دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی – Telegram
دلمشغولیهای فلسفی-اخلاقی
544 subscribers
210 photos
115 videos
28 files
223 links
کتابها (ترجمه):
هایدگر واپسین؛جولیان یانگ،حکمت
درآمدی بر فهم هرمنوتیک؛لارنس اشمیت،ققنوس
آزادی حیوانات؛پیترسینگر،ققنوس
فلسفه قاره ای و معنای زندگی؛جولیان یانگ،حکمت
حق حیوان، خطای انسان؛تام ریگان،نشرکرگدن
درآمدی به فهم فایده‌گرایی،نشرطه
@BeKhod87
Download Telegram
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
جمع‌بندیِ نهایی - کتاب گاندی چه می‌گوید؟👆

موجی از خیزش‌های مردمی در دنیا به راه افتاده است.
در بسیاری از موارد، جرقه‌ی نخستین یا نقطه‌ی عطفِ یک قیامِ منطقه‌ای، حرکتی در راستایِ مقاومت مدنیِ بی‌خشونت بوده‌است.
این حرکت در تونس، خودسوزیِ یک دست‌فروش بود، در قاهره، حمله‌ی وحشیانه‌ی شترسواران به یک اعتراض آرام در میدان تحریر و در نیویورک،‌ بازداشت جمعی و خودخواسته‌ی معترضان روی پل بروکلین.

این حرکت‌‌ها وجدان عمومی را “بیدار” کرد. مردمی که ده‌ها سال، منفعل و بی‌اعتنا، تنها نظاره‌گر بودند، ناگهان به تکاپو افتادند.

نمونه‌های مقاومت خشونت‌پرهیز، همدلیِ گسترده‌ی مردم را برانگیخت،‌ چون پیش از آن بر سر این که نظم موجود ناعادلانه است اجماعی وجود داشت.

رویدادهای حماسیِ سال‌های اخیر، چه از نظر شکل و چه از لحاظ حال و هوا، انگار برگی است از دفترِ زندگیِ گاندی.

در عینِ حال، محدودیت‌های آموزه‌های گاندی را هم، نشان می‌دهد.

نه بن‌علی در تونس و نه مبارک در مصر، هیچ‌کدام در برابر رنج و ریاضتِ مردم “نرم” نشدند. آن‌ها را باید با زور از قدرت پایین می‌کشیدند. نه شهردار لیبرال اوکلند و نه شهردار لیبرال نیویورک، نگذاشتند دلِ سوخته‌شان مانع از برخوردِ بی‌رحمانه با جنبش “اشغال وال استریت” شود.

ریاضت و رنج ممکن است به وجدان 99 درصد از مردم تلنگری بزند و آنان را به عمل وادارد. اما فقط نیروی متحد و بی‌باک اکثریتی غالب است که آن 1 درصد را تکان می‌دهد و کنار می‌زند.

همان‌طور که گاندی، در مواقعی که صراحت به‌خرج می‌داد، می‌گفت، تنها زبانی که این 1 درصد می‌فهمند زبان “شورش علنی” است.

گاندی یک نکته را درست دریافته بود. بهای جان‌هایی که طیّ مقاومت خشونت‌پرهیز از دست می‌روند، هر قدر هم که سنگین باشد، باز از هزینه‌ی شورش خشونت‌بار کم‌تر است. ضمن این که مبارزه‌ی بی‌خشونت،‌ از آینده‌ی بهتری خبر می‌دهدتا مبارزه‌ی مسلحانه.

به محض این‌که نیروهای مسلح بیگانه در “حمایت” از قیام مردمی پا به لیبی گذاشتند، شمار کشته‌شدگان سر به فلک زد. رقم احتمالیِ این کشته‌شدگان چند برابرِ مجموع تلفاتِ هر یک از قیام‌های دیگر در جهان عرب است. دستاورد پیروزیِ مسلحانه در لیبی، باز هم قدرتی است دست‌نشانده‌ی نیروهای خارجی که احتمالاً باعث می‌شود بیشتر مردم لیبی به زودی آرزو کنند به دوران قذافی برگردند.

گاندی هشدار می‌داد: “خشونت ممکن است یک یا چند حاکمِ بد را نابود کند، اما “بد”‌های دیگری به جایِ ایشان ظاهر خواهند شد.”

