Forwarded from راه سوم
🔴 حیوان آزار، یک بیمار روانی است
🔹️ علاوه بر مباحثی که به لحاظ قانونی و اخلاقی بر محور موضوع حیوان آزاری مطرح می شوند، این رفتار نشانه ای از بیماری و عدم سلامت روانی و شخصیتی افرادی است که دست به آزار حیوانات می زنند.
🔹️ اصطلاح ZOO SADISM واژهای است که در روانشناسی برای حیوان آزاری به کار می رود؛ رفتاری که کارشناسان علوم رفتاری و روانشناسان معتقدند میتواند نشانه بسیار بدی از رفتارهای خشن و جنونآمیز دگرآزاری یا سادیسم در آینده رفتاری افراد باشد.
🔹️ اساسا انسان سالم و کسی که دچار اختلالات روانی نیست از کشتن و گرفتن جان یک موجود زنده، احساس لذت ندارد؛ نکته ای که در رفتار حیوان آزاران به وضوح مشهود است. یکی دیگر از نکاتی که در تحلیل وخامت سلامت در افراد حیوان آزار از سوی روانشناسان و متخصصان حائز اهمیت می نماید، تعمیم این بی اهمیتی گرفتن جان حیوانات به جان انسان هاست؛ چنانچه مثال های تاریخی نشان می دهند، بسیاری از قاتلان زنجیره ای سابقه حیوانآزاری داشته اند و این قضیه بهطور مستند ثابت شده که فردی که حیوانآزاری میکند، نه تنها برای حیات وحش و حیوانات که برای جامعه انسانی هم خطرناک است.
🔹️ «علی اکبر ارجمندنیا» روانشناس و عضو هیات علمی (دانشیار) دانشکده روانشناسی، دانشگاه تهران بیان داشت: حیوان آزاری در همه جای دنیا نشانه اختلال روانی است؛ و بر این اساس در غرب به عنوان یک اختلال روانی شناسایی شده و به عنوان یک بیماری تشخیص داده می شود.
🔹️ در ایران هم این پدیده از قبل بوده، زیاد هم بوده است و امروز هم هست و در مجموع در طی زمان شاید یک مقدار کم و زیاد شده باشد اما در هر صورت در کیفیت آن تفاوتی ندارد و اگر این پدیده در کشور ما هم دیده شود، نشان دهنده این است که فرد آزار دهنده حیوان، زمینه های شخصیت ضد اجتماعی دارد. اگر این موضوع در دوره نوجوانی دیده شود، نشان از یک اختلال به نام «اختلال سلوک» است و معمولا این دسته از نوجوانان اگر در مجاورت و همراهی با برخی دیگر از شرایط ایجاد و تشدید کننده بیماری روانی قرار گیرند، این عوامل می توانند زمینه بزهکار شدن آن فرد را فراهم کنند.
🔹️ این مساله در هر فردی و در هرکجای دنیا اگر دیده شود، به نوعی نشان از اختلال شخصیت فردی است. در نتیجه این موضوع محدودیت جغرافیایی ندارد. در نتیجه وقتی در کشور خودمان این رفتار را می بینیم، نشان از مشکلات شخصیتی جدی دارند و از مرزهای سلامت روان فاصله گرفته اند؛ یکی کمتر و یکی بیشتر.
🔹️ این روانشناس در توصیف ویژگی های افرادی که مستعد رفتارهای مبتنی بر حیوان آزاری هستند، خاطر نشان ساخت: در باب توصیف ناهنجاری هایی که به حیوان آزاری منجر می شوند؛ یک بحث فیزیولوژیکی دارد و یک بحث روانشناختی.
🔹️ مشکلات فیزیولوژیکی بیشتر مرتبط به پزشکی است و شاید دوستان پزشک بهتر بتوانند در این باره قضاوت کنند؛ ولی معمولا پایین بودن سطح سرتونین خون، پایین بودن قند خون و عواملی این چنینی در تحقیقات و منابع علمی به عنوان عوامل موثر در اختلال، بسیار مورد توجه قرار گرفته اند و این دسته عوامل با خلق و خوی پرخاشگرانه رابطه محکمی دارند. وقتی سرتونین پایین می آید، ممکن است رفتار خشونت آمیز و در مواردی رفتار وحشیانه را از افراد شاهد باشیم و اینها بی ارتباط با انتقال دهنده های عصبی، هورمون ها و یک سری از مسائل جسمی نیستند.
🔹️ اما مشکلات روانشناختی به این صورت است که معمولا آدم هایی که حیوان آزار هستند، خودشان هم تجربه مورد آزار و اذیت واقع شدن را دارند. غالبا سبک های فرزند پروری که روی این افراد اعمال شده، سبک هایی بوده که عمدتا یا خیلی مستبدانه بوده است و این افراد تحت تنبیه بدنی قرار گرفته اند و یا این که این شیوه های سهیل گیرانه افراطی روی آنها اعمال شده است؛ یعنی این که هیچ برنامه تربیتی و رفتاری مشخصی روی اعمال این افراد حاکم نبوده، و آنان به شدت درگیر خلاءهای عاطفی، اجتماعی و فیزیولوژیکی هستند؛ لازم به ذکر است که این افراد معمولا هر سه این خلاء ها را دارند.
🔹️ وی افزود: یعنی این عوامل مجموعه هستند و کسی که مجموعه این عوامل را دارد، درگیر این مساله است اما ممکن است لزوما آن را بروز ندهد؛ مثلا ممکن است حیوانات دور و بر این افراد نباشد و شرایط حیوان آزاری برایشان فراهم نباشد و در این شکل ممکن است به دیگرآزاری روی بیاورند و این رفتار آزار دادن را روی آدم ها نشان دهند. در نتیجه کسی که این مولفه ها را دارد اما حیوانی دور و برش ندارد، لزوما این رفتار در او بروز نمی یابد/ایرنا
@rahsevom
🔹️ علاوه بر مباحثی که به لحاظ قانونی و اخلاقی بر محور موضوع حیوان آزاری مطرح می شوند، این رفتار نشانه ای از بیماری و عدم سلامت روانی و شخصیتی افرادی است که دست به آزار حیوانات می زنند.
🔹️ اصطلاح ZOO SADISM واژهای است که در روانشناسی برای حیوان آزاری به کار می رود؛ رفتاری که کارشناسان علوم رفتاری و روانشناسان معتقدند میتواند نشانه بسیار بدی از رفتارهای خشن و جنونآمیز دگرآزاری یا سادیسم در آینده رفتاری افراد باشد.
🔹️ اساسا انسان سالم و کسی که دچار اختلالات روانی نیست از کشتن و گرفتن جان یک موجود زنده، احساس لذت ندارد؛ نکته ای که در رفتار حیوان آزاران به وضوح مشهود است. یکی دیگر از نکاتی که در تحلیل وخامت سلامت در افراد حیوان آزار از سوی روانشناسان و متخصصان حائز اهمیت می نماید، تعمیم این بی اهمیتی گرفتن جان حیوانات به جان انسان هاست؛ چنانچه مثال های تاریخی نشان می دهند، بسیاری از قاتلان زنجیره ای سابقه حیوانآزاری داشته اند و این قضیه بهطور مستند ثابت شده که فردی که حیوانآزاری میکند، نه تنها برای حیات وحش و حیوانات که برای جامعه انسانی هم خطرناک است.
🔹️ «علی اکبر ارجمندنیا» روانشناس و عضو هیات علمی (دانشیار) دانشکده روانشناسی، دانشگاه تهران بیان داشت: حیوان آزاری در همه جای دنیا نشانه اختلال روانی است؛ و بر این اساس در غرب به عنوان یک اختلال روانی شناسایی شده و به عنوان یک بیماری تشخیص داده می شود.
🔹️ در ایران هم این پدیده از قبل بوده، زیاد هم بوده است و امروز هم هست و در مجموع در طی زمان شاید یک مقدار کم و زیاد شده باشد اما در هر صورت در کیفیت آن تفاوتی ندارد و اگر این پدیده در کشور ما هم دیده شود، نشان دهنده این است که فرد آزار دهنده حیوان، زمینه های شخصیت ضد اجتماعی دارد. اگر این موضوع در دوره نوجوانی دیده شود، نشان از یک اختلال به نام «اختلال سلوک» است و معمولا این دسته از نوجوانان اگر در مجاورت و همراهی با برخی دیگر از شرایط ایجاد و تشدید کننده بیماری روانی قرار گیرند، این عوامل می توانند زمینه بزهکار شدن آن فرد را فراهم کنند.
🔹️ این مساله در هر فردی و در هرکجای دنیا اگر دیده شود، به نوعی نشان از اختلال شخصیت فردی است. در نتیجه این موضوع محدودیت جغرافیایی ندارد. در نتیجه وقتی در کشور خودمان این رفتار را می بینیم، نشان از مشکلات شخصیتی جدی دارند و از مرزهای سلامت روان فاصله گرفته اند؛ یکی کمتر و یکی بیشتر.
🔹️ این روانشناس در توصیف ویژگی های افرادی که مستعد رفتارهای مبتنی بر حیوان آزاری هستند، خاطر نشان ساخت: در باب توصیف ناهنجاری هایی که به حیوان آزاری منجر می شوند؛ یک بحث فیزیولوژیکی دارد و یک بحث روانشناختی.
🔹️ مشکلات فیزیولوژیکی بیشتر مرتبط به پزشکی است و شاید دوستان پزشک بهتر بتوانند در این باره قضاوت کنند؛ ولی معمولا پایین بودن سطح سرتونین خون، پایین بودن قند خون و عواملی این چنینی در تحقیقات و منابع علمی به عنوان عوامل موثر در اختلال، بسیار مورد توجه قرار گرفته اند و این دسته عوامل با خلق و خوی پرخاشگرانه رابطه محکمی دارند. وقتی سرتونین پایین می آید، ممکن است رفتار خشونت آمیز و در مواردی رفتار وحشیانه را از افراد شاهد باشیم و اینها بی ارتباط با انتقال دهنده های عصبی، هورمون ها و یک سری از مسائل جسمی نیستند.
🔹️ اما مشکلات روانشناختی به این صورت است که معمولا آدم هایی که حیوان آزار هستند، خودشان هم تجربه مورد آزار و اذیت واقع شدن را دارند. غالبا سبک های فرزند پروری که روی این افراد اعمال شده، سبک هایی بوده که عمدتا یا خیلی مستبدانه بوده است و این افراد تحت تنبیه بدنی قرار گرفته اند و یا این که این شیوه های سهیل گیرانه افراطی روی آنها اعمال شده است؛ یعنی این که هیچ برنامه تربیتی و رفتاری مشخصی روی اعمال این افراد حاکم نبوده، و آنان به شدت درگیر خلاءهای عاطفی، اجتماعی و فیزیولوژیکی هستند؛ لازم به ذکر است که این افراد معمولا هر سه این خلاء ها را دارند.
