🌐 توئیترهای ساختاری: آیا رسانه ملی به دنبال مرجعیت رسانه داخلی است؟
🔹 سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
@S_A_Salehi
♦️ گفتوگو در موضوعاتِ چالشی
-نظیر آنچه در برنامه تلویزیونی زاویه با موضوع حجاب صورت گرفت-
♦️ افقگشای مرجعیت رسانه داخلی است.
♦️ اتفاقها را رویه کنیم.
#سید_عباس_صالحی
#وزیر_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی
#برنامه_تلویزیونی_زاویه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 سید عباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی
@S_A_Salehi
♦️ گفتوگو در موضوعاتِ چالشی
-نظیر آنچه در برنامه تلویزیونی زاویه با موضوع حجاب صورت گرفت-
♦️ افقگشای مرجعیت رسانه داخلی است.
♦️ اتفاقها را رویه کنیم.
#سید_عباس_صالحی
#وزیر_فرهنگ_و_ارشاد_اسلامی
#برنامه_تلویزیونی_زاویه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ما، مدرنیته و ایران
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️باید واقعیتها را شناخت، توزین کرد و در ساخت های ذهنی و رفتاری به کار گرفت. این تلاشی است که دنیای جدید در پی دست یابی به آن است.
♦️ظاهراً تلاش دنیای مدرن، این است که واقعیت را از حالت پریشانیِ انتزاع رها کند و به انسانِ مدرن این فرصت را بدهد که آن را بشناسد و در آن دست کاری کند.
♦️به این ترتیب تا واقعیتی به ماده تبدیل نگردد و در دنیای مادی قابل رصد نباشد، نمی توان روی فعل و انفعالات آن در دنیای مدرن حساب باز کرد.
♦️البته این امر به معنی عدم وجود عناصر غیر مادی نیست، بلکه به معنای آن است که تا عنصری قابل دست یابی و ساخت و پرداخت نشود، امکان ردگیریِ ردپای آن در فعل و انفعالات دنیای مادی، انسانی و اجتماعی وجود ندارد.
♦️به این ترتیب با دنیائی سازگارتر برای زیستِ انسانی مواجه می شویم.
♦️بر این اصل انسان مدرن در تلاش است نه تنها فرآیندهای تکنولوژیک پیشرفته تری برای نسل آینده باقی بگذارد، بلکه در متن روندهای شناخت شناسی و روش شناسی علوم، جهان مفاهیم را نیز، از مفاهیم موهوم، غیر قابل ردیابی و اندازه گیری، پاک سازی و یا با آنها مرزبندی نماید.
♦️به عبارتی ساده تر از آنجا که انسانِ مادی به ماده آشناتر است هر مفهوم، کلمه و یا روایتی باید وزن مشخص مادی داشته باشد و بتوان این پیش بینی را درخصوص آن صورت داد که در صورت به کارگیری دقیقاً به چه میزان و در کدام جهت، رفتارهای فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد.
♦️در سوی مقابل و مبتنی بر قراد، هرچند هرمفهومی داری یونی uni و ظرفیت مشخص مادی است، اما جامعه هدف هم، باید، توان مادی به کارگیری آن مفهوم با ظرفیت تعیین شده را داشته باشد.
♦️در صورت استفادۀ ناصحیح از مفاهیم، ممکن است سیستم های گیرنده با ظرفیت مشخصِ انسانی و اجتماعی دچار عدم تعادل و ناتوانی در هماهنگی با آن مفهوم شوند. در این موارد و به عبارتِ امروزی، جامعۀ اخیر هنگ hang می کند و یا فریز freeze می شود. در این شرایط یا هیچ پاسخی از سوی سیستم گیرنده دیده نمی شود و یا پاسخ ها نامنظم هستند و ما نیازمند به باز راه اندایِ سیستم هستیم.
♦️مبتنی بر مقدمات اخیر مفهوم وطن با نگرشِ امروزی دارای تفاوت های قابل ارزیابی با گذشته است. وطن واحدِ ضروری برای ورود به دنیای آینده است. آینده از آن وطن است و در چند سده اخیر این ایده در قالب های مختلفی چون دولت-ملت پیگیری شده است. به این ترتیب و بنا بر تعریف، وطنِ جدید یک واقعیت کمیِ قابل اندازه گیری است.
♦️در نگرش اخیر، وطن واحد ورود به دنیای مدرن نیز هست و بدون هرگونه پیشوند و پسوندی، دارای ارزش ذاتی و تعیین کننده است. انسان های فرهنگی در قالب وطن ساختار می یابند و در نظامهای جهانی وارد می شوند.
♦️از آن سو، شواهد نشان می دهد در تفکر غیر مدرن وطن بخشی پیوسته وحاشیه از یک هویت سازنده و اصلی است. بخشی از تاریخ و یا بخشی از ایمان، و به محض تضعیف هویتِ اصلی، مفهومِ وطن نیز تضعیف می شود.
♦️در تعریف جدید وطن دارای آنچنان ظرفیتِ کمی، متنی و محتوائی است که تنها از سوی انسان مدرن قابل به کارگیری نرم افزاری است. انسانِ سنتی دارای تعریفی از وطن پرستی است که در زیر سایه ایدئولوژی های مختلف ملی، دینی و یا هر ایدئولوژی دیگری قرار می گیرد. در تفکر سنتی، وطن فدای همه چیز می شود، در حالی که در دنیای مدرن این همه چیز است که باید فدای منافع وطن شود.
♦️همین چرتکه انداختن های دانشمندان علوم انسانی در ایران است که اندیشمندان این حوزه را به ارائه تعریفی از ایران و هویت ایرانی برای نسل های بعدی واداشته است، تا تعریفِ مدرنِ وطن برای آیندگان به میراث بماند.
♦️این تعریف علاوه بر آنکه باید متنِ مشخصی را ارائه نماید، باید کمی و قابل اندازه گیری باشد و همچنین جامعه ایرانی ظرفیت پذیرش آن را داشته باشد.
♦️با تلاش و تجمع نخبگانی در دو قرن اخیر به جامعه ایرانیِ مبتنی بر سنت، اولویت های دیگری به عنوان محوریت اجتماعی تزریق شده است. بنابراین "ایران" هیچگاه نتوانسته است به محور رفتاری فرزندانش تبدیل شود و ما هموراه شاهد بوده ایم عباراتی مانند چپ، راست، سلطنتی، انقلابی، دینی، ملی، مدرن و سنتی به عنوان پسوند ایران مطرح بوده اند و با ایجاد نوعی ایدئولوژی مبتنی بر پسوندهای اخیر با نوعی ایران مواجه بوده ایم که تنها برای بخشی از ایرانیان مطلوبیت داشته است.
♦️ما از ایران برای ایده هایمان سود می بریم و عبور می کنیم، مفهوم وطن از ظرفیت سنتی ما بالاتر است و با این مفهوم، ما فریز می شویم.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#ما_مدرنیته_و_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️باید واقعیتها را شناخت، توزین کرد و در ساخت های ذهنی و رفتاری به کار گرفت. این تلاشی است که دنیای جدید در پی دست یابی به آن است.
♦️ظاهراً تلاش دنیای مدرن، این است که واقعیت را از حالت پریشانیِ انتزاع رها کند و به انسانِ مدرن این فرصت را بدهد که آن را بشناسد و در آن دست کاری کند.
♦️به این ترتیب تا واقعیتی به ماده تبدیل نگردد و در دنیای مادی قابل رصد نباشد، نمی توان روی فعل و انفعالات آن در دنیای مدرن حساب باز کرد.
♦️البته این امر به معنی عدم وجود عناصر غیر مادی نیست، بلکه به معنای آن است که تا عنصری قابل دست یابی و ساخت و پرداخت نشود، امکان ردگیریِ ردپای آن در فعل و انفعالات دنیای مادی، انسانی و اجتماعی وجود ندارد.
♦️به این ترتیب با دنیائی سازگارتر برای زیستِ انسانی مواجه می شویم.
♦️بر این اصل انسان مدرن در تلاش است نه تنها فرآیندهای تکنولوژیک پیشرفته تری برای نسل آینده باقی بگذارد، بلکه در متن روندهای شناخت شناسی و روش شناسی علوم، جهان مفاهیم را نیز، از مفاهیم موهوم، غیر قابل ردیابی و اندازه گیری، پاک سازی و یا با آنها مرزبندی نماید.
♦️به عبارتی ساده تر از آنجا که انسانِ مادی به ماده آشناتر است هر مفهوم، کلمه و یا روایتی باید وزن مشخص مادی داشته باشد و بتوان این پیش بینی را درخصوص آن صورت داد که در صورت به کارگیری دقیقاً به چه میزان و در کدام جهت، رفتارهای فردی و اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد.
♦️در سوی مقابل و مبتنی بر قراد، هرچند هرمفهومی داری یونی uni و ظرفیت مشخص مادی است، اما جامعه هدف هم، باید، توان مادی به کارگیری آن مفهوم با ظرفیت تعیین شده را داشته باشد.
♦️در صورت استفادۀ ناصحیح از مفاهیم، ممکن است سیستم های گیرنده با ظرفیت مشخصِ انسانی و اجتماعی دچار عدم تعادل و ناتوانی در هماهنگی با آن مفهوم شوند. در این موارد و به عبارتِ امروزی، جامعۀ اخیر هنگ hang می کند و یا فریز freeze می شود. در این شرایط یا هیچ پاسخی از سوی سیستم گیرنده دیده نمی شود و یا پاسخ ها نامنظم هستند و ما نیازمند به باز راه اندایِ سیستم هستیم.
♦️مبتنی بر مقدمات اخیر مفهوم وطن با نگرشِ امروزی دارای تفاوت های قابل ارزیابی با گذشته است. وطن واحدِ ضروری برای ورود به دنیای آینده است. آینده از آن وطن است و در چند سده اخیر این ایده در قالب های مختلفی چون دولت-ملت پیگیری شده است. به این ترتیب و بنا بر تعریف، وطنِ جدید یک واقعیت کمیِ قابل اندازه گیری است.
♦️در نگرش اخیر، وطن واحد ورود به دنیای مدرن نیز هست و بدون هرگونه پیشوند و پسوندی، دارای ارزش ذاتی و تعیین کننده است. انسان های فرهنگی در قالب وطن ساختار می یابند و در نظامهای جهانی وارد می شوند.
♦️از آن سو، شواهد نشان می دهد در تفکر غیر مدرن وطن بخشی پیوسته وحاشیه از یک هویت سازنده و اصلی است. بخشی از تاریخ و یا بخشی از ایمان، و به محض تضعیف هویتِ اصلی، مفهومِ وطن نیز تضعیف می شود.
♦️در تعریف جدید وطن دارای آنچنان ظرفیتِ کمی، متنی و محتوائی است که تنها از سوی انسان مدرن قابل به کارگیری نرم افزاری است. انسانِ سنتی دارای تعریفی از وطن پرستی است که در زیر سایه ایدئولوژی های مختلف ملی، دینی و یا هر ایدئولوژی دیگری قرار می گیرد. در تفکر سنتی، وطن فدای همه چیز می شود، در حالی که در دنیای مدرن این همه چیز است که باید فدای منافع وطن شود.
