دپارتمان شاعران زجر کشیده – Telegram
دپارتمان شاعران زجر کشیده
15.4K subscribers
654 photos
17 videos
50 files
232 links
درباره‌ٔ کتاب‌ها، ادبیات،
گربه‌ها و تمام روزمرگی‌های
یک خیال‌پرداز
‌‌
یوتیوب💌
https://youtube.com/@ellascardigan

چنل پلی‌لیست:
t.me/playlistforpoets

از این‌جا می‌شنومتون:
t.me/HidenChat_Bot?start=6184811760
Download Telegram
دیگر نه شاد بودم، نه ناشاد.
این نیز بگذرد.
این تنها عبارتی‌ست که در دوزخ آدمیان به درستیِ آن رسیده‌ام.
این نیز بگذرد.

🪶نه‌آدمی، اوسامو دازای
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🎃3
این کسیه که کتاب موردعلاقه‌ش پایان غمگینی داشته:
🎃3
کتاب‌های فانتزی🕯

☘️بخش سوم

‌‌‌ ‌ ‌ ‌ 𖦹 𝐹𝑜𝑟 𝑅𝑒𝑎𝑑    𖦹‌
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حال من بد نیست و یعنی هیچ جای بدنم درد نمی‌کند؛ ولی اگر بخواهی حالم را عمیق‌تر جویا شوی باید به تو بگویم که به هیچ‌وجه از زندگی خوشم نمی‌آید.

🪶فروغ فرخزاد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🎃6
جهت یادآوری*
🎃8
دیگه گریه جوابگو نیست، می‌رم راجع بهش کتاب بخونم.
🎃8
فقط یه جورایی خالی‌ام! کسی نمونده که به‌خاطرش زندگی کنم.

🪶عروسک‌خانه، هنریک ایبسن
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🎃5
وقتی نصفه شب یهو یادت میفته که قبلا چه کتابایی می‌خوندی:
🎃8
در کمال خونسردی
اثر ترومن کاپوتی

خانواده‌ی درخشان کلاتر، از اون خانواده‌هایی‌ان که همه دوستشون دارن.
دو دختر خانواده کلاتر از پیششون رفتن و زندگی خوبی رو شروع کردن، حالا خانم و آقای کلاتر به همراه دو فرزندشون، نانسی و کنیون، توی یه مزرعه بزرگ و زیبا زندگی می‌کنن.
همه چیز عادی به نظر می‌رسه تا زمانی که چهار نفر از اعضای خانواده کلاتر به قتل می‌رسن!
و پلیس هیچ سرنخی نداره.

- این داستان بر اساس واقعیت نوشته شده

نمره‌ی گودریدز: 4.1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
توی میدنایت کلاب، با همدیگه کتاب می‌خونیم و نظراتمون رو به اشتراک می‌ذاریم
و خوشحال می‌شیم که توی جمعمون باشید🌚

https://news.1rj.ru/str/+awA2R6w48VU4OWQ8
من فقط وقت‌هایی که دسر یا کیک و شیرینی درست می‌کنم، حس زندگی دارم😆

🧺رسپی کرپ رنگی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
زمانی که به دنیا می‌آییم، گریه سر می‌دهیم که چرا به روی این صحنهٔ بزرگ که از آنِ احمقان است، آمده‌ایم.

🪶لیرشاه، ویلیام شکسپیر
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🎃1
تمام آنچه من می‌خواستم این بود که مانند دیگران باشم. می‌توانستم با ظلم و نفرت زندگی کنم، اما چیزی که دیگر برایم قابل تحمل نبود، خوشبختی دیگران بود.

🪶شبح اپرای پاریس، سوزان کی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🎃3
نه آدمی، اوسامو دازای
🎃1