Forwarded from راه سوم
🔴انتقاد تند منیژه حکمت از نامه هنرمندان به قوه قضاییه در مورد محمد امامی:
🔹شرم بر سینمای ما که به خاطر نواله ای که برایمان پرت کرده اند این چنین به دریوزهگی افتاده ایم
🔹اینها کیستند که بر جرائمشان هم نام هنر میگذارند و چاپلوسی و دستبوسی شان را انسان دوستی مینامند
🔹آیا رسوا تر از این میشد ذلت و حقارت را فریاد زد
🔹️پی نوشت: محمد امامی از متهمین بزرگ اقتصادی و متهم به شاه کلید جریان پولشویی است.
_
اصلاحات نیوز
@rahsevom
🔹شرم بر سینمای ما که به خاطر نواله ای که برایمان پرت کرده اند این چنین به دریوزهگی افتاده ایم
🔹اینها کیستند که بر جرائمشان هم نام هنر میگذارند و چاپلوسی و دستبوسی شان را انسان دوستی مینامند
🔹آیا رسوا تر از این میشد ذلت و حقارت را فریاد زد
🔹️پی نوشت: محمد امامی از متهمین بزرگ اقتصادی و متهم به شاه کلید جریان پولشویی است.
_
اصلاحات نیوز
@rahsevom
Forwarded from 🌍 کانال خبری انجمن دیدبان آب هوا زمین 🌍
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🦌آهويی كه فرصت كرده تا انسانها در قرنطينه هستند دلی به دريا بزنه!!
😍لذت ببريد!🥰
🌍 ما فقط یک زمین داریم
برای حفاظت آن همه باهم باید بکوشیم 🌍
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️ didban.ahz
اینستاگرام
👀 دیدبان آب هوا زمین 🌏
😍لذت ببريد!🥰
🌍 ما فقط یک زمین داریم
برای حفاظت آن همه باهم باید بکوشیم 🌍
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️ didban.ahz
اینستاگرام
👀 دیدبان آب هوا زمین 🌏
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
🛑 هرگونه عملیات اجرایی در پروژه کمربند جنوبی تحت عنوان بارگیری، کنده کاری، احداث معبر و پارکینگ و .... تا انجام مطالعات و ارزیابی محیط زیستی باید سریعا متوقف گردد!
🛑 به مطالبات بحق و قانونی مردم احترام بگذارید و پروژه ای که با شرط انجام مطالعات محیط زیستی با حکم قانون متوقف گردیده را بدون انجام مطالعات و در شرایط بحران کرونا اجرا نکنید!
🛑🛑 مدعی العموم در برابر این تخلف آشکار و تضییع حقوق مردم و نسل های فردا نباید سکوت کند!
@NGOKhorasanR👈
🛑 به مطالبات بحق و قانونی مردم احترام بگذارید و پروژه ای که با شرط انجام مطالعات محیط زیستی با حکم قانون متوقف گردیده را بدون انجام مطالعات و در شرایط بحران کرونا اجرا نکنید!
🛑🛑 مدعی العموم در برابر این تخلف آشکار و تضییع حقوق مردم و نسل های فردا نباید سکوت کند!
@NGOKhorasanR👈
Forwarded from راه سوم
🔴روزنامه جمهوری اسلامی: ستاداجرایی فرمان امام،بنیاد مستضعفان و آستان قدس اگر پولشان را برای مردم مستضعف هزینه نکنند به چه کاری می آیند؟
✒ مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
🔹️برای حل قطعی مشکلات باید قدرتهای مالی بزرگی به صحنه بیایند که از تمکن بسیار بالائی برخوردارند و اموال آنها متعلق به مردم است.
🔹️این قدرتهای مالی عبارتند از ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی. امکانات و منابع مالی گستردهای که در اختیار این مراکز وجود دارند اگر به عرصه کمک به اقشار آسیبدیده از کرونا آورده شوند، مشکلات این اقشار در کوتاهترین زمان و به صورت کامل برطرف خواهد شد. این اموال و امکانات متعلق به مردم هستند و دقیقاً در چنین موقعیتهائی باید از آنها برای حل مشکل مردم استفاده شود.
🔹️این مراکز باید تمامقد و با دستهای گشاده و بدون محدودیت به صحنه بیایند و بدون فوت وقت، تمام نیازمندیهای مردمی که در شرایط سخت اقتصادی کنونی دچار تنگنا شدهاند را برطرف نمایند.درک صحیح این شرایطِ بسیار دشوار است که ایجاب میکند مراکز قدرت مالی متعلق به مردم به صحنه بیایند و به رسالت تاریخی خود عمل کنند. آنها اگر پولهائی را که در اختیار دارند برای نجات مردم مستضعف خرج نکنند، فلسفه وجودیشان را چگونه میخواهند توجیه کنند؟
@rahsevom
✒ مسیح مهاجری در روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
🔹️برای حل قطعی مشکلات باید قدرتهای مالی بزرگی به صحنه بیایند که از تمکن بسیار بالائی برخوردارند و اموال آنها متعلق به مردم است.
🔹️این قدرتهای مالی عبارتند از ستاد اجرائی فرمان امام، بنیاد مستضعفان و آستان قدس رضوی. امکانات و منابع مالی گستردهای که در اختیار این مراکز وجود دارند اگر به عرصه کمک به اقشار آسیبدیده از کرونا آورده شوند، مشکلات این اقشار در کوتاهترین زمان و به صورت کامل برطرف خواهد شد. این اموال و امکانات متعلق به مردم هستند و دقیقاً در چنین موقعیتهائی باید از آنها برای حل مشکل مردم استفاده شود.
🔹️این مراکز باید تمامقد و با دستهای گشاده و بدون محدودیت به صحنه بیایند و بدون فوت وقت، تمام نیازمندیهای مردمی که در شرایط سخت اقتصادی کنونی دچار تنگنا شدهاند را برطرف نمایند.درک صحیح این شرایطِ بسیار دشوار است که ایجاب میکند مراکز قدرت مالی متعلق به مردم به صحنه بیایند و به رسالت تاریخی خود عمل کنند. آنها اگر پولهائی را که در اختیار دارند برای نجات مردم مستضعف خرج نکنند، فلسفه وجودیشان را چگونه میخواهند توجیه کنند؟
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
ادامه از بالا...
🔴 مفاهیم توخالی در ماههای کرونایی /بخش دوم
🔹️واژۀ مستضعف یکی از همین مفاهیم توخالی است که رجال سیاسی بومی از چهل سال پیش کوشش کردهاند مضمونی برای آن دستـ وـ پا کنند، اما گمان نمیکنم حتیٰ میان دو تن از آنان اجماعی دربارۀ واقعیت آن ــ اگر واقعیتی داشته باشد ــ به وجود آمده باشد. وقتی رجلی سیاسی، مانند میرسلیم، تنها چشم بر گزارشهای خبرنگاران رادیو و تلویزیون از کشورهای فاسد غربی داشته باشد، و آنگاه که از چهارراههای تهران در خودروهای محافظت شده عبور میکند تا رسیدن به برجهای الهیه و ویلاهای لواسان با موبایل خود ور برود، تردیدی نیست که نخواهد دانست که فاجعه چه عمقی پیدا کرده است. چنین رجلی نخواهد دانست که حتیٰ اگر کمر کشور و مردم آن زیر بار تحریم نشکسته بود، و او میخواست کمک به ملّت مستضعف امریکا برساند، به عنوان مثال مقداری ماسک برای مردم مستضعف امریکا ارسال کند، باید همان ماسک را از همان دولت کینهتوز امریکا میخرید و به عنوان کمکهای کشور دوست و برادر به همان امریکا تحویل میداد. اما آنچه همان رجل بشردوست و از پسِ پشت پردۀ پندار واژههای تهی از معنا نمیتواند بداند این است که حتیٰ دولتی مانند آلمان برای حفاظت سلامت پلیس خود از همان دولت کینهتوز ماسک میخرد و آن دولت اگر اولویت حفظ سلامت مردم او ایجاب کند سفارش آلمان را پس میگیرد.
🔹️رجل کشوری که حتیٰ نمیتواند از پزشکان و پرستاران خود محافظت کند چگونه به خود اجازه میدهد چنین یاوهای بگوید و به قول جوانان «خالی ببندد»؟! آیا این بشردوستی توخالی معنایی جز این دارد که مانند آن منجم گلستان سعدی در آسمان ایدئولوژی سیر میکنیم و نمیدانیم که در خانۀ ما چه میگذرد؟! در سیاست، مضمونِ مفاهیم همان واقعیتهای موجود است، نه خیالاتی که بر پایۀ پندارهای خود میبافیم. بدترین وضع برای رجل سیاسی آن است که منجم گلستان سعدی باشد و گرنه بر سرش آن خواهد آمد که بر آن منجم آمد. نخستین گام برای وارد شدن در سیاست آن است که مدعی ریاست و مدیریت کشور خود را از چنبر واژگان تهی از معنایی مانند مستضعف رها کند. در کشوری مانند ایران، استضعاف، بیش از هر جای دیگری، در کوچهها، خیابانها و شهرهای آن جاری است و رجل سیاسی نمیتواند چشم و گوش خود را بر این واقعیت ببندد و در ده هزار فرسنگیِ استضعافِ موجود دنبالِ استضعافِ موهوم بگردد و گرنه عِرض خود خواهد برد و مانند آن طلاب جوان که میخواستند از کهنسالان امریکایی پرستاری کنند خود را مضحکۀ کهنسالان روستا و شهر خود خواهد کرد! اگر سیاست نمیدانیم دستکم نمیتوانیم این قدر ندانیم که «چراغی که به خانه رواست به مسجد روا نیست»!/كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@rahsevom
🔴 مفاهیم توخالی در ماههای کرونایی /بخش دوم
🔹️واژۀ مستضعف یکی از همین مفاهیم توخالی است که رجال سیاسی بومی از چهل سال پیش کوشش کردهاند مضمونی برای آن دستـ وـ پا کنند، اما گمان نمیکنم حتیٰ میان دو تن از آنان اجماعی دربارۀ واقعیت آن ــ اگر واقعیتی داشته باشد ــ به وجود آمده باشد. وقتی رجلی سیاسی، مانند میرسلیم، تنها چشم بر گزارشهای خبرنگاران رادیو و تلویزیون از کشورهای فاسد غربی داشته باشد، و آنگاه که از چهارراههای تهران در خودروهای محافظت شده عبور میکند تا رسیدن به برجهای الهیه و ویلاهای لواسان با موبایل خود ور برود، تردیدی نیست که نخواهد دانست که فاجعه چه عمقی پیدا کرده است. چنین رجلی نخواهد دانست که حتیٰ اگر کمر کشور و مردم آن زیر بار تحریم نشکسته بود، و او میخواست کمک به ملّت مستضعف امریکا برساند، به عنوان مثال مقداری ماسک برای مردم مستضعف امریکا ارسال کند، باید همان ماسک را از همان دولت کینهتوز امریکا میخرید و به عنوان کمکهای کشور دوست و برادر به همان امریکا تحویل میداد. اما آنچه همان رجل بشردوست و از پسِ پشت پردۀ پندار واژههای تهی از معنا نمیتواند بداند این است که حتیٰ دولتی مانند آلمان برای حفاظت سلامت پلیس خود از همان دولت کینهتوز ماسک میخرد و آن دولت اگر اولویت حفظ سلامت مردم او ایجاب کند سفارش آلمان را پس میگیرد.