🔹️ وی افزود: یعنی این عوامل مجموعه هستند و کسی که مجموعه این عوامل را دارد، درگیر این مساله است اما ممکن است لزوما آن را بروز ندهد؛ مثلا ممکن است حیوانات دور و بر این افراد نباشد و شرایط حیوان آزاری برایشان فراهم نباشد و در این شکل ممکن است به دیگرآزاری روی بیاورند و این رفتار آزار دادن را روی آدم ها نشان دهند. در نتیجه کسی که این مولفه ها را دارد اما حیوانی دور و برش ندارد، لزوما این رفتار در او بروز نمی یابد/ایرنا
@rahsevom
Forwarded from عدالتخانه
💢 مرگ بر کارگر...
♦️ در سایه عدم حسابرسی و شعارهای قوه قضاییه،کارگران #هپکو مجددا به دادگاه های کیفری و انقلاب احضار شدند....
@adalat_khaneh| توییت
♦️ در سایه عدم حسابرسی و شعارهای قوه قضاییه،کارگران #هپکو مجددا به دادگاه های کیفری و انقلاب احضار شدند....
@adalat_khaneh| توییت
Forwarded from آزاد | Azad
📝دو استدلال اخلاقی بر ضد مصرفِ گوشت صنعتی
🖌سید حسن اسلامی
🔹امروزه مصرف گوشت صنعتى به شكل وسيعى رواج يافته و مراكز صنعتى پرورش حيوانات جايگزين شيوه های سنتى شده است. اين مقاله از اين نقطه عزيمت آغاز مى كند كه تفاو تهای اساسى ميان گوش تهای صنعتى و گوشت های غيرصنعتى وجود دارد كه از نظر اخلاقى تعيين كننده است و با توجه به نحوه فراهم آمدن گوشت های صنعتى، خوردن آنها اخلاقاً دفاع پذير نيست. برای اثبات مدعا، دو نكته بايد روشن شود. نخست آنكه بدن ما نيازی به چنين گوشتهايى ندارد و ديگر آنكه تفاوتى اساسى ميان گوشت صنعتى و گوشت سنتى يا غيرصنعتى وجود دارد.
🔸ميان پرورش سنتى حيوانات با پرورش ماشينى يا صنعتى كه در نيمه دوم قرن بيستم پديدار شده است، تفاوت هايى اساسى وجود دارد كه بر اساس آنها حكم اخلاقى نسبت به خوردن يا نخوردن فرآورده های گوشتى آنها نيز تفاوت پيدا مى كند؛ در نظام پرورش سنتى، اگر حيوانى فاقد كيفيت و كارآيى لازم باشد، معمولاً كشته نمى شود و همچنان نگهداری يا رها مى شود. حال آنكه در مراكز پرورش صنعتى هر حيوانى كه فاقد كيفيت باشد و از كنترل كيفيت جواز حيات نگيرد، بلافاصله به شكل نظام مندی كشته و محو مى شود.
🔹حال با توجه به تفاوت معنادار ميان فرآورده های گوشتى صنعتى و گوش تهای سنتى، مى توان گفت كه خوردن گوشتهای صنعتى توجيه اخلاقى ندارد. برای اثبات اين ادعا، به دو استدلال زير متوسل مى شوم:
🔻استدلال بر اساس رنج گسترده و بى دليل
1️⃣مقدمه اول: پرورش حيوانات به شكل صنعتى و ماشينى همراه با تحميل رنج و آسيب گسترده و ناموجه به آنهاست.
2️⃣مقدمه دوم: تحميل رنج و آسيب گسترده و ناموجه به حيوانات خطاست.
3️⃣مقدمه سوم: ما با مصرف گوشت اين نوع حيوانات به استمرار رنج و آسيب گسترده به حيوانات كمك مى كنيم و به آن مشروعيت مىبخشيم و با ايجاد تقاضا به گسترش اين فرهنگ ياری میرسانيم.
4️⃣مقدمه چهارم: كمك به گسترش فرهنگ آزردن بى دليل و آسيب گسترده و ناموجه به حيوانات خطاست.
👈🏻نتيجه: مصرف گوشت صنعتى خطاست
🔺استدلال بر اساس تخريب گسترده محيط زيست
.
1️⃣مقدمه اول: مصرف گوشت های صنعتى به تخريب گسترده محيط زيست و مصرف بى رويه منابع طبيعى مى انجامد.
2️⃣مقدمه دوم: تخريب گسترده محيط زيست و مصرف بى رويه منابع طبيعى خطاست.
👈🏻نتيجه: مصرف گوشت های صنعتى خطاست.
🔗متن کامل مقاله
🆔 @AzadFekriSchool
🖌سید حسن اسلامی
🔹امروزه مصرف گوشت صنعتى به شكل وسيعى رواج يافته و مراكز صنعتى پرورش حيوانات جايگزين شيوه های سنتى شده است. اين مقاله از اين نقطه عزيمت آغاز مى كند كه تفاو تهای اساسى ميان گوش تهای صنعتى و گوشت های غيرصنعتى وجود دارد كه از نظر اخلاقى تعيين كننده است و با توجه به نحوه فراهم آمدن گوشت های صنعتى، خوردن آنها اخلاقاً دفاع پذير نيست. برای اثبات مدعا، دو نكته بايد روشن شود. نخست آنكه بدن ما نيازی به چنين گوشتهايى ندارد و ديگر آنكه تفاوتى اساسى ميان گوشت صنعتى و گوشت سنتى يا غيرصنعتى وجود دارد.
🔸ميان پرورش سنتى حيوانات با پرورش ماشينى يا صنعتى كه در نيمه دوم قرن بيستم پديدار شده است، تفاوت هايى اساسى وجود دارد كه بر اساس آنها حكم اخلاقى نسبت به خوردن يا نخوردن فرآورده های گوشتى آنها نيز تفاوت پيدا مى كند؛ در نظام پرورش سنتى، اگر حيوانى فاقد كيفيت و كارآيى لازم باشد، معمولاً كشته نمى شود و همچنان نگهداری يا رها مى شود. حال آنكه در مراكز پرورش صنعتى هر حيوانى كه فاقد كيفيت باشد و از كنترل كيفيت جواز حيات نگيرد، بلافاصله به شكل نظام مندی كشته و محو مى شود.
🔹حال با توجه به تفاوت معنادار ميان فرآورده های گوشتى صنعتى و گوش تهای سنتى، مى توان گفت كه خوردن گوشتهای صنعتى توجيه اخلاقى ندارد. برای اثبات اين ادعا، به دو استدلال زير متوسل مى شوم:
🔻استدلال بر اساس رنج گسترده و بى دليل
1️⃣مقدمه اول: پرورش حيوانات به شكل صنعتى و ماشينى همراه با تحميل رنج و آسيب گسترده و ناموجه به آنهاست.
2️⃣مقدمه دوم: تحميل رنج و آسيب گسترده و ناموجه به حيوانات خطاست.
3️⃣مقدمه سوم: ما با مصرف گوشت اين نوع حيوانات به استمرار رنج و آسيب گسترده به حيوانات كمك مى كنيم و به آن مشروعيت مىبخشيم و با ايجاد تقاضا به گسترش اين فرهنگ ياری میرسانيم.
4️⃣مقدمه چهارم: كمك به گسترش فرهنگ آزردن بى دليل و آسيب گسترده و ناموجه به حيوانات خطاست.
👈🏻نتيجه: مصرف گوشت صنعتى خطاست
🔺استدلال بر اساس تخريب گسترده محيط زيست
.
1️⃣مقدمه اول: مصرف گوشت های صنعتى به تخريب گسترده محيط زيست و مصرف بى رويه منابع طبيعى مى انجامد.
2️⃣مقدمه دوم: تخريب گسترده محيط زيست و مصرف بى رويه منابع طبيعى خطاست.
👈🏻نتيجه: مصرف گوشت های صنعتى خطاست.
🔗متن کامل مقاله
🆔 @AzadFekriSchool
Forwarded from گفتمان نسل سوم انقلاب
📝سرمقاله
🔻کرونا و نادانی ما
یادداشت مدیر مسئول
بسمالله الرحمن الرحیم
⬅️عوارض ویروس کرونا فراوان است و فراوانتر از عوارض، اظهارنظرهای عجیب و غریب درباره این عوارض است. از عجایب روزگار ما اینست که وقتی حادثهای رخ میدهد، نظر دادن درباره مسائلی که هیچ ربطی به آن حادثه ندارند بیش از اظهارنظر درباره خود آنست. از این عجیبتر آنکه همه صاحبنظر میشوند و هرچه به ذهنشان برسد میگویند.
جالب است که موضوع حادثه هر قدر ناشناختهتر باشد، اظهارنظرها هم بیشتر میشود. علت اینست که اولاً بسیاری از مردم مایل هستند درباره آن موضوع ناشناخته اطلاعاتی به دست بیاورند و ثانیاً اظهارنظرکنندگان هم نگران حرفهای بیپایه و اساس خود نیستند زیرا میدانند کسی نمیتواند به این زودیها مچ آنها را بگیرد که چرا چیزی را که نمیدانی میگوئی. این افراد، بر مبنای ضربالمثل «سنگ مفت، گنجشک مفت» عمل میکنند و اهمیتی به پیامدهای این روش غیرعلمی خود نمیدهند.
بیماری عالَمگیر کرونا که تاکنون 210 کشور را در قارههای مختلف جهان درنوردیده، در عصر ما بدشانسترین حادثه از نظر تهاجم اظهارنظرهای غیرمرتبط است. درباره بیماری، فقط پزشکان آنهم پزشکان متخصص در همان بیماری حق اظهارنظر دارند. دیگران باید صبر کنند تا ابعاد بیماری و عوارض گوناگون آن مشخص شوند و سپس در صورتی که ضرورت ایجاب کند یا از آنها سؤال شود، فقط در چارچوب همان ضرورت و جواب همان سؤال و البته بعد از حصول اطمینان کامل حرفی بزنند. متأسفانه کرونا از همان اولین روزهای ظهور، گرفتار اظهارنظرهای سیاسی شد. بعد، نوبت به اظهارنظر دینی رسید. بعد از رجال دین، جامعهشناسان وارد صحنه شدند. فلاسفه هم نوبت گرفتند و با دستپاچگی به صحنه آمدند. اقتصاددانها هم سر رسیدند و بعد از آنها پیشگوها در صف قرار گرفتند...
