جمهورى سوم – Telegram
جمهورى سوم
3.1K subscribers
251 photos
44 videos
90 files
402 links
پژوهشى در بازسازی تفکر، عمل و سوژه انقلاب ۵۷


ارتباط از طريق
@atzenooar
Download Telegram
Forwarded from آزاد | Azad
🔹پیش‌درآمدی بر فصل جدید درس-گفتگوهای مدرسه آزادفکری

🔸مناسبات امنیت و آزادی در جامعه ایران

🎥لایو اینستا با دکتر محمدحسین بادامچی

🕙 سه شنبه 24 دی ساعت 22

🔗صفحه اینستاگرام مدرسه آزادفکری

🌐 AzadFekriSchool.ir
🆔 @AzadFekriSchool
🔺🔺با اینکه دوستان و تشکل‌های دانشجویی مختلفی در سطح کشور جهت امضای این نامه اعلام آمادگی کردند، با توجه به چهار اتفاق جدید زیر تصور میکنم فعلا برای انتشار این نامه (یا شکل اصلاح شده ای از آن) باید تا روز جمعه منتظر ماند:

1⃣اعلام رسمی برگزاری خطبه های نماز جمعه این هفته به امامت آیت الله خامنه ای، اولین بار بعد از خطبه معروف ۲۹ خرداد ۱۳۸۸ و خطبه بیداری اسلامی سال ۹۰، که قطعا در رابطه با حادثه سقوط هواپیما خواهد بود.

2⃣صحبتهای امروز شیخ حسن روحانی که ابتکار عمل را در دست گرفت و رسما خون شهدای هواپیمایی را برای تخطئه و کنترل بی کفایتی سپاه پاسداران «پیراهن عثمان» کرد.

3⃣ اعلام نتایج رد صلاحیت های گسترده نامزدهای غیراصولگرا توسط شورای نگهبان که متاسفانه در کنار برخورد امنیتی با سوگواران خشمگین و در ادامه حوادث آبان، اصرار مداوم نظام بر تکرار اشتباهات گذشته و بازی کردن در نقشی بسیار محافظه کار و منفی و دقیقا در راستای سیکل طراحی شده استحاله محسوب میشود

4⃣ عدم تمایل عجیب سرداران سپاه به دفاع از خود و توضیح پیرامون جنبه های مبهم و تاریک حادثه سقوط هواپیما و بویژه نقش احتمالی آمریکایی ها در آن؛ و اصرار بر اتخاذ موضع پارادوکسیکال «به گردن گرفتن اشتباه فاحش با سرهای بالا»
محمدحسین بادامچی | امنیت و آزادی
مدرسه آزادفکری
🔈صوت گفت و گو با دکتر محمدحسین بادامچی پیرامون «آزادی و امنیت در تاریخ معاصر ایران»

🎥فایل تصویری در صفحه اینستاگرام مدرسه آزاد فکری
🌐 AzadFekriSchool.ir
🆔 @AzadFekriSchool
Forwarded from آزاد | Azad
📝آزادی و امنیت در تاریخ معاصر ایران
👈🏻گزارش لایو اینستا با دکتر محمدحسین بادامچی

🔹بحث من درباره نسبت امنیت و آزادی در متن تاریخ معاصر ایران صورت می‌گیرد و نه به طور فلسفی و معرفتی. در بستر تاریخ معاصر ایران همواره امنیت و آزادی در مقابل یکدیگر تعریف شده‌اند.

🔸امنیت زیربنای تحولات اجتماعی در تاریخ معاصر ایران بوده اما علوم انسانی ما نتوانسته خودآگاهی لازم را برای تحلیل این شرایط ایجاد کند. از زمان جنگ های ایران و روس(عباس میرزا) که اصطلاحا به آن "بیداری" می‌گویند اما در واقع بیشتر بیداری نظامی-امنیتی است، دیگر ما نمی‌توانیم از امر اقتصادی، امر اجتماعی و امر فرهنگی و امر آموزشی به طور مستقل سخن بگوییم و همه چیز زیر مجموعه امر امنیتی قرار می‌گیرد.

🔹بر خلاف غرب که دولت محصول جامعه مدنی و تحولات اجتماعی و اقتصادی است، در ایران جامعه محصول دولت است و دولت امنیتی به جامعه شکل می‌دهد. ما در ایران نه به طور مستقل بازار داریم، نه جامعه و نه حتی نهاد علم و مدرسه. تاسیس دارالفنون در یک پادگان نظامی، تاسیس دانشگاه تهران توسط رضاخان که یک فرد نظامی بود، تاسیس دانشگاه آریامهر(شریف) توسط شاه که باز هم به دلیل مسائل امنیتی بود، و حتی تاسیس دانشگاه آزاد سابق برای جلوگیری از تجمع دانشجویان چپ در تهران، همگی دلایلی امنیتی داشتند.

