☑️ نکات اسید پاشی
از قانون اسید پاشی و مجازات و حمایت از بزه دیده این رفتار اکثرا سوال امده.
مختصر و مفید این قانون خاص توضیح میدم
✅اسید پاشی یعنی "پاشیدن اسید" به همین راحتی..! پس در اسید پاشی رفتار این جرم که فعل مثبت هست محقق میشود...در قالب پاشیدن.
رفتارهای مثل تزریق اسید ؛ فروکردن شخص در سطل اسید نظایر اینها اسید پاشی نیست.بلکه در حکم اسید پاشی هست.
پس در این قانون به دنبال پاشیدن اسید هستیم.دیگه از این ساده تر!
☑️وسیله تحقق این جرم "اسید" هست. پس وسیله جرم مهم هست برعکس جرم تخریب که وسیله مهم نیست.
✅موضوع این جرم "انسان زنده" هست.پس اگر دست یا پای یا صورت انسانی جدا کرده و اسید بپاشه به روش جرم اسید پاشی رخ نداده.
انسان زنده گفتیم باشه..اگه اسید به روی میت بپاشیم میشود جنایت بر میت.
☑️اسید پاشی جرمی "مقید" هست.رفتار مرتکب بایست منتهی به نتایج مقرر در قانون شود.ینی نتایجی بر نفس ،عضو و منفعت داشته باشد.
✅برای تحقق این جرم که جزو جرایم "عمدی" هست بایست شرایط ماده ۱۴۴ ق.م.ا ۹۲ و رابطه سببیت احراز شود
☑️مجازات این جرم را حفظ نمایید. عینا سوال آمده از درجه مجازات این جرم.
✅اگه قربانیان این جرم بیش از یک نفر باشد با توجه به اصل عدم تداخل قصاص و دیات ؛ حق قصاص و دیه جداگانه محفوط هست.
☑️اجرای مجازات تعزیری موجب سقوط حق مدعی خصوصی در گرفتن دیه یا ارش نیست.پس اجرای مجازات تعزیری موجب سقوط دیه یا ارش نیست.
✅سوال تکرای آیا علاوه بر گرفتن دیه حق گرفتن هزینه درمان و خسارت معنوی به جهت از دست دادن زیبایی که وارد شده وجود دارد؟
در ماده ۵ این قانون امده که مرتکب ملزم به پرداخت کلیه هزینه های درمان به مجنی علیه هست در صورت عدم تمکن مالی هزینه ها از صندوق تامین خسارات های بدنی پرداخت میشود
ماده ۵ این قانون راجب خسارت معنویی امده تبصره ۲ م ۱۴ ق.آ.د.ک تخصیص زده
پس منافع ممکن الحصول و خسارت معنوی قابل جبران هست.
☑️جرم اسید پاشی و شروع به آن اصولا قابل تخفیف نبوده و تنها در صورت گذشت مجنی علیه یا اولیای دم دادگاه می تواند مجازات مرتکب یک درجه تخفیف بده.
✅این جرم قابل تعلیق و تعویق نیست. فقط مباشرت یا شروع به ان قابل تعلیق نیست.معاونت در این جرم قابل تعلیق هست.
☑️اخرین نکته ؛ دادگاه صالح هم برحسب مورد دادگاه کیفری یک یا دو هست ولی خارج از نوبت رسیدگی میشود.
اسید پاشی در حد گسترده و وسیع می تواند مصداق افساد فی الارض باشد.
از قانون اسید پاشی و مجازات و حمایت از بزه دیده این رفتار اکثرا سوال امده.
مختصر و مفید این قانون خاص توضیح میدم
✅اسید پاشی یعنی "پاشیدن اسید" به همین راحتی..! پس در اسید پاشی رفتار این جرم که فعل مثبت هست محقق میشود...در قالب پاشیدن.
رفتارهای مثل تزریق اسید ؛ فروکردن شخص در سطل اسید نظایر اینها اسید پاشی نیست.بلکه در حکم اسید پاشی هست.
پس در این قانون به دنبال پاشیدن اسید هستیم.دیگه از این ساده تر!
☑️وسیله تحقق این جرم "اسید" هست. پس وسیله جرم مهم هست برعکس جرم تخریب که وسیله مهم نیست.
✅موضوع این جرم "انسان زنده" هست.پس اگر دست یا پای یا صورت انسانی جدا کرده و اسید بپاشه به روش جرم اسید پاشی رخ نداده.
انسان زنده گفتیم باشه..اگه اسید به روی میت بپاشیم میشود جنایت بر میت.
☑️اسید پاشی جرمی "مقید" هست.رفتار مرتکب بایست منتهی به نتایج مقرر در قانون شود.ینی نتایجی بر نفس ،عضو و منفعت داشته باشد.
✅برای تحقق این جرم که جزو جرایم "عمدی" هست بایست شرایط ماده ۱۴۴ ق.م.ا ۹۲ و رابطه سببیت احراز شود
☑️مجازات این جرم را حفظ نمایید. عینا سوال آمده از درجه مجازات این جرم.
✅اگه قربانیان این جرم بیش از یک نفر باشد با توجه به اصل عدم تداخل قصاص و دیات ؛ حق قصاص و دیه جداگانه محفوط هست.
☑️اجرای مجازات تعزیری موجب سقوط حق مدعی خصوصی در گرفتن دیه یا ارش نیست.پس اجرای مجازات تعزیری موجب سقوط دیه یا ارش نیست.
✅سوال تکرای آیا علاوه بر گرفتن دیه حق گرفتن هزینه درمان و خسارت معنوی به جهت از دست دادن زیبایی که وارد شده وجود دارد؟
در ماده ۵ این قانون امده که مرتکب ملزم به پرداخت کلیه هزینه های درمان به مجنی علیه هست در صورت عدم تمکن مالی هزینه ها از صندوق تامین خسارات های بدنی پرداخت میشود
ماده ۵ این قانون راجب خسارت معنویی امده تبصره ۲ م ۱۴ ق.آ.د.ک تخصیص زده
پس منافع ممکن الحصول و خسارت معنوی قابل جبران هست.
☑️جرم اسید پاشی و شروع به آن اصولا قابل تخفیف نبوده و تنها در صورت گذشت مجنی علیه یا اولیای دم دادگاه می تواند مجازات مرتکب یک درجه تخفیف بده.
✅این جرم قابل تعلیق و تعویق نیست. فقط مباشرت یا شروع به ان قابل تعلیق نیست.معاونت در این جرم قابل تعلیق هست.
☑️اخرین نکته ؛ دادگاه صالح هم برحسب مورد دادگاه کیفری یک یا دو هست ولی خارج از نوبت رسیدگی میشود.
اسید پاشی در حد گسترده و وسیع می تواند مصداق افساد فی الارض باشد.
