Forwarded from اتچ بات
Telegram
attach 📎
Forwarded from اتچ بات
🖋 گوزن در خط توليد انبوه!!!
📌«معاون بهبود تولیدات دامی سازمان #جهاد_کشاورزی استان #همدان با اشاره به اینکه #گوزنهای پرورشی #بومی_ایران هستند، خاطر نشان کرد:اینگونه با شرایط آب و هوایی استان همدان سازگاری دارد و تفاوتی با سایر #دامها ندارد. نظرپور با تأکید بر اینکه پرورش گوزن یک فعالیت اقتصادی است، بیان کرد: استانهای دیگر به این نتیجه رسیدند که پرورش گوزن یک فعالیت اقتصادی بوده و جوابگوی سرمایهگذاری است و جای نگرانی از بابت بازگشت سرمایه وجود ندارد.»
⭕️ جای نگرانی برای بازگشت #سرمایه وجود ندارد ولی #نگرانی عظیم تری بابت #فاجعه ای که در حال #سرمایه_گذاری برای آن هستید به وجود آمده است.
1️⃣ گوزن یک حیوان وحشی است و «باید» وحشی باقی بماند. گوزن، مانند همه حیوانات وحشی، برای انسان خطرناک است و «تولید انبوه» او در خطوط #توليد_صنعتي ماهیت و طبیعت ذاتی او را تغییر نمی دهد مگر با اعمال #زور!
2️⃣ انسان امروز، برای زنده بودن به #گوشت و #لبنیات نیاز ندارد! آن چه انسان امروز به آن نیازی حیاتی دارد #صداقت و #راستگویی است تا واقعیت های #پرورش_دام و سلاخی و مصرف گوشت را برایش آشکار کند.
3️⃣ تا به مردم بگوید که برای تولید هر کیلو انواع گوشتی که شما به صورت بسته بندی های وسوسه انگیز و گاه، حسرت آلود، در #سوپرمارکت های و #فروشگاههای_زنجیره ای می بینید حاصل #شکنجه هایی است که تمام اعضای بدن و روح همان حیوان متحمل شده. او آزار دیده و رنج کشیده تا جسد او بسته بندی شود.
3️⃣ تا به مردم بگويد فرزند از مادر و #مادر از #فرزند جدا شده تا انسان برای انتخاب نوع جسد او «حق انتخاب» داشته باشد: #گوساله، #بره، #جوجه!!!
4️⃣ تا به مردم بگويد برای تولید هر کیلو انواع گوشت #آب زیادی #اسراف می شود. این آب در #كشاورزي به هدر رفته است تا امروز ما به #خشکسالی برسیم و هم وطنان ما در برخی استان ها با جیره بندی زندگی را، نه زندگی که با رنج تحمل کنند.
5️⃣ تا باز بگويد كه برای تولید هر کیلو گوشت، #گازهای_گلخانه ای بسیاری تولید می شود. تولید همین یک کیلو گوشتِ مورد نیاز هر خانوار، یکی از عمده ترین دلایل #گرمایش_زمین، #تغییر_اقلیم و پیامدهای وخیم آن برای اقیانوس ها و دریاها و جنگل ها و قطب است.
⭕️ و حالا، گوزن، این حیوان وحشی با دسته بندی در گروه دام، می رود که با ورود به کانال ها و دالان های شکنجه، در نهایت سلاخی شود...
⭕️ تا جیب #سرمایه_گذاران در مملکتی که اقتصاد غیرعلمی آن رو به نابودی و ویرانی است را پر کند و پروتئین را به سفره مردم بیاورد!!!
✅ مردم به پروتئین و ب١٢ نیاز ندارند! آن چه مردم نیاز دارند خاک و آب و هوایی سالم و پاکیزه است.
✅ آن چه مردم نیازی حیاتی به آن دارند امنیت و شادی اجتماعی است که در گوشت وجود ندارد!!!
https://news.1rj.ru/str/pazudharma
📌«معاون بهبود تولیدات دامی سازمان #جهاد_کشاورزی استان #همدان با اشاره به اینکه #گوزنهای پرورشی #بومی_ایران هستند، خاطر نشان کرد:اینگونه با شرایط آب و هوایی استان همدان سازگاری دارد و تفاوتی با سایر #دامها ندارد. نظرپور با تأکید بر اینکه پرورش گوزن یک فعالیت اقتصادی است، بیان کرد: استانهای دیگر به این نتیجه رسیدند که پرورش گوزن یک فعالیت اقتصادی بوده و جوابگوی سرمایهگذاری است و جای نگرانی از بابت بازگشت سرمایه وجود ندارد.»
⭕️ جای نگرانی برای بازگشت #سرمایه وجود ندارد ولی #نگرانی عظیم تری بابت #فاجعه ای که در حال #سرمایه_گذاری برای آن هستید به وجود آمده است.
1️⃣ گوزن یک حیوان وحشی است و «باید» وحشی باقی بماند. گوزن، مانند همه حیوانات وحشی، برای انسان خطرناک است و «تولید انبوه» او در خطوط #توليد_صنعتي ماهیت و طبیعت ذاتی او را تغییر نمی دهد مگر با اعمال #زور!
2️⃣ انسان امروز، برای زنده بودن به #گوشت و #لبنیات نیاز ندارد! آن چه انسان امروز به آن نیازی حیاتی دارد #صداقت و #راستگویی است تا واقعیت های #پرورش_دام و سلاخی و مصرف گوشت را برایش آشکار کند.
3️⃣ تا به مردم بگوید که برای تولید هر کیلو انواع گوشتی که شما به صورت بسته بندی های وسوسه انگیز و گاه، حسرت آلود، در #سوپرمارکت های و #فروشگاههای_زنجیره ای می بینید حاصل #شکنجه هایی است که تمام اعضای بدن و روح همان حیوان متحمل شده. او آزار دیده و رنج کشیده تا جسد او بسته بندی شود.
3️⃣ تا به مردم بگويد فرزند از مادر و #مادر از #فرزند جدا شده تا انسان برای انتخاب نوع جسد او «حق انتخاب» داشته باشد: #گوساله، #بره، #جوجه!!!
4️⃣ تا به مردم بگويد برای تولید هر کیلو انواع گوشت #آب زیادی #اسراف می شود. این آب در #كشاورزي به هدر رفته است تا امروز ما به #خشکسالی برسیم و هم وطنان ما در برخی استان ها با جیره بندی زندگی را، نه زندگی که با رنج تحمل کنند.
5️⃣ تا باز بگويد كه برای تولید هر کیلو گوشت، #گازهای_گلخانه ای بسیاری تولید می شود. تولید همین یک کیلو گوشتِ مورد نیاز هر خانوار، یکی از عمده ترین دلایل #گرمایش_زمین، #تغییر_اقلیم و پیامدهای وخیم آن برای اقیانوس ها و دریاها و جنگل ها و قطب است.
