فلسفه دیزاین – Telegram
فلسفه دیزاین
6.94K subscribers
68 photos
12 videos
1 file
1.2K links
این کانال چکیده‌ای از مقالات روز، نمونه‌های موفق، ابزارهایی‌ست که ما در DeXign Studio با آن برخورد داشته و معرفی‌شان می‌کنیم.

ارتباط با کانال:
@mohsenissapour

منابع و ابزارهای دیزاین:
DexignResources.com

دسخط:
https://daskhat.dexignresources.com
Download Telegram
به تصویر کشیدن پیچیدگی‌ها

در دنیای طراحی ما بیش از هر چیز با تصاویر سر و کار داریم و با آن‌هاست که محتواهای متنوع را از هم متمایز کرده و به کاربران انتقال می‌دهیم. اما تا چه اندازه می‌دانیم که کاربران چه‌طور تصاویر را می‌خوانند؟ و به چه شکلی می‌توان محتوای پیچیده را به تصاویر خوانا ترجمه کرد؟

بهترین راهنما برای رسیدن به جواب این سوالات در این جمله‌ی آلبرتو کایرو (Alberto cairo) نهفته است «تصویرسازی بر روی یک صفحه کاغذ اتفاق نمی‌افتد بلکه در ذهن مخاطب رخ می‌دهد» در ابتدا باید با شیوه خوانش تصاویر در ذهن مخاطبان آشنا شویم تا بتوانیم تصاویری خوانا ساخته و در ادامه پیچیده‌ترین مفاهیم را نیز به تصویر بکشیم.

به طور کلی دو سیستم برای پردازش و آنالیز اطلاعات در ذهن ما وجود دارد:
• سیستم شماره ۱ به صورت اتوماتیک و به سرعت عمل کرده و تقریبا به هیچ‌گونه تلاش ارادی نیاز ندارد.
• سیستم شماره ۲ نیاز به فعالیت‌های ذهنی ارادی داشته و معمولا برای پردازش اطلاعات پیچیده فعال می‌شود.

سیستم شماره ۱ به ما در تصمیم‌گیری‌های سریع بر پایه‌ی اطلاعات دریافتی کمک می‌کند؛ با این حال تحریک این سیستم در ذهن مخاطب تنها به جلب توجه و تصمیم‌گیری‌های سطحی او منجر خواهد شد . برای کمک به او در خوانش و درک محتوای تصویری باید با سیستم شماره ۲ در ذهنش درگیر شویم و یکی از مفاهیمی که در ارتباط با این سیستم باید بشناسیم بار شناختی (Cognitive Load) است.

به عبارتی ساده بار شناختی به میران درگیر شدن حافظه فعال در مواجهه با یک عمل شناختی گفته می‌شود و می‌توان آن را به سه زیرمجموعه تقسیم کرد:
۱. بار ذاتی (Intrinsic) که اشاره به میزان پیچیدگی ذاتی هر موضوعی دارد.
۲. بار خارجی (Extraneos) که در رابطه با طراحی و نحوه ارائه موضوع مطرح می‌شود.
۳. بار وابسته (Germane) که به الگوی طبقه‌بندی و مرتب‌سازی داده‌ها مرتبط است.

با کم کردن هر یک از این زیرمجموعه بارها می‌توانیم از مجموعه بار شناختی کاسته و طراحی‌هایمان را برای کاربران ساده‌تر کنیم. اما از کجا باید شروع کرد؟

یکی از اشتباهات اکثر طراحان تجربه به‌خصوص در ابتدای کارشان این است که تنها به بار ذاتی اطلاعات توجه می‌کنند و تمام تلاششان در راستای ساده‌تر کردن ذات محتوایی است که ارائه می‌دهند. با این حال برای محتوایی که ذاتا پیچیده است این می‌تواند به معنای از دست رفتن بخشی از اطلاعات و یا ایجاد نقص در آن باشد. اگر بخواهیم تمام و کمال یک محتوای پیچیده را انتقال دهیم باید هویت و ذات آن را تا جایی که ممکن است حفظ کنیم. یک طراح تجربه همیشه می‌بایست پیش از تغییر ماهیت محتوا، نحوه ارائه (بار خارجی) و الگوی ارائه (بار وابسته) محتوا را تغییر دهد تا تصویرسازی آن در ذهن مخاطب را بهبود بخشد.

در این مقاله می‌توانید مثال‌هایی برای کاهش بار شناختی از این طریق را مشاهده کرده و بیشتر درباره نحوه‌ی ادراک تصاویر توسط کاربر مطالعه کنید.

http://bit.ly/dxgn776

(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)

نویسنده: ریحانه خدایی

#طراحی #تجربه_کاربری #تصویر #اطلاعات #بار_شناختی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
تصمیم‌گیری و تفکر به روش مرتبه‌ دوم

به عنوان یک دیزاینر تصمیم شما نه تنها باید در لحظه پاسخگو باشد بلکه باید بتواند عواقبی که در آینده به دنبال خود می‌آورد را نیز بسنجد.
به نظر می رسد برخی از تصمیمات در ابتدا یک پیروزی‌اند، اما به مرور زمان باعث باخت می‌شوند. چیزی که بیشتر به نظر یک سرمایه‌گذاری حساب می‌شود، بعدا تبدیل به یک بدهی بزرگ می‌شود. دکمه‌ی لایکی که در اپ خود دیزاین کردید جذاب است ولی کسی از آن استفاده نمی‌کند. تفکر مرتبه دوم ابزاری است که به شما کمک می‌کند، تأثیرات طولانی مدت تصمیمات خود را بررسی کنید.

بیشتر افراد در تفکر مرتبه اول متوقف می‌شوند. تفکر مرتبه دوم برای وقتی که زمان در تصمیم‌گیری دخیل می‌شود، لازم است. ما باید مطمئن شویم که با عواقب طولانی مدت تصمیم‌گیری امروزمان مشکلی نخواهیم داشت.

نحوه استفاده تفکر مرتبه دوم
استفاده از تفکر مرتبه دوم می‌تواند یک تمرین کاملا ذهنی باشد یا می توانید آن را روی کاغذ بنویسید.

تصمیمی که باید بگیرید را مجسم کنید. با بررسی فوری‌ترین تأثیرات این تصمیم‌گیری شروع کنید - مرتبه اول

سپس برای هر یک از تأثیرات از خود بپرسید: «خب بعدش چی؟» به این ترتیب شما مرتبه دوم پیامدهای این تصمیم را بررسی می‌کنید. می‌توانید این کار را تا هر اندازه که نیاز می‌بینید در مراتب بعدی نیز تکرار کنید.

از سوی دیگر، در مورد تصمیمتان در زمان‌های مختلف فکر کنید. از خود بپرسید:

۰ این تصمیم در ۱۰ دقیقه آینده چه تأثیری خواهد داشت؟
۰ ۱۰ ماه دیگر نتیجه چیست؟
۰ عاقبت در ۱۰ سال آینده چگونه خواهد بود؟

به این ترتیب می‌توانید به عواقب کوتاه‌مدت، میان‌مدت و بلند‌مدت تصمیم خود فکر کنید.

شما می توانید تصمیم‌گیری به روش مرتبه دوم را در مورد تصمیمات بزرگ (مثلاً خرید خانه)، و همچنین تصمیمات کوچک و حتی به ظاهر پیش پا افتاده (مثلاً خوردن کیک) نیز اعمال کنید. این یک ابزار کاملا جهانی است که نه تنها دیزاین بلکه در زندگی شخصی، تجارت یا سیاست‌گذاری نیز استفاده می‌شود.

تصمیم‌گیری و تفکر مرتبه دوم در عمل
بیایید بررسی کنیم که این تفکر در عمل چگونه به نظر می‌رسد. تصمیم خرید خانه در خارج از شهر را در نظر بگیرید.

اثرات فوری آن ممکن است به داشتن یک باغ، فضای بیشتر برای خانواده‌ی شما، و همچنین ۱ ساعت رانندگی تا محل کار شما باشد.

اکنون به پیامدهای مرتبه‌ی بالاتر آن نگاه می‌کنیم:

۰ داشتن یک باغ ← قادر به تولید محصولات خود هستید ← از سبزیجات و گیاهان تازه استفاده می‌کنید
۰ فضای بیشتری برای خانواده ← اتاق‌های بیشتری برای تمیز کردن ← استرس بیشتر از یک خانه نامرتب
۰ یک ساعت رانندگی برای رسیدن به محل کار ← نیاز به خرید اتوموبیل ← گذراندن دو ساعت از هر روز در اتومبیل

بدیهی است که این فقط یک زیرمجموعه کوچک از عواقب چنین تصمیمی بزرگی است، اما نشان می‌دهد که چگونه تفکر مرتبه دوم می‌تواند به شما کمک کند تا عواقب طولانی‌مدت تصمیمات خود را ببینید. اکنون می‌توانید تصمیمات آگاهانه و متفکرانه‌تری بگیرید.

