند و به همین راحتی کشور و نظام با کمترین هزینه از اضمحلال نجات خواهند یافت و ملت طعم دلپذیر زندگی در ایرانی آزاد و آباد را احساس خواهند نمود !
@baharejanhaaa
Forwarded from اخبارمشهدخراسان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷 بازتاب خبر فعالیت ائتلاف کاندیداهای مستقل سراسر کشور در خبر ۲۰:۳۰ شبکه دو سیما
روز سه شنبه، ۱۵ بهمن ۹۸
🔹 #ائتلاف_مستقلین_ایران
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔸 #ائتلاف_کاندیداهای_مستقل_سراسر کشور
T.me/eatelaf_mostaghel_khorasan
www.eatelaf.ir
روز سه شنبه، ۱۵ بهمن ۹۸
🔹 #ائتلاف_مستقلین_ایران
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
🔸 #ائتلاف_کاندیداهای_مستقل_سراسر کشور
T.me/eatelaf_mostaghel_khorasan
www.eatelaf.ir
Forwarded from راه سوم
🔴 واکنش جبهه اصلاحطلبان به ائتلاف اصلاحطلبان پایتخت!
🔸اطلاعیه فوری
🔹طبق مصوبه شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح طلبان مورخ ۱۵بهمن ماه ۱۳۹۸، اصلاح طلبان هیچ لیست ائتلافی تحت این عنوان و یا هر عنوان دیگری که تداعی کننده ائتلاف اصلاح طلبان باشد، نخواهند داشت و هر ائتلافی تحت این عناوین قویاً تکذیب می شود.
دبیرخانه شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح طلبان
۱۶بهمن ماه ۱۳۹۸
@rahsevom
🔸اطلاعیه فوری
🔹طبق مصوبه شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح طلبان مورخ ۱۵بهمن ماه ۱۳۹۸، اصلاح طلبان هیچ لیست ائتلافی تحت این عنوان و یا هر عنوان دیگری که تداعی کننده ائتلاف اصلاح طلبان باشد، نخواهند داشت و هر ائتلافی تحت این عناوین قویاً تکذیب می شود.
دبیرخانه شورای عالی سیاستگذاری جبهه اصلاح طلبان
۱۶بهمن ماه ۱۳۹۸
@rahsevom
Forwarded from انجمن اسلامی فردوسی
✅نبرد با آمریکا؛ ایران یا شوروی؟
🔶بررسی تفاوت ها و شباهاتهای ایران و شوروی سابق و سیر اصلاحات گورباچف
زمان: شنبه ۱۹ ساعت ۱۲ تا ۱۴
مکان: دانشکده ادبیات سالن شریعتی
@anjomanfum
🔶بررسی تفاوت ها و شباهاتهای ایران و شوروی سابق و سیر اصلاحات گورباچف
زمان: شنبه ۱۹ ساعت ۱۲ تا ۱۴
مکان: دانشکده ادبیات سالن شریعتی
@anjomanfum
Forwarded from راه سوم
🔴 نرمال بودن از نخبه بودن مهم تر است
✍ محسن رنانی
🔹نرمال بودن برای فرد، از نخبه بودن مفیدتر است و نخبه بودن افراد البته برای جامعه مفیدتر است و اینجاست که سیاستگذار باید تعادلی بین این دو ایجاد کند و نگذارد نخبه بودن فرد موجب آسیب به او بشود. بنابراین دولت باید نخبگان را به سمت نرمال بودن یعنی به سوی یک زیست طبیعی انسانی هدایت کند، تا آنها بدون آن که خودشان و زیست طبیعی و انسانی و اجتماعی شان آسیب ببیند بتوانند در بلندمدت از توانایی نخبگی خود برای بهبود شرایط جامعه استفاده کنند. این در حالی است که در ایران آمدیم و نخبگان را که خودبهخود غیرعادی، به سمت شرایطی غیرنرمالتر سوق دادیم. مثلا مدارس تیزهوشان تاسیس کردیم و گفتیم که شما نخبگان باید با سایرین تفاوت کنید و برای نخبهها که خودشان مستعد یک زیست غیرطبیعی بودند یک شرایط رقابتی شدید و فرسایشی ایجاد کردیم و آنها را بیشتر به سمت زیستی غیرطبیعی و غیرنرمال بردیم. این موجب شد تا تعادل زیستی نخبگان ما دچار اختلال شود و نتیجه اش این شده که یک نخبه در خیلی جاها نمیتواند مثل یک آدم طبیعی رفتار کند.
🔹ما باید به گونهای رفتار میکردیم که «بهره هوشی» نخبگانمان که نوعی دارایی بود را به سرمایه تبدیل می کردیم، اما این اتفاق نیفتاد. همانگونه که منابع مالی خود را خرج کردیم و سدهای بسیاری زدیم که اکنون بخش زیادی از آنها فاقد آب هستند و نمی توانیم از آنها استفاده کنیم یا چهار برابر نیاز جامعهمان شهرک صنعتی تاسیس کردیم، برای نخبگان هم همین کار را کردیم یعنی این همه هزینه صرف نخبگانمان کردیم اما نتوانستیم دارایی نخبگان را به سرمایه تبدیل کنیم و اکنون بخش بزرگی از این نخبگان از دسترس اقتصاد ایران خارج شده اند یعنی یا از کشور رفته اند یا منزوی و افسرده شده اند یا به راه های خلاف و غیرعادی کشیده شده اند.
