نشست ضرورت بازنگري در قانون اساسي ايران...با حضور فعالان اصلاح طلب، اصول گرا، جريان سوم، نهضت بهار ...
@thirdpower
@thirdpower
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
🔴تبریک روز طبیعت به «آبادگران»
🔹«آبادگران» نماد «کوهخواری» در مشهد است، همه کسانی که کوهها و ارتفاعات این شهر را ویران میکنند داعیه آباد کردن دارند!
🔹نگاهی به تاریخچه سیاه و پر رمز و راز پروندههایی مثل آبادگران، عارفی، کوهسر و کمربند جنوبی مشخص میکند، این روزها با پیشرفت شهرها، شکل زیاده خواهیها، رانتها و پشت پردههای هم پیچیدهتر شده و نفس این شهر را گرفته است.
🔹کوهخواران چطور و به چه قیمتی توانستهاند همراهی دستگاههای مربوطه را جلب و مجوزها را دریافت کنند؟
🔹چرا دستگاه قضایی برای رسیدگی به این تخلفات و احقاق حق بیت المال تعلل میکند و فقط هر جا میخواهد ضرب شستی نشان دهد دیوار باغ ویلاهای کوچک آدمهای معمولی اطراف شهر را نشانه میرود؟!
❌ادامه این یادداشت را در لینک زیر بخوانید👇
fna.ir/ewicf3
@FarsRazavi
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
@NGOKhorasanR 👈
🔹«آبادگران» نماد «کوهخواری» در مشهد است، همه کسانی که کوهها و ارتفاعات این شهر را ویران میکنند داعیه آباد کردن دارند!
🔹نگاهی به تاریخچه سیاه و پر رمز و راز پروندههایی مثل آبادگران، عارفی، کوهسر و کمربند جنوبی مشخص میکند، این روزها با پیشرفت شهرها، شکل زیاده خواهیها، رانتها و پشت پردههای هم پیچیدهتر شده و نفس این شهر را گرفته است.
🔹کوهخواران چطور و به چه قیمتی توانستهاند همراهی دستگاههای مربوطه را جلب و مجوزها را دریافت کنند؟
🔹چرا دستگاه قضایی برای رسیدگی به این تخلفات و احقاق حق بیت المال تعلل میکند و فقط هر جا میخواهد ضرب شستی نشان دهد دیوار باغ ویلاهای کوچک آدمهای معمولی اطراف شهر را نشانه میرود؟!
❌ادامه این یادداشت را در لینک زیر بخوانید👇
fna.ir/ewicf3
@FarsRazavi
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
@NGOKhorasanR 👈
• بیاد کی عطا روشنفکر آگاه ایل
کتاب کوچ کوچ بهترین اثر دهه های اخیر درمورد زندگی عشایر هست. شادروان کی عطا طاهری نویسنده این کتاب ربع قرن زندگی خود را با مشاهدات زندگی ایلی عشایر به رشته تحریر دراورده است. درین کتاب میتوان زندگی روزمره ایل رابه عینه دید. وقتی داری کتاب کوچ کوچ را مرور میکنی انگار در همه ی آن لحظات درصحنه ها حضور داری. تجربه خوبیست. کسانیکه کتاب کلیدرنوشته محمود دولت ابادی را خوانده باشند شباهتش را بخوبی درک میکنند.
کی عطا درین کتاب علاوه بر سرگذشت جالب خود از زمان کودکی که همراه مادر وتبعیدیها به تهران رفت وسواد آموخت تا پشت پا زدن به تمام افکار طبقاتی تا برگشتش به بویراحمد ودوستی با خسروخان بویراحمدی تحصیلکرده زمانه وروشنفکر آگاه، تا تاثیر جنگ جهانی دوم وبرکناری رضاشاه ومهمتر جنبش ملی شدن نفت بر ایلات عشایر میپردازد. نویسنده دراین کتاب بخوبی نا آگاهی مردم ایل را
به دلیل نبود سواد ،روزنامه وکتاب ترسیم میکند. دلخوشی ایل فقط داشتن اسب وتفنگ بود. پس میتوان گفت نویسنده از زمانه خود بسیار جلوتر وآگاه تر بود.
یک برهه تاریخی ان زمان یعنی جنبش ملی شدن صنعت نفت وتاثیر کودتای ۲۸ مرداد بر ایلات رو درک میکنیم. وقتی دراین رمان نویسنده به ماجرای کشته شدن خسروخان بویراحمدی از نزدیکان دکتر مصدق وملی گرای آن زمان به دستور حکومت میپردازد.
درآخر نا امیدی مردم برای رسیدن به یک دنیای بهتررا ترسیم میکند
• روحش شاد یادش جاودان
سهیلا نیک اقبالی
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
کتاب کوچ کوچ بهترین اثر دهه های اخیر درمورد زندگی عشایر هست. شادروان کی عطا طاهری نویسنده این کتاب ربع قرن زندگی خود را با مشاهدات زندگی ایلی عشایر به رشته تحریر دراورده است. درین کتاب میتوان زندگی روزمره ایل رابه عینه دید. وقتی داری کتاب کوچ کوچ را مرور میکنی انگار در همه ی آن لحظات درصحنه ها حضور داری. تجربه خوبیست. کسانیکه کتاب کلیدرنوشته محمود دولت ابادی را خوانده باشند شباهتش را بخوبی درک میکنند.
کی عطا درین کتاب علاوه بر سرگذشت جالب خود از زمان کودکی که همراه مادر وتبعیدیها به تهران رفت وسواد آموخت تا پشت پا زدن به تمام افکار طبقاتی تا برگشتش به بویراحمد ودوستی با خسروخان بویراحمدی تحصیلکرده زمانه وروشنفکر آگاه، تا تاثیر جنگ جهانی دوم وبرکناری رضاشاه ومهمتر جنبش ملی شدن نفت بر ایلات عشایر میپردازد. نویسنده دراین کتاب بخوبی نا آگاهی مردم ایل را
به دلیل نبود سواد ،روزنامه وکتاب ترسیم میکند. دلخوشی ایل فقط داشتن اسب وتفنگ بود. پس میتوان گفت نویسنده از زمانه خود بسیار جلوتر وآگاه تر بود.
یک برهه تاریخی ان زمان یعنی جنبش ملی شدن صنعت نفت وتاثیر کودتای ۲۸ مرداد بر ایلات رو درک میکنیم. وقتی دراین رمان نویسنده به ماجرای کشته شدن خسروخان بویراحمدی از نزدیکان دکتر مصدق وملی گرای آن زمان به دستور حکومت میپردازد.
درآخر نا امیدی مردم برای رسیدن به یک دنیای بهتررا ترسیم میکند
• روحش شاد یادش جاودان
سهیلا نیک اقبالی
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
Telegram
گفتمان جريان سوم
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
ارتباط با ما:
@News_Administrator
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
🛑 با تخریب ارتفاعات جنوبی و احداث جاده کمربندی، ریه ها و تنفسگاه شهر مشهد نابود می شود ! تخریبات را متوقف کنید !
🍀'بهار خنده زد و ارغوان شکفت
در باغچه گل داده یاس پیر
دست از گمان بدار
با مرگ نحس پنجه میفکن
بودن به از نبود شدن
خاصه در بهار ....." 🍀
🔻# در خانه می مانیم ،
اما از تخریب ارتفاعات جنوبی شهر مشهد در هنگامه ی بحران شیوع کرونا توسط سودجویان باید جلوگیری گردد!
🔻 پروژه مخرب کمربند جنوبی که بدلیل مضرات و تهدیدات محیط زیستی و با حکم قانونی متوقف گردیده ، بدون انجام مطالعات محیط زیستی نباید شروع به کار نماید.
🔻ارتفاعات جنوبی ریه های شهر مشهد هستند ، با تخریب آن نفس شهر را نگیرید!
🔻 کرونا به ما آموخت ، باید از منابع طبیعی این سرمایه نسل های فردا ، حفاظت کنیم.
🛑از مراجع قانونی ، درخواست رسیدگی و جلوگیری از ادامه تخریب و عملیات اجرایی در پروژه کمربند جنوبی را داریم !
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
@NGOKhorasanR 👈
🍀'بهار خنده زد و ارغوان شکفت
در باغچه گل داده یاس پیر
دست از گمان بدار
با مرگ نحس پنجه میفکن
بودن به از نبود شدن
خاصه در بهار ....." 🍀
🔻# در خانه می مانیم ،
اما از تخریب ارتفاعات جنوبی شهر مشهد در هنگامه ی بحران شیوع کرونا توسط سودجویان باید جلوگیری گردد!
🔻 پروژه مخرب کمربند جنوبی که بدلیل مضرات و تهدیدات محیط زیستی و با حکم قانونی متوقف گردیده ، بدون انجام مطالعات محیط زیستی نباید شروع به کار نماید.
🔻ارتفاعات جنوبی ریه های شهر مشهد هستند ، با تخریب آن نفس شهر را نگیرید!
🔻 کرونا به ما آموخت ، باید از منابع طبیعی این سرمایه نسل های فردا ، حفاظت کنیم.
🛑از مراجع قانونی ، درخواست رسیدگی و جلوگیری از ادامه تخریب و عملیات اجرایی در پروژه کمربند جنوبی را داریم !
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
@NGOKhorasanR 👈
Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
⭕️ «محمد علی وکیلی» عضو فراکسیون امید:
🔹دیوانسالاری مانعی بر سر راه «جهش تولید» است
🔹پروسه رسیدن به تولید از مبدا تا شروع تولید، طولانی است به طوری که این فرایند به طور میانگین ۲سال طول میکشد
🔹کاغذ بازی در مسیر فعالیت تولیدی در کشور بسیار است و ما با انباشت کاغذبازی در این زمینه روبرو هستیم.
🔹جهش تولید پیش و بیش از هر چیز مستلزم رفع موانع است./ ایرنا
🔸ion.ir
از این نماینده عضو موثر مجلس
باید پرسید شما که این مسایل را می دانستید و نماینده مجلس نیز بودید و ۴ سال فرصت اصلاح این روند را داشتید
چرا اقدامی انجام ندادید؟؟
بس است شعار زدگی .
نسل سوم
🔹دیوانسالاری مانعی بر سر راه «جهش تولید» است
🔹پروسه رسیدن به تولید از مبدا تا شروع تولید، طولانی است به طوری که این فرایند به طور میانگین ۲سال طول میکشد
🔹کاغذ بازی در مسیر فعالیت تولیدی در کشور بسیار است و ما با انباشت کاغذبازی در این زمینه روبرو هستیم.
🔹جهش تولید پیش و بیش از هر چیز مستلزم رفع موانع است./ ایرنا
🔸ion.ir
از این نماینده عضو موثر مجلس
باید پرسید شما که این مسایل را می دانستید و نماینده مجلس نیز بودید و ۴ سال فرصت اصلاح این روند را داشتید
چرا اقدامی انجام ندادید؟؟
بس است شعار زدگی .
