مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies کریدور هند خاور میانه اروپا (IMEC)
@indianstudies
بازگشت آرام اما عمیق IMEC
پروژه هند–خاورمیانه–اروپا دوباره در حال جانگرفتن است. سفرهای محرمانه، گفتوگوهای تازه میان امارات، عربستان، اردن و اسرائیل، و تلاش برای اتصال ریلی ابوظبی به حیفا نشان میدهد که این طرح خاموش نشده، بلکه در سکوت بازطراحی شده است.
احیای ایدهای که زمانی نماد رقابت قدرتهای بزرگ بود، اکنون بیشتر به سمت یک شبکه عملیاتی و چندلایه میرود که بتواند جریان کالا، انرژی و داده را بدون گرهخوردن به تنشهای سیاسی منتقل کند.
ماهیت فعلی IMEC دیگر صرفاً یک مسیر خطی نیست. مجموعهای از حملونقل ریلی–دریایی، کابلهای دیجیتال، خطوط انرژی و گرههای بندری است که قرار است هند را به خلیج فارس و از آنجا به اروپا متصل کند.
این معماری جدید زیرساختی با هدف کاهش زمان انتقال، کاستن از هزینه تجارت، و افزایش تابآوری زنجیرههای تأمین طراحی شده است.
تجربه دو سال گذشته نشان داد که طرحهای قدیمی با نگاه رقابتی، مانند مقابله مستقیم با چین، کارآمد نبودند و اکنون رویکرد تازهتری شکل گرفته است.
کشورها هر یک به دلایل متفاوتی در حال بازگشت به IMEC هستند. هند این مسیر را فرصتی برای تقویت نقش صنعتی و کاهش وابستگی به مسیرهای آسیای شرقی میبیند. کشورهای اروپایی به دنبال احیای مرکزیت مدیترانه و اتصال به بازارهای جدید هستند. امارات و عربستان نیز با تنوعبخشی اقتصادی و تبدیل شدن به گرههای لجستیکی به این طرح وزن میدهند.
باوجوداین، چالشها پابرجاست. بیثباتی سیاسی، تنشهای امنیتی، هزینههای سنگین زیرساخت و اختلافات فنی میتواند پروژه را کند کند.
اگر IMEC عملیاتی شود، ممکن است نقش مسیرهای سنتی — از جمله مسیرهای وابسته به تنگه هرمز — دستخوش تغییر شود. اهمیت آبراهههایی که ایران به آن متکی است، میتواند کاهش یابد و توازن ژئوپلیتیکی منطقه جابهجا شود؛ موضوعی که بسیاری از کارشناسان ایرانی آن را زنگ خطر میدانند.
موفقیت نهایی وابسته به این است که طرفها بتوانند آن را به شبکهای باز، انعطافپذیر و فراگیر تبدیل کنند، نه پروژهای در خدمت رقابت قدرتها.
بازگشت آرام اما عمیق IMEC
پروژه هند–خاورمیانه–اروپا دوباره در حال جانگرفتن است. سفرهای محرمانه، گفتوگوهای تازه میان امارات، عربستان، اردن و اسرائیل، و تلاش برای اتصال ریلی ابوظبی به حیفا نشان میدهد که این طرح خاموش نشده، بلکه در سکوت بازطراحی شده است.
احیای ایدهای که زمانی نماد رقابت قدرتهای بزرگ بود، اکنون بیشتر به سمت یک شبکه عملیاتی و چندلایه میرود که بتواند جریان کالا، انرژی و داده را بدون گرهخوردن به تنشهای سیاسی منتقل کند.
ماهیت فعلی IMEC دیگر صرفاً یک مسیر خطی نیست. مجموعهای از حملونقل ریلی–دریایی، کابلهای دیجیتال، خطوط انرژی و گرههای بندری است که قرار است هند را به خلیج فارس و از آنجا به اروپا متصل کند.
این معماری جدید زیرساختی با هدف کاهش زمان انتقال، کاستن از هزینه تجارت، و افزایش تابآوری زنجیرههای تأمین طراحی شده است.
تجربه دو سال گذشته نشان داد که طرحهای قدیمی با نگاه رقابتی، مانند مقابله مستقیم با چین، کارآمد نبودند و اکنون رویکرد تازهتری شکل گرفته است.
کشورها هر یک به دلایل متفاوتی در حال بازگشت به IMEC هستند. هند این مسیر را فرصتی برای تقویت نقش صنعتی و کاهش وابستگی به مسیرهای آسیای شرقی میبیند. کشورهای اروپایی به دنبال احیای مرکزیت مدیترانه و اتصال به بازارهای جدید هستند. امارات و عربستان نیز با تنوعبخشی اقتصادی و تبدیل شدن به گرههای لجستیکی به این طرح وزن میدهند.
باوجوداین، چالشها پابرجاست. بیثباتی سیاسی، تنشهای امنیتی، هزینههای سنگین زیرساخت و اختلافات فنی میتواند پروژه را کند کند.
اگر IMEC عملیاتی شود، ممکن است نقش مسیرهای سنتی — از جمله مسیرهای وابسته به تنگه هرمز — دستخوش تغییر شود. اهمیت آبراهههایی که ایران به آن متکی است، میتواند کاهش یابد و توازن ژئوپلیتیکی منطقه جابهجا شود؛ موضوعی که بسیاری از کارشناسان ایرانی آن را زنگ خطر میدانند.
موفقیت نهایی وابسته به این است که طرفها بتوانند آن را به شبکهای باز، انعطافپذیر و فراگیر تبدیل کنند، نه پروژهای در خدمت رقابت قدرتها.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies پیامدهای امنیتی و ژئوپلیتیکی توافق دفاعی عربستان و پاکستان امضای توافق دفاع متقابل میان عربستان سعودی و پاکستان، به سرعت واکنشهای منطقهای و بینالمللی را برانگیخته است. هند در نخستین موضعگیری رسمی خود اعلام کرد که پیامدهای این تحول را…
@indianstudies
تلاش تهران و اسلامآباد برای تقویت روابط راهبردی و مدیریت چالشهای منطقهای
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در سفر دو روزه خود به اسلامآباد با مقامهای ارشد پاکستان دیدار و گفتوگو کرد. رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر خارجه و فرمانده ارتش این کشور از جمله این مقامات بودند.
او با آصف علی زرداری، رئیسجمهور پاکستان، درباره گسترش روابط دوجانبه، همکاریهای امنیتی و راهبردی و تحولات منطقهای گفتگو کرد. زرداری با ابراز همبستگی کشورش با ایران در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی، بر ادامه حمایت سیاسی و دیپلماتیک اسلامآباد از تهران تأکید کرد و روند فزاینده دیدارها و تبادل پیامها میان مقامات دو کشور را نشانه مسیر مثبت روابط دانست.
بعد اقتصادی سفر نیز برجسته بود. لاریجانی از دستورالعملهای ایران برای اعطای دسترسی ترجیحی به کالاهای پاکستانی خبر داد و هدف مبادلات دو کشور به ارزش ۱۰ میلیارد دلار را نشانه عزم تهران و اسلامآباد برای گسترش همکاریهای اقتصادی خواند. در حال حاضر حجم تجارت دوجانبه حدود یک سوم عدد هدف گذاری شده است. زرداری نیز پیشبرد پروژه خط لوله گاز را محور مهم مشارکت راهبردی میان دو کشور توصیف کرد و بر اهمیت استمرار مذاکرات اقتصادی و تجاری تأکید نمود.
مسائل امنیتی و منطقهای، به ویژه افغانستان و مرزهای مشترک، محور دیگری از مذاکرات بود. ایران و پاکستان هر دو با پیامدهای بیثباتی افغانستان، حضور طالبان و موجهای مهاجرت مواجهاند و در این سفر بر لزوم هماهنگی منطقهای، مدیریت بحرانهای مرزی و همکاری عملی برای ایجاد امنیت پایدار تأکید شد.
نقش عربستان در سیاستهای پاکستان نیز در جریان سفر مورد توجه قرار گرفت. اسلامآباد در پرونده فلسطین و ترتیبات امنیتی منطقهای تا حدی با ریاض هماهنگ است، اما زرداری با تأکید بر استقلال سیاست خارجی کشورش، اطمینان داد که این همکاریها مانعی برای تعمیق روابط با تهران نخواهد بود و تهران نیز تلاش کرد جایگاه خود در روابط پاکستان با عربستان و کشورهای عربی را سازنده تعریف کند.
دیدارهای مکرر مقامات دو کشور—از جمله سفر وزیر کشور پاکستان به تهران، سفر رئیس مجلس ایران به اسلامآباد و اکنون سفر لاریجانی—نشانه آمادگی تهران و اسلامآباد برای تحولات عمیق در روابط دوجانبه است. با این حال همواره موانعی وجود داشته که پتانسيل همکاری دوطرف را تاحد زیادی بلااستفاده و متاثر از عوامل خارج از مسائل دوجانبه نگهداشته است.
تلاش تهران و اسلامآباد برای تقویت روابط راهبردی و مدیریت چالشهای منطقهای
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی، در سفر دو روزه خود به اسلامآباد با مقامهای ارشد پاکستان دیدار و گفتوگو کرد. رئیسجمهور، نخستوزیر، وزیر خارجه و فرمانده ارتش این کشور از جمله این مقامات بودند.
او با آصف علی زرداری، رئیسجمهور پاکستان، درباره گسترش روابط دوجانبه، همکاریهای امنیتی و راهبردی و تحولات منطقهای گفتگو کرد. زرداری با ابراز همبستگی کشورش با ایران در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی، بر ادامه حمایت سیاسی و دیپلماتیک اسلامآباد از تهران تأکید کرد و روند فزاینده دیدارها و تبادل پیامها میان مقامات دو کشور را نشانه مسیر مثبت روابط دانست.
بعد اقتصادی سفر نیز برجسته بود. لاریجانی از دستورالعملهای ایران برای اعطای دسترسی ترجیحی به کالاهای پاکستانی خبر داد و هدف مبادلات دو کشور به ارزش ۱۰ میلیارد دلار را نشانه عزم تهران و اسلامآباد برای گسترش همکاریهای اقتصادی خواند. در حال حاضر حجم تجارت دوجانبه حدود یک سوم عدد هدف گذاری شده است. زرداری نیز پیشبرد پروژه خط لوله گاز را محور مهم مشارکت راهبردی میان دو کشور توصیف کرد و بر اهمیت استمرار مذاکرات اقتصادی و تجاری تأکید نمود.
مسائل امنیتی و منطقهای، به ویژه افغانستان و مرزهای مشترک، محور دیگری از مذاکرات بود. ایران و پاکستان هر دو با پیامدهای بیثباتی افغانستان، حضور طالبان و موجهای مهاجرت مواجهاند و در این سفر بر لزوم هماهنگی منطقهای، مدیریت بحرانهای مرزی و همکاری عملی برای ایجاد امنیت پایدار تأکید شد.
