Forwarded from راه سوم
🔴فرار اشراف دهقانی و نقش عفت موسوی
✍تقی رحمانی
بعد از مطلب آقای زید آبادی در مورد شکل فرار خانم دهقانی از زندان قبل از انقلاب مطمئن بودم که از سوی ایشان(اشرف دهقانی) موضعی کلی و مبهم گرفته می شود تا شکل تکذیبی به خود بگیرد. چرا که آن فرار اسطوره ای شده است.
🔷️باز کردن شکل انجام ان که زیاد پیچیده نبوده اما با توجه به امکانات بوده است. ارضا کننده نیست.اگر چه از نظر نگارنده کار مهمی بوده است
🔷️ادبیات مبارزاتی قبل از انقلاب و بعد از این فرار با شعر ، سرود، ترانه و احساس بالا آمیخته بوده است. این ویژگی راست و چپ و مذهبی و غیر مذهبی نمی شناسد.
🔷️این فرار قرار نیست اجزایش و اجرایش تشریح شود چون با آن چه در افکار مخاطب ساخته شده تفاوت زیاد دارد.
🔷️اضافه کنم که ویدا حاجبی هم در خاطرات خود به آن اشاره می کند. اما این قسم از خاطرات او چندان مورد عنایت قرار نمی گیرد.
🔷️این روحیه که در مبارزات ایرانی ریشه دار است دارای معایبی است که اولین آن عدم شناخت امکانات واقعی برای استفاده درست از موقعیت ها است.
🔷️اگر اتفاقی هم می افتاد یکبار برای همیشه است چرا که باید شکلی اسطوره ای به موضوع داده شود که دیگر قابل تکرار نیست.
اما هنر واقعی تکرار کار درست است، کار درست هم با توضیح آنچه که رخ داده است قابل انتقال است.
@rahsevom
✍تقی رحمانی
بعد از مطلب آقای زید آبادی در مورد شکل فرار خانم دهقانی از زندان قبل از انقلاب مطمئن بودم که از سوی ایشان(اشرف دهقانی) موضعی کلی و مبهم گرفته می شود تا شکل تکذیبی به خود بگیرد. چرا که آن فرار اسطوره ای شده است.
🔷️باز کردن شکل انجام ان که زیاد پیچیده نبوده اما با توجه به امکانات بوده است. ارضا کننده نیست.اگر چه از نظر نگارنده کار مهمی بوده است
🔷️ادبیات مبارزاتی قبل از انقلاب و بعد از این فرار با شعر ، سرود، ترانه و احساس بالا آمیخته بوده است. این ویژگی راست و چپ و مذهبی و غیر مذهبی نمی شناسد.
🔷️این فرار قرار نیست اجزایش و اجرایش تشریح شود چون با آن چه در افکار مخاطب ساخته شده تفاوت زیاد دارد.
🔷️اضافه کنم که ویدا حاجبی هم در خاطرات خود به آن اشاره می کند. اما این قسم از خاطرات او چندان مورد عنایت قرار نمی گیرد.
🔷️این روحیه که در مبارزات ایرانی ریشه دار است دارای معایبی است که اولین آن عدم شناخت امکانات واقعی برای استفاده درست از موقعیت ها است.
🔷️اگر اتفاقی هم می افتاد یکبار برای همیشه است چرا که باید شکلی اسطوره ای به موضوع داده شود که دیگر قابل تکرار نیست.
اما هنر واقعی تکرار کار درست است، کار درست هم با توضیح آنچه که رخ داده است قابل انتقال است.
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴کدام روایت غیر واقعی؟
🔷️سرکار خانم اشرف دهقانی در مورد داستان فرار خود از زندان قصر توضیحی داده است که برخی از سایتها، آن را تحت عنوان "توضیح اشرف دهقانی در بارۀ روایت غیر واقعی عفت موسوی از فرار او از زندان قصر" منتشر کردهاند.
🔷️نمیدانم این عنوان را خودِ خانم دهقانی انتخاب کرده و یا اینکه رسانههای منتشر کنندۀ توضیحات وی به ایشان نسبت دادهاند.
اگر عنوان مطلب از خود وی باشد، خوب است توضیح دهند که منظورشان کدام "روایت غیر واقعی عفت موسوی" است؟ عفت خانم هیچگاه خود را طراح فرار خانم دهقان از زندان معرفی نکرد و دخالت خود در این موضوع را هم عمدتاً تصادفی میدانست. من این نکته را به نقل از او در مطلب اخیرم به صراحت نوشتم.
🔷️خانم دهقانی در عین حال، در توضیح خود نکتۀ مشخصی در مخدوش بودن روایت عفت خانم از فرار وی ذکر نکرده و تنها گلایهاش این است که: "با توجه به این که امروز یک بار دیگر فرار من از زندان رژیم شاه در دست اصلاح طلبان ایران به موضوع داستانسرایی جهت وارونه جلوه دادن حقایق و پیشبرد اهداف سیاسی خاصی تبدیل گشته است...."
اولاً این چه ربطی به عفت موسوی دارد؟ ثانیاً اگر روزی روزگاری دخالت دراین نوع وقایع افتخاری در پی داشت و یا اشتهاری به دنبال میآورد، امروزه خوشبختانه یا بدبختانه از این خبرها نیست!
🔷️عفت موسوی اصولاً انسانی بینهایت زلال و خیرخواه و به دور از هر گونه بلندپروازیهای مرسوم در بین افراد سیاسی بود و اگر هم در دورهای از عمرش خالصانه وارد این وادی شد، به تصور کمک به خیر عمومی بود، تصوری که البته او با توجه به پیامدهای عملیاش، نسبت به درستی آن کاملاً تردید پیدا کرده بود. از همین رو، با آنکه عفت خانم دورهای از عمرش شاهد و درگیرِ مستقیمِ مبارزات برخی سران سازمان مجاهدین خلق در اوایل دهۀ پنجاه خورشیدی بود، اما رغبتی برای نشر خاطراتش نشان نمیداد.
🔷️وقتی او حتی به نقل خاطرات دست اولش از رضا رضایی هم رضایت نمیداد، خود به خود مشخص است که نسبت به نقشاش در فرار خانم دهقانی تا چه اندازه بیتفاوت بود!
به واقع، شخصیت او از جنس شخصیتهای سیاسی نبود، اما در حساسترین مقطع زندگیاش فداکاری بیمانندی در راه مبارزه کرد و از قضای روزگار به نحوی قربانی همین فداکاری هم شد. به همین دلیل، زندگی او را تراژدی وصف کرده بودم!
#احمد_زیدآبادی
#اشرف_دهقانی
#عفت_موسوی
#زندان_قصر
#رضا_رضایی
@rahsevom
🔷️سرکار خانم اشرف دهقانی در مورد داستان فرار خود از زندان قصر توضیحی داده است که برخی از سایتها، آن را تحت عنوان "توضیح اشرف دهقانی در بارۀ روایت غیر واقعی عفت موسوی از فرار او از زندان قصر" منتشر کردهاند.
🔷️نمیدانم این عنوان را خودِ خانم دهقانی انتخاب کرده و یا اینکه رسانههای منتشر کنندۀ توضیحات وی به ایشان نسبت دادهاند.
اگر عنوان مطلب از خود وی باشد، خوب است توضیح دهند که منظورشان کدام "روایت غیر واقعی عفت موسوی" است؟ عفت خانم هیچگاه خود را طراح فرار خانم دهقان از زندان معرفی نکرد و دخالت خود در این موضوع را هم عمدتاً تصادفی میدانست. من این نکته را به نقل از او در مطلب اخیرم به صراحت نوشتم.
🔷️خانم دهقانی در عین حال، در توضیح خود نکتۀ مشخصی در مخدوش بودن روایت عفت خانم از فرار وی ذکر نکرده و تنها گلایهاش این است که: "با توجه به این که امروز یک بار دیگر فرار من از زندان رژیم شاه در دست اصلاح طلبان ایران به موضوع داستانسرایی جهت وارونه جلوه دادن حقایق و پیشبرد اهداف سیاسی خاصی تبدیل گشته است...."
اولاً این چه ربطی به عفت موسوی دارد؟ ثانیاً اگر روزی روزگاری دخالت دراین نوع وقایع افتخاری در پی داشت و یا اشتهاری به دنبال میآورد، امروزه خوشبختانه یا بدبختانه از این خبرها نیست!
🔷️عفت موسوی اصولاً انسانی بینهایت زلال و خیرخواه و به دور از هر گونه بلندپروازیهای مرسوم در بین افراد سیاسی بود و اگر هم در دورهای از عمرش خالصانه وارد این وادی شد، به تصور کمک به خیر عمومی بود، تصوری که البته او با توجه به پیامدهای عملیاش، نسبت به درستی آن کاملاً تردید پیدا کرده بود. از همین رو، با آنکه عفت خانم دورهای از عمرش شاهد و درگیرِ مستقیمِ مبارزات برخی سران سازمان مجاهدین خلق در اوایل دهۀ پنجاه خورشیدی بود، اما رغبتی برای نشر خاطراتش نشان نمیداد.
🔷️وقتی او حتی به نقل خاطرات دست اولش از رضا رضایی هم رضایت نمیداد، خود به خود مشخص است که نسبت به نقشاش در فرار خانم دهقانی تا چه اندازه بیتفاوت بود!
به واقع، شخصیت او از جنس شخصیتهای سیاسی نبود، اما در حساسترین مقطع زندگیاش فداکاری بیمانندی در راه مبارزه کرد و از قضای روزگار به نحوی قربانی همین فداکاری هم شد. به همین دلیل، زندگی او را تراژدی وصف کرده بودم!
#احمد_زیدآبادی
#اشرف_دهقانی
#عفت_موسوی
#زندان_قصر
#رضا_رضایی
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴گزارش پزشک فریبرز رییسدانا
🔷️گزارش ذیل جهت اطلاع از روند درمان رفیق زنده یاد دکتر رئیس دانا و روشن شدن اذهان دوستان، توسط اینجانب که از ثانیه اول تا لحظه آخر در این بیماری سخت، پزشک ایشان بودم، ارائه میشود:
🔷️ وضعیت دکتر در بدو ورود بسیار وخیم، با فشار خون 8 تا 9، تعداد تنفس ۳۵ و سطح اکسیژن خونی 30 درصد، البته با اکسیژن کمکی بود. لازم به توضیح است سطح اکسیژن خون افراد نرمال، در هوای اتاق بدون اکسیژن کمکی، بالای ۹۳ درصد است. ایشان در ۱۲ بامداد با آمبولانس به بیمارستان جهت بستری وارد شدند.
🔷️ در آن شب هیچ بیمارستانی به بیمار کرونایی پذیرش نمی داد و بنده با تهدید رئیس بیمارستان به ترخیص تمامی بیمارانم در بیمارستان تهران پارس، مجوز بستری ایشان را گرفتم. بلافاصله پس از خروج از آمبولانس ، ایشان به بخش سی تی اسکن منتقل شدند، به علت بی قراری و اختلال هوشیاری ایشان که ناشی از کمبود اکسیژن بود اینجانب شخصا در اتاق اشعه سی تی اسکن حضور پیدا کردم و حرکات ایشان را کنترل نمودم تا سی تی اسکن ریه انجام شد.
🔷️ بلافاصله ایشان به آیسییو انتقال پیدا کردند، الگوی ضایعات سی تی اسکن ریه ایشان با الگوی سی تی اسکن بیمارکرونایی کاملا یکسان بود. الگوی ضایعات ریوی ایشان، سندرم زجر تنفسی(ARDS) و ریه سفید (white lung ) بود که در کرونای وخیم دیده میشود. جهت اطلاع، دقت سیتیاسکن ریه در تشخیص کرونا 94 درصد و دقت تست کرونا در ایران حدودا 50 درصد است. به علت نارسایی تنفسی و عدمپاسخ به اکسیژندرمانی از طریق روشهای غیر تهاجمی، لوله گذاری نای انجام شد (انتیوباسیون) و ایشان به دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) متصل شدند، با هدف تثبیت وضعیت بحرانی ریه، قلب و فشار خون، شخصا تا پنج صبح بر بالین ایشان حضور داشتم. از ساعت اول بستری، درمان ضد ویروسی چهار دارویی کرونا شروع شد (بر اساس پروتکل جهانی که شروع درمان بر پایه سی تی اسکن ریوی است). به علاوه درمان آنتی بیوتیکی قوی طبق پروتکل استاندارد جهانی جهت پیشگیری از عفونت باکتریایی ثانویه به کرونا، انجام شد.
