ماجرای داروین و گلهای اُرکیده
داروین علاقۀ وافری به گلهای اُرکیده داشت و زمانی که بر روی نظریۀ تکامل خود کار میکرد، بارها و بارها آنها را مورد آزمون و مطالعه قرار داد. در سال 1862 یکی از پرورشدهندگان اُرکیده در انگلستان به نام جیمز بیتمن نمونههایی از این گل برای داروین فرستاد که دارای سیخکهای دوازده سانتی برای نگهداری شهد بوند. داروین در 26 ژانویه 1862 در نامهای به دوست خود ریچارد هوکر نوشت: "به تازگی آقای بیتمن جعبهای پر از Angræcum sesquipedalia شگفتانگیز برایم فرستاد که طول شهددان آن یک فوت [30 سانتی متر] است! پناه بر خدا، چه حشرهای میتواند شهد آن را بمکد!". در واقع Angræcum sesquipedalia گونهای اُرکیده و بومی جزایر ماداگاسکار بوده که امروزه به "اُرکیده داروین" مشهور است. داروین در نامهای که چند روز بعد نوشت، پیشبینی کرد که "برای مکیدن شهد این گل، باید در ماداگاسکار پروانهای با طول خرطوم ده تا یازده اینج [25.4 تا 27.9 سانتیمتر] وجود داشته باشد".
پیشبینی داروین دربارۀ وجود گونهای پروانۀ ناشناخته، صرفاً براساس اندازۀ اُرگیده و فهم او از تکامل و بومشناسی این گل قرار داشت. بیست سال پس از مرگ داروین، گونهای پروانه در ماداگاسکار کشف شد که با پیشبینی داروین تطابق داشت. به افتخار داروین نام این پروانه را به لاتین Xanthopan morganii praedicta گذاشتند که ترجمۀ آن میشود "پروانۀ پیشبینی شده". اما نهایت در سال 1994، یعنی یکصد سال پس از بیشبینی داروین، بود که تصاویری از این پروانه در حال نوشیدن شهد اُرکیده داروین ضبط شد که ثابت میکرد پیشبینی داروین تا چه حد درست بوده است.
تصویر اول: اُرکیده داروین
تصویر دوم: بخشی از دستخط مرتبط با نامۀ داروین به هوکر
تصاویر سوم وچهارم: پروانۀ Xanthopan morganii praedicta
پینوشت: چندین روایت از ماجرای اُرکیده داروین و پیشبینی او وجود دارد که در برخی جزئیات با هم تفاوت دارند. یکی از بهترین و معتبرترین منابع در این باره مقالهای است که لینک آن در اینجا قرار دارد.
📎 کانال تلگرام اشتباه میمون
🖥 اینستاگرام من
داروین علاقۀ وافری به گلهای اُرکیده داشت و زمانی که بر روی نظریۀ تکامل خود کار میکرد، بارها و بارها آنها را مورد آزمون و مطالعه قرار داد. در سال 1862 یکی از پرورشدهندگان اُرکیده در انگلستان به نام جیمز بیتمن نمونههایی از این گل برای داروین فرستاد که دارای سیخکهای دوازده سانتی برای نگهداری شهد بوند. داروین در 26 ژانویه 1862 در نامهای به دوست خود ریچارد هوکر نوشت: "به تازگی آقای بیتمن جعبهای پر از Angræcum sesquipedalia شگفتانگیز برایم فرستاد که طول شهددان آن یک فوت [30 سانتی متر] است! پناه بر خدا، چه حشرهای میتواند شهد آن را بمکد!". در واقع Angræcum sesquipedalia گونهای اُرکیده و بومی جزایر ماداگاسکار بوده که امروزه به "اُرکیده داروین" مشهور است. داروین در نامهای که چند روز بعد نوشت، پیشبینی کرد که "برای مکیدن شهد این گل، باید در ماداگاسکار پروانهای با طول خرطوم ده تا یازده اینج [25.4 تا 27.9 سانتیمتر] وجود داشته باشد".
