1448550144_-1286165139.pdf
156.8 KB
🔺گذارطلبی، سرنگونیطلبی با انقلاب؟ تأملی در تقسیمبندی سروش دباغ/ نوشته دکتر میثم بادامچی
✍به گمانم تأکید سروش دباغ بر تفکیک میان گذارطلبی و انقلابخواهی بیش از اختلاف تاکتیکی و ناموجهیست که میثم به آن اشاره کرده و به تفاوت در برداشت از ماهیت جمهوری سوم بازمیگردد. به نظر من این جمله مهمترین بخش از یادداشت سروش دباغ بود که نشان میدهد مراد او از گذارطلبی نه دگرگونی و تحول اساسی بلکه برخی اصلاحات یا به تعبیر قدیمیتر، تنظیمات درون سلسله ولایت فقیه و به شیوهای آریستوکراتیک، کنترلشده و بالا به پایین است:
▫️« اگر هسته سخت قدرت، به گذارطلبی و تشکیل مجلس موسسان و اصلاح جدیِ قانون اساسی تن ندهد و در برابر آن مقاومت کند و همچنان بر سیاستهای ناموجه و رهزنِ انکار، فرافکنی و سرکوب پافشاری کند؛ دیری نخواهد پایید که پای در وادی فروپاشی نهیم و «نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان».»
✍به گمانم تأکید سروش دباغ بر تفکیک میان گذارطلبی و انقلابخواهی بیش از اختلاف تاکتیکی و ناموجهیست که میثم به آن اشاره کرده و به تفاوت در برداشت از ماهیت جمهوری سوم بازمیگردد. به نظر من این جمله مهمترین بخش از یادداشت سروش دباغ بود که نشان میدهد مراد او از گذارطلبی نه دگرگونی و تحول اساسی بلکه برخی اصلاحات یا به تعبیر قدیمیتر، تنظیمات درون سلسله ولایت فقیه و به شیوهای آریستوکراتیک، کنترلشده و بالا به پایین است:
▫️« اگر هسته سخت قدرت، به گذارطلبی و تشکیل مجلس موسسان و اصلاح جدیِ قانون اساسی تن ندهد و در برابر آن مقاومت کند و همچنان بر سیاستهای ناموجه و رهزنِ انکار، فرافکنی و سرکوب پافشاری کند؛ دیری نخواهد پایید که پای در وادی فروپاشی نهیم و «نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان».»
👍5👏1
جنبش ژینا، پادزهر بنیادگرایی
🔴بر خلاف محسنحسام مظاهری که در سخنرانی کسوف دین معتقد است «اعراضات اخیر پدیدهای مطلقا غیردینی است» معتقدم که جنبش ژینا کنش دینی بسیار عمیقی در جهت اصلاح دین در ایران بود. همانطور که پیش از این هم نوشتم درون انقلاب سال ۵۷ ضدانقلابی ارتجاعی مستتر بود که میتوان آنرا «بنیادگرایی» نامید. سنت روشنفکری اسلام سیاسی میکوشید با بازخوانی اسلام در قلمرو عرفی سیاست آنرا از مانع به حامی پیشرفت جامعه، کرامت انسان و حرکت به سوی جامعه باز قرار دهد، در حالیکه بنیادگرایی یا سیاست دینی بر خلاف آن، قصدش تصرف حوزه سیاسی و اعاده جامعه بسته سنتی بود که وجودش به کلی با امواج تجدد به مخاطره افتاده بود.
🔴فهم و تحقیق درباره سنت بنیادگرایی بویژه بررسی اثر فکری کسانی چون شیخ فضلالله نوری، نواب صفوی، مودودی و سیدقطب بر اندیشه و عمل دو حاکم اسلامی جمهوری اول و دوم عمدتا در پس مسائل دیگری که از سوی گروههای سیاسی دیگر مطرح میشد، مغفول مانده است. با اینحال به عقیده من اگر جنبش ارتجاعی بنیادگرایی که در نیمه اول قرن چهاردهم شمسی در ایران در حال رشد کردن بود را واکاوی کنیم بیش از همه با سه رکن قابل توضیح است: هراس از زن، هراس از زندگی و هراس از آزادی.
♦️در واقع زن، زندگی و آزادی دقیقا همان عناصر آنتاگونیستی جنبش ارتجاعی بنیادگرایی هستند که تمام تشکیلات قدرت، زیربنای اخلاقی، هویتسازی فرهنگی و نحوه بسیج نیروی پدرسالاری در جامعه به سمت مرکز را چه در مرحله نهضت و چه در مرحله تسلط بر ماشین دولت سازماندهی میکند. به این معنا جنبش ژینا پادزهر بنیادگرایی را نه فقط در ایران که در کل جهان اسلام تولید کرده است.
🔴بر خلاف محسنحسام مظاهری که در سخنرانی کسوف دین معتقد است «اعراضات اخیر پدیدهای مطلقا غیردینی است» معتقدم که جنبش ژینا کنش دینی بسیار عمیقی در جهت اصلاح دین در ایران بود. همانطور که پیش از این هم نوشتم درون انقلاب سال ۵۷ ضدانقلابی ارتجاعی مستتر بود که میتوان آنرا «بنیادگرایی» نامید. سنت روشنفکری اسلام سیاسی میکوشید با بازخوانی اسلام در قلمرو عرفی سیاست آنرا از مانع به حامی پیشرفت جامعه، کرامت انسان و حرکت به سوی جامعه باز قرار دهد، در حالیکه بنیادگرایی یا سیاست دینی بر خلاف آن، قصدش تصرف حوزه سیاسی و اعاده جامعه بسته سنتی بود که وجودش به کلی با امواج تجدد به مخاطره افتاده بود.
🔴فهم و تحقیق درباره سنت بنیادگرایی بویژه بررسی اثر فکری کسانی چون شیخ فضلالله نوری، نواب صفوی، مودودی و سیدقطب بر اندیشه و عمل دو حاکم اسلامی جمهوری اول و دوم عمدتا در پس مسائل دیگری که از سوی گروههای سیاسی دیگر مطرح میشد، مغفول مانده است. با اینحال به عقیده من اگر جنبش ارتجاعی بنیادگرایی که در نیمه اول قرن چهاردهم شمسی در ایران در حال رشد کردن بود را واکاوی کنیم بیش از همه با سه رکن قابل توضیح است: هراس از زن، هراس از زندگی و هراس از آزادی.
♦️در واقع زن، زندگی و آزادی دقیقا همان عناصر آنتاگونیستی جنبش ارتجاعی بنیادگرایی هستند که تمام تشکیلات قدرت، زیربنای اخلاقی، هویتسازی فرهنگی و نحوه بسیج نیروی پدرسالاری در جامعه به سمت مرکز را چه در مرحله نهضت و چه در مرحله تسلط بر ماشین دولت سازماندهی میکند. به این معنا جنبش ژینا پادزهر بنیادگرایی را نه فقط در ایران که در کل جهان اسلام تولید کرده است.
Telegram
دین، فرهنگ، جامعه | محسنحسام مظاهری
🔸کسوف دین: ترس و تردید🔸
اعتراضات اخیر و روندهای تحول دینداری در ایران
✍ محسنحسام مظاهری
دیروز (۷ دی ۱۴۰۱) در هفتمین نشست انجمن جامعهشناسی ایران دربارهی «اعتراضات ۱۴۰۱: ماهیت، چیستی و چرایی» با موضوع "دین و اعتراضات" بحثی ارائه کردم با عنوان "کسوف…
اعتراضات اخیر و روندهای تحول دینداری در ایران
✍ محسنحسام مظاهری
دیروز (۷ دی ۱۴۰۱) در هفتمین نشست انجمن جامعهشناسی ایران دربارهی «اعتراضات ۱۴۰۱: ماهیت، چیستی و چرایی» با موضوع "دین و اعتراضات" بحثی ارائه کردم با عنوان "کسوف…
👍11👎5👏2😁2
گفتگویی انتقادی با استاد سعید زیباکلام
🔴دکتر سعید زیباکلام اخیرا در مصاحبهای -که از قضا در همین مصاحبه به تخطئه جنبش ژینا هم پرداخته-، همانطور که از شخصیتی چون او انتظار میرفت، بحث را از نقد عوارض و شاخ و برگهای فساد فراتر برده و به ریشههای فساد و فلاکت کنونی پرداخته است، چیزی که خود آنرا «ابربینشها و ابرسیاستهای کلان راهبردی» حاکم بر ذهنیت و عمل هیئت حاکمه کشور در سی چهل سال اخیر نامیده. نگاهی به این فهرست ۱۳تایی نشان میدهد که همه آنها را میتوان نتایج راهبردی همان ابربینش اول یعنی «نظام مقدس است» دانست.
🔴 به گمانم این نفحه تاریخی را که به ما امکان تفکر جمعی بر این مسأله را عطا کرده باید مغتنم بشماریم و سررشته این بحث را رها نکنیم و از دکتر سعید زیباکلام بپرسیم : آقای دکتر شما که متخصص معرفتشناسی و فلسفه علم هستید چه شد که قرنها از زمان تاریخ اسطورهای شاهنامه تا همین دوره قاجار و پهلوی و علیرغم همه ادعاهای شاهظلاللهی و خلافتنماییها، ایرانیان و شیعیان حکومت را امری عرفی و زمینی میپنداشتند اما در این مقطع تاریخی چنین شد؟ قطعا اگر قرار به اصلاحی اساسی باشد محل آنرا پاسخ به همین سوال روشن میکند.