نسل سوم
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛑هرگونه عملیات اجرایی و تخریب در کمربند جنوبی باید سریعا متوقف گردد!
🔻در هنگامی که مردم از هجوم بیماری کرونا به خانه ها پناه برده اند و سازمانهای مردم نهاد و فعالین در تکاپوی پشتیبانی و آگاهی بخشی برای رفع بحران و حفظ جان مردم هستند ، متاسفانه شاهد شروع عملیات و تخریبات در کمربند جنوبی هستیم.
🔻 لازم بذکر است این پروژه بدستور شورای حفظ حقوق بیت المال تا انجام و اعلام نتایج مطالعات محیط زیستی متوقف گردیده است.
@NGOKhorasanR 👈
🔻در هنگامی که مردم از هجوم بیماری کرونا به خانه ها پناه برده اند و سازمانهای مردم نهاد و فعالین در تکاپوی پشتیبانی و آگاهی بخشی برای رفع بحران و حفظ جان مردم هستند ، متاسفانه شاهد شروع عملیات و تخریبات در کمربند جنوبی هستیم.
🔻 لازم بذکر است این پروژه بدستور شورای حفظ حقوق بیت المال تا انجام و اعلام نتایج مطالعات محیط زیستی متوقف گردیده است.
@NGOKhorasanR 👈
🔴 وضعیت معیشتی قشر آسیب پذیر در ادامه قرنطینه
✍ اکبر امینی ارمکی
🔹کشور ایران بیش از ۷ درصد منابع و معادن طبیعی و حدود ۱ درصد از جمعیت جهان را داراست.
🔹کشوری که بر پایه برآوردهای جهانی در زمره برترین دارندگان منابع نفت، گاز و همچنین معادن زغال سنگ، طلا، نقره، مس و دهها موارد دیگر است و جزو کشورهای ثروتمند جهان قرار دارد با سوء مدیریت و بی تدبیری به نقطه ای رسیده که در اینروزهای کرونایی با توجه به محدویت های اعمال شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا نتوانسته تمهیدات لازم برای فردای بعد از تعطیلات فراهم آورد تا از این طریق بتواند از عهده مایحتاج هزاران کارگر روز مزد بیکار برآید.
🔹از فردا با پایان یافتن تعطیلات نوروزی در اثر کرونا موج وسیعی از بیکاری بوجود خواهد آمد و کشور دچار مشکلات عدیده ای خواهد شد و اگر این وضعیت درست مدیریت نشود تبعات اقتصادی و اجتماعی بسیاری در بر خواهد داشت.
🔹از فردا فشار زیادی بر اقشار زحمتکش و آسیب پذیر جامعه وارد خواهد شد و نان آوران خانه نگران شکم گرسنه فرزندان و خانواده خویش می باشند.
🔹 از فردا اگر دولت برنامه ای برای امرار معاش اقشار آسیب پذیر نداشته باشد و تمهیدات لازم برای اینروزهای قرنطینه را فراهم نکند با گسترش روز افزون فقر این اقشار دچار مشکلات بسیاری خواهند شد.
🔹از فردا جمعیت انبوهی از بیکاران که اغلب هم جوان هستند ، از کارگر ساختمانی گرفته تا دستفروش کنار خیابان، از مغازه دار تا کارگر هتل ها و رستورانها، همه و همه چَشم به دستان و حمایت دولت دارند.
🔹 اگر از فردا وضع بهمین منوال پیش رود طبقات ضعیف در هفته ها و ماههای پیش رو دچار سوء تغذیه، کمبود مایحتاج اولیه و هزینه های جاری زندگی خواهند شد.
🔹اگر از همین حالا تصمیمی جدی و سریع برای رفع نیازهای آنان صورت نپذیرد، در ادامه نظم و انضباط اجتماعی دچار مخاطره خواهد شد و با حجم گسترده ای از انتقادها و اعتراضات مواجه خواهیم شد.
🔹 انتظار می رود تا دیر نشده، دولت و حکومت از هم اکنون جهت رفع این معضل اقدام نموده و چاره ای بیندیشند
🔹 اگر در این زمینه نیز دیر اقدام شود بزودی شاهد اعتراضات و حرکتهای اعتراض آمیز از سوی این اقشار خواهیم بود و امیدوارم اینبار برخورد دولت و حکومت قهری نباشد و به جای استفاده از زور، سرکوب و رفتارهای سلبی، با سعه صدر در پی مدارا و حل این معضل برآیند.
@rahsevom
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
✍ اکبر امینی ارمکی
🔹کشور ایران بیش از ۷ درصد منابع و معادن طبیعی و حدود ۱ درصد از جمعیت جهان را داراست.
🔹کشوری که بر پایه برآوردهای جهانی در زمره برترین دارندگان منابع نفت، گاز و همچنین معادن زغال سنگ، طلا، نقره، مس و دهها موارد دیگر است و جزو کشورهای ثروتمند جهان قرار دارد با سوء مدیریت و بی تدبیری به نقطه ای رسیده که در اینروزهای کرونایی با توجه به محدویت های اعمال شده از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا نتوانسته تمهیدات لازم برای فردای بعد از تعطیلات فراهم آورد تا از این طریق بتواند از عهده مایحتاج هزاران کارگر روز مزد بیکار برآید.
🔹از فردا با پایان یافتن تعطیلات نوروزی در اثر کرونا موج وسیعی از بیکاری بوجود خواهد آمد و کشور دچار مشکلات عدیده ای خواهد شد و اگر این وضعیت درست مدیریت نشود تبعات اقتصادی و اجتماعی بسیاری در بر خواهد داشت.
🔹از فردا فشار زیادی بر اقشار زحمتکش و آسیب پذیر جامعه وارد خواهد شد و نان آوران خانه نگران شکم گرسنه فرزندان و خانواده خویش می باشند.
🔹 از فردا اگر دولت برنامه ای برای امرار معاش اقشار آسیب پذیر نداشته باشد و تمهیدات لازم برای اینروزهای قرنطینه را فراهم نکند با گسترش روز افزون فقر این اقشار دچار مشکلات بسیاری خواهند شد.
🔹از فردا جمعیت انبوهی از بیکاران که اغلب هم جوان هستند ، از کارگر ساختمانی گرفته تا دستفروش کنار خیابان، از مغازه دار تا کارگر هتل ها و رستورانها، همه و همه چَشم به دستان و حمایت دولت دارند.
🔹 اگر از فردا وضع بهمین منوال پیش رود طبقات ضعیف در هفته ها و ماههای پیش رو دچار سوء تغذیه، کمبود مایحتاج اولیه و هزینه های جاری زندگی خواهند شد.
🔹اگر از همین حالا تصمیمی جدی و سریع برای رفع نیازهای آنان صورت نپذیرد، در ادامه نظم و انضباط اجتماعی دچار مخاطره خواهد شد و با حجم گسترده ای از انتقادها و اعتراضات مواجه خواهیم شد.
🔹 انتظار می رود تا دیر نشده، دولت و حکومت از هم اکنون جهت رفع این معضل اقدام نموده و چاره ای بیندیشند
🔹 اگر در این زمینه نیز دیر اقدام شود بزودی شاهد اعتراضات و حرکتهای اعتراض آمیز از سوی این اقشار خواهیم بود و امیدوارم اینبار برخورد دولت و حکومت قهری نباشد و به جای استفاده از زور، سرکوب و رفتارهای سلبی، با سعه صدر در پی مدارا و حل این معضل برآیند.
@rahsevom
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
Telegram
گفتمان جريان سوم
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
ارتباط با ما:
@News_Administrator
Forwarded from سیدجواد میری مینق
آیا دهه آخر حیات شوروی در حال تکرار در آمریکاست؟
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است: «اگر نگاهی به ساختار سیاسی در آمریکا بیندازید میبینید که در بالای هرم قدرت اتفاقی مشابه آنچه که در شوروی رخ داد در حال تکرار است. به نظر میرسد یک حالت کهن سالی و عدم چرخش نخبگان سیاسی به همان صورتی که نیم قرن پیش در اتحادیه جماهیر شوروی اتفاق افتاده بود در آمریکا در حال وقوع است.»
سرویس بینالملل جوان آنلاین: حدود شش ماه دیگر تا انتخابات باقیمانده است و همه حواسها متمرکز عملکرد سیاسی دموکراتها و جمهوریخواههاست که در نبرد انتخابات کدامیک میتواند دیگری را به زمین زند و پیروز رینگ انتخابات 2020 باشد.
در این میان دکتر سید جواد میری معتقد است آنچه که از تحولات سیاسی آمریکا مهمتر است توجه به ساختار کلان سیاسی آمریکاست که نشانههای افولش در این انتخابات بیش از پیش خودنمایی میکند. او معتقد است ردهی سنی کاندیداهای نهایی که همگی بالای ۷۰ سال هستند نشان از انسداد نخبگانی در آمریکاست و این میتواند بار دیگر آخرین دههی حیات اتحاد جماهیر شوروی را یادآوری کند. مشروح این گفتوگوی خواندنی در ادامه تقدیم میگردد:
جناب دکتر! همانطور که شاهد هستید در انتخابات آمریکا عمده کاندیداهای نهایی جناحین از نسلهای گذشته و با سنهای بالای ۷۰ سال هستند. این را چگونه میتوان تفسیر کرد؟
نکتهای که قابل توجه است و کمتر از این منظر به تغییر و تحولات و مسائل ساختاری عرصه سیاست در آمریکا پرداخته شده، شباهتها و قرابتهای تاریخی بین دهه آخر اتحادیه جماهیر شوروی و آمریکای کنونی است. کسانی که در حوزه تغییر و تحولات شوروی به صورت تاریخی یا شفاهی مطالعه کردهاند، میدانند که تقریباً از سالهای ۱۹۷۸ به بعد اتفاقی در اتحادیه جماهیر شوروی میافتد که زمینه ساز فروپاشی آن میشود. در این سالها گویا در بین نیروهای طراز اول سیاسی قحط الرجالی پیش آمده و تقریباً رهبران حزب کمونیست که آخرینش آقای گورباچوف بود، ردههای سنی بالای ۸۰ و ۷۰ داشتند. بعضی از آنها حتی بعد از پنج یا شش ماه که به قدرت میرسیدند سکته کرده و کنارهگیری میکردند. در واقع به نظر میرسد آن چرخه نخبگانی که قرار بود در سالهای ۲۰ و ۴۰ هسته اصلی قدرت را در شوروی شکل دهد، در دهه ۸۰ میلادی در ساختار سیاسی اتحاد جماهیر شوروی دیده نمیشود؛ نه به این معنا که جوانترها نبودند بلکه عملاً ساختاری نبود که جوانترها بتوانند در ردههای طراز اول نقش آفرینی کنند و در سطح کلان سیاسی در بازی قدرت شرکت کنند. نتیجه این تنشهای داخلی آن شد که نیروهای سیاسی شوروی به این جمعبندی رسیدند که تنهاترین و بهترین راه فائق شدن بر تنشهای داخلی سیستم این است که تنشهای داخلی را به سمت ساحت بینالملل سوق دهند و لذا میبینیم که در همان حوالی دهه ۷۰ میلادی قرن بیستم شوروی به افغانستان حمله میکند. مهم اینجاست که این موارد هیچکدام کارگر نمیافتد و در کنار عوامل دیگر به فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میانجامد.