🔹️رجل کشوری که حتیٰ نمیتواند از پزشکان و پرستاران خود محافظت کند چگونه به خود اجازه میدهد چنین یاوهای بگوید و به قول جوانان «خالی ببندد»؟! آیا این بشردوستی توخالی معنایی جز این دارد که مانند آن منجم گلستان سعدی در آسمان ایدئولوژی سیر میکنیم و نمیدانیم که در خانۀ ما چه میگذرد؟! در سیاست، مضمونِ مفاهیم همان واقعیتهای موجود است، نه خیالاتی که بر پایۀ پندارهای خود میبافیم. بدترین وضع برای رجل سیاسی آن است که منجم گلستان سعدی باشد و گرنه بر سرش آن خواهد آمد که بر آن منجم آمد. نخستین گام برای وارد شدن در سیاست آن است که مدعی ریاست و مدیریت کشور خود را از چنبر واژگان تهی از معنایی مانند مستضعف رها کند. در کشوری مانند ایران، استضعاف، بیش از هر جای دیگری، در کوچهها، خیابانها و شهرهای آن جاری است و رجل سیاسی نمیتواند چشم و گوش خود را بر این واقعیت ببندد و در ده هزار فرسنگیِ استضعافِ موجود دنبالِ استضعافِ موهوم بگردد و گرنه عِرض خود خواهد برد و مانند آن طلاب جوان که میخواستند از کهنسالان امریکایی پرستاری کنند خود را مضحکۀ کهنسالان روستا و شهر خود خواهد کرد! اگر سیاست نمیدانیم دستکم نمیتوانیم این قدر ندانیم که «چراغی که به خانه رواست به مسجد روا نیست»!/كانال اختصاصي نشر آثار و آراء جواد طباطبايي
@rahsevom
Forwarded from قسط
✍️آیا افزایش دستمزد کارگر باعث تورم میشود؟
شاهبیت سخنان وزرا و اقتصاددانان جریان اصلی این است که افزایش حداقل دستمزد کارگران باعث تورم میشود پس نباید دستمزدشان زیاد افزایش یابد
🔵قطعا این افراد دچار خطای مفهومی شده و منظورشان از تورم، گرانی است. با اندکی شناخت نسبت به ماهیت پول و ارتباط آن با اقتصاد کلان میتوان متوجه شد که این تورم است که علت گرانی است نه بالعکس. یعنی گرانی معلول تورم است و مبارزه با معلول تا زمان بقای علت، حتما محکوم به شکست است. اگر تورم خلق شد که ناشی از خلق پول غیرمتناسب با رشد اقتصادی توسط بانک مرکزی(با هر اسم اتوکشیده مثل استقراض دولت یا اضافه برداشت بانکها) است، آنگاه گرانی اجتنابناپذیر خواهد بود و مبارزه با آن با ابزارهایی نظیر له کردن کارگران، آب در هاون کوبیدن است. تورم در واقعیت امر، افزایش قیمت کالا نیست بلکه کاهش ارزش پول است. کاهش ارزش پول در بانکها رقم میخورد نه در کارخانه تولیدی با افزایش دستمزد کارگر. سابقا پادشاهان با کلاشی عیار سکه را کم میکردند الان هم با اعتباری شدن مبادلات، دولتها و بانکها همین کار را با زدن یک دکمه انجام میدهند.
راه مبارزه با گرانی، تحول نظام بانکی و کنترل آنها در خلق پول است. هر کس پس از خلق تورم، از مبارزه با گرانی با هر اسمی سخن بگوید یا احمق است یا فریبکار.
🔵اما واقعیتهای اقتصادی:
📌گزارش گاردین نشان میدهد دولت فخیمه استکباری بریتانیا در سال جدید حداقل حقوق کارگران را ۴ برابر نرخ #تورم افزایش داده است. آیا دولت بریتانیا نگران افزایش تورم نبوده است و فقط ما نگرانیم؟
📌دو اقتصاددان به نامهای مکدونالد و نیلسون در پژوهش خود دریافتند به ازای هر ۱۰ درصد افزایش حداقل دستمزد، قیمتها فقط ۰.۳۶ درصد افزایش مییابد.
📌پژوهش جورج اکرلف از دانشگاه جورجتاون نشان میدهد افزایش دستمزد کارگران باعث بهرهوری نیروی کار شده و در نهایت عواید آن به کارفرما و تولید ملی میرسد.
📌پژوهش آرین دوب، ویلیام لستر و مایکل ریچ نشان میدهد که افزایش حقوق کارگر باعث کاهش گردش نیروی کار و در نتیجه کاهش هزینه آموزش و خطای نفرات جدید و در نهایت باعث افزایش بهرهوری واحد تولیدی و خدماتی و تولید ملی خواهد شد.
📌مطالعه داگهال و دیوید کوپر نشان میدهد افزایش حداقل دستمزد نیروی کار باعث افزایش تقاضای مصرفکننده و رونق اقتصاد خواهد شد. آنها نشان دادند افزایش حقوق ۲.۵۵ دلاری به ازای هر ساعت کار در آمریکا دستکم ۴۰ میلیارد دلار تقاضا در اقتصاد ایجاد میکند.
✍️ #امید_رامز
🔺 #کرونای_دیده_نشده_ها
🌐 @Edalatkhahi
شاهبیت سخنان وزرا و اقتصاددانان جریان اصلی این است که افزایش حداقل دستمزد کارگران باعث تورم میشود پس نباید دستمزدشان زیاد افزایش یابد
🔵قطعا این افراد دچار خطای مفهومی شده و منظورشان از تورم، گرانی است. با اندکی شناخت نسبت به ماهیت پول و ارتباط آن با اقتصاد کلان میتوان متوجه شد که این تورم است که علت گرانی است نه بالعکس. یعنی گرانی معلول تورم است و مبارزه با معلول تا زمان بقای علت، حتما محکوم به شکست است. اگر تورم خلق شد که ناشی از خلق پول غیرمتناسب با رشد اقتصادی توسط بانک مرکزی(با هر اسم اتوکشیده مثل استقراض دولت یا اضافه برداشت بانکها) است، آنگاه گرانی اجتنابناپذیر خواهد بود و مبارزه با آن با ابزارهایی نظیر له کردن کارگران، آب در هاون کوبیدن است. تورم در واقعیت امر، افزایش قیمت کالا نیست بلکه کاهش ارزش پول است. کاهش ارزش پول در بانکها رقم میخورد نه در کارخانه تولیدی با افزایش دستمزد کارگر. سابقا پادشاهان با کلاشی عیار سکه را کم میکردند الان هم با اعتباری شدن مبادلات، دولتها و بانکها همین کار را با زدن یک دکمه انجام میدهند.
راه مبارزه با گرانی، تحول نظام بانکی و کنترل آنها در خلق پول است. هر کس پس از خلق تورم، از مبارزه با گرانی با هر اسمی سخن بگوید یا احمق است یا فریبکار.
🔵اما واقعیتهای اقتصادی:
📌گزارش گاردین نشان میدهد دولت فخیمه استکباری بریتانیا در سال جدید حداقل حقوق کارگران را ۴ برابر نرخ #تورم افزایش داده است. آیا دولت بریتانیا نگران افزایش تورم نبوده است و فقط ما نگرانیم؟
📌دو اقتصاددان به نامهای مکدونالد و نیلسون در پژوهش خود دریافتند به ازای هر ۱۰ درصد افزایش حداقل دستمزد، قیمتها فقط ۰.۳۶ درصد افزایش مییابد.
📌پژوهش جورج اکرلف از دانشگاه جورجتاون نشان میدهد افزایش دستمزد کارگران باعث بهرهوری نیروی کار شده و در نهایت عواید آن به کارفرما و تولید ملی میرسد.
📌پژوهش آرین دوب، ویلیام لستر و مایکل ریچ نشان میدهد که افزایش حقوق کارگر باعث کاهش گردش نیروی کار و در نتیجه کاهش هزینه آموزش و خطای نفرات جدید و در نهایت باعث افزایش بهرهوری واحد تولیدی و خدماتی و تولید ملی خواهد شد.
📌مطالعه داگهال و دیوید کوپر نشان میدهد افزایش حداقل دستمزد نیروی کار باعث افزایش تقاضای مصرفکننده و رونق اقتصاد خواهد شد. آنها نشان دادند افزایش حقوق ۲.۵۵ دلاری به ازای هر ساعت کار در آمریکا دستکم ۴۰ میلیارد دلار تقاضا در اقتصاد ایجاد میکند.
✍️ #امید_رامز
🔺 #کرونای_دیده_نشده_ها
🌐 @Edalatkhahi
Telegram
attach 📎
Forwarded from ما حامی اصلاح قانون اساسی هستیم
سیاسیونی که در دشمنی روسیه با ایران تردید دارند باید.....!
کسانی که خود را سیاست مدار می دانند ولی نمی توانند بفهمند که روسیه دشمن ترین دشمنان ایران زمین است باید مشق سیاسی شان را از الف – ب - ...شروع کنند و هرشب تحت نظر آموزگارچند مرتبه بنویسند و تا آنگاه که بتوانند حوزه های تضاد منافع روسیه با ایران را در کلاس انشاء بدون تقلبی ارایه دهند(یا حداقل نام ببرند) به کار ممارست بی فتور ادامه دهند! شکی نیست که منافع روسیه وایران هیچ حوزه مشترکی ندارد تا بتواند قابلیت روابط مفید با روسها را بوجود آورد. چناچه:
1- در حوزه تقابل با غرب و بویژه امریکا ساده اندیشی است که فکر کنیم روسیه رقیب موثری برای امریکا است زیرا روسیه امروز در شرایطی است که خود بخشی از کریدور مواصلات لجستیکی ناتو را تشکیل داده وحوزه نفوذش در بالکان -اروپا را به ناتو واگذار نموده است بخش بزرگی از خاک روسیه از غرب اکنون در شعاع ضربتی ناتو قرار دارد واز شرق نیز اوضاع بهتر نیست – شاه کرملین در حقیقت فرزینش را قبلا به امریکا باخته است ودیگر نای برخواستن ندارد تا بتواند رقیب غرب بحساب آید بلکه کم کم شاهد همکاری بیشتر آن کشور با ناتو خواهیم بود چناچه در تصرف یوگسلاوی که متحد دیرین روسها بود شاهد بودیم . خلاصه اینکه روسیه در رقابت با قدرتهای جهانی واقعا مرده است و تلاش برای احیای آن عبس پائیدن است.
