جمهورى سوم – Telegram
جمهورى سوم
3.1K subscribers
251 photos
44 videos
90 files
402 links
پژوهشى در بازسازی تفکر، عمل و سوژه انقلاب ۵۷


ارتباط از طريق
@atzenooar
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺پایان زاویه

چه نشانه‌ای بر ابتذال تاریخی و تمدنی ما بهتر از اینکه در یک گفتگوی تلویزیونی مسائلی به این قدر اهمیت مطرح می‌شود که یکی می‌گوید دروغ سکه رایج نظام سیاسی ما شده است و دیگری می‌گوید اگر چنین باشد که نظام سلطنتی است و چون امنیت و نظم و قانون داریم نظام پنجاه درصد اسلامی است و عمده مشکل ما مسئولین پای منقلی است که بساط اشرافیت و نظام ارباب رعیتی راه انداخته‌اند، آنوقت از «رجال سیاسی» مملکت یکی که با طعنه به سرهنگ‌ها و دولت باتفنگ به قدرت رسیده، کنایه را به خود گرفته زمین‌ و زمان را به هم می‌دوزد که برنامه باید تعطیل شود و رییس تلویزیون هم به جای آنکه از موفقترین برنامه رسانه ورشکسته‌اش را حمایت کند، فرصت را برای قلع و قمع این موی دماغ مغتنم بشمارد تا کسب‌وکار جوانان مومن حزب‌اللهی آن یکی شبکه‌ها کمترین مزاحمتی نداشته باشد.

تجربه #حبیب_رحیم_پور یکبار دیگر نشان داد که نهادهای عمومی ما بطور کامل جولانگاه متملقین و کوتوله‌های بی‌سواد و محافظه‌کار و ذی‌نفع گشته و خردمندان انقلابی اهل بصیرت و حریتی که با هزینه کردن خود می‌کوشند این مناسبات جهل و تملق را به خودبیاورند آب در هاون می‌کوبند.
سروش و مصباح یزدی؛ دو روی یک سکه
نقدی بر سخنرانی اخیر دکتر سروش «پیامبر عارف مسلح»



🔴دکتر عبدالکریم سروش در آخرین دیدگاهش در آغاز سال ۲۰۲۱ میلادی، پیامبر اسلام را عارف مسلح و نبی بالسیف نامیده و محمد(ص)، قرآن و کل سنت فقهی و فلسفی و عرفانی اسلامی را اقتدارگرایانه و پروژه بسط قدرت ولایت پیامبر تییین کرده است. تصور می‌کنم نقد این دیدگاه اخیر دکتر سروش بر روحانیون و مبلغین گفتمان دینی رسمی در ایران ناممکن خواهد بود تنها به این دلیل ساده که دکتر سروش اینبار بر همه زحمات چهل ساله منابر و تلویزیون صحه گذاشته و بر خلاف دیدگاه‌های قبلی خود که با تکیه بر خوانش صوفیانه می‌کوشید اسلامی رحمانی را معرفی کند، همان اسلام اقتدارگرایانه آشنایی را روایت می‌کند که هدف آن تشکیل حکومت و بسط اقتدار و سلطه است، مرزهای آن در برابر همه مخالفین هویتی و عقیدتی‌اش خونین است و خشونت یا نیروی نظامی و امنیتی را بنیان استقرار حاکمیت مقدس تلقی می‌کند. در یک کلام همان خوانش آشنایی که اسلام را تسلیم، بندگی را بردگی، دین را دستگاه ارعاب و دولت را سازمان پدرسالار کنترل، مهندسی اجتماعی و هدایت عمومی می‌داند و دشمن دولت دینی و دین دولتی را دشمن خدا و محارب معرفی می‌کند.


🔴فراموش نمی‌کنم که محمد قمی رییس جوان سازمان تبلیغات اسلامی در مراسمی که به اصطلاح بعنوان مجلس ختم فارغ‌التحصیلان کشته شده در فاجعه سقوط هواپیمای اوکراینی با شلیک پدافند خودی در مسجد دانشگاه شریف برگزار گردید، در پاسخ به معترضان خواهان دادخواهی با استناد به سیره پیامبر و این آیه که «الفتنة اشد من القتل»، چنین استدلال کرد که به هم زدن نظم در حکومت اسلامی بدتر از قتل است و این دقیقا همان اسلامی است که اینبار مورد تأیید دکتر سروش قرار گرفته است. عبدالکریم سروش آن روی دیگر سکه آیت الله مصباح یزدی است و با این سخنرانی همزمان با وفات مصباح یزدی، این دو مدافع حکومت اسلامی در برابر گروه‌های چپ در صدر انقلاب، بار دیگر در ‌تلقی واحدی از اسلام به اشتراک‌ رسیدند با این تفاوت که یکی اینرا عین حقیقت و خیر و دینداری دانسته و در آغوش می‌گیرد و دیگری عین ناراستی و شرارت تا قدرت و سیاست را به کلی واگذار کند.

