مُداخِلات – Telegram
مُداخِلات
467 subscribers
44 photos
5 videos
41 files
197 links
اظهارات و مکتوبات یک جامعه‌روزشناس‌نامه‌شعرنگار
Download Telegram
دکتر #عباس_کاظمی هم در کتاب مهم «دانشگاه از نردبان تا سایبان» به مسأله #کنکور و پیامدهایش برای نظام آموزش می‌پردازد.
مجله رفاه و تأمین اجتماعی

مجله #قلمرو_رفاه با اینکه کمتر شناخته‌شده است، اما چه در شماره‌های قبلی‌اش چه این شماره‌هایی که در اینجا می‌گذارم و خودم سهمی در طراحی برخی پرونده‌ها و نوشتن برخی مطالبش داشته‌ام، عمیقاً مجله پربار و قابل توجهی است. با اینکه به نظر می‌رسد مباحث #رفاه و #تأمین_اجتماعی شوقی بر نینگیزانند و توجهی جلب نکنند اما قلمرو رفاه بدون شک توجه‌تان را جلب خواهد کرد.
در این اولین شماره‌ای که در این‌جا می‌گذارم، پرونده‌ای داشتیم درباره مسأله #طبقه آن هم به بهانه انتشار کتاب #آنتونی_گیدنز یعنی «ساختار طبقاتی جوامع پیشرفته». این کتاب را عسگر قهرمان‏پور و حامد اکبری ترجمه کرده‌اند و در انتشارات #تیسا منتشر شده. دکتر #محمد_رضایی لطف کردند و به درخواست من یادداشتی درباره این کتاب فرستادند، یادداشتی از یکی از مترجمان داشتیم و من هم مقاله‌ای درباره رویکردها به مطالعات طبقه در آکادمی ایرانی داشتم. جدا از دیگر مطالب، پیشنهاد می‌کنم این پرونده را هم ببینید. صفحات ۵۳ تا ۵۹ را ببینید. 👇
@interventions
42.pdf
6.7 MB
مجله قلمرو رفاه شماره ۴۲
@interventions
43-44.pdf
7 MB
در شماره ۴۳-۴۴ مجله #قلمرو_رفاه مقاله مهمی درباره نظام بهداشت و درمان کوبا و مسیر دگرگونی شگفت‌آورش به قلم مسعود امیدی هست که واقعاً خواندنی است. صفحات ۴۸ تا ۵۴ را ببینید.
@interventions
شماره ۴۵ #قلمرو_رفاه
در این شماره یادداشتی در صفحات ۸-۹ دارم درباره مدیریت بومی و برخی ملاحظات مرتبط با آن با عنوان «برنامه و توازن».
گفت‌وگوی #ژاکوبن با #کلاوس_اوفه جامعه‌شناس و فعال اجتماعی آلمانی را ترجمه کردم که واکاوی وضع کنونی جامعه کار و روابط و مناسبات میان کارفرمایان و کارکنان می‌پردازد. اهمیت این متن در توجه به سویه‌های گوناگون زندگی اقتصادی و سیاسی کارگران در اروپای غربی و شرقی و تحولات اخیر در سازمان کار است و نکات فوق‌العاده جذابی دارد. این مصاحبه در صفحات ۳۰ تا ۳۷ درج شده.
