Forwarded from خرد سنجشگر
Audio
#کتاب_صوتی
#دوستان
#تفکر_نقادانه
#رادیو_آوای_دوست
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل اول-بخش دوم
#دوستان
#تفکر_نقادانه
#رادیو_آوای_دوست
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل اول-بخش دوم
خرد سنجشگر
#دوره_اول_مهارت_سنجشگرانه_اندیشی #بخش_دوم #کانال_خرد_سنجشگر #گروه_تمرین_سنجشگری #ضرورت_انتخاب #م_ناجی 🔆🔆🔆ضرورت انتخاب🔆🔆🔆 آقای سرگشته هنوز نمی دانست چکار باید بکند. با هرکسی که در مورد خرید یخچال حرف می زد نظر تازه ای می شنید . با خودش می گفت: یاد حاج…
#دوره_اول_مهارت_سنجشگرانه_اندیشی
#بخش_سوم
#کانال_خرد_سنجشگر
#گروه_تمرین_سنجشگری
#دو_نوع_مواحهه_با_خود
#م_ناجی
🔆🔆🔆دو نوع مواجهه با خود🔆🔆
در دو قسمت قبلی اشاره شد که ما ناگزیر از انتخاب هستیم.
یعنی تمام لحظات بیداری و هشیاری ما پر است از اعمالی که می کنیم واعمالی که نمی کنیم، رفتارهایی که انتخاب می کنیم و رفتارهایی که انتخاب نمی کنیم.
معنای این جمله این است که ما در هر انتخابی که برای انجام کاری می کنیم با همان انتخاب صدها و بلکه هزارها انتخاب دیگر را به کناری می نهیم و از انتخابشان سر باز می زنیم. چه آن انتخابهایی که به صورت گزینه های بالفعل از ذهنمان خطور کردند و چه آنهایی که به علت نشناختنشان اصلا به ذهنمان نیامدند.
شاید بگویید که انتخاب کردن آنهایی که اصلا به ذهنمان خطور نکردند در آن لحظه برای ما محال بوده است و لذا انتخاب نکردنشان برای ما گزینه ای نمی تواند باشد. در پاسخ خاطر نشان می سازم که نیامدن آنها به ذهن و خطور نکردنشان بر مخیله ما حاصل دهها انتخاب نادرستی بوده که ما قبلترها انجام داده بوده ایم!و اگر باز نحنبیم و یا دیر بجنبیم باز هم به خاطر نقص در پروسه و فرآیند تصمیم گیری و انتخاب شانس ده ها تصمیم سرنوشت ساز به موقع را از دست خواهیم داد.
حال ما دو راه پیش رو داریم
یا ادامه دادن همین منوالی که تا به امروز در پیش داشتیم و به قول حافظ
رضا به داده بده وز جبین گره بگشا
که بر من و تو در اختیار نگشاده است!
یا اینکه اگر فرصتی برای ما فراهم است که می توانیم میانبری بزنیم و با تقویت قدرت اندیشه ی خود ، نوعی برتری برای خود در مقابل رقبای خود_ که در این حیات جمعی از یک منظر همه مان رقبای همدیگر حساب می شویم_ و نیز بالابردن قدرت جمعی رفقای خود _ که باز در این حیات تمام کسانی که دور وبر ما زندگی می کنند به نوعی رفیق ما حساب می شوند اگر بتوانیم عمیق بنگریم_ دست وپا کنیم انتخابهای مناسبتر و مطلوبتری سر راه ما سبز خواهد شد و شاید از همین طریق و با تقویت قدرت اندیشگی روزی سر راهمان انتخابهایی طلایی قرار گرفتند که راه صدساله چند ساله بشود پیمود. خدا داند
اینها از جمله ی همان چیزهایی است که ندانسته ما را از موقعیت های بسیار گرانقدری محروم می کند و ما در آخر کار فقط یک جمله برای گفتن داریم. سرنوشت! قضا و قدر! و اینکه قسمت نبود یا لابد مصلحت نبود!
دیگر مطلب در مورد اهمیت تفکرعمیق و روشمند را به همین مقدار اکتفا می کنم و عرض می کنم که یکی از روشهایی که برای تعمیق تفکر و بالابردن ضریب دقت در انتخابها، به کار برده می شود روشهایی است که در فهم دقیق استدلالهایی طراحی شده که هر روزه در هر بخش از زندگی اجتماعی مان با آن مواجه می شویم .
و نیز متدها و اصولی برای غربال کردن آنها و جدا کردن بخشهای ارزشمند و به دردبخور و درست آنها از قسمتهای نادرست و به درد نخور آنها .
یکی از کتاب های خوبی که در این زمینه به فارسی ترجمه شده است کتاب پرسیدن سوال های به جا – راهنمای تفکر نقادانه با ترجمه ی کورش کامیاب و ویرایش هومن پناهنده است.
در این گروه قرار است که این کتاب به صورت جمعی خوانده شده و تمرینهایی جمعی برای مهارت یافتن در این مورد با شرکت دوستان علاقمند صورت پذیرد.
با این امید که گامی در جهت تعمیق مهارت های تفکر انتقادی در جامعه مان برداشته باشیم
#بخش_سوم
#کانال_خرد_سنجشگر
#گروه_تمرین_سنجشگری
#دو_نوع_مواحهه_با_خود
#م_ناجی
🔆🔆🔆دو نوع مواجهه با خود🔆🔆
در دو قسمت قبلی اشاره شد که ما ناگزیر از انتخاب هستیم.
یعنی تمام لحظات بیداری و هشیاری ما پر است از اعمالی که می کنیم واعمالی که نمی کنیم، رفتارهایی که انتخاب می کنیم و رفتارهایی که انتخاب نمی کنیم.
معنای این جمله این است که ما در هر انتخابی که برای انجام کاری می کنیم با همان انتخاب صدها و بلکه هزارها انتخاب دیگر را به کناری می نهیم و از انتخابشان سر باز می زنیم. چه آن انتخابهایی که به صورت گزینه های بالفعل از ذهنمان خطور کردند و چه آنهایی که به علت نشناختنشان اصلا به ذهنمان نیامدند.
شاید بگویید که انتخاب کردن آنهایی که اصلا به ذهنمان خطور نکردند در آن لحظه برای ما محال بوده است و لذا انتخاب نکردنشان برای ما گزینه ای نمی تواند باشد. در پاسخ خاطر نشان می سازم که نیامدن آنها به ذهن و خطور نکردنشان بر مخیله ما حاصل دهها انتخاب نادرستی بوده که ما قبلترها انجام داده بوده ایم!و اگر باز نحنبیم و یا دیر بجنبیم باز هم به خاطر نقص در پروسه و فرآیند تصمیم گیری و انتخاب شانس ده ها تصمیم سرنوشت ساز به موقع را از دست خواهیم داد.
حال ما دو راه پیش رو داریم
یا ادامه دادن همین منوالی که تا به امروز در پیش داشتیم و به قول حافظ
رضا به داده بده وز جبین گره بگشا
که بر من و تو در اختیار نگشاده است!
