اشتباه میمون | عارف عبادی – Telegram
اشتباه میمون | عارف عبادی
2.67K subscribers
123 photos
23 videos
15 files
195 links
نگاهی به دنیای تکامل، روانشناسی تکاملی و تکامل فرهنگ همراه با عارف عبادی
Download Telegram
آیا نهنگ‌ها در برقراری ارتباط از الفبا استفاده می‌کنند؟

تقریبا یکصدسال است که می‌دانیم انسان تنها موجودی نیست که برای برقراری ارتباط از زبان استفاده می‌کند. با این حال، سرشت و پیچیدگی زبانی دیگر جانداران هنوز برای ما در هاله‌ای از ابهام باقی مانده است.

یافته‌های پژوهشی که اخیرا منتشر شده نشان می‌دهد که نهنگ‌های عنبر ‌(sperm whales) از مجموعه‌ای بسیار غنی از صداها برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند که دانشمندان به آن «الفبای آوایی نهنگ عنبر» (sperm whale phonetic alphabet) می‌گویند. تیم پژوهشی متشکل از زیست‌شناسان، زبان‌شناسان و دانشمندان علوم رایانه با تحلیل صدای منحصر به فرد بیش از چهارصد نهنگ‌ عنبر در نزدیکی جزایر دومنیکا، توانسته‌اند فرضیه‌ای جدید برای تبیین این صداها مطرح کنند.

یکی از اعضای تیم پژوهش خانم پاراتیوشا شارما که دانشجوی دکترا علوم رایانه در دانشگاه MIT است توانسته با ارائه راهکاری جدید، نشان دهد که صدای نسبتا ساده «تیک تیک» نهنگ‌های عنبر (که به آن کُدا ‌CODA می‌گویند) از چه پیچیدگی برخوردار است.

اعضای تیم با استفاده از این روش، توانسته‌اند نکات جدیدی را در تحلیل کُداها دریابند که در گذشته از نظرشان پنهان مانده بود. با کنار گذاشتن شواهد، دانشمندان توانسته‌اند 156 کُدای مجزا را تشخیص دهند. سرپرست پژوهش، دکتر شین گرو، معتقد است که این کُداها بسیار مشابه آواهایی است که ما انسان‌ها با ترکیب حرکات لب و زبان‌ تولید می‌کنیم. اعضای تیم پژوهشی امیدوارند تا در آینده با استفاده از هوش مصنوعی پیچیده‌تر بتوانند درکی روشن‌ از معنای کُداها پیدا کنند.

لازم به ذکر است که این پژوهش هنوز در مراحل اولیه خود قرار دارد و برای اثبات نیازمند تایید مجامع علمی است.

🔗 لینک مقاله

📱 سخنرانی خانم پاراتیوشا شارما در ‌TED

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍217👏2👌2
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
به تازگی صحبت‌های استاد عزیزم جناب آقای عبدالحسین وهاب‌زاده را در یوتیوب تماشا کردم. من هیچوقت به طور رسمی شاگرد ایشان نبودم، اما همیشه از صحبت‌ها، نوشته‌ها و ترجمه‌های ایشان (که به ۲۶ عنوان می‌رسد) بهره برده‌ام.

اما فضای ترجمه و تدریس و دانشگاه هرگز نتوانسته عطش درونی وهاب‌زاده را سیراب کند. او در این ویدئو از عشقش به طبیعت و یادگیری و آموزش به کودکان می‌گوید. این ویدئو نخستین قسمت از یک مجموعه است که می‌توانید آن را از لینک زیر تماشا کنید.