پرونده‌ای هم درباره #اولریش_بک جامعه‌شناس آلمانی و واضع مفهوم مهم جامعه مخاطره داریم که نوشته‌ای بازخوانی‌ای از کتاب اساسی و مشهورش با عنوان «جامعه مخاطره» به دست داده‌ام. سه ترجمه هم از دو متن مهم درباره او در همین پرونده هست. این پرونده هم در صفحات ۳۸ تا ۴۹ آمده.
پرونده‌ای خواندنی هم درباره انعطاف‌پذیری و بهره‌کشی در کسب‌وکارهای نوپا و بر پایه اینترنت مانند اوبر یا اسنپ خودمان داریم. 👇
@inrterventions
45.pdf
4.6 MB
شماره ۴۵ قلمرو رفاه دی ۹۷
@interventions
سه روز پیش (۱۵ ژوئن ۲۰۱۹) مارتا هارنِکِر (Marta Harnecker) که در فارسی مارتا هارتکر هم ضبط شده، درگذشت. او همسر مایکل لبوویتز اقتصاددان برجسته مارکسیست و خودش هم یکی از چهره‌های برجسته جنبش چپ و جامعه‌شناسی مارکسیست بود. بهترین توصیف را خود لبوویتز درباره او در مقدمه کتاب «تضادهای سوسیالیسم واقعاًموجود: رهبر و پیرو» نوشته که «باز هم، لازم است اشاره کنم که به سرانجام رسیدن این کتاب، سخت مرهون تشویق، تعهد و رفاقت همسرم، مارتا هارتکر است که پیش تعهد کاری او، اعتیاد من به کار که شهره عام و خاص است، به سلوک تنبل ها می ماند».
سال‌ها قبل (سال ۱۳۵۷) کتابی از او با عنوان «مفاهیم بنیادی #ماتریالیسم_تاریخی» با ترجمه تینا مهتاب منتشر شد که اخیراً انتشارات عصیان آن را بازنشر کرده است. کتابی فوق‌العاده آموزنده و مهم که می‌کوشد با دقتی کوهن‌وار و سرزندگی نظری‌ای آلتوسروار مفاهیم اساسی ماتریالیسم تاریخی را تدقیق و بازخوانی کند. خواندن این کتاب از ضروریات است.
چند کتاب دیگر هم از او به فارسی در آمده مانند «جهانی برای ساختن» با ترجمه علیرضا جباری در نشر افکار (که هنوز آن را نخوانده‌ام اما کتاب مهمی باید باشد) و کتاب «انقلاب ونزوئلا» (با عنوان اصلی «فهم انقلاب ونزوئلایی») در مؤسسه جام جم منتشر شده در دوران احمدی‌نژاد و خدا می‌داند ترجمه‌اش امانت‌دارانه است یا نه. کتابی دیگر هم از او با عنوان «امریکای لاتین و سوسیالیسم قرن بیست‌ویکم» با ترجمه حسن فشارکی‌زاده در نشر اشاره به فارسی درآمده است.
از او کتاب‌های قابل توجهی مانند «چپ پس از سیاتل»، «ایده‌هایی برای مبارزه» و کتاب ستایش‌شده «بازسازی چپ» هنوز به فارسی منتشر نشده است. http://yon.ir/WrvtX