پیشبینی داروین دربارۀ وجود گونهای پروانۀ ناشناخته، صرفاً براساس اندازۀ اُرگیده و فهم او از تکامل و بومشناسی این گل قرار داشت. بیست سال پس از مرگ داروین، گونهای پروانه در ماداگاسکار کشف شد که با پیشبینی داروین تطابق داشت. به افتخار داروین نام این پروانه را به لاتین Xanthopan morganii praedicta گذاشتند که ترجمۀ آن میشود "پروانۀ پیشبینی شده". اما نهایت در سال 1994، یعنی یکصد سال پس از بیشبینی داروین، بود که تصاویری از این پروانه در حال نوشیدن شهد اُرکیده داروین ضبط شد که ثابت میکرد پیشبینی داروین تا چه حد درست بوده است.
تصویر اول: اُرکیده داروین
تصویر دوم: بخشی از دستخط مرتبط با نامۀ داروین به هوکر
تصاویر سوم وچهارم: پروانۀ Xanthopan morganii praedicta
پینوشت: چندین روایت از ماجرای اُرکیده داروین و پیشبینی او وجود دارد که در برخی جزئیات با هم تفاوت دارند. یکی از بهترین و معتبرترین منابع در این باره مقالهای است که لینک آن در اینجا قرار دارد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Wiley Online Library
‘Good Heavens what insect can suck it’– Charles Darwin, Angraecum sesquipedale and Xanthopan morganii praedicta
In this review we provide a detailed denoscription of Darwin's prediction of the coevolution of a long-spurred orchid, Angraecum sesquipedale, and a long-tongued moth, his correspondence on the subject...
❤8👍1👏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
هشتپای دامبو (dumbo octopus) یا هشتپای گوشدراز یک جِنس (genus) از هشتپای چتری است. نام دامبو از شباهت دو باله برجسته گوشمانند بالای چشمهای آنها به شخصیت کارتونی دامبو سرچشمه میگیرد. در توضیح این کلیپ آمده: «نگذارید ظاهر کارتونی این هشتپا فریبتان دهد زیرا آنها شکارچیان قابلی هستند. این هشتپاها به وسیلۀ بالههای گوشمانند معروف خود برای یافتن طعمه در آب حرکت میکنند و زمانی که آن را بیابند، یکجا آن را میبلعند». این هشتپا دارای سیزده گونه است اما جستن آنها در اقیانوس کار چندان آسانی نیست. به همین جهت در فیلم صدای شوق دانشمندان را از یافتن یکی از آنها میشنوید.
📎 کانال تلگرام اشتباه میمون
🖥 اینستاگرام من
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤4❤🔥2
Forwarded from EHIA (Athena)
انجمن EHIA دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار میکند:
«کورس روانشناسی تکاملی بر اساس مجموعه هندبوک سه جلدی روانشناسی تکاملی نوشته تاد شکلفورد»
📚رفرنس دوره: The sage hand book of evolutionary psychology
📍جلسه۱:
مدخل روانشناسی تکاملی
مدرس: دکتر هادی صمدی
▪️دوشنبه ۱۲ تیر، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۲:
مبانی مقدماتی روانشناسی تکاملی
مدرس: دکتر رضا عزیزینژاد
▪️دوشنبه ۱۹ تیر، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۳:
مبانی متوسطه روانشناسی تکاملی، چرایی رابطه جنسی
مدرس: دکتر رضا ندرلو
▪️دوشنبه ۲۶ تیر، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۴:
روانشناسی تکاملی،شباهتها و تفاوتهای جنسی
مدرس: دکتر عارف عبادی
▪️دوشنبه ۲مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۵:
روانشناسی تکاملی و سیاست
مدرس: دکتر مهدی هاتف
▪️دوشنبه ۹ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۶:
روانشناسی صنعتی و سازمانی تکاملی
مدرس: محمدامین موفق
▪️دوشنبه ۱۶ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۷:
ادبیات روانشناسی تکاملی
مدرس: دکتر غزاله عزیزی
▪️دوشنبه ۲۳ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۸:
روانشناسی تکاملی، دین و اخلاق
مدرس: دکتر حسن میانداری
▪️دوشنبه ۳۰ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📜همراه با اعطای گواهی از طرف مرکز پژوهشهای دانشگاه علوم پزشکی تهران
📌دوره حضوری است و با ظرفیت محدود در مرکز پژوهشهای دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار میشود و ریکورد جلسات نیز در اختیار ثبتنامکنندهها قرار خواهد گرفت.