🔴به گمانم پاسخ این پرسش امروز بر همگان در ایران روشن است: امر مقدس در ایران جایگاه مشخصی داشت در امور مربوط به دین، در ایمان و عقیده و مناسک و مساجد و تکایا و حرمها و قواعد معاملات و تولد و ازدواج و مرگ که هیچ سلطانی را یارای هتک آن نبود تا جاییکه از شر سلطان به حرمها پناه میبردند و داروغه و شرطه و شحنه و عسس جرأت دستگیری او را نداشتند. اما با وقوع انقلاب امر مقدس در یک انفجار کل دولت-ملت را بلعید و به تعبیر قاسم سلیمانی «جمهوری اسلامی حرم شد». حرم شدن دولت-ملت در واقع دو انقلاب هستیشناختی و معرفتشناختی را در خود داشت: اولی را در یادداشت «درباره حکومت نظامی» با تعلیق حقوقی و برچیده شدن همه نهادهای سیاسی توضیح دادم. دومی مابهازای همین در عالم ذهن بود: منطق قدسی در همهچیز به جای منطق عقلی نشست و قلمرو و توان مستقل عقل به کلی فراموش شد مگر عقل ابزاری ذیل قدرت مقدس. به این معنا زبان فارسی بعد از انقلاب ماهیتی به کلی متفاوت با زبان فارسی پیش از خود یافت. (ن.ک به یادداشت سقوط زبان فارسی به زبان بردگان)
♦️اکنون سوال اینجاست که آیا صورت مسأله به راحتی با عقب راندن امر قدسی به قلمرو پیشین خود و رها کردن سیاست عرفی قابل حل است؟ پاسخ من این است که این نه ممکن است و نه مطلوب. به عقب نمیتوان بازگشت. در عوض در این تجربه جدید امکان بسیار تازه و بیبدیلی برای ایرانیان رخ نموده: زندگی درون حرم امر مقدس را نامقدس کرده. اکنون برای اولین بار ایرانیان میتوانند بیترس و هراس اندامهای داخلی لویاتانی که آنها را بلعیده لمس کنند. امر مقدس با آن همه هیبت تاریخی با جاری شدن در کوچه و خیابان و درگیر شدن در هزاران مسأله ریز و درشت میلیونها تن آنچنان به ضعف گراییده که دختربچههای دبستانی با چرخاندن مقنعه اجباری در هوا به چالشش میکشند. این همان حال و هوای رنسانس ایرانیست که زنان و دختران نوجوان در اوج شور و بداهت زندهگی پیشروان آنند اما دکتر سعید زیباکلام هنوز عطر انقلابی بهار آنان را استشمام نکرده است.
🔴دکتر سعید زیباکلام اخیرا در مصاحبهای -که از قضا در همین مصاحبه به تخطئه جنبش ژینا هم پرداخته-، همانطور که از شخصیتی چون او انتظار میرفت، بحث را از نقد عوارض و شاخ و برگهای فساد فراتر برده و به ریشههای فساد و فلاکت کنونی پرداخته است، چیزی که خود آنرا «ابربینشها و ابرسیاستهای کلان راهبردی» حاکم بر ذهنیت و عمل هیئت حاکمه کشور در سی چهل سال اخیر نامیده. نگاهی به این فهرست ۱۳تایی نشان میدهد که همه آنها را میتوان نتایج راهبردی همان ابربینش اول یعنی «نظام مقدس است» دانست.
🔴 به گمانم این نفحه تاریخی را که به ما امکان تفکر جمعی بر این مسأله را عطا کرده باید مغتنم بشماریم و سررشته این بحث را رها نکنیم و از دکتر سعید زیباکلام بپرسیم : آقای دکتر شما که متخصص معرفتشناسی و فلسفه علم هستید چه شد که قرنها از زمان تاریخ اسطورهای شاهنامه تا همین دوره قاجار و پهلوی و علیرغم همه ادعاهای شاهظلاللهی و خلافتنماییها، ایرانیان و شیعیان حکومت را امری عرفی و زمینی میپنداشتند اما در این مقطع تاریخی چنین شد؟ قطعا اگر قرار به اصلاحی اساسی باشد محل آنرا پاسخ به همین سوال روشن میکند.
🔴به گمانم پاسخ این پرسش امروز بر همگان در ایران روشن است: امر مقدس در ایران جایگاه مشخصی داشت در امور مربوط به دین، در ایمان و عقیده و مناسک و مساجد و تکایا و حرمها و قواعد معاملات و تولد و ازدواج و مرگ که هیچ سلطانی را یارای هتک آن نبود تا جاییکه از شر سلطان به حرمها پناه میبردند و داروغه و شرطه و شحنه و عسس جرأت دستگیری او را نداشتند. اما با وقوع انقلاب امر مقدس در یک انفجار کل دولت-ملت را بلعید و به تعبیر قاسم سلیمانی «جمهوری اسلامی حرم شد». حرم شدن دولت-ملت در واقع دو انقلاب هستیشناختی و معرفتشناختی را در خود داشت: اولی را در یادداشت «درباره حکومت نظامی» با تعلیق حقوقی و برچیده شدن همه نهادهای سیاسی توضیح دادم. دومی مابهازای همین در عالم ذهن بود: منطق قدسی در همهچیز به جای منطق عقلی نشست و قلمرو و توان مستقل عقل به کلی فراموش شد مگر عقل ابزاری ذیل قدرت مقدس. به این معنا زبان فارسی بعد از انقلاب ماهیتی به کلی متفاوت با زبان فارسی پیش از خود یافت. (ن.ک به یادداشت سقوط زبان فارسی به زبان بردگان)
♦️اکنون سوال اینجاست که آیا صورت مسأله به راحتی با عقب راندن امر قدسی به قلمرو پیشین خود و رها کردن سیاست عرفی قابل حل است؟ پاسخ من این است که این نه ممکن است و نه مطلوب. به عقب نمیتوان بازگشت. در عوض در این تجربه جدید امکان بسیار تازه و بیبدیلی برای ایرانیان رخ نموده: زندگی درون حرم امر مقدس را نامقدس کرده. اکنون برای اولین بار ایرانیان میتوانند بیترس و هراس اندامهای داخلی لویاتانی که آنها را بلعیده لمس کنند. امر مقدس با آن همه هیبت تاریخی با جاری شدن در کوچه و خیابان و درگیر شدن در هزاران مسأله ریز و درشت میلیونها تن آنچنان به ضعف گراییده که دختربچههای دبستانی با چرخاندن مقنعه اجباری در هوا به چالشش میکشند. این همان حال و هوای رنسانس ایرانیست که زنان و دختران نوجوان در اوج شور و بداهت زندهگی پیشروان آنند اما دکتر سعید زیباکلام هنوز عطر انقلابی بهار آنان را استشمام نکرده است.
Telegram
دکتر سعید زیباکلام
🔴 فرآیند سیاسی احیاگرانه
🎤سعید زیباکلام
سوال: نظر به وضعیت موجود و وقایع هفتاد روز اخیر در کشور، راه حل پیشنهادی شما برای حکومت، جریانهای سیاسی و مردم در کوتاه مدت و میان مدت به منظور برونرفت از این وضعیت چیست؟
پاسخ: نخستین گام بنیانی برای تغییر این وضعیت…
🎤سعید زیباکلام
سوال: نظر به وضعیت موجود و وقایع هفتاد روز اخیر در کشور، راه حل پیشنهادی شما برای حکومت، جریانهای سیاسی و مردم در کوتاه مدت و میان مدت به منظور برونرفت از این وضعیت چیست؟
پاسخ: نخستین گام بنیانی برای تغییر این وضعیت…
👍14👎3❤2👏1
"سلسله نشستهای تخصصی مسالهشناسی اعتراضات۱۴۰۱”
📢نشست اول: مساله دانشـگاه در نسبت با جامعه و سیاست
🔹با حضور:
🔻بهـاره آروین؛ عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و دکتری جامعهشناسی از دانشگاه تهران، عضو سابق شورای شهر تهـران
🔻علی اشرفنظـری؛ دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
🔻محمدحسین بادامچی؛ دکتری جامعهشناسی فرهنگی، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
🔻علی ملکی؛ دکتری سیاستگذاری عمومی، رئیس مرکز برنامهریزی راهبردی دانشگاه صنعتی شریف
🔻مرتضی زمانیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
🔻یاسر خوشنویس؛ دانش آموخته دکترای فلسفه علم و پژوهشگر حوزه علم و فناوری
🔸دبیر نشست: محمدصادق امامیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و همبنیانگذار اندیشکده حکمرانی شریف
📅 دوشنبه، سوم بهمنماه ساعت ۱۴:۳۰
📍 خانه اندیشهورزان؛ اتاق کنفرانس : خیابان انقلاب اسلامی، بین چهارراه ولیعصر (عج) و خیابان برادران مظفر، پلاک ۹۰۷, خانه انديشهورزان
📌جهت ثبتنام و هماهنگی حضور به این لینک مراجعه کنید.