👏2
🔴 ۲۲ نکته کاربردی قانون مدنی
تنها عقدی که مال باید مثلی باشد: قرض
تنها عقدی که مال مورد معامله باید منفعت باشد: اجاره
تنها عقدی که هم میتواند مجهول باشد و هم مردد: جعاله
تنها عقدی که حتماً باید معلق باشد: وصیت
تنها عقدی که تابع قانون مدنی نیست و تابع شرایط خودش است: نکاح
تنها عقد مجانی که نمیتوان در آن شرط عوض گذاشت: وقف
تنها جایی که در قانون مدنی لفظ ایقاع به کار رفته: ماده ۱۳۱۲ ق.م
تنها عقدی که اگر طرف سفیه شود، عقد به قوت خود باقی میماند: هبه
تنها عقدی که هدف اصلی آن امانت است: ودیعه
تنها عقدی که قاعده تلف مبیع بعد از قبض در آن جاری است: بیع
تنها عقدی که خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تأخیر ثمن در آن جاری است: بیع
تنها عقدی که تملک بعد از فوت ایجاد میکند: وصیت
تنها قراردادی که قرارداد ایجاد نمیکند ولی یک قرارداد دیگر را برهم میزند: اقاله
تنها عقد تملیکی که قرارداد عمومی بیع را ندارد: اقاله
تنها عقد فضولی که باطل است: وصیت فضولی
تنها مالی که امین ضامن آن میشود: طلا و نقره در عاریه
تنها سندی که در دفترخانه تنظیم میشود اما رسمی نیست: گواهی امضاء
تنها ایقاعی که با اراده موقع برای دیگری تکلیف ایجاد میکند و قابل رد نیست: وصیت عهدی (ماده ۸۴۰ ق.م)
تنها عقد سه ارادهای: حواله
تنها موردی که ابعد، اقرب را از ارث محروم میکند: پسرعمو ابوینی، عمو ابی (ماده ۸۶۳ ق.م)
تنها عقدی که خیار شرط، شرط فاسخ و اقاله آن غیرنافذ است: ضمان تضامنی
تنها عقدی که مال باید مثلی باشد: قرض
تنها عقدی که مال مورد معامله باید منفعت باشد: اجاره
تنها عقدی که هم میتواند مجهول باشد و هم مردد: جعاله
تنها عقدی که حتماً باید معلق باشد: وصیت
تنها عقدی که تابع قانون مدنی نیست و تابع شرایط خودش است: نکاح
تنها عقد مجانی که نمیتوان در آن شرط عوض گذاشت: وقف
تنها جایی که در قانون مدنی لفظ ایقاع به کار رفته: ماده ۱۳۱۲ ق.م
تنها عقدی که اگر طرف سفیه شود، عقد به قوت خود باقی میماند: هبه
تنها عقدی که هدف اصلی آن امانت است: ودیعه
تنها عقدی که قاعده تلف مبیع بعد از قبض در آن جاری است: بیع
تنها عقدی که خیار مجلس، خیار حیوان و خیار تأخیر ثمن در آن جاری است: بیع
تنها عقدی که تملک بعد از فوت ایجاد میکند: وصیت
تنها قراردادی که قرارداد ایجاد نمیکند ولی یک قرارداد دیگر را برهم میزند: اقاله
تنها عقد تملیکی که قرارداد عمومی بیع را ندارد: اقاله
تنها عقد فضولی که باطل است: وصیت فضولی
تنها مالی که امین ضامن آن میشود: طلا و نقره در عاریه
تنها سندی که در دفترخانه تنظیم میشود اما رسمی نیست: گواهی امضاء
تنها ایقاعی که با اراده موقع برای دیگری تکلیف ایجاد میکند و قابل رد نیست: وصیت عهدی (ماده ۸۴۰ ق.م)
تنها عقد سه ارادهای: حواله
تنها موردی که ابعد، اقرب را از ارث محروم میکند: پسرعمو ابوینی، عمو ابی (ماده ۸۶۳ ق.م)
تنها عقدی که خیار شرط، شرط فاسخ و اقاله آن غیرنافذ است: ضمان تضامنی
👍1👏1
📌نکات متفرقه وصیت☄
✔️ابراء قابل رجوع نیست،اما در وصیت به ابراء موصی میتواند تا قبل از فوت از وصیت رجوع کند.
✔️گرچه وقف قابل رجوع نیست،اما در وصیت به وقف موصی میتواند تا قبل از فوت از وصیت رجوع کند
✔️اگر وصیتنامه متضمن اقراری باشد،با رجوع از وصیت اقرار مزبور بی اثر نمیشود.
✔️اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور باطل است.
✔️موصی له میتواند مسلمان باشد یا کافر.(برخلاف ارث که کافر از مسلمان ارث نمیبرد)
✔️تنفیذ وصیت زائد بر ثلث از سوی اشخاص محجور امکان پذیر نیست و امکان تنفیذ از سوی ولی یا قیم نیز وجود ندارد زیرا تماماً به ضرر آنهاست.
✔️وارثی که ورشکسته باشد حق تنفیذ زائد بر ثلث را ندارد زیرا به ضرر غرماست.
✔️وصیت شخص ورشکسته صحیح است زیرا هیچ خللی به حقوق طلبکاران وی وارد نمیکند.
✔️ اگر وارث بعد از فوت موصی وصیت زائد بر ثلث را تنفیذ کنند دیگر حق رد ندارند.
✔️ اگر وراث بعد از فوت موصی،وصیت زائد بر ثلث را رد کنند وصیت باطل شده وتنفیذ بعدی بلااثر است
✔️اگر وراث قبل از فوت موصی وصیت را رد کنند میتوانند بعد از فوت موصی آن را تنفیذ کنند.البته صرف سکوت تنفیذ محسوب نمیشود و سکوت ایشان به منزله عدم تنفیذ است.
✔️ اگر وراث قبل از فوت موصی وصیت را تنفیذ کنند میتوانند بعد از فوت موصی رد کنند.البته در صورت سکوت تنفیذ ایشان استصحاب میشود.
✔️ابراء قابل رجوع نیست،اما در وصیت به ابراء موصی میتواند تا قبل از فوت از وصیت رجوع کند.
✔️گرچه وقف قابل رجوع نیست،اما در وصیت به وقف موصی میتواند تا قبل از فوت از وصیت رجوع کند
✔️اگر وصیتنامه متضمن اقراری باشد،با رجوع از وصیت اقرار مزبور بی اثر نمیشود.
✔️اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند وصیت مزبور باطل است.
✔️موصی له میتواند مسلمان باشد یا کافر.(برخلاف ارث که کافر از مسلمان ارث نمیبرد)
✔️تنفیذ وصیت زائد بر ثلث از سوی اشخاص محجور امکان پذیر نیست و امکان تنفیذ از سوی ولی یا قیم نیز وجود ندارد زیرا تماماً به ضرر آنهاست.
✔️وارثی که ورشکسته باشد حق تنفیذ زائد بر ثلث را ندارد زیرا به ضرر غرماست.
✔️وصیت شخص ورشکسته صحیح است زیرا هیچ خللی به حقوق طلبکاران وی وارد نمیکند.
✔️ اگر وارث بعد از فوت موصی وصیت زائد بر ثلث را تنفیذ کنند دیگر حق رد ندارند.
