رابطه نهاد علم و حکمرانی در ایران
بریدهای از نشست
🔺…اما این ساختار بعد از انقلاب ادامه پیدا نمیکند. با وقوع انقلاب فرهنگی، طبقه نخبگان رژیم قبلی، به طور سیستماتیک کنار گذاشته میشوند، البته این اتفاق منطقی است. چون دستگاه نخبگانی رژیم شاه تحت سلطه پروژه نوسازی استعماری معنا پیدا میکرد و چیزی هم به نام تولید دانش در آن وجود نداشت. بلکه ارتباط موجود بین نهاد علم و حکمرانی، نوعی از فرآیندهای انتقال دانش تکنیکال از متروپل به پیرامون بود. اما شکاف بین طبقه نخبگان و حکومت بعد از انقلاب اسلامی، به این دلیل است که نظام نتوانست نسبت خود را به درستی با طبقه نخبگان مشخص کند و به نظر من این مسأله تا همین امروز ادامه داشته است. شاهد ادعای بنده تداوم نهادی به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی است. یعنی یک پروژهای که قرار بود به سرعت انجام شود، در ابتدا منجر شد به تعطیلی دانشگاهها به مدت ۲ سال، و بعد تبدیل به نهادی شد که موجودیت آن به ۲۰ سال و بعد ۴۰ سال دیگر تمدید شد و اکنون هم در گام دوم به دستور رهبری ضرورت تداوم آن دستور کاری جدی است؛ بنابراین نهاد دانشگاه که طبق الگوی غالب نوسازی اقتدارگرا در ایران قرار بود متولی تولید علم مدرن -که در معنای ایرانی آن دانش تکنیکال نوسازی تکنوکراتیک بالابه پایین است- و نخبگان قدرت در سازمان اداره دولتی باشد به مدت ۴۰ سال به یک مسأله اساسی برای نظام تبدیل شده و موضع مشخصی در قبال آن اتخاذ نشده است.
🔺پس اساساً انتظار تاثیرگذاری سیاسی و سیاستی و معطوف به قدرت و هر نوعی از جریانسازیهای اجتماعی و سیاسی از نهاد دانشگاه و علم در ایران غلط است. به دلیل اینکه ساختار و کانالی برای ورود و دخالت نهاد علم در نظام تعریف و تعبیه نشده است. با این اوصاف این سؤال پیش میآید که آیا قطع بودن رابطه ارگانیک دانشگاه و نظام به معنای فقدان هرگونه رابطهای میان علم و حکمرانی است؟ پاسخ منفی است: به عقیده من، بعد از انقلاب ما با یک ساختار دوطبقه ویلسونی، تفکیکی میان «سیاست» politics و «سیاستگذاری» policy را مشاهده میکنیم که باعث بوجود آمدن دو طبقه از نخبگان قدرت در جمهوری اسلامی میشود. (دقت کنید که اینها متمایز از نخبگان تحصیلی و دانشگاهی هستند که قبل از این دربارهشان صحبت کردم) یک لایهی بالاتر یعنی لایه سیاسی و فوقانی که در آن سیاستهای کلی نظام مدون میشود. این لایه با ترکیبی از وجوه الهیاتی، امنیتی و ایدئولوژیک، متشکل از سه گروه روحانیون، نظامی-امنیتیها و گروه محدودی از نیروهای سیاسی-ایدئولوژیک فعال از ابتدای انقلاب بوجود آمدهاست. در این لایه مسألهی باز و پرسشی وجود ندارد که نیازی به پاسخ و تولید دانش داشته باشد، پاسخها همه از پیش آماده هستند و به نظر بنده در این ۴ دهه اخیر امکان طرح پرسش هم در این لایه وجود نداشته است -که چرایی آن خود نیاز به تحلیل مستقل دارد-. بههمین خاطر است که رئیس شورای نگهبان ما که یک نهاد مهم در طبقه سیاسی فوقانی است، قریب به ۱۰۰ سال عمر دارد و هنوز بر مسند ریاست است. به همین ترتیب مسائل پژوهشی، نهادسازی دانشی و گردش نخبگان در این لایه معنایی پیدا نمیکند و موضوعیت ندارد.
🔺در لایه پایینتر یعنی لایه سیاستگذاری، دانشهایی که بیشتر جنبه تکنیکال دارند، درحال تولید یا بهتر بگویم انتقال و مونتاژند که با یک نوع بازخوانی از علم و تکنولوژی و برنامهریزی مدرن در چهارچوب و عناوینی جدید ارائه میشوند و به دلیل همین ویژگی و کارکرد تکنیکال آنها در خدمت قدرت، بسیار به الگوی حاکم در دوران پهلوی شبیهاند. مسئولیت اصلی این نهادها تولید دانشهای تکنیکال در حوزه سیاستگذاری است، تا کارگزاران یا تکنوکراتهایی را تربیت کنند که در چهارچوب سیاستهای کلی نظام اثرگذار باشند و فعالیت کنند. نسلی از دانشگاههای دینی مثل دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاههای نظامی مثل دانشگاه دفاع ملی، مراکز نزدیک به ستادهای توسعهای دولت مثل دفتر همکاریهای ریاست جهموری و اخیراً اندیشکدهها در این دسته قرار دارند. در این لایه علمی تولید نمیشود بلکه با تمهیدات تکنیکال در جهت اجرایی شدن سیاستهای کلی مواجه هستیم.