یا اینکه اگر فرصتی برای ما فراهم است که می توانیم میانبری بزنیم و با تقویت قدرت اندیشه ی خود ، نوعی برتری برای خود در مقابل رقبای خود_ که در این حیات جمعی از یک منظر همه مان رقبای همدیگر حساب می شویم_ و نیز بالابردن قدرت جمعی رفقای خود _ که باز در این حیات تمام کسانی که دور وبر ما زندگی می کنند به نوعی رفیق ما حساب می شوند اگر بتوانیم عمیق بنگریم_ دست وپا کنیم انتخابهای مناسبتر و مطلوبتری سر راه ما سبز خواهد شد و شاید از همین طریق و با تقویت قدرت اندیشگی روزی سر راهمان انتخابهایی طلایی قرار گرفتند که راه صدساله چند ساله بشود پیمود. خدا داند
اینها از جمله ی همان چیزهایی است که ندانسته ما را از موقعیت های بسیار گرانقدری محروم می کند و ما در آخر کار فقط یک جمله برای گفتن داریم. سرنوشت! قضا و قدر! و اینکه قسمت نبود یا لابد مصلحت نبود!
دیگر مطلب در مورد اهمیت تفکرعمیق و روشمند را به همین مقدار اکتفا می کنم و عرض می کنم که یکی از روشهایی که برای تعمیق تفکر و بالابردن ضریب دقت در انتخابها، به کار برده می شود روشهایی است که در فهم دقیق استدلالهایی طراحی شده که هر روزه در هر بخش از زندگی اجتماعی مان با آن مواجه می شویم .
و نیز متدها و اصولی برای غربال کردن آنها و جدا کردن بخشهای ارزشمند و به دردبخور و درست آنها از قسمتهای نادرست و به درد نخور آنها .
یکی از کتاب های خوبی که در این زمینه به فارسی ترجمه شده است کتاب پرسیدن سوال های به جا – راهنمای تفکر نقادانه با ترجمه ی کورش کامیاب و ویرایش هومن پناهنده است.
در این گروه قرار است که این کتاب به صورت جمعی خوانده شده و تمرینهایی جمعی برای مهارت یافتن در این مورد با شرکت دوستان علاقمند صورت پذیرد.
با این امید که گامی در جهت تعمیق مهارت های تفکر انتقادی در جامعه مان برداشته باشیم
Forwarded from مصطفی ملکیان
نيازى نيست ما همه کتاب هايى که در عالم نوشته شده است را به دانش آموزان مان انتقال دهيم. از نظر ارسطو هدف تعليم و تربيت ياد دادن روش تفکر درست است .به نظر او دانسته ها مهم نيست روش هاى دانستن اهميت دارد.
مصطفى ملکيان -تعليم و تربيت اخلاقى
👇👇
مصطفى ملکيان -تعليم و تربيت اخلاقى
👇👇
Telegram
Audio
#کتاب_صوتی
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت دوم
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت دوم
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
Audio
#کتاب_صوتی
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت اول
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت اول
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
دوستان علاقمند به شرکت در کارگاه، می توانند با حضور در گروه خرد سنجشگر نسبت به ثبت نام در دوره اقدام کنند.
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
لینک گروه خرد سنجشگر
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BQRrFkOzDetCXFGiXrrAMA
🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼🌼
لینک گروه خرد سنجشگر
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BQRrFkOzDetCXFGiXrrAMA
Audio
#کتاب_صوتی
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت سوم
مربوط به مغالطات
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت سوم
مربوط به مغالطات
Audio
#کتاب_صوتی
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت چهارم
مربوط به مغالطات
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت چهارم
مربوط به مغالطات
Forwarded from اتچ بات
✳️کشف دو مغالطه✳️
این ویدئو را به دقت نگاه کنید
ویدئو مدعی این است که می خواهد مغالطه ای را توضیح دهد
و توضیح می دهد
اما از نظر من بسیار هوشمندانه دچار مغالطه ای می شود برای تبلیغ دو مساله ی فرهنگی که اختلافی بین اغلب مخاطبین این ویدئو و ایده های رشنفکرمآبانه تازه مد شده، است
☦️مساله ی همجنس گرایی
⛎سقط جنین
و زیرکانه طوری وانمود می کند که مخالفین این دو امر فقط با این استدلال به این نتیجه رسیده اند و چون در این ویدئو نشان دادیم که این استدلال مغالطی است و درست نیست پس نطرات مخالفین این ایده ها درست نیست!!!
یعنی مخالفین این ایده ها دلایل قابل اعتنایی ندارند
در حالی که بطلان استدلال به هیچ رو نتیجه نمی دهد که نتیجه نادرست است
و تنها نتیجه می دهد که از طریق این استدلال مطرح شده نمی توان آن را ثابت کرد.!!
✅به این مغالطه مغالطه رد استدلال گویند
از سوی دیگر به تعبیر یکی از دوستان مغالطه ی دیگری هم وجود دارد
مغالطه ی تخصیص
یعنی چنان وانمود می شود که دلایل مخالفان سقط جنین و همجنس گرایی اختصاص به همین دلیل دارد
و گوینده باید می گفت که یکی از دلایل مخالفان این است!
💟کانال خرد سنجشگر💟
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
این ویدئو را به دقت نگاه کنید
ویدئو مدعی این است که می خواهد مغالطه ای را توضیح دهد
و توضیح می دهد
اما از نظر من بسیار هوشمندانه دچار مغالطه ای می شود برای تبلیغ دو مساله ی فرهنگی که اختلافی بین اغلب مخاطبین این ویدئو و ایده های رشنفکرمآبانه تازه مد شده، است
☦️مساله ی همجنس گرایی
⛎سقط جنین
و زیرکانه طوری وانمود می کند که مخالفین این دو امر فقط با این استدلال به این نتیجه رسیده اند و چون در این ویدئو نشان دادیم که این استدلال مغالطی است و درست نیست پس نطرات مخالفین این ایده ها درست نیست!!!
یعنی مخالفین این ایده ها دلایل قابل اعتنایی ندارند
در حالی که بطلان استدلال به هیچ رو نتیجه نمی دهد که نتیجه نادرست است
و تنها نتیجه می دهد که از طریق این استدلال مطرح شده نمی توان آن را ثابت کرد.!!
✅به این مغالطه مغالطه رد استدلال گویند
از سوی دیگر به تعبیر یکی از دوستان مغالطه ی دیگری هم وجود دارد
مغالطه ی تخصیص
یعنی چنان وانمود می شود که دلایل مخالفان سقط جنین و همجنس گرایی اختصاص به همین دلیل دارد
و گوینده باید می گفت که یکی از دلایل مخالفان این است!
💟کانال خرد سنجشگر💟
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
Telegram
attach 📎
Forwarded from Hosein
🔆درددلی با دوستان🔆
اینجا کسی مدعی زیاد دانستن نیست
بلکه دانش در عصر ما آنچنان بال گسترده است که ادعای علامه گی جز نشان جهل نیست.
از آنرو دو چیز اهمیت می یابد:
اول: اینکه انسان تا آنجا که می تواند به ابزارهایی علمی دست یابد که به او کمک کند تا لااقل بتواند شنیده ها و خوانده هایی را که می شد خطا بودنش را به سادگی و با چند کنترل ساده فهمید ارزیابی کند و اگر نتواند گزاره های درست را به سادگی تشخیص دهد لااقل گزاره های غلط و نادرست و خطا را بشناسد
دوم: نیاز به دیالوگ
دیالوگ که می توان گونه ی مطلوب آن را تفکر و اندیشه ورزی جمعی نامید و برای یافتن صحت و سقم و نیز شکل کامل باورها را از هم کمک گرفت، کم کم به شکل یک ضرورت جلوه میکند
ازینرو ما در این گروه جمع شده ایم که با عملی ساختن و بسط ضرورت دوم برای کسب ابزارهای یلد شده در شق اول اقدام کنیم.
