ماگرا پشت سر من توی آشپزخونه وقتی همین ده دقیقه پیش غذا خورده:

Dead Poets Society (1989)

من عاشق آدم‌هایی‌ام که به حرفام راجع به ادبیات و تاریخ گوش می‌دن!
بهم گوش می‌دن وقتی براشون از تئودوسیوس و سقوط روم باستان داستان می‌گم، بهم گوش می‌دن وقتی براشون تعریف می‌کنم که چطور هوگو بینوایان رو نوشت، وقتی از هنری هشتم و ازدواج‌های متعددش حرف می‌زنم، وقتی از زندگی‌نامه‌ی سیلویا پلاث می‌گم و حتی وقتی که راجع به گربه‌های همینگوی حرف می‌زنم اونا بهم گوش می‌دن...
عاشق آدم‌هایی هستم که افکارم و داستان‌هام براشون مهمه!

I've spent a thousand nights
Lost in your emerald eyes

@ttpdella

فیودور داستایفسکی، جنایات و مکافات

Sunday Morning.

Last Christmas (2019)

Do you really want to know where I was April 29th?

The Good Dinosaur (2015)

Takes one to know one
You're a cowboy like me
‌
@ttpdella

من عاشق دریافت نامه‌ام. نامه‌ی فیزیکی!
عاشقِ اینم که بدونم یک نفر، زمان گذاشته و قلمش رو دست گرفته تا برای من نامه بنویسه!
این که بدونم کلمات رو برای من انتخاب کرده، دست‌خطش روی اون تکه کاغذ برای منه و این که اصلا به‌خاطر من پست‌ش کرده، بی‌نهایت بی‌نظیر و ارزشمنده!
یعنی تو اونقدری مهم بودی که بخاطرت قلمم رو روی کاغذ حرکت بدم تا کلماتی رو برات بنویسم. برای تو! فقط و فقط خود تو!
قشنگ‌ترین بخش‌ش هم اینه که می‌تونم اون نامه رو برای بقیه‌ی زندگیم لای پارچه توی یک جعبه نگه دارم و هرگز نگران این نیستم که نکنه از دستم بره.