♦️همین چرتکه انداختن های دانشمندان علوم انسانی در ایران است که اندیشمندان این حوزه را به ارائه تعریفی از ایران و هویت ایرانی برای نسل های بعدی واداشته است، تا تعریفِ مدرنِ وطن برای آیندگان به میراث بماند.
♦️این تعریف علاوه بر آنکه باید متنِ مشخصی را ارائه نماید، باید کمی و قابل اندازه گیری باشد و همچنین جامعه ایرانی ظرفیت پذیرش آن را داشته باشد.
♦️با تلاش و تجمع نخبگانی در دو قرن اخیر به جامعه ایرانیِ مبتنی بر سنت، اولویت های دیگری به عنوان محوریت اجتماعی تزریق شده است. بنابراین "ایران" هیچگاه نتوانسته است به محور رفتاری فرزندانش تبدیل شود و ما هموراه شاهد بوده ایم عباراتی مانند چپ، راست، سلطنتی، انقلابی، دینی، ملی، مدرن و سنتی به عنوان پسوند ایران مطرح بوده اند و با ایجاد نوعی ایدئولوژی مبتنی بر پسوندهای اخیر با نوعی ایران مواجه بوده ایم که تنها برای بخشی از ایرانیان مطلوبیت داشته است.
♦️ما از ایران برای ایده هایمان سود می بریم و عبور می کنیم، مفهوم وطن از ظرفیت سنتی ما بالاتر است و با این مفهوم، ما فریز می شویم.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
#ما_مدرنیته_و_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 مفهوم وطن از ظرفیت سنتی ما بالاتر است و با این مفهوم، ما فریز می شویم
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️تلاش دنیای مدرن، این است که واقعیت را از حالت پریشانیِ انتزاع رها کند و به انسانِ مدرن این فرصت را بدهد که آن را بشناسد و در آن دست کاری کند.
♦️جامعه هدف باید، توان مادی به کارگیری مفهوم با ظرفیت تعیین شده را داشته باشد. در صورت استفادۀ ناصحیح از مفاهیم، جامعۀ اخیر هنگ hang می کند و یا فریز freeze می شود.
♦️وطن واحدِ مادی و ضروری برای ورود به دنیای آینده است و بدون هرگونه پیشوند و پسوندی، دارای ارزش ذاتی و تعیین کننده است.
♦️انسانِ سنتی دارای تعریفی از وطن است که در زیر سایه ایدئولوژی های مختلف ملی، دینی قرار می گیرد.
♦️دانشمندان علوم انسانی در ایران به دنبال ارائه تعریفی از ایران و هویت ایرانی هستند، تا تعریفِ مدرنِ وطن به میراث بماند.
♦️با تلاش و تجمع نخبگانی در دو قرن اخیر با تزریق اولویت های دیگری به عنوان محوریت اجتماعی ، "ایران" هیچگاه نتوانسته است به محور رفتاری فرزندانش تبدیل شود.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹یونس احمدی: دکترای دین پژوهی دانشگاه ادیان
♦️تلاش دنیای مدرن، این است که واقعیت را از حالت پریشانیِ انتزاع رها کند و به انسانِ مدرن این فرصت را بدهد که آن را بشناسد و در آن دست کاری کند.
♦️جامعه هدف باید، توان مادی به کارگیری مفهوم با ظرفیت تعیین شده را داشته باشد. در صورت استفادۀ ناصحیح از مفاهیم، جامعۀ اخیر هنگ hang می کند و یا فریز freeze می شود.
♦️وطن واحدِ مادی و ضروری برای ورود به دنیای آینده است و بدون هرگونه پیشوند و پسوندی، دارای ارزش ذاتی و تعیین کننده است.
♦️انسانِ سنتی دارای تعریفی از وطن است که در زیر سایه ایدئولوژی های مختلف ملی، دینی قرار می گیرد.
♦️دانشمندان علوم انسانی در ایران به دنبال ارائه تعریفی از ایران و هویت ایرانی هستند، تا تعریفِ مدرنِ وطن به میراث بماند.
♦️با تلاش و تجمع نخبگانی در دو قرن اخیر با تزریق اولویت های دیگری به عنوان محوریت اجتماعی ، "ایران" هیچگاه نتوانسته است به محور رفتاری فرزندانش تبدیل شود.
#دکتر_یونس_احمدی_دین_پژوه_و_مدرس_دانشگاه
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ما بدون درک وضع فکر و تفکر در جهان راه بجایی نمیبریم چنانکه اگر با تفکر گذشته خودمان انس پیدا نکنیم در جهان سرگردان میشویم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی: رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران
♦️ من از وضع موجود تفکر راضی نیستم و از غلبه و چیرگی ایدئولوژی بر فلسفه نگرانم.
♦️ در این ۱۵۰ سال تاریخ تجدد مآبی نه فقط تحقیق و تفکر کم داشتهایم بلکه در قلمرو پژوهش هم تعداد آثار ممتازمان زیاد نیست، بنابراین اگر کسی بگوید در راه تفکر متوقف بودهایم بر او خرده نمیتوان گرفت، اما وقتی میگوید ما توانایی تفکر نداریم باید در سخن او تأمل کنیم.
♦️ من وقتی به آینده فکر میکنم تجدید عهد تفکر دینی را نشانه ای امیدوار کننده میبینم.
♦️ اما اینکه فلسفه و تفکر با میزان ایدئولوژی و سیاست سنجیده میشود میتواند چندان مأیوس کننده باشد که هر امیدی را بر باد دهد.
♦️ سیاست در عالم کنونی همهکاره است، اما وقتی با ملاک سیاست در مورد تفکر حکم شود حکم عالم و عامی و عاقل و جاهل و خردمند و سفیه در یک عرض قرار میگیرد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#وضع_موجود_تفکر_در_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی: رئیس فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران
♦️ من از وضع موجود تفکر راضی نیستم و از غلبه و چیرگی ایدئولوژی بر فلسفه نگرانم.
♦️ در این ۱۵۰ سال تاریخ تجدد مآبی نه فقط تحقیق و تفکر کم داشتهایم بلکه در قلمرو پژوهش هم تعداد آثار ممتازمان زیاد نیست، بنابراین اگر کسی بگوید در راه تفکر متوقف بودهایم بر او خرده نمیتوان گرفت، اما وقتی میگوید ما توانایی تفکر نداریم باید در سخن او تأمل کنیم.
♦️ من وقتی به آینده فکر میکنم تجدید عهد تفکر دینی را نشانه ای امیدوار کننده میبینم.
♦️ اما اینکه فلسفه و تفکر با میزان ایدئولوژی و سیاست سنجیده میشود میتواند چندان مأیوس کننده باشد که هر امیدی را بر باد دهد.
♦️ سیاست در عالم کنونی همهکاره است، اما وقتی با ملاک سیاست در مورد تفکر حکم شود حکم عالم و عامی و عاقل و جاهل و خردمند و سفیه در یک عرض قرار میگیرد.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#وضع_موجود_تفکر_در_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 چگونه تغییر ساختار علوم را در آموزش عالی فهم پذیر کنیم؟/ برای تغییر ساختار علوم، ما نیازمند ارجاع به "منطق درونی دیسیپلین ها" هستیم
🔹 دکتر سیدجوادمیری: دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️ نقد من متوجه وزارت علوم است ولی برای صورتبندی این نقد "واحد تحلیل" خود را "پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی" قرار داده ام. اما برای اینکه این مهم را به سرانجام برسانم نیازمند یک "تعریف کاربردی" از مفهوم ساختار هستم تا از آن منظر آشفتگی بوجود آمده در سیستم را ترسیم کنم.
♦️ساختار چیست؟ ساختار از نظر من "ساختمان" نیست بل "فضای بینا-ذهنی" است. اگر این صورتبندی از ساختار به مثابه فضای بینا-ذهنی مورد قبول واقع گردد آنگاه پرسشی که پیش می آید این است که برای اداره ساختار در بستر آکادمیک چه رویکردی باید داشت؟
♦️ ما در زبان فارسی دو مفهوم "ریاست" و "مدیریت" را داریم که به درستی در نسبت با نظام دانایی تبیین نشده اند.
♦️ ریاست در حوزه دانایی را بر ساختار نمی توان اطلاق کرد بل ریاست بر "ساختمان دانشگاه" معطوف است تا رئیس بتواند تسهیلات لجستیک را برای دانشمندان و دانش پژوهان آن فراهم کند.
♦️ اما مفهوم "مدیریت" در نسبت با "ساختار علوم" معنا پیدا می کند و منطق مدیریت ساختار علوم مشابه منطق ریاست ساختمان دانشگاه که مبتنی بر "فضای بینا-ذهنی" می باشد، نیست.
♦️ به سخن دیگر، برای مدیریت پژوهشگاه و دانشگاه و مراکز دانش-محور باید منطبق بر "مدیریت علمی" صحبت کرد.
♦️ اما پرسش اینجاست که برای کارآمدی مدیریت علمی و معیار سنجش آن ما نیازمند ساز و کار دیگری هستیم که در پارادایم ریاستی نمی گنجد.
♦️ به سخن دیگر، برای تغییر ساختار علوم، ما نیازمند ارجاع به "منطق درونی دیسیپلین ها" هستیم و "ابزار" مدیریت علمی در بستر نظام دانایی "اقناع" و "اجماع درون-دیسیپلینی" می باشد.
♦️ به عبارت دیگر، پژوهشگاه ساختمان نیست بل ساختمان پژوهشگاه روبنایِ یک زیربنایی است که ما از آن به عنوان ساختار یاد می کنیم.
و این ساختار منتج از سنت های فکری شرق و غرب است که با عنوان دیسیپلین صورتبندی شده اند و تدوام آنها صرفاً با تکیه بر "فضاهای بینا-ذهنی مشترک" امکانپذیر است.
#دکتر_سید_جواد_میری_دین_پژوه_و_جامعه_شناس
#تعریف_کاربردی_از_مفهوم_ساختار
#ارجاع_به_منطق_درونی_دیسیپلین_ها
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 دکتر سیدجوادمیری: دانشیار پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
♦️ نقد من متوجه وزارت علوم است ولی برای صورتبندی این نقد "واحد تحلیل" خود را "پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی" قرار داده ام. اما برای اینکه این مهم را به سرانجام برسانم نیازمند یک "تعریف کاربردی" از مفهوم ساختار هستم تا از آن منظر آشفتگی بوجود آمده در سیستم را ترسیم کنم.
♦️ساختار چیست؟ ساختار از نظر من "ساختمان" نیست بل "فضای بینا-ذهنی" است. اگر این صورتبندی از ساختار به مثابه فضای بینا-ذهنی مورد قبول واقع گردد آنگاه پرسشی که پیش می آید این است که برای اداره ساختار در بستر آکادمیک چه رویکردی باید داشت؟
♦️ ما در زبان فارسی دو مفهوم "ریاست" و "مدیریت" را داریم که به درستی در نسبت با نظام دانایی تبیین نشده اند.
♦️ ریاست در حوزه دانایی را بر ساختار نمی توان اطلاق کرد بل ریاست بر "ساختمان دانشگاه" معطوف است تا رئیس بتواند تسهیلات لجستیک را برای دانشمندان و دانش پژوهان آن فراهم کند.