2- در حوزه ایدئولوژی : روسیه در تقابل کامل با اسلام بوده وخواهد بود و هیچ گاه مایل به قدرت گیری مسلمین و بویژه ایران نخواهد بود. چناچه جنگهای اخیر در چچن و..... نشان داد.
3- در حوزه اقتصاد : روسیه رقیب ایران بعنوان فروشنده نفت وگازاست که تلاش دارد هر چه بیشتر از اهمیت خلیج فارس کاسته شود تا حوزه خزر و منابع انرژی خود را به جای آن تقویت نماید( حتی نا امنی در خلیج فارس یکی از آرمانهای همیشگی روسهاست ). حذف ایران در مذاکرات اخیر سران ساحل خزر و پیمان نفتی اخیر در ترکیه تابلوهای بزرگی از تقابل شدید روسها با منافع ملی ایران هستند . در تولید سوخت هسته ای نیز روسیه مایل به ورود یک تولید کننده دیگر سوخت به نام ایران واز دست دادن قرار دادهایی مانند بوشهر نیست و یقینا بیشتر از امریکا در صنعت هسته ای ایران نقش منفی بازی خواهد کرد.
4- در حوزه نظامی : زور سلاحهای شکست خورده روسیه تنها به جمهوریهای عمدتا مسلمان نشین سابق خود میرسد حتی این جمهوریها هم به سختی از آنها حساب میبرند وحاضر به تمکین هستند. بدیهی است که قدرت گرفتن ایران که میتواند بالقوه حامی و دلگرم کننده ای برای آن مسلمانان باشد چیزی است که باب میل روسها نخواهد بود .ضمن آنکه ایران میتواند در تامین سلاح بازارهای خاور میانه زمانی به رقابت برخیزد.
5- در حوزه آبی خزر: روسها ثابت نموده اند که تا تیغ شان بران باشد زیاده خواه هستند و به حق خود و جغرافیای خود قانع نبوده ونیستند اکنون حوزه دریای خزر انگیزه مناسبی است که روسها تا بتوانند ایرانیان را درشرایط سخت و موضع انفعالی قرار دهند بلکه بیشتر وبا خیال راحت تر بتوانند معادلات حقوقی آنرا به سود خود رقم زنند.در دریای پارس نیز روسها وارثان پطر صغیر خود هستند و تا ابد به آب های گرم آن چشم دوخته اند.
خلاصه اینکه اگر مبنای دوستی کشورها را منافع مشترک بدانیم برای ایران وروسیه هیچ منافع مشترکی قابل تصور نیست و این هم دردی است که تا پذیرفته نشود درمانی نخواهد پذیرفت وبدتر از همه اینکه بسیار دیر - متوجه شویم هر چه بر طبل اختلاف با غرب کوبیده ایم محصول مفید وبسیار شیرین آنرا با دست خود به دامن روسها ریخته ایم وخود تنها هزینه وزحمات آنرا متحمل شده ایم .
+ نوشته شده در دوشنبه نهم آذر ۱۳۸۸ ساعت 15:49 توسط رستم شجاعی مقدم |
کسانی که خود را سیاست مدار می دانند ولی نمی توانند بفهمند که روسیه دشمن ترین دشمنان ایران زمین است باید مشق سیاسی شان را از الف – ب - ...شروع کنند و هرشب تحت نظر آموزگارچند مرتبه بنویسند و تا آنگاه که بتوانند حوزه های تضاد منافع روسیه با ایران را در کلاس انشاء بدون تقلبی ارایه دهند(یا حداقل نام ببرند) به کار ممارست بی فتور ادامه دهند! شکی نیست که منافع روسیه وایران هیچ حوزه مشترکی ندارد تا بتواند قابلیت روابط مفید با روسها را بوجود آورد. چناچه:
1- در حوزه تقابل با غرب و بویژه امریکا ساده اندیشی است که فکر کنیم روسیه رقیب موثری برای امریکا است زیرا روسیه امروز در شرایطی است که خود بخشی از کریدور مواصلات لجستیکی ناتو را تشکیل داده وحوزه نفوذش در بالکان -اروپا را به ناتو واگذار نموده است بخش بزرگی از خاک روسیه از غرب اکنون در شعاع ضربتی ناتو قرار دارد واز شرق نیز اوضاع بهتر نیست – شاه کرملین در حقیقت فرزینش را قبلا به امریکا باخته است ودیگر نای برخواستن ندارد تا بتواند رقیب غرب بحساب آید بلکه کم کم شاهد همکاری بیشتر آن کشور با ناتو خواهیم بود چناچه در تصرف یوگسلاوی که متحد دیرین روسها بود شاهد بودیم . خلاصه اینکه روسیه در رقابت با قدرتهای جهانی واقعا مرده است و تلاش برای احیای آن عبس پائیدن است.
2- در حوزه ایدئولوژی : روسیه در تقابل کامل با اسلام بوده وخواهد بود و هیچ گاه مایل به قدرت گیری مسلمین و بویژه ایران نخواهد بود. چناچه جنگهای اخیر در چچن و..... نشان داد.
3- در حوزه اقتصاد : روسیه رقیب ایران بعنوان فروشنده نفت وگازاست که تلاش دارد هر چه بیشتر از اهمیت خلیج فارس کاسته شود تا حوزه خزر و منابع انرژی خود را به جای آن تقویت نماید( حتی نا امنی در خلیج فارس یکی از آرمانهای همیشگی روسهاست ). حذف ایران در مذاکرات اخیر سران ساحل خزر و پیمان نفتی اخیر در ترکیه تابلوهای بزرگی از تقابل شدید روسها با منافع ملی ایران هستند . در تولید سوخت هسته ای نیز روسیه مایل به ورود یک تولید کننده دیگر سوخت به نام ایران واز دست دادن قرار دادهایی مانند بوشهر نیست و یقینا بیشتر از امریکا در صنعت هسته ای ایران نقش منفی بازی خواهد کرد.
4- در حوزه نظامی : زور سلاحهای شکست خورده روسیه تنها به جمهوریهای عمدتا مسلمان نشین سابق خود میرسد حتی این جمهوریها هم به سختی از آنها حساب میبرند وحاضر به تمکین هستند. بدیهی است که قدرت گرفتن ایران که میتواند بالقوه حامی و دلگرم کننده ای برای آن مسلمانان باشد چیزی است که باب میل روسها نخواهد بود .ضمن آنکه ایران میتواند در تامین سلاح بازارهای خاور میانه زمانی به رقابت برخیزد.
5- در حوزه آبی خزر: روسها ثابت نموده اند که تا تیغ شان بران باشد زیاده خواه هستند و به حق خود و جغرافیای خود قانع نبوده ونیستند اکنون حوزه دریای خزر انگیزه مناسبی است که روسها تا بتوانند ایرانیان را درشرایط سخت و موضع انفعالی قرار دهند بلکه بیشتر وبا خیال راحت تر بتوانند معادلات حقوقی آنرا به سود خود رقم زنند.در دریای پارس نیز روسها وارثان پطر صغیر خود هستند و تا ابد به آب های گرم آن چشم دوخته اند.
خلاصه اینکه اگر مبنای دوستی کشورها را منافع مشترک بدانیم برای ایران وروسیه هیچ منافع مشترکی قابل تصور نیست و این هم دردی است که تا پذیرفته نشود درمانی نخواهد پذیرفت وبدتر از همه اینکه بسیار دیر - متوجه شویم هر چه بر طبل اختلاف با غرب کوبیده ایم محصول مفید وبسیار شیرین آنرا با دست خود به دامن روسها ریخته ایم وخود تنها هزینه وزحمات آنرا متحمل شده ایم .
+ نوشته شده در دوشنبه نهم آذر ۱۳۸۸ ساعت 15:49 توسط رستم شجاعی مقدم |
Forwarded from راه سوم
🔴 دولت، بحران کرونا را درک نکرده است
✍ عبدالله ناصری(مشاور سیاسی خاتمی)
🔹باید یاد آورد که در زمان جنگ، بمباران و موشکباران هیچ چراغی نباید روشن میماند و اگر ماشینی در زمان خطر و موقع آژیر نور زرد یا قرمز میزد طبق قانون ماموران انتظامی حق شلیک تیر داشتند. مردم هم این موضوع و فرهنگ را پذیرفته بودند که اگر هواپیمایی بر فراز آسمان بود هیچ نوری نباید روشن میماند.
🔹مردم هم این فرهنگ را باور داشتند و دولت هم قاطعانه برخورد میکرد. بیماری کرونا مثل جنگ تحمیلی یک امر اجتماعی است. در آن دوره جنگ بیش از آنکه امری نظامی باشد یک امر اجتماعی قلمداد میشد. به همین دلیل مسوولان تا زمانی که جنگ را امری اجتماعی میدانستند موفق بودند هر چند در ماههای آخر فرماندهان نظامی جنگ را فقط پدیده نظامی دیدند و این نوع نگاه باعث شد در نهایت قطعنامه را بپذیریم. اما بیماری کرونا نیز قبل از آنکه امری پزشکی و بهداشتی باشد امری اجتماعی است و این را آقای روحانی و تیم ایشان درک نکردند و هر وقت هم خواستند تصمیمی بگیرند متاسفانه تصمیم واحدی در مورد شهرهای مختلف کشور گرفتند. ما مناطق مختلفی داریم؛ مناطق قرمز، زرد و نارنجی. هر کدام از این مناطق و استانها نسخه مستقلی دارند.
🔹ستاد کرونا نمیتواند نسخهای را که برای ایلام و مازندران یا تهران میپیچد برای هرمزگان هم اعمال کند. هر کدام از این استانها مختصات خودشان را دارند. دنیا نشان داده که هر کشوری که قرنطینه را جدی گرفته و با برنامه و پشتیبانی مالی و معیشتی حرکت کرده در مبارزه با بیماری کرونا موفق است. اگر آقای روحانی این روندی که تا به حال داشته را ادامه دهد و هر روز یک تصمیم بگیرد باید گفت حالاحالاها کرونا مهمانمان خواهد بود.
@rahsrvom
✍ عبدالله ناصری(مشاور سیاسی خاتمی)
🔹باید یاد آورد که در زمان جنگ، بمباران و موشکباران هیچ چراغی نباید روشن میماند و اگر ماشینی در زمان خطر و موقع آژیر نور زرد یا قرمز میزد طبق قانون ماموران انتظامی حق شلیک تیر داشتند. مردم هم این موضوع و فرهنگ را پذیرفته بودند که اگر هواپیمایی بر فراز آسمان بود هیچ نوری نباید روشن میماند.