📍تهران ،خیابان وصال شیرازی، تقاطع خیابان ایتالیا، مرکز رشد استعدادهای درخشان دانشگاه علوم پزشکی تهران
❗️این رویداد به پیش نیاز خاصی احتیاج نداشته و ورود برای عموم آزاد است.
❗️ظرفیت محدود
🌐 درگاه ثبتنام:
https://tumsehia.ir/product/9/evolutionary-psychology-course/
🆔 @EHIATUMS
🆔 @SSRC_News
«کورس روانشناسی تکاملی بر اساس مجموعه هندبوک سه جلدی روانشناسی تکاملی نوشته تاد شکلفورد»
📚رفرنس دوره: The sage hand book of evolutionary psychology
📍جلسه۱:
مدخل روانشناسی تکاملی
مدرس: دکتر هادی صمدی
▪️دوشنبه ۱۲ تیر، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۲:
مبانی مقدماتی روانشناسی تکاملی
مدرس: دکتر رضا عزیزینژاد
▪️دوشنبه ۱۹ تیر، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۳:
مبانی متوسطه روانشناسی تکاملی، چرایی رابطه جنسی
مدرس: دکتر رضا ندرلو
▪️دوشنبه ۲۶ تیر، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۴:
روانشناسی تکاملی،شباهتها و تفاوتهای جنسی
مدرس: دکتر عارف عبادی
▪️دوشنبه ۲مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۵:
روانشناسی تکاملی و سیاست
مدرس: دکتر مهدی هاتف
▪️دوشنبه ۹ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۶:
روانشناسی صنعتی و سازمانی تکاملی
مدرس: محمدامین موفق
▪️دوشنبه ۱۶ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۷:
ادبیات روانشناسی تکاملی
مدرس: دکتر غزاله عزیزی
▪️دوشنبه ۲۳ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📍جلسه۸:
روانشناسی تکاملی، دین و اخلاق
مدرس: دکتر حسن میانداری
▪️دوشنبه ۳۰ مرداد، ساعت ۱۶-۱۸:۳۰
📜همراه با اعطای گواهی از طرف مرکز پژوهشهای دانشگاه علوم پزشکی تهران
📌دوره حضوری است و با ظرفیت محدود در مرکز پژوهشهای دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار میشود و ریکورد جلسات نیز در اختیار ثبتنامکنندهها قرار خواهد گرفت.
📍تهران ،خیابان وصال شیرازی، تقاطع خیابان ایتالیا، مرکز رشد استعدادهای درخشان دانشگاه علوم پزشکی تهران
❗️این رویداد به پیش نیاز خاصی احتیاج نداشته و ورود برای عموم آزاد است.
❗️ظرفیت محدود
🌐 درگاه ثبتنام:
https://tumsehia.ir/product/9/evolutionary-psychology-course/
🆔 @EHIATUMS
🆔 @SSRC_News
👍6🔥2
دیروز در کلاسی که داشتم، حین توضیح موضوع خود-فریبی (self-deception) بخشی را به مبحث «اثر دارونما» (placebo effect) اختصاص دادم. فکر کردم شاید دانستن این موضوع برای بسیاری از افراد جالب باشد.
پدیدهای که از آن به عنوان «اثر دارونما» یاد میکنیم به این معناست که مغز میتواند به ما بقبولاند که درمانهای جعلی و دروغین، واقعی هستند و اثرات حقیقی بر روی ما دارند. البته دارونما نمیتواند مثلاً تومور را از بین ببرد یا کلسترول خون را کاهش دهد. بلکه در عوض، بر روی برداشت ما از بیماری اثر میگذارد. به عبارتی «دارونما نمیتواند ما را شفا دهد اما باعث میشود که حس بهبود داشته باشیم». بیشترین تاثیر دارونماها را میتوان در مواردی همچون مدیریت درد، بیخوابی ناشی از استرس، تغییر خُلق، بهبود رابطۀ جنسی یا عوارض جانبی درمان سرطان همچون خستگی یا حالت تهوع، مشاهده کرد (بنگرید به این منبع و این و این و این).