📢نشست اول: مساله دانشـگاه در نسبت با جامعه و سیاست
🔹با حضور:
🔻بهـاره آروین؛ عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس و دکتری جامعهشناسی از دانشگاه تهران، عضو سابق شورای شهر تهـران
🔻علی اشرفنظـری؛ دکتری علوم سیاسی دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه تهران
🔻محمدحسین بادامچی؛ دکتری جامعهشناسی فرهنگی، عضو هیئت علمی موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری
🔻علی ملکی؛ دکتری سیاستگذاری عمومی، رئیس مرکز برنامهریزی راهبردی دانشگاه صنعتی شریف
🔻مرتضی زمانیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر
🔻یاسر خوشنویس؛ دانش آموخته دکترای فلسفه علم و پژوهشگر حوزه علم و فناوری
🔸دبیر نشست: محمدصادق امامیان؛ عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی امیرکبیر و همبنیانگذار اندیشکده حکمرانی شریف
📅 دوشنبه، سوم بهمنماه ساعت ۱۴:۳۰
📍 خانه اندیشهورزان؛ اتاق کنفرانس : خیابان انقلاب اسلامی، بین چهارراه ولیعصر (عج) و خیابان برادران مظفر، پلاک ۹۰۷, خانه انديشهورزان
📌جهت ثبتنام و هماهنگی حضور به این لینک مراجعه کنید.
👍9👎1
شاهزاده و تلاش استعمار برای انقلاب زودرس یا سقط جنبش ژینا
🔴درباره نیروی مردانه سقط یا «انقلاب زودرس» در مورد انقلاب ۵۷ و اینکه چگونه آنرا وارونه کرد پیش از این نوشته بودم. لحظه ضددموکراتیک نومیدی از مردم و غلبه امت و امامت بر جمهوری در استراتژی سیاسی شریعتی و لحظات بازگشت پدرسالاری و بنیادگرایی، پیروزی امر قدسی بر امر سیاسی، و غلبه شیخ فضل الله بر نائینی و سیدقطب بر طالقانی در اندیشه اسلامگرایان و رهبران جمهوری اول و دوم.
🔴اینک یکی دیگر از لحظات مهم تاریخی ماست که نیروهای ارتجاع و استعمار با هدف حفظ دستگاه سلطنت و پدرسالاری در صدد سقط دگرگشت زنانهی ایرانند. سیدجواد طباطبایی که مهمترین جریان پیگیر جمع سلطنت و ولایت در میان روشنفکران بوده است اولین تصرف را شروع کرد و اکنون حلقه شاهزاده در حال پیگیری این موضوع است.
🔴در مطالعات پسااستعماری بسیاری که داشتم به این نتیجه رسیدم که بر خلاف تصور غربستیزان و چپها، دموکراسی و توسعه سیاسی مهمترین خصم استعمارگران و حفظ دستگاه حکمرانی سلطنتی و دولت پدرسالار، مهمترین استراتژی آنها برای مهار شیر در قفس ایرانی است. خاطرات عزتالله سحابی درباره نقش آیت و مظفر بقایی در داخل کردن اصل ولایت فقیه به پیشنویس جمهوری دموکراتیک اسلامی خیلی چیزها را در اینباره روشن میکند. حتی فرامرز رفیعپور هم در لفافه مشی نصیحةالملوکی خود در کتاب «دریغ است ایران که ویران شود» همین تداوم طاغوت و سرکوب را مهمترین راهبرد استعمار در ایران دانسته.
🔴حتی اگر شاهزاده به جای سلطنت جمهوری دموکراتیک را هم مطرح کند باز نمیتوان به او اعتماد کرد. تراژدی نوفل لوشاتو اکنون به همگان نشان داده که به جای گوش دادن به دهان رهبران سیاسی باید دستها و پاها و زبان بدن آنها را دید. بر خلاف تصور اهل نظر، قدرت در کلمات و گفتمانها و قوانین نیست بلکه در بدنها، عادتوارهها و شبکههای عینی یاران، خاندانها و فرقهها جاریست. شاهزاده یکی از گره های اصلی شبکه قدرت قدیمی استعمار در ایران است و وکالت دادن به او ساخت قدرت استعماری را در هر شکل و شمایل ظاهری که نمایش دهد به این سرزمین بازمیگرداند.
♦️جنبش ژینا در مقابل برای اولین بار جنبش بیرهبر و بیایدئولوژی سیاستورزی رادیکال تکتک شهروندان بالغ ایرانزمین بود که هر گونه قیمومیت را نفی کرد. در این لحظات نفسگیر تاریخ، فهم و احساس و امید و رد چشمهای زیبای دختران و زنان شجاع ایران که ناقوس مرگ ابدی پدرسالاری را به صدا درآوردهاند بسی روشنبینتر و مورد اعتمادتر و فضیلتخواهتر از نخبگان مذکر همیشه پدرسالار ایران است.
🔴درباره نیروی مردانه سقط یا «انقلاب زودرس» در مورد انقلاب ۵۷ و اینکه چگونه آنرا وارونه کرد پیش از این نوشته بودم. لحظه ضددموکراتیک نومیدی از مردم و غلبه امت و امامت بر جمهوری در استراتژی سیاسی شریعتی و لحظات بازگشت پدرسالاری و بنیادگرایی، پیروزی امر قدسی بر امر سیاسی، و غلبه شیخ فضل الله بر نائینی و سیدقطب بر طالقانی در اندیشه اسلامگرایان و رهبران جمهوری اول و دوم.
🔴اینک یکی دیگر از لحظات مهم تاریخی ماست که نیروهای ارتجاع و استعمار با هدف حفظ دستگاه سلطنت و پدرسالاری در صدد سقط دگرگشت زنانهی ایرانند. سیدجواد طباطبایی که مهمترین جریان پیگیر جمع سلطنت و ولایت در میان روشنفکران بوده است اولین تصرف را شروع کرد و اکنون حلقه شاهزاده در حال پیگیری این موضوع است.
🔴در مطالعات پسااستعماری بسیاری که داشتم به این نتیجه رسیدم که بر خلاف تصور غربستیزان و چپها، دموکراسی و توسعه سیاسی مهمترین خصم استعمارگران و حفظ دستگاه حکمرانی سلطنتی و دولت پدرسالار، مهمترین استراتژی آنها برای مهار شیر در قفس ایرانی است. خاطرات عزتالله سحابی درباره نقش آیت و مظفر بقایی در داخل کردن اصل ولایت فقیه به پیشنویس جمهوری دموکراتیک اسلامی خیلی چیزها را در اینباره روشن میکند. حتی فرامرز رفیعپور هم در لفافه مشی نصیحةالملوکی خود در کتاب «دریغ است ایران که ویران شود» همین تداوم طاغوت و سرکوب را مهمترین راهبرد استعمار در ایران دانسته.
🔴حتی اگر شاهزاده به جای سلطنت جمهوری دموکراتیک را هم مطرح کند باز نمیتوان به او اعتماد کرد. تراژدی نوفل لوشاتو اکنون به همگان نشان داده که به جای گوش دادن به دهان رهبران سیاسی باید دستها و پاها و زبان بدن آنها را دید. بر خلاف تصور اهل نظر، قدرت در کلمات و گفتمانها و قوانین نیست بلکه در بدنها، عادتوارهها و شبکههای عینی یاران، خاندانها و فرقهها جاریست. شاهزاده یکی از گره های اصلی شبکه قدرت قدیمی استعمار در ایران است و وکالت دادن به او ساخت قدرت استعماری را در هر شکل و شمایل ظاهری که نمایش دهد به این سرزمین بازمیگرداند.
♦️جنبش ژینا در مقابل برای اولین بار جنبش بیرهبر و بیایدئولوژی سیاستورزی رادیکال تکتک شهروندان بالغ ایرانزمین بود که هر گونه قیمومیت را نفی کرد. در این لحظات نفسگیر تاریخ، فهم و احساس و امید و رد چشمهای زیبای دختران و زنان شجاع ایران که ناقوس مرگ ابدی پدرسالاری را به صدا درآوردهاند بسی روشنبینتر و مورد اعتمادتر و فضیلتخواهتر از نخبگان مذکر همیشه پدرسالار ایران است.
Telegram
جمهورى سوم
انقلاب زودرس، آفت دگرگشت
تصور ما از انقلاب به انقلاب ۵۷ برمیگردد که یک انقلاب «زودرس» بود. این مفهوم را در مقاله «شریعتی و انقلاب زودرس» (اینجا در نشست رونمایی کتاب حسینبن علی در افق معاصرت که حاوی نسخه چاپی مقاله است و اینجا در سخنرانی اصلی همایش) توضیح…
تصور ما از انقلاب به انقلاب ۵۷ برمیگردد که یک انقلاب «زودرس» بود. این مفهوم را در مقاله «شریعتی و انقلاب زودرس» (اینجا در نشست رونمایی کتاب حسینبن علی در افق معاصرت که حاوی نسخه چاپی مقاله است و اینجا در سخنرانی اصلی همایش) توضیح…
👍31👎8👏4❤3
187571968_-1590685654 (1).pdf
104.2 KB
🔺چکیده ارائه محمدحسین بادامچی در نشست مسألهشناسی دانشگاه در اعتراضات ۱۴۰۱ با عنوان «بحران دانشگاه در نظام سیاسی جمهوری اسلامی»، سوم بهمن ۱۴۰۱، خانه اندیشهورزان
👍4❤2
Audio
🔺صوت نشست مسألهشناسی دانشگاه در اعتراضات ۱۴۰۱ با حضور بهاره آروین، یاسر خوشنویس، مرتضی زمانیان و محمدحسین بادامچی؛ سوم بهمن ۱۴۰۱ ؛ خانه اندیشهورزان
❤4👏1
دوباره اسلام ناب؟
نقدی بر ذاتگرایی دینی در استراتژی اصلاح دینی مهدی نصیری در ایران پساژینا
🔴مهدی نصیری میگوید راه نجات دینداری و اصلاح امور در ایران آنست که نشان دهیم آنچه به نام دین در حال اجراست «اسلام حقیقی» نیست: هیچ پیامبری حق ندارد خواست عموم مردم را زیر پا بگذارد یا در تبلیغ دین از زور استفاده کند. این استراتژی در اصلاح دینی استراتژی قدیمیای در سنت احیای دینی معاصر است که در یادداشت «در مذمت این همانی اصلاح و دین» به آن پرداختم و به زعم من یک استراتژی قهقرایی و محافظهکارانه است.
