خرد سنجشگر – Telegram
خرد سنجشگر
494 subscribers
888 photos
256 videos
122 files
755 links
تلاشی برای جاانداختن تفکر نقاد و ساختن مبانی اندیشیدن مستقل و پویا
سلوک ذهنی، روانی در بهره گیری از موهبت کوتاه زندگی
ID:@mansahand
https://news.1rj.ru/str/CriticalDialogue

آغاز کانال:

https://news.1rj.ru/str/CriticalThinker/3
Download Telegram
جان لاک: آزادی انسان در لوای یک دولت یعنی داشتن یک قانون پایدار برای زندگی که برای همه افراد آن جامعه برقرار است و توسط قانونگذاران با تضمین قدرت اجرایی تتظیم شده است، چنانچه آزادی در پیگیری خواسته‌های یک شخص در همه مواردی که قانون آن را نفعی کرده است، مشمول بی‌ثباتی، عدم قطعیت، ناشناختگی و قابلیت تفسیر به رای شخص دیگر نباشد. همانطور که آزادی طبعیت نباید به چیزی محدود باشد مگر قوانین طبعیت.

استیون: جقدر این کلمات آشنا هستند. قبلا آنها را کجا خوانده‌ام؟ آهان... بله.

"ماری استل" :اگر حق حاکمیت مطلق در یک کشور ضروری نباشد، چگونه است که باید در خانواده ضروری باشد؟ به عبارت دیگر اگر برای خانوده ضروری است چرا برای کشور نیست. به خاطر اینکه نمی‌توان برای یکی دلیلی آورد که برای دیگری هم به همان قوت صدق نکند. اگر همه انسان‌ها آزاد بدنیا می‌آیند، چگونه است که همه زنها برده بدنیا می‌آیند، انگار که حتما باید برده باشند، اگر مورد بی‌ثباتی، عدم قطعیت ابهام و قابلیت تفسیر به رای شخصی بودن شرط کامل بردگی باشد؟

ربکا: همه‌ی این همفکری‌ها در وظایف اصلی استدلال جای می‌گیرند. جنبشی برای گسترش حقوق الهام بخش جنبش دیگری می‌شود، چون منطق هر دو یکی است، و وقتی که چیزی بر اثر تکرار زیاد جا افتاد، بسیار سخت می‌شود که ناسازگاری‌ها را نادیده گرفت. در دهه ۶۰ میلادی، جنبش حقوق مدنی الهام بخش جنبش‌های حقوق زنان، حقوق کودکان، حقوق هم‌جنس‌گرایان و حتا حقوق حیوانات شد. اما دقیقا دو قرن پیش، متفکر جنبش روشنفکری "جرمی بنتام" غیرقابل دفاع بودن اعمالی مانند رفتار بی‌رحمانه با حیوانات را بیان کرده بود.

جرمی بنتام: سوال این نیست که آیا آنها می‌توانند بفهمند یا سخن بگویند؟ بلکه آیا می‌توانند رنج بکشند؟

ربکا: و محکوم کردن همجنس‌گرایان.

بنتام: مثل هر شیطنت کودکانه‌ای مشخصا این عمل آسیبی به کسی نمی‌رساند. در عوض به تولید لذت می‌انجامد. هر دو شخص مایل هستند. اگر یکی از آنها تمایلی نداشته باشد، آنوقت عملی متجاوزانه خواهد بود که بطور کلی از لحاظ ذات تاثیراتش با اولی متفاوت است. در وافع یک آسیب شخصی و یک نوع تجاوز جنسی است. مانند همه خطرات منحصر به درد خطری هم اگر وجود داشته باشد، بیشتر در گسترش انجام عمل است. ولی گسترش انجام عمل در این مثال چیست؟ اینکه دیگران را هم به چنین کاری دعوت بشوند. ولی چنین کاری هم باعث اینجاد هیچگونه دردی در هیچکس نخواهد شد.