♦️هدف بنده از طرح این مباحث، مشخص کردن زمینه بحث بود، که بحث با بررسیهای کلی درباره رابطه علم و حکمرانی به بیراهه نرود و مشخصاً به سراغ واقعیت تاریخی و الگوهای مستقر خودمان برویم. رابطه نهاد علم و حکمرانی در قبل و بعد از انقلاب، به عقیده من بیشتر از چیزی که گفته شد نبوده است.
متن کامل در
بخش اول
https://farhangesadid.com/0001eO
بخش دوم
https://farhangesadid.com/0001en
صوت در
https://news.1rj.ru/str/IslamicLeft/1230
بریدهای از نشست
🔺…اما این ساختار بعد از انقلاب ادامه پیدا نمیکند. با وقوع انقلاب فرهنگی، طبقه نخبگان رژیم قبلی، به طور سیستماتیک کنار گذاشته میشوند، البته این اتفاق منطقی است. چون دستگاه نخبگانی رژیم شاه تحت سلطه پروژه نوسازی استعماری معنا پیدا میکرد و چیزی هم به نام تولید دانش در آن وجود نداشت. بلکه ارتباط موجود بین نهاد علم و حکمرانی، نوعی از فرآیندهای انتقال دانش تکنیکال از متروپل به پیرامون بود. اما شکاف بین طبقه نخبگان و حکومت بعد از انقلاب اسلامی، به این دلیل است که نظام نتوانست نسبت خود را به درستی با طبقه نخبگان مشخص کند و به نظر من این مسأله تا همین امروز ادامه داشته است. شاهد ادعای بنده تداوم نهادی به نام شورای عالی انقلاب فرهنگی است. یعنی یک پروژهای که قرار بود به سرعت انجام شود، در ابتدا منجر شد به تعطیلی دانشگاهها به مدت ۲ سال، و بعد تبدیل به نهادی شد که موجودیت آن به ۲۰ سال و بعد ۴۰ سال دیگر تمدید شد و اکنون هم در گام دوم به دستور رهبری ضرورت تداوم آن دستور کاری جدی است؛ بنابراین نهاد دانشگاه که طبق الگوی غالب نوسازی اقتدارگرا در ایران قرار بود متولی تولید علم مدرن -که در معنای ایرانی آن دانش تکنیکال نوسازی تکنوکراتیک بالابه پایین است- و نخبگان قدرت در سازمان اداره دولتی باشد به مدت ۴۰ سال به یک مسأله اساسی برای نظام تبدیل شده و موضع مشخصی در قبال آن اتخاذ نشده است.
🔺پس اساساً انتظار تاثیرگذاری سیاسی و سیاستی و معطوف به قدرت و هر نوعی از جریانسازیهای اجتماعی و سیاسی از نهاد دانشگاه و علم در ایران غلط است. به دلیل اینکه ساختار و کانالی برای ورود و دخالت نهاد علم در نظام تعریف و تعبیه نشده است. با این اوصاف این سؤال پیش میآید که آیا قطع بودن رابطه ارگانیک دانشگاه و نظام به معنای فقدان هرگونه رابطهای میان علم و حکمرانی است؟ پاسخ منفی است: به عقیده من، بعد از انقلاب ما با یک ساختار دوطبقه ویلسونی، تفکیکی میان «سیاست» politics و «سیاستگذاری» policy را مشاهده میکنیم که باعث بوجود آمدن دو طبقه از نخبگان قدرت در جمهوری اسلامی میشود. (دقت کنید که اینها متمایز از نخبگان تحصیلی و دانشگاهی هستند که قبل از این دربارهشان صحبت کردم) یک لایهی بالاتر یعنی لایه سیاسی و فوقانی که در آن سیاستهای کلی نظام مدون میشود. این لایه با ترکیبی از وجوه الهیاتی، امنیتی و ایدئولوژیک، متشکل از سه گروه روحانیون، نظامی-امنیتیها و گروه محدودی از نیروهای سیاسی-ایدئولوژیک فعال از ابتدای انقلاب بوجود آمدهاست. در این لایه مسألهی باز و پرسشی وجود ندارد که نیازی به پاسخ و تولید دانش داشته باشد، پاسخها همه از پیش آماده هستند و به نظر بنده در این ۴ دهه اخیر امکان طرح پرسش هم در این لایه وجود نداشته است -که چرایی آن خود نیاز به تحلیل مستقل دارد-. بههمین خاطر است که رئیس شورای نگهبان ما که یک نهاد مهم در طبقه سیاسی فوقانی است، قریب به ۱۰۰ سال عمر دارد و هنوز بر مسند ریاست است. به همین ترتیب مسائل پژوهشی، نهادسازی دانشی و گردش نخبگان در این لایه معنایی پیدا نمیکند و موضوعیت ندارد.