✔️ اگر وراث بعد از فوت موصی،وصیت زائد بر ثلث را رد کنند وصیت باطل شده وتنفیذ بعدی بلااثر است
✔️اگر وراث قبل از فوت موصی وصیت را رد کنند میتوانند بعد از فوت موصی آن را تنفیذ کنند.البته صرف سکوت تنفیذ محسوب نمیشود و سکوت ایشان به منزله عدم تنفیذ است.
✔️ اگر وراث قبل از فوت موصی وصیت را تنفیذ کنند میتوانند بعد از فوت موصی رد کنند.البته در صورت سکوت تنفیذ ایشان استصحاب میشود.
⚪️ عفو یعنی چی؟ مبحث مهم آزمونی جزا
عفو یعنی اینکه یه نفر دیگه به جای شاکی، مجازاتت رو کم یا کلاً میبخشه. این کار معمولاً توسط یه مقام رسمی مثل رییس قوه قضاییه یا رهبری انجام میشه.
انواع عفو
دو نوع اصلی داره: عمومی و خصوصی
۱️⃣ عفو عمومی
از طرف قانون و مجلس صادر میشه و فقط برای جرائم تعزیری کاربرد داره.
نیاز نیست متهم راضی باشه.
شامل هم متهم، هم محکوم، و حتی شرکا و کمککنندهها میشه.
وقتی عفو عمومی اجرا میشه، اون کار دیگه جرم محسوب نمیشه و اثرات جانبی مثل محرومیت از حقوق اجتماعی هم از بین میره.
اگه دوباره هم همون کارو بکنه، دیگه تکرار جرم محسوب نمیشه.
اما شاکی هنوز میتونه خسارتش رو مطالبه کنه.
۲️⃣ عفو خصوصی
از طرف رهبر کشور و بعد از پیشنهاد رییس قوه قضاییه صادر میشه.
فقط شامل محکومها (نه متهمها یا شرکا) میشه.
مجازات اصلی ممکنه کم یا کلاً بخشیده بشه، اما سابقه کیفری و اثرات جانبی جرم هنوز باقی میمونه.
هم در جرائم تعزیری و هم بعضی جرائم حدی اعمال میشه.
برای گرفتن عفو خصوصی، محکوم یا افراد مشخص باید درخواست بدن.
وقتی درخواست پذیرفته شد، تا تصمیم نهایی رهبری، اجرای مجازات متوقف میشه.
نکات مهم
عفو خصوصی فقط مجازات اصلی رو حذف میکنه و سابقه کیفری رو پاک نمیکنه.
عفو عمومی هم مجازات اصلی و هم اثرات جانبی جرم رو از بین میبره.
حق شاکی معمولاً باقیه، مگر اینکه قانون چیز دیگهای گفته باشه.
عفو یعنی اینکه یه نفر دیگه به جای شاکی، مجازاتت رو کم یا کلاً میبخشه. این کار معمولاً توسط یه مقام رسمی مثل رییس قوه قضاییه یا رهبری انجام میشه.
انواع عفو
دو نوع اصلی داره: عمومی و خصوصی
۱️⃣ عفو عمومی
از طرف قانون و مجلس صادر میشه و فقط برای جرائم تعزیری کاربرد داره.
نیاز نیست متهم راضی باشه.
شامل هم متهم، هم محکوم، و حتی شرکا و کمککنندهها میشه.
وقتی عفو عمومی اجرا میشه، اون کار دیگه جرم محسوب نمیشه و اثرات جانبی مثل محرومیت از حقوق اجتماعی هم از بین میره.
اگه دوباره هم همون کارو بکنه، دیگه تکرار جرم محسوب نمیشه.
اما شاکی هنوز میتونه خسارتش رو مطالبه کنه.
۲️⃣ عفو خصوصی
از طرف رهبر کشور و بعد از پیشنهاد رییس قوه قضاییه صادر میشه.
فقط شامل محکومها (نه متهمها یا شرکا) میشه.
مجازات اصلی ممکنه کم یا کلاً بخشیده بشه، اما سابقه کیفری و اثرات جانبی جرم هنوز باقی میمونه.
هم در جرائم تعزیری و هم بعضی جرائم حدی اعمال میشه.
برای گرفتن عفو خصوصی، محکوم یا افراد مشخص باید درخواست بدن.
وقتی درخواست پذیرفته شد، تا تصمیم نهایی رهبری، اجرای مجازات متوقف میشه.
نکات مهم
عفو خصوصی فقط مجازات اصلی رو حذف میکنه و سابقه کیفری رو پاک نمیکنه.
عفو عمومی هم مجازات اصلی و هم اثرات جانبی جرم رو از بین میبره.
حق شاکی معمولاً باقیه، مگر اینکه قانون چیز دیگهای گفته باشه.
🔵 مهلتهای قانونی در قانون آیین دادرسی مدنی
1. مهلت تقدیم دادخواست:
- 🕒 دعاوی مالی: ۵ سال
- 🕒 دعاوی غیرمالی: ۱۰ سال
2. مهلت پاسخ به دادخواست:
- 📄 خوانده: ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ دادخواست
3. مهلت تجدیدنظر:
- 🔄 تجدیدنظرخواهی: ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای
4. مهلت فرجامخواهی:
- ⚖️ فرجامخواهی: ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای
5. مهلت اعتراض به قرارهای دادگاه:
- ❗ اعتراض به قرار: ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ قرار
6. مهلت ارائه دلایل و مستندات:
- 📑 ارائه دلایل: در مهلتهای مقرر تعیینشده توسط دادگاه
7. مهلت اجرای احکام:
- ⏳ اجرا: ۱۰ سال، مگر اینکه قانون خاصی مهلت دیگری تعیین کند
⚠️ نکات مهم: ⚠️
- مهلتهای قانونی معمولاً غیرقابل تمدید هستند.
- عدم رعایت مهلتها ممکن است منجر به رد دادخواست یا عدم پذیرش ادعا شود.
1. مهلت تقدیم دادخواست:
- 🕒 دعاوی مالی: ۵ سال
- 🕒 دعاوی غیرمالی: ۱۰ سال
2. مهلت پاسخ به دادخواست:
- 📄 خوانده: ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ دادخواست
3. مهلت تجدیدنظر:
- 🔄 تجدیدنظرخواهی: ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای
4. مهلت فرجامخواهی:
- ⚖️ فرجامخواهی: ۲۰ روز از تاریخ ابلاغ رای
5. مهلت اعتراض به قرارهای دادگاه:
- ❗ اعتراض به قرار: ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ قرار
6. مهلت ارائه دلایل و مستندات:
- 📑 ارائه دلایل: در مهلتهای مقرر تعیینشده توسط دادگاه
7. مهلت اجرای احکام:
- ⏳ اجرا: ۱۰ سال، مگر اینکه قانون خاصی مهلت دیگری تعیین کند
⚠️ نکات مهم: ⚠️
- مهلتهای قانونی معمولاً غیرقابل تمدید هستند.
- عدم رعایت مهلتها ممکن است منجر به رد دادخواست یا عدم پذیرش ادعا شود.