🔹مردم هم این فرهنگ را باور داشتند و دولت هم قاطعانه برخورد میکرد. بیماری کرونا مثل جنگ تحمیلی یک امر اجتماعی است. در آن دوره جنگ بیش از آنکه امری نظامی باشد یک امر اجتماعی قلمداد میشد. به همین دلیل مسوولان تا زمانی که جنگ را امری اجتماعی میدانستند موفق بودند هر چند در ماههای آخر فرماندهان نظامی جنگ را فقط پدیده نظامی دیدند و این نوع نگاه باعث شد در نهایت قطعنامه را بپذیریم. اما بیماری کرونا نیز قبل از آنکه امری پزشکی و بهداشتی باشد امری اجتماعی است و این را آقای روحانی و تیم ایشان درک نکردند و هر وقت هم خواستند تصمیمی بگیرند متاسفانه تصمیم واحدی در مورد شهرهای مختلف کشور گرفتند. ما مناطق مختلفی داریم؛ مناطق قرمز، زرد و نارنجی. هر کدام از این مناطق و استانها نسخه مستقلی دارند.
🔹ستاد کرونا نمیتواند نسخهای را که برای ایلام و مازندران یا تهران میپیچد برای هرمزگان هم اعمال کند. هر کدام از این استانها مختصات خودشان را دارند. دنیا نشان داده که هر کشوری که قرنطینه را جدی گرفته و با برنامه و پشتیبانی مالی و معیشتی حرکت کرده در مبارزه با بیماری کرونا موفق است. اگر آقای روحانی این روندی که تا به حال داشته را ادامه دهد و هر روز یک تصمیم بگیرد باید گفت حالاحالاها کرونا مهمانمان خواهد بود.
@rahsrvom
Forwarded from راه سوم
🔴چشم انداز سیاسی در ایران ۹۹/بخش یک
✍عبدالله مومنی
🔹️معمولا انتخاباتها به روشن شدن خطوط سیاسی و خط مشی ها جریانات سیاسی منجر می شود زیرا هنگامه ی انتخابات زمان وزن کشی رویکردها و برنامه های نیروهای سیاسی و اجتماعی است و سمت و سوی سیاست گذاریها هویدا می شود.
🔹️ اما چنانچه می دانیم از آنجا که همه ی طیف های سیاسی و اجتماعی در ایران به طور واقعی از امکان انتخاب شوندگی برخوردار نیستند بنابراین انتخابات محملی برای وزن کشی اینچنینی نیست اما پیام انتخابات اخیر یکدست سازی ارکان حکومت بود اما سخن بر سر این است حکومت از این یکدست سازی در پی چه چیزیست؟ و نیروهای سیاسی چگونه آن را ارزیابی می کنند؟
🔹️به نظر می رسد حکومت به مجلسی یکدست اصولگرا را برای انسجام درونی حکومت برای اتخاذ سیاستگذاریهای کلان نیاز داشت. هر چند محل تردید است که این یکدست سازی به انسجام بیانجامد در تجربه جمهوری اسلامی این یکدست سازی تنش های دورنی خودش را ساخته است از اوایل دهه شصت که رویکرد حزب جمهوری اسلامی و حاکمیت ، یکدست سازی قدرت بود تاکنون این انسجام آمرانه هر بار به دلایلی تنش های دورنی خود را تولید کرده، گاه تعارضات نیروهای درون ساختار در سیاستگذاری ها و رویه ها، گاه در سیاست بین الملل و گاه در تعارض و تزاحم منافع فردی و فرقه ای بوده است.
🔹️اکنون مجلس برآمده از سازوکارهای انتخابات با ویژگیها و نرم های خاص اندک سالار خود تا چندی دیگر برپا خواهد شد و آنچه در آن قابل پیش بینی است تبعیت آن مجلس از سیاست های کلی نظام و منویات حکومتی است بنابراین مجلس از یک نهاد قانون گذار به یک نهاد تابع تبدیل خواهد شد و عملا هم شئون نمایندگی دچار بحران عاملیت خواهد شد و هم نقش مجلس به عنوان نهادی قانونگذار و ناظر بیش از پیش تنزل خواهد کرد.
🔹️به طور کلی می توان گفت با حذف کامل اصلاح طلبان باید در انتظار تعارضات منفعتی و فرقه ای طیف های اصولگرایان در مجلس نشست زیرا در انتخابات اخیر نشانه ای از برنامه محوری و یا لحاظ نمودن نیازها و مطالبات سیاسی و اجتماعی و معیشتی مردم در کار نبود. اما آیا مطالبات مردم به ویژه در حوزه عدالت اجتماعی و معیشت توسط اصولگرایان برآورده خواهد شد؟ سوالی است که شاید پاسخ آن بر آگاهان پوشیده نباشد.
🔹️این بار به اجبار شیوه حکمیت و اعمال اراده شوررای نگهبان، اصلاح طلبان از راهیابی به مجلس باز ماندند. البته این مانع بیرونی بود و شاید اگر اصلاح طلبان هم در رقابتها حضور داشتند از عزلت عمومی چیزی نمی کاست زیرا به تجربه و در روندی که از خرداد ۷۶ شروع شد این گمان تقویت شد که نهاد انتخابات از اثرگذاری لازم برای تغییر رویه ها و اصلاح سیاستگذاریها برخوردار نیست که بخشی از آن به سیاستهای ساختار حاکم و بخشی از عدم تحقق مطالبات مربوط به ضعف راهبردی و همچنین ناکارآمدی عاملان و حاملان اصلاحات مربوط می شد.
🔹️ این جمع بندی عمومی مبتنی بر بی اثری نتایج انتخابات بر اصلاح امور به طور جدی در عرصه عمومی جا باز کرد و هم به کاهش بی سابقه مشارکت در انتخابات و همچنین منجر به تاملات جدید نیروهای اجتماعی و سیاسی برای تکاپویی جهت دستیابی به راهکار برون رفت از وضع موجود شده است.
🔹️بدین معنا در مسیر کنش و واکنش های اصلاح درون ساختار بسیاری از نیروهای سیاسی بدین نتیجه رسیده اند که شرایط برای رفرم درون حکومتی مساعد نیست و موانع درون ساختاری امکان پیشروی اصلاحات درون نظم سیاسی موجود را نمی دهد.
🔹️راه پیش رو:
در چنین شرایطی و با عطف به نتیجه بالا، می توان به علل و عوامل چنین شرایطی را موشکافی نمود و این امر مقدمه ی منطقی برای برونرفت از بن بست موجود و فراروی از آن است.
🔹️نیروهای سیاسی و روشنفکری برای ورود به این مقدمات ضروری باید به کاستی ها و حفره های گفتمانی، گفتار سیاسی و اجتماعی پیشین نظر نموده و متناسب با مطالبات جدید آن را تدوین نمایند. در صورت بندی کلی می توان چنین اعتبار کرد که گفتار سیاسی پیشین مبتنی بر توسعه سیاسی و خواستهای دموکراسی خواهانه بود و دال مرکزی آن دموکراسی بود.
🔹️به نظر می رسد که اکنون با برآمدن مطالبات معیشتی به رویکردی متناسب با عدالت اجتماعی نیازمندیم و شرایط اجتماعی این موضوع را سمت و سو می دهد. بنابراین به خواستهای مبتنی بر تغییر در سیاستگذاریهای رفاه اجتماعی باید رو آورد.
🔹️اگر نیروهای سیاسی اجتماعی بتوانند در راستای نیازهای جامعه قدم بر دارند باید ضمن توجه و تقویت گفتمان دموکراسی خواهانه به خواست رفاه اجتماعی نیز توجه نموده و به عنوان ضلعی محوری در گفتمان سازی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین باید دموکراسی اجتماعی در سپر عمومی دال مرکزی مطالبات قرار گیرد.
ادامه در پست بعدی...
@rahsevom
✍عبدالله مومنی
🔹️معمولا انتخاباتها به روشن شدن خطوط سیاسی و خط مشی ها جریانات سیاسی منجر می شود زیرا هنگامه ی انتخابات زمان وزن کشی رویکردها و برنامه های نیروهای سیاسی و اجتماعی است و سمت و سوی سیاست گذاریها هویدا می شود.
🔹️ اما چنانچه می دانیم از آنجا که همه ی طیف های سیاسی و اجتماعی در ایران به طور واقعی از امکان انتخاب شوندگی برخوردار نیستند بنابراین انتخابات محملی برای وزن کشی اینچنینی نیست اما پیام انتخابات اخیر یکدست سازی ارکان حکومت بود اما سخن بر سر این است حکومت از این یکدست سازی در پی چه چیزیست؟ و نیروهای سیاسی چگونه آن را ارزیابی می کنند؟
🔹️به نظر می رسد حکومت به مجلسی یکدست اصولگرا را برای انسجام درونی حکومت برای اتخاذ سیاستگذاریهای کلان نیاز داشت. هر چند محل تردید است که این یکدست سازی به انسجام بیانجامد در تجربه جمهوری اسلامی این یکدست سازی تنش های دورنی خودش را ساخته است از اوایل دهه شصت که رویکرد حزب جمهوری اسلامی و حاکمیت ، یکدست سازی قدرت بود تاکنون این انسجام آمرانه هر بار به دلایلی تنش های دورنی خود را تولید کرده، گاه تعارضات نیروهای درون ساختار در سیاستگذاری ها و رویه ها، گاه در سیاست بین الملل و گاه در تعارض و تزاحم منافع فردی و فرقه ای بوده است.
🔹️اکنون مجلس برآمده از سازوکارهای انتخابات با ویژگیها و نرم های خاص اندک سالار خود تا چندی دیگر برپا خواهد شد و آنچه در آن قابل پیش بینی است تبعیت آن مجلس از سیاست های کلی نظام و منویات حکومتی است بنابراین مجلس از یک نهاد قانون گذار به یک نهاد تابع تبدیل خواهد شد و عملا هم شئون نمایندگی دچار بحران عاملیت خواهد شد و هم نقش مجلس به عنوان نهادی قانونگذار و ناظر بیش از پیش تنزل خواهد کرد.
🔹️به طور کلی می توان گفت با حذف کامل اصلاح طلبان باید در انتظار تعارضات منفعتی و فرقه ای طیف های اصولگرایان در مجلس نشست زیرا در انتخابات اخیر نشانه ای از برنامه محوری و یا لحاظ نمودن نیازها و مطالبات سیاسی و اجتماعی و معیشتی مردم در کار نبود. اما آیا مطالبات مردم به ویژه در حوزه عدالت اجتماعی و معیشت توسط اصولگرایان برآورده خواهد شد؟ سوالی است که شاید پاسخ آن بر آگاهان پوشیده نباشد.
