Forwarded from راه سوم
🔴پساکرونا، دموکراسی و راست افراطی
✍محمد آقازاده/روزنامه نگار
🔹️پساکرونا خیلی زودتر از آن که می پنداشتیم خود را عینی می کند و همه مناسبات را تغییر می دهد.
🔹️سالهاست حتی طرفداران جدی بازار آزاد هشدار می دهند نابرابری و تبعیض چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی به مرزهایی رسیده است که دیگر نه مردمان تحمل اش را دارند و نه محیط زیست.
🔹️جهان با ظهور کرونا ویروس به مداری پا گذاشته که دیگر تداوم وضع موجود غیر ممکن است.
🔹️این ویروس فقرا را فقیرتر و سیل بیکاران امکان زیست حداقلی را از به حاشیه رانده شده ها دریغ می کند و آنها امروز با چشمان بازتری خوفناکی نابرابری و تبعیض را حس می کنند، ظهور راست افراطی در جهان پاسخی به این وضعیت از سوی حامیان وضع موجود بود.
🔹️راست افراطی که جز منطق نابرابری و کاهش رفاه عمومی را نمی فهمد تا قبل از کرونا ویروس می پنداشت با زور و قلدری می توان جهان پر از تبعیض را تداوم بخشید و به بازی بگذار ثروتمندها ثروتمندتر و فقیرها فقیرتر شوند ادامه داد.
🔹️کرونا با همه گیری مرگبارش همینه آنها را شکست و شورش انبوهه خلق در امریکا آغاز صدا پیدا کردن بی صداهاست و در میان تظاهرکنندگان سفیدها بیشتر از رنگ پوست ها دیده می شوند جرا که نابرابری رنگ نمی شناسد ، این شورش با سرعت بیشتری از کرونا ویروس جهان گیر خواهد شد
🔹️منطق دمکراسی در غیاب نقش نظارتی و مشارکتی واقعی مردم تهی بودگی خود را سالهاست نشان داده است و به همین دلیل در همه جای جهان شکست و پیروزی گروه های قدرت را نباید دیگر در پای صندوقهای رای جستجو کرد.
🔹️ به همین دلیل ترامپ نه در انتخابات که در خیابانها از جان به لب رسیده ها شکست خورد و دیگر اهمیتی ندارد در کاخ سفید می ماند و یا نه ، این بحث را ادامه می دهم
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
✍محمد آقازاده/روزنامه نگار
🔹️پساکرونا خیلی زودتر از آن که می پنداشتیم خود را عینی می کند و همه مناسبات را تغییر می دهد.
🔹️سالهاست حتی طرفداران جدی بازار آزاد هشدار می دهند نابرابری و تبعیض چه در سطح ملی و چه در سطح بین المللی به مرزهایی رسیده است که دیگر نه مردمان تحمل اش را دارند و نه محیط زیست.
🔹️جهان با ظهور کرونا ویروس به مداری پا گذاشته که دیگر تداوم وضع موجود غیر ممکن است.
🔹️این ویروس فقرا را فقیرتر و سیل بیکاران امکان زیست حداقلی را از به حاشیه رانده شده ها دریغ می کند و آنها امروز با چشمان بازتری خوفناکی نابرابری و تبعیض را حس می کنند، ظهور راست افراطی در جهان پاسخی به این وضعیت از سوی حامیان وضع موجود بود.
🔹️راست افراطی که جز منطق نابرابری و کاهش رفاه عمومی را نمی فهمد تا قبل از کرونا ویروس می پنداشت با زور و قلدری می توان جهان پر از تبعیض را تداوم بخشید و به بازی بگذار ثروتمندها ثروتمندتر و فقیرها فقیرتر شوند ادامه داد.
🔹️کرونا با همه گیری مرگبارش همینه آنها را شکست و شورش انبوهه خلق در امریکا آغاز صدا پیدا کردن بی صداهاست و در میان تظاهرکنندگان سفیدها بیشتر از رنگ پوست ها دیده می شوند جرا که نابرابری رنگ نمی شناسد ، این شورش با سرعت بیشتری از کرونا ویروس جهان گیر خواهد شد
🔹️منطق دمکراسی در غیاب نقش نظارتی و مشارکتی واقعی مردم تهی بودگی خود را سالهاست نشان داده است و به همین دلیل در همه جای جهان شکست و پیروزی گروه های قدرت را نباید دیگر در پای صندوقهای رای جستجو کرد.
🔹️ به همین دلیل ترامپ نه در انتخابات که در خیابانها از جان به لب رسیده ها شکست خورد و دیگر اهمیتی ندارد در کاخ سفید می ماند و یا نه ، این بحث را ادامه می دهم
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from عدالتخانه
🔺ادبیات نظامی: پادگان یا جامعه؟
/چگونه ادبیات نظامی از پادگان به بیمارستان رسید؟/
🔸پریسا صالحی، انصاف نیوز: مدافعان سلامت، فرماندهان گردان رسانه، جبههی فرهنگی، خط مقدم مبارزه با کرونا؛ اینها ترکیباتی هستند که بارها آن را برای توصیف اموری که مربوط به اجتماع، فرهنگ، بهداشت و حتی شبکههای اجتماعی یا دیگر ساحتهای اجتماعی است شنیدهایم. به نظر میرسد زبان و ادبیات نظامی که زمانی کارکردشان در پادگان و جبههی جنگ بود حالا پایشان به جامعه و زبان مسئولان برای توصیف وضعیت جامعه باز شده است. این نوع ادبیات به خصوص در زمان اوج کرونا واکنشهای زیادی هم به دنبال داشت. اما آیا این استعارهها بیطرف هستند و فقط به چشم یک استعاره باید به آنها نگاه کرد یا استفاده از این کلمات نشان از معانی دیگری دارد که به دنبال باز کردن جای خود در جامعه هستند؟ سید جواد میری در گفتوگو با انصاف نیوز سعی بر پاسخ دادن به این سوال دارد. میری میگوید استعارهها میتوانند نشان دهند که قدرت و مکنت دست چه کسانی است. او همچنین معتقد است اگر این ادبیات در جان جامعه رسوخ کند کشور به یک پادگان بزرگ تبدیل میشود.
🔸سید جواد میری در ابتدا به نقش استعارهها میپردازد و به انصاف نیوز میگوید: «اینکه از ادبیات برای توصیف امر اجتماعی و ساحتهای گوناگون آن استفاده میشود به یک معنا میشود گفت یک استعاره است. استعاره نوعی عاریت گرفتن است، یعنی ما میخواهیم یک موضوعی را مطرح کنیم. از یک واژه و نظام معنایی عاریت میگیریم و به یک واقعیت دیگری تطبیق میدهیم. به عبارت دیگر به کاربرد لفظ در معنای غیر حقیقی آن همراه با علاقهی تشابه میان معنای حقیقی و مجازی که مانع از ارادهی معنای حقیقی میشود استعاره یا در زبان انگلیسی metaphor گفته میشود. ریشهی لاتین و یونانی این کلمه از دو جزء تشکیل شده است: meta و phoria یعنی ما یک معنایی را از یک نظام معنایی و اقلیمی میگیریم و آن را به یک ساحت معنایی دیگر انتقال میدهیم.
🔸جدا از این موضوع لغوی یک سوالی پیش میآید، اینکه آیا استعارهها واقعا بیطرف هستند؟ یعنی اگر ما بخواهیم در حوزهی علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی و فلسفهی اتنقادی به موضوع metaphor ها بپردازیم، آیا واقعا آنها بدون هیچ ارتباط معنایی با ساختار اجتماعی یک دفعه ظهور میکنند و در صحنهی ذهن ما حاضر میشوند و بدون اینکه هیچ پیشداوریای وجود داشته باشد و ربط منطقیای وجود داشته باشد از آن استفاده میکنیم؟ واقع امر این است که اتفاقا در حوزهی مطالعات انتقادی اجتماعی اگر نخواهیم به دوران باستان نگاه کنیم، حداقل در پنجاه سال اخیر metaphorها به مثابهی یک مقولهی انتقادی مورد تامل و ارزیابی قرار گرفتند. این یعنی استعارهها بیطرف نیستند بلکه به گونهای میتوانند افکار و اندیشهی ما را و حتی نوع و شیوه و چشمانداز انسانها را بدون اینکه خودشان متوجه شوند تغییر دهند.
🔸آیا واقعا این استعمار ذهن، یعنی ذهن در خدمت استعارهها قرار گرفتن، صرفا بحث ذهنی است یا یک نسبتی هم با امر اجتماعی دارد؟ چطور میشود که یک استعاره در یک دههای فضای ذهنی جامعه را تحت استخدام خود درمیآورد و در یک دهه یا دورهی دیگری انواع دیگری از استعارهها این کار را انجام میدهند. برای مثال ما به جای اینکه بگوییم «پرسنل خدمتگزار بیمارستان» میگوییم «گردانهای سلامت»، به جای اینکه بگوییم «احسان و انفاق به مومنین» میگوییم «رزمایش مومنانه».
🔸چرا این استعارهها در ذهن و زبان جامعه رسوخ میکند و آن را به استخدام خود درمیآورد؟
او به این سوالات اینطور پاسخ میدهد: «شاید حدود دو یا سه دههی پیش در دانشگاه برکلی یک زبانشناس به نام جرج لاکوف که روی حوزهی شناختی کار میکرد، مطالعات عمیقی در مورد اینکه استعارهها چگونه زبان ذهن ما و پیشزمینههای ذهنی را تحت استخدام خود قرار میدهند انجام داد. او میگفت اینطور نیست که ما خیلی راحت استعارهها را استفاده کنیم بدون اینکه هیچ ربط وثیقی با ساختار اجتماعی ما داشته باشد، بلکه اینکه امروز برای مثال میبینیم ادبیات نظامی یا استعارههای نظامی در ذهن و زبان جامعه و مسئولان به راحتی استفاده میشود و وقتی میخواهند واقعیات اجتماعی توصیف و تبیین و صورتبندی مفهومی کنند از استعارههای نظامی استفاده میکنند، دو دلیل یا مولفهی بنیادین میتواند داشته باشد؛ یکی از این مولفهها تجربهی زیستهی خود مسئولان است که بیشتر آنها ممکن است عقبهی نظامی داشته باشند و این عقبهی نظامی و جنگی باعث میشود که وقتی میخواهند صحبت کنند و امر اجتماعی را صورتبندی کنند، بدون توجه به ساحتی که در آن هستند یا اقلیم و نظام معنایی جدیدی که به آن وارد شدند از این نوع استعارهها استفاده کنند.