👍4❤2
✅نکات آزمونی:
آیا برای اخذ دیه رضایت پرداخت کننده آن نیاز است؟
برای پاسخگویی به این پرسش باید بین دو حالت زیر تفکیک قائل شویم
🔸حالت اول: دیه در جرایم غیر عمدی خطایی محض و شبه عمدی) و جنایات عمدی که قصاص قابل اجرا نیست، دیه مجازات اصلی
محسوب می گردد. در این دو مورد پرداخت دیه نیاز به رضایت پرداخت کننده ندارد.
🔸حالت دوم در جرایم عمدی که قصاص قابل اجراء است اما مصالحه به پرداخت دیه میشود در خصوص این که «آیا اخذ دیه نیازمند رضایت پرداخت کننده است یا خیر؟ با دو فرض مواجهیم:
🔸فرض (۱) ← اگر اجرای قصاص منوط به پرداخت فاضل دیه است، اخذ دیه در حالتی که اولیای دم خواهان دیه هستند، نیاز به رضایت پرداخت کننده دیه ندارد (ماده ۳۶۰ ق.م.ا).
🔻مثال ۱ :اگر مردی زنی را بکشد در فرضی که اولیای دم زن خواهان دیه باشند خواهان قصاص نباشند)، پرداخت دیه منوط به رضایت پرداخت کننده آن نیست؛ یعنی وی مکلف به پرداخت است.
✔️۱ در این موارد دیه به عنوان مجازات بدلی است.
🔸مثال ۲←اگر دو نفر یک نفر را بکشند در صورتی که اولیای دم بخواهند دیه اخذ نمایند نیازی به اخذرضایت پرداخت کننده دیه نیست.
🔸فرض (۲) ← اگر اجرای قصاص منوط به پرداخت فاضل دیه نباشد اولیای دم در صورت رضایت پرداخت کننده، حق اخذ دیه را دارند.
آیا برای اخذ دیه رضایت پرداخت کننده آن نیاز است؟
برای پاسخگویی به این پرسش باید بین دو حالت زیر تفکیک قائل شویم
🔸حالت اول: دیه در جرایم غیر عمدی خطایی محض و شبه عمدی) و جنایات عمدی که قصاص قابل اجرا نیست، دیه مجازات اصلی
محسوب می گردد. در این دو مورد پرداخت دیه نیاز به رضایت پرداخت کننده ندارد.
🔸حالت دوم در جرایم عمدی که قصاص قابل اجراء است اما مصالحه به پرداخت دیه میشود در خصوص این که «آیا اخذ دیه نیازمند رضایت پرداخت کننده است یا خیر؟ با دو فرض مواجهیم:
🔸فرض (۱) ← اگر اجرای قصاص منوط به پرداخت فاضل دیه است، اخذ دیه در حالتی که اولیای دم خواهان دیه هستند، نیاز به رضایت پرداخت کننده دیه ندارد (ماده ۳۶۰ ق.م.ا).
🔻مثال ۱ :اگر مردی زنی را بکشد در فرضی که اولیای دم زن خواهان دیه باشند خواهان قصاص نباشند)، پرداخت دیه منوط به رضایت پرداخت کننده آن نیست؛ یعنی وی مکلف به پرداخت است.
✔️۱ در این موارد دیه به عنوان مجازات بدلی است.
🔸مثال ۲←اگر دو نفر یک نفر را بکشند در صورتی که اولیای دم بخواهند دیه اخذ نمایند نیازی به اخذرضایت پرداخت کننده دیه نیست.
🔸فرض (۲) ← اگر اجرای قصاص منوط به پرداخت فاضل دیه نباشد اولیای دم در صورت رضایت پرداخت کننده، حق اخذ دیه را دارند.
❤1
⚪️ اصلاحات مجلس برای قانون مهریه :
۱- از این به بعد تو سند عقد به جای عبارت عندالمطالبه، عبارت عندالاستطاعه قید میشه،یعنی مهریه رو درصورتی زن میتونه بگیره که مرد توانایی مالیشو داشته باشه و درصورتی که نداشته باشه هیچ مهری نمیده.
۲-حتی اگر مرد توانایی مالی پرداخت مهریه رو داشته باشه و پرداختش نکنه حبسی بهش تعلق نمیگیره و صرفا باید پابند الکتریکی بزنه.
۳-زن اگه اولین قسط مهریشو گرفت دیگه باید تمام وظایف زناشوییشو انجام بده و درصورتی که انجام نده هیچ نفقه ای بهش تعلق نمیگیره.
۱- از این به بعد تو سند عقد به جای عبارت عندالمطالبه، عبارت عندالاستطاعه قید میشه،یعنی مهریه رو درصورتی زن میتونه بگیره که مرد توانایی مالیشو داشته باشه و درصورتی که نداشته باشه هیچ مهری نمیده.
۲-حتی اگر مرد توانایی مالی پرداخت مهریه رو داشته باشه و پرداختش نکنه حبسی بهش تعلق نمیگیره و صرفا باید پابند الکتریکی بزنه.
۳-زن اگه اولین قسط مهریشو گرفت دیگه باید تمام وظایف زناشوییشو انجام بده و درصورتی که انجام نده هیچ نفقه ای بهش تعلق نمیگیره.
👍3🤬2❤1👎1
✅🔻سقوط مجازات با (عفو)
☑️عفو عمومی: قانونگذار
1 )قوه مقننه به موجب قانون مرتکبین برخی از جرایم را از تعقیب و مجازات معاف می کند.
2)در عفو عمومی جرم بودن عمل از بین نمی رود بلکه از تعقیب معاف می شوند.
3 )عفو عمومی هم شامل محکومان میشود و هم متهمان(قطعی و غیر قطعی)
۴ )در عفو عمومی مجازات تبعی از بین میرود (فرد جرمی انجام نداده است)
۵ )عفو عمومی جنبه نوعی دارد و شامل تمامی افراد دخیل در جرم (شرکا و معاونین)میشود.
عفو خصوصی :
🔻1)جنبه عمومی ندارد و فقط در مورد محکوم و محکومین معین و خاص اعمال میشود.
🔻2 )محکومیت قطعی باید صادر شده باشد.
🔻3 )مجازات تبعی از بین نمیرود و باید تصریح شود.
🌱 عفو خصوصی یا تخفیف مجازات محکومان: در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوه قضاییه با رهبر است.
🌱عفو خصوصی الزاما شامل کل مجازات نمیشود و ممکن است بخشی تخفیف بخورد.
🌱شامل جرایم تعزیری است: قصاص و دیه حق الناس بوده و مشمول عفو قرار نمی گیرد.
📒توبه در تعزیرات درجه 6 الی 8 موجب سقوط مجازات است
🔻توبه در محاربه← اگر بعد از دستگیری باشد اثری ندارد←قبل از دستگیری باشد←موجب سقوط مجازات هست
🔸در زنا و لواط هرگاه جرم به عنف، اکراه و یا با اغفال بزهدیده انجام گیرد، مرتکب درصورت توبه و سقوط مجازات به حبس یاشلاق تعزیری درجه شش یا هر دوی آنها محکوم میشود.
☑️عفو عمومی: قانونگذار
1 )قوه مقننه به موجب قانون مرتکبین برخی از جرایم را از تعقیب و مجازات معاف می کند.