🔷️ تا روز چهارم حال عمومی رو به بهبود نسبی رفت و با هدف کاهش وابستگی تنفس به دستگاه تهویه مصنوعی (ونتیلاتور) حمایت تنفسی بتدریج در حال کم شدن بود. در روز چهارم ایشان دچار عفونت شدید خونی مقاوم به آنتی بیوتیک، ثانویه به از بین رفتن دفاع ریوی ناشی از ابتلا به کرونا شدند. که آخرین خط درمانی آنتی بیوتیکی موجود بر اساس پروتکل جهانی برای ایشان شروع شد.
🔷️متأسفانه علی رغم درمان حداکثری آنتی بیوتیکی، بدن وارد فاز شوک سپتیک شد که علی رغم حمایت حد اکثری دارویی، قلبی و ریوی پاسخ به درمان نداشتند (ایشان مبتلا به دیابت بودند و سابقه سرطان داشتند). در تمام مدت بستری ایشان در اتاق ایزوله خاص بیمار کرونایی بستری بودند. روزی سه نوبت توسط خود بنده ویزیت شدندکه حداقل سه ساعت در روز زمان میبرد. شخصا تمامی اقدامات پرستاری در طی ۲۴ ساعت را هر دو ساعت یکبار چک میکردم چه در زمانی که در بیمارستان حضور داشتم چه در زمان عدم حضور از طریق تلفن.
🔷️در طی بستری ایشان توسط پزشکان عفونی، ریه، قلب و متخصص آیسییو نیز هر روز ویزیت شدند. هر روز اطلاعات و وضعیت پزشکی ایشان به خانواده و چند نفر از رفقا، اطلاع رسانی شد. در مورد انتخاب بیمارستان برای هر بیمار، باید به شاخص هایی از قبیل امکان بستری، هتلینگ، امکانات و وسایل پزشکی، پزشک، کادر پرستاری دقت نمود. بنده سهامدار بیمارستان عرفان سعادتآباد هستم و سالهاست در بیمارستان تهران پارس مشغول به کار هستم.
🔷️تیم پزشکی ایشان پزشکان بیمارستانهای لاله، عرفان ومسیح دانشوری بودند. هتلینگ در بیمار کرونایی که امکان ملاقات ندارد مطرح نیست، تمامی وسایل مورد نیاز در بهبود این بیماری در اختیار بوده است. خدماتی که برای ایشان انجام شد هیچ کمبودی نداشت و تمامی داروهای مورد نیاز بدون تاخیر تهیه و استفاده شد (داروهای بیماران کرونایی که فقط در بیمارستانهای دولتی موجود است و با روابط ویژه تهیه و از بدو ورود شروع شد).
🔷️به کادر پرستاری تاکید کردم ایشان جای پدرم هستند لذا با حضور مکرر اینجانب در بخش آی سی یو متوجه حساسیت ویژه اینجانب به بیمارم شدند. کادر پرستاری تلاش و همکاری بیدریغی با اینجانب داشتند.
@rahsevom
🔷️گزارش ذیل جهت اطلاع از روند درمان رفیق زنده یاد دکتر رئیس دانا و روشن شدن اذهان دوستان، توسط اینجانب که از ثانیه اول تا لحظه آخر در این بیماری سخت، پزشک ایشان بودم، ارائه میشود:
🔷️ وضعیت دکتر در بدو ورود بسیار وخیم، با فشار خون 8 تا 9، تعداد تنفس ۳۵ و سطح اکسیژن خونی 30 درصد، البته با اکسیژن کمکی بود. لازم به توضیح است سطح اکسیژن خون افراد نرمال، در هوای اتاق بدون اکسیژن کمکی، بالای ۹۳ درصد است. ایشان در ۱۲ بامداد با آمبولانس به بیمارستان جهت بستری وارد شدند.
🔷️ در آن شب هیچ بیمارستانی به بیمار کرونایی پذیرش نمی داد و بنده با تهدید رئیس بیمارستان به ترخیص تمامی بیمارانم در بیمارستان تهران پارس، مجوز بستری ایشان را گرفتم. بلافاصله پس از خروج از آمبولانس ، ایشان به بخش سی تی اسکن منتقل شدند، به علت بی قراری و اختلال هوشیاری ایشان که ناشی از کمبود اکسیژن بود اینجانب شخصا در اتاق اشعه سی تی اسکن حضور پیدا کردم و حرکات ایشان را کنترل نمودم تا سی تی اسکن ریه انجام شد.
🔷️ بلافاصله ایشان به آیسییو انتقال پیدا کردند، الگوی ضایعات سی تی اسکن ریه ایشان با الگوی سی تی اسکن بیمارکرونایی کاملا یکسان بود. الگوی ضایعات ریوی ایشان، سندرم زجر تنفسی(ARDS) و ریه سفید (white lung ) بود که در کرونای وخیم دیده میشود. جهت اطلاع، دقت سیتیاسکن ریه در تشخیص کرونا 94 درصد و دقت تست کرونا در ایران حدودا 50 درصد است. به علت نارسایی تنفسی و عدمپاسخ به اکسیژندرمانی از طریق روشهای غیر تهاجمی، لوله گذاری نای انجام شد (انتیوباسیون) و ایشان به دستگاه تنفس مصنوعی ( ونتیلاتور ) متصل شدند، با هدف تثبیت وضعیت بحرانی ریه، قلب و فشار خون، شخصا تا پنج صبح بر بالین ایشان حضور داشتم. از ساعت اول بستری، درمان ضد ویروسی چهار دارویی کرونا شروع شد (بر اساس پروتکل جهانی که شروع درمان بر پایه سی تی اسکن ریوی است). به علاوه درمان آنتی بیوتیکی قوی طبق پروتکل استاندارد جهانی جهت پیشگیری از عفونت باکتریایی ثانویه به کرونا، انجام شد.
🔷️ تا روز چهارم حال عمومی رو به بهبود نسبی رفت و با هدف کاهش وابستگی تنفس به دستگاه تهویه مصنوعی (ونتیلاتور) حمایت تنفسی بتدریج در حال کم شدن بود. در روز چهارم ایشان دچار عفونت شدید خونی مقاوم به آنتی بیوتیک، ثانویه به از بین رفتن دفاع ریوی ناشی از ابتلا به کرونا شدند. که آخرین خط درمانی آنتی بیوتیکی موجود بر اساس پروتکل جهانی برای ایشان شروع شد.
🔷️متأسفانه علی رغم درمان حداکثری آنتی بیوتیکی، بدن وارد فاز شوک سپتیک شد که علی رغم حمایت حد اکثری دارویی، قلبی و ریوی پاسخ به درمان نداشتند (ایشان مبتلا به دیابت بودند و سابقه سرطان داشتند). در تمام مدت بستری ایشان در اتاق ایزوله خاص بیمار کرونایی بستری بودند. روزی سه نوبت توسط خود بنده ویزیت شدندکه حداقل سه ساعت در روز زمان میبرد. شخصا تمامی اقدامات پرستاری در طی ۲۴ ساعت را هر دو ساعت یکبار چک میکردم چه در زمانی که در بیمارستان حضور داشتم چه در زمان عدم حضور از طریق تلفن.
🔷️در طی بستری ایشان توسط پزشکان عفونی، ریه، قلب و متخصص آیسییو نیز هر روز ویزیت شدند. هر روز اطلاعات و وضعیت پزشکی ایشان به خانواده و چند نفر از رفقا، اطلاع رسانی شد. در مورد انتخاب بیمارستان برای هر بیمار، باید به شاخص هایی از قبیل امکان بستری، هتلینگ، امکانات و وسایل پزشکی، پزشک، کادر پرستاری دقت نمود. بنده سهامدار بیمارستان عرفان سعادتآباد هستم و سالهاست در بیمارستان تهران پارس مشغول به کار هستم.
🔷️تیم پزشکی ایشان پزشکان بیمارستانهای لاله، عرفان ومسیح دانشوری بودند. هتلینگ در بیمار کرونایی که امکان ملاقات ندارد مطرح نیست، تمامی وسایل مورد نیاز در بهبود این بیماری در اختیار بوده است. خدماتی که برای ایشان انجام شد هیچ کمبودی نداشت و تمامی داروهای مورد نیاز بدون تاخیر تهیه و استفاده شد (داروهای بیماران کرونایی که فقط در بیمارستانهای دولتی موجود است و با روابط ویژه تهیه و از بدو ورود شروع شد).
🔷️به کادر پرستاری تاکید کردم ایشان جای پدرم هستند لذا با حضور مکرر اینجانب در بخش آی سی یو متوجه حساسیت ویژه اینجانب به بیمارم شدند. کادر پرستاری تلاش و همکاری بیدریغی با اینجانب داشتند.
@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
🔺«مدافعین حرم» در برابر «مدافعین دولت»
🔸گویی کرونا آمده تا یک تنه بین همه وحدتهای پیشین فاصله بیندازد و از جمله وحدت دین و دولت در «دولتِ دینی»
🔹دولت دینی اگر در تهران دست به گریبان سکولاریسم و جهانیشدن از یکسو و دموکراسی و عدالتخواهی از سوی دیگر است و در مقابل این هر دو بر امنیت و شریعت و بازار تکیه میکند؛ در قم و مشهد، کرونا اتحاد امنیت و شریعت را به چالش کشیده است. حالا مدافعین حرم در قم و مشهد در اعتراض به بسته شدن دربهای حرم میگویند: «تهران غلط کرده!»
🔸تهرانِ پاستور که پیش از این تهرانِ شمال و تهرانِ جنوب را رها کرده بود تا رضایت قم و مشهد را بدست آورد؛ حالا در مقابل «مدافعان حرم» سکولارتر و تکنوکراتتر از هر زمان دیگری به نظر میآید.
♦️به اعتقاد من اما هرگز نباید از بسته شدن حرم خوشحال باشیم. حرم روزگاری در ایران، حریم امن و پناهگاه همه محرومان بود. قلمرویی از اقتدار خدا و امام در عصر غیبت؛ نه قلمرویی از اقتدار زمینی دولت که به راحتی زیر پا گذاشته شود. ما امکانات مقاومت در برابر دولت را به نحوی متافیزیکی از دست دادهایم و حالا بر پای دار آخرین ارزشهایی که به یغما رفتهاند هلهله میکنیم...
🔸گویی کرونا آمده تا یک تنه بین همه وحدتهای پیشین فاصله بیندازد و از جمله وحدت دین و دولت در «دولتِ دینی»
🔹دولت دینی اگر در تهران دست به گریبان سکولاریسم و جهانیشدن از یکسو و دموکراسی و عدالتخواهی از سوی دیگر است و در مقابل این هر دو بر امنیت و شریعت و بازار تکیه میکند؛ در قم و مشهد، کرونا اتحاد امنیت و شریعت را به چالش کشیده است. حالا مدافعین حرم در قم و مشهد در اعتراض به بسته شدن دربهای حرم میگویند: «تهران غلط کرده!»
🔸تهرانِ پاستور که پیش از این تهرانِ شمال و تهرانِ جنوب را رها کرده بود تا رضایت قم و مشهد را بدست آورد؛ حالا در مقابل «مدافعان حرم» سکولارتر و تکنوکراتتر از هر زمان دیگری به نظر میآید.
♦️به اعتقاد من اما هرگز نباید از بسته شدن حرم خوشحال باشیم. حرم روزگاری در ایران، حریم امن و پناهگاه همه محرومان بود. قلمرویی از اقتدار خدا و امام در عصر غیبت؛ نه قلمرویی از اقتدار زمینی دولت که به راحتی زیر پا گذاشته شود. ما امکانات مقاومت در برابر دولت را به نحوی متافیزیکی از دست دادهایم و حالا بر پای دار آخرین ارزشهایی که به یغما رفتهاند هلهله میکنیم...
Forwarded from راه سوم
🔴 راغفر: برخی از صاحبان قدرت مشکلات و دردهای مردم را نمیبینند/ شرایط میتواند بدتر از گذشته شود
🔸 حسین راغفر، استاد اقتصاد
🔹 به نظر بنده اقتصاد ایران در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ ضعیفتر خواهد شد و دلیل اصلی این موضوع هم عدم مشارکت مردم در حل مشکلات خودشان است. باید توجه داشت که در فرآیند اصلاح امور سیاسی و اقتصادی کشور بدون مشارکت مردم امکان حل مسائل وجود ندارد و شرایط میتواند بدتر از گذشته نیز بشود.
🔹 این بحران کنونی و آتی بارها به سیاستگذاران هشدار داده شد اما متاسفانه کسانی که در درون قدرت هستند آنچنان از ثروت و قدرت خشنود و راضی هستند که مشکلات و دردهای عموم مردم را نمیبینند.