حالا اگر نگاهی به ساختار سیاسی در آمریکا بیندازید میبینید که در بالای هرم قدرت اتفاقی مشابه آنچه که در شوروی رخ داد در حال تکرار است. رقبایی از حزب دموکرات که قرار است در برابر ترامپ رقابت کنند، رنج سنیشان بین ۷۵ تا ۸۵ است، شخص ترامپ هم که ۷۴ ساله است و به نظر میرسد یک حالت کهن سالی و عدم چرخش نخبگان سیاسی به همان صورتی که نیم قرن پیش در اتحادیه جماهیر شوروی اتفاق افتاده بود در آمریکا در حال وقوع است. مثلاً سندرز ۷۹ سالش است و مشکلات قلبی دارد. جو بایدن ۷۸ سالش است و آن هم مشکلات و بیماریهای دیگری دارد. این موارد یعنی در این دو جناح بزرگ سیاسی که قدرت را در سطح کلان آمریکا بین خودشان تقسیم کردهاند، چرخش نخبگان سیاسی رخ نداده است.
به نظر من این طلیعه برخی از تغییرات و تحولات است و میتوان گفت سیستم نئولیبرالیسم و کاپیستالیسم آمریکا با تمامی قدرتی که توانسته است ۷۵ سال در سطح ملی و جهانی از خود بروز دهد و در ساحات مختلف خودش را نیروی پیشرو در جهان نشان دهد، در یک دهه اخیر دیگر آن چالاکی و چابکی را ندارد. برای ما این باید پرسش اساسی باشد که چه اتفاقی در جامعه آمریکا افتاده است که حتی تنشهای جناحی و تضادهای حزبی داخلی آمریکا دارد آرام آرام به جنگی تمام عیار بین دو گروه تبدیل میشود.
آیا این تحولات نشانی از افول قدرت سیاسی آمریکا است؟
البته بحث افول اقتصادی و تمدنی آمریکا بحث جدیدی نیست، بلکه از سالهای ۱۹۷۰ میلادی اندیشمندان و نظریهپردازان بزرگ آمریکایی آن را مطرح کردهاند. به عنوان مثال ایمانوئل والراشتاین در سالهای ۷۰ و ۷۱ به رگههایی از افول اقتصادی آمریکا در سایه ظهور اقتصادهایی در این سوی اقیانوس آرام که چین و ژاپن و
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی معتقد است: «اگر نگاهی به ساختار سیاسی در آمریکا بیندازید میبینید که در بالای هرم قدرت اتفاقی مشابه آنچه که در شوروی رخ داد در حال تکرار است. به نظر میرسد یک حالت کهن سالی و عدم چرخش نخبگان سیاسی به همان صورتی که نیم قرن پیش در اتحادیه جماهیر شوروی اتفاق افتاده بود در آمریکا در حال وقوع است.»
سرویس بینالملل جوان آنلاین: حدود شش ماه دیگر تا انتخابات باقیمانده است و همه حواسها متمرکز عملکرد سیاسی دموکراتها و جمهوریخواههاست که در نبرد انتخابات کدامیک میتواند دیگری را به زمین زند و پیروز رینگ انتخابات 2020 باشد.
در این میان دکتر سید جواد میری معتقد است آنچه که از تحولات سیاسی آمریکا مهمتر است توجه به ساختار کلان سیاسی آمریکاست که نشانههای افولش در این انتخابات بیش از پیش خودنمایی میکند. او معتقد است ردهی سنی کاندیداهای نهایی که همگی بالای ۷۰ سال هستند نشان از انسداد نخبگانی در آمریکاست و این میتواند بار دیگر آخرین دههی حیات اتحاد جماهیر شوروی را یادآوری کند. مشروح این گفتوگوی خواندنی در ادامه تقدیم میگردد:
جناب دکتر! همانطور که شاهد هستید در انتخابات آمریکا عمده کاندیداهای نهایی جناحین از نسلهای گذشته و با سنهای بالای ۷۰ سال هستند. این را چگونه میتوان تفسیر کرد؟
نکتهای که قابل توجه است و کمتر از این منظر به تغییر و تحولات و مسائل ساختاری عرصه سیاست در آمریکا پرداخته شده، شباهتها و قرابتهای تاریخی بین دهه آخر اتحادیه جماهیر شوروی و آمریکای کنونی است. کسانی که در حوزه تغییر و تحولات شوروی به صورت تاریخی یا شفاهی مطالعه کردهاند، میدانند که تقریباً از سالهای ۱۹۷۸ به بعد اتفاقی در اتحادیه جماهیر شوروی میافتد که زمینه ساز فروپاشی آن میشود. در این سالها گویا در بین نیروهای طراز اول سیاسی قحط الرجالی پیش آمده و تقریباً رهبران حزب کمونیست که آخرینش آقای گورباچوف بود، ردههای سنی بالای ۸۰ و ۷۰ داشتند. بعضی از آنها حتی بعد از پنج یا شش ماه که به قدرت میرسیدند سکته کرده و کنارهگیری میکردند. در واقع به نظر میرسد آن چرخه نخبگانی که قرار بود در سالهای ۲۰ و ۴۰ هسته اصلی قدرت را در شوروی شکل دهد، در دهه ۸۰ میلادی در ساختار سیاسی اتحاد جماهیر شوروی دیده نمیشود؛ نه به این معنا که جوانترها نبودند بلکه عملاً ساختاری نبود که جوانترها بتوانند در ردههای طراز اول نقش آفرینی کنند و در سطح کلان سیاسی در بازی قدرت شرکت کنند. نتیجه این تنشهای داخلی آن شد که نیروهای سیاسی شوروی به این جمعبندی رسیدند که تنهاترین و بهترین راه فائق شدن بر تنشهای داخلی سیستم این است که تنشهای داخلی را به سمت ساحت بینالملل سوق دهند و لذا میبینیم که در همان حوالی دهه ۷۰ میلادی قرن بیستم شوروی به افغانستان حمله میکند. مهم اینجاست که این موارد هیچکدام کارگر نمیافتد و در کنار عوامل دیگر به فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ میانجامد.
حالا اگر نگاهی به ساختار سیاسی در آمریکا بیندازید میبینید که در بالای هرم قدرت اتفاقی مشابه آنچه که در شوروی رخ داد در حال تکرار است. رقبایی از حزب دموکرات که قرار است در برابر ترامپ رقابت کنند، رنج سنیشان بین ۷۵ تا ۸۵ است، شخص ترامپ هم که ۷۴ ساله است و به نظر میرسد یک حالت کهن سالی و عدم چرخش نخبگان سیاسی به همان صورتی که نیم قرن پیش در اتحادیه جماهیر شوروی اتفاق افتاده بود در آمریکا در حال وقوع است. مثلاً سندرز ۷۹ سالش است و مشکلات قلبی دارد. جو بایدن ۷۸ سالش است و آن هم مشکلات و بیماریهای دیگری دارد. این موارد یعنی در این دو جناح بزرگ سیاسی که قدرت را در سطح کلان آمریکا بین خودشان تقسیم کردهاند، چرخش نخبگان سیاسی رخ نداده است.
به نظر من این طلیعه برخی از تغییرات و تحولات است و میتوان گفت سیستم نئولیبرالیسم و کاپیستالیسم آمریکا با تمامی قدرتی که توانسته است ۷۵ سال در سطح ملی و جهانی از خود بروز دهد و در ساحات مختلف خودش را نیروی پیشرو در جهان نشان دهد، در یک دهه اخیر دیگر آن چالاکی و چابکی را ندارد. برای ما این باید پرسش اساسی باشد که چه اتفاقی در جامعه آمریکا افتاده است که حتی تنشهای جناحی و تضادهای حزبی داخلی آمریکا دارد آرام آرام به جنگی تمام عیار بین دو گروه تبدیل میشود.
آیا این تحولات نشانی از افول قدرت سیاسی آمریکا است؟
البته بحث افول اقتصادی و تمدنی آمریکا بحث جدیدی نیست، بلکه از سالهای ۱۹۷۰ میلادی اندیشمندان و نظریهپردازان بزرگ آمریکایی آن را مطرح کردهاند. به عنوان مثال ایمانوئل والراشتاین در سالهای ۷۰ و ۷۱ به رگههایی از افول اقتصادی آمریکا در سایه ظهور اقتصادهایی در این سوی اقیانوس آرام که چین و ژاپن و
Forwarded from سیدجواد میری مینق
مقایسه با آمریکا نظام بستهتری بود، از آنجا که بنیانهای نظری شوروی و آمریکا هر دو از آبشخور اروپا سرچشمه میگیرد، فرضیه تکرار آمریکا برای شوروی را ممکن میدانم. ما باید این مسئله را در تحلیلهای خود لحاظ کنیم که تفکر اروپایی در جهان به دو جناح تبدیل شد که یکی قائل به عدالت و بعد آزادی بود و دیگری آزادی را به عدالت پیشی میداد. یکی از این دو در اواخر قرن بیستم سقوط کرد و آن یکی احتمالاً در دهههای آینده به همان سرانجام مبتلا خواهد شد.
@seyedjavadmiri
@seyedjavadmiri
Forwarded from دولت بهار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 کرونا و شوک درمانی جهانی از نگاه نائومی کلاین
➖ عبارت «شوک درمانی» در جهان سیاست با نام نائومی کلاین و کتاب و مستند تاثیرگذار وی، «دکترین شوک – ظهور سرمایه داری فاجعه محور»، پیوند خورده است. از نگاه وی «شوک درمانی» روش کثیف و کارآمدی است که حکومت های خودکامه برای رهایی از بقایای قید و بند دموکراسی آن را به کار می بندند.
➖ نگاه کلاین به دموکراسی نگاهی لیبرال نیست و دموکراسی بدون سوسیالیسم و عدالت اجتماعی را دروغین می داند. زیرا شهروندان در یک دموکراسی واقعی اجازه نمی دهند ۶۰ درصد ثروت در دستان ۱۰ درصد جمعیت جامعه تمرکز یابد. قطعا آن ۹۰ درصد دیگر و به ویژه ۵۰ درصد فرودست، با استفاده از اکثریت آرای خویش سرنوشتی دیگر را رقم خواهند زد.