2)در عفو عمومی جرم بودن عمل از بین نمی رود بلکه از تعقیب معاف می شوند.
3 )عفو عمومی هم شامل محکومان میشود و هم متهمان(قطعی و غیر قطعی)
۴ )در عفو عمومی مجازات تبعی از بین میرود (فرد جرمی انجام نداده است)
۵ )عفو عمومی جنبه نوعی دارد و شامل تمامی افراد دخیل در جرم (شرکا و معاونین)میشود.
عفو خصوصی :
🔻1)جنبه عمومی ندارد و فقط در مورد محکوم و محکومین معین و خاص اعمال میشود.
🔻2 )محکومیت قطعی باید صادر شده باشد.
🔻3 )مجازات تبعی از بین نمیرود و باید تصریح شود.
🌱 عفو خصوصی یا تخفیف مجازات محکومان: در حدود موازین اسلامی پس از پیشنهاد رئیس قوه قضاییه با رهبر است.
🌱عفو خصوصی الزاما شامل کل مجازات نمیشود و ممکن است بخشی تخفیف بخورد.
🌱شامل جرایم تعزیری است: قصاص و دیه حق الناس بوده و مشمول عفو قرار نمی گیرد.
📒توبه در تعزیرات درجه 6 الی 8 موجب سقوط مجازات است
🔻توبه در محاربه← اگر بعد از دستگیری باشد اثری ندارد←قبل از دستگیری باشد←موجب سقوط مجازات هست
🔸در زنا و لواط هرگاه جرم به عنف، اکراه و یا با اغفال بزهدیده انجام گیرد، مرتکب درصورت توبه و سقوط مجازات به حبس یاشلاق تعزیری درجه شش یا هر دوی آنها محکوم میشود.
✅ عقود عینی به دو دسته تقسیم میشوند :
1: عقود عینی که قبض در انها "شرط صحت " است . 👇👇
منظور از شرط صحت قبض فوریت داشتن قبض است بنابراین قبض فورا در مجلس عقد محقق شود و گرنه عقد تشکیل نمیشود زیرا قبض با تاخیر بی فایده هستش.
2: عقود عینی که قبض در انها "شرط تحقق " است. 👇👇
منظور از شرط تحقق قبض عدم لزوم فوریت قبض است . بنابراین مورد معامله می تواند خارج از مجلس هقد قبض شود .
🔻لذا در عقود عینی که قبض در انها شرط تحقق است قبض خواه فوری و یا با تاخیر باشه عقد تشکیله .
🔻مصادیق عقود عینی که قبض در انها :
1 شرط صحت است :
مانندعقد رهن
عقد موجد حق انتفاع
عقد حبس
بیع صرف
2: شرط تحقق :
عقد وقف
عقد هبه
🟣نکات آزمونی عقود عینی
در عقود عینی ← استمرار قبض لازم است به جز عقد رهن
* قبض عرفی میباشد و نه لزوماً مادی ← در اموال غیرمنقول(زمین )تخلیه عرفاً قبض تلقی میشود
* اگر مال از قبل دست طرف بوده تجدید قبض لازم نیست
در عقود عینی← قبض شرط صحت یا شرط تحقق یا شرط انعقاد عقد است.
* در این عقود تحویل مال جزء آثار عقد نیست← بلکه جزء ارکان عقد است.
* در عقد رضایی(بیع، صلح، اجاره)← تحویل مال اثر عقد است فلذا میتوان الزام به تحویل نمود.
* در عقد عینی(وقف و هبه و ...)تحویل مال رکن عقد است فلذا نمیتوان الزام به تحویل نمود.)
عقود عینی:
1 ← حبس )عقد موجد حق انتفاع(
2 ← وقف
3 ← رهن
4 ← هبه
5 صدقه
6 هدیه
7 جایزه
8 ← بیع صرف ← هم مبیع و هم ثمن نقره وطلا← معاوضه طلاو نقره عقد رضایی هست.
1: عقود عینی که قبض در انها "شرط صحت " است . 👇👇
منظور از شرط صحت قبض فوریت داشتن قبض است بنابراین قبض فورا در مجلس عقد محقق شود و گرنه عقد تشکیل نمیشود زیرا قبض با تاخیر بی فایده هستش.
2: عقود عینی که قبض در انها "شرط تحقق " است. 👇👇
منظور از شرط تحقق قبض عدم لزوم فوریت قبض است . بنابراین مورد معامله می تواند خارج از مجلس هقد قبض شود .
🔻لذا در عقود عینی که قبض در انها شرط تحقق است قبض خواه فوری و یا با تاخیر باشه عقد تشکیله .
🔻مصادیق عقود عینی که قبض در انها :
1 شرط صحت است :
مانندعقد رهن
عقد موجد حق انتفاع
عقد حبس
بیع صرف
2: شرط تحقق :
عقد وقف
عقد هبه
🟣نکات آزمونی عقود عینی
در عقود عینی ← استمرار قبض لازم است به جز عقد رهن
* قبض عرفی میباشد و نه لزوماً مادی ← در اموال غیرمنقول(زمین )تخلیه عرفاً قبض تلقی میشود
* اگر مال از قبل دست طرف بوده تجدید قبض لازم نیست
در عقود عینی← قبض شرط صحت یا شرط تحقق یا شرط انعقاد عقد است.
* در این عقود تحویل مال جزء آثار عقد نیست← بلکه جزء ارکان عقد است.
* در عقد رضایی(بیع، صلح، اجاره)← تحویل مال اثر عقد است فلذا میتوان الزام به تحویل نمود.
* در عقد عینی(وقف و هبه و ...)تحویل مال رکن عقد است فلذا نمیتوان الزام به تحویل نمود.)
عقود عینی:
1 ← حبس )عقد موجد حق انتفاع(
2 ← وقف
3 ← رهن
4 ← هبه
5 صدقه
6 هدیه
7 جایزه
8 ← بیع صرف ← هم مبیع و هم ثمن نقره وطلا← معاوضه طلاو نقره عقد رضایی هست.
❤2👏1
🔵دیوان عالی کشور در جلسه دیروز مورخ ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ با صدور دو رأی وحدت رویه مهم، به اختلافات موجود در دو پرونده کلیدی پایان داد.
⭕️| پرونده اول: عدم تحقق جرم تضییع مهمات با شلیک غیرعمدی مأمور نیروهای مسلح
اختلاف: دو شعبه دادگاه در خصوص شلیک سهوی یا غیرعمدی گلوله توسط مأمور نظامی و انتظامی اختلاف نظر داشتند. یک شعبه این عمل را مصداق جرم تضییع مهمات (ماده ۸۳ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح) میدانست، در حالی که شعبه دیگر آن را جرم نمیشناخت.
تصمیم نهایی دیوان عالی کشور:
با اکثریت قاطع آراء، نظر شعبه دوم که عمل را جرم نمیدانست به عنوان رأی وحدت رویه تأیید شد.