استیون: با این حال، در همه موارد به نظر می رسد که حداقل یک قرن طول کشیده است تا مباحث استدلالی این متفکران بزرگ در کل جامعه رسوخ کنند. چیزی که ما را به تفکر در مورد زمان خودمان وا می‌دارد. آیا هیچ کاری هست که مباحث استدلالی در رد آن در دسترس همه باشد، ولی ما هنوز انجامش می‌دهیم؟

ربکا: وقتی که نوادگان ما برگردند و به ما نگاه کنند آیا چیزی هست آنها را منزجر کند مثل وفتی که ما به برده‌داری، مرتدسوزی، همسرآزاری و ضدیت-با-همجنسگراییِ اجداد خود نگاه می‌کنیم.

استوین: مطمئنم که هر کس می‌تواند مثالی در این مرود پیدا کند.

ربکا: من رفتار بد با حیوانات در مزارع صنعتی را انتخاب می‌کنم.

استیون: زندانی کردن برای جرمهای جزئی مواد مخدر و بی‌تفاوتی نسبت به تجاوزهای جنسی در زندان‌های کشور.

ربکا: مضایقه در خرج کردن صدقه‌های مردمی برای مسائل حیاطی در کشورهای در حال توسعه.

استیون: نگهداری بمب‌های هسته‌ای.

ربکا: ارجاع به مذهب برای توجیه چیزهای اساسا غیر قابل توجیه، مانند ممنوعیت استفاده از روشهای پیشگیری از باردادی.

استیون: اصلا در مورد ایمان مذهبی چطور؟

ربکا: به این مورد چندان امیدوار نیستم.

استیون: با این وجود، من قانع شدم که استدلال همان فرشته‌ی بهتر است که برای پیشرفت اخلاقی‌ای که گونه‌ی ما از آن بهره‌مند شده است و منبع امید برای ادامه آن در آینده هم هست، لیاقت بالاترین اعتبار را دارد.

ربکا: و شما دوستان اگر در این مجادله نقصی پیدا کردید، به خاطر داشته باشید که فقط برای اشاره به آن فقط به استدلال وابسته خواهید بود.

با تشکر. استیون: با تشکر.
💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏💏
#گروه_خرد_سنجشگر
#کانال_خرد_سنجشگر
#حل_تمرین
#م_ناجی

مساله
نتیجه/مدعا
دلیل یا دلایل را مشخص کنید.


پاره‌ای از نظام‌ها اعمال سانسور را با این عبارت توجیه می‌کنند که: «ما نمی‌گذاریم میکروب وارد بدن‌مان بشود و سلامت فکر ما و مردم ما را مختل کند.» آن‌ها خودشان هم می‌دانند که مهمل می‌گویند. سلامت فکری جامعه فقط در برخورد با اندیشه‌ی مخالف محفوظ می‌ماند. تو فقط هنگامی می‌توانی بدانی درست می‌اندیشی که من منطقت را با اندیشه‌ی نادرستی تحریک کنم. من فقط زمانی می‌توانم عقیده‌ی سخیفم را اصلاح کنم که تو اجازه‌ی سخن گفتن داشته باشی. حرف مزخرف خریدار ندارد


🍁__پاسخ تمرین__🍁

بنده وقتی با متن مواجه می شوم چنین حس میکنم که نویسنده می خواهد در دفاع از آزادی بیان سخن بگوید.
پس مساله: ضرورت آزادی بیان
مدعا/نتیجه: بی آزادی بیان، سلامت فکری جامعه تامین نمی شود.
دلیل:
1- دلیل کسانی که سانسور افکار را به بهانه سلامت فکری جامعه توصیه میکنند باطل است.
دلیل مخالفین ازادی بیان:
افکار بد همچون میکرب است پس باید از ورود به بدنه ی جامعه مانع شد پس سانسور افکار بد لازم است
علت بطلان:
قیاس افکار مخلف(بد) به میکرب قیاس مع الفارق است
زیرا درستی و صواب فکر تنها در برخورد با فکرناصواب سنجیده می شود برخلاف میکرب که تشخیص سلامتی فرد بدون میکرب ممکن است و قابل تعریف

دلیل دوم:
حتی وجود میکرب گاهی برای دوام سلامتی انسان لازم است همچنانکه واکسیناسیون تزریق میکرب ضعیف شده است.
در مورد فکر هم همینطور که ورود افکار ناصواب موجب تحریک افکار صواب و تنویت آنها و صلابتشان می شود
دلیل سوم:
داشتن فکر بد به معنای بد بودن انسان نیست و انسانهای با فکر بد هم حق دارند اصلاح شوند.
برای اصلاح شدن ضرورت دارد که بتوانند آرایشان را در جامعه مطرح کنند تا مورد نقد و حک و اصلاح قرار بگیرد و امکان دیالوگ بین افکار فراهم باشد.