می‌توانید از طریق لینک زیر به صورت جامع‌تری با این روش تصمیم‌گیری آشنا شوید. خوشحال می‌شویم که تجربیاتتان را در مورد این موضوع با ما از طریق «دکمه‌ی نظرت را بگو» در میان بگذارید.

http://bit.ly/dxgn777

(زمان حدودی مطالعه‌‌ی مقاله‌: ۴ دقیقه)

نویسنده: حسین میرزاده

#تصمیم_گیری #تفکر #مرتبه_دوم #عواقب #دوراندیشی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
کشف محتوا مهمترین ویژگی در سرویس‌های (VOD (video on Demand

شاید اغراق نباشد اگر بگوییم بزرگترین چالش در سرویس‌های استریم پخش فیلم و سریال از طریق اینترنت مانند Hotstar و Netflix، کاهش زمان کشف محتوا است. هرچه کاربران سریعتر به محتوایی که دوست دارند برسند، احتمال ماندن آنها در سرویس بیشتر است.

محتوا دلیل اصلی مراجعه کاربران به این سرویس‌ها و خرید از آنهاست، اما وقتی مخاطب به حجم بالای محتوا دسترسی داشته باشد ولی نداند که چه چیزی را می‌خواهد تماشا کند، این حجم محتوا برای او چه سودی دارد؟

گزارش" How tech will transform content discovery" که در نوامبر ۲۰۱۷ توسط PWC منتشر شده است بیان می‌کند که در ۴۲٪ اوقات، کاربران نمی‌دانند که چه چیزی را می‌خواهند تماشا کنند. جستجوی صدها هزار نمایش تلویزیونی و فیلم بدون دانستن اینکه کدام یک از آنها با سلیقه ما مطابقت دارد امری طاقت فرسا است.

از سوی دیگر در بسیاری از موارد جستجوی محتوای مرتبط با سلیقه کاربران اغلب ناموفق است و نتیجه کشف محتوای نامرتبط نیز منجر به ایجاد تجربه ناخوشایندی برای کاربر می‌گردد.

طبق تحقیقات اخیر "بنچمارک تجربه کاربری" توسط PeepalDesign (با اندازه نمونه ۲۰ کاربر سرویس‌های استریم آنلاین فیلم و سریال)، کشف محتوا در این سرویس‌ها فرایندی است که عمدتاً اکثر کاربران را گیج و ناراضی می‌کند. خلاصه نتایج این بررسی، در موارد زیر آورده شده است:

۱- محتوای مرتبط پیشنهاد شده به کاربر چندان کارآمد نیست. این مورد در اکثر پلتفرم‌های مورد استفاده صادق بوده و اکثر کاربران اذعان داشته‌اند که محتوای پیشنهادی "ممکن است شما هم دوست داشته باشید" معمولاً با روحیه، عادات مشاهده و یا حتی آخرین ویدیوی تماشا شده آنها ارتباطی نداشته است.

۲- کاربران اغلب عدم فیلتر کردن محتوا (زبان، سبک و غیره) را به عنوان یک مشکل عنوان می‌کنند.

۳- طبقه‌بندی صحیح محتوا بر اساس زبان، نوع محتوا (تفکیک فیلم‌‌ها از نمایش‌های تلویزیونی، انواع ژانرها، درجه‌بندی مخاطب و غیره) به عنوان اصلاحات پیشنهادی پژوهش، بسیار مورد استقبال کاربران قرار گرفت.

طبق نتایج بدست آمده از این تحقیقات می‌توان اینگونه نتیجه گرفت که بیشتر کاربران وقت زیادی را در بخش‌های "جستجو" و سپس در "جستجوی بیشتر" هدر می‌دهند. برخی از افراد حتی لیست فیلم و سریال‌ها را به صورت آنلاین در خارج از سرویس‌های استریم جستجو می‌کنند تا بتوانند به توصیه‌های مفیدی برای تماشای موارد بعدی خود دست یابند.

برای حل این مشکل اساسی، تمام کاری که یک دیزاینر باید انجام دهد استفاده از بهترین اصول طراحی UI / UX جهت ایجاد یک تجربه کاربری شخصی سازی شده برای هر کدام از انواع کاربران می‌باشد.

درحال حاضر بسیاری از سرویس‌های موجود با استفاده از این تکنیک‌ها مشکلات کاربران خود را در کشف و مشاهده محتوای آنلاین از بین برده‌اند. شما هم می‌توانید از همین طریق به کاربران خود در کشف محتوایی شخصی‌سازی شده کمک کرده و با طراحی کارآمد تجربه کاربری، مشتریان بیشتری را جذب سرویس خود کنید.

در مقاله امروز نویسنده همراه با بررسی سرویس‌های مختلف به ارائه راه‌حل‌های پیشنهادی در این زمینه می‌پرازد.

http://bit.ly/dxgn778

(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

نویسنده: نیما حکیم‌رابط

#کشف‌محتوا #تجربه_کاربری #سرویسVOD

@Dexign فلسفه دیزاین

_____
راهنمای دیزاین مینیمال

مینیمالیسم مفهومی در تلاش برای نشان دادن «Less is more» و در جای‌جای زندگی ما ورود کرده است. برای برخی، یک سبک زندگی و برای افرادی دیگر یک ذهنیت سازمان‌گرایانه است. در تعریف ساده، این‌طور آمده است که مینیمالیسم روشی برای ارائه با استفاده از کمترین متریال موجود است که این متریال شامل اشکال، رنگ‌ها و … است. بیایید به این مفهوم در طراحی دیجیتال بپردازیم.

فضای خالی
سندروم فضای خالی پدیده‌ای است که هنگام شروع پروژه‌ی جدید بر هر طراحی تاثیر می‌گذارد. اما چگونه؟ آیا تا بحال شده، سعی در پرکردن قسمت‌های خالی دیزاین خود کنید و در غیر اینصورت رضایت قلبی نداشته‌ باشید؟! مینیمالیسم نگاه دیگری به این قضیه انداخته و آن را بخشی از طرح حساب می‌کند.
این فضای خالی به طرح شما روح و نفس جدیدی خواهد بخشید، در نقطه مقابل، طرح شلوغ و با عناصر زیاد، می تواند برای کاربر طاقت‌فرسا و نفس‌بر باشد.

رنگ
اشتباهی که ممکن است بیشتر طراحان در این قسمت بکنند این است که لزوما نیاز به استفاده از رنگ سفید نیست. در استفاده از پالت رنگ‌ها و ترکیبات جدید جسور باشید.

عکاسی و تصویرسازی
اینکه می‌گویند به وسیله‌ی یک عکس می‌توان هزار مفهوم را به کاربر منتقل کرد، کاملا درست است. پس می‌توانید عکس‌ها و تصویرسازی‌ها را بهترین همراه برای مسیر دیزاین خود کنید. به وسیله‌ی آن‌ها می‌توانید لحن طراحی خود را در ابتدا مشخص کرده و کاربر را درگیر خود کنید.

تایپوگرافی و اعداد
اما به غیر از مواردی که بالاتر گفتیم، چیز شگفت‌انگیزتری به نام تایپوگرافی وجود دارد. می‌توانید فونت‌های مختلف را با عکس‌ها و رنگ‌های خود تست کنید. دقیقا بمانند نقاشی روی بوم، به طرح خود روح ببخشید.

اشکال و پترن‌ها
یکی دیگر از عناصر طراحی مینیمالیسم، اشکال و پترن‌های طراحی هستند. می‌توانید از یک پترن منحصر به فرد خود استفاده کنید یا از طرح‌های دیگر الهام بگیرید.

در ادامه، می‌توانید مثال‌های مختلف در خصوص موارد بالا را بیابید.

http://bit.ly/dxgn779

(زمان حدودی مطالعه: ۴ دقیقه)

نویسنده: محمدرضا وفائی

#طراحی #مینیمالیسم #مینیمال #تایپوگرافی #فضای_خالی #رنگ #اشکال #پترن #تصویرسازی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
طراحی کارت‌ها

کارت‌ها یکی از المان‌های پرکاربرد در طراحی رابط کاربری هستند و در اغلب رابط‌های کاربری می‌توان نمونه‌ای از این المان‌ها را مشاهده کرد. پیش از اینکه به سراغ نکات مهم در طراحی کارت‌ها برویم، اجازه دهید تعریفی از کارت داشته باشیم. کارت‌ها محفظه‌هایی شامل مجموعه‌ای از اطلاعات کوتاه و مرتبط به هم هستند. کارت‌ها از لحاظ شکل و اندازه مشابه همان کارت‌هایی هستند که در بازی‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند و نشان‌ دهنده توصیفی کوتاه درباره یک مفهوم واحد هستند.

