دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
قابل توجه دوستان شرکت کننده در کارگاه مهارتهای ترجمه کارگاه مهارتهای ترجمه این هفته پنجشنبه برگزار نخواهد شد
قابل توجه دوستان شرکت کننده در کارگاه مهارتهای ترجمه
جلسه نهم کارگاه مهارتهای ترجمه پنجشنبه هفته بعد 24 فروردین ماه برگزار خواهد شد
جلسه نهم کارگاه مهارتهای ترجمه پنجشنبه هفته بعد 24 فروردین ماه برگزار خواهد شد
جایگاهِ اخلاقی حیوانات در «فلسفه اسلامی» (1)
بهنام خداپناه
آنچه تحت عنوان سنت «فلسفه اسلامی» شناخته می شود، و به تبع آن فیلسوفان مسلمان (اگر اصلن مجاز باشیم از چنین عنوانی استفاده کنیم)، در خصوص جایگاه اخلاقیِ حیواناتِ دیگر آراء به غایت گونه پرستانه ای [Speciesist] دارند. (درباره اصطلاح «گونه پرستی» بعدن توضیح خواهم داد.) بر این اساس، قاطبه فیلسوفان مسلمان را میتوان «انسان باورانی دینی» دانست که پیرو سنت ارسطویی و اسلامی، انسان را در راس هرم موجودات قرار داده و همه موجودات دیگر را مادون و تابع انسان میدانند. به تعبیر ارسطویی و قرآنی آن، همه موجودات «از برای» انسان آفریده شده اند. تفصیل این دیدگاه خود پژوهشی مجزا و مفصل میطلبد که تاکنون متاسفانه انجام نشده است. اما در اینجا و پستهای بعدی تنها به چند مورد از آرای فیلسوفان مسلمان در خصوص حیوانات و جایگاهِ آنها در جهان بینی شان اشاره خواهم کرد.
فارابی:
فارابی، به عنوان «بزرگترین فلاسفه اسلام»، ملقب به «معلم ثانی» و کسی که توانست برای نخستین بار در جهان اسلام مکتبی فلسفی را تاسیس کند، در کتاب «سیاسات المدنیه»، پس از آنکه درباره مردمانی سخن میگوید که از زندگیِ اجتماعیِ مرسوم شهری برخوردار نیستند، آنها را به حیوانات اهلی و وحشی تشبیه کرده و در اینباره میگوید: "باید با اینان به شیوه بهایم رفتار کرد: که از آن میان آنها را که اهلی باشند به بردگی گرفت و چون بهایم از آنها کار کشید. و با آنها که وحشی هستند و از آنها سودی عاید نمیشود، بلکه زیانمندند، چون سایر حیوانات زیانمند رفتار کرد.» (السیاسات المدنیه، صص. 57-58) وی همچنین در «آراء اهل المدینه الفاضله»، فناء نفوس جاهله را اثبات میکند و نفوس حیوانات را جزو این دسته از نفوس میداند که پس از مرگ معدوم میشوند "اما اهل شهرهایی که در جهلند، نفوسشان همچنان کمال نایافته بماند، بلکه ضرورتا در قوام خود به ماده نیازمند باشند . . . اینان هلاک-شوندگان و بی سپران وادی عدم هستند، چون بهائم و سباع و خزندگان." (آراء اهل المدینه الفاضله. صص 99-100)
دیدگاه فارابی در خصوص رفتار با حیوانات کاملن مشخص است: آنها را که اهلی هستند باید به بردگی گرفت، و با آنها که وحشی هستند همچون حیوانات زیانمند و مضرّ برخورد کرد. [به تعبیری از میان بردشان]. سرنوشتشان هم که مشخص است، اینان یعنی کل حیوانات از بهائم گرفته تا سباع و خزندگان، همچون نفوس جاهله (طبق نگرش اسلامی-یونانیِ فارابی) معدوم میشوند.
پ.ن: نقل قولها برگرفته ایست از کتاب «تاریخ فلسفه در جهان اسلام»، نوشته حنا فاخوری-خلیل جر، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، انتشارات علمی-فرهنگی.
@BeKhodnotes
بهنام خداپناه
آنچه تحت عنوان سنت «فلسفه اسلامی» شناخته می شود، و به تبع آن فیلسوفان مسلمان (اگر اصلن مجاز باشیم از چنین عنوانی استفاده کنیم)، در خصوص جایگاه اخلاقیِ حیواناتِ دیگر آراء به غایت گونه پرستانه ای [Speciesist] دارند. (درباره اصطلاح «گونه پرستی» بعدن توضیح خواهم داد.) بر این اساس، قاطبه فیلسوفان مسلمان را میتوان «انسان باورانی دینی» دانست که پیرو سنت ارسطویی و اسلامی، انسان را در راس هرم موجودات قرار داده و همه موجودات دیگر را مادون و تابع انسان میدانند. به تعبیر ارسطویی و قرآنی آن، همه موجودات «از برای» انسان آفریده شده اند. تفصیل این دیدگاه خود پژوهشی مجزا و مفصل میطلبد که تاکنون متاسفانه انجام نشده است. اما در اینجا و پستهای بعدی تنها به چند مورد از آرای فیلسوفان مسلمان در خصوص حیوانات و جایگاهِ آنها در جهان بینی شان اشاره خواهم کرد.