@rahsevom
🔸 حسین راغفر، استاد اقتصاد
🔹 به نظر بنده اقتصاد ایران در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ ضعیفتر خواهد شد و دلیل اصلی این موضوع هم عدم مشارکت مردم در حل مشکلات خودشان است. باید توجه داشت که در فرآیند اصلاح امور سیاسی و اقتصادی کشور بدون مشارکت مردم امکان حل مسائل وجود ندارد و شرایط میتواند بدتر از گذشته نیز بشود.
🔹 این بحران کنونی و آتی بارها به سیاستگذاران هشدار داده شد اما متاسفانه کسانی که در درون قدرت هستند آنچنان از ثروت و قدرت خشنود و راضی هستند که مشکلات و دردهای عموم مردم را نمیبینند.
@rahsevom
Forwarded from عدالتخانه
🔺برای ایران؛ از کرونا تا ...
✍️#محدثه_شاملی
🔹قیمت خون پدرشان را میگیرند. ماسک N95 بیست و پنج هزار تومن. چاره ای نبود با کلی تامینکننده (شما بخوانید دلال) تماس گرفتیم نهایتا تعدادی ماسک و گان و دستکش لاتکس برای یکی از بیمارستانهای گیلان خریداری کردیم و اولین محموله اقلام مورد نیاز کادر بیمارستانی با کمک مالی هم وطنان و دوستان بزرگوار خریداری و ارسال شد. تامین اقلام از سوی دولت تاسف برانگیز هست. نمونه ی عینیاش را برای شما تعریف میکنم. همسر یکی از پرستاران (در یکی از شهرهای مرکزی) بهم پیام داد و گفت برای شوهرم میخواهم گان تهیه کنم. میتونید به من کمک کنید؟ یک لحظه مات و مبهوت شدم. گفتم مگه خود بیمارستان نمیده؟ گفت نه، خواهش میکنم اگر کسی میشناسید به من معرفی کنید. بهش معرفی کردم. هنوز تو بهت وفکر بودم. انگیزهام برای ادامه کار بیشتر شد. برای یکی از دوستانم ماجرا را تعریف کردم. گفت فایده نداره، نباید به کادر درمان گیلان کمک کنیم تا عمق فاجعه بیشتر و حاکمیت دست به کار شود. گفتم دلت خوشه؟ اینا دوستان و هم وطنای ما هستن. کسی جز ماها رو ندارن.
🔹پیش خودم فکر کردم که واقعا اگه این اتفاق بیفتد حاکمیت تلاش مضاعفی خواهد کرد؟ شق القمر خواهد شد؟ نه، نهایتا تلاش مذبوحانهای بیش نخواهد بود. مگر تا الان برای قرنطینه چه اقدام عملی از سوی حکومت انجام شده؟ در حد انجام وظیفه عادی هم نبوده. شب تا صبح میگویند مردم در خانه بمانید و پویش #در_خانه_بمانیم راه انداختهاند. البته که باید در خانه بمانیم ولی خب همه دست خودشان نیست در خانه بمانند. کارگری که باید مطابق شیفتش سرکار برود دست خودش است؟ نه. حتی ستاد ملی کرونا هیچ مصوبهای مبنی بر الزام کارفرمایان جهت تهیه ملزومات پیشگیری برای کارگرانشان هم تدارک ندیده. آنهایی که هم که دستفروش هستند یا کودکان زبالهگرد هم که در این روزا بیشتر در معرض الودگی هستند. لذا به نظر من همه اش حرف مفت است. شخص روحانی هم در کاخ ریاست جمهوری (بخوانید کاخ سلطنتی) با ریشخند با ویدیو کنفرانس اعلام میکند اوضاع عادی است و قرنطینه نداریم و پشت بندش مجری اخبار از مردم میخواهد از خانه بیرون نروند. کسی پاسخگوی این همه تناقض هست؟
🔹20:30 هر شب خبر خوب پخش میکند و ادعای تمامی مسئولان شهری و استانی را تکذیب میکند. امار فوتیها جور دیگری نمایش داده میشود. اظهارات فرماندار کاشان مبنی بر فوت 88 نفر بر اثر #کرونا (این امار در زمان اعلام آن یک سوم کل فوتیهای کشور بود) توسط سخنگوی وزارت بهداشت تکذیب میشود. اظهارات نماینده وزیر بهداشت در گیلان هم در خصوص امار فوتیها در گیلان را هم کنار این تکذیبها بگذارید.
🔹حوادث چندماه پیش را هم که.. . هنوز کشتههای حادثه آبانماه هنوز اعلام نشده. مقصر و عاملین کوتاهی در تشییع جنازهی شهید قاسم سلیمانی در کرمان همین طور. و همچنین عامل و عاملان زدن هواپیمای اوکراینی!
واقعا حاکمیت در جهت منافع مردم میکوشد یا در جهت منافع و بقای خودش؟ به قول پیری "تا بوده همین بوده، رعیت فدای ارباب"
@alalat_khaneh
✍️#محدثه_شاملی
🔹قیمت خون پدرشان را میگیرند. ماسک N95 بیست و پنج هزار تومن. چاره ای نبود با کلی تامینکننده (شما بخوانید دلال) تماس گرفتیم نهایتا تعدادی ماسک و گان و دستکش لاتکس برای یکی از بیمارستانهای گیلان خریداری کردیم و اولین محموله اقلام مورد نیاز کادر بیمارستانی با کمک مالی هم وطنان و دوستان بزرگوار خریداری و ارسال شد. تامین اقلام از سوی دولت تاسف برانگیز هست. نمونه ی عینیاش را برای شما تعریف میکنم. همسر یکی از پرستاران (در یکی از شهرهای مرکزی) بهم پیام داد و گفت برای شوهرم میخواهم گان تهیه کنم. میتونید به من کمک کنید؟ یک لحظه مات و مبهوت شدم. گفتم مگه خود بیمارستان نمیده؟ گفت نه، خواهش میکنم اگر کسی میشناسید به من معرفی کنید. بهش معرفی کردم. هنوز تو بهت وفکر بودم. انگیزهام برای ادامه کار بیشتر شد. برای یکی از دوستانم ماجرا را تعریف کردم. گفت فایده نداره، نباید به کادر درمان گیلان کمک کنیم تا عمق فاجعه بیشتر و حاکمیت دست به کار شود. گفتم دلت خوشه؟ اینا دوستان و هم وطنای ما هستن. کسی جز ماها رو ندارن.
🔹پیش خودم فکر کردم که واقعا اگه این اتفاق بیفتد حاکمیت تلاش مضاعفی خواهد کرد؟ شق القمر خواهد شد؟ نه، نهایتا تلاش مذبوحانهای بیش نخواهد بود. مگر تا الان برای قرنطینه چه اقدام عملی از سوی حکومت انجام شده؟ در حد انجام وظیفه عادی هم نبوده. شب تا صبح میگویند مردم در خانه بمانید و پویش #در_خانه_بمانیم راه انداختهاند. البته که باید در خانه بمانیم ولی خب همه دست خودشان نیست در خانه بمانند. کارگری که باید مطابق شیفتش سرکار برود دست خودش است؟ نه. حتی ستاد ملی کرونا هیچ مصوبهای مبنی بر الزام کارفرمایان جهت تهیه ملزومات پیشگیری برای کارگرانشان هم تدارک ندیده. آنهایی که هم که دستفروش هستند یا کودکان زبالهگرد هم که در این روزا بیشتر در معرض الودگی هستند. لذا به نظر من همه اش حرف مفت است. شخص روحانی هم در کاخ ریاست جمهوری (بخوانید کاخ سلطنتی) با ریشخند با ویدیو کنفرانس اعلام میکند اوضاع عادی است و قرنطینه نداریم و پشت بندش مجری اخبار از مردم میخواهد از خانه بیرون نروند. کسی پاسخگوی این همه تناقض هست؟
🔹20:30 هر شب خبر خوب پخش میکند و ادعای تمامی مسئولان شهری و استانی را تکذیب میکند. امار فوتیها جور دیگری نمایش داده میشود. اظهارات فرماندار کاشان مبنی بر فوت 88 نفر بر اثر #کرونا (این امار در زمان اعلام آن یک سوم کل فوتیهای کشور بود) توسط سخنگوی وزارت بهداشت تکذیب میشود. اظهارات نماینده وزیر بهداشت در گیلان هم در خصوص امار فوتیها در گیلان را هم کنار این تکذیبها بگذارید.
🔹حوادث چندماه پیش را هم که.. . هنوز کشتههای حادثه آبانماه هنوز اعلام نشده. مقصر و عاملین کوتاهی در تشییع جنازهی شهید قاسم سلیمانی در کرمان همین طور. و همچنین عامل و عاملان زدن هواپیمای اوکراینی!
واقعا حاکمیت در جهت منافع مردم میکوشد یا در جهت منافع و بقای خودش؟ به قول پیری "تا بوده همین بوده، رعیت فدای ارباب"
@alalat_khaneh
Forwarded from احمدینژاد.دات.آی.آر Ahmadinejad.ir
✍ #یادداشت
💠 دکتر محمود احمدی نژاد
♦️ به مناسبت ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت
📝 دکتر محمود احمدی نژاد در یادداشتی به مناسبت ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت، با یادآوری شرایطی که در آن این نهضت بزرگ آغاز گشت و به نتیجه رسید ؛ یاد رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و نجات آن از سلطه استعمار را گرامی داشتند.
🔻 متن این یادداشت به شرح زیر است:
۲۹ اسفند یادآور یکی از سرنوشتسازترین و البته افتخارآمیزترین حوادث تاریخساز برای ملت بزرگ ایران است.
در شرایطی که ایران عزیز با سیطره و استیلای استعمار بیرقیب انگلیس مواجه بود و در نتیجه ضعف حاکمیت و مدیریت کشور، تشتت و آشفتگی شدید در همه بخشها مشاهده میشد و عناصر به ظاهر چپ و انقلابی نیز سرگرم خیانت به ملت بودند، وطنپرستانی بزرگ و با ایمان از میان مردم به پا خاستند و با بیرون راندن دشمن استعمارگر، نفت و صنایع وابسته را از سیطره پنجاه ساله دشمن خشن و غارتگر آزاد و آن را ملی اعلام کردند.
اکنون صنعت نفت تامین کننده بخش اصلی درآمد دولت ایران است و بخش مهمی از صنعت کشور نیز محسوب میشود.
اگر از همان روز اول، حلقه نهایی و مهم ملی شدن تکمیل میگردید و درآمد نفت مستقیما و به طور مساوی در اختیار ملت ایران قرار میگرفت، هم آحاد مردم طعم شیرین ملی شدن نفت رابسیار عینیتر و بیشتر احساس میکردند و هم شرایط اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، ساختاری و حتی فرهنگی کشور بسیار بهتر از امروز بود، اما این امر هیچ گاه از عظمت کار ملت و رهبران نهضت ملی شدن نفت نکاسته و نخواهد کاست.
نحوه برخورد استعمار و عوامل مزدورش با رهبران نهضت و به ویژه شهید دکتر سیدحسین فاطمی و مرحوم دکتر محمد مصدق، حکایت از عمق کینه آنان و البته بزرگی کار این عزیزان دارد.
سخنان مؤمنانه و مقتدرانه شهید فاطمی در آستانه اعدام و شهادت، نشانه استواری ایمان، عمق نگاه، باور عمیق به ملت به ویژه جوانان، شناخت دقیق از تاریخ و محیط سیاسی آن زمان و استحکام اراده وتدبیر آن رهبران دارد.
یادشان گرامی و راه درخشان عشق به ایران عزیز و فداکاران در راه اعتلای آن که راه اعتلای انسانیت، عدالت، کرامت، پیشرفت و برادری است، پر رهرو باد.
دراندیشهام که اگر کار بزرگ ملی شدن صنعت نفت و نجات آن از سلطه استعمار به این زمان موکول میشد، این کار بزرگ به کجا میانجامید.
محمود احمدینژاد
۲۹ اسفند ۱۳۹۸
🚩 کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی دکتر احمدینژاد
🆔 @dr_ahmadinejad
💠 دکتر محمود احمدی نژاد
♦️ به مناسبت ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت
📝 دکتر محمود احمدی نژاد در یادداشتی به مناسبت ۲۹ اسفند سالروز ملی شدن صنعت نفت، با یادآوری شرایطی که در آن این نهضت بزرگ آغاز گشت و به نتیجه رسید ؛ یاد رهبران نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و نجات آن از سلطه استعمار را گرامی داشتند.