🔺در لایه پایینتر یعنی لایه سیاستگذاری، دانشهایی که بیشتر جنبه تکنیکال دارند، درحال تولید یا بهتر بگویم انتقال و مونتاژند که با یک نوع بازخوانی از علم و تکنولوژی و برنامهریزی مدرن در چهارچوب و عناوینی جدید ارائه میشوند و به دلیل همین ویژگی و کارکرد تکنیکال آنها در خدمت قدرت، بسیار به الگوی حاکم در دوران پهلوی شبیهاند. مسئولیت اصلی این نهادها تولید دانشهای تکنیکال در حوزه سیاستگذاری است، تا کارگزاران یا تکنوکراتهایی را تربیت کنند که در چهارچوب سیاستهای کلی نظام اثرگذار باشند و فعالیت کنند. نسلی از دانشگاههای دینی مثل دانشگاه امام صادق (ع)، دانشگاههای نظامی مثل دانشگاه دفاع ملی، مراکز نزدیک به ستادهای توسعهای دولت مثل دفتر همکاریهای ریاست جهموری و اخیراً اندیشکدهها در این دسته قرار دارند. در این لایه علمی تولید نمیشود بلکه با تمهیدات تکنیکال در جهت اجرایی شدن سیاستهای کلی مواجه هستیم.
♦️هدف بنده از طرح این مباحث، مشخص کردن زمینه بحث بود، که بحث با بررسیهای کلی درباره رابطه علم و حکمرانی به بیراهه نرود و مشخصاً به سراغ واقعیت تاریخی و الگوهای مستقر خودمان برویم. رابطه نهاد علم و حکمرانی در قبل و بعد از انقلاب، به عقیده من بیشتر از چیزی که گفته شد نبوده است.
متن کامل در
بخش اول
https://farhangesadid.com/0001eO
بخش دوم
https://farhangesadid.com/0001en
صوت در
https://news.1rj.ru/str/IslamicLeft/1230
Telegram
جمهورى سوم
🔺میزگرد بررسی رابطه نهاد علم و حکمرانی با حضور
دکتر سعید نریمان
مهندس مهدی خراتیان
دکتر محمدحسین بادامچی
چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۶ در محل خانه اندیشهورزان ایران/ به همت مرکز فرهنگ سدید
دکتر سعید نریمان
مهندس مهدی خراتیان
دکتر محمدحسین بادامچی
چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۱۶ در محل خانه اندیشهورزان ایران/ به همت مرکز فرهنگ سدید
خبرنامه پاییز 1400 12 اسفند.pdf
24.4 MB
🔺گزارش مکتوب سه نشست مطالعات فناوری زیر در این خبرنامه آمده است:
- نقد و بررسی کتاب فلسفه سیاسی تکنولوژی اطلاعات با حضور مؤلف دکتر اسلامی
- نقد و بررسی کتاب ذهن برتر از ماشین با حضور مترجم یاسر خوشنویس
- نقد و بررسی کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه با حضور مترجم کمیل سوهانی
- نقد و بررسی کتاب فلسفه سیاسی تکنولوژی اطلاعات با حضور مؤلف دکتر اسلامی
- نقد و بررسی کتاب ذهن برتر از ماشین با حضور مترجم یاسر خوشنویس
- نقد و بررسی کتاب فیلسوفی در تعمیرگاه با حضور مترجم کمیل سوهانی
Forwarded from پایگاه مطالعاتی_تحلیلی سدید
⚪️دانشگاه یا بنگاه همهچیز فروشی الّا علم!
🖊جایگاه دانشگاه در حکمرانی و تولید علم در میزگردی با حضور محمدحسین بادامچی، سعید نریمان و مهدی خراتیان؛
🔶ما بعد از انقلاب با یک ساختار دوطبقه ویلسونی، تفکیکی میان «سیاست» politics و «سیاستگذاری» policy را مشاهده میکنیم که باعث بوجود آمدن دو طبقه از نخبگان قدرت در جمهوری اسلامی میشود. (دقت کنید که اینها متمایز از نخبگان تحصیلی و دانشگاهی هستند که قبل از این دربارهشان صحبت کردم) یک لایهی بالاتر یعنی لایه سیاسی و فوقانی که در آن سیاستهای کلی نظام مدون میشود.
🔶میزان مداخلات دولت در نهاد علم بسیار زیاد بوده است، آمارها نشان میدهد عزلونصب اعضای هیات علمی تا عزلونصب معاونین و روسای دانشگاه توسط دولت بسیار اتفاق افتاده است، که برخلاف قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است
🔗https://farhangesadid.com/0001en
🆔 @farhangesadid
🖊جایگاه دانشگاه در حکمرانی و تولید علم در میزگردی با حضور محمدحسین بادامچی، سعید نریمان و مهدی خراتیان؛
🔶ما بعد از انقلاب با یک ساختار دوطبقه ویلسونی، تفکیکی میان «سیاست» politics و «سیاستگذاری» policy را مشاهده میکنیم که باعث بوجود آمدن دو طبقه از نخبگان قدرت در جمهوری اسلامی میشود. (دقت کنید که اینها متمایز از نخبگان تحصیلی و دانشگاهی هستند که قبل از این دربارهشان صحبت کردم) یک لایهی بالاتر یعنی لایه سیاسی و فوقانی که در آن سیاستهای کلی نظام مدون میشود.