در این راه همه از هم خواهیم آموخت
در این راه هم ویژگیهای کار جمعی و خصوصا دیالوگ را یاد خواهیم گرفت و تمرین خواهیم کرد و مشخص است که در این کار تک تکمان یاری کنیم و همدیگر را کمک کنیم
و هم در تمرین و مهارت یافتن در به کار بردن ابزارهای علمی بررسی اندیشه ها و باورها و در قدم اول باورهای خودمان همدیگر را کمک خواهیم کرد
اینجا می خواهیم به همدیگر ثابت کنیم که در این فرصتی که اسمش را زندگی می نامیم رفاقت بسیار کاریتر از رقابت است . هم روحمان را خرسند می کند و هم ضریب موفقیت ما را بیشتر می کند
تنها تقاضای من از دوستان عضو گروه این است که حرف بزنند و بنویسند و با نوشتن خود حضورشان را برای دوستانشان ثابت کنند.
فرق بودن با نبودن در اینجا با دگمه های کی برد معنی می بابد.
🌺🙏❤️🙏🌺
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BQRrFkOzDetCXFGiXrrAMA
اینجا کسی مدعی زیاد دانستن نیست
بلکه دانش در عصر ما آنچنان بال گسترده است که ادعای علامه گی جز نشان جهل نیست.
از آنرو دو چیز اهمیت می یابد:
اول: اینکه انسان تا آنجا که می تواند به ابزارهایی علمی دست یابد که به او کمک کند تا لااقل بتواند شنیده ها و خوانده هایی را که می شد خطا بودنش را به سادگی و با چند کنترل ساده فهمید ارزیابی کند و اگر نتواند گزاره های درست را به سادگی تشخیص دهد لااقل گزاره های غلط و نادرست و خطا را بشناسد
دوم: نیاز به دیالوگ
دیالوگ که می توان گونه ی مطلوب آن را تفکر و اندیشه ورزی جمعی نامید و برای یافتن صحت و سقم و نیز شکل کامل باورها را از هم کمک گرفت، کم کم به شکل یک ضرورت جلوه میکند
ازینرو ما در این گروه جمع شده ایم که با عملی ساختن و بسط ضرورت دوم برای کسب ابزارهای یلد شده در شق اول اقدام کنیم.
در این راه همه از هم خواهیم آموخت
در این راه هم ویژگیهای کار جمعی و خصوصا دیالوگ را یاد خواهیم گرفت و تمرین خواهیم کرد و مشخص است که در این کار تک تکمان یاری کنیم و همدیگر را کمک کنیم
و هم در تمرین و مهارت یافتن در به کار بردن ابزارهای علمی بررسی اندیشه ها و باورها و در قدم اول باورهای خودمان همدیگر را کمک خواهیم کرد
اینجا می خواهیم به همدیگر ثابت کنیم که در این فرصتی که اسمش را زندگی می نامیم رفاقت بسیار کاریتر از رقابت است . هم روحمان را خرسند می کند و هم ضریب موفقیت ما را بیشتر می کند
تنها تقاضای من از دوستان عضو گروه این است که حرف بزنند و بنویسند و با نوشتن خود حضورشان را برای دوستانشان ثابت کنند.
فرق بودن با نبودن در اینجا با دگمه های کی برد معنی می بابد.
🌺🙏❤️🙏🌺
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BQRrFkOzDetCXFGiXrrAMA
Telegram
خرد سنجشگر
کلوب بحث های سنجشگرانه
#دوره_اول_مهارت_سنجشگرانه_اندیشی
#بخش_چهارم
#کانال_خرد_سنجشگر
#گروه_خرد_سنجشگر
#چرا_ما_اشتباه_میکنیم
#م_ناجی
✳️ ✳️ ✳️ چرا ما اشتباه می کنیم؟ ✳️ ✳️ ✳️
راستی، تا به حال از خودتان سوال کرده اید که چرا ما در افکار و تصمیماتمان دچار اشتباه می شویم؟
چه عواملی سبب می شود که بعد از اظهار نظر در مورد خاصی و بعد از کمی گفتگو با دیگران یا کمی تامل در درون خود احساس می کنیم که گویا حرفی که بر زبان آوردیم نادرست بوده یا ناقص بوده و یا بجا نبوده و نباید گفته می شد؟
چرا گاهی احساس پشیمانی می کنیم از کارهایی که قبلا کرده ایم یا تصمیماتی که گرفته ایم؟
چرا گاهی احساس درماندگی میکنیم از تشخیص صواب و خطا؟
اینها سوالاتی بود که بر ذهن آقای سرگشته جاری بود.
به سختی در فکر فرو رفته بود. بیشتر تصمیماتی که گرفته بود بعدا توسط پدر و مادر یا همسر وفرزند یا دوست و همکار یا قوم و خویش مورد انتقاد و خدشه یا سرزنش و حتی تمسخر واقع شده بود و گاهی بعضی از کارهای او ذکرش مایه سرور خاطر و سرگرمی دور بری هایش می شد
این بار جدی بود. نمی خواست اجازه دهد وضعیت سابق ادامه یابد.
اما یک نکته را به خوبی می دانست و آن اینکه این کار آسان نخواهد بود
چیزی در درونش چون خاری بر جانش می خلید و او را راحت نمی گذاشت.
دیگر بس است. تو مگر چه از دیگران کم داری؟ چرا نمی توانی تصمیماتی درست و همه جانبه و سنجیده بگیری. اگر نمی توانی لابد مشگلی داری.
خوب ایرادی نداره مشگل را پیدا کن و رفعش کن
بعدش خودش به خودش جواب میداد. اصلا میدونی مشگلت چیه؟ تو دهن بین هستی. تو تا به حال سعی نکردی رو حرفهایی که می شنوی فکر کنی.
هرکی هرچی میگه مثل روبات فکر میکنی باید به حرفش عمل کنی. یعنی در قاموس تو حرف درست همیشه آخرین حرفی است که شنیده ای!
یادته وقتی می خواستی تلویزیون بخری چه اتفاقی افتاد؟ با صدنفر حرف زدی و مشورت کردی و خانوادگی تصمیم گرفتید. بعد که رفتی فروشگاه برای خرید با پنج کلمه حرف صاحب مغازه همه را فراموش کردی و تلویزیونی که صاحب مغازه تبلیغش رو کرد خریدی و برگشتی خونه.
همه دهنشون وامونده بود که چطور شد بعد از اون همه صحبت و تصمیم جمعی ، اونو خریده بودی و یک ماه دعوا و جنجال و غر زدنهای زن و بچه رو تحمل کردی.خوب حق داشتند!
اولین کاری که باید بکنی اینه که از تصمیم های فوری و آنی کلا باید بپرهیزی.
این یعنی چی؟
یعنی باید تمرین کنی که با حرفهای آدما زود زود نظرت عوض نشه.