@interventions
این یادداشت در هفته نامه تجارت فردا شماره ۱۳۲ به تاریخ ۲ خرداد ۱۳۹۴ منتشر شد و بازنشرش در این‌جا بدون تغییری خاص، مناسبتی ندارد. البته نیازی هم نیست مناسبتی داشته باشد. موضوع این است که روزی و ساعتی نیست که در اینجا و آنجا نخوانیم که ایرانی‌ها احساساتی اند، گزاره‌ای که زنجیره‌ای از گزاره‌های مرتبط دیگر را ممکن می‌کند که عملاً به گفتمانی سرکوبگر و خفقان‌آور راه می‌برد. انتظارتان از آن در حد یک یادداشت باشد چرا که هم می‌شود دقیق‌ترش کرد و هم به هر حال یک یادداشت است با همه محدودیت‌هایی که دارد.

https://bit.ly/2RnOwXt

@interventions
امروز رفتم برای شرکت در چهارمین همایش کنکاش‌های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران. متأسفانه پنل «همبستگی اجتماعی در شرایط نابرابری فراگیر» که قرار بود در آن یاشار دارالشفا، پرویز صداقت و آرش نصر اصفهانی سخن‌رانی کنند و سخنرانی آرمان ذاکری و کمال رضوی بدون هیچ دلیل منطقی‌ای و در برخوردی نادرست و امنیتی حذف شدند. این وضعیت واقعا فضاحت‌بار است و این‌جور قدرت‌نمایی بی‌حدومرز، عمیقاً تأسف‌بار برای دانشگاه و زندگی علمی.
@interventions
در شماره ۴۶-۴۷ #قلمرو_رفاه گزارشی تهیه کرده‌ام از پژوهش «برآورد خط فقر سال ۱۳۹۷». گزارشی مهم که مرکز پژوهش‌های مجلس تهیه‌اش کرده است. همچنین مقاله‌ای را از پل کروگمن اقتصاددان برجسته لیبرال درباره میلتون فریدمن ترجمه کرده‌ام که در پرونده کروگمن همین شماره منتشر شد(صفحات ۱۱۲ تا ۱۱۹). به دلیل اهمیت پرونده کروگمن آن را جداگانه می‌گذارم اینجا. معرفی‌ام از کتاب «در تنگنای بیم و امید» نوشته عبدالمحمد کاظمی‌پور با ترجمه بهرنگ صدیقی نیز در همین شماره آمده (۱۲۰ تا ۱۲۳).
این شماره خیلی پربار شد: بخشی از کتاب «نان برای همه» که به سرچشمه‌های دولت رفاه می‌پردازد با ترجمه خیلی خوب سحر کریمی (صفحات ۶۱ تا ۸۵)، مقاله خواندنی خسرو صادقی بروجنی با عنوان «در حاشیه...» که بحث حضور زنان در بازار کار می‌پردازد (صفحات ۵۵ تا ۶۰)، مقاله خواندنی ولی نصر با عنوان «رانت علیه تولید» با ترجمه مسعود امیدی و ترجمه بسیار خواندنی نیکزاد زنگنه از مطلب راد توییدی با عنوان «یک دنیای دیوانه» که به رابطه سرمایه‌داری و روان‌پریشی‌ها و روان‌نژندی‌های عصر ما می‌پردازد.
بخش‌های دیگر مجله مطالب، گزارش‌ها و مقالاتی خواندنی و مهم درباره مباحث تأمین اجتماعی اند درباره صندوق‌های بازنشستگی، بودجه و تأمین اجتماعی و مانند آن.
@intervention
در سایت قلمرو رفاه هم می‌توانید همه این مطالب را ببینید و بخوانید
www.ghalamrorefah.ir
46-47.pdf
6.7 MB
نسخه کامل قلمرو رفاه شماره ۴۶-۴۷
Paul Krugman documentary.pdf
980.6 KB
پرونده پل کروگمن در قلمرو رفاه
@interventions
Forwarded from پروبلماتیکا/problematicaa
داستان مدرنیته سردرگم (بازخوانی کتاب «جامعه خطر» اثر اولریش بک جامعه‌شناس آلمانی)
✍️ روزبه آقاجری

ترجمه فارسی کتاب «جامعه خطر» از جامعه‌شناس آلمانی اولریش بک (با ترجمه رضا فاضل و مهدی فرهمندنژاد) بهانه‌ای شد تا کمی دقیق‌تر مباحثی را که او درباره آنچه‌ خودش «مدرن‌سازی بازاندیشانه» می‌نامد، کندوکاو کنیم. این نوشته درواقع بازگویی خلاصه‌وار مهم‌ترین سویه‌های مباحث او در این کتاب است.
... کتاب بک، نشانه‌های جامعه مخاطره، این «مدرنیته دیگر» را در بخش‌های گوناگون اقتصادی، سیاسی، علمی و اجتماعی می‌کاود. این نوشته نیز بیش از هر چیز ارائه خلاصه‌وار همان مباحث خواهد بود؛ درواقع نشان‌دادن اینکه چگونه این جامعه‌شناس تیزبین، پویش بطئی جامعه خود را نشانه‌گذاری کرده است. کتاب «جامعه مخاطره» را رضا فاضل و مهدی‌ فرهمندنژاد با ترجمه‌ای نه‌چندان خوب با عنوان «جامعه خطر» به فارسی برگردانده‌اند.


برای خواندن متن کامل به آدرس زیر بروید:
http://problematicaa.com/the-risk-society/
آدرس عضویت در کانال تلگرام پروبلماتیکا:
https://news.1rj.ru/str/problematica
حالا می‌خواهم شماره‌ای از #قلمرو_رفاه را معرفی کنم که بهش افتخار می‌کنم: شماره ۴۸-۴۹؛ شماره‌ای برای روز جهانی کارگر. سه پرونده مهم در این شماره کار شد: یکی پرونده تعاونی‌های کارگری،دیگری پرونده‌ای درباره #کارل_پولانی اقتصاد‌سیاسی‌دان برجسته و سومی پرونده‌ای درباره #دولت_رانتی و مسأله #نفت. مقالاتی مانند «قانون کار برای سده بیست‌ویکم»، «انسان ابزارساز، ابزار انسان‌ساز» از مقالات مهم این شماره هستند.