پیش‌‌داوریِ ناخواسته‌ای که بسیاری نسبت به خشونت پرهیزی دارند این است که خشونت پرهیزیْ، بزدلانه وعاری از مردانگی است. اما این انگ‌ها و وصله‌ها به آن خشونت‌پرهیزی‌ای که مراد گاندی بود نمی‌چسبد.
“دلِ شیر می‌خواهد که بی‌سلاح، “لبخند بر لب” و “خشنود” ، جلوی خط آتش بروی و تکه‌تکه شوی.”

گاندی در واپسین روزهای عمرش،‌ زمانی که کشتار و جنگِ داخلی در جریان بود،‌ اصرار داشت برنامه‌ی نیایش خود را، که در معابد هندو برگزار می‌شد،‌ با آیه‌ای از قرآن آغاز کند. این کارش، هندوهای متعصب را چنان خشمگین کرد که سرانجام یکی‌شان او را کشت.

چه کسی جرات می‌کند بگوید مرگ گاندی، مرگی قهرمانانه نبوده؟!

اگر نقدی به نظریه‌ی خشونت‌پرهیزیِ او وارد باشد، این است: نظریه‌ی او چنان شجاعتی می‌طلبد که از ظرفیت بیش‌ترِ انسان‌های فانی بیرون است.

فرضِ محوریِ دکترینِ گاندی این است که در رویارویی با شرّ، مقاومتِ بی‌خشونت، نه‌تنها اخلاقی‌تر از خشونت است، بلکه بدون اِعمالِ خشونت، به همان دستاوردهای مقاومت خشونت‌بار می‌‌رسد.

این ادعایی است که هنوز نمی‌توان در باره‌اش داوری کرد.

همان‌طور که “آرونداتی روی” نویسنده‌ی نام‌دارِ هندی می‌گوید، قطعا محل تردید است که مقاومت بی‌خشونت بتواند در برابر دشمنی بی‌رحم، که دُور از چشمِ مردم و داوریِ عمومی عمل می‌کند، هیچ کاری از پیش ببرد.

اما آن‌چه با اطمینان می‌شود گفت این است که نتایج مقاومت ِ خشونت‌بار در بهترین حالت، درهم و برهم بوده است.

انقلاب‌های خونین،‌از فردای روزِ پیروزی با نومیدی همراه‌اند. در هیاهویی که همه می‌خواهند خود را به نوک هرم قدرت و خواسته‌ها و آرزوها برسانند، ظاهراً آن‌ها که دست‌شان به خون آغشته‌تر است، پیش از دیگران به مقصد می‌رسند.

چالش فراروی نسلِ جوانی که قدم در راه مبارزه می‌گذارد تا جهان نوینی پی‌افکند، این است که بی‌اِعمالِ خشونت تا کجا می‌تواند پیش برود.

هر چه بی‌خشونت‌تر جلو برود، محتمل است که آن جهانِ نوین، جهانی بهتر باشد. 👇

ghkeshani.com/WhatGandhiSays
آزادی حیوانات، پیتر سینگر، نشرققنوس صفحه 80

@BeKhodnotes
در یکی از سایتهای فروش کتاب دیدم که کتاب «فلسفه قاره ای و معنای زندگی» جولیان یانگ را با تخفیف ویژه عرضه میکنند. لینک آن را خدمتتان ارسال میکنم. به شخصه نمیتوانم ادعای این سایت را برای فروش کتاب با این تخفیف تایید کنم، پس اگر قصد خرید کتاب را از این سایت داشتید قبل از همه از صحتِ ادعای آن مطمئن شوید:

yon.ir/rd0tP

@BeKhodnotes
Shargh-Animal Liberation.pdf
273.2 KB
گزارش نسبتن مفصل روزنامۀ شرق از انتشار ترجمۀ فارسی کتاب «آزادی حیوانات»

لینک مطلب در سایت روزنامه:
yon.ir/aF8Tp

@BeKhodnotes
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پشت دیوارهای کشتارگاهها . . .