نقش عربستان در سیاستهای پاکستان نیز در جریان سفر مورد توجه قرار گرفت. اسلامآباد در پرونده فلسطین و ترتیبات امنیتی منطقهای تا حدی با ریاض هماهنگ است، اما زرداری با تأکید بر استقلال سیاست خارجی کشورش، اطمینان داد که این همکاریها مانعی برای تعمیق روابط با تهران نخواهد بود و تهران نیز تلاش کرد جایگاه خود در روابط پاکستان با عربستان و کشورهای عربی را سازنده تعریف کند.
دیدارهای مکرر مقامات دو کشور—از جمله سفر وزیر کشور پاکستان به تهران، سفر رئیس مجلس ایران به اسلامآباد و اکنون سفر لاریجانی—نشانه آمادگی تهران و اسلامآباد برای تحولات عمیق در روابط دوجانبه است. با این حال همواره موانعی وجود داشته که پتانسيل همکاری دوطرف را تاحد زیادی بلااستفاده و متاثر از عوامل خارج از مسائل دوجانبه نگهداشته است.
@indianstudies
تصمیم ایلان ماسک و ماجرای اینترنت سفید
شبکه اکسX (توئیتر) قابلیت «About This Account» را اضافه کرده که از این به بعد کشورِ مبداء هر حساب کاربری را نمایش میدهد و مشخص میشود که «کشور یا منطقهای که حساب از آن base شده است» کجاست؟
این موضوع در ایران ماجرای «اینترنت سفید» را بر سر زبانها انداخته و موجب گفتگوهای بسیار شده است...
اما ماجرا فقط به ایران محدود نیست.
هند یکی از شلوغترین و سیاسیترین بازارهای X است.
افشای موقعیت برخی حسابها باعث شد که هواداران احزاب، یکدیگر را به «حساب خارجی» یا «دخالت بیگانه» متهم کنند.
برخی از خبرنگاران هندی که از لندن، کانادا یا خاورمیانه کار میکنند، نگرانند که هویت جغرافیاییشان عامل تهدید یا حملات سیاسی شود.
فعالان هندی که از کشورهای دیگر درباره #کشمیر توئیت میکردند، بیشتر از قبل هدف قرار گرفتند، چون موقعیت آنها قابل مشاهده شده بود. کمپینهای مختلف از اطلاعاتِ موقعیت، برای بیاعتبار کردن مخالفان استفاده کردند:
«این فرد اصلاً هندی نیست! از فلان کشور کار میکند!»
در پاکستان نیز مخالفان حکومت به شکل دیگری درگیر ماجرا شدهاند.
بسیاری از روزنامهنگاران و فعالان پاکستانی در تبعید (در اروپا/آمریکا) از ترس شناسایی توسط شبکههای وابسته به دولت یا گروههای سیاسی، بهشدت نگران شدهاند.
حسابهایی که درباره موضوعات حساس امنیتی پاکستان پست میکردند (موضوعاتی مثل پنجاب) مورد حمله سایبری و برچسبزنی سیاسی قرار گرفتند.
در بنگلادش نیز فعالان اجتماعی که درباره آزادی بیان یا انتخابات مینویسند نگرانند که افشای موقعیت موجب پروندهسازی دولت علیهشان شود.
چرا ایلان ماسک ناگهان تصمیم گرفت موقعیت کاربران X را نمایش دهد؟
تصمیم تازهی ایلان ماسک برای نمایش کشورِ مبدا هر حساب در X (توئیتر) ناگهانی به نظر میرسد، اما اگر سه لایهی اقتصادی – سیاسی – شخصیتی او را کنار هم بگذاریم، این تصمیم کاملاً قابل فهم میشود.
در ادامه، هر سه لایه به اجمال توضیح داده میشود.
🔵۱) دلیل اقتصادی: بحران اعتماد به پلتفرم و فشار تبلیغدهندگان
از زمان خریداری توسط ماسک X با چند مشکل بزرگ روبهرو شده:
▪️سقوط درآمد تبلیغات
شرکتهای تبلیغاتی معتقدند X به محیطی پر از:
• بات،
• حسابهای ناشناس،
• و شبکههای نفوذ
تبدیل شده است. برای بازگرداندن تبلیغدهندگان، ماسک باید «قابل اعتماد بودن» پلتفرم را نشان دهد.
▪️نمایش «کشور مبداء» یک سیگنال اعتمادسازی است
ماسک با این تصمیم میخواهد بگوید:
«کاربران واقعیاند. ما پنهانکاری را کم میکنیم.»
او این کار را بهعنوان یک «اقدام شفافیتساز» معرفی کرد؛ تا به تبلیغدهندگان ثابت کند X دارد باتها و عملیات جعلی را پاکسازی میکند.
🔴۲) دلیل سیاسی: فشار انتخابات آمریکا و جنگ محتوا
این تصمیم دقیقاً در زمانی اجرا شد که آمریکا در آستانه یک دوره انتخاباتی داغ قرار دارد.
▪️دولتها و رسانهها از X خواستهاند با «شبکههای نفوذ خارجی» مقابله کند
در سالهای اخیر اتفاقات زیادی افتاده:
• روسیه در انتخابات آمریکا
• شبکههای هندی/پاکستانی در توئیتر سیاسی آمریکا
• فارمهای محتوا در جنوب آسیا
و…
ماسک زیر فشار بود که نشان دهد X میدان عملیات سایبری کشورهای دیگر نیست. (+)
▪️با لو دادن «کشور مبداء»، ماسک میخواهد یک پیام بدهد:
«اگر کسی در مورد سیاست آمریکا محتوا تولید میکند، مردم باید بدانند از کجا این کار را میکند.»
این پیام بهویژه مورد علاقه سیاستمداران آمریکایی است. بنابراین این تصمیم، بخشی از «پیشدستی سیاسی» ماسک محسوب میشود. (+)
🟡۳) دلیل شخصیتی: تمایل ماسک به تصمیمهای ناگهانی و ایدههای یکشبه
ایلان ماسک مدام تصمیمهای بزرگ را شخصاً و بدون فرایندهای معمولِ سازمانی میگیرد.
ویژگیهای شخصیتی او (+) در این تصمیم کاملاً دیده میشود و این هم یک نمونه دیگر از همان الگو است.
- - -
سرجمع ماسک سالهاست با حسابهای ناشناس (بهخصوص سیاسی) مشکل دارد.
او بارها گفته:
✔️ حسابهای بینامونشان فضای آنلاین را فاسد کردهاند
✔️ شفافیت مهمتر از حریم خصوصی است
✔️ «اگر نظر میدهید، جوابگو باشید»
بنابراین نمایش لوکیشن با روحیهٔ شخصی او کاملاً هماهنگ است. (+)
ماسک بارها گفته میخواهد X را به «شبکه اجتماعی واقعی» تبدیل کند که در آن:
✔️ هویت افراد روشن باشد
✔️ حسابهای ناشناس کم شوند
✔️ امکان درآمدزایی و خدمات مالی مبتنی بر هویت تقویت شود
نمایش لوکیشن قدمی به سمت این ساختار است.
او حتی در آینده ممکن است:
• نمایش شهر یا منطقه را نیز فعال کند
• اتصال هویت واقعی به حساب را الزامی کند
• یا استفاده از VPN را محدود کند
🔵باید دید آیا آینده اقتصاد دیجیتال “به سمت هویت واقعی” خواهد رفت.
محمدرضا اسلامی
تصمیم ایلان ماسک و ماجرای اینترنت سفید
شبکه اکسX (توئیتر) قابلیت «About This Account» را اضافه کرده که از این به بعد کشورِ مبداء هر حساب کاربری را نمایش میدهد و مشخص میشود که «کشور یا منطقهای که حساب از آن base شده است» کجاست؟
این موضوع در ایران ماجرای «اینترنت سفید» را بر سر زبانها انداخته و موجب گفتگوهای بسیار شده است...
اما ماجرا فقط به ایران محدود نیست.
هند یکی از شلوغترین و سیاسیترین بازارهای X است.
افشای موقعیت برخی حسابها باعث شد که هواداران احزاب، یکدیگر را به «حساب خارجی» یا «دخالت بیگانه» متهم کنند.
برخی از خبرنگاران هندی که از لندن، کانادا یا خاورمیانه کار میکنند، نگرانند که هویت جغرافیاییشان عامل تهدید یا حملات سیاسی شود.
فعالان هندی که از کشورهای دیگر درباره #کشمیر توئیت میکردند، بیشتر از قبل هدف قرار گرفتند، چون موقعیت آنها قابل مشاهده شده بود. کمپینهای مختلف از اطلاعاتِ موقعیت، برای بیاعتبار کردن مخالفان استفاده کردند:
«این فرد اصلاً هندی نیست! از فلان کشور کار میکند!»
در پاکستان نیز مخالفان حکومت به شکل دیگری درگیر ماجرا شدهاند.
بسیاری از روزنامهنگاران و فعالان پاکستانی در تبعید (در اروپا/آمریکا) از ترس شناسایی توسط شبکههای وابسته به دولت یا گروههای سیاسی، بهشدت نگران شدهاند.
حسابهایی که درباره موضوعات حساس امنیتی پاکستان پست میکردند (موضوعاتی مثل پنجاب) مورد حمله سایبری و برچسبزنی سیاسی قرار گرفتند.
در بنگلادش نیز فعالان اجتماعی که درباره آزادی بیان یا انتخابات مینویسند نگرانند که افشای موقعیت موجب پروندهسازی دولت علیهشان شود.
چرا ایلان ماسک ناگهان تصمیم گرفت موقعیت کاربران X را نمایش دهد؟
تصمیم تازهی ایلان ماسک برای نمایش کشورِ مبدا هر حساب در X (توئیتر) ناگهانی به نظر میرسد، اما اگر سه لایهی اقتصادی – سیاسی – شخصیتی او را کنار هم بگذاریم، این تصمیم کاملاً قابل فهم میشود.
در ادامه، هر سه لایه به اجمال توضیح داده میشود.
🔵۱) دلیل اقتصادی: بحران اعتماد به پلتفرم و فشار تبلیغدهندگان
از زمان خریداری توسط ماسک X با چند مشکل بزرگ روبهرو شده:
▪️سقوط درآمد تبلیغات
شرکتهای تبلیغاتی معتقدند X به محیطی پر از:
• بات،
• حسابهای ناشناس،
• و شبکههای نفوذ
تبدیل شده است. برای بازگرداندن تبلیغدهندگان، ماسک باید «قابل اعتماد بودن» پلتفرم را نشان دهد.