⭕️ و حالا، گوزن، این حیوان وحشی با دسته بندی در گروه دام، می رود که با ورود به کانال ها و دالان های شکنجه، در نهایت سلاخی شود...
⭕️ تا جیب #سرمایه_گذاران در مملکتی که اقتصاد غیرعلمی آن رو به نابودی و ویرانی است را پر کند و پروتئین را به سفره مردم بیاورد!!!
✅ مردم به پروتئین و ب١٢ نیاز ندارند! آن چه مردم نیاز دارند خاک و آب و هوایی سالم و پاکیزه است.
✅ آن چه مردم نیازی حیاتی به آن دارند امنیت و شادی اجتماعی است که در گوشت وجود ندارد!!!
https://news.1rj.ru/str/pazudharma
Telegram
attach 📎
نگاهی به کتاب «آزادی حیوانات» با عنوان «قربانیان اصلی تاریخ» در روزنامه اعتماد 23 آذرماه 96
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3675619
@BeKhodnotes
http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3675619
@BeKhodnotes
وقتی از قیمتِ تخم مرغ شکایت داریم و با انواع جُکها، نفع برندگانِ واقعی را «مرغها» میدانیم، بد نیست نگاهی به این خبر داشته باشیم. بد نیست بدانیم که صنعت تخم مرغ، همچون صنعت مرغ و لبنیات بر چه واقعیاتِ دهشتناکی استوار است. واقعیت اینجاست که تخم مرغ چه گران شود و چه ارزان، بنای صنایعی که با حیوانات سر و کار دارند، بر تضییع منافعِ این موجودات است که صدایشان به هیچ جا نمیرسد که هیچ، بلکه نهایتا نقل محفل مجالس سرگرمی و خندۀ ما انسانها میشوند:
"ناصر نبیپور، رئیس هیئت مدیره اتحادیه مرغ تخم گذار استان تهران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا:
علت اصلی این افزایش قیمت ناگهانی معدوم شدن مرغ ها در مرغداری ها است که کاهش تولید شدید را به همراه داشته است.در این ۹۰ روز گذشته بالای ۱۵ میلیون مرغ معدوم می شوند که ۲۳ درصد از گله های مرغ را تاکنون شامل شده است.
نبی پور خاطر نشان کرد: دولت باید هوای تولید کنندگان را داشته باشد. اگر با واردات بخواهد بر روی این مشکل سرپوش بگذارد در سال های بعد تولید کننده ای نمی ماند که مرغ تولید کند و قیمت از این هم بالاتر خواهد رفت. یک شانه تخم مرغ در فروردین و اردیبهشت ۵ هزار تومان هم نبود اما آن زمان هیچ کس به فکر مرغداران و فصل سرما نبود به محض افزایش قیمت همه صدایشان در میآید و مهم میشویم اما تدبیری اندیشیده نمی شود."
لینک این خبر در خبرگزاری ایلنا:
yon.ir/8V5iC
@BeKhodnotes
"ناصر نبیپور، رئیس هیئت مدیره اتحادیه مرغ تخم گذار استان تهران در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا:
علت اصلی این افزایش قیمت ناگهانی معدوم شدن مرغ ها در مرغداری ها است که کاهش تولید شدید را به همراه داشته است.در این ۹۰ روز گذشته بالای ۱۵ میلیون مرغ معدوم می شوند که ۲۳ درصد از گله های مرغ را تاکنون شامل شده است.
نبی پور خاطر نشان کرد: دولت باید هوای تولید کنندگان را داشته باشد. اگر با واردات بخواهد بر روی این مشکل سرپوش بگذارد در سال های بعد تولید کننده ای نمی ماند که مرغ تولید کند و قیمت از این هم بالاتر خواهد رفت. یک شانه تخم مرغ در فروردین و اردیبهشت ۵ هزار تومان هم نبود اما آن زمان هیچ کس به فکر مرغداران و فصل سرما نبود به محض افزایش قیمت همه صدایشان در میآید و مهم میشویم اما تدبیری اندیشیده نمی شود."
لینک این خبر در خبرگزاری ایلنا:
yon.ir/8V5iC
@BeKhodnotes
کتاب «آزادی حیوانات» جزو یکی از پرفروشهای «پخش ققنوس»
این را مدیون دوستانی هستم که به انحاء مختلف در امر اطلاعرسانی کتاب کوشیدند.
http://www.qoqnoosp.com/NAFAjaxSearch/#!/Group-64/PageSize-6
@BeKhodnotes
این را مدیون دوستانی هستم که به انحاء مختلف در امر اطلاعرسانی کتاب کوشیدند.
http://www.qoqnoosp.com/NAFAjaxSearch/#!/Group-64/PageSize-6
@BeKhodnotes
Forwarded from کتابهای در دستِ ترجمۀ حوزۀ فلسفه
کتاب «The Death of God and the Meaning of Life» اثر جولیان یانگ، با عنوان فارسی «فلسفۀ قاره ای و معنای زندگی» با ترجمۀ بهنام خداپناه و توسط نشر حکمت در 467 صفحه منتشر شد
@preparing
@preparing
Forwarded from کتابهای در دستِ ترجمۀ حوزۀ فلسفه
کتاب «The Death of God and the Meaning of Life» اثر جولیان یانگ، با عنوان فارسی «فلسفۀ قاره ای و معنای زندگی» با ترجمۀ بهنام خداپناه و توسط نشر حکمت در 467 صفحه منتشر شد
دربارۀ اثر
"معنای زندگی چیست؟ در جهان علمی و سکولار این روزها, این پرسش تبدیل به مشغله ای جدی شده است. این پرسش, تاریخی عریض و طویل دارد: همانگونه که جولیان یانگ در این اثر درآمدوارِ روشن و الهام بخش خود به این موضوع به روشنی توضیح می دهد, فیلسوفان اصلیِ بسیاری از افلاطون تا هایدگر به این موضوع عمیقا اندیشیده اند.
بخش نخست این کتاب مروری تاریخی بر فیلسوفانی از افلاطون تا به مارکس است که به معنای زندگی یا در شکل جهان «دیگریِ» مفروضی باور داشتند و یا در صورت «آینده» این جهان. بخش دوم به ارزیابی این مطلب می پردازد که زمانیکه ساختارهای سنتی که به زندگی معنا می بخشیدند فرسودن آغاز کردند و خطر پوچ گرایی و بی معنایی زندگی سربرآورد چه رخ داد. جولیان یانگ در بخشهای مربوط به نیچه, هایدگر, سارتر, کامو, فوکو و دریدا به این مطلب نگاهی می اندازد.
این کتاب, اثری ایدئال برای هرآنکسی محسوب می شود که تاکنون برای خود این پرسش را مطرح کرده است که معنای زندگی (اگر مجاز باشیم از آن سخن بگوییم) واقعا در کجاست. این اثر همچنین درآمدی بسیار سودمند برای برخی درونمایه های کلیدی در فلسفه قاره ای, و همچنین فلسفه ادبیات و فلسفه دین محسوب می شود."