🔹️این بار به اجبار شیوه حکمیت و اعمال اراده شوررای نگهبان، اصلاح طلبان از راهیابی به مجلس باز ماندند. البته این مانع بیرونی بود و شاید اگر اصلاح طلبان هم در رقابتها حضور داشتند از عزلت عمومی چیزی نمی کاست زیرا به تجربه و در روندی که از خرداد ۷۶ شروع شد این گمان تقویت شد که نهاد انتخابات از اثرگذاری لازم برای تغییر رویه ها و اصلاح سیاستگذاریها برخوردار نیست که بخشی از آن به سیاستهای ساختار حاکم و بخشی از عدم تحقق مطالبات مربوط به ضعف راهبردی و همچنین ناکارآمدی عاملان و حاملان اصلاحات مربوط می شد.
🔹️ این جمع بندی عمومی مبتنی بر بی اثری نتایج انتخابات بر اصلاح امور به طور جدی در عرصه عمومی جا باز کرد و هم به کاهش بی سابقه مشارکت در انتخابات و همچنین منجر به تاملات جدید نیروهای اجتماعی و سیاسی برای تکاپویی جهت دستیابی به راهکار برون رفت از وضع موجود شده است.
🔹️بدین معنا در مسیر کنش و واکنش های اصلاح درون ساختار بسیاری از نیروهای سیاسی بدین نتیجه رسیده اند که شرایط برای رفرم درون حکومتی مساعد نیست و موانع درون ساختاری امکان پیشروی اصلاحات درون نظم سیاسی موجود را نمی دهد.
🔹️راه پیش رو:
در چنین شرایطی و با عطف به نتیجه بالا، می توان به علل و عوامل چنین شرایطی را موشکافی نمود و این امر مقدمه ی منطقی برای برونرفت از بن بست موجود و فراروی از آن است.
🔹️نیروهای سیاسی و روشنفکری برای ورود به این مقدمات ضروری باید به کاستی ها و حفره های گفتمانی، گفتار سیاسی و اجتماعی پیشین نظر نموده و متناسب با مطالبات جدید آن را تدوین نمایند. در صورت بندی کلی می توان چنین اعتبار کرد که گفتار سیاسی پیشین مبتنی بر توسعه سیاسی و خواستهای دموکراسی خواهانه بود و دال مرکزی آن دموکراسی بود.
🔹️به نظر می رسد که اکنون با برآمدن مطالبات معیشتی به رویکردی متناسب با عدالت اجتماعی نیازمندیم و شرایط اجتماعی این موضوع را سمت و سو می دهد. بنابراین به خواستهای مبتنی بر تغییر در سیاستگذاریهای رفاه اجتماعی باید رو آورد.
🔹️اگر نیروهای سیاسی اجتماعی بتوانند در راستای نیازهای جامعه قدم بر دارند باید ضمن توجه و تقویت گفتمان دموکراسی خواهانه به خواست رفاه اجتماعی نیز توجه نموده و به عنوان ضلعی محوری در گفتمان سازی مورد توجه قرار گیرد. بنابراین باید دموکراسی اجتماعی در سپر عمومی دال مرکزی مطالبات قرار گیرد.
ادامه در پست بعدی...
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴چشم انداز سیاسی در ایران ۹۹/بخش دو
✍عبدالله مومنی
🔹️بازسازی اصلاحات:
با توجه به انتخابات اخیر می توان گفت اصلاح طلبان جدی تر از همیشه در خارج از نهاد قدرت قرار دارند. دولت موتلف آنها ناکارآمد است و با مشکلات داخلی و خارجی فراوان روبروست و سرجمع شرایط نشان می دهد که دولتموجود در وضعیت عدم امکان تصمیم به سر می برد. دولت بلا تکلیف و بی تصمیم است.
🔹️در مجلس نیز فراکسیون ۱۰۰ نفره امید بدون هیچ راهبرد مشخصی فعالیت می کرد و به غیر از چند صدای اعتراض گر آن عملا فراکسیونی منفعل و ناکارآمد بود. به طوری که می توان گفت علی رغم تایید یکدست کدخدایی به عنوان عضو حقوقدان از امکان گفتگو بر سر حق خود نیز عاجز بود.
🔹️این موضوع نشانگر ناپختگی و عدم بلوغ سیاسی نمایندگان مجلس بود که در شرایطی اضطراری و در کش و قوس یک راهبرد ناقص الخلقه در لیست امید جای گرفتند.
🔹️بنابراین اصلاح طلبی با نقص گفتمانی و حاملان ناتوانی روبروست که امکان پیش روی درون ساختار نداشتند بلکه در جاهایی بسیاری از اصلاح طلبان در روابط قدرت و مناسبات ثروت استحاله شده و موجبات افول جریان اصلاح طلبی شدند.
🔹️البته ناگفته پیداست که اصلاح طلبان و گفتمان اصلاح طلبی فقط به جریان اصلاح طلبان درون حکومت محدود نمی شد و نمی شود بلکه بسیاری از نیروهای سیاسی و اجتماعی مطالبه خواستهای دموکراتیک و توسعه سیاسی را در دستور کار داشتند. گشایش سیاسی خواستی تاریخی بود که در این کشاکش و تنازع سیاسی نیز توفیق نداشت.
🔹️با این وصف حال زمان به پرسش گرفتن شیوه کنش ورزی و گفتمان اصلاحات است تا با این پرسش گری و دیالوگ با آن به فراروی از آن نایل شویم. راه بازسازی اصلاحات از پرسش از آن می گذارد پرسش از ماهیت و خواستها و حاملان و راهبردها و … این جنبش اجتماعی.
🔹️عاملیت نوین نیروهای سیاسی:
با تدبیر در رفتار سوژه کنشگر عصر اصلاحات می توان دریافت این سوژه عملا سوژه انتخاباتی بود و در آوردگاه انتخابات فعالیت اش جلوه گری می کرد گویی در زمینه ای از دموکراسی نمایندگی اکت سیاسی مشخص داشت.
🔹️این سوژه فصلی بود و در راهبرد اصلاح طلبی برنامه ی عمل مشخصی برای مقاطع غیر از انتخابات نداشت. اما شرایط سیاسی و اجتماعی در مقطع اخیر و با کنارگذاشتن اصلاح طلبان در فرایند انتخاب شوندگی و نمایندگی آن نقش دچار بحران و اختلال در شیوه ی کنش ورزی شده و در این دوره انتخابات مجلس از مدار کنش ورزی خارج شد و انتهای سیکل فصلی خود رسید.
🔹️ بنابراین گفتار سیاسی و اجتماعی نوینی که نیروی حامل خاص خود را بسازد نیاز سیاست ورزی در مقطع کنونی است. این سبک کنش ورزی سیاسی و اجتماعی از سوژه فصلی سیاسی- انتخاباتی فاصله گرفته و به سمت کنش ورزی اجتماع محور در عرصه عمومی میل خواهد نمود. این سوژه کنش گر می تواند ضمن تقویت جامعه مدنی و اصناف، مطالبات خویش را با توان اجتماعی بزرگ تر و توانمندتری در صحنه سیاست و قدرت پیش ببرد.
🔹️آیا با سوژه فصلی برآمده از عصر اصلاحات می توان چنین تحولی در درون اجتماع و سیاست ایجاد نمود؟ به نظر می رسد که به تحولی در فرم و محتوای کنش ورزی سیاسی و اجتماعی نیاز است و این تحول می تواند پاسخی به اختلال در ساحت نقش آفرینی سوژه جدید اجتماعی باشد. سوژه ای که بتواند امر اجتماعی را پیش ببرد.
🔹️حلقه مفقوده راهبردی:
گرچه راهبردها در برابر امور اقتضایی باید از کشش و انعطاف و امکان بروزرسانی کافی برخوردار باشند اما به نظر می رسد اصلاح طلبان راهیرد مشخص در شرایط مشخص را ندارند و از آنجا که راهبرد به امری اقتضایی فروکاسته شده می توان گفت راهبرد کارویژه ی راهبری را وانهاده است و راهبر نیست.
🔹️از آنجا که رفرمیزم درون ساختاری دچار فرسایش شده و کارایی اش را فروگذارده است و می توان چنین گفت که انتخابات تا اطلاع ثانوی امکان دوگانه سازی اقتدارگرایی و دموکراسی خواهی را نیز ندارد و همچنین مسائل معیشتی گوی سبقت را بر همه اولویت ها ربوده است. بنابراین در عرصه راهبرد نیز باید گشایشی بنیادین ایجاد شود.
🔹️در این مسیر ایده اصلاحات ساختاری می توانی شقی مهم از محورهای راهبردی آتی باشد زیرا اصلاح دچار موانع ساختاری است و شکافتن موانع و پیش روی مطالبات باید برپایه ایده اصلاح ساختارهای معیوب و کژکارکرد باشد.
ادامه در پست بعدی...
@rahsevom
✍عبدالله مومنی
🔹️بازسازی اصلاحات:
با توجه به انتخابات اخیر می توان گفت اصلاح طلبان جدی تر از همیشه در خارج از نهاد قدرت قرار دارند. دولت موتلف آنها ناکارآمد است و با مشکلات داخلی و خارجی فراوان روبروست و سرجمع شرایط نشان می دهد که دولتموجود در وضعیت عدم امکان تصمیم به سر می برد. دولت بلا تکلیف و بی تصمیم است.
🔹️در مجلس نیز فراکسیون ۱۰۰ نفره امید بدون هیچ راهبرد مشخصی فعالیت می کرد و به غیر از چند صدای اعتراض گر آن عملا فراکسیونی منفعل و ناکارآمد بود. به طوری که می توان گفت علی رغم تایید یکدست کدخدایی به عنوان عضو حقوقدان از امکان گفتگو بر سر حق خود نیز عاجز بود.
🔹️این موضوع نشانگر ناپختگی و عدم بلوغ سیاسی نمایندگان مجلس بود که در شرایطی اضطراری و در کش و قوس یک راهبرد ناقص الخلقه در لیست امید جای گرفتند.
🔹️بنابراین اصلاح طلبی با نقص گفتمانی و حاملان ناتوانی روبروست که امکان پیش روی درون ساختار نداشتند بلکه در جاهایی بسیاری از اصلاح طلبان در روابط قدرت و مناسبات ثروت استحاله شده و موجبات افول جریان اصلاح طلبی شدند.
🔹️البته ناگفته پیداست که اصلاح طلبان و گفتمان اصلاح طلبی فقط به جریان اصلاح طلبان درون حکومت محدود نمی شد و نمی شود بلکه بسیاری از نیروهای سیاسی و اجتماعی مطالبه خواستهای دموکراتیک و توسعه سیاسی را در دستور کار داشتند. گشایش سیاسی خواستی تاریخی بود که در این کشاکش و تنازع سیاسی نیز توفیق نداشت.