🔻 متن این یادداشت به شرح زیر است:
۲۹ اسفند یادآور یکی از سرنوشتسازترین و البته افتخارآمیزترین حوادث تاریخساز برای ملت بزرگ ایران است.
در شرایطی که ایران عزیز با سیطره و استیلای استعمار بیرقیب انگلیس مواجه بود و در نتیجه ضعف حاکمیت و مدیریت کشور، تشتت و آشفتگی شدید در همه بخشها مشاهده میشد و عناصر به ظاهر چپ و انقلابی نیز سرگرم خیانت به ملت بودند، وطنپرستانی بزرگ و با ایمان از میان مردم به پا خاستند و با بیرون راندن دشمن استعمارگر، نفت و صنایع وابسته را از سیطره پنجاه ساله دشمن خشن و غارتگر آزاد و آن را ملی اعلام کردند.
اکنون صنعت نفت تامین کننده بخش اصلی درآمد دولت ایران است و بخش مهمی از صنعت کشور نیز محسوب میشود.
اگر از همان روز اول، حلقه نهایی و مهم ملی شدن تکمیل میگردید و درآمد نفت مستقیما و به طور مساوی در اختیار ملت ایران قرار میگرفت، هم آحاد مردم طعم شیرین ملی شدن نفت رابسیار عینیتر و بیشتر احساس میکردند و هم شرایط اقتصادی، سیاسی، مدیریتی، ساختاری و حتی فرهنگی کشور بسیار بهتر از امروز بود، اما این امر هیچ گاه از عظمت کار ملت و رهبران نهضت ملی شدن نفت نکاسته و نخواهد کاست.
نحوه برخورد استعمار و عوامل مزدورش با رهبران نهضت و به ویژه شهید دکتر سیدحسین فاطمی و مرحوم دکتر محمد مصدق، حکایت از عمق کینه آنان و البته بزرگی کار این عزیزان دارد.
سخنان مؤمنانه و مقتدرانه شهید فاطمی در آستانه اعدام و شهادت، نشانه استواری ایمان، عمق نگاه، باور عمیق به ملت به ویژه جوانان، شناخت دقیق از تاریخ و محیط سیاسی آن زمان و استحکام اراده وتدبیر آن رهبران دارد.
یادشان گرامی و راه درخشان عشق به ایران عزیز و فداکاران در راه اعتلای آن که راه اعتلای انسانیت، عدالت، کرامت، پیشرفت و برادری است، پر رهرو باد.
دراندیشهام که اگر کار بزرگ ملی شدن صنعت نفت و نجات آن از سلطه استعمار به این زمان موکول میشد، این کار بزرگ به کجا میانجامید.
محمود احمدینژاد
۲۹ اسفند ۱۳۹۸
🚩 کانال رسمی پایگاه اطلاع رسانی دکتر احمدینژاد
🆔 @dr_ahmadinejad
عيد نوروز و كرونا و بهار
درد بي درمان و وضع خنده دار
شد قرنطينه دل و دستم ولي
تا ابد تا مي تواني كم نيار!
(عيدتان مبارك، شعر از اميرحسين نوربخش)
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
درد بي درمان و وضع خنده دار
شد قرنطينه دل و دستم ولي
تا ابد تا مي تواني كم نيار!
(عيدتان مبارك، شعر از اميرحسين نوربخش)
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
Forwarded from اعتراض مدنی بازار
کوبا تا این لحظه تنها کشوریست که دانش، دارو و خدمات رایگان برای مقابله با کرونا ارائه کرده است.
داروی alfa-2b که با دانش پزشکی کوبا تولید شده است تا کنون ۱۵۰۰ بیمار را مداوا کرده و استفاده از آن در کرهی جنوبی مانع از مرگ هزاران تن شده است.
اکنون با تصمیم دولت کوبا، این کشور با کشتی عظیم بریتیش، دهها پزشک، نیروی داوطلب و صدها تن دارو برای کمکرسانی و مداوای رایگان بیماران به ایتالیا اعزام شدهاند. (طی روزهای گذشته نیز تعدادی پزشک و ۳تن دارو به ایتالیا ارسال شده بود)
بسیاری از کاربران توئیتر در کشورهای آلوده به ویروس کرونا میگویند دولتهایشان باید از کوبا درخواست کمک کنند و دولتهای مدعی حقوق بشر نیز باید سودجویی را کنار گذاشته و خدمات رایگان را مانند کوبا در دستور کار قرار دهند.
سازمانِ "دیدهبان کرونا" نیز اعلام کرده است چشمانتظار رسیدن محمولهی کمکهای کوبا به ایتالیاست
@Eterazebazar
داروی alfa-2b که با دانش پزشکی کوبا تولید شده است تا کنون ۱۵۰۰ بیمار را مداوا کرده و استفاده از آن در کرهی جنوبی مانع از مرگ هزاران تن شده است.
اکنون با تصمیم دولت کوبا، این کشور با کشتی عظیم بریتیش، دهها پزشک، نیروی داوطلب و صدها تن دارو برای کمکرسانی و مداوای رایگان بیماران به ایتالیا اعزام شدهاند. (طی روزهای گذشته نیز تعدادی پزشک و ۳تن دارو به ایتالیا ارسال شده بود)
بسیاری از کاربران توئیتر در کشورهای آلوده به ویروس کرونا میگویند دولتهایشان باید از کوبا درخواست کمک کنند و دولتهای مدعی حقوق بشر نیز باید سودجویی را کنار گذاشته و خدمات رایگان را مانند کوبا در دستور کار قرار دهند.
سازمانِ "دیدهبان کرونا" نیز اعلام کرده است چشمانتظار رسیدن محمولهی کمکهای کوبا به ایتالیاست
@Eterazebazar
Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
🖋محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا:
🔴شناسنامه حمله کنندگان به حرم ها در قم و مشهد #اصولگراست، چه اصراری داریم به انگلیس ربطشان دهیم؟
🔴شاید یک روز برای حمله دشمن به کارمان بیایند
🗣محمد مهاجری:
عده ای زور می زنند کاسبان حرم را که در قم و مشهد معرکه گرفتند به فلان گروه منحرف و انگلیس ربط دهند درحالی که شناسنامهشان اصولگراست. چه اصراری داریم با متهم کردن آنها طردشان کنیم؟شاید چند صباح دیگر برای فحش دادن به رقیب، بازهم به دردمان خوردند.فکر روز مبادا نیستیم ما اصولگراها...
گفتمان سوم
🔴شناسنامه حمله کنندگان به حرم ها در قم و مشهد #اصولگراست، چه اصراری داریم به انگلیس ربطشان دهیم؟
🔴شاید یک روز برای حمله دشمن به کارمان بیایند
🗣محمد مهاجری:
عده ای زور می زنند کاسبان حرم را که در قم و مشهد معرکه گرفتند به فلان گروه منحرف و انگلیس ربط دهند درحالی که شناسنامهشان اصولگراست. چه اصراری داریم با متهم کردن آنها طردشان کنیم؟شاید چند صباح دیگر برای فحش دادن به رقیب، بازهم به دردمان خوردند.فکر روز مبادا نیستیم ما اصولگراها...
گفتمان سوم
Forwarded from در هواي حقوق بشر
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽فلسفه هفت سين به روايت دكتر محمدعلي دادخواه (حقوقبان و نويسنده كتاب نوروز و فلسفه هفت سين)
Forwarded from جمهوریت
📝📝یکنفر باید مارا از خواب بیدار کند
✍خسرو گلسرخي
⚛ @jomhuriyat
♈️در زمانه ای ظلمانی که چماق های تادیب و گلوله های سرخ، اندیشه ها را هدف قرار می دهند و خرد را به مرداب تعفن روزمرگی و سکوت تبعید می کنند، باید چشم به راه کاوه و فریدون بود.
♈️وای که چه رنجی بر جانمان افتاده
از کدامین درد و رنج باید فریاد کنیم؟
سوختن و گداختن در هبوط سوز وگداز را به سوگ بنشینیم یا خاک ماتم سراي ریگ های بیابان استبداد را که هریک چون گلوله سرد وبی روح بر قلب و جانمان می نشیند را بر سر بریزیم.؟
وای از آتش هبوط و سرمای بیدادگر کویر ظلم و وحشت
♈️باید در برابر آشیانه شوم ضحاک در کوه دماوند، بمانیم و عقل و جانمان را سپر ماردوش کنیم تا وطن بماند،تا ایران بماند.
تا آزادی و شرف بماند.
♈️رنج بودن، ديدن و اندیشیدن زمانی دو چندان می شود که از پس گرمای آتشین هبوط و سراب های یاس آور، به ناچار باید پای در سرمای کویر زندگی و روزمرگی بگذاریم و تن سوخته و ملتهبی را که در آتش آخته ی هبوط به کوره ای از آتش تبدیل شده و گداخته است را به کوران سرمای بیداد بسپاریم و با سکوت و خفقان، زخم های بی شمار برآمده از تن مان را به تماشا بنشینیم.
♈️باید یکنفر ما را از این خواب آشفته بیدار کند.
♈️گاهی دل بقدری پراز رنج و درد می شود که گویا جسم و روح درتعاملی پر از زجر و سختی هم توان تحمل سنگینی رنج و بیداد را ندارند.
♈️وچه سخت است تحمل بار سنگین و طاقت فرسا، آنگاه که پوست تن نیز در هبوط صحرای تزویر و ریا ذره ذره می سوزد و هر بار با اندک طوفان استثمار خداوندگاران زمینی کنده شده و هر تکه از آن خوراک زاغ های سياهپوش منفوری می شود و تنها صدای باغ تنهایی ما، نهیب گوش خراش همین موجودات بد صدا و پر تزویر است.
⚛ @jomhuriyat
✍خسرو گلسرخي
⚛ @jomhuriyat
♈️در زمانه ای ظلمانی که چماق های تادیب و گلوله های سرخ، اندیشه ها را هدف قرار می دهند و خرد را به مرداب تعفن روزمرگی و سکوت تبعید می کنند، باید چشم به راه کاوه و فریدون بود.
♈️وای که چه رنجی بر جانمان افتاده
از کدامین درد و رنج باید فریاد کنیم؟
سوختن و گداختن در هبوط سوز وگداز را به سوگ بنشینیم یا خاک ماتم سراي ریگ های بیابان استبداد را که هریک چون گلوله سرد وبی روح بر قلب و جانمان می نشیند را بر سر بریزیم.؟
وای از آتش هبوط و سرمای بیدادگر کویر ظلم و وحشت
♈️باید در برابر آشیانه شوم ضحاک در کوه دماوند، بمانیم و عقل و جانمان را سپر ماردوش کنیم تا وطن بماند،تا ایران بماند.
تا آزادی و شرف بماند.
♈️رنج بودن، ديدن و اندیشیدن زمانی دو چندان می شود که از پس گرمای آتشین هبوط و سراب های یاس آور، به ناچار باید پای در سرمای کویر زندگی و روزمرگی بگذاریم و تن سوخته و ملتهبی را که در آتش آخته ی هبوط به کوره ای از آتش تبدیل شده و گداخته است را به کوران سرمای بیداد بسپاریم و با سکوت و خفقان، زخم های بی شمار برآمده از تن مان را به تماشا بنشینیم.
♈️باید یکنفر ما را از این خواب آشفته بیدار کند.
♈️گاهی دل بقدری پراز رنج و درد می شود که گویا جسم و روح درتعاملی پر از زجر و سختی هم توان تحمل سنگینی رنج و بیداد را ندارند.
♈️وچه سخت است تحمل بار سنگین و طاقت فرسا، آنگاه که پوست تن نیز در هبوط صحرای تزویر و ریا ذره ذره می سوزد و هر بار با اندک طوفان استثمار خداوندگاران زمینی کنده شده و هر تکه از آن خوراک زاغ های سياهپوش منفوری می شود و تنها صدای باغ تنهایی ما، نهیب گوش خراش همین موجودات بد صدا و پر تزویر است.
⚛ @jomhuriyat
Forwarded from عدالتخانه
⭕️چند خط با لیست بازها و "بریم از درون اصلاحش کنیم" های انتخابات اخیر:
✍️ #حسین_شهبازی_زاده
بسیاری از مسئولین کشور و بانیان وضع موجود به آخر مسیری رسیده اند که تو قدم های اولش را بر داشته ای... آن ها هم مثل خیلی از شماها وقتی جوان بوده اند،بعد از چند وقت مبارزه و درگیری و زد و خورد و هزینه دادن مثلا نشسته اند دو دو تا چهارتا کرده اند دیده اند:نخیر!نمیشود ..کارش به قدر کافی اثر ندارد.