یعنی هر روز باید صد بار ، نه، هزار بار به خودت بگی که تو باید نظر و رای خودت رو داشته باشی، تو هم مثل همه ی آدمای دنیا یک انسانی. باید به خودت ارزش قایل بشی . اینکه فوری رایت عوض بشه این توهین به خودته
معنای این خیلی بده. معناش اینه که تو یه عروسک کوکی هستی که هرکسی میتونه کوکت کنه.
بعد از این یه دفتر می خری . اما طوری باشه که همیشه دم دستت باشه.
هر مساله ای که برات پیش میاد اونجا می نویسی و بعد تا زمانی که هنوز اصول تفکر درست و همه جانبه رو یاد نگرفتی با هرکی مشورت کردی نظرش را به طور مشخص در مقابل اسمش می نویسی
و اینو ادامه میدی تا زمانی که حس کنی که به اندازه کافی تمام ابعاد مساله رو از آدمای اهل فکر شنیده ای
بعدش تا زمانی که خودت یاد بگیری مجبوری از یکی کمک بگیری .
به کمک آن دوستت اونها رو تحلیل می کنی و جهت های مثبت و منفی را جدا می کنی و در یک جدول مقابل هر نظر می نویسی
و بعد از مقایسه ی راه حلها و اتخاذ تصمیم ، نظر نهایی را با خط درشت در صفحه آخر به طوری که تا دفتر رو باز کنی بخوره به چشمات بنویس. اون تصمیمی هستش که باید اجرا کنی
و بعد طی اقدامت دیگه در اون مورد با کسی حرفی نمی زنی
بعد این فکرها زیر لبی خطاب به خودش گفت اگر لالایی بلد بودی تا به حال چرا خوابت نبرده
و از حرف خودش خنده اش گرفت
راستی نظر شما چیه؟
می تونید عواملی را که باعث می شه ما در افکار و تصمیماتمان دچار خطا شویم ردیف کنید؟
بیایید لطفی کنید و در حق من برادری و خواهری کنید و استادی وکمک کنید تا یک لیست کامل از این عوامل را تهیه کنم.
البته خیلی دوست دارم فقط از اندیشه مستقیم خودتون کمک بگیرین و نه هیچ منبع دیگری
🌸🌸🌸🌸🌸🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌸🌸🌸🌸🌸
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
#بخش_چهارم
#کانال_خرد_سنجشگر
#گروه_خرد_سنجشگر
#چرا_ما_اشتباه_میکنیم
#م_ناجی
✳️ ✳️ ✳️ چرا ما اشتباه می کنیم؟ ✳️ ✳️ ✳️
راستی، تا به حال از خودتان سوال کرده اید که چرا ما در افکار و تصمیماتمان دچار اشتباه می شویم؟
چه عواملی سبب می شود که بعد از اظهار نظر در مورد خاصی و بعد از کمی گفتگو با دیگران یا کمی تامل در درون خود احساس می کنیم که گویا حرفی که بر زبان آوردیم نادرست بوده یا ناقص بوده و یا بجا نبوده و نباید گفته می شد؟
چرا گاهی احساس پشیمانی می کنیم از کارهایی که قبلا کرده ایم یا تصمیماتی که گرفته ایم؟
چرا گاهی احساس درماندگی میکنیم از تشخیص صواب و خطا؟
اینها سوالاتی بود که بر ذهن آقای سرگشته جاری بود.
به سختی در فکر فرو رفته بود. بیشتر تصمیماتی که گرفته بود بعدا توسط پدر و مادر یا همسر وفرزند یا دوست و همکار یا قوم و خویش مورد انتقاد و خدشه یا سرزنش و حتی تمسخر واقع شده بود و گاهی بعضی از کارهای او ذکرش مایه سرور خاطر و سرگرمی دور بری هایش می شد
این بار جدی بود. نمی خواست اجازه دهد وضعیت سابق ادامه یابد.
اما یک نکته را به خوبی می دانست و آن اینکه این کار آسان نخواهد بود
چیزی در درونش چون خاری بر جانش می خلید و او را راحت نمی گذاشت.
دیگر بس است. تو مگر چه از دیگران کم داری؟ چرا نمی توانی تصمیماتی درست و همه جانبه و سنجیده بگیری. اگر نمی توانی لابد مشگلی داری.
خوب ایرادی نداره مشگل را پیدا کن و رفعش کن
بعدش خودش به خودش جواب میداد. اصلا میدونی مشگلت چیه؟ تو دهن بین هستی. تو تا به حال سعی نکردی رو حرفهایی که می شنوی فکر کنی.
هرکی هرچی میگه مثل روبات فکر میکنی باید به حرفش عمل کنی. یعنی در قاموس تو حرف درست همیشه آخرین حرفی است که شنیده ای!
یادته وقتی می خواستی تلویزیون بخری چه اتفاقی افتاد؟ با صدنفر حرف زدی و مشورت کردی و خانوادگی تصمیم گرفتید. بعد که رفتی فروشگاه برای خرید با پنج کلمه حرف صاحب مغازه همه را فراموش کردی و تلویزیونی که صاحب مغازه تبلیغش رو کرد خریدی و برگشتی خونه.
همه دهنشون وامونده بود که چطور شد بعد از اون همه صحبت و تصمیم جمعی ، اونو خریده بودی و یک ماه دعوا و جنجال و غر زدنهای زن و بچه رو تحمل کردی.خوب حق داشتند!
اولین کاری که باید بکنی اینه که از تصمیم های فوری و آنی کلا باید بپرهیزی.
این یعنی چی؟
یعنی باید تمرین کنی که با حرفهای آدما زود زود نظرت عوض نشه.
یعنی هر روز باید صد بار ، نه، هزار بار به خودت بگی که تو باید نظر و رای خودت رو داشته باشی، تو هم مثل همه ی آدمای دنیا یک انسانی. باید به خودت ارزش قایل بشی . اینکه فوری رایت عوض بشه این توهین به خودته
معنای این خیلی بده. معناش اینه که تو یه عروسک کوکی هستی که هرکسی میتونه کوکت کنه.
بعد از این یه دفتر می خری . اما طوری باشه که همیشه دم دستت باشه.
هر مساله ای که برات پیش میاد اونجا می نویسی و بعد تا زمانی که هنوز اصول تفکر درست و همه جانبه رو یاد نگرفتی با هرکی مشورت کردی نظرش را به طور مشخص در مقابل اسمش می نویسی
و اینو ادامه میدی تا زمانی که حس کنی که به اندازه کافی تمام ابعاد مساله رو از آدمای اهل فکر شنیده ای
بعدش تا زمانی که خودت یاد بگیری مجبوری از یکی کمک بگیری .
به کمک آن دوستت اونها رو تحلیل می کنی و جهت های مثبت و منفی را جدا می کنی و در یک جدول مقابل هر نظر می نویسی
و بعد از مقایسه ی راه حلها و اتخاذ تصمیم ، نظر نهایی را با خط درشت در صفحه آخر به طوری که تا دفتر رو باز کنی بخوره به چشمات بنویس. اون تصمیمی هستش که باید اجرا کنی
و بعد طی اقدامت دیگه در اون مورد با کسی حرفی نمی زنی
بعد این فکرها زیر لبی خطاب به خودش گفت اگر لالایی بلد بودی تا به حال چرا خوابت نبرده
و از حرف خودش خنده اش گرفت
راستی نظر شما چیه؟
می تونید عواملی را که باعث می شه ما در افکار و تصمیماتمان دچار خطا شویم ردیف کنید؟
بیایید لطفی کنید و در حق من برادری و خواهری کنید و استادی وکمک کنید تا یک لیست کامل از این عوامل را تهیه کنم.