📱 لینک یوتیوب

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
26👍4👏3👌2
☺️ دومین وبینار مجموعهٔ ناقد
نظریه تکامل چقدر اعتبار دارد؟

🙂 به همت موسسه فرهنگی صدانت

👤 دکتر هادی صمدی (عضو هیئت علمی دانشگاه و پژوهشگر فلسفه تکاملی)
👤 دکتر عارف عبادی (عضو انجمن روانشناسی آمریکا و پست دکتری روانشناسی تکاملی و تکامل فرهنگ)

جمعه، ۱۸ خرداد ۱۴۰۳ رأس ساعت ۲۰ از طریق لینک زیر به عنوان «مهمان» وارد شوید:
📎 https://www.skyroom.online/ch/sedanet/ev

✔️  توجه: برای ورود نیازی به یوزر و پسورد نیست‌ و با گزینه مهمان وارد شوید. به دلیل ظرفیت محدود توصیه می‌شود در زمان مقرر وارد شوید.

🙂 @Sedanet
✉️ @evophilosophy
✉️ @FortunateMistake
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
15👍4👏1
امروز ساعت ۲۰
لینک ورود به جلسه
روی گزینه مهمان کلیک کنید
https://www.skyroom.online/ch/sedanet/ev

موضوع جلسه:
نظریه‌ی تکامل به چه میزان نزد دانشمندان معتبر است؟
چه سنخ مباحثاتی درباره‌ی آن، در جوامع علمی (زیست‌شناسی و علوم انسانی) وجود دارد؟
آیا این مباحثات از اعتبار علمی نظریه می‌کاهند؟
آیا نظریه تکامل ابطال‌پذیر است؟
چه بخش‌هایی از آن امکان ابطال دارد؟
آیا این امکان ابطال از اعتبار نظریه نمی‌کاهد؟
13👍1
Forwarded from EHIA (Qazal)
مجموعه علمی EHIA برگزار میکند:
«دوره روانشناسی تکاملی»

چرا؟
برای درک مفاهیم پایه جامعه انسانی از گذشته تا امروز، آشنایی با تکامل و روانشناسی تکاملی ضروری است. در این دوره به چرایی‌های مهم امروز جامعه پی خواهیم برد.

جلسه۱:
منشا تکاملی خشونت و صلح در انسان
مدرس: دکتر عارف عبادی
عضو انجمن روانشناسی آمریکا، پسادکتری روانشناسی تکاملی از دانشگاه کمبریج

جلسه۲:
بهزیستی از منظر روانشناسی تکاملی
مدرس:محمدامین موفق
موسس گروه ایوالپس

جلسه۳:
غریزه مالکیت: کنکاش ریشه حسادت و همسرآزاری
مدرس:علیرضا نیک‌اختر
دانشجوی دکتری روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی

جلسه۴:
مردانگی در فرهنگ‌های ناموسی
مدرس:سجاد سجودی
کاندیدای دکتری روانشناسی دانشگاه ناتینگهام ترنت

جلسه۵:
تکامل رفتار‌های تغییر ظاهر و جذابیت در زنان
مدرس:سعید رضوانی‌نژاد
دانشجوی دکتری کردارشناسی انسانی،دانشگاه چارلز

جلسه۶:
چرا دست به اعمال خشونت‌بار میزنیم؟
مدرس:عادل بذرام
کارشناس ارشد روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی،پژوهشگر حیطه روانشناسی فرگشتی

🕰️شنبه‌ها از ۱۶تیر ساعت ۱۸:۳۰ _۲۰
💻به صورت آنلاین در بستر زوم
📜همراه با اعطای گواهی

🌐برای ثبت‌نام کلیک کنید
19👍3👌1
😄 در جلسه‌ای که هفتۀ گذشته با دکتر صمدی در خصوص تکامل برگزار شد، به این نکته اشاره کردم که تمرکز زیاد بر مطالعۀ ژورنال‌های علمی (حتی ژورنال‌های داوری-همتا)، اگر به طریق درست انجام نگیرد، می‌تواند به سردرگمی و آشفتگی ذهن افراد بیانجامد. بسیاری بر این باورند که تازه‌ترین پژوهش‌ها، بیانگر آخرین یافته‌های علمی است. اما چنین نیست. تازه‌ترین پژوهش‌ها، بیانگر آخرین فرضیات علمی هستند؛ فرضیاتی که - همانطور که در ادامه خواهیم دید - در اکثر قریب به اتفاق موارد درست از کار در نمی‌آیند. یک فرضیه برای آنکه بتواند به تایید مراجع علمی برسد، باید توسط متخصصین همان حوزه مورد موشکافی، آزمون و تکرار قرار بگیرد. این فرآیندی است هزینه‌بر، انرژی‌بر و زمان‌بر. انتشار مقاله نخستین قدم است در این مسیر، نه آخرین آن. چه بسیار پژوهش‌هایی که در ابتدا دلگرم کننده بودند و نوید راه تازه‌ای می‌دادند اما نتوانستند از آزمون متخصصین سربلند بیرون بیایند. در این پست و پست بعد، با آوردن نمونه‌هایی نشان خواهم داد که چرا باید همواره به آخرین مقالات ژورنال‌ها با دیدۀ تردید نگریست.