🔶میزان مداخلات دولت در نهاد علم بسیار زیاد بوده است، آمارها نشان میدهد عزلونصب اعضای هیات علمی تا عزلونصب معاونین و روسای دانشگاه توسط دولت بسیار اتفاق افتاده است، که برخلاف قانون مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی است
🔗https://farhangesadid.com/0001en
🆔 @farhangesadid
Forwarded from جامعه اندیشکدهها
📣 مسئله حجاب در ایران امروز؛ چه باید کرد؟
🔊 دومین رویداد گفتوگومحور اندیشگو با مشارکت جامعه اندیشکدهها و پژوهشکده زن و خانواده
🔸 اندیشگو، یک رویداد گفتوگومحور موضوعی، به صورت خصوصی و بدون پوشش رسانهای است که با حضور اندیشهورزان فعال اندیشکدهها، نخبگان، سیاستگذاران و جمعی از اندیشهجویان برگزار میشود.
🔹 این رویداد باهدف تسهیل ارتباطات میان اندیشکده ها و همچنین تبادل دانش میان اندیشهورزان و در نهایت اثرگذاری بر تصمیمگیریهای نظام حکمرانی کشور صورت میگیرد.
👥 ظرفیت شرکت در این رویداد محدود و بر اساس رزومه افراد است. برای ثبتنام با شماره 09376168057 از طریق واتساپ در تماس باشید.
⏰ زمان: یکشنبه 28 فروردین 1401 ساعت 16:30 تا 19:30 (به همراه افطاری)
📃 اطلاعات بیشتر:
🔗 iranthinktanks.com/news654
#اخبار
#اندیشگو
🆔 @IranThinktanks
🔊 دومین رویداد گفتوگومحور اندیشگو با مشارکت جامعه اندیشکدهها و پژوهشکده زن و خانواده
🔸 اندیشگو، یک رویداد گفتوگومحور موضوعی، به صورت خصوصی و بدون پوشش رسانهای است که با حضور اندیشهورزان فعال اندیشکدهها، نخبگان، سیاستگذاران و جمعی از اندیشهجویان برگزار میشود.
🔹 این رویداد باهدف تسهیل ارتباطات میان اندیشکده ها و همچنین تبادل دانش میان اندیشهورزان و در نهایت اثرگذاری بر تصمیمگیریهای نظام حکمرانی کشور صورت میگیرد.
👥 ظرفیت شرکت در این رویداد محدود و بر اساس رزومه افراد است. برای ثبتنام با شماره 09376168057 از طریق واتساپ در تماس باشید.
⏰ زمان: یکشنبه 28 فروردین 1401 ساعت 16:30 تا 19:30 (به همراه افطاری)
📃 اطلاعات بیشتر:
🔗 iranthinktanks.com/news654
#اخبار
#اندیشگو
🆔 @IranThinktanks
چرا دچار بحران نمیشویم؟
🔴آونگ تاریخ ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم یک دور کامل حول دین را تجربه کرده است اما شواهدی وجود ندارد که این تجربه سنگین تاریخی، آمادگی خروج از این دور قهقرایی را برای ما پدید آورده باشد. برعکس همه چیز دال بر آن است که بیش از چهاردهه اصرار سادهلوحانه بر «دین پاسخگوی همه مشکلات است»، اینک قطب مخالف خود یعنی «دین منشأ همه مشکلات است» را به خوبی تولید کرده. در این رفت وبرگشتهای تاریخی دو سده اخیر ذهن ایرانی به جز معدود مواردی همواره «ایدئولوژیک» بوده که معالاسف با قدرت تمام به قرن پانزدهم شمسی نیز در حال انتقال است.
🔴واقعیت این است که این «ذهنیت ایدئولوژیک» مانع از آن شده که علی رغم این همه خرابیها و عقبماندگیها و ناگواریهای پیش رو، روان ایرانی به تشویش بیفتد. ساختار ذهن ایرانی به گونهایست که اگرچه در دریای طوفانزده اسیر است، هنوز دلخوش به ساحل آرامی است که «هست» و تنها کافی است که زمانی دست دراز کند و آنرا «مالک شود» و «پیاده کند». این ساحل آرام در ساختار روانی کهن ایرانی «حکمت» است، خواه در علم، خواه در دین، خواه در فلسفه، خواه در قانون، خواه جایی در میان ایدئولوژیها، حکمتی جاودان و رهاییبخش و رستگارکننده چون منبع نوری لایزال هست و تنها کافی است که ما دست بجنبانیم و همگی با هم آنرا بخواهیم و در جامعهمان به نحو احسن به اجرا درآوریم تا بار دیگر به عرصه ملتهای خوشبخت جهان بازگردیم.
🔴ذهنیت ایدئولوژیک، این ذهنیت حکمی کهن، اما درستتر آن است که آنرا یک بیماری روانی تاریخی بدانیم. نوعی فرافکنی تخیلی شخصیتی مستأصل که نمیخواهد واقعیت «غرقه بودن در طوفان» و «نبود هیچ ساحل امنی در اطراف» را بپذیرد. جهان غرب با همه عظمت خود یکبار در دهه ۱۹۶۰ م به تشویشی عظیم در بنیانهای خود دچار شد و در این چند دهه هربار به دلیلی، از جنگ ویتنام و شورش زنان و سیاهان تا گرمایش زمین و کرونا، تواضع و فروتنی را بیشتر آموخت، اما در تمام این ایام تکبر ایرانی چنان ژرف است که هنوز ناچیز بودن و تنها بودن خود در این مقطع تاریخی را انکار میکند.