البته خیلی دوست دارم فقط از اندیشه مستقیم خودتون کمک بگیرین و نه هیچ منبع دیگری
🌸🌸🌸🌸🌸🙏🏻🙏🏻🙏🏻🌸🌸🌸🌸🌸
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
Telegram
Mohammed
وما كان صبرك عند الله منسيًا✨.
⭕️توصيه هايی در باب کارگروهی و مباحثه
🔹وقتي كه احساس ضرورت كار گروهي را احساس كرده ايد،بايد دو نكته را مراعات كنيد:
1️⃣ وحدت بخشي
حداكثر نيرو و وقتي كه فرد مي تواند را به ميدان بياورد.البته اين بدان معنا نيست كه همه به يك اندازه وقت بگذارند.تبعاً اشتغالات زندگي متفاوت است. يكي تدريس دارد، ديگري ندارد.يكي كار گروهي ديگري مي كند،ديگري نمي كند.بالاخره هر كسي متعهد بشود كه حراكثر كاري كه مي تواند بكند را بكند به اندازه ي وسعش.حالا اگر يك ساعت در شبانه روز است،باشد يا پنج ساعت هم هست باشد.به تعبير ديگري كار گروهي محوري براي مطالعات شما باشد.
شما كه مطالعه مي كنيد همه را در راستاي اين كار بكنيد.”وحدت بخشي“ كه اين كار گروهي به مطالعات شما مي دهد به نظرم كار كم اهميّتي نيست.
2️⃣ استفاده از همديگر
دوم اينكه در كار گروهي ما بايد حتي المقدور از هم بيشتر استفاده كنيم.اگر جوري باشد كه بنده يه سري مطالب را اينجا خدمت شما بگويم و شما بشنويد و بعد هم هركسي برود دنبال كار خودش.اين مثل يك كلاس عادي دانشگاهي است.و كار گروهي نيست.كار گروهي وقتي است كه واقعاً هر كسي از ديگري استفاده كند.هر چيزي را هر كسي نمي داند از ديگري بپرسد.واقعاً دست همديگر را بگيريد و بالا ببريد.اين اگر بين شما نيست بايد پديد بيايد.
🔹اهميّت هم مباحثه
قدر اين موقعيت خود رابدانيد.من در دوران دانشگاه مقيد بودم كلاس هاي استاد مطهري و استاد ديگري را مقيد بودم حتماً شركت كنم.چه واحد آنرا داشته باشم و چه نداشته باشم.ديگر از كلاسي استفاده نكردم. من استفاده اي كه كردم از يك هم مباحثه اي بود كه داشتم.من جدّا از آن مباحثاتي كه خيلي جدّي و سر سختانه و بي انعطاف بود خيلي استفاده كردم.تمام دوران دانشگاهي من به اندازه ي يك دهم آن مباحثاتي كه با هم داشتيم براي من نفع نداشت.امّا آدم تا نعمتي را دارد قدرش را نمي داند.الان به نظرم مي آيد اگر چنين كسي را داشتم خيلي برايم مفيد بود.شايد الان متوجه نباشيد.بعدا كه چنين گروهي را از دست داديد متوجه مي شويد كه جمع شدن چند آدم هم فكر و تقريباً در حدّ يكديگر داراي معلومات باشند نعمت خيلي بزرگي است.
🔹 چگونگی نحوه ي مباحثه
١-واقعاً وقت روي اينكار بگذاريد نه اينكه تجملي و تكفلي باشد.
٢- واقعاً از هم حيا نكنيد.
يكي از آفات اين است كه افراد بخواهند(به خيال خودش) حيثيت خود را در جمع حفظ كنند و اين به اين معناست كه هر چه را بلد نيستيد به احدي بروز نمي دهند. اينطور نباشيد. اگر چنين نباشيد و آنچه را نمي دانيد از يكديگر سؤال كنيد يواش يواش همديگر را بالا مي بريد.
اما اينكه من بخواهم وجهه ام حفظ شود و چيزهايي را كه بلد نيستم را نپرسم،پايين مي مانم.اينرا هم بدانيد كه آدم هر چه علمش بيشتر مي شود بيشتر نادانسته هاي خود را مخفي مي كند.به تعبير علي(ع)- حيا نكنيد هر چه را بلد نيستيد بايد به ميدان بياوريم و بگوييم بلد نيستيم،تا ياد بگيريم و جلو برويم.
🔹 روش مباحثه
وقتي مباحثه صورت مي گيرد يكي بايد مدار مباحثه را در دست داشته باشد.از رو خواندن و بعد توضيح دادن و جملاتي كه نفهميده اند اين كار را به نتيجه نمي رساند.چون اينقدر جا براي سؤال پيش مي آيد كه بحث هيچ گاه به صورت قانع كننده اي تا آخر ادامه نمي يابد.
من معتقدم كه همه بايد مطالعه كنند و در جلسه يكي از خانمها بحث را طرح كند.او هم كليّات بحث را مطرح كند.يكي از مشكلاتي كه ما داريم مال اين نظام است كه ما را ذره ذره جلو برده اند.با اينكه من معتقدم كه به تعبير غربيان”بايد از چشم پرنده وارد مباحث شد“.يعني وقتي كه ما حتي يك اسكلت كلّي هم از فلسفه ي غرب نداريم.نمي توانيم،آثار افلاطون را جمله به جمله ياد بگيريم.اگر بخواهيم فلسفه غرب ياد بگيريم ؛اول بايد يك طرح كاملاً اجمالي از فلسفه غرب داشته باشيم بعد با تحصيلات بيشتر،پايين تر و پايين تر مي آييم و بعد روي پشت بام افلاطون مي نشينيم.
🔹روش صحيح كتاب خواندن
وقتي كتابي را مي خوانيد،كلمه به كلمه آن را نمي خواهد بفهميد.بايد اينطور باشد كه وقتي كتاب خوانديد با قبل فرق كنيد.
من مي گويم؛اصول كلّي يك فصل را يكي از يكي از دوستان مطرح بكنند و توي اين اصول كلّي با هم بحث كنيد. اينقدر ذره ذره جلو رفتن ما را فرسوده و ما را منصرف مي كند از كار.
من هميشه به اين مطلب توجه داده ام كه وقتي يك كتاب را مي خوانيد هر چقدر كه سخت باشد ديدمان فرق مي كند.ما با اين ديدهاي كلّي كار داريم.و اين ديدهاي كلّي يواش يواش آدم را پخته تر مي كند در سنجشها و داوريها و ....
من بصورت جمله جمله و ذره ذره جلو رفتن را قبول ندارم.