▪️نمایش «کشور مبداء» یک سیگنال اعتمادسازی است
ماسک با این تصمیم میخواهد بگوید:
«کاربران واقعیاند. ما پنهانکاری را کم میکنیم.»
او این کار را بهعنوان یک «اقدام شفافیتساز» معرفی کرد؛ تا به تبلیغدهندگان ثابت کند X دارد باتها و عملیات جعلی را پاکسازی میکند.
🔴۲) دلیل سیاسی: فشار انتخابات آمریکا و جنگ محتوا
این تصمیم دقیقاً در زمانی اجرا شد که آمریکا در آستانه یک دوره انتخاباتی داغ قرار دارد.
▪️دولتها و رسانهها از X خواستهاند با «شبکههای نفوذ خارجی» مقابله کند
در سالهای اخیر اتفاقات زیادی افتاده:
• روسیه در انتخابات آمریکا
• شبکههای هندی/پاکستانی در توئیتر سیاسی آمریکا
• فارمهای محتوا در جنوب آسیا
و…
ماسک زیر فشار بود که نشان دهد X میدان عملیات سایبری کشورهای دیگر نیست. (+)
▪️با لو دادن «کشور مبداء»، ماسک میخواهد یک پیام بدهد:
«اگر کسی در مورد سیاست آمریکا محتوا تولید میکند، مردم باید بدانند از کجا این کار را میکند.»
این پیام بهویژه مورد علاقه سیاستمداران آمریکایی است. بنابراین این تصمیم، بخشی از «پیشدستی سیاسی» ماسک محسوب میشود. (+)
🟡۳) دلیل شخصیتی: تمایل ماسک به تصمیمهای ناگهانی و ایدههای یکشبه
ایلان ماسک مدام تصمیمهای بزرگ را شخصاً و بدون فرایندهای معمولِ سازمانی میگیرد.
ویژگیهای شخصیتی او (+) در این تصمیم کاملاً دیده میشود و این هم یک نمونه دیگر از همان الگو است.
- - -
سرجمع ماسک سالهاست با حسابهای ناشناس (بهخصوص سیاسی) مشکل دارد.
او بارها گفته:
✔️ حسابهای بینامونشان فضای آنلاین را فاسد کردهاند
✔️ شفافیت مهمتر از حریم خصوصی است
✔️ «اگر نظر میدهید، جوابگو باشید»
بنابراین نمایش لوکیشن با روحیهٔ شخصی او کاملاً هماهنگ است. (+)
ماسک بارها گفته میخواهد X را به «شبکه اجتماعی واقعی» تبدیل کند که در آن:
✔️ هویت افراد روشن باشد
✔️ حسابهای ناشناس کم شوند
✔️ امکان درآمدزایی و خدمات مالی مبتنی بر هویت تقویت شود
نمایش لوکیشن قدمی به سمت این ساختار است.
او حتی در آینده ممکن است:
• نمایش شهر یا منطقه را نیز فعال کند
• اتصال هویت واقعی به حساب را الزامی کند
• یا استفاده از VPN را محدود کند
🔵باید دید آیا آینده اقتصاد دیجیتال “به سمت هویت واقعی” خواهد رفت.
محمدرضا اسلامی
@indianstudies
بحران تازه جنوب آسیا؛ طوفان، سیلاب و آلودگی هوا
جنوب آسیا در روزهای اخیر زیر فشار بارشهای سنگین و طوفان دیتوا قرار گرفته و سه کشور هند، بنگلادش و سریلانکا در وضعیت اضطراری بهسر میبرند.
در سریلانکا سیلاب و رانش زمین مناطق اطراف کلمبو را تخریب کرده و هزاران نفر به پناهگاهها منتقل شدهاند. مقامهای این کشور از ادامه بارندگی و احتمال افزایش تلفات خبر میدهند. تاکنون ۲۱۲ نفر کشته، ۲۱۸ نفر مفقود و بیش از ۷۸ هزار نفر آواره شده اند.
در بنگلادش، طغیان رودخانهها استانهای شمالشرقی را زیر آب برده و صدها روستا تخلیه شده است. مقامهای این کشور نسبت به کمبود آب آشامیدنی و خدمات ضروری هشدار دادهاند. کارشناسان میگویند تغییر الگوی مونسون و گرمتر شدن آبهای اقیانوس هند، سیلابهای اخیر را تشدید کرده است.
جنوب هند نیز بارشهای شدید، لغو پروازها و اختلال حملونقل را تجربه میکند و دولت ایالتی در چنای هشدارهایی درباره رانش زمین و طغیان رودخانهها صادر کرده است. بحران آلودگی هوای هند، بهویژه در دهلی، همزمان با رطوبت بالا و شرایط ناپایدار جوی تشدید شده است.
تحلیلگران اقلیمی میگویند رخدادهای اخیر نشانهای از پیوند بحرانهای آبوهوایی و آلودگی در منطقه است.
بحران تازه جنوب آسیا؛ طوفان، سیلاب و آلودگی هوا
جنوب آسیا در روزهای اخیر زیر فشار بارشهای سنگین و طوفان دیتوا قرار گرفته و سه کشور هند، بنگلادش و سریلانکا در وضعیت اضطراری بهسر میبرند.
در سریلانکا سیلاب و رانش زمین مناطق اطراف کلمبو را تخریب کرده و هزاران نفر به پناهگاهها منتقل شدهاند. مقامهای این کشور از ادامه بارندگی و احتمال افزایش تلفات خبر میدهند. تاکنون ۲۱۲ نفر کشته، ۲۱۸ نفر مفقود و بیش از ۷۸ هزار نفر آواره شده اند.
در بنگلادش، طغیان رودخانهها استانهای شمالشرقی را زیر آب برده و صدها روستا تخلیه شده است. مقامهای این کشور نسبت به کمبود آب آشامیدنی و خدمات ضروری هشدار دادهاند. کارشناسان میگویند تغییر الگوی مونسون و گرمتر شدن آبهای اقیانوس هند، سیلابهای اخیر را تشدید کرده است.
جنوب هند نیز بارشهای شدید، لغو پروازها و اختلال حملونقل را تجربه میکند و دولت ایالتی در چنای هشدارهایی درباره رانش زمین و طغیان رودخانهها صادر کرده است. بحران آلودگی هوای هند، بهویژه در دهلی، همزمان با رطوبت بالا و شرایط ناپایدار جوی تشدید شده است.
تحلیلگران اقلیمی میگویند رخدادهای اخیر نشانهای از پیوند بحرانهای آبوهوایی و آلودگی در منطقه است.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies لغو سفر ترامپ به هند نیویورک تایمز روز شنبه گزارش داد که ترامپ قرار بود در پاییز امسال برای شرکت در اجلاس چهارجانبه ۲۰۲۵ (کواد) به هند سفر کند، اما این سفر به دلیل تشدید تنشهای تجاری و اختلافات سیاسی لغو شده است. اجلاس کواد با حضور آمریکا،…
@indianstudies
پیام محکم هند به واشنگتن؛ مودی با آغوش باز پوتین را پذیرفت
سفر ولادیمیر پوتین به دهلینو و استقبال شخصی نخستوزیر هند از او تا دم فرودگاه، نشاندهنده عمق روابط راهبردی دو کشور و پیام آشکاری درباره سیاست خارجی هند است.
این نوع استقبال، که فراتر از پروتکلهای معمول بود، وزن سیاسی روسیه در معادلات دهلینو و تداوم اهمیت این شراکت سنتی را حتی پس از جنگ اوکراین آشکار میکند.
در محور گفتگوهای دوطرف، انرژی جایگاهی محوری دارد؛ بهویژه نفت و سوخت هستهای که برای امنیت انرژی هند حیاتی است. روسیه نیز در شرایط تحریمهای غرب، به بازار هند نه تنها برای فروش نفت بلکه برای تثبیت نقش خود در اقتصاد آسیا نگاه راهبردی دارد. همزمان همکاری در حوزههای فضایی، کشتیسازی و ساخت هواپیما نشان میدهد که دو کشور در حال انتقال رابطه از سطح مبادلات انرژی به سطح فناوریهای پیشرفته هستند.
سخنان پوتین درباره رفتار دوگانه آمریکا در زمینه تحریمها – از جمله ادامه خرید سوخت هستهای از روسیه – بخشی از پیام سیاسی سفر است. مسکو با برجستهکردن این تناقضها تلاش دارد مشروعیت فشارهای غرب بر شرکای خود را کاهش دهد و نشان دهد که محدودیتها اساساً سیاسی و نه فنی است. این پیام بهویژه به هند ارسال شده که تحت فشار واشنگتن برای کاهش واردات انرژی از روسیه قرار دارد.
اظهارات پوتین درباره اینکه «مودی تسلیم فشارهای آمریکا نمیشود» بازتاب ارزیابی روسیه از نقش کنونی هند است. دهلینو طی سالهای اخیر تلاش کرده موازنهای میان همکاری با آمریکا و روابط تاریخی با روسیه ایجاد کند و این سفر نشان میدهد هند قصد ندارد این تعادل راهبردی را به نفع هیچیک بر هم بزند.
در بخش ژئوپلیتیکی، پوتین با اشاره به پیشنهاد عقبنشینی نیروهای اوکراین از دونباس و دشواری یافتن راه حل برای جنگ، تلاش کرد موضع روسیه را در برابر جامعه بینالمللی دوباره توضیح دهد.
اشاره او به تلاشهای ترامپ برای یافتن راهحل نیز نشاندهنده آن است که کرملین فضای جدید سیاسی در آمریکا را فرصتی برای بازتعریف مسیر مذاکرات به نفع خود میبیند. هند در این میان به ثبات اوراسیا و عدم اختلال در بازار انرژی نیاز دارد، بنابراین همواره از گفتوگو و کاهش تنش در حد زبان حمایت کرده است.
چشمانداز روابط روسیه و هند پس از این سفر به سمت تقویت همکاریهای اقتصادی و فناورانه پیش میرود. هند به دنبال تنوعبخشی به منابع انرژی و فناوریهای حساس است و روسیه نیز برای جبران فاصله با غرب، در پی تعمیق پیوندهای شرقی خود است. به همین دلیل، این سفر نه تنها پیامی سیاسی به غرب بلکه گامی عملی در جهت ساختن یک چارچوب بلندمدت همکاری میان دو قدرت تلقی میشود.
پیام محکم هند به واشنگتن؛ مودی با آغوش باز پوتین را پذیرفت
سفر ولادیمیر پوتین به دهلینو و استقبال شخصی نخستوزیر هند از او تا دم فرودگاه، نشاندهنده عمق روابط راهبردی دو کشور و پیام آشکاری درباره سیاست خارجی هند است.