https://news.1rj.ru/str/joinchat/BQRrFkOzDes29HwD5I4e_w
تمرین001
تمرین002
تمرین 003
تمرین004
🔆درود یا سلام🔆

آقا بابک ، دوستی که برای اولین بار در گروه سنجشگری حاضر شده بود ، به اعضای گروه ذروذ فرستاد. در پاسخ ایشان مدیر گروه،ناجی، با سلام به ایشان پاسخ دادند.
آقا بابک که انتظار داشتند در مقابل درود ، درود بشنوند و نه سلام ؛مطلبی در این باره نوشتند که آغاز بحث مبارکی شد در گروه که خلاصه آن را به خدمت علاقمندان تقدیم میکنم.


آقا بابک
گفتگوی ما با این سخن شما شروع شد:

دز جائی خوندم گذر از درود بسلام سختر از گذر از پل معلق و با پایهای لرزان است

از شما تقاضا می کنم که مدعای خودتان از این سخن را خودتان تشخیص دهید و باکلمات به صورت صریح به بنده باز گویید
_________
تی وی:
آقای بابک گفتن گذر از درود به سلام سخت تر از گذر از پل معلق است و قیاس کردن این کار با گذر از پل معلق , پس یعنی بین درود سلام فرق زیادی است , و اینجا واژه درود دچار ابهام شد, و استدلالی برای ان آورد نشد و نتیجه گیری هم نداشت .
—---------------—
ناجی:

تشکر میکنم
به نظر بنده عالی بود
می توان گفت که نتیجه/مدعای ایشان این بود که گفتن سلام با گفتن درود تفاوت بسیار زیادی دارد.

اما این در واقع مدعای اصلی ایشان نبود بلکه مدعای اصلی ایشان چیزی بود که مبتنی بر این مقدمه بود.
مدعای اصلی ایشان این بود که من گفتن درود را بر گفتن سلام ترجیح می دهم.
یا
لطفا به جای سلام درود بگویید
درسته؟
اما این را نه از زبان خودشان بلکه با تعبیری از شخص ثالث بیان کردند.
—------------------—

ناجی:

در جمله ی بعدی ایشان کوشیدند که دلیل سخنشان را بیان کنند یا دلیلی دیگر بر آن اضافه کنند:

Babak, [۱۷.۱۱.۱۷ ۱۶:۴۴]
معنی درود همان صلواتی است که از بعداز شاه اسماعیل صفوی در ایران مرسوم شد

Babak, [۱۷.۱۱.۱۷ ۱۶:۴۶]
واژه درود رو در شاهنامه به کرات ميشه خوند

این دلیل ایشان را هم اضافه میکنم.
در فرهنگ عمید درود را در صورت اسمی بودن ، سلام و ثنا و نیایش و.... معنی کرد است ود هخدا آنرا به چوب تراش معنی نموده است

لطفا این دلیل یا دلایل را منظم و استاندارد سازی کنید.
—------------------

بابک:

در فرهنگ عمید درود را در صورت اسمی بودن ، سلام و ثنا و نیایش و.... معنی کرد است ود هخدا آنرا به چوب تراش معنی نموده است



تی وی:
بله ,مدعا/نتیجه این بود که بین سلام و درود تفاوت بسیاری است . و چون گفتن در جای خوانده اند با تعبیری از شخص ثالث بوده ,قسمت پنهان مدعا ترجیح درود به جای سلام .
—-------------------

ناجی:

متشکرم
پس لطفا به من در استاندارد سازی دلایل آقا بابک کمک کنید.
یعنی ما باید از جملات ایشان یک یا جند دلیل منطقی به صورت استاندارد درست کنیم و مقدمه هایی را که ایشان نگفته اند پیدا کرده و در آن استدلال جای دهیم.