متن کامل👇
http://www.ensafnews.com/235118/
@ensafnews
@adalat_khaneh
/چگونه ادبیات نظامی از پادگان به بیمارستان رسید؟/
🔸پریسا صالحی، انصاف نیوز: مدافعان سلامت، فرماندهان گردان رسانه، جبههی فرهنگی، خط مقدم مبارزه با کرونا؛ اینها ترکیباتی هستند که بارها آن را برای توصیف اموری که مربوط به اجتماع، فرهنگ، بهداشت و حتی شبکههای اجتماعی یا دیگر ساحتهای اجتماعی است شنیدهایم. به نظر میرسد زبان و ادبیات نظامی که زمانی کارکردشان در پادگان و جبههی جنگ بود حالا پایشان به جامعه و زبان مسئولان برای توصیف وضعیت جامعه باز شده است. این نوع ادبیات به خصوص در زمان اوج کرونا واکنشهای زیادی هم به دنبال داشت. اما آیا این استعارهها بیطرف هستند و فقط به چشم یک استعاره باید به آنها نگاه کرد یا استفاده از این کلمات نشان از معانی دیگری دارد که به دنبال باز کردن جای خود در جامعه هستند؟ سید جواد میری در گفتوگو با انصاف نیوز سعی بر پاسخ دادن به این سوال دارد. میری میگوید استعارهها میتوانند نشان دهند که قدرت و مکنت دست چه کسانی است. او همچنین معتقد است اگر این ادبیات در جان جامعه رسوخ کند کشور به یک پادگان بزرگ تبدیل میشود.
🔸سید جواد میری در ابتدا به نقش استعارهها میپردازد و به انصاف نیوز میگوید: «اینکه از ادبیات برای توصیف امر اجتماعی و ساحتهای گوناگون آن استفاده میشود به یک معنا میشود گفت یک استعاره است. استعاره نوعی عاریت گرفتن است، یعنی ما میخواهیم یک موضوعی را مطرح کنیم. از یک واژه و نظام معنایی عاریت میگیریم و به یک واقعیت دیگری تطبیق میدهیم. به عبارت دیگر به کاربرد لفظ در معنای غیر حقیقی آن همراه با علاقهی تشابه میان معنای حقیقی و مجازی که مانع از ارادهی معنای حقیقی میشود استعاره یا در زبان انگلیسی metaphor گفته میشود. ریشهی لاتین و یونانی این کلمه از دو جزء تشکیل شده است: meta و phoria یعنی ما یک معنایی را از یک نظام معنایی و اقلیمی میگیریم و آن را به یک ساحت معنایی دیگر انتقال میدهیم.
🔸جدا از این موضوع لغوی یک سوالی پیش میآید، اینکه آیا استعارهها واقعا بیطرف هستند؟ یعنی اگر ما بخواهیم در حوزهی علوم اجتماعی و مطالعات فرهنگی و فلسفهی اتنقادی به موضوع metaphor ها بپردازیم، آیا واقعا آنها بدون هیچ ارتباط معنایی با ساختار اجتماعی یک دفعه ظهور میکنند و در صحنهی ذهن ما حاضر میشوند و بدون اینکه هیچ پیشداوریای وجود داشته باشد و ربط منطقیای وجود داشته باشد از آن استفاده میکنیم؟ واقع امر این است که اتفاقا در حوزهی مطالعات انتقادی اجتماعی اگر نخواهیم به دوران باستان نگاه کنیم، حداقل در پنجاه سال اخیر metaphorها به مثابهی یک مقولهی انتقادی مورد تامل و ارزیابی قرار گرفتند. این یعنی استعارهها بیطرف نیستند بلکه به گونهای میتوانند افکار و اندیشهی ما را و حتی نوع و شیوه و چشمانداز انسانها را بدون اینکه خودشان متوجه شوند تغییر دهند.
🔸آیا واقعا این استعمار ذهن، یعنی ذهن در خدمت استعارهها قرار گرفتن، صرفا بحث ذهنی است یا یک نسبتی هم با امر اجتماعی دارد؟ چطور میشود که یک استعاره در یک دههای فضای ذهنی جامعه را تحت استخدام خود درمیآورد و در یک دهه یا دورهی دیگری انواع دیگری از استعارهها این کار را انجام میدهند. برای مثال ما به جای اینکه بگوییم «پرسنل خدمتگزار بیمارستان» میگوییم «گردانهای سلامت»، به جای اینکه بگوییم «احسان و انفاق به مومنین» میگوییم «رزمایش مومنانه».
🔸چرا این استعارهها در ذهن و زبان جامعه رسوخ میکند و آن را به استخدام خود درمیآورد؟
او به این سوالات اینطور پاسخ میدهد: «شاید حدود دو یا سه دههی پیش در دانشگاه برکلی یک زبانشناس به نام جرج لاکوف که روی حوزهی شناختی کار میکرد، مطالعات عمیقی در مورد اینکه استعارهها چگونه زبان ذهن ما و پیشزمینههای ذهنی را تحت استخدام خود قرار میدهند انجام داد. او میگفت اینطور نیست که ما خیلی راحت استعارهها را استفاده کنیم بدون اینکه هیچ ربط وثیقی با ساختار اجتماعی ما داشته باشد، بلکه اینکه امروز برای مثال میبینیم ادبیات نظامی یا استعارههای نظامی در ذهن و زبان جامعه و مسئولان به راحتی استفاده میشود و وقتی میخواهند واقعیات اجتماعی توصیف و تبیین و صورتبندی مفهومی کنند از استعارههای نظامی استفاده میکنند، دو دلیل یا مولفهی بنیادین میتواند داشته باشد؛ یکی از این مولفهها تجربهی زیستهی خود مسئولان است که بیشتر آنها ممکن است عقبهی نظامی داشته باشند و این عقبهی نظامی و جنگی باعث میشود که وقتی میخواهند صحبت کنند و امر اجتماعی را صورتبندی کنند، بدون توجه به ساحتی که در آن هستند یا اقلیم و نظام معنایی جدیدی که به آن وارد شدند از این نوع استعارهها استفاده کنند.
متن کامل👇
http://www.ensafnews.com/235118/
@ensafnews
@adalat_khaneh
Forwarded from راه سوم
🔴صادق زیبا کلام در گفت وگویی با اعتماد آنلاین|آینده ایران چه خواهد بود؟ چرا نظام سیاسی ایران دچار فروپاشی نمیشود؟
🔹بعد از کرونا نه دین در ایران تدوین میشود و نه غرب نابود خواهد شد.جدیترین و خطرناکترین بحران جمهوری اسلامی ایران، شکاف دولت - ملت است
🔹بعد از کرونا هیچ چیزی در ایران تغییر نخواهد کرد. اطلاعات سپاه شورای نگهبان و همه ارکان قدرت سر جایشان باقی خواهند ماند امسال خرج اداره کشور.۴۵۰ هزار میلیارد تومان است نه فقط آقای روحانی، نظام این پول را از کجا میخواهد بیاورد؟
🔹در شرایط فعلی دولت برای خودش انتخابات میکند اما ملت دنبال زندگی خودش است.محمدرضا پهلوی هیچ پنجرهای نداشت که ببیند در جامعه چه خبر است.
🔹پنجرههایی ولو کوچک، در برابر مقام معظم رهبری است و یک سری چیزها را ایشان و تصمیمگیرندگان دیگر میبینند. این پنجرههای کوچک تنها نقطه امیدواری من است که ما دچار آن سقوطی که رژیم شاه شد، نخواهیم شد.
🔹نظامهایی که صدای مردم برایشان خیلی اهمیتی نداشته با مشکلات زیادی مواجه شدهاند.تفاوت جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی این است که در رژیم سابق فقط یک صدا وجود داشت؛ صدای محمدرضا پهلوی، اما الان اینگونه نیست.
🔹اگر فاصله حکومت با مردم بیشتر شود، نمیدانم چه خواهد شد.سالهای۵۷، ۵۸، ۵۹ فکر نمیکردم روزی در تهران انتخاباتی برگزار شود که تنه به تنه انتخابات سال ۵۶ رژیم پهلوی بزند.
🔹اگر بتوانیم نهاد دموکراسی را در ایران تقویت کنیم عاقبتمان ختم به خیر خواهد شد، اگر نه، نمیدانم چه بلایی سر نظام خواهد آمد.میدانید چرا این کشیدهها را خوردیم؟ چون دنبال دموکراسی نرفتیم.
🔹بزرگترین جنایتی که شاه کرد این بود که جامعه ایران را بسته نگه داشت.از همان زمان میرزا رضای کرمانی ما دنبال دموکراسی نرفتیم، رفتیم دنبال انقلاب و زدن این و آن.
🔹گمشده ما دموکراسی است.به جمهوری اسلامی نمره ۱۰/۵ - ۱۰ میدهم. اگر نظام سقوط کند نمره ۱۰ قبولی میشود ۴ یا ۵ با سقوط نظام به عقب خواهیم رفت.
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
🔹بعد از کرونا نه دین در ایران تدوین میشود و نه غرب نابود خواهد شد.جدیترین و خطرناکترین بحران جمهوری اسلامی ایران، شکاف دولت - ملت است
🔹بعد از کرونا هیچ چیزی در ایران تغییر نخواهد کرد. اطلاعات سپاه شورای نگهبان و همه ارکان قدرت سر جایشان باقی خواهند ماند امسال خرج اداره کشور.۴۵۰ هزار میلیارد تومان است نه فقط آقای روحانی، نظام این پول را از کجا میخواهد بیاورد؟
🔹در شرایط فعلی دولت برای خودش انتخابات میکند اما ملت دنبال زندگی خودش است.محمدرضا پهلوی هیچ پنجرهای نداشت که ببیند در جامعه چه خبر است.
🔹پنجرههایی ولو کوچک، در برابر مقام معظم رهبری است و یک سری چیزها را ایشان و تصمیمگیرندگان دیگر میبینند. این پنجرههای کوچک تنها نقطه امیدواری من است که ما دچار آن سقوطی که رژیم شاه شد، نخواهیم شد.
🔹نظامهایی که صدای مردم برایشان خیلی اهمیتی نداشته با مشکلات زیادی مواجه شدهاند.تفاوت جمهوری اسلامی با رژیم پهلوی این است که در رژیم سابق فقط یک صدا وجود داشت؛ صدای محمدرضا پهلوی، اما الان اینگونه نیست.
🔹اگر فاصله حکومت با مردم بیشتر شود، نمیدانم چه خواهد شد.سالهای۵۷، ۵۸، ۵۹ فکر نمیکردم روزی در تهران انتخاباتی برگزار شود که تنه به تنه انتخابات سال ۵۶ رژیم پهلوی بزند.
🔹اگر بتوانیم نهاد دموکراسی را در ایران تقویت کنیم عاقبتمان ختم به خیر خواهد شد، اگر نه، نمیدانم چه بلایی سر نظام خواهد آمد.میدانید چرا این کشیدهها را خوردیم؟ چون دنبال دموکراسی نرفتیم.
🔹بزرگترین جنایتی که شاه کرد این بود که جامعه ایران را بسته نگه داشت.از همان زمان میرزا رضای کرمانی ما دنبال دموکراسی نرفتیم، رفتیم دنبال انقلاب و زدن این و آن.
🔹گمشده ما دموکراسی است.به جمهوری اسلامی نمره ۱۰/۵ - ۱۰ میدهم. اگر نظام سقوط کند نمره ۱۰ قبولی میشود ۴ یا ۵ با سقوط نظام به عقب خواهیم رفت.