فهرست عناوین اثر از این قرار است:
بخش اول: «فلسفه ی قاره ای محافظه کار»
1. افلاطون
بودن در مقابل شدن/ این ادعا که عشق جنون است/
عشق آسمانی/ ساختمان نفس/ هبوط و صعود نفس/
زندگی فلسفی/ عشق افلاطونی/ نقد و بررسی/ معنای زندگی/
افلاطون و مسیحیت
2. کانت و مسیحیّت
آزار و اذیت گالیله/ مسئله علم/ چگونه میتوان به خدا و علم
باور داشت/ استدلال اخلاقی برای وجود خدا/ نقد و بررسی
3. کی یرکگارد
زندگی حسّانی دون جیووانی/ خاطرات اغواگر/ نقد
کی یرکگارد بر زندگی حسّانی/ زندگی اخلاقی/ زندگی
دینی/ تعلیق امر اخلاقی/ تفاوت میان امر اخلاقی و امر دینی/
نقد کی یرکگارد بر امر اخلاقی/ غلبه بر ناامیدیِ ضعف/ خدا و
فناناپذیری/ دینداریِ A در مقابل دینداریِ B/ نقد و بررسی
4. شوپنهاور
امکان متافیزیک/ جهان به مثابه خواست/ خواستن رنج کشیدن
است/ رستگاری/ نقد و بررسی
5. فروید
پرسش: آیا مدنیت ارزشش را داشت؟/ مدنیت چیست؟/ میل جنسی/
پرخاشگری/ پاسخ/ نقد و بررسی
6. نیچه ی نخستین
یونانی مآبی و بدبینی/ راه حل آپولونی برای پوچ گرایی/ راه حل
دیونوسی برای پوچ گرایی/ بودیسم اروپایی/ جهان به مثابه
پدیداری زیبایی شناختی/ نقد و بررسی بودیسم اروپایی
7. هگل
ایدئالیسم مطلق/ آنتیگونه و دولت یونانی/ دیالکتیک خواجه-برده/
غلبه بر بیگانگی/ نقد و بررسی
8. مارکس
ماده باوری دیالکتیکی/ سرمایه داری/ پس از انقلاب/ آرمان شهرِ
کمونیستی/ اعتراض باکونِین/ اعتراض فروید/ آنارشی و فشار هم گروهی ها
بخش دوم: فلسفه ی قاره ای رادیکال
9. نیچه واپسین
سرگردانی/ یادگیری از هنرمندان/ خود-آفرینندگی/ شفاف بودن
درباره کیستی/ بازگشت جاودان همان/ عشق به سرنوشت/
تقدیر شخصی/ ابرانسان/ نقد و بررسی
10. نیچه ی منتشره پس از مرگ
جهان به مثابه خواستِ قدرت/ جهان به مثابه قدرت و بازگشت
جاودان/ معنای زندگی قدرت است/ نقد و بررسی
11. هایدگر نخستین
در-جهان-بودن/ نااصالتی/ نااصیل-بودن-بسوی-مرگ/
اصیل- بودن-بسوی-مرگ / اصالت/ میراث/ نقد و بررسی
12. سارتر
برای-خود-بودن در مقابل در-خود-بودن/ سارتر-اول/
واقع¬بودگی و آزادی/ ارزشها انتخابی اند/ عذری نیست/
دلهره ی آزادی/ امر پوچ/ باور نادرست/ خود-فریبی
13. سارتر (ادامه)
شوری عبث/ ترکیبیْ ناممکن/ نگاه/ چرا پوچی مهم است/
سارتر در مقابل هایدگر
14. کامو
مسئله خودکشی/ امر پوچ/ کامو و کی یرکگارد/ سیزیف/
دون ژوان و هنرپیشه/ خدایان الجزایری/ سوختن در مقابل
ساختن
15. فوکو
هدف فوکو/ روش فوکو/ جنون/ نقد و بررسی/ میل جنسی/
زندان/ بدنهای مطیع/ آزادی و زیبایی/ نقد و بررسی
16. دریدا
تفاوط/ ساختارشکنی/ ساختارشکنی به مثابه شیوه ای از زندگی
17. هایدگر واپسین
تکنولوژی باستان/ تکنولوژی مدرن/ کار/ حقیقت/ متافیزیک/
جشنواره/ نگاهبانی به عنوان معنای زندگی/ و باز هم دینداری A
@preparing
دربارۀ اثر
"معنای زندگی چیست؟ در جهان علمی و سکولار این روزها, این پرسش تبدیل به مشغله ای جدی شده است. این پرسش, تاریخی عریض و طویل دارد: همانگونه که جولیان یانگ در این اثر درآمدوارِ روشن و الهام بخش خود به این موضوع به روشنی توضیح می دهد, فیلسوفان اصلیِ بسیاری از افلاطون تا هایدگر به این موضوع عمیقا اندیشیده اند.
بخش نخست این کتاب مروری تاریخی بر فیلسوفانی از افلاطون تا به مارکس است که به معنای زندگی یا در شکل جهان «دیگریِ» مفروضی باور داشتند و یا در صورت «آینده» این جهان. بخش دوم به ارزیابی این مطلب می پردازد که زمانیکه ساختارهای سنتی که به زندگی معنا می بخشیدند فرسودن آغاز کردند و خطر پوچ گرایی و بی معنایی زندگی سربرآورد چه رخ داد. جولیان یانگ در بخشهای مربوط به نیچه, هایدگر, سارتر, کامو, فوکو و دریدا به این مطلب نگاهی می اندازد.
این کتاب, اثری ایدئال برای هرآنکسی محسوب می شود که تاکنون برای خود این پرسش را مطرح کرده است که معنای زندگی (اگر مجاز باشیم از آن سخن بگوییم) واقعا در کجاست. این اثر همچنین درآمدی بسیار سودمند برای برخی درونمایه های کلیدی در فلسفه قاره ای, و همچنین فلسفه ادبیات و فلسفه دین محسوب می شود."