🔴این تنها حاکمیت، روحانیون یا نظامیان ما نیستند که متکبرانه هیچ نهیبی «وعده رستگاری موهوم» آنان را برآشفته نمیکند بلکه تجربه حدود یک دهه نگارش متون و فعالیت پژوهشی و سیاسی انتقادی به من نشان داد که تکتک اجزاء این جامعه در حس استغنای روانی شریک است. حس استغنایی که ایرانی را به این طلسم وحشتناک دچار کرده که اگرچه بدترین مصائب را متحمل شود، لحظهای ریشه تحقیرها و ضعفها را درون خود نجوید و همواره در آرزوی «نسخهای شفابخش از بیرون» در انتظار بماند.
🔴در شرایطی که ذهنیت ایدئولوژیک ما ایرانیان همواره درگیر بحث درباره این بوده که «کدام نسخه شفابخشتر است» تا در یک دور باطل دیگر آن نسخه شفابخش را ابزار خشونت مطلقه و دیکتاتوری منور جدیدی کنیم، این اصل ایده نسخه شفابخش بیرونی است که با سحر خود ما را فلج کرده و از پرداختن عمیق و موشکافانه به وضیت وخیمی که در آن هستیم جلوگیری کرده است. این واقعیت تلخ که ما در این دو سده بیداری ایرانیان دائماً در جا زدهایم و تنها زیر پای خود را خالی کردهایم، بیش از همه در این واقعیت تلختر ریشه دارد که ما در شناخت ضعفهای خود یک قدم هم برنداشتهایم و به جای آن همواره به دنبال پرچمی بودهایم که دور آنرا بگیریم و سینه بزنیم.
♦️ما با این همه خرابی و فلاکت، هنوز دچار بحران نشدهایم چون صغارت تاریخی همچنان نویدمان میدهد که راه روشن است و تنها رهرو میخواهد. اینچنین است که در این مقطع بیشکوه تاریخی با بیمسئولیتی تمام دربرابر روزگار تباه فرزندانمان، هنوز امید داریم که «میشود یک شبه امور را اصلاح کرد». ما هنوز با این واقعیت بس سیاه و تاریک روبرو نشدهایم که «نسخهای وجود ندارد» و «نمیتوانیم خودمان را هم عوض کنیم». ما حاملان نگونبخت بیماریهای تاریخی اعصار پیش از خودیم و لنگرگاهی معرفتی یا سیاسی، بیرون خودمان نداریم که به آن بیاویزیم...
🔴آونگ تاریخ ایران در قرن سیزدهم و چهاردهم یک دور کامل حول دین را تجربه کرده است اما شواهدی وجود ندارد که این تجربه سنگین تاریخی، آمادگی خروج از این دور قهقرایی را برای ما پدید آورده باشد. برعکس همه چیز دال بر آن است که بیش از چهاردهه اصرار سادهلوحانه بر «دین پاسخگوی همه مشکلات است»، اینک قطب مخالف خود یعنی «دین منشأ همه مشکلات است» را به خوبی تولید کرده. در این رفت وبرگشتهای تاریخی دو سده اخیر ذهن ایرانی به جز معدود مواردی همواره «ایدئولوژیک» بوده که معالاسف با قدرت تمام به قرن پانزدهم شمسی نیز در حال انتقال است.
🔴واقعیت این است که این «ذهنیت ایدئولوژیک» مانع از آن شده که علی رغم این همه خرابیها و عقبماندگیها و ناگواریهای پیش رو، روان ایرانی به تشویش بیفتد. ساختار ذهن ایرانی به گونهایست که اگرچه در دریای طوفانزده اسیر است، هنوز دلخوش به ساحل آرامی است که «هست» و تنها کافی است که زمانی دست دراز کند و آنرا «مالک شود» و «پیاده کند». این ساحل آرام در ساختار روانی کهن ایرانی «حکمت» است، خواه در علم، خواه در دین، خواه در فلسفه، خواه در قانون، خواه جایی در میان ایدئولوژیها، حکمتی جاودان و رهاییبخش و رستگارکننده چون منبع نوری لایزال هست و تنها کافی است که ما دست بجنبانیم و همگی با هم آنرا بخواهیم و در جامعهمان به نحو احسن به اجرا درآوریم تا بار دیگر به عرصه ملتهای خوشبخت جهان بازگردیم.
🔴ذهنیت ایدئولوژیک، این ذهنیت حکمی کهن، اما درستتر آن است که آنرا یک بیماری روانی تاریخی بدانیم. نوعی فرافکنی تخیلی شخصیتی مستأصل که نمیخواهد واقعیت «غرقه بودن در طوفان» و «نبود هیچ ساحل امنی در اطراف» را بپذیرد. جهان غرب با همه عظمت خود یکبار در دهه ۱۹۶۰ م به تشویشی عظیم در بنیانهای خود دچار شد و در این چند دهه هربار به دلیلی، از جنگ ویتنام و شورش زنان و سیاهان تا گرمایش زمین و کرونا، تواضع و فروتنی را بیشتر آموخت، اما در تمام این ایام تکبر ایرانی چنان ژرف است که هنوز ناچیز بودن و تنها بودن خود در این مقطع تاریخی را انکار میکند.