پرونده #تعاونی_کارگری
به شکل عجیبی ادبیات نظری و پژوهشی درباره تعاونی‌های کارگری در ایران کم‌بنیه و تُنُک است (تا اینجا که من می‌دانم). در این پرونده کوشیدیم که سهمی کوچک در ارائه تجربه‌های عملی و تا حدی نظری در این حوزه داشته باشیم. یادداشت اول پرونده را خودم نوشته‌ام با عنوان «خودیاری مشارکتی». دو مطلب بعدی به تجربه تعاونی‌های کارگری در امریکا می‌پردازند. مطلب «خودمان می‌سازیم» به تجربه تعاونی‌های کارگری مسکن در امریکا توجه دارد و به نظرم اهمیتی فوق‌العاده دارد. مطلب آخر پرونده هم با عنوان «سنجش تعاونی‌های کارگری» پژوهشی آماری و تحلیلی درباره تعاونی‌های کارگری در جهان است.

پرونده کارل پولانی
برای انجام این پرونده بود که به اهمیت پولانی پی بردم. پولانی #سوسیالیست است و کارش به‌تمامی درباره نظام بازار است و هجوم آن برای بلعیدن جامعه. باز هم در این پرونده مطلب اول یادداشتی است از خودم با عنوان «بازار همه‌چیز نیست» و مطلب دوم ترجمه‌ای مشترک از من و سیمین فروهر است از مقاله بسیار مهم گرث دال با عنوان «سوسیال‌دموکراسی، حک‌شدگی و کالایی‌زدایی: درباره نوآوری‌های مفهومی و وابستگی فکری کارل پولانی». این مقاله را #محمد_مالجو عزیز پیشنهاد داد و باید در همین‌جا از او تشکر کنم.

دولت رانتی و مسأله نفت
دو مقاله مهم و اساسی در این پرونده هست: یکی از #کیوان_هریس با عنوان «آیا دولت نفتی می‌تواند دولت رفاهی باشد» که بخشی از کتاب او با عنوان «یک انقلاب اجتماعی: سیاست و دولت رفاه در ایران» است و دیگری از #افسانه_نجم‌آبادی با عنوان «سیاست‌زدایی از دولت رانتی». هر دو بسیار خواندنی اند.

@interventions
48-49.pdf
6.6 MB
نسخه کامل قلمرو رفاه شماره ۴۸-۴۹
@interventions
دعوا بر سر استخوان‌های پوسیده دانشگاه