اگر بخواهیم اجزای تشکیل‌دهنده یک کارت را به طور کلی بررسی کنیم، موارد قابل اشاره شامل «عنوان»، «متن ثانویه یا زیرعنوان»، «متن ثالث»، «عکس یا ویدئو»، «دکمه فراخوان(CTA)» و «برچسب یا تگ» است. هر کارت براساس عملکرد و ساختار آن می‌تواند شامل همه یا تعدادی از این عناوین باشد.

از جمله نکات کاربردی در طراحی کارت‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

۱- توجه به اختصار و سادگی کارت و اجتناب از قرار دادن اطلاعات غیرمهم و غیرکاربردی.

۲- قراردادن نقاط اتصال (Hook) که موجب تاثیر بر روند تصمیم‌گیری کاربر خواهد شد.

۳- رعایت ساختار کلی کارت‌ها در طراحی و توجه به اسکن‌پذیری آن.

۴- توجه به مقیاس و اندازه کارت‌ها و نحوه قرارگیری اطلاعات مختلف در کارت.

۵- طراحی برخلاف روند کلی طرح و ایجاد تمایز در کارت‌ها برای جلب توجه کاربر.

۶- توجه به رفتار کاربر و محدودیت‌ها برای تصمیم‌گیری درباره نحوه استفاده از کارت‌ها از لحاظ تعداد، ترتیب و قابلیت کلیک شدن آنها.

۷- توجه به مشخصات دسترسی‌پذیری کارت برای افراد دارای محدودیت‌های مختلف.

برای آشنایی بیشتر با نکات مربوط به طراحی کارت‌ها و مطالعه دقیق‌تر درباره موارد ذکر شده می‌توانید مقاله زیر را مطالعه کنید:

http://bit.ly/dxgn780

(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)

نویسنده: محمدرضا پناهی

#طراحی #کارت
@Dexign فلسفه دیزاین

_____
بازی سرعت و کیفیت هنگام ساخت محصول

در توسعه محصول، سرعت و کیفیت دو متغیر مهم هستند. اولویت‌بندی یکی، معمولاً به هزینه‌ی دیگری است. شیوه معرفی شده در این مقاله به شما کمک می‌کند تا این دو را درست سبک-سنگین کنید.

چگونه از آن استفاده کنیم؟
تصمیم شما برای اولویت‌بندی سرعت یا کیفیت، باید براساس اعتماد شما به موارد زیر باشد:

۱. اهمیت مسئله‌ای که مشغول حل آن هستید
۲. صحت و درستی راه‌‌حلِ مسئله

قبل از شروع، اطمینان حاصل کنید که اعتماد شما به جای دیدگاه‌های ذهنی، مبتنی بر داده است.

سه نتیجه اساسی وجود دارد:

۰ آیا اعتماد شما در اهمیت مسئله کم است؟ ← بر سرعت تمرکز کنید.
۰ آیا اعتماد شما به مشکل و راه‌حل آن بالاست؟ ← روی کیفیت تمرکز کنید.
۰ آیا اعتماد شما در اهمیت مسئله زیاد است ولی در راه‌‌حل آن کم است؟ ← هم سرعت و هم کیفیت را متعادل کنید.

البته که اعتماد مثل یک کلید عمل نمی‌کند، ولی می‌تواند به عنوان یک مقیاس کار کند. که در آخر نتیجه، بسیار دقیق و ظریف‌تر خواهد بود.

مقاله‌ی زیر را باز کنید، صفحه را اسکرول کرده و به شماره‌ی ۶ بروید. طیفی زیبا از این ابزار تصمیم‌گیری به شما نمایش داده است که به فهم و تثبیت بهتر این روش در ذهن کمک خواهد کرد. در ضمن در این مقاله نیز به مدل‌های ذهنی دیگری در مورد مدیریت محصول اشاره شده است. امیدوارم که برای شما سودمند باشد.

http://bit.ly/dxgn781

(زمان حدودی مطالعه‌‌ی کامل مقاله‌: ۱۴ دقیقه)

نویسنده: حسین میرزاده

#تصمیم_گیری #مدیریت_محصول #سرعت #کیفیت #توسعه_محصول

@Dexign فلسفه دیزاین

_____
قدم‌های حیاتی در مسیر طراحی لوگو

هر چه پیش می‌رویم طراحی لوگوها فارغ از اینکه از چه ‌نوعی باشند به سمت ساده‌تر شدن تمایل پیدا کرده است، این اتفاق باعث شده تا برخی از مشتریان کارهای طراحی و حتی گاهی طراحان، مسیر طراحی لوگو را نیز ساده، کم‌زحمت و بی‌نیاز از دانش و مهارت تلقی کنند. اما واقعیت غیر از این است.

لوگوها در ارتباط تنگاتنگ با تمامی جنبه‌های سرویس یا محصولی که معرفی می‌کنند هستند. کاربر و تجربه کاربری، بازار و بازاریابی در کنار هویت و فضای حاکم بر محصول همگی بر روی شکل‌گیری یک لوگو تاثیر گذاشته و از آن تاثیر می‌گیرند. این ارتباط همه‌جانبه طراحی لوگو را به یکی از حیاتی‌ترین و پرچالش‌ترین مراحل در پروسه طراحی محصول تبدیل کرده است که برای به درستی انجام دادن آن به برداشتن قدم‌هایی دقیق و جامع نیاز داریم.

۱. تعریف وظایف، خواسته‌ها و اهداف
طراحی لوگو نیز مانند هر مسیر طراحی دیگری با تعریف مسئله و اهدافی که از حل آن مسئله داریم شروع می‌شود. در ادامه‌ی کار ممکن است اهداف تغییر کرده یا وظایف طراحی دوباره تعریف شوند بااین‌حال اگر در ابتدا آن‌ها را تعریف نکنیم در همان ابتدای مسیر سردرگم شده و راه به جایی نخواهیم برد.

۲. تحقیق، تحقیق و تحقیق
در این قدم طراح لوگو می‌بایست دو مسیر تحقیقاتی حیاتی را پیش گرفته و تکمیل کند؛ یک، تحقیقات کاربر که به شناخت نیازها و خواسته‌های کاربران بالقوه منتهی می‌شود و دو، تحقیقات بازار که به بررسی عملکرد رقبا و ویژگی‌های کنونی بازار هدف می‌پردازد.

۳. کاوش‌های خلاقانه
طراح با کوله‌باری از اطلاعات، آمار و دستاوردهای تحقیقاتی به این مرحله رسیده و حالا می‌بایست از تمامی آن‌ها برای جهت‌دهی به سبک طراحی لوگو استفاده کند. هدف از برداشتن این قدم دستیابی به یک یا چند سبک ایده‌آل در طراحی لوگو است که تمامی اهداف و نیازهای تعریف‌شده را در نظر گرفته باشد.

۴. نهایی کردن ایده
در این قدم طراح جهت و سبکی را که در مرحله پیشین انتخاب کرده پیش گرفته و با افزودن جزئیات و ویژگی‌های بصری ایده‌ی اولیه را پخته‌تر کرده و در نهایت آن را تکمیل می‌کند

۵. تست
شاید فکر کنیم که کار طراح در مرحله قبل و با نهایی کردن طرح به پایان رسیده است، اما این‌طور نیست. تست کردن یکی از قدم‌های اساسی در هر مسیر طراحی است و طراحی لوگو نیز از این قاعده مستثنی نیست. لوگوها در محیط‌های متنوع، اندازه‌های مختلف و توسط کاربرانی با توانایی‌های شناختی متغیر دیده می‌شوند. پس باید برای اطمینان از کارا بودنشان در تمامی این وضعیت‌ها آزموده شوند‌.

۶. تنظیم راهنمای سبک (Style guide)
آخرین قدم در این مسیر طراحی تنظیم یک راهنمای سبک جامع و شفاف از لوگوی طراحی و تست‌شده است. این راهنما شامل شیوه‌های درست و نادرست استفاده از لوگو برای اهداف و محیط‌های مختلف می‌باشد و کارا ماندن لوگو پس از تحویل به مشتری را تضمین می‌کند.

برای مطالعه‌ی بیشتر در رابطه با هر یک این قدم‌ها و ویژگی‌های یه لوگوی کارآمد به این مقاله و مثال‌های تصویری جذابش مراجعه کنید.

http://bit.ly/dxgn782

(زمان حدودی مطالعه: ۱۱ دقیقه)

نویسنده: ریحانه خدایی

#تفکر_طراحی #لوگو

@Dexign فلسفه دیزاین

______
هدایت کاربران در مسیر درست

طراحان امیدوارند تا کاربران هنگام استفاده از محصول یا خدمت ما در مسیری که برای آن‌ها مشخص کرده‌اند حرکت کنند، اما تقریبا همه آن‌ها قبول دارند که صحبت کردن درباره این موضوع بسیار راحت‌تر از عملی کردن آن است.برای حل این مشکل و هدایت کاربران به مسیر درست بسیاری از طراحان به جای اینکه کاربران را فقط با الگوهای بصری راهنمایی کنند از روش‌هایی ظریف از جنس روانشناسی و جامعه شناسی استفاده می‌کنند.