فارابی:
فارابی، به عنوان «بزرگترین فلاسفه اسلام»، ملقب به «معلم ثانی» و کسی که توانست برای نخستین بار در جهان اسلام مکتبی فلسفی را تاسیس کند، در کتاب «سیاسات المدنیه»، پس از آنکه درباره مردمانی سخن میگوید که از زندگیِ اجتماعیِ مرسوم شهری برخوردار نیستند، آنها را به حیوانات اهلی و وحشی تشبیه کرده و در اینباره میگوید: "باید با اینان به شیوه بهایم رفتار کرد: که از آن میان آنها را که اهلی باشند به بردگی گرفت و چون بهایم از آنها کار کشید. و با آنها که وحشی هستند و از آنها سودی عاید نمیشود، بلکه زیانمندند، چون سایر حیوانات زیانمند رفتار کرد.» (السیاسات المدنیه، صص. 57-58) وی همچنین در «آراء اهل المدینه الفاضله»، فناء نفوس جاهله را اثبات میکند و نفوس حیوانات را جزو این دسته از نفوس میداند که پس از مرگ معدوم میشوند "اما اهل شهرهایی که در جهلند، نفوسشان همچنان کمال نایافته بماند، بلکه ضرورتا در قوام خود به ماده نیازمند باشند . . . اینان هلاک-شوندگان و بی سپران وادی عدم هستند، چون بهائم و سباع و خزندگان." (آراء اهل المدینه الفاضله. صص 99-100)
دیدگاه فارابی در خصوص رفتار با حیوانات کاملن مشخص است: آنها را که اهلی هستند باید به بردگی گرفت، و با آنها که وحشی هستند همچون حیوانات زیانمند و مضرّ برخورد کرد. [به تعبیری از میان بردشان]. سرنوشتشان هم که مشخص است، اینان یعنی کل حیوانات از بهائم گرفته تا سباع و خزندگان، همچون نفوس جاهله (طبق نگرش اسلامی-یونانیِ فارابی) معدوم میشوند.
پ.ن: نقل قولها برگرفته ایست از کتاب «تاریخ فلسفه در جهان اسلام»، نوشته حنا فاخوری-خلیل جر، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، انتشارات علمی-فرهنگی.
@BeKhodnotes
این است «جنگ افزار مدرن»
هواپیمایی 700 میلیون دلاری
بمبی 50 هزار دلاری را
بر چادری یک دلاری می اندازد
@BeKhodnotes
هواپیمایی 700 میلیون دلاری
بمبی 50 هزار دلاری را
بر چادری یک دلاری می اندازد
@BeKhodnotes
جایگاهِ اخلاقی حیوانات در «فلسفه اسلامی» (2)
بهنام خداپناه
پس از نگاهی گذرا به فارابی اکنون نیز چنین نگاهی را به دو تن از دیگر متفکران اسلامی خواهم داشت که در تاریخ فکر و اندیشه اسلامی اثرات فراوان برجای گذاشته اند.
غزالی:
برای فهم دیدگاه غزالی در اینباره توجه به دو رویکرد و دیدگاه او حائز اهمیت است: 1. به باور غزالی، خدا تابع هیچ قاعده و قانونی نیست (به تعبیری هرچه آن خسرو کند شیرین بود)، از اینرو او میتواند مخلوقاتِ خود را بدون هیچ دلیلی مجازات کند، 2. حکمرانی انسان در جهان همچون پادشاهی خدا بر عالم اکبر است. (الغزالی، روضه الطالبین،صص 78-177) 3. نتیجه ای که بر این اساس ناشی میشود این است که، انسانها میتوانند هرچه بخواهند انجام دهند، زیرا حکمرانی انسان بر عالم درست همچون حکمرانیِ خداست و او انسان را بنا به تصویر خود آفریده است.
آنچه پیرو این خطِ استدلال نتیجه میشود نوعی انسان مداری است که گونه پرستی میتواند یکی از پیامدهای آن باشد.