🔸تا قبل از انقلاب، می‌توانستیم نهاد دین را خارج از سیطره امر امنیتی تعریف کنیم که پس از انقلاب این هم دیگر وجود نداشت. تنها امری که خارج از امر امنیتی در تاریخ معاصر ما همچنان وجود دارد، امر سیاسی است که در ادوار مختلفی به صورت «نهضت» به دولت امنیتی واکنش نشان داده‌است.

🔹در ایران ما با شکل عریان دولت مدرن سر و کار داریم؛ برخلاف غرب که در آن با جمعی بین دولت و جامعه( بازار) مواجهیم و تجربه‌ای از آزادی اقتصادی وجود دارد و سپس لویاتان روی آن سوار می‌شود و بعد تنش میان لویاتان و جامعه مدنی شکل می‌گیرد. در ایران اما تاسیس دولت مدرن و پروژه دولت-ملت سازی اساسا مسئله‌ای نظامی-امنیتی بوده‌است.

🔸اولین نهاد مدرن که به طور جدی به آن توجه شد ارتش بود. در جهان سنتی ایران، هیچ وقت انحصار امنیت در اختیار دولت نبوده‌است و همه مردم(به خصوص عشایر) مسلح بوده‌اند، اما پس از تاسیس دولت مدرن، سازمان رسمی اعمال خشونت ارتش می‌شود. پس از ارتش، دولت سعی کرد با نهادسازی‌اش، در همه حوزه‌ها ورود کند و به نوعی خشونت و اقتدار نرم را در آن‌ها اعمال کند. از جمله نهاد آموزش، فرهنگ و ... . در واقع نهادهای دولتی، بسط خشونت به صورت نرم هستند و هیچ کدام به خودی خود اصالت ندارند. در این بستر، اساسا چیزی به نام آزادی، اعم از آزادی سیاسی، آکادمیک، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و ... وجود ندارد.

🔹در دولت امنیتی، ترس (از دشمن داخلی و خارجی )، سیاست‌زدایی (چیزی به نام شهروند نداریم)، نبودن حقوق (مدام تعلیق می‌شوند)، ابهام قضایی (نیروهای امنیتی در موضع تعیین تکلیف قرار می‌گیرند و چیزی به نام قضاوت به‌شدت تضعیف می‌شود)، نوع خاصی از سیاست خارجی(سایه جنگ) همگی پازل تکمیل‌کننده این ساختار هستند.

🔸امر سیاسی که در دوره‌هایی به زحمت توانست خودش را از سیطره دولت امنیتی خارج کند و علم آزادی‌خواهی را بلند کنند عبارت بودند از: جنبش تنباکو، نهضت مشروطه، نهضت‌های قبل از ظهور رضاخان (جنگل، خیابانی و ...)، نهضت ملی مصدق، نهضت‌های سال ۴۱ و ۴۲، انقلاب ۵۷، دوم خرداد ۷۶ و سوم تیر ۸۴. این‌ها نقاطی بوده‌اند که در تاریخ معاصر محمل آزادی هستند و هدف همه شان ایجاد نظامی بوده که بتواند آزادی را تضمین کند اما هیچ‌کدام به موفقیت نرسیدند.

🔹سنت آزادی ما یک سنت نهضتی در حوزه امر سیاسی است، در حالی که عینیت جامعه ایران را در دو سده اخیر دولت امنیتی با زایل کردن آزادی‌ها ساخته‌است.

🔸اگر بتوانیم از این نگاه حاکم بر نهادهای موجود در ایران که همواره امنیت و آزادی را در مقابل یکدیگر تعریف می‌کنند گذر کنیم، آنگاه پس از آن می‌توانیم نگاهی بهتر به نسبت میان امنیت و آزادی داشته باشیم. در این نگاه جدید می‌توان امنیت را نه برای دولت، بلکه برای شهروندان دانست و هر چیزی که ضد کرامت انسانی و رشد شهروندان باشد را ضد امنیت در نظر گرفت.

🌐 AzadFekriSchool.ir
🆔 @AzadFekriSchool
جمهورى سوم
🔺🔺با اینکه دوستان و تشکل‌های دانشجویی مختلفی در سطح کشور جهت امضای این نامه اعلام آمادگی کردند، با توجه به چهار اتفاق جدید زیر تصور میکنم فعلا برای انتشار این نامه (یا شکل اصلاح شده ای از آن) باید تا روز جمعه منتظر ماند: 1⃣اعلام رسمی برگزاری خطبه های نماز…
🔺🔺🔺در حوادث گوناگون موضع دو گروه همیشه مشخص است، یکی آنانکه در هرحال همه بدیها را در اراده شر حاکمیت می دانند و دیگری آنانکه همه خوبیها را در حاکمیت می دانند و منتظر اعلام موضع رسمی می شوند تا با خیال راحت از آن دفاع کنند.