⭕️| دادسرای محل وقوع جرم پولشویی صلاحیت رسیدگی به این جرم را دارد ولو شعب تخصصی تشکیل نشده باشد
اختلاف: دو شعبه دیوان عالی کشور در تفسیر ماده ۱۱ قانون مبارزه با پولشویی اختلاف داشتند. یکی از شعب، صلاحیت انحصاری دادسرای تهران و مراکز استانها و دیگری صلاحیت دادسرای محل وقوق جرم را ملاک میدانست.
تصمیم نهایی دیوان عالی کشور:
رأی وحدت رویه جدید، صلاحیت دادسرای محل وقوع جرم را تأیید کرد و ماده ۱۱ قانون مبارزه با پولشویی را نافی این اصل کلی ندانست.
⭕️| پرونده اول: عدم تحقق جرم تضییع مهمات با شلیک غیرعمدی مأمور نیروهای مسلح
اختلاف: دو شعبه دادگاه در خصوص شلیک سهوی یا غیرعمدی گلوله توسط مأمور نظامی و انتظامی اختلاف نظر داشتند. یک شعبه این عمل را مصداق جرم تضییع مهمات (ماده ۸۳ قانون مجازات جرائم نیروهای مسلح) میدانست، در حالی که شعبه دیگر آن را جرم نمیشناخت.
تصمیم نهایی دیوان عالی کشور:
با اکثریت قاطع آراء، نظر شعبه دوم که عمل را جرم نمیدانست به عنوان رأی وحدت رویه تأیید شد.
⭕️| دادسرای محل وقوع جرم پولشویی صلاحیت رسیدگی به این جرم را دارد ولو شعب تخصصی تشکیل نشده باشد
اختلاف: دو شعبه دیوان عالی کشور در تفسیر ماده ۱۱ قانون مبارزه با پولشویی اختلاف داشتند. یکی از شعب، صلاحیت انحصاری دادسرای تهران و مراکز استانها و دیگری صلاحیت دادسرای محل وقوق جرم را ملاک میدانست.
تصمیم نهایی دیوان عالی کشور:
رأی وحدت رویه جدید، صلاحیت دادسرای محل وقوع جرم را تأیید کرد و ماده ۱۱ قانون مبارزه با پولشویی را نافی این اصل کلی ندانست.
❤2
✴️لینک ثبتنام آزمون وکالت کانون وکلای دادگستری ۱۴۰۴
🔸 ثبتنام آزمون وکالت کانون وکلای دادگستری (اسکودا) سال ۱۴۰۴ از ۲۳شهریور آغاز شده است و تا ۷ مهر در سامانه سازمان سنجش ادامه دارد.
🔸ثبتنام این آزمون با هزینه ۷۹۰ هزار تومان و صرفا به شکل الکترونیکی در سایت سازمان سنجش آموزش کشور انجام میشود.
🔸آزمون در ۱۵ آبان ۱۴۰۴ برگزار میشود.
🔸داشتن مدرک تحصیلی لیسانس یا گواهی موقت صادره و برای آقایان گواهی پایان خدمت یا معافیت دائم در زمان ثبتنام الزامی است.
🔸حداکثر سن برای ثبتنام در حوزه قضایی استان تهران ۴۰سال تمام و سایر نقاط کشور ۵۰سال است.
🔸منابع آزمون وکالت ۱۴۰۴ شامل قوانین و مقررات اعلامی در آگهی میباشد.
🔗لینک و جزییات ثبتنام وارد لینک زیر شوید:
ekhtebar.ir/?p=123613
🔸 ثبتنام آزمون وکالت کانون وکلای دادگستری (اسکودا) سال ۱۴۰۴ از ۲۳شهریور آغاز شده است و تا ۷ مهر در سامانه سازمان سنجش ادامه دارد.
🔸ثبتنام این آزمون با هزینه ۷۹۰ هزار تومان و صرفا به شکل الکترونیکی در سایت سازمان سنجش آموزش کشور انجام میشود.
🔸آزمون در ۱۵ آبان ۱۴۰۴ برگزار میشود.
🔸داشتن مدرک تحصیلی لیسانس یا گواهی موقت صادره و برای آقایان گواهی پایان خدمت یا معافیت دائم در زمان ثبتنام الزامی است.
🔸حداکثر سن برای ثبتنام در حوزه قضایی استان تهران ۴۰سال تمام و سایر نقاط کشور ۵۰سال است.
🔸منابع آزمون وکالت ۱۴۰۴ شامل قوانین و مقررات اعلامی در آگهی میباشد.
🔗لینک و جزییات ثبتنام وارد لینک زیر شوید:
ekhtebar.ir/?p=123613
⚖️ نکات مهم درباره خیار شرط
🔹 ۱. خیار شرط فقط مخصوص عقد بیع نیست؛ در سایر عقود هم راه دارد، بهجز در عقودی مانند نکاح، وقف و ضمان مفید نقل ذمه.
✅ اما در ضمان مفید ضم ذمه به ذمه امکان درج خیار شرط وجود دارد.
🔹 ۲. برخلاف سایر خیارات که مبنای قانونی دارند، خیار شرط تنها خیاری است که مبنای قراردادی دارد و ناشی از توافق طرفین است.
🔹 ۳. خیار شرط میتواند برای یکی از طرفین، هر دو طرف یا حتی شخص ثالث برقرار شود (ماده ۳۹۹ ق.م).
✅ تنها خیاری است که ممکن است برای شخص ثالث مقرر شود.
🔹 ۴. انتقال به وراث:
اگر برای طرفین باشد → پس از فوت، به ورثه منتقل میشود (مواد ۴۴۵ و ۴۴۶).
اگر برای شخص ثالث باشد → با فوت او ساقط میشود و به ورثه نمیرسد (ماده ۴۴۷).
🔹 ۵. فوت طرفین عقد اثری در سقوط خیار شرطی که به نفع شخص ثالث درج شده ندارد؛ تنها فوت شخص ثالث ذوالخیار موجب سقوط آن میشود.
🔹 ۶. خیار شرط در عقود جایز هم میتواند درج شود؛ بنابراین هم در عقود لازم و هم در عقود جایز ممکن است.
✅ هر عقدی که در آن خیار شرط باشد «عقد خیاری» نامیده میشود.
🔹 ۷. خیار شرط میتواند به صورت معلق باشد (مثل وابسته شدن حق فسخ به تغییر مدیران یا افزایش نرخ ارز).
📌 تا زمانیکه موجب غرر در عقد نشود، صحیح است.
📌 خلاصه طلایی:
تنها خیاری که مبنای قراردادی دارد.
تنها خیاری که میتواند به شخص ثالث داده شود.
در عقود جایز هم قابل درج است.
🔹 ۱. خیار شرط فقط مخصوص عقد بیع نیست؛ در سایر عقود هم راه دارد، بهجز در عقودی مانند نکاح، وقف و ضمان مفید نقل ذمه.
✅ اما در ضمان مفید ضم ذمه به ذمه امکان درج خیار شرط وجود دارد.
🔹 ۲. برخلاف سایر خیارات که مبنای قانونی دارند، خیار شرط تنها خیاری است که مبنای قراردادی دارد و ناشی از توافق طرفین است.