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from دانشکده حقوق و علوم سیاسی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🏢 دکتر سیدمجید حسینی:
از بی بی سی تا فارس، دعوای فیلترینگ میسازند و مردم را سرگرم میکنند تا دعوای اصلی که فقر و تورم است فراموش شود!
دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
✅ @Lawpol_ut
از بی بی سی تا فارس، دعوای فیلترینگ میسازند و مردم را سرگرم میکنند تا دعوای اصلی که فقر و تورم است فراموش شود!
دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
✅ @Lawpol_ut
Forwarded from جمهورى سوم
تفاوت حاکمیت و رژیم
به بهانه عدم اولویت امنیت بر حقوق شهروندی در آشوبهای اخیر امریکا
🔴یکی از ویژگیهای فرهنگ و ساخت سیاسی در ایران این است که تفاوت بسیار بنیادین میان «رژیم» و «حاکمیت» درک نمیشود. بر همین پایه استدلالهای غلطی مثل این ارائه میشود که «برپایی عدالت نیازمند حاکمیت قوی است» یا «قائلین به کم شدن نقش حاکمیت، هرج و مرجطلبند» یا این تصور همیشگی که «آنارشیسم یعنی بیدولتی و بینظمی».
🔴بحث دراینباره نیازمند مجال و تفصیل بسیار است، اما صرفاً جهت نشان دادن عمق تفاوت میان این دو مفهوم اشاره میکنم به گفته یکی از مهمترین متفکران سیاسی قرن بیستم یعنی هانا آرنت که میگوید «چیزی به نام حاکمیت در قانون اساسی امریکا وجود ندارد». متأسفانه ما در ایران از انقلاب و جمهوریخواهی تصوری فرانسوی داریم که نظام سیاسی آن به سمت غلبه حاکمیت متمایل است و به ندرت با معنای امریکایی انقلاب و جمهوریخواهی انقلابی برآمده از آن آشناییم که نظام سیاسی را «رژیم» میداند و نه تنها حاکمیت را مشروطه میکند، بلکه به میزان زیادی حاکمیت را به یکی از چندین بازیگر سیاسی مستقل تقلیل میدهد.
🔴از این حیث در آشوبهای بیسابقه این روزهای امریکا چندین نکته جلب توجه بسیار میکند. (تازه ما درباره امریکای ۲۰۲۰ی با ریاست جمهوری ترامپ صحبت میکنیم که خیلی زیاد از سنت جمهوریخواهی اولیه خود دور و مبتلای روند منحط دولت-ملتی شدن شده و حتی کسی مثل چامسکی ریشه های آنارشیستی جمهوریخواهی قرن نوزدهمی انقلاب امریکا را به کلی فراموش شده میدانند.):
🔺اولین مسأله برجسته این است که علی رغم اعلام شرایط فوقالعاده امنیتی، هنوز حاکمیت برای دفاع از خود دست به اسلحه نبرده است، کسی کشته نشده، خطوط ارتباطی قطع نشده و علی رغم شدیدترین تهدیدات علیه حاکمیت، رسانههای غیرحکومتی مشغول به کارند. مشخص است که تلقی وسیعتری از مفهوم «امنیت ملّی» وجود دارد که با «امنیت حاکمیت» یکسان نیست.
🔺مسأله دوم توییتر بعنوان یک شرکت خصوصی و شبکه اجتماعی عمومی است که مهمترین پیامهای شخص اول حاکمیت را بخاطر ترویج خشونت (یعنی تهدید به تیراندازی به معترضین) محدود میکند و حاکمیت نمی تواند کاری در قبال آن انجام دهد.
🔺مسأله سوم آتش زدن پرچم امریکا به عنوان مهمترین نماد دولت-ملت، حاکمیت، نظام سیاسی و حتی قانون اساسی امریکا در اعتراضات است که ترامپ خواسته ممنوع شود، ولی دیوان عالی کشور اعلام کرده بخشی از حقوق آزادی بیان ملت است.
🔴مشخص است که بحث من درباره سیاست خارجی امپریالیستی امریکا نیست، چرا که به تعبیر برخی صاحب نظران امریکا مانند روم قدیم، یک جمهوری در درون و یک امپراطوری در بیرون است. وقتی از رژیم صحبت میکنیم یعنی قوه قضائیه و دیوان عالی و دادگاه (و همینطور پارلمان) آشکارا بخشی از حاکمیت نیستند بلکه اضلاع دیگری از «رژیم» در کنار «حاکمیت» (State) هستند. اصل تفکیک قوا دقیقاً به همین معناست. در سنت تفکر و عمل سیاسی در ایران سیاست همواره با «حاکمیت» گره خورده و حرف چندانی درباره «رژیم» وجود ندارد. نظریه ولایت فقیه یا نظریه امت و امامت شریعتی و حتی تصورات سکولارها، سلطنت طلبها، تکنوکراتهای توسعهگرا و عمده مخالفین نظام هم عمدتاً درباره حاکمیت است. چپ مارکسیستی ارتدوکس که خود یکی از متهمین درجه اول در اصالت دادن به حاکمیت در برابر رژیم است، همانطور که در شوروی و روسیه کنونی و چین و پیروان آنها در ایران شاهد بودیم.
♦️این درحالیست که کسانی مانند داود فیرحی نشان دادهاند که سنت فقهی شیعه ظرفیت آنرا دارد که به جای تأکید بر ولایت (حاکمیت)، رژیم حقوقی عادلانهتری تأسیس کند که برجستگی آن به حاکمیت نیست بلکه به رژیمی است که در دوره غیبت بهتر می تواند حاکمیت غیرمعصوم را مهار کند و در واقع فقه شیعه در چند دهه اخیر با رها کردن این ظرفیتها به سمت فقه حاکمیتگرای اهل سنت حرکت کرده است. نگارنده خود در رساله دکتریم کوشیدهام که به سمت خوانشی مدنی و جمهوریخواهانه از فارابی و سنت فلسفه سیاسی کلاسیک اسلامی حرکت کنم که سنتی متفاوت از دولتگرایی غالب افلاطونی و خلافتگرایی اسلامی و سلطنتطلبی ایرانی و دولتگرایی هگلی و مارکسی و بسیار نزدیک به مدینهگرایی متأخر هانا آرنت است که در ابتدای این نوشته به آن اشاره کردم. به هرحال اینها صرفاً نکاتی اولیه بود برای نشان دادن قلمروی جدیدی از تفکر و عمل سیاسی که متأسفانه ما ایرانیان به لحاظ فکری شناخت بسیار اندکی از آن داریم ولی به لحاظ عملی در برهه های مشروطه و انقلاب اسلامی همه وجودمان را وقف جذبه و آرمان آن کرده.ایم.
.
به بهانه عدم اولویت امنیت بر حقوق شهروندی در آشوبهای اخیر امریکا
🔴یکی از ویژگیهای فرهنگ و ساخت سیاسی در ایران این است که تفاوت بسیار بنیادین میان «رژیم» و «حاکمیت» درک نمیشود. بر همین پایه استدلالهای غلطی مثل این ارائه میشود که «برپایی عدالت نیازمند حاکمیت قوی است» یا «قائلین به کم شدن نقش حاکمیت، هرج و مرجطلبند» یا این تصور همیشگی که «آنارشیسم یعنی بیدولتی و بینظمی».
🔴بحث دراینباره نیازمند مجال و تفصیل بسیار است، اما صرفاً جهت نشان دادن عمق تفاوت میان این دو مفهوم اشاره میکنم به گفته یکی از مهمترین متفکران سیاسی قرن بیستم یعنی هانا آرنت که میگوید «چیزی به نام حاکمیت در قانون اساسی امریکا وجود ندارد». متأسفانه ما در ایران از انقلاب و جمهوریخواهی تصوری فرانسوی داریم که نظام سیاسی آن به سمت غلبه حاکمیت متمایل است و به ندرت با معنای امریکایی انقلاب و جمهوریخواهی انقلابی برآمده از آن آشناییم که نظام سیاسی را «رژیم» میداند و نه تنها حاکمیت را مشروطه میکند، بلکه به میزان زیادی حاکمیت را به یکی از چندین بازیگر سیاسی مستقل تقلیل میدهد.
🔴از این حیث در آشوبهای بیسابقه این روزهای امریکا چندین نکته جلب توجه بسیار میکند. (تازه ما درباره امریکای ۲۰۲۰ی با ریاست جمهوری ترامپ صحبت میکنیم که خیلی زیاد از سنت جمهوریخواهی اولیه خود دور و مبتلای روند منحط دولت-ملتی شدن شده و حتی کسی مثل چامسکی ریشه های آنارشیستی جمهوریخواهی قرن نوزدهمی انقلاب امریکا را به کلی فراموش شده میدانند.):
🔺اولین مسأله برجسته این است که علی رغم اعلام شرایط فوقالعاده امنیتی، هنوز حاکمیت برای دفاع از خود دست به اسلحه نبرده است، کسی کشته نشده، خطوط ارتباطی قطع نشده و علی رغم شدیدترین تهدیدات علیه حاکمیت، رسانههای غیرحکومتی مشغول به کارند. مشخص است که تلقی وسیعتری از مفهوم «امنیت ملّی» وجود دارد که با «امنیت حاکمیت» یکسان نیست.
🔺مسأله دوم توییتر بعنوان یک شرکت خصوصی و شبکه اجتماعی عمومی است که مهمترین پیامهای شخص اول حاکمیت را بخاطر ترویج خشونت (یعنی تهدید به تیراندازی به معترضین) محدود میکند و حاکمیت نمی تواند کاری در قبال آن انجام دهد.
🔺مسأله سوم آتش زدن پرچم امریکا به عنوان مهمترین نماد دولت-ملت، حاکمیت، نظام سیاسی و حتی قانون اساسی امریکا در اعتراضات است که ترامپ خواسته ممنوع شود، ولی دیوان عالی کشور اعلام کرده بخشی از حقوق آزادی بیان ملت است.
🔴مشخص است که بحث من درباره سیاست خارجی امپریالیستی امریکا نیست، چرا که به تعبیر برخی صاحب نظران امریکا مانند روم قدیم، یک جمهوری در درون و یک امپراطوری در بیرون است. وقتی از رژیم صحبت میکنیم یعنی قوه قضائیه و دیوان عالی و دادگاه (و همینطور پارلمان) آشکارا بخشی از حاکمیت نیستند بلکه اضلاع دیگری از «رژیم» در کنار «حاکمیت» (State) هستند. اصل تفکیک قوا دقیقاً به همین معناست. در سنت تفکر و عمل سیاسی در ایران سیاست همواره با «حاکمیت» گره خورده و حرف چندانی درباره «رژیم» وجود ندارد. نظریه ولایت فقیه یا نظریه امت و امامت شریعتی و حتی تصورات سکولارها، سلطنت طلبها، تکنوکراتهای توسعهگرا و عمده مخالفین نظام هم عمدتاً درباره حاکمیت است. چپ مارکسیستی ارتدوکس که خود یکی از متهمین درجه اول در اصالت دادن به حاکمیت در برابر رژیم است، همانطور که در شوروی و روسیه کنونی و چین و پیروان آنها در ایران شاهد بودیم.