🔴جنبه طنز ماجرا این است که در این منازعه نسل اول انقلابیون چه در کنار مصباح بایستی و چه در کنار سروش نتیجه یکی است، چون مستقل از بحث اسلام، هر دو به تعبیر مائو بنیانگذار چین کمونیست، «قدرت را خارج شده از لوله تفنگ» می‌دانند و دقیقا به همین دلیل است که قوچانی اصلاح‌طلب را در کنار تسنیم می‌نشاند تا یکی از موضعی سکولار و دیگری از موضعی بنیادگرایانه اما همزمان با هم بگویند «مدافع اقتدارگرایی هستیم» و «اگر نظام با درایت رهبری در آبان ۹۸ دست به خشونت نمی‌زد دولت سقوط می‌کرد». دیدگاه اخیر سروش مهر تأییدی بر این ادعاست که دوگانه‌ اصولگرا-اصلاح‌طلب /سروش-مصباح نسل قبل نه تنها کمکی به ما نمی‌کند بلکه بخاطر زیرساخت معیوب، گره‌های بیشتری بر کلاف سردرگم تاریخی ما می‌زند. آنچه سروش و مصباح «قدرت» می‌دانند به زعم من تنها همان قدرت مردانه و البته آشنایی است که از لوله تفنگ خارج می‌شود. اما مساله اینجاست که نسل اول چپ و راست ایرانی بعد انقلاب اصلا امر سیاسی (که ذاتا بیرون دولت زیست می‌کند) را نمی‌شناسند و قدرت زنانه‌ای که به تعبیر هانا آرنت نه بر‌پایه خشونت بلکه بر پایه اراده آزاد جمهور انسان‌ها خلق می‌شود.


♦️از همینجا مشخص می‌شود که الیگارشی حاکم جمهوری اول و دوم هردو در عمق تئوریک خود انقلاب را عین خشونت می‌دانند و حال آنکه انقلاب و اسلام سیاسی اساسا از قماش دیگری است. عزت‌الله فولادوند حکیم بزرگ‌ زمانه ماست که کتاب خشونت هانا آرنت را خیلی زود و برای توجه به تفاوت ماهوی «قدرت و زور» و در آسیب‌شناسی زودهنگام انقلاب ۵۷ ترجمه کرد، اما انقلابیون ما که درگیر حفظ امنیت دین و دولت و پاسداری انقلاب بودند و حتی روشنفکران منتقد آنها، تا همین امروز هرگز فرصت نکردند که آنرا بخوانند.



.
سمینار بین المللی "فلسفه و ادراکات اعتباری در خوانش علامه طباطبایی"

۱. رضا داوری
۲. محمد توکل
۳. الشیخ شفیق جرادی
۴. الشیخ احمد جابر
۵. الشیخ محمد حسن زراقط
۶. قاسم پورحسن
۷. حسین کلباسی
۸. سید سلمان صفوی
۹. علی اصغر مصلح
۱۰. غلامرضا جلالی
۱۱. حمید پارسانیا
۱۲. رضا سلیمان حشمت
۱۳. سید حسین حسینی
۱۴. محمد جواد ادبی
۱۵. حسن محدثی
۱۶. عبدالحسین خسروپناه
۱۷. غلامرضا زکیانی
۱۸. مزدک رجبی
۱۹. ابوالفضل مرشدی
۲۰. مالک شجاعی جشوقانی
۲۱. محمد حسین بادامچی
۲۲. سجاد رضوی
۲۳. امین ایمانلی
۲۴. علاء الدین مالیکف
۲۵. رحیم محمدی
۲۶. رضا ملایی
۲۷. اسماعیل گیبادولین
۲۸. قادر فاضلی
۲۹. حسین حجت پناه
۳۰. سیدجواد میری

چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹ (۲۰ جمادی الثانیه ۱۴۴۲)

ساعت: ۹:۰۰ الی ۲۰:۰۰


انجمن جامعه شناسی ایران (گروه جامعه شناسی کشورهای اسلامی)

پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی


@seyedjavadmiri
Reza Nassaji
هنوز آغاز نشده نقد سلبی کانال «جمهوریت سوم» به برداشت‌های کلیشه‌ای مارکسیسم ارتدوکس از مناسبات اجتماعی ایران، با وجهی ایجابی همراه است که ما را با طیف متنوعی از دیدگاه‌های بدیل (از نقدهای آنارشیست‌های فرانسوی و روس به دولت‌گرایی تا نظریه‌ی «نومانکلاتورا»…
آیا نقد دین هنوز آغاز نشده؟
پاسخی به نقد رضا نساجی

🔺این روزها بویژه پس از سخنرانی «دین و قدرت» دکتر سروش که مقارن با فوت برجسته‌ترین مدعی «دولت ولایی بعنوان دفتر مرکزی قدرت الهی آسمانی در زمین»، آیت الله مصباح یزدی، ایراد شد به مقاله «اگر پاپ و مارکس نبودند...» دکتر علی شریعتی فکر میکنم که بخشی از کتاب مذهب علیه مذهب است و البته بصورت کتابچه مجزایی هم منتشر می‌شد. خلاصه حرف شریعتی این است که اگر کلیسا با آن استبداد تاریک قرون وسطایی در تاریخ اروپا نبود، مارکس هم عدالتخواهی و مبارزه طبقاتی برای رهایی انسان از بردگی را به صورتی الحادی و در مقابل دین صورت‌بندی نمی‌کرد.

🔺کاملا مشخص است که نگاه مثبت شریعتی به دین نیز مانند جلال آل‌احمد و سایر روشنفکران چپ سیاسی تنها به خاطر تکانه رهایی‌بخشی است که از جنبش تنباکوی میرزای شیرازی تا دهه چهل شمسی به یادگار مانده و البته قیام پانزده خرداد امام خمینی هم در خوانشی روشنفکرانه، ضد استعماری و ضد توتالیتاریستی در همان راستا تلقی می‌گردید. اما پرواضح است که تجربه نسل ما فرسنگها با آن نسل فاصله دارد. مقاله «اگر پاپ و مارکس نبودند...» شریعتی امروز به طور کامل منسوخ شده است، چرا که هم روحانیون به قدرت مطلقه دست یافتند و منتهای آمال خویش را به نمایش گذاشتند (که بخوبی در نظرات و کردار بزرگان دینی امروز مثل مصباح یزدی منعکس است) و هم آگاهی سیاسی به خود حوزه الهیاتی هم گسترش یافته است که به گمان من در این سخنرانی اخیر دکتر سروش آخرین ملاحظات افکار عمومی فارسی زبان در اینباره در زبان ایشان صورت‌بندی گردید.

🔺بنابراین در پاسخ به دوست و ناقد، رضا نساجی عزیز باید عرض کنم که از نظر من بحث درباره جمهوری سوم با فرض چنین آگاهی سیاسی‌ای در حال پیشرفت است. وضعیتی شبیه به گرگ‌و میش اول صبح یا شاید بهتر بگویم آخر قرن، که دیگر هرگز به دوران مقاله «اگر پاپ و مارکس نبودند...» بازنخواهد گشت.