🔹 ۳. خیار شرط میتواند برای یکی از طرفین، هر دو طرف یا حتی شخص ثالث برقرار شود (ماده ۳۹۹ ق.م).
✅ تنها خیاری است که ممکن است برای شخص ثالث مقرر شود.
🔹 ۴. انتقال به وراث:
اگر برای طرفین باشد → پس از فوت، به ورثه منتقل میشود (مواد ۴۴۵ و ۴۴۶).
اگر برای شخص ثالث باشد → با فوت او ساقط میشود و به ورثه نمیرسد (ماده ۴۴۷).
🔹 ۵. فوت طرفین عقد اثری در سقوط خیار شرطی که به نفع شخص ثالث درج شده ندارد؛ تنها فوت شخص ثالث ذوالخیار موجب سقوط آن میشود.
🔹 ۶. خیار شرط در عقود جایز هم میتواند درج شود؛ بنابراین هم در عقود لازم و هم در عقود جایز ممکن است.
✅ هر عقدی که در آن خیار شرط باشد «عقد خیاری» نامیده میشود.
🔹 ۷. خیار شرط میتواند به صورت معلق باشد (مثل وابسته شدن حق فسخ به تغییر مدیران یا افزایش نرخ ارز).
📌 تا زمانیکه موجب غرر در عقد نشود، صحیح است.
📌 خلاصه طلایی:
تنها خیاری که مبنای قراردادی دارد.
تنها خیاری که میتواند به شخص ثالث داده شود.
در عقود جایز هم قابل درج است.
📌 قرار اناطه در آیین دادرسی کیفری – ماده ۲۱
🔹 هرگاه اثبات مجرمیت متهم وابسته به موضوعی باشد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه حقوقی است، مرجع کیفری باید:
1. قرار اناطه صادر کند.
2. ذینفع را تعیین نماید.
3. پرونده را موقتاً بایگانی کند تا دادگاه حقوقی رأی قطعی بدهد.
⚠️ اگر ذینفع ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه به دادگاه حقوقی رجوع نکند و گواهی ارائه ندهد → مرجع کیفری رسیدگی را ادامه میدهد.
✍️ تبصرهها:
1. اگر قرار اناطه توسط بازپرس صادر شود، باید ظرف ۳ روز به نظر دادستان برسد.
2. اموال منقول مشمول اناطه نیستند.
3. مدتی که پرونده در اثر اناطه بایگانی میشود، جزو مرور زمان محسوب نمیشود.
🎯 نکات آزمونی:
قرار اناطه فقط وقتی صادر میشود که موضوعی حقوقی مانع احراز جرم باشد.
در اموال منقول (مثل تلفن همراه، خودرو) قرار اناطه صادر نمیشود.
مهلت رجوع ذینفع: یک ماه.📌 قرار اناطه در آیین دادرسی کیفری – ماده ۲۱
🔹 هرگاه اثبات مجرمیت متهم وابسته به موضوعی باشد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه حقوقی است، مرجع کیفری باید:
1. قرار اناطه صادر کند.
2. ذینفع را تعیین نماید.
3. پرونده را موقتاً بایگانی کند تا دادگاه حقوقی رأی قطعی بدهد.
⚠️ اگر ذینفع ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه به دادگاه حقوقی رجوع نکند و گواهی ارائه ندهد → مرجع کیفری رسیدگی را ادامه میدهد.
✍️ تبصرهها:
1. اگر قرار اناطه توسط بازپرس صادر شود، باید ظرف ۳ روز به نظر دادستان برسد.
2. اموال منقول مشمول اناطه نیستند.
3. مدتی که پرونده در اثر اناطه بایگانی میشود، جزو مرور زمان محسوب نمیشود.
🎯 نکات آزمونی:
قرار اناطه فقط وقتی صادر میشود که موضوعی حقوقی مانع احراز جرم باشد.
در اموال منقول (مثل تلفن همراه، خودرو) قرار اناطه صادر نمیشود.
مهلت رجوع ذینفع: یک ماه.
مرور زمان در دوران اناطه متوقف میشود.
مرور زمان در دوران اناطه متوقف میشود.
🔹 هرگاه اثبات مجرمیت متهم وابسته به موضوعی باشد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه حقوقی است، مرجع کیفری باید:
1. قرار اناطه صادر کند.
2. ذینفع را تعیین نماید.
3. پرونده را موقتاً بایگانی کند تا دادگاه حقوقی رأی قطعی بدهد.
⚠️ اگر ذینفع ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه به دادگاه حقوقی رجوع نکند و گواهی ارائه ندهد → مرجع کیفری رسیدگی را ادامه میدهد.
✍️ تبصرهها:
1. اگر قرار اناطه توسط بازپرس صادر شود، باید ظرف ۳ روز به نظر دادستان برسد.
2. اموال منقول مشمول اناطه نیستند.
3. مدتی که پرونده در اثر اناطه بایگانی میشود، جزو مرور زمان محسوب نمیشود.
🎯 نکات آزمونی:
قرار اناطه فقط وقتی صادر میشود که موضوعی حقوقی مانع احراز جرم باشد.
در اموال منقول (مثل تلفن همراه، خودرو) قرار اناطه صادر نمیشود.
مهلت رجوع ذینفع: یک ماه.📌 قرار اناطه در آیین دادرسی کیفری – ماده ۲۱
🔹 هرگاه اثبات مجرمیت متهم وابسته به موضوعی باشد که رسیدگی به آن در صلاحیت دادگاه حقوقی است، مرجع کیفری باید:
1. قرار اناطه صادر کند.
2. ذینفع را تعیین نماید.
3. پرونده را موقتاً بایگانی کند تا دادگاه حقوقی رأی قطعی بدهد.
⚠️ اگر ذینفع ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ قرار اناطه به دادگاه حقوقی رجوع نکند و گواهی ارائه ندهد → مرجع کیفری رسیدگی را ادامه میدهد.
✍️ تبصرهها:
1. اگر قرار اناطه توسط بازپرس صادر شود، باید ظرف ۳ روز به نظر دادستان برسد.
2. اموال منقول مشمول اناطه نیستند.
3. مدتی که پرونده در اثر اناطه بایگانی میشود، جزو مرور زمان محسوب نمیشود.
🎯 نکات آزمونی:
قرار اناطه فقط وقتی صادر میشود که موضوعی حقوقی مانع احراز جرم باشد.
در اموال منقول (مثل تلفن همراه، خودرو) قرار اناطه صادر نمیشود.
مهلت رجوع ذینفع: یک ماه.
مرور زمان در دوران اناطه متوقف میشود.
مرور زمان در دوران اناطه متوقف میشود.
❤1
۱. دامنه شمول قانون سال ۵۶
قانون سال ۵۶ صرفاً شامل اجارههای تجاری است.
اجارههای مسکونی قبل از سال ۱۳۶۲ تابع این قانون نیستند، بلکه تابع قانون سال ۱۳۶۲ هستند.
اجارههای قبل از تصویب قانون سال ۵۶ (چه مسکونی، چه تجاری) در صورت ادامه قرارداد بعد از تصویب قانون، تابع قانون سال ۵۶ خواهند بود.