🔹️با این وصف حال زمان به پرسش گرفتن شیوه کنش ورزی و گفتمان اصلاحات است تا با این پرسش گری و دیالوگ با آن به فراروی از آن نایل شویم. راه بازسازی اصلاحات از پرسش از آن می گذارد پرسش از ماهیت و خواستها و حاملان و راهبردها و … این جنبش اجتماعی.
🔹️عاملیت نوین نیروهای سیاسی:
با تدبیر در رفتار سوژه کنشگر عصر اصلاحات می توان دریافت این سوژه عملا سوژه انتخاباتی بود و در آوردگاه انتخابات فعالیت اش جلوه گری می کرد گویی در زمینه ای از دموکراسی نمایندگی اکت سیاسی مشخص داشت.
🔹️این سوژه فصلی بود و در راهبرد اصلاح طلبی برنامه ی عمل مشخصی برای مقاطع غیر از انتخابات نداشت. اما شرایط سیاسی و اجتماعی در مقطع اخیر و با کنارگذاشتن اصلاح طلبان در فرایند انتخاب شوندگی و نمایندگی آن نقش دچار بحران و اختلال در شیوه ی کنش ورزی شده و در این دوره انتخابات مجلس از مدار کنش ورزی خارج شد و انتهای سیکل فصلی خود رسید.
🔹️ بنابراین گفتار سیاسی و اجتماعی نوینی که نیروی حامل خاص خود را بسازد نیاز سیاست ورزی در مقطع کنونی است. این سبک کنش ورزی سیاسی و اجتماعی از سوژه فصلی سیاسی- انتخاباتی فاصله گرفته و به سمت کنش ورزی اجتماع محور در عرصه عمومی میل خواهد نمود. این سوژه کنش گر می تواند ضمن تقویت جامعه مدنی و اصناف، مطالبات خویش را با توان اجتماعی بزرگ تر و توانمندتری در صحنه سیاست و قدرت پیش ببرد.
🔹️آیا با سوژه فصلی برآمده از عصر اصلاحات می توان چنین تحولی در درون اجتماع و سیاست ایجاد نمود؟ به نظر می رسد که به تحولی در فرم و محتوای کنش ورزی سیاسی و اجتماعی نیاز است و این تحول می تواند پاسخی به اختلال در ساحت نقش آفرینی سوژه جدید اجتماعی باشد. سوژه ای که بتواند امر اجتماعی را پیش ببرد.
🔹️حلقه مفقوده راهبردی:
گرچه راهبردها در برابر امور اقتضایی باید از کشش و انعطاف و امکان بروزرسانی کافی برخوردار باشند اما به نظر می رسد اصلاح طلبان راهیرد مشخص در شرایط مشخص را ندارند و از آنجا که راهبرد به امری اقتضایی فروکاسته شده می توان گفت راهبرد کارویژه ی راهبری را وانهاده است و راهبر نیست.
🔹️از آنجا که رفرمیزم درون ساختاری دچار فرسایش شده و کارایی اش را فروگذارده است و می توان چنین گفت که انتخابات تا اطلاع ثانوی امکان دوگانه سازی اقتدارگرایی و دموکراسی خواهی را نیز ندارد و همچنین مسائل معیشتی گوی سبقت را بر همه اولویت ها ربوده است. بنابراین در عرصه راهبرد نیز باید گشایشی بنیادین ایجاد شود.
🔹️در این مسیر ایده اصلاحات ساختاری می توانی شقی مهم از محورهای راهبردی آتی باشد زیرا اصلاح دچار موانع ساختاری است و شکافتن موانع و پیش روی مطالبات باید برپایه ایده اصلاح ساختارهای معیوب و کژکارکرد باشد.
ادامه در پست بعدی...
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴چشم انداز سیاسی در ایران ۹۹/بخش سوم و پایانی
✍عبدالله مومنی
🔹️ایده اصلاح ساختاری محتاج نیروی اجتماعی کنش گر است بنابراین امر اجتماعی و حل مسائل اجتماعی و سیاسی مبنای توانمندی و مشروعیت نیروی سیاسی برای تحقق اصلاح ساختاری است.
🔹️می توان گفت امر اجتماعی حلقه مفقوده راهبردی و گفتمانی دو دهه اخیر بوده است که اکنون به صورت یک واقعیت خود را آشکار و بر شرایط تحمیل نموده است.
🔹️از این جهت گفتار اصلاح طلبان و سایر نیروهای دموکراسی خواه لزوما باید بر محور امر اجتماعی و جامعه بنیاد باشد و گرنه دموکراسی خواهی به امری بی ریشه تبدیل خواهد شد.
🔹️روندهای دموکراتیزاسیون به جامعه مدنی پویا نیاز دارد بنابراین اتخاذ جامعه محوری نه از سر فرار از سیاست نامساعد بلکه از سر توجه به مبانی و زیرساختهای تکوین امر دموکراتیک است.
🔹️ بنابراین تکوین پایه های دموکراتیک در جوامع با حکومت های اقتدارگرا به ظرفیت سازی های جماعت پایه نیاز دارد.
🔹️می توان امیدوار بود و در چشم انداز آتی عناصر و نقاطی را رصد نمود که بدین سمت و سو در حرکت اند و آینده ایران را رقم خواهند زد و ثقل دموکراسی خواهی و عدالت اجتماعی و نیروسازی حول این دو محور خواهند بود.
پایان.
@rahsevom
✍عبدالله مومنی
🔹️ایده اصلاح ساختاری محتاج نیروی اجتماعی کنش گر است بنابراین امر اجتماعی و حل مسائل اجتماعی و سیاسی مبنای توانمندی و مشروعیت نیروی سیاسی برای تحقق اصلاح ساختاری است.
🔹️می توان گفت امر اجتماعی حلقه مفقوده راهبردی و گفتمانی دو دهه اخیر بوده است که اکنون به صورت یک واقعیت خود را آشکار و بر شرایط تحمیل نموده است.
🔹️از این جهت گفتار اصلاح طلبان و سایر نیروهای دموکراسی خواه لزوما باید بر محور امر اجتماعی و جامعه بنیاد باشد و گرنه دموکراسی خواهی به امری بی ریشه تبدیل خواهد شد.
🔹️روندهای دموکراتیزاسیون به جامعه مدنی پویا نیاز دارد بنابراین اتخاذ جامعه محوری نه از سر فرار از سیاست نامساعد بلکه از سر توجه به مبانی و زیرساختهای تکوین امر دموکراتیک است.
🔹️ بنابراین تکوین پایه های دموکراتیک در جوامع با حکومت های اقتدارگرا به ظرفیت سازی های جماعت پایه نیاز دارد.
🔹️می توان امیدوار بود و در چشم انداز آتی عناصر و نقاطی را رصد نمود که بدین سمت و سو در حرکت اند و آینده ایران را رقم خواهند زد و ثقل دموکراسی خواهی و عدالت اجتماعی و نیروسازی حول این دو محور خواهند بود.
پایان.
@rahsevom
Forwarded from جمهورى سوم
مقاومت فرهنگی: دستور کار تازهای برای جنبش چپ نوی مسلمان در جمهوری سوم
🔴جمهوری دومِ اصولگرایان و اصلاحطلبان در یک کلام رقابت دو لویاتان اقتدارگرای دینی و سکولار با یکدیگر بود و به رغم همه تلاشهایی که انجام شد، اراده غالب در دهه نود نشان داد که جمهوری سوم پیش رو، چیزی بیش از لویاتان ملی-مذهبی التقاطیای نخواهد بود که اینبار ایدئولوژی و فقاهت را پوستاندازی کرده و آشکارا بدون تعارف با لباس امنیت ملّی، سرمایهداری، ناسیونالیسم، نظامیگری و تکنولوژی کنترلگر دولتی به تأسی از پوتین و حزب کمونیست چین طی طریق خواهد کرد. بنابراین میتوان چنین حکم کرد که ذخیره امر سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی در «متن» به پایان رسیده است.
🔴اما آیا این را باید به معنای پایان کامل امر سیاسی در ایران تلقی کرد؟ تصور میکنم امر سیاسی در ایران آمیخته به رندیِ ذاتیِ ایرانیان است و هرگز نمیمیرد، بلکه در شرایط این چنینی تغییر ماهیت میدهد. انتخابات سرد یک ماه پیش را به گمانم بتوان به عنوان نقطه عطفی برای پایان امر سیاسی در متن و تبدیل و تبدل آن در حاشیه تلقی کرد: ما در حال گذار از «امر سیاسی» به «امر فرهنگی» و گذار از سیاستورزی مردانه به سیاستورزی زنانه هستیم.
🔴ما در ایران بعد از انقلاب بر خلاف جهتگیری مشروطیت و انقلاب اسلامی، فاقد دو سنت سیاسی مشروطهخواهی و جمهوریخواهی بودیم. چه در جمهوری اول و چه در جمهوری دوم، چپ و راست از آنجا که هردو از حزب جمهوری اسلامی برآمده بودند، حول دو تلقی مدرن و سنتی از دولتگرایی (اتاتیسم) تشکیل شدند و نزاع دینی-ایدئولوژیکِ بیهوده آنها به نظر میرسد که امروز به نحوی پراگماتیستی فیصله یافته و نقطه تعادل خود را -همانطور که گفته شد- در نوعی ناسیونال-نولیبرالیسمِ امنیتی پیدا کرده است. اما همینجا دقیقاً می تواند نقطه دگردیسی چپ نوی سیاسی در ایران باشد: تولد جنبش فرهنگیِ نویی که در شرایط پایان امر سیاسی در متن، مقاومت فرهنگی در حاشیه را دنبال می کند.
♦️«مقاومت فرهنگی» در واقع روش این جنبش اجتماعیِ گام دومی است و آرمان آن «جمهوریخواهی سیاسی» خواهد بود. مقاومت فرهنگی استراتژیک به این معناست که اولاً در کوتاه مدت و میان مدت جمهوریخواهی سیاسی ممکن نیست و تنها می توان به مقاومت و توسعهی امکان تنفس فرهنگی اقدام کرد، ثانیاً قدرت دولتیِ مردانه که برآمده از خشونت است را واگذار میکنیم و به جای آن در حاشیه فرهنگی به تولید قدرت می پردازیم؛ ثالثاً آرمانشهرِ جمهوریِ عدالت و دموکراسی و فضیلت نه از طریق تصاحب قدرت دولتی و به طور یکباره در انتهای مسیر، بلکه برعکس در طول مقاومت فرهنگی-اجتماعی و به طور تدریجی ساخته میشود. به تعبیر بهتر این آموزش و اقتصاد و سیاستِ دومی است که به تدریج روی زیربنای شبکه فرهنگی تازهی ما، در حاشیه متولد شده و در شرایطی مقاومتی و رزمنده، خواهد بالید و سیاست و اقتصاد پوسیدهی قدیم که حول دولت سامان یافته و فرهنگ و آموزش ریاکارانه، محافظهکارانه و فاسدی که آنرا پوشانده را بیاعتبار خواهد کرد.