🔴این تنها حاکمیت، روحانیون یا نظامیان ما نیستند که متکبرانه هیچ نهیبی «وعده رستگاری موهوم» آنان را برآشفته نمیکند بلکه تجربه حدود یک دهه نگارش متون و فعالیت پژوهشی و سیاسی انتقادی به من نشان داد که تکتک اجزاء این جامعه در حس استغنای روانی شریک است. حس استغنایی که ایرانی را به این طلسم وحشتناک دچار کرده که اگرچه بدترین مصائب را متحمل شود، لحظهای ریشه تحقیرها و ضعفها را درون خود نجوید و همواره در آرزوی «نسخهای شفابخش از بیرون» در انتظار بماند.
🔴در شرایطی که ذهنیت ایدئولوژیک ما ایرانیان همواره درگیر بحث درباره این بوده که «کدام نسخه شفابخشتر است» تا در یک دور باطل دیگر آن نسخه شفابخش را ابزار خشونت مطلقه و دیکتاتوری منور جدیدی کنیم، این اصل ایده نسخه شفابخش بیرونی است که با سحر خود ما را فلج کرده و از پرداختن عمیق و موشکافانه به وضیت وخیمی که در آن هستیم جلوگیری کرده است. این واقعیت تلخ که ما در این دو سده بیداری ایرانیان دائماً در جا زدهایم و تنها زیر پای خود را خالی کردهایم، بیش از همه در این واقعیت تلختر ریشه دارد که ما در شناخت ضعفهای خود یک قدم هم برنداشتهایم و به جای آن همواره به دنبال پرچمی بودهایم که دور آنرا بگیریم و سینه بزنیم.
♦️ما با این همه خرابی و فلاکت، هنوز دچار بحران نشدهایم چون صغارت تاریخی همچنان نویدمان میدهد که راه روشن است و تنها رهرو میخواهد. اینچنین است که در این مقطع بیشکوه تاریخی با بیمسئولیتی تمام دربرابر روزگار تباه فرزندانمان، هنوز امید داریم که «میشود یک شبه امور را اصلاح کرد». ما هنوز با این واقعیت بس سیاه و تاریک روبرو نشدهایم که «نسخهای وجود ندارد» و «نمیتوانیم خودمان را هم عوض کنیم». ما حاملان نگونبخت بیماریهای تاریخی اعصار پیش از خودیم و لنگرگاهی معرفتی یا سیاسی، بیرون خودمان نداریم که به آن بیاویزیم...
👍1
Forwarded from سیدجواد میری مینق
🔰 واحد آیین و اندیشه بسیج دانشجویی دانشگاه امیرکبیر برگزار میکند:
💠 اندیشه مطهر
به مناسبت شهادت شهید مرتضی مطهری
🔺چرا جامعه امروزی نیازمند متفکر است؟
🔺متفکرین برای حرکت جامعه باید چه کنند؟
🔹 گفتگو با حضور آقایان:
🔸 دکتر سجاد صفار هرندی
دکتری جامعه شناسی فرهنگی
رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
🔸 دکتر سید جواد میری
دکتری تخصصی جامعه شناسی
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
دکتری جامعه شناسی فرهنگی
هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماهی وزارت علوم
🗓 تاریخ: یکشنبه ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
🕒 زمان: ساعت ۱۵:۰۰
📍 مکان: آمفی تئاتر بهمن
🌐 برنامه به صورت مجازی در صفحه اینستاگرام بسیج پخش خواهد شد.
#آیین_و_اندیشه
@seyedjavadmiri
💠 اندیشه مطهر
به مناسبت شهادت شهید مرتضی مطهری
🔺چرا جامعه امروزی نیازمند متفکر است؟
🔺متفکرین برای حرکت جامعه باید چه کنند؟
🔹 گفتگو با حضور آقایان:
🔸 دکتر سجاد صفار هرندی
دکتری جامعه شناسی فرهنگی
رئیس پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی
🔸 دکتر سید جواد میری
دکتری تخصصی جامعه شناسی
هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
دکتری جامعه شناسی فرهنگی
هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماهی وزارت علوم
🗓 تاریخ: یکشنبه ۱۴۰۱/۰۲/۱۱
🕒 زمان: ساعت ۱۵:۰۰
📍 مکان: آمفی تئاتر بهمن
🌐 برنامه به صورت مجازی در صفحه اینستاگرام بسیج پخش خواهد شد.