ابن رشد:
مطلب بالا درخصوص ابن رشد، یعنی متفکری که تاثیر بسزایی بر سنت فکر غربی نیز برجای گذاشت، صادق است. ابن رشد در استدلالاتی که بر وجود خدا اقامه میکند، برمبنای آیه های قرآنی، به استدلالی تحت عنوان «عنایت» متوسل شود، که بر اساس آن هرچه در جهان وجود دارد برای انسان و درخدمت به او آفریده شده است. طبق این استدلال: 1. همه مخلوقات همساز و موافق با وجود انسان آفریده شده اند، 2. این همسازی و توافق اتفاقی نیست، بلکه از جانب فاعلی است که آنرا مقدر کرده است. ما هرچه بیشتر جهان و انسان را می شناسیم، بیشتر مشخص میشود که همه اجزاء طبیعت در خدمتِ هدفی آفریده شده اند که آن هدف انسان است. (ابن رشد، کشف المنهاج الادله فی عقاید المله، صص 64-66)
آنچه درخصوص متفکران اسلامی و نظراتشان راجع به جایگاهِ اخلاقیِ حیوانات بسیار به چشم میخورد سیطره دیدگاه ارسطویی بر آنهاست. ارسطو درباره جایگاه حیوانات میگوید:
"گیاهان به خاطر حیوانات، و بهایمِ وحشی به خاطرِ انسان وجود دارند - حیواناتِ خانگی برای استفاده و خوراک، حیواناتِ وحشی (یا در هر حال بیشترِ آنها) برای خوراک و لوازمِ دیگر زندگی، همچون پوشاک و ابزارآلاتِ گوناگونی وجود دارند. از آنجاییکه طبیعت هیچ چیزِ بی هدف یا باطلی نمیسازد، به شکل غیرقابل انکاری درست است که او همه حیوانات را به خاطر انسان ایجاد کرده است." (ارسطو، سیاست، ص.16)
آنچه آمد تنها اشاره ای گذرا به دیدگاه برخی از متفکران اسلامی در زمینه جایگاهِ اخلاقیِ حیوانات بود. از آنجاییکه اشاره به نظرات ابن سینا و ملاصدرا نیاز به زمان و نوشتارِ به مراتب مفصلتری دارد در اینجا از ذکر آن چشم پوشی میکنم ولی در نهایت این دو متفکر نیز در همان نگره های گونه پرستانه ای گرفتار بوده اند که بقیه.
شاید بدیع ترین و متفاوت ترین مواضع در خصوص حیوانات و جایگاهِ اخلاقی شان در سنت اسلامی از آنِ زکریای رازی (در کتاب السیره الفلسفیه) و اخوان الصفا (در کتاب دادخواهی حیوانات نزد پادشان پریان) باشد که اگر فرصتی دست داد در نوشته های بعدی بدانها اشاره ای خواهم داشت.
پ.ن: نقل قولها در خصوص فلاسفه اسلامی برگرفته ایست از کتاب «تاریخ فلسفه در جهان اسلام»، نوشته حنا فاخوری-خلیل جر، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، انتشارات علمی-فرهنگی.
@BeKhodnotes
بهنام خداپناه
پس از نگاهی گذرا به فارابی اکنون نیز چنین نگاهی را به دو تن از دیگر متفکران اسلامی خواهم داشت که در تاریخ فکر و اندیشه اسلامی اثرات فراوان برجای گذاشته اند.
غزالی:
برای فهم دیدگاه غزالی در اینباره توجه به دو رویکرد و دیدگاه او حائز اهمیت است: 1. به باور غزالی، خدا تابع هیچ قاعده و قانونی نیست (به تعبیری هرچه آن خسرو کند شیرین بود)، از اینرو او میتواند مخلوقاتِ خود را بدون هیچ دلیلی مجازات کند، 2. حکمرانی انسان در جهان همچون پادشاهی خدا بر عالم اکبر است. (الغزالی، روضه الطالبین،صص 78-177) 3. نتیجه ای که بر این اساس ناشی میشود این است که، انسانها میتوانند هرچه بخواهند انجام دهند، زیرا حکمرانی انسان بر عالم درست همچون حکمرانیِ خداست و او انسان را بنا به تصویر خود آفریده است.
آنچه پیرو این خطِ استدلال نتیجه میشود نوعی انسان مداری است که گونه پرستی میتواند یکی از پیامدهای آن باشد.
ابن رشد:
مطلب بالا درخصوص ابن رشد، یعنی متفکری که تاثیر بسزایی بر سنت فکر غربی نیز برجای گذاشت، صادق است. ابن رشد در استدلالاتی که بر وجود خدا اقامه میکند، برمبنای آیه های قرآنی، به استدلالی تحت عنوان «عنایت» متوسل شود، که بر اساس آن هرچه در جهان وجود دارد برای انسان و درخدمت به او آفریده شده است. طبق این استدلال: 1. همه مخلوقات همساز و موافق با وجود انسان آفریده شده اند، 2. این همسازی و توافق اتفاقی نیست، بلکه از جانب فاعلی است که آنرا مقدر کرده است. ما هرچه بیشتر جهان و انسان را می شناسیم، بیشتر مشخص میشود که همه اجزاء طبیعت در خدمتِ هدفی آفریده شده اند که آن هدف انسان است. (ابن رشد، کشف المنهاج الادله فی عقاید المله، صص 64-66)
آنچه درخصوص متفکران اسلامی و نظراتشان راجع به جایگاهِ اخلاقیِ حیوانات بسیار به چشم میخورد سیطره دیدگاه ارسطویی بر آنهاست. ارسطو درباره جایگاه حیوانات میگوید:
"گیاهان به خاطر حیوانات، و بهایمِ وحشی به خاطرِ انسان وجود دارند - حیواناتِ خانگی برای استفاده و خوراک، حیواناتِ وحشی (یا در هر حال بیشترِ آنها) برای خوراک و لوازمِ دیگر زندگی، همچون پوشاک و ابزارآلاتِ گوناگونی وجود دارند. از آنجاییکه طبیعت هیچ چیزِ بی هدف یا باطلی نمیسازد، به شکل غیرقابل انکاری درست است که او همه حیوانات را به خاطر انسان ایجاد کرده است." (ارسطو، سیاست، ص.16)
آنچه آمد تنها اشاره ای گذرا به دیدگاه برخی از متفکران اسلامی در زمینه جایگاهِ اخلاقیِ حیوانات بود. از آنجاییکه اشاره به نظرات ابن سینا و ملاصدرا نیاز به زمان و نوشتارِ به مراتب مفصلتری دارد در اینجا از ذکر آن چشم پوشی میکنم ولی در نهایت این دو متفکر نیز در همان نگره های گونه پرستانه ای گرفتار بوده اند که بقیه.