.
🔴جمهوری دومِ اصولگرایان و اصلاحطلبان در یک کلام رقابت دو لویاتان اقتدارگرای دینی و سکولار با یکدیگر بود و به رغم همه تلاشهایی که انجام شد، اراده غالب در دهه نود نشان داد که جمهوری سوم پیش رو، چیزی بیش از لویاتان ملی-مذهبی التقاطیای نخواهد بود که اینبار ایدئولوژی و فقاهت را پوستاندازی کرده و آشکارا بدون تعارف با لباس امنیت ملّی، سرمایهداری، ناسیونالیسم، نظامیگری و تکنولوژی کنترلگر دولتی به تأسی از پوتین و حزب کمونیست چین طی طریق خواهد کرد. بنابراین میتوان چنین حکم کرد که ذخیره امر سیاسی برآمده از انقلاب اسلامی در «متن» به پایان رسیده است.
🔴اما آیا این را باید به معنای پایان کامل امر سیاسی در ایران تلقی کرد؟ تصور میکنم امر سیاسی در ایران آمیخته به رندیِ ذاتیِ ایرانیان است و هرگز نمیمیرد، بلکه در شرایط این چنینی تغییر ماهیت میدهد. انتخابات سرد یک ماه پیش را به گمانم بتوان به عنوان نقطه عطفی برای پایان امر سیاسی در متن و تبدیل و تبدل آن در حاشیه تلقی کرد: ما در حال گذار از «امر سیاسی» به «امر فرهنگی» و گذار از سیاستورزی مردانه به سیاستورزی زنانه هستیم.
🔴ما در ایران بعد از انقلاب بر خلاف جهتگیری مشروطیت و انقلاب اسلامی، فاقد دو سنت سیاسی مشروطهخواهی و جمهوریخواهی بودیم. چه در جمهوری اول و چه در جمهوری دوم، چپ و راست از آنجا که هردو از حزب جمهوری اسلامی برآمده بودند، حول دو تلقی مدرن و سنتی از دولتگرایی (اتاتیسم) تشکیل شدند و نزاع دینی-ایدئولوژیکِ بیهوده آنها به نظر میرسد که امروز به نحوی پراگماتیستی فیصله یافته و نقطه تعادل خود را -همانطور که گفته شد- در نوعی ناسیونال-نولیبرالیسمِ امنیتی پیدا کرده است. اما همینجا دقیقاً می تواند نقطه دگردیسی چپ نوی سیاسی در ایران باشد: تولد جنبش فرهنگیِ نویی که در شرایط پایان امر سیاسی در متن، مقاومت فرهنگی در حاشیه را دنبال می کند.
♦️«مقاومت فرهنگی» در واقع روش این جنبش اجتماعیِ گام دومی است و آرمان آن «جمهوریخواهی سیاسی» خواهد بود. مقاومت فرهنگی استراتژیک به این معناست که اولاً در کوتاه مدت و میان مدت جمهوریخواهی سیاسی ممکن نیست و تنها می توان به مقاومت و توسعهی امکان تنفس فرهنگی اقدام کرد، ثانیاً قدرت دولتیِ مردانه که برآمده از خشونت است را واگذار میکنیم و به جای آن در حاشیه فرهنگی به تولید قدرت می پردازیم؛ ثالثاً آرمانشهرِ جمهوریِ عدالت و دموکراسی و فضیلت نه از طریق تصاحب قدرت دولتی و به طور یکباره در انتهای مسیر، بلکه برعکس در طول مقاومت فرهنگی-اجتماعی و به طور تدریجی ساخته میشود. به تعبیر بهتر این آموزش و اقتصاد و سیاستِ دومی است که به تدریج روی زیربنای شبکه فرهنگی تازهی ما، در حاشیه متولد شده و در شرایطی مقاومتی و رزمنده، خواهد بالید و سیاست و اقتصاد پوسیدهی قدیم که حول دولت سامان یافته و فرهنگ و آموزش ریاکارانه، محافظهکارانه و فاسدی که آنرا پوشانده را بیاعتبار خواهد کرد.
.
Forwarded from دولت بهار
🔴 مالچپاشی نفتی در دشتآزادگان که پرونده آن با اعتراض فعالان محیط زیست و شکایت یک انجمن زیست محیطی خوزستان از پارسال به جریان افتاده بود، بر اساس حکم دادگاه برای دومین بار به طور موقت متوقف شد
@dolatebahar
@dolatebahar
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
🔴انتقاد مدیر جهاد کشاورزی مشهد به تخریب طبیعت؛ از «کمربند جنوبی» تا «عارفی»...
🔻مدیر جهاد کشاورزی مشهد در یادداشتی نوشت:
🔹تخریب محیط زیست آن هم ارتفاعات جنوبی به بهانه کاهش یا رفع مشکل ترافیک به هیچ عنوان کارشناسی نیست.
🔹ما باید به این درک برسیم که راهکار برای رفع مشکل ترافیک که بهانهای برای چنگ اندازی به چهره زیبای این کوهستان زیبا شده، جز ایجاد یک مشکل بزرگتر، که نابودی زیباترین و با عظمت ترین پدیده طبیعی و زیست محیطی کلانشهر مشهد، نتیجهای ندارد.
#یادداشت
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید👇
fna.ir/ewka6t
🔻مدیر جهاد کشاورزی مشهد در یادداشتی نوشت:
🔹تخریب محیط زیست آن هم ارتفاعات جنوبی به بهانه کاهش یا رفع مشکل ترافیک به هیچ عنوان کارشناسی نیست.
🔹ما باید به این درک برسیم که راهکار برای رفع مشکل ترافیک که بهانهای برای چنگ اندازی به چهره زیبای این کوهستان زیبا شده، جز ایجاد یک مشکل بزرگتر، که نابودی زیباترین و با عظمت ترین پدیده طبیعی و زیست محیطی کلانشهر مشهد، نتیجهای ندارد.
#یادداشت
متن کامل این یادداشت را در لینک زیر بخوانید👇
fna.ir/ewka6t
Forwarded from سیدجواد میری مینق
یورگن هابرماس در گفتگویی با روزنامۀ فرانسوی لوموند، نتایج اخلاقی و فکری اپیدمی جهانی کووید ١٩ را میشکافد و قبل از هر چیز بر "نادانی" انسان تأکید میکند.
@seyedjavadmiri
@seyedjavadmiri
Forwarded from راه سوم
.
🔴سعید لیلاز: عده ای به نان شب محتاج هستند، باید تودههای فقیر را در برابر امواج بیماری حفظ کرد
اقتصاددان اصلاح طلب:
🔹من نمیگویم الان مسأله نداریم اما معتقدم آن بحران اصلی که میگویم بعداً خود را نشان خواهد داد.
🔹تأکید من اینست که مهمترین مسأله کرونا اتفاقاً اقتصاد کرونا است.
🔹کسبوکارهایی که در همین مدت چندهفته یا چند ماه به دلیل رکود قبل از کرونا به اندازه چند سال عقب افتادهاند و ضرر کردهاند چه میشوند؟
🔹آن ۳-۴ میلیون نفری که به طور خیلی شدید و مستقیم با بحران اقتصادی ناشی از کرونا دست و پنجه نرم میکنند، عمدتاً حاشیهنشین هستند و در واقع جغرافیای زیست آنها به صورت بالفعل جغرافیای خطرآفرینی است.
🔹من معتقدم دولت ایران علیرغم تمام مشکلاتی که با آن درگیر است حتی در قیاس با کشورهای خارجی هم کموبیش در مدیریت این وضعیت بهتر عمل کرده است.
🔹اگر دولت و حاکمیت بتوانند مسائل ناشی از کرونا را درست و صحیح و به اندازه لازم پوشش دهند اتفاقاً شاهد یک بازسازی اجتماعی و سیاسی خواهیم بود که حتی میتواند زخمهای ناشی از اتفاقاتی نظیر آبان را هم مقداری ترمیم کند./ روزنامه ایران
@rahsevom
🔴سعید لیلاز: عده ای به نان شب محتاج هستند، باید تودههای فقیر را در برابر امواج بیماری حفظ کرد
اقتصاددان اصلاح طلب:
🔹من نمیگویم الان مسأله نداریم اما معتقدم آن بحران اصلی که میگویم بعداً خود را نشان خواهد داد.
🔹تأکید من اینست که مهمترین مسأله کرونا اتفاقاً اقتصاد کرونا است.
🔹کسبوکارهایی که در همین مدت چندهفته یا چند ماه به دلیل رکود قبل از کرونا به اندازه چند سال عقب افتادهاند و ضرر کردهاند چه میشوند؟
🔹آن ۳-۴ میلیون نفری که به طور خیلی شدید و مستقیم با بحران اقتصادی ناشی از کرونا دست و پنجه نرم میکنند، عمدتاً حاشیهنشین هستند و در واقع جغرافیای زیست آنها به صورت بالفعل جغرافیای خطرآفرینی است.
🔹من معتقدم دولت ایران علیرغم تمام مشکلاتی که با آن درگیر است حتی در قیاس با کشورهای خارجی هم کموبیش در مدیریت این وضعیت بهتر عمل کرده است.
🔹اگر دولت و حاکمیت بتوانند مسائل ناشی از کرونا را درست و صحیح و به اندازه لازم پوشش دهند اتفاقاً شاهد یک بازسازی اجتماعی و سیاسی خواهیم بود که حتی میتواند زخمهای ناشی از اتفاقاتی نظیر آبان را هم مقداری ترمیم کند./ روزنامه ایران
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 کرونا و تحدید مطبوعات
🔹️ روزنامه شرق در صفحه آخر شماره امروز یکشنبه ۲۴ فروردین ماه، در یادداشتی با عنوان « کرونا و تحدید مطبوعات» به موضوع شکایت اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان از دو خبرنگار باسابقه این استان، صاحب مقصودی و سعید علیپور که در راستای منبع شیوع کرونا و جام نامجو مطالبی نگاشته بودند، کرد.
🔹️ به گزارش خط اول ورزشی، روزنامه شرق نوشت: در روزهایی که همه گمانهزنی میکنند بحران کرونا میتواند نظم جدیدی را بر دنیا حاکم کند، اوضاع برای بعضی گروهها و مشاغل همیشه تحت فشار، به سیاق قبل میگذرد. هفته گذشته سازمان ملل در گزارشی از افزایش خشونت خانگی علیه زنان در روزهای قرنطینه و درگیری کرونا خبر داد. در ایران هم روزنامهنگاری یکی از مشاغلی است که همیشه با فشارها و خطوط قرمز زیادی مواجه بوده است.
