Forwarded from واحد پزشکی | مرکز پژوهشهای علمی دانشجویان (Saba Dahaghin)
📣واحد پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران برگزار میکند:
⏰پنل انتقال تجربه آزمون پره انترنی
با حضور رتبههای تک رقمی آزمون ۱۴۰۲
🧑🏻💼سیدمحمدمهدی آل یاسین
دانشجوی پزشکی و MPH دانشگاه علوم پزشکی تهران
رتبه ۲ کشوری آزمون پره انترنی ۱۴۰۲
۲.۵ درصد برتر کشوری آزمون علوم پایه ۹۹
👩🏻💼غزل دهاقین
دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
رتبه ۵ کشوری آزمون پره انترنی ۱۴۰۲
رتبه
۲.۵ درصد برتر کشوری آزمون علوم پایه ۹۹
🗓️تاریخ برگزاری: ۳۱ خرداد ۱۴۰۳
⌛️ساعت: ۱۸ الی ۲۰
💻امکان شرکت به صورت آنلاین و از سراسر کشور
💰هزینه ثبت نام: ۱۰۰ هزار تومان
✉️۲۰ درصد تخفیف ثبت نام زودهنگام فقط تا ۲۴ خرداد
و ۴۰ درصد تخفیف ثبت نام زودهنگام گروهی (پنج نفره)
📥لینک ثبت نام
🔔در این پنل به سوالات رایج پاسخ داده خواهد شد و امکان گفت و گو و پرسیدن سوالات شما از رتبه های برتر فراهم میشود:
-از چه زمانی مطالعه رو شروع کنم؟
-چه منابعی برای مطالعه من بهتره؟
-من الان فیزیوپات هستم، مطالعهمو چطور جهتدار کنم؟ چه کارهایی باید از الان انجام بدم؟
-با هدف ۲.۵ درصد شدن باید چه کارایی رو انجام بدم و از کی شروع کنم؟
🆔 @SSRC_med
🆔 @SSRC_News
⏰پنل انتقال تجربه آزمون پره انترنی
با حضور رتبههای تک رقمی آزمون ۱۴۰۲
🧑🏻💼سیدمحمدمهدی آل یاسین
دانشجوی پزشکی و MPH دانشگاه علوم پزشکی تهران
رتبه ۲ کشوری آزمون پره انترنی ۱۴۰۲
۲.۵ درصد برتر کشوری آزمون علوم پایه ۹۹
👩🏻💼غزل دهاقین
دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
رتبه ۵ کشوری آزمون پره انترنی ۱۴۰۲
رتبه
۲.۵ درصد برتر کشوری آزمون علوم پایه ۹۹
🗓️تاریخ برگزاری: ۳۱ خرداد ۱۴۰۳
⌛️ساعت: ۱۸ الی ۲۰
💻امکان شرکت به صورت آنلاین و از سراسر کشور
💰هزینه ثبت نام: ۱۰۰ هزار تومان
✉️۲۰ درصد تخفیف ثبت نام زودهنگام فقط تا ۲۴ خرداد
و ۴۰ درصد تخفیف ثبت نام زودهنگام گروهی (پنج نفره)
📥لینک ثبت نام
🔔در این پنل به سوالات رایج پاسخ داده خواهد شد و امکان گفت و گو و پرسیدن سوالات شما از رتبه های برتر فراهم میشود:
-از چه زمانی مطالعه رو شروع کنم؟
-چه منابعی برای مطالعه من بهتره؟
-من الان فیزیوپات هستم، مطالعهمو چطور جهتدار کنم؟ چه کارهایی باید از الان انجام بدم؟
-با هدف ۲.۵ درصد شدن باید چه کارایی رو انجام بدم و از کی شروع کنم؟
🆔 @SSRC_med
🆔 @SSRC_News
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - قسمت دوازدهم
ناهار خوران
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_دوازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
ناهار خوران
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_دوازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - ناهار خوران
برید ICU، دو تخت هست که میشه چیزهایی ازشون آموخت، یکی مورد گیلن باره و دیگری مشکوک به بوتولیسم. توی اولی رفلکسها از بین رفته، دومی هم مورد flappy baby عه. هنوز هم نرفتم سرچ بزنم، ولی میشه بچهی شل دیگه، نه؟ ولی شنیدن کجا و دیدن کجا!