اینجاست که بحث طراحی ترغیبی (persuasive design) مطرح می‌شود. طراحی ترغیبی به معنی ابزاری کردن دانش به دست آمده از علوم انسانی برای تاثیرگذاری روی رفتار و طرز فکر انسان‌هاست. به عبارتی طراحی ترغیبی عملی است که بینش‌های رفتاری مانند انگیزه ها و سوگیری شناختی را از روانشناسی می گیرد و آن‌ها را به چارچوب ها و الگوهایی ترجمه می کند تا بتوانند در طراحی محصول به کار روند.

کمک در تصمیم‌گیری کاربران، ارتباط بهتر بین طراحان، قراردادن کاربران در مسیر درست، توسعه مهارت کاربران، از بین‌بردن عادت‌های نادرست و ایجاد عادت‌های جدید در کاربران مواردی هستند که طراحی ترغیبی در رسیدن به آن‌ها تاثیر بسیاری دارد.

اگرچه ممکن است که این روش در طراحی همه محصولات و خدمات قابل اجرا نباشد اما این چارچوب‌ها از این جهت اهمیت دارند که راه‌های رسیدن به موفقیت و حفظ کاربران را بدون استفاده از تاکتیک‌هایی منفی که خطر ازبین رفتن اعتماد کاربر را به همراه دارد معرفی می‌کنند.

البته هستند کسانی که روش‌های طراحی ترغیبی را بهره‌برداری از رفتار انسان برای دستیابی به اهداف خودخواهانه مانند کنترل ذهن می‌دانند اما باید به این نکته توجه کنیم که همه این‌ها به روش استفاده طراح از این تکنیک‌ها بستگی دارد. طراحان می‌توانند با استفاده از انگیره‌های موجود در کاربران آن‌ها به سمت اهدافش جلب کند نه اینکه کاربر را فریب دهد تا کاری را که دوست ندارد انجام دهد. طراحی ترغیبی از این جهت مهم است که استفاده از چارچوب‌ها آن طراحان را از استفاده از تاکتیک‌های منفی مانند فریب یا زورگویی دور می‌کند.

در این مقاله نویسنده با استفاده از چارچوب مدل رفتاری فاگ Fogg’s Behavior Model (FBM) به توضیح طراحی ترغیبی و چگونگی استفاده از آن می‌پردازد و دلایل اهمیت آن را توضیح می‌دهد.

http://bit.ly/dxgn783

زمان حدودی مطالعه‌‌: ۱۰ دقیقه

نویسنده: فیروزه ایمانی

#تجربه_کاربری #طراحی_ترغیبی

@Dexign فلسفه دیزاین

_______
با چاقوی میوه‌خوری، چوب نبریم!

هر طراح برای خود یک جعبه ابزار دارد که در طراحی‌های خود از آن استفاده می‌کند.
یکی از پرکاربرد‌ترین ابزار‌های یک طراح، استفاده از دراپ‌دان‌هاست.
ابزاری جادویی که خیلی وقت‌ها به داد طراح می‌رسد، به کمک دراپ‌دان‌ها می‌توان به سادگی گزینه‌هایی که در اختیار کاربر هستند و کاربر باید از بین آنها انتخاب کند را دسته‌بندی کرد و در یک کامپوننت تعریف کرد.
اما ...
به همین سادگی‌ها هم نیست، دلبستگی زیاد یک طراح به استفاده از دراپ‌دان‌ها باعث می‌شود که برای حل هر مشکلی و دسته‌بندی هر نوع اطلاعاتی به استفاده کردن از داپ‌دان‌ها پناه ببرد. همان‌قدر که استفاده درست، به‌جا و به‌موقع از دراپ‌دان‌ها باعث بهبود تجربه کاربری محصول می‌شود، استفاده بیش‌ از اندازه و بی‌جا از این ابزار جادویی باعث ایجاد پیچیدگی در مسیر کاربر می‌شود و انتخاب را برای او سخت‌تر می‌کند.

برای این که کار با این چاقوی دو لبه را بهتر یاد بگیرید پیشنهاد می‌کنیم این مقاله را مطالعه کنید.


http://bit.ly/dxgn784

(زمان تقریبی مطالعه: ۱۲ دقیقه)

نویسنده: هانیه طاهری

#دراپ‌دان #رابط_کاربری

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍1
اصول پیکربندی (Layout) در طراحی رابط‌های کاربری

در پیکربندی رابط‌های کاربری هدف اساسی نمایش دادن اطلاعات در ساختاری خوانا و قابل فهم است. این هدفی ساده به نظر می‌رسد اما برای طراحان رابط‌های کاربری مواجه شدن با شیوه‌های پیکربندی‌ متنوع بدون دانستن اصول شکل‌گیری آن‌ها می‌تواند سردرگم‌کننده باشد.

اصول پیکربندی در طراحی رابط‌های کاربری سعی دارند تا با در نظر گرفتن نحوه‌ی عملکرد مغز کاربران و همچنین مفاهیم زیبایی‌شناسی راه‌حل‌هایی کاربردی و جامع برای رسیدن به ساختارهایی قابل فهم و جذاب ارائه دهند. در اینجا به ۷ مورد از این اصول اشاره می‌کنیم.

۱. اندازه (Size)
اولیت‌بندی اندازه‌ها در تصمیم‌گیری‌های کاربران تاثیرگذار بوده و آن‌ها را در پیدا کردن آنچه مهم‌تر است کمک می‌کند. ایجاد تغییرات در اندازه‌ی هر یک از بخش‌های یک صفحه به هدفی که کاربر در آن صفحه دنبال می‌کند بستگی دارد؛ تنها به دنبال گشت‌زنی است و می‌خواهد مطالب مهم‌تر را پیدا کند یا صفحه‌ی مورد نظر خود را یافته و می‌‌خواهد با تفکیک بخش‌های مختلف آن (عنوان، مطلب، لینک‌ها و ...) اطلاعات را دریافت کند.

۲. مسیر بصری (Visual journey)
تعریف مسیری منطقی برای دیده و خوانده شدن یک صفحه به اصلاح مسیر بصری آن خوانده می‌شود. تمام مطالب و بخش‌هایی که در یک صفحه وجود دارند به یک اندازه اهمیت نداشته و نباید به یک اندازه و در یک لحظه توجه کاربران را جلب کنند.‌ اولویت‌بندی مطالب و بخش‌ها براساس آنچه کاربران انتظار دارند مسیر بصری را می‌سازد.

۳. عدم تقارن (Asymmetry)
می‌‌توان گفت که عدم تقارن در واقع تقارنی است پنهان که جذابیت بیشتری برای ذهن دارد. در صفحات رابط کاربری عدم تقارن که می‌بایست با حفظ هماهنگی و یک تقارن پنهان اعمال شود می‌تواند ضمن ایجاد جذابیت، بخش‌های مختلف را تفکیک کرده و حرکت نگاه کاربران را کنترل کند‌.

۴. فضا (Space)
مفهوم پیکربندی در طراحی رابط کاربری را می‌توان در سامان‌دهی و طبقه‌بندی فضاها خلاصه کرد. فضای سفید یا منفی فواصل میان اجزای مختلف صفحه را مشخص می‌کند؛ اگر اجزا به هم نزدیک باشند به عنوان گروهی مرتبط باهم دیده می‌شوند و به همین ترتیب اگر فواصل را افزایش دهیم ارتباط میان اجزا در ذهن کاربر کمتر می‌شود.

۵. شکست (Break)
یکی از ترفندهای جذاب در پیکربندی رابط‌های کاربری مفهومی است به نام شکست. به‌طور کلی می‌دانیم که فضاهای متنوع بهتر می‌توانند ذهن افراد را درگیر کرده و آن‌ها را به خود جلب کنند. در رابط‌های کاربری گاهی برای نمایش اطلاعات بسیار به استفاده از الگوهای تکرار شونده روی می‌آوریم، این الگوها اطلاعات را مرتب کرده و به خوبی در اختیار کاربران قرار می‌دهند، اما در طولانی مدت خسته‌کننده می‌شوند و میزان درگیری ذهن کاربران را کاهش می‌دهند. طراح رابط کاربری می‌تواند با شکستن این الگوهای تکراری به شیوه‌های مختلف، ضمن ایجاد جذابیت بیشتر، توجه کاربر را دوباره جلب کند.

