آندریاس فلور ریاضیدانی که در ۳۴ سالگی خودکشی کرد.
آندریاس فلور در دانشگاه رور در بوخوم، دانشگاهی جدید که در سال 1965 تأسیس شده بود، تحصیل کرد. او مدرک دیپلم ریاضیات را در سال 1982 پس از تحصیل با آر اشتوکر و ای زندر دریافت کرد. علایق اصلی او در توپولوژی جبری بود و در پاییز سال 1982 به دانشگاه کالیفرنیا در برکلی رفت تا تحقیقات خود را ادامه دهد. او در آنجا برای دکترای خود با کلیفورد توبز در نظریه میدان‌های کالیبر و با آلن واینستین در هندسه سیمپلکتیک کار کرد، اما قبل از تکمیل پایان‌نامه خود باتوبز در مورد تک‌قطبی‌ها در 3-منیفولدها، در تابستان 1984 به آلمان بازگشت تا خدمت نظامی خود را انجام دهد.
پس از بازگشت به آلمان، او به دانشگاه رور در بوخوم بازگشت، جایی که تحت نظارت زندر، تحقیقاتی درباره حدس نقطه ثابت آرنولد برای نگاشت‌های سیمپلکتیک انجام داد. او به سرعت یک رساله نوشت و تا دسامبر 1984 موفق به دریافت مدرک دکتری شد. او به همراه زندر، مقاله‌ای با عنوان نتایج نقطه ثابت برای نگاشت‌های سیمپلکتیک مرتبط با حدس آرنولد در مجموعه مقالات کنفرانس سیستم‌های دینامیکی و انشعابات که در سال 1984 در خرونینگن برگزار شد، منتشر کرد.
جان ادیسون، اندرو کاسون و آلن واینستین در یادبود فلوئر مشاهده بنیادی او را اینگونه توصیف می‌کنند:-

... فلور روش جدیدی برای "شمردن" جواب‌های مسائل بیشینه-کمینه که در هندسه ظاهر می‌شوند، ابداع کرد. کمیتی خاص به نام "شاخص" که به طور سنتی برای طبقه‌بندی جواب‌ها استفاده می‌شد، در بسیاری از مسائل مهم اما به ظاهر حل‌نشدنی، بی‌نهایت بود و بنابراین بی‌فایده. آندریاس متوجه شد که تفاوت بین شاخص‌های هر دو جواب همچنان قابل تعریف است و می‌توان در مواردی که خود شاخص بی‌فایده بود، از آن استفاده کرد. با ترکیب این مشاهده با تحلیل دقیق و موشکافانه و با استفاده از کارهای بسیاری از ریاضیدانان دیگر و همچنین کارهای خودش، آندریاس نظریه‌ای را توسعه داد که منجر به حل تعدادی از مسائل حل‌نشده شد. ارزش کار او بلافاصله توسط متخصصان هندسه دیفرانسیل، توپولوژی و فیزیک ریاضی درک شد، برای کسانی که "همولوژی فلور" به بخشی ضروری از ابزار حل مسئله آن‌ها تبدیل شده است.

در سال ۱۹۸۸ او به عنوان استادیار در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی منصوب شد و در سال ۱۹۹۰ به عنوان استاد تمام ریاضیات ارتقا یافت. از سال ۱۹۹۰ او استاد ریاضیات در دانشگاه رور-بوخوم بود، تا اینکه در سال ۱۹۹۱ در نتیجه افسردگی به زندگی خود پایان داد.

ترجمه فارسی مقاله رویکردی رابطه‌ای به آگاهی: دسته‌بندی‌های سطح و محتوای آگاهی

ترجمه مقاله کوانتیدن هندسی نوشته کیریلوف
مناسب برای آشنایی با هندسه سیمپلکتیک

ترجمه مقاله هندسه سیمپلکتیک نوشته آرنولد
مناسب برای آشنایی با هندسه سیمپلکتیک

#سوال_بی_انگیزشی
تمام اعداد طبیعی را بیابید که عدد بعدی آنها مکعب کامل و عدد قبلی آنها مربع کامل است.

طرف نمیتونه دو خط متن انگلیسی رو بخونه و بفهمه، در همه موارد هم تز میده. توی متنش نوشته در کشور کذا چه رشته‌هایی هست بعد این ابله فکر کرده درسی تحت عنوان engineering جز دروس عمومی هست.