🔸هردو گروه شاید این عقاید خویش را بدون تأمل چندانی از خانواده و محیط خویش گرفته اند و شاید هم در دوره ای خاص از زندگی خود، ملتهب و نگران در تب و تاب پرسشهای خویش بوده اند، آزمون و خطا کرده اند تا اینکه در نهایت در موضع جزمی کنونی امروزشان ثابت گشته اند. در هرحال فرقی نمی کند،

▪️ اندیشه آنها امروز دیگر از جنس «تفکر» نیست ، بلکه عقیده و ایدئولوژی و کلام است
▪️سخن گفتن آنها دیگر از جنس «گفتگو» نیست بلکه تبلیغات خوانده میشود
▪️کنشهای آنها دیگر از جنس «عمل» نیست بلکه رفتاری همیشگی و تکراری است

🔹در حوادث آبان موضع گیری سریع رهبری در حمایت از تصمیم شورای سه نفره سران قوا و مشخصا دولت، صفوف اجتماعی و سیاسی را چنان به سرعت به دوگانه حامیان امنیت و ولایت/اغتشاشگران مبدل کرد که مجال کنش و تفکر و هشدار درباره پوست خربزه ای که دولت زیر پای نظام انداخته بود به سرعت از بین رفت.

🔸در حادثه سهمگین سقوط هواپیمای مسافربری که به اعتقاد من پوست خربزه بزرگتری زیر پای نظام بود، اما اندک امیدی داشتم که پیش از شکل گرفتن صفوف دو قطبی حامیان ولایت و امنیت/ فتنه گران و مشخصا در این مورد «عزاداران حاج قاسم/ خونخواهان کشته شدگان هواپیما» بتوان عمل و تفکر سومی را سامان داد که هم نسبت به روی پوست خربزه رفتن به نظام هشدار دهد، هم توجه به احساسات جریحه دار شده ملت و تسکین آنرا خواستار شود و هم در راستای خنثی شدن توطئه دشمنان و نفوذی ها در «پیراهن عثمان» کردن خون کشته شدگان هواپیما بکوشد.

♦️با اینحال این فرصت از دست رفت و بار دیگر دوقطبی بد دیگری به نظام تحمیل شد که دقیقا همچون آبان سرمایه اجتماعی نظام را تحلیل خواهد برد و تنها حسن روحانی هوشمندانه برای بازسازی محبوبیت ویران شده اش از آن بهره لازم را برد.

بعد از آبان، حالا دیگر دی نیز به پایان رسید...
Forwarded from سیاهه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- من دیگه نمی تونم محافظ سیاسی‌ها باشم
+ تو که به همه چی شک نکردی؟!
- نمی‌دونم...

‌t.me/siaaheh
«سایه جنگ»: بازی فریب دولت با جنگ و صلح


🔴همانطور که در جامعه ما مردم و صاحب نظران بر سر دوگانه کاذبی به نام «اقتصاد خصوصی و دولتی» سالها و سالها منازعه می کنند و یقه پاره می کنند و مدح و ناسزا می گویند و رأی می دهند و نان می خورند اما واقعیت اقتصاد ایران اساسا چیز دیگری است و در ساختار «خصولتی-خصونتی» (خصولتی یعنی خصوصی-دولتی و خصونتی یعنی خصوصی-رانتی) پیچیده و پنهانی ذیل دولت امنیتی گسترش می یابد و به ضرر بخش خصوصی واقعی و بخش عمومی، طبقه نوکسیه ای از سرمایه داران رانتی را در بهره کشی از ثروت مالی و استثمار طبقات دیگر در رقابت بین دو بلوک قدرت به پیش می راند، صحنه منازعه بر سر دو مفهوم «جنگ و صلح» نیز از همین قماش است و نه تنها هیچ ربطی به دو مفهوم «جنگ» و «صلح» ندارد بلکه اساسا در میدان دیگری در حال وقوع است که من مایلم آنرا «سایه جنگ» بنامم.


🔴واقعیت این است که جنگ و صلح واقعی در این کشور هوادار ندارد و طبق معمول همه چیز در «مرکز» و «راست میانه» از معنا تهی شده است، چه جنگ و صلح دو پدیده عینی و نیرومندند که اساسا «دولت» را زیر سوال می برند و به همین دلیل است که با ایجاد مفهوم «سایه جنگ» ذیل دولت مدیریت می شوند. صلح آن نیروی بزرگی است که انسان را بر مرکز می نشاند و مرزهای خودساخته دولت-ملتی را زیر پا میگذارد. صلح به حمایت از انسان در هر ملیتی می اندیشد و چنانچه خوانشی سیاسی، چپ و غیربورژوایی از آن داشته باشیم، برای دفاع از انسان در مقابل هر سلطه گری -هرکس و در هرکجا که باشد- به «جهاد» هم برمی خیزد. نیروی صلح ( و جهاد که ملازم آن است) به تقویت هیچ دولتی نمی انجامد و تنها و تنها «انسان» را بر صدر می نشاند. بنابراین دولتها نمی توانند مدافع صلحی باشند که مرزهای آنها را تضعیف می کند، بلکه به اسم دفاع از صلح، آنرا برای بقای خود و مقاصد امنیتی شان مصرف می کنند. 