۲. تاریخ انعقاد و تمدید قرارداد
اگر قرارداد قبل از سال ۷۶ منعقد شده باشد:
اگر اجاره تجاری باشد → تابع قانون سال ۵۶
اگر مسکونی باشد → تابع قانون سال ۶۲
اگر قرارداد قبل از سال ۷۶ منعقد شده و بعد از سال ۷۶ تمدید شود:
اجاره تجاری → قانون سال ۵۶
اجاره مسکونی → قانون سال ۶۲
تجدید قرارداد ≠ تمدید قرارداد:
تمدید: ادامه همان قرارداد با همان شرایط اصلی، ممکن است برخی شرایط اصلاح شود، ولی اصل قرارداد حفظ میشود.
تجدید: قرارداد جدیدی منعقد میشود و قواعد جدید اعمال میشود.
نکته آزمونی: اگر سوال بپرسد قرارداد قبل از ۷۶ منعقد و بعد از ۷۶ تجدید شده، باز هم تابع قانون سال ۵۶ است.
۳. اثرات قراردادهای قبل از سال ۵۶
اگر قرارداد قبل از سال ۵۶ منعقد شده و در زمان تصویب قانون سال ۵۶ همچنان ادامه داشته باشد → تابع قانون سال ۵۶ خواهد شد.
۴. قصد طرفین
شرط اصلی شمول قانون سال ۵۶: قصد طرفین برای اجاره کردن منافع (تملیک منفعت) باشد.
اگر قرارداد در قالب صلح یا معاوضه منعقد شود، ولی هدف اجاره منافع باشد → تابع قانون سال ۵۶ است.
اگر هدف صلح یا معاوضه تملیک منفعت نباشد → قرارداد از شمول قانون سال ۵۶ خارج است.
توجه آزمونی: این قصد باید قابل اثبات باشد.
۵. حمایت از مستاجر
قانون سال ۵۶ برای حمایت از مستاجر وضع شده و به همین دلیل آمره است.
مثال: حق کسب و پیشه مستاجر قابل اسقاط نیست و نمیتوان قراردادی برخلاف آن تنظیم کرد.
فسخ اجاره توسط موجر فقط در شرایط خاص و محدود امکانپذیر است.
۶. نکات آزمونی کلیدی
1. قرارداد تجاری قبل از سال ۷۶ → تابع قانون ۵۶
2. قرارداد مسکونی قبل از سال ۷۶ → تابع قانون ۶۲
3. تمدید قرارداد تجاری بعد از سال ۷۶ → تابع قانون ۵۶
4. تجدید قرارداد قبل از سال ۷۶ → تابع قانون ۵۶
5. قصد اجاره کردن منافع شرط شمول قانون ۵۶ است (حتی اگر قرارداد در قالب صلح یا معاوضه باشد)
6. حمایت از مستاجر آمره است و نمیتوان خلاف آن شرط کرد (حق کسب و پیشه)
قانون سال ۵۶ صرفاً شامل اجارههای تجاری است.
اجارههای مسکونی قبل از سال ۱۳۶۲ تابع این قانون نیستند، بلکه تابع قانون سال ۱۳۶۲ هستند.
اجارههای قبل از تصویب قانون سال ۵۶ (چه مسکونی، چه تجاری) در صورت ادامه قرارداد بعد از تصویب قانون، تابع قانون سال ۵۶ خواهند بود.
۲. تاریخ انعقاد و تمدید قرارداد
اگر قرارداد قبل از سال ۷۶ منعقد شده باشد:
اگر اجاره تجاری باشد → تابع قانون سال ۵۶
اگر مسکونی باشد → تابع قانون سال ۶۲
اگر قرارداد قبل از سال ۷۶ منعقد شده و بعد از سال ۷۶ تمدید شود:
اجاره تجاری → قانون سال ۵۶
اجاره مسکونی → قانون سال ۶۲
تجدید قرارداد ≠ تمدید قرارداد:
تمدید: ادامه همان قرارداد با همان شرایط اصلی، ممکن است برخی شرایط اصلاح شود، ولی اصل قرارداد حفظ میشود.
تجدید: قرارداد جدیدی منعقد میشود و قواعد جدید اعمال میشود.
نکته آزمونی: اگر سوال بپرسد قرارداد قبل از ۷۶ منعقد و بعد از ۷۶ تجدید شده، باز هم تابع قانون سال ۵۶ است.
۳. اثرات قراردادهای قبل از سال ۵۶
اگر قرارداد قبل از سال ۵۶ منعقد شده و در زمان تصویب قانون سال ۵۶ همچنان ادامه داشته باشد → تابع قانون سال ۵۶ خواهد شد.
۴. قصد طرفین
شرط اصلی شمول قانون سال ۵۶: قصد طرفین برای اجاره کردن منافع (تملیک منفعت) باشد.
اگر قرارداد در قالب صلح یا معاوضه منعقد شود، ولی هدف اجاره منافع باشد → تابع قانون سال ۵۶ است.
اگر هدف صلح یا معاوضه تملیک منفعت نباشد → قرارداد از شمول قانون سال ۵۶ خارج است.
توجه آزمونی: این قصد باید قابل اثبات باشد.
۵. حمایت از مستاجر
قانون سال ۵۶ برای حمایت از مستاجر وضع شده و به همین دلیل آمره است.
مثال: حق کسب و پیشه مستاجر قابل اسقاط نیست و نمیتوان قراردادی برخلاف آن تنظیم کرد.
فسخ اجاره توسط موجر فقط در شرایط خاص و محدود امکانپذیر است.
۶. نکات آزمونی کلیدی
1. قرارداد تجاری قبل از سال ۷۶ → تابع قانون ۵۶
2. قرارداد مسکونی قبل از سال ۷۶ → تابع قانون ۶۲
3. تمدید قرارداد تجاری بعد از سال ۷۶ → تابع قانون ۵۶
4. تجدید قرارداد قبل از سال ۷۶ → تابع قانون ۵۶
5. قصد اجاره کردن منافع شرط شمول قانون ۵۶ است (حتی اگر قرارداد در قالب صلح یا معاوضه باشد)
6. حمایت از مستاجر آمره است و نمیتوان خلاف آن شرط کرد (حق کسب و پیشه)
✍🏻 دستورالعمل ناظر بر «حساب امانی و خدمات بانکی مرتبط با آن»
دستورالعمل ناظر بر «حساب امانی» و خدمات بانکی مرتبط با آن پس از تصویب هیات عامل بانک مرکزی با هدف تنظیمگری، ارتقای شفافیت، انضباط بخشی و پیشگیری از سوء استفادههای احتمالی در فرآیند نگهداری وجوه به شبکه بانکی ابلاغ شد.
دستورالعمل ناظر بر «حساب امانی» و خدمات بانکی مرتبط با آن پس از تصویب هیات عامل بانک مرکزی با هدف تنظیمگری، ارتقای شفافیت، انضباط بخشی و پیشگیری از سوء استفادههای احتمالی در فرآیند نگهداری وجوه به شبکه بانکی ابلاغ شد.