✨درسگفتار پاسخ به یک سوال ،سال 71
استاد مصطفی ملکیان
🔹وقتي كه احساس ضرورت كار گروهي را احساس كرده ايد،بايد دو نكته را مراعات كنيد:
1️⃣ وحدت بخشي
حداكثر نيرو و وقتي كه فرد مي تواند را به ميدان بياورد.البته اين بدان معنا نيست كه همه به يك اندازه وقت بگذارند.تبعاً اشتغالات زندگي متفاوت است. يكي تدريس دارد، ديگري ندارد.يكي كار گروهي ديگري مي كند،ديگري نمي كند.بالاخره هر كسي متعهد بشود كه حراكثر كاري كه مي تواند بكند را بكند به اندازه ي وسعش.حالا اگر يك ساعت در شبانه روز است،باشد يا پنج ساعت هم هست باشد.به تعبير ديگري كار گروهي محوري براي مطالعات شما باشد.
شما كه مطالعه مي كنيد همه را در راستاي اين كار بكنيد.”وحدت بخشي“ كه اين كار گروهي به مطالعات شما مي دهد به نظرم كار كم اهميّتي نيست.
2️⃣ استفاده از همديگر
دوم اينكه در كار گروهي ما بايد حتي المقدور از هم بيشتر استفاده كنيم.اگر جوري باشد كه بنده يه سري مطالب را اينجا خدمت شما بگويم و شما بشنويد و بعد هم هركسي برود دنبال كار خودش.اين مثل يك كلاس عادي دانشگاهي است.و كار گروهي نيست.كار گروهي وقتي است كه واقعاً هر كسي از ديگري استفاده كند.هر چيزي را هر كسي نمي داند از ديگري بپرسد.واقعاً دست همديگر را بگيريد و بالا ببريد.اين اگر بين شما نيست بايد پديد بيايد.
🔹اهميّت هم مباحثه
قدر اين موقعيت خود رابدانيد.من در دوران دانشگاه مقيد بودم كلاس هاي استاد مطهري و استاد ديگري را مقيد بودم حتماً شركت كنم.چه واحد آنرا داشته باشم و چه نداشته باشم.ديگر از كلاسي استفاده نكردم. من استفاده اي كه كردم از يك هم مباحثه اي بود كه داشتم.من جدّا از آن مباحثاتي كه خيلي جدّي و سر سختانه و بي انعطاف بود خيلي استفاده كردم.تمام دوران دانشگاهي من به اندازه ي يك دهم آن مباحثاتي كه با هم داشتيم براي من نفع نداشت.امّا آدم تا نعمتي را دارد قدرش را نمي داند.الان به نظرم مي آيد اگر چنين كسي را داشتم خيلي برايم مفيد بود.شايد الان متوجه نباشيد.بعدا كه چنين گروهي را از دست داديد متوجه مي شويد كه جمع شدن چند آدم هم فكر و تقريباً در حدّ يكديگر داراي معلومات باشند نعمت خيلي بزرگي است.
🔹 چگونگی نحوه ي مباحثه
١-واقعاً وقت روي اينكار بگذاريد نه اينكه تجملي و تكفلي باشد.
٢- واقعاً از هم حيا نكنيد.
يكي از آفات اين است كه افراد بخواهند(به خيال خودش) حيثيت خود را در جمع حفظ كنند و اين به اين معناست كه هر چه را بلد نيستيد به احدي بروز نمي دهند. اينطور نباشيد. اگر چنين نباشيد و آنچه را نمي دانيد از يكديگر سؤال كنيد يواش يواش همديگر را بالا مي بريد.
اما اينكه من بخواهم وجهه ام حفظ شود و چيزهايي را كه بلد نيستم را نپرسم،پايين مي مانم.اينرا هم بدانيد كه آدم هر چه علمش بيشتر مي شود بيشتر نادانسته هاي خود را مخفي مي كند.به تعبير علي(ع)- حيا نكنيد هر چه را بلد نيستيد بايد به ميدان بياوريم و بگوييم بلد نيستيم،تا ياد بگيريم و جلو برويم.
🔹 روش مباحثه
وقتي مباحثه صورت مي گيرد يكي بايد مدار مباحثه را در دست داشته باشد.از رو خواندن و بعد توضيح دادن و جملاتي كه نفهميده اند اين كار را به نتيجه نمي رساند.چون اينقدر جا براي سؤال پيش مي آيد كه بحث هيچ گاه به صورت قانع كننده اي تا آخر ادامه نمي يابد.
من معتقدم كه همه بايد مطالعه كنند و در جلسه يكي از خانمها بحث را طرح كند.او هم كليّات بحث را مطرح كند.يكي از مشكلاتي كه ما داريم مال اين نظام است كه ما را ذره ذره جلو برده اند.با اينكه من معتقدم كه به تعبير غربيان”بايد از چشم پرنده وارد مباحث شد“.يعني وقتي كه ما حتي يك اسكلت كلّي هم از فلسفه ي غرب نداريم.نمي توانيم،آثار افلاطون را جمله به جمله ياد بگيريم.اگر بخواهيم فلسفه غرب ياد بگيريم ؛اول بايد يك طرح كاملاً اجمالي از فلسفه غرب داشته باشيم بعد با تحصيلات بيشتر،پايين تر و پايين تر مي آييم و بعد روي پشت بام افلاطون مي نشينيم.
🔹روش صحيح كتاب خواندن
وقتي كتابي را مي خوانيد،كلمه به كلمه آن را نمي خواهد بفهميد.بايد اينطور باشد كه وقتي كتاب خوانديد با قبل فرق كنيد.
من مي گويم؛اصول كلّي يك فصل را يكي از يكي از دوستان مطرح بكنند و توي اين اصول كلّي با هم بحث كنيد. اينقدر ذره ذره جلو رفتن ما را فرسوده و ما را منصرف مي كند از كار.
من هميشه به اين مطلب توجه داده ام كه وقتي يك كتاب را مي خوانيد هر چقدر كه سخت باشد ديدمان فرق مي كند.ما با اين ديدهاي كلّي كار داريم.و اين ديدهاي كلّي يواش يواش آدم را پخته تر مي كند در سنجشها و داوريها و ....
من بصورت جمله جمله و ذره ذره جلو رفتن را قبول ندارم.
✨درسگفتار پاسخ به یک سوال ،سال 71
استاد مصطفی ملکیان
Audio
#کتاب_صوتی
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت پنجم
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت پنجم
Audio
#کتاب_صوتی
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت ششم
#کانال_خرد_سنجشگر
#کتاب_راهنمای_تفکر_نقادانه
#م_ناجی
📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕📕
کتاب راهنمای تفکر نقادانه- پرسیدن سوالهای بجا
ترجمه ی کورش کامیاب
📗📗📗📗📗📗📗📗📗
فصل هفتم
قسمت ششم
#جمله_اظهار_گزاره
#کانال_خرد_سنجشگر
#گروه_خرد_سنجشگر
#م_ناجی
🔆🔆🔆جمله، اظهار ،گزاره🔆🔆🔆
چندی پیش سوالی از دوستان مطرح کردم و فرق بین اصطلاحات فوق را خواستار شدم.
اولا باید متفطن باشیم که بعد آشنایی متفکران ما با تحولات فلسفی-منطقی اخیر در جهان مدرن برخی مفاهیم و ایده ها برای ما تازگی داشتند و طبیعتا واژگان مترادفی در زبان فارسی نداشتند و مترجمین ما به هر صورت مجبور بودند کلمات مناسبی برای بیان آنها پیدا کنند که در سنت فکری ما معنای دیگری داشتند و همین عملا از یکسو باعث می شد که آن مفهوم در اینجا به درستی درک نشود و از سوی دیگر باعث بدفهمی آن چیزی می شد که در متن اصلی مراد بود.