 🔴درباره جنگ هم همین است. نگاه دولت به نیروهای مسلح یک نگاه نمایشی است، چه به گفته صاحب نظران حوزه امنیت ملی و علوم راهبردی، در ساختار سیاسی  بعد از جنگ جهانی دوم، سلاح ها نه برای زدن، بلکه برعکس برای «نزدن» ساخته می شوند و کارکرد اصلی آنها بازدارندگی است  و نه جنگ. به تعبیر بهتر همه دولت ها ترجیح می دهند که در جهان نمادینی که با تبلیغات و رسانه و پول و هژمونی ایجاد کرده اند، میان این سرمایه های نمادین با هم معامله کنند و هیچوقت درگیر یک نزاع عینی و جدی در عالم واقع نشوند. جالب اینکه کارکرد رسانه و پول و هژمونی هر سه ربوی و تکنیکال است و هیچ اتکایی بر عالم واقع و کار واقعی ندارد بلکه با درهم شکستن جهان واقعی مردم  و استثمار پنهان و تدریجی آن، بدون اتکا بر کار، از هیچ، سرمایه ای بوجود می آورد که به طور تصاعدی بر آن افزوده می شود. هیچکس نمی داند که این ارزش افزوده عجیب در فعالیت رسانه ای، سرمایه دارانه و هژمونیک حضرات از کجا می آید و تحلیل دقیق نشان می دهد که هیچ ریشه ای در صداقت، عینیت، کار و تلاش رقابتی، مولد و سازنده ندارد و تنها از مدیریت ذهن های ترسیده و مصرف گنجینه های تاریخی ملت پدیدار می شود. 


🔴از این حیث است که می گویم «جنگ» یک فضیلت است چون در لحظه ای غیرمنتظره حبابها را می ترکاند و به جای آدمک ها، آدمهای واقعی را به هماوردی می طلبد. دقیقا کاری که ترامپ در لحظه دستور ترور قاسم سلیمانی انجام داد و ما در لحظه شلیک به پایگاه امریکایی انجام ندادیم. برعکس در تفکر دولتی-بوروکراتیک-دیپلماتیک این «سایه جنگ» است که ارزشمند است ولی خود جنگ بسیار بد و ناپسند چون دولت را وارد جهانی می کند که هیچ از آن نمی داند. جهانی که اسلحه دیگر نمایشی نیست و حماسه و شجاعت و خون و شخصیت حقیقی افراد به آزمون گذاشته می شود. سایه جنگ است که امنیتی بودن دائمی جامعه و تسلط نیروهای نظامی-امنیتی بر دیگر ساحتها را توجیه می کند، اما خود جنگ از نیروی نظامی-امنیتی می خواهد که در جای اصلی خود قرار بگیرد و از جامعه صیانت کند.


♦️سلاح ضد امریکایی سپاه از معدود مواردی بود که حالت نمایشی نداشت. در خوانش آرمانی خاصی که مردم ایران از سردار قاسم سلیمانی عرضه کردند، سلاح مقدس سپاه آنست که «اشداء علی الکفار و رحماء بینهم» باشد، گلوی دشمنان را ببرد و حتی انگشت طفلهای شیرخواره ما را نیز  زخمی نکند... استخوان در گلو می مانیم و بیش از این درباره آنچه بویژه به طراحی دشمنان و همراهی دوستان (جاهل یا خائن) در آبان و دی بر سرمان آوردند چیزی نمی گوییم…
بتمن را با دلقک ها و جوکرها تنها می گذاریم

🔴نام این کانال در ابتدا «چپ اسلامی» بود که در چهارمین دهه انقلاب، احیای «نهضت»ی را تذکر می داد که هر روز و هر ماه و هر سال، بویژه در این دهه آخر، چنان سوخت باک موتور راست گرایان سنتی و مدرن شده بود که دود سیاه و کثیف آن مشام صغیر و کبیر را آزرده بود و می رفت که با سرایت آلودگی به ریشه ها، «اصل انقلاب و نظام» در خطر بیفتد.