🔺 همۀ ما بارها در اخبار یا رسانه‌های اجتماعی شنیده‌ایم که دانشمندان راه نوینی برای تشخیص یا درمان یک بیماری ارائه کرده‌اند. اما پس از مدتی، دیگر هیچ خبری از آن به گوش نمی‌رسد. مهم‌ترین دلیل این موضوع آن است که میان نگاه دانشمندان نسبت به آخرین مقاله‌های پژوهشی از یک‌سو و نگاه رسانه‌ها و برخی ژورنالیست‌های علمی از سوی دیگر، تفاوت فاحشی وجود دارد. رسانه‌ها هرچیز جدید که پتانسیل جذب مخاطب داشته باشد را منتشر می‌کنند بی‌آنکه دل نگران جزئیات علمی آن باشند. برای دانشمندان اما، قضیه کاملاً متفاوت است. آنها به تجربه دریافته‌اند که آخرین نتایج پژوهشی به احتمال قوی اشتباه است.

⬇️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
18👍9👏2👌1
برای مثال بین 101 مقالۀ پژوهشی که بین سال‌های 1979 تا 1983 در معتبرترین نشریات پزشکی جهان با وعدۀ درمان‌های نوین منتشر شد، تنها پنج شیوۀ درمان از پس آزمون‌های بعدی برآمد و تنها یکی از آنها (یعنی کمتر از یک درصد) تا سال 2003 اعتبار خود را حفظ کرده بود (منبع).

⬇️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
13👍7
از 50,000 مقاله‌ای که هر سال در نشریات داوری-همتای حوزۀ علوم پزشکی منتشر می‌شود، نتایج تنها 3,000 مقاله (یعنی 6 درصد) از چنان کیفیت بالایی برخوردار است که می‌توان آنها را جدی گرفت (منبع).

⬇️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
11👍7
از 49 مقالۀ اصیل حوزۀ علوم پزشکی که از بیشترین ارجاع برخوردار بوده‌اند، نتایج 14 مقاله یا توسط پژوهش‌های بعدی رد شده یا راه‌هایی درمانی ارائه شده بسیار کم اثرتر از چیزی بوده که نویسندگان مقالات ادعا کرده‌ بودند (منبع).

⬇️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
10👍7
در سال 2014 برآورد شد که سالیانه تقریبا 85 درصد بودجه‌های پژوهشی، یعنی چیزی در حدود 200 میلیارد دلار، صرف مطالعاتی می‌شود که یا بدطراحی شده‌اند و یا کلا زائد بوده‌اند (منبع).

⬇️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13😱43
نکتۀ دیگر آنکه تمام پژوهش‌ها، البته هر یک به شیوۀ منحصر بفرد خود، به نحوی تحت‌تاثیر سوگیری‌ها و ضعف‌های کسانی قرار می‌گیرند که آنها را انجام می‌دهند، یعنی دانشمندان. این بدان معناست که آگاهی و راه‌حل‌ مسائل عموماً حاصل فرآیند کُند آزمون و تکرار آزمون و جروبحث میان جمع متخصصین است نه الهام‌های معجزه‌آسای فردی. این برخلاف تصویر رومانتیکی است که از دانشمندان وجود دارد. تصویری که در آن دانشمند یک تنه در برابر جهل و خرافه و خطای مردمان زمان خود می‌ایستند و مسیر روشنایی را نشان می‌دهد. البته بودند دانشمندانی که چنین کردند اما وجود آنها در علم استثناست نه قاعده. الهام‌های آنی درخشان‌ترین اذهان هم باید در نهایت تن به آزمون و تکرار جمع متخصصین بدهد.