فهرست عناوین اثر از این قرار است:
بخش اول: «فلسفه ی قاره ای محافظه کار»
1. افلاطون
بودن در مقابل شدن/ این ادعا که عشق جنون است/
عشق آسمانی/ ساختمان نفس/ هبوط و صعود نفس/
زندگی فلسفی/ عشق افلاطونی/ نقد و بررسی/ معنای زندگی/
افلاطون و مسیحیت
2. کانت و مسیحیّت
آزار و اذیت گالیله/ مسئله علم/ چگونه میتوان به خدا و علم
باور داشت/ استدلال اخلاقی برای وجود خدا/ نقد و بررسی
3. کی یرکگارد
زندگی حسّانی دون جیووانی/ خاطرات اغواگر/ نقد
کی یرکگارد بر زندگی حسّانی/ زندگی اخلاقی/ زندگی
دینی/ تعلیق امر اخلاقی/ تفاوت میان امر اخلاقی و امر دینی/
نقد کی یرکگارد بر امر اخلاقی/ غلبه بر ناامیدیِ ضعف/ خدا و
فناناپذیری/ دینداریِ A در مقابل دینداریِ B/ نقد و بررسی
4. شوپنهاور
امکان متافیزیک/ جهان به مثابه خواست/ خواستن رنج کشیدن
است/ رستگاری/ نقد و بررسی
5. فروید
پرسش: آیا مدنیت ارزشش را داشت؟/ مدنیت چیست؟/ میل جنسی/
پرخاشگری/ پاسخ/ نقد و بررسی
6. نیچه ی نخستین
یونانی مآبی و بدبینی/ راه حل آپولونی برای پوچ گرایی/ راه حل
دیونوسی برای پوچ گرایی/ بودیسم اروپایی/ جهان به مثابه
پدیداری زیبایی شناختی/ نقد و بررسی بودیسم اروپایی
7. هگل
ایدئالیسم مطلق/ آنتیگونه و دولت یونانی/ دیالکتیک خواجه-برده/
غلبه بر بیگانگی/ نقد و بررسی
8. مارکس
ماده باوری دیالکتیکی/ سرمایه داری/ پس از انقلاب/ آرمان شهرِ
کمونیستی/ اعتراض باکونِین/ اعتراض فروید/ آنارشی و فشار هم گروهی ها
بخش دوم: فلسفه ی قاره ای رادیکال
9. نیچه واپسین
سرگردانی/ یادگیری از هنرمندان/ خود-آفرینندگی/ شفاف بودن
درباره کیستی/ بازگشت جاودان همان/ عشق به سرنوشت/
تقدیر شخصی/ ابرانسان/ نقد و بررسی
10. نیچه ی منتشره پس از مرگ
جهان به مثابه خواستِ قدرت/ جهان به مثابه قدرت و بازگشت
جاودان/ معنای زندگی قدرت است/ نقد و بررسی
11. هایدگر نخستین
در-جهان-بودن/ نااصالتی/ نااصیل-بودن-بسوی-مرگ/
اصیل- بودن-بسوی-مرگ / اصالت/ میراث/ نقد و بررسی
12. سارتر
برای-خود-بودن در مقابل در-خود-بودن/ سارتر-اول/
واقع¬بودگی و آزادی/ ارزشها انتخابی اند/ عذری نیست/
دلهره ی آزادی/ امر پوچ/ باور نادرست/ خود-فریبی
13. سارتر (ادامه)
شوری عبث/ ترکیبیْ ناممکن/ نگاه/ چرا پوچی مهم است/
سارتر در مقابل هایدگر
14. کامو
مسئله خودکشی/ امر پوچ/ کامو و کی یرکگارد/ سیزیف/
دون ژوان و هنرپیشه/ خدایان الجزایری/ سوختن در مقابل
ساختن
15. فوکو
هدف فوکو/ روش فوکو/ جنون/ نقد و بررسی/ میل جنسی/
زندان/ بدنهای مطیع/ آزادی و زیبایی/ نقد و بررسی
16. دریدا
تفاوط/ ساختارشکنی/ ساختارشکنی به مثابه شیوه ای از زندگی
17. هایدگر واپسین
تکنولوژی باستان/ تکنولوژی مدرن/ کار/ حقیقت/ متافیزیک/
جشنواره/ نگاهبانی به عنوان معنای زندگی/ و باز هم دینداری A
@preparing
شعری از پدرم:
مادرم گیسوان حنا می بست/ رنگ گیسوی او حنایی بود
ناخن و دستهای نازک او / مثل رنگ طلا طلایی بود
گاه می دیدمش بوقت نماز / بهرمن برلبش دعایی بود
هرزمان من بخانه می رفتم / دست او یک پیاله چایی بود
چشم های نحیف و کم سویش / گاه برآسمان آبی بود
باچراغی که پای او می سوخت / با شب تارش آشنایی بود
تادم صبح پای دود چراغ / اشک چشمش همیشه جاری بود
صبح تا شب برای لقمه ی نان / چشمهایش به دار قالی بود
با همان گیسوان بافته اش / که شرابی و ارغوانی بود
چارقد روی موی زیبایش / همچو رنگ پرقناری بود
تاصدایم به گوش او می خورد / صورتش چون گل بهاری بود
گرشبی دیرخانه می رفتم / در تب و تاب و بی قراری بود
نشنیدم شکایتی از او / چون همیشه بفکرکاری بود
دوستانم همیشه می گویند/ حاتمی از تبار طایی بود
کینه ای دردلش نبود اصلا / سینه اش پرزمهربانی بود
باتمام سخاوت و کرمش / دلش ازحقد وکینه عاری بود
بهرهمسربرای فرزندان / مشفق و غمگسار ویاری بود
باتمام صفا وسادگیش / رحمتش همچوابرجاری بود
هرکه با اونشت وبرمی خاست/ غم دنیا از اوفراری بود
خاطرش لحظه لحظه دریادم/ همچوآبی که در سرابی بود
سرد وغمگین وتیره گردیده/ مثل ماهی که درغباری بود
بعد او جمله روز وشبهایم / بی قراری وآه وزاری بود
یاد او خاطرات من آشفت/ اشک چشمان من گواهی بود
محمدعلی خداپناه
اسفندماه 89
@BeKhodnotes
مادرم گیسوان حنا می بست/ رنگ گیسوی او حنایی بود
ناخن و دستهای نازک او / مثل رنگ طلا طلایی بود
گاه می دیدمش بوقت نماز / بهرمن برلبش دعایی بود
هرزمان من بخانه می رفتم / دست او یک پیاله چایی بود
چشم های نحیف و کم سویش / گاه برآسمان آبی بود
باچراغی که پای او می سوخت / با شب تارش آشنایی بود
تادم صبح پای دود چراغ / اشک چشمش همیشه جاری بود
صبح تا شب برای لقمه ی نان / چشمهایش به دار قالی بود
با همان گیسوان بافته اش / که شرابی و ارغوانی بود
چارقد روی موی زیبایش / همچو رنگ پرقناری بود
تاصدایم به گوش او می خورد / صورتش چون گل بهاری بود
گرشبی دیرخانه می رفتم / در تب و تاب و بی قراری بود
نشنیدم شکایتی از او / چون همیشه بفکرکاری بود
دوستانم همیشه می گویند/ حاتمی از تبار طایی بود
کینه ای دردلش نبود اصلا / سینه اش پرزمهربانی بود
باتمام سخاوت و کرمش / دلش ازحقد وکینه عاری بود
بهرهمسربرای فرزندان / مشفق و غمگسار ویاری بود
باتمام صفا وسادگیش / رحمتش همچوابرجاری بود
هرکه با اونشت وبرمی خاست/ غم دنیا از اوفراری بود
خاطرش لحظه لحظه دریادم/ همچوآبی که در سرابی بود
سرد وغمگین وتیره گردیده/ مثل ماهی که درغباری بود
بعد او جمله روز وشبهایم / بی قراری وآه وزاری بود
یاد او خاطرات من آشفت/ اشک چشمان من گواهی بود
محمدعلی خداپناه
اسفندماه 89
@BeKhodnotes
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
جمعبندیِ نهایی - کتاب گاندی چه میگوید؟👆
موجی از خیزشهای مردمی در دنیا به راه افتاده است.