#آیین_و_اندیشه
@seyedjavadmiri
تعطیلی تفکر در ایران
🔺صوت نشست وضعیت تفکر در ایران (به مناسبت سالگرد شهادت شهید مطهری) با حضور جواد میری، سجاد صفار هرندی و محمدحسین بادامچی/ دانشگاه امیرکبیر/ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
💬در این نشست کوشیدم تصویر و تحلیلی از وضعیت وخیم «تعطیلی تفکر» در ایران بعد از انقلاب ارائه دهم. دیدگاه من این بود که پس از پیروزی انقلاب مبلغین و مهندسین جایگزین متفکران و روشنفکران در نظام اجتماعی-سیاسی شدهاند که از منظر دیگری مورد تصدیق و دفاع دکتر صفار نیز قرار گرفت
🔺صوت نشست وضعیت تفکر در ایران (به مناسبت سالگرد شهادت شهید مطهری) با حضور جواد میری، سجاد صفار هرندی و محمدحسین بادامچی/ دانشگاه امیرکبیر/ ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
💬در این نشست کوشیدم تصویر و تحلیلی از وضعیت وخیم «تعطیلی تفکر» در ایران بعد از انقلاب ارائه دهم. دیدگاه من این بود که پس از پیروزی انقلاب مبلغین و مهندسین جایگزین متفکران و روشنفکران در نظام اجتماعی-سیاسی شدهاند که از منظر دیگری مورد تصدیق و دفاع دکتر صفار نیز قرار گرفت
اعتباری بودن عید فطر
🔴اتفاق جالب عید نشدن امروز، دلالت الهیاتی جالبی دارد که تا کنون عمدتاً با یکی شدن رؤیت چشمی و تقویم نجومی علمی-تکنولوژیک پوشیده میماند. نکته اساسی و عمدتاً لاپوشانی شده در الهیات استعلایی مقدسنمایی شده و معصوم انگاری شدهی ما (عمدتاً تحت تأثیر فلسفه و آموزه حقیقت افلاطونی یا به تعبیر دیگر غربزدگی عمیق حوزه های علمیه) اینجاست که عید فطر با همه بار سنگین تکوینیای که از اوضاع عرش و ملکوت و متافیزیک و طبیعت و آخرت تا حلال و حرامهای ازلی و ابدی به بار میکشد، در تحلیل نهایی یک تاریخ اعتباری است و تعیین آن به دست انسان با همه محدودیتها و کاملا متکی بر موقعیت و نظرگاه انسان محقق میشود. عید فطر نیز همچون همه امور مقدس و نورانی و ثابت و تام و مطلق و ازلی و ابدی و بیخدشهی ملکوتی لاجرم وقتی لحظهای با بشر، انسان فانی تماس پیدا میکند زمینی میشود و تابعی از همه ضعفهای زمینی بودن.
♦️ «نظرگاه خدایی داشتنِ متأله» افسانهای شرکآلود است که فلسفه یونانی با همدستی استکبار پدرسالارانه تاریخی در دینداری ما نفوذ داده و ما مؤمنین از خودبیگانه را ذیل سایه موهوم مثل، اسیر حقایق دست نیافتنی آسمانی کرده. در تمام این ایام انسان از حال خود، از زیست همیشگی خود، و از قدرت و امکانات و انکشافات اعتباری زیستن خود غافل بوده و کورکورانه اسیر اعتباریاتی گشته که دانسته یا ندانسته به دست دستگاه دینی در قامت حقایق ازلی و ابدی بر او نمایانده شده و حال آنکه همیشه و همیشه مثل عید فطر امسال، درک و تصمیمی اعتباری بوده است.
در همین رابطه:
🔺در مذمت اینهمانی اصلاح و دین
🔴اتفاق جالب عید نشدن امروز، دلالت الهیاتی جالبی دارد که تا کنون عمدتاً با یکی شدن رؤیت چشمی و تقویم نجومی علمی-تکنولوژیک پوشیده میماند. نکته اساسی و عمدتاً لاپوشانی شده در الهیات استعلایی مقدسنمایی شده و معصوم انگاری شدهی ما (عمدتاً تحت تأثیر فلسفه و آموزه حقیقت افلاطونی یا به تعبیر دیگر غربزدگی عمیق حوزه های علمیه) اینجاست که عید فطر با همه بار سنگین تکوینیای که از اوضاع عرش و ملکوت و متافیزیک و طبیعت و آخرت تا حلال و حرامهای ازلی و ابدی به بار میکشد، در تحلیل نهایی یک تاریخ اعتباری است و تعیین آن به دست انسان با همه محدودیتها و کاملا متکی بر موقعیت و نظرگاه انسان محقق میشود. عید فطر نیز همچون همه امور مقدس و نورانی و ثابت و تام و مطلق و ازلی و ابدی و بیخدشهی ملکوتی لاجرم وقتی لحظهای با بشر، انسان فانی تماس پیدا میکند زمینی میشود و تابعی از همه ضعفهای زمینی بودن.
♦️ «نظرگاه خدایی داشتنِ متأله» افسانهای شرکآلود است که فلسفه یونانی با همدستی استکبار پدرسالارانه تاریخی در دینداری ما نفوذ داده و ما مؤمنین از خودبیگانه را ذیل سایه موهوم مثل، اسیر حقایق دست نیافتنی آسمانی کرده. در تمام این ایام انسان از حال خود، از زیست همیشگی خود، و از قدرت و امکانات و انکشافات اعتباری زیستن خود غافل بوده و کورکورانه اسیر اعتباریاتی گشته که دانسته یا ندانسته به دست دستگاه دینی در قامت حقایق ازلی و ابدی بر او نمایانده شده و حال آنکه همیشه و همیشه مثل عید فطر امسال، درک و تصمیمی اعتباری بوده است.