میرویم ببینیمش. خب، چه چیزی برای دیدن وجود دارد؟ یک پسر بچه بی رنگ و شل! چند ماهه؟ چند ساله؟ نمیدانم. حتی در پرونده هم به سنش نگاه نکردهام. شاید یک ساله، شاید هم کمتر. واقعا بیجان! مانند گوشتی روی تخت، بیحرکت، بیجان. خب چه چیزیش را چک کنیم؟ هاا سمعش میکنم. چیزی روی بینیاش است که به NIV میخورد، اگر چه مانیتوری مشابه مانیتورهای دستگاه اینتوبه در کنار تخت است. گوشی را روی سینهاش میگذارم، صدای معمولی دم و بازدم شنیده میشود. خب چه چیزیاش را چک کنیم؟ فیکس و فالو. بچهی این سنی اصلا فیکس و فالو باید داشته باشد؟ نمیدانم. هر چه که هست او ندارد. انگشتم را در دستش میگذارم. دستش را مشت خواهد کرد؟ نه، نخواهد کرد. شک به بوتولیسم. خدایا مگر هنوز بوتولیسم داریم؟ احیانا بچه از مناطق با بهداشت پایین نیومده؟ یا خیلی اوضاعش داغون نبوده؟ اکثر مریضا کنارشون یک دو همراه است، ولی این مریض نه، و فقط شماره مادر و پدر در کنار تخت به چشم میخورد. چیه داستانش؟ چرا مامان و باباش نیستن؟ طلاق گرفتن مثلا؟ یا چی؟ استاد میگه فلج حاد سریع از بالا به پایین، چند تا تشخیص افتراقی محدود داره و بوتولیسم نه مهم ترین، ولی یکی از مهم هاست! باشد، خب خدا رو شکر، پس لابد خوب میشه دیگه. اصلا انتی دوت توکیسن بوتولیسم رو دارن اینجا؟ لابد دارن، توی پرونده یه چیزایی هست. با این که به نظر میاد اینتوبه باشه، استاد میگه نفس خودشه، یعنی NIV عه، پس خیلی بهتر شده. باشه، میرویم بیرون، برای نهار.
بار دوم یا سومی که میبینمش، روز واقعه است. مادرش هست. عجیب است، ولی هست. خیلی هم معمولی به نظر میرسد، نه بهداشت کمی دارد و نه به ظاهر سطح اجتماعی پایینی دارد. اما بچه حال عجیبی دارد. دست و پا میزند و از این عبارت، دقیقا همین را قصد میکنم. پا بر زمین میکشد و دست هایش را مواج بالای تخت تکان میدهد. نمیدانم چرا و نفهمیدم چرا. انگار دارد بندهای کفن را باز میکند. این بار اون مانیتور مخصوص اینتوبه موجود نیست و به نظر میرسد این بار واقعا نفسهای خودش است با NIV. انگار بهتر است. این بار مشت اش را جمع میکند.اما مادرش دارد میمیرد. گریه نمیکند، ولی مضطر است. یک جا بند نمیشود. با دست هایش بازی میکند. این پا و آن پا میکند. دستش را روی سر و صورت و تن بچه اش میکشد و چیزی را زمزمه میکند. و هی این کار را تکرار میکند. مادرش ظاهرا نگران ماسک NIV است. هی پایین می آید و بالاخره می افتد. کسی متوجه نمیشود. شاید واقعا مهم هم نیست. دارم از ICU خارج میشوم. میگویم بگذار برگردم شاید مهم باشد. بر میگردم. سچوریشناش هی دارد می افتد. ۸۸، ۸۰، ۷۰. دست و پا زدنش تشدید میشود. ماسک را بر بینیاش برمیگردانم. دست و پا زدنش کم میشود. سچوریشن ۹۸ تا ۱۰۰. مادر به رزیدنت میگوید چه شد؟ میگه گفتیم غددها هم ببینن، شاید مشکل متابولیک باشه. ما یه چیزی زدیم، شاید این خوب تر شدنش اثر همونه. انتی دوت توکسین بوتولیسم رو میگه. میگم این کیس بوتولیسم، مگه بوتولیسماش قطعی نبود؟ رزیدنت جوری که انگار طلب باباش رو داره، میگه کی گفته؟ گفتم استاد فلانی گفته شک مون به بوتولیسم بالاست. میگه شککک! پس قطعی نشده! اعصابم خورد میشود. رزیدنت میرود آنور. مادرش هنوز هست و دستش را روی دست و صورت بچهاش میکشد و چیزی زمزمه میکند...
از صبح که بیدار میشوم، خسته و خواب آلود، در حسرت خواب ظهر و نهار سه تومنی بیمارستانم. بالای این تخت اما، آسمان به تب و تاب است. بچه دست و پا میزند. چشمهایش خواب آلودند، ولی نه، شاید چون توان ندارد پلک هایش را بالا بکشد، این چنین به نظر میرسد. عنبیهاش نصف و نیمه پیداست. انگار که خمار است. آرش! آرش ِ نمیدانم چند ساله با مادرش که مثل سیر و سرکه میجوشد. آرشی که کفن را باز میکند و برمیگردد. آرشی که باید بوتولیسم باشد، که باید با انتی توکسین اش بهبود یابد. چشمی که خیره به ما مینگرد، و ماهی که کامل میشود...