.
مقاله ادراکات اعتباری علامه طباطبایی به مثابه جامعه شناسی انتقادی فقه


در تاریخ معاصر ایران عمده خوانندگان و شارحان و از جمله شهید مرتضی مطهری، کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را دفاع فاخر و دندان‌شکن مهمترین نماینده فلسفه اسلامی یک قرن اخیر، علامه طباطبایی، از عقاید دینی دربرابر هجمه الحادی علوم جدید و فلسفه‌های مدرن غربی تلقی می‌کنند. کتابی که به جرأت می‌توان آنرا پایه‌گذار سنتی دانست که فلسفه اسلامی را به عنوان دژ مستحکم عقیدتی برای دفاع در مقابل هجمه فرهنگی غرب که بویژه از ناحیه علوم، فلسفه و علوم انسانی وارد ایران می‌شد مطرح کرد و چارچوبی پدید آورد که به همت شاگردان علامه طباطبایی تا همین امروز الگوی اصلی نظام آموزش عقیدتی، تبلیغ دینی و نوعی کلام دولتی و ملّی است و همچنان هسته نرم‌افزاری اصلی عمده مؤسسات آموزشی و پژوشی حوزوی و دانشگاهی اسلامی را تغذیه می‌کند.
با اینحال به نظر می‌رسد مقاله ششم این کتاب با عنوان «ادراکات اعتباری» چنان از افق متفاوتی سخن به میان آورده که حتی مرتضی مطهری را نیز که با شور و حرارت حاشیه‌های بسیاری بر فصلهای دیگر کتاب افزوده، به سکوتی معنادار واداشته است. اهمیت این بخش اما به اعتقاد نگارنده بسیار بیشتر از یک فصل از یک کتاب بزرگ است و می‌توان و باید آنرا به مثابه کلیدی برای فهم کل کتاب و باقی آثار علامه طباطبایی تلقی کرد. در مطالعه دقیق این فصل و مقایسه آن با آراء فارابی، مؤسس فلسفه اسلامی است که آشکار می‌شود آنچه علامه طباطبایی به آن سفسطه می‌گوید و در مقایسه با فلسفه نظری بر آن مهر بطلان می‌زند کل قلمرویی است که فارابی به آن «مدینه»، یونانیان و رومیان به آن «پلیس»، و در دوره جدید به آن «عرصه عمومی» می‌گویند و دانش و عمل سیاست، اخلاق، حقوق، فرهنگ، تربیت، آموزش، موسیقی، هنر و به طور کلی مدنیتِ فراسوی خانواده (منزل) و اقتصاد (تدبیر منزل) را در برمی‌گیرد. علامه طباطبایی البته به همین اکتفا نمی‌کند و نه تنها دامنه ادراکات اعتباری را به کل فرهنگ و زبان و احساسات و ارزشها و زیست‌جهان فردی و جمعی گسترش می‌دهد، بلکه بر پایه نوعی جانورشناسی علمی و داروینیسم اجتماعی می ‌کوشد به منطق طبیعی زیربنایی شکل‌گیری این گزاره ها و گفتمانها و ساختارهای موهوم دست یابد و به این ترتیب بحث خود را به نوعی روش‌شناسی انتقادی افشای زیرساخت مادی همه گزاره های ارزشی (شامل باید) تبدیل می‌کند. به تصریح علامه طباطبایی فقه به عنوان دانشی عملی و ارزش‌بار، همچون شعر، گزاره های قانونی یا حتی اخلاقیات وجدانی بخشی از همین پیکره ادراکات اعتباری است که بر پایه قواعدی که وی استخراج می‌کند قابل کدگشایی و تحلیل انتقادی است. اگرچه طباطبایی تصریحی به این ندارد که چرا و چگونه گزاره های نظری درباره «هست»ها (چه فلسفی، چه علمی، چه ریاضی، چه فنی) از تحلیل انتقادی ادراکات اعتباری مستثنا می‌شوند اما شاید بر پایه مقالات دیگر کتاب بتوان چنین استنباط کرد که بخشهایی از عقاید دینی که به گزاره های علمی و متافیزیکی بازگشت دارد، ثابت و در زمره بدیهیات غیرقابل تغییر است، اما علی القاعده تمام بخشهای هنجاری و ارزشی معارف دینی مشمول تیغ نقاد علم جامعه‌شناسی دین علامه طباطبایی قرار می‌گیرد. به علاوه با توجه به عدم تفکیک میان حیوان و انسان سیاسی، اجتماع حیوانی و مدینه، و غایت بقا و غایت فضیلت به شیوه فیلسوفان متقدم، مشخص نیست که آیا تاریخ اجتماعی نیهیلیستی‌ و ساخت بهره‌کشی سوداگرایانه جوامع انسانی که علامه طباطبایی روایت می‌کند وضعیت ذاتی و سرنوشت محتوم جوامع بشری است و علامه طباطبایی تنها فیلسوفان نظری منزوی از شهر را رستگار می‌بیند یا با توجه به اشاره به تز حرکت تکاملی جوهری ملاصدرا به تعبیر هانا آرنتی، از نوعی پیشاتاریخ زیستی-اجتماعی سخن می‌گوید که با رهایی از چرخه شوم ضرورت می‌تواند در آینده به آرمانشهری مدنی وسیاسی دست یابد؟



محمدحسین بادامچی
پژوهشگر و مدیر اندیشکده راهبردی مهاجر دانشگاه شریف


@seyedjavadmiri
جمهورى سوم
بیانیه دورف (+)، نقطه عطفی برای سایبر-آنارشیسم 🔴قبلاً در اینباره نوشته بودم که کرونا ایران و جهان را در یک دوراهی سرنوشت‌ساز قرار داده است: سایبر آنارشیسم در برابر رئال توتالیتاریسم (اینجا) و کرونا را فرصتی برای مرکززدایی از جامعه ایران دانسته بودم (اینجا)…
در این یادداشت به بهانه بیانیه دورف به سایبرآنارشیسم بعنوان مهم‌ترین آلترناتیو سازماندهی توتالیتر متمرکز الیگارشیک در ائتلاف دولت‌های امنیتی و مالکیتهای بزرگ اشاره کردم. این یادداشت اخیر دورف باز هم بر این چشم‌انداز رادیکال و رهایی‌بخش قرن ۲۱م که متفقا از سوی پدرسالاری دولتی رسمی و عقب‌مانده در شرق و غرب عالم از چین و روسیه و خاورمیانه تا اخیرا در امریکا سرکوب می‌گردد تأکید می‌کند.