♦️ اما مفهوم "مدیریت" در نسبت با "ساختار علوم" معنا پیدا می کند و منطق مدیریت ساختار علوم مشابه منطق ریاست ساختمان دانشگاه که مبتنی بر "فضای بینا-ذهنی" می باشد، نیست.
♦️ به سخن دیگر، برای مدیریت پژوهشگاه و دانشگاه و مراکز دانش-محور باید منطبق بر "مدیریت علمی" صحبت کرد.
♦️ اما پرسش اینجاست که برای کارآمدی مدیریت علمی و معیار سنجش آن ما نیازمند ساز و کار دیگری هستیم که در پارادایم ریاستی نمی گنجد.
♦️ به سخن دیگر، برای تغییر ساختار علوم، ما نیازمند ارجاع به "منطق درونی دیسیپلین ها" هستیم و "ابزار" مدیریت علمی در بستر نظام دانایی "اقناع" و "اجماع درون-دیسیپلینی" می باشد.
♦️ به عبارت دیگر، پژوهشگاه ساختمان نیست بل ساختمان پژوهشگاه روبنایِ یک زیربنایی است که ما از آن به عنوان ساختار یاد می کنیم.
و این ساختار منتج از سنت های فکری شرق و غرب است که با عنوان دیسیپلین صورتبندی شده اند و تدوام آنها صرفاً با تکیه بر "فضاهای بینا-ذهنی مشترک" امکانپذیر است.
#دکتر_سید_جواد_میری_دین_پژوه_و_جامعه_شناس
#تعریف_کاربردی_از_مفهوم_ساختار
#ارجاع_به_منطق_درونی_دیسیپلین_ها
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 برای دست یابی به کارآمدی در مدیریت علمی ما نیازمند ساز و کار دیگری هستیم که در پارادایم ریاستی نمی گنجد
🔹دکتر سیدجوادمیری
♦️ما نیازمند یک "تعریف کاربردی" از مفهوم ساختار هستم تا از آن منظر آشفتگی بوجود آمده در سیستم را ترسیم کنم.
♦️ساختار چیست؟ ساختار از نظر من "ساختمان" نیست بل "فضای بینا-ذهنی" است.
♦️ما در زبان فارسی دو مفهوم "ریاست" و "مدیریت" را داریم، ریاست در حوزه دانایی را بر ساختار نمی توان اطلاق کرد .
♦️اما مفهوم "مدیریت" در نسبت با "ساختار علوم" معنا پیدا می کند.
♦️برای تغییر ساختار علوم، ما نیازمند ارجاع به "منطق درونی دیسیپلین ها" هستیم و "ابزار" مدیریت علمی در بستر نظام دانایی "اقناع" و "اجماع درون-دیسیپلینی" می باشد.
♦️پژوهشگاه ساختمان نیست بل ساختمان پژوهشگاه روبنایِ یک زیربنایی است که ما از آن به عنوان ساختار یاد می کنیم.
♦️ و این ساختار منتج از سنت های فکری شرق و غرب است که با عنوان دیسیپلین صورتبندی شده اند و تدوام آنها صرفاً با تکیه بر "فضاهای بینا-ذهنی" امکانپذیر است.
#دکتر_جواد_میری
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر سیدجوادمیری
♦️ما نیازمند یک "تعریف کاربردی" از مفهوم ساختار هستم تا از آن منظر آشفتگی بوجود آمده در سیستم را ترسیم کنم.
♦️ساختار چیست؟ ساختار از نظر من "ساختمان" نیست بل "فضای بینا-ذهنی" است.
♦️ما در زبان فارسی دو مفهوم "ریاست" و "مدیریت" را داریم، ریاست در حوزه دانایی را بر ساختار نمی توان اطلاق کرد .
♦️اما مفهوم "مدیریت" در نسبت با "ساختار علوم" معنا پیدا می کند.
♦️برای تغییر ساختار علوم، ما نیازمند ارجاع به "منطق درونی دیسیپلین ها" هستیم و "ابزار" مدیریت علمی در بستر نظام دانایی "اقناع" و "اجماع درون-دیسیپلینی" می باشد.
♦️پژوهشگاه ساختمان نیست بل ساختمان پژوهشگاه روبنایِ یک زیربنایی است که ما از آن به عنوان ساختار یاد می کنیم.
♦️ و این ساختار منتج از سنت های فکری شرق و غرب است که با عنوان دیسیپلین صورتبندی شده اند و تدوام آنها صرفاً با تکیه بر "فضاهای بینا-ذهنی" امکانپذیر است.
#دکتر_جواد_میری
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌐 دکتر منوچهر آشتیانی درگذشت
🔹 دکتر آشتیانی از بزرگترین جامعهشناسان چپگرای ایران، نظریهپرداز نئومارکسیست، از شاگردان برجسته گادامر
🔹دکتر منوچهر آشتیانی مرداد ۱۳۹۷ میهمان برنامه شوکران در شبکه چهار سیما بود
♦️ دعوای من با نظام این است:
♦️ شما یک دیالکتیک بین change (تغییر) و سیستم پیدا کنید که در عین اینکه سیستم را حفظ می کنید change در آن انجام بگیرد.
♦️ شما یک eclectic (التقاط) آوردی که نه در آن change هست و نه سیستم.
♦️ شلوغ پلوغ است.
@Shokarantv
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 دکتر آشتیانی از بزرگترین جامعهشناسان چپگرای ایران، نظریهپرداز نئومارکسیست، از شاگردان برجسته گادامر
🔹دکتر منوچهر آشتیانی مرداد ۱۳۹۷ میهمان برنامه شوکران در شبکه چهار سیما بود
♦️ دعوای من با نظام این است:
♦️ شما یک دیالکتیک بین change (تغییر) و سیستم پیدا کنید که در عین اینکه سیستم را حفظ می کنید change در آن انجام بگیرد.
♦️ شما یک eclectic (التقاط) آوردی که نه در آن change هست و نه سیستم.
♦️ شلوغ پلوغ است.
@Shokarantv
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 آرشیو مطالب:
♦️یک: مدیر کانال
@Iranianstructures1
♦️دو: فایل های عمومی
@Iranianstructures2
♦️سه: شناخت شناسی و ساختارگرائی در ایران
@Iranianstructures3
♦️چهار: ساخت شناسیِ فلسفه، علم و دین در ایران
@Iranianstructures4
♦️پنج: ساخت شناسیِ جامعه ایرانی و نظام بین الملل
@Iranianstructures5
♦️ارتباطات :
@Aminha70
@Iranianstructures
🔹 آرشیو مطالب:
♦️یک: مدیر کانال
@Iranianstructures1
♦️دو: فایل های عمومی
@Iranianstructures2
♦️سه: شناخت شناسی و ساختارگرائی در ایران
@Iranianstructures3
♦️چهار: ساخت شناسیِ فلسفه، علم و دین در ایران
@Iranianstructures4
♦️پنج: ساخت شناسیِ جامعه ایرانی و نظام بین الملل
@Iranianstructures5
♦️ارتباطات :
@Aminha70
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: اخلاق علم میتواند ما را متوجه سازد که علم را برای چه میخواهیم/ درتوسعه دانشگاه و آموزش عالی،کاش رشته کار از دست نمیرفت و اندازه نگه داشته میشد
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش ششم
♦️در جهان قدیم غایت علم کمال انسان بود. در جامعه جدید باید فکر کرد که علم ما را به کجا میرساند یا ما چه غایتی داریم که به مدد علم میخواهیم به آن برسیم. گردآوری معلومات لازم است اما تنها با کسب اطلاعات علمی از آثار علم برخوردار نمیتوان شد.
♦️اخلاق علم میتواند ما را متوجه سازد که علم را برای چه میخواهیم. در شرایط کنونی اخلاق میتواند نگاه ما به علم را چنان تغییر دهد که بتوانیم با آن به رفع مشکلها و حل مسائل بپردازیم. نشانه این اخلاقی بودن اگر همه جا پیدا نباشد در ضمیر آنهایی که در مراتب عالی علمند و برنامه علم و آموزش را تدوین میکنند نمیتواند نباشد و اگر نباشد معنیش این است که علم راه به جایی نمیبرد و در ساختن و تحققبخشی جهان اثر ندارد بلکه بیشتر مشغولیت و تفنن و شبیه سازی است.
♦️اکنون در همه جا و به خصوص در جهان توسعه نیافته، دانشمندانی هستند که برای دانش و دانستههای تخصصی خود اعتباری نزدیک به مطلق قائلند و احیاناً به صراحت دانشها و دانستههای دیگر را ناچیز و گاهی خوار میانگارند، اما وقتی از آنان پرسیده میشود که اهمیت دانستههایشان در چیست و از کجاست پاسخی نمیتوانند بدهند و چه پاسخی بدهند که علمشان هرچند به طور کلی میتواند علم دگرگونساز جهان باشد اینجا کارسازی ندارد.
♦️البته در شرایطی دانشمند جز اینکه علمش را به دیگران بیاموزد کار دیگری نمیتواند بکند ولی لابد میداند چه میآموزد و برای چه میآموزد یعنی آموختن باید معلوم باشد که برای چیست زیرا اگر غرض آموختن معلوم نباشد همه علوم اعم از الهی و ریاضی و طبیعی و انسانی و نظری و کاربردی و تکنولوژیک در عرض هم قرار میگیرند و هر گروهی که علمش با مد زمان سازگارتر باشد مقدم میشود.
♦️چنان که داوطلبان تحصیلات دانشگاهی ما به حکم شهرت و مد رشته تحصیلی خود را انتخاب میکنند. سازمانهایی هم هست که با آموزشها یا درست بگویم با تبلیغات آموزشی این وضع را توجیه و تحکیم میکنند.
♦️توسعه بیحساب آموزش عالی
♦️صاحبنظران از اواسط قرن نوزدهم نگران بودند که مبادا علم که به ارزشها کاری ندارد و از صورت ریاضی عقل پیروی میکند، پیوندش با جامعه و آینده گسیخته شود. این پیوند هم اکنون در جهان توسعهیافته در حال قطع شدن است و در جهان توسعهنیافته از ابتدا پیوندی وجود نداشته است که قطع شود.
♦️در کشور ما یکی از پرسشهایی که به آن پاسخ داده نمیشود یا اصلاً مورد اعتنا قرار نمیگیرد که به پاسخش بیندیشند چرایی توسعه بیحساب آموزش عالی است. چرا ما دهها برابر نیازمان مهندس تربیت میکنیم؟ ما به این همه لیسانسه روانشناسی و تاریخ و زیستشناسی و فلسفه چه نیازی داریم؟
♦️پاسخ قبل از تأملی که به آن دادهاند، پاسخی خطابی است. میگویند مگر باسواد بودن بهتر از بیسواد بودن نیست؟ شما که چنین میگوئید خودتان بروید هر چه میخواهید علم بیاموزید و باسواد و عالم و علامه شوید، اما حق ندارید توجیه کنید که سرمایه کشور صرف کارهایی شود که برای کشور هیچ سود ندارد و شاید مردمی را که عمر صرف تحصیل کرده و کاری متناسب با آموختههای خود نمییابند و شاید به هیچ کاری نتوانند مشغول شوند دلسرد و سرخورده و نومید سازد. توسعه دانشگاه و آموزش عالی در حد خود، کاری شایسته و اخلاقی بود و کشور نیز به آن نیاز داشت ولی کاش رشته کار از دست نمیرفت و اندازه نگه داشته میشد.