فیش امروز رو کی میگیره؟
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_دوازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
برید ICU، دو تخت هست که میشه چیزهایی ازشون آموخت، یکی مورد گیلن باره و دیگری مشکوک به بوتولیسم. توی اولی رفلکسها از بین رفته، دومی هم مورد flappy baby عه. هنوز هم نرفتم سرچ بزنم، ولی میشه بچهی شل دیگه، نه؟ ولی شنیدن کجا و دیدن کجا!
میرویم ببینیمش. خب، چه چیزی برای دیدن وجود دارد؟ یک پسر بچه بی رنگ و شل! چند ماهه؟ چند ساله؟ نمیدانم. حتی در پرونده هم به سنش نگاه نکردهام. شاید یک ساله، شاید هم کمتر. واقعا بیجان! مانند گوشتی روی تخت، بیحرکت، بیجان. خب چه چیزیش را چک کنیم؟ هاا سمعش میکنم. چیزی روی بینیاش است که به NIV میخورد، اگر چه مانیتوری مشابه مانیتورهای دستگاه اینتوبه در کنار تخت است. گوشی را روی سینهاش میگذارم، صدای معمولی دم و بازدم شنیده میشود. خب چه چیزیاش را چک کنیم؟ فیکس و فالو. بچهی این سنی اصلا فیکس و فالو باید داشته باشد؟ نمیدانم. هر چه که هست او ندارد. انگشتم را در دستش میگذارم. دستش را مشت خواهد کرد؟ نه، نخواهد کرد. شک به بوتولیسم. خدایا مگر هنوز بوتولیسم داریم؟ احیانا بچه از مناطق با بهداشت پایین نیومده؟ یا خیلی اوضاعش داغون نبوده؟ اکثر مریضا کنارشون یک دو همراه است، ولی این مریض نه، و فقط شماره مادر و پدر در کنار تخت به چشم میخورد. چیه داستانش؟ چرا مامان و باباش نیستن؟ طلاق گرفتن مثلا؟ یا چی؟ استاد میگه فلج حاد سریع از بالا به پایین، چند تا تشخیص افتراقی محدود داره و بوتولیسم نه مهم ترین، ولی یکی از مهم هاست! باشد، خب خدا رو شکر، پس لابد خوب میشه دیگه. اصلا انتی دوت توکیسن بوتولیسم رو دارن اینجا؟ لابد دارن، توی پرونده یه چیزایی هست. با این که به نظر میاد اینتوبه باشه، استاد میگه نفس خودشه، یعنی NIV عه، پس خیلی بهتر شده. باشه، میرویم بیرون، برای نهار.
بار دوم یا سومی که میبینمش، روز واقعه است. مادرش هست. عجیب است، ولی هست. خیلی هم معمولی به نظر میرسد، نه بهداشت کمی دارد و نه به ظاهر سطح اجتماعی پایینی دارد. اما بچه حال عجیبی دارد. دست و پا میزند و از این عبارت، دقیقا همین را قصد میکنم. پا بر زمین میکشد و دست هایش را مواج بالای تخت تکان میدهد. نمیدانم چرا و نفهمیدم چرا. انگار دارد بندهای کفن را باز میکند. این بار اون مانیتور مخصوص اینتوبه موجود نیست و به نظر میرسد این بار واقعا نفسهای خودش است با NIV. انگار بهتر است. این بار مشت اش را جمع میکند.اما مادرش دارد میمیرد. گریه نمیکند، ولی مضطر است. یک جا بند نمیشود. با دست هایش بازی میکند. این پا و آن پا میکند. دستش را روی سر و صورت و تن بچه اش میکشد و چیزی را زمزمه میکند. و هی این کار را تکرار میکند. مادرش ظاهرا نگران ماسک NIV است. هی پایین می آید و بالاخره می افتد. کسی متوجه نمیشود. شاید واقعا مهم هم نیست. دارم از ICU خارج میشوم. میگویم بگذار برگردم شاید مهم باشد. بر میگردم. سچوریشناش هی دارد می افتد. ۸۸، ۸۰، ۷۰. دست و پا زدنش تشدید میشود. ماسک را بر بینیاش برمیگردانم. دست و پا زدنش کم میشود. سچوریشن ۹۸ تا ۱۰۰. مادر به رزیدنت میگوید چه شد؟ میگه گفتیم غددها هم ببینن، شاید مشکل متابولیک باشه. ما یه چیزی زدیم، شاید این خوب تر شدنش اثر همونه. انتی دوت توکسین بوتولیسم رو میگه. میگم این کیس بوتولیسم، مگه بوتولیسماش قطعی نبود؟ رزیدنت جوری که انگار طلب باباش رو داره، میگه کی گفته؟ گفتم استاد فلانی گفته شک مون به بوتولیسم بالاست. میگه شککک! پس قطعی نشده! اعصابم خورد میشود. رزیدنت میرود آنور. مادرش هنوز هست و دستش را روی دست و صورت بچهاش میکشد و چیزی زمزمه میکند...