The "capitalism <-> socialism" opposition seems outdated. I prefer to think in terms of "centralization vs decentralization". Humans have evolved to perform best in small groups of less than 150 people. That's why wherever there's centralization and excessive hierarchy, there's inefficiency and underutilized human potential. Capitalist monopolies and socialist dictatorships are equally bad.



https://news.1rj.ru/str/durov/151
Forwarded from علم و دين
https://survey.porsline.ir/s/mdpiWO7

این پرسش نامه جهت بررسی میزان تأثیرگذاری علوم تجربی جدید (فیزیک، زیست شناسی و علوم شناختی) بر باورهای دینی دانشجویان، در "کارگروه علم و ‌دین اندیشکده ی مهاجر دانشگاه صنعتی شریف" تعریف شده است.

از اینکه در روند این پژوهش به ما کمک می کنید از شما بسیار سپاسگزاریم و امیدواریم که نتیجه ی این پژوهش ما را در هموار کردن مسیر گفتگو میان علم و فلسفه و دین یاری کند.

زمان تقریبی ای که این پرسش نامه از شما خواهد گرفت حدودا 10 دقیقه است.
Badamchi-Etebariat Allame
تلگمینار بین المللی "فلسفه و ادراکات اعتباری در خوانش علامه طباطبایی"



محمد حسین بادامچی
اندیشکده مهاجر در دانشگاه شریف


چهارشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۹


انجمن جامعه شناسی ایران


@seyedjavadmiri
⚫️خودکشی جامعه‌شناسی

🔺امیدوار بودم خبر غلط باشد ولی متاسفانه مطمئن شدم که صحت دارد: متاسفانه هاله لاجوردی زیرفشار تمام جفاها و عذابهایی که پس از اخراج از دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران کشید، خودکشی کرده است. خدا رحمتش کند.

شاید شنیده‌اید که یکی از مهم‌ترین تحقیقات کلاسیک که به تأسیس و تثبیت علم مدرن جامعه‌شناسی انجامید پژوهش دورکیم درباره خودکشی بود. اما دورکیم چیز چندانی نمی‌تواند درباره مورد ایرانی به ما بگوید که خود جامعه‌شناسی که قرار بود خودکشی کارگر شرکت نفت در خوزستان و خودسوزی همسر شهید جلوی بنیاد شهید و خودکشی دختر آبی و هزاران اقدام به خودکشی هرروزه ما را مطالعه کند، در آن خودکشی می‌کند.

به شخصه بعد از شرکت در هفت فراخوان جذب هیئت علمی در چهار سال گذشته خودکشی هاله لاجوردی را نمادی از وضعیت علوم انسانی و علوم اجتماعی در ایران می‌بینم که در سال‌های آینده رو به وخامت بیشتری هم خواهد گذاشت. افسوس و صدافسوس که کار به جایی رسیده که در میان این همه هجمه های بیرونی، اینبار کانون عفونت در داخل خود دانشگاهیان و از همانجایی که اندک امیدی می‌رفت یعنی دانشگاه تهران به بیرون منتشر می‌شود
جمهورى سوم pinned «چرا نظریه فمینیستی، برای چپ نوی مسلمان ایرانی، دیدگاهی بسیار مفیدتر و اصیلتر از دیدگاه مارکسیستی است؟ 🔴 از همان آغاز صورت‌بندی چپ اسلامی جدید یا چپ نوی مسلمانی که بتواند در نقد انحراف جمهوری دوم، افقی پیش روی جمهوری سوم آرمانی برای نسل جدید بگشاید، با مشکل…»
در عظمت شکستن حکومت نظامی ۲۱ بهمن ۵۷

🔴بزرگ‌ترین کلاهبرداری تاریخ این است که یک عمل تاریخی به عظمت انقلاب، آن رویداد عظیمی که در خیابان، در تاریخ، و در جانها رخ داد را به یک اسم، به یک پرچم تقلیل دهند. بعد همان تکه پرچم را به اسم خودشان سند بزنند و بعد به قیمت گزاف دوباره به مردم بفروشند؛ آن هم نه پرچمش را یا حتی گوشه‌ای از سفره‌اش را، بلکه گوشه‌ای از سایه‌اش را؛ تا مفتخر باشی ذیل عنایتش رژه بروی، و اینچنین است که «صاحبان انقلاب» در یک شب به «سربازان انقلاب» تبدیل می‌شوند.
و این فردای انقلاب است.