💬 عدم توجه به ویژگی جمعی علم و مطالعۀ صرفاً یک پژوهش بدون در نظر گرفتن مطالعات دیگر در همان حوزه، اغلب تصویری کج و معوج از یافته‌های علمی ارائه می‌کند. برای مثال، تا بحال چند بار شندیده‌اید که نوشیدن قهوه احتمال ابتلا به فلان سرطان را افزایش می‌دهد در حالی که مدتی بعد عکس آن بیان شد؟ این امر منحصر به قهوه نیست.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍154👌1
اگر پژوهش‌ها را به صورت مجزا در نظر بگیریم، به نظر می‌رسد هر آنچه می‌خوریم در آن واحد احتمال ابتلا به سرطان را هم افزایش می‌دهد و هم کاهش (منبع)!

⬇️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🤔16👍93
در پست بعد به ادامۀ این موضوع خواهم پرداخت که چرا در مطالعۀ آخرین مقالات علمی، نباید هرگز جانب احتیاط را رها کرد.

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏218👍6👌4
😄 در پست قبل، تلاش کردم نشان دهم که آنچه در مقالات پژوهشی منتشر می‌شود حاوی فرضیات دانشمندان در یک حوزه است و این فرضیات، در اکثر قریب به اتفاق موارد، درست از کار در نمی‌آیند. در این پست، قصد دارم تا با آوردن یک نمونۀ مشخص، بر این نکته تاکید کنم که در علم، همانطور که تی. ایچ. هاکسلی می‌گوید، در بسیاری موارد «فرضیه‌ای زیبا به دست حقیقتی زشت سلاخی می‌شود». یکی از نمونه‌های بارز این موضوع، اتفاقی است که اخیراً رخ داد.

⬅️ تا بحال انسان‌شناسان عموماً بر این عقیده‌ بوده‌اند که در جوامع خوراکجو، بیشتر فعالیت‌های مرتبط با شکار، خصوصاً شکار جانداران بزرگ، توسط مردان صورت می‌گیرد و بخش اعظم گردآوری خوراک، توسط زنان. این یکی از نمونه‌های پدیده‌ای است که دانشمندان آن را «تقسیم کار جنسی» (sexual division of labour) می‌نامند. اما سال 2023 مقاله‌ای در ژورنال PLOS ONE منتشر شد که ادعا می‌کرد چنین دیدگاهی نمونه‌ای از کلیشه‌های مردسالار و نخ‌نمای علم است (منبع). در این مطالعه، پژوهشگران - به رهبری ابیگیل اندرسن - نوشته‌های قوم‌نگاری و انسان‌شناسی را بررسی کردند و داده‌های مرتبط با 63 جامعۀ سنتی را از هم تفکیک نمودند. پس از اندازه‌گیری فاکتورهای مربوط، خانم اندرسن و همکارانش نتیجه گرفتند که در %79 جوامع خوراکجو، این هر دو جنس هستند که شکار می‌کنند و نه فقط مردان. علاوه بر این، در %33 جوامع، شکار زنان منحصراً به جانداران کوچک نبوده و حیوانات بزرگ را نیز شامل می‌شود. اندرسن و همکارانش نتیجه گرفتند که باور به اینکه مردان شکارچی هستند و زنان گردآور، از پایه و اساس اشتباه است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍156👎1
📣 رسانه‌ها با شنیدن این خبر سر از پا نشناختند. CNN در عنوان خبر نوشت "خُرد شدن افسانۀ مردِ شکارچی و زنِ گردآور". New Scientist نوشت "این افسانه که مردان شکار می‌کنند و زنان در خانه می‌مانند از پایه و اساس اشتباه است". Scientific American با تصویر زنِ شکارچی بر روی جلدِ شماره نوامبر خود (Volume 329, Issue 4) نوشت "این تصور که مردان برای شکار تکامل یافته‌اند و زنان برای مراقب از فرزند و انجام وظایف منزل، یکی از تاثیرگذارترین باورهای انسان‌شناسی است. اما داده‌هایی که در دست داریم آن را تایید نمی‌کند. شواهد برآمده از پژوهش‌های فیزیولوژی، باستان‌شناسی و فسیل‌ها بر این گواهی می‌دهند که از لحاظ تاریخی زنان تجربۀ زیادی در شکار حیوانات دارند». حتی نشریۀ معتبر Science نوشت «پژوهشی جهانی، افسانۀ مردِ شکارچی را نابود کرد». بسیاری از ژورنالیست‌های علم، چه در داخل کشور و چه در خارج، بدون آنکه منتظر ارزیابی نتیجۀ این مطالعه شوند، به تکرار همین شعارها پرداختند. اما آیا واقعاً ادعای اندرسن و همکارانش درست است؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
18👍7👎2
💡 تردیدی نیست که در جوامع خوراکجو، زنان گاهی شکار می‌کنند و مردها بعضاً دست به گردآوری خوراک می‌زنند. اما تا جایی که اطلاع دارم، انسان‌شناسان و قوم‌نگاران نمی‌گویند که در یک جامعۀ خوراکجو، %100 شکار توسط مردها و %100 گردآوری توسط زنان انجام می‌شود. با این حال ادعای اندرسن و همکارانش این است که زنان به اندازۀ مردان و حتی بیش از آنها شکار می‌کنند. همانطور که اندرسن در مقالۀ خود می‌گوید، این یعنی مفهوم تقسیم‌ کار جنسی اشتباه است و باید آن را کنار گذاشت.