🔴مصلحین دینی در این استراتژی با تفکیک متعارفی میان «ایده معصوم دین» در گذشته و «شکل تحریفشده آن» در حال، آنچه به زعم خود خوب میدانند به اسلام ناب و آنچه منحط و زشت میبینند به تحریفات نسبت میدهند و با این کار به زعم خود نیروی ایمان و خدا را در مسیر اصلاح دینی به کار میاندازند. این شکل از اصلاح دینی به گمان من اگرچه مثلا توسط آیت الله میرزای نائینی در برابر تعصب و قشری گری بنیادگرایانه سنتگرایانی چون شیخ فضلالله نوری یا توسط شریعتی و بازرگان و آیتالله طالقانی و آیتالله خمینی در نقد اسلام عقبمانده حوزههای علمیه به کار گرفته شده اما دقیقا به واسطه همین استراتژی قهقرایی که عصر طلایی خود را در عقب تاریخ میجوید و از «بازگشت به ذات ناب استعلایی» سخن میگوید آبستن بنیادگرایی و ارتجاع مضاعف و پیچیدهتریست که در یادداشت «قوس صعود و نزول اسلامگرایی» در تحلیل انقلاب ۵۷ و روانشناسی رهبران آن بدان اشاره کردم.
🔴با این همه به گمانم یکی از نتایج جنبش ژینا اعلام پایان این استراتژیست که نصیری هنوز آماده پذیرش آن نیست. مسأله اصلی در جنبش ژینا این است که سوژه زنانه ایرانی برای اولین بار تفطن به این معنا پیدا کرده که به غیر از دنده عقب تاریخی معمول نیروهای مذکر، میتوان رو به جلو هم حرکت کرد. میتوان به جای آنکه در بند گذشته (عالم مردگان) بود و با آسمان (خوانشهای دینی) کلنجار رفت تا به سختی مرجعیت و مشروعیت کهن را برای اندکی باز کردن مجال زندگی (بخوانید هنر مردن) متقاعد نمود، مستقیما «زندهگی» کرد.
♦️ سوژه زنانه ایرانی برای اولین بار منتظر مجوز مرجعیتهای کهن برای اقدام خود نشده است و همین راز بیرهبر و بیایدئولوژی بودن این جنبش و ویژگی امیدوارکننده اصلی و بیسابقه آن است. این جنبش خلع متافیزیک و الهیات از جایگاه ریاست پدرسالارانه تاریخ ایرانی و فرستادن آنها به واگن آخر قطار است. انسان ایرانی برای اولین بار به نهیب زنان خود از عالم اسطوره (چه سنتی و چه مدرن) پا بر روی زمین گذاشته است. از جنبش ژینا به بعد دین نه ذاتی در گذشته بلکه برساختی از اراده معطوف به تکامل آزاد شده در تاریخ نوین ایران خواهد بود.
نقدی بر ذاتگرایی دینی در استراتژی اصلاح دینی مهدی نصیری در ایران پساژینا
🔴مهدی نصیری میگوید راه نجات دینداری و اصلاح امور در ایران آنست که نشان دهیم آنچه به نام دین در حال اجراست «اسلام حقیقی» نیست: هیچ پیامبری حق ندارد خواست عموم مردم را زیر پا بگذارد یا در تبلیغ دین از زور استفاده کند. این استراتژی در اصلاح دینی استراتژی قدیمیای در سنت احیای دینی معاصر است که در یادداشت «در مذمت این همانی اصلاح و دین» به آن پرداختم و به زعم من یک استراتژی قهقرایی و محافظهکارانه است.
🔴مصلحین دینی در این استراتژی با تفکیک متعارفی میان «ایده معصوم دین» در گذشته و «شکل تحریفشده آن» در حال، آنچه به زعم خود خوب میدانند به اسلام ناب و آنچه منحط و زشت میبینند به تحریفات نسبت میدهند و با این کار به زعم خود نیروی ایمان و خدا را در مسیر اصلاح دینی به کار میاندازند. این شکل از اصلاح دینی به گمان من اگرچه مثلا توسط آیت الله میرزای نائینی در برابر تعصب و قشری گری بنیادگرایانه سنتگرایانی چون شیخ فضلالله نوری یا توسط شریعتی و بازرگان و آیتالله طالقانی و آیتالله خمینی در نقد اسلام عقبمانده حوزههای علمیه به کار گرفته شده اما دقیقا به واسطه همین استراتژی قهقرایی که عصر طلایی خود را در عقب تاریخ میجوید و از «بازگشت به ذات ناب استعلایی» سخن میگوید آبستن بنیادگرایی و ارتجاع مضاعف و پیچیدهتریست که در یادداشت «قوس صعود و نزول اسلامگرایی» در تحلیل انقلاب ۵۷ و روانشناسی رهبران آن بدان اشاره کردم.
🔴با این همه به گمانم یکی از نتایج جنبش ژینا اعلام پایان این استراتژیست که نصیری هنوز آماده پذیرش آن نیست. مسأله اصلی در جنبش ژینا این است که سوژه زنانه ایرانی برای اولین بار تفطن به این معنا پیدا کرده که به غیر از دنده عقب تاریخی معمول نیروهای مذکر، میتوان رو به جلو هم حرکت کرد. میتوان به جای آنکه در بند گذشته (عالم مردگان) بود و با آسمان (خوانشهای دینی) کلنجار رفت تا به سختی مرجعیت و مشروعیت کهن را برای اندکی باز کردن مجال زندگی (بخوانید هنر مردن) متقاعد نمود، مستقیما «زندهگی» کرد.
♦️ سوژه زنانه ایرانی برای اولین بار منتظر مجوز مرجعیتهای کهن برای اقدام خود نشده است و همین راز بیرهبر و بیایدئولوژی بودن این جنبش و ویژگی امیدوارکننده اصلی و بیسابقه آن است. این جنبش خلع متافیزیک و الهیات از جایگاه ریاست پدرسالارانه تاریخ ایرانی و فرستادن آنها به واگن آخر قطار است. انسان ایرانی برای اولین بار به نهیب زنان خود از عالم اسطوره (چه سنتی و چه مدرن) پا بر روی زمین گذاشته است. از جنبش ژینا به بعد دین نه ذاتی در گذشته بلکه برساختی از اراده معطوف به تکامل آزاد شده در تاریخ نوین ایران خواهد بود.
Telegram
اندیشکدهٔ هاتف
قسمت پنجم پادکست دوسیه منتشر شد!
[جایگاه روحانیت در ایران -گفتوگو با مهدی نصیری]
در قسمت پنجم پادکست دوسیه با مهدی نصیری در مورد جایگاه روحانیت در ایران صحبت میکنیم. آیا روحانیت در جامعۀ امروز ایران دچار بحران مشروعیت است؟ پیوند بین قدرت سیاسی و نهاد روحانیت…
[جایگاه روحانیت در ایران -گفتوگو با مهدی نصیری]
در قسمت پنجم پادکست دوسیه با مهدی نصیری در مورد جایگاه روحانیت در ایران صحبت میکنیم. آیا روحانیت در جامعۀ امروز ایران دچار بحران مشروعیت است؟ پیوند بین قدرت سیاسی و نهاد روحانیت…
👍16👎5❤4🔥1
درباره واگذاری مسلح اموال دولتی
نخبگان ما هنوز تصور میکنند که حجاب یک مسأله فرهنگی است؛ تورم و بیکاری و وضعیت کسبوکارها اموری اقتصادی هستند؛ وضعیت قوه قضائیه بخاطر مشکلات حقوقی است؛ سترونی دانشگاه به نهاد علم مربوط است؛ ناکارآمدی سازمانها بخاطر ضعف قوانین و برنامهریزی و مدیریت است؛ و مسائل سیاسی باید در نهادهای سیاسی رفع و رجوع شود. اما واقعیت این است که چنین تقسیماتی مربوط به کشور ما نیست و تنها موهومات ساخته و پرداخته ذهن متخصصان است. معماری مالکیت، امنیت، قضا، حکمرانی، رسانه و مردم به ترتیبی که در طرح اخیر مولدسازی اموال دولتی یا همان فروش مسلح مالکیت عمومی آمده استثنایی بر قاعده نیست بلکه نمودی از این اصل اساسی است که در دولت اسلامی همه مقولات و قواعد و نهادها در اراده فائقه قدرت قدسی پدرسالار ذوب میشود. تمایل مرسوم به تحلیل مسائل جامعه ایران بدون اشاره به این نیروی توتالیتر و تقلید از مقولات نامربوطی چون نولیبرالیسم و سرمایهداری و تحلیل طبقاتی اقتصاد سیاسی نشان از سادهلوحی و در مرحله بعدی اصرار خائنانه بر کتمان واقعیت دارد.