در بسیاری از موارد، جرقهی نخستین یا نقطهی عطفِ یک قیامِ منطقهای، حرکتی در راستایِ مقاومت مدنیِ بیخشونت بودهاست.
این حرکت در تونس، خودسوزیِ یک دستفروش بود، در قاهره، حملهی وحشیانهی شترسواران به یک اعتراض آرام در میدان تحریر و در نیویورک، بازداشت جمعی و خودخواستهی معترضان روی پل بروکلین.
این حرکتها وجدان عمومی را “بیدار” کرد. مردمی که دهها سال، منفعل و بیاعتنا، تنها نظارهگر بودند، ناگهان به تکاپو افتادند.
نمونههای مقاومت خشونتپرهیز، همدلیِ گستردهی مردم را برانگیخت، چون پیش از آن بر سر این که نظم موجود ناعادلانه است اجماعی وجود داشت.
رویدادهای حماسیِ سالهای اخیر، چه از نظر شکل و چه از لحاظ حال و هوا، انگار برگی است از دفترِ زندگیِ گاندی.
در عینِ حال، محدودیتهای آموزههای گاندی را هم، نشان میدهد.
نه بنعلی در تونس و نه مبارک در مصر، هیچکدام در برابر رنج و ریاضتِ مردم “نرم” نشدند. آنها را باید با زور از قدرت پایین میکشیدند. نه شهردار لیبرال اوکلند و نه شهردار لیبرال نیویورک، نگذاشتند دلِ سوختهشان مانع از برخوردِ بیرحمانه با جنبش “اشغال وال استریت” شود.
ریاضت و رنج ممکن است به وجدان 99 درصد از مردم تلنگری بزند و آنان را به عمل وادارد. اما فقط نیروی متحد و بیباک اکثریتی غالب است که آن 1 درصد را تکان میدهد و کنار میزند.
همانطور که گاندی، در مواقعی که صراحت بهخرج میداد، میگفت، تنها زبانی که این 1 درصد میفهمند زبان “شورش علنی” است.
گاندی یک نکته را درست دریافته بود. بهای جانهایی که طیّ مقاومت خشونتپرهیز از دست میروند، هر قدر هم که سنگین باشد، باز از هزینهی شورش خشونتبار کمتر است. ضمن این که مبارزهی بیخشونت، از آیندهی بهتری خبر میدهدتا مبارزهی مسلحانه.
به محض اینکه نیروهای مسلح بیگانه در “حمایت” از قیام مردمی پا به لیبی گذاشتند، شمار کشتهشدگان سر به فلک زد. رقم احتمالیِ این کشتهشدگان چند برابرِ مجموع تلفاتِ هر یک از قیامهای دیگر در جهان عرب است. دستاورد پیروزیِ مسلحانه در لیبی، باز هم قدرتی است دستنشاندهی نیروهای خارجی که احتمالاً باعث میشود بیشتر مردم لیبی به زودی آرزو کنند به دوران قذافی برگردند.
گاندی هشدار میداد: “خشونت ممکن است یک یا چند حاکمِ بد را نابود کند، اما “بد”های دیگری به جایِ ایشان ظاهر خواهند شد.”
پیشداوریِ ناخواستهای که بسیاری نسبت به خشونت پرهیزی دارند این است که خشونت پرهیزیْ، بزدلانه وعاری از مردانگی است. اما این انگها و وصلهها به آن خشونتپرهیزیای که مراد گاندی بود نمیچسبد.
“دلِ شیر میخواهد که بیسلاح، “لبخند بر لب” و “خشنود” ، جلوی خط آتش بروی و تکهتکه شوی.”
گاندی در واپسین روزهای عمرش، زمانی که کشتار و جنگِ داخلی در جریان بود، اصرار داشت برنامهی نیایش خود را، که در معابد هندو برگزار میشد، با آیهای از قرآن آغاز کند. این کارش، هندوهای متعصب را چنان خشمگین کرد که سرانجام یکیشان او را کشت.
چه کسی جرات میکند بگوید مرگ گاندی، مرگی قهرمانانه نبوده؟!
اگر نقدی به نظریهی خشونتپرهیزیِ او وارد باشد، این است: نظریهی او چنان شجاعتی میطلبد که از ظرفیت بیشترِ انسانهای فانی بیرون است.
فرضِ محوریِ دکترینِ گاندی این است که در رویارویی با شرّ، مقاومتِ بیخشونت، نهتنها اخلاقیتر از خشونت است، بلکه بدون اِعمالِ خشونت، به همان دستاوردهای مقاومت خشونتبار میرسد.
این ادعایی است که هنوز نمیتوان در بارهاش داوری کرد.
همانطور که “آرونداتی روی” نویسندهی نامدارِ هندی میگوید، قطعا محل تردید است که مقاومت بیخشونت بتواند در برابر دشمنی بیرحم، که دُور از چشمِ مردم و داوریِ عمومی عمل میکند، هیچ کاری از پیش ببرد.
اما آنچه با اطمینان میشود گفت این است که نتایج مقاومت ِ خشونتبار در بهترین حالت، درهم و برهم بوده است.
انقلابهای خونین،از فردای روزِ پیروزی با نومیدی همراهاند. در هیاهویی که همه میخواهند خود را به نوک هرم قدرت و خواستهها و آرزوها برسانند، ظاهراً آنها که دستشان به خون آغشتهتر است، پیش از دیگران به مقصد میرسند.
چالش فراروی نسلِ جوانی که قدم در راه مبارزه میگذارد تا جهان نوینی پیافکند، این است که بیاِعمالِ خشونت تا کجا میتواند پیش برود.
هر چه بیخشونتتر جلو برود، محتمل است که آن جهانِ نوین، جهانی بهتر باشد. 👇
ghkeshani.com/WhatGandhiSays
موجی از خیزشهای مردمی در دنیا به راه افتاده است.
در بسیاری از موارد، جرقهی نخستین یا نقطهی عطفِ یک قیامِ منطقهای، حرکتی در راستایِ مقاومت مدنیِ بیخشونت بودهاست.
این حرکت در تونس، خودسوزیِ یک دستفروش بود، در قاهره، حملهی وحشیانهی شترسواران به یک اعتراض آرام در میدان تحریر و در نیویورک، بازداشت جمعی و خودخواستهی معترضان روی پل بروکلین.