جالب اینجاست که وقتی از دانشجوهام پرسیدم چی میخونین بجز درسهای تخصصی، گفتن مثلا من فلسفه یونان پاس کردم چون رشته ریاضی-فیزیک هستم و منتظرم فلسفه علم ارایه بشه.

در مورد کتاب آنالیز چند متغییره که اخیرا نیمچه معرفی کردم انتقاد، پرسش و حتی تمسخر دیدم در گروه‌ها و کانالهای مختلف که خیلی جالبه. چند مورد مفید رو اینجا میگم شاید راه‌گشا باشه
۱- چرا این کتاب خوبه؟ چون هدفمند هست. دایرةالمعارفی نیست. نویسندگان کتاب در موضوع کتاب متخصص هستند، مطالب کتاب بارها در دانشگاه تدریس شده. تعداد زیادی تمرین داره.
۲-مشکلت با کتاب آنالیز بر منیفلد مانکرز یا کتاب منیفلد جان لی، کتاب های اسپیوک… چیه؟ مشکلی ندارم!
۳-کلا چجوری کتاب انتخاب بکنیم؟ چجوری بخونیم؟اگر درسی برای پاس کردن هست که تکلیف معلومه، هرچی استاد درس بگه. اگر هم مطالعه خود خوان مدنظر باشه، باید زمانبندی و هدف مشخص باشه وگرنه با گفتن “من میخوام توپولوژی جبری یادبگیرم پس هچر رو باز کنم از اول تا اخر بخونم” چیزی نصیبت نمیشه مگر اسم تعدادی قضیه.
۴-من بجز برای کار تحقیقاتی که اونم دقیق معلوم میکنم چه مطلبی رو میخوام یادبگیرم(مثلا تناظر نمایش‌های گروه بنیادی فضا و کلاف‌های تخت) اصلا سراغ کتاب خوندن نمیرم.
۵-متوجه شدم که ریشه سوال پرسیدن نه جهل و میل به فهمیدن که تلاش برای به چالش کشیدن حرف منه چون آدمها روی اسم هچر، مانکرز، جان لی، اسپیوک و خیلی‌های دیگه تعصب دارن.

ترجمه مقاله مروری نظریه عملگر و نظریه تابع در فضای دروری-آروسون و خارج‌قسمت‌های آن نوشته اور شالیت
اگر براتون سوال شده که در نظریه عملگر لبه کار تحقیقاتی کجاست این مقاله برای شماست! اینجا آنالیز مختلط، هندسه جبری و توپولوژی جبری با نظریه عملگر مخلوط میشن تا به سوالات عمیق و قدیمی پاسخ بدن.

#ریاضیات_دبیرستان_و_دانشگاه
اگر دانشجو ترم اول هستی یا کلا اولین قدم برای ریاضیات جدی رو میخوای برداری، این نوت پایین رو نگاه بنداز. نویسنده های نوت دو ریاضیدان خوب هستند که در نوشتن کتاب و نوت دستی بر آتش دارند. اینها برای درس مبانی ریاضیات بسیار مناسب و اندازه‌اند.

https://deductivepress.ca/dmorris/books/proofs+concepts.pdf

دانشجو: ببخشید عسطاد، ما توی مبانی ریاضی لین لین یادگرفتیم اصل انتخاب واقعا انتخابی هست و لم زورن و یه دوجین چیز دیگه هم باهاش معادل هستن یعنی خیلی مهمه اینا رو بلد باشیم؟
استاد: نه، قاعدتا مبانی ریاضیات در مورد قواعد استدلال کردن، روش‌های اثبات، درست نویسی و مقدار اندکی نظریه مجموعه‌هاست. اگر اینها رو مسلط نباشی اصل انتخاب و لم زورن رو نهایتا بتونی لوله کنی.
دانشجو: پس من برم اثبات معادل بودن اصل ماکسیمالیتی هاوسدورف و اصل انتخاب هم یادبگیرم.