♦️تجاوز از حد و اندازه اگر اعراض آگاهانه از اخلاق نباشد، عملاً پشت کردن به اخلاق و آینده است. وقتی در باب علم کشور حرف میزنم بعضی دوستانم میگویند تو نمیدانی جوانان دانشجوی ما چه شوری دارند و برای طرح و حلّ مسائل شب و روز نمیشناسند.
♦️این سخن را باید شنید و از شنیدنش خوشحال شد و در آن تأمل کرد. مسلماً ما جوانان دانشمند و دلبسته به علم داریم. وقتی فرهنگستان علوم از نخبه دانشمندان جوان کشور قدردانی میکرد هر کس که در مجلس حاضر بود غرق شادی میشد و آینده در نظرش جلوهای دیگر مییافت ولی اینها گروههای کوچکی از دانشجویان ما هستند که وقتی فارغالتحصیل شدند یا مهاجرت میکنند و اگر بخت یارشان باشد شاید به مراتب عالی علم برسند یا در کشور میمانند و به کارهای مهم اما حاشیهای میپردازند.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#آموختن_باید_معلوم_باشد_که_برای_چیست
#چرایی_توسعه_بیحساب_آموزش_عالی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹بخش ششم
♦️در جهان قدیم غایت علم کمال انسان بود. در جامعه جدید باید فکر کرد که علم ما را به کجا میرساند یا ما چه غایتی داریم که به مدد علم میخواهیم به آن برسیم. گردآوری معلومات لازم است اما تنها با کسب اطلاعات علمی از آثار علم برخوردار نمیتوان شد.
♦️اخلاق علم میتواند ما را متوجه سازد که علم را برای چه میخواهیم. در شرایط کنونی اخلاق میتواند نگاه ما به علم را چنان تغییر دهد که بتوانیم با آن به رفع مشکلها و حل مسائل بپردازیم. نشانه این اخلاقی بودن اگر همه جا پیدا نباشد در ضمیر آنهایی که در مراتب عالی علمند و برنامه علم و آموزش را تدوین میکنند نمیتواند نباشد و اگر نباشد معنیش این است که علم راه به جایی نمیبرد و در ساختن و تحققبخشی جهان اثر ندارد بلکه بیشتر مشغولیت و تفنن و شبیه سازی است.
♦️اکنون در همه جا و به خصوص در جهان توسعه نیافته، دانشمندانی هستند که برای دانش و دانستههای تخصصی خود اعتباری نزدیک به مطلق قائلند و احیاناً به صراحت دانشها و دانستههای دیگر را ناچیز و گاهی خوار میانگارند، اما وقتی از آنان پرسیده میشود که اهمیت دانستههایشان در چیست و از کجاست پاسخی نمیتوانند بدهند و چه پاسخی بدهند که علمشان هرچند به طور کلی میتواند علم دگرگونساز جهان باشد اینجا کارسازی ندارد.
♦️البته در شرایطی دانشمند جز اینکه علمش را به دیگران بیاموزد کار دیگری نمیتواند بکند ولی لابد میداند چه میآموزد و برای چه میآموزد یعنی آموختن باید معلوم باشد که برای چیست زیرا اگر غرض آموختن معلوم نباشد همه علوم اعم از الهی و ریاضی و طبیعی و انسانی و نظری و کاربردی و تکنولوژیک در عرض هم قرار میگیرند و هر گروهی که علمش با مد زمان سازگارتر باشد مقدم میشود.
♦️چنان که داوطلبان تحصیلات دانشگاهی ما به حکم شهرت و مد رشته تحصیلی خود را انتخاب میکنند. سازمانهایی هم هست که با آموزشها یا درست بگویم با تبلیغات آموزشی این وضع را توجیه و تحکیم میکنند.
♦️توسعه بیحساب آموزش عالی
♦️صاحبنظران از اواسط قرن نوزدهم نگران بودند که مبادا علم که به ارزشها کاری ندارد و از صورت ریاضی عقل پیروی میکند، پیوندش با جامعه و آینده گسیخته شود. این پیوند هم اکنون در جهان توسعهیافته در حال قطع شدن است و در جهان توسعهنیافته از ابتدا پیوندی وجود نداشته است که قطع شود.
♦️در کشور ما یکی از پرسشهایی که به آن پاسخ داده نمیشود یا اصلاً مورد اعتنا قرار نمیگیرد که به پاسخش بیندیشند چرایی توسعه بیحساب آموزش عالی است. چرا ما دهها برابر نیازمان مهندس تربیت میکنیم؟ ما به این همه لیسانسه روانشناسی و تاریخ و زیستشناسی و فلسفه چه نیازی داریم؟
♦️پاسخ قبل از تأملی که به آن دادهاند، پاسخی خطابی است. میگویند مگر باسواد بودن بهتر از بیسواد بودن نیست؟ شما که چنین میگوئید خودتان بروید هر چه میخواهید علم بیاموزید و باسواد و عالم و علامه شوید، اما حق ندارید توجیه کنید که سرمایه کشور صرف کارهایی شود که برای کشور هیچ سود ندارد و شاید مردمی را که عمر صرف تحصیل کرده و کاری متناسب با آموختههای خود نمییابند و شاید به هیچ کاری نتوانند مشغول شوند دلسرد و سرخورده و نومید سازد. توسعه دانشگاه و آموزش عالی در حد خود، کاری شایسته و اخلاقی بود و کشور نیز به آن نیاز داشت ولی کاش رشته کار از دست نمیرفت و اندازه نگه داشته میشد.
♦️تجاوز از حد و اندازه اگر اعراض آگاهانه از اخلاق نباشد، عملاً پشت کردن به اخلاق و آینده است. وقتی در باب علم کشور حرف میزنم بعضی دوستانم میگویند تو نمیدانی جوانان دانشجوی ما چه شوری دارند و برای طرح و حلّ مسائل شب و روز نمیشناسند.
♦️این سخن را باید شنید و از شنیدنش خوشحال شد و در آن تأمل کرد. مسلماً ما جوانان دانشمند و دلبسته به علم داریم. وقتی فرهنگستان علوم از نخبه دانشمندان جوان کشور قدردانی میکرد هر کس که در مجلس حاضر بود غرق شادی میشد و آینده در نظرش جلوهای دیگر مییافت ولی اینها گروههای کوچکی از دانشجویان ما هستند که وقتی فارغالتحصیل شدند یا مهاجرت میکنند و اگر بخت یارشان باشد شاید به مراتب عالی علم برسند یا در کشور میمانند و به کارهای مهم اما حاشیهای میپردازند.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#آموختن_باید_معلوم_باشد_که_برای_چیست
#چرایی_توسعه_بیحساب_آموزش_عالی
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: چرا ما دهها برابر نیازمان مهندس تربیت میکنیم؟ ما به این همه لیسانسه روانشناسی و تاریخ و زیستشناسی و فلسفه چه نیازی داریم؟
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/6
♦️در جامعه جدید باید فکر کرد که علم ما را به کجا میرساند یا ما چه غایتی داریم که به مدد علم میخواهیم به آن برسیم.
♦️اخلاق علم میتواند ما را متوجه سازد که علم را برای چه میخواهیم.
♦️در شرایط کنونی اخلاق میتواند نگاه ما به علم را چنان تغییر دهد که بتوانیم با آن به رفع مشکلها و حل مسائل بپردازیم.
♦️نشانه این اخلاقی بودن اگر همه جا پیدا نباشد در ضمیر آنهایی که در مراتب عالی علمند و برنامه علم و آموزش را تدوین میکنند نمیتواند نباشد.
♦️در کشور ما یکی از پرسشهایی که به آن پاسخ داده نمیشود یا اصلاً مورد اعتنا قرار نمیگیرد که به پاسخش بیندیشند چرایی توسعه بیحساب آموزش عالی است.
♦️توسعه دانشگاه و آموزش عالی در حد خود، کاری شایسته و اخلاقی بود، ولی کاش رشته کار از دست نمیرفت و اندازه نگه داشته میشد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/6
♦️در جامعه جدید باید فکر کرد که علم ما را به کجا میرساند یا ما چه غایتی داریم که به مدد علم میخواهیم به آن برسیم.
♦️اخلاق علم میتواند ما را متوجه سازد که علم را برای چه میخواهیم.
♦️در شرایط کنونی اخلاق میتواند نگاه ما به علم را چنان تغییر دهد که بتوانیم با آن به رفع مشکلها و حل مسائل بپردازیم.
♦️نشانه این اخلاقی بودن اگر همه جا پیدا نباشد در ضمیر آنهایی که در مراتب عالی علمند و برنامه علم و آموزش را تدوین میکنند نمیتواند نباشد.
♦️در کشور ما یکی از پرسشهایی که به آن پاسخ داده نمیشود یا اصلاً مورد اعتنا قرار نمیگیرد که به پاسخش بیندیشند چرایی توسعه بیحساب آموزش عالی است.
♦️توسعه دانشگاه و آموزش عالی در حد خود، کاری شایسته و اخلاقی بود، ولی کاش رشته کار از دست نمیرفت و اندازه نگه داشته میشد.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: نظریه جامع و کارآمد حکمرانی در کشور نداریم/ اتاقهای فکر در جمهوری اسلامی، اندک، انحصاری و در نتیجه نمایشی و فاقد اثرگذاری هستند
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ در شرایطی هستیم که فاقد نظریه حکمرانی دینی جامع و کارآمد بوده و یا در صدد اصلاح و روزآمدکردن آن نیستیم.
♦️ بسیاری از اتفاقات معمول منجر به دوقطبی شدن و نزاع در سطح ملی و رسانه ها می شود.
مقصر این معضل حوزه های علمیه و اتاقهای فکر اندک و انحصاری در جمهوری اسلامی هستند.
♦️ در این شرایط باید ارج گذار همه شخصیت های خدوم دینی، ملی، سیاسی، فرهنگی و هنری تاریخی و معاصر ایران فارغ از قطب بندیهای زودگذر و اغلب مخرب سیاسی باشیم.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#نظریه_جامع_و_کارآمد_حکمرانی_در_کشور_نداریم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ در شرایطی هستیم که فاقد نظریه حکمرانی دینی جامع و کارآمد بوده و یا در صدد اصلاح و روزآمدکردن آن نیستیم.
♦️ بسیاری از اتفاقات معمول منجر به دوقطبی شدن و نزاع در سطح ملی و رسانه ها می شود.
مقصر این معضل حوزه های علمیه و اتاقهای فکر اندک و انحصاری در جمهوری اسلامی هستند.
♦️ در این شرایط باید ارج گذار همه شخصیت های خدوم دینی، ملی، سیاسی، فرهنگی و هنری تاریخی و معاصر ایران فارغ از قطب بندیهای زودگذر و اغلب مخرب سیاسی باشیم.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#نظریه_جامع_و_کارآمد_حکمرانی_در_کشور_نداریم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: دچار اختلافات و رقابتهای بیحاصل کنشگران درون حکومت هستیم و در مسائل اساسی و راهبردی، اجماع ملی نداریم
🔹 حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور
@hesamodin1
♦️ ایرانیان نیکاندیش
♦️ با درک آثار اختلافات و رقابتهای بیحاصل کنشگران درون حکومت،
♦️ اینبار کسانی را انتخاب خواهند کرد
♦️ که بتوانند در مسائل اساسی و راهبردی، اجماع ملی ایجاد کنند.