⭕️حاوی صحنه های دلخراش

@BeKhodnotes
گزارش نشریۀ انگلیسی زبان فایننشال تریبون از ترجمۀ کتاب «Animal Rights, Human Wrongs» اثر تام ریگان با ترجمۀ بهنام خداپناه

https://financialtribune.com/articles/art-and-culture/77129/book-on-animal-rights-premised-on-morality

@BeKhodnotes
شما چطور فایده باوری هستید؟

🍀🍀در لینک زیر، آزمونی تقریبی با تعداد 9 سوال طراحی شده است که پس از پاسخ به همۀ سوالها میزانِ «فایده باور بودنِ» شما را با امتیازی که به شما میدهد مشخص میکند. ترجمۀ سوالهای این آزمون از قرار زیر هستند و گزینه های پاسخ نیز برای همه به ترتیب عبارتند از:

Strongly disagree (قویا مخالفم)
Disagree (مخالفم)
Somewhat disagree (تاحدی مخالفم)
Neither agree nor disagree (نه موافقم نه مخالف)
Somewhat agree (تاحدی موافقم)
Agree (موافقم)
Strongly agree (قویا موافقم)

1. If the only way to save another person’s life during an emergency is to sacrifice one’s own leg, then one is morally required to make this sacrifice.
اگر تنها راه برای نجات زندگیِ یک انسان در شرایط بحرانی این باشد مثلن شما پای خود را فدا کنید، پس اخلاقا ملزم به این هستید که این فداکاری را صورت دهید.

2.It is morally right to harm an innocent person if harming them is a necessary means to helping several other innocent people.
به لحاظ اخلاقی آسیب زدن به شخصی بیگناه درست است اگر آسیب رساندن به او راهی ضروری برای کمک به چندین فردِ بیگناه دیگر باشد.

3.From a moral point of view, we should feel obliged to give one of our kidneys to a person with kidney failure since we don’t need two kidneys to survive, but really only one to be healthy.

از چشم اندازِ اخلاقی، ما باید احساس تکلیف کنیم تا یکی از کلیه هایمان را به شخصی اهدا کنیم که ناکاراییِ کلیه دارد زیرا ما برای زنده ماندن به دو کلیه نیاز نداریم، بلکه با یکی هم میتوانیم سالم باشیم.

4. If the only way to ensure the overall well-being and happiness of the people is through the use of political oppression for a short, limited period, then political oppression should be used.

اگر تنها راه برای تضمین مجموع بهزیستی و خوشیِ افراد از طریق استفاده از سرکوب سیاسی برای دوره ای محدود و کوتاه باشد، پس سرکوب باید انجام شود.

5. From a moral perspective, people should care about the well-being of all human beings on the planet equally; they should not favor the well-being of people who are especially close to them either physically or emotionally.

از چشم اندازی اخلاقی، مردم باید به یک اندازه متوجه بهزیستیِ همۀ انسانهایی باشند که روی این کرۀ خاکی زندگی میکنند؛ آنها نباید نسبت به بهزیستیِ افرادی که به شکل ویژه ای با آنها پیوند سببی یا عاطفی دارند جانبداری از خود نشان دهند.

6.It is permissible to torture an innocent person if this would be necessary to provide information to prevent a bomb going off that would kill hundreds of people

شکنجۀ یک انسان بیگناه مجاز خواهد بود در صورتیکه این روش اطلاعات لازم را به ما برای کسب اطلاعات برای جلوگیری از انفجار بمبی و کشتار هزاران نفر فراهم کند.

7.It is just as wrong to fail to help someone as it is to actively harm them yourself.

جلوگیری از کمک به شخصی درست به اندازۀ آسیب رساندنِ عامدانه به او کارِ خطایی است.

8. Sometimes it is morally necessary for innocent people to die as collateral damage—if more people are saved overall.

گاهی به لحاظ اخلاقی ضروری است که به عنوان مثال برای نجاتِ جان مجموعِ افراد بیشتری، به عنوان عوارض جانبیِ این هدف افراد بیگناهی بمیرند.

9. It is morally wrong to keep money that one doesn’t really need if one can donate it to causes that provide effective help to those who will benefit a great deal.

به لحاظ اخلاقی خطاست که پولی را که واقعن بدان نیاز نداریم نزد خود نگه داریم اگر شخص بتواند آنرا ببخشد تا از این طریق باعث شود کمکهای موثر برای آندسته از افرادی فراهم شود که به میزان بالایی از آن نفع خواهند برد

✔️پس از پاسخ به پرسشها، به شما نمره ای داده میشود که بسته به اینکه نمرۀ شما چند شده باشد میزانِ فایده باور بودنِ شما مشخص میشود:

نمرات بین 7-20
به این معنا که شما اصلن خیلی فایده باور نیستید.