➖ در ویدیوی پیوست، نائومی کلاین رفتار طبقه قدرتمند در بحبوحه بیماری همه گیر کرونا را از همین منظر تحلیل می کند. وی بر این باور است که این طبقه می خواهد از فرصت کرونا برای اجرای «شوک درمانی جهانی» بهره برده و بقایای دموکراسی را نیز نابود سازد./ آرشیو منابع سیاسی
@dolatebahar
➖ عبارت «شوک درمانی» در جهان سیاست با نام نائومی کلاین و کتاب و مستند تاثیرگذار وی، «دکترین شوک – ظهور سرمایه داری فاجعه محور»، پیوند خورده است. از نگاه وی «شوک درمانی» روش کثیف و کارآمدی است که حکومت های خودکامه برای رهایی از بقایای قید و بند دموکراسی آن را به کار می بندند.
➖ نگاه کلاین به دموکراسی نگاهی لیبرال نیست و دموکراسی بدون سوسیالیسم و عدالت اجتماعی را دروغین می داند. زیرا شهروندان در یک دموکراسی واقعی اجازه نمی دهند ۶۰ درصد ثروت در دستان ۱۰ درصد جمعیت جامعه تمرکز یابد. قطعا آن ۹۰ درصد دیگر و به ویژه ۵۰ درصد فرودست، با استفاده از اکثریت آرای خویش سرنوشتی دیگر را رقم خواهند زد.
➖ در ویدیوی پیوست، نائومی کلاین رفتار طبقه قدرتمند در بحبوحه بیماری همه گیر کرونا را از همین منظر تحلیل می کند. وی بر این باور است که این طبقه می خواهد از فرصت کرونا برای اجرای «شوک درمانی جهانی» بهره برده و بقایای دموکراسی را نیز نابود سازد./ آرشیو منابع سیاسی
@dolatebahar
#مدیکالیزیشن "وضع زندگی" یعنی چه؟
این پرسشی است که جامعه شناس و فیلسوف انتقادی باید در عرصه عمومی مطرح کند و توضیح دهد چگونه "وضعیت و مسائل انسانی" تبدیل و تحویل به "وضعیت پزشکی" می شوند؟ اما باید توجه داشت که "مدیکالیزیشن" مترادف با علم پزشکی نیست بل پدیده ای است که "مدل معلولیت پزشکی" جای "مدل اجتماعی زندگی روزمره" را می گیرد. حال اگر این اتفاق بیافتد چه پیامدهایی برای جامعه انسانی روی خواهد داد؟ اولین پیامد بنیادین آن تعمیق و بسط "کنترل اجتماعی" جامعه است و ابزار آن "صورتبندی های نوین و طراحی سنخ های جدید ناهنجاری ها" برای کنترل بیشتر انسان ها و موقعیت های انسانی و جامعوی. شاید بتوان گفت ایوان ایلیچ از پیشگامان عرصه نقد "امر سرکوبگر پزشکی" بوده است که در سه سطح به جایگزینی "امر اجتماعی" توسط "امر پزشکی" توجه دقیقی کرده است. او در کتاب "ناموس پزشکی" می گوید پزشکی شدن زندگی در سه سطح "کلینیکال" و "اجتماعی" و "ساختاری" هستی اجتماعی جامعه انسانی را به مخاطره می اندازد. این سخن بدین معناست که کل جمعیت به ناگاه ذیل انگاره معلولیت از کنش انسانی محروم می شوند و تا اطلاع ثانوی هر حرکتی که این دایره معلولیت انگاری را مخدوش کند به عنوان "ناهنجاری" توسط قدرت سرکوب و منکوب می گردد. ایوان ایلیچ از مفهوم "Iatrogenesis" در نسبت با "پزشکی شدن حیات اجتماعی" سخن می گوید و بر این باور است که مداخله های پزشکی در ساحت امر اجتماعی تحت نظر قدرت منجر به افزایش آسیب های اجتماعی خواهد گردید. به نظر من، وضعیت موجود هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی ما را به این سمت سوق می دهد که تغییر مدل از وضع انسانی به "وضع پزشکی" را برای فهم هستی اجتماعی جامعه ایرانی را عمیقاً مورد بازخوانی قرار دهیم.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
این پرسشی است که جامعه شناس و فیلسوف انتقادی باید در عرصه عمومی مطرح کند و توضیح دهد چگونه "وضعیت و مسائل انسانی" تبدیل و تحویل به "وضعیت پزشکی" می شوند؟ اما باید توجه داشت که "مدیکالیزیشن" مترادف با علم پزشکی نیست بل پدیده ای است که "مدل معلولیت پزشکی" جای "مدل اجتماعی زندگی روزمره" را می گیرد. حال اگر این اتفاق بیافتد چه پیامدهایی برای جامعه انسانی روی خواهد داد؟ اولین پیامد بنیادین آن تعمیق و بسط "کنترل اجتماعی" جامعه است و ابزار آن "صورتبندی های نوین و طراحی سنخ های جدید ناهنجاری ها" برای کنترل بیشتر انسان ها و موقعیت های انسانی و جامعوی. شاید بتوان گفت ایوان ایلیچ از پیشگامان عرصه نقد "امر سرکوبگر پزشکی" بوده است که در سه سطح به جایگزینی "امر اجتماعی" توسط "امر پزشکی" توجه دقیقی کرده است. او در کتاب "ناموس پزشکی" می گوید پزشکی شدن زندگی در سه سطح "کلینیکال" و "اجتماعی" و "ساختاری" هستی اجتماعی جامعه انسانی را به مخاطره می اندازد. این سخن بدین معناست که کل جمعیت به ناگاه ذیل انگاره معلولیت از کنش انسانی محروم می شوند و تا اطلاع ثانوی هر حرکتی که این دایره معلولیت انگاری را مخدوش کند به عنوان "ناهنجاری" توسط قدرت سرکوب و منکوب می گردد. ایوان ایلیچ از مفهوم "Iatrogenesis" در نسبت با "پزشکی شدن حیات اجتماعی" سخن می گوید و بر این باور است که مداخله های پزشکی در ساحت امر اجتماعی تحت نظر قدرت منجر به افزایش آسیب های اجتماعی خواهد گردید. به نظر من، وضعیت موجود هم در سطح ملی و هم در سطح جهانی ما را به این سمت سوق می دهد که تغییر مدل از وضع انسانی به "وضع پزشکی" را برای فهم هستی اجتماعی جامعه ایرانی را عمیقاً مورد بازخوانی قرار دهیم.
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
Telegram
گفتمان جريان سوم
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
ارتباط با ما:
@News_Administrator
وقتی مسئولین قیمت فلان جنس و خدمات را بر مبنای قیمت خلیج فارس محاسبه و عرضه و تحمیل می کنند
لطفا به میزان درامد ماهانه هر فرد در ان کشورها نیز نگاهی داشته باشند .
ایران پایین ترین میزان درامد و دستمزد .
البته به جز مدیران و مسولین
نسل سوم اگاهانه، اگاهی بخشی و مطالبه گری را برای جامعه خواستار است .
نسل سوم
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
لطفا به میزان درامد ماهانه هر فرد در ان کشورها نیز نگاهی داشته باشند .
ایران پایین ترین میزان درامد و دستمزد .
البته به جز مدیران و مسولین
نسل سوم اگاهانه، اگاهی بخشی و مطالبه گری را برای جامعه خواستار است .
نسل سوم
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
Telegram
گفتمان جريان سوم
اين كانال صرفن براي گفت و گو جهت امكان سنجي ايجاد جريان سوم فكري، فرهنگي و اجتماعي در سپهر عمومي ايران با احترام به قوانين تاسيس گرديده است.
ارتباط با ما:
@News_Administrator
ارتباط با ما:
@News_Administrator
Forwarded from جمهورى سوم
جامعه ایران بر سر دوراهی سایبر-آنارشیسم و رئال-توتالیتاریسم
درباره رابطه کرونا و بلاکچین
🔴دیروز به دعوت دو نفر از دوستان فعال در حوزه فناوری بلاکچین به همراه یکی دیگر از دوستان اقتصاددان، در نشستی اینترنتی با موضوع تأثیرات محتمل بحران کرونا بر تکنولوژی بلاک چین حضور یافتم. نشست قرار بود بصورت آنلاین و عمومی باشد که متأسفانه پلتفرم پایدار و فیلترنشدهای برای اینکار پیدا نشد و فیلم و صوت نشست پس از تدوین بزودی به صورت آفلاین منتشر خواهد شد.
🔴در این نشست اما من از این گفتم که مهمترین و زیربناییترین میدانی که می تواند تحولات تاریخی ایران و جهان را درون آن معنادار کرد، مبارزه میان دموکراسی و الیگارشی است: مبارزات دائمی مردم با طبقه مسلط، و جامعه مدنی با دولت، برای اینکه بر خلاف جریان اصلی سیاسی تاریخ بشر که قیمومیت عموم مردم را در دستان اقلیت حاکم قرار داده است، قدرت مردم افزایش یابد و آنها به لحاظ فکری و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی حاکم بر سرنوشت خویش گردند. از نظر من همه تحولات و بویژه بحران ها، تکنولوژی ها و انقلاب ها را باید در چنین میدانی شناخت و بررسی کرد. همانطور که عجماوغلو به خوبی در کتاب چرا ملتها شکست میخورند نشان میدهد که طاعون قرن چهاردهم اروپا تا چه میزان بر به هم خوردن این معادله به نفع طبقات فرودست در اروپای غربی مؤثر بود، به گمان من کرونا نیز می تواند از چنین اهمیتی در تحولات آتی بشر برخوردار باشد.
♦️بر پایه همین دستگاه تحلیلی کلان معتقدم که منازعه اصلی در جهان پس از کرونا به صورت رادیکالی میان دو جریان «سایبر-آنارشیسم» در مقابل جریان حاکم «رئال-توتالیتاریسم» اتفاق خواهد افتاد و در این میان بلاکچین می تواند نقشی مهم و محوری به نفع سایبر-آنارشیسم ایفا کند. مهمترین وجه کرونا بازسازی قدرت و اختیارات توتالیتری دولتهای ملی پس از جریان معکوسی است که جهانی شدن و اینترنت در سه دهه اخیر و پس از جنگ سرد بر سر دولتها آورده بود. امروز دیگر حکومت نظامی و کنترلهای تکنیکی بیسابقه به سبک چینی، حتی در کشورهای دموکراتیک هم تابو محسوب نمیشود. اما همین کرونا به میزان زیادی اهمیت «زندگی دوم» یا Second Life را افزایش داده است. در مقابل بنبست حیات عینی سیاسی و اقتصادی حاکم بر جهان، ما مردمان فرودست جهان به حیات فرهنگی دوم در اینترنت پناه برده بودیم و اکنون که جامعه عینی بیش از پیش از هر جهت امکانات خود برای اینکه سکونتگاه انسان باشد را از دست می دهد، لازم است که حیات فرهنگی دوم ما در اینترنت بتواند زیربنای اقتصادی دومی را نیز خلق کند که به طور کامل از هرگونه «مرکزی» در دولت و مرجعیتی بیرونی بینیاز است. این مأموریت بر عهده بلاکچین است و با تمهید زیربنای مادی جدید جهان سیاسی دومی نیز در آینده بر دوش بلاکچین ساخته خواهد شد. این سایبرآنارشیسم قرن بیست و یکمی است که تنها امید آینده جنبشهای رهاییبخش در تمام نقاط جهان محسوب می شود.