تمام این موارد، ریشه در اثرات گوناگون مکانیزمهای روانشناختی و بخصوص خود-فریبی دارد. دارونما میتواند از طریق فعال کردن فرآیندهای روانشناختی همچون شرطی شدن، یادگیری اجتماعی، یادآوری و انگیزه بر حالت ذهنی ما اثر گذارد (منبع). این موضوع به نوبۀ خود به فعال شدن واکنشهای عصبی و ایمنی میانجامد که عموما توسط داروهای واقعی رها میشوند. به همین سبب داروها، واژگان، آیینها، نشانهها، نمادها و حتی درمانهای خنثی، اگر برای شرایطمان مفید تشخیص داده شوند، میتواند اثر دارونما را فعال کنند. پژوهشگرانی که بر روی درد تحقیق میکنند به این نتیجه رسیدهاند که دارونما با ایجاد امید در افراد و کاهش اضطراب در آنها به فعال شدن سامانه پاداش مغز و رها شدن دوپامین کمک میکند(منبع).
اثر دارونما بعضا میتواند چنان قوی باشد که از داروی واقعی پیشی بگیرد. برای مثال، داروهای ضدافسردگی به بهبود %25 بیماران کمک کرده است در حالی که دارونماها، تاثیری %75 داشتهاند (منبع). جالب اینجاست که حتی زمانی که به مصرفکنندگان گفته میشود که آنچه مصرف میکنند، دارونماست و نه داروی حقیقی، باز هم شاهد بهبود آنها هستیم (منبع). هرچند نمیتوان شاهد اثر دارونما در میان تمام افراد بود، اما با این حال میتوان الگویی کلی را در میان کسانی که دارونما بر روی آنها اثر دارد بیان کرد. هرچه درمان یا مادهای که به عنوان دارونما استفاده میشود گران قیمتتر باشد، اثر آن بیشتر است. عامل دیگر اعتبار کسی است که درمان یا مادۀ دارونما را به فرد میدهد، هرچه اعتبار آن فرد بیشتر باشد، بیمار احساس میکند بیشتر بهبود یافته است (این منبع و این منبع). حتی ظاهر دارونما نیز اهمیت دارد. قرصهایی با رنگ تیره عملکرد بهتری در درمان مرتبط با درد دارند، رنگهای روشن و گرم به عنوان محرک خوب جواب میدهند، رنگ آبی برای خوابآوری و رنگ سبز به عنوان آرامبخش عملکرد مناسبی دارد (منبع). اما چرا؟
به نظر میرسد که در تاثیرگذاری دارونماها، یادگیری مبتنی بر تداعی (associative learning) از اهمیت اساسی برخوردار است. علاوه بر مسائلی همچون رنگ، شکل و مزه دارو، موارد دیگری چون وجود درمانگاه و ابزارآلات پزشکی و حتی حضور کادر درمان و تعامل با آنها میتواند اثرات دارونما را تشدید کند. علاوه بر این، هرچه فرد بیشتر در معرض عوامل فوق قرار بگیرد، اثر دارونما بیشتر میشود. فرد و سیستم ایمنی او شرطی شده تا به محیط پزشکی واکنش نشان دهد و حضور چنین مواردی تداعیکنندۀ درمان قریب الوقوع است (منبع). شاید از همین روست که افراد، حتی با اینکه میدانند آنچه مصرف کردهاند دارونماست، همچنان حس میکنند که بهبود یافتهاند. از آنجایی که عملکرد دارونماها تا حد زیادی مبتنی بر یادگیری مبتنی بر تداعی است، افرادی که کنترل قشر پیشپیشانی خود را از دست دادهاند (یعنی قسمتی از مغز که تا حد زیادی در یادگیری دخیل است)، دیگر تحت تاثیر دارونماها قرار نمیگیرند (منبع).
