آموزش ریاضی – Telegram
آموزش ریاضی
236 subscribers
33 photos
2 videos
1 file
18 links
کانالی برای مرور بر موضوع‌های متنوع در حوزه تخصصی آموزش ریاضی
Download Telegram
⭕️ تحلیل و بررسی درباره پاسخ‌های این خودآزماییِ پنج‌پرسشی، در ادامه آمده است. با مطالعه آن می‌توانید شناخت بیشتری از باورهای خود به‌دست آورید. 🤔

@MathEduReview
نمایی از کلاس مبتنی بر رفتارگرایی

@MathEduReview
نمایی از کلاس مبتنی بر ساخت‌وساز‌گرایی

@MathEduReview
مکتب رفتارگرایی به‌طور رسمی، سال ۱۹۱۳ با سخنرانی معروف جان ب. واتسون (۱۸۷۸-۱۹۵۸) بنیان‌گذاری شد.

وی با مطالعه رفتار حیوانات، اظهار داشت: «روان‌شناسی از دیدگاه یک رفتارگرا، شاخه‌ای کاملأ دقیق تجربی از علوم طبیعی است. هدف نظری آن، پیشگویی و کنترل رفتار است. رفتارگرا در تلاش‌هایش برای دستیابی به طرحی یکسان از پاسخ‌های حیوانات، هیچ خطی برای جداسازی انسان از حیوانات نمی‌کشد. رفتار بشر تنها بخشی از طرح کلی پژوهش‌های رفتارگرا است.»


@MathEduReview
🔥1
آموزشگران رفتارگرا به‌شدت به این نکته معتقدند که جهان علم، مجموعه‌ای از محرک‌ها و پاسخ‌ها است که به‌دلیل انطباق رفتاری بین محرک و تقویت‌کننده‌های مناسب، یادگیری و ادراک اتفاق می‌افتد.

آنها معتقدند که معلمان باید پاسخ‌های مناسب فراگیران را در موقعیت‌های مناسب تقویت کنند تا این رفتارهای مطلوب، بخشی از رفتار خودبه‌خودی دانش‌آموزان شود.


@MathEduReview
🔥1
ریشه‌های رفتارگرایی به دیدگاه فلسفی افرادی مانند جان لاک (۱۶۳۲-۱۷۰۴) برمی‌گردد. وی معتقد بود، «ذهن لوح سفیدی است که می‌توان آن را به هر شکلی پرورش داد.»

این دیدگاه فلسفی، در زمان خود، موجب رشد علمی اروپا شد و گامی به جلو محسوب می‌شد. اما در ادامه جریان تکاملی خود، این دیدگاه باید تغییر می‌کرد.


@MathEduReview
🔥2
مهمترین تحولی که پس از ظهور رفتارگرایی در روان‌شناسی رخ داد، تبدیل روان‌شناسی به علمی دقیق، عینی و قابل مشاهده و اندازه‌گیری مانند فیزیک و شیمی بود.

جدا از هر گونه پیامد و نتیجه‌ای که چنین رویکردی دربرداشت، ماهیت جذاب و متفاوتی به روان‌شناسی داد و شاید همین امر موجب گسترش سریع و همه‌جانبه آن شد.


@MathEduReview
🔥21
رفتارگرایان معتقدند:
معلم مبدا انتقال دانش است که باید آن را در بسته‌های کوچک ارائه کند و دانش‌آموزان دریافت‌کنندگان منفعلی هستند که باید به محرک‌ها در محیط کلاس پاسخ دهند

@MathEduReview
نخستین کوشش روان‌شناسی برای ربط دادن رویدادها به رفتار، رویکرد تداعی‌گرایی ادوارد ثورندایک (۱۸۷۴-۱۹۴۹) است. وی در رویکرد متفاوت خود، تداعی بین تأثیرات حسی و تکانه‌های عملکرد را اتصال یا پیوند نامید. ثورندایک با آزمایش‌های فراوان روی حیوانات، اساسی‌ترین شکل یادگیری را از راه آزمون و خطا می‌دانست.


@MathEduReview
اعتقاد مشخص ثورندایک درباره یادگیری در کلاس درس آن بود که کلاس باید دارای نظم و ترتیب بوده و هدف‌های آن به‌روشنی تعریف شده باشند.

این هدف‌های آموزشی باید در حد توانایی پاسخ‌دهی یادگیرنده باشد و به واحدهای قابل کنترل تقسیم شوند تا وقتی یادگیرنده پاسخ مقتضی می‌دهد، معلم بتواند وضع خوشایندی برای او تدارک ببیند. وی معتقد بود که باید یادگیری از ساده به پیچیده پیش می‌رود.


@MathEduReview
بوریس اسکینر (۱۹۰۴-۱۹۹۰) به‌عنوان یکی از سرشناس‌ترین روان‌شناسان رفتارگرا محسوب می‌شود. نظرات وی جنبه‌های مشترک فراوان با نظرات رفتارگرایان پیش از او دارد. او نیز مانند ثورندایک، علاقه فراوانی برای به‌کار بستن نظریه یادگیری خود در آموزش‌وپرورش داشت.