#حسام_الدین_آشنا_مشاور_رئیس_جمهور
#اختلافات_و_رقابتهای_بیحاصل_کنشگران_درون_حکومت_در_کشور
#عدم_اجماع_ملی_در_مسائل_اساسی_و_راهبردی_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 حسام الدین آشنا مشاور رئیس جمهور
@hesamodin1
♦️ ایرانیان نیکاندیش
♦️ با درک آثار اختلافات و رقابتهای بیحاصل کنشگران درون حکومت،
♦️ اینبار کسانی را انتخاب خواهند کرد
♦️ که بتوانند در مسائل اساسی و راهبردی، اجماع ملی ایجاد کنند.
#حسام_الدین_آشنا_مشاور_رئیس_جمهور
#اختلافات_و_رقابتهای_بیحاصل_کنشگران_درون_حکومت_در_کشور
#عدم_اجماع_ملی_در_مسائل_اساسی_و_راهبردی_کشور
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
Audio
🌐 مادامی که یک حکومت هدف اصلی خود را تحقق ارزوهای مردم خودش قرار ندهد، در آن کشور صلح، برقرار نخواهد شد/ فضای مجازی در حال آموزش جامعه است
🔹دکتر محمود سریع القلم
🔹استاد دانشکده علوم اقتصادي و سياسي دانشگاه شهید بهشتی
♦️صلح در یک جامعه یا میان جوامع محصول تغییر اندیشه هاست. هرنوع کیفیت در زندگی محصول فکر کردن است.
♦️رضایت مانع تغییر است. باید همواره در حوزه مفروضات ثابت اجتماعی سؤال مطرح کرد.
♦️آیا نمی گذارند ما پیشرفت کنیم؟
♦️تازمانی که شاه به متخصصان گوش می داد روالی از توسعه در کشور حاکم بود.
♦️اتحادیه اروپا نمونه ای بارز از تجربه تاریخی صلح است.
♦️اگر از تجربه های بین المللی صلح درس نگیریم مجبور به تکرار و سعی و خطا هستیم.
♦️فرصتی برای مناظره در خصوص سیاست خارجی در کشور فراهم نیست. باید از محیط بین الملل آموخت، نباید اندیشه را تنها محدود به یک چرخه بسته داخلی کرد.
♦️کشور ما اگرچه کند اما در مسیر درستی است، قرارداد اجتماعی در حال شکل گیری است.
♦️اینکه ساختار نخبگی در کشور نداریم مانع صلح در ایران و صلح با نظام بین الملل است.
#دکتر_محمود_سریع_القلم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر محمود سریع القلم
🔹استاد دانشکده علوم اقتصادي و سياسي دانشگاه شهید بهشتی
♦️صلح در یک جامعه یا میان جوامع محصول تغییر اندیشه هاست. هرنوع کیفیت در زندگی محصول فکر کردن است.
♦️رضایت مانع تغییر است. باید همواره در حوزه مفروضات ثابت اجتماعی سؤال مطرح کرد.
♦️آیا نمی گذارند ما پیشرفت کنیم؟
♦️تازمانی که شاه به متخصصان گوش می داد روالی از توسعه در کشور حاکم بود.
♦️اتحادیه اروپا نمونه ای بارز از تجربه تاریخی صلح است.
♦️اگر از تجربه های بین المللی صلح درس نگیریم مجبور به تکرار و سعی و خطا هستیم.
♦️فرصتی برای مناظره در خصوص سیاست خارجی در کشور فراهم نیست. باید از محیط بین الملل آموخت، نباید اندیشه را تنها محدود به یک چرخه بسته داخلی کرد.
♦️کشور ما اگرچه کند اما در مسیر درستی است، قرارداد اجتماعی در حال شکل گیری است.
♦️اینکه ساختار نخبگی در کشور نداریم مانع صلح در ایران و صلح با نظام بین الملل است.
#دکتر_محمود_سریع_القلم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی علم در ایران/ دکتر رضا داوری اردکانی: دانشمند جهان توسعهنیافته باید از خود و همراهان خود بپرسد که علم کشورش به کجا میرود و چرا کارهای پژوهشی کشور در سطح و حدّ عادی و متعارف مانده است؟
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش هفتم
♦️ علمی که در برنامه توسعه جایی ندارد یا باید موضوعی شریف و مطلوب لذاته و متناسب با غایات اخلاقی و روحی داشته باشد که آن را لنفسه یعنی برای خودش بیاموزند یا در سطح علم آموزشی و آموختنی میماند.
♦️ وظیفه دانشمند این است که علم را از این وضع بیرون آورد زیرا اگر جز این باشد علم هدر میشود و عالمانش از اینکه علمشان به کار نمیآید و سود ندارد ملول و سرخورده میشوند.
♦️دانشمند هرگز به آنچه آموخته است و میداند دلخوش نمیکند، بلکه راه طلب را ادامه میدهد. این راه طلب چشماندازی میخواهد، چشمانداز را دانشمند یا سیاستمدار نمیتوانند به وجود آورند، اما دانشمند و سیاستمدار باید در طلب آن باشند. این طلب از جمله شرایط اخلاقی علم و پژوهش است.
♦️ دانشمند به نادانی خود بیشتر میاندیشد تا به داناییش زیرا آنچه میداند متعلق به گذشته است و او اکنون که رو به آینده دارد از نادانی اکنون باید خارج شود.
♦️ از دانشمند جهان توسعهنیافته که در کشور خود به کار علم و پژوهش مشغول است نباید توقع داشت که در فکر اکنون و آینده علم به طور کلی باشد، اما او باید از خود بپرسد که برای چه دانشآموخته و چه بهرهای از دانش او به جهانی که در آن به سر میبرد میرسد. همچنین باید بداند که به کجا میرود.
♦️ کافی نیست که از شرف و فضیلت علم بگوید، علم به طور کلی و به خصوص علم جدید تاریخی است و در تاریخ بسط مییابد. علم تاریخی علمی نیست که آن را در یکی از قوطیهای ذهن نگاه دارند و هر وقت که خواستند مصرفش کنند. این علم جزئی از زمان و وجود است.
این علم به شخص تعلق ندارد ، هرچند که آموزش و فراگرفتن علم به عهده اشخاص و برای آنان باشد، بلکه در کارسازی جامعه تحقق مییابد و جزئی از زندگی مردم است. علم، علم جامعه و زمان است.
♦️ افراد و اشخاص ممکن است تواناییهایی داشته باشند که جامعه آن را برنتابد. جامعه هم دانشمند را جذب میکند و هم از خود میراند. بسیاری از دانشمندان که مهاجرت کردهاند، اگر میتوانستند در وطن خود بمانند یعنی اگر وطن آباء و اجدادی میتوانست افقی فرارویشان بگشاید، در این وطن میماندند.
♦️ علم جدید با جامعه چندان به هم پیوستهاند که علم و توسعه اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک با هم پیش میروند و معمولاً کندی توسعه و بینیازی به علم و پژوهش است که علم را از پیشرفت و منشائیت اثر تاریخی باز میدارد.
♦️ تدابیر بعضی دانشمندان و حسن نیت آنها را در کار پیشبرد و توسعه علم قدر باید دانست زیرا اگر اثر تدبیر و حسن نیتشان اندک است، ارزش اخلاقی اش عظمت دارد و میتواند مایه جنبش و جوشش باشد.
♦️ اکنون دانشمند جهان توسعهنیافته باید از خود و همراهان خود بپرسد که تاکنون در کار علم چه کرده است و چه میخواهد بکند و علم کشورش به کجا میرود و چرا کارهای پژوهشی کشور در سطح و حدّ عادی و متعارف مانده است؟ ما که استعدادهای درخشان داشتهایم و داریم، این استعدادها چرا به فعلیت نرسیده یا در شرایط و فضایی بیرون از کشور به فعلیت رسیدهاند.
♦️ اقتضای توسعهنیافتگی این است که دانشمندان کم و بیش محدود باشند. آیا از این محدودیت نمیتوان گذشت؟ اگر گذشت از این محدودیت تاریخی ممکن نباشد محدودیت به موجبیت تاریخی (دترمینیسم) تحویل میشود.
♦️ با قبول موجبیت تاریخی هیچ اختیاری برای آدمی به طور کلی و برای دانشمند باقی نمیماند و همه مأمور مطیع و گوش به فرمان شرایط مادی تاریخی خویشند اما تاریخ به معنایی که در این نوشته آمده است، مجموعه دستورالعملها و قواعد و افکار و اشیا خارجی و حوادثی نیست که تکلیف زندگی و عمل و نظر مردمان را معین میکند، بلکه تاریخ به معنی پیشآمد تفکر و تحقق و بسط آثار و نتایج آن است.
♦️ اندیشه مقابل موجبیت تاریخی این است که دانشمند و به طور کلی ادراک کننده را بیرون از جهان و مشرف بر آن تصور کنند که گویی جهان و علم و سیاست و فرهنگ و هنر به اختیار اوست و اگر اراده کند از عهده هر کاری برمیآید؛ این رأی که سستتر و سطحیتر از موجبیت تاریخی به نظر میرسد، مشهورتر و شایعتر است.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#بهره_دانش_برای_جهانی_است_که_در_آن_به_سر_میبریم
#چرا_استعدادهای_درخشان_کشور_به_فعلیت_نمی_رسد
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم
🔹 دکتر رضا داوری اردکانی فیلسوف و متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم کشور
🔹 سخن اولِ نشریه فرهنگستان علوم
🔹 بخش هفتم
♦️ علمی که در برنامه توسعه جایی ندارد یا باید موضوعی شریف و مطلوب لذاته و متناسب با غایات اخلاقی و روحی داشته باشد که آن را لنفسه یعنی برای خودش بیاموزند یا در سطح علم آموزشی و آموختنی میماند.
♦️ وظیفه دانشمند این است که علم را از این وضع بیرون آورد زیرا اگر جز این باشد علم هدر میشود و عالمانش از اینکه علمشان به کار نمیآید و سود ندارد ملول و سرخورده میشوند.
♦️دانشمند هرگز به آنچه آموخته است و میداند دلخوش نمیکند، بلکه راه طلب را ادامه میدهد. این راه طلب چشماندازی میخواهد، چشمانداز را دانشمند یا سیاستمدار نمیتوانند به وجود آورند، اما دانشمند و سیاستمدار باید در طلب آن باشند. این طلب از جمله شرایط اخلاقی علم و پژوهش است.
♦️ دانشمند به نادانی خود بیشتر میاندیشد تا به داناییش زیرا آنچه میداند متعلق به گذشته است و او اکنون که رو به آینده دارد از نادانی اکنون باید خارج شود.