🔴اما این هرگز باعث نمی‌شود که عظمت دیروز پیروزی را فراموش کنیم. انقلاب در اوج خود در لحظه‌ای عجیب خلاصه می‌شود و آن شکستن حکومت نظامی در شب ۲۲ بهمن ماه ۵۷ است. به راستی این هیمنه کجاست که در یک لحظه دریده می‌شود و آن شمشیر ناپیدا چیست که یارای چنین طغیانی داشته؟ و مگر نه اینکه اقتدار دولتی که در آخرین پستوهای پنهان خود همیشه دست به قبضه اسلحه دارد در آن لحظه تاریخی حکومت نظامی، نهایت خشونت پیچیده در مخمل اقتدار قانونی و مشروع و الهی را بی‌پروا عریان می‌کند؛ پس چگونه است که این دستگاه ارعاب و توحش و مرگ، به خنده کودکان و قیام زنان و گره شدن مشتهای خالی فرودستان و ترکیدن بغض‌های فروخورده و فریاد شدن حنجره‌های از کار افتاده در خفقان، به استهزا گرفته می‌شود؟ این کدام قدرت اسرارآمیز است که در یک لحظه قبل از آن نیست و در یک لحظه بعد از آن هم نیست ؟ و نه اینکه نیست، امید به آن هم نیست، تصور آن هم نیست، خیال آن هم نیست ...

🔴و اگر روح‌الله خمینی بزرگ است و بزرگ خواهد ماند نه برای سابقه مرجعیت پدرسالار قبل آن یا نتایج اقتدار دولتی بعد آن است که چنین جابه‌جایی قدرت میان سلاطین، مرده‌ریگ تاریخ منحوس ایرانی است، بلکه تنها و تنها برای انکشاف همین معجزه آدمی، جهش ایمانی به ساحتی از وجود انسانی و تاریخی است که ده‌ها گلوله‌ای که به سوی ناصرالدین شاه و رضاشاه و محمدرضاشاه شلیک شد، نمی‌توانست ذره‌ای ما را به آن نزدیک کند.

♦️و او درست گفت که «رهبر ما آن نوجوان سیزده ساله است...» و قانون اساسی ما درست نوشت که وقت آن فرارسیده که «در مسیر تکامل انسان هر فردی خود دست‌اندرکار و مسئول رشد و ارتقاء و رهبری گردد که این همان تحقق حکومت مستضعفین در زمین خواهد بود» و «این تبلور آرمان سیاسی ملتی هم‌کیش و هم‌فکر است که به خود سازمان می‌دهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهایی (حرکت به سوی الله) بگشاید.»
آری اینک هریک از ما رهبر خویشتنیم، چه روح‌الله بابی را گشود که در ایران پس از او هر دخترک مطرود متهم به فحشایی هم می‌تواند آنرا دق‌الباب کند. او خاطره‌ای کهنه و فراموش شده از قدرتی را زنده کرد که از لوله تفنگ خارج نمی‌شود، اما می‌تواند بر آن چیره شود.
روح‌الله امروز در هریک از ما هست. تنها کافیست که به آن ایمان داشته باشیم...



🔻پی‌نوشت:
این یادداشت را بعنوان نقدی بر خوانش مسلط سروشی-مصباحی از مفهوم «انقلاب» و نسبت آن با قدرت بخوانید.
زنان ما صغیر و خراب نیستند، حجابشان را به خودشان واگذار کنید!



🔺انقلاب سال ۵۷ ملت ایران یک انقلاب جمهوری‌خواهانه بود اما در کمال تعجب در چهل سال گذشته جمهوری‌خواهی به ندرت نماینده‌ای در صحنه سیاسی ایران داشته و آخرین اندیشه‌های سیاسی و حقوقی در اینباره به شهید بهشتی و حوالی تنظیم پیش‌نویس قانون اساسی بازمی‌گردد. جمهوری‌خواهی یک پروژه باز است که باید مداوما پیشرفت می‌کرد و ویرایشهای تازه‌ای متناسب با مسائل ایران ارائه می‌نمود اما مع‌الاسف نه تنها چنین نشد بلکه برعکس گروهی از نوولایتی‌های مطرود اوایل انقلاب به تدریج قدرت گرفته، در نظر و عمل کوشیدند جمهوری اسلامی را به حکومت اسلامی فقاهتی پدرسالار منحرف و تمام آثار جمهوری‌خواهی اولیه را از حافظه نسلهای بعدی پاک کنند. کاری که بیشتر به یک کودتای فکری روایت‌نشده در انقلاب ما شبیه است.