این حرکتها وجدان عمومی را “بیدار” کرد. مردمی که دهها سال، منفعل و بیاعتنا، تنها نظارهگر بودند، ناگهان به تکاپو افتادند.
نمونههای مقاومت خشونتپرهیز، همدلیِ گستردهی مردم را برانگیخت، چون پیش از آن بر سر این که نظم موجود ناعادلانه است اجماعی وجود داشت.
رویدادهای حماسیِ سالهای اخیر، چه از نظر شکل و چه از لحاظ حال و هوا، انگار برگی است از دفترِ زندگیِ گاندی.
در عینِ حال، محدودیتهای آموزههای گاندی را هم، نشان میدهد.
نه بنعلی در تونس و نه مبارک در مصر، هیچکدام در برابر رنج و ریاضتِ مردم “نرم” نشدند. آنها را باید با زور از قدرت پایین میکشیدند. نه شهردار لیبرال اوکلند و نه شهردار لیبرال نیویورک، نگذاشتند دلِ سوختهشان مانع از برخوردِ بیرحمانه با جنبش “اشغال وال استریت” شود.
ریاضت و رنج ممکن است به وجدان 99 درصد از مردم تلنگری بزند و آنان را به عمل وادارد. اما فقط نیروی متحد و بیباک اکثریتی غالب است که آن 1 درصد را تکان میدهد و کنار میزند.
همانطور که گاندی، در مواقعی که صراحت بهخرج میداد، میگفت، تنها زبانی که این 1 درصد میفهمند زبان “شورش علنی” است.
گاندی یک نکته را درست دریافته بود. بهای جانهایی که طیّ مقاومت خشونتپرهیز از دست میروند، هر قدر هم که سنگین باشد، باز از هزینهی شورش خشونتبار کمتر است. ضمن این که مبارزهی بیخشونت، از آیندهی بهتری خبر میدهدتا مبارزهی مسلحانه.
به محض اینکه نیروهای مسلح بیگانه در “حمایت” از قیام مردمی پا به لیبی گذاشتند، شمار کشتهشدگان سر به فلک زد. رقم احتمالیِ این کشتهشدگان چند برابرِ مجموع تلفاتِ هر یک از قیامهای دیگر در جهان عرب است. دستاورد پیروزیِ مسلحانه در لیبی، باز هم قدرتی است دستنشاندهی نیروهای خارجی که احتمالاً باعث میشود بیشتر مردم لیبی به زودی آرزو کنند به دوران قذافی برگردند.
گاندی هشدار میداد: “خشونت ممکن است یک یا چند حاکمِ بد را نابود کند، اما “بد”های دیگری به جایِ ایشان ظاهر خواهند شد.”
پیشداوریِ ناخواستهای که بسیاری نسبت به خشونت پرهیزی دارند این است که خشونت پرهیزیْ، بزدلانه وعاری از مردانگی است. اما این انگها و وصلهها به آن خشونتپرهیزیای که مراد گاندی بود نمیچسبد.
“دلِ شیر میخواهد که بیسلاح، “لبخند بر لب” و “خشنود” ، جلوی خط آتش بروی و تکهتکه شوی.”
گاندی در واپسین روزهای عمرش، زمانی که کشتار و جنگِ داخلی در جریان بود، اصرار داشت برنامهی نیایش خود را، که در معابد هندو برگزار میشد، با آیهای از قرآن آغاز کند. این کارش، هندوهای متعصب را چنان خشمگین کرد که سرانجام یکیشان او را کشت.
چه کسی جرات میکند بگوید مرگ گاندی، مرگی قهرمانانه نبوده؟!
اگر نقدی به نظریهی خشونتپرهیزیِ او وارد باشد، این است: نظریهی او چنان شجاعتی میطلبد که از ظرفیت بیشترِ انسانهای فانی بیرون است.
فرضِ محوریِ دکترینِ گاندی این است که در رویارویی با شرّ، مقاومتِ بیخشونت، نهتنها اخلاقیتر از خشونت است، بلکه بدون اِعمالِ خشونت، به همان دستاوردهای مقاومت خشونتبار میرسد.
این ادعایی است که هنوز نمیتوان در بارهاش داوری کرد.
همانطور که “آرونداتی روی” نویسندهی نامدارِ هندی میگوید، قطعا محل تردید است که مقاومت بیخشونت بتواند در برابر دشمنی بیرحم، که دُور از چشمِ مردم و داوریِ عمومی عمل میکند، هیچ کاری از پیش ببرد.
اما آنچه با اطمینان میشود گفت این است که نتایج مقاومت ِ خشونتبار در بهترین حالت، درهم و برهم بوده است.
انقلابهای خونین،از فردای روزِ پیروزی با نومیدی همراهاند. در هیاهویی که همه میخواهند خود را به نوک هرم قدرت و خواستهها و آرزوها برسانند، ظاهراً آنها که دستشان به خون آغشتهتر است، پیش از دیگران به مقصد میرسند.
چالش فراروی نسلِ جوانی که قدم در راه مبارزه میگذارد تا جهان نوینی پیافکند، این است که بیاِعمالِ خشونت تا کجا میتواند پیش برود.
هر چه بیخشونتتر جلو برود، محتمل است که آن جهانِ نوین، جهانی بهتر باشد. 👇
ghkeshani.com/WhatGandhiSays
در یکی از سایتهای فروش کتاب دیدم که کتاب «فلسفه قاره ای و معنای زندگی» جولیان یانگ را با تخفیف ویژه عرضه میکنند. لینک آن را خدمتتان ارسال میکنم. به شخصه نمیتوانم ادعای این سایت را برای فروش کتاب با این تخفیف تایید کنم، پس اگر قصد خرید کتاب را از این سایت داشتید قبل از همه از صحتِ ادعای آن مطمئن شوید:
yon.ir/rd0tP
@BeKhodnotes
yon.ir/rd0tP
@BeKhodnotes
Shargh-Animal Liberation.pdf
273.2 KB
گزارش نسبتن مفصل روزنامۀ شرق از انتشار ترجمۀ فارسی کتاب «آزادی حیوانات»
لینک مطلب در سایت روزنامه:
yon.ir/aF8Tp
@BeKhodnotes
لینک مطلب در سایت روزنامه:
yon.ir/aF8Tp
@BeKhodnotes
گزارش نشریۀ انگلیسی زبان فایننشال تریبون از ترجمۀ کتاب «Animal Rights, Human Wrongs» اثر تام ریگان با ترجمۀ بهنام خداپناه
https://financialtribune.com/articles/art-and-culture/77129/book-on-animal-rights-premised-on-morality
@BeKhodnotes
https://financialtribune.com/articles/art-and-culture/77129/book-on-animal-rights-premised-on-morality
@BeKhodnotes
Financial Tribune
Book on Animal Rights Premised on Morality
Translator and philosopher Behnam Khodapanah has chosen the late American philosopher...