🟡 چند ماه پس از انتشار مقالۀ اندرسن، پژوهشی به رهبری ویوک ونکاتارامن (Vivek Venkataraman) و تیم چهارده نفرۀ متخصصین از سرتاسر جهان منتشر شد که نتیجۀ ارزیابی مقالۀ اندرسن را نشان می‌داد (منبع). پژوهش ونکاتارامن حاکی از آن است که مقالۀ اندرسن چندین ایراد اساسی دارد.

⬅️ ایراد اول: نمونه‌گیری جانبدارانه
ایراد اول این است که اندرسن در مقالۀ خود بسیاری از جوامع خوراکجو که دربارۀ آنها اطلاعات جامعی داریم را در نمونه‌گیری خود نیاورده است. نکتۀ مهم اینجاست که در بیشتر جوامعی که در نمونه‌گیری اندرسن نیامده‌اند، یا بهتر است بگوییم اکثر قریب به اتفاق آنها، زنان عموماً شکار نمی‌کنند یا میزان شکار آنها بسیار کم است. این یعنی، در جامعۀ آماری اندرسن جوامعی که در آن زنان شکار می‌کنند بیش از آنچه واقعاً هست بیان شده و بنابراین، بر میزان شکار زنان در جوامع خوراکجو اغراق گشته است.

⬅️ ایراد دوم: خطاهای کُدگذاری
مشکل دوم مقالۀ اندرسن این است که بسیاری جوامع را اشتباه کُدگذاری کرده است. بدین شکل که در بسیاری موارد، جوامعی که در آن زنان شکار نمی‌کنند به عنوان جوامعی کُدگذاری شدند که زنان در آن شکار می‌کنند. برای مثال مردمان کونگ (!Kung) ساکن در صحرای کالاهاری، به عنوان جامعه‌ای کُدگذاری شده که در آن زنان شکار می‌کنند. در صورتیکه، زنان کونگ بسیار به ندرت دست به شکار می‌زنند. ایراد اول در کنار ایراد دوم، باعث شده که شمار زنان شکارچی به شدت بیشتر از آنچه هست، کُدگذاری شود.