شاید بدیع ترین و متفاوت ترین مواضع در خصوص حیوانات و جایگاهِ اخلاقی شان در سنت اسلامی از آنِ زکریای رازی (در کتاب السیره الفلسفیه) و اخوان الصفا (در کتاب دادخواهی حیوانات نزد پادشان پریان) باشد که اگر فرصتی دست داد در نوشته های بعدی بدانها اشاره ای خواهم داشت.
پ.ن: نقل قولها در خصوص فلاسفه اسلامی برگرفته ایست از کتاب «تاریخ فلسفه در جهان اسلام»، نوشته حنا فاخوری-خلیل جر، ترجمه: عبدالمحمد آیتی، انتشارات علمی-فرهنگی.
@BeKhodnotes
👍1
هایکو، شعرهای هفده هجاییِ ژاپنی
درک من از هایکو این است: توجه به زیبایی های ساده ای که دیده نمیشوند، همچون شکفتنِ گلی، نوایی موزون، هوایی مطبوع و . . . زیباییهایی که حاصل نوعی نگاهِ ساده و همراه با آرامش و طمائنینه به اطراف و خصوصن طبیعت است. سادگی هم در فُرم و هم در محتوای هایکو به چشم میخورد. تنها با کلامی ساده مرکب از هفده هجا در قالب سه مصرع-واره، محتوایی به غایت ساده که معمولن از فرط سادگی، چشم آنرا نادیده میگیرد در کانون توجه شاعر هایکوسرا قرار میگیرد. مضامینی که از طبعی لطیف خبر میدهند. مضامینی سپهری-گونه.
هایکو، و نگاهِ هایکو-وارانه شاید همان چیزی باشد که انسان مدرنِ در جستجوی معنا بدان نیاز دارد. انسانِ زمانه پس-از-مرگ-خدا! ظاهرن باید دانست که معنا تنها معنا از سنجِ کلان-روایتیِ آن نیست. چه بسا بتوان در همین آناتِ زندگی، در همین تجربه های ساده، معنایی، ولو ساده و ظاهرن پوچ، را دریافت. معنایی که دستکم تسکینی باشد از برای تاب آوردنِ زندگی. زندگی یی که همانگونه که شوپنهاور میگفت خصلت اصلی آن «نوسان داشتن» و «آونگی بودنش» است:
«زندگی به سان آونگی است در آمد و شد، میان رنجِ فشار [ناشی از فقدان] و رنجِ ملال [ناشی از وصال]».
نمونه ای از یک هایکو را در پست بعدی خواهید دید👇👇
@BeKhodnotes
درک من از هایکو این است: توجه به زیبایی های ساده ای که دیده نمیشوند، همچون شکفتنِ گلی، نوایی موزون، هوایی مطبوع و . . . زیباییهایی که حاصل نوعی نگاهِ ساده و همراه با آرامش و طمائنینه به اطراف و خصوصن طبیعت است. سادگی هم در فُرم و هم در محتوای هایکو به چشم میخورد. تنها با کلامی ساده مرکب از هفده هجا در قالب سه مصرع-واره، محتوایی به غایت ساده که معمولن از فرط سادگی، چشم آنرا نادیده میگیرد در کانون توجه شاعر هایکوسرا قرار میگیرد. مضامینی که از طبعی لطیف خبر میدهند. مضامینی سپهری-گونه.
هایکو، و نگاهِ هایکو-وارانه شاید همان چیزی باشد که انسان مدرنِ در جستجوی معنا بدان نیاز دارد. انسانِ زمانه پس-از-مرگ-خدا! ظاهرن باید دانست که معنا تنها معنا از سنجِ کلان-روایتیِ آن نیست. چه بسا بتوان در همین آناتِ زندگی، در همین تجربه های ساده، معنایی، ولو ساده و ظاهرن پوچ، را دریافت. معنایی که دستکم تسکینی باشد از برای تاب آوردنِ زندگی. زندگی یی که همانگونه که شوپنهاور میگفت خصلت اصلی آن «نوسان داشتن» و «آونگی بودنش» است:
«زندگی به سان آونگی است در آمد و شد، میان رنجِ فشار [ناشی از فقدان] و رنجِ ملال [ناشی از وصال]».