این نوع استقبال، که فراتر از پروتکلهای معمول بود، وزن سیاسی روسیه در معادلات دهلینو و تداوم اهمیت این شراکت سنتی را حتی پس از جنگ اوکراین آشکار میکند.
در محور گفتگوهای دوطرف، انرژی جایگاهی محوری دارد؛ بهویژه نفت و سوخت هستهای که برای امنیت انرژی هند حیاتی است. روسیه نیز در شرایط تحریمهای غرب، به بازار هند نه تنها برای فروش نفت بلکه برای تثبیت نقش خود در اقتصاد آسیا نگاه راهبردی دارد. همزمان همکاری در حوزههای فضایی، کشتیسازی و ساخت هواپیما نشان میدهد که دو کشور در حال انتقال رابطه از سطح مبادلات انرژی به سطح فناوریهای پیشرفته هستند.
سخنان پوتین درباره رفتار دوگانه آمریکا در زمینه تحریمها – از جمله ادامه خرید سوخت هستهای از روسیه – بخشی از پیام سیاسی سفر است. مسکو با برجستهکردن این تناقضها تلاش دارد مشروعیت فشارهای غرب بر شرکای خود را کاهش دهد و نشان دهد که محدودیتها اساساً سیاسی و نه فنی است. این پیام بهویژه به هند ارسال شده که تحت فشار واشنگتن برای کاهش واردات انرژی از روسیه قرار دارد.
اظهارات پوتین درباره اینکه «مودی تسلیم فشارهای آمریکا نمیشود» بازتاب ارزیابی روسیه از نقش کنونی هند است. دهلینو طی سالهای اخیر تلاش کرده موازنهای میان همکاری با آمریکا و روابط تاریخی با روسیه ایجاد کند و این سفر نشان میدهد هند قصد ندارد این تعادل راهبردی را به نفع هیچیک بر هم بزند.
در بخش ژئوپلیتیکی، پوتین با اشاره به پیشنهاد عقبنشینی نیروهای اوکراین از دونباس و دشواری یافتن راه حل برای جنگ، تلاش کرد موضع روسیه را در برابر جامعه بینالمللی دوباره توضیح دهد.
اشاره او به تلاشهای ترامپ برای یافتن راهحل نیز نشاندهنده آن است که کرملین فضای جدید سیاسی در آمریکا را فرصتی برای بازتعریف مسیر مذاکرات به نفع خود میبیند. هند در این میان به ثبات اوراسیا و عدم اختلال در بازار انرژی نیاز دارد، بنابراین همواره از گفتوگو و کاهش تنش در حد زبان حمایت کرده است.
چشمانداز روابط روسیه و هند پس از این سفر به سمت تقویت همکاریهای اقتصادی و فناورانه پیش میرود. هند به دنبال تنوعبخشی به منابع انرژی و فناوریهای حساس است و روسیه نیز برای جبران فاصله با غرب، در پی تعمیق پیوندهای شرقی خود است. به همین دلیل، این سفر نه تنها پیامی سیاسی به غرب بلکه گامی عملی در جهت ساختن یک چارچوب بلندمدت همکاری میان دو قدرت تلقی میشود.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies پیام مودی برای ترامپ!
@indianstudies
هدیه مودی برای پوتین؛ ترجمه بهاگواد گیتا
PM Modi presented a Russian translation of the Bhagavad Gita to President Vladimir Putin, saying its teachings inspire millions globally with timeless wisdom, guiding people toward duty, truth, and spiritual strength.
هدیه مودی برای پوتین؛ ترجمه بهاگواد گیتا
PM Modi presented a Russian translation of the Bhagavad Gita to President Vladimir Putin, saying its teachings inspire millions globally with timeless wisdom, guiding people toward duty, truth, and spiritual strength.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies پیام محکم هند به واشنگتن؛ مودی با آغوش باز پوتین را پذیرفت سفر ولادیمیر پوتین به دهلینو و استقبال شخصی نخستوزیر هند از او تا دم فرودگاه، نشاندهنده عمق روابط راهبردی دو کشور و پیام آشکاری درباره سیاست خارجی هند است. این نوع استقبال، که…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies پرفسور عبدالعزیز ساچادینا اسلام شناس هندی درگذشت
@indianstudies
پرفسور عبدالعزیز ساچادینا اسلام شناس هندی در ۸۳سالگی درگذشت. خبر فقدان او برای بسیاری از پژوهشگران مطالعات اسلامی و شیعی غمانگیز بود.
ساچادینا اسلامشناس شیعه هندیتبار و استاد برجسته دانشگاه ویرجینیا بود که بیش از چهار دهه در آمریکا به تدریس، پژوهش و گفتوگوی بینفرهنگی و بینادیانی مشغول بود. او سالهای مهمی از جوانیاش را نیز در ایران گذراند؛ ابتدا در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرد و مدتی هم در دانشگاه شهید بهشتی تهران به تدریس و تحقیق پرداخت. آشناییاش با فضای دانشگاهی و حوزوی ایران نقش مهمی در شکلگیری نگاه او به تشیع امامی و تاریخ اندیشه اسلامی داشت.
ساچادینا به چندین زبان — از جمله هندی، اردو، عربی، فارسی، فرانسوی، انگلیسی، سواحلی و گجراتی — تسلط داشت و همین وسعت زبانی امکان دسترسی او به متون متنوع و گفتوگو با جامعه علمی گستردهتری را فراهم کرده بود. او با زبانهای ترکی و آلمانی نیز تا اندازهای آشنا بود. حوزههای پژوهشیاش طیفی وسیع را شامل میشد: از تاریخ اندیشه شیعی و مهدویت گرفته تا اخلاق زیستی، حقوق بشر، پلورالیسم دینی و نسبت اسلام با مدرنیته. کتاب «مهدویت در اسلام» (Islamic Messianism)، بر پایه رساله دکترایش، از آثار مرجع در حوزه موعودباوری شیعی به شمار میرود. همچنین در آثاری مانند «حاکم عادل در اسلام شیعی»، «اخلاق زیستی اسلامی» و «اسلام و چالش حقوق بشر»، کوشید میان سنت دینی و پرسشهای جدید دنیای مدرن پل بزند.
در سالهای اخیر گفته میشد که او چند بار تلاش کرده به ایران سفر کند، اما موفق نشد و این موضوع برایش تأسفبار بود؛ چراکه ایران را نهفقط محل تحصیل، که بخشی از هویت فکری خود میدانست. ساچادینا در میان دانشگاهیان آمریکا و جهان اسلام چهرهای شناختهشده بود؛ پژوهشگری که هم به سنت وفادار بود و هم به گفتوگوی نقادانه با مدرنیته باور داشت.
پرفسور عبدالعزیز ساچادینا اسلام شناس هندی در ۸۳سالگی درگذشت. خبر فقدان او برای بسیاری از پژوهشگران مطالعات اسلامی و شیعی غمانگیز بود.
ساچادینا اسلامشناس شیعه هندیتبار و استاد برجسته دانشگاه ویرجینیا بود که بیش از چهار دهه در آمریکا به تدریس، پژوهش و گفتوگوی بینفرهنگی و بینادیانی مشغول بود. او سالهای مهمی از جوانیاش را نیز در ایران گذراند؛ ابتدا در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل کرد و مدتی هم در دانشگاه شهید بهشتی تهران به تدریس و تحقیق پرداخت. آشناییاش با فضای دانشگاهی و حوزوی ایران نقش مهمی در شکلگیری نگاه او به تشیع امامی و تاریخ اندیشه اسلامی داشت.
ساچادینا به چندین زبان — از جمله هندی، اردو، عربی، فارسی، فرانسوی، انگلیسی، سواحلی و گجراتی — تسلط داشت و همین وسعت زبانی امکان دسترسی او به متون متنوع و گفتوگو با جامعه علمی گستردهتری را فراهم کرده بود. او با زبانهای ترکی و آلمانی نیز تا اندازهای آشنا بود. حوزههای پژوهشیاش طیفی وسیع را شامل میشد: از تاریخ اندیشه شیعی و مهدویت گرفته تا اخلاق زیستی، حقوق بشر، پلورالیسم دینی و نسبت اسلام با مدرنیته. کتاب «مهدویت در اسلام» (Islamic Messianism)، بر پایه رساله دکترایش، از آثار مرجع در حوزه موعودباوری شیعی به شمار میرود. همچنین در آثاری مانند «حاکم عادل در اسلام شیعی»، «اخلاق زیستی اسلامی» و «اسلام و چالش حقوق بشر»، کوشید میان سنت دینی و پرسشهای جدید دنیای مدرن پل بزند.
در سالهای اخیر گفته میشد که او چند بار تلاش کرده به ایران سفر کند، اما موفق نشد و این موضوع برایش تأسفبار بود؛ چراکه ایران را نهفقط محل تحصیل، که بخشی از هویت فکری خود میدانست. ساچادینا در میان دانشگاهیان آمریکا و جهان اسلام چهرهای شناختهشده بود؛ پژوهشگری که هم به سنت وفادار بود و هم به گفتوگوی نقادانه با مدرنیته باور داشت.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies افزایش تنشها و سقوط تجارت افغانستان و پاکستان پس از شکست گفتوگوهای استانبول و بازگشت نوسان در روابط کابل و اسلامآباد، وضعیت میدانی با نشانههای اقتصادی و انسانی تازه پیچیدهتر شده است. آمار رسمی پاکستان نشان میدهد مبادلات تجاری دو کشور…
@Indianstudies
تبادل آتش دوباره در مرز افغانستان و پاکستان؛ و تلاش برای آتشبس دوباره
حکومت طالبان در یک جابهجایی کمسابقه بیش از ۲۰۰۰ نیروی وزارت دفاع خود را از پنجشیر به ولایتهای هلمند و بدخشان منتقل کرده است؛ اقدامی که در پی تشدید تنشها با پاکستان، ناآرامیهای اخیر در بدخشان و کشته شدن پنج کارگر چینی در مرز تاجیکستان انجام شده و نشاندهنده تغییر اولویتهای امنیتی طالبان است.
در همین حال، عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان، تأکید کرد که طالبان افغانستان باید میان حمایت از طالبان پاکستان یا حفظ روابط با پاکستان یکی را انتخاب کنند و پیامدهای مسیر اشتباه برای آنها کاملاً واضح خواهد بود. سخنگوی نخستوزیر پاکستان نیز طالبان را مسئول آغاز درگیری مرزی در گذرگاه سپینبولدک – چمن دانسته و اعلام کرده است که نیروهای پاکستانی برای هر سناریویی آماده هستند.