⬅️ ایراد سوم: تصور صفر و یکی از شکار
انتقاد سوم این است که مقالۀ اندرسن، شکار را به صورت صفر و یک می‌بیند، یعنی در یک جامعه یا زنان شکار می‌کنند یا نمی‌کنند. این یعنی، حتی در جامعه‌ای که سهم شکار زنان بسیار ناچیز است، چون بازهم شکار صورت گرفته (ولو میزان آن نزدیک به صفر باشد)، همچنان به عنوان جامعه‌ای طبقه‌بندی شده که در آن هر دو جنس شکار می‌کنند. چنین روشی، تفاوت‌ها میزان شکار را نادیده می‌گیرد. موضوعی که اگر مدنظر قرار می‌گرفت، به نتیجه‌ای کاملاً متفاوت می‌انجامید.

⬅️ ایراد چهارم: بی‌ارزش کردن سهم زنان در موارد دیگر
تمرکز صرف اندرسن بر شکار به عنوان تنها معیار تقسیم کار جنسی باعث شده تا مواردی که در آن زنان سهم بیشتری از مردان دارند نادیده انگاشته شوند. ونکاتارامن و همکارانش در این خصوص می‌نویسند:

انسان‌شناسان سالیان سال است که به این موضوع اذعان دارند که سرشت همکاری در جوامع خوراکجو پیچیده و چندوجهی است و فعالیت‌های معیشتی زنان و مردان هر یک در جای خود مهم و مکمل یکدیگرند ... تمرکز بر شکار به بهای نادیده گرفتن فعالیت‌های حیاتی دیگر – مثل گردآوری خوراک و فرآوری آن، جمع کردن هیزم و تهیۀ آب، ساخت لباس، سرپناه و ابزارآلات، بارداری، زایمان، شیردهی، مراقب از کودک و حفظ سلامت او، آموزش، ازدواج، آیین‌ها، سیاست و حل تعارضات - یعنی کم رنگ جلوه دادن پیچیدگی‌ها و چشم بستن بر اهمیت نقش زنان در شیوۀ زندگی خوراکجو.

🔻 جان کلام آنکه مدعیات آخرین پژوهش‌های علمی، فرضیاتی هستند که باید به آنها با دیدۀ تردید نگریست. ارزیابی مقالۀ اندرسن نمونۀ خوبی است از تلاش بی‌وقفۀ دانشمندان در ارائه فرضیات و ارزیابی آنها. پویندگی و قوام علم نیز حاصل همین فرآیند بی وقفۀ سنجش و اصلاح است (برای مطالعۀ بیشتر نگاه کنید به این کتاب).

نباید از یاد برد که در علم، شکست و ابطال یک فرضیه قاعده است و اثبات آن استثنا همانطور که در تکامل، نابودی و انقراض جاندار قاعده است و بقای آن استثنا.

📌 پی‌نوشت: همانطور که گفته شد پژوهش اندرسن با پوشش خبری گسترده همراه بود. با این حال پژوهش‌هایی مثل ونکاتارامن و همکارانش و همینطور این پژوهش، که در رد فرضیۀ اندرسن انجام گرفت عملاً هیچ پوشش خبری دریافت نکردند.

✍️ عارف عبادی

📱 اشتباهِ میمون

📱 اینستاگرام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍4110👌5👎3🤔1
Forwarded from EHIA (Qazal)
«منشا تکامل خشونت و صلح در انسان»

📝فیلسوف فرانسوی ژوزف دو مستر در جایی می‌گوید: «انسان می‌کُشد تا بخورد، می‌کشد تا بپوشد، می‌کشد تا خود را بیاراید، می‌کشد تا بتازد، می‌کشد تا از خود دفاع کند، می‌کشد تا بیاموزد، می‌کشد تا تفریح کند،‌ می‌کشد تا بکشد ... اما کدام موجود در این کشت و کشتار آن را که همه را نابود می‌کند نابود خواهد کرد؟ خود او. وظیفهٔ سلاخی آدمیان بر عهدهٔ خود آدمی است».