باب توماسون یکی از بزرگان نظریه K-جبری در ۴۳ سالگی به علت دیابت فوت کرد. این نوشته به قلم چارلز وایبل، بعضی خاطرات و موارد جالب رو بیان کرده. مثلا یکی از مقالات باب توماسون با دوست فوت شدش بوده. ظاهرا دوستش در خواب بهش ایده اثبات رو گفته و باب هم برای ادای احترام اسم دوستش رو در مقاله گنجانده.

آدرس کانال یوتیوب استاد مسعود خلخالی استاد دانشگاه وسترن در کانادا
https://www.youtube.com/channel/UCwvWsTi4EnqKAXRQq-gZs5g/about

ایشون از بزرگان هندسه ناجابجایی هستند و تعداد زیادی ویدیو از تدریسشون در کانال خودشون و جاهای دیگر وجود داره.

بنظر شما ترجمه Braid group چی باید باشه؟ مثلا گروه گلابتون؟گروه گیس؟گروه قیطون؟

این توپولوژی جبری و هچر و مانکرز که هی میگین چیه؟! آیا هچر کتاب مناسب برای همه هست؟ اگر همولوژی و کوهومولوژی مال دهه ۱۹۴۰-۵۰ هست پس امروز دارن چیکار می‌کنن؟ اصلا ابزارهای توپولوژی جبری چی هستن؟ اینا چه ربطی به سی‌استار جبر دارن؟ تلاش میکنم توی چنتا پست این سوالات رو در حد دانش خودم جواب بدم.

ترجمه مقاله مروری گروه قیطون

با توجه به اینکه هنوز دانشجویان نو ورود به تحصیلات تکمیلی/کارشناسی شروع نکردن، بنظرم بد نباشه از تجربیات خودم بگم شاید مفید باشه.
۱- معدل مهم نیست! این جمله کامل نیست. بهتره اینجوری بگیم:

اولویت در هر درسی فهمیدن هست در طول ترم و گرفتن نمره عالی در امتحان. در نهایت هرکاری بخوای انجام بدی به معدل و درسهایی که گذروندی نگاه می‌کنن. حالا شما هی بگو من فهمیدم و بلدم. گرچه بعضی اساتید به فرمول ۲۰ مال خداست، ۱۹ مال پیامبران و نمره دانشجو نهایتا ۱۷-۱۸ اعتقاد دارند

.
۲-من به ریاضی محض علاقه دارم. درسهای کاربردی اخ و پیف! این حرف هم جز اون افسانه‌های باستانی هست. مرز بین ریاضیات محض و کاربردی گاهی وقتا بسیار باریک هست. شما با گذروندن ۴ تا درس محض یا کاربردی ریاضیدان متخصص در اون شاخه به حساب نمی‌آیید پس خودتون رو اذیت نکنین و هر درسی که دارید با لذت مطالعه کنید.

۳- تمرینات کتاب هرکدومش یک قضیه هست پس من تمرین حل نمی‌کنم یا میرم جوابشو پیدا می‌کنم! بله به کمک اینترنت و ابزارهای متنوعی که در دسترس هست این کار دم دستی‌ترین گزینه است ولی تا زمانی که دستتون رو گلی نکنید محاله به ایده‌ها و تکنیک‌ها مسلط بشین. دیدن جواب فقط ریسک نفهمیدن رو بالا میبره. چند سوال اول معمولا خیلی سخت هستن چون با سیم‌کشی مغزتون جور در نمیان ولی زمان گذاشتن مشکل رو حل می‌کنه. یادمه ۳ سال به طور منقطع روی سوال حلقه متناهی فکر میکردم تا اینکه یکروز اون لحظه موعود فرا رسید🤣

۴-من میخوام دانای همه‌چی‌دان بشم. باید هر کتاب و درسی پیدا کردم بخونم! این اشتباه بزرگ رو مرتکب نشید. برای هر درسی، تمرکز روی منابع استاد باید باشه. اگر حس می‌کنید مناسب نیست، فقط یک جزوه منبع باز از اینترنت پیدا کنید که با روحیاتتون سازگار باشه.

مغز انسان خیلی به سنگ بزرگ نشانه
نزدن است

، اعتقاد داره اولین نشانه از غیر منطقی بودن برنامه، جا میزنه و احساس دلسردی و سرخوردگی پیدا می‌کنید.

ادامه دارد!

@safarname_moradbeig