همزمان، جان اچکزی، وزیر پیشین اطلاعرسانی پاکستان، اعلام کرد که گروههای مخالف طالبان افغانستان از اسلامآباد درخواست پهپاد و تجهیزات نظامی کردهاند. وی افزود هند پیشتر پهپادهایی را در اختیار طالبان قرار داده و طالبان بخشی از این تجهیزات را به گروههای همسو مانند تحریک طالبان تاجیکستان و تحریک طالبان پاکستان سپرده است. به گفته اچکزی، این پهپادها اخیراً برای حمله به مواضع امنیتی پاکستان بهکار رفته و باعث تلفات غیرنظامی شدهاند، که نشاندهنده تشدید جدی فعالیتهای نظامی و گسترش دامنه تنشها است.
در عرصه دیپلماتیک، شیخ محمد بن عبدالرحمان آلثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر، اعلام کرد کشورش برای حل اختلافات میان طالبان و پاکستان تلاش میکند. قطر که میزبان مذاکرات صلح افغانستان و میانجی «توافق دوحه» بوده، در تازهترین دور مذاکرات نیز سعی کرده میان دو طرف آتشبس برقرار کند. همزمان گزارش شده که هیئتهای دیپلماتیک پاکستان و طالبان در عربستان گفتوگوهایی را برای حفظ آتشبس و کاهش تنشها از سر گرفتهاند.
با این حال، دورهای متعدد مذاکرات قبلی بدون نتیجه پایان یافت و آتشبس شکننده و مرزهای مشترک با درگیریهای اخیر تهدید شد.
تبادل آتش دوباره در مرز افغانستان و پاکستان؛ و تلاش برای آتشبس دوباره
حکومت طالبان در یک جابهجایی کمسابقه بیش از ۲۰۰۰ نیروی وزارت دفاع خود را از پنجشیر به ولایتهای هلمند و بدخشان منتقل کرده است؛ اقدامی که در پی تشدید تنشها با پاکستان، ناآرامیهای اخیر در بدخشان و کشته شدن پنج کارگر چینی در مرز تاجیکستان انجام شده و نشاندهنده تغییر اولویتهای امنیتی طالبان است.
در همین حال، عاصم منیر، رئیس ستاد ارتش پاکستان، تأکید کرد که طالبان افغانستان باید میان حمایت از طالبان پاکستان یا حفظ روابط با پاکستان یکی را انتخاب کنند و پیامدهای مسیر اشتباه برای آنها کاملاً واضح خواهد بود. سخنگوی نخستوزیر پاکستان نیز طالبان را مسئول آغاز درگیری مرزی در گذرگاه سپینبولدک – چمن دانسته و اعلام کرده است که نیروهای پاکستانی برای هر سناریویی آماده هستند.
همزمان، جان اچکزی، وزیر پیشین اطلاعرسانی پاکستان، اعلام کرد که گروههای مخالف طالبان افغانستان از اسلامآباد درخواست پهپاد و تجهیزات نظامی کردهاند. وی افزود هند پیشتر پهپادهایی را در اختیار طالبان قرار داده و طالبان بخشی از این تجهیزات را به گروههای همسو مانند تحریک طالبان تاجیکستان و تحریک طالبان پاکستان سپرده است. به گفته اچکزی، این پهپادها اخیراً برای حمله به مواضع امنیتی پاکستان بهکار رفته و باعث تلفات غیرنظامی شدهاند، که نشاندهنده تشدید جدی فعالیتهای نظامی و گسترش دامنه تنشها است.
در عرصه دیپلماتیک، شیخ محمد بن عبدالرحمان آلثانی، نخستوزیر و وزیر خارجه قطر، اعلام کرد کشورش برای حل اختلافات میان طالبان و پاکستان تلاش میکند. قطر که میزبان مذاکرات صلح افغانستان و میانجی «توافق دوحه» بوده، در تازهترین دور مذاکرات نیز سعی کرده میان دو طرف آتشبس برقرار کند. همزمان گزارش شده که هیئتهای دیپلماتیک پاکستان و طالبان در عربستان گفتوگوهایی را برای حفظ آتشبس و کاهش تنشها از سر گرفتهاند.
با این حال، دورهای متعدد مذاکرات قبلی بدون نتیجه پایان یافت و آتشبس شکننده و مرزهای مشترک با درگیریهای اخیر تهدید شد.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies پرجمعیتترین کشورهای جهان تا ۲۱۰۰ هند با ۱.۵ میلیارد نفر رتبه اول و چین با ۶۳۳ میلیون نفر رتبه دوم را در سال ۲۱۰۰ به خود اختصاص خواهند داد. پاکستان از رتبه پنجم به رتبه سوم صعود خواهد کرد و جمعیتش به ۵۱۱ میلیون نفر خواهد رسید. جمعیت آمریکا…
@indianstudies
پرجمعیتترین کشورهای جهان
در سال 2025 جمعیت جهان به ۸.۲ میلیارد نفر رسیده و پیشبینی میشود تا دهه 2080 به ۱۰.۳ میلیارد برسد. هند با ۱.۴۵۷ میلیارد نفر از چینِ ۱.۴۱۷ میلیارد پیشی گرفته و پرجمعیتترین کشور جهان شده است؛ نتیجه کاهش باروری و سالمندی در چین و جمعیت جوانتر هند.
پس از آن، آمریکا، اندونزی، پاکستان، نیجریه، برزیل، بنگلادش، روسیه و مکزیک قرار دارند. جمعیت ایران نیز به بیش از ۹۲ میلیون نفر رسیده و کشور را در جایگاه هفدهم جهان قرار داده است.
پرجمعیتترین کشورهای جهان
در سال 2025 جمعیت جهان به ۸.۲ میلیارد نفر رسیده و پیشبینی میشود تا دهه 2080 به ۱۰.۳ میلیارد برسد. هند با ۱.۴۵۷ میلیارد نفر از چینِ ۱.۴۱۷ میلیارد پیشی گرفته و پرجمعیتترین کشور جهان شده است؛ نتیجه کاهش باروری و سالمندی در چین و جمعیت جوانتر هند.
پس از آن، آمریکا، اندونزی، پاکستان، نیجریه، برزیل، بنگلادش، روسیه و مکزیک قرار دارند. جمعیت ایران نیز به بیش از ۹۲ میلیون نفر رسیده و کشور را در جایگاه هفدهم جهان قرار داده است.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies ثبت «مینیاتور به سبک بهزاد» به نام افغانستان در یونسکو
@indianstudies
ثبت «مینیاتور به سبک بهزاد» به نام افغانستان در یونسکو
ثبت «هنر مینیاتور به سبک بهزاد» در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در بیستمین نشست کمیته بینالدولتی میراث ناملموس در دهلینو انجام شد.
این ثبت که به نام افغانستان نهایی شد، هنر نگارگری وابسته به یکی از برجستهترین استادان تاریخ نگارگری، کمالالدین بهزاد، را در سطح جهانی برجسته میسازد و یونسکو آن را یک سنت زنده و در حال انتقال در کارگاهها و مؤسسات هنری افغانستان معرفی کرده است.
هنر مینیاتور در گستره تمدن ایرانی ـ اسلامی جایگاهی بیبدیل دارد. از مکاتب اولیه بغداد و تبریز تا شکوفایی کمنظیر مکتب هرات در سده نهم هجری، نگارگری بهعنوان یکی از نمادهای مهم بیان هنری ایرانی رشد کرده است.
کمالالدین بهزاد، که در هرات زاده و پرورش یافت، بهسبب تکنیکهای پیچیده، ترکیببندی استادانه و روایتپردازی زنده، بهعنوان اوج تحول نگارگری ایرانی شناخته میشود. آثار او در دورههای مختلف تاریخ هنر ایران، از صفوی تا قاجار، الهامبخش نگارگران بوده و سبک او از حیث تاثیرگذاری، فراتر از مرزهای سیاسی امروز ایران و افغانستان است.
اهمیت مینیاتور در تاریخ هنر ایران نه تنها به دلیل پیشینه دیرپای آن، بلکه به سبب نقش آن در هویت فرهنگی ایرانی و تحولات زیباییشناسی منطقه است. نگارگری بهعنوان رسانهای برای روایت تاریخ، ادبیات و جهانبینی ایرانی عمل کرده و مکاتب تبریز، شیراز، قزوین و اصفهان همگی از سنت بنیادینی پیروی میکنند که بهزاد در شکلگیری آن سهمی محوری داشته است. به همین دلیل، بسیاری از پژوهشهای معتبر بینالمللی، سبک بهزاد را بخشی جداییناپذیر از تاریخ هنر ایرانی میدانند.
ثبت این هنر تنها به نام افغانستان، و البته با همت حکومت ساقطشده قبل در افغانستان، بدون مشارکت یا رضایت ایران، واکنشهای گستردهای را در جامعه هنری و میراث فرهنگی ایران برانگیخت.
برخی مسئولان پیشتر تأکید کرده بودند که ثبت میراث مشترک نیازمند گفتوگو و توافق میان کشورهاست و نمونههایی مانند ثبت «رباب» نشان داده بود که یونسکو در موارد مشابه رضایت کشور دیگر را ضروری دانسته است. با این حال، افغانستان ظاهرا با تکیه بر استمرار آموزش عملی این هنر در کارگاههای معاصر خود توانست پرونده را بهصورت انحصاری پیش ببرد.
با توجه به نقش تاریخی ایران در پرورش و تداوم نگارگری، مناسبتر بود این پرونده بهصورت مشترک ارائه میشد تا جایگاه فرهنگی هر دو کشور بازتاب یابد هرچند یونسکو معمولاً میراث را بر اساس زندهبودن و استمرار آن ارزیابی میکند.
این رخداد اکنون پرسشهای مهمتری درباره میراث مشترک منطقهای در سطح بینالمللی ایجاد کرده است. مینیاتور به سبک بهزاد، محصول یک حوزه تمدنی مشترک است که مرزهای سیاسی امروز آن را محدود نمیکند؛ با اینحال، ثبت آن به صورت انحصاری توسط یک کشور میتواند زمینهساز رقابتهای فرهنگی تازه شود و یادآور موارد مشابه پیشین است.
ثبت «مینیاتور به سبک بهزاد» به نام افغانستان در یونسکو
ثبت «هنر مینیاتور به سبک بهزاد» در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در بیستمین نشست کمیته بینالدولتی میراث ناملموس در دهلینو انجام شد.
این ثبت که به نام افغانستان نهایی شد، هنر نگارگری وابسته به یکی از برجستهترین استادان تاریخ نگارگری، کمالالدین بهزاد، را در سطح جهانی برجسته میسازد و یونسکو آن را یک سنت زنده و در حال انتقال در کارگاهها و مؤسسات هنری افغانستان معرفی کرده است.