🔹چقدر خانواده ها و نهادهای ما بر روی آموزش نخبگان مان سرمایه گذاری کردند اما در عمل این سرمایه گذاری نتیجه ای برای کشور در بر نداشت و بخش بزرگی از آنها کشور را ترک کرده اند و حالا افتخارمان این است که نخبگان ما در کشورهای دیگری موفق شده اند. این افتخار ندارد که ما این همه منابع مالی خود را صرف کنیم ولی هیچ فایده ای برای کشور نداشته باشد و منافع نخبگان ما را سایر کشورها ببرند.
🔹بین داشتن بهره هوشی و عقلانی رفتار کردن تفاوت وجود دارد. بهره هوشی یک توانمندی است اما چگونگی استفاده از آن بستگی به عقلانیت ما دارد. عقلانیت یک پدیده تاریخی و اجتماعی است که بر اساس آن فرد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود کمترین هزینه را صرف میکند. در واقع چگونگی استفاده از بهره هوشی در هر جامعه ای بستگی به عقلانیت آن جامعه دارد.
@rahsevom
✍ محسن رنانی
🔹نرمال بودن برای فرد، از نخبه بودن مفیدتر است و نخبه بودن افراد البته برای جامعه مفیدتر است و اینجاست که سیاستگذار باید تعادلی بین این دو ایجاد کند و نگذارد نخبه بودن فرد موجب آسیب به او بشود. بنابراین دولت باید نخبگان را به سمت نرمال بودن یعنی به سوی یک زیست طبیعی انسانی هدایت کند، تا آنها بدون آن که خودشان و زیست طبیعی و انسانی و اجتماعی شان آسیب ببیند بتوانند در بلندمدت از توانایی نخبگی خود برای بهبود شرایط جامعه استفاده کنند. این در حالی است که در ایران آمدیم و نخبگان را که خودبهخود غیرعادی، به سمت شرایطی غیرنرمالتر سوق دادیم. مثلا مدارس تیزهوشان تاسیس کردیم و گفتیم که شما نخبگان باید با سایرین تفاوت کنید و برای نخبهها که خودشان مستعد یک زیست غیرطبیعی بودند یک شرایط رقابتی شدید و فرسایشی ایجاد کردیم و آنها را بیشتر به سمت زیستی غیرطبیعی و غیرنرمال بردیم. این موجب شد تا تعادل زیستی نخبگان ما دچار اختلال شود و نتیجه اش این شده که یک نخبه در خیلی جاها نمیتواند مثل یک آدم طبیعی رفتار کند.
🔹ما باید به گونهای رفتار میکردیم که «بهره هوشی» نخبگانمان که نوعی دارایی بود را به سرمایه تبدیل می کردیم، اما این اتفاق نیفتاد. همانگونه که منابع مالی خود را خرج کردیم و سدهای بسیاری زدیم که اکنون بخش زیادی از آنها فاقد آب هستند و نمی توانیم از آنها استفاده کنیم یا چهار برابر نیاز جامعهمان شهرک صنعتی تاسیس کردیم، برای نخبگان هم همین کار را کردیم یعنی این همه هزینه صرف نخبگانمان کردیم اما نتوانستیم دارایی نخبگان را به سرمایه تبدیل کنیم و اکنون بخش بزرگی از این نخبگان از دسترس اقتصاد ایران خارج شده اند یعنی یا از کشور رفته اند یا منزوی و افسرده شده اند یا به راه های خلاف و غیرعادی کشیده شده اند.
🔹چقدر خانواده ها و نهادهای ما بر روی آموزش نخبگان مان سرمایه گذاری کردند اما در عمل این سرمایه گذاری نتیجه ای برای کشور در بر نداشت و بخش بزرگی از آنها کشور را ترک کرده اند و حالا افتخارمان این است که نخبگان ما در کشورهای دیگری موفق شده اند. این افتخار ندارد که ما این همه منابع مالی خود را صرف کنیم ولی هیچ فایده ای برای کشور نداشته باشد و منافع نخبگان ما را سایر کشورها ببرند.
🔹بین داشتن بهره هوشی و عقلانی رفتار کردن تفاوت وجود دارد. بهره هوشی یک توانمندی است اما چگونگی استفاده از آن بستگی به عقلانیت ما دارد. عقلانیت یک پدیده تاریخی و اجتماعی است که بر اساس آن فرد برای رسیدن به اهداف مورد نظر خود کمترین هزینه را صرف میکند. در واقع چگونگی استفاده از بهره هوشی در هر جامعه ای بستگی به عقلانیت آن جامعه دارد.
@rahsevom