اگر امروزه ما مجبوریم در مورد ابتدایی ترین مفاهیم منطق توضیحاتی بدهیم به خاطر تازگی آنها و شاید فقدان واژه مترادف آن بوده باشد و شاید هم ...
به هر حال ما در معرفت شناسی و منطق به زبان انگلیسی با سه کلمه و اصطلاح مواجهیم:
sentence
statement
proposition
که متاسفانه ترجمه های مختلفی از دومی و سومی شده است و خصوصا دومی را گاهی جمله معنی کرده اند و گاهی گزاره و گاهی قضیه
که ما ترجیحا آنها را به ترتیب جمله،اظهارو گزاره معنی می کنیم.
بنده قبلا طی مقاله کوتاهی سعی کردم مراد از گزاره در فارسی را به تفصیل توضیح دهم و در این فرصت کوتاه می خواهم به فرق این اصطلاحات بپردازم.
جمله آشناترین اصطلاح از این سه است که اصطلاحی مربوط به دستور زبان و بخصوص دستور زبان فارسی است.
و مراد از آن ترکیبی از کلمه هاست که ساختار نحوی درستی دارد و معنای تامی را افاده می کند. و مراد از معنای تام کوچکترین عضو در واقع واحد یک بسته ی معنایی است که با آن می توان به مخاطب معنای را رساند که مخاطب منتظر ادامه اش برای درک مقصود شما نباشد.
و همانگونه که می دانید در تقسیم بندی اولیه به خبری و انشایی تقسیم می شود.
اگر دقت می فرمودید جمله اصطلاحی بود در دستور زبان . و دستور زبان کارش بررسی ساختار نحوی(به معنای عام آن-گرامری-) یک زبان است و بر روی کاغذ کلمات و ترکیبات آن را بررسی میکند.
مراد من از گفتن سخن بالا این است که وقتی مثلا ترکیب برو را در دستور زبان می خوانید اقدام به رفتن نمی کنید. چرا؟ زیرا آن جمله بر روی کاغذ عاری و خالی از اراده ای فرض می شود که گوینده ای می تواند داشته باشد.اما در آن میان اگر معلم دستور زبان برمی گشت و به شما می گفت برو به دفتر شما می فهمیدید که آن جمله واجد اراده ای است که از شما می خواهد که به دفتر بروید و نه تنها ترک کلاس برای شما مجاز است بلکه ضرورت دارد به قصد اجرای اراده ی معلم یا برای اینکه یک اصل اخلاقی را نقض نکرده باشید از کلاس خارج شوید.
و این فرق اصطلاح اول یعنی جمله با اصطلاح دوم یعنی اظهار است.
یعنی اظهار یک اصطلاح معرفت شناسانه است و مراد از آن همان جمله ای است که از زبان یک انسان زبان دان آشنا به معنای جمله که با قصد آن جمله را به زبان یا قلم می آورد.
یعنی حتی اگر همان جمله از زبان کسی خارج شود که در خواب است باز هم اظهار نیست. و نیز اگر از زبان کسی که آشنا به آن زبان نیست و نمی داند که از جمله چه اراده میکند باز اظهار نیست ولی جمله هست.
پس اظهار همان جمله است وقتی که توسط فردی آشنا به معنای آن و به قصد معنا بیان می شود.
و اما اصطلاح سوم که قبلا عرض کردم که اصطلاحی مربوط به منطق جدید است و اصلا صبغه و رنگ کلامی ندارد و صرفا معناست و از اینرو مثل دیگر اصطلاحات ریاضی وجود انتزاعی و فرضی دارد. و مراد از آن کوچکترین بسته معنایی است که حاوی مفاد یک جمله ی خبری است و قابلیت صدق و کذب دارد واتم و واحد گزاره حساب می شود.یعنی قابلیت تقسیم به دو گزاره که قابلیت صدق و کذب داشته باشند نیست و از اینرو حاوی یک ارزش معنای یعنی درست یا نادرست است.
وحال شما پاسخ دهید که اصطلاح قضیه در منطق قدیم از نوع جمله است یا از نوع اظهار یا از نوع گزاره
این چیزی است که دقیقا نمی دانم مرادشان کدام بوده و به نظر می رسد که در آن موقع به واسطه ای اینکه مفاهیم دوم و سوم تعریف نشده بودند مرادشان از قضیه همان جمله ی خبری ساده بوده باشد.
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
#کانال_خرد_سنجشگر
#گروه_خرد_سنجشگر
#م_ناجی
🔆🔆🔆جمله، اظهار ،گزاره🔆🔆🔆
چندی پیش سوالی از دوستان مطرح کردم و فرق بین اصطلاحات فوق را خواستار شدم.
اولا باید متفطن باشیم که بعد آشنایی متفکران ما با تحولات فلسفی-منطقی اخیر در جهان مدرن برخی مفاهیم و ایده ها برای ما تازگی داشتند و طبیعتا واژگان مترادفی در زبان فارسی نداشتند و مترجمین ما به هر صورت مجبور بودند کلمات مناسبی برای بیان آنها پیدا کنند که در سنت فکری ما معنای دیگری داشتند و همین عملا از یکسو باعث می شد که آن مفهوم در اینجا به درستی درک نشود و از سوی دیگر باعث بدفهمی آن چیزی می شد که در متن اصلی مراد بود.
اگر امروزه ما مجبوریم در مورد ابتدایی ترین مفاهیم منطق توضیحاتی بدهیم به خاطر تازگی آنها و شاید فقدان واژه مترادف آن بوده باشد و شاید هم ...
به هر حال ما در معرفت شناسی و منطق به زبان انگلیسی با سه کلمه و اصطلاح مواجهیم:
sentence
statement
proposition
که متاسفانه ترجمه های مختلفی از دومی و سومی شده است و خصوصا دومی را گاهی جمله معنی کرده اند و گاهی گزاره و گاهی قضیه
که ما ترجیحا آنها را به ترتیب جمله،اظهارو گزاره معنی می کنیم.
بنده قبلا طی مقاله کوتاهی سعی کردم مراد از گزاره در فارسی را به تفصیل توضیح دهم و در این فرصت کوتاه می خواهم به فرق این اصطلاحات بپردازم.
جمله آشناترین اصطلاح از این سه است که اصطلاحی مربوط به دستور زبان و بخصوص دستور زبان فارسی است.
و مراد از آن ترکیبی از کلمه هاست که ساختار نحوی درستی دارد و معنای تامی را افاده می کند. و مراد از معنای تام کوچکترین عضو در واقع واحد یک بسته ی معنایی است که با آن می توان به مخاطب معنای را رساند که مخاطب منتظر ادامه اش برای درک مقصود شما نباشد.
و همانگونه که می دانید در تقسیم بندی اولیه به خبری و انشایی تقسیم می شود.
اگر دقت می فرمودید جمله اصطلاحی بود در دستور زبان . و دستور زبان کارش بررسی ساختار نحوی(به معنای عام آن-گرامری-) یک زبان است و بر روی کاغذ کلمات و ترکیبات آن را بررسی میکند.