🔴تحولات بعدی منجر به آن شد که نام و رویکرد آن به «جمهوری سوم» تغییر کند، چه برخاستن «نهضتیِ» صرف کافی نبود و باید به اصلاحات ساختاری اساسی ای اندیشیده می شد که طرح یک فرم جدید و تجربه نشده از «نظام و جامعه باز انقلابی» در چهلمین سال انقلاب و گام دوم را پیشنهاد کند. هیولای لویاتانی که از همان تابستان سال ۶۰ در کالبد دولت اسلامی سر بلند کرده بود، حالا در دهه نود می رود که نرمالیزاسیون، استحاله و گذار خود را یک مرحله دیگر تکمیل کند و لویاتان توتالیتر امنیت ملی-سرمایه داری امریکایی کاملی را جایگزین جمهوری التقاطی دوم کند. علی رغم همه تنگ نظری ها و حماقت ها و خیانت ها، هنوز امیدی در دل بود که مجاهدت سیاسی منذرین و مبشرینی که صادقانه و خالصانه و بی چشمداشت دل در گرو نظام و انقلاب اسلامی دارند و فاصله خویش را از تملق و آلودگی و ریا به آن اندازه حفظ کرده اند که بتوانند مستقلاً و حقیقتاً دینی و انقلابی و ملّی و شرعی و آسیب شناسانه به دو بلوک زر و زور و تزویر حاکم بنگرند، بتواند تأثیری داشته باشد و به همت دوستان و خردمندان و دلسوزان و شجاعان، بتوان کشور را از ریل قهقرایی ای که «دشمن»، ما را در دهه نود در آن قرار داده، نجات داد.



🔴اکنون، آبان جوکری و دی ماه چرنوبیلی ایران به پایان رسیده است و سرمای اسفند بعد از این هم، از همین حالا هر جنبده ای را زمین گیر کرده است. تصور می کنم در این چند سال، گفتنی ها به هرحال گفته شده و بیش از این درگیر شدن در سیاست روز، اتلاف وقت و فرصت آیندگان است. قدرت مدنی به خشونت ابزاری نرم و در این چند ماه به خشونت امنیتی عریان –چه در داخل و چه در خارج- فروکاست کرده و مجالی برای تداوم امر سیاسی و کنش مدنی نیست. عرصه عمومی-در همان شکل مهجوری که هنوز جریان داشت- پایان یافته و جای خود را به میدان منازعه و میز معامله پنهان نیروهای بزرگی داده که در غیاب جامعه و سیاست و مردم درباره «ایران فردا» تصمیم خواهند گرفت. فرصت درمان چنان از دست رفته که حتی شاید بتوان گفت اقدام به درمان و اصلاح و جراحی دیگر به صلاح هم نیست. در چنین شرایطی شاید نامی از مردم هم به میان بیاید، اما دستهای پنهان آنها را سیاهی لشکری از دلقکهای موافق خواهند خواست و یا سیاهی لشکری از جوکرهای مخالف. پیش از این نوشتم که در مجلس ختم جای معرکه گیری نیست. حالا در نبود حاج قاسم و کشته شدگان مظلوم کرمان و هواپیمای مسافربری و با آن وضع انتقام سخت و اشتباه پدافندی و دیگر ابعاد ناگفته آن، سوگ سنگینتر شده است...


♦️این، شاید البته مجالی باشد برای بسط تفکر و فرهنگ و گفتگو و پژوهش و آموزش. برای بازسازی خود؛ برای یافتن همدیگر و گفتگوی بیشتر و عمیقتر؛ برای پرورش فرزندانمان؛ برای پی ریزی جریان سومی که چند سال بعد وقتی ایران دوباره نیازمند آگاهی نخبگان خود شد، دوباره همه، درها را به روی خود نبندند و با شعار «کلاه خودت را بچسب!» و «به تو چه؟!» پیگیری آخرین تحولات قیمت دلار و سهام و ویزا و گرین کارت و نهایتاً لایک کردن تصویر پیکر بی جان جوان کولبر کرد را، به تفکر و عمل و مبارزه و زحمت برای ساختن ایرانی بهتر ترجیح ندهند. ایرانی که روی خون و عرق مجاهدت پدران و مادران ما بنا شده و حالا اینچنین نفسش به شماره افتاده. فی الحال بتمن را با دلقک ها و جوکرها تنها می گذاریم؛ شاید که بهار جوانه های اندیشه، بتواند التیامی بر زمستان سیاست روزگارمان باشد...
جمهورى سوم pinned «بتمن را با دلقک ها و جوکرها تنها می گذاریم 🔴نام این کانال در ابتدا «چپ اسلامی» بود که در چهارمین دهه انقلاب، احیای «نهضت»ی را تذکر می داد که هر روز و هر ماه و هر سال، بویژه در این دهه آخر، چنان سوخت باک موتور راست گرایان سنتی و مدرن شده بود که دود سیاه و…»
Audio
نقد طرح "بازخوانی نظریه اجتماعی مالکوم ایکس در چارچوب روایت های انتقادی" نوشته سید جواد میری


در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی



ناقدین

دکتر محمد حسین بادامچی


شنبه ۱۲ بهمن ۱۳۹۸

ساعت ۱۰ الی ۱۱



@seyedjavadmiri
ریسک و ربا

🔴ریسک شرط وجود انسان است. آدمی که مواجه با ریسک نیست، آدم نیست، آدمک است. از این حیث از حیوان هم پستتر است، چون زنده‌گی ندارد. آدمک از ریسک بیزار است. «امنیت»، آن کمربند محافظتی آدمک است که او را در برابر ریسک محافظت می کند.