از صبح که بیدار میشوم، خسته و خواب آلود، در حسرت خواب ظهر و نهار سه تومنی بیمارستانم. بالای این تخت اما، آسمان به تب و تاب است. بچه دست و پا میزند. چشمهایش خواب آلودند، ولی نه، شاید چون توان ندارد پلک هایش را بالا بکشد، این چنین به نظر میرسد. عنبیهاش نصف و نیمه پیداست. انگار که خمار است. آرش! آرش ِ نمیدانم چند ساله با مادرش که مثل سیر و سرکه میجوشد. آرشی که کفن را باز میکند و برمیگردد. آرشی که باید بوتولیسم باشد، که باید با انتی توکسین اش بهبود یابد. چشمی که خیره به ما مینگرد، و ماهی که کامل میشود...
فیش امروز رو کی میگیره؟
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_دوازدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from الکسیر | Elixir
❇️ 🎙 پادکست الکسیر 🎙 ❇️
🔻⚡ نگاهی متفاوت به حوزهی سلامت ⚡🔻
💢 فهرست اپیزودهای رشتهی دوم تا امروز 💢
1️⃣ سوگیریهای ذهنی ناخودآگاه 🧠
2️⃣ هوش مصنوعی چیست؟ - بخش نخست گفتوگو با دکتر پوریا روزرخ 🔍
3️⃣ دکترهای روباتیک در جستوجوی شفا؛ نقش هوش مصنوعی در پزشکی 🤖
4️⃣ مهمان ناخواندهی ماتریکس؛ سوگیری و تبعیض در هوش مصنوعی ⚖️
5️⃣ سفر به آینده؛ آیا هوش مصنوعی نسخهی ما را خواهد پیچید؟! 🫣
6️⃣ خطر! آزارگران مشغول کارند! - آزار و خشونت در محیطهای کاری ⚠️
7️⃣ ماموریت غیرممکن؟! - ایجاد یک محیط کاری سالم در دنیای امروز 👩🏻⚕️🧑🏻⚕🏥
8️⃣ درسهایی از بانوی نوبل اقتصاد؛ شکاف جنسیتی دستمزد و ریشههای آن 💲👩🏻🏫
9️⃣ پرداختِ برابر؛ نبردی پنجاهساله به سوی رفاه و عدالت. ⚖️⚔
🔟 کد ۹۹؛ آخرین فرصتها برای نجات زندگی پزشکان جوان!⚡️☠️
1⃣1⃣ زنجیرهای نامرئی؛ روحهای زخمی از زخمِ زبان به بدن! ⛓🤕
2⃣1⃣ بدنت را بپذیر! - مثبتنگری به بدن، راهی به دنیای بیتنشرمی. ➕👀
3⃣1⃣ زخمهای پنهان؛ تیغِ سنت بر بدن زنان 🔪🔞
4⃣1⃣ کودکی مسروقه؛ عروسهای عروسکبهدست 🧸👧🏻👦🏻
5⃣1⃣ بازی مرگبارِ کودکان؛ پیامدهای ازدواج زودهنگام ⚠️☠️
6⃣1⃣ دانشِ بدون تعصب؛ تفکر نقادانه در زندگی و طبابت 🧐🧠
📣🎵 کلی اپیزود جذاب دیگه هم توی راهه! 😍🔥
🌐 الکسیر را میتونین توی هر پادگیری بشنوید! 🎧
💠 کستباکس 💠 اپل پادکست 💠
💠 شنوتو 💠 گوگل پادکست 💠 و دیگر پلتفرمها 💠
💟 ❤️🔥 حمایت از الکسیر ❤️🔥 💟
🆔 @ElixirPodcast | Our Instagram
🔻⚡ نگاهی متفاوت به حوزهی سلامت ⚡🔻
💢 فهرست اپیزودهای رشتهی دوم تا امروز 💢
1️⃣ سوگیریهای ذهنی ناخودآگاه 🧠
2️⃣ هوش مصنوعی چیست؟ - بخش نخست گفتوگو با دکتر پوریا روزرخ 🔍
3️⃣ دکترهای روباتیک در جستوجوی شفا؛ نقش هوش مصنوعی در پزشکی 🤖
4️⃣ مهمان ناخواندهی ماتریکس؛ سوگیری و تبعیض در هوش مصنوعی ⚖️
5️⃣ سفر به آینده؛ آیا هوش مصنوعی نسخهی ما را خواهد پیچید؟! 🫣
6️⃣ خطر! آزارگران مشغول کارند! - آزار و خشونت در محیطهای کاری ⚠️
7️⃣ ماموریت غیرممکن؟! - ایجاد یک محیط کاری سالم در دنیای امروز 👩🏻⚕️🧑🏻⚕🏥
8️⃣ درسهایی از بانوی نوبل اقتصاد؛ شکاف جنسیتی دستمزد و ریشههای آن 💲👩🏻🏫
9️⃣ پرداختِ برابر؛ نبردی پنجاهساله به سوی رفاه و عدالت. ⚖️⚔