مراد من از گفتن سخن بالا این است که وقتی مثلا ترکیب برو را در دستور زبان می خوانید اقدام به رفتن نمی کنید. چرا؟ زیرا آن جمله بر روی کاغذ عاری و خالی از اراده ای فرض می شود که گوینده ای می تواند داشته باشد.اما در آن میان اگر معلم دستور زبان برمی گشت و به شما می گفت برو به دفتر شما می فهمیدید که آن جمله واجد اراده ای است که از شما می خواهد که به دفتر بروید و نه تنها ترک کلاس برای شما مجاز است بلکه ضرورت دارد به قصد اجرای اراده ی معلم یا برای اینکه یک اصل اخلاقی را نقض نکرده باشید از کلاس خارج شوید.
و این فرق اصطلاح اول یعنی جمله با اصطلاح دوم یعنی اظهار است.
یعنی اظهار یک اصطلاح معرفت شناسانه است و مراد از آن همان جمله ای است که از زبان یک انسان زبان دان آشنا به معنای جمله که با قصد آن جمله را به زبان یا قلم می آورد.
یعنی حتی اگر همان جمله از زبان کسی خارج شود که در خواب است باز هم اظهار نیست. و نیز اگر از زبان کسی که آشنا به آن زبان نیست و نمی داند که از جمله چه اراده میکند باز اظهار نیست ولی جمله هست.
پس اظهار همان جمله است وقتی که توسط فردی آشنا به معنای آن و به قصد معنا بیان می شود.
و اما اصطلاح سوم که قبلا عرض کردم که اصطلاحی مربوط به منطق جدید است و اصلا صبغه و رنگ کلامی ندارد و صرفا معناست و از اینرو مثل دیگر اصطلاحات ریاضی وجود انتزاعی و فرضی دارد. و مراد از آن کوچکترین بسته معنایی است که حاوی مفاد یک جمله ی خبری است و قابلیت صدق و کذب دارد واتم و واحد گزاره حساب می شود.یعنی قابلیت تقسیم به دو گزاره که قابلیت صدق و کذب داشته باشند نیست و از اینرو حاوی یک ارزش معنای یعنی درست یا نادرست است.
وحال شما پاسخ دهید که اصطلاح قضیه در منطق قدیم از نوع جمله است یا از نوع اظهار یا از نوع گزاره
این چیزی است که دقیقا نمی دانم مرادشان کدام بوده و به نظر می رسد که در آن موقع به واسطه ای اینکه مفاهیم دوم و سوم تعریف نشده بودند مرادشان از قضیه همان جمله ی خبری ساده بوده باشد.
https://news.1rj.ru/str/MH_Naji
Telegram
Mohammed
وما كان صبرك عند الله منسيًا✨.
👍1
❓❓❓❓❓تفکر نقادانه چیست و به چه کار می آید ؟❓❓❓❓
⭕️ تفکر نقادانه به زبان ساده :
👈فکر نقاد یعنی نگاه به یک موضوع از زوایای متفاوت و تحلیل و جمع بندی آنها
👈فکر نقاد یعنی توانایی تحلیل اطلاعات ، داده ها و ادعاها و دوری از زودباوری
🖊ما آدمها در زندگی روزمره مدام با انواع و اقسام ادعاها مواجه میشویم . یعنی کسانی که ادعاها را مطرح میکنند میخواهند ما عقیده ایی را بپذیریم و یا کاری را انجام دهیم . ولی ما از کجا بدانیم که از میان این همه ادعا کدام ادعا را باید بپذیریم و کدام را رد کنیم ؟ تفکر نقادانه ابزاری در اختیار ما قرار میدهد که میتوانیم عقلانی بودن یا نبودن آن عقیده را محک بزنیم . در واقع اصطلاح تفکر نقادانه به مجموعه ایی از نگرش ها و مهارتهاي فکری اطلاق میگردد که برای ارزیابی و محک زدن ادعاها و استدلال ها به کار می آیند . تفکر نقادانه را به شیوه های گوناگونی میتوان بکار برد ولی اساس آن را میتوان همان روش سقراطی یعنی پرسیدن تعدادی سوال نقادانه دانست . بدین ترتیب با پرسیدن چند سوال میتوان به ارزیابی عقلانی استدلال ها پرداخت .
🔴سوال های نقادانه :
اول ، مسئله چیست و مدعا کدام است ؟
دوم ، دلایل استدلال کدامند ؟
سوم ، کدام واژه ها یا عبارت ها مبهم اند ؟
چهارم ، تضادها و فرض های ارزشی کدامند ؟
پنجم ، فرض های توصیفی کدامند ؟
ششم ، آیا مغالطه ایی در کار نیست ؟
هفتم ، شواهد چقدر محکم اند ؟
هشتم ، آیا علت های بدیل در کار نیستند ؟
نهم ، آیا آمار عرضه شده فریب دهنده نیست ؟
دهم ، چه اطلاعات مهمی بیان نشده است ؟
یازدهم ، چه نتیجه یا مدعایی معقول دیگری میتوان مطرح کرد ؟
تهیه کننده: شهر کتاب
⭕️ تفکر نقادانه به زبان ساده :
👈فکر نقاد یعنی نگاه به یک موضوع از زوایای متفاوت و تحلیل و جمع بندی آنها
👈فکر نقاد یعنی توانایی تحلیل اطلاعات ، داده ها و ادعاها و دوری از زودباوری
🖊ما آدمها در زندگی روزمره مدام با انواع و اقسام ادعاها مواجه میشویم . یعنی کسانی که ادعاها را مطرح میکنند میخواهند ما عقیده ایی را بپذیریم و یا کاری را انجام دهیم . ولی ما از کجا بدانیم که از میان این همه ادعا کدام ادعا را باید بپذیریم و کدام را رد کنیم ؟ تفکر نقادانه ابزاری در اختیار ما قرار میدهد که میتوانیم عقلانی بودن یا نبودن آن عقیده را محک بزنیم . در واقع اصطلاح تفکر نقادانه به مجموعه ایی از نگرش ها و مهارتهاي فکری اطلاق میگردد که برای ارزیابی و محک زدن ادعاها و استدلال ها به کار می آیند . تفکر نقادانه را به شیوه های گوناگونی میتوان بکار برد ولی اساس آن را میتوان همان روش سقراطی یعنی پرسیدن تعدادی سوال نقادانه دانست . بدین ترتیب با پرسیدن چند سوال میتوان به ارزیابی عقلانی استدلال ها پرداخت .
🔴سوال های نقادانه :
اول ، مسئله چیست و مدعا کدام است ؟
دوم ، دلایل استدلال کدامند ؟
سوم ، کدام واژه ها یا عبارت ها مبهم اند ؟
چهارم ، تضادها و فرض های ارزشی کدامند ؟
پنجم ، فرض های توصیفی کدامند ؟
ششم ، آیا مغالطه ایی در کار نیست ؟
هفتم ، شواهد چقدر محکم اند ؟
هشتم ، آیا علت های بدیل در کار نیستند ؟
نهم ، آیا آمار عرضه شده فریب دهنده نیست ؟
دهم ، چه اطلاعات مهمی بیان نشده است ؟
یازدهم ، چه نتیجه یا مدعایی معقول دیگری میتوان مطرح کرد ؟
تهیه کننده: شهر کتاب