هنر مینیاتور در گستره تمدن ایرانی ـ اسلامی جایگاهی بیبدیل دارد. از مکاتب اولیه بغداد و تبریز تا شکوفایی کمنظیر مکتب هرات در سده نهم هجری، نگارگری بهعنوان یکی از نمادهای مهم بیان هنری ایرانی رشد کرده است.
کمالالدین بهزاد، که در هرات زاده و پرورش یافت، بهسبب تکنیکهای پیچیده، ترکیببندی استادانه و روایتپردازی زنده، بهعنوان اوج تحول نگارگری ایرانی شناخته میشود. آثار او در دورههای مختلف تاریخ هنر ایران، از صفوی تا قاجار، الهامبخش نگارگران بوده و سبک او از حیث تاثیرگذاری، فراتر از مرزهای سیاسی امروز ایران و افغانستان است.
اهمیت مینیاتور در تاریخ هنر ایران نه تنها به دلیل پیشینه دیرپای آن، بلکه به سبب نقش آن در هویت فرهنگی ایرانی و تحولات زیباییشناسی منطقه است. نگارگری بهعنوان رسانهای برای روایت تاریخ، ادبیات و جهانبینی ایرانی عمل کرده و مکاتب تبریز، شیراز، قزوین و اصفهان همگی از سنت بنیادینی پیروی میکنند که بهزاد در شکلگیری آن سهمی محوری داشته است. به همین دلیل، بسیاری از پژوهشهای معتبر بینالمللی، سبک بهزاد را بخشی جداییناپذیر از تاریخ هنر ایرانی میدانند.
ثبت این هنر تنها به نام افغانستان، و البته با همت حکومت ساقطشده قبل در افغانستان، بدون مشارکت یا رضایت ایران، واکنشهای گستردهای را در جامعه هنری و میراث فرهنگی ایران برانگیخت.
برخی مسئولان پیشتر تأکید کرده بودند که ثبت میراث مشترک نیازمند گفتوگو و توافق میان کشورهاست و نمونههایی مانند ثبت «رباب» نشان داده بود که یونسکو در موارد مشابه رضایت کشور دیگر را ضروری دانسته است. با این حال، افغانستان ظاهرا با تکیه بر استمرار آموزش عملی این هنر در کارگاههای معاصر خود توانست پرونده را بهصورت انحصاری پیش ببرد.
با توجه به نقش تاریخی ایران در پرورش و تداوم نگارگری، مناسبتر بود این پرونده بهصورت مشترک ارائه میشد تا جایگاه فرهنگی هر دو کشور بازتاب یابد هرچند یونسکو معمولاً میراث را بر اساس زندهبودن و استمرار آن ارزیابی میکند.
این رخداد اکنون پرسشهای مهمتری درباره میراث مشترک منطقهای در سطح بینالمللی ایجاد کرده است. مینیاتور به سبک بهزاد، محصول یک حوزه تمدنی مشترک است که مرزهای سیاسی امروز آن را محدود نمیکند؛ با اینحال، ثبت آن به صورت انحصاری توسط یک کشور میتواند زمینهساز رقابتهای فرهنگی تازه شود و یادآور موارد مشابه پیشین است.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies ثبت «مینیاتور به سبک بهزاد» به نام افغانستان در یونسکو ثبت «هنر مینیاتور به سبک بهزاد» در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در بیستمین نشست کمیته بینالدولتی میراث ناملموس در دهلینو انجام شد. این ثبت که به نام افغانستان نهایی شد، هنر نگارگری…
@indianstudies
ثبت آینهکاری ایران در فهرست میراث ناملموس
در بیستمین نشست کمیته بینالدولتی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در دهلی نو، هنر آینهکاری ایران بهطور رسمی در فهرست جهانی میراث ناملموس به ثبت رسید. این پرونده که در فروردین ۱۴۰۳ از سوی ایران ارائه شده بود، بهدلیل کیفیت و دقت در مستندسازی مورد تقدیر ارزیابان یونسکو قرار گرفت و ثبت آن، شمار عناصر ناملموس ایران در این فهرست را به ۲۷ مورد رساند.
آینهکاری، هنری ریشهدار در سنت معماری ایرانی است که پیشینه آن به دوران شکوفایی فرهنگی ساسانیان بازمیگردد و در دوره صفویه، همزمان با احیای ایران پس از رکود ناشی از یورش مغول، جانی دوباره گرفت. این هنر مجموعهای از مهارتهای طراحی، گچبری، آینهبری و نصب قطعات ریز آینه برای خلق انعکاسهای چشمگیر است و در فرهنگ ایرانی نماد نور، پاکی و روشنایی بهشمار میآید.
نمونههای برجسته آینهکاری در بناهای شاخص ایران، چهرهای منحصربهفرد به معماری کشور بخشیدهاند. کاخ گلستان، تالار آینه وزارت امور خارجه، دیوانخانه شاه طهماسب صفوی، حرم شاهچراغ در شیراز و حرم امام رضا در مشهد از مهمترین جلوههای این هنر هستند؛ آثاری که امروز با ثبت جهانی آینهکاری، بار دیگر جایگاه معماری سنتی ایران را در میراث فرهنگی بشر برجسته میکنند.
ثبت آینهکاری ایران در فهرست میراث ناملموس
در بیستمین نشست کمیته بینالدولتی پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس یونسکو در دهلی نو، هنر آینهکاری ایران بهطور رسمی در فهرست جهانی میراث ناملموس به ثبت رسید. این پرونده که در فروردین ۱۴۰۳ از سوی ایران ارائه شده بود، بهدلیل کیفیت و دقت در مستندسازی مورد تقدیر ارزیابان یونسکو قرار گرفت و ثبت آن، شمار عناصر ناملموس ایران در این فهرست را به ۲۷ مورد رساند.
آینهکاری، هنری ریشهدار در سنت معماری ایرانی است که پیشینه آن به دوران شکوفایی فرهنگی ساسانیان بازمیگردد و در دوره صفویه، همزمان با احیای ایران پس از رکود ناشی از یورش مغول، جانی دوباره گرفت. این هنر مجموعهای از مهارتهای طراحی، گچبری، آینهبری و نصب قطعات ریز آینه برای خلق انعکاسهای چشمگیر است و در فرهنگ ایرانی نماد نور، پاکی و روشنایی بهشمار میآید.
نمونههای برجسته آینهکاری در بناهای شاخص ایران، چهرهای منحصربهفرد به معماری کشور بخشیدهاند. کاخ گلستان، تالار آینه وزارت امور خارجه، دیوانخانه شاه طهماسب صفوی، حرم شاهچراغ در شیراز و حرم امام رضا در مشهد از مهمترین جلوههای این هنر هستند؛ آثاری که امروز با ثبت جهانی آینهکاری، بار دیگر جایگاه معماری سنتی ایران را در میراث فرهنگی بشر برجسته میکنند.
@indianstudies
چرخش ترامپ هم به شرق یا آب رفتن گروه ۷؟
در میانه دگرگونیهای پرشتاب ژئوپولیتیک، زمزمههای تشکیل «گروه هستهای C5» بهعنوان نشانهای از تغییر توازن قدرت جهانی سر برآورده است.
اقدامات اخیر دونالد ترامپ نشان میدهد که او در دوره جدید کمتر به مواضع سنتی غرب پایبند است و بیشتر به همکاری اقتصادی و راهبردی با قدرتهایی مانند روسیه و چین تمایل دارد.
برخی مقامهای پیشین کاخ سفید گفتهاند که در چنین فضایی، مطرح شدن ایده ایجاد یک «اتحاد هستهای پنجگانه» میان آمریکا، چین، هند، ژاپن و روسیه چندان تعجبآور نیست، هرچند هنوز هیچ گفتوگوی رسمی درباره آن انجام نشده است.
این مقامها توضیح میدهند که در واشنگتن بحثهایی درباره ناکارآمدی ساختارهای فعلی مانند گروه هفت و حتی شورای امنیت شکل گرفته و اینکه این نهادها دیگر بازتابدهنده واقعیتهای قدرت در جهان امروز نیستند. نشریه پالتیکو نیز ادعا کرده بود که چنین ایدهای در نسخه طولانیتر و منتشرنشدهای از استراتژی امنیت ملی آمریکا مطرح شده، اما کاخ سفید بهطور قاطع وجود هرگونه سند جایگزین یا محرمانه را رد کرد.
در تحلیلهای غربی تأکید شده که در صورت شکلگیری C5، اروپا عملاً از یکی از مهمترین حلقههای تصمیمسازی راهبردی کنار گذاشته میشود؛ موضوعی که برای بروکسل نگرانکننده است.
برخی کارشناسان، از جمله افرادی که در دولت اول ترامپ نقش داشتهاند، این طرح را ادامه طبیعی رویکرد ترامپ در قبال چین و تلاشی برای بازطراحی نظم قدرت جهانی میدانند؛ نظمی که میتواند جایگزینی برای گروه هفت باشد و ترکیبی کاملاً متفاوت از پنج قدرت بزرگ را گرد هم آورد. در مقابل، گروه هفت همچنان متکی بر قدرتهای اقتصادی غربی مانند آمریکا، ژاپن، آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و کاناداست و نمایندگیاش از توازن قدرت جهانی مورد پرسش فزاینده قرار گرفته است.
چرخش ترامپ هم به شرق یا آب رفتن گروه ۷؟
در میانه دگرگونیهای پرشتاب ژئوپولیتیک، زمزمههای تشکیل «گروه هستهای C5» بهعنوان نشانهای از تغییر توازن قدرت جهانی سر برآورده است.
اقدامات اخیر دونالد ترامپ نشان میدهد که او در دوره جدید کمتر به مواضع سنتی غرب پایبند است و بیشتر به همکاری اقتصادی و راهبردی با قدرتهایی مانند روسیه و چین تمایل دارد.
برخی مقامهای پیشین کاخ سفید گفتهاند که در چنین فضایی، مطرح شدن ایده ایجاد یک «اتحاد هستهای پنجگانه» میان آمریکا، چین، هند، ژاپن و روسیه چندان تعجبآور نیست، هرچند هنوز هیچ گفتوگوی رسمی درباره آن انجام نشده است.
این مقامها توضیح میدهند که در واشنگتن بحثهایی درباره ناکارآمدی ساختارهای فعلی مانند گروه هفت و حتی شورای امنیت شکل گرفته و اینکه این نهادها دیگر بازتابدهنده واقعیتهای قدرت در جهان امروز نیستند. نشریه پالتیکو نیز ادعا کرده بود که چنین ایدهای در نسخه طولانیتر و منتشرنشدهای از استراتژی امنیت ملی آمریکا مطرح شده، اما کاخ سفید بهطور قاطع وجود هرگونه سند جایگزین یا محرمانه را رد کرد.