🔟 کد ۹۹؛ آخرین فرصتها برای نجات زندگی پزشکان جوان!⚡️☠️
1⃣1⃣ زنجیرهای نامرئی؛ روحهای زخمی از زخمِ زبان به بدن! ⛓🤕
2⃣1⃣ بدنت را بپذیر! - مثبتنگری به بدن، راهی به دنیای بیتنشرمی. ➕👀
3⃣1⃣ زخمهای پنهان؛ تیغِ سنت بر بدن زنان 🔪🔞
4⃣1⃣ کودکی مسروقه؛ عروسهای عروسکبهدست 🧸👧🏻👦🏻
5⃣1⃣ بازی مرگبارِ کودکان؛ پیامدهای ازدواج زودهنگام ⚠️☠️
6⃣1⃣ دانشِ بدون تعصب؛ تفکر نقادانه در زندگی و طبابت 🧐🧠
📣🎵 کلی اپیزود جذاب دیگه هم توی راهه! 😍🔥
🌐 الکسیر را میتونین توی هر پادگیری بشنوید! 🎧
💠 کستباکس 💠 اپل پادکست 💠
💠 شنوتو 💠 گوگل پادکست 💠 و دیگر پلتفرمها 💠
💟 ❤️🔥 حمایت از الکسیر ❤️🔥 💟
🆔 @ElixirPodcast | Our Instagram
🧩 #گزارش برگزاری کارگاه مهارت های مطالعه و یادگیری
🔹 کارگاه دو جلسهای مهارت های مطالعه و یادگیری در تاریخهای ۲۷ خرداد و ۳ تیرماه ۱۴۰۳ در سالن مرکز تحقیقات اچآیوی بخش عفونی بیمارستان امام خمینی برگزار گردید.
◀️ برای اطلاع از رویدادهای آتی، کانال انجمن مدیکیشن و مرکز پژوهش های دانشجویی را دنبال کنید.
🌱 @Medicationteam
🆔 @SSRC_News
🔹 کارگاه دو جلسهای مهارت های مطالعه و یادگیری در تاریخهای ۲۷ خرداد و ۳ تیرماه ۱۴۰۳ در سالن مرکز تحقیقات اچآیوی بخش عفونی بیمارستان امام خمینی برگزار گردید.
◀️ برای اطلاع از رویدادهای آتی، کانال انجمن مدیکیشن و مرکز پژوهش های دانشجویی را دنبال کنید.
🌱 @Medicationteam
🆔 @SSRC_News
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - قسمت سیزدهم
سکانسپلان اولین کشیک اینترنی
نویسنده: #shadow
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_سیزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
سکانسپلان اولین کشیک اینترنی
نویسنده: #shadow
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_سیزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - سکانس پلان اولین کشیک اینترنی
[چنده الان؟ 6:53، خوبه. پس این چرا جواب نمیده دیشب که بهش گفتم. 6:57 گورباباش. برم خودمو معرفی کنم. ئـــ... حالا قسمت اکیوت اورژانسو رد میکنیم، ویژژ، اینم قسمت بستری]
+سلام
-سلام!من اینترن جراحیم. رزیدنت جراحـی هست؟
+همون پسره که پشتته رزیدنت جراحیه
-ممنون
[این چرا همش دور خودش می چرخه. هی میره اینور اونور مارم می کشونه. این دختره میخوره اینترن باشه]
+آقای دکتر ببینید این لیست مریضاست که من نوشتم. باید یه همچین لیستی داشته باشید. اکثر مریضا اینجان. تک و توک هم اونور مریض داریم.
[اوهه، چه خبره. بیچاره شدیم که. پس این لعنتی چرا نمیاد، دیشب که بهش گفتم. دختره یکم آشناست. اوهه کی اومدن اینا، تو راندیم که]
+صبح این موقع راند داریم. استادا خیلی انتظار بالایی ندارن. همین که بدونی مریض چیه، علائم حیاتی، اونم فقط سه تا، فشارو نمیخوان، یا حالا ازمایشهاش، اون لیست منو یه لحظه میدید... دکتر وایت مریض هشت و دوئه
[ئه هممئه، ئه ئه هممئه، سرود ملی استرس؟]
+به جا انداختن فتق چی میگن بچه ها؟ اصطلاحش. کسی میدونه؟ ... taxis.