بعد پیش خودش به تز "اصلاح از درون" رسیده
با خودش گفته: باید بروم به قدرت برسم و بعد، از درون، تغییرات و اصلاحات کنم
منتها خب با این شکل و شمایل و آتش و داد و بیداد که کسی ما را در دایره قدرت راه نمیدهد.
بنابراین از دو تا از آرمان ها و اهداف به صورت مصلحتی،عقب نشینی میکنم تا به قدرت برسم و بعد با مابقی آرمان های باقی مانده اصلاحات را شروع میکنم.
دو آرمان را سر میبرد و مثلا میشود شهردار یا رئیس یک اداره
یک مدت که میگذرد پیش خودش باز به این نتیجه میرسد که: نه! شهردار کافی نیست تا خوب و از ته ته؛ به مردم خدمت کنم و قشنگ از ریشه همه چیز را حل کنم .
در نتیجه باید قدرت و ارتفاع جایگاهم بیشتر بشود و مثلا بشوم استاندار... در ادامه همان راهی که آغاز کرده دو تا دیگر از آرمان هایش را هم پس میگیرد تا برود رده بالاتر و بیشتر بتواند از ته ته ،خدمت کند
باز هم میرود و در همان سیکل میبیند نشد!
و باز بالاتر و باز دو تا آرمان دیگر و باز میبیند نشد و باز بالاتر و دو تا آرمان دیگر و باز میبیند نشد و باز ...
خلاصه بالاخره خوب که رفت بالا میببند همه آرمان هایش را قربانی کرده و قلع و قمع کرده و هیچ هدف و آرمانی برایش نمانده جز حفظ قدرت و جایگاهش
نمونه های بسیاری را میبینی که رفتند از درون سیستم را تغییر بدهند؛ برگشتند،دیدیم سیستم از درون تغییرشان داده!!
طرف رفته بود از ته ته و از بیخ سیستم را عوض کند،خودش از بیخ عوضی شد!
همه اهدافش از میان رفت و جای آن را یک خیگ گنده پر از کثافت و آشغال گرفت....
نهایتا میبینی شکمش از آرمان هایش به مراتب بزرگ تر شد!
قدرت امری کیفی و نامتناهی است. باج بدهی کارت تمام است.
حالا از هرجا که برای کسب قدرت، آرمان را معامله کنی، در ادامه و درپایان تو میمانی و یک خیگ گنده و آرمان های ته کشیده!
:::
پ.ن: نهیب خونین آبان را نشنیدی؟
@adalat_khaneh
✍️ #حسین_شهبازی_زاده
بسیاری از مسئولین کشور و بانیان وضع موجود به آخر مسیری رسیده اند که تو قدم های اولش را بر داشته ای... آن ها هم مثل خیلی از شماها وقتی جوان بوده اند،بعد از چند وقت مبارزه و درگیری و زد و خورد و هزینه دادن مثلا نشسته اند دو دو تا چهارتا کرده اند دیده اند:نخیر!نمیشود ..کارش به قدر کافی اثر ندارد.
بعد پیش خودش به تز "اصلاح از درون" رسیده
با خودش گفته: باید بروم به قدرت برسم و بعد، از درون، تغییرات و اصلاحات کنم
منتها خب با این شکل و شمایل و آتش و داد و بیداد که کسی ما را در دایره قدرت راه نمیدهد.
بنابراین از دو تا از آرمان ها و اهداف به صورت مصلحتی،عقب نشینی میکنم تا به قدرت برسم و بعد با مابقی آرمان های باقی مانده اصلاحات را شروع میکنم.
دو آرمان را سر میبرد و مثلا میشود شهردار یا رئیس یک اداره
یک مدت که میگذرد پیش خودش باز به این نتیجه میرسد که: نه! شهردار کافی نیست تا خوب و از ته ته؛ به مردم خدمت کنم و قشنگ از ریشه همه چیز را حل کنم .
در نتیجه باید قدرت و ارتفاع جایگاهم بیشتر بشود و مثلا بشوم استاندار... در ادامه همان راهی که آغاز کرده دو تا دیگر از آرمان هایش را هم پس میگیرد تا برود رده بالاتر و بیشتر بتواند از ته ته ،خدمت کند
باز هم میرود و در همان سیکل میبیند نشد!
و باز بالاتر و باز دو تا آرمان دیگر و باز میبیند نشد و باز بالاتر و دو تا آرمان دیگر و باز میبیند نشد و باز ...
خلاصه بالاخره خوب که رفت بالا میببند همه آرمان هایش را قربانی کرده و قلع و قمع کرده و هیچ هدف و آرمانی برایش نمانده جز حفظ قدرت و جایگاهش
نمونه های بسیاری را میبینی که رفتند از درون سیستم را تغییر بدهند؛ برگشتند،دیدیم سیستم از درون تغییرشان داده!!
طرف رفته بود از ته ته و از بیخ سیستم را عوض کند،خودش از بیخ عوضی شد!
همه اهدافش از میان رفت و جای آن را یک خیگ گنده پر از کثافت و آشغال گرفت....
نهایتا میبینی شکمش از آرمان هایش به مراتب بزرگ تر شد!
قدرت امری کیفی و نامتناهی است. باج بدهی کارت تمام است.
حالا از هرجا که برای کسب قدرت، آرمان را معامله کنی، در ادامه و درپایان تو میمانی و یک خیگ گنده و آرمان های ته کشیده!
:::
پ.ن: نهیب خونین آبان را نشنیدی؟
@adalat_khaneh
Forwarded from ARAYIŞ|جستجو (میثم قهوهچیان)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ایران؛ منظری رو به آینده/ ۱
سیدجواد میری در گفتوگو با فرهنگنما:
آینده ایران در گرو رویکرد نوسهروردی است
با سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در خصوص آینده ایران به گفتوگو نشستیم.
از نظر او پس از انقلاب گرایش چپ و راست آیتالله خمینی محور جریانات سیاسی بوده اما حالا وضعیت فرق کرده است.
او معتقد است که امروز ما باید منظر نظری و تئوریک خود را تغییر دهیم و در ساحت دیگری از خط و جریان سوم در سیاست ایران صحبت کنیم.
میری معتقد است که ما سه گرایش کلان مدرن، باستانگرا و اسلامگرا در مورد مسئله ایران داریم که ریشه در تاریخ ایران هم دارند و هر کدام جهانبینی، اسطورهها، صورتبندی نظری، مولفههای بنیادی و ایدههای وجودی خاص خود را دارند.
او بر آن است که ما پس از مشروطه شاهد حذف دو جریان توسط جریان دیگر بودهایم، حالا در دوران سیطره اسلامگرایی و حذف دو بعد دیگر هستیم.
از نظر میری این سه رویکرد جزئی از واقعبودگی انسان و جامعه ایرانی بوده و آینده ایران در گرو رویکرد نوسهروردی است که در آن وحدت ملی هر سه بعد را در بر گیرد.
@farhangnema
سیدجواد میری در گفتوگو با فرهنگنما:
آینده ایران در گرو رویکرد نوسهروردی است
با سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در خصوص آینده ایران به گفتوگو نشستیم.
از نظر او پس از انقلاب گرایش چپ و راست آیتالله خمینی محور جریانات سیاسی بوده اما حالا وضعیت فرق کرده است.
او معتقد است که امروز ما باید منظر نظری و تئوریک خود را تغییر دهیم و در ساحت دیگری از خط و جریان سوم در سیاست ایران صحبت کنیم.
میری معتقد است که ما سه گرایش کلان مدرن، باستانگرا و اسلامگرا در مورد مسئله ایران داریم که ریشه در تاریخ ایران هم دارند و هر کدام جهانبینی، اسطورهها، صورتبندی نظری، مولفههای بنیادی و ایدههای وجودی خاص خود را دارند.
او بر آن است که ما پس از مشروطه شاهد حذف دو جریان توسط جریان دیگر بودهایم، حالا در دوران سیطره اسلامگرایی و حذف دو بعد دیگر هستیم.
از نظر میری این سه رویکرد جزئی از واقعبودگی انسان و جامعه ایرانی بوده و آینده ایران در گرو رویکرد نوسهروردی است که در آن وحدت ملی هر سه بعد را در بر گیرد.
@farhangnema
Forwarded from Taravat Bahar NGO
آیا انتشار کورونا ویروس کار ِ طرفداران محیط زیست بوده است؟
به نظر میآید که کرونا تمام مطالبات ِ طرفداران ِ محیط زیست را برآورده کرده است. این جنبه از همه گیری ِ کورونا آن قدر مهم بوده که ظریفی به طعنه می گفت احتمالاً این ویروس را طرفداران محیط زیست در طبیعت رها کرده اند. کافی ست به چند نکته زیر توجه کنیم:
اول: سال هاست طرفداران محیط زیست می گویند که رشد صنعت هوایی یکی از عوامل اصلی انتشار کربن در جو کره زمین است. آوردن گلابی و موز و آناناس از برزیل به آمریکا و کانادا و واردات ِ محصولات جنگل های آمازون به اروپا، حمل مقادیر بسیار زیادی کالا از چین و ویتنام و اخیراً بنگلادش به مقصد آمریکا و اروپا که بسیاری از آنها با هواپیما حمل می شود و مصرف بسیار بالایی که محرک همه این حمل و نقل و انتقالات است سبب شده میزان حمل و نقل هوایی روز به روز بیش تر شود. گسترش صنعت توریسم نیز این پدیده را بشدت تقویت کرده است. در نتیجه اکنون صنعت هوایی روزانه مقادیر بسیار زیادی بنزین هواپیما مصرف میکند و طبق برآورد های سازمان بین المللی هوانوردی غیر نظامی، حدود سه درصد از انتشار گاز های گلخانه ای جهان مربوط به این صنعت است. سه درصد رقم کمی نیست و اگر صنعت هوایی یک کشور بود جزِء ده کشور اول منتشر کننده کربن جهان قرار می گرفت. مثلا میزان انتشار کربن آلمان تنها 2.1 درصد جهان است. تلاش طرفداران محیط زیست برای فرونشاندن موج صعودی این مصرف و کاهش آن هیچ اثری نداشت تا این که کرونا از راه رسید و این پروازها را به طور کلی قطع کرد. در نتیجه اکنون میزان انتشار کربن جهان بسیار کاهش یافته است. ادامه مطلب....
برای مطالعه بیش تر به سایت طراوت بهار مراجعه کنید.
@taravatbaharngo
www.taravat-bahar.org
به نظر میآید که کرونا تمام مطالبات ِ طرفداران ِ محیط زیست را برآورده کرده است. این جنبه از همه گیری ِ کورونا آن قدر مهم بوده که ظریفی به طعنه می گفت احتمالاً این ویروس را طرفداران محیط زیست در طبیعت رها کرده اند. کافی ست به چند نکته زیر توجه کنیم:
اول: سال هاست طرفداران محیط زیست می گویند که رشد صنعت هوایی یکی از عوامل اصلی انتشار کربن در جو کره زمین است. آوردن گلابی و موز و آناناس از برزیل به آمریکا و کانادا و واردات ِ محصولات جنگل های آمازون به اروپا، حمل مقادیر بسیار زیادی کالا از چین و ویتنام و اخیراً بنگلادش به مقصد آمریکا و اروپا که بسیاری از آنها با هواپیما حمل می شود و مصرف بسیار بالایی که محرک همه این حمل و نقل و انتقالات است سبب شده میزان حمل و نقل هوایی روز به روز بیش تر شود. گسترش صنعت توریسم نیز این پدیده را بشدت تقویت کرده است. در نتیجه اکنون صنعت هوایی روزانه مقادیر بسیار زیادی بنزین هواپیما مصرف میکند و طبق برآورد های سازمان بین المللی هوانوردی غیر نظامی، حدود سه درصد از انتشار گاز های گلخانه ای جهان مربوط به این صنعت است. سه درصد رقم کمی نیست و اگر صنعت هوایی یک کشور بود جزِء ده کشور اول منتشر کننده کربن جهان قرار می گرفت. مثلا میزان انتشار کربن آلمان تنها 2.1 درصد جهان است. تلاش طرفداران محیط زیست برای فرونشاندن موج صعودی این مصرف و کاهش آن هیچ اثری نداشت تا این که کرونا از راه رسید و این پروازها را به طور کلی قطع کرد. در نتیجه اکنون میزان انتشار کربن جهان بسیار کاهش یافته است. ادامه مطلب....