بدشانسی کرونا بیشتر از اینجا بود که در شرایط رواج فضای مجازی متولد شد و چون در این رسانه گسترده به پهنای سرتاسر جهان، دایههای مهربانتر از مادر فراوان وجود دارند، از همان دوران پیچیده در قنداق بودن، انواع و اقسام لباسها که عموماً به تن او گشاد بودند برایش دوخته شد. یکی گفت کار، کار چین است، آن دیگری گفت دست آمریکا در کار است، سومی گفت این مأمور خداست، چهارمی گفت از علائم ظهور است، پنجمی گفت غضب طبیعت است، ششمی گفت کرونا آینده بشریت را تغییر میدهد و دنیای پساکرونا دنیای دیگری خواهد بود...
در این میان، کسی پیدا نشد بگوید یک ویروس منحوس چگونه میتواند مأمور خدا باشد؟ کسی نپرسید چه نسبتی میان یک بیماری با موضوع ظهور امام زمان علیهالسلام وجود دارد؟ کسی نگفت اگر عالمگیر شدن یک بیماری و جان باختنهای میلیونی انسانها از علائم ظهور است پس چرا آنهمه طاعون و وبا و آنفلوآنزا با بیش از 50 میلیون کشته که قبل از این به سراغ ملتها آمدند باعث ظهور نشدند؟ چه کسی میتواند ادعا کند بعد از پایان دوران کرونا آدمها دست از خیانت و نزاع و فساد و قتل و جنگ و سلطهگری و قدرتطلبی برمیدارند؟ چه کسی میتواند اطمیان بدهد کرونا خوی برتریطلبی انسانها را تغییر میدهد و دنیا گلستان میشود؟ انسان، همان موجودی است که وقتی گرفتار طوفان دریا و تلاطم هوا و شدائد زمین میشود به خدا روی میآورد و به محض اینکه نجات پیدا میکند از خدا غافل میشود. کرونا که برود، آمریکا بازهم آمریکاست، صهیونیستها بازهم نژادپرست خواهند بود، داعش بازهم داعش است، دعواهای جناحی ما هم پابرجا خواهد بود و انحصارطلبیها و اقتدارگرائیها و جنگ قدرت را بازهم خواهیم داشت.
از میان تمام اظهارنظرهائی که در اینجا و آنجا درباره کرونا شده فقط یکی درست است و آن حرفی است که «یورگن هابرماس» فیلسوف 90 ساله آلمانی زده و گفته «کرونا، نادانی ما را به رخ کشیده است.» مطلب مشابهی هم به ابوعلی سینا نسبت داده میشود که در اوائل قرن پنجم هجری گفت: تا بدانجا رسید دانش من – که بدانم همی که نادانم.
حالا که به قول ابوعلی سینا فهمیدهایم که حتی 9 قرن بعد از وفات او و در شرایطی که در اوج پیشرفت علم قرار داریم هم هنوز نادانیم و به قول «هابرماس» «کرونا، نادانی ما را به رخ ما کشیده است»، از اظهار فضل درباره کرونا و دنیای پساکرونا بپرهیزیم و هرچه در توان داریم برای سرِپا نگهداشتن خانوادههائی که کرونا روزگار معیشتی آنها را به خاک سیاه نشانده، بکار بگیریم. این، درستترین کار است.
نسل سوم
نسل اگاهی و مطالبه گر
🔻کرونا و نادانی ما
یادداشت مدیر مسئول
بسمالله الرحمن الرحیم
⬅️عوارض ویروس کرونا فراوان است و فراوانتر از عوارض، اظهارنظرهای عجیب و غریب درباره این عوارض است. از عجایب روزگار ما اینست که وقتی حادثهای رخ میدهد، نظر دادن درباره مسائلی که هیچ ربطی به آن حادثه ندارند بیش از اظهارنظر درباره خود آنست. از این عجیبتر آنکه همه صاحبنظر میشوند و هرچه به ذهنشان برسد میگویند.
جالب است که موضوع حادثه هر قدر ناشناختهتر باشد، اظهارنظرها هم بیشتر میشود. علت اینست که اولاً بسیاری از مردم مایل هستند درباره آن موضوع ناشناخته اطلاعاتی به دست بیاورند و ثانیاً اظهارنظرکنندگان هم نگران حرفهای بیپایه و اساس خود نیستند زیرا میدانند کسی نمیتواند به این زودیها مچ آنها را بگیرد که چرا چیزی را که نمیدانی میگوئی. این افراد، بر مبنای ضربالمثل «سنگ مفت، گنجشک مفت» عمل میکنند و اهمیتی به پیامدهای این روش غیرعلمی خود نمیدهند.
بیماری عالَمگیر کرونا که تاکنون 210 کشور را در قارههای مختلف جهان درنوردیده، در عصر ما بدشانسترین حادثه از نظر تهاجم اظهارنظرهای غیرمرتبط است. درباره بیماری، فقط پزشکان آنهم پزشکان متخصص در همان بیماری حق اظهارنظر دارند. دیگران باید صبر کنند تا ابعاد بیماری و عوارض گوناگون آن مشخص شوند و سپس در صورتی که ضرورت ایجاب کند یا از آنها سؤال شود، فقط در چارچوب همان ضرورت و جواب همان سؤال و البته بعد از حصول اطمینان کامل حرفی بزنند. متأسفانه کرونا از همان اولین روزهای ظهور، گرفتار اظهارنظرهای سیاسی شد. بعد، نوبت به اظهارنظر دینی رسید. بعد از رجال دین، جامعهشناسان وارد صحنه شدند. فلاسفه هم نوبت گرفتند و با دستپاچگی به صحنه آمدند. اقتصاددانها هم سر رسیدند و بعد از آنها پیشگوها در صف قرار گرفتند...
بدشانسی کرونا بیشتر از اینجا بود که در شرایط رواج فضای مجازی متولد شد و چون در این رسانه گسترده به پهنای سرتاسر جهان، دایههای مهربانتر از مادر فراوان وجود دارند، از همان دوران پیچیده در قنداق بودن، انواع و اقسام لباسها که عموماً به تن او گشاد بودند برایش دوخته شد. یکی گفت کار، کار چین است، آن دیگری گفت دست آمریکا در کار است، سومی گفت این مأمور خداست، چهارمی گفت از علائم ظهور است، پنجمی گفت غضب طبیعت است، ششمی گفت کرونا آینده بشریت را تغییر میدهد و دنیای پساکرونا دنیای دیگری خواهد بود...
در این میان، کسی پیدا نشد بگوید یک ویروس منحوس چگونه میتواند مأمور خدا باشد؟ کسی نپرسید چه نسبتی میان یک بیماری با موضوع ظهور امام زمان علیهالسلام وجود دارد؟ کسی نگفت اگر عالمگیر شدن یک بیماری و جان باختنهای میلیونی انسانها از علائم ظهور است پس چرا آنهمه طاعون و وبا و آنفلوآنزا با بیش از 50 میلیون کشته که قبل از این به سراغ ملتها آمدند باعث ظهور نشدند؟ چه کسی میتواند ادعا کند بعد از پایان دوران کرونا آدمها دست از خیانت و نزاع و فساد و قتل و جنگ و سلطهگری و قدرتطلبی برمیدارند؟ چه کسی میتواند اطمیان بدهد کرونا خوی برتریطلبی انسانها را تغییر میدهد و دنیا گلستان میشود؟ انسان، همان موجودی است که وقتی گرفتار طوفان دریا و تلاطم هوا و شدائد زمین میشود به خدا روی میآورد و به محض اینکه نجات پیدا میکند از خدا غافل میشود. کرونا که برود، آمریکا بازهم آمریکاست، صهیونیستها بازهم نژادپرست خواهند بود، داعش بازهم داعش است، دعواهای جناحی ما هم پابرجا خواهد بود و انحصارطلبیها و اقتدارگرائیها و جنگ قدرت را بازهم خواهیم داشت.
از میان تمام اظهارنظرهائی که در اینجا و آنجا درباره کرونا شده فقط یکی درست است و آن حرفی است که «یورگن هابرماس» فیلسوف 90 ساله آلمانی زده و گفته «کرونا، نادانی ما را به رخ کشیده است.» مطلب مشابهی هم به ابوعلی سینا نسبت داده میشود که در اوائل قرن پنجم هجری گفت: تا بدانجا رسید دانش من – که بدانم همی که نادانم.
حالا که به قول ابوعلی سینا فهمیدهایم که حتی 9 قرن بعد از وفات او و در شرایطی که در اوج پیشرفت علم قرار داریم هم هنوز نادانیم و به قول «هابرماس» «کرونا، نادانی ما را به رخ ما کشیده است»، از اظهار فضل درباره کرونا و دنیای پساکرونا بپرهیزیم و هرچه در توان داریم برای سرِپا نگهداشتن خانوادههائی که کرونا روزگار معیشتی آنها را به خاک سیاه نشانده، بکار بگیریم. این، درستترین کار است.
نسل سوم
نسل اگاهی و مطالبه گر
Audio
#میزگرد_آنلاین
✅ الهیات پساکرونایی
❓ آیا کرونا دین را در ایران تضعیف میکند؟
با حضور
👤 محمدحسین بادامچی(دکتری جامعهشناسی و مدیر اندیشکده مهاجر)
👤 جواد درویش(دانشجوی دکتری فلسفه علم و پژوهشگر اندیشکده مهاجر)
👤 محمد حسین بنا(سطح ۳ حوزه علمیه و پژوهشگر اندیشکده مهاجر)
👤 نیما نریمانی(دانشجوی دکتری فلسفه دین و پژوهشگر اندیشکده مهاجر
—————————
🆔: @mohajer_thinktank
✅ الهیات پساکرونایی
❓ آیا کرونا دین را در ایران تضعیف میکند؟
با حضور
👤 محمدحسین بادامچی(دکتری جامعهشناسی و مدیر اندیشکده مهاجر)
👤 جواد درویش(دانشجوی دکتری فلسفه علم و پژوهشگر اندیشکده مهاجر)
👤 محمد حسین بنا(سطح ۳ حوزه علمیه و پژوهشگر اندیشکده مهاجر)
👤 نیما نریمانی(دانشجوی دکتری فلسفه دین و پژوهشگر اندیشکده مهاجر
—————————
🆔: @mohajer_thinktank
Forwarded from عدالتخانه
🔴 نسبت ما با کرونا
✍️ #هادی_مسعودی
🔸ما در قبال کرونا، در وضعیت تاریکی قرار داریم؛ همانطور که از تاریکی میترسیم از کرونا هم واهمه داریم...
🔸در تاریکی عملا احساس بی دفاعی داریم، این حس «بی پناهی» بدجوری ما را از تاریکی فراری میکند...
🔸وضعیت ما در قبال کرونا هم همین است؛ بی پناهیم، هیچ راه فراری نیست، هیچ راه دفاعی وجود ندارد، در هر حالت و شرایطی از این ویروس نامرئی در امان نیستیم...
🔻اما...موضوع فقط این نیست...