[چه جالب، آموزشم داریم تو اینترنی مگه]
+خب من یه توضیحی بدم بهتون کار تو اورژانس چطوریه، بعد چند ساعتی با هم بمونید چون دکتر نیوئه، بعدش تقسیم کنید.
[بابا این برگه ها رو دست اینترن های بدبخت دیدیم یه عمر دیگه. بع، آزمایش دیدنم مگه کاری داره. بذا بگه حالا دیدی وسطش یه چیز گفت بلد نبودیم.]
+این مهر منه. پیشتون میمونه.
اینجا شرح حال رو تو برگه اوردر می نویسیم، نه تو برگه شرح حال
[اسکلیم مگه؟ باوشه]
+خب، مهرو بزن بده بچه ها. گرفتی چطوره دیگه؟ اوردر که این مدلی که نوشتی، از بچه های پرستاری بپرسید برگه هارو، سوند اینام بلد نبودید کمک بگیرید، داش علی هست، (نوکرتونم هستم) هررر سوالیم داشتید بمن زنگ میزنید، جواب میدم. فعلا
[این شما و وحشت دنیای بی علی
من کجا تنها مریض دیدن کجا ولمان کن
خفه، من نیواینترن میواینترن به رسمیت نمی شناسم، کاری نداره که، بریم!]
+سلام چی شد تشریف اوردید؟
-آقای دکتر از دیشب شکمش ...
+زانوهاتونو جمع میکنید؟ با اجازه من شکمتون رو معاینه کنم
[نرمه، داد نزد، تندر هم که نیست، چته پس؟]
[اوکی زود برگردیم استیشن، اصل اول در اورژانس نشستنه]
+آقای دکتر دخترم چی شد؟
-صبر کنید جواب سونو بیاد
+دکتر، ترخیص 17 رو می نویسی؟
-مریضو ندیدم هنوز، یه لحظه کار اینو بکنم بعد
Amp apotel 1gr Iv stat & TDS
+دکتر، دکتر!
-ها بله
+سیتی اسکن مریض منو دیدید؟
-کدومه اسمش چیه؟ .. اها، اره سیتیش اومده، من کارای اینو بکنم میام میگم.
+ببخشید، سیتی شکم لگن دو برگه ایه یا تک برگ؟
-یه برگ بنویسی بسه
[دوتا نبود مگه؟
خب، من این وسطم چرا، ها؟ نوبت کیه الان؟ شت، گیج میزنی رسما، برگرد استیشن]
+دکتر ایشون میخواد رضایت شخصی بده
-سلام، کیه ایشون من ندیدم هنوز؟
+تخت 17.5 تصادف.
×دکتر بنویس بریم ما
+فعلا برید سر تخت تون هنوز ویزیت نکردیم شما رو
-دکتر بِئنویس بره دیگه
[این خوشگل بنظر میاد. بنویس بره دیگه. رزیدنت غلط کرد گفت بدون اطلاع به من رضایت شخصی ترخیص ننویس.]
[میلیون ها سال تکامل حسی عصبی میگوید صدا از پسترولترال میاد:]
+تکلیف دختر من چی شد؟ از صبحه...
-ما شک داریم اپاندیس باشه، ولی سونوی صبح با سیتی و سونوی مجدد نمیخونه. دیدید که من برگه شما رو اورژانسی نوشتم رفتید.
[تو کی هستی اورژانسی بنویسی؟]
+آره دستتم درد نکنه، ولی اخه از صبحه اینجاییم
-قبول دارم، ولی ببینید دختر شما جوونه، بذار برم نزدیک خودشم بشنوه، سر همین ما حساسیم که دقیق باشیم، هنوزم که درد دارید درسته؟ یکم حوصله کنید ببینیم چی میشه
[لعنت، سوند این مریض پانکراتیته رو نذاشتم هنوز]
+دکتر جواب سیتی ما چی شد؟ تخت 21
-چی بود اسم مریض؟ ... ها اینو نوشتم من برگه اش رو تازه بردم رادیولوژی، هنوز جوابشو ننوشتن.