پس از انتشار ویدئوی ایرنا که در آن #عباس_عبدی، #سهیلا_صادقی فسایی را به #تقلب و فساد علمی متهم کرد. سهیلا صادقی هر چند به بی‌ادبی و فحاشی مشهور بود (خودم شاهدش بودم) اما تا به حال به تقلب و دزدی متهم نشده بود. بعد از این، صادقی اسناد تبرئه خود را منتشر کرد یک متن حکمیت که امضای صدیق‌سروستانی و جمشیدیها را پای خود دارد و دیگری سند اینکه از بانک جهانی مجری طرح هم بوده (چه جالب! بانک جهانی/ سهیلا صادقی) و روزنامه «صبح نو» از مطبوعات نزدیک به قالیباف (دفاعیه‌ای برای او تدارک دید.
روزنامه صبح نو «اصل ماجرا»ی این حرف‌ها را واکنشی به سخنان انتقادی سهیلا صادقی «درباره سیاست‌زدگی و باندبازی در وزارت علوم و دانشگاه تهران» در دیدار رمضان گذشته اساتید با رهبری می‌داند و می‌نویسد که هم‌حزبی‌های عبدی او را عَلَم کرده‌اند تا صادقی و «دیگر منتقدان به مدیریت باندی در دانشگاه تهران، دانشکده علوم اجتماعی و گروه جامعه‌شناسی که طالب شفافیت در روندهای اداری جذب و انتقال هیات علمی و پروژه‌های دولتی هستند را ساکت سازند».
ادعاهای صبح نو و سهیلا صادقی می‌توانند درست یا غلط باشند اما نه اهمیتی دارند و نه چیز تازه‌ای هستند. اما دقت در کلیدواژه‌هایی مانند «مدیریت باندی» و «ساکت‌سازی منتقدان» که حالا امثال سهیلا صادقی از آن حرف می‌زنند، بسیار مهم است و برای فهم دقیق‌ترشان باید به کمی عقب‌تر برگردیم یعنی همان زمانی که در دوره آن رییس‌جمهور دُردانه، احمدی‌نژاد کبیر، دانشگاه را زیر مشت‌ولگد لت‌وپار می‌کردند و بسیاری از دانشگاهیان سوت و هورا می‌کشیدند. البته این را هم بگویم که البته می‌توان آغاز شکل‌گیری این رویه‌ها و سازوکارها را به دهه‌ها قبل از احمدی‌نژاد نسبت داد که درست هم هست اما برای مورد خاص ما تا احمدی‌نژاد کفایت می‌کند.
اخراج استادان و دانشجویان، ستاره‌دارکردن گسترده دانشجویان، تعیین دلبخواهانه اعضای هیئت علمی و اخراج بی‌قاعده آنان، پذیرش بی‌ربط و قاعده دانشجویان دکتری که تبعاتش هنوز هم گریبان‌گیر برخی دانشگاه‌ها و پژوهشکده‌هاست، تنها برخی از مصداق‌های «مدیریت باندی» و «ساکت‌سازی منتقدان» است که در دوران طلایی رییس‌جمهور محبوب رواج تام داشت. حالا بماند خرده‌کاری‌هایی مثل همین که سهیلا صادقی گویا به آن اعتراض دارد یعنی حذف دروس و کم‌کردن ساعات تدریس یا وادارکردن به تدریس واحدهای غیرتخصصی. نمی‌دانم سهیلا صادقی درباره همین سازوکارها و رویه‌ها در دوران احمدی‌نژاد و آن‌گاه که علیه مخالفان فکری‌اش عمل می‌کردند، چه نظری داشت یا دارد اما اگر موافق نبود یا نباشد هم چیزی در ضدیت با این رویه‌ها از او ندیده‌ام.
پس مسأله ادعای عبدی، دفاعیه سهیلا صادقی یا دعوت مضحک نویسنده صبح نو به شفافیت نیست بلکه توجه به و سپس دگرگونی سازوکارها و رویه‌های جاافتاده‌ای است که می‌شود نشان داد همراهی ـ خودآگاه یا ناخودآگاه ـ شمار قابل توجهی از دانشگاهیان را با خود دارند تا آن‌جا که علیه مخالفان‌شان استفاده شوند.
به هر روی، برای دانشگاهی که این روزها دارد گام‌به‌گام اعتبار، استقلال و آزادمنشی‌اش را از دست می‌دهد، این بازی‌ها ـ چه جناحی باشند چه نباشند ـ علی‌السویه است. تقریباً چیزی برای دفاع‌کردن نمانده و این دعواها بیشتر به دعوا بر سر استخوان‌های پوسیده شبیه اند. و اگر خیلی دل‌تان می‌خواهد مقصری پیدا کنید باید بگویم که همه در ایجاد وضع کنونی دخیل اند: هم هم‌حزبی‌های عباس عبدی، هم سهیلا صادقی و همپالکی‌هایش.
@interventions
نقدی بر نامه جمعی از اصحاب علوم اجتماعی ایران
این نوشته هم که در بهار سال ۱۳۹۶ منتشر شد و نقدی بود به نامه «حمایت جمعی از جامعه‌شناسان و اصحاب علوم اجتماعی ایران از حسن روحانی»، می‌تواند مکملی بر آنچه در بالا گفتم باشد.

... نامه‌ای با عنوان «حمایت جمعی از جامعه‌شناسان و اصحاب علوم اجتماعی ایران از حسن روحانی» منتشر شده و از دانش‌جویان و استادان علوم انسانی خواسته اند که این نامه را امضا کنند. امضاکنندگان و چه‌بسا نویسندگان اولیه‌ی این نامه از استادان شناخته‌شده‌ی علوم اجتماعی مانند حمیدرضا جلایی‌پور، محمدرضا جوادی‌یگانه، مقصود فراستخواه، سیدمحمدامین قانعی‌راد و محمد فاضلی هستند. برخورد با این اسامی انتظاراتی به وجود می‌آورد که تا حدی محتوای این نامه را فهمیدنی می‌کند اما دقت بیشتر در محتوای این نامه نشان می‌دهد که معضلات نهفته در این نامه فراتر از لایه‌های اولیه است. از این لحاظ برخورد انتقادی با این نامه با توجه به اینکه تا اکنون همراهی ناانتقادی بسیاری از دانشجویان و استادان علوم اجتماعی را هم جلب کرده است، اهمیت می‌یابد ...

@interventions

http://problematicaa.com/consideration-about-election/