🔴ریسک را در یک جامعه نمی توان به کلی حذف کرد. بنابراین تنها راه آنست که توزیع برابر و طبیعی آنرا به هم زد و آنرا از طبقات بالا به طبقات پایین راند. حاصل آن چیزی است که بارها درباره آن نوشته ام: حکومت «همیشه برندگان» بر «همیشه بازندگان»

🔴از پایه ای ترین اقسام عدالت، مساوات در مواجهه با ریسک است. یک جامعه سالم، یک جامعه بی طبقه، یک جامعه الهی، یک جامعه اسلامی، یک جامعه ایده آل، جامعه ایست که «همه همیشه به طور مساوی در معرض ریسک برابر قرار داشته باشند». نقطه مقابل آن، جامعه ربوی است. جامعه ای که آنقدر طبقات بالا «حاشیه امنیت» خود را بالا می برند و ریسک را به پایین هل می دهند که در هر حال در هر بازی ای همه هزینه ها را پایینی ها خواهند داد. مهم نیست قیمت دلار چه بشود، مدارس دولتی بشوند یا خصوصی، کدام قانون تصویب شود، سرمایه ها از کدام بازار به کدام بازار منتقل شود، چه کسی رأی بیاورد، بنزین و یارانه چه بشود، اصلا سیل بیاید یا زلزله، هواپیما به موشک بخورد یا موشک به هواپیما، در هرحال این طبقات «مستضعف» آنقدر به بازی دیر و ناآشنا می رسند که باید کلی هزینه کنند که تازه به جای اول خود بازگردند.

🔴آدمک طبقه بالا در جامعه ربوی اما اصلا چه می داند که ریسک چیست. همیشه طعم پیروزی را چشیده. در مدرسه، در سربازی، در ازدواج، در اداره، در بازار، در انتخابات و حتی در رفتن به قبرستان قبل از هر آزمونی پیروز بوده. استرسی نداشته هرگز. «سرمایه های آغازین» او مداوماً دارند رشد می کنند و «سیستم، هرگز به چالش کشیده نشدنِ این موجودات شیاد قلابی را تضمین کرده» تنها کافیست در زمانهای مناسب سرمایه هایشان را در حوزه های جدید به جریان بیندازند تا ربای اقتصادی در ربای مذهبی و فرهنگی و سیاسی به طور کامل ضرب شود.

🔴اشرافیت صرفا یک طبقه نیست، یک وضع وجودی ضد بشری مشمئز کننده آدمکهایی است که در آسانسور متولد شده اند و در آسانسور می میرند و برای «آدم»های این پایین دست تکان می دهند. مثل آن آدمک ناچیز که کاندیدای نمایندگی مجلس از تهران است و توییت زده «کسی که پشتکار و مهارت و غیرت داشته باشه و در این تهران کمتر از ماهی ده تومن دربیاره عیب از خودشه»... مبتذل تر از آنند که درباره شان چیزی بنویسیم. مسأله ما چیز دیگری است.

🔺پی نوشت :
ریسک شرط وجود خدا هم هست. آدمک و حکومت و جامعه ربوی که امنیت دارد و ریسک ندارد، خدا هم ندارد‌. شاید بعدها در اینباره هم چیزی نوشتم.
نبرد با آمریکا؛ ایران یا شوروی؟

🔶بررسی تفاوت ها و شباهات‌های ایران و شوروی سابق و سیر اصلاحات گورباچف

زمان: شنبه ۱۹ ساعت ۱۲ تا ۱۴
مکان: دانشکده ادبیات سالن شریعتی

@anjomanfum
Forwarded from آزاد | Azad
📣 مناظراتی درباره آزادی و اسلامِ سیاسی، قانون حجاب، امنیت و آزادی، شورای نگهبان

اساتید: بازرگان، خسروپناه، سروش، عبدالکریمی، سوزنچی، وسمقی، شجاعی‌زند، سیدجوادی

🎦 حضوری+مجازی(آنلاین)
📍دانشگاه تهران

#مدرسه_آزادفکری

ثبت‌نام(ظرفیت محدود):
🌐 AzadFekriSchool.ir
🆔 @AzadFekriSchool
Audio
#فایل_صوتی

نبرد با امریکا؛ ایران یا شوروی؟
نامه به رهبر معظم انقلاب.pdf
343.4 KB
#نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر خطاب به رهبر معظم انقلاب پیرامون نقش شورای نگهبان در روند احراز صلاحیت‌های نامزدهای انتخابات مجلس شورای اسلامی

🔶 با صلوات بر محمد و آل محمد-علیهم السلام- و تبریک فرا رسیدن بهار چهل و یکم انقلاب اسلامی خدمت حضرتعالی. مسائل و اتفاقاتی در آستانه انتخابات مجلس یازدهم رخ داده که ما را بر آن داشته تا چند خطی طرح نظر و دغدغه خود را خدمت امام جامعه و نظام اسلامی مرقوم نماییم.

🔷 با قبول اصل وجود این ساختار قانونی کشور و با دغدغۀ بهبود عملکرد این نهاد، علی‌رغم اقدامات انقلابی و قابل تقدیر شورای نگهبان در رد صلاحیت برخی نمایندگان فاسد فعلی مجلس که نامزد این دوره از انتخابات نیز شده بودند، عملکرد شورای نگهبان در حوزۀ تأیید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی، عموم مردم به خصوص دلبستگان به انقلاب اسلامی را دچار سؤالاتی چند کرده است.

#ادامه_دارد

🆔 @basijaut
در ستایش فرهنگ؛ سخنی با جوانان ایرانی

بگذارید تلویزیون را خاموش کنیم و صندلی ها را به سوی هم برگردانیم

 

🔴ابتذال سیاست را باید باور کنیم و بیش از این خون خود را کثیف نکنیم. نوروز ۹۷ نوشتم که در ایران دیگر دولت نهاد پیشرو و مترقی نیست. بوی کهنگی از دولت و بوی تازگی از جامعه ایرانی به مشام می رسد و دولت باید خود را بازسازی کند تا از صحنه تحولات کنار نرود. حالا دیگر ابتذال سیاست به منتها درجه خود رسیده. چه باید بکنیم؟ آیا درست است که بیش از این خون خود را کثیف کنیم؟ آیا درست است که همه چیز را رها کنیم و دوباره خود را مشغول سیاستی کنیم که روز به روز سقف آن کوتاه تر می شود؟ روز به روز رجال آن کوتوله تر می شوند؟ روز به روز هوای آن متعفن تر می شود؟ خودمان را دوباره درگیر مباحثی کنیم که صدها بار بحث شده و از فرط اندراس گفتمانی به تهوع منجر می شود؟ لحظه ای تلویزیون و روزنامه ها و منابر را ببینید. در مقایسه با گفتگوهای فکری و مذهبی و فرهنگی و اقتصادی چهل سال پیش ایران بیشتر از چهار صد سال عقب رفته ایم. آن هم نه بحثهای فاخرتر دوره شاه اسماعیل و شاه عباس، بلکه فضای سیاسی و الهیاتی دوره شاه سلطان حسین احتمالا!

 

🔴از هزاران جوان و نوجوان اهل فکر و مطالعه و صاحب نظر هموطنم می خواهم بیایید بیش از این وقتمان را با این ابتذال رسمی تلف نکنیم. درست است که دولت در ایران همه چیز است و اقتصاد و فرهنگ و دانشگاه و سیاست و امنیت همه قبضه دست دولت است، اما آیا واقعا از این سقف کوتاه نمی شود فراتر رفت؟ اگر تن ما اسیر این زندان تحقیرکننده و حماقت بار است آیا «ذهن» ما نیز لاجرم باید در این چارچوب تنگ باقی بماند؟ متوجهم که بر خلاف افکار سابقم دارم از موضع عینی فاصله می گیرم و موضعی ایده آلیستی اتخاذ می کنم. سالها علیه این نوشتم که امر سیاسی عینی چگونه در چند دهه اخیر به امر فرهنگی ذهنی مستحیل شده و سپس توسط گفتمان رسمی به شکل ایدئولوژی و تبلیغات و کلام دولتی مصادره شده و با اهرم آن عینیت را به هر شکلی که خواسته مقدس نمایی کرده و هیچ جنسی از آگاهی عینی را در صحنه باقی نگذاشته. اما دفاع امروزم از فرهنگ از جنس دیگری است. در شرایطی که همه راه ها پیش روی امر سیاسی بسته است، «فرهنگ» می تواند آن روزنه ای باشد که روح ما را زنده نگه دارد. به شرطی که فرهنگ، فرهنگ امروز نباشد. اسیر ساختارهای امروزین ما نباشد. فرهنگ فردا باشد. ذهن رهاشده ما جوانان ایرانی باشد که به سوی فردا پر می کشد. سیمرغی باشد که در گفتگوهای ما بال می گشاید تا شاید امروز ما را به فردایی دیگر متصل کند.

 
🔴این تنها یک ایده آل نیست بلکه یک ضرورت اجتماعی است. جامعه مدنی ایرانی اگرچه به لحاظ عینی  امکان برپا ایستادن ندارد اما اگر به لحاظ ذهنی هم رؤیاپردازی نکند به کلی می میرد و زهی کفتارها و گرگهایی که برای تاراج همه چیز این ملت از سالها پیش دندان تیز کرده اند و بانگ شادیشان برای دریدن فرزندان ما از همیشه بلندتر شده است. امکانات ما برای سیاست ورزیدن اگرچه هیچ است، اما برای «گفتگوی فرهنگی» امکانات پراکنده هم کافی است و تنها همدلی و همکاری لازم است. دولت در ایران به دلایل خارجی (تحریم) و داخلی (برنامه استحاله نولیبرالی) رو به زوال است و الیگارشی آقازادگان سرمایه دار وطن فروش و ضدانقلابی که در جای آن در حال زایمان است، به رغم سبعیت اقتصادی و امنیتی ای که دارد، به هر حال نمی تواند در برابر صدای فروخفته سه نسل از جوانان و نوجوانان ایرانی به این راحتی بی اعتنا باقی بماند. ایدئولوژی و الهیات رسمی از صحنه کنار خواهند رفت و آنچه باقی می ماند نزاع میان دموکراسی و نولیبرالیسم مسلح به امنیت ملی و تکنوکراسی وابسته است که فریبکارانه خواهد کوشید دموکراسی را به دست خود ولی با نقاب رژیم پیشین تا چهل سال بعد خفه نگه دارد. امروز روز برخاستن جامعه مدنی ایرانی به دست دهه شصتی ها، هفتادی ها و هشتادی هایی است که باید از این دیگ در حال جوشیدن سیاست رسمی ایرانی که نهایت آن یا مرگ تدریجی است، یا مهاجرت از ایران و یا مبدل به جوکر شدن، بیرون بیایند و جهانی دیگر ولو در عالم «فرهنگ» بیافرینند. فرهنگِ فردایی که امروز متولد می شود و امّید که به لطف الهی راهی به سیاست فردا و پس فردا خواهد یافت.

 
جمهورى سوم pinned «در ستایش فرهنگ؛ سخنی با جوانان ایرانی بگذارید تلویزیون را خاموش کنیم و صندلی ها را به سوی هم برگردانیم   🔴ابتذال سیاست را باید باور کنیم و بیش از این خون خود را کثیف نکنیم. نوروز ۹۷ نوشتم که در ایران دیگر دولت نهاد پیشرو و مترقی نیست. بوی کهنگی از دولت…»
🔻 انجمن اسلامی دانشجویان ( دفتر تحکیم وحدت ) برگزار می کند :

جلسه گفتگو پیرامون "استحاله گام به گام انقلاب اسلامی" با حضور دکتر محمد حسین بادامچی

۱. آیا انقلاب اسلامی دچار انحراف در ارزش ها و آرمان ها شده است ؟
۲. چگونه می توان در مورد نسبت میان انقلاب و نظام اندیشید ؟

🕰 دوشنبه ۲۸ بهمن ماه ساعت ۱۴:۳۰
🏢 طبقه ی سوم سلف مرکزی، تالار اندیشه

ظرفیت کارگاه محدود است

🆔️ @TahkimAdmin | آی دی ارتباط برای ثبت نام

📱 @Tahkimvahdat_mui
🔸🔹عدالت آموزشی
🔴 بررسی عملکرد حاکمیت در حوزه آموزش

👤با حضور :
دکتر محمّد حسین بادامچی؛ مدیر اندیشکده مهاجر و فارغ التحصیل مهندسی مکانیک از دانشگاه صنعتی شریف

📆 سه شنبه ۲۹ بهمن ماه
🕢 ساعت ۱۵:۰۰
🏢 ساختمان نصر ، دفتر تشکل آرمان
@ArmanIUT
Audio
🔺چندی پیش گفتگویی داشتیم با عده ای از فارغ التحصیلان بسیج دانشگاه شریف در نقد انحرافی به نام «اکوسیستم استارت آپی» که در ده سال گذشته فضای نخبگانی دانشگاه های اصلی کشور و فضای ارزشی تشکل بسیج را آلوده کرده است و سوداگری اقتصادی را به جای آرمانگرایی سیاسی ترویج میکند. امروز که برخی افراد شاخص این خط انحرافی یا آنچه من در این گفتگو «نسل سوم سرمایه داری در جمهوری اسلامی» نامیدم در حال گسترش حوزه نفوذ خود از معاونت علمی و ستاد اجرایی امام و برخی بخشهای سپاه به مجلس هستند و «نیروی جوان اصولگرایی» و «جوان مومن حزب الهی گام دومی» معرفی می‌شوند ، فکر میکنم توجه انتقادی بیشتر به این خط انحرافی لازم به نظر می‌رسد.
گفتنی است که کل این اتفاق را من در چارچوب پوست اندازی الیگارشی در مقطع استحاله و گذار تحلیل میکنم که در اینجا در بررسی تحولات الیگارشی شوروی بیشتر به آن پرداخته ام.
Audio
🔺کارگاه ارائه و گفتگو با موضوع «استحاله؛ آفت نظام های انقلابی»/ به دعوت دفتر تحکیم دانشگاه علوم پزشکی اصفهان/ ۲۸ بهمن ۹۸

▫️گفتنی است شورای نظارت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان مجوز برگزاری این کارگاه را لغو نمود، فلذا این جلسه بصورت داخلی و غیر عمومی برگزار شد.