دپارتمان شاعران زجر کشیده
کتابهای فانتزی✨
اینم از پست فانتزی که قولش رو داده بودم🤔
امیدوارم خوشتون بیاد🤔
امیدوارم خوشتون بیاد
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
"لبهی تیغ" نوشتهی "سامرست موآم"
دپارتمان شاعران زجر کشیده
Video
این کتاب روایتگر داستان لری ۲۰ سالهس که تازه از جنگ برگشته و دیگه نمیتونه به زندگی سابقش برگرده.
هیچکس نمیدونه لری چه چیزی رو تجربه کرده که اینقدر تحت تأثیر قرار گرفته!
هیچکس نمیدونه لری چه چیزی رو تجربه کرده که اینقدر تحت تأثیر قرار گرفته!
اون مدام پیشنهادهای کار و دانشگاه رو رد میکنه و تنها چیزی که میگه اینه که: «میخوام دنبال معنای زندگی بگردم!»
تنها چیزی که لری هنوز هم بهش علاقه نشون میده ایزابل، نامزدشه!
خانوادهی ایزابل مخالف این ازدواجان و زمانی که از لری میپرسن برنامهش برای آینده چیه، لری عجیبترین جواب ممکن رو میده!
لری میگه: «دوست دارم ول بگردم!»
خانوادهی ایزابل مخالف این ازدواجان و زمانی که از لری میپرسن برنامهش برای آینده چیه، لری عجیبترین جواب ممکن رو میده!
لری میگه: «دوست دارم ول بگردم!»
ما توی این کتاب با لری همراه میشیم تا ببینیم در نهایت معنی واقعی زندگی چیه!
قلم جناب موآم به قدری زیبا و دلنشینه که قول میدم این کتاب رو زمین نمیذارید🤔 🖤
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
نمیخوام باور کنم که من نمیتونم تموم کتابهای دنیا رو بخونم!
خوندن کتابای جدیدی که خریدم❌
خوندن کتابای قدیمیم برای بار هزارم✅
خوندن کتابای قدیمیم برای بار هزارم
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
برنامهی امروز اینه که انقدر جلوی در خونه بشینیم تا پستچی کتابمون رو بیاره✨
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
امروز میخوام براتون راجع به یک داستان کوتاه از "هنری جیمز" بگم✨
داستان کوتاه "The Real Thing" سال ۱۸۹۲ توسط هنری جیمز نوشته شد و توی روزنامهها منتشر شد.
داستان کوتاه "The Real Thing" سال ۱۸۹۲ توسط هنری جیمز نوشته شد و توی روزنامهها منتشر شد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
راوی داستان یک نقاشه که نیاز به مدل داره!
و اون زمانها مدل نقاشی شدن یک شغل بوده؛ اما شغلی نبوده که شایستهی اشرافزادگان باشه.
و اون زمانها مدل نقاشی شدن یک شغل بوده؛ اما شغلی نبوده که شایستهی اشرافزادگان باشه.
متأسفانه در این بین یک خانوادهی بسیار اشرافی و اصیل تمام ثروتشون رو از دست میدن و مجبور میشن تا به عنوان مدل برای نقاش داستان کار کنن.
از اونجایی که نقاش توی نقاشیهاش بیشتر به طبقهی پایین جامعه میپرداخته، اشرافزاده بودن این مدلها با نقاشیهای اون جور در نمیان...
انگار که اصیل بودن در وجود اون خانوادهست و هرگز نمیتونن نقش یک کارگر رو بازی کنن!
انگار که اصیل بودن در وجود اون خانوادهست و هرگز نمیتونن نقش یک کارگر رو بازی کنن!