♦️این درحالیست که کسانی مانند داود فیرحی نشان دادهاند که سنت فقهی شیعه ظرفیت آنرا دارد که به جای تأکید بر ولایت (حاکمیت)، رژیم حقوقی عادلانهتری تأسیس کند که برجستگی آن به حاکمیت نیست بلکه به رژیمی است که در دوره غیبت بهتر می تواند حاکمیت غیرمعصوم را مهار کند و در واقع فقه شیعه در چند دهه اخیر با رها کردن این ظرفیتها به سمت فقه حاکمیتگرای اهل سنت حرکت کرده است. نگارنده خود در رساله دکتریم کوشیدهام که به سمت خوانشی مدنی و جمهوریخواهانه از فارابی و سنت فلسفه سیاسی کلاسیک اسلامی حرکت کنم که سنتی متفاوت از دولتگرایی غالب افلاطونی و خلافتگرایی اسلامی و سلطنتطلبی ایرانی و دولتگرایی هگلی و مارکسی و بسیار نزدیک به مدینهگرایی متأخر هانا آرنت است که در ابتدای این نوشته به آن اشاره کردم. به هرحال اینها صرفاً نکاتی اولیه بود برای نشان دادن قلمروی جدیدی از تفکر و عمل سیاسی که متأسفانه ما ایرانیان به لحاظ فکری شناخت بسیار اندکی از آن داریم ولی به لحاظ عملی در برهه های مشروطه و انقلاب اسلامی همه وجودمان را وقف جذبه و آرمان آن کرده.ایم.
.
Forwarded from عدالتخانه
🔺هیچ کس مامور نیست و معذور!
✍️ #حسین_شهبازی
🔹فکر نمیکنم دیگر هیچ وقت صحنه دردناک و نفسگیر به قتل رسیدن فلوید را فراموش کنم.
🔹اما به نظرم #آسیه_پناهی در آخرین لحظات زندگی اش به مراتب الهام بخش تر و برجسته تر ظاهر شد.
🔹پیرزنی با دست خالی و پای برهنه که توی حلق یک لودر بی شرف گیر کرده و بدون التماس فریاد "اجازه نمیدهم" سر میدهد.
🔹دعوای لودر و پناهی، ابدا دعوای مظلوم با مظلوم نیست.
دعوای میرغضب با یک زن شجاع و بی یاور است.
دنبال "امید" میگردی؟ آن چند ثانیه را مجدد ببین!
🔹همه باید بدانند مسئول کارهایشان هستند. چه دستور ویرانی را صادر کنی و چه آن را اجرا کنی، تفاوتی ندارد.
یکی کردن قاتل و مقتول، به صرف اشتراک در فقر و ضعف اقتصادی مضحک و مزخرف است.
🔹کسی که برای تامین حقوق اقتصادی و غیر اقتصادی اش تلاش و استواری نشان میدهد با مزدوری که در عین ضعف و فقر خودش، برای مقابله با دسته اول اجیر میشود نه تنها هیچ شباهتی ندارند، بلکه نقطه مقابل همند.
🔹دسته اول بارقه امید و تحولند و دسته دوم دریوزگان و سفلگانی که روی دوششان وضع موجود حفظ میشود.
هیچ کس مامور نیست و معذور.
@adalat_khaneh
✍️ #حسین_شهبازی
🔹فکر نمیکنم دیگر هیچ وقت صحنه دردناک و نفسگیر به قتل رسیدن فلوید را فراموش کنم.
🔹اما به نظرم #آسیه_پناهی در آخرین لحظات زندگی اش به مراتب الهام بخش تر و برجسته تر ظاهر شد.
🔹پیرزنی با دست خالی و پای برهنه که توی حلق یک لودر بی شرف گیر کرده و بدون التماس فریاد "اجازه نمیدهم" سر میدهد.
🔹دعوای لودر و پناهی، ابدا دعوای مظلوم با مظلوم نیست.
دعوای میرغضب با یک زن شجاع و بی یاور است.
دنبال "امید" میگردی؟ آن چند ثانیه را مجدد ببین!
🔹همه باید بدانند مسئول کارهایشان هستند. چه دستور ویرانی را صادر کنی و چه آن را اجرا کنی، تفاوتی ندارد.
یکی کردن قاتل و مقتول، به صرف اشتراک در فقر و ضعف اقتصادی مضحک و مزخرف است.
🔹کسی که برای تامین حقوق اقتصادی و غیر اقتصادی اش تلاش و استواری نشان میدهد با مزدوری که در عین ضعف و فقر خودش، برای مقابله با دسته اول اجیر میشود نه تنها هیچ شباهتی ندارند، بلکه نقطه مقابل همند.
🔹دسته اول بارقه امید و تحولند و دسته دوم دریوزگان و سفلگانی که روی دوششان وضع موجود حفظ میشود.
هیچ کس مامور نیست و معذور.
@adalat_khaneh
Forwarded from اتچ بات
توجه❗️توجه❗️توجه❗️
به نام یکتای هستی بخش
🔴(( اطلاعیه))
بازدید مردمی از ارتفاعات جنوبی شهر مشهد (کمربند جنوبی )
🔴 به این وسیله به اطلاع میرساند،
با توجه به پیگیری های صورت گرفته که به توقف پروژه مخرب کمربند جنوبی و تصمیم به لزوم بررسی های دقیق و انجام مطالعات زیست محیطی توسط دادستانی و شورای حفظ حقوق بیت المال در اسفند ماه سال۹۶ منتهی گردید، با توجه به شروع فعالیت مجدد این پروژه به دستور ستاد تدبیر استان، در نظر است بازدید مردمی با رعایت حفظ فاصله گذاری اجتماعی و رعایت کلیه پروتکل های لازم از فعالیت مجدد این پروژه که با دستور ستاد تدبیر استان اینبار با نام جدید پارکینگ جنوبی مجددا شروع به فعالیت نموده است و همچنین بیان مطالبات مردمی دراینخصوص برگزار گردد،
لذا از کلیه علاقمندان به حفاظت از ارتفاعات جنوبی شهر مشهد جهت حضور و همراهی در این بازدید دعوت به عمل می آید.
🔷زمان :
جمعه ۹۹/۳/۱۶ ساعت ۹ صبح
🔷محل بازدید :
انتهای بلوار دلاوران
🔶 لطفا جهت مدیریت در زمان بندی این بازدید مهم راس ساعت در محل مورد نظر حضور بهم رسانید.
همچنین مراه داشتن ماسک و محلول ضدعفونی لازم می باشد.
شبکه ی تشکل های مردم نهاد (سمن های ) زیست محیطی خراسان رضوی
@NGOKhorasanR
به نام یکتای هستی بخش
🔴(( اطلاعیه))
بازدید مردمی از ارتفاعات جنوبی شهر مشهد (کمربند جنوبی )
🔴 به این وسیله به اطلاع میرساند،
با توجه به پیگیری های صورت گرفته که به توقف پروژه مخرب کمربند جنوبی و تصمیم به لزوم بررسی های دقیق و انجام مطالعات زیست محیطی توسط دادستانی و شورای حفظ حقوق بیت المال در اسفند ماه سال۹۶ منتهی گردید، با توجه به شروع فعالیت مجدد این پروژه به دستور ستاد تدبیر استان، در نظر است بازدید مردمی با رعایت حفظ فاصله گذاری اجتماعی و رعایت کلیه پروتکل های لازم از فعالیت مجدد این پروژه که با دستور ستاد تدبیر استان اینبار با نام جدید پارکینگ جنوبی مجددا شروع به فعالیت نموده است و همچنین بیان مطالبات مردمی دراینخصوص برگزار گردد،
لذا از کلیه علاقمندان به حفاظت از ارتفاعات جنوبی شهر مشهد جهت حضور و همراهی در این بازدید دعوت به عمل می آید.
🔷زمان :
جمعه ۹۹/۳/۱۶ ساعت ۹ صبح
🔷محل بازدید :
انتهای بلوار دلاوران
🔶 لطفا جهت مدیریت در زمان بندی این بازدید مهم راس ساعت در محل مورد نظر حضور بهم رسانید.
همچنین مراه داشتن ماسک و محلول ضدعفونی لازم می باشد.
شبکه ی تشکل های مردم نهاد (سمن های ) زیست محیطی خراسان رضوی
@NGOKhorasanR
Telegram
attach 📎
Forwarded from راه سوم
🔴خواسته کارگران هپکو حسابرسی ویژه از شرکت است/ تا واگذاری هپکو در کدال ثبت نشود، باور نداریم
🔹️سازمان خصوصیسازی طی نامهای به وزیر صمت دستور انتقال هپکو و متعلقاتش به ایمیدرو را صادر کرد. کارگران خواستار حسابرسی ویژه این شرکت تولید ماشینآلات راهسازی هستند.
🔹️ اخیراً در پی دو بار واگذاری ناموفق شرکت تولید تجهیزات سنگین هپکو به سازمان خصوصیسازی، این شرکت بر اساس مصوبه ستاد تسهیل و رفع موانع تولید، به همراه مالکیت و مدیریت به سازمان دولتی ایمیدرو (سازمان توسعه و نوسازی معادن وصنایع معدنی ایران) رسید.
🔹️در نامه سازمان خصوصیسازی آمده است: از ۶ خرداد ماه ۹۹ شرکت هپکو به همراه کلیه شرکتهای متعلق به آن بدون هیچگونه پیششرطی به وزارت صمت (ایمیدرو) منتقل میگردد."
🔹️در این نامه آمده است در خصوص تکالیف مقرر در بند ۲ صورت جلسه مورخه ۱۸ آذر ۹۸در حضور معاون اول رئیس جمهور مبنی بر انتقال شرکت هپکو به ایمیدرو حسب تشخیص آن وزارت و پیرو مباحث مطروحه در جلسه روز شنبه مورخه ۶-۲-۹۹ در دفتر وزیر وقت صمت و دستور وزیر سابق صمت مبنی بر تسریع در اجرایی شدن بند ۲ صورتجلسه مذکور و نیز با توجه به بند یک تصمیمات متخذه در جلسه مورخ ۱۷ اردیبهشت ۹۹ در دفتر معاون هماهنگی و نظارت اقتصادی و زیربنایی معاون اول رئیس جمهور مندرج در نامه شماره ۱۵۲ ۱۱۰ مورخه ۳۰ اردیبهشت ماه ۹۹ مبنی بر واگذاری بدون هیچ پیش شرطی به ایمیدرو و حصر مذاکره تلفنی جنابعالی با وزیر امور اقتصادی و دارایی بدین وسیله از تاریخ ۶ خرداد ماه ۹۹ اداره شرکت تولید تجهیزات سنگین - هپکو ( سهامی عام) به همراه شرکتهای متعلق به آن با کلیه حقوق مرتبط با اعمال مالکیت با رعایت مفاد قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و قوانین و مقررات مربوط به وزارت صمت ایمیدرو منتقل میگردد.