۶. برهم‌نهی (Superposition)
رابط‌های کاربری در فضایی دوبعدی و تخت ساخته می‌شوند. یکی از راه‌هایی که می‌توانیم به پیکربندی‌های خود در این فضا عمق بدهیم استفاده از روی هم گذاشتن اجزای صفحه است. با این کار پیکربندی‌هایی نزدیکتر به دنیای واقعی و جذابتر می‌سازیم.

۷. شبکه‌ها (Grids)
استفاده از شبکه‌ها نظمی دقیق و مداوم را بر پیکربندی‌های ما حاکم می‌کند. این راهنماهای نامرئی راه‌حلی استاندارد برای بخش‌بندی در یک صفحه محسوب می‌شوند. اگرچه سبک و آزادی هنری یک طراح نباید نادیده گرفته شود اما اعمال این استانداردها و در ذهن داشتن نظمی که ایجاد می‌کنند برای هرچه خواناتر شدن رابط‌های کاربری ضروری است.

در میان شیوه‌های پیکربندی متنوع در رابط‌های کاربری مهم‌ترین چیز در نظر داشتن هدف ما از ایجاد این پیکربندی‌هاست؛ می‌خواهیم فضاهایی قابل هضم،ساده و خوانا ایجاد کنیم و استفاده از هر یک از این اصول راهنما باید با در نظر داشتن این هدف انجام گیرد.

در این مقاله‌ می‌توانید درباره‌ی هر یک از اصول عنوان‌شده بیشتر بخوانید و با دیدن مثال‌های واقعی از هرکدام آن‌ها را بهتر بیاموزید.

http://bit.ly/dxgn785

(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)

نویسنده: ریحانه خدایی

#طراحی #رابط_کاربری #اصول #پیکربندی

@Dexign فلسفه دیزاین

______
مالک محصول کیست و چه کاری انجام می دهد؟

گاهی فرایند اضافه کردن ویژگی‌های جدید به محصول انقدر واضح و منطقی به‌نظر می‌رسد و ویژگی‌ها آنچنان جذاب و هیجان انگیز هستند که افراد تیم به سرعت دست‌به‌کار می‌شوند تا بدون فوت وقت ویژگی‌های جدید را طراحی و به محصول اضافه کنند. در ابتدای کار همه چیز ظاهرا درست پیش می‌رود اما وقتی زمان اضافه کردن این ویژگی‌ها به محصول فرا می‌رسد و آن‌ها در کنار محصول قرار می‌گیرد همه چیز تغییر می‌کند.

به این ترتیب آن‌چه که زمانی بسیار واضح و روشن بود به فرایندی مبهم و سخت تبدیل می‌شود چرا که گاهی ویژگی‌های طراحی شده با ارزش‌های اصلی هم‌خوانی ندارند. این باعث به وجود آمدن سوالات و ابهام‌هایی‌ برای گروه‌های مختلف ذینفعان می‌شود و کار به جایی می‌رسد که اعضای تیم از خود می‌پرسند: چرا ما این ویژگی را ایجاد کرده‌ایم؟ اصلا چه کسی آن‌را را درخواست کرده است؟

این اتفاق زمانی اتفاق می‌افتد که نقش مالک یا صاحب محصول (Product Owner) درنظر گرفته نشده باشد، محصول بدون مالک شبیه زورقی است که سکان ندارد، ممکن است پیشرفت کند اما هیچ تضمینی وجود ندارد که این مسیر در جهت مقصد موردنظر باشد. چنین زورقی ممکن است فقط دور خود بچرخد یا حتی بدتر از آن تعادل خود را از دست داده و غرق شود!

اینجاست که اهمیت نقش مالک محصول مشخص می‌‌شود. مالک محصول نقشی است که در اسکرام (scrum) معنی پیدا می‌کند و با مدیر محصول (Product Manager) متفاوت است. مالک محصول کمک می‌کند تا مسیر طراحی و بازطراحی محصول در جهت مقصد مورد نظر قرار گیرد. برخی از نکات اصلی در مورد نقش مالک محصول عبارتند از:

۱- مالک محصول مسئول به حداکثر رساندن ارزش محصول از طریق کار تیم توسعه است.
۲- مالک محصول یک نفر است ، نه یک کمیته.
۳- ممکن است مالک محصول خواسته‌های یک کمیته را انعکاس دهد ، اما هماهنگی برای اولویت‌بندی و تغییر اولویت موارد مطرح شده با مالک محصول است و هیچ‌کس نمی‌تواند تیم توسعه را مجبور به انجام روندی متفاوت کند.

به طور کلی مالک محصول کسی است که محصول را کاملا می‌شناسد و به همه جوانب آن آگاهی دارد. او می‌داند که محصول چگونه کار می‌کند، چه کسی از آن استفاده می‌کند، چه زمانی از آن استفاده می‌شود، چرا از آن استفاده می‌شود و از همه مهم‌تر می‌داند که چه چیزهایی در ارتقای محصول موثر نیست و تاثیری در بهتر شدن آن ندارد.

مالک محصول باید توانایی این را داشته باشد که با اقتدار در مورد هر یک از ویژگی‌های محصول، ارزشی که محصول ارائه می‌دهد و قوانین کسب‌و‌کار آن صحبت کند. همچنین نیاز است که درک گسترده‌ای از فناوری و فرصت‌ها یا چالش‌هایی که برای محصول ایجاد می‌کند داشته باشد.

برخی از کارهای مالک محصول عبارتند از:
- همدلی با مشتری
- تعیین چشم انداز و هدف برای تیم
- تعیین اولویت‌ها
- مدیریت ذینفعان
- برنامه ریزی برای نقشه راه

مالک محصول ترکیبی است از نقش‌های طراح محصول، تحلیلگر تجارت ، مدیر پروژه ، تحلیلگر بازاریابی و همچنین چندین نقش دیگر. مجموعه مهارت‌ها و مسئولیت‌های مالک محصول گسترده است و برای سازمان‌ها، تیم‌ها و افراد مختلف بسیار متفاوت خواهد بود، اما صرف نظر از سناریو، ویژگی‌های اصلی "صدای مشتری" بودن و شناخت محصول و حمایت از آن همیشه برای مالکان محصول وجود دارد.
اگر به مباحث اسکرام و شناخت بیشتر نقش مالک محصول علاقه‌مندید این مقاله را بخوانید.

http://bit.ly/dxgn786

زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه

نویسنده: فیروزه ایمانی

#طراحی_محصول #رابط_کاربری #مالک_محصول #اسکرام

@Dexign فلسفه دیزاین

______
👍1
مدل انتخاب سخت؛
چه نوع تصمیمی می‌گیرم؟

معمولا بین راه‌حل‌هایی که در چالش‌های دیزاین پیدا می‌کنیم دچار تردید در گرفتن تصمیم می‌شویم که درواقع «مدلِ انتخابِ سخت» می‌تواند به نوع تصمیمی که می‌گیریم کمک کند - چه بی‌فکر باشد، چه انتخاب سختی باشد یا چیزی بین این دو. این مدل تصمیم‌گیری، شمارا قادر می‌سازد که تا با تصمیم خود، رو به جلو حرکت کنید.

نحوه استفاده از آن
به دو عامل تصمیم خود فکر کنید:

۰ چقدر تأثیرگذار است؟
۰ مقایسه‌ی گزینه‌هایی که وجود دارد چقدر آسان است؟

چهار نوع تصمیم وجود دارد که می‌توانید بگیرید. این مدل، آن‌ها را بر اساس این دو عامل تقسیم می‌کند:

انتخاب بدون فکر
«تصمیم‌گیری با تأثیر کم در جایی که مقایسه‌ی گزینه‌ها آسان باشد.»
در اینجا می‌توانید سریع حرکت کنید و از روی حس خود جلو بروید.

انتخاب تصفیه‌ای
«تصمیم‌گیری با تأثیر کم در جایی که مقایسه‌ی گزینه‌ها دشوار است.»
باید گزینه‌های خود را بر اساس آنچه واقعاً برای شما مهم است تصفیه و اصلاح کنید.

انتخاب بزرگ
«تصمیم‌گیری با تأثیر زیاد در جایی که مقایسه‌ی گزینه‌ها آسان باشد.»
قبل از تصمیم‌گیری کافی است که شجات و اعتماد‌به‌نفس اجرای آن را پیدا کنید.

انتخاب سخت
«تصمیم‌گیری با تأثیر زیاد در جایی که مقایسه‌ی گزینه‌ها دشوار است.»
در این حالت‌، ابزاری مانند ماتریس تصمیم‌گیری می تواند به شما در ارزیابی دقیق گزینه‌ها بر اساس عوامل مختلف کمک کند. هدف شما باید این باشد که بازخورد دریافت کنید، ریسک‌ها را کاهش دهید و همچنین با جسارت آن تصمیم را اجرا کنید.