نمونه ای از یک هایکو را در پست بعدی خواهید دید👇👇
@BeKhodnotes
انتشارات ققنوس
#درآمدي_بر_فهم #هرمنوتيك #لارنس_كي_اشميت #بهنام_خداپناه @qoqnoospub
گزارش روزنامه شرق از انتشار ترجمه کتاب «درآمدی بر فهم هرمنوتیک» ترجمه: بهنام خداپناه با عنوان «فهم متکثر زبان» به تاریخ 20 فروردین ماه 1396
http://www.sharghdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=1265&PageNO=11
@BeKhodnotes
http://www.sharghdaily.ir/Default.aspx?NPN_Id=1265&PageNO=11
@BeKhodnotes
www.sharghdaily.ir
روزنامه شرق
روزنامه شرق,روزنامه شرق، Shargh Daily
Forwarded from انتشارات ققنوس
ما در دنیایی مطلقاً تراژیک زندگی میکنیم. میگویند شوپنهاور بدبین است. چنین حرفی نشانهٔ سادگی است. بینش او عظیم و تراژیک است و متأسفانه کاملاً هم منطبق با واقعیت. شوپنهاور از نظام فکری اش نتایجی چند می گیرد.
مثلاً، طبیعت نه فقط با افراد که با انواع نیز سر و کار دارد. میلیون ها مورچه برای تولید نوع خود باید بمیرند. انسانی که خود را در نبرد قربانی می کند دلیلی مشابه همین دارد. سرانجام باید گفت که شوپنهاور زن ستیزی پر جوش و خروش بود به این دلیل ساده که زن متضمن تداوم نوع است. او معتقد بود که در عالم عشق، خشنودی فردی ممکن نیست زیرا فرد قربانی حفظ نوع می شود. آری، نگاه پر محبت مردی جوان به دختری جوان و برعکس، بسیار گیراست. اما آنها فقط میخواهند بدانند آیا میتوانند از همدیگر صاحب فرزندانی «درجه یک» شوند یا خیر.
ما در جنس مخالف دنبال نقاط مخالف خودمان هستیم: دماغ بزرگ، دماغ کوچک و غیره. انسان هرگز نمی تواند به خشنودی فردی دست یابد. اراده به زیستن وادارمان می کند که دیگران را مصرف کنیم یا مورد مصرف دیگران قرار بگیریم.
#فلسفه_در_شش_ساعت_و_پانزده_دقیقه
#ویتولد_گومبروویچ
#ققنوس
@qoqnoospub
مثلاً، طبیعت نه فقط با افراد که با انواع نیز سر و کار دارد. میلیون ها مورچه برای تولید نوع خود باید بمیرند. انسانی که خود را در نبرد قربانی می کند دلیلی مشابه همین دارد. سرانجام باید گفت که شوپنهاور زن ستیزی پر جوش و خروش بود به این دلیل ساده که زن متضمن تداوم نوع است. او معتقد بود که در عالم عشق، خشنودی فردی ممکن نیست زیرا فرد قربانی حفظ نوع می شود. آری، نگاه پر محبت مردی جوان به دختری جوان و برعکس، بسیار گیراست. اما آنها فقط میخواهند بدانند آیا میتوانند از همدیگر صاحب فرزندانی «درجه یک» شوند یا خیر.
ما در جنس مخالف دنبال نقاط مخالف خودمان هستیم: دماغ بزرگ، دماغ کوچک و غیره. انسان هرگز نمی تواند به خشنودی فردی دست یابد. اراده به زیستن وادارمان می کند که دیگران را مصرف کنیم یا مورد مصرف دیگران قرار بگیریم.
#فلسفه_در_شش_ساعت_و_پانزده_دقیقه
#ویتولد_گومبروویچ
#ققنوس
@qoqnoospub
انتشارات ققنوس
#درآمدي_بر_فهم #هرمنوتيك #لارنس_كي_اشميت #بهنام_خداپناه @qoqnoospub
گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) از انتشار کتاب «درآمدی بر فهم هرمنوتیک»
پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
"هرمنوتیک، از شلایر ماخر تا گادامر"
هرمنوتیک به زبان ساده همان تفسیر است با کمی قیدهای بیشتر. درباره ریشه این واژه حرفهایی گفته شده مثلا اینکه از «هرمس» که خواست خدایان را به انسانها میگفت، آمده است، اما همین هم سالهای اخیر محل اشکال بوده است. با همه اینها میتوان آن را به معنای عام، تفسیر خواند.
لارنس کی. اشمیت کتاب خود را با ارائه مفاهیم اولیه از هرمنوتیک آغاز کرده و با پرسشهایی که پشت سر هم درباره هرمنوتیک آورده، تلاش کرده ذهن مخاطب را بیآنکه در چارچوب خاصی از معنای هرمنوتیک قرار دهد یا بیش از حد معنای آن را گسترده کند، ذهنیت جامعی از این مفهوم به او ببخشد.