🔸کرونا نسبت ما را با این عالم به ما یادآوری کرد؛ اینکه انسان بما هو انسان، در این جهان، غریب و تنهاست، در موضع تاریکی است، راه نجاتی از این عالم_رنجها و غم ها و دردهای این عالم_ ندارد، بی پناه است، بی تکیه گاه، بی ملجا، رها شده در برهوت این عالم...
🔸موقعیت حقیقتا رعب آور و دهشتناکی است؛ آیا ما تاب و تحمل شلاق های ناشی از رنج غربت در این عالم را داریم؟ نه...تحملش ناممکن است...
🔸ما باید به حالت تسلیم برسیم، بپذیریم تحت اراده ای فراتر از خودمان و بالاتر از این عالم، محکوم به زیستنیم، باید قبول کنیم که ما واقعا ضعیف و فقیر و حقیریم، ما نمیدانیم، ما نمیتوانیم، ما به تنهایی نمیتوانیم به سرمنزل مقصود برسیم...
🔸یا ایها الناس، انتم الفقرا الی الله و الله هو الغنی الحمید...
ما محتاج و فقیر خداییم، بی او هیچ هم نیستیم، ما در موضع ضعفیم، باید تسلیم خدا شویم، باید به ذلت خود اعتراف کنیم، باید از خودش بخواهیم تا ما را به مقام خشیت برساند...
🔸کرونا پوزه انسان مدعی استقلال و آزادی را به خاک زد، کرونا اومانیسم و انسان محوری روزگار امروز را به سخره گرفت، ضعف و بیچارگی انسان را به رخش کشید، به چشمان انسان مغرور مدعی از خود راضی متمدن امروزی زل زد و پس از مکثی کوتاه گفت: «بدبخت، هر کجا بروی، هر برج و باروی برای خودت بسازی، در هر چاردیواری مطمئنی خودت را حبس کنی، بسراغت می آیم؛ و به چنان مرگ ذلت باری دچارت میکنم که حتی نزدیک ترین کسانت هم حاضر نیستند به تشییع جنازه ات بیایند، و از ترس تو، چنان در عمق زمین رهایت میکنند، که دیگر هیچ اثری از تو و جسمت نماند»...
@adalat_khaneh
@aghalyyat
✍️ #هادی_مسعودی
🔸ما در قبال کرونا، در وضعیت تاریکی قرار داریم؛ همانطور که از تاریکی میترسیم از کرونا هم واهمه داریم...
🔸در تاریکی عملا احساس بی دفاعی داریم، این حس «بی پناهی» بدجوری ما را از تاریکی فراری میکند...
🔸وضعیت ما در قبال کرونا هم همین است؛ بی پناهیم، هیچ راه فراری نیست، هیچ راه دفاعی وجود ندارد، در هر حالت و شرایطی از این ویروس نامرئی در امان نیستیم...
🔻اما...موضوع فقط این نیست...
🔸کرونا نسبت ما را با این عالم به ما یادآوری کرد؛ اینکه انسان بما هو انسان، در این جهان، غریب و تنهاست، در موضع تاریکی است، راه نجاتی از این عالم_رنجها و غم ها و دردهای این عالم_ ندارد، بی پناه است، بی تکیه گاه، بی ملجا، رها شده در برهوت این عالم...
🔸موقعیت حقیقتا رعب آور و دهشتناکی است؛ آیا ما تاب و تحمل شلاق های ناشی از رنج غربت در این عالم را داریم؟ نه...تحملش ناممکن است...
🔸ما باید به حالت تسلیم برسیم، بپذیریم تحت اراده ای فراتر از خودمان و بالاتر از این عالم، محکوم به زیستنیم، باید قبول کنیم که ما واقعا ضعیف و فقیر و حقیریم، ما نمیدانیم، ما نمیتوانیم، ما به تنهایی نمیتوانیم به سرمنزل مقصود برسیم...
🔸یا ایها الناس، انتم الفقرا الی الله و الله هو الغنی الحمید...
ما محتاج و فقیر خداییم، بی او هیچ هم نیستیم، ما در موضع ضعفیم، باید تسلیم خدا شویم، باید به ذلت خود اعتراف کنیم، باید از خودش بخواهیم تا ما را به مقام خشیت برساند...
🔸کرونا پوزه انسان مدعی استقلال و آزادی را به خاک زد، کرونا اومانیسم و انسان محوری روزگار امروز را به سخره گرفت، ضعف و بیچارگی انسان را به رخش کشید، به چشمان انسان مغرور مدعی از خود راضی متمدن امروزی زل زد و پس از مکثی کوتاه گفت: «بدبخت، هر کجا بروی، هر برج و باروی برای خودت بسازی، در هر چاردیواری مطمئنی خودت را حبس کنی، بسراغت می آیم؛ و به چنان مرگ ذلت باری دچارت میکنم که حتی نزدیک ترین کسانت هم حاضر نیستند به تشییع جنازه ات بیایند، و از ترس تو، چنان در عمق زمین رهایت میکنند، که دیگر هیچ اثری از تو و جسمت نماند»...
@adalat_khaneh
@aghalyyat
Forwarded from دولت بهار
🔴 دکتر فرخ باور: بشریت اگر یک رهبر انقلابی و جهانی داشت تا الان نظام سرمایهداری براندازی شده بود
🔻متن کامل:
http://www.dolatebahar.ir/view-488274.html
🆔 @dolatebahar
🔻متن کامل:
http://www.dolatebahar.ir/view-488274.html
🆔 @dolatebahar
Forwarded from دولت بهار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 مرغهایی که ۴۸ ساعت گرسنه ماندهاند!
🔻 درحالی که مرغداران به دلیل کمبود نهادهها به خاک سیاه نشستهاند، دولت روحانی در اسفندماه مجوز صادرات ۵۰ هزارتن خوراک دام و طیور صادر کرده است!
لینک نامه:
https://news.1rj.ru/str/dolatebahar/59197
🆔 @dolatebahar
🔻 درحالی که مرغداران به دلیل کمبود نهادهها به خاک سیاه نشستهاند، دولت روحانی در اسفندماه مجوز صادرات ۵۰ هزارتن خوراک دام و طیور صادر کرده است!
لینک نامه:
https://news.1rj.ru/str/dolatebahar/59197
🆔 @dolatebahar
Forwarded from راه سوم
🔴سعی در مقابله با بی حجابی و سعی در بی حجابی هر دو نمادین
✍علیرضا احمدپور خرّمی
🔹️خشونت نمادین یكی از واژگانی است كه توسط پیر بوردیو ابداع شده است. «خشونت نمادین، نوعی از خشونت است كه با همدستی ضمنی كسانی كه این خشونت بر آنها اِعمال میشود و نیز كسانی كه آنرا اِعمال میكنند، انجام میشود؛ زیرا اغلب هردو گروه، نسبت به اِعمال آن، آگاهی ندارند.»
🔹️بوردیو معتقد است، چنین خشونتی، تحمیلكننده اطاعتهایی است، كه به صورت دستوری و بله قربان نیست؛ بلكه با اتكا بر "انتظارات جمعی" و "کلیشههای ذهنی"، فهمیده و درونی میشوند.
🔹️بوردیو، دولت را مكان كشمكش بر سر انحصار خشونت نمادین میداند؛ «خشونت نمادین بهگونهای غیر مستقیم و بیشتر از طریق مكانیسمهای فرهنگی اعمال میشود. نظام آموزشی، نهاد عمدهای است كه از طریق آن خشونت نمادین بر انسانها اِعمال میشود.
زبان، معانی و نظام نمادین افراد در رأس قدرت، بر بقیه مردم جامعه تحمیل میشود. این نوع خشونت، گفتمان حاکمیت را تحكیم بخشیده و عملكردهای واقعی آنها را از چشم بقیه مردم پنهان میسازد.
🔹️یک مثال ملموس در جامعهی ما تاکید حکومت بر حجاب، با استفاده از نهادهای فرهنگی از قبیلِ صدا و سیما، رسانهها، حوزه و آموزش و پرورش است. تقریبا در سخنرانی هر روحانی ردپایی از مذمت بیحجابی و محاسن حجاب میتوان یافت. من کارشناس مذهبی نیستم و اصل حجاب را هم تحلیل نمیکنم؛ بلکه شکل فشار حاکمیت، برای مبارزه با بیحجابی را آن هم تحت نظریه خشونت نمادین بوردیو بررسی میکنم.
🔹️حاکمیت هزاران بار بیش از تمرکزش بر مبارزه با فساد، اختلاس، رشوهخواری، زمینخواری و ...، بر مبارزه با بیحجابی، تاکید دارد. البته اَشکال این مبارزه هم بعد فیزیکی(گشت ارشاد) دارد و هم بعد نمادین و پنهان.(رسانهها، کتب درسی، سخنرانیها و...)
اما آیا واقعا حاکمیت عزمی راسخ در مقابله با بیحجابی دارد؟؟ پاسخ را خود بوردیو میدهد؛" این نوع خشونت، گفتمان حاکمیت را تحكیم بخشیده و عملكردهای واقعی آنها را از چشم بقیه مردم پنهان میسازد."
آری این مبارزهی نمادین، به دنبال نتیجه نیست، بلکه هدف پنهان کردن عملکردهای واقعی سیستم، از چشم مردم است.
🔹️اما مردم، مردم نیز طبق نظریهی فوکو عمل کرده و مقاومت میکنند، مقاومتی نمادین. در طی سالهای پس از انقلاب بدحجابی همواره و به صورتی مستمر در حال گسترش بوده است. حتی بدون تحقیق علمی، صرفا با مشاهدهی عکسها و فیلمهای این سالیان، نتیجهی فوق قابل استحصال است. فوکو معتقد است قدرت منسجم و یکجا و در نزد عدهای خاص نیست، بلکه قدرت ماهیتی پراکنده و پخش شده دارد. در این مورد خاص مردم با سعی در بدحجابی، در مقابل خواست حاکمیت مقاومت میکنند، در واقع قدرت خود را به رخ میکشند و این شکل از مقاومت، سالهاست ادامه دارد. آنهایی که مبادرت به بیحجابی میکنند خرسندند که توانستهاند حاکمیت را به چالش بکشند.
🔹️اما آیا واقعا چنین است؟
پاسخ در طیف بین نه و آری، به نه نزدیکتر است. این مقاومت نمادین همان چیزیست که حاکمیت برای پنهان نگهداشتن سایر عملکردهای خود به آن نیاز دارد.
🔹️درگیری ذهنی مردم با فرعیات و غفلت از سایر منکرات بزرگ، بازی کردن در زمین حاکمیت و ایجاد حس پیروزمندی برای مردم است ولاغیر./ شبکه جامعهشناسی علامه
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
✍علیرضا احمدپور خرّمی
🔹️خشونت نمادین یكی از واژگانی است كه توسط پیر بوردیو ابداع شده است. «خشونت نمادین، نوعی از خشونت است كه با همدستی ضمنی كسانی كه این خشونت بر آنها اِعمال میشود و نیز كسانی كه آنرا اِعمال میكنند، انجام میشود؛ زیرا اغلب هردو گروه، نسبت به اِعمال آن، آگاهی ندارند.»