♦️ از دانشمند جهان توسعهنیافته که در کشور خود به کار علم و پژوهش مشغول است نباید توقع داشت که در فکر اکنون و آینده علم به طور کلی باشد، اما او باید از خود بپرسد که برای چه دانشآموخته و چه بهرهای از دانش او به جهانی که در آن به سر میبرد میرسد. همچنین باید بداند که به کجا میرود.
♦️ کافی نیست که از شرف و فضیلت علم بگوید، علم به طور کلی و به خصوص علم جدید تاریخی است و در تاریخ بسط مییابد. علم تاریخی علمی نیست که آن را در یکی از قوطیهای ذهن نگاه دارند و هر وقت که خواستند مصرفش کنند. این علم جزئی از زمان و وجود است.
این علم به شخص تعلق ندارد ، هرچند که آموزش و فراگرفتن علم به عهده اشخاص و برای آنان باشد، بلکه در کارسازی جامعه تحقق مییابد و جزئی از زندگی مردم است. علم، علم جامعه و زمان است.
♦️ افراد و اشخاص ممکن است تواناییهایی داشته باشند که جامعه آن را برنتابد. جامعه هم دانشمند را جذب میکند و هم از خود میراند. بسیاری از دانشمندان که مهاجرت کردهاند، اگر میتوانستند در وطن خود بمانند یعنی اگر وطن آباء و اجدادی میتوانست افقی فرارویشان بگشاید، در این وطن میماندند.
♦️ علم جدید با جامعه چندان به هم پیوستهاند که علم و توسعه اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک با هم پیش میروند و معمولاً کندی توسعه و بینیازی به علم و پژوهش است که علم را از پیشرفت و منشائیت اثر تاریخی باز میدارد.
♦️ تدابیر بعضی دانشمندان و حسن نیت آنها را در کار پیشبرد و توسعه علم قدر باید دانست زیرا اگر اثر تدبیر و حسن نیتشان اندک است، ارزش اخلاقی اش عظمت دارد و میتواند مایه جنبش و جوشش باشد.
♦️ اکنون دانشمند جهان توسعهنیافته باید از خود و همراهان خود بپرسد که تاکنون در کار علم چه کرده است و چه میخواهد بکند و علم کشورش به کجا میرود و چرا کارهای پژوهشی کشور در سطح و حدّ عادی و متعارف مانده است؟ ما که استعدادهای درخشان داشتهایم و داریم، این استعدادها چرا به فعلیت نرسیده یا در شرایط و فضایی بیرون از کشور به فعلیت رسیدهاند.
♦️ اقتضای توسعهنیافتگی این است که دانشمندان کم و بیش محدود باشند. آیا از این محدودیت نمیتوان گذشت؟ اگر گذشت از این محدودیت تاریخی ممکن نباشد محدودیت به موجبیت تاریخی (دترمینیسم) تحویل میشود.
♦️ با قبول موجبیت تاریخی هیچ اختیاری برای آدمی به طور کلی و برای دانشمند باقی نمیماند و همه مأمور مطیع و گوش به فرمان شرایط مادی تاریخی خویشند اما تاریخ به معنایی که در این نوشته آمده است، مجموعه دستورالعملها و قواعد و افکار و اشیا خارجی و حوادثی نیست که تکلیف زندگی و عمل و نظر مردمان را معین میکند، بلکه تاریخ به معنی پیشآمد تفکر و تحقق و بسط آثار و نتایج آن است.
♦️ اندیشه مقابل موجبیت تاریخی این است که دانشمند و به طور کلی ادراک کننده را بیرون از جهان و مشرف بر آن تصور کنند که گویی جهان و علم و سیاست و فرهنگ و هنر به اختیار اوست و اگر اراده کند از عهده هر کاری برمیآید؛ این رأی که سستتر و سطحیتر از موجبیت تاریخی به نظر میرسد، مشهورتر و شایعتر است.
#دکتر_رضا_داوری_اردکانی
#ساخت_شناسی_علم_در_ایران
#بهره_دانش_برای_جهانی_است_که_در_آن_به_سر_میبریم
#چرا_استعدادهای_درخشان_کشور_به_فعلیت_نمی_رسد
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر رضا داوری اردکانی: ما که استعدادهای درخشان داشتهایم و داریم، این استعدادها چرا به فعلیت نرسیده یا در شرایط و فضایی بیرون از کشور به فعلیت رسیدهاند
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/7
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته باید از خود بپرسد که برای چه دانشآموخته و چه بهرهای از دانش او به جهانی که در آن به سر میبرد میرسد.
♦️علم جدید با جامعه چندان به هم پیوستهاند که علم و توسعه اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک با هم پیش میروند.
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته باید از خود و همراهان خود بپرسد که علم کشورش به کجا میرود و چرا کارهای پژوهشی کشور در سطح و حدّ عادی و متعارف مانده است؟
♦️تاریخ به معنایی که در این نوشته آمده است، مجموعه دستورالعملها و قواعد و افکار و اشیا خارجی و حوادثی نیست که تکلیف زندگی و عمل و نظر مردمان را معین میکند.
♦️اندیشه مقابل موجبیت تاریخی این است که دانشمند و به طور کلی ادراک کننده را بیرون از جهان و مشرف بر آن تصور کنند که گویی جهان و علم و سیاست و فرهنگ و هنر به اختیار اوست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹شرایط اخلاقی و تاریخی پیشرفت علم/7
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته باید از خود بپرسد که برای چه دانشآموخته و چه بهرهای از دانش او به جهانی که در آن به سر میبرد میرسد.
♦️علم جدید با جامعه چندان به هم پیوستهاند که علم و توسعه اجتماعی، اقتصادی و تکنولوژیک با هم پیش میروند.
♦️دانشمند جهان توسعهنیافته باید از خود و همراهان خود بپرسد که علم کشورش به کجا میرود و چرا کارهای پژوهشی کشور در سطح و حدّ عادی و متعارف مانده است؟
♦️تاریخ به معنایی که در این نوشته آمده است، مجموعه دستورالعملها و قواعد و افکار و اشیا خارجی و حوادثی نیست که تکلیف زندگی و عمل و نظر مردمان را معین میکند.
♦️اندیشه مقابل موجبیت تاریخی این است که دانشمند و به طور کلی ادراک کننده را بیرون از جهان و مشرف بر آن تصور کنند که گویی جهان و علم و سیاست و فرهنگ و هنر به اختیار اوست.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر محسن رنانی: تا الگوهای ما تغییر نکنند چیزی عوض نخواهد شد/ ترامپ بیاید احتمالا ما زودتر به نقطه تصمیمات سخت برای افقگشایی میرسیم
🔹دکتر محسن رنانی: استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
🔹 بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست.
🔹 با آمد و رفت ترامپ و بایدن چیزی عوض نمیشود چون ما عوض نمیشویم.
🔹 برجام تجربه ای بود که وقتی تصمیمات سخت گرفتیم، همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار دادیم.
♦️ اکنون که همه در این اندیشهاند که اگر ترامپ بیاید چه میشود؟ و اگر بایدِن بیاید چه؟ فکر کردم اکنون زمان خوبی برای توجه دادن به این نکته است که تا الگوهای ما تغییر نکنند چیزی عوض نخواهد شد.
♦️ بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست، ربطی به ترامپ و بایدِن ندارد. آمدن و رفتن ترامپ و بایدِن فقط سرعت بحرانهای ما را کم و زیاد می کند.
♦️ ترامپ بیاید، تولید ما با سرعت بیشتری سقوط میکند؛ بایدن بیاید، تولید ما با سرعت کمتری سقوط میکند. ترامپ بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت بیشتری بالا میرود؛ بایدن بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت کمتری بالا میرود.
♦️ ترامپ بیاید، کشورهای عربی با سرعت بیشتری از ما دور می شوند و به سوی همپیمانی با اسرائيل میروند؛ بایدن بیاید، با سرعت کمتری چنین میکنند.
♦️ ترامپ بیاید، مرگهای کرونایی ما با سرعت بیشتری افزایش مییابد؛ بایدن بیاید با سرعتی کمتر.
♦️ ترامپ بیاید شکاف و قهر بین روشنفکران و حاکمان خیلی عمیقتر میشود؛ بایدن بیاید، همچنان عمیقتر میشود اما با سرعت کمتر.
و البته ترامپ بیاید احتمالا ما زودتر به نقطه تصمیمات سخت برای افقگشایی میرسیم؛ اما اگر بایدن بیاید، مدت دیگری فرصت مییابیم تا بیشتر همدیگر را و کشور را تخریب کنیم و بعد به آن نقطه برسیم.
♦️ احتمالا در نقطه تصمیمات سخت هم، یا شروع میکنیم فرصت طلبی کنیم تا نگذاریم تصمیمات سخت گرفته شود و کشور از بحران فاصله بگیرد؛ یا این که بهجای همکاری و همدلی برای رسیدن به تصمیم درست و کم هزینه، سعی میکنیم همدیگر را مقصر معرفی کنیم و بیشتر تخریب کنیم.
♦️ حتی وقتی تصمیمات سخت را هم گرفتیم دوباره همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار خواهیم داد (تکرار تجربه برجام). پس با آمد و رفت ترامپ و بایدن چیزی عوض نمیشود چون ما عوض نمیشویم.
♦️ دقت کنیم، ما در ده سال گذشته تجربههای بزرگ و پرهزینهای را پشت سر گذاشتهایم، اما در این ده سال هیچ کس عوض نشده است، یعنی هیچ کس از جای خودش تکان نخورده است، همه همان جایی هستند که ده سال پیش ایستاده بودند و حرفها همان حرفها و الگوهای رفتاری، همان الگوها.
♦️ نه رهبری، به عنوان الگویی که جایگاه منحصر به فردی در ساختار سیاسی ما دارد، و نه آقایان موسوی یا خاتمی یا کروبی یا چهرههای اصولگرا، یا روشنفکران بیرون حاکمیت یا نخبگان درون حاکمیت، یا حتی منتقدان خارج از کشور، هیچ کدام در این ده سال از موضع خود جابهجا نشدهاند؛ یعنی همه همان «حقّ»ی که بودهاند هستند.
♦️ و چون همه همان حقّی که بودهاند هستند، آنچه فدا شده است، حقّ ملت ایران است: حق رفاه، حق امنیت، حق آرامش، حق اشتغال، حق ازدواج، حق امید، حق آیندهای روشن و حق توسعه.
♦️ به گمان من از اکنون تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مهم ترین نقطه عطف تاریخ بعد از جنگ ایستاده ایم.
♦️ تحولات بزرگی در راه است که کوچکترین انتخاب خطا میتواند هزینههای سنگین بین نسلی تازهای بر کشور ما تحمیل کند. پس نوبت آن است که همهمان تغییر کنیم، و همهمان جابهجا بشویم تا مجالی و فضایی برای تغییر ایجاد کنیم و بستر تصمیمات بزرگ اما عقلانی را آماده کنیم.
دکترمحسن رنانی در تلگرام
@Renani_Mohsen
#دکتر_محسن_رنانی
#تا_الگوهای_ما_تغییر_نکنند_چیزی_عوض_نخواهد_شد
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر محسن رنانی: استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان
🔹 بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست.
🔹 با آمد و رفت ترامپ و بایدن چیزی عوض نمیشود چون ما عوض نمیشویم.