نخبگان ما هنوز تصور میکنند که حجاب یک مسأله فرهنگی است؛ تورم و بیکاری و وضعیت کسبوکارها اموری اقتصادی هستند؛ وضعیت قوه قضائیه بخاطر مشکلات حقوقی است؛ سترونی دانشگاه به نهاد علم مربوط است؛ ناکارآمدی سازمانها بخاطر ضعف قوانین و برنامهریزی و مدیریت است؛ و مسائل سیاسی باید در نهادهای سیاسی رفع و رجوع شود. اما واقعیت این است که چنین تقسیماتی مربوط به کشور ما نیست و تنها موهومات ساخته و پرداخته ذهن متخصصان است. معماری مالکیت، امنیت، قضا، حکمرانی، رسانه و مردم به ترتیبی که در طرح اخیر مولدسازی اموال دولتی یا همان فروش مسلح مالکیت عمومی آمده استثنایی بر قاعده نیست بلکه نمودی از این اصل اساسی است که در دولت اسلامی همه مقولات و قواعد و نهادها در اراده فائقه قدرت قدسی پدرسالار ذوب میشود. تمایل مرسوم به تحلیل مسائل جامعه ایران بدون اشاره به این نیروی توتالیتر و تقلید از مقولات نامربوطی چون نولیبرالیسم و سرمایهداری و تحلیل طبقاتی اقتصاد سیاسی نشان از سادهلوحی و در مرحله بعدی اصرار خائنانه بر کتمان واقعیت دارد.
Telegram
دولت بهار
🔴 آیین نامه اجرایی مولدسازی داراییهای دولت
🆔 @dolatebahar
🆔 @dolatebahar
👍22😱2❤1🤔1😢1
JICR4771663878600.pdf
1.1 MB
🔺 مقاله علمی-پژوهشی: «فراتر از یک اردو: بررسی تأثیر اردوی ورودیهای جدید بر دوقطبی شدن فضای فرهنگی، اجتماعی، و مذهبی دانشگاه صنعتی شریف در دو دهۀ اخیر»/ نوشته محمدحسین بادامچی/ فصلنامه تحقیقات فرهنگی
📝چکیده
اردوی ورودیهای جدید دانشگاه صنعتی شریف، یکی از سنتهای مهم و متمایز این دانشگاه در آغاز هر سال تحصیلی است....کارنامۀ ناموفق اردوی ورودیها در دستیابی به اهداف فرهنگی رسمی نشان میدهد که کارکرد اصلی آن را باید در چهار الگوی اجتماعی نهفته در مدیریت اردو جستوجو کرد: 1) برگزاری انحصاری اردو توسط گروهها و کانونهای مذهبی، بهویژه بسیج و هیئت و عدم مشارکت گروههای دانشجویی دیگر؛ 2) نقش کلیدی شبکۀ سرگروههای مذهبی در ایجاد روابط اجتماعی و الگوسازی دانشجویی؛ 3) برگزاری اردو در فضاهای مذهبی حسینیهای در مشهد؛ 4) تفکیک جنسیتی. تحلیل نتایج مصاحبهها و پیمایش نشان میدهد که اردوی ورودیها در طول دو دهۀ اخیر، بهمثابه موتوری عمل کرده است که با برکشیدن دانشجویانِ بیشتر مذهبی و منزوی کردن دانشجویانِ کمتر مذهبی، گسل و دوقطبی فرهنگیـاجتماعی بزرگی را پیرامون مذهب در دانشگاه صنعتی شریف پدید آورده است.
📝چکیده
اردوی ورودیهای جدید دانشگاه صنعتی شریف، یکی از سنتهای مهم و متمایز این دانشگاه در آغاز هر سال تحصیلی است....کارنامۀ ناموفق اردوی ورودیها در دستیابی به اهداف فرهنگی رسمی نشان میدهد که کارکرد اصلی آن را باید در چهار الگوی اجتماعی نهفته در مدیریت اردو جستوجو کرد: 1) برگزاری انحصاری اردو توسط گروهها و کانونهای مذهبی، بهویژه بسیج و هیئت و عدم مشارکت گروههای دانشجویی دیگر؛ 2) نقش کلیدی شبکۀ سرگروههای مذهبی در ایجاد روابط اجتماعی و الگوسازی دانشجویی؛ 3) برگزاری اردو در فضاهای مذهبی حسینیهای در مشهد؛ 4) تفکیک جنسیتی. تحلیل نتایج مصاحبهها و پیمایش نشان میدهد که اردوی ورودیها در طول دو دهۀ اخیر، بهمثابه موتوری عمل کرده است که با برکشیدن دانشجویانِ بیشتر مذهبی و منزوی کردن دانشجویانِ کمتر مذهبی، گسل و دوقطبی فرهنگیـاجتماعی بزرگی را پیرامون مذهب در دانشگاه صنعتی شریف پدید آورده است.
👍15👎8👏2
DOC-20230201-WA0000
8.6 MB
🔺برنامه نخستین کنگره بینالمللی فارابی که در روزهای ۱۰ تا ۱۲ اسفند در موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار میشود. در پنل سیاست این همایش در روز پنجشنبه یازدهم اسفند مقالهای با این عنوان ارائه خواهم داد: «علم مدنی فرونتیک: چرخش عملی در خوانش فلسفه سیاسی فارابی» چکیده در 👇
👍2
چکیده مقاله «علم مدنی فرونتیک: چرخش عملی در خوانش فلسفه سیاسی فارابی»
مقاله پذیرفته شده جهت ارائه در اولین کنگره جهانی فارابی، یازدهم اسفند ۱۴۰۱
📝همانطور که هانا آرنت خاطرنشان میشود، چرخش عملی در نظریه سیاسی به تغییر بنیادین از «زندگی وقف نظر» Vita contemplativa به «زندگی وقف عمل» Vita activa مربوط میشود که ریشه آن به مارکس، و از نظر برخی به ماکیاولی و از نظر برخی به کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو بازمیگردد که در اولی جوهرهای متافیزیکی و طبیعت نقطه عزیمت بحث سیاسی است و در دومی عمل praxis/action. نکته اساسی اینجاست که فارابی، مؤسسه فلسفه اسلامی و اولین و آخرین فیلسوف سیاسی مسلمان، تاکنون در سنتی افلاطونی-نوافلاطونی بعنوان فیلسوفی نظری-اپیستمیک شناخته شده و فلسفه سیاسی او عمدتاً یا بعنوان اتوپیایی افلاطونی یا نوعی کلام سیاسی در دفاع از دولت اسلامی (شرقشناسان نسل اول و دوم/ هانری کربن/ سید جواد طباطبایی/ محسن رضوانی) یا در خوانش متأخر اشتروسی به عنوان نوعی دفاع دینی از فلسفه بعنوان طفیلی فلسفه نظری (لئو اشتروس، محسن مهدی، رضا داوری اردکانی) قلمداد شده است. این در حالیست که تفکیک میان فلسفه نظری و فلسفه عملی بر حسب نسبت آنها با اراده آدمی، اعتباری بودن موضوع فلسفه عملی و تأسیس علم مدنی به عنوان علم مجزایی که موضوع آن هستیهای اعتباری، مصنوعات، قراردادها و قوانین، روابط مدنی میان شهروندان و همه امور متغیر برآمده از عمل آدمی است، از محکمات اندیشه فارابی در آثار متعدد وی است. از این حیث ما به چرخشی عملی در خوانش فارابی نیاز داریم که نگارنده مقدمات آنرا در رساله دکتری خود پیریزی کرده است. از این حیث، همسو با چرخش عملی که بنت فلوبیر، متفکر دانمارکی، در بازسازی علوم اجتماعی مبتنی بر فرونسیس (عقلِ عملی) ارسطویی پیشنهاد میدهد، میتوان از وجود نوع تکاملیافتهای از علوم اجتماعی فرونتیک در آراء فارابی که خود از آن به «علم مدنی» تعبیر میکند سخن گفت. هدف این مقاله طرح این چرخش عملی در خوانش فارابی و ویژگیهای متمایز و بیسابقه «علم مدنی فرونتیک فارابی» به تفکیک از فلسفه سیاسی اپیستمیک و علوم اجتماعی مدرن و توانایی آن در ارائهی تحلیلی غیرطبیعتگرایانه، آمیخته به «امر سیاسی»، ارزشبار و انتقادی از عمل اجتماعی رخدادی و زمینهمند و جزئی انسان در مدینه است.