📍اگر به تاریخ تکامل گونه‌مان نگاه کنیم، سخن دو مستر اشتباه نیست. ما انسان‌ها در گستردگی، پیچیدگی و شکل به کارگیری خشونت در میان تمام جانداران نمونه‌ایم. ما قادریم یکدیگر را در ابعاد میلیونی از دَم تیغ بگذرانیم.

🔗اما این تنها یک روی سکهٔ وجود ماست. روی دیگر آن، مهارت شگرف ما در همدلی و همکاری است با غیرخویشاوندان. ما می‌توانیم با دشمنان خود صلح کنیم، دست به تجارت بزنیم و در شهرهایی با میلیون‌ها بیگانه در صلح نسبی زندگی کنیم. چطور ممکن است ویژگی‌هایی چنین پارادوکسیکال در یک جاندار تکامل یابد؟ آیا میل به خشونت و صلح ویژگی‌ ذاتی گونه ماست یا پیامد حیات اجتماعی؟

🧩در این جلسه از دوره جدید روانشناسی تکاملی، تلاش می‌شود تا با ارائه دکتر عارف عبادی پیرامون منشا تکامل خشونت و صلح در انسان با تبیینی تکاملی به برخی از این پرسش‌ها پاسخ داده شود.

همچنین فهرست منابع پیشنهادی ایشان برای آغاز مطالعه در این حیطه، در ادامه قرار داده شده است:
▪️David Barash; Through a Glass Brightly: Using Science to See Our Species As We Really Are. Oxford University Press, 2018 (ch. 13)

https://global.oup.com/academic/product/through-a-glass-brightly-9780190673710


▪️Christopher Boehm; Hierarchy in the Forest: The Evolution of Egalitarian Behavior. Harvard University Press, 2001

https://www.hup.harvard.edu/books/9780674006911

▪️Frans de Waal; Chimpanzee Politics: Power and Sex among Apes. Johns Hopkins University Press, 2007

https://ia800901.us.archive.org/29/items/OurFaith/Frans-de-Waal-Chimpanzee-Politics_-Power-and-Sex-among-Apes-2007-Johns-Hopkins-University-Press.pdf

▪️Richard Wrangham; The Goodness Paradox: The Strange Relationship Between Virtue and Violence in Human Evolution. Vintage, 2019

https://www.amazon.com/Goodness-Paradox-Relationship-Violence-Evolution/dp/1101870907

▪️Ann Campbell; Sex Differences in Aggression, in Louise Barrett, and Robin Dunbar (eds), Oxford Handbook of Evolutionary Psychology. Oxford University Press, 2012 (pp. 365–382)

https://www.researchgate.net/publication/297184235_Oxford_Handbook_of_Evolutionary_Psychology

Instagram | LinkedIn | Telegram | YouTube
14👏6👍4👌3
🔻 ترومای دوران کودکی و نقش بزرگسالان در رفتار فیل‌ها