(سکانس پلان تکنیکی در سینما است که کل روایت داستانی در یک شات بدون کات(استراحت!) و تدوین فیلمبرداری میشود)
[چنده الان؟ 6:53، خوبه. پس این چرا جواب نمیده دیشب که بهش گفتم. 6:57 گورباباش. برم خودمو معرفی کنم. ئـــ... حالا قسمت اکیوت اورژانسو رد میکنیم، ویژژ، اینم قسمت بستری]
+سلام
-سلام!من اینترن جراحیم. رزیدنت جراحـی هست؟
+همون پسره که پشتته رزیدنت جراحیه
-ممنون
[این چرا همش دور خودش می چرخه. هی میره اینور اونور مارم می کشونه. این دختره میخوره اینترن باشه]
+آقای دکتر ببینید این لیست مریضاست که من نوشتم. باید یه همچین لیستی داشته باشید. اکثر مریضا اینجان. تک و توک هم اونور مریض داریم.
[اوهه، چه خبره. بیچاره شدیم که. پس این لعنتی چرا نمیاد، دیشب که بهش گفتم. دختره یکم آشناست. اوهه کی اومدن اینا، تو راندیم که]
(راند فرآیندی تو بیمارستانه که چندتا دکتر میان و درباره مریض تصمیم میگیرن که براش چیکار کنن. افراد شرکت کننده در راند معمولا اعم از استاد یا رزیدنت ارشد، رزیدنت و اینترنها و استاجرها هستن.)
+صبح این موقع راند داریم. استادا خیلی انتظار بالایی ندارن. همین که بدونی مریض چیه، علائم حیاتی، اونم فقط سه تا، فشارو نمیخوان، یا حالا ازمایشهاش، اون لیست منو یه لحظه میدید... دکتر وایت مریض هشت و دوئه
وایت منظور همان WBC یا تعداد گلبولهای سفید خون
[ئه هممئه، ئه ئه هممئه، سرود ملی استرس؟]
+به جا انداختن فتق چی میگن بچه ها؟ اصطلاحش. کسی میدونه؟ ... taxis.
[چه جالب، آموزشم داریم تو اینترنی مگه]
+خب من یه توضیحی بدم بهتون کار تو اورژانس چطوریه، بعد چند ساعتی با هم بمونید چون دکتر نیوئه، بعدش تقسیم کنید.
[بابا این برگه ها رو دست اینترن های بدبخت دیدیم یه عمر دیگه. بع، آزمایش دیدنم مگه کاری داره. بذا بگه حالا دیدی وسطش یه چیز گفت بلد نبودیم.]
+این مهر منه. پیشتون میمونه.
اینجا شرح حال رو تو برگه اوردر می نویسیم، نه تو برگه شرح حال
[اسکلیم مگه؟ باوشه]
+خب، مهرو بزن بده بچه ها. گرفتی چطوره دیگه؟ اوردر که این مدلی که نوشتی، از بچه های پرستاری بپرسید برگه هارو، سوند اینام بلد نبودید کمک بگیرید، داش علی هست، (نوکرتونم هستم) هررر سوالیم داشتید بمن زنگ میزنید، جواب میدم. فعلا
[این شما و وحشت دنیای بی علی
من کجا تنها مریض دیدن کجا ولمان کن
خفه، من نیواینترن میواینترن به رسمیت نمی شناسم، کاری نداره که، بریم!]
+سلام چی شد تشریف اوردید؟
-آقای دکتر از دیشب شکمش ...
+زانوهاتونو جمع میکنید؟ با اجازه من شکمتون رو معاینه کنم
[نرمه، داد نزد، تندر هم که نیست، چته پس؟]
تندر: دارای تندرنس، یعنی جایی از بدن در لمس دردناک باشد
[اوکی زود برگردیم استیشن، اصل اول در اورژانس نشستنه]
+آقای دکتر دخترم چی شد؟
-صبر کنید جواب سونو بیاد
+دکتر، ترخیص 17 رو می نویسی؟
-مریضو ندیدم هنوز، یه لحظه کار اینو بکنم بعد
Amp apotel 1gr Iv stat & TDS
(این قسمت به شکل اوردرنویسی در پرونده های بیمارستانی نوشته شده و درواقع آمپول آپوتل یا همان استامینوفن تجویز شده)
+دکتر، دکتر!
-ها بله
+سیتی اسکن مریض منو دیدید؟
-کدومه اسمش چیه؟ .. اها، اره سیتیش اومده، من کارای اینو بکنم میام میگم.
+ببخشید، سیتی شکم لگن دو برگه ایه یا تک برگ؟
-یه برگ بنویسی بسه
[دوتا نبود مگه؟
خب، من این وسطم چرا، ها؟ نوبت کیه الان؟ شت، گیج میزنی رسما، برگرد استیشن]
+دکتر ایشون میخواد رضایت شخصی بده
-سلام، کیه ایشون من ندیدم هنوز؟
+تخت 17.5 تصادف.