به جلو حرکت کنید
وقتی بتوانید با استفاده از این مدل، تصمیم خود را دسته‌بندی کنید، این امکان برای شما فراهم می‌شود که بتوانید اقدام مناسب را انجام دهید.

مطلب بالا برگرفته شده از لینک زیر است، می‌توانید در این لینک اسکرول کنید و مدل‌های ذهنی دیگری که برای دیزاینر‌ها مفید است را نیز مطالعه کنید.

http://bit.ly/dxgn787

(زمان حدودی مطالعه‌: ۱۰ دقیقه)

نویسنده: حسین میرزاده

#تصمیم_گیری #مدل_انتخاب_سخت #تصمیم

@Dexign فلسفه دیزاین

______
عصر رابط کاربری یکپارچه

اگر این مقاله را می‌خوانید حتما یکی از کاربران تلگرام، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی و … هستید.
حتما در طول چند سال استفاده از این سرویس‌ها متوجه تغییراتی در طراحی بدنه این محصولات شده اید.

در طول چند سال اخیر، ساختار دیزاین تمام این سرویس‌ها به هم نزدیک شد و همینطور میزان کاربردپذیری این سرویس‌ها بسیار افزایش داشت.

این سرویس‌ها، برای میزان دسترسی بهتر کاربران به ابزارهایشان، مجبور به طراحی نسخه‌های موبایل و تبلت شدند.

معمولا زمانی که میزان صفحات و پیچیدگی‌ها در سرویس زیاد می‌شود، کنترل دیزاین نسخه‌های موبایل و تبلت بسیار بسیار سخت و زمان‌گیر خواهد شد. حتی با حضور عاملی مثل دیزاین‌سیستم.
مفهوم دیزاین‌سیستم هم در طول چند سال اخیر دستخوش تغییرات مفهومی زیادی شده است.

همانطور که مشاهده کرده‌اید، گوگل دیزاین سیستم واحدی را برای تمامی محصولاتش به نام «متریال دیزاین» طراحی کرده است و البته هر سال بروزرسانی‌ای برای دیزاین‌سیستم‌اش ارائه می‌کند.

حالا نکته کلیدی این دیزاین‌سیستم‌های جدید چیست؟ با استفاده از دیزاین سیستم‌های جدید و ساختارهای Grid جدید، شما به عنوان یک دیزاینر می‌توانید پس از دیزاین یک نسخه — مثلا نسخه موبایل — یک سرویس، نسخه‌های تبلت و حتی به نوعی نسخه وب را هم پیش‌بینی کنید.

چرا که در دیزاین‌سیستم‌های جدید، هر المانی طوری طراحی می‌شود تا برای اندازه‌های مختلفی از صفحه قابلیت استفاده داشته باشد.
همیطنور، دیزاینرها می‌توانند المان‌ها را طوری دیزاین کنند که فقط بعضی از از آنها در اندازه‌های مختلف صفحه دستخوش تغییر شوند.

و این به معنای یکپارچه شدن دیزاین و روش‌های پیاده‌سازی رابط کاربریست. اتفاقی میمون که باعث پیشرفت، ساده‌تر شدن و نمای بیشتر «معنی» در دیزاین است.

یکی از نکات جالب دیزاین‌سیستم‌های جدید این است که می‌توانند به سادگی تغییر کنند و ما این تغییرات را در ساختار سیستم ببینیم، چون قبل از پیاده‌سازی نسخه اول با میزان تفکر بیشتری طراحی شده‌اند و طراح به دنبال میزان پیچیدگی طرح نبوده در نتیجه تغییرات کم کم و با فکر بیشتری اتفاق می‌افتد.

http://bit.ly/dxgn788

(زمان حدودی مطالعه: ۱۰ دقیقه)

نویسنده: آرش اصغری

#دیزاین #رابط_کاربری
@Dexign فلسفه دیزاین

______
دیزاین صفحات آنبوردینگ موثر

راه‌های مختلفی برای خوش‌آمدگویی به کاربران یک وبسایت، اپلیکیشن یا پلتفرم وجود دارد. امروزه ساخت صفحات آنبوردینگ (Onboarding) خوب می‌تواند یک فاکتور موثر در جلب توجه کاربر، ایجاد ارتباط و حفظ رابطه بین کاربر و محصول باشد. برداشت اولیه کاربر از اهمیت بالایی برخوردار است و می‌تواند تاثیر زیادی بر روی نظر او درباره محصول و تصمیم به استفاده از آن داشته باشد.

این مساله مشابه اولین ملاقات با یک فرد جدید است. ذهن انسان تمایل دارد به جای اینکه با صرف زمان و انرژی فرد جدید را بشناسد، براساس برداشت اولیه خود این کار را انجام دهد. در مورد محصولات دیجیتال نیز این موضوع صادق است و برداشت اولیه از محصول، اهمیت بالایی خواهد داشت.

بنابراین دیزاین این صفحات تاثیر به‌سزایی بر روی کاربران و تصمیم آنها بر استفاده از محصول خواهد داشت. برای اینکه صفحات آنبوردینگ دیزاین مناسبی داشته باشند و نیازهای ما را مرتفع کنند باید به نکاتی از جمله آموزنده‌ بودن، خلاقانه بودن و ساده بودن آنها توجه کرد.

برای آشنایی بیشتر با نکات مرتبط با ساخت صفحات آنبوردینگ می‌توانید مقاله زیر را مطالعه کنید:

http://bit.ly/dxgn789

(زمان حدودی مطالعه: ۶ دقیقه)

نویسنده: محمدرضا پناهی

#آنبوردینگ

@Dexign فلسفه دیزاین

______
قبل از حل مسائل اول آن‌ها را پیدا کنید!

در کتاب‌های کودکان، خورشید همیشه دایره‌ای زرد رنگ است که خطوطی در جهت‌های مختلف از آن بیرون آمده‌اند. تقریبا همه بچه‌هایی که با این کتاب‌های تصویری بزرگ می‌شوند دوست دارند خورشید را به همین روش بکشند. حتی بسیاری از نقاشان هم با وجود اینکه تکنیک‌های حرفه‌ای تری را به‌کار می‌برند ولی بازهم از همین روش برای کشیدن خورشید استفاده می‌کنند.

این به این دلیل خرد متعارفی است که سیستم آموزشی به ما القا می‌کند و همین باعث می‌شود که ما هنگام برخورد با یک مساله آن را مشابه مساله دیگری که قبلا با آن مواجه شده‌ایم بدانیم و سعی کنیم تا با توجه به راه‌حل‌های از پیش تعیین شده‌ای که در ذهن خود داریم مساله جدید را حل کنیم.

در زندگی واقعی، متاسفانه واقعیت اغلب آن چیزی نیست که به نظر می‌رسد. ممکن است مشکلات به روش‌های پیچیده‌ای باهم ترکیب شده باشند پس برای یک مساله تنها یک پاسخ وجود ندارد. اما اغلب اوقات دانش، افکار ما را محدود می‌کند. به همین دلیل است که وقتی از قبل درباره موضوعی اطلاعات داشته باشیم کمتر سوال می‌کنیم.

باید به خاطر داشته باشیم که قوانین همیشه در حال تغییر هستند، ما در بازی بی‌نهایتی هستیم که هیچ خط پایان ندارد، پس باید آماده باشیم تا در مورد ابزارهایی که داریم، روش‌های بی‌نهایت برای نزدیک شدن به مسایل، پیدا کردن و حل آن‌ها متفاوت فکر کنیم. پرسیدن سوال به ما کمک می‌کند تا چشم‌انداز خود را گسترش دهیم، مشکلات را دوباره بررسی کنیم و سعی کنیم تا با گوش‌دادن به داستان‌های افراد و تلاش برای شناخت الگوها به جای وارد شدن به حالت وسوسه‌انگیز حل مساله و ارایه راه‌حل‌هایی که در ذهنمان داریم ابتدا مساله درست را بیابیم.

اگر به فرایند‌های پیدا کردن مسايل و نحوه ارایه راه‌حل برای آن‌ها علاقه‌مندید این مقاله را بخوانید.

http://bit.ly/dxgn790

(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

نویسنده: فیروزه ایمانی

#حل_مساله #تفکر_طراحی #طراحی_محصول‌
@Dexign فلسفه دیزاین

______
صفحه‌ فرودهای (Landing page) همه‌چیز تمام

صفحه‌‌ی فرود به صفحه‌ای گفته می‌شود که برای محقق شدن یک هدف خاص در سرویس طراحی شده است. کاربران پس از کلیک‌ کردن بر روی یک لینک در خارج از سرویس بر روی این صفحات فرود می‌آیند.