برای مطالعه بیش تر به سایت طراوت بهار مراجعه کنید.
@taravatbaharngo
www.taravat-bahar.org
Forwarded from عدالتخانه
⭕️تاملی بر مواجهه کرونایی ایران و چین با آمریکا
✍#محمد_اصغری
چین اولین کشوری بود که شیوع کرونا در آن رسما اعلام شد و از همان آغاز بحران، پکن هدف پروپاگاندای غربی قرار گرفت، پای "ویروس چینی" به میناستریم باز شد و کلیشههای رسانهای جنگ سرد دوباره جان گرفت. آمریکا یا اقلا بخشی مهمی از فضای رسانهای ایالات متحده از فرصت کرونا برای داغ کردن جدال آمریکایی-چینی نهایت استفاده را بردند.
در مقابل این هجمهی رسانهای اما چین ترجیح داد به صورت مستقیم وارد این مناقشه نشود و از مبادی رسمی و غیررسمی حقوقی و دیپلماتیک، پیگیر مقابله با پروپاگاندای ضدچینی شود. در ادامه و پس از آنکه بحران کرونا در چین تقریبا فروکش کرد، پکن شروع به بازآفرینی وجههی تخریبشدهی خویش از سویی و صورتبندی پاسخ رسانهای به حملات آمریکا از سوی دیگر نمود. ارسال کمک به کشورهای درگیر کرونا و حضور مستشاران و پزشکان چینی در برخی کشورهای بحرانزده نمونههایی از تلاش چین برای بازیابی وجهه بینالمللی خود بود.
همچنین پکن به پاسخ حداقلی به حملات رسانهای آمریکا، آنهم بعد از کنترل نسبی بحران اکتفا کرد. تقریبا هیچ مقام ارشد چینی وارد این تقابل رسانهای دربارهی منشا ویروس کرونا نشد و برخلاف آمریکا که عالیرتبهترین مقاماتش وسط گود جدال لفظی بودند، چین از سخنگوی وزارت خارجه بالاتر نیامد. اما خط رسانهای تقابلی چین در برابر آمریکا، تکیه بر این نکته بود که ویروس احتمالا مدتها پیش از چین، آمریکا را درگیر کرده و شاید یکی از مبادی ورود کرونا به چین، جشنواره ورزشی ارتشهای جهان در اکتبر 2019 در ووهان بود که چیزی حدود 300 آمریکایی نیز در آن شرکت کرده بودند. در واقع خط رسانهای چین، طرح این احتمال بود که اولین مبتلایان به کرونا، نه چینیها که آمریکاییها بودند و ایالات متحده با سومدیریت، پنهانکاری و ناکارآمدی باعث از دست رفتن فرصت کنترل و بستن پنجرهی این ویروس شد. پرواضح است که در این گفتمان آمریکا نه عامل فعال انتشار کرونا، که مغلوبِ منفعل این بیماری است. همچنین چینیها در رسانههای رسمی و بازوهای غیررسمی رسانهای خود، ناکارآمدی شبکه بهداشت و درمان آمریکا را به شکلی پررنگ پوشش میدادند.
اما چند نکته در مقایسه نوع تقابل رسانهای ایران و چین با آمریکا:
چین برخلاف جمهوری اسلامی، تا پیش از کنترل نسبی بحران کرونا در کشور خود، از ورود به مجادلهی رسانهای مستقیم با آمریکا اجتناب کرد.
سطح ورود چین به این تقابل از حد مشخصی فراتر نرفت و مقامات ارشد چینی ترجیح دادند از طرح اتهامات و احتمالات اثباتنشده و فاقد قرائن جدی، اجتناب کنند.
چین در مواجهه با حملات رسانهای ، از ظرفیت کانالهای دیپلماتیک و حقوقی بینالملل برای مقابله با پروپاگاندای کرونایی آمریکا استفاده کرد.
ایران مشخصا از احتمال حملهی بیولوژیک سخن به میان آورد، آنهم با تکیه بر یک جریانسازی نازل و شلختهی رسانهای. این ادعا در درون خود متضمن قائل شدن نقشی فعال برای آمریکا در شیوع بحران کروناست. معنای ضمنی این سخن یعنی پذیرش قدرت و امکان آمریکا در چنین سطحی از حملات که میتواند تا به اینجای کار بیش از 2هزار ایرانی را به کام مرگ بکشاند. چین اما برخلاف جمهوری اسلامی، ترجیح داد به جای پررنگ کردن عاملیت فعال آمریکا در انتشار کرونا، ایالات متحده را به مثابهی مغلوبِ این ویروس بازنمایی کند که به خاطر ناتوانی در کنترل بحران در داخل مرزهایش، باعث از دست رفتن فرصت برای جلوگیری از همهگیری کرونا شده است. سناریوی احتمالی چینی نه تنها باورپذیرتر از داستان مشابه ایرانی است، بلکه هوشمندانه توانسته این معنا را پررنگ نماید که خطر آمریکا برای سلامت جهانی نه به دلیل توطئه و حملات فعال آن، بلکه برآمده از ناکارآمدی و ضعف آمریکاست. درواقع چین ترجیح داده تصویری رو به افول، منفعل و مغلوب از آمریکا بسازد و با طرح برخی احتمالات و تحقیر توان مدیریتی آمریکا، ضریبی به احتمال آسیبپذیری خود از حملات آمریکا ندهد. این دقیقا نقطهی مقابل ادعای ایرانی است که عملا متضمن قبولِ آسیبپذیری جدی ایران در برابر حملات آمریکاست، آن هم ایرانی که همین چند ماه پیش ضربهی سختی از آمریکا در ماجرای ترور عالیترین مقام نظامی خود خورده است.
@MuhammadAsghari
@adalat_khaneh
✍#محمد_اصغری
چین اولین کشوری بود که شیوع کرونا در آن رسما اعلام شد و از همان آغاز بحران، پکن هدف پروپاگاندای غربی قرار گرفت، پای "ویروس چینی" به میناستریم باز شد و کلیشههای رسانهای جنگ سرد دوباره جان گرفت. آمریکا یا اقلا بخشی مهمی از فضای رسانهای ایالات متحده از فرصت کرونا برای داغ کردن جدال آمریکایی-چینی نهایت استفاده را بردند.
در مقابل این هجمهی رسانهای اما چین ترجیح داد به صورت مستقیم وارد این مناقشه نشود و از مبادی رسمی و غیررسمی حقوقی و دیپلماتیک، پیگیر مقابله با پروپاگاندای ضدچینی شود. در ادامه و پس از آنکه بحران کرونا در چین تقریبا فروکش کرد، پکن شروع به بازآفرینی وجههی تخریبشدهی خویش از سویی و صورتبندی پاسخ رسانهای به حملات آمریکا از سوی دیگر نمود. ارسال کمک به کشورهای درگیر کرونا و حضور مستشاران و پزشکان چینی در برخی کشورهای بحرانزده نمونههایی از تلاش چین برای بازیابی وجهه بینالمللی خود بود.
همچنین پکن به پاسخ حداقلی به حملات رسانهای آمریکا، آنهم بعد از کنترل نسبی بحران اکتفا کرد. تقریبا هیچ مقام ارشد چینی وارد این تقابل رسانهای دربارهی منشا ویروس کرونا نشد و برخلاف آمریکا که عالیرتبهترین مقاماتش وسط گود جدال لفظی بودند، چین از سخنگوی وزارت خارجه بالاتر نیامد. اما خط رسانهای تقابلی چین در برابر آمریکا، تکیه بر این نکته بود که ویروس احتمالا مدتها پیش از چین، آمریکا را درگیر کرده و شاید یکی از مبادی ورود کرونا به چین، جشنواره ورزشی ارتشهای جهان در اکتبر 2019 در ووهان بود که چیزی حدود 300 آمریکایی نیز در آن شرکت کرده بودند. در واقع خط رسانهای چین، طرح این احتمال بود که اولین مبتلایان به کرونا، نه چینیها که آمریکاییها بودند و ایالات متحده با سومدیریت، پنهانکاری و ناکارآمدی باعث از دست رفتن فرصت کنترل و بستن پنجرهی این ویروس شد. پرواضح است که در این گفتمان آمریکا نه عامل فعال انتشار کرونا، که مغلوبِ منفعل این بیماری است. همچنین چینیها در رسانههای رسمی و بازوهای غیررسمی رسانهای خود، ناکارآمدی شبکه بهداشت و درمان آمریکا را به شکلی پررنگ پوشش میدادند.
اما چند نکته در مقایسه نوع تقابل رسانهای ایران و چین با آمریکا:
چین برخلاف جمهوری اسلامی، تا پیش از کنترل نسبی بحران کرونا در کشور خود، از ورود به مجادلهی رسانهای مستقیم با آمریکا اجتناب کرد.
سطح ورود چین به این تقابل از حد مشخصی فراتر نرفت و مقامات ارشد چینی ترجیح دادند از طرح اتهامات و احتمالات اثباتنشده و فاقد قرائن جدی، اجتناب کنند.
چین در مواجهه با حملات رسانهای ، از ظرفیت کانالهای دیپلماتیک و حقوقی بینالملل برای مقابله با پروپاگاندای کرونایی آمریکا استفاده کرد.
ایران مشخصا از احتمال حملهی بیولوژیک سخن به میان آورد، آنهم با تکیه بر یک جریانسازی نازل و شلختهی رسانهای. این ادعا در درون خود متضمن قائل شدن نقشی فعال برای آمریکا در شیوع بحران کروناست. معنای ضمنی این سخن یعنی پذیرش قدرت و امکان آمریکا در چنین سطحی از حملات که میتواند تا به اینجای کار بیش از 2هزار ایرانی را به کام مرگ بکشاند. چین اما برخلاف جمهوری اسلامی، ترجیح داد به جای پررنگ کردن عاملیت فعال آمریکا در انتشار کرونا، ایالات متحده را به مثابهی مغلوبِ این ویروس بازنمایی کند که به خاطر ناتوانی در کنترل بحران در داخل مرزهایش، باعث از دست رفتن فرصت برای جلوگیری از همهگیری کرونا شده است. سناریوی احتمالی چینی نه تنها باورپذیرتر از داستان مشابه ایرانی است، بلکه هوشمندانه توانسته این معنا را پررنگ نماید که خطر آمریکا برای سلامت جهانی نه به دلیل توطئه و حملات فعال آن، بلکه برآمده از ناکارآمدی و ضعف آمریکاست. درواقع چین ترجیح داده تصویری رو به افول، منفعل و مغلوب از آمریکا بسازد و با طرح برخی احتمالات و تحقیر توان مدیریتی آمریکا، ضریبی به احتمال آسیبپذیری خود از حملات آمریکا ندهد. این دقیقا نقطهی مقابل ادعای ایرانی است که عملا متضمن قبولِ آسیبپذیری جدی ایران در برابر حملات آمریکاست، آن هم ایرانی که همین چند ماه پیش ضربهی سختی از آمریکا در ماجرای ترور عالیترین مقام نظامی خود خورده است.
@MuhammadAsghari
@adalat_khaneh
Forwarded from سیدجواد میری مینق
جهان پس از کرونا به روایت میشل اونفرای (Michel Onfray)
فیلسوف و منتقد اجتماعی فرانسوی بر این باور است که با ظهور ویروس کرونا این امر مشخص شد که اروپا جهان اول نیست بل بخشی از "جهان سوم" است و نسبت جهان ها به مانند سابق قابل تبیین نیست و سرآخر شیوع کرونا به این ختم خواهد شد که "تمدن یهودی-مسیحی" که جهان مدرن را برساخت، دچار فرپاشی خواهد شد.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
https://www.alquds.co.uk/فيلسوف-فرنسي-أوروبا-أضحت-العالم-الثال/?fbclid=IwAR0fdnokc9QhLFYuAVXeGlTqYEdxEhcuGUA8rFUgeBY0I2MSefqfG7o2UOE
فیلسوف و منتقد اجتماعی فرانسوی بر این باور است که با ظهور ویروس کرونا این امر مشخص شد که اروپا جهان اول نیست بل بخشی از "جهان سوم" است و نسبت جهان ها به مانند سابق قابل تبیین نیست و سرآخر شیوع کرونا به این ختم خواهد شد که "تمدن یهودی-مسیحی" که جهان مدرن را برساخت، دچار فرپاشی خواهد شد.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
https://www.alquds.co.uk/فيلسوف-فرنسي-أوروبا-أضحت-العالم-الثال/?fbclid=IwAR0fdnokc9QhLFYuAVXeGlTqYEdxEhcuGUA8rFUgeBY0I2MSefqfG7o2UOE
القدس العربي
فيلسوف فرنسي: أوروبا أضحت العالم الثالث الجديد وأزمة “كورونا” تأتي ضمن انهيار الحضارة اليهودية-المسيحية
باريس- "القدس العربي": في مقابلة مع أسبوعية "لوبوان" الفرنسية، ندد الفيلسوف الفرنسي ميشال أونفراي بـ"انعدام كفاءة القادة الأوروبيين واستهتارهم في مواجهة التفشي الخطير لوباء كو
Forwarded from سیدجواد میری مینق
به خانه برمیگردیم اما به کدام خانه؟
دکتر نعمتالله فاضلی | انسانشناس
بحران کرونا نه تنها آئینها را به تعلیق درآورده است، بلکه در حال به تعلیق درآوردن خیابان و مکان برای ما و همه شهروندان جهانست. هر روز که میگذرد خیابانهای جهان خلوتتر میشوند. میشل دوسِر تو، فیلسوف زندگی روزمره انسان مدرن، به درستی نشان داد که ما آدمهای مدرن و شهری شده از طریق «قدم زدن در شهر»، به مکان معنا میدهیم و هرگوشهی خیابان را با تجربهها، هویتها و رفتوآمدهایمان به خاطره و نشانهای معنادار تبدیل میکنیم. قدم زدن در شهر، «حس مکان» را میسازد و حس مکان هم ما را شهروند و سکنه این خیابانهای سخت و سرد میکند.