مقاله پذیرفته شده جهت ارائه در اولین کنگره جهانی فارابی، یازدهم اسفند ۱۴۰۱
📝همانطور که هانا آرنت خاطرنشان میشود، چرخش عملی در نظریه سیاسی به تغییر بنیادین از «زندگی وقف نظر» Vita contemplativa به «زندگی وقف عمل» Vita activa مربوط میشود که ریشه آن به مارکس، و از نظر برخی به ماکیاولی و از نظر برخی به کتاب اخلاق نیکوماخوس ارسطو بازمیگردد که در اولی جوهرهای متافیزیکی و طبیعت نقطه عزیمت بحث سیاسی است و در دومی عمل praxis/action. نکته اساسی اینجاست که فارابی، مؤسسه فلسفه اسلامی و اولین و آخرین فیلسوف سیاسی مسلمان، تاکنون در سنتی افلاطونی-نوافلاطونی بعنوان فیلسوفی نظری-اپیستمیک شناخته شده و فلسفه سیاسی او عمدتاً یا بعنوان اتوپیایی افلاطونی یا نوعی کلام سیاسی در دفاع از دولت اسلامی (شرقشناسان نسل اول و دوم/ هانری کربن/ سید جواد طباطبایی/ محسن رضوانی) یا در خوانش متأخر اشتروسی به عنوان نوعی دفاع دینی از فلسفه بعنوان طفیلی فلسفه نظری (لئو اشتروس، محسن مهدی، رضا داوری اردکانی) قلمداد شده است. این در حالیست که تفکیک میان فلسفه نظری و فلسفه عملی بر حسب نسبت آنها با اراده آدمی، اعتباری بودن موضوع فلسفه عملی و تأسیس علم مدنی به عنوان علم مجزایی که موضوع آن هستیهای اعتباری، مصنوعات، قراردادها و قوانین، روابط مدنی میان شهروندان و همه امور متغیر برآمده از عمل آدمی است، از محکمات اندیشه فارابی در آثار متعدد وی است. از این حیث ما به چرخشی عملی در خوانش فارابی نیاز داریم که نگارنده مقدمات آنرا در رساله دکتری خود پیریزی کرده است. از این حیث، همسو با چرخش عملی که بنت فلوبیر، متفکر دانمارکی، در بازسازی علوم اجتماعی مبتنی بر فرونسیس (عقلِ عملی) ارسطویی پیشنهاد میدهد، میتوان از وجود نوع تکاملیافتهای از علوم اجتماعی فرونتیک در آراء فارابی که خود از آن به «علم مدنی» تعبیر میکند سخن گفت. هدف این مقاله طرح این چرخش عملی در خوانش فارابی و ویژگیهای متمایز و بیسابقه «علم مدنی فرونتیک فارابی» به تفکیک از فلسفه سیاسی اپیستمیک و علوم اجتماعی مدرن و توانایی آن در ارائهی تحلیلی غیرطبیعتگرایانه، آمیخته به «امر سیاسی»، ارزشبار و انتقادی از عمل اجتماعی رخدادی و زمینهمند و جزئی انسان در مدینه است.
Telegram
جمهورى سوم
🔺برنامه نخستین کنگره بینالمللی فارابی که در روزهای ۱۰ تا ۱۲ اسفند در موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار میشود. در پنل سیاست این همایش در روز پنجشنبه یازدهم اسفند مقالهای با این عنوان ارائه خواهم داد: «علم مدنی فرونتیک: چرخش عملی در خوانش فلسفه سیاسی…
👍6
چرخش عملی یا چرخش پسامدرن دکتر عبدالکریم سروش
🔴همانطور که در یادداشت «حقیقت، آزادی و زنانگی» نوشتم بزرگترین مانع پیش روی آزادی در سنت کهن ایرانی پارادایم حقیقت و «زن» تنها سرمایهی ما برای عبور از آن است. تا پیش از انقلاب در سنت احیای دینی معاصر ما بویژه در اقبال لاهوری و علی شریعتی و برخی منتقدان خراسانی فلسفه اسلامی در مکتب تفکیک چون حکیمی و فلاطوری نشانههای مهمی از گذر از متافیزیک اسکولاستیک قدمایی و اقبال به «زندهگی» به چشم میخورد اما با پیروزی انقلاب و استقرار ولایت فقیه، صوفیان حقیقتاندیش مرگخوی سنتگرا تمام عرصه فکری ما را بلعیدند. رضا داوری اردکانی، عبدالکریم سروش، مصباح یزدی و همه سسلسه روحانیت، سید حسین نصر و هانری کربن و همه اصحاب دفتر فرح، بیژن عبدالکریمی و حتی جواد طباطبایی. دعوای پوپر و هایدگر در ایران تازه مسلمان شده دهه شصت، هیچ ربطی به پوپر و هایدگری که پیشگام گسست از متافیزیک و عقل نظری بودند نداشت، بلکه دعوای پوچ دو شاخه از صوفیان و درویشان باطنیگرای مسلمان بود. کل بساط روشنفکری دینی سروش چیزی نبود جز تخطئهی امر اعتباری و عقل عملی و سیاست برای بازگشت به تصوف. مکتب عقل و عدل شیعه بعد از انقلاب در اتحاد دو گروه شیعیان باطنی شبه اسماعیلی و شیعیان مسلح شبه زیدی در ورطه بنیادگرایی نیهیلیستی عجیبی گرفتار شد.
🔴سروش تا کنون پیرو غزالی، تصوف را میستود و زندگی را خوار میشمرد و مدرنیته را عقلانیت علمی زیستن ضروری در زمینی میدانست که از آن متنفر بود و خود را چون همه تاریخ مذکر ما سالک ملکوت میخواند. اکنون سروش در سخنرانی تازهاش کل بساط حقیقتاندیشی گذشته خود را دود کرد و به هوا برد. اکنون میگوید حقیقت چون اخلاق امری اعتباری است. علامه طباطبایی هفتاد سال پیش و فارابی بیش از هزار سال پیش گفته بودند که دین امری اعتباری است و تابع فلسفه و علم اما اکنون سروش فلسفه و علم و علیالقاعده تجربه دینی را هم امری اعتباری میداند. این چرخش از نظر به عمل، از متافیزیک به انسان را در سروش، باید پایان پردهی آخرین تکاپوهای مذبوحانه سنت منحط قرون وسطایی با تأخیری شصت ساله نسبت به انقلاب معرفتشناختی پسامدرن غرب تلقی کرد و به مثابه انعکاسی از دگرگونی عظیم جنبش ژینا در تاریخ ایرانی به فال نیک گرفت.
🔴همانطور که در یادداشت «حقیقت، آزادی و زنانگی» نوشتم بزرگترین مانع پیش روی آزادی در سنت کهن ایرانی پارادایم حقیقت و «زن» تنها سرمایهی ما برای عبور از آن است. تا پیش از انقلاب در سنت احیای دینی معاصر ما بویژه در اقبال لاهوری و علی شریعتی و برخی منتقدان خراسانی فلسفه اسلامی در مکتب تفکیک چون حکیمی و فلاطوری نشانههای مهمی از گذر از متافیزیک اسکولاستیک قدمایی و اقبال به «زندهگی» به چشم میخورد اما با پیروزی انقلاب و استقرار ولایت فقیه، صوفیان حقیقتاندیش مرگخوی سنتگرا تمام عرصه فکری ما را بلعیدند. رضا داوری اردکانی، عبدالکریم سروش، مصباح یزدی و همه سسلسه روحانیت، سید حسین نصر و هانری کربن و همه اصحاب دفتر فرح، بیژن عبدالکریمی و حتی جواد طباطبایی. دعوای پوپر و هایدگر در ایران تازه مسلمان شده دهه شصت، هیچ ربطی به پوپر و هایدگری که پیشگام گسست از متافیزیک و عقل نظری بودند نداشت، بلکه دعوای پوچ دو شاخه از صوفیان و درویشان باطنیگرای مسلمان بود. کل بساط روشنفکری دینی سروش چیزی نبود جز تخطئهی امر اعتباری و عقل عملی و سیاست برای بازگشت به تصوف. مکتب عقل و عدل شیعه بعد از انقلاب در اتحاد دو گروه شیعیان باطنی شبه اسماعیلی و شیعیان مسلح شبه زیدی در ورطه بنیادگرایی نیهیلیستی عجیبی گرفتار شد.
🔴سروش تا کنون پیرو غزالی، تصوف را میستود و زندگی را خوار میشمرد و مدرنیته را عقلانیت علمی زیستن ضروری در زمینی میدانست که از آن متنفر بود و خود را چون همه تاریخ مذکر ما سالک ملکوت میخواند. اکنون سروش در سخنرانی تازهاش کل بساط حقیقتاندیشی گذشته خود را دود کرد و به هوا برد. اکنون میگوید حقیقت چون اخلاق امری اعتباری است. علامه طباطبایی هفتاد سال پیش و فارابی بیش از هزار سال پیش گفته بودند که دین امری اعتباری است و تابع فلسفه و علم اما اکنون سروش فلسفه و علم و علیالقاعده تجربه دینی را هم امری اعتباری میداند. این چرخش از نظر به عمل، از متافیزیک به انسان را در سروش، باید پایان پردهی آخرین تکاپوهای مذبوحانه سنت منحط قرون وسطایی با تأخیری شصت ساله نسبت به انقلاب معرفتشناختی پسامدرن غرب تلقی کرد و به مثابه انعکاسی از دگرگونی عظیم جنبش ژینا در تاریخ ایرانی به فال نیک گرفت.