🔹️این برای چندمین بار است که وعده واگذاری این شرکت به ایمیدرو مطرح میشود. با اینحال کارگران شرکت تولید تجهیزات سنگین هپکو به ایمیدور معتقدند تنها در صورتی که در سامانه کدال واگذاری به ایمیدرو به صورت قانونی ثبت نشود، خیالشان راحت نخواهد شد. در عینحال کارگران نسبت به عدم حسابرسی ویژه و واگذاری بدون هیچ پیششرط که در متن نامه واگذاری دیده میشود، نگران هستند./ایلنا
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
🔹️سازمان خصوصیسازی طی نامهای به وزیر صمت دستور انتقال هپکو و متعلقاتش به ایمیدرو را صادر کرد. کارگران خواستار حسابرسی ویژه این شرکت تولید ماشینآلات راهسازی هستند.
🔹️ اخیراً در پی دو بار واگذاری ناموفق شرکت تولید تجهیزات سنگین هپکو به سازمان خصوصیسازی، این شرکت بر اساس مصوبه ستاد تسهیل و رفع موانع تولید، به همراه مالکیت و مدیریت به سازمان دولتی ایمیدرو (سازمان توسعه و نوسازی معادن وصنایع معدنی ایران) رسید.
🔹️در نامه سازمان خصوصیسازی آمده است: از ۶ خرداد ماه ۹۹ شرکت هپکو به همراه کلیه شرکتهای متعلق به آن بدون هیچگونه پیششرطی به وزارت صمت (ایمیدرو) منتقل میگردد."
🔹️در این نامه آمده است در خصوص تکالیف مقرر در بند ۲ صورت جلسه مورخه ۱۸ آذر ۹۸در حضور معاون اول رئیس جمهور مبنی بر انتقال شرکت هپکو به ایمیدرو حسب تشخیص آن وزارت و پیرو مباحث مطروحه در جلسه روز شنبه مورخه ۶-۲-۹۹ در دفتر وزیر وقت صمت و دستور وزیر سابق صمت مبنی بر تسریع در اجرایی شدن بند ۲ صورتجلسه مذکور و نیز با توجه به بند یک تصمیمات متخذه در جلسه مورخ ۱۷ اردیبهشت ۹۹ در دفتر معاون هماهنگی و نظارت اقتصادی و زیربنایی معاون اول رئیس جمهور مندرج در نامه شماره ۱۵۲ ۱۱۰ مورخه ۳۰ اردیبهشت ماه ۹۹ مبنی بر واگذاری بدون هیچ پیش شرطی به ایمیدرو و حصر مذاکره تلفنی جنابعالی با وزیر امور اقتصادی و دارایی بدین وسیله از تاریخ ۶ خرداد ماه ۹۹ اداره شرکت تولید تجهیزات سنگین - هپکو ( سهامی عام) به همراه شرکتهای متعلق به آن با کلیه حقوق مرتبط با اعمال مالکیت با رعایت مفاد قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و قوانین و مقررات مربوط به وزارت صمت ایمیدرو منتقل میگردد.
🔹️این برای چندمین بار است که وعده واگذاری این شرکت به ایمیدرو مطرح میشود. با اینحال کارگران شرکت تولید تجهیزات سنگین هپکو به ایمیدور معتقدند تنها در صورتی که در سامانه کدال واگذاری به ایمیدرو به صورت قانونی ثبت نشود، خیالشان راحت نخواهد شد. در عینحال کارگران نسبت به عدم حسابرسی ویژه و واگذاری بدون هیچ پیششرط که در متن نامه واگذاری دیده میشود، نگران هستند./ایلنا
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴هژمونی سیاسی برای تقویت جامعهی مدنی
🔹️«به یقین سرمایهداری پیشرفته؛ به تمرکزِ قدرت، فشارِ ایدئولوژیک، تسخیر منابع طبیعی و گسترش نظامیگری وابسته خواهد بود. این موقعیت درهم شکستنِ تشکلهای تاثیرگذار بر آگاهی طبقاتی، به ذرهای شدن تودهها و تضعیف نیروهای متخصص میانجامد. با استثنای پررنگِ برخی سازمانهای سیاسی و فرهنگی اصلاحطلب؛ با تضعیف همان سازمانهای مطالبهگر و اتحادیههای محلی همراه است.»
🔹️تضعیفِ تشکلهای مستقل، از یک سو در تشدید فرایندِ کار (فعالیت) نقش بازی میکند (بهخصوص با تغییر شغلِ سازمانهای سیاسی/انجمنهای فرهنگی، آنها را با مشکل روبرو میکند)؛ از سوی دیگر، تجاری شدنِ زندگی اجتماعی، ظهور رادیو و تلویزیون (صنعت فرهنگ و رسانه) را منجر میشود؛ که در نتیجهی آن، تمرکزِ اتحادیههای محلی بر رسانههای جمعی را در اختیار گرفته و فعالیتهای فرهنگی اوقات فراغتِ نیروهای کار را کاهش میدهد و به دست میگیرد.
🔹️هر چه بیشتر وسایل ارتباطات جمعی نقش میانجیِ مستقیمتری به خود میگیرند، شمار ساختارهای «جامعه مدنی» میان افراد و دولت رو به افول میگذارد. در همین زمان، «اتحادیههای سیاسیِ محلی» ـکه در زمینهی آموزش و مطالبات مردم از دولتِ مستقر عمل میکنند، به نحو چشمگیری اهمیت مییابند؛ و در اینجا به نهادی از «جامعه مدنی» تبدیل میشوند که ذرهای شدنِ تودهها را ویران میکند.
🔹️هشدار گرامشی دربارهی شکلگیری «ارتجاع دهشتناک» در صورت شكست جنبش برابریخواه و تضعیف اتحادیهها، بلافاصله واقعيت خود را آشكار كرد؛ نتیجههای اولیهی آن پیش از هر انتخاباتی، درهم شکستنِ همین تشکلهای صنفی و تعاونیهاست. از این رو هر نهادِ مستقلی که سلطهی نخبگان سیاسیِ زمیندار و فاشیست را تهدید میکند، مورد تهاجم قرار میگیرد.
✒ کتاب "گرامشی؛ میراث انقلابی"/کریس هارمن، مگان ترودِل، آدریان بود، کریس بامبری
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
🔹️«به یقین سرمایهداری پیشرفته؛ به تمرکزِ قدرت، فشارِ ایدئولوژیک، تسخیر منابع طبیعی و گسترش نظامیگری وابسته خواهد بود. این موقعیت درهم شکستنِ تشکلهای تاثیرگذار بر آگاهی طبقاتی، به ذرهای شدن تودهها و تضعیف نیروهای متخصص میانجامد. با استثنای پررنگِ برخی سازمانهای سیاسی و فرهنگی اصلاحطلب؛ با تضعیف همان سازمانهای مطالبهگر و اتحادیههای محلی همراه است.»
🔹️تضعیفِ تشکلهای مستقل، از یک سو در تشدید فرایندِ کار (فعالیت) نقش بازی میکند (بهخصوص با تغییر شغلِ سازمانهای سیاسی/انجمنهای فرهنگی، آنها را با مشکل روبرو میکند)؛ از سوی دیگر، تجاری شدنِ زندگی اجتماعی، ظهور رادیو و تلویزیون (صنعت فرهنگ و رسانه) را منجر میشود؛ که در نتیجهی آن، تمرکزِ اتحادیههای محلی بر رسانههای جمعی را در اختیار گرفته و فعالیتهای فرهنگی اوقات فراغتِ نیروهای کار را کاهش میدهد و به دست میگیرد.
🔹️هر چه بیشتر وسایل ارتباطات جمعی نقش میانجیِ مستقیمتری به خود میگیرند، شمار ساختارهای «جامعه مدنی» میان افراد و دولت رو به افول میگذارد. در همین زمان، «اتحادیههای سیاسیِ محلی» ـکه در زمینهی آموزش و مطالبات مردم از دولتِ مستقر عمل میکنند، به نحو چشمگیری اهمیت مییابند؛ و در اینجا به نهادی از «جامعه مدنی» تبدیل میشوند که ذرهای شدنِ تودهها را ویران میکند.
🔹️هشدار گرامشی دربارهی شکلگیری «ارتجاع دهشتناک» در صورت شكست جنبش برابریخواه و تضعیف اتحادیهها، بلافاصله واقعيت خود را آشكار كرد؛ نتیجههای اولیهی آن پیش از هر انتخاباتی، درهم شکستنِ همین تشکلهای صنفی و تعاونیهاست. از این رو هر نهادِ مستقلی که سلطهی نخبگان سیاسیِ زمیندار و فاشیست را تهدید میکند، مورد تهاجم قرار میگیرد.
✒ کتاب "گرامشی؛ میراث انقلابی"/کریس هارمن، مگان ترودِل، آدریان بود، کریس بامبری
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴سه گانه آمریکایی:تبعیض،تحقیر و تهدید
✍️ دکترمحمد فاضلی
🔹️هزاران نفر بر اثر خشونت در آمریکا هر سال کشته میشوند اما چرا قتل جورج فلوید منجر به شورشی بزرگ در آمریکا شده است؟ بگذارید چند حدس بزنیم:
1️⃣ نفرت از نابرابری؛ بر اساس اطلاعاتی که از آمریکا داریم سیستم اقتصادی آمریکا به گونهای است که فاصله طبقاتی زیادی ایجاد میکند. در کنار اینها انباشت بیعدالتیهای نژادی، نابرابریهای ایالتی -منطقهای، و ... در آمریکا وضعیت را بدتر میکند.
2️⃣ بیکار شدن جمع زیادی در مدتزمان کوتاه؛ شورشها در زمانی رخ میدهند که بیماری کرونا ۳۳ میلیون آمریکایی را بیکار کرده است. عدم وجود نظام حمایت اجتماعی از اقشار آسیبپذیر گسترده (مشابه برخی کشورهای اروپایی) نیز عوارض اجتماعی بحران اقتصادی کرونا را بدتر کرده است.
3️⃣ تحقیر جامعه توسط مسوول ارشد کشور؛ شورشها میتواند ناشی از شخصیت دونالد ترامپ نیز باشد. ترامپ با دروغگویی، تحقیر زنان، تحقیر لاتینتبارها و سایر مهاجران، طرفداری از سفیدپوستان افراطی، رفتار نامناسب با اصحاب رسانه و دامن زدن به شکافهای اجتماعی بذر نفرت پراکند و شاید اکنون دارد آنرا درو میکند. ترامپ با توئیتهایش «خِرَد طبقه متوسط فکری و فرهنگی» را - در دهها مورد نظیر انکار تغییر اقلیم تا توصیه به استفاده از مواد ضدعفونی کننده برای مقابله با کرونا - به سخره گرفته و بخش مهم جامعه آمریکا از تحقیر صورتگرفته از سوی ترامپ حساس و جریحهدار است.
4️⃣ زیر سوال رفتن ارزشهای بنیادین؛ شورشها محصول احساس تهدید جدی ارزشهای آمریکایی نیز هست. اگرچه دولت آمریکا و عملکرد آن در عرصه بینالمللی، بازتاب درستی از ارزشهای آمریکایی نیست، اما این ارزشها – از جمله مهمترین آن یعنی آزادی اقتصادی و سیاسی– برای بخش مهمی از طبقه متوسط آمریکایی مهم است. ترامپ در ابعاد مختلف این ارزشها را تهدید کرده و طبقه متوسط را از درون ناراضی ساخته است.