اسکن مغز افرادی که از دارونما استفاده کردهاند نشان میدهد که نواحی مرتبط با درد در مغز، که به آن «ماتریکس درد» میگویند (شبکهای پیچیده شامل انسولا، تالاموس، سینگولیت قدامی و چند ناحیۀ دیگر)، پس از درمان با دارونما به شدت فعال میشوند (منبع). علاوه بر این استفاده از دارونما، فعالیت ناقلهای عصبی همچون دوپامین و اندورفین را در هسته آکومبانس (که بخشی از کارکرد آن پاداش است) را افزایش میدهد (منبع). بنابراین ادعای افراد از اینکه با مصرف دارونما بهبود پیدا کردهاند، واقعی است.
اگر اشتباه نکنم، آرتور کانن دویل (خالق شخصیت شرلوک هلمز) در جایی گفته بود: من به خرافات اعتقاد ندارم اما به قدرت خرافات چرا. شاید با کمی تسامح من هم بتوانم بگویم: به دارونما اعتقاد ندارم اما به قدرت دارونما چرا.
📎 کانال تلگرام اشتباه میمون
🖥 اینستاگرام من
پدیدهای که از آن به عنوان «اثر دارونما» یاد میکنیم به این معناست که مغز میتواند به ما بقبولاند که درمانهای جعلی و دروغین، واقعی هستند و اثرات حقیقی بر روی ما دارند. البته دارونما نمیتواند مثلاً تومور را از بین ببرد یا کلسترول خون را کاهش دهد. بلکه در عوض، بر روی برداشت ما از بیماری اثر میگذارد. به عبارتی «دارونما نمیتواند ما را شفا دهد اما باعث میشود که حس بهبود داشته باشیم». بیشترین تاثیر دارونماها را میتوان در مواردی همچون مدیریت درد، بیخوابی ناشی از استرس، تغییر خُلق، بهبود رابطۀ جنسی یا عوارض جانبی درمان سرطان همچون خستگی یا حالت تهوع، مشاهده کرد (بنگرید به این منبع و این و این و این).
تمام این موارد، ریشه در اثرات گوناگون مکانیزمهای روانشناختی و بخصوص خود-فریبی دارد. دارونما میتواند از طریق فعال کردن فرآیندهای روانشناختی همچون شرطی شدن، یادگیری اجتماعی، یادآوری و انگیزه بر حالت ذهنی ما اثر گذارد (منبع). این موضوع به نوبۀ خود به فعال شدن واکنشهای عصبی و ایمنی میانجامد که عموما توسط داروهای واقعی رها میشوند. به همین سبب داروها، واژگان، آیینها، نشانهها، نمادها و حتی درمانهای خنثی، اگر برای شرایطمان مفید تشخیص داده شوند، میتواند اثر دارونما را فعال کنند. پژوهشگرانی که بر روی درد تحقیق میکنند به این نتیجه رسیدهاند که دارونما با ایجاد امید در افراد و کاهش اضطراب در آنها به فعال شدن سامانه پاداش مغز و رها شدن دوپامین کمک میکند(منبع).