نویسنده پس از آن، ابتدا شِمای کلی کتاب را مختصر توضیحی میدهد؛ اینکه کار خود را با شلایر ماخر آغاز میکند، به خاطر حرف خود شلایر ماخر مبنی بر اینکه او خود را نخستین کسی میدانست که نظریههای هرمونتیکی رشتههای گوناگون را وحدت بخشید. شلایر ماخر تعریف ساده و در عین حال نسبتا عامی از هرمنوتیک ارائه می دهد. به نظر او هرمنوتیک هنر فهم زبان گفتاری و نوشتاری است.
دیلتایی که نویسنده در ادامه کتاب از او حرف میزند و خود او به واسطه شلایر ماخر به هرمنوتیک آگاه شده، اما به دنبال صورتبندی یک روش شناسی منحصر به فرد برای علوم انسانی، از رهگذر هرمنوتیک است و هم او از این جهت اهمیت دارد که مارتین هایدگر پس از او ظهور می کند. سنت هرمنوتیکی، تبیین و فهم، فهم دیگران سه بخشی است که نویسنده آراء دیلتای را در زیر مجموعه آنها توضیح داده است.
هایدگر، فیلسوف آلمانی و شاگرد پرغوغای هوسرل، روش پژوهش پدیدارشناسانه استاد خود را با نظریه فهم زندگی دیلتای درمی آمیزد؛ بررسی پدیدارشناسانه به معنای اینکه، بیقضاوت درباره دلالت تجربهها، آنها را توصیف کنیم. هایدگر دست از پرسش اساسی خود؛ یعنی معنای هستی برنمیدارد. همانطور که نویسنده کتاب نوشته؛ هایدگر معتقد است که پیش از آنکه بتوانیم از معرفتمان درباره هستندگان سخنی بگوییم، باید معنای هستی را بفهمیم.
هانس گئورگ گادامر، اندیشمند بعدی مورد توجه نویسنده کتاب است، او اصلی ترین متفکر هرمنوتیک در عصر ماست. نویسنده سه دلیل در مسئولیت گادامر در طرز تفکر ما درباره هرمنوتیک ارائه میکند؛ نخست اینکه هایدگر در اندیشه واپسین خود، یا به عبارتی هایدگر متاخر، هرمنوتیک را از قلم میاندازد. دوم، ژان پل سارتر که متاثر از هایدگر بود نیز در مقام دفاع از اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک را فراموش میکند و سوم اینکه گادامر، خود در مقام شاگرد هایدگر، تحلیل استادش از فهم را در اثر مهم خود؛ «حقیقت و روش» گسترش می دهد. هرمنوتیک برای گادامر، نظریه فلسفی معرفت است.
لارنس کی. اشمیت بخش عمده کتاب خود را به بررسی نظریات این چهار اندیشمند یعنی شلایر ماخر، دیلتای، و باز بیشتر هایدگر و گادامر اختصاص داده و پس از آن در فصلی با عنوان «مناقشات هرمنوتیکی»، آراء اندیشمندانی چون هِرش، هابرماس، ریکور و دریدا را آورده است.
درآمدی بر فهم هرمنوتیک به قلم لارنس کی. اشمیت و برگردان بهنام خداپناه است که انتشارات ققنوس در 1650 نسخه منتشر کرده است. این کتاب به بهای 19 هزار تومان در دسترس است.
@BeKhodnotes
yon.ir/F5wUq
پنجشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۶
"هرمنوتیک، از شلایر ماخر تا گادامر"
هرمنوتیک به زبان ساده همان تفسیر است با کمی قیدهای بیشتر. درباره ریشه این واژه حرفهایی گفته شده مثلا اینکه از «هرمس» که خواست خدایان را به انسانها میگفت، آمده است، اما همین هم سالهای اخیر محل اشکال بوده است. با همه اینها میتوان آن را به معنای عام، تفسیر خواند.
لارنس کی. اشمیت کتاب خود را با ارائه مفاهیم اولیه از هرمنوتیک آغاز کرده و با پرسشهایی که پشت سر هم درباره هرمنوتیک آورده، تلاش کرده ذهن مخاطب را بیآنکه در چارچوب خاصی از معنای هرمنوتیک قرار دهد یا بیش از حد معنای آن را گسترده کند، ذهنیت جامعی از این مفهوم به او ببخشد.
نویسنده پس از آن، ابتدا شِمای کلی کتاب را مختصر توضیحی میدهد؛ اینکه کار خود را با شلایر ماخر آغاز میکند، به خاطر حرف خود شلایر ماخر مبنی بر اینکه او خود را نخستین کسی میدانست که نظریههای هرمونتیکی رشتههای گوناگون را وحدت بخشید. شلایر ماخر تعریف ساده و در عین حال نسبتا عامی از هرمنوتیک ارائه می دهد. به نظر او هرمنوتیک هنر فهم زبان گفتاری و نوشتاری است.