Telegram
حلقه دیدگاه نو
▶️ فایل صوتی
اندر حکایت حقیقت و روش
با ارایۀ دکتر #عبدالکریم_سروش و با حضور و مشارکت:
#حسین_کمالی
#علیرضا_قندریز
#محمد_رضا_کاروان
#سروش_دباغ
#ویکتوریا_طهماسبی
#مهدی_نوربخش
#داریوش_نیکبخت
#وریا_امیری
#اردشیر_منصوری
#علی_قدسی
#فریدون_رستمی
#مجید_سلطانی…
اندر حکایت حقیقت و روش
با ارایۀ دکتر #عبدالکریم_سروش و با حضور و مشارکت:
#حسین_کمالی
#علیرضا_قندریز
#محمد_رضا_کاروان
#سروش_دباغ
#ویکتوریا_طهماسبی
#مهدی_نوربخش
#داریوش_نیکبخت
#وریا_امیری
#اردشیر_منصوری
#علی_قدسی
#فریدون_رستمی
#مجید_سلطانی…
👍10👎5❤1
3p-6.3-4IranNamag-Samaei.pdf
1.2 MB
🔺خوانشی تبارشناسانه از جدال پلیس و قانون: دولت دوگانه و نظریۀ ولایت فقیه؛ نوشته مهدی سمائی، فصلنامه ایراننامگ، سال ۶، شماره ۳-۴ ،پاییز و زمستان ۱۴۰۰
✍همانطور که مهدی سمائی در این مقاله به خوبی توضیح میدهد تبار نخستین دولت پلیسیای که ما میشناسیم به پدرسالاری و ولایت پدر بر زن و طفل و برده در خانه بازمیگردد. به تعبیر من ما ایرانیان به جهت وجودی و معرفتی هنوز در وضعیت پیشاسیاسی و در زیستجهان اویکوس (منزل) و خو کرده به امنیت صغارتبار در سایهسار ولایت قدسی زندگی (بخوانید مشق مرگ) میکنیم و پای در زیست مدنی نگذاشتهایم که مفاهیم جدید را درباره خود به کار بریم. اویکوس یا جهان پدرسالاری یک جمهوری یک نفره است چون انسانیت سیاسی در آن تنها به یک نفر منحصر است. گذشته از میان پردههای بسیار کوتاه شکافته شدن ظلمت پدرسالاری در لحظات مشروطیت، نهضت ملی یا انقلاب ۵۷، جنبش ژینا مهمترین دگرگونی ژرف جامعه ایرانیست که بدون «گریز از آزادی» الغای پدرسالاری را میطلبد، نه جایگزینی یک پدرسالاری قویتر و منورتر به جای پدرسالاری کهنهی موجود. به این معنا جنبش ژینا تولد «زن ناشزه» یعنی تبار اولین دموکراسی آینده است .
✍همانطور که مهدی سمائی در این مقاله به خوبی توضیح میدهد تبار نخستین دولت پلیسیای که ما میشناسیم به پدرسالاری و ولایت پدر بر زن و طفل و برده در خانه بازمیگردد. به تعبیر من ما ایرانیان به جهت وجودی و معرفتی هنوز در وضعیت پیشاسیاسی و در زیستجهان اویکوس (منزل) و خو کرده به امنیت صغارتبار در سایهسار ولایت قدسی زندگی (بخوانید مشق مرگ) میکنیم و پای در زیست مدنی نگذاشتهایم که مفاهیم جدید را درباره خود به کار بریم. اویکوس یا جهان پدرسالاری یک جمهوری یک نفره است چون انسانیت سیاسی در آن تنها به یک نفر منحصر است. گذشته از میان پردههای بسیار کوتاه شکافته شدن ظلمت پدرسالاری در لحظات مشروطیت، نهضت ملی یا انقلاب ۵۷، جنبش ژینا مهمترین دگرگونی ژرف جامعه ایرانیست که بدون «گریز از آزادی» الغای پدرسالاری را میطلبد، نه جایگزینی یک پدرسالاری قویتر و منورتر به جای پدرسالاری کهنهی موجود. به این معنا جنبش ژینا تولد «زن ناشزه» یعنی تبار اولین دموکراسی آینده است .
👏8👍4🔥3
-1943462142_-206136988.pdf
157.9 KB
🔺برنامه همایش دانشگاه و تمدن نوین اسلامی که سهشنبه ۲۵ بهمن در مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار میشود. برای این همایش مقالهای فرستادم با عنوان «مناقشه تکنولوژی و تمدن: بررسی موردی دانشگاه آریامهر (شریف) در عصر پهلوی دوم» (چکیده در پست بعدی) که ساعت ۱۶:۴۵ باید آنرا ارائه کنم.
برای تنظیم تایم ارائه دیروز به دبیر همایش گفتم که لطفاً بحث من را در کنار بحثهایی قرار دهید که به آن مرتبط باشد چون رویکرد من تاریخی است. امروز که برنامه را دیدم متوجه شدم که مقاله من تنها بحثیست که به طور تاریخی به موضوع پرداخته. در واقع زمان و مکان ایدئولوگهای تمدن اسلامی هنوز لازمان و لامکان متافیزیکی و ملکوتی است...
برای تنظیم تایم ارائه دیروز به دبیر همایش گفتم که لطفاً بحث من را در کنار بحثهایی قرار دهید که به آن مرتبط باشد چون رویکرد من تاریخی است. امروز که برنامه را دیدم متوجه شدم که مقاله من تنها بحثیست که به طور تاریخی به موضوع پرداخته. در واقع زمان و مکان ایدئولوگهای تمدن اسلامی هنوز لازمان و لامکان متافیزیکی و ملکوتی است...
👍3
چکیده مقاله
مناقشه تکنولوژی و تمدن:
بررسی موردی دانشگاه آریامهر (شریف) در عصر پهلوی دوم
محمدحسین بادامچی
قرار به ارائه در همایش فرهنگ و تمدن نوین اسلامی، ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
📝بررسی تاریخی نشان میدهد که پروبلماتیک تکنولوژی و تمدن از مسائل بنیادینی است که بویژه در بین دو جنگ جهانی اول و دوم در آلمان مطرح شده و پس از آن تاریخ طنین گستردهای نیز در مقاطع مختلف در فضای فکری ایران یافته است. از جمله مهمترین صورتبندیهای این مسأله به دهه پنجاه شمسی باز میگردد که در یک چرخش فرهنگی-سیاسی گسترده از دهه چهل به دهه پنجاه، مسأله تکنولوژی و تمدن در صدر مسائل روشنفکری حکومتی و اپوزوسیون قرار میگیرد. بر خلاف تصور معمول این مسأله در آن مقطع صرفاً در سطح نظری باقی نمانده و به تصمیمات استراتژیک و اجرایی مهمی در سطوح سیاستگذاری و حکمرانی منجر میشود. از جمله مهمترین این موارد نصب سیدحسین نصر فیلسوف اسلامی سنتگرا به عنوان نایب تولیت دانشگاه سلطنتی تکنولوژی آریامهر (شریف کنونی) از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ است که تاکنون مورد ارزیابی تاریخی و تحلیلی قرار نگرفته است. بر خلاف تصور شایع، گفتمان تمدنگرا و اصالت فرهنگی «روشنفکران محافظهکار» که پس از انقلاب نیز ادامه مییابد نه طرحی رمانتیک و ضدتکنولوژی، بلکه طرحی سیاسی برای مهار و بازسازی نهاد علم و تکنولوژی و ادغام آن درون ساخت نوینی به نام «تمدن بزرگ» است که از آغاز دهه پنجاه شمسی در دستور کار رژیم پهلوی قرار میگیرد. این مقاله به بررسی انتصاب عجیب و بیسابقه یک فیلسوف سنتگرا به ریاست پیشروترین دانشگاه تکنولوژی کشور را در این زمینه تاریخی میپردازد.
مناقشه تکنولوژی و تمدن:
بررسی موردی دانشگاه آریامهر (شریف) در عصر پهلوی دوم
محمدحسین بادامچی
قرار به ارائه در همایش فرهنگ و تمدن نوین اسلامی، ۲۵ بهمن ۱۴۰۱
📝بررسی تاریخی نشان میدهد که پروبلماتیک تکنولوژی و تمدن از مسائل بنیادینی است که بویژه در بین دو جنگ جهانی اول و دوم در آلمان مطرح شده و پس از آن تاریخ طنین گستردهای نیز در مقاطع مختلف در فضای فکری ایران یافته است. از جمله مهمترین صورتبندیهای این مسأله به دهه پنجاه شمسی باز میگردد که در یک چرخش فرهنگی-سیاسی گسترده از دهه چهل به دهه پنجاه، مسأله تکنولوژی و تمدن در صدر مسائل روشنفکری حکومتی و اپوزوسیون قرار میگیرد. بر خلاف تصور معمول این مسأله در آن مقطع صرفاً در سطح نظری باقی نمانده و به تصمیمات استراتژیک و اجرایی مهمی در سطوح سیاستگذاری و حکمرانی منجر میشود. از جمله مهمترین این موارد نصب سیدحسین نصر فیلسوف اسلامی سنتگرا به عنوان نایب تولیت دانشگاه سلطنتی تکنولوژی آریامهر (شریف کنونی) از سال ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۴ است که تاکنون مورد ارزیابی تاریخی و تحلیلی قرار نگرفته است. بر خلاف تصور شایع، گفتمان تمدنگرا و اصالت فرهنگی «روشنفکران محافظهکار» که پس از انقلاب نیز ادامه مییابد نه طرحی رمانتیک و ضدتکنولوژی، بلکه طرحی سیاسی برای مهار و بازسازی نهاد علم و تکنولوژی و ادغام آن درون ساخت نوینی به نام «تمدن بزرگ» است که از آغاز دهه پنجاه شمسی در دستور کار رژیم پهلوی قرار میگیرد. این مقاله به بررسی انتصاب عجیب و بیسابقه یک فیلسوف سنتگرا به ریاست پیشروترین دانشگاه تکنولوژی کشور را در این زمینه تاریخی میپردازد.