Forwarded from اخلاق زیست محیطی
شما چطور فایده باوری هستید؟
🍀🍀در لینک زیر، آزمونی تقریبی با تعداد 9 سوال طراحی شده است که پس از پاسخ به همۀ سوالها میزانِ «فایده باور بودنِ» شما را با امتیازی که به شما میدهد مشخص میکند. ترجمۀ سوالهای این آزمون از قرار زیر هستند و گزینه های پاسخ نیز برای همه به ترتیب عبارتند از:
Strongly disagree (قویا مخالفم)
Disagree (مخالفم)
Somewhat disagree (تاحدی مخالفم)
Neither agree nor disagree (نه موافقم نه مخالف)
Somewhat agree (تاحدی موافقم)
Agree (موافقم)
Strongly agree (قویا موافقم)
1. If the only way to save another person’s life during an emergency is to sacrifice one’s own leg, then one is morally required to make this sacrifice.
اگر تنها راه برای نجات زندگیِ یک انسان در شرایط بحرانی این باشد مثلن شما پای خود را فدا کنید، پس اخلاقا ملزم به این هستید که این فداکاری را صورت دهید.
2.It is morally right to harm an innocent person if harming them is a necessary means to helping several other innocent people.
به لحاظ اخلاقی آسیب زدن به شخصی بیگناه درست است اگر آسیب رساندن به او راهی ضروری برای کمک به چندین فردِ بیگناه دیگر باشد.
3.From a moral point of view, we should feel obliged to give one of our kidneys to a person with kidney failure since we don’t need two kidneys to survive, but really only one to be healthy.
از چشم اندازِ اخلاقی، ما باید احساس تکلیف کنیم تا یکی از کلیه هایمان را به شخصی اهدا کنیم که ناکاراییِ کلیه دارد زیرا ما برای زنده ماندن به دو کلیه نیاز نداریم، بلکه با یکی هم میتوانیم سالم باشیم.
4. If the only way to ensure the overall well-being and happiness of the people is through the use of political oppression for a short, limited period, then political oppression should be used.
اگر تنها راه برای تضمین مجموع بهزیستی و خوشیِ افراد از طریق استفاده از سرکوب سیاسی برای دوره ای محدود و کوتاه باشد، پس سرکوب باید انجام شود.
5. From a moral perspective, people should care about the well-being of all human beings on the planet equally; they should not favor the well-being of people who are especially close to them either physically or emotionally.
از چشم اندازی اخلاقی، مردم باید به یک اندازه متوجه بهزیستیِ همۀ انسانهایی باشند که روی این کرۀ خاکی زندگی میکنند؛ آنها نباید نسبت به بهزیستیِ افرادی که به شکل ویژه ای با آنها پیوند سببی یا عاطفی دارند جانبداری از خود نشان دهند.
6.It is permissible to torture an innocent person if this would be necessary to provide information to prevent a bomb going off that would kill hundreds of people
شکنجۀ یک انسان بیگناه مجاز خواهد بود در صورتیکه این روش اطلاعات لازم را به ما برای کسب اطلاعات برای جلوگیری از انفجار بمبی و کشتار هزاران نفر فراهم کند.
7.It is just as wrong to fail to help someone as it is to actively harm them yourself.
جلوگیری از کمک به شخصی درست به اندازۀ آسیب رساندنِ عامدانه به او کارِ خطایی است.
8. Sometimes it is morally necessary for innocent people to die as collateral damage—if more people are saved overall.
گاهی به لحاظ اخلاقی ضروری است که به عنوان مثال برای نجاتِ جان مجموعِ افراد بیشتری، به عنوان عوارض جانبیِ این هدف افراد بیگناهی بمیرند.
9. It is morally wrong to keep money that one doesn’t really need if one can donate it to causes that provide effective help to those who will benefit a great deal.
به لحاظ اخلاقی خطاست که پولی را که واقعن بدان نیاز نداریم نزد خود نگه داریم اگر شخص بتواند آنرا ببخشد تا از این طریق باعث شود کمکهای موثر برای آندسته از افرادی فراهم شود که به میزان بالایی از آن نفع خواهند برد
✔️پس از پاسخ به پرسشها، به شما نمره ای داده میشود که بسته به اینکه نمرۀ شما چند شده باشد میزانِ فایده باور بودنِ شما مشخص میشود:
نمرات بین 7-20
به این معنا که شما اصلن خیلی فایده باور نیستید.
بین 21-31
شما احتمالن فکر میکنید که نتایج گاهی مواقع مهم اند، اما هنوز هم خیلی فایده باور نیستید
32-49
شما با برخی از فایده باوران موافقید، اما هنوز هم اجازۀ ورود به این مکتب را پیدا نکرده اید
50-63
شما خیلی فایده باورید! شما میتوانید پیتر سینگری برای خودتان باشید
این آزمون را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید:
http://blog.practicalethics.ox.ac.uk/test/how-utilitarian-are-you-the-oxford-utilitarianism-scale/
@BeKhodnotes
🍀🍀در لینک زیر، آزمونی تقریبی با تعداد 9 سوال طراحی شده است که پس از پاسخ به همۀ سوالها میزانِ «فایده باور بودنِ» شما را با امتیازی که به شما میدهد مشخص میکند. ترجمۀ سوالهای این آزمون از قرار زیر هستند و گزینه های پاسخ نیز برای همه به ترتیب عبارتند از:
Strongly disagree (قویا مخالفم)
Disagree (مخالفم)
Somewhat disagree (تاحدی مخالفم)
Neither agree nor disagree (نه موافقم نه مخالف)
Somewhat agree (تاحدی موافقم)
Agree (موافقم)
Strongly agree (قویا موافقم)
1. If the only way to save another person’s life during an emergency is to sacrifice one’s own leg, then one is morally required to make this sacrifice.
اگر تنها راه برای نجات زندگیِ یک انسان در شرایط بحرانی این باشد مثلن شما پای خود را فدا کنید، پس اخلاقا ملزم به این هستید که این فداکاری را صورت دهید.
2.It is morally right to harm an innocent person if harming them is a necessary means to helping several other innocent people.
به لحاظ اخلاقی آسیب زدن به شخصی بیگناه درست است اگر آسیب رساندن به او راهی ضروری برای کمک به چندین فردِ بیگناه دیگر باشد.
3.From a moral point of view, we should feel obliged to give one of our kidneys to a person with kidney failure since we don’t need two kidneys to survive, but really only one to be healthy.
از چشم اندازِ اخلاقی، ما باید احساس تکلیف کنیم تا یکی از کلیه هایمان را به شخصی اهدا کنیم که ناکاراییِ کلیه دارد زیرا ما برای زنده ماندن به دو کلیه نیاز نداریم، بلکه با یکی هم میتوانیم سالم باشیم.