در تحلیلهای غربی تأکید شده که در صورت شکلگیری C5، اروپا عملاً از یکی از مهمترین حلقههای تصمیمسازی راهبردی کنار گذاشته میشود؛ موضوعی که برای بروکسل نگرانکننده است.
برخی کارشناسان، از جمله افرادی که در دولت اول ترامپ نقش داشتهاند، این طرح را ادامه طبیعی رویکرد ترامپ در قبال چین و تلاشی برای بازطراحی نظم قدرت جهانی میدانند؛ نظمی که میتواند جایگزینی برای گروه هفت باشد و ترکیبی کاملاً متفاوت از پنج قدرت بزرگ را گرد هم آورد. در مقابل، گروه هفت همچنان متکی بر قدرتهای اقتصادی غربی مانند آمریکا، ژاپن، آلمان، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا و کاناداست و نمایندگیاش از توازن قدرت جهانی مورد پرسش فزاینده قرار گرفته است.
@indianstudies
اجلاس منطقهای تهران درباره افغانستان
نشست نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان و روسیه به میزبانی ایران در تهران در روز یکشنبه در حال برگزاری است.
در این اجلاس، نمایندگان ویژه و مقامات مسئول از ایران، روسیه و کشورهای همسایه افغانستان از جمله پاکستان، چین، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان حضور داشتند. این نشست با هدف تبادل نظر درباره آخرین تحولات افغانستان، بررسی چالشهای امنیتی، انسانی و اقتصادی و نیز تقویت هماهنگی و گفتوگوی منطقهای پیرامون آینده این کشور برگزار شد.
برگزاری نشست نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان و روسیه در تهران در مقطع کنونی، بیانگر تلاش هدفمند ایران برای شکلدهی به یک رویکرد منطقهای در قبال تحولات افغانستان است. این اجلاس با محور گفتوگو، تقویت تفاهم متقابل و پرهیز از مداخلات خارجی برگزار شد و نشان داد که کشورهای همسایه بیش از هر بازیگر دیگری نسبت به ثبات و امنیت افغانستان ذینفع و مسئول هستند. نفس برگزاری نشست در تهران، پیام روشنی درباره ضرورت اتکای منطقه به ظرفیتهای درونی خود برای مدیریت چالشهای مشترک ارسال کرد.
در این چارچوب، سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، ثبات در افغانستان را یک الزام راهبردی برای کل منطقه دانست و تأکید کرد که امنیت این کشور بهطور مستقیم با منافع همه همسایگان گره خورده است. از نگاه ایران، حلوفصل مسائل افغانستان تنها از مسیر گفتوگو، تعامل و اعتمادسازی میان طرفهای ذیمدخل امکانپذیر است؛ رویکردی که بر احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی کشورها استوار بوده و مبنای سیاست منطقهای تهران را تشکیل میدهد.
ایران همچنین بر پیوند میان ثبات افغانستان و توسعه اقتصادی منطقه تأکید کرد و توسعه شبکههای ترانزیتی، انرژی، همکاریهای مرزی و تسهیل تجارت را عاملی کلیدی برای ادغام افغانستان در ساختارهای اقتصادی پیرامونی دانست. از این منظر، افغانستان میتواند به حلقه اتصال آسیای مرکزی، جنوب آسیا و غرب آسیا تبدیل شود؛ نقشی که تحقق آن نهتنها به نفع مردم افغانستان، بلکه موجب همگرایی و شکوفایی اقتصادی کل منطقه خواهد بود.
در سخنان مطرحشده در این نشست، جایگاه مردم افغانستان در مرکز همه تلاشها مورد تأکید قرار گرفت. ایران و دیگر کشورهای حاضر بر این باور بودند که همسایگان افغانستان مسئولیت اخلاقی، انسانی و منطقهای ویژهای در کمک به بهبود وضعیت این کشور دارند و میتوانند از طریق هماهنگی سیاستها و تعامل سازنده با مقامات افغانستان، نقش مؤثری در کاهش بحرانها و ارتقای ثبات ایفا کنند.
در مجموع، اجلاس تهران را میتوان گامی عملی در مسیر نهادینهسازی گفتوگوهای منظم منطقهای درباره افغانستان دانست؛ ابتکاری که میتواند به کاهش سوءتفاهمها، تقویت اعتماد، همافزایی سیاستها و شکلگیری یک رویکرد منسجم و پایدار منطقهای منجر شود.
اجلاس منطقهای تهران درباره افغانستان با چالشهایی همچون تفاوت دیدگاه و اولویتهای کشورهای همسایه در نحوه تعامل با حاکمیت افغانستان، پیچیدگیهای داخلی این کشور در حوزههای سیاسی، اقتصادی و انسانی، نبود سازوکارهای اجرایی و پیگیری منسجم برای عملیاتیکردن توافقها، و نیز تأثیر فشارها و مداخلات بازیگران غیرمنطقهای مواجه است؛ عواملی که میتوانند سرعت و اثربخشی همگرایی منطقهای و تبدیل گفتوگوها به اقدامات عملی را محدود کنند.
در کنار تلاشهای منطقهای برای گفتوگو و ثباتسازی، یکی از چالشهای مهم همزمان، رویکردهای تقابلی در برخی مجامع بینالمللی است؛ بهگونهای که در جریان شصتمین نشست شورای حقوق بشر، اتحادیه اروپا در پیشنویس قطعنامه مربوط به وضعیت حقوق بشر در افغانستان، سازوکار حقیقتیابی را درج کرده است که مأموریت آن جمعآوری دادههای مربوط به نقض حقوق بشر با هدف استفاده در محاکم قضایی است، امری که میتواند بر فضای اعتماد، تعامل سازنده و ابتکارات گفتوگوی منطقهای پیرامون افغانستان تأثیر منفی گذاشته و شکاف میان رویکردهای منطقهای و برخی مسیرهای حقوقی ـ سیاسی بینالمللی را تعمیق کند.
اجلاس منطقهای تهران درباره افغانستان
نشست نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان و روسیه به میزبانی ایران در تهران در روز یکشنبه در حال برگزاری است.
در این اجلاس، نمایندگان ویژه و مقامات مسئول از ایران، روسیه و کشورهای همسایه افغانستان از جمله پاکستان، چین، تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان حضور داشتند. این نشست با هدف تبادل نظر درباره آخرین تحولات افغانستان، بررسی چالشهای امنیتی، انسانی و اقتصادی و نیز تقویت هماهنگی و گفتوگوی منطقهای پیرامون آینده این کشور برگزار شد.
برگزاری نشست نمایندگان ویژه کشورهای همسایه افغانستان و روسیه در تهران در مقطع کنونی، بیانگر تلاش هدفمند ایران برای شکلدهی به یک رویکرد منطقهای در قبال تحولات افغانستان است. این اجلاس با محور گفتوگو، تقویت تفاهم متقابل و پرهیز از مداخلات خارجی برگزار شد و نشان داد که کشورهای همسایه بیش از هر بازیگر دیگری نسبت به ثبات و امنیت افغانستان ذینفع و مسئول هستند. نفس برگزاری نشست در تهران، پیام روشنی درباره ضرورت اتکای منطقه به ظرفیتهای درونی خود برای مدیریت چالشهای مشترک ارسال کرد.
در این چارچوب، سیدعباس عراقچی وزیر امور خارجه ایران، ثبات در افغانستان را یک الزام راهبردی برای کل منطقه دانست و تأکید کرد که امنیت این کشور بهطور مستقیم با منافع همه همسایگان گره خورده است. از نگاه ایران، حلوفصل مسائل افغانستان تنها از مسیر گفتوگو، تعامل و اعتمادسازی میان طرفهای ذیمدخل امکانپذیر است؛ رویکردی که بر احترام متقابل و عدم دخالت در امور داخلی کشورها استوار بوده و مبنای سیاست منطقهای تهران را تشکیل میدهد.
ایران همچنین بر پیوند میان ثبات افغانستان و توسعه اقتصادی منطقه تأکید کرد و توسعه شبکههای ترانزیتی، انرژی، همکاریهای مرزی و تسهیل تجارت را عاملی کلیدی برای ادغام افغانستان در ساختارهای اقتصادی پیرامونی دانست. از این منظر، افغانستان میتواند به حلقه اتصال آسیای مرکزی، جنوب آسیا و غرب آسیا تبدیل شود؛ نقشی که تحقق آن نهتنها به نفع مردم افغانستان، بلکه موجب همگرایی و شکوفایی اقتصادی کل منطقه خواهد بود.
در سخنان مطرحشده در این نشست، جایگاه مردم افغانستان در مرکز همه تلاشها مورد تأکید قرار گرفت. ایران و دیگر کشورهای حاضر بر این باور بودند که همسایگان افغانستان مسئولیت اخلاقی، انسانی و منطقهای ویژهای در کمک به بهبود وضعیت این کشور دارند و میتوانند از طریق هماهنگی سیاستها و تعامل سازنده با مقامات افغانستان، نقش مؤثری در کاهش بحرانها و ارتقای ثبات ایفا کنند.
در مجموع، اجلاس تهران را میتوان گامی عملی در مسیر نهادینهسازی گفتوگوهای منظم منطقهای درباره افغانستان دانست؛ ابتکاری که میتواند به کاهش سوءتفاهمها، تقویت اعتماد، همافزایی سیاستها و شکلگیری یک رویکرد منسجم و پایدار منطقهای منجر شود.
اجلاس منطقهای تهران درباره افغانستان با چالشهایی همچون تفاوت دیدگاه و اولویتهای کشورهای همسایه در نحوه تعامل با حاکمیت افغانستان، پیچیدگیهای داخلی این کشور در حوزههای سیاسی، اقتصادی و انسانی، نبود سازوکارهای اجرایی و پیگیری منسجم برای عملیاتیکردن توافقها، و نیز تأثیر فشارها و مداخلات بازیگران غیرمنطقهای مواجه است؛ عواملی که میتوانند سرعت و اثربخشی همگرایی منطقهای و تبدیل گفتوگوها به اقدامات عملی را محدود کنند.
در کنار تلاشهای منطقهای برای گفتوگو و ثباتسازی، یکی از چالشهای مهم همزمان، رویکردهای تقابلی در برخی مجامع بینالمللی است؛ بهگونهای که در جریان شصتمین نشست شورای حقوق بشر، اتحادیه اروپا در پیشنویس قطعنامه مربوط به وضعیت حقوق بشر در افغانستان، سازوکار حقیقتیابی را درج کرده است که مأموریت آن جمعآوری دادههای مربوط به نقض حقوق بشر با هدف استفاده در محاکم قضایی است، امری که میتواند بر فضای اعتماد، تعامل سازنده و ابتکارات گفتوگوی منطقهای پیرامون افغانستان تأثیر منفی گذاشته و شکاف میان رویکردهای منطقهای و برخی مسیرهای حقوقی ـ سیاسی بینالمللی را تعمیق کند.