👍4
جنبش ژینا، جنبش نجات انقلاب ۵۷
🔴درون انقلاب ۵۷ ضد انقلابی مستتر بود که کمتر کسی از روشنفکران و رهبران سیاسی از آن آگاه بود. در واقع ۲۲ بهمن ۵۷ درگاهی بود که همزمان به روی دو تایملاین موازی باز شده بود که یکی ما را با دولت اسلامی بنیادگرایان به قرون وسطی بازمیگرداند و دیگری ما را با پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی به دوران پسامدرن فروپاشی محتوم سلطنت و پدرسالاری وارد میکرد. اینکه چگونه در نهایت سوزنبان تاریخ ما را در مسیر اولی انداخت و دومی به افسانهای دوردست بدل شد مسألهایست که سالها باید موضوع تحقیق روشنفکران این ملت باشد. با این حال آنچه من بدان دست یافتم نقش مرکزی «حجاب» در جنبش ارتجاعی بنیادگرایی بود که در ۲۲ بهمن ۵۷ بر انقلاب پیروز شد.
🔴در واقع چیزی وجود دارد به نام جنبش ارتجاعی بنیادگرایی مذهبی که مبدأ آن بسیار قدیمی است اما از مهمترین تظاهرات آن پانزده خرداد ۱۳۴۲ است. اگرچه آیتالله خمینی نیمه خرداد بعداً به امام خمینی نوفل لوشاتو متحول شد اما صورت مسأله جنبش ارتجاعی بنیادگرایی مذهبی از پیش از انقلاب تا امروز یکی بوده و ربطی هم به تسلط آن بر دولت ندارد. مسأله اصلی جنبش ارتجاعی بنیادگرایی حفظ پدرسالاری و جلوگیری از آزادی زن است.
🔴برای فهم بنیادگرایی لازم است که بیش از سیاست و الهیات و افکار بر ویژگیهای روانشناختی و جامعهشناسی اگزیستانس دینداران تمرکز کنیم. پیتر برگر از جامعهشناسان مهم دین در دوره معاصر دین را «سایبان مقدس»ی میداند که متدینین امنیت وجودی و زبانی و حیات خود را وابسته به آن میدانند. در جهان مسلمان ایرانی این خانه امن «خانواده» است که ساختار ریاست قدسی مرد بر زن و کودک در آن نهادینه شده است. این بدان معناست که دینداران ایران اکنون بیش از یک قرن است که خود را در جدالی حیثیتی با تغییراتی میبییند که سایبان مقدس و کاشانه امن کهن آنها را تهدید کرده است. مهم نیست که مسلمان متعصب در دولت باشد یا نه او به هر میزانی که به قدرت دسترسی داشته باشد در برابر تهدید وجودی خود با خشونتی مقدس میایستد. حجاب و بدن زن در این میان دال مرکزی تعیین کننده حدود مالکیت و حاکمیت مرد مسلمان است که هیچ مماشاتی در برابر آن قابل قبول نیست.
♦️ مرد مسلمان ایرانی از پیش از انقلاب تا کنون دارد غیورانه میجنگد که دخترش بیحجاب نشود. بر خلاف تصور مهدی نصیری این جنگ با جابهجا شدن مرزهای سیاسی و عقبنشینیهای تاکتیکی در عصر غیبت و نظایر آن تمام نمیشود. این جنگ مقدس را تنها «زن مسلمان ایرانی» میتواند به پایان برساند که آزادی او محل اصلی دعواست و بساط دین ولایی تاریخی ما بر صغارت او بنا شده. خشکاندن ریشه بنیادگرایی و پدرسالاری به دست زنان، با جنبش ژینا آغاز شده است.
🔴درون انقلاب ۵۷ ضد انقلابی مستتر بود که کمتر کسی از روشنفکران و رهبران سیاسی از آن آگاه بود. در واقع ۲۲ بهمن ۵۷ درگاهی بود که همزمان به روی دو تایملاین موازی باز شده بود که یکی ما را با دولت اسلامی بنیادگرایان به قرون وسطی بازمیگرداند و دیگری ما را با پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی به دوران پسامدرن فروپاشی محتوم سلطنت و پدرسالاری وارد میکرد. اینکه چگونه در نهایت سوزنبان تاریخ ما را در مسیر اولی انداخت و دومی به افسانهای دوردست بدل شد مسألهایست که سالها باید موضوع تحقیق روشنفکران این ملت باشد. با این حال آنچه من بدان دست یافتم نقش مرکزی «حجاب» در جنبش ارتجاعی بنیادگرایی بود که در ۲۲ بهمن ۵۷ بر انقلاب پیروز شد.
🔴در واقع چیزی وجود دارد به نام جنبش ارتجاعی بنیادگرایی مذهبی که مبدأ آن بسیار قدیمی است اما از مهمترین تظاهرات آن پانزده خرداد ۱۳۴۲ است. اگرچه آیتالله خمینی نیمه خرداد بعداً به امام خمینی نوفل لوشاتو متحول شد اما صورت مسأله جنبش ارتجاعی بنیادگرایی مذهبی از پیش از انقلاب تا امروز یکی بوده و ربطی هم به تسلط آن بر دولت ندارد. مسأله اصلی جنبش ارتجاعی بنیادگرایی حفظ پدرسالاری و جلوگیری از آزادی زن است.
🔴برای فهم بنیادگرایی لازم است که بیش از سیاست و الهیات و افکار بر ویژگیهای روانشناختی و جامعهشناسی اگزیستانس دینداران تمرکز کنیم. پیتر برگر از جامعهشناسان مهم دین در دوره معاصر دین را «سایبان مقدس»ی میداند که متدینین امنیت وجودی و زبانی و حیات خود را وابسته به آن میدانند. در جهان مسلمان ایرانی این خانه امن «خانواده» است که ساختار ریاست قدسی مرد بر زن و کودک در آن نهادینه شده است. این بدان معناست که دینداران ایران اکنون بیش از یک قرن است که خود را در جدالی حیثیتی با تغییراتی میبییند که سایبان مقدس و کاشانه امن کهن آنها را تهدید کرده است. مهم نیست که مسلمان متعصب در دولت باشد یا نه او به هر میزانی که به قدرت دسترسی داشته باشد در برابر تهدید وجودی خود با خشونتی مقدس میایستد. حجاب و بدن زن در این میان دال مرکزی تعیین کننده حدود مالکیت و حاکمیت مرد مسلمان است که هیچ مماشاتی در برابر آن قابل قبول نیست.
♦️ مرد مسلمان ایرانی از پیش از انقلاب تا کنون دارد غیورانه میجنگد که دخترش بیحجاب نشود. بر خلاف تصور مهدی نصیری این جنگ با جابهجا شدن مرزهای سیاسی و عقبنشینیهای تاکتیکی در عصر غیبت و نظایر آن تمام نمیشود. این جنگ مقدس را تنها «زن مسلمان ایرانی» میتواند به پایان برساند که آزادی او محل اصلی دعواست و بساط دین ولایی تاریخی ما بر صغارت او بنا شده. خشکاندن ریشه بنیادگرایی و پدرسالاری به دست زنان، با جنبش ژینا آغاز شده است.
👍41👎34❤4
Audio
🔺صوت نشست مناظره درباره مساله حجاب / دانشکده حقوق و علوم سیاسی تهران/ ۲۴ بهمن
📍در این نشست بر بررسی کتاب «مساله حجاب» شهید مطهری (چاپ ۱۳۴۹) تمرکز کردم. کوشیدم توضیح دهم که بر خلاف تصور معمول این کتاب نه در دفاع از حجاب بلکه اقدام رادیکالی در زمان خود در جهت رها کردن زن مسلمان ایرانی از اسارت گفتمان و ساختار حجاب است. در این کتاب مطهری با طرح جواز آشکار کردن «وجه و کفین» و عدم حرمت نگاه مرد به آن، برای اولین بار قلمروی عفاف مدنی میان زن و مرد را کشف کرده و آنرا مبنایی برای حضور اجتماعی زن قرار داده است. با اینحال روحانیت و دولت اسلامی پس از پیروزی انقلاب مانع از توسعه منطق جدید و ضد حجاب سنتی مطهری در مناسبات جنسیتی شده که میتوانست متناسب با تحقیقات و شرایط جدید روزآمد شود.
📍در این نشست بر بررسی کتاب «مساله حجاب» شهید مطهری (چاپ ۱۳۴۹) تمرکز کردم. کوشیدم توضیح دهم که بر خلاف تصور معمول این کتاب نه در دفاع از حجاب بلکه اقدام رادیکالی در زمان خود در جهت رها کردن زن مسلمان ایرانی از اسارت گفتمان و ساختار حجاب است. در این کتاب مطهری با طرح جواز آشکار کردن «وجه و کفین» و عدم حرمت نگاه مرد به آن، برای اولین بار قلمروی عفاف مدنی میان زن و مرد را کشف کرده و آنرا مبنایی برای حضور اجتماعی زن قرار داده است. با اینحال روحانیت و دولت اسلامی پس از پیروزی انقلاب مانع از توسعه منطق جدید و ضد حجاب سنتی مطهری در مناسبات جنسیتی شده که میتوانست متناسب با تحقیقات و شرایط جدید روزآمد شود.
👍26👎5🤨3😁2👏1🤔1
Audio
🔺صوت ارائه مقاله «مناقشه دانشگاه و تمدن؛ بررسی موردی دانشگاه صنعتی آریامهر در عصر پهلوی دوم» ارائه شده در همایش دانشگاه و تمدن نوین اسلامی، ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، موسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، متن چکیده
👍5👎2