🔺از مهم‌ترین خطوطی که در این بحث مهم ریشه دارد، سیاستگذاری حجاب است که در این مناظره به آن خواهم پرداخت. اما علاوه بر تحلیل انتقادی، من در این مناظره یک پیشنهاد راهبردی هم دارم. چرا در مناظره نصیری-سوزنچی زاویه و در این مناظره دو مرد در اینباره صحبت می‌کنند؟ چرا زنهایی هم که در ساختار کنونی در مسائل زنان و حجاب صحبت می‌کنند به مادرشوهرها شبیهند و همان دیدگاه مردان را تکرار می‌کنند؟ پاسخ روشن است: در بنیاد سیاستگذاری فقهی و دولتی کنونی این فکر منحط قرون وسطایی وجود دارد که زنان صغیر و هوس‌بازند، زنانگی عین شهوت است، و حضور و آزادی اجتماعی زنان باید توسط مردان کنترل شود و الا جامعه (که باز مراد مردانند) به گناه می‌افتد.

🔺این گفتمان اساسا معیوب و مخرب است. اتفاقا برعکس به اعتقاد من فساد جنسی از ناحیه مردان است که از بالا به پایین، به زنان گسترش می‌یابد و پذیرش نقش عروسک جنسی را به شرط بقا و ترقی آنها در سیستم #پدرسالار تبدیل کرده. پیشنهاد من این است که دولت از قیمومیت بر پوشش زنان خلع ید شود و تصمیم درباره این موضوع به خود زنان واگذار شود به این دلیل ساده و بدیهی که هیچکس بهتر از خود زنان نسبت به حفظ کرامت خود و بازیچه هوسهای مردانه نشدن حساس نیست. این فکر احمقانه‌ و تحقیرآمیز که اگر زنان را آزاد بگذاریم برهنه می‌شوند مربوط به اندیشه زن‌ستیز بیماری است که انقیاد و وابستگی و ابژگی جنسی زن را فرض گرفته. برعکس تجربه نشان داده که زنان در درک معانی هرمنوتیک و ظریف و پنهان روابط فی‌مابین دو جنس بسیار تواناتر از مردان هستند وو به محض مواجهه با تحریف روابط توسط مردان (یا زنان دیگر) به سرعت عکس‌العملی متناسب با موقعیت، برای دفع تهاجم و بازپس‌گیری قلمروی کرامت از دست رفته نشان می‌دهند.


♦️زنان خود بهترین عالمان، بهترین سیاستگذاران و بهترین متصدیان مدیریت روابط برابر، عادلانه، جنسی‌زدایی شده و عاری از تجاوز و تحقیر و خیانت در روابط میان زن و مرد هستند. مدیریت مرد‌پایه روابط جنسی در خانواده و دولت قرنها به استثمار زنان منتهی شده اما مدیریت زن‌پایه روابط جنسی بخاطر ویژگیهای متفاوت سوژه زنانه هرگز به استثمار و اسراف و سلطه جنسیتی منجر نخواهد شد. البته شرط اساسی این انتقال، قدرتمندی زنان و زنان قدرتمند و مقاومی است که به رغم سلطه پدرسالار زنجیر وابستگی را پیشاپیش از پا و فکر خود باز کرده باشند.
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔺 گفتمانهای تاریخی معیوب را مقدس نکنیم؛ گفتگو‌ درباره حجاب (لینک گفتگوی کامل)

🔴در این گفتگو این مساله را مطرح کردم که مقدس کردن سیاستگذاری حجاب بخشی از پروژه منحل کردن عقلانیت و نظام اجتماعی و سیاسی در فقه است که دقیقا بر خلاف جهت انقلاب اسلامی، جمهوری اسلامی و قانون اساسی توسط «نوولایتی‌ها» بعد از رحلت امام به قوت بسیار دنبال شده و نتیجه آن جز تخریب عقلانیت اجتماعی و سیاسی و مدنی ما نبوده است.