🔹️بوردیو معتقد است، چنین خشونتی، تحمیلكننده اطاعتهایی است، كه به صورت دستوری و بله قربان نیست؛ بلكه با اتكا بر "انتظارات جمعی" و "کلیشههای ذهنی"، فهمیده و درونی میشوند.
🔹️بوردیو، دولت را مكان كشمكش بر سر انحصار خشونت نمادین میداند؛ «خشونت نمادین بهگونهای غیر مستقیم و بیشتر از طریق مكانیسمهای فرهنگی اعمال میشود. نظام آموزشی، نهاد عمدهای است كه از طریق آن خشونت نمادین بر انسانها اِعمال میشود.
زبان، معانی و نظام نمادین افراد در رأس قدرت، بر بقیه مردم جامعه تحمیل میشود. این نوع خشونت، گفتمان حاکمیت را تحكیم بخشیده و عملكردهای واقعی آنها را از چشم بقیه مردم پنهان میسازد.
🔹️یک مثال ملموس در جامعهی ما تاکید حکومت بر حجاب، با استفاده از نهادهای فرهنگی از قبیلِ صدا و سیما، رسانهها، حوزه و آموزش و پرورش است. تقریبا در سخنرانی هر روحانی ردپایی از مذمت بیحجابی و محاسن حجاب میتوان یافت. من کارشناس مذهبی نیستم و اصل حجاب را هم تحلیل نمیکنم؛ بلکه شکل فشار حاکمیت، برای مبارزه با بیحجابی را آن هم تحت نظریه خشونت نمادین بوردیو بررسی میکنم.
🔹️حاکمیت هزاران بار بیش از تمرکزش بر مبارزه با فساد، اختلاس، رشوهخواری، زمینخواری و ...، بر مبارزه با بیحجابی، تاکید دارد. البته اَشکال این مبارزه هم بعد فیزیکی(گشت ارشاد) دارد و هم بعد نمادین و پنهان.(رسانهها، کتب درسی، سخنرانیها و...)
اما آیا واقعا حاکمیت عزمی راسخ در مقابله با بیحجابی دارد؟؟ پاسخ را خود بوردیو میدهد؛" این نوع خشونت، گفتمان حاکمیت را تحكیم بخشیده و عملكردهای واقعی آنها را از چشم بقیه مردم پنهان میسازد."
آری این مبارزهی نمادین، به دنبال نتیجه نیست، بلکه هدف پنهان کردن عملکردهای واقعی سیستم، از چشم مردم است.
🔹️اما مردم، مردم نیز طبق نظریهی فوکو عمل کرده و مقاومت میکنند، مقاومتی نمادین. در طی سالهای پس از انقلاب بدحجابی همواره و به صورتی مستمر در حال گسترش بوده است. حتی بدون تحقیق علمی، صرفا با مشاهدهی عکسها و فیلمهای این سالیان، نتیجهی فوق قابل استحصال است. فوکو معتقد است قدرت منسجم و یکجا و در نزد عدهای خاص نیست، بلکه قدرت ماهیتی پراکنده و پخش شده دارد. در این مورد خاص مردم با سعی در بدحجابی، در مقابل خواست حاکمیت مقاومت میکنند، در واقع قدرت خود را به رخ میکشند و این شکل از مقاومت، سالهاست ادامه دارد. آنهایی که مبادرت به بیحجابی میکنند خرسندند که توانستهاند حاکمیت را به چالش بکشند.
🔹️اما آیا واقعا چنین است؟
پاسخ در طیف بین نه و آری، به نه نزدیکتر است. این مقاومت نمادین همان چیزیست که حاکمیت برای پنهان نگهداشتن سایر عملکردهای خود به آن نیاز دارد.
🔹️درگیری ذهنی مردم با فرعیات و غفلت از سایر منکرات بزرگ، بازی کردن در زمین حاکمیت و ایجاد حس پیروزمندی برای مردم است ولاغیر./ شبکه جامعهشناسی علامه
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from ساختارهای ایرانی Iranian structures
🌐مفهوم انتخابات در نظام اجتماعی جامعه ایران دچار تعلیق شده است/ در این شرایط ساختار ایرانی نمی داند چرا انتخابات برگزار می کند
♦️دکتر سید جواد میری هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی : من شاهد سه سنخ از انتخابات در سه سطح در جامعه ایران در طی این یکسال اخیر بوده ام : انتخابات انجمن جامعه شناسی ایران؛ انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات هیئت ممیزه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در وزارت علوم برگزار گردید.
♦️ نکته مهمی که مخرج مشترک هر سه از این سه سنخ از "انتخابات" است تهی شدن مفهوم انتخاب مبتنی بر معنای آزاد بودن جریان گزینش است که صرفاً محدود به نیروهای سیاسی جامعه نیست. به سخن دیگر، انجمن جامعه شناسی به عنوان یک نهاد مدنی که فعالیت در آن ذیل مفهوم "کنش داوطلبانه" قابل تعریف است و مجلس شورای اسلامی که رای دادن در آن ذیل مفهوم "کنش سیاسی" قابل تحدید است و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که فعالیت در آن ذیل مفهوم ذیل "کنش آکادمیک" قابل تبیین است، هر سه در تحلیل انتقادی از "اجرای انتخاباتی" در این سه ساحت ذیل یک الگو قابل مفهوم پردازی است و آن "زد و بند" برای تحکیم پایه های قدرتِ فسادآور و نه چرخش نخبگانی برای "ارتقاء" نظم اجتماعی در معنای کلان آن که می تواند به بهبود انسجام و همبستگی در هر سه سطح مدنی و سیاسی و سازمانی یاری برساند.
♦️ بسیاری از تحلیگران در جامعه ایران مشکلات جامعه را "سیاسی" می دانند ولی به نظر می آید که عامل سیاسی یکی از فاکتورهای فسادآور در تخریب نظم جامعوی در ایران است و فاکتورهای دیگر هم به همان نسبت به چرخه فساد یاری می رسانند.
به عبارت دیگر، برای برون رفت از این "وضع آچمز" شاید نخستین گام تفکیک نیروهای اجرایی و نیروهای نظارتی در جامعه باشد تا نوعی خودآگاهی در کنشگران جامعه ایران متولد شود و این دور باطل در یکجایی بالاخره قطع گردد. زیرا عدم تغییر در این رویه های نادرست "اعتماد" را در سطوح گوناگون نابود می کند و "انسجام" اجتماعی در هر سه سطح را تخریب می کند.
♦️ مناصب عمومی "ملکِ طلق" افراد نیستتد بل "ملک مشاع" هستند و باید بر اساس قاعده مصلحت عمومی و "عام المنفعه" بودن ارزیابی گردند و اگر به این صفات متصف نیستند یقینناً کارایی نخواهند شد و به ضد خود تبدیل خواهند شد.
@seyedjavadmiri
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️دکتر سید جواد میری هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی : من شاهد سه سنخ از انتخابات در سه سطح در جامعه ایران در طی این یکسال اخیر بوده ام : انتخابات انجمن جامعه شناسی ایران؛ انتخابات مجلس شورای اسلامی و انتخابات هیئت ممیزه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که در وزارت علوم برگزار گردید.
♦️ نکته مهمی که مخرج مشترک هر سه از این سه سنخ از "انتخابات" است تهی شدن مفهوم انتخاب مبتنی بر معنای آزاد بودن جریان گزینش است که صرفاً محدود به نیروهای سیاسی جامعه نیست. به سخن دیگر، انجمن جامعه شناسی به عنوان یک نهاد مدنی که فعالیت در آن ذیل مفهوم "کنش داوطلبانه" قابل تعریف است و مجلس شورای اسلامی که رای دادن در آن ذیل مفهوم "کنش سیاسی" قابل تحدید است و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی که فعالیت در آن ذیل مفهوم ذیل "کنش آکادمیک" قابل تبیین است، هر سه در تحلیل انتقادی از "اجرای انتخاباتی" در این سه ساحت ذیل یک الگو قابل مفهوم پردازی است و آن "زد و بند" برای تحکیم پایه های قدرتِ فسادآور و نه چرخش نخبگانی برای "ارتقاء" نظم اجتماعی در معنای کلان آن که می تواند به بهبود انسجام و همبستگی در هر سه سطح مدنی و سیاسی و سازمانی یاری برساند.
♦️ بسیاری از تحلیگران در جامعه ایران مشکلات جامعه را "سیاسی" می دانند ولی به نظر می آید که عامل سیاسی یکی از فاکتورهای فسادآور در تخریب نظم جامعوی در ایران است و فاکتورهای دیگر هم به همان نسبت به چرخه فساد یاری می رسانند.
به عبارت دیگر، برای برون رفت از این "وضع آچمز" شاید نخستین گام تفکیک نیروهای اجرایی و نیروهای نظارتی در جامعه باشد تا نوعی خودآگاهی در کنشگران جامعه ایران متولد شود و این دور باطل در یکجایی بالاخره قطع گردد. زیرا عدم تغییر در این رویه های نادرست "اعتماد" را در سطوح گوناگون نابود می کند و "انسجام" اجتماعی در هر سه سطح را تخریب می کند.
♦️ مناصب عمومی "ملکِ طلق" افراد نیستتد بل "ملک مشاع" هستند و باید بر اساس قاعده مصلحت عمومی و "عام المنفعه" بودن ارزیابی گردند و اگر به این صفات متصف نیستند یقینناً کارایی نخواهند شد و به ضد خود تبدیل خواهند شد.
@seyedjavadmiri
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from ساختارهای ایرانی Iranian structures
🌐 هر ساختاری با مسأله دیگراندیشان مواجه است، لازم است کسی و یا سازمانی این بخشها را به صورت رسمی و شناخته شده نمایندگی کند/ هر هژمونی با خودش ضدهژمون به همراه میآورد
♦️ دکترمقصود فراستخواه جامعه شناس و استاد مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی: هر حاکمیتی و از آن جمله حاکمیت در کشورما با مسأله دیگراندیشان مواجه است. حتی حکومتهای دموکراتیک، برای مرزبندی بین "خود" و "دیگریها" دست به تعریف "خود" زده اند. بنابراین همه ساختارهای موجود باید برنامه ای برای "دیگریهایی" که در جامعه ایجاد می شود داشته باشند.
♦️ اولین این دسته "دیگریهای سیاسی" هستند که از زاویه سیاست، فعال هستند. وقتی شما مخالف فعال من هستید، من باید شما را به رسمیت بشناسم و بتوانم اختلافاتم با شما را به صورت رضایتبخش و معقول و دوجانبه حل و فصل کنم؛ مثلا دوطرف حاضر به گفتگو شویم. دسته های دیگر را ، "دیگریهای فکری و فرهنگی" ، "دیگریهای صنفی و حرفهای" و "دیگریهای اجتماعی" تشکیل میدهند.