در همین رابطه:
🔺در مذمت اینهمانی اصلاح و دین
Telegram
جمهورى سوم
در مذمت اینهمانی اصلاح و دین
🔴دین در شکل فقهی آن صورتی خشک و مکانیکی از قواعدی است که با معنازدایی و زمینهزدایی از فکر و عمل مقلدین میکوشد آنها را در چارچوب یک نظم منطقی-ریاضیاتی مقدسِ پیشینی به انضباط بکشاند، نظمی که از هر نوع تلاش برای درک معناداری…
🔴دین در شکل فقهی آن صورتی خشک و مکانیکی از قواعدی است که با معنازدایی و زمینهزدایی از فکر و عمل مقلدین میکوشد آنها را در چارچوب یک نظم منطقی-ریاضیاتی مقدسِ پیشینی به انضباط بکشاند، نظمی که از هر نوع تلاش برای درک معناداری…
Forwarded from بسیج دانشگاه امیرکبیر
🗒 #عکس_نوشت
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
دکتری جامعه شناسی فرهنگی
هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماهی وزارت علوم
در برنامه:
💠 اندیشه مطهر
(سالگرد شهادت شهید مطهری)
🔺چرا جامعه امروزی نیازمند متفکر است؟
🔺متفکرین برای حرکت جامعه باید چه کنند؟
#آیین_و_اندیشه
🆔 @basijaut
🔸 دکتر محمدحسین بادامچی
دکتری جامعه شناسی فرهنگی
هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماهی وزارت علوم
در برنامه:
💠 اندیشه مطهر
(سالگرد شهادت شهید مطهری)
🔺چرا جامعه امروزی نیازمند متفکر است؟
🔺متفکرین برای حرکت جامعه باید چه کنند؟
#آیین_و_اندیشه
🆔 @basijaut
Forwarded from خط دانشگاه
#خط_دانشگاه
⭕️ پیروزی یا شکست دانشگاه در ایران
👤 محمدحسین بادامچی
▫️دکترا جامعهشناسی فرهنگی
▫️مدیر سابق اندیشکده مهاجر شریف و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
👤 میثم مهدیار
▫️دکترا جامعه شناسی
▫️معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و هنر
▪️اهداف دانشگاه قبل و بعد از انقلاب
▪️نسبت دانشگاه با دولت و مردم
▪️نقش اجتماعی دانشگاه
▪️آیا دانشگاه مسئولیت نهاد علم را به خوبی انجام داده است؟
زمان: چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت | ساعت ۱۷
مکان: ضلع شمالی دانشگاه تهران - خیابان پورسینا - کوچه عنایت - پلاک ۲
@khate_uni
⭕️ پیروزی یا شکست دانشگاه در ایران
👤 محمدحسین بادامچی
▫️دکترا جامعهشناسی فرهنگی
▫️مدیر سابق اندیشکده مهاجر شریف و عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
👤 میثم مهدیار
▫️دکترا جامعه شناسی
▫️معاون پژوهشی پژوهشگاه فرهنگ و هنر
▪️اهداف دانشگاه قبل و بعد از انقلاب
▪️نسبت دانشگاه با دولت و مردم
▪️نقش اجتماعی دانشگاه
▪️آیا دانشگاه مسئولیت نهاد علم را به خوبی انجام داده است؟
زمان: چهارشنبه ۲۱ اردیبهشت | ساعت ۱۷
مکان: ضلع شمالی دانشگاه تهران - خیابان پورسینا - کوچه عنایت - پلاک ۲
@khate_uni
تاریخ دانشگاه ایرانی
🔺صوت نشست پیروزی یا شکست دانشگاه ایرانی/ گفتگو با میثم مهدیار/ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۱/ بسیج دانشجویی تهران
🔖در این نشست کوشیدم روایتی جامع از تحول تاریخ دانشگاه ایرانی در نسبت با دولت و جامعه در چهار مقطع قاجار و پهلوی/ دهه شصت/ دهه هفتاد و هشتاد/ دانشگاه کارآفرین ارائه کنم
🔖در این نشست کوشیدم روایتی جامع از تحول تاریخ دانشگاه ایرانی در نسبت با دولت و جامعه در چهار مقطع قاجار و پهلوی/ دهه شصت/ دهه هفتاد و هشتاد/ دانشگاه کارآفرین ارائه کنم
میخواستم چیزی درباره الهیات نیهیلیستی-میلیتاریستی پشت سرود “سلام فرمانده” که مشخصهی تام و تمامی از گذارهای قهقرایی الهیات سیاسی ماست بنویسم که منصرف شدم. مسأله تنها این نیست که مخاطبین در قدرت این نقدها گوششان پر است و حتی برعکس دقیقا به دلیل همان چیزی که مورد نقد قرار گرفته در مسیری اینچنین پرگاز میرانند؛ بلکه مسأله اساسیتر اینجاست که در یک سوءبرداشت اساسی هر یادداشتی از این جنس در شعلههای آتش احساسات آنی مخاطبین میسوزد و خاکستر میشود و نه آنکه کورهای باشد برای ساختن جهانی دیگر. تا زمانی که «احساس مسئولیتی» از تغییر در ما نباشد و هر مطلبی را ابزار فرافکنی مسئولیت و تطهیر خود از گناه جمعی میکنیم؛ نه تنها به پیش نمیرویم که بیش از پیش به خالی کردن زیرپای خود مشغولیم. اگر «خواندن و نوشتن» عزمی واقعی در ما برنمیانگیزد، ولو به قدر پول خردی که خوانندگان قدیمی روزنامههای نسل قبل برای بقای رسانه خود خرج میکردند، پس هوسی پوچ و سرابی بیارزش است.