🔴سیاستگذاری کنونی حجاب بخشی از یک گفتمان وسیعتر درباره نقش حکومت اسلامی در تنظیم روابط جنسی است که در سال ۱۳۲۹ توسط شهید نواب صفوی مطرح شده و اساس آن بر دو فکر اشتباه است: اول آنکه زنانگی و اختلاط موجب فساد و شهوت است و دوم اینکه حکومت باید در تنظیم روابط جنسی و پوشش مداخله‌ی آمرانه داشته باشد. این هر دو رکن دیدگاهی مردانه و متاثر از قیم‌مآبی پدرسالارانه رضاشاهی هستند که هفتاد سال است با حاکم شدن بر ذهنیت اسلام‌گرایان، زنان را فی‌نفسه بعنوان مشکلی اجتماعی تعریف کرده است.
🔺عنوان درس‌گفتار: «نگاهی به شکل‌گیری نگرش علمای متقدم مسلمان به زن» توسط خانم نفیسه مرادی با مقدمه خانم ساجده گودرزی

12 فوریه 2021 انجمن مسلمانان شیعه دانشگاه نورث‌وسترن- شهر شیکاگو


https://news.1rj.ru/str/female_Interpretation/780
⭕️ «طنین انقلاب»
📌 میراث انقلاب ۵۷ برای ما چه بود؟

5️⃣ #جلسه_پنجم
👤 محمدحسین بادامچی؛ مدیر اندیشکده مهاجر دانشگاه شریف

📆 دوشنبه ۴ اسفند ساعت ۲۰
📱 صفحه اسکای‌روم جامعه اسلامی شریف

#انسان_انقلابی #طنین_انقلاب
_____________
🌠@Sharif_Islamic_Society
#گفتگو #تحلیل_فیلم

🔴 زندگی از منظر انیمیشن SOUL

مجری کارشناس:
🔸 محمدحسن سیفدار

مدعوین:
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
🔹 ابوطالب صفدری
🔸 علی الماسی زند

🗓 سه شنبه ۵ اسفند ۱۳۹۹
شروع گفتگو از ساعت ۱۹
🏢 صفحه اسکای روم اندیشکده مهاجر

❗️ جهت ورود به لینک زیر مراجعه کنید(ورود برای عموم آزاد است)
📎 b2n.ir/soul-m

————————
🆔: @mohajer_thinktank
Audio
🔺️صوت ارائه آنلاین «در جستجوی انسان انقلابی» به همراه پرسش و پاسخ/به دعوت جامعه اسلامی دانشگاه شریف/ چهارم اسفند ۹۹
Audio
🔺صوت گفتگوی آنلاین با حجت‌الاسلام دکتر جهانگیری در جلسه «پوشش قانونمند، برخاسته از صندوق رأی یا حکم شریعت»/ به کوشش بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی گناباد/ ۲۳ بهمن ۹۹
Audio
🔺️ارائه محمدحسین بادامچی در نشست نقد و بررسی انیمیشن soul با موضوع «غفلت از زمان حال و ضرورت چرخش زنانه برای احیای زنده‌گی» / پنجم اسفند ۹۹

📎صوت کامل نشست در کانال اندیشکده مهاجر
🔺حداد عادل و استحاله انقلاب توسط جریان سنت‌گرایی دفتر فرح پهلوی

📍در این کتاب که به تازگی به همت دکتر بیژن عبدالکریمی و دکتر سیدجواد میری روانه بازار شد، مقاله‌ای از من منتشر شده با عنوان «امر قدسی به مثابه آنتی تز امر سیاسی؛ بازتولید اسلامیسم محافظه کار در پروژه عبدالكريمى» که پیش از این در همایش نقد کتاب پرسش از امکان امر دینی در عصر حاضر ارائه شده بود. در این مقاله توضیح می‌دهم که پادزهر انقلاب اسلامی در دهه پنجاه شمسی در دفتر فرح پهلوی پیشاپیش تولید شده بود و این همان تفکر شرق‌گرایانه، سنت‌گرایانه، ضداومانیستی و تجددستیزی است که می‌کوشد تمدن بزرگ ایرانی شاه را با فره ایزدی و فلسفه امر قدسی بیامیزد. مع‌الاسف این جریان انحرافی پس از پیروزی انقلاب به سرعت در نظام در حال تشکیل نفوذ کرد و مهم‌ترین مناصب فکری و فرهنگی را بویژه در شورای عالی انقلاب فرهنگی از آن خود کرد. حداد عادل نمادی از این پروژه مهار انقلاب است که از رژیم پهلوی به جمهوری اسلامی منتقل شد و مع‌الاسف با نفوذ روزافزونی که در اتحاد با جریان نوولایتی (که مورد نقد عبدالکریمی است) داشته، در استحاله گفتمان انقلاب به گفتمان سلطنت اسلامی موفق بوده است.