×دکتر بنویس بریم ما
+فعلا برید سر تخت تون هنوز ویزیت نکردیم شما رو
-دکتر بِئنویس بره دیگه
[این خوشگل بنظر میاد. بنویس بره دیگه. رزیدنت غلط کرد گفت بدون اطلاع به من رضایت شخصی ترخیص ننویس.]
[میلیون ها سال تکامل حسی عصبی میگوید صدا از پسترولترال میاد:]
(پسترولترال یا posterolateral یعنی سمت عقب و دور از خط وسط)
+تکلیف دختر من چی شد؟ از صبحه...
-ما شک داریم اپاندیس باشه، ولی سونوی صبح با سیتی و سونوی مجدد نمیخونه. دیدید که من برگه شما رو اورژانسی نوشتم رفتید.
[تو کی هستی اورژانسی بنویسی؟]
+آره دستتم درد نکنه، ولی اخه از صبحه اینجاییم
-قبول دارم، ولی ببینید دختر شما جوونه، بذار برم نزدیک خودشم بشنوه، سر همین ما حساسیم که دقیق باشیم، هنوزم که درد دارید درسته؟ یکم حوصله کنید ببینیم چی میشه
[لعنت، سوند این مریض پانکراتیته رو نذاشتم هنوز]
+دکتر جواب سیتی ما چی شد؟ تخت 21
-چی بود اسم مریض؟ ... ها اینو نوشتم من برگه اش رو تازه بردم رادیولوژی، هنوز جوابشو ننوشتن.
Forwarded from Medinotes
+دکتر من خودم برم؟
-خودتوو..ن؟...
[مگه مرجع تقلیدم همه چیو می پرسی. اصلا برو بهتر کار من کم میشه. نکنه بگن چرا همراه اومده اینترن مقصره؟ اه، بدرک. مغزم آزرده شد. irritated، چقدر میگم با رفلاکست انقد قهوه نخور معده ات irritate میشه.
این کیه زنگ میزنه، اخرش 7 بیمارستانه]
+الو، سلام دکتر خسته نباشید
-سلام کجایید شما؟
+عه اینجایی دکتر؟ خلاصه پرونده اینو می نویسی
-عاو، از کشیک قبلی مونده. باشه
×چی شد مریض من؟ سیتیش چی میگه
[شت این پانکراتیته، هنوز نرفتم سوندشو بذارم. سیتیشم که ریپورت نداره]
-سیتیش هنوز نیومده
×گفتی اومده که
-اره اومده ولی تفسیرش، گزارشش، نیومده
[این چرا سرم نداره. مگه پانکراتیت نباید همش هیدره میکردیم؟ من چرا دارم خلاصه پرونده می نویسم الان؟
ای بابا این داره عصبانی میشه]
-ما داریم کاراشو میکنیم شما بفرما میایم
[آموزش پیچاندن.]
+دکتر اینطوری نمیشه، بیا تقسیم کنیم نوبتی وایسیم.
-آره
+خب از الان تا افطار...
نویسنده: #shadow
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_سیزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
-خودتوو..ن؟...
[مگه مرجع تقلیدم همه چیو می پرسی. اصلا برو بهتر کار من کم میشه. نکنه بگن چرا همراه اومده اینترن مقصره؟ اه، بدرک. مغزم آزرده شد. irritated، چقدر میگم با رفلاکست انقد قهوه نخور معده ات irritate میشه.
این کیه زنگ میزنه، اخرش 7 بیمارستانه]
+الو، سلام دکتر خسته نباشید
-سلام کجایید شما؟
+عه اینجایی دکتر؟ خلاصه پرونده اینو می نویسی
-عاو، از کشیک قبلی مونده. باشه
×چی شد مریض من؟ سیتیش چی میگه
[شت این پانکراتیته، هنوز نرفتم سوندشو بذارم. سیتیشم که ریپورت نداره]
-سیتیش هنوز نیومده
×گفتی اومده که
-اره اومده ولی تفسیرش، گزارشش، نیومده
[این چرا سرم نداره. مگه پانکراتیت نباید همش هیدره میکردیم؟ من چرا دارم خلاصه پرونده می نویسم الان؟
ای بابا این داره عصبانی میشه]
-ما داریم کاراشو میکنیم شما بفرما میایم
[آموزش پیچاندن.]
+دکتر اینطوری نمیشه، بیا تقسیم کنیم نوبتی وایسیم.
-آره
+خب از الان تا افطار...
نویسنده: #shadow
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_سیزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - سکانس پلان اولین کشیک اینترنی-بخش دوم
+من درد دارم خانوم
-دکتر باید بنویسه. دکتر ایشون مسکن ندارن؟
[عه شبیه نیلوفر حامدیه!]
×اسمشون چیه؟ .. نه هنوز ویزیت نشدن. بفرمایید میام
[آقا نمیشه مسکنو بزنن بعدا