🔹️ این چهار فرضیه، یک فرمول برای تبیین بحران جاری در آمریکا ارائه میکنند که سه متغیر بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت را در خود جا میدهد: نابرابری ساختاری چندجانبه بدون نظام حمایت اجتماعی مؤثر (عامل بلندمدت) + تحقیر اقشار و ارزشهای آمریکایی (عامل میانمدت) + اثرات معیشتی ناشی از کرونا (عامل کوتاهمدت) با هم ترکیب شدهاند و سوخت مناسب برای انفجار به کمک یک جرقه (قتل جورج فلوید) را فراهم کردهاند.
🔹️اگر این صورتبندی از بحران در آمریکا درست باشد، همه کشورهایی که به درجاتی این خصایص را داشته باشند، در معرض تنشهای غیرمنتظره و وضعیت هشدارآمیز قرار دارند.
🔹️ترکیب سه دسته عوامل بلند، میان و کوتاهمدت میتواند در هر کشور دیگری نیز بحرانی شبیه به آمریکا بیافریند! بهار عربی به تعبیری یا بهار اسلامی به تعبیری دیگر را خاطرتان هست. آنجا نیز یک دستفروش خودکشی کرد و ... اگر فرضیات (حدسیات) ما درست باشد آنگاه اگر در هر کشور دیگری – از جمله ما - این سه عامل فراهم باشند باید نگران عامل چهارم باشیم. این سه عامل چه بودند؟
عامل یک. تبعیض و نابرابری ساختاری بدون نظام حمایت اجتماعی مؤثر
عامل دو. تحقیر جامعه که شرایط روانی مردم را مستعد اعتراض خشونتآمیز میکند و باعث میشود آنها تفاوتهای خود را نادیده بگیرند و علیه عنصر تحقیرکننده کنش متحد انجام دهند.
عامل سه. تهدید معیشت؛ هر واقعه غیرمنتظره – نظیر بیماری کرونا – که عوارض ناشی از عامل یک (ساختاری و مزمن) را تشدید کند و معیشت مردم را بر هم بزند.
اما عامل چهارم چیست؟ رخدادهای اتفاقی و جرقهای که مردمی که خونشان به جوش آمده است را علیه وضع موجود متحد سازد. لازم است مدیران ارشد هر کشوری این «چک لیست» را چک کرده و تیک بزنند.
1️⃣ جامعه فکر میکند در شرایطی عادلانه و منصفانه زندگی میکند؟ و به اندازه کافی حمایت میشود؟
2️⃣ ارزشهای جامعه تحقیر یا تکریم میشود؟
3️⃣ معیشت مردم در مسیر نرمالی قرار دارد یا همواره با تکانههای جدید روبرو میشوند؟
عامل چهارم (کبریت) فقط زمانی موثر است که سه عامل دیگر انبار باروت را فراهم کرده باشند.
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
✍️ دکترمحمد فاضلی
🔹️هزاران نفر بر اثر خشونت در آمریکا هر سال کشته میشوند اما چرا قتل جورج فلوید منجر به شورشی بزرگ در آمریکا شده است؟ بگذارید چند حدس بزنیم:
1️⃣ نفرت از نابرابری؛ بر اساس اطلاعاتی که از آمریکا داریم سیستم اقتصادی آمریکا به گونهای است که فاصله طبقاتی زیادی ایجاد میکند. در کنار اینها انباشت بیعدالتیهای نژادی، نابرابریهای ایالتی -منطقهای، و ... در آمریکا وضعیت را بدتر میکند.
2️⃣ بیکار شدن جمع زیادی در مدتزمان کوتاه؛ شورشها در زمانی رخ میدهند که بیماری کرونا ۳۳ میلیون آمریکایی را بیکار کرده است. عدم وجود نظام حمایت اجتماعی از اقشار آسیبپذیر گسترده (مشابه برخی کشورهای اروپایی) نیز عوارض اجتماعی بحران اقتصادی کرونا را بدتر کرده است.
3️⃣ تحقیر جامعه توسط مسوول ارشد کشور؛ شورشها میتواند ناشی از شخصیت دونالد ترامپ نیز باشد. ترامپ با دروغگویی، تحقیر زنان، تحقیر لاتینتبارها و سایر مهاجران، طرفداری از سفیدپوستان افراطی، رفتار نامناسب با اصحاب رسانه و دامن زدن به شکافهای اجتماعی بذر نفرت پراکند و شاید اکنون دارد آنرا درو میکند. ترامپ با توئیتهایش «خِرَد طبقه متوسط فکری و فرهنگی» را - در دهها مورد نظیر انکار تغییر اقلیم تا توصیه به استفاده از مواد ضدعفونی کننده برای مقابله با کرونا - به سخره گرفته و بخش مهم جامعه آمریکا از تحقیر صورتگرفته از سوی ترامپ حساس و جریحهدار است.
4️⃣ زیر سوال رفتن ارزشهای بنیادین؛ شورشها محصول احساس تهدید جدی ارزشهای آمریکایی نیز هست. اگرچه دولت آمریکا و عملکرد آن در عرصه بینالمللی، بازتاب درستی از ارزشهای آمریکایی نیست، اما این ارزشها – از جمله مهمترین آن یعنی آزادی اقتصادی و سیاسی– برای بخش مهمی از طبقه متوسط آمریکایی مهم است. ترامپ در ابعاد مختلف این ارزشها را تهدید کرده و طبقه متوسط را از درون ناراضی ساخته است.
🔹️ این چهار فرضیه، یک فرمول برای تبیین بحران جاری در آمریکا ارائه میکنند که سه متغیر بلندمدت، میانمدت و کوتاهمدت را در خود جا میدهد: نابرابری ساختاری چندجانبه بدون نظام حمایت اجتماعی مؤثر (عامل بلندمدت) + تحقیر اقشار و ارزشهای آمریکایی (عامل میانمدت) + اثرات معیشتی ناشی از کرونا (عامل کوتاهمدت) با هم ترکیب شدهاند و سوخت مناسب برای انفجار به کمک یک جرقه (قتل جورج فلوید) را فراهم کردهاند.
🔹️اگر این صورتبندی از بحران در آمریکا درست باشد، همه کشورهایی که به درجاتی این خصایص را داشته باشند، در معرض تنشهای غیرمنتظره و وضعیت هشدارآمیز قرار دارند.
🔹️ترکیب سه دسته عوامل بلند، میان و کوتاهمدت میتواند در هر کشور دیگری نیز بحرانی شبیه به آمریکا بیافریند! بهار عربی به تعبیری یا بهار اسلامی به تعبیری دیگر را خاطرتان هست. آنجا نیز یک دستفروش خودکشی کرد و ... اگر فرضیات (حدسیات) ما درست باشد آنگاه اگر در هر کشور دیگری – از جمله ما - این سه عامل فراهم باشند باید نگران عامل چهارم باشیم. این سه عامل چه بودند؟
عامل یک. تبعیض و نابرابری ساختاری بدون نظام حمایت اجتماعی مؤثر
عامل دو. تحقیر جامعه که شرایط روانی مردم را مستعد اعتراض خشونتآمیز میکند و باعث میشود آنها تفاوتهای خود را نادیده بگیرند و علیه عنصر تحقیرکننده کنش متحد انجام دهند.
عامل سه. تهدید معیشت؛ هر واقعه غیرمنتظره – نظیر بیماری کرونا – که عوارض ناشی از عامل یک (ساختاری و مزمن) را تشدید کند و معیشت مردم را بر هم بزند.
اما عامل چهارم چیست؟ رخدادهای اتفاقی و جرقهای که مردمی که خونشان به جوش آمده است را علیه وضع موجود متحد سازد. لازم است مدیران ارشد هر کشوری این «چک لیست» را چک کرده و تیک بزنند.
1️⃣ جامعه فکر میکند در شرایطی عادلانه و منصفانه زندگی میکند؟ و به اندازه کافی حمایت میشود؟
2️⃣ ارزشهای جامعه تحقیر یا تکریم میشود؟
3️⃣ معیشت مردم در مسیر نرمالی قرار دارد یا همواره با تکانههای جدید روبرو میشوند؟
عامل چهارم (کبریت) فقط زمانی موثر است که سه عامل دیگر انبار باروت را فراهم کرده باشند.
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from راه سوم
🔴 صحبت های عجیب گلپا در روزنامه قانون
🔹️توصیه میکنم جوانان از راه #شجریان و #هوشنگ_ابتهاج دوری کنند و راه امثال #روح_الله_خالقی و #علی_تجویدی را ادامه دهند.
🔹️ این افراد چپی، میخواستند همه مقلدشان باشند، بویژه در دهه 60 چوب لای چرخ هر کس که میآمد کار موسیقی انجام دهد میگذاشتند.
🔹️با افتخار میگویم: مکتب #گلپا #ادیب_خوانساری و #تاج_اصفهانی ادامه خواهد داشت و اما تردید دارم که این افراد در یاد مردم بمانند.
🔹️شجریان از مواهب قدرت برخوردار بوده و در دهه 60 یکه تازی میکرد، در حالی که امثال من خانه نشین بودیم.
🔹️#برنامه_گلها شامل دو بخش که بخش اصلی آن #گلهای_جاویدان است و آقایان شجریان، ابتهاج و لطفی در آنجا نبودند و در #گلهای_رنگارنگ و #گلهای_تازه فعالیت کرده بودند.
🔹️من و #عبدالوهاب_شهیدی #غلامحسین_بنان #حسین_قوامی و #عبدالعلی_وزیری خوانندگان بخش اصلی گلهای جاویدان بودیم و آقای شجریان اصلاً آن را به عمر خود ندیده است.
🔹️ شجریان با ابتهاج توده ای که بعدها تغییر ایدئولوژی داد و حزب اللهی شد و دوباره رویه خودش را عوض کرد و از ایران رفت، روی هم ریختند و در #جشن_هنر_شیراز آغاز به کار کردند و راهی را برگزیدند که مسئولیت دنیوی و اخروی آن با خودشان است.
🔹️#محمدرضا_لطفی و #حسین_علیزاده که خلاقیتی نداشتند، میگفتند که چون ما #ردیف میدانیم، هنرمندیم. به زعم اینها هنرمندان گلها که بداهه نوازانی در اوج بودند هیچ کدام ردیف نمیدانستند. آنهایی که هنوز هیچ خلاقیتی در موسیقی ما به خرج ندادند، مدعی هم هستند: چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند.
🔹️همین آقای لطفی یک روز به شجریان گفته بود اگر انقلاب برای کسی آب نداشته باشد برای شما نان داشت.
🔹️جوانان ما باید به جای الگو قرار دادن چنین اشخاصی، #پرویز_یاحقی #جلیل_شهناز #حسن_کسایی ، تهرانی #مرتضی_محجوبی #همایون_خرم #رضا_ورزنده #حبیب_الله_بدیعی و #فرهنگ_شریف را الگوی خود قرار دهند.