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies شب ایران و هند
@indianstudies
شب ایران و هند
به مناسبت انتشار کتاب «هند در دورهٔ ایرانیمآبی»، نوشتهٔ ریچارد ماکسول ایتون، با ترجمهٔ بهنام مهدویراد که از سوی نشر ندای تاریخ منتشر شده است، نهصد و سی و دومین شب از شبهای بخارا به ایران و هند اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر شنبه بیست و نهم آذر ۱۴۰۴ با سخنرانی محمدباقر وثوقی، مقصودعلی صادقی گندمانی، شهرام یوسفیفر، شقایق فتحعلیزاده، بهنام مهدویراد و علی دهباشی در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران، تالار عباس اقبال آشتیانی، برگزار خواهد شد.
شبهقارهٔ هند که توسط کوهها و دریاهای وسیع محافظت میشود، ممکن است دنیایی تقریباً کامل و مستقل با مذاهب، فلسفهها و سیستمهای اجتماعی خاص خود به نظر برسد. و با این حال این سرزمین کهن و جوامع متنوع آن تعامل طولانی و شدیدی را با مردم و فرهنگهای شرق و جنوب شرق آسیا، اروپا، آفریقا و بهویژه آسیای مرکزی و فلات ایران تجربه کردند.
ریچارد ماکسول ایتون در کتاب «هند در دورهٔ ایرانیمآبی» این داستان خارقالعاده را با ذوق و اصالت روایت میکند، زیرا وی ظهور فرهنگ فارسیگرایی را دنبال میکند، دنیای فرامنطقهای چندوجهی که توسط شبکههای روزافزون در بسیاری از آسیا به هم متصل شده است. این فرهنگ که در قرن یازدهم توسط سلسلههای مستقر در شرق افغانستان به هند معرفی شد، در زمان مغولهای بزرگ (قرن شانزدهم، هفدهم و هجدهم) بهتدریج بومی شد. ایتون برخورد پیچیدهٔ بین فرهنگ سانسکریت هند، مجموعهای به همان اندازه غنی و فرامنطقهای که در طول این دوره به شکوفایی و رشد ادامه داد، و فرهنگ ایرانی که به شکلگیری سلطنت دهلی، امپراتوری مغول و تعدادی از دولتهای منطقه کمک کرد را بهخوبی توضیح میدهد. این روند بلندمدتِ تعامل فرهنگی تأثیر مستقیمی در زبانها، ادبیات، غذاها، لباسها، مذاهب، سبکهای فرمانروایی و جنگ، علم، هنر، موسیقی و معماری داشته که بیشتر در جنوب آسیا منعکس شده است.
دانشگاه تهران، دانشکدۀ ادبیات، تالار عباس اقبال آشتیانی
شب ایران و هند
به مناسبت انتشار کتاب «هند در دورهٔ ایرانیمآبی»، نوشتهٔ ریچارد ماکسول ایتون، با ترجمهٔ بهنام مهدویراد که از سوی نشر ندای تاریخ منتشر شده است، نهصد و سی و دومین شب از شبهای بخارا به ایران و هند اختصاص یافته است. این نشست در ساعت پنج بعدازظهر شنبه بیست و نهم آذر ۱۴۰۴ با سخنرانی محمدباقر وثوقی، مقصودعلی صادقی گندمانی، شهرام یوسفیفر، شقایق فتحعلیزاده، بهنام مهدویراد و علی دهباشی در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تهران، تالار عباس اقبال آشتیانی، برگزار خواهد شد.
شبهقارهٔ هند که توسط کوهها و دریاهای وسیع محافظت میشود، ممکن است دنیایی تقریباً کامل و مستقل با مذاهب، فلسفهها و سیستمهای اجتماعی خاص خود به نظر برسد. و با این حال این سرزمین کهن و جوامع متنوع آن تعامل طولانی و شدیدی را با مردم و فرهنگهای شرق و جنوب شرق آسیا، اروپا، آفریقا و بهویژه آسیای مرکزی و فلات ایران تجربه کردند.
ریچارد ماکسول ایتون در کتاب «هند در دورهٔ ایرانیمآبی» این داستان خارقالعاده را با ذوق و اصالت روایت میکند، زیرا وی ظهور فرهنگ فارسیگرایی را دنبال میکند، دنیای فرامنطقهای چندوجهی که توسط شبکههای روزافزون در بسیاری از آسیا به هم متصل شده است. این فرهنگ که در قرن یازدهم توسط سلسلههای مستقر در شرق افغانستان به هند معرفی شد، در زمان مغولهای بزرگ (قرن شانزدهم، هفدهم و هجدهم) بهتدریج بومی شد. ایتون برخورد پیچیدهٔ بین فرهنگ سانسکریت هند، مجموعهای به همان اندازه غنی و فرامنطقهای که در طول این دوره به شکوفایی و رشد ادامه داد، و فرهنگ ایرانی که به شکلگیری سلطنت دهلی، امپراتوری مغول و تعدادی از دولتهای منطقه کمک کرد را بهخوبی توضیح میدهد. این روند بلندمدتِ تعامل فرهنگی تأثیر مستقیمی در زبانها، ادبیات، غذاها، لباسها، مذاهب، سبکهای فرمانروایی و جنگ، علم، هنر، موسیقی و معماری داشته که بیشتر در جنوب آسیا منعکس شده است.
دانشگاه تهران، دانشکدۀ ادبیات، تالار عباس اقبال آشتیانی
مطالعات شبه قاره هند
@indianstudies آیا ترکیه دشمن جدید هند است؟ «محور آنکارا–اسلامآباد» بهعنوان یک چالش راهبردی برای دهلینو مطرح شده است. حمایت ترکیه از پاکستان در جریان «عملیات سیندور» با ارائه تجهیزات دفاعی، از جمله پهپادهای پیشرفته، از سوی هند در نشست سازمان همکاری شانگهای…
@indianstudies
قرارداد ۴ میلیارد دلاری پاکستان با خلیفه حفتر در لیبی
پاکستان با امضای قراردادی دفاعی به ارزش بیش از ۴ میلیارد دلار با نیروهای شرق لیبی موسوم به «ارتش ملی لیبی» (LNA)، گام بلندی در مسیر تبدیلشدن به یک صادرکننده مهم تسلیحات در خارج از جنوب آسیا برداشته است.
این توافق که پس از دیدار عاصم منیر با حفتر در بنغازی نهایی شد، از نگاه تحلیلگران غربی یکی از بزرگترین معاملات تسلیحاتی تاریخ پاکستان محسوب میشود و جایگاه صنایع دفاعی این کشور را بهطور محسوسی تقویت میکند.
این قرارداد شامل فروش تجهیزات زمینی، دریایی و هوایی است و احتمالاً تحویل جنگندههای JF-17 و هواپیماهای آموزشی را نیز دربر میگیرد.
منابع انگلیسی تأکید میکنند که اسلامآباد این معامله را نهفقط یک فروش تسلیحاتی، بلکه «ویترین توانمندی نظامی» خود میداند؛ فرصتی برای فعالسازی خطوط تولید، انتقال تجربه عملیاتی و ارائه بسته کامل آموزش، نگهداشت و پشتیبانی، مستقل از زنجیره تأمین غرب.
این تحول در حالی رخ میدهد که تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه لیبی همچنان برقرار است، اما گزارشهای رسمی سازمان ملل اذعان دارند که این تحریم عملاً تضعیف شده و بازیگران خارجی متعددی آن را دور میزنند.
منابع خبری همچنین به نارضایتی ترکیه از این توافق اشاره میکنند. آنکارا که حامی اصلی دولت غرب لیبی در طرابلس است و سالها در حوزه نظامی و امنیتی این کشور سرمایهگذاری کرده، گسترش نفوذ پاکستان در شرق لیبی را عاملی برای برهمزدن موازنه نفوذ خود میداند. از این منظر، قرارداد اسلامآباد–بنغازی فقط یک معامله تسلیحاتی نیست، بلکه نشانهای از ورود بازیگری جدید به رقابت ژئوپلیتیک پیچیده شمال آفریقاست؛ رقابتی که میتواند حساسیت ترکیه و سایر قدرتهای منطقهای را تشدید کند و بر روابط روبهرشد با ترکیه سایه بیفکند.
قرارداد ۴ میلیارد دلاری پاکستان با خلیفه حفتر در لیبی
پاکستان با امضای قراردادی دفاعی به ارزش بیش از ۴ میلیارد دلار با نیروهای شرق لیبی موسوم به «ارتش ملی لیبی» (LNA)، گام بلندی در مسیر تبدیلشدن به یک صادرکننده مهم تسلیحات در خارج از جنوب آسیا برداشته است.
این توافق که پس از دیدار عاصم منیر با حفتر در بنغازی نهایی شد، از نگاه تحلیلگران غربی یکی از بزرگترین معاملات تسلیحاتی تاریخ پاکستان محسوب میشود و جایگاه صنایع دفاعی این کشور را بهطور محسوسی تقویت میکند.
این قرارداد شامل فروش تجهیزات زمینی، دریایی و هوایی است و احتمالاً تحویل جنگندههای JF-17 و هواپیماهای آموزشی را نیز دربر میگیرد.
منابع انگلیسی تأکید میکنند که اسلامآباد این معامله را نهفقط یک فروش تسلیحاتی، بلکه «ویترین توانمندی نظامی» خود میداند؛ فرصتی برای فعالسازی خطوط تولید، انتقال تجربه عملیاتی و ارائه بسته کامل آموزش، نگهداشت و پشتیبانی، مستقل از زنجیره تأمین غرب.
این تحول در حالی رخ میدهد که تحریم تسلیحاتی سازمان ملل علیه لیبی همچنان برقرار است، اما گزارشهای رسمی سازمان ملل اذعان دارند که این تحریم عملاً تضعیف شده و بازیگران خارجی متعددی آن را دور میزنند.
منابع خبری همچنین به نارضایتی ترکیه از این توافق اشاره میکنند. آنکارا که حامی اصلی دولت غرب لیبی در طرابلس است و سالها در حوزه نظامی و امنیتی این کشور سرمایهگذاری کرده، گسترش نفوذ پاکستان در شرق لیبی را عاملی برای برهمزدن موازنه نفوذ خود میداند. از این منظر، قرارداد اسلامآباد–بنغازی فقط یک معامله تسلیحاتی نیست، بلکه نشانهای از ورود بازیگری جدید به رقابت ژئوپلیتیک پیچیده شمال آفریقاست؛ رقابتی که میتواند حساسیت ترکیه و سایر قدرتهای منطقهای را تشدید کند و بر روابط روبهرشد با ترکیه سایه بیفکند.