مدرنیته با ساختن پدیدهای شگفت به نام «خیابان» و بیرون کشاندن انسان از دشتها و بیابانها و راندن او به شهرها، و سپس کوچاندن او از خانه به خیابان، توانست بر سرشت و سرنوشت انسان سیطرهی بیچونوچرا پیدا کند. مارشال برمن در کتاب «تجربه مدرنیته» به درستی و زیبایی نشان داد که تجربه مدرنیته، همان تجربه انسان معاصر از خیابان است؛ همان طور که بودلر شاعر و منتقد فرانسوی قرن نوزدهم، فلانور یا «پرسه زن» خیابانهای پاریس قرن نوزدهم را مثال اعلای انسان مدرن میدانست.
اما چه خواهد شد اگر نتوانیم در خیابانها قدم بزنیم؟ اگر سینماها، تئاترها، پارکها، میدانها و خیابانها همین طور خلوت و خالی از ما شوند، آیا شهر به تعلیق در نخواهد آمد؟ در جهان پساکرونایی، شهر که خاستگاه و زیستگاه انسان مدرن است، با چه معنایی زیستگاه انسان مدرن میماند؟ آیا کرونا «مخیله اجتماعی» ما از شهر و خیابان را تغییر خواهد داد؟ اگر کرونا ما را از شهرها و خیابانها بیرون براند، به کجا خواهیم رفت؟ مکان بعدی ما کجاست؟ پاسخی که تا این لحظه با آن مواجه بودهایم اینست که این مکان خانه است. اما آیا خانهای امروزی و مدرن گنجایش انسان مدرن را دارد؟ در اینجا میخواهم با تکیه بر تجربه زیسته انسان و جامعه ایرانی این موضوع را کمی بکاوم.
شهروندان ایرانی مانند بسیاری از شهروندان جهان این روزهای کرونایی ناگزیر خانهنشین شدهاند تا زنجیره انتقال ویروس را قطع کنند. در این موقعیت، ما ناگزیر خانهنشین شدهایم. این کار، جامعه ما را درگیر پرسشها و تقلاهای بسیاری کرده است. کرونا در حالی ما را به خانهها باز میگرداند که طی دهههای گذشته با شتاب هرچه بیشتر در حال «فرار از خانه» بودیم و خود را آوارهی کوه، بیابان و خیابان کرده بودیم. «خانهی ایرانی امروزی» اگرچه بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، مجهز به آشپزخانه مدرن شده، معماری مهندسیساز و تزئینات و طراحی شیک دارد، و انباشته شده از مبلها، لباسها، ظروف، اسباب بازیها و نمادها و نشانههاست، و کالبد جسمانی و فیزیکیاش با سنگ و سیمان و آهن مستحکمتر و مستحکمتر شده است، اما «جان» آن بیش از هر زمان دیگری نحیف و نحیفتر گردیده و روحش افسرده و پلاسیده شده است. خانه امروزی بیش از این که محل سکونت انسان باشد، اقامتگاه او شده است. مارتین هایدگر به ما یادآوری کرد که سکنی گزیدن مستلزم ایجاد پیوندی معنادار میان انسان و فضاست. از دیدگاه او صرف استقرار در فضا و زیستن در چاردیواری، نمیتواند احساس در خانه بودن، یا زیستن در جهان خانه را به ما بدهد. او شرط اساسی سکنی گزیدن را ساختن کیفیت ویژه از فضا میدانست. گاستون باشلار در کتاب کلاسیکش با عنوان «بوطیقای فضا»، سکنی گزیدن را با عنصر خیال پیوند زد. باشلار بر وجوه خیالپردازانه، شاعرانه و معنایی فضای خانه تکیه و تأکید دارد. اگر فضاهای مسکونی نتوانند اندیشه، خاطره و رویای آدمی را به نحو معنادار و موثری ترکیب کنند، این فضاها زیستپذیر نخواهند بود و تحمل آنها برای آدمی دشوار است. باشلار فضاهای مسکونی شهرهای مدرن را فاقد جوهر خیالپرور و خیالپرداز میداند. از اینرو به باور او «پاریس خانه ندارد».
در چنین حال و هوایی، ویروس کرونا ما را به درون خانهها روانه میسازد. آیا این خانهها پذیرای ما هستند؟ و ما تحمل ماندن و اقامت طولانی در خانهها را داریم؟
جامعه ایران طی دهههای اخیر به سوی شهری شدن و کلانشهری شدن تحول یافته است. در حال حاضر هفتادو پنج درصد جمعیت ایران شهرنشین هستند و نیمی از این جمعیت نیز ساکن کلانشهرها شدهاند. در فرهنگ شهرنشینی و کلانشهری ایرانی، بیشترین زمان زندگی در فضاهای عمومی مانند فضاهای فراغتی (سینما، تئاتر، پارک، پرسهزنی خیابانی، رستورانها، موزها، گالریها) و فضاهای شغلی میگذرد. ما در حالی «خانهنشینی ناگزیر» را پذیرا شدهایم که خانهها پذیرای ما نیستند. در فرهنگ سنتی ایرانی، خانههای کاه گلی روستایی ،آلاچیق وسیاه چادرهای عشایری وخانه های
اعیانی شهری و «خانه» در هر شکل آن به طور تاریخی فضای تولید مثل، مراقبت، پرورش و تربیت، تغذیه، صمیمیت، امنیت، جان پناه و محافظت، برگزاری آئینها، عبادت،
دکتر نعمتالله فاضلی | انسانشناس
بحران کرونا نه تنها آئینها را به تعلیق درآورده است، بلکه در حال به تعلیق درآوردن خیابان و مکان برای ما و همه شهروندان جهانست. هر روز که میگذرد خیابانهای جهان خلوتتر میشوند. میشل دوسِر تو، فیلسوف زندگی روزمره انسان مدرن، به درستی نشان داد که ما آدمهای مدرن و شهری شده از طریق «قدم زدن در شهر»، به مکان معنا میدهیم و هرگوشهی خیابان را با تجربهها، هویتها و رفتوآمدهایمان به خاطره و نشانهای معنادار تبدیل میکنیم. قدم زدن در شهر، «حس مکان» را میسازد و حس مکان هم ما را شهروند و سکنه این خیابانهای سخت و سرد میکند.
مدرنیته با ساختن پدیدهای شگفت به نام «خیابان» و بیرون کشاندن انسان از دشتها و بیابانها و راندن او به شهرها، و سپس کوچاندن او از خانه به خیابان، توانست بر سرشت و سرنوشت انسان سیطرهی بیچونوچرا پیدا کند. مارشال برمن در کتاب «تجربه مدرنیته» به درستی و زیبایی نشان داد که تجربه مدرنیته، همان تجربه انسان معاصر از خیابان است؛ همان طور که بودلر شاعر و منتقد فرانسوی قرن نوزدهم، فلانور یا «پرسه زن» خیابانهای پاریس قرن نوزدهم را مثال اعلای انسان مدرن میدانست.
اما چه خواهد شد اگر نتوانیم در خیابانها قدم بزنیم؟ اگر سینماها، تئاترها، پارکها، میدانها و خیابانها همین طور خلوت و خالی از ما شوند، آیا شهر به تعلیق در نخواهد آمد؟ در جهان پساکرونایی، شهر که خاستگاه و زیستگاه انسان مدرن است، با چه معنایی زیستگاه انسان مدرن میماند؟ آیا کرونا «مخیله اجتماعی» ما از شهر و خیابان را تغییر خواهد داد؟ اگر کرونا ما را از شهرها و خیابانها بیرون براند، به کجا خواهیم رفت؟ مکان بعدی ما کجاست؟ پاسخی که تا این لحظه با آن مواجه بودهایم اینست که این مکان خانه است. اما آیا خانهای امروزی و مدرن گنجایش انسان مدرن را دارد؟ در اینجا میخواهم با تکیه بر تجربه زیسته انسان و جامعه ایرانی این موضوع را کمی بکاوم.
شهروندان ایرانی مانند بسیاری از شهروندان جهان این روزهای کرونایی ناگزیر خانهنشین شدهاند تا زنجیره انتقال ویروس را قطع کنند. در این موقعیت، ما ناگزیر خانهنشین شدهایم. این کار، جامعه ما را درگیر پرسشها و تقلاهای بسیاری کرده است. کرونا در حالی ما را به خانهها باز میگرداند که طی دهههای گذشته با شتاب هرچه بیشتر در حال «فرار از خانه» بودیم و خود را آوارهی کوه، بیابان و خیابان کرده بودیم. «خانهی ایرانی امروزی» اگرچه بیش از هر زمان دیگری در تاریخ، مجهز به آشپزخانه مدرن شده، معماری مهندسیساز و تزئینات و طراحی شیک دارد، و انباشته شده از مبلها، لباسها، ظروف، اسباب بازیها و نمادها و نشانههاست، و کالبد جسمانی و فیزیکیاش با سنگ و سیمان و آهن مستحکمتر و مستحکمتر شده است، اما «جان» آن بیش از هر زمان دیگری نحیف و نحیفتر گردیده و روحش افسرده و پلاسیده شده است. خانه امروزی بیش از این که محل سکونت انسان باشد، اقامتگاه او شده است. مارتین هایدگر به ما یادآوری کرد که سکنی گزیدن مستلزم ایجاد پیوندی معنادار میان انسان و فضاست. از دیدگاه او صرف استقرار در فضا و زیستن در چاردیواری، نمیتواند احساس در خانه بودن، یا زیستن در جهان خانه را به ما بدهد. او شرط اساسی سکنی گزیدن را ساختن کیفیت ویژه از فضا میدانست. گاستون باشلار در کتاب کلاسیکش با عنوان «بوطیقای فضا»، سکنی گزیدن را با عنصر خیال پیوند زد. باشلار بر وجوه خیالپردازانه، شاعرانه و معنایی فضای خانه تکیه و تأکید دارد. اگر فضاهای مسکونی نتوانند اندیشه، خاطره و رویای آدمی را به نحو معنادار و موثری ترکیب کنند، این فضاها زیستپذیر نخواهند بود و تحمل آنها برای آدمی دشوار است. باشلار فضاهای مسکونی شهرهای مدرن را فاقد جوهر خیالپرور و خیالپرداز میداند. از اینرو به باور او «پاریس خانه ندارد».
در چنین حال و هوایی، ویروس کرونا ما را به درون خانهها روانه میسازد. آیا این خانهها پذیرای ما هستند؟ و ما تحمل ماندن و اقامت طولانی در خانهها را داریم؟
جامعه ایران طی دهههای اخیر به سوی شهری شدن و کلانشهری شدن تحول یافته است. در حال حاضر هفتادو پنج درصد جمعیت ایران شهرنشین هستند و نیمی از این جمعیت نیز ساکن کلانشهرها شدهاند. در فرهنگ شهرنشینی و کلانشهری ایرانی، بیشترین زمان زندگی در فضاهای عمومی مانند فضاهای فراغتی (سینما، تئاتر، پارک، پرسهزنی خیابانی، رستورانها، موزها، گالریها) و فضاهای شغلی میگذرد. ما در حالی «خانهنشینی ناگزیر» را پذیرا شدهایم که خانهها پذیرای ما نیستند. در فرهنگ سنتی ایرانی، خانههای کاه گلی روستایی ،آلاچیق وسیاه چادرهای عشایری وخانه های
اعیانی شهری و «خانه» در هر شکل آن به طور تاریخی فضای تولید مثل، مراقبت، پرورش و تربیت، تغذیه، صمیمیت، امنیت، جان پناه و محافظت، برگزاری آئینها، عبادت،
Forwarded from سیدجواد میری مینق
و حتی کار و تولید بود. اما با ظهور تحولات ساختاری تجدد و نوسازی، خانهی ایرانی به تدریج عملکردها و کارکردهایش کاسته شد.