اثر دارونما بعضا میتواند چنان قوی باشد که از داروی واقعی پیشی بگیرد. برای مثال، داروهای ضدافسردگی به بهبود %25 بیماران کمک کرده است در حالی که دارونماها، تاثیری %75 داشتهاند (منبع). جالب اینجاست که حتی زمانی که به مصرفکنندگان گفته میشود که آنچه مصرف میکنند، دارونماست و نه داروی حقیقی، باز هم شاهد بهبود آنها هستیم (منبع). هرچند نمیتوان شاهد اثر دارونما در میان تمام افراد بود، اما با این حال میتوان الگویی کلی را در میان کسانی که دارونما بر روی آنها اثر دارد بیان کرد. هرچه درمان یا مادهای که به عنوان دارونما استفاده میشود گران قیمتتر باشد، اثر آن بیشتر است. عامل دیگر اعتبار کسی است که درمان یا مادۀ دارونما را به فرد میدهد، هرچه اعتبار آن فرد بیشتر باشد، بیمار احساس میکند بیشتر بهبود یافته است (این منبع و این منبع). حتی ظاهر دارونما نیز اهمیت دارد. قرصهایی با رنگ تیره عملکرد بهتری در درمان مرتبط با درد دارند، رنگهای روشن و گرم به عنوان محرک خوب جواب میدهند، رنگ آبی برای خوابآوری و رنگ سبز به عنوان آرامبخش عملکرد مناسبی دارد (منبع). اما چرا؟
به نظر میرسد که در تاثیرگذاری دارونماها، یادگیری مبتنی بر تداعی (associative learning) از اهمیت اساسی برخوردار است. علاوه بر مسائلی همچون رنگ، شکل و مزه دارو، موارد دیگری چون وجود درمانگاه و ابزارآلات پزشکی و حتی حضور کادر درمان و تعامل با آنها میتواند اثرات دارونما را تشدید کند. علاوه بر این، هرچه فرد بیشتر در معرض عوامل فوق قرار بگیرد، اثر دارونما بیشتر میشود. فرد و سیستم ایمنی او شرطی شده تا به محیط پزشکی واکنش نشان دهد و حضور چنین مواردی تداعیکنندۀ درمان قریب الوقوع است (منبع). شاید از همین روست که افراد، حتی با اینکه میدانند آنچه مصرف کردهاند دارونماست، همچنان حس میکنند که بهبود یافتهاند. از آنجایی که عملکرد دارونماها تا حد زیادی مبتنی بر یادگیری مبتنی بر تداعی است، افرادی که کنترل قشر پیشپیشانی خود را از دست دادهاند (یعنی قسمتی از مغز که تا حد زیادی در یادگیری دخیل است)، دیگر تحت تاثیر دارونماها قرار نمیگیرند (منبع).
اسکن مغز افرادی که از دارونما استفاده کردهاند نشان میدهد که نواحی مرتبط با درد در مغز، که به آن «ماتریکس درد» میگویند (شبکهای پیچیده شامل انسولا، تالاموس، سینگولیت قدامی و چند ناحیۀ دیگر)، پس از درمان با دارونما به شدت فعال میشوند (منبع). علاوه بر این استفاده از دارونما، فعالیت ناقلهای عصبی همچون دوپامین و اندورفین را در هسته آکومبانس (که بخشی از کارکرد آن پاداش است) را افزایش میدهد (منبع). بنابراین ادعای افراد از اینکه با مصرف دارونما بهبود پیدا کردهاند، واقعی است.
اگر اشتباه نکنم، آرتور کانن دویل (خالق شخصیت شرلوک هلمز) در جایی گفته بود: من به خرافات اعتقاد ندارم اما به قدرت خرافات چرا. شاید با کمی تسامح من هم بتوانم بگویم: به دارونما اعتقاد ندارم اما به قدرت دارونما چرا.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍1
A million million spermatozoa
All of them alive;
Out of their cataclysm but one poor Noah
Dare hope to survive.
And among that billion minus one
Might have chanced to be
Shakespeare, another Newton, a new Donne—
But the One was Me.
Shame to have ousted your betters thus,
Taking ark while the others remained outside!
Better for all of us, froward Homunculus,
If you’d quietly died!
Aldous Huxley (1894-1963)
📎 کانال تلگرام اشتباه میمون
🖥 اینستاگرام من
All of them alive;
Out of their cataclysm but one poor Noah
Dare hope to survive.
And among that billion minus one
Might have chanced to be
Shakespeare, another Newton, a new Donne—
But the One was Me.
Shame to have ousted your betters thus,
Taking ark while the others remained outside!
Better for all of us, froward Homunculus,
If you’d quietly died!
Aldous Huxley (1894-1963)
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍5
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد محمدرضا شجریان با همکاری مرکز تحقیقات کامپیوتری استنفورد در موسیقی و آکوستیک، با استفاده از آکوستیک مجازی ایاصوفیه چند آواز را در سال ۱۳۹۳ ضبط کرده بود که نسخه کامل آن برای اولین بار از طریق کانال یوتیوب بخش مطالعات ایرانی دانشگاه استنفورد منتشر شده است که میتوانید آن را در اینجا تماشا کنید.