🔻صوت و فیلم کامل این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
.
درباره رابطه کرونا و بلاکچین
🔴دیروز به دعوت دو نفر از دوستان فعال در حوزه فناوری بلاکچین به همراه یکی دیگر از دوستان اقتصاددان، در نشستی اینترنتی با موضوع تأثیرات محتمل بحران کرونا بر تکنولوژی بلاک چین حضور یافتم. نشست قرار بود بصورت آنلاین و عمومی باشد که متأسفانه پلتفرم پایدار و فیلترنشدهای برای اینکار پیدا نشد و فیلم و صوت نشست پس از تدوین بزودی به صورت آفلاین منتشر خواهد شد.
🔴در این نشست اما من از این گفتم که مهمترین و زیربناییترین میدانی که می تواند تحولات تاریخی ایران و جهان را درون آن معنادار کرد، مبارزه میان دموکراسی و الیگارشی است: مبارزات دائمی مردم با طبقه مسلط، و جامعه مدنی با دولت، برای اینکه بر خلاف جریان اصلی سیاسی تاریخ بشر که قیمومیت عموم مردم را در دستان اقلیت حاکم قرار داده است، قدرت مردم افزایش یابد و آنها به لحاظ فکری و فرهنگی و اقتصادی و سیاسی حاکم بر سرنوشت خویش گردند. از نظر من همه تحولات و بویژه بحران ها، تکنولوژی ها و انقلاب ها را باید در چنین میدانی شناخت و بررسی کرد. همانطور که عجماوغلو به خوبی در کتاب چرا ملتها شکست میخورند نشان میدهد که طاعون قرن چهاردهم اروپا تا چه میزان بر به هم خوردن این معادله به نفع طبقات فرودست در اروپای غربی مؤثر بود، به گمان من کرونا نیز می تواند از چنین اهمیتی در تحولات آتی بشر برخوردار باشد.
♦️بر پایه همین دستگاه تحلیلی کلان معتقدم که منازعه اصلی در جهان پس از کرونا به صورت رادیکالی میان دو جریان «سایبر-آنارشیسم» در مقابل جریان حاکم «رئال-توتالیتاریسم» اتفاق خواهد افتاد و در این میان بلاکچین می تواند نقشی مهم و محوری به نفع سایبر-آنارشیسم ایفا کند. مهمترین وجه کرونا بازسازی قدرت و اختیارات توتالیتری دولتهای ملی پس از جریان معکوسی است که جهانی شدن و اینترنت در سه دهه اخیر و پس از جنگ سرد بر سر دولتها آورده بود. امروز دیگر حکومت نظامی و کنترلهای تکنیکی بیسابقه به سبک چینی، حتی در کشورهای دموکراتیک هم تابو محسوب نمیشود. اما همین کرونا به میزان زیادی اهمیت «زندگی دوم» یا Second Life را افزایش داده است. در مقابل بنبست حیات عینی سیاسی و اقتصادی حاکم بر جهان، ما مردمان فرودست جهان به حیات فرهنگی دوم در اینترنت پناه برده بودیم و اکنون که جامعه عینی بیش از پیش از هر جهت امکانات خود برای اینکه سکونتگاه انسان باشد را از دست می دهد، لازم است که حیات فرهنگی دوم ما در اینترنت بتواند زیربنای اقتصادی دومی را نیز خلق کند که به طور کامل از هرگونه «مرکزی» در دولت و مرجعیتی بیرونی بینیاز است. این مأموریت بر عهده بلاکچین است و با تمهید زیربنای مادی جدید جهان سیاسی دومی نیز در آینده بر دوش بلاکچین ساخته خواهد شد. این سایبرآنارشیسم قرن بیست و یکمی است که تنها امید آینده جنبشهای رهاییبخش در تمام نقاط جهان محسوب می شود.
🔻صوت و فیلم کامل این نشست به زودی منتشر خواهد شد.
.
Forwarded from سازمان مردم نهاد طموزی
هر ساله در آخرین شنبه ماه مارس میلیون ها نفر در سراسر کره ی زمین ساعتی را به زمین به عنوان مهمانانش هدیه میدهند و چراغ های منازلشان و همه ی وسایل الکترونیکی را بمدت یک ساعت خاموش می کنند تا به زمین دست دوستی بدهند.
ساعت زمین یک رویداد جهانی سازماندهی شده است که توسط صندوق جهانی طبیعت (World Wide Fund for Nature) تنظیم و به جهان معرفی شده است و هدف از آن آگاهي درباره تغييرات آب و هوايي و نياز به مصرف محتاطانه انرژي در جهان است.
ساعت زمين نخستين بار ازجانب روزنامه سيدني «مورنينگ هرالد» در سال ٢۰۰٧، زماني مطرح شد كه ٢.٢ ميليون نفر از ساكنين سيدني اقدام به خاموش كردن چراغهاي غيرضروري كردند.
پس از اين اقدام شهر سيدني استراليا، هر سال تعداد بيشتري از شهرهاي جهان اين روز را گرامي داشتند و به آن پيوستند.
نخستين گراميداشت ساعت زمين در ايران در سال ۱٣٩۰ و با خاموشي چراغهاي برج ميلاد در تهران انجام شد و تاكنون نيز ايران در ۵ برنامه متوالي براي پاسداشت اين روز مشاركت فعال داشته است.
طبق برآوردهایی که برای ساعت خاموشی توسط کارشناسان به عمل آمده بود، اگر ۳۰ میلیون مشترک برق تنها معادل یک لامپ یکصد واتی از مصارف روشنایی خود راخاموش کردند، موجب صرفه جویی ۳ هزار مگاواتی مصرف انرژی شده اند!
#ساعت_زمین
#EarthHour
🌱🌱🌱
@tamozi
🌱🌱🌱
instagram.com/tamoziii
ساعت زمین یک رویداد جهانی سازماندهی شده است که توسط صندوق جهانی طبیعت (World Wide Fund for Nature) تنظیم و به جهان معرفی شده است و هدف از آن آگاهي درباره تغييرات آب و هوايي و نياز به مصرف محتاطانه انرژي در جهان است.
ساعت زمين نخستين بار ازجانب روزنامه سيدني «مورنينگ هرالد» در سال ٢۰۰٧، زماني مطرح شد كه ٢.٢ ميليون نفر از ساكنين سيدني اقدام به خاموش كردن چراغهاي غيرضروري كردند.
پس از اين اقدام شهر سيدني استراليا، هر سال تعداد بيشتري از شهرهاي جهان اين روز را گرامي داشتند و به آن پيوستند.
نخستين گراميداشت ساعت زمين در ايران در سال ۱٣٩۰ و با خاموشي چراغهاي برج ميلاد در تهران انجام شد و تاكنون نيز ايران در ۵ برنامه متوالي براي پاسداشت اين روز مشاركت فعال داشته است.
طبق برآوردهایی که برای ساعت خاموشی توسط کارشناسان به عمل آمده بود، اگر ۳۰ میلیون مشترک برق تنها معادل یک لامپ یکصد واتی از مصارف روشنایی خود راخاموش کردند، موجب صرفه جویی ۳ هزار مگاواتی مصرف انرژی شده اند!
#ساعت_زمین
#EarthHour
🌱🌱🌱
@tamozi
🌱🌱🌱
instagram.com/tamoziii
Forwarded from Deleted Account
http://www.hamdelidaily.ir/?post=2210
اشباح سبز؛ جريان سومي در اروپا و ايران
اميرحسين نوربخش (فعال اجتماعی)
شبحي بر اروپا سايه افكنده است. شبح سبز اكولوژيستها...احزاب سبز جريان سومي ارتجاع را در قاره سبز به خوبي عقب راندهاند. البته راستهاي ليبرال و فرصتطلبان ضد برگزيتي همچنان جولان ميدهند. تغييرات اقليمي هم در راه است و احمقهاي سياسي همچنان بوكسوري كه مدام ضربات هوگ چپ و راست و وسط و آپارگادهاي آتشين از حريفش دريافت كرده، تمركزش را هر لحظه بيشتر از دست ميدهد. طبيعتا محافظهكاران دچار سرگيجهاي سياسي هستند كه توان تصميمگيريشان را مخدوش کرده است.
امروزه دوستداران محیط زیست با سرزمينگرايان و هويتباوران مدام در جدال هستند تا تخريبگران و قيمتگزاران و كالاسازان و مصرف دوستان ضد طبيعت را كه بهانههاي نژادي و سرمايه دوستانه خوبي براي نابودي مادر زمين دارند، گرفتار كرده و از پيش رويشان جلوگيري كنند. بيشك حتي تصور اين كه با تغييرات اقليمي احتمالا بخشي از اراضي در غرب به زير آب خواهند رفت، بسيار نگرانكننده است.
حركت سبزها عمدتا در دهه هشتاد و پس از شكست سياستهاي چپ و راست در اروپا رخ داد. خودمانيم، چقدر شرايط به اوضاع ايران امروز شبيه است! تشكيل احزاب سبز در ايران فارغ از دو قطبي اصلاحگرا و اصولطلب، ضرورتي بنيادين و غير قابل انكار مينمايد و دقيقا همين جاست كه اهميت تاسيس نهضت جريان سوم آشكاري بيشتري پيدا ميكند. جناحهاي فرسوده ما در افكار و رفتارشان، هيچ جايگاهي براي محيط زيست قائل نبوده و نيستند و تغييرات اقليمي آنان را طبق معمول غافلگير کرده است.
دولت و دستگاه حاكميت هم با سياستهاي سبز آشنايي ندارد. بيشك هر جريان سوم واقعياي با ساختار و انديشههاي متفاوت در ايران شكل بگيرد، جناحهاي دو قلو عليه آن با هم متحد خواهند شد. اما نيروي مترقي جديد اجتماعي در ايران براي گفت و گو با مردم، پيش از هر چيز بايد تكليفش را روشن كند.