بین 21-31
شما احتمالن فکر میکنید که نتایج گاهی مواقع مهم اند، اما هنوز هم خیلی فایده باور نیستید

32-49
شما با برخی از فایده باوران موافقید، اما هنوز هم اجازۀ ورود به این مکتب را پیدا نکرده اید

50-63
شما خیلی فایده باورید! شما میتوانید پیتر سینگری برای خودتان باشید

این آزمون را میتوانید در لینک زیر مشاهده کنید:

http://blog.practicalethics.ox.ac.uk/test/how-utilitarian-are-you-the-oxford-utilitarianism-scale/

@BeKhodnotes
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کاش ما همۀ انسانها اینگونه بودیم که اگر بودیم قطعن جهان جای بهتری برای زیستن بود

@Bekhodnotes
آزادی حیوانات، پیتر سینگر، ص 301، نشر ققنوس

@BeKhodnotes
Forwarded from بشقاب سبز
یک شب و یک گفتگوی عالی با بهنام خداپناه عزیز، مترجم کتاب آزادی حیوانات، شنبه ۳۰ دی، ساعت ۹ شب، در گروه خوراکیهای گیاهی https://news.1rj.ru/str/joinchat/A-w41z5vyMJIFTQ8HDV4zg
Homo Gastronomer:
رامک روشنایی سعی می‌کنه با تشویق صاحبان حیوانات به اهدای جسد آنها به دانشگاه‌ها از کشته‌شدن حیوانات زنده برای مقاصد علمی پیشگیری کنه ولی دانشگاه‌ها همکاری نمی‌کنند.
به رامک کمک کنیم صداش شنیده بشه 3danet.ir/اهدای-جسد-حیوانات/

twitter.com/Bahadorina/status/955134783943839745

«بیش از ۱۲۰۰ حیوان در یک کلاس جانورشناسی کشته می‌‌شوند؛ طی سه ماه، در «فقط» یک کلاس ۱۲۰۰ حیوان. این میانگین آماری است که « رامک روشنایی» دندانپزشکی که هشت سال قبل موسسه‌ی جایگزین‌های آزمایش روی حیوانات را به این امید پایه‌گذاری کرد که دانشگاه‌ها با او همکاری می‌کنند و این آمار هر روز کمتر از قبل می‌شود و یک روزی ممکن است به صفر برسد. اما این اتفاق رخ نداد. این‌که چرا دانشگاه‌ها قبول نمی‌کنند در قبال دریافت جسد حیوانات، با نمونه‌های زنده کاری نداشته باشند هنوز مشخص نیست و بدتر از آن هنوز کسی نمی‌داند زمانی که پای اهدای جسد حیوانات وسط می‌آید و مردم با میل شخصی‌شان می‌خواهند جسد را اهدا کنند،‌ چرا با آن‌ها همکاری نمی‌شود؟...»
📡 @VahidOnline
توضیحات بیشتر:
Forwarded from بشقاب سبز (Hamid Ankouti)
کتاب #آزادی_حیوانات به قلم #پیتر_سینگر، انقلابی جهانی به وجود آورد، #بهنام_خداپناه عزیز این کتاب راکه پر از افشاگری از حقایق پشت پرده بود را به زبان فارسی ترجمه کرد. این کتاب در آذرماه امسال به وسیله انتشارات ققنوس چاپ شد، گفتگویی داشتیم با بهنام عزیز در مورد این کتاب، که بسیار بسیار مفید بود.
فایل صوتی این گفتگو را تقدیم حضورتون میکنیم. 🙏🏻
https://news.1rj.ru/str/boshghabesabz
Audio
🎙 گفتگو با #بهنام_خداپناه مترجم کتاب آزادی حیوانات اثر پیتر سینگر

🌾 @sedanet
🌾 @BeKhodnotes
🌾 @boshghabesabz
Forwarded from Hot Movies
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فیلم کوتاه «زمین»

او زنده است،
او مادر همه ماست،
او در حال نابودی ست،
نگذاریم از دست برود...!


🆑 @HotMovies
🔴 بیش از ٢١ میلیون قطعه مرغ معدوم شد

رئیس سازمان دامپزشکی کشور: تاکنون بیش از ٢١ میلیون قطعه مرغ تخمگذار و مادر در اثر شیوع بیماری آنفلوآنزای پرندگان در کشور معدوم شده است./ ایرنا


✔️ 21 میلیون مرغ، یعنی 21 میلیون جان، یعنی 21 میلیون درد. تنها به واژۀ «معدوم شد» توجه کنید. آیا ما این واژه را برای انسانها به کار میبریم؟ به هیچ وجه. ما تعبیر معدوم شدن را در زبان روزمره بیشتر برای زباله ها و آشغالها، آنهم نازلترین نوعِ زباله که به نوعی تجدیدپذیر تلقی نمیشود، به کار میبریم. مثلن وقتی گفته میشود «چند تُن زبالۀ بیمارستانی معدوم شد». حتی واژۀ معدوم شدن را برای زباله های تجدیدپذیر هم ترجیح میدهیم به کار نبریم. اما این تعبیر را به همین آسانی برای موجوداتِ جاندار و رنجوری استفاده میکنیم که چندماهی است نُقل محافلِ سرگرمی و تمسخر ما شده اند! بیشتر این موجودات نه با علم به بیماری، بلکه تنها با ظنِّ به بیماری از میان میروند. کافیست یک مرغ در یک مرغداری مظنون به بیماری تشخیص داده شود تا همۀ مرغهای دیگر را زنده زنده در کیسه بریزند و دفنشان کنند. نمیدانم قساوت و ستم دیگر باید چگونه باشد تا اندکی حسِّ شفقت ما را تحریک کند.

در بیشتر کتابهایی که در حوزۀ اخلاق ارتباط با حیوانات خوانده ام، نویسندگان عاملِ اصلی بی توجهی انسانها را در کشورهای غربی به حیوانات ناشی از جهلشان میدانند. جهل نسبت به شرایط نگهداری و کشتار حیوانات. اما درخصوص جامعۀ ایرانی مسئله چیزی فراتر از جهل است. جامعۀ ایرانی نسبت به دیدنِ خشونت نسبت به حیوانات جَری شده است. تعجبی هم ندارد البته. وقتی در فرهنگی انواعِ رسوم اجتماعی و مناسکِ دینی اش با قربانی کردن و کشتنِ حیوانات، آنهم کشتنِ عیان، گره خورده باشد، دیگر کاملن مشخص خواهد بود که مشکل از جهل نیست. درحالیکه چه بسا بتوان جهل را با علم زدود اما قساوتِ نهادینه شده به این سادگیها قابل زدودن نیست. مایی که از کنار این خبر و خبرهای مشابه دیگر به راحتی ردّ میشویم و تنها عکس العملمان این است که «خُب، اگر معدوم هم نمیشدند بالاخره که روزی باید کشته میشدند» اصولن چطور میتوانیم نسبت به دیدنِ درد و رنجِ دیگری یی حتی از نوعِ خودمان توجه نشان دهیم؟ مگر نه اینکه «خُب، اگر فلانی الان نمی مرد، بالاخره که روزی باید می مرد»! این نگرش البته چیزِ نادری هم نیست. عکس العمل پزشکانی که در آلمانِ نازی روی انسانها آزمایش انجام میدادند نگرشی از همین دست بود. اگر عامل آن بی تفاوتیها نژادپرستی بود، عامل بی تفاوتیهای ما هم گونه پرستیِ ماست.

@BeKhodnotes
96A18096.pdf
591.4 KB
فهرست کتاب فلسفۀ قاره ای و معنای زندگی (عنوان فارسی کتاب The Death of God and The Meaning of Life) اثر جولیان یانگ، ترجمه بهنام خداپناه، انتشارات حکمت، زمستان 96

@BeKhodnotes
Track 7
Unknown artist
ترانه « خرس قطبی سمیرم »
گروه « خورشید سیاه »
@i_am_not_object
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تشریفاتِ مرتاضانۀ یک راهبِ مسیحیِ قبطی برای کتابخوانی

@BeKhodnotes
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ویدیو را ببینید، مرگِ بیش از ۵ میلیون #ماهی_قرمز فقط در ایام #نوروز ارزشش را دارد؟!

حقوق حیوانات در ایران
@iranian_animal_rights
کانالِ سلسله نشستهای «اخلاقِ ارتباط با حیوانات»

https://news.1rj.ru/str/i_am_not_object