در اوایل دهۀ 1980 با توجه به رشد شدید جمعیت فیل‌های پارک ملی کروگر (Kruger National Park) در افریقای جنوبی، مدیران پارک تصمیم گرفتند تا بخشی از فیل‌های بالغ را بُکُشند و بچه‌های آنها را به نقاط مختلف ارسال کنند. برای انجام این کار، ابتدا با دارت مادر را بیهوش کرده و سپس با گلوله آن را می‌کشتند. تمام این اتفاقات درست مقابل چشم بچه فیل‌ها صورت می‌گرفت. از نظر مسئولین پارک، کاهش فیل‌های یک منطقه و پراکندن جمعیت باقی مانده در نقاط مختلف، هرچند ناخوشایند اما برای حفظ تعادل اکوسیستم ضروری بود. در این میان، تقریبا چهل بچه فیل به پارک ملی پیلانسبرگ (Pilanesberg National Park)، در هشتاد کیلومتری جنوب‌غربی کروگر فرستاده شد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
9😭5👍4
⬅️ اما یک دهه بعد، پارک ملی پیلانسبرگ صحنۀ رخ دادن اتفاقات عجیبی شد. بین سال‌های 1992 تا 1998محیط‌بانان لاشۀ 49 کرگدن سفید را پیدا کردند که به دست فیل‌های نر گشته شده بودند. این عدد بسیار بالاتر از نرخ مرگ و میر معمول جانور، یعنی سه کرگدن در سال، است. علاوه بر این، شواهدی به دست آمد که نشان می‌داد فیل‌ها پس از کشتن کرگدن‌ها، تلاش کردند با آنها جماع کنند. همچنین فیل‌های نوجوان دائماً مزاحم گروه ماده‌ها شده و برای آنها دردسر درست می‌کردند. در حالت معمول این رفتار گاهی از فیل‌های نر نوجوان سر می‌زند، اما هرگز استمرار نمی‌یابد. این نخستین‌بار بود که جانورشناسان شاهد بروز چنین رفتار عجیبی از فیل‌ها بودند. چرا فیل‌های پارک ملی پیلانسبرگ چنین رفتار غیرعادی نشان می‌دادند؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
😱8👍6
می‌دانیم فیل‌ها موجودات اجتماعی هستند که در گروه‌های خانوادگی به رهبری مادرسالار (Matriarch) زندگی می‌کنند. در طول زندگی فیل‌های نر، دو زمان از اهمیت اساسی برخوردار است. یکی زمانی است که بچه فیل همراه با مادر خود و دیگر ماده‌ها در کنار مادرسالار زندگی می‌کند. این دوره از نقش حیاتی در پرورش هیجانات و روابط فیل نر با دیگر فیل‌ها برخوردار است. دیگر هنگامی است که با نزدیک شدن بلوغ (تقریباً هجده سالگی)، فیل‌های نر از گروه ماده‌ها جدا شده و به دستۀ نرهای مجرد می‌پیوندد. در اینجا، فیل جوان در کنار نرهای بالغ قرار می‌گیرد و کم‌کم با سلسله مراتب قدرت و شیوه‌های مبارزه با دیگر نرها آشنا می‌شود.

دانشمندان احتمال می‌دادند که ترومای دوران کودکی فیل‌های کروگر - کُشته‌شدن مادر در برابر چشم نوزاد و همینطور جدا افتادن از گروه ماده‌ها - مانع از شکل‌گیری طبیعتی هیجانات در میان آنها شده بود. با توجه به نقش سازندۀ گروه‌های ماده در شکل‌دهی به هیجانات فیل‌ها، این ادعایی است که منطقی به نظر می‌رسید. اما این تنها یکی از دلایل بود.

🟡 اما عامل مهم دیگر مربوط بود به دوران بلوغ و عدم حضور دیگر نرهای بالغ. با نزدیک شدن دوران بلوغ، میزان تستوسترون خون فیل‌های نر به شدت افزایش می‌یابد و آنها را در حالتی قرار می‌دهد که به آن مستی (musth) می‌گویند (این واژه از فارسی به اردو و از آنجا به انگلیسی راه یافته است). از علائم این دوره، پدیدار شدن ترشحات گوشۀ چشم و بروز رفتار تهاجمی و پرخاشگرانه است. معمولاً حالت مستی فیل‌های نر نوجوان با پیدا شدن سر و کلۀ یک نر بالغ و بزرگتر فروکش می‌کند. دلیل این اتفاق کاهش میزان تستوسترون خون است که می‌توان نتیجۀ آن را به آسانی با گذشت چند دقیقه در رفتار فیل نر ضعیف‌تر مشاهده کرد. اما در نبود فیل‌های نر بالغ، فیل‌های نر نوجوان پارک ملی پیلانسبرگ خیلی زودتر از موعد به حالت مستی می‌رسیدند و بیشتر از معمول در آن حالت می‌ماندند. در حالت عادی طول زمان مستی برای فیل‌های نر تقریباً سه هفته است. با این حال، یکی از فیل‌های نر مظنون به قتل کرگدن‌ها در پیلانسبرگ برای بیش از 5 ماه (تقریباً هفت برابر معمول) در حالت مستی باقی مانده بود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍175👌1