از شرايط جامعه و سخنان مسئولان چنين بر ميآيد كه تحولاتي زير عنوان فرايند بازنگري قانون اساسي با سازوكارهاي مشخص در قانون اساسي در راه است. لذا مطالبه يك قانون اساسي سبز الزامي براي جريان سوميهاست. چرا كه صرف تغيير دستوري قانون اساسي موثر نخواهد بود. طرفه اين كه جمهوري سوم تنها با جریان سوم محقق خواهد شد و در سپهر عمومي جمهوري جديد، كه بر اساس قانون اساسي سيال نوين شكل خواهد گرفت، دو جبهه سياسي كهنه و قديمي ايران جايگاهي نخواهند داشت و احتمالا دچار ادغام يا فروپاشي خواهند شد.
اشباح سبز؛ جريان سومي در اروپا و ايران
اميرحسين نوربخش (فعال اجتماعی)
شبحي بر اروپا سايه افكنده است. شبح سبز اكولوژيستها...احزاب سبز جريان سومي ارتجاع را در قاره سبز به خوبي عقب راندهاند. البته راستهاي ليبرال و فرصتطلبان ضد برگزيتي همچنان جولان ميدهند. تغييرات اقليمي هم در راه است و احمقهاي سياسي همچنان بوكسوري كه مدام ضربات هوگ چپ و راست و وسط و آپارگادهاي آتشين از حريفش دريافت كرده، تمركزش را هر لحظه بيشتر از دست ميدهد. طبيعتا محافظهكاران دچار سرگيجهاي سياسي هستند كه توان تصميمگيريشان را مخدوش کرده است.
امروزه دوستداران محیط زیست با سرزمينگرايان و هويتباوران مدام در جدال هستند تا تخريبگران و قيمتگزاران و كالاسازان و مصرف دوستان ضد طبيعت را كه بهانههاي نژادي و سرمايه دوستانه خوبي براي نابودي مادر زمين دارند، گرفتار كرده و از پيش رويشان جلوگيري كنند. بيشك حتي تصور اين كه با تغييرات اقليمي احتمالا بخشي از اراضي در غرب به زير آب خواهند رفت، بسيار نگرانكننده است.
حركت سبزها عمدتا در دهه هشتاد و پس از شكست سياستهاي چپ و راست در اروپا رخ داد. خودمانيم، چقدر شرايط به اوضاع ايران امروز شبيه است! تشكيل احزاب سبز در ايران فارغ از دو قطبي اصلاحگرا و اصولطلب، ضرورتي بنيادين و غير قابل انكار مينمايد و دقيقا همين جاست كه اهميت تاسيس نهضت جريان سوم آشكاري بيشتري پيدا ميكند. جناحهاي فرسوده ما در افكار و رفتارشان، هيچ جايگاهي براي محيط زيست قائل نبوده و نيستند و تغييرات اقليمي آنان را طبق معمول غافلگير کرده است.
دولت و دستگاه حاكميت هم با سياستهاي سبز آشنايي ندارد. بيشك هر جريان سوم واقعياي با ساختار و انديشههاي متفاوت در ايران شكل بگيرد، جناحهاي دو قلو عليه آن با هم متحد خواهند شد. اما نيروي مترقي جديد اجتماعي در ايران براي گفت و گو با مردم، پيش از هر چيز بايد تكليفش را روشن كند.
از شرايط جامعه و سخنان مسئولان چنين بر ميآيد كه تحولاتي زير عنوان فرايند بازنگري قانون اساسي با سازوكارهاي مشخص در قانون اساسي در راه است. لذا مطالبه يك قانون اساسي سبز الزامي براي جريان سوميهاست. چرا كه صرف تغيير دستوري قانون اساسي موثر نخواهد بود. طرفه اين كه جمهوري سوم تنها با جریان سوم محقق خواهد شد و در سپهر عمومي جمهوري جديد، كه بر اساس قانون اساسي سيال نوين شكل خواهد گرفت، دو جبهه سياسي كهنه و قديمي ايران جايگاهي نخواهند داشت و احتمالا دچار ادغام يا فروپاشي خواهند شد.
Forwarded from امروز وفردا
♦️♦️کورونا، کاوه زمانه و سلاح مردم بی سلاح
✍فرشاد قربانپور
♦️کم کم دارد از کورونا خوشم می آید. نه عقل دارد و نه شعور. راه خیر و شر را هم بلد نیست و بنا ندارد ما را به بهشت ببرد. اما رسالت دارد.
♦️کورونا یواشکی آمد و خودش را انداخت وسط ما. نه دیده میشود، نه بو دارد، نه رنگ و نه وزن. نه انسان است، نه جن و نه حیوان. اما آیت ها و نشانه هایی دارد و چند ویژگی حسابی که سبب شده تقریبا دلبسته اش شوم.
♦️اول از همه اهل معاشرت است. یعنی زود پسر خاله میشود و می رود توی دلمان. هیچ برایش مهم نیست شما که هستید. چه کارگر باشید چه وزیر، چه وکیل، چه پولدار و چه گدا... هر که پیش آمد خوش آمد.
♦️کورونا آب زیرکاه است. میداند در جامعه پلیسی باید اصول مخفی کاری را رعایت کرد. همه جا هست و هیچ جا نیست. گویی ورای زمان و مکان است. گاهی می نشیند روی فیلتر سیگار وینستون، گاهی هم میچسبد به دسته بیل، گاهی خودش را به خودنویس طلایی در جیب کُت یک مدیر می چسباند و گاهی هم لم میدهد روی شیر دستشویی. جا برایش مهم نیست. مثل خودمان خاکی است.
♦️کورونا بیطرف است. همه را به یک چشم می نگرد در نتیجه عادل است. هیچ اهل پیشداوری نیست. از هیچ کسی بدش نمی آید. مثل ما نیست که چشم دیدن صاحبخانه، مامور مالیات، آمپولزن، طلبکار و مامور راهنمایی را نداریم.
♦️کورونا با همه رفیق است. خیلی زود دوست میشود و بین کسی فرق نمیگذارد. همین که آدم باشی و روی دو پا راه بروی میتوانی رفیقش باشی. هر وقت که دلش بخواهد میپرد روی شقیقه طرف یا میرود می نشیند روی چشمانش. کورونا اصلا هر جا رفته اغلب پا گذاشته روی تخم چشمان میزبان.
♦️ما به همه تعارف کردیم که افتخار بدهید در خدمتتان باشیم و قدم بگذارید روی تخم چشمان ما، اما کورونا تعارفها را به خودش گرفت و قدم گذاشت روی تخم چشمان ما. اصلا انگار رابطه بین او و ما یک رابطه عاشقانه است. چرا؟ چون از راه چشم وارد میشود.
♦کورونا مایوس نمیشود. خستگی ناپذیر است و از پا نمی افتد. از نظر کورونا «نمیشه» را سوسن خوانده است. نمیتوان راهش را سد کرد و او را در بن بست قرار داد. هر کوره راه و روزنی، راه عبورش است. از هر سوراخی خودش را میرساند سر قرار و بوسه عشق را تحویل معشوق میدهد و میرود یکراست در سینه اش و میشود سلطان قلب او.
♦️کورونا نامیرا است و عمر جاوید دارد.اصلا گویی آب حیات خورده است. نمیشود آن را از بین برد. فقط میتوان کمی سردرگمش کرد. اما او همکنون هم سردرگم است. چرا که سراغ همه میرود. کورونا اگر سردرگم نبود فقط میچسبید به مردم عادی و به آدم های فلک زده. اما کورونا مستانه، هم سراغ پامنبری میرود و هم رو منبری. یکبار با کارگر نانوایی قرار دارد و یکبار با معاون وزیر و یکبار سراغ فلان فرمانده می رود و یکبار هم سراغ فلان واعظ. پس کورونا عادل است و از این جهت خلاف آمد عادت است در تاریخ.
♦حتی به گمانم، گویی که کورونا یک مارکسیست دو آتشه، برابری طلب و صددرصد جهان وطن است. چون برایش بین سیاه و سفید و زرد و ملا یا مُکلا فرقی نیست. هرکه نزدیک تر بهتر.
♦️از این گذشته مدافع سرسخت حقوق کودکان است. به کودکان کاری ندارد. همین اخلاق معرکه اش است که مرا شیفته خودش کرد.
♦کورونا آموزگار است. مانند معلم دلسوزی به ما درس میدهد. البته شعور ندارد اما به شکل ناباورانه ای در حال محک زدن شعور ماست. او دوست داشتن یکدیگر و وجدان کاری را به ما یادآوری کرد.
♦️کورونا بی مرز بودن برخی مصیبت ها را به ما یاد داد. یادآوری کرد برخی خطرها، ترسی از قدرت سیاسی ندارند و از همه درها و پنجره ها و ایزوله ها عبور میکنند و خودشان را میرسانند به چاله زیر گلوی طرف.
♦کورونا به ما نشان داد که تاکنون تمام مصیبت ها تنها برای مردم بود. جنگ، تورم، بیماری، فقر، گرانی،سیل، زلزله، خشکسالی و... همه زخم هایی بر تن مردم بود.
♦️اما کورونا درب اتاقش را به روی همه گشوده است بدون وقت قبلی اهل ملاقات دادن و در دسترس همه است. این کورونا است که به درستی خودش را متعلق به همه مردم می داند نه آن نماینده و یا فلان نامزد ریاست جمهوری که فقط شعار میداد. کورنا نشان داد ما دروغگو بودیم.
♦️کورونا به ما میگوید شکستش، در اتحاد ماست. نشان میدهد که همه ما در یک کشتی نشسته ایم بنابراین پیروزی از آن همه یا هیچکس است.
♦️کورونا بیماری ما برای بیداری است.
کورونا به ما یادآوری میکند که نمی توان دل خوش کرد به گزمه و عسس و زندان و خاطرجمع بود از گزند خشم رعایا.
♦️کورونا خود را کاوه سلحشور مردم بی نوا و درمانده کرده است. هرچند که گیرم این میان جان رعایایی نیز ستانده شود.
♦️کورونا مثل هوا است، برای همه است. مثل باران روی خانه همه میبارد. کورونا دوست داشتنی است چون سلاح مردم بی سلاح شده است. از این جهت میتوان عاشقانه دوستش داشت.
⬅️امروز و فردا را دنبال کنید، این یک کانال خبری نیست.
🆔️ @emrouzofarda1
✍فرشاد قربانپور
♦️کم کم دارد از کورونا خوشم می آید. نه عقل دارد و نه شعور. راه خیر و شر را هم بلد نیست و بنا ندارد ما را به بهشت ببرد. اما رسالت دارد.
♦️کورونا یواشکی آمد و خودش را انداخت وسط ما. نه دیده میشود، نه بو دارد، نه رنگ و نه وزن. نه انسان است، نه جن و نه حیوان. اما آیت ها و نشانه هایی دارد و چند ویژگی حسابی که سبب شده تقریبا دلبسته اش شوم.