🔹️ این خطوط قرمز به نظر در دوران سلطه کرونا هم همچنان در حال فعاليت هستند. در چندوقت اخیر خبری از شکایت یک نهاد دولتی از یک روزنامهنگار محلی در رسانهها منتشر شد. ماجرا به سلسله گزارشهایی بازمیگردد که چند روزنامهنگار گیلانی در شبکه اجتماعی رسانههایشان درباره منشأ شیوع کرونا در گیلان مینوشتند.
🔹️شیوع کرونا در گیلان کمی عجیب بود و شاید این عجیببودنش در حجم بالای اخبار ناشی از گسترش این بیماری در کشور در روزهای نخست گم شد. اگرچه اولین خبرها از شیوع کرونا در ایران به قم بازمیگردد، اما گیلان هم خیلی زود و با شدت زیادی از سطح درگیری شاهد گسترش کرونا بود.
🔹️ خیلیها احتمالا این موضوع را به قم ارتباط میدادند، ولی خب اینکه در میان همه این استانها چرا باید گیلان با این سطح از درگیری با بیماری مبارزه کند جای سؤال بود. جستوجوی اخبار نشان میدهد که خیلی قبلتر از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، نشریات محلی گیلان نسبت به برگزاری مسابقات وزنهبرداری جام نامجو با حضور تیمی از چین و ارتباطش با شیوع کرونا در کشور هشدار داده بودند.
🔹️ اگرچه خود چینیها عقل کردند و تیمشان را به این رقابتها نفرستادند، اما حضور دو بانوی چینی برای برگزاری کارگاهی در حاشیه این رقابتها موجب شد تا خیلیها ابراز نگرانی کنند. سماجت رسانههای محلی در گیلان اما در نهایت منجر به شکایت سازمان ورزش استان از صاحب مقصودی و سعید علیپور، دو روزنامهنگار محلی و باسابقه گیلانی شد.
🔹️ مقصودی در گفتوگو با «شرق» میگوید در این ماجرا ابهامات زیادی وجود دارد. اگر سازمان ورزش میگوید که از این دو بانوی چینی آزمایش به عمل آورده و مشکلی نبوده، اسنادش را منتشر کند. بههرحال ما میدانیم که تاریخ برگزاری این رقابت و تستهای بهعملآمده قبل از ورود کیتهای تشخیصی به ایران است و خب طبیعی است که این شبهه ایجاد شود و ما و افکار عمومی پاسخی در این زمینه بخواهیم.
🔹️ مقصودی همچنین از واکنش نهاد صنفی خانه مطبوعات گیلان هم در این زمینه انتقاد کرد و گفت عجیب است که بعد از ماجرای طرح شکایت از ما، گروههای مختلف مردمی، برخی وکلا و همچنین قضات منطقه ابراز لطف کردند و به ما مشاوره دادند و حتی اعلام کردند هزینه پرونده را کاملا تقبل میکنند و از ما حمایت کردند. اما درمقابل خانه مطبوعات با صدور بیانیهای علیه ما، جستوجوی ما برای کشف حقیقت را با لیبل نشریه زرد طرد کرد و از ما انتقاد هم کرد.
🔹️ مقصودی میگوید در میان مسئولان کشوری هم این شائبه وجود دارد که منشأ کرونا در ایران تنها قم نبوده و قم و گیلان دو منشأ گسترش این بیماری در کشور بودند و حداقل این مسئله نزد آنها در دست بررسی است.
@rahsevom
🔹️ روزنامه شرق در صفحه آخر شماره امروز یکشنبه ۲۴ فروردین ماه، در یادداشتی با عنوان « کرونا و تحدید مطبوعات» به موضوع شکایت اداره کل ورزش و جوانان استان گیلان از دو خبرنگار باسابقه این استان، صاحب مقصودی و سعید علیپور که در راستای منبع شیوع کرونا و جام نامجو مطالبی نگاشته بودند، کرد.
🔹️ به گزارش خط اول ورزشی، روزنامه شرق نوشت: در روزهایی که همه گمانهزنی میکنند بحران کرونا میتواند نظم جدیدی را بر دنیا حاکم کند، اوضاع برای بعضی گروهها و مشاغل همیشه تحت فشار، به سیاق قبل میگذرد. هفته گذشته سازمان ملل در گزارشی از افزایش خشونت خانگی علیه زنان در روزهای قرنطینه و درگیری کرونا خبر داد. در ایران هم روزنامهنگاری یکی از مشاغلی است که همیشه با فشارها و خطوط قرمز زیادی مواجه بوده است.
🔹️ این خطوط قرمز به نظر در دوران سلطه کرونا هم همچنان در حال فعاليت هستند. در چندوقت اخیر خبری از شکایت یک نهاد دولتی از یک روزنامهنگار محلی در رسانهها منتشر شد. ماجرا به سلسله گزارشهایی بازمیگردد که چند روزنامهنگار گیلانی در شبکه اجتماعی رسانههایشان درباره منشأ شیوع کرونا در گیلان مینوشتند.
🔹️شیوع کرونا در گیلان کمی عجیب بود و شاید این عجیببودنش در حجم بالای اخبار ناشی از گسترش این بیماری در کشور در روزهای نخست گم شد. اگرچه اولین خبرها از شیوع کرونا در ایران به قم بازمیگردد، اما گیلان هم خیلی زود و با شدت زیادی از سطح درگیری شاهد گسترش کرونا بود.
🔹️ خیلیها احتمالا این موضوع را به قم ارتباط میدادند، ولی خب اینکه در میان همه این استانها چرا باید گیلان با این سطح از درگیری با بیماری مبارزه کند جای سؤال بود. جستوجوی اخبار نشان میدهد که خیلی قبلتر از اعلام رسمی شیوع کرونا در ایران، نشریات محلی گیلان نسبت به برگزاری مسابقات وزنهبرداری جام نامجو با حضور تیمی از چین و ارتباطش با شیوع کرونا در کشور هشدار داده بودند.
🔹️ اگرچه خود چینیها عقل کردند و تیمشان را به این رقابتها نفرستادند، اما حضور دو بانوی چینی برای برگزاری کارگاهی در حاشیه این رقابتها موجب شد تا خیلیها ابراز نگرانی کنند. سماجت رسانههای محلی در گیلان اما در نهایت منجر به شکایت سازمان ورزش استان از صاحب مقصودی و سعید علیپور، دو روزنامهنگار محلی و باسابقه گیلانی شد.
🔹️ مقصودی در گفتوگو با «شرق» میگوید در این ماجرا ابهامات زیادی وجود دارد. اگر سازمان ورزش میگوید که از این دو بانوی چینی آزمایش به عمل آورده و مشکلی نبوده، اسنادش را منتشر کند. بههرحال ما میدانیم که تاریخ برگزاری این رقابت و تستهای بهعملآمده قبل از ورود کیتهای تشخیصی به ایران است و خب طبیعی است که این شبهه ایجاد شود و ما و افکار عمومی پاسخی در این زمینه بخواهیم.
🔹️ مقصودی همچنین از واکنش نهاد صنفی خانه مطبوعات گیلان هم در این زمینه انتقاد کرد و گفت عجیب است که بعد از ماجرای طرح شکایت از ما، گروههای مختلف مردمی، برخی وکلا و همچنین قضات منطقه ابراز لطف کردند و به ما مشاوره دادند و حتی اعلام کردند هزینه پرونده را کاملا تقبل میکنند و از ما حمایت کردند. اما درمقابل خانه مطبوعات با صدور بیانیهای علیه ما، جستوجوی ما برای کشف حقیقت را با لیبل نشریه زرد طرد کرد و از ما انتقاد هم کرد.
🔹️ مقصودی میگوید در میان مسئولان کشوری هم این شائبه وجود دارد که منشأ کرونا در ایران تنها قم نبوده و قم و گیلان دو منشأ گسترش این بیماری در کشور بودند و حداقل این مسئله نزد آنها در دست بررسی است.
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴ثبت سه خودکشی در پی بیماری کرونا و فشار مالی؛ تشدید پیامدهای اقتصادی و روانی
🔹با افزایش هشدارهای رسمی در زمینه پیامدهای اقتصادی و روانی بحران کرونا در ایران، همزمان با تشدید خشونتهای خانگی، طی روزهای گذشته سه مورد خودکشی در پی ابتلای نزدیکان به بیماری کرونا و فقر خانواده گزارش شده است.
🔹روزنامه شهروند روز یکشنبه ۲۴ فروردینماه نوشت که یک مادر و پسر در تهران پس از جانباختن پدر خانواده در اثر ابتلا به کرونا دست به خودکشی زده و جانشان را از دست دادهاند.
🔹️یک مورد نیز خودکشی دختر ۱۲ ساله به دلیل فقر در ایلام گزارش شده است.
@rahsevom
🔹با افزایش هشدارهای رسمی در زمینه پیامدهای اقتصادی و روانی بحران کرونا در ایران، همزمان با تشدید خشونتهای خانگی، طی روزهای گذشته سه مورد خودکشی در پی ابتلای نزدیکان به بیماری کرونا و فقر خانواده گزارش شده است.
🔹روزنامه شهروند روز یکشنبه ۲۴ فروردینماه نوشت که یک مادر و پسر در تهران پس از جانباختن پدر خانواده در اثر ابتلا به کرونا دست به خودکشی زده و جانشان را از دست دادهاند.
🔹️یک مورد نیز خودکشی دختر ۱۲ ساله به دلیل فقر در ایلام گزارش شده است.
@rahsevom
Forwarded from راه سوم
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴تماشا کنید: «نامه سیاه» برای آزادی «پدرخوانده» / ماجرای امضاهای حاشیهساز برخی سینماگران برای آزادی محمد امامی
🔹️بیش از ۴۰ نفر از سینماگران اخیرا در نامهای به قوه قضائیه خواستار اعطای مرخصی به محمد امامی که از چندی پیش به خاطر دو پرونده پرسروصدای مالی در زندان است، شده اند؛ نامهای که هم به خاطر متن آن جنجالی شده هم پس گرفتن برخی امضاها./انتخاب
@rahsevom
🔹️بیش از ۴۰ نفر از سینماگران اخیرا در نامهای به قوه قضائیه خواستار اعطای مرخصی به محمد امامی که از چندی پیش به خاطر دو پرونده پرسروصدای مالی در زندان است، شده اند؛ نامهای که هم به خاطر متن آن جنجالی شده هم پس گرفتن برخی امضاها./انتخاب
@rahsevom