—---------------------------—
خانم راد:

سلام

سلام بار دینی دارد از جمله یکی از اسامی خدا ، اسم قیامت دارالسلام، اروزی سلامتی و تندرستی
اما درود معمولا در مواقع تحسین کسی گفته میشود

—---------------------

ناجی:
سلام خانم راد

خوشحالم از حضورتان
اما بخث ما فعلا در این نیست که کدام ترجیح دارد.
فعلا می خواهیم کلام آقا بابک را به طور کامل دریافت و فهم کنیم. لطفا شما هم مرا در استانداردسازی دلایل ایشان کمک کنید

نظر آقای عارف:


Babak:
دز جائی خوندم گذر از درود بسلام سختر از گذر از پل معلق و با پایهای لرزان است

مسئله : ترجیح درود بر سلام

نتیجه / مدعا : در یک مطلبی که خوندم گفته است که گذر از درود بسلام سختر از گذر از پل معلق و با پایهای لرزان است
دلیل : من چونکه به گوینده مطلب اعتماد دارم و گفته او را قبول دارم پس از درود بجای سلام استفاده میکنم


ضمنا در شاهنامه هم زیاد از این واژه استفاده شده پس بهتر است که ما هم استفاده کنیم

نظر آقا وحید

من اين طور مي‌فهمم:
يك نفر مي‌گويد: درود
نفر ديگر در پاسخ مي‌گويد: سلام
نفر اول مي‌گويد: دز جائی خوندم گذر از درود بسلام سختر از گذر از پل معلق و با پایهای لرزان است

اگر موضوع را تا اين جا به عنوان آن چه روي داده است تلقي كنيم معنايش اين است:
نفر اول، «درود را بر سلام ترجيح مي‌دهد» و اين «مدعا/ نتيجه» است.
دليل وي يك «نقل» است. با محتواي نقل كاري نداريم. ايشان مي‌گويند: «درود بر سلام ترجيح دارد چون نقل شده است فلان»

پاسخ ناجی به وحید:

مطلب دقیقا همانی است که می فرمایید و بنده به عنوان مخاطب کلام ایشان از فحوای دلیلشان سوال کردم.

یعنی به نظر شما فرقی هست بین درود و سلام؟
نحوه ی نوشتار شما برای من جالب بود
و کاش همین نوشتار را پی می گرفتید.
مسئله : سلام
مدعا / نتیجه سلام بر درود در هنگام ملاقات ترجیح دارد.

دلیل : چون درود بمنزله عبور ار پل معلق با پایه های لرزان است

پاسخ ناجی به خانم راد:

متشکرم از شما

اما فکر میکنید آنچه به این صورت به عنوان دلیل ذکر کردید واقعا دلیل بر مدعاست؟

پاسخ به این را به عهده ی خود اقابابک گه حاضر است وامی گذاریم
اما تقاضام این است که یک یا دو دلیل دیگر که ایشان بعدا ذکر کردند و من در خلاصه بحث آوردم را استاندارد سازی کنید لطفا

ادامه بحث به بعد موکول شد.
https://news.1rj.ru/str/joinchat/BQRrFkOzDes29HwD5I4e_w

https://news.1rj.ru/str/CriticalThinker/386
🔆درود یا سلام🔆.pdf
208.4 KB
گزارشی از یک بحث مبارک سنجشگرانه

در گروه سنجشگری

https://news.1rj.ru/str/joinchat/BQRrFkOzDes29HwD5I4e

@CriticalThinker
🔆🔆🔆اثرات آموزش سنجشگری از دیدگاه یک دوست🔆🔆🔆


بله آقای ناجی

من خیلی کار شما و آقای تمنا رو تحسین میکنم 👍👍👍
خیلیییییییی



البته ؛
من ک الان با تفکر انتقادی آشنا شدم...
تقریبا همه ی رفتار های اطرافیانم رو متوجه میشم..مبدا و مقصدش رو متوجه میشم و متوجه میشم ک چ ارزش هایی پشتش نهفته است😄 و خیلی برام جالبه..
یجورایی خیلی زندگیم عوض شده و انگار از بالای یک منبر به میتونم به تمام مسیر های رفتاری آدم ها توجه داشته باشم!😁

البته برام ابهامات دیگه ای مطرح شده ک سر فرصت مطرح میکنم..در باب تفکر انتقادی و نشر اون در میان انسان ها