♦️اول از همه اهل معاشرت است. یعنی زود پسر خاله میشود و می رود توی دلمان. هیچ برایش مهم نیست شما که هستید. چه کارگر باشید چه وزیر، چه وکیل، چه پولدار و چه گدا... هر که پیش آمد خوش آمد.
♦️کورونا آب زیرکاه است. میداند در جامعه پلیسی باید اصول مخفی کاری را رعایت کرد. همه جا هست و هیچ جا نیست. گویی ورای زمان و مکان است. گاهی می نشیند روی فیلتر سیگار وینستون، گاهی هم میچسبد به دسته بیل، گاهی خودش را به خودنویس طلایی در جیب کُت یک مدیر می چسباند و گاهی هم لم میدهد روی شیر دستشویی. جا برایش مهم نیست. مثل خودمان خاکی است.
♦️کورونا بیطرف است. همه را به یک چشم می نگرد در نتیجه عادل است. هیچ اهل پیشداوری نیست. از هیچ کسی بدش نمی آید. مثل ما نیست که چشم دیدن صاحبخانه، مامور مالیات، آمپولزن، طلبکار و مامور راهنمایی را نداریم.
♦️کورونا با همه رفیق است. خیلی زود دوست میشود و بین کسی فرق نمیگذارد. همین که آدم باشی و روی دو پا راه بروی میتوانی رفیقش باشی. هر وقت که دلش بخواهد میپرد روی شقیقه طرف یا میرود می نشیند روی چشمانش. کورونا اصلا هر جا رفته اغلب پا گذاشته روی تخم چشمان میزبان.
♦️ما به همه تعارف کردیم که افتخار بدهید در خدمتتان باشیم و قدم بگذارید روی تخم چشمان ما، اما کورونا تعارفها را به خودش گرفت و قدم گذاشت روی تخم چشمان ما. اصلا انگار رابطه بین او و ما یک رابطه عاشقانه است. چرا؟ چون از راه چشم وارد میشود.
♦کورونا مایوس نمیشود. خستگی ناپذیر است و از پا نمی افتد. از نظر کورونا «نمیشه» را سوسن خوانده است. نمیتوان راهش را سد کرد و او را در بن بست قرار داد. هر کوره راه و روزنی، راه عبورش است. از هر سوراخی خودش را میرساند سر قرار و بوسه عشق را تحویل معشوق میدهد و میرود یکراست در سینه اش و میشود سلطان قلب او.
♦️کورونا نامیرا است و عمر جاوید دارد.اصلا گویی آب حیات خورده است. نمیشود آن را از بین برد. فقط میتوان کمی سردرگمش کرد. اما او همکنون هم سردرگم است. چرا که سراغ همه میرود. کورونا اگر سردرگم نبود فقط میچسبید به مردم عادی و به آدم های فلک زده. اما کورونا مستانه، هم سراغ پامنبری میرود و هم رو منبری. یکبار با کارگر نانوایی قرار دارد و یکبار با معاون وزیر و یکبار سراغ فلان فرمانده می رود و یکبار هم سراغ فلان واعظ. پس کورونا عادل است و از این جهت خلاف آمد عادت است در تاریخ.
♦حتی به گمانم، گویی که کورونا یک مارکسیست دو آتشه، برابری طلب و صددرصد جهان وطن است. چون برایش بین سیاه و سفید و زرد و ملا یا مُکلا فرقی نیست. هرکه نزدیک تر بهتر.
♦️از این گذشته مدافع سرسخت حقوق کودکان است. به کودکان کاری ندارد. همین اخلاق معرکه اش است که مرا شیفته خودش کرد.
♦کورونا آموزگار است. مانند معلم دلسوزی به ما درس میدهد. البته شعور ندارد اما به شکل ناباورانه ای در حال محک زدن شعور ماست. او دوست داشتن یکدیگر و وجدان کاری را به ما یادآوری کرد.
♦️کورونا بی مرز بودن برخی مصیبت ها را به ما یاد داد. یادآوری کرد برخی خطرها، ترسی از قدرت سیاسی ندارند و از همه درها و پنجره ها و ایزوله ها عبور میکنند و خودشان را میرسانند به چاله زیر گلوی طرف.
♦کورونا به ما نشان داد که تاکنون تمام مصیبت ها تنها برای مردم بود. جنگ، تورم، بیماری، فقر، گرانی،سیل، زلزله، خشکسالی و... همه زخم هایی بر تن مردم بود.
♦️اما کورونا درب اتاقش را به روی همه گشوده است بدون وقت قبلی اهل ملاقات دادن و در دسترس همه است. این کورونا است که به درستی خودش را متعلق به همه مردم می داند نه آن نماینده و یا فلان نامزد ریاست جمهوری که فقط شعار میداد. کورنا نشان داد ما دروغگو بودیم.
♦️کورونا به ما میگوید شکستش، در اتحاد ماست. نشان میدهد که همه ما در یک کشتی نشسته ایم بنابراین پیروزی از آن همه یا هیچکس است.
♦️کورونا بیماری ما برای بیداری است.
کورونا به ما یادآوری میکند که نمی توان دل خوش کرد به گزمه و عسس و زندان و خاطرجمع بود از گزند خشم رعایا.
♦️کورونا خود را کاوه سلحشور مردم بی نوا و درمانده کرده است. هرچند که گیرم این میان جان رعایایی نیز ستانده شود.
♦️کورونا مثل هوا است، برای همه است. مثل باران روی خانه همه میبارد. کورونا دوست داشتنی است چون سلاح مردم بی سلاح شده است. از این جهت میتوان عاشقانه دوستش داشت.
⬅️امروز و فردا را دنبال کنید، این یک کانال خبری نیست.
🆔️ @emrouzofarda1
Forwarded from امروز وفردا
🌍زمین به من می آموزد که به خاطر بیاورم :
♦️زمین، به من سکوت می آموزد
بسان علف ها در زیر نور
وبه من صبوری می آموزد
همچون سنگ های کهن با خاطرات.
♦️زمین، به من تواضع می آموزد
مانند شکوفه ها به هنگام رستن
و به من دوست داشتن می آموزد
بسان مادری کودکش را.
♦️زمین به من شجاعت می آموزد
همچون درختی که تنها بر پا ایستاده است
و به من محدودیت می آموزد
آن هنگام که مورچه ای بر زمین می خزد.
♦️زمین به من آزادی می آموزد
بسان عقابی که در آسمان در پرواز است
و به من تسلیم می آموزد
همچون برگ هایی که در پاییز فرو می ریزند.
♦️زمین به من احیا می آموزد
آن هنگام که دانه ای در بهار می روید
و به من فراموش کردن خود را می آموزد
بسان برفی که با ذوب شدن، حیات خود را از بین می برد.
♦️زمین، به من می آموزد که مهربانی را به یاد آورم
هنگامی که مزارع خشکیده در زیر باران می گریند.
(جان یلو لارک) / دعای سرخپوست
⬅️امروز و فردا را دنبال کنید، این یک کانال خبری نیست.
🆔️ @emrouzofarda1
♦️زمین، به من سکوت می آموزد
بسان علف ها در زیر نور
وبه من صبوری می آموزد
همچون سنگ های کهن با خاطرات.
♦️زمین، به من تواضع می آموزد
مانند شکوفه ها به هنگام رستن
و به من دوست داشتن می آموزد
بسان مادری کودکش را.
♦️زمین به من شجاعت می آموزد
همچون درختی که تنها بر پا ایستاده است
و به من محدودیت می آموزد
آن هنگام که مورچه ای بر زمین می خزد.
♦️زمین به من آزادی می آموزد
بسان عقابی که در آسمان در پرواز است
و به من تسلیم می آموزد
همچون برگ هایی که در پاییز فرو می ریزند.
♦️زمین به من احیا می آموزد
آن هنگام که دانه ای در بهار می روید
و به من فراموش کردن خود را می آموزد
بسان برفی که با ذوب شدن، حیات خود را از بین می برد.
♦️زمین، به من می آموزد که مهربانی را به یاد آورم
هنگامی که مزارع خشکیده در زیر باران می گریند.
(جان یلو لارک) / دعای سرخپوست
⬅️امروز و فردا را دنبال کنید، این یک کانال خبری نیست.
🆔️ @emrouzofarda1
Forwarded from قسط
مسعود براتی:
🔸اختصاص ۷۵ همت برای کاهش اثرات مخرب #کرونا هم در شیوه تجهیز منابع و هم در نحوه تخصیص ایرادات جدی دارد و باید اصلاح شود.
🔹گفته شده منابع این کار با کاهش نرخ ذخیره قانونی بانک ها تامین می شود. این یعنی قدرتمندتر شدن بانک ها و یعنی دور شدن از اصلاحات واقعی اقتصادی.
محمد صادق شهبازی:
🔸هفتادوپنج هزارمیلیاردی که دولت میخواهد بهاسم کمک به مشاغل آسیبدیده از کرونا از صندوق توسعه ملی بردارد، نه شیوه شناسایی درست نه اولویتگذاری مشخص ناظر به مستضعفین برایش اعلام شده. تجربه تلخ پولپاشیهای غیرهدفمند و تبدیلشده به ضدخودش و با فساد و تبعیض را پیش ازاین هم داشتهایم.
🔹بجای این کار وام معیشتی به هرکس که اعلام نیاز میکند اختصاص پیدا کند. تاخیر در پذیرش چنین برداشت غیرهدفمندی از صندوق توسعه درست است و کاش به مشخص شدن سازوکار شناسایی و اولویتبندی یا وام معیشتی به مردم بر اساس یارانه منوط شود. پولپاشی و حاتمبخشی بیحساب از صندوق توسعه غلط است.
🌐 @Edalatkhahi
🔸اختصاص ۷۵ همت برای کاهش اثرات مخرب #کرونا هم در شیوه تجهیز منابع و هم در نحوه تخصیص ایرادات جدی دارد و باید اصلاح شود.
🔹گفته شده منابع این کار با کاهش نرخ ذخیره قانونی بانک ها تامین می شود. این یعنی قدرتمندتر شدن بانک ها و یعنی دور شدن از اصلاحات واقعی اقتصادی.
محمد صادق شهبازی:
🔸هفتادوپنج هزارمیلیاردی که دولت میخواهد بهاسم کمک به مشاغل آسیبدیده از کرونا از صندوق توسعه ملی بردارد، نه شیوه شناسایی درست نه اولویتگذاری مشخص ناظر به مستضعفین برایش اعلام شده. تجربه تلخ پولپاشیهای غیرهدفمند و تبدیلشده به ضدخودش و با فساد و تبعیض را پیش ازاین هم داشتهایم.