دیلتایی که نویسنده در ادامه کتاب از او حرف میزند و خود او به واسطه شلایر ماخر به هرمنوتیک آگاه شده، اما به دنبال صورتبندی یک روش شناسی منحصر به فرد برای علوم انسانی، از رهگذر هرمنوتیک است و هم او از این جهت اهمیت دارد که مارتین هایدگر پس از او ظهور می کند. سنت هرمنوتیکی، تبیین و فهم، فهم دیگران سه بخشی است که نویسنده آراء دیلتای را در زیر مجموعه آنها توضیح داده است.
هایدگر، فیلسوف آلمانی و شاگرد پرغوغای هوسرل، روش پژوهش پدیدارشناسانه استاد خود را با نظریه فهم زندگی دیلتای درمی آمیزد؛ بررسی پدیدارشناسانه به معنای اینکه، بیقضاوت درباره دلالت تجربهها، آنها را توصیف کنیم. هایدگر دست از پرسش اساسی خود؛ یعنی معنای هستی برنمیدارد. همانطور که نویسنده کتاب نوشته؛ هایدگر معتقد است که پیش از آنکه بتوانیم از معرفتمان درباره هستندگان سخنی بگوییم، باید معنای هستی را بفهمیم.
هانس گئورگ گادامر، اندیشمند بعدی مورد توجه نویسنده کتاب است، او اصلی ترین متفکر هرمنوتیک در عصر ماست. نویسنده سه دلیل در مسئولیت گادامر در طرز تفکر ما درباره هرمنوتیک ارائه میکند؛ نخست اینکه هایدگر در اندیشه واپسین خود، یا به عبارتی هایدگر متاخر، هرمنوتیک را از قلم میاندازد. دوم، ژان پل سارتر که متاثر از هایدگر بود نیز در مقام دفاع از اگزیستانسیالیسم، هرمنوتیک را فراموش میکند و سوم اینکه گادامر، خود در مقام شاگرد هایدگر، تحلیل استادش از فهم را در اثر مهم خود؛ «حقیقت و روش» گسترش می دهد. هرمنوتیک برای گادامر، نظریه فلسفی معرفت است.
لارنس کی. اشمیت بخش عمده کتاب خود را به بررسی نظریات این چهار اندیشمند یعنی شلایر ماخر، دیلتای، و باز بیشتر هایدگر و گادامر اختصاص داده و پس از آن در فصلی با عنوان «مناقشات هرمنوتیکی»، آراء اندیشمندانی چون هِرش، هابرماس، ریکور و دریدا را آورده است.
درآمدی بر فهم هرمنوتیک به قلم لارنس کی. اشمیت و برگردان بهنام خداپناه است که انتشارات ققنوس در 1650 نسخه منتشر کرده است. این کتاب به بهای 19 هزار تومان در دسترس است.
@BeKhodnotes
yon.ir/F5wUq
دوره مهارتهای کاربردی ترجمه با محوریت متون علوم انسانی (متون فلسفی)
آغاز دوره: 14 اردیبهشت ماه
مهلت ثبت نام: تا 10 ادریبهشت
مدرس: بهنام خداپناه
تماس با شماره های در بنر و یا آی دی زیر @Teachingtransla
آغاز دوره: 14 اردیبهشت ماه
مهلت ثبت نام: تا 10 ادریبهشت
مدرس: بهنام خداپناه
تماس با شماره های در بنر و یا آی دی زیر @Teachingtransla
🍀🍀هدف از این دوره ده جلسه ای👆👆، آشنایی با ترکیبها و ساختارهای پرکاربرد و پیچیده در زبان انگلیسی در قالب جزوه ای 50 صفحه ای است. ترکیبها و ساختارهای مذکور در قالب 1500 مثال توضیح داده خواهند شد. مثالهای ارائه شده در جزوه نیز بر دو دسته اند. مثالهای عمومی، و مثالهای تخصصی با تکیه بر متونی در حوزه علوم انسانی، خصوصا متون فلسفی. این دوره به صورت ده جلسه دو ساعته برگزار خواهد شد که مجموع دوره 20 ساعت خواهد بود.
⭕️آشنایی با گرامر زبان انگلیسی در حد «متوسط» برای فراگیران ضروری است.
✔️در پایان دوره نیز به فراگیران مدرک معتبر قابل ترجمه داده خواهد شد.
این دوره، به صورت هفته ای یک جلسه، پنجشنبه ها، از ساعت یک و نیم الی سه و نیم برگزار میشود.
✔️شروع دوره: پنجشنبه 14 اردیبهشت ماه
✔️مهلت ثبتنام: تا 10 اردیبهشت
مدرس: بهنام خداپناه (@BeKhodnotes)
به منظور اطلاع از شرایط ثبتنام میتوانید با شماره های داده شده در بنر دوره، و یا با آی دیِ @Teachingtransla در تلگرام، تماس حاصل کنید.