♦️ این افراد نباید از دایره مشارکت سیاسی بیرون باشند و لازم است کسی و یا سازمانی این بخشهای جدا افتاده از نظام را به صورت رسمی وشناخته شده نمایندگی کنند، تا در جریان یک دیالوگ درون ساختاری ، خواستهها طرح گردد. در نتیجه این امر، مطالبات و خواستههای این "دیگری" انباشته نمی گردد. و امیدی برای شناسائی حقوق افراد به طور طبیعی پدید می آید و به این ترتیب هیچ گونه خشونتی معنا ندارد.
♦️ در خصوص شکل گیری این غیریت یا دیگری سازی ها باید گفت هژمونی و سلطه با خودش ضدهژمون به همراه میآورد. ضدهژمون هم همان خشونت و اعتراض نامنظم و در عین حال غیرسازنده است ولی متأسفانه راه دیگری را پیدا نمی کند. دوگانههایی مثل حق و باطل، و ناب و التقاطی هم یکی از این ساز و کارهاست. مثلا من میگویم من حق هستم یا ناب فکر میکنم و شما التقاطی یا باطل هستید. وقتی من خودرا متولی یا نگهبان یک هویت یا دین بدانم از سازوکارهای دیگری ساختن است.
♦️طبقات ممتاز و خاص همه جا هستند. در ایران یقه سفیدهایی داریم که به طبقات ممتاز تبدیل شدهاند. من این یقه سفیدها را هم به سه دسته تقسیم میکنم. یقه سفیدهای بوروکرات که در درون دولت مشغول بکارند، یقه سفیدهای تکنوکرات و یقه سفیدهای تئوکرات که روحانیون قدرتمند هستند.
♦️ایران کشوری است که به لحاظ درآمد ناخالص داخلی رتبه ۲۷ دنیا را طبق آمار ۲۰۱۷دارد. یعنی یکی از کشورهای ثروتمند جهان به حساب میآید. اما در شاخص نیکبختی اجتماعی در رتبه ۱۰۸ و در روند رشد ده سال اخیر در رتبه بدتر از این یعنی ۱۱۲هستیم. پس معلوم است که مدیریت ثروت، تقسیم منابع، برنامه ریزی برای حقوق رفاه اجتماعی و برخورداری شهروندان از بختهای اجتماعی ایراد دارد.
♦️در یک روند اصولی انباشت نارضایتیها در جامعه مرتب منعقد میشود. احساس نابرابری، سلب حقوق و به رسمیت شناخته نشدن که میتواند برای ارکان ساختار در کشور هشدار دهنده باشد و در نهایت ممکن است به شرایطی منجر شود که من آن را به ضرر مصالح عمومی کشور میدانم. بهترین شانس اینست که در چارچوبها تجدید نظر صورت گیرد و اجازه داد که تهی دستان در درجه اول دیده شوند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️ دکترمقصود فراستخواه جامعه شناس و استاد مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی: هر حاکمیتی و از آن جمله حاکمیت در کشورما با مسأله دیگراندیشان مواجه است. حتی حکومتهای دموکراتیک، برای مرزبندی بین "خود" و "دیگریها" دست به تعریف "خود" زده اند. بنابراین همه ساختارهای موجود باید برنامه ای برای "دیگریهایی" که در جامعه ایجاد می شود داشته باشند.
♦️ اولین این دسته "دیگریهای سیاسی" هستند که از زاویه سیاست، فعال هستند. وقتی شما مخالف فعال من هستید، من باید شما را به رسمیت بشناسم و بتوانم اختلافاتم با شما را به صورت رضایتبخش و معقول و دوجانبه حل و فصل کنم؛ مثلا دوطرف حاضر به گفتگو شویم. دسته های دیگر را ، "دیگریهای فکری و فرهنگی" ، "دیگریهای صنفی و حرفهای" و "دیگریهای اجتماعی" تشکیل میدهند.
♦️ این افراد نباید از دایره مشارکت سیاسی بیرون باشند و لازم است کسی و یا سازمانی این بخشهای جدا افتاده از نظام را به صورت رسمی وشناخته شده نمایندگی کنند، تا در جریان یک دیالوگ درون ساختاری ، خواستهها طرح گردد. در نتیجه این امر، مطالبات و خواستههای این "دیگری" انباشته نمی گردد. و امیدی برای شناسائی حقوق افراد به طور طبیعی پدید می آید و به این ترتیب هیچ گونه خشونتی معنا ندارد.
♦️ در خصوص شکل گیری این غیریت یا دیگری سازی ها باید گفت هژمونی و سلطه با خودش ضدهژمون به همراه میآورد. ضدهژمون هم همان خشونت و اعتراض نامنظم و در عین حال غیرسازنده است ولی متأسفانه راه دیگری را پیدا نمی کند. دوگانههایی مثل حق و باطل، و ناب و التقاطی هم یکی از این ساز و کارهاست. مثلا من میگویم من حق هستم یا ناب فکر میکنم و شما التقاطی یا باطل هستید. وقتی من خودرا متولی یا نگهبان یک هویت یا دین بدانم از سازوکارهای دیگری ساختن است.
♦️طبقات ممتاز و خاص همه جا هستند. در ایران یقه سفیدهایی داریم که به طبقات ممتاز تبدیل شدهاند. من این یقه سفیدها را هم به سه دسته تقسیم میکنم. یقه سفیدهای بوروکرات که در درون دولت مشغول بکارند، یقه سفیدهای تکنوکرات و یقه سفیدهای تئوکرات که روحانیون قدرتمند هستند.
♦️ایران کشوری است که به لحاظ درآمد ناخالص داخلی رتبه ۲۷ دنیا را طبق آمار ۲۰۱۷دارد. یعنی یکی از کشورهای ثروتمند جهان به حساب میآید. اما در شاخص نیکبختی اجتماعی در رتبه ۱۰۸ و در روند رشد ده سال اخیر در رتبه بدتر از این یعنی ۱۱۲هستیم. پس معلوم است که مدیریت ثروت، تقسیم منابع، برنامه ریزی برای حقوق رفاه اجتماعی و برخورداری شهروندان از بختهای اجتماعی ایراد دارد.
♦️در یک روند اصولی انباشت نارضایتیها در جامعه مرتب منعقد میشود. احساس نابرابری، سلب حقوق و به رسمیت شناخته نشدن که میتواند برای ارکان ساختار در کشور هشدار دهنده باشد و در نهایت ممکن است به شرایطی منجر شود که من آن را به ضرر مصالح عمومی کشور میدانم. بهترین شانس اینست که در چارچوبها تجدید نظر صورت گیرد و اجازه داد که تهی دستان در درجه اول دیده شوند.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Forwarded from 🌍 کانال خبری انجمن دیدبان آب هوا زمین 🌍
♻️جرایم سبز فراتر از همه طبقه بندی ها قرار دارد. ....
رفتارها را می توان برابر قانون جرم انگاری کرد، جرم هم می تواند دارای طبقه بندی و دسته بندی باشد. اگر نابودی آبراهه ها، چشمه ها، کوهسار ها را بنابر قوانین ملی و بین المللی جرم بدانیم. آنگاه باید بگوییم که این جرم از آن جهت که موجب به خطر انداختن زندگی و سلامت بشر می شود؛ جز جرایم علیه اشخاص یا تمامیت جسمانی است. از آن جهت که تخریب اموال عمومی را درپی دارد، جز جرایم علیه اموال یا مالکیت است و از آن جهت که در زندگی انسان و موجودات مختلف اختلال ایجاد می کند، جرایم علیه آسایش عمومی است. پس جرایم سبز فراتر از همه طبقه بندی ها، قرار دارد، که تمام جنبه های زندگی نوع بشر را در برگرفته است. محیط زیست به عنوان یکی از مصادیق نسل سوم حقوق بشر با عنوان حق بر محیط زیست سالم هم خود دارای حمایت ذاتی است و هم به اعتبار رابطه اش با انسان دارای حقوق دفاعی است.
پس بنابر سخن مارشال برمن : نمی شود و نمی توانیم توسعه و پیشرفت را جایگزین مفهوم رستگاری نماییم.
✍دکتر خجسته، پژوهشگر حوزه اجتماعی
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
رفتارها را می توان برابر قانون جرم انگاری کرد، جرم هم می تواند دارای طبقه بندی و دسته بندی باشد. اگر نابودی آبراهه ها، چشمه ها، کوهسار ها را بنابر قوانین ملی و بین المللی جرم بدانیم. آنگاه باید بگوییم که این جرم از آن جهت که موجب به خطر انداختن زندگی و سلامت بشر می شود؛ جز جرایم علیه اشخاص یا تمامیت جسمانی است. از آن جهت که تخریب اموال عمومی را درپی دارد، جز جرایم علیه اموال یا مالکیت است و از آن جهت که در زندگی انسان و موجودات مختلف اختلال ایجاد می کند، جرایم علیه آسایش عمومی است. پس جرایم سبز فراتر از همه طبقه بندی ها، قرار دارد، که تمام جنبه های زندگی نوع بشر را در برگرفته است. محیط زیست به عنوان یکی از مصادیق نسل سوم حقوق بشر با عنوان حق بر محیط زیست سالم هم خود دارای حمایت ذاتی است و هم به اعتبار رابطه اش با انسان دارای حقوق دفاعی است.
پس بنابر سخن مارشال برمن : نمی شود و نمی توانیم توسعه و پیشرفت را جایگزین مفهوم رستگاری نماییم.
✍دکتر خجسته، پژوهشگر حوزه اجتماعی
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
Telegram
attach 📎
Forwarded from راه سوم
🔴پروفسور لوک مونتانیه کاشف ویروس ایدز و برنده جایزه نوبل 2008: طبیعت، کرونا را از بین می برد
🔹️کووید 19 تنها می تواند در آزمایشگاه خلق شده باشد.
🔹️پروفسور لوک مونتانیه مدعی شد که کرونا، ویروسی دستکاری شده است که بطور تصادفی از آزمایشگاهی در ووهان چین به بیرون سرایت نموده است.
🔹️چینی ها از ویروس کرونا در پژوهش های خود برای ساخت واکسن ایدز استفاده کرده اند. برخی بر این باورند بخش هایی از دی ان آی ویروس ایدز در ژنوم کووید ۱۹ یافت شده است.
🔹️به عقیده پروفسور لوک مونتانیه، طبیعت هیچ گونه سرهم بندی مولکولی را نمی پذیرد و این تغییرات غیر طبیعی را از میان می برد.
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
🔹️کووید 19 تنها می تواند در آزمایشگاه خلق شده باشد.