✒منبع: روزنامه قانون - 25 شهریور 96
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
🔹️توصیه میکنم جوانان از راه #شجریان و #هوشنگ_ابتهاج دوری کنند و راه امثال #روح_الله_خالقی و #علی_تجویدی را ادامه دهند.
🔹️ این افراد چپی، میخواستند همه مقلدشان باشند، بویژه در دهه 60 چوب لای چرخ هر کس که میآمد کار موسیقی انجام دهد میگذاشتند.
🔹️با افتخار میگویم: مکتب #گلپا #ادیب_خوانساری و #تاج_اصفهانی ادامه خواهد داشت و اما تردید دارم که این افراد در یاد مردم بمانند.
🔹️شجریان از مواهب قدرت برخوردار بوده و در دهه 60 یکه تازی میکرد، در حالی که امثال من خانه نشین بودیم.
🔹️#برنامه_گلها شامل دو بخش که بخش اصلی آن #گلهای_جاویدان است و آقایان شجریان، ابتهاج و لطفی در آنجا نبودند و در #گلهای_رنگارنگ و #گلهای_تازه فعالیت کرده بودند.
🔹️من و #عبدالوهاب_شهیدی #غلامحسین_بنان #حسین_قوامی و #عبدالعلی_وزیری خوانندگان بخش اصلی گلهای جاویدان بودیم و آقای شجریان اصلاً آن را به عمر خود ندیده است.
🔹️ شجریان با ابتهاج توده ای که بعدها تغییر ایدئولوژی داد و حزب اللهی شد و دوباره رویه خودش را عوض کرد و از ایران رفت، روی هم ریختند و در #جشن_هنر_شیراز آغاز به کار کردند و راهی را برگزیدند که مسئولیت دنیوی و اخروی آن با خودشان است.
🔹️#محمدرضا_لطفی و #حسین_علیزاده که خلاقیتی نداشتند، میگفتند که چون ما #ردیف میدانیم، هنرمندیم. به زعم اینها هنرمندان گلها که بداهه نوازانی در اوج بودند هیچ کدام ردیف نمیدانستند. آنهایی که هنوز هیچ خلاقیتی در موسیقی ما به خرج ندادند، مدعی هم هستند: چون ندیدند حقیقت، ره افسانه زدند.
🔹️همین آقای لطفی یک روز به شجریان گفته بود اگر انقلاب برای کسی آب نداشته باشد برای شما نان داشت.
🔹️جوانان ما باید به جای الگو قرار دادن چنین اشخاصی، #پرویز_یاحقی #جلیل_شهناز #حسن_کسایی ، تهرانی #مرتضی_محجوبی #همایون_خرم #رضا_ورزنده #حبیب_الله_بدیعی و #فرهنگ_شریف را الگوی خود قرار دهند.
✒منبع: روزنامه قانون - 25 شهریور 96
📣اخبار راه سوم را از اینجا دنبال کنید
📢@rahsevom
Forwarded from دولت بهار
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎞 موسیقی محبوب این روزهای جوانان امریکایی
در لس انجلس و بسیاری از شهرها این روزها ویدئو موسیقی "No Church In The Wild" از گوشیها یا اتومبیلها با صدای بلند پخش میشود.
این قطعه کاری از JAY Z و Kanye West و در ستایش قدرت و همبستگی مردم برعلیه زورمندان و دیکتاتورهاست.
@dolatebahar
در لس انجلس و بسیاری از شهرها این روزها ویدئو موسیقی "No Church In The Wild" از گوشیها یا اتومبیلها با صدای بلند پخش میشود.
این قطعه کاری از JAY Z و Kanye West و در ستایش قدرت و همبستگی مردم برعلیه زورمندان و دیکتاتورهاست.
@dolatebahar
Forwarded from دولت بهار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📽 عذرخواهی و طلب بخشش جمعی همسایگان سفیدپوست از همسایگان سیاهپوست به خاطر سالها نژادپرستی
@dolatebahar
@dolatebahar
Forwarded from جمهورى سوم
🔺The ship has sailed... I'm angry!
این مرد رییس پلیس شهر هیوستون در تگزاس هست که به جمع معترضین پیوسته و اینطور دارد از پلیس و شخص اول حاکمیت و فرمانده کل قوا انتقاد میکند:
https://www.instagram.com/tv/CA6ngmIAB4Y/?igshid=1vxumwtvrscsj
ما در ایران نمیتوانیم اینرا درک کنیم چون صد سال است که سیاست را در حاکمیت، و امنیت ملی را در امنیت دولت خلاصه کردهایم و درکی از رژیم نداریم (تفاوت حاکمیت با رژیم)+(توضیحی درباره فدرالیسم امنیتی و ساختار غیر حاکمیتی پلیس در آمریکا)
در واقع ساختارها به ما کمک میکنند که بتوانیم بهتر تصمیم بگیریم: آیا انسانی با حریت و وجدان هستیم یا عنصری منقاد از سلسله مراتب نظامی و حاکمیتی.
این مرد رییس پلیس شهر هیوستون در تگزاس هست که به جمع معترضین پیوسته و اینطور دارد از پلیس و شخص اول حاکمیت و فرمانده کل قوا انتقاد میکند:
https://www.instagram.com/tv/CA6ngmIAB4Y/?igshid=1vxumwtvrscsj
ما در ایران نمیتوانیم اینرا درک کنیم چون صد سال است که سیاست را در حاکمیت، و امنیت ملی را در امنیت دولت خلاصه کردهایم و درکی از رژیم نداریم (تفاوت حاکمیت با رژیم)+(توضیحی درباره فدرالیسم امنیتی و ساختار غیر حاکمیتی پلیس در آمریکا)
در واقع ساختارها به ما کمک میکنند که بتوانیم بهتر تصمیم بگیریم: آیا انسانی با حریت و وجدان هستیم یا عنصری منقاد از سلسله مراتب نظامی و حاکمیتی.
Forwarded from جمهورى سوم
🔺آیت الله سیدعلی خامنهای مستقل از موقعیت رهبری کنونی، یکی از معدود برجای ماندگان از سنت اسلامسیاسی غیرحوزوی است که انعکاس مفاهیم «جامعه بیطبقه توحیدی» علی شریعتی و «حکومت عدل اسلامی» سیدقطب در سخنرانی های «طرح کلی اندیشه اسلامی» او در سال ۱۳۵۴ کاملا آشکار است. جالب اینکه این کتاب، نه توسط دفتر حفظ و نشر آثار ایشان یا ده ها سازمان تبلیغاتی حوزوی و نظامی، بلکه توسط گروهی دانشجویی سال ۹۲ تدوین و منتشر شده که نشان از تلاش سیستماتیک ارتجاع راست برای طرد مفهوم چپ «جامعه بیطبقه توحیدی» از گفتمان انقلاب دارد.
🔸سخنرانی امروز ایشان در طرح نقش امام خمینی در احیای «امر سیاسی» علیه استبداد و استعمار در ایران و طرح دوگانه تحول-ارتجاع تذکری دوباره به یکی دیگر از ریشه های چپ گفتمان انقلاب بود که سالها زیر تبلیغات راستگرایان حوزوی و امنیتی و الیگارشی منحط فراموش شده بود. نیروی تحولخواهی در ایران همچنان از انقلاب سال ۵۷ انرژی میگیرد و معالاسف نسل جدید جوانان مؤمن حزباللهی یا به تعبیر بهتر «الیگارشی گام دوم» که با رانت و آقازادگی و محافظهکاری و تفکر انقیاد نظامی رشد کردهاند دورترین افراد از این تفکر و عمل هستند.
🔸سخنرانی امروز ایشان در طرح نقش امام خمینی در احیای «امر سیاسی» علیه استبداد و استعمار در ایران و طرح دوگانه تحول-ارتجاع تذکری دوباره به یکی دیگر از ریشه های چپ گفتمان انقلاب بود که سالها زیر تبلیغات راستگرایان حوزوی و امنیتی و الیگارشی منحط فراموش شده بود. نیروی تحولخواهی در ایران همچنان از انقلاب سال ۵۷ انرژی میگیرد و معالاسف نسل جدید جوانان مؤمن حزباللهی یا به تعبیر بهتر «الیگارشی گام دوم» که با رانت و آقازادگی و محافظهکاری و تفکر انقیاد نظامی رشد کردهاند دورترین افراد از این تفکر و عمل هستند.
Forwarded from بیداری ملت
🔴مقصران اصلی یک جنایت
رییس سازمان بازرسی کل کشور: «ماموران شهرداری فاقد دستور قضایی تخریب بودند و برای اینکه مقاومت متوفی را بشکنند تا مانع تخریب آلونک نشود، از اسپری فلفل غیرمجاز استفاده کردهاند».
isna.ir/news/99031207234
توجه کنید که جواز قضایی تخریب منازل غیرمجاز برای شهرداریها به راحتی و طبق قانون قابل کسب است و طبق مثالهای متعددی که آوردم مخاطب را متوجه این نکته نمودم که اجرای قانون دلبخواه و گزینشی نیست و در همه شؤن و نسبت به همه ضرورت دارد.
مسئله مهم این است که در مکافاتی که مستضعفین در جریان اعمال قانون متحمل میشوند، به غلط به دعوای متخلفِ زیان دیده (آسیهپناهی) در برابر مأموران اجرا و ضابط قضایی (نیروهای شهرداری) معطوف میشود، درحالیکه هیچکدام در واقع مقصرِ تراژدی پیشآمده نیستند.
آسیه پناهی، منزل غیر مجاز ساخت چون سرپناهی نداشت و مأموران سرپناه او را تخریب کردند چون مأمور اجرای ضوابط شهری هستند.
مقصر حیات و ممات دردناک آسیه پناهیها، مدیران حرام خوار غربگرایی هستند که نه تنها کوچکترین قدمی برای ارتقاء وضع محرومان برنداشتند که خونشان را نیز در شیشه کردند.
"احمدقدیری"
@bidariymelat
رییس سازمان بازرسی کل کشور: «ماموران شهرداری فاقد دستور قضایی تخریب بودند و برای اینکه مقاومت متوفی را بشکنند تا مانع تخریب آلونک نشود، از اسپری فلفل غیرمجاز استفاده کردهاند».
isna.ir/news/99031207234
توجه کنید که جواز قضایی تخریب منازل غیرمجاز برای شهرداریها به راحتی و طبق قانون قابل کسب است و طبق مثالهای متعددی که آوردم مخاطب را متوجه این نکته نمودم که اجرای قانون دلبخواه و گزینشی نیست و در همه شؤن و نسبت به همه ضرورت دارد.
مسئله مهم این است که در مکافاتی که مستضعفین در جریان اعمال قانون متحمل میشوند، به غلط به دعوای متخلفِ زیان دیده (آسیهپناهی) در برابر مأموران اجرا و ضابط قضایی (نیروهای شهرداری) معطوف میشود، درحالیکه هیچکدام در واقع مقصرِ تراژدی پیشآمده نیستند.