در فرایند شهری شدن در دوره معاصر، رقابتی میان خیابان و خانه شکل گرفت، رقابتی که هر سال از عملکردها و کارکردهای خانه کاسته میشد و کارکردهای خیابان اضافهتر و اضافهتر میگشت. با فروپاشی «خانواده گسترده» و گسترش «خانوادهی هستهای»، بُعد خانوار ایرانی مطابق آخرین سرشماری جمعیتی در سال ۱۳۹۵، به ۳.۲ کاهش یافته است. این امر یعنی، خانههای ایرانی دیگر چندان فضای گرمی برای تولیدمثل نیستند. همچنین با پیچیدهتر شدن نظام تقسیم کار اجتماعی و تخصصی شدن مشاغل، فضاهای خانگی از فضاهای شغلی منفک شدند. در نتیجه، ابتدا مردان از خانهها به بیرون رانده شدند، و سپس با گسترش اشتغال زنان، آنها نیز وقت کمتری در خانه گذراندند. بچهها نیز در زایشگاه به دنیا میآیند، در مهدکودکها و پیشدبستانیها، مدارس و دانشگاهها پرورش پیدا میکنند. با گسترش نهادها و فضاهای شهری فراغتی، تفریح نیز به بیرون از خانه انتقال یافت. در دهههای اخیر با گسترش رستورانها و فستفودها و کافیشاپها به تدریج بساط «سفره» نیز از خانه جمع شد یا این که محدود شد. از طرف دیگر، با ورود تلویزیون و رسانههای گوناگون و بهویژه با گسترش اینترنت و فضای مجازی، عملا تعاملات میان اعضای خانه نیز بسیار محدود شد. در نتیجه، گفتوگو و وقتگذرانی اعضای خانه با یکدیگر در درون خانهها به حداقل کاهش یافت.
جامعه شهری و کلانشهری ایران در زمانی از خیابانها به درون خانهها کوچ داده شدند که خانه از اغلب مولفههای انسانی، عاطفی و اجتماعیاش کاسته یا گاهی تهی شده است. در این جهان خانگی، چگونه میتوان بالهای خیال را به پرواز درآورد و با درودیوار آن اُنس و اُلفت برقرار کرد؟ شر خیالپردازی اینست که در محیط خانه اتفاقهایی روی دهد، تجربههای عمیق انسانی و عاطفی شکل گیرد، «صمیمت» و «روح» در همه ارکان خانه پیدا و پنهان قابل تجربه باشد. اگر به این نکته هم توجه کنیم که جامعه ایرانی در دهههای اخیر با چالش فرسایش سرمایه های اجتماعی و کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش طلاق و بالا بودن نرخ آسیبهای اجتماعی چون اعتیاد، فقر، خشونت، فحشا، ناامنی اجتماعی و امثال اینها نیز مواجه بوده است، در این صورت جهان خانگی انسان ایرانی، جهان کمرمق و بیجانی است.
برای خانهنشینی ما نیازمند احیای معنای خانه و توسعه عملکردهای آن به کمک خلاقیتهای فردی و پذیرش مسئولیت دشوار بازاندیشی در معنای خانه و تلاش برای توسعه عملکردهای خانه است.
در این موقعیت کرونایی و الزام به خانهنشینی، شاید موقعیت مسألهمند خانه ایرانی بیش از هر زمانی دیگری خود را آشکار خواهد کرد. روایتی که ارائه کردم بیان کننده موقعیت مسألهمند ساختاری خانه در شهرها و کلانشهرهاست. اگر این روایت را بپذیریم، برای خانهنشینی ما نیازمند احیای معنای خانه و توسعه عملکردهای آن به کمک خلاقیتهای فردی و پذیرش مسئولیت دشوار بازاندیشی در معنای خانه و تلاش برای توسعه عملکردهای خانه است. میراث فرهنگی و ادبی ما دربردارنده ارزشها و باورهایی است که میتواند ذخیره معنایی ارزشمندی را در اختیار ما قرار دهد. در فرهنگ صوفیانه ایرانی سنت خانهنشینی با نام خلوتگزینی پیشینهای طولانی و ارزش اخلاقی و عرفانی بزرگی دارد. عطار نیشابوری در تذکرهالاولیا روایتهای متعددی از خلوتگزینی و خانهنشینی عارفانی چون منصور حلاج و ابوسعید ابوالخیر نقل میکند. درباره ابوسعید مینویسد سی سال به روستای مَنِه (زادگاهش در ترکمنستان) میرود پنبه بر گوش مینهد و اللهالله میگوید. حافظ نیز در ستایش خلوتگزینی م گوید
دیده بدبین بپوشان ای کریم عیبپوش/زین دلیریها که من در کنج خلوت دیدهام
علاوه بر این، رسانهها و فضای مجازی و شیوههای ارتباطگیری جدید نیز قابلیتها و تواناییهای مهمی در اختیار ما قرار میدهد. در اینجا نمیخواهم راههای مواجهی با موقعیت مسألهمند خانه را توضیح دهم. هدف این بود که این موقعیت را آشناییزدایی کنم. فهمپذیر کردن این موقعیت برای مواجهه خلاقانه و مسئولانه با آن بسیار ضروری و سودمند است. در مقالهی دیگری چگونگی سکنیگزینی در موقعیت قرنطینه را شرح دادهام. نکته کلیدی اینست که کرونا ما ناگزیر به خانهنشینی کرده است و این موقعیت میتواند آغازی برای بازگشت مجدد خانه در زندگی شهری و کلانشهری و پایان دوره فرار از خانه نیز باشد.
@seyedjavadmiri
در فرایند شهری شدن در دوره معاصر، رقابتی میان خیابان و خانه شکل گرفت، رقابتی که هر سال از عملکردها و کارکردهای خانه کاسته میشد و کارکردهای خیابان اضافهتر و اضافهتر میگشت. با فروپاشی «خانواده گسترده» و گسترش «خانوادهی هستهای»، بُعد خانوار ایرانی مطابق آخرین سرشماری جمعیتی در سال ۱۳۹۵، به ۳.۲ کاهش یافته است. این امر یعنی، خانههای ایرانی دیگر چندان فضای گرمی برای تولیدمثل نیستند. همچنین با پیچیدهتر شدن نظام تقسیم کار اجتماعی و تخصصی شدن مشاغل، فضاهای خانگی از فضاهای شغلی منفک شدند. در نتیجه، ابتدا مردان از خانهها به بیرون رانده شدند، و سپس با گسترش اشتغال زنان، آنها نیز وقت کمتری در خانه گذراندند. بچهها نیز در زایشگاه به دنیا میآیند، در مهدکودکها و پیشدبستانیها، مدارس و دانشگاهها پرورش پیدا میکنند. با گسترش نهادها و فضاهای شهری فراغتی، تفریح نیز به بیرون از خانه انتقال یافت. در دهههای اخیر با گسترش رستورانها و فستفودها و کافیشاپها به تدریج بساط «سفره» نیز از خانه جمع شد یا این که محدود شد. از طرف دیگر، با ورود تلویزیون و رسانههای گوناگون و بهویژه با گسترش اینترنت و فضای مجازی، عملا تعاملات میان اعضای خانه نیز بسیار محدود شد. در نتیجه، گفتوگو و وقتگذرانی اعضای خانه با یکدیگر در درون خانهها به حداقل کاهش یافت.
جامعه شهری و کلانشهری ایران در زمانی از خیابانها به درون خانهها کوچ داده شدند که خانه از اغلب مولفههای انسانی، عاطفی و اجتماعیاش کاسته یا گاهی تهی شده است. در این جهان خانگی، چگونه میتوان بالهای خیال را به پرواز درآورد و با درودیوار آن اُنس و اُلفت برقرار کرد؟ شر خیالپردازی اینست که در محیط خانه اتفاقهایی روی دهد، تجربههای عمیق انسانی و عاطفی شکل گیرد، «صمیمت» و «روح» در همه ارکان خانه پیدا و پنهان قابل تجربه باشد. اگر به این نکته هم توجه کنیم که جامعه ایرانی در دهههای اخیر با چالش فرسایش سرمایه های اجتماعی و کاهش اعتماد اجتماعی و افزایش طلاق و بالا بودن نرخ آسیبهای اجتماعی چون اعتیاد، فقر، خشونت، فحشا، ناامنی اجتماعی و امثال اینها نیز مواجه بوده است، در این صورت جهان خانگی انسان ایرانی، جهان کمرمق و بیجانی است.
برای خانهنشینی ما نیازمند احیای معنای خانه و توسعه عملکردهای آن به کمک خلاقیتهای فردی و پذیرش مسئولیت دشوار بازاندیشی در معنای خانه و تلاش برای توسعه عملکردهای خانه است.
در این موقعیت کرونایی و الزام به خانهنشینی، شاید موقعیت مسألهمند خانه ایرانی بیش از هر زمانی دیگری خود را آشکار خواهد کرد. روایتی که ارائه کردم بیان کننده موقعیت مسألهمند ساختاری خانه در شهرها و کلانشهرهاست. اگر این روایت را بپذیریم، برای خانهنشینی ما نیازمند احیای معنای خانه و توسعه عملکردهای آن به کمک خلاقیتهای فردی و پذیرش مسئولیت دشوار بازاندیشی در معنای خانه و تلاش برای توسعه عملکردهای خانه است. میراث فرهنگی و ادبی ما دربردارنده ارزشها و باورهایی است که میتواند ذخیره معنایی ارزشمندی را در اختیار ما قرار دهد. در فرهنگ صوفیانه ایرانی سنت خانهنشینی با نام خلوتگزینی پیشینهای طولانی و ارزش اخلاقی و عرفانی بزرگی دارد. عطار نیشابوری در تذکرهالاولیا روایتهای متعددی از خلوتگزینی و خانهنشینی عارفانی چون منصور حلاج و ابوسعید ابوالخیر نقل میکند. درباره ابوسعید مینویسد سی سال به روستای مَنِه (زادگاهش در ترکمنستان) میرود پنبه بر گوش مینهد و اللهالله میگوید. حافظ نیز در ستایش خلوتگزینی م گوید
دیده بدبین بپوشان ای کریم عیبپوش/زین دلیریها که من در کنج خلوت دیدهام
علاوه بر این، رسانهها و فضای مجازی و شیوههای ارتباطگیری جدید نیز قابلیتها و تواناییهای مهمی در اختیار ما قرار میدهد. در اینجا نمیخواهم راههای مواجهی با موقعیت مسألهمند خانه را توضیح دهم. هدف این بود که این موقعیت را آشناییزدایی کنم. فهمپذیر کردن این موقعیت برای مواجهه خلاقانه و مسئولانه با آن بسیار ضروری و سودمند است. در مقالهی دیگری چگونگی سکنیگزینی در موقعیت قرنطینه را شرح دادهام. نکته کلیدی اینست که کرونا ما ناگزیر به خانهنشینی کرده است و این موقعیت میتواند آغازی برای بازگشت مجدد خانه در زندگی شهری و کلانشهری و پایان دوره فرار از خانه نیز باشد.
@seyedjavadmiri
Forwarded from عدالتخانه
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕️بخشی از لایو اخیر #حسین_شهبازی_زاده با عدالتخانه:
🔹در تمامی حوزه ها رقابت برای کشف شایستگان از میان رفته و میان چاکران و وابستگان قرعه کشی میشود.
پیروزی پیش از رقابت یعنی توزیع رانت.
کلونی ها و محافل رانتی، شایستگان کارآمد را به محاق رانده اند.
@adalat_khaneh
🔹در تمامی حوزه ها رقابت برای کشف شایستگان از میان رفته و میان چاکران و وابستگان قرعه کشی میشود.
پیروزی پیش از رقابت یعنی توزیع رانت.
کلونی ها و محافل رانتی، شایستگان کارآمد را به محاق رانده اند.
@adalat_khaneh