@BeKhodnotes
⭕️آشنایی با گرامر زبان انگلیسی در حد «متوسط» برای فراگیران ضروری است.
✔️در پایان دوره نیز به فراگیران مدرک معتبر قابل ترجمه داده خواهد شد.
این دوره، به صورت هفته ای یک جلسه، پنجشنبه ها، از ساعت یک و نیم الی سه و نیم برگزار میشود.
✔️شروع دوره: پنجشنبه 14 اردیبهشت ماه
✔️مهلت ثبتنام: تا 10 اردیبهشت
مدرس: بهنام خداپناه (@BeKhodnotes)
به منظور اطلاع از شرایط ثبتنام میتوانید با شماره های داده شده در بنر دوره، و یا با آی دیِ @Teachingtransla در تلگرام، تماس حاصل کنید.
@BeKhodnotes
Forwarded from دردِ جاودانِگی
Audio
Nicos Hatzopoulos
Forwarded from اتچ بات
اخیرن یکی از دوستان اطلاعاتِ کتابی را برایم فرستاد در حوزه animal ethics یا اخلاق ارتباط با حیوانات. خوشحال شدم از اینکه نهایتن پس از 100 سال بعد از انتشار کتابهایی در این زمینه (یعنی کتابهای صادق هدایت با عناوین «انسان و حیوان» و «فواید گیاهخواری») کتابی جدید با حال و هوای امروزی به زبان فارسی ترجمه شده است. تصمیم گرفتم کتاب را به کانالهایی که در زمینه حقوق حیوانات اطلاعرسانی و فعالیت میکنند معرفی کنم تا ایشان نیز کتاب را مورد اطلاعرسانی قرار دهند. چرا این تصمیم را گرفتم؟ به خاطر ضعفِ تئوریک در این زمینه. به نظرم بیشترِ افرادی که خود را حامیِ حقوق حیوانات میدانند، تنها دوستدار یا علاقمند به یک حیوان خاص (مثلن سگ یا گربه و به یک معنای کلی «حیوان خانگی») هستند که این علاقه نیز نهایتن به خودِ ایشان مربوط میشود تا دغدغه حیوانات را داشتن. بیشتر اینان مثل به اصطلاح «کفتربازانی» هستند که برای سلامت و ازدیاد کبوترهایشان، حاضرند گربه های زبان بسته را هدف شلیک تفنگ ساچمه ای قرار دهند.
نهایتن اینکه کتاب را جهت اطلاعرسانی به چند کانال نسبتن پرطرفدار معرفی کردم و از ایشان درخواست کردم که در بین انبوه مطالبِ با ربط یا بی ربطی که روزانه به شکلی انبوه به اشتراک میگذارند این کتاب را هم در این میان بگنجانند، بالاخره هرچه باشد این کار نه هزینه ای برای ایشان دارد و اگر سودِ مادی ندارد اما این سودِ معنوی را دارد که در راستای همان شعارهایی باشد که ادعایش را دارند. متاسفانه همه ادمینهای این کانالها تنها به گفتنِ یک «چشمِ» صوری و بی محتوا اکتفا کردند و نهایتن از انتشار این اثر امتناع ورزیدند. بیشتر ما در زمینه های مختلف همینگونه ایم. اهلِ شعار و نه عمل.
من این اثر را خدمت شما معرفی میکنم که، خوب یا بد، دستکم در بین شعاردهندگانِ بی عمل نباشم.
اجازه هست شما را بخورم؟ (بررسي اخلاقي مصرف غذاهاي حيواني) / گري ال فرانسيون / ترجمه باهار مومني / چاپ اول1395، نشر تيسا / قطع رقعي، 170صفحه، جلد شوميز / 11900 تومان
@BeKhodnotes
نهایتن اینکه کتاب را جهت اطلاعرسانی به چند کانال نسبتن پرطرفدار معرفی کردم و از ایشان درخواست کردم که در بین انبوه مطالبِ با ربط یا بی ربطی که روزانه به شکلی انبوه به اشتراک میگذارند این کتاب را هم در این میان بگنجانند، بالاخره هرچه باشد این کار نه هزینه ای برای ایشان دارد و اگر سودِ مادی ندارد اما این سودِ معنوی را دارد که در راستای همان شعارهایی باشد که ادعایش را دارند. متاسفانه همه ادمینهای این کانالها تنها به گفتنِ یک «چشمِ» صوری و بی محتوا اکتفا کردند و نهایتن از انتشار این اثر امتناع ورزیدند. بیشتر ما در زمینه های مختلف همینگونه ایم. اهلِ شعار و نه عمل.
من این اثر را خدمت شما معرفی میکنم که، خوب یا بد، دستکم در بین شعاردهندگانِ بی عمل نباشم.
اجازه هست شما را بخورم؟ (بررسي اخلاقي مصرف غذاهاي حيواني) / گري ال فرانسيون / ترجمه باهار مومني / چاپ اول1395، نشر تيسا / قطع رقعي، 170صفحه، جلد شوميز / 11900 تومان
@BeKhodnotes
Telegram
attach 📎