🔹بجای این کار وام معیشتی به هرکس که اعلام نیاز میکند اختصاص پیدا کند. تاخیر در پذیرش چنین برداشت غیرهدفمندی از صندوق توسعه درست است و کاش به مشخص شدن سازوکار شناسایی و اولویتبندی یا وام معیشتی به مردم بر اساس یارانه منوط شود. پولپاشی و حاتمبخشی بیحساب از صندوق توسعه غلط است.
🌐 @Edalatkhahi
Forwarded from راه سوم
🔴نماینده مجلس: هیچ تضمینی برای ریاست قالیباف بر مجلس وجود ندارد، پایداریها با قالیبافیها اختلافات ریشهای دارند
🗣 حسین مقصودی، نماینده مجلس دهم در گفتوگو با #اصلاحات_نیوز:
🔹️ مجلس یازدهم سه دسته است که در آن پایداریها اکثریت هستند. گروه دوم را همفکران قالیباف تشکیل میدهند که به شدت کمتعدادند و اقلیت محدودی هم با اصلاحطلبان است.
🔹️اگر لازم باشد جبهه پایداری حتی به رئیس شدن یک اصلاحطلب راضی میشود تا قالیباف رئیس نشود. این دو گروه اختلافات ریشهای با هم دارند.
🔹️ پایداری پیششرطهایی برای ریاست قالیباف در نظر خواهد گرفت. اول اینکه قالیباف کاندیدای ریاستجمهوری نشود و دوم اینکه تیمی را که در شهرداری با او کار میکردند به مجلس نیاورد.
🔹️ این مجلس بسیار پرتنش و متزلزل خواهد بود و از الان صدای تنشهای مجلس به گوش میرسد.
@rahsevom
🗣 حسین مقصودی، نماینده مجلس دهم در گفتوگو با #اصلاحات_نیوز:
🔹️ مجلس یازدهم سه دسته است که در آن پایداریها اکثریت هستند. گروه دوم را همفکران قالیباف تشکیل میدهند که به شدت کمتعدادند و اقلیت محدودی هم با اصلاحطلبان است.
🔹️اگر لازم باشد جبهه پایداری حتی به رئیس شدن یک اصلاحطلب راضی میشود تا قالیباف رئیس نشود. این دو گروه اختلافات ریشهای با هم دارند.
🔹️ پایداری پیششرطهایی برای ریاست قالیباف در نظر خواهد گرفت. اول اینکه قالیباف کاندیدای ریاستجمهوری نشود و دوم اینکه تیمی را که در شهرداری با او کار میکردند به مجلس نیاورد.
🔹️ این مجلس بسیار پرتنش و متزلزل خواهد بود و از الان صدای تنشهای مجلس به گوش میرسد.
@rahsevom
Forwarded from سیدجواد میری مینق
مرگ، آزادی، انزوا و بی معنایی: چگونه وضع موجود را صورتبندی کنیم؟
آیا می توان گفت این پدیده ای که ما اکنون با آن مواجه شده ایم این چهار شاخصه بنیادین را با خود بهمراه آورده است؟ به نظرم ما نباید برای صورتبندی وضع موجود که "وجود آدمی" را نشانه رفته است از "مفاهیم مدیکال" استفاده کنیم. کرونا یا وضعیت کرونایی و موقع پسا-کرونایی همگی به نوعی تقلیل دادن وضع وجودی به موقعیتی اپیدمولوژیک است و توگویی زندگی انسان صرفاً وضعی بیولوژیک دارد که بتوان عالم انسانی را با مفاهیم برآمده از اقلیم زیست شناسانه مفصلبندی کرد. این رخداد که وضع انسانی با مفاهیم مدیکال ترسیم شده است خود نشان از "هجوم عقل ابزاری" به "ساحت زندگی" دارد که فیلسوفان و جامعه شناسان انتقادی به گونه ایی شلخته "حفظ مراتب" نمی کنند و این "زندیقی مفهومی" خود به انحاء گوناگون موجب گردیده است که ما نتوانیم فرسایش هستی اجتماعی جامعه خویش را به درستی صورتبندی کنیم. بنابراین من بر این باورم که تا اطلاع ثانوی این وضع موجود را "وضعیت کرونایی" ننامم بل آنرا با مفهوم "تعلیق وجود" صورتبندی کنم. اما تعلیق وجود به چه معناست؟ کرونا صورت مدیکال دارد ولی معنای وجودی انسان را بر روی کره خاکی متحول کرده است و این تحول چهار ساحت وجود انسانی را که به گونه تاریخمند درونی شده بود را مورد هجمه بنیادین قرار داده است. کرونا آزادی انسان را گرفته است و حقوقی که در نسبت با بدن انسان و مترتب بر آن است را کاملاً به حالت تعلیق درآورده و هر حرکت بدن را زیر ذره بین پزشکی برده است و نوعی "معلولیت جمعی" بر وجود جمعی و فردی انسان تحمیل کرده است و به نوعی سلب آزادی کرده است. انسانی که مسلوب از آزادی شده است، تبدیل به عدد می شود و عددی شدن انسان او را دچار انزوا می کند و در وضع کنونی که انزوای پزشکی بر آدمی تحمیل شده است این نوعی انزوای روحی هم بر جان آدمی وارد می کند. بنابراین ما اکنون بنیادی ترین وجه انسانی خویش که آزادی است را از کف داده ایم و انزوا را برای رهایی از مرگ به جان خریده ایم ولی تعلیق زندگی ما را از تمامی هر آنچه انسانی است "جدا" کرده است و "زنجیر صله ارحام" را دریده است و این همه به تمنای نجات حیات آدمی ولی در این میان زندگی به حالت تعلیق درآمده است. این تعلیق بی معنایی را بر ما مستولی کرده است. زیرا معنای وجود آدمی در باروری زندگی در نسبت با دیگری است و این نسبت ها که گسست آیا معنا را می توان در نسبت با اشیاء و حفظ تناسب شیئوی زنده نگه داشت؟ حال می بینیم که سیطره وضع موجود "مرگ" را در دامن خود داشته است ولی ذهن ها به دلیل چیرگی رویکرد مدیکال "فیزیکِ مرگ" را در نظر گرفته اند و این غفلت موجب شده است ما مرگ وجودی خویش را نبینیم و ندانیم که چگونه در این وضعیت دچار شده ایم. به سخن دیگر، وضع ما "وضعیت کرونایی" نیست بل صورتی از نیهیلیسم است که در حال ساختن جهانِ فردا است که در آن نه تنها "خدا" وجود ندارد بل دیگر "جامعه" هم وجود نخواهد داشت. این دغدغه داستایوفسکی بود که می گفت در جهانی که خدا نیست همه چیز مجاز است و پاسخ این چالش را دورکهایم به اینگونه داد که جامعه همان خداست ولی فردا که جامعه هم نیست باید چه را جایگزین کرد؟
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri
آیا می توان گفت این پدیده ای که ما اکنون با آن مواجه شده ایم این چهار شاخصه بنیادین را با خود بهمراه آورده است؟ به نظرم ما نباید برای صورتبندی وضع موجود که "وجود آدمی" را نشانه رفته است از "مفاهیم مدیکال" استفاده کنیم. کرونا یا وضعیت کرونایی و موقع پسا-کرونایی همگی به نوعی تقلیل دادن وضع وجودی به موقعیتی اپیدمولوژیک است و توگویی زندگی انسان صرفاً وضعی بیولوژیک دارد که بتوان عالم انسانی را با مفاهیم برآمده از اقلیم زیست شناسانه مفصلبندی کرد. این رخداد که وضع انسانی با مفاهیم مدیکال ترسیم شده است خود نشان از "هجوم عقل ابزاری" به "ساحت زندگی" دارد که فیلسوفان و جامعه شناسان انتقادی به گونه ایی شلخته "حفظ مراتب" نمی کنند و این "زندیقی مفهومی" خود به انحاء گوناگون موجب گردیده است که ما نتوانیم فرسایش هستی اجتماعی جامعه خویش را به درستی صورتبندی کنیم. بنابراین من بر این باورم که تا اطلاع ثانوی این وضع موجود را "وضعیت کرونایی" ننامم بل آنرا با مفهوم "تعلیق وجود" صورتبندی کنم. اما تعلیق وجود به چه معناست؟ کرونا صورت مدیکال دارد ولی معنای وجودی انسان را بر روی کره خاکی متحول کرده است و این تحول چهار ساحت وجود انسانی را که به گونه تاریخمند درونی شده بود را مورد هجمه بنیادین قرار داده است. کرونا آزادی انسان را گرفته است و حقوقی که در نسبت با بدن انسان و مترتب بر آن است را کاملاً به حالت تعلیق درآورده و هر حرکت بدن را زیر ذره بین پزشکی برده است و نوعی "معلولیت جمعی" بر وجود جمعی و فردی انسان تحمیل کرده است و به نوعی سلب آزادی کرده است. انسانی که مسلوب از آزادی شده است، تبدیل به عدد می شود و عددی شدن انسان او را دچار انزوا می کند و در وضع کنونی که انزوای پزشکی بر آدمی تحمیل شده است این نوعی انزوای روحی هم بر جان آدمی وارد می کند. بنابراین ما اکنون بنیادی ترین وجه انسانی خویش که آزادی است را از کف داده ایم و انزوا را برای رهایی از مرگ به جان خریده ایم ولی تعلیق زندگی ما را از تمامی هر آنچه انسانی است "جدا" کرده است و "زنجیر صله ارحام" را دریده است و این همه به تمنای نجات حیات آدمی ولی در این میان زندگی به حالت تعلیق درآمده است. این تعلیق بی معنایی را بر ما مستولی کرده است. زیرا معنای وجود آدمی در باروری زندگی در نسبت با دیگری است و این نسبت ها که گسست آیا معنا را می توان در نسبت با اشیاء و حفظ تناسب شیئوی زنده نگه داشت؟ حال می بینیم که سیطره وضع موجود "مرگ" را در دامن خود داشته است ولی ذهن ها به دلیل چیرگی رویکرد مدیکال "فیزیکِ مرگ" را در نظر گرفته اند و این غفلت موجب شده است ما مرگ وجودی خویش را نبینیم و ندانیم که چگونه در این وضعیت دچار شده ایم. به سخن دیگر، وضع ما "وضعیت کرونایی" نیست بل صورتی از نیهیلیسم است که در حال ساختن جهانِ فردا است که در آن نه تنها "خدا" وجود ندارد بل دیگر "جامعه" هم وجود نخواهد داشت. این دغدغه داستایوفسکی بود که می گفت در جهانی که خدا نیست همه چیز مجاز است و پاسخ این چالش را دورکهایم به اینگونه داد که جامعه همان خداست ولی فردا که جامعه هم نیست باید چه را جایگزین کرد؟
سیدجوادمیری
@seyedjavadmiri