4. If the only way to ensure the overall well-being and happiness of the people is through the use of political oppression for a short, limited period, then political oppression should be used.
اگر تنها راه برای تضمین مجموع بهزیستی و خوشیِ افراد از طریق استفاده از سرکوب سیاسی برای دوره ای محدود و کوتاه باشد، پس سرکوب باید انجام شود.
5. From a moral perspective, people should care about the well-being of all human beings on the planet equally; they should not favor the well-being of people who are especially close to them either physically or emotionally.
از چشم اندازی اخلاقی، مردم باید به یک اندازه متوجه بهزیستیِ همۀ انسانهایی باشند که روی این کرۀ خاکی زندگی میکنند؛ آنها نباید نسبت به بهزیستیِ افرادی که به شکل ویژه ای با آنها پیوند سببی یا عاطفی دارند جانبداری از خود نشان دهند.
6.It is permissible to torture an innocent person if this would be necessary to provide information to prevent a bomb going off that would kill hundreds of people
شکنجۀ یک انسان بیگناه مجاز خواهد بود در صورتیکه این روش اطلاعات لازم را به ما برای کسب اطلاعات برای جلوگیری از انفجار بمبی و کشتار هزاران نفر فراهم کند.
7.It is just as wrong to fail to help someone as it is to actively harm them yourself.
جلوگیری از کمک به شخصی درست به اندازۀ آسیب رساندنِ عامدانه به او کارِ خطایی است.
8. Sometimes it is morally necessary for innocent people to die as collateral damage—if more people are saved overall.
گاهی به لحاظ اخلاقی ضروری است که به عنوان مثال برای نجاتِ جان مجموعِ افراد بیشتری، به عنوان عوارض جانبیِ این هدف افراد بیگناهی بمیرند.
9. It is morally wrong to keep money that one doesn’t really need if one can donate it to causes that provide effective help to those who will benefit a great deal.
به لحاظ اخلاقی خطاست که پولی را که واقعن بدان نیاز نداریم نزد خود نگه داریم اگر شخص بتواند آنرا ببخشد تا از این طریق باعث شود کمکهای موثر برای آندسته از افرادی فراهم شود که به میزان بالایی از آن نفع خواهند برد
✔️پس از پاسخ به پرسشها، به شما نمره ای داده میشود که بسته به اینکه نمرۀ شما چند شده باشد میزانِ فایده باور بودنِ شما مشخص میشود:
نمرات بین 7-20
به این معنا که شما اصلن خیلی فایده باور نیستید.
بین 21-31
شما احتمالن فکر میکنید که نتایج گاهی مواقع مهم اند، اما هنوز هم خیلی فایده باور نیستید
32-49
شما با برخی از فایده باوران موافقید، اما هنوز هم اجازۀ ورود به این مکتب را پیدا نکرده اید
50-63
شما خیلی فایده باورید! شما میتوانید پیتر سینگری برای خودتان باشید
این آزمون را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید:
http://blog.practicalethics.ox.ac.uk/test/how-utilitarian-are-you-the-oxford-utilitarianism-scale/
@BeKhodnotes
Forwarded from بشقاب سبز
یک شب و یک گفتگوی عالی با بهنام خداپناه عزیز، مترجم کتاب آزادی حیوانات، شنبه ۳۰ دی، ساعت ۹ شب، در گروه خوراکیهای گیاهی https://news.1rj.ru/str/joinchat/A-w41z5vyMJIFTQ8HDV4zg
Forwarded from Vahid Online وحید آنلاین
Homo Gastronomer:
رامک روشنایی سعی میکنه با تشویق صاحبان حیوانات به اهدای جسد آنها به دانشگاهها از کشتهشدن حیوانات زنده برای مقاصد علمی پیشگیری کنه ولی دانشگاهها همکاری نمیکنند.
به رامک کمک کنیم صداش شنیده بشه 3danet.ir/اهدای-جسد-حیوانات/
twitter.com/Bahadorina/status/955134783943839745
«بیش از ۱۲۰۰ حیوان در یک کلاس جانورشناسی کشته میشوند؛ طی سه ماه، در «فقط» یک کلاس ۱۲۰۰ حیوان. این میانگین آماری است که « رامک روشنایی» دندانپزشکی که هشت سال قبل موسسهی جایگزینهای آزمایش روی حیوانات را به این امید پایهگذاری کرد که دانشگاهها با او همکاری میکنند و این آمار هر روز کمتر از قبل میشود و یک روزی ممکن است به صفر برسد. اما این اتفاق رخ نداد. اینکه چرا دانشگاهها قبول نمیکنند در قبال دریافت جسد حیوانات، با نمونههای زنده کاری نداشته باشند هنوز مشخص نیست و بدتر از آن هنوز کسی نمیداند زمانی که پای اهدای جسد حیوانات وسط میآید و مردم با میل شخصیشان میخواهند جسد را اهدا کنند، چرا با آنها همکاری نمیشود؟...»
📡 @VahidOnline
توضیحات بیشتر:
رامک روشنایی سعی میکنه با تشویق صاحبان حیوانات به اهدای جسد آنها به دانشگاهها از کشتهشدن حیوانات زنده برای مقاصد علمی پیشگیری کنه ولی دانشگاهها همکاری نمیکنند.
به رامک کمک کنیم صداش شنیده بشه 3danet.ir/اهدای-جسد-حیوانات/
twitter.com/Bahadorina/status/955134783943839745
«بیش از ۱۲۰۰ حیوان در یک کلاس جانورشناسی کشته میشوند؛ طی سه ماه، در «فقط» یک کلاس ۱۲۰۰ حیوان. این میانگین آماری است که « رامک روشنایی» دندانپزشکی که هشت سال قبل موسسهی جایگزینهای آزمایش روی حیوانات را به این امید پایهگذاری کرد که دانشگاهها با او همکاری میکنند و این آمار هر روز کمتر از قبل میشود و یک روزی ممکن است به صفر برسد. اما این اتفاق رخ نداد. اینکه چرا دانشگاهها قبول نمیکنند در قبال دریافت جسد حیوانات، با نمونههای زنده کاری نداشته باشند هنوز مشخص نیست و بدتر از آن هنوز کسی نمیداند زمانی که پای اهدای جسد حیوانات وسط میآید و مردم با میل شخصیشان میخواهند جسد را اهدا کنند، چرا با آنها همکاری نمیشود؟...»
📡 @VahidOnline
توضیحات بیشتر:
صدانت
با اهدای جسد حیوانات میتوان از كشتن حیوانات در كلاسهای تشریح جلوگیری كرد • صدانت
هنوز كسی نمیداند زمانی كه پای اهدای جسد حیوانات وسط میآید و مردم با میل شخصیشان میخواهند جسد را اهدا كنند، چرا با آنها همكاری نمیشود؟ افراد زیادی ...