@MathEduReview
به اعتقاد اسکینر، بهترین شکل یادگیری در حالتی است که:

1⃣ اطلاعاتی که قرار است آموخته شود، در گام‌های کوچک ارائه شوند؛

2⃣ به یادگیرندگان بلافاصله درباره یادگیری‌شان بازخورد داده شود؛

3⃣ یادگیرندگان بتوانند با سرعت متناسب خود، یاد بگیرند.


@MathEduReview
اسکینر هم‌چنین ابداع‌کننده یادگیری برنامه‌ای بود که شامل ویژگی‌هایی است که به اعتقاد وی «موجب بهترین صورت یادگیری می‌شود»، یعنی گام‌های کوچک، پاسخ‌دهی آشکار، بازخورد فوری، و سرعت تعریف شده برای هر فرد است که با تکرار و تمرین انتظار داشت به نتیجه مطلوب یعنی پاسخ به محرک‌ها (پرسش‌ها) برسد.

وی بر این اساس ماشین تدریس را معرفی کرد. ایده‌ای که بعدها به‌عنوان عمل معلم تعبیر شد.


@MathEduReview
مهم‌ترین ویژگی کلاس‌های متداول، تأکید بر «دقت» و «تمرکز» دانش‌آموزان است.

@MathEduReview
👍2👎2
بررسی اجمالی دنیای مدرسه‌ای، تأثیر عمیق مبانی نظری رفتارگرایی بر محیط‌های آموزشی را نشان می‌دهد. بیشتر رویدادهای سنتی تدریس، تحت نفوذ رفتارگرایی است. برای نمونه، مفهوم «آموزش جهت‌دار» مثال بارزی از مدل‌های رفتارگرایی برای یادگیری است؛ یا استفاده از امتحان‌ها برای اندازه‌گیری رفتار قابل مشاهده؛ استفاده از تشویق و تنبیه در نظام مدرسه‌ای؛ تجزیه فرایند آموزش به «شرایط یادگیری» که توسط رابرت گانیه (۱۹۱۶-۲۰۰۲) ارائه شده است.


@MathEduReview
«تدریس علم نیست، بلکه هنر است. اگر تدریس علم بود، بهترین روش تدریس وجود داشت و همه باید مانند آن تدریس می‌کردند. اما چون تدریس علم نیست، آزادی عمل بسیار و احتمال بیشتری برای توجه به تفاوت‌های فردی وجود دارد.»
George Pólya; 1969



@MathEduReview
👏52👍2👌1💯1
جورج پولیا (۱۸۸۷-۱۹۸۵)

@MathEduReview
مهم‌ترین انتقاد از رفتارگرایی، توسط روان‌شناسان «گشتالت» با تأکید بر اشتباه‌هایی بود که نظام‌های آموزشی متکی بر رفتارگرایی با آن درگیر شده بود. سه نمونه از این اشتباه‌ها را برمی‌شماریم:

نخست، کوشش برای تجزیه یک موضوع علمی، با هدف درک بهتر آن؛
🔺 که موجب از دست رفتن کلیت موضوع می‌شود.

دوم، روش‌های "تکرار و تمرین"؛
🔺 که به‌نظر گروهی از نظریه‌پردازان، تفکر ریاضی را نابود می‌کند.

سوم، آموزش طوطی‌وار؛
🔺 که ارزش علمی ندارد و دانش‌آموز بدون درک مطلب، به بطن ریاضیات مورد مطالعه نخواهد رسید.


@MathEduReview
هر چند گشتالتی‌ها ضربات مهلکی بر باورهای حاکم بر نظام‌های آموزشی وارد کردند، اما از آنجا که این مخالفت‌ها با ارائه راهکارهای عملی همراه نشد، نتوانستند تأثیر چشم‌گیری بر جریان آموزش مدرسه‌ای داشته باشند.

برخلاف گشتالت‌ها، ساخت‌وسازگرایان روش‌های عملی متعددی ارائه کردند و چشم‌انداز روشنی پیش روی معلمان گسترده‌اند.


@MathEduReview
ساخت‌وسازگرایان معتقدند فرد خودش درک و دانش خویش را از محیط می‌سازد و این کار را طی تجربه‌های خود و بازتاب بر آن انجام می‌دهد. یادگیرنده زمانی که با چیز جدیدی مواجه می‌شود، باید آن را با تجربه‌ها و ایده‌های قبلی خود انطباق دهد. در این روند، ممکن است عقیده‌ها تغییر کند، یا داده‌های جدید به‌دلیل نامربوط بودن با اطلاعات قبل کنار گذاشته شوند...


@MathEduReview
معرفی بیشتر ساخت‌وسازگرایی و راهکارهای عملی آنان به بعد موکول می‌شود. در عین حال، بررسی موشکافانه نظریه‌های یادگیری، با تمام اهمیت آن، بر عهده خواننده علاقه‌مند گذاشته می‌شود که می‌تواند برای مطالعه بیشتر به منابع کلاسیک مراجعه کند.

تنها به این مختصر بسنده می‌شود که اگر نظریه‌های یادگیری را روی یک طیف باشند که در یک طرف آن رفتارگرایی قرار گرفته باشد، در سر دیگر این طیف، ساخت‌وسازگرایی واقع شده است.


@MathEduReview