صفحه‌های فرود با هر پیکربندی، هدف و اندازه‌ای یک رسالت مشترک دارند و آن درگیر کردن کاربر تا محقق شدن هدف است. این صفحات بخش‌هایی از یک سرویس هستند که تفاوت میان نرخ پرش (Bounce Rate) و نرخ تبدیل (Conversion Rate) را در آن سرویس تعیین می‌کنند. در واقع نشان می‌دهند چه درصدی از کاربران درگیر شده و چه درصدی فرار کرده‌اند!

لیست‌های بسیاری از اصول طراحی این صفحات تنظیم شده‌اند، اما در مطالعه‌ی آن‌ها باید به‌خاطر داشت که طراحی این صفحات در هر سرویسی در ارتباط مستقیم با گروه مخاطبین آن سرویس و اهدافی است که دنبال می‌کنند. با در نظر داشتن این مهم به سه ویژگی کلی که در صفحات فرود مدرن و موفق دیده می‌شوند اشاره می‌کنم.

۱. سادگی و صراحت
سادگی را می‌توان در جنبه‌های مختلفی از یک صفحه‌ی فرود ایده‌آل پیدا کرد؛ هدفی که برای کاربر تعریف می‌شود باید صریح و ساده باشد، به‌ صورتی که هم بداند چه‌چیز از او خواسته شده و هم به چه شکلی می‌تواند انجامش بدهد.
فراخوان به عمل (CTA)ها، شیوه‌ی بیان و فضای رابط کاربری همگی باید قابل فهم، صریح و ساده باشند تا در هر مرحله کاربر هدف را نیز در دسترس و ساده ببیند‌.

۲. منطق و هماهنگی
صفحه‌های فرود تنها بخش‌های محدودی از یک سرویس کامل هستند پس بدیهی است که باید در هماهنگی کامل با تجربه کاربری حاکم بر کل سرویس باشند.
در کنار این هماهنگی با کل باید خود صفحه نیز دارای ساختاری منطقی باشد به نوعی که همه چیز در کنار هم بیانگر هدف و فلسفه سرویس باشند.
به عنوان یک مثال واضح در ایجاد هماهنگی و منطق می‌توان به سرویس‌های مرتبط با برند اپل (Apple) اشاره کرد؛ ظرافت و مینیمالیسم حاکم بر محصولات برند در وبسایت‌های مرتبط با آن هم حفظ شده و شیوه‌ی بیان به کار رفته در آن‌ها نیست فلسفه‌ی آشنای برند را در خود دارند.

۳. جذابیت و متقاعدسازی
هدفی ساده با بیانی صریح و در فضایی هماهنگ تعریف کردیم، حالا باید کاربران را متقاعد به محقق کردن این اهداف کنیم. یکی از راهکارهای کارآمد استفاده از بازخوردها و آمار است. بیشتر تصمیمات کاربران بر اساس گفته‌ها و بررسی‌های دیگران گرفته می‌شوند، گفته‌های دیگران درباره ما از آنچه خودمان ادعا می‌کنیم تاثیرگذارترند و آمارهای به‌روز نیز شاهدهایی بی‌طرف از کیفیت عملکردمان به حساب می‌آیند.

برای خواندن اصول استخراج شده از هر یک از این ویژگی‌های کلی به این مقاله مراجعه کنید و با دیدن مثال‌هایی از صفحه‌های فرود موفق آن‌ها را بهتر بشناسید.

http://bit.ly/dxgn791

(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)

نویسنده: ریحانه خدایی

#اصول #طراحی #صفحه_فرود

@Dexign فلسفه دیزاین

______
فضاها و سلسله مراتب در رابط کاربری

طراحی رابط کاربری زمانی که شما با اصول و قواعد طراحی بصری آشنا باشید بسیار راحت‌تر و موثرتر خواهد بود. دو مورد از مهم‌ترین قواعد این کار «فضا» و «سلسله مراتب» است. این دو قاعده باعث ایجاد شفافیت و مطلوبیت در طراحی رابط کاربری خواهند شد.

اگر بخواهیم در ابتدای کار تعریفی از این دو قاعده داشته باشیم، می‌توانیم تعریف هر یک را اینگونه بیان کنیم:

۱- فضا: به طور ساده به فضای خالی بین المان‌های مختلف طراحی گفته می‌شود. زمانی که شما فضاهای موجود در دیزاین را اولویت‌بندی کنید، نشان‌دهنده سازماندهی در دیزاین خواهد بود و افزایش سادگی، شفافیت و تعادل را در پی خواهد داشت و همچنین اسکن‌ اطلاعات توسط کاربر را راحت‌تر خواهد کرد.

۲- سلسله مراتب: سازماندهی اطلاعات در سطوح مختلف بر مبنای اهمیت نسبی آنها است. زمانی که شما سلسله مراتب را در دیزاین ایجاد کنید، باعث خلق نقاط جذب و تلاش موثر در راستای عملکرد مد نظر خواهید شد. همچنین سلسله مراتب باعث ایجاد روند‌ها و ترتیب در اطلاعات و تسهیل دسترسی کاربران به آنها خواهد شد.

حال که با تعریف این دو قاعده آشنا شدیم، می‌توانیم برای هریک از آنها اصولی را بیان کنیم که باعث ایجاد این دو قاعده در دیزاین خواهند شد و رابط کاربری طراحی شده را از لحاظ عملکرد و کاربردپذیری در سطح و کیفیت بالاتری قرار خواهند داد. برای آشنایی با این موارد می‌توانید، مقاله زیر را مطالعه کنید:

http://bit.ly/dxgn792

(زمان حدودی مطالعه: ۸ دقیقه)

نویسنده: محمدرضا پناهی

#فضا #سلسله_مراتب
@Dexign فلسفه دیزاین

_____
روند دیزاین UI / UX در سال 2021

بنا بر گزارش ارائه شده توسط Mill For Business ، تعداد وب‌سایت‌ها در ژانویه ۲۰۲۰ به ۱.۳ میلیارد رسیده است. قطعاً این مقدار افزایش باعث تحریک کارآفرینان برای یافتن راه‌های تازه و بدیع جهت جلب توجه مشتریان می‌شود.

اگر محصولی با جذابیت بصری و کاربری آسان بسازید، می‌توانید از موفقیت خود در جلب مخاطب مطمئن باشید. با این حال، باید در نظر داشته باشید که تمایلات و انتظارات کاربران نیز به سرعت در حال رشد کردن و تغییر یافتن است. این بدان معنی است که شما باید تلاش بیشتری برای جلب توجه مخاطبین و تحریک آنها جهت ماندن در وب‌سایت خود انجام دهید. بنابراین اگر به دنبال موفقیت بیشتر هستید، باید آخرین ترندها را دنبال کنید تا از آنها در مسیر دیزاین محصولات دیجیتالی دلپذیر و موثری برای هر صنعت استفاده کنید. در ادامه لیستی از ترندهای دیزاین را جمع‌آوری کرده‌ایم که احتمالاً به همراه برخی از چالش‌ها، روند کلی دیزاین UI / UX در سال ۲۰۲۱ را شکل خواهند داد.

- تصویرسازی سه‌بعدی
- گلس مورفیسم(Glassmorphism)
- استفاده از تصاویر واقعی
- استفاده از رنگهای روشن و سرزنده
- به کاربردن پس زمینه‌های محو و رنگارنگ
- زیبایی شناسی مینیمال
- استفاده از ساختارهای هندسی
- استفاده از تایپوگرافی بزرگ
- استفاده از طرح‌های جسورانه
- ساده‌سازی فرآیندهای UI / UX

اینطور به نظر می‌رسد روند دیزاین در سال ۲۰۲۱، متاثر از ترکیبی از قلم‌های جسورانه به سبک قدیمی، عناصر سه بعدی ، بافت‌های واقع گرایانه و حالت‌های تیره آینده نگرانه ، تجسم داده‌های انتزاعی و رابط کاربری صوتی باشد.
از آنجا که هدف اصلی طراحی UI / UX کمک به کاربران در رسیدن به اهدافشان است. به همین دلیل، سعی نکنید محصول خود را با اجرای بیش از حد بسیاری از این تکنیک‌های دیزاینی پیچیده کنید. این امر می‌تواند مشتریان بالقوه شما را تحت فشار قرار داده و منجر به این شود که وب‌سایت شما را ترک کنند. بنابراین برای موفقیت در ایجاد یک رابط کاربری منحصر به فرد و جذاب، سعی کنید تا چندین گرایش را انتخاب و ترکیب کرده و در نهایت یک راه‌حل منحصر به فرد ایجاد کنید.

برای آشنایی بیشتر با این ترندها شما را به خواندن مقاله امروز دعوت می‌نمایم.

http://bit.ly/dxgn793

پی‌نوشت: بعد از گذشت نیمی از سال ۲۰۲۱ همچنین می‌توانید با مقایسه ترندها و پیش‌بینی‌ها با وضعیت روز تخمین مناسبی از میزان قدرت و دقت این پیش‌بینی‌ها داشته باشید.


(زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه)

نویسنده: نیما‌ حکیم‌رابط

#جدیدترین‌ترندها #دیزاین‌‌تجربه‌کاربری
#دیزاین‌رابط‌‌کاربری

@Dexign فلسفه دیزاین

_______
آنبوردینگ کاربر: ۱۱ نمونه موفق و ۱۵ مثال

طراحی یک آنبوردینگ خوب کلید رشد محصول و تضمین بازگشت کاربران است. تمامی کاربران به اندکی راهنمایی هنگام اولین استفاده از محصول نیازمند هستند و همراهی آنان در مواجهه با قسمت‌های اصلی محصول، موثر و مفید خواهد بود. البته ذکر این نکته هم لازم است که یک آنبوردینگ خوب فراتر از یک روند معرفی ساده محصول است.

قبل از اینکه بیشتر به این مبحث بپردازیم، اجازه دهید کمی در مورد این واژه یعنی آنبوردینگ (Onboarding) صحبت کنیم. معادل فارسی دقیقی برای این واژه در دایرة‌المعارف طراحی محصول وجود ندارد و حتی تعاریف و برداشت‌های افراد مختلف نیز از این واژه متفاوت است. اگر بخواهیم تعریفی از این واژه بیان کنیم، می‌توانیم بگوییم آنبوردینگ مکانیزمی است که طی آن کاربران به شناختی کلی از ارزش‌های محصول و خدمات دست می‌یابند و می‌تواند باعث شود کاربران بالقوه به کاربران موثر تبدیل شوند.

در طی فرایند آنبوردینگ، ارزش‌های محصول برای کاربران مشخص شده و نحوه استفاده موثر از آن برایشان نمایش داده می‌شود و آنها را در روند استفاده از عملکردهای اصلی محصول قرار می‌دهد. اما سوال اساسی اینجاست که تجربه آنبوردینگ کاربر چیست و چرا مهم است؟

تجربه آنبوردینگ کاربر اولین تجربه کاربر پس از دریافت و در استفاده از محصول است. نکته اصلی فرایند آنبوردینگ، بهبود و ترقی دادن فعالسازی کاربر و حفظ کاربر است. در اینجا «فعالسازی» به این معنی است که کاربر با کاربرد محصول شما آشنا شود و امکانات اصلی آن را بشناسد و واژه «حفظ» به معنی ایجاد انگیزه کافی در کاربر برای بازگشت و استفاده مجدد از محصول است.

با این اوصاف آنبوردینگ کاربر، بخشی مهم و حیاتی در طی فرایند توسعه محصول به شمار می‌رود. برای آشنایی بیشتر با این فرایند و شناخت نکات کلیدی در طراحی آن و همچنین مشاهده نمونه‌هایی موفق از طراحی آنبوردینگ می‌توانید به مقاله زیر مراجعه کنید:

https://bit.ly/dxgn794

(زمان حدودی مطالعه: ۳۰ دقیقه)

نویسنده: محمدرضا پناهی

#آنبوردینگ
@Dexign فلسفه دیزاین

______
طراحی برای اعتماد

برای تبدیل کردن کاربران بلقوه به کاربرانی وفادار لازم است که اعتماد آن‌ها را جلب کنیم. یک طراح قدرتمند همچون نویسنده‌ای با استعداد به طرز ماهرانه‌ای از ویژگی‌های طراحی مانند رنگ، شکل، خط، نوع، بافت، اندازه، تعادل و کنتراست استفاده می‌کند تا با جلب اعتماد کاربران احساسات آن‌ها را درگیر کرده و تجربه‌ای خاص را برایشان ایجاد کند، چیزی مثل یک فیلم‌ تاثیر‌گذار، یا یک داستان فوق العاده!

البته جلب اعتماد کاربران کار آسانی نیست زیرا اتفاقاتی همچون کلاه‌برداری‌های آنلاین، بی‌توجهی به حقوق کاربران و اتفافاتی از این دست پیش از این ترس و بی‌اعتمادی را در ذهن کاربران وب ایجاد کرده‌اند. از سوی دیگر تلاش گسترده‌ سایر کسب‌وکارهای رقیب برای جذب کاربران را نیز نباید نادیده گرفت.

تبدیل یک کاربر بالقوه به یک کاربر حقیقی شبیه یک میدان مین است که از نظر زمان، رقابت، توجه، هزینه و اتفاقات پیش‌بینی نشده خطرات زیادی دارد. پس قبل از اینکه مشتری برای اولین بار از محصول یا خدمت ما استفاده کند باید اتفاقات زیادی بیفتد. کارهای خلاقانه، استراتژی دقیق هدف‌گذاری و برنامه‌ریزی مالی برای پشتیبانی و مانند این‌ها کمک می‌کند تا تاثیر اولیه خوبی روی مخاطبانمان داشته باشیم، احساسات اولیه آن‌ها را درگیر کرده و توجه برخی از کاربران را به سمت محصول یا خدمت‌مان جلب کنیم.

با این همه در نهایت تنها چندنفر از آن‌ها به کاربرانی حقیقی تبدیل می‌شوند و تنها احساسی که آن‌ها را به این کار ترغیب می‌کند اعتماد است، موفقیت در جلب اعتماد کاربران برگ برنده یک کسب‌وکار است پس هر طراحی باید تلاش کند تا راه‌های جلب اعتماد کاربران را درک کرده و در طراحی محصول از آن‌ها استفاده کند. اگر دوست دارید درباره ایده‌ها و نکاتی که رعایت آن‌ها به جلب اعتماد کاربران کمک می‌کند بیشتر بدانید این مقاله را بخوانید.

https://bit.ly/dxgn795

(زمان حدودی مطالعه: ۷ دقیقه)

نویسنده: فیروزه ایمانی

#تجربه_کاربری #اعتماد

@Dexign فلسفه دیزاین

______
درآمدی بر دیزاین "دارک مود"

تجربه‌ کاربری و رابط‌ کاربری خوب یکی از دغدغه‌های اصلی تمام شرکت‌هایی است که دارای محصولاتی موفق می‌باشند. یکی از ابزارهای توسعه دهندگان، برای ایجاد یک تجربه کاربری موفق استفاده از رابط‌های "دارک مود" است. رابط‌های "دارک مود" به عنوان یک گزینه اختیاری به کار گرفته می‌شوند تا به کاهش خستگی چشم کاربران، به‌ویژه در نور کم یا تاریکی کمک کنند.

نور کم علاوه بر اینکه دارای خاصیت ضد استرس است به عنوان یکی از عوامل صرفه جویی در مصرف انرژی نیز شناخته می‌شود. حالت "دارک مود" یک رابط با نور کم است که از رنگ‌های تیره‌تر (معمولاً سیاه یا خاکستری تیره)، به عنوان رنگ زمینه اصلی استفاده می‌کند. استفاده از حالت "دارک مود" در مقابل رابط کاربری سفید است که معمولا به عنوان پیش‌فرض طراحان برای دیزاین محصولات برای سنین مختلف انتخاب می‌شود.

یکی دیگر از کاربردهای رابط‌های "دارک مود" در طراحی حالت شب و مضامین دارک است که در دیزاین رابط‌های مدرن ظهور کرده‌اند و بسیاری از شرکت‌های بزرگ مانند گوگل ،اپل، تلگرام، اینستاگرام و فیسبوک در دیزاین محصولات خود از آنها بهره برده‌اند.

از دلایل محبوبیت رابط‌های "دارک مود" می‌توان به عواملی زیر اشاره نمود:

- باعث افزایش مدت زمان استفاده از صفحه نمایش می‌شوند
- در کاهش فشار به چشم در شرایط کم نور و یا تاریک کاربرد دارند
- دید کاربر را در نور کم محیط افزایش می‌دهند
- موجب کاهش خیرگی چشم و به تبع آن باعث کاهش سردرد و تجربه بهتر کاربر می‌شوند

در نهایت توجه به این نکته ضروری است که در استفاده از رابط‌های "دارک مود" کنتراست‌های رنگی بالا می‌توانند خوانایی را بهبود ببخشند، اما استفاده از رنگ‌های سیاه و سفیدِ خالص که در طولانی مدت یاعث ایجاد خیرگی و خستگی چشم کاربر می‌شود توصیه نمی‌گردد.

در ادامه برای آشنایی بیشتر با اصول ایجاد رابط‌های کاربری "دارک مود" و نحوه استفاده بهتر از رنگ‌ها در این نوع رابط‌ها شما را به خواندن مقاله زیر دعوت می‌کنم.

https://bit.ly/dxgn796

(زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه)

نویسنده: نیما‌ حکیم‌رابط

#دیزاین‌دارک‌مود #رابط‌کاربری #تجربه‌کاربری

@Dexign فلسفه دیزاین

______