🔹 برجام تجربه ای بود که وقتی تصمیمات سخت گرفتیم، همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار دادیم.
♦️ اکنون که همه در این اندیشهاند که اگر ترامپ بیاید چه میشود؟ و اگر بایدِن بیاید چه؟ فکر کردم اکنون زمان خوبی برای توجه دادن به این نکته است که تا الگوهای ما تغییر نکنند چیزی عوض نخواهد شد.
♦️ بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست، ربطی به ترامپ و بایدِن ندارد. آمدن و رفتن ترامپ و بایدِن فقط سرعت بحرانهای ما را کم و زیاد می کند.
♦️ ترامپ بیاید، تولید ما با سرعت بیشتری سقوط میکند؛ بایدن بیاید، تولید ما با سرعت کمتری سقوط میکند. ترامپ بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت بیشتری بالا میرود؛ بایدن بیاید، حجم نقدینگی ما با سرعت کمتری بالا میرود.
♦️ ترامپ بیاید، کشورهای عربی با سرعت بیشتری از ما دور می شوند و به سوی همپیمانی با اسرائيل میروند؛ بایدن بیاید، با سرعت کمتری چنین میکنند.
♦️ ترامپ بیاید، مرگهای کرونایی ما با سرعت بیشتری افزایش مییابد؛ بایدن بیاید با سرعتی کمتر.
♦️ ترامپ بیاید شکاف و قهر بین روشنفکران و حاکمان خیلی عمیقتر میشود؛ بایدن بیاید، همچنان عمیقتر میشود اما با سرعت کمتر.
و البته ترامپ بیاید احتمالا ما زودتر به نقطه تصمیمات سخت برای افقگشایی میرسیم؛ اما اگر بایدن بیاید، مدت دیگری فرصت مییابیم تا بیشتر همدیگر را و کشور را تخریب کنیم و بعد به آن نقطه برسیم.
♦️ احتمالا در نقطه تصمیمات سخت هم، یا شروع میکنیم فرصت طلبی کنیم تا نگذاریم تصمیمات سخت گرفته شود و کشور از بحران فاصله بگیرد؛ یا این که بهجای همکاری و همدلی برای رسیدن به تصمیم درست و کم هزینه، سعی میکنیم همدیگر را مقصر معرفی کنیم و بیشتر تخریب کنیم.
♦️ حتی وقتی تصمیمات سخت را هم گرفتیم دوباره همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار خواهیم داد (تکرار تجربه برجام). پس با آمد و رفت ترامپ و بایدن چیزی عوض نمیشود چون ما عوض نمیشویم.
♦️ دقت کنیم، ما در ده سال گذشته تجربههای بزرگ و پرهزینهای را پشت سر گذاشتهایم، اما در این ده سال هیچ کس عوض نشده است، یعنی هیچ کس از جای خودش تکان نخورده است، همه همان جایی هستند که ده سال پیش ایستاده بودند و حرفها همان حرفها و الگوهای رفتاری، همان الگوها.
♦️ نه رهبری، به عنوان الگویی که جایگاه منحصر به فردی در ساختار سیاسی ما دارد، و نه آقایان موسوی یا خاتمی یا کروبی یا چهرههای اصولگرا، یا روشنفکران بیرون حاکمیت یا نخبگان درون حاکمیت، یا حتی منتقدان خارج از کشور، هیچ کدام در این ده سال از موضع خود جابهجا نشدهاند؛ یعنی همه همان «حقّ»ی که بودهاند هستند.
♦️ و چون همه همان حقّی که بودهاند هستند، آنچه فدا شده است، حقّ ملت ایران است: حق رفاه، حق امنیت، حق آرامش، حق اشتغال، حق ازدواج، حق امید، حق آیندهای روشن و حق توسعه.
♦️ به گمان من از اکنون تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مهم ترین نقطه عطف تاریخ بعد از جنگ ایستاده ایم.
♦️ تحولات بزرگی در راه است که کوچکترین انتخاب خطا میتواند هزینههای سنگین بین نسلی تازهای بر کشور ما تحمیل کند. پس نوبت آن است که همهمان تغییر کنیم، و همهمان جابهجا بشویم تا مجالی و فضایی برای تغییر ایجاد کنیم و بستر تصمیمات بزرگ اما عقلانی را آماده کنیم.
دکترمحسن رنانی در تلگرام
@Renani_Mohsen
#دکتر_محسن_رنانی
#تا_الگوهای_ما_تغییر_نکنند_چیزی_عوض_نخواهد_شد
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 دکتر محسن رنانی: نوبت آن است که همهمان تغییر کنیم، و همهمان جابهجا بشویم تا مجالی و فضایی برای تغییر ایجاد کنیم و بستر تصمیمات بزرگ اما عقلانی را آماده کنیم
♦️بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست، ربطی به ترامپ و بایدِن ندارد.
♦️ترامپ بیاید، تولید ما با سرعت بیشتری سقوط میکند.
♦️ترامپ بیاید، کشورهای عربی با سرعت بیشتری از ما دور می شوند .
♦️و البته ترامپ بیاید احتمالا ما زودتر به نقطه تصمیمات سخت برای افقگشایی میرسیم؛ اما اگر بایدن بیاید، مدت دیگری فرصت مییابیم تا بیشتر همدیگر را و کشور را تخریب کنیم و بعد به آن نقطه برسیم.
♦️برجام تجربه ای بود که وقتی تصمیمات سخت گرفتیم، همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار دادیم.
♦️دقت کنیم، ما در ده سال گذشته تجربههای بزرگ و پرهزینهای را پشت سر گذاشتهایم، اما در این ده سال هیچ کس از جای خودش تکان نخورده است.
♦️به گمان من از اکنون تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مهم ترین نقطه عطف تاریخ بعد از جنگ ایستاده ایم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
♦️بحرانهای ما حاصل سوء رفتار الگوهای ما و سوء مدیریت سیاستگران ماست، ربطی به ترامپ و بایدِن ندارد.
♦️ترامپ بیاید، تولید ما با سرعت بیشتری سقوط میکند.
♦️ترامپ بیاید، کشورهای عربی با سرعت بیشتری از ما دور می شوند .
♦️و البته ترامپ بیاید احتمالا ما زودتر به نقطه تصمیمات سخت برای افقگشایی میرسیم؛ اما اگر بایدن بیاید، مدت دیگری فرصت مییابیم تا بیشتر همدیگر را و کشور را تخریب کنیم و بعد به آن نقطه برسیم.
♦️برجام تجربه ای بود که وقتی تصمیمات سخت گرفتیم، همان تصمیم سخت را بهانه ای برای تخریب یکدیگر قرار دادیم.
♦️دقت کنیم، ما در ده سال گذشته تجربههای بزرگ و پرهزینهای را پشت سر گذاشتهایم، اما در این ده سال هیچ کس از جای خودش تکان نخورده است.
♦️به گمان من از اکنون تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ در مهم ترین نقطه عطف تاریخ بعد از جنگ ایستاده ایم.
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 ساخت شناسی جامعه ایرانی: باید عالمانه ببینیم در کجای روند تحولات تاریخی کشور ایستاده ایم. در مرحلۀ ثباتیم یا گذار، پاردایم فرهنگی و سنت تاریخی ما در قبال جهان کنونی در چه شرایطی است؟
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی: فیلسوف ایرانی و استاد دانشگاه
🔹 از کتاب آینده روحانیت و جهان معاصر
🔹 در بستری از ناخودآگاهی و یأس درحال تغییریم.
♦️ جامعۀ ما در یک مرحلۀ گذار جدی تاریخی است.
♦️ چه بخواهیم، چه نخواهیم، پارادایم فرهنگی و تاریخیِ سنت و تفکر ما در حال تغییر و حتی فروپاشی است. مفروضات پیشین به چالش خوانده شده اند، نظام های وجود شناختی ما درهم شکسته است، ارزش هایمان متزلزل شده و برج و باروهای ستبر اعتقادات مان فروپاشیده اند.
♦️ در یککلمه عالَمیت عالَم ما و سنت نظری و فکری ما به پایان رسیده است. ما تغییر کرده و می کنیم و اینتغییر در میان طوفانی از درهم شکستگی ها، فروپاشی ها، بی ریشه شدن ها و بی معنایی ها و در بستری از ناخودآگاهی و یأس صورت می پذیرد.
♦️ به دنبال ظهور مدرنیته و عالَم مدرن در غرب و پس از نخستین مواجهه های ما با این عالَم جدید، از حدود دو قرنِ پیش به تدریج ما ایرانیان تصویر خود را در آیینه ی تمدن جدید دیدیم و تا حدود زیادی با دیدن تصویر خویش ،در خود فرو شکستیم.
♦️ از آن زمان تا کنون ،هر روز با سرعت ،حدّت و شدّت بیشتری برج و باروهای ستبر عالَم سنتی ما رو به ویرانی و فروپاشیگرفته و عالَم سنت بر سرمان آوار گشته است. از آن زمان تا کنون، میان ما و جهان جدید شکافی معرفت شناختی شکل گرفته است.
♦️ شکاف میان ذهنیت، اعتقادات و باورهای ما با جهان معاصر و تحولات بیش از اندازه سریعِ آن می رود که به یک گسست تبدیل شود. مراد من از گسست در اینجا شکافی پر ناشدنی و فاصله عبور نکردنی است. این شکاف یا گسست صرفاً در میان ما و جوامع مدرن اروپایی و آمریکایی یا میانعالَم سنتی ما و عالَم مدرن جوامع غربی نیست ،بلکه این شکاف و گسست خود را در هویت و شخصیت افراد جامعه ی ما و حتی در زندگی یکایک خود ما ،یعنی در درون خود ما آشکار کرده است.
♦️اینگسست خود را در پدیدارهای گوناگون اجتماعی،همچون گسست نسلی یعنی شکاف و فاصله ی میان پدران با پسران، مادران با دختران، گسست خانوادگی، و گسست میان ساختار قدرت سیاسی و شهروندان نشان می دهد.
♦️حتی درون بسیاری از ما جنگ و نزاعی سهمگین میان دو نحوه رویکرد به جهان ،دو گونه عقلانیت دینی و غیر دینی و دو گونه تفسیر قدسی یا عرفی از هستی بر پاست. ما نیز به گونه ای، به قول حافظ ،چو بید بر سر ایمان خویش می لرزیم. بسیاری از ما امروز در شرایطی برزخی یعنی در حالتی دو شخصیتی بسر می بریم.
♦️عالَم پیشین ما بر حجیت و اعتبار سنت استوار بود. اما عقل گرایی جدید هر گونه حجیت و اعتباری برای سنت را به چالش خواند. جهان ما راز آلود و مملو از رمز و راز بود. اما سکولاریسم همه ی رازها و رمزها را از جهان ما زدود. ما در جهانی قدسی نفس می کشیدیم.
♦️لیکن با ظهور مدرنیته همه چیزعرفی شد و تلاش های ما نیز برای قدسی ساختنآنچه عرفی است ،ره به جایی نمی برد. ما جهان را در اداره ی اراده ی مطلق و فاعلی بالقصد می دانستیم. معجزات نشانه های بارزی از حاکمیت یک چنین اراده ی مطلقی بودند. اما علم تجربی جدید با آن دترمینیسم خدشه ناپذیرش ،دستان خدای ما را بست و دیگر هیچ مجالی را برای معجزات در عالَم ما باقی نگذاشت.