🔹️پروفسور لوک مونتانیه مدعی شد که کرونا، ویروسی دستکاری شده است که بطور تصادفی از آزمایشگاهی در ووهان چین به بیرون سرایت نموده است.
🔹️چینی ها از ویروس کرونا در پژوهش های خود برای ساخت واکسن ایدز استفاده کرده اند. برخی بر این باورند بخش هایی از دی ان آی ویروس ایدز در ژنوم کووید ۱۹ یافت شده است.
🔹️به عقیده پروفسور لوک مونتانیه، طبیعت هیچ گونه سرهم بندی مولکولی را نمی پذیرد و این تغییرات غیر طبیعی را از میان می برد.
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴مواجهه فکری با بحران کرونا در ایران
✍دکتر نعمت الله فاضلی
🔵 دکتر فاضلی در این یادداشت به سنخ شناسی گفتمانی مواجهه های فکری با بحران کرونا در چارچوب مسئله اصلی اندیشه در ایران معاصر می پردازد.
🔹️از ابتدای ظهور بحران کرونا در ایران و سایر جوامع مجموعهای از گفتارها و مواجهه های فکری در قالبهای کلامی، تصویری و بصری خلق شده و از طریق رسانهها، مطبوعات و شبکههای اجتماعی انتشار یافتهاند.
🔹️این گفتارها تلاشی برای فهمپذیر کردن و زبانبخشی به این موقعیت بحرانی و اضطراری بوده اند.
🔹️گفتارهای خلق شده در مواجهه فکری با بحران کرونا در سه گفتمان قابل توضیح هستند:
1️⃣1- گفتمان مدرنیستی رادیکال: عبارت است از فهم کردن بحران کرونا همچون مسئلهای تکنیکی و پزشکی.
🔹️در این دیدگاه کووید19 مسئلهای است که باید صرفا از طریق دستاوردهای پزشکی و فناوری به آن نگاه کرد.
🔹️این رویکرد به این موضوع توجه ندارند که پیشرفتهای فناورانه و تحولات سیاسی در سطح جهانی باعث تخریب طبیعت، برهم خوردن روابط میان انسانها و حیوانات و ظهور بحرانهای بزرگ در جامعه انسانی شده است.
🔹️در ایران گسترش گفتمان پزشکسالاری یا پزشکمحوری در مواجهه با بحران کرونا نشان میدهد که گفتمان مدرنیستی افراطی راهنمای اصلی و واقعی اقدامات و سیاستهای شکل گرفته بوده است.
2️⃣2- رویکرد ضد مدرنیستی که رویکرد گروههای سنتگرا، بنیادگرای مذهبی، گروههای منتقد لیبرالیسم و ضد آمریکا و ضد غرب است.
🔹️این رویکرد به جای تحلیل همهجانبه عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فنی در شکلگیری و صورتبندی بحران، تلاش میکند این وضعیت را حاصل بحرانی معنوی، دینی یا الهیاتی در جهان بداند.
🔹️برای این گروه اساسا دستاوردهای تمدن مدرن به نوعی دستاوردهای شیطانی و پلید است.
🔹️برای این گروه، بحرن کرونا فرصتی تاریخی است تا غرب و تمدن مدرن را براساس آموزههای ایدئولوژیکشان به چالش بکشند.
3️⃣ 3- گفتمان نوسازی انتقادی:
🔹️براساس این رویکرد بحران کرونا حاصل نوعی «سیاست نوسازی غیر انتقادی» است؛ یعنی سیاستهایی که در آن پیامدهای جدی و ویرانگر توسعه اقتصادی و بهرهبرداری لجامگسیخته از طبیعت مغفول گذاشته شده است.
🔹️از این منظر ما به هر حال در جهان تکنولوژیک و صنعتی که حاصل نوعی تعامل علم و فناوری است احاطه شدهایم؛ اما انسان نمیتواند یا نباید زیانهای ویرانگر تحولات علم فناوری را نادیده بگیرد.
🔹️بر اساس این دیدگاه ما باید پیامدهای علم و فناوری و سیاستگذاریها و الگوهای حکمرانی را مورد تجدید نظر انتقادی جدی قرار دهیم.
🔹️گفتوگوهای شهرندان عادی و بحثهایی که در حوزه عمومی توسط خبرنگاران و نویسندگان انجام میشود، هنوز منجر به شکلگیری گفتمان نوسازی انتقادی نشده است.
🔵 متن کامل یادداشت:
https://www.hamdelidaily.ir/index.php?post=2836
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
✍دکتر نعمت الله فاضلی
🔵 دکتر فاضلی در این یادداشت به سنخ شناسی گفتمانی مواجهه های فکری با بحران کرونا در چارچوب مسئله اصلی اندیشه در ایران معاصر می پردازد.
🔹️از ابتدای ظهور بحران کرونا در ایران و سایر جوامع مجموعهای از گفتارها و مواجهه های فکری در قالبهای کلامی، تصویری و بصری خلق شده و از طریق رسانهها، مطبوعات و شبکههای اجتماعی انتشار یافتهاند.
🔹️این گفتارها تلاشی برای فهمپذیر کردن و زبانبخشی به این موقعیت بحرانی و اضطراری بوده اند.
🔹️گفتارهای خلق شده در مواجهه فکری با بحران کرونا در سه گفتمان قابل توضیح هستند:
1️⃣1- گفتمان مدرنیستی رادیکال: عبارت است از فهم کردن بحران کرونا همچون مسئلهای تکنیکی و پزشکی.
🔹️در این دیدگاه کووید19 مسئلهای است که باید صرفا از طریق دستاوردهای پزشکی و فناوری به آن نگاه کرد.
🔹️این رویکرد به این موضوع توجه ندارند که پیشرفتهای فناورانه و تحولات سیاسی در سطح جهانی باعث تخریب طبیعت، برهم خوردن روابط میان انسانها و حیوانات و ظهور بحرانهای بزرگ در جامعه انسانی شده است.
🔹️در ایران گسترش گفتمان پزشکسالاری یا پزشکمحوری در مواجهه با بحران کرونا نشان میدهد که گفتمان مدرنیستی افراطی راهنمای اصلی و واقعی اقدامات و سیاستهای شکل گرفته بوده است.
2️⃣2- رویکرد ضد مدرنیستی که رویکرد گروههای سنتگرا، بنیادگرای مذهبی، گروههای منتقد لیبرالیسم و ضد آمریکا و ضد غرب است.
🔹️این رویکرد به جای تحلیل همهجانبه عوامل اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فنی در شکلگیری و صورتبندی بحران، تلاش میکند این وضعیت را حاصل بحرانی معنوی، دینی یا الهیاتی در جهان بداند.
🔹️برای این گروه اساسا دستاوردهای تمدن مدرن به نوعی دستاوردهای شیطانی و پلید است.
🔹️برای این گروه، بحرن کرونا فرصتی تاریخی است تا غرب و تمدن مدرن را براساس آموزههای ایدئولوژیکشان به چالش بکشند.
3️⃣ 3- گفتمان نوسازی انتقادی:
🔹️براساس این رویکرد بحران کرونا حاصل نوعی «سیاست نوسازی غیر انتقادی» است؛ یعنی سیاستهایی که در آن پیامدهای جدی و ویرانگر توسعه اقتصادی و بهرهبرداری لجامگسیخته از طبیعت مغفول گذاشته شده است.
🔹️از این منظر ما به هر حال در جهان تکنولوژیک و صنعتی که حاصل نوعی تعامل علم و فناوری است احاطه شدهایم؛ اما انسان نمیتواند یا نباید زیانهای ویرانگر تحولات علم فناوری را نادیده بگیرد.
🔹️بر اساس این دیدگاه ما باید پیامدهای علم و فناوری و سیاستگذاریها و الگوهای حکمرانی را مورد تجدید نظر انتقادی جدی قرار دهیم.
🔹️گفتوگوهای شهرندان عادی و بحثهایی که در حوزه عمومی توسط خبرنگاران و نویسندگان انجام میشود، هنوز منجر به شکلگیری گفتمان نوسازی انتقادی نشده است.
🔵 متن کامل یادداشت:
https://www.hamdelidaily.ir/index.php?post=2836
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from گفتمان جريان سوم
نشست لايو ايستاگرامي، با حضور "دكتر اميرحسين نوربخش و "دكتر محمد حسين بادام چي" با موضوع: "زمينه و زمانه ي ظهور جريان سوم"
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
https://news.1rj.ru/str/thirdpower
Forwarded from دولت بهار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 عذرخواهی امید دانا از احمدینژاد بخاطر تمسخر توزیع سیب زمینی بین مردم/ تنها کسی که مقابل مافیای اقتصادی ایستاد احمدینژاد بود!
@dolatebahar
@dolatebahar
Forwarded from راه سوم
🔴دستمزدهای نجومی مجریها و سلبریتیها و عدالت؟
✍محمدتقی فهيم
🔹️اولين چيزی كه رقمهای نجومی دستمزد مجريان تلويزيون به ما اثبات میكند اين است كه ما در كشوري با روابط و مناسبات سرمايهداری زندگی میكنيم، يعنی سيستم اداره كشور بر مبنای كلان سرمايهداری طراحی میشود و اين هزاران قدم فاصله با اقتصاد اسلامی دارد.
🔹اينجا معيارها همه بر مبنای سود هستند و هر كسی به اين فكر میكند كه چه چيز برايش سودآور است اما در ديگر كشورهایی كه با سرمايهداری كلاسيك اداره میشوند همهچيز قانونمند و شفاف پيش میرود.
🔹️آنجا همه بايد ماليات بدهند و همه قراردادها واضح و علنی برای همه روشن هستند و هيچ چيز پوشيدهای وجود ندارد مگر در مناسبات مافيايی؛ در نتيجه ما كمتر شاهد بيعدالتی به مفهوم رايج مثل آنچه در اقتصاد ايران اتفاق میافتد، هستيم.
🔹بیعدالتی از آنجايي بروز میكند كه پنهانكاری صورت میگيرد و قراردادها براي توده مردم آشكار نمیشود؛ لذا مطالبه تودهای نيز شكل نمیگيرد.
🔹️ وقتي سلبريتی قرار است در يك پروژه مهم حضور پيدا كند و همه قراردادها و بده بستانهايش مشخص باشد و مردم بدانند او چه ميزان دستمزد دريافت كرده و چه درآمدی دارد، فساد شكل نمیگيرد اما آنجايي بیعدالتی رخ میدهد كه همهچيز در هالهای از ابهام باشد. در واقع مرز بیعدالتی در همين پنهانكاری و فقدان شفافيت شكل میگيرد.
🔹شما ببينيد در بحران كرونا و سيل سلبريتیهای پردرآمد كه از منابع عمومی دولتي استفاده كردند چقدر وارد صحنه شدند؟ متاسفانه بايد اشاره كنيم كه آنها صحنه را خالی كردند در صورتي اگر دستمزدهايشان مشخص بود مطالبهای از طرف مردم شكل میگرفت كه آنها به رسالت خود عمل كنند و نقش و تعهد و وظيفه انسانی خود را به جا بياورند.
🔹️آنوقت ميشنويم كه در هندوستان يك سلبريتی دفترش را در اختيار بيماری كرونايی قرار میدهد. در ايران هنرمندان براي بحران كرونا چه كردند؟ در ايران به راحتي سلبريتی دستمزدش را انكار میكند و ميگويد اصلا قراردادی ندارم يا اصلا پولی نگرفتم. ما نيز مجبوريم بپذيريم.
🔹رقمهايی كه درباره دستمزد برخی مجريان فاش شده اجحافی است در حق مردمی كه به حداقلهای زندگی دسترسی ندارند. مجری محترم ما اگر ساعتش را بفروشد میتواند حداقل امكانات زندگی يك سال چند كارگر را تامين كند. در اين شرايط چگونه ما میتوانيم به عدالت برسيم؟
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
✍محمدتقی فهيم
🔹️اولين چيزی كه رقمهای نجومی دستمزد مجريان تلويزيون به ما اثبات میكند اين است كه ما در كشوري با روابط و مناسبات سرمايهداری زندگی میكنيم، يعنی سيستم اداره كشور بر مبنای كلان سرمايهداری طراحی میشود و اين هزاران قدم فاصله با اقتصاد اسلامی دارد.
🔹اينجا معيارها همه بر مبنای سود هستند و هر كسی به اين فكر میكند كه چه چيز برايش سودآور است اما در ديگر كشورهایی كه با سرمايهداری كلاسيك اداره میشوند همهچيز قانونمند و شفاف پيش میرود.
🔹️آنجا همه بايد ماليات بدهند و همه قراردادها واضح و علنی برای همه روشن هستند و هيچ چيز پوشيدهای وجود ندارد مگر در مناسبات مافيايی؛ در نتيجه ما كمتر شاهد بيعدالتی به مفهوم رايج مثل آنچه در اقتصاد ايران اتفاق میافتد، هستيم.
🔹بیعدالتی از آنجايي بروز میكند كه پنهانكاری صورت میگيرد و قراردادها براي توده مردم آشكار نمیشود؛ لذا مطالبه تودهای نيز شكل نمیگيرد.
🔹️ وقتي سلبريتی قرار است در يك پروژه مهم حضور پيدا كند و همه قراردادها و بده بستانهايش مشخص باشد و مردم بدانند او چه ميزان دستمزد دريافت كرده و چه درآمدی دارد، فساد شكل نمیگيرد اما آنجايي بیعدالتی رخ میدهد كه همهچيز در هالهای از ابهام باشد. در واقع مرز بیعدالتی در همين پنهانكاری و فقدان شفافيت شكل میگيرد.
🔹شما ببينيد در بحران كرونا و سيل سلبريتیهای پردرآمد كه از منابع عمومی دولتي استفاده كردند چقدر وارد صحنه شدند؟ متاسفانه بايد اشاره كنيم كه آنها صحنه را خالی كردند در صورتي اگر دستمزدهايشان مشخص بود مطالبهای از طرف مردم شكل میگرفت كه آنها به رسالت خود عمل كنند و نقش و تعهد و وظيفه انسانی خود را به جا بياورند.
🔹️آنوقت ميشنويم كه در هندوستان يك سلبريتی دفترش را در اختيار بيماری كرونايی قرار میدهد. در ايران هنرمندان براي بحران كرونا چه كردند؟ در ايران به راحتي سلبريتی دستمزدش را انكار میكند و ميگويد اصلا قراردادی ندارم يا اصلا پولی نگرفتم. ما نيز مجبوريم بپذيريم.
🔹رقمهايی كه درباره دستمزد برخی مجريان فاش شده اجحافی است در حق مردمی كه به حداقلهای زندگی دسترسی ندارند. مجری محترم ما اگر ساعتش را بفروشد میتواند حداقل امكانات زندگی يك سال چند كارگر را تامين كند. در اين شرايط چگونه ما میتوانيم به عدالت برسيم؟
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 جمهوری اسلامی یک عدّه
✍🏻 نادر فتورهچی
🔹️ بازار خودرو«درانحصار یک عده»است.
🔹 بازار مرغ«درانحصار یک عده»است.
🔹بازار میوه«درانحصار یک عده»است.
🔹بازار گوشت«درانحصار یک عده»است.
🔹 بازار دارو«در انحصار یک عده»است.
🔹بازار ارز«درانحصار یک عده»است.
🔹️ این پاسخ ثابت مسئولان به گرانیهاست.
🔹️ یک کلام بگوید«اینجا جمهوری اسلامی یک عده است».خلاص!
@rahsevom
✍🏻 نادر فتورهچی
🔹️ بازار خودرو«درانحصار یک عده»است.
🔹 بازار مرغ«درانحصار یک عده»است.
🔹بازار میوه«درانحصار یک عده»است.
🔹بازار گوشت«درانحصار یک عده»است.
🔹 بازار دارو«در انحصار یک عده»است.
🔹بازار ارز«درانحصار یک عده»است.
🔹️ این پاسخ ثابت مسئولان به گرانیهاست.
🔹️ یک کلام بگوید«اینجا جمهوری اسلامی یک عده است».خلاص!
@rahsevom
Forwarded from عدالتخانه
🔺علیزاده و رائفی پور و صدها کارشناس دیگر با تجویز نهادهای امنیتی در فهرست مهمانهای #جهان_آرا قرار گرفتند
🔹وحید یامین پور در پاسخ به سوالات یکی از مخاطبینش صریحا عنوان کرده که نهادهای امنیتی افرادی را به عنوان مهمان (برنامه تلویزیونی جهان آرا) تحمیل کرده است.
🔹یکی از مشکلات اصلی صداوسیما که موجب شده رسانه ملی، ملی نباشد انحصار در منابع خبری توسط نهادهای امنیتی است. نهادهای امنیتی از قدرت و نفوذشان در مدیریت رسانه ملی استفاده میکنند، کارشناس و مهمان به برنامهها معرفی میکنند، افرادی را در لیست سیاه قرار میدهند، اخبار را آنجور که بخواهند نشان میدهند و با تیتر #و_اما_واقعیت جلوی نمایش واقعیات را میگیرند. همین میشود که صداوسیما مشکلات اصلی و اساسی مردم را نشان نمیدهد. اعتراضات مردمی را با هشتگ توطئه همراه میکند و در اخر سیستم را مبرا از هرگونه خطایی نشان میدهد. اگر هم به فرض در گوشه و کناری خطایی هست مسبب آن معدود افراد فاسد درون سیستم هستند. این را باید در کنار رسانههای دیگری بگذارید که بطور مستقیم و غیر مستقیم وصل به نهادهای امنیتی هستند؛ بودجهشان را تامین میکنند و دستور صدور خبر میدهند.
🔹پ ن: رسانه ملی باید صدای تمام اقشار مردم باشد، افراد با سلیقه های مختلف بتوانند برنامه داشته باشند و خود صحنه گردان آن باشند. نمایش ندادن واقعیات و مشکلات مردم، رویکرد امنیتی در خبر، پرداختن به مسائل فرعی و بیاولویت و انحصار رسانهای توسط نهادهای حاکمیتی مثل سپاه و احزاب سیاسی، شاخصهایی برای عدم وجود عدالت رسانهای است.
✍️جواد معتمدی
@adalat_khaneh
🔹وحید یامین پور در پاسخ به سوالات یکی از مخاطبینش صریحا عنوان کرده که نهادهای امنیتی افرادی را به عنوان مهمان (برنامه تلویزیونی جهان آرا) تحمیل کرده است.
🔹یکی از مشکلات اصلی صداوسیما که موجب شده رسانه ملی، ملی نباشد انحصار در منابع خبری توسط نهادهای امنیتی است. نهادهای امنیتی از قدرت و نفوذشان در مدیریت رسانه ملی استفاده میکنند، کارشناس و مهمان به برنامهها معرفی میکنند، افرادی را در لیست سیاه قرار میدهند، اخبار را آنجور که بخواهند نشان میدهند و با تیتر #و_اما_واقعیت جلوی نمایش واقعیات را میگیرند. همین میشود که صداوسیما مشکلات اصلی و اساسی مردم را نشان نمیدهد. اعتراضات مردمی را با هشتگ توطئه همراه میکند و در اخر سیستم را مبرا از هرگونه خطایی نشان میدهد. اگر هم به فرض در گوشه و کناری خطایی هست مسبب آن معدود افراد فاسد درون سیستم هستند. این را باید در کنار رسانههای دیگری بگذارید که بطور مستقیم و غیر مستقیم وصل به نهادهای امنیتی هستند؛ بودجهشان را تامین میکنند و دستور صدور خبر میدهند.
🔹پ ن: رسانه ملی باید صدای تمام اقشار مردم باشد، افراد با سلیقه های مختلف بتوانند برنامه داشته باشند و خود صحنه گردان آن باشند. نمایش ندادن واقعیات و مشکلات مردم، رویکرد امنیتی در خبر، پرداختن به مسائل فرعی و بیاولویت و انحصار رسانهای توسط نهادهای حاکمیتی مثل سپاه و احزاب سیاسی، شاخصهایی برای عدم وجود عدالت رسانهای است.
✍️جواد معتمدی
@adalat_khaneh
Telegram
وحید یامین پور
Forwarded from جمهورى سوم
4_5843539942373853276.pdf
410 KB
🔺مصاحبه با روزنامه قدس درباره «رابطه بین دولت اسلامی و ظهور اشرافیت جدید و ضعف تحلیلی طرح دوره گذار امت و امامت دکتر شریعتی»
🔖تکمله پساکرونایی:
این مصاحبه مربوط به قبل از کروناست، که به تازگی در روزنامه قدس منتشر شد. کرونا هم به مسائل قبلی اضافه شده و تضادها و انحصارهای ساختار طبقاتی ما را تشدید کرده است. در شرایطی که هر روز عده بیشتری از این ساختار محدود طبقاتی و رانتی به بیرون پرتاب میشوند، «حاشیهنشینان» نیز روز به روز به طبقه بزرگتر و مهمتری در ایران تبدیل میشوند.
🔖تکمله پساکرونایی:
این مصاحبه مربوط به قبل از کروناست، که به تازگی در روزنامه قدس منتشر شد. کرونا هم به مسائل قبلی اضافه شده و تضادها و انحصارهای ساختار طبقاتی ما را تشدید کرده است. در شرایطی که هر روز عده بیشتری از این ساختار محدود طبقاتی و رانتی به بیرون پرتاب میشوند، «حاشیهنشینان» نیز روز به روز به طبقه بزرگتر و مهمتری در ایران تبدیل میشوند.