آسیه پناهی، منزل غیر مجاز ساخت چون سرپناهی نداشت و مأموران سرپناه او را تخریب کردند چون مأمور اجرای ضوابط شهری هستند.
مقصر حیات و ممات دردناک آسیه پناهیها، مدیران حرام خوار غربگرایی هستند که نه تنها کوچکترین قدمی برای ارتقاء وضع محرومان برنداشتند که خونشان را نیز در شیشه کردند.
"احمدقدیری"
@bidariymelat
Forwarded from كانال خبرى شبكه تشکل های محیط زیستی خراسان رضوی
🛑 اطلاعیه بازدید مردمی از ارتفاعات جنوبی شهر مشهد
♻️به دعوت سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی خراسان رضوی ،جامعه ی کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست بازدیدی در روز جمعه ۱۶ خردادماه ۹۹ ساعت ۹ صبح از انتهای بلوار دلاوران از پروژه کمربند جنوبی برگزار می گردد.
🍀در این بازدید مطالبات سازمانهای مردم نهاد، جامعه کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست درخصوص حفاظت از ارتفاعات جنوبی که تنفسگاه شهر مشهد محسوب می شود اعلام می گردد.
( شرکت کنندگان ماسک همراه داشته باشند)
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
@NGOKhorasanR 👈
♻️به دعوت سازمانهای مردم نهاد محیط زیستی خراسان رضوی ،جامعه ی کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست بازدیدی در روز جمعه ۱۶ خردادماه ۹۹ ساعت ۹ صبح از انتهای بلوار دلاوران از پروژه کمربند جنوبی برگزار می گردد.
🍀در این بازدید مطالبات سازمانهای مردم نهاد، جامعه کوه نوردی و مردم دغدغه مند و طبیعت دوست درخصوص حفاظت از ارتفاعات جنوبی که تنفسگاه شهر مشهد محسوب می شود اعلام می گردد.
( شرکت کنندگان ماسک همراه داشته باشند)
🌍ما فقط یک زمین داریم و برای حفاظت از آن همه با هم باید بکوشیم!
با ما همراه شوید
🆔 @didban_ahz 👈
تلگرام
♊️didban.ahz
اینستاگرام
👀دیدبان آب هوا زمین🌏
@NGOKhorasanR 👈
Forwarded from دانشگاه ما
🔴سال 2020 مصادف است با گذشت بیش از نیم قرن از حوادثی که سراسر جهان را در نوردید و 1968 را به سال «سنگربندیها» تبدیل کرد؛ سالی که به گفتۀ ژان پل سارتر، «پهنۀ ممکنات» را گسترش بخشید و پیامدهای آن چهرۀ جامعۀ غربی را تغییر داد. حوادث این سال که از آمریکا و مکزیک تا پشت دیوارهای آهنین کمونیسم در لهستان و چکسلواکی و از آنجا تا ژاپن ادامه داشت از سوی جوانانی آرمانگرا پیگیری می شد که از جنگ سرد، حاکمیت نظام دوقطبی، کسالت بار بودن جامعه و جنگ ویتنام سرخورده شده و در پی در هم شکستن دنیای قدیم بودند؛ دنیایی که یادگار جنگ جهانی دوم و جنگ سرد میان دو ابر قدرت امریکا و اتحاد جماهیر شوروی بود که به سلاح هستهای مجهز شده و تا مرز یک جنگ تمام عیار اتمی نیز پیش رفته بودند.
آنگونه که هانا آرنت در مصاحبه ای با عنوان «اندیشه هایی دربارۀ سیاست و انقلاب» بیان کرده است، آنچه که این جوانان را از نسل پیشین متمایز میکرد، عزم آنها برای کنش بود، سرخوش بودن از کنش، ایمان به اینکه با تلاشهایشان قادر به تغییر اوضاع جامعه خود هستند.
جنبش 68 ریشه در وقایع دهۀ 60 داشت که نطفۀ آن در دانشگاه برکلی و با جنبش آزادی بیان بسته شد که بعد در تظاهرات ضدجنگ و جنبش حقوق مدنی با ابتکارهایی چون تحصن، سواری های آزادی، نشست های آگاهیبخش و اشغال ساختمانهای دانشگاهی ادامه یافت و در آغاز «عصر رسانه محور» به سراسر جهان گسترش یافت.
در حالی که جوانان امریکایی و اروپای غربی مبارزات خود را حول مخالفت با جنگ ویتنام، مصرف گرایی و ساختار متصلب دانشگاهی سامان میدادند، جوانان در اروپای شرقی و «حصارهای شاد» کمونیستی علیه ساختاری میجنگیدند که ماهیتی سرکوب گر و اقتدارگرا داشت و برای خاموش کردن منتقدان و مخالفان، اخراج از دانشگاه، تبعید از کشور، زندان و فرستادن به اردوگاههای کار اجباری را سرلوحۀ اقدامات خود قرار داده بود.
دربارۀ جنبشهای 68 مقالات و کتابهای زیادی به چاپ رسیده است ولی غالب این آثار «بخشینگر» بوده و به طور عمده به حوادث و رویدادهای یک کشور خاص پرداخته اند. تنها دربارۀ جنبش مه 68 پاریس بیش از یکصد هزار کتاب نوشته شده که برخی از آنها همان سال از سوی فعالان اصلی و رهبران این جنبش به نگارش درآمد.
به گفتۀ مترجم کتاب «1968، سالی که جهان را تکان داد» نوشتۀ مارک کورلانسکی که پیش روی خوانندگان قرار دارد، واجد این مزیت عمده است که رخدادهای این سال را در سراسر جهان به صورت موازی روایت میکند، و به درون حوادث، شخصیتها و دیدگاهها سرک میکشد. کورلانسکی که درکتابهای متعددش به کندوکاو دربارۀ موضوعات مختلف تاریخی پرداخته است، در اثر حاضر نیز با نقب زدن به تاریخ، فرهنگ و سیاست در جوامع غربی روایت دست اول، جذاب و پر از حقایق تاریخی به دست میدهد که بیانگر تحقیقات فراوان او در اسناد و مدارک، مصاحبه با شخصیت های تأثیرگذار در جنبش های 68 و مرور مطبوعات آن دوره است.
واضح است که مباحث این کتاب مربوط به جنبشی عمدتاً خاص اروپای غربی و شرقی، امریکا، مکزیک و ژاپن بوده و روایتگر دورهای است که اکنون به تاریخ پیوسته است. با این حال، آنگونه که مارک کورلانسکی تأکید دارد پیامدهای آن تا به امروز نیز ادامه دارد. شناخت جامعۀ امروز غربی بدون آشنایی با جنبش های دهۀ 60 و به ویژه مه 68، شناختی ناقص و نارسا خواهد بود. نویسنده در کتاب «1968.....» که نخستین چاپ آن در سال 2005 منتشر شده و در سال 1395 هجری شمسی با ترجمۀ هوشنگ جیرانی در انتشارات امید صبا به چاپ است، سعی کرده است تا گوشهای از این تاریخ را بازنمایی کند. حوادث این سال که مصادف با 1347 هجری شمسی است نیز بازتاب هایی در محافل دانشگاهی ایران داشته است؛ هرچند که نویسندۀ کتاب به آن نپرداخته است.
@Daneshgah_ma
آنگونه که هانا آرنت در مصاحبه ای با عنوان «اندیشه هایی دربارۀ سیاست و انقلاب» بیان کرده است، آنچه که این جوانان را از نسل پیشین متمایز میکرد، عزم آنها برای کنش بود، سرخوش بودن از کنش، ایمان به اینکه با تلاشهایشان قادر به تغییر اوضاع جامعه خود هستند.
جنبش 68 ریشه در وقایع دهۀ 60 داشت که نطفۀ آن در دانشگاه برکلی و با جنبش آزادی بیان بسته شد که بعد در تظاهرات ضدجنگ و جنبش حقوق مدنی با ابتکارهایی چون تحصن، سواری های آزادی، نشست های آگاهیبخش و اشغال ساختمانهای دانشگاهی ادامه یافت و در آغاز «عصر رسانه محور» به سراسر جهان گسترش یافت.
در حالی که جوانان امریکایی و اروپای غربی مبارزات خود را حول مخالفت با جنگ ویتنام، مصرف گرایی و ساختار متصلب دانشگاهی سامان میدادند، جوانان در اروپای شرقی و «حصارهای شاد» کمونیستی علیه ساختاری میجنگیدند که ماهیتی سرکوب گر و اقتدارگرا داشت و برای خاموش کردن منتقدان و مخالفان، اخراج از دانشگاه، تبعید از کشور، زندان و فرستادن به اردوگاههای کار اجباری را سرلوحۀ اقدامات خود قرار داده بود.
دربارۀ جنبشهای 68 مقالات و کتابهای زیادی به چاپ رسیده است ولی غالب این آثار «بخشینگر» بوده و به طور عمده به حوادث و رویدادهای یک کشور خاص پرداخته اند. تنها دربارۀ جنبش مه 68 پاریس بیش از یکصد هزار کتاب نوشته شده که برخی از آنها همان سال از سوی فعالان اصلی و رهبران این جنبش به نگارش درآمد.
به گفتۀ مترجم کتاب «1968، سالی که جهان را تکان داد» نوشتۀ مارک کورلانسکی که پیش روی خوانندگان قرار دارد، واجد این مزیت عمده است که رخدادهای این سال را در سراسر جهان به صورت موازی روایت میکند، و به درون حوادث، شخصیتها و دیدگاهها سرک میکشد. کورلانسکی که درکتابهای متعددش به کندوکاو دربارۀ موضوعات مختلف تاریخی پرداخته است، در اثر حاضر نیز با نقب زدن به تاریخ، فرهنگ و سیاست در جوامع غربی روایت دست اول، جذاب و پر از حقایق تاریخی به دست میدهد که بیانگر تحقیقات فراوان او در اسناد و مدارک، مصاحبه با شخصیت های تأثیرگذار در جنبش های 68 و مرور مطبوعات آن دوره است.
واضح است که مباحث این کتاب مربوط به جنبشی عمدتاً خاص اروپای غربی و شرقی، امریکا، مکزیک و ژاپن بوده و روایتگر دورهای است که اکنون به تاریخ پیوسته است. با این حال، آنگونه که مارک کورلانسکی تأکید دارد پیامدهای آن تا به امروز نیز ادامه دارد. شناخت جامعۀ امروز غربی بدون آشنایی با جنبش های دهۀ 60 و به ویژه مه 68، شناختی ناقص و نارسا خواهد بود. نویسنده در کتاب «1968.....» که نخستین چاپ آن در سال 2005 منتشر شده و در سال 1395 هجری شمسی با ترجمۀ هوشنگ جیرانی در انتشارات امید صبا به چاپ است، سعی کرده است تا گوشهای از این تاریخ را بازنمایی کند. حوادث این سال که مصادف با 1347 هجری شمسی است نیز بازتاب هایی در محافل دانشگاهی ایران داشته است؛ هرچند که نویسندۀ کتاب به آن نپرداخته است.
@Daneshgah_ma