♦️فهم ماتریالیستیک و طبیعت گرایانه ،تلقی الهی و ماوراء طبیعت گرایانه ی ما از جهان و موجودات را به سخره گرفت.
♦️جهان کنونی ما نسبت به اعمال و رفتار ما بی تفاوت شده است. بر خلاف انتظارات، تعالیم و آموزه های سنتی ما، جهان هیچ عکس العملی نسبت به نحوه ی زیستن و خوبی ها و بدی ها و زشتی ها و زیبایی های اخلاقی آدمیان از خود نشان نمی دهد.
♦️مطابق با معرفت شناسی مدرن، حس و فاهمه، دیگر جایی برای قوه ی خیال باقی نگذارشته است و تجربه گرایی جدید، شهود گرایی ما را بی معنا ساخت. شکگرایی حصن حصین ایمان و یقین را فرو ریخت. علم تاریخ، اسطوره هایمان را از جهان زدود و نگاه تاریخی به همهچیز دیگر برای ما هیچ فرصتی برای اندیشیدن به فرا تاریخ باقی نگذاشت .
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#تفکر_سنتی_ما_در_حال_تغییر_و_حتی_فروپاشی_است
#ساخت_شناسی_جامعه_ایرانی_و_نظام_بین_الملل
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 دکتر بیژن عبدالکریمی: فیلسوف ایرانی و استاد دانشگاه
🔹 از کتاب آینده روحانیت و جهان معاصر
🔹 در بستری از ناخودآگاهی و یأس درحال تغییریم.
♦️ جامعۀ ما در یک مرحلۀ گذار جدی تاریخی است.
♦️ چه بخواهیم، چه نخواهیم، پارادایم فرهنگی و تاریخیِ سنت و تفکر ما در حال تغییر و حتی فروپاشی است. مفروضات پیشین به چالش خوانده شده اند، نظام های وجود شناختی ما درهم شکسته است، ارزش هایمان متزلزل شده و برج و باروهای ستبر اعتقادات مان فروپاشیده اند.
♦️ در یککلمه عالَمیت عالَم ما و سنت نظری و فکری ما به پایان رسیده است. ما تغییر کرده و می کنیم و اینتغییر در میان طوفانی از درهم شکستگی ها، فروپاشی ها، بی ریشه شدن ها و بی معنایی ها و در بستری از ناخودآگاهی و یأس صورت می پذیرد.
♦️ به دنبال ظهور مدرنیته و عالَم مدرن در غرب و پس از نخستین مواجهه های ما با این عالَم جدید، از حدود دو قرنِ پیش به تدریج ما ایرانیان تصویر خود را در آیینه ی تمدن جدید دیدیم و تا حدود زیادی با دیدن تصویر خویش ،در خود فرو شکستیم.
♦️ از آن زمان تا کنون ،هر روز با سرعت ،حدّت و شدّت بیشتری برج و باروهای ستبر عالَم سنتی ما رو به ویرانی و فروپاشیگرفته و عالَم سنت بر سرمان آوار گشته است. از آن زمان تا کنون، میان ما و جهان جدید شکافی معرفت شناختی شکل گرفته است.
♦️ شکاف میان ذهنیت، اعتقادات و باورهای ما با جهان معاصر و تحولات بیش از اندازه سریعِ آن می رود که به یک گسست تبدیل شود. مراد من از گسست در اینجا شکافی پر ناشدنی و فاصله عبور نکردنی است. این شکاف یا گسست صرفاً در میان ما و جوامع مدرن اروپایی و آمریکایی یا میانعالَم سنتی ما و عالَم مدرن جوامع غربی نیست ،بلکه این شکاف و گسست خود را در هویت و شخصیت افراد جامعه ی ما و حتی در زندگی یکایک خود ما ،یعنی در درون خود ما آشکار کرده است.
♦️اینگسست خود را در پدیدارهای گوناگون اجتماعی،همچون گسست نسلی یعنی شکاف و فاصله ی میان پدران با پسران، مادران با دختران، گسست خانوادگی، و گسست میان ساختار قدرت سیاسی و شهروندان نشان می دهد.
♦️حتی درون بسیاری از ما جنگ و نزاعی سهمگین میان دو نحوه رویکرد به جهان ،دو گونه عقلانیت دینی و غیر دینی و دو گونه تفسیر قدسی یا عرفی از هستی بر پاست. ما نیز به گونه ای، به قول حافظ ،چو بید بر سر ایمان خویش می لرزیم. بسیاری از ما امروز در شرایطی برزخی یعنی در حالتی دو شخصیتی بسر می بریم.
♦️عالَم پیشین ما بر حجیت و اعتبار سنت استوار بود. اما عقل گرایی جدید هر گونه حجیت و اعتباری برای سنت را به چالش خواند. جهان ما راز آلود و مملو از رمز و راز بود. اما سکولاریسم همه ی رازها و رمزها را از جهان ما زدود. ما در جهانی قدسی نفس می کشیدیم.
♦️لیکن با ظهور مدرنیته همه چیزعرفی شد و تلاش های ما نیز برای قدسی ساختنآنچه عرفی است ،ره به جایی نمی برد. ما جهان را در اداره ی اراده ی مطلق و فاعلی بالقصد می دانستیم. معجزات نشانه های بارزی از حاکمیت یک چنین اراده ی مطلقی بودند. اما علم تجربی جدید با آن دترمینیسم خدشه ناپذیرش ،دستان خدای ما را بست و دیگر هیچ مجالی را برای معجزات در عالَم ما باقی نگذاشت.
♦️فهم ماتریالیستیک و طبیعت گرایانه ،تلقی الهی و ماوراء طبیعت گرایانه ی ما از جهان و موجودات را به سخره گرفت.
♦️جهان کنونی ما نسبت به اعمال و رفتار ما بی تفاوت شده است. بر خلاف انتظارات، تعالیم و آموزه های سنتی ما، جهان هیچ عکس العملی نسبت به نحوه ی زیستن و خوبی ها و بدی ها و زشتی ها و زیبایی های اخلاقی آدمیان از خود نشان نمی دهد.
♦️مطابق با معرفت شناسی مدرن، حس و فاهمه، دیگر جایی برای قوه ی خیال باقی نگذارشته است و تجربه گرایی جدید، شهود گرایی ما را بی معنا ساخت. شکگرایی حصن حصین ایمان و یقین را فرو ریخت. علم تاریخ، اسطوره هایمان را از جهان زدود و نگاه تاریخی به همهچیز دیگر برای ما هیچ فرصتی برای اندیشیدن به فرا تاریخ باقی نگذاشت .
#دکتر_بیژن_عبدالکریمی
#تفکر_سنتی_ما_در_حال_تغییر_و_حتی_فروپاشی_است
#ساخت_شناسی_جامعه_ایرانی_و_نظام_بین_الملل
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 چه بخواهیم، چه نخواهیم، پارادایم فرهنگی و تاریخیِ سنت و تفکر ما در حال تغییر و حتی فروپاشی است
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: فیلسوف ایرانی و استاد دانشگاه
♦️جامعۀ ما در یک مرحلۀ گذار جدی تاریخی است.
♦️مفروضات پیشین به چالش خوانده شده و برج و باروهای ستبر اعتقادات مان فروپاشیده اند.
♦️در یککلمه عالَمیت عالَم ما به پایان رسیده است. ما تغییر کرده و می کنیم و اینتغییر در بستری از ناخودآگاهی و یأس صورت می پذیرد.
♦️به دنبال ظهور مدرنیته و عالَم مدرن در غرب از حدود دو قرنِ پیش به تدریج ما ایرانیان تصویر خود را در آیینه ی تمدن جدید دیدیم و در خود فرو شکستیم.
♦️از آن زمان تا کنون، میان ما و جهان جدید شکافی معرفت شناختی شکل گرفته است.
♦️شکاف میان ذهنیت، اعتقادات و باورهای ما با جهان معاصر می رود که به یک گسست تبدیل شود.
♦️اینگسست خود را در پدیدارهای گوناگون اجتماعی، یعنی شکاف و فاصله ی میان پدران با پسران، مادران با دختران، گسست خانوادگی، و گسست میان ساختار قدرت سیاسی و شهروندان نشان می دهد.
#ساخت_شناسی_جامعه_ایرانی_و_نظام_بین_الملل
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹دکتر بیژن عبدالکریمی: فیلسوف ایرانی و استاد دانشگاه
♦️جامعۀ ما در یک مرحلۀ گذار جدی تاریخی است.
♦️مفروضات پیشین به چالش خوانده شده و برج و باروهای ستبر اعتقادات مان فروپاشیده اند.
♦️در یککلمه عالَمیت عالَم ما به پایان رسیده است. ما تغییر کرده و می کنیم و اینتغییر در بستری از ناخودآگاهی و یأس صورت می پذیرد.
♦️به دنبال ظهور مدرنیته و عالَم مدرن در غرب از حدود دو قرنِ پیش به تدریج ما ایرانیان تصویر خود را در آیینه ی تمدن جدید دیدیم و در خود فرو شکستیم.
♦️از آن زمان تا کنون، میان ما و جهان جدید شکافی معرفت شناختی شکل گرفته است.
♦️شکاف میان ذهنیت، اعتقادات و باورهای ما با جهان معاصر می رود که به یک گسست تبدیل شود.
♦️اینگسست خود را در پدیدارهای گوناگون اجتماعی، یعنی شکاف و فاصله ی میان پدران با پسران، مادران با دختران، گسست خانوادگی، و گسست میان ساختار قدرت سیاسی و شهروندان نشان می دهد.
#ساخت_شناسی_جامعه_ایرانی_و_نظام_بین_الملل
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🌐 توئیترهای ساختاری: ایهاالناس (ای گروه مردم)، وضعیت کشور نگران کننده است، نیازمند یک تحول برای عبور از این شرایط هستیم
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ بازگشت به وعده های سرشار از مضامین عدالت، آزادی، مردم سالاری، فقرزدایی و فساد ستیزی رهبران انقلاب
♦️ که در صورت تحقق، ضامن دینی تر و اخلاقی تر شدن جامعه خواهد بود،
♦️ می تواند سرآغاز یک تحول برای عبور از وضعیت نگران کننده کنونی باشد.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#وضعیت_کشور_نگران_کننده_است
#نیازمند_یک_تحول_هستیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures
🔹 مهدی نصیری مدیرمسؤول سابق کیهان
@Mnasiri1342
♦️ بازگشت به وعده های سرشار از مضامین عدالت، آزادی، مردم سالاری، فقرزدایی و فساد ستیزی رهبران انقلاب
♦️ که در صورت تحقق، ضامن دینی تر و اخلاقی تر شدن جامعه خواهد بود،
♦️ می تواند سرآغاز یک تحول برای عبور از وضعیت نگران کننده کنونی باشد.
#مهدی_نصیری
#مدیر_مسؤول_سابق_کیهان
#وضعیت_کشور_نگران_کننده_است
#نیازمند_یک_تحول_هستیم
کانال تلگرامی ساختارهای ایرانی
@Iranianstructures