Aref Ebadi (Instagram)
The Evolution Hub
Aref Ebadi (Instagram)
The Evolution Hub
👍6👎1
به تازگی مستند Unknown: Cave of Bones محصول سال 2023 شبکۀ نتفلیکس را تماشا کردم. این مستند کشفیات اخیر دربارۀ انسان نالِدی (homo naledi) را به تصویر میکشد که در غار Rising Star در سایت "گهوارۀ بشریت" افریقای جنوبی یافت شده است. پژوهشگرانی که در مستند شرکت دارند، تلاش میکنند تا از طریق به تصویر کشیدن آنچه "قدیمیترین قبرستان جهان" مینامند دو موضوع اصلی را اثبات کنند. یکی اینکه h. naledi آگاهانه مردگان خود را دفن میکردند و برای انجام این کار مراسمی داشتند و دیگر آنکه h. naledi به طور گسترده از آتش استفاده کرده است. با توجه به اندازۀ مغز h. naledi هردوی این ادعاها برایم تازگی داشت.
وقتی پس از تماشای مستند، به دنبال مقاله یا مقالات مرتبط با آن گشتم، متوجه شدم که آنچه در مستند بیان میشود شدیداً محل منازعۀ اهل فن است (نگاه کنید به این منبع و این و این و این و این). نتایج این پژوهش نه تنها تا امروز در هیچ نشریۀ داوری همتا (peer review) منتشر نشده، بلکه داورانی که دستنویس اولیۀ مقاله را خواندهاند نسبت به دقت شواهد و علمی بودن مدعیات آن شدیداً ابراز تردید کردهاند (نگاه کنید به اینجا). البته هیچ بعید نیست که با یافتن شواهد بیشتر در آینده، هر دو ادعای فوق مورد تایید قرار گیرند. اما تا آن زمان، بهتر است شرط احتیاط را حفظ کرد و فراموش نکنیم آنچه در مستند میآید، صرفاً فرضیات اثبات نشده است.
📎 کانال تلگرام اشتباه میمون
🖥 اینستاگرام من
وقتی پس از تماشای مستند، به دنبال مقاله یا مقالات مرتبط با آن گشتم، متوجه شدم که آنچه در مستند بیان میشود شدیداً محل منازعۀ اهل فن است (نگاه کنید به این منبع و این و این و این و این). نتایج این پژوهش نه تنها تا امروز در هیچ نشریۀ داوری همتا (peer review) منتشر نشده، بلکه داورانی که دستنویس اولیۀ مقاله را خواندهاند نسبت به دقت شواهد و علمی بودن مدعیات آن شدیداً ابراز تردید کردهاند (نگاه کنید به اینجا). البته هیچ بعید نیست که با یافتن شواهد بیشتر در آینده، هر دو ادعای فوق مورد تایید قرار گیرند. اما تا آن زمان، بهتر است شرط احتیاط را حفظ کرد و فراموش نکنیم آنچه در مستند میآید، صرفاً فرضیات اثبات نشده است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍6🙏1
Evolution of the Alphabet.jpg
551.5 KB
تکامل حروف الفبای لاتین
حروف الفبای زبان انگلیسی - و بسیاری از زبانهای دیگر اروپایی - محصول هزاران سال تکامل است. ریشههای قدیمیترین این حروف به الفبای نیا-سینایی (3800 سال پیش) باز میگردد که مبتنی بر حروف هیروگلیف مصری بود. از آنجا به بعد انباشت تغییرات بزرگ و کوچک، حروف الفبای لاتین را به شکلی درآورده که امروزه شاهد آن هستیم. نمودار تغییرات تکاملی حروف الفبای لاتین را میتوانید در این پوستر زیبا مشاهده کنید (کیفیت بهتر آن در کانال تلگرام موجود است).
The Evolution of The Alphabet
📎 کانال تلگرام اشتباه میمون
🖥 اینستاگرام من
حروف الفبای زبان انگلیسی - و بسیاری از زبانهای دیگر اروپایی - محصول هزاران سال تکامل است. ریشههای قدیمیترین این حروف به الفبای نیا-سینایی (3800 سال پیش) باز میگردد که مبتنی بر حروف هیروگلیف مصری بود. از آنجا به بعد انباشت تغییرات بزرگ و کوچک، حروف الفبای لاتین را به شکلی درآورده که امروزه شاهد آن هستیم. نمودار تغییرات تکاملی حروف الفبای لاتین را میتوانید در این پوستر زیبا مشاهده کنید (کیفیت بهتر آن در کانال تلگرام موجود است).
The Evolution of The Alphabet
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤11👍2
در تکامل موجودات چیزی به اسم "سازگاری" مطلق وجود ندارد بلکه هر "سازگاری" نوعی بده-بستان (trade-off) یا مصالحه است میان آنچه به دست میآید و آنچه از دست میرود. امکان پرواز برای پرندگان سازگاری مهمی است اما به توخالی و سبک شدن استخوانهایشان انجامیده است. مغز بزرگ ما انسانها مزیت است، اما عضوی است بسیار پرهزینه که یک پنجم انرژی مصرفی بدن صرف سوختوساز آن میشود.
در زندگی روزمره هم اوضاع بر همین قرار است. انتخاب هر "راهحلی" چیزی را میدهد و چیزی را میستاند. برخی فلاسفه چنین وضعی را "سرشت تراژیک" زندگی میخوانند و عدهای دیگر "ذات کُمیک" حیات بشر. اما هر نامی بر آن بگذاریم، این منطقی است حاکم بر تمام وجوه زندگی موجودات زنده و نه صرفاً انسانها.
افرادی که خیال میکنند "راهحل"های آنها چنان هوشمندانه است که تن به این منطق نمیدهد و خیر مطلق برای همه به ارمغان میآورد، یا ناداناند یا شیاد. انسان -در بهترین حالت- میتواند انتخاب کند که چه به دست بیاورد و چه از دست بدهد. به عبارت دیگر، ما تنها میتوانیم نوع حسرتهایمان را انتخاب کنیم.
نقاشی: "اتاقی در نیویورک" (1932) اثر ادوارد هاپر
در زندگی روزمره هم اوضاع بر همین قرار است. انتخاب هر "راهحلی" چیزی را میدهد و چیزی را میستاند. برخی فلاسفه چنین وضعی را "سرشت تراژیک" زندگی میخوانند و عدهای دیگر "ذات کُمیک" حیات بشر. اما هر نامی بر آن بگذاریم، این منطقی است حاکم بر تمام وجوه زندگی موجودات زنده و نه صرفاً انسانها.
افرادی که خیال میکنند "راهحل"های آنها چنان هوشمندانه است که تن به این منطق نمیدهد و خیر مطلق برای همه به ارمغان میآورد، یا ناداناند یا شیاد. انسان -در بهترین حالت- میتواند انتخاب کند که چه به دست بیاورد و چه از دست بدهد. به عبارت دیگر، ما تنها میتوانیم نوع حسرتهایمان را انتخاب کنیم.
نقاشی: "اتاقی در نیویورک" (1932) اثر ادوارد هاپر
👍16❤4👌4
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
موجودی که در فیلم میبینید احتمالاً به گونۀ Cirrothauma magna تعلق دارد. طول جانور در حدود 1.3 متر است و این فیلم در عمق 1600 متری سطح دریا در شمال جزیرۀ بیکر (Baker Island) گرفته شده. Cirrothauma magna اغلب در عمق بیش از 2000 متر زندگی میکند، جایی که نور خورشید به آن نمیرسد. به همین جهت، حتی لحظهای دیدن این موجود زیبا خالی از لطف نیست.
📎 کانال تلگرام اشتباه میمون
🖥 اینستاگرام من
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍11👌2
How_to_Live_a_Happy_Life,_From_a_Leading_Atheist_The_New_York_Times.pdf
5.3 MB
مصاحبۀ دنیل دِنِت با نیویورک تایمز
مرور کتاب «سیارهٔ ویروسها» به قلم من را میتوانید در وبسایت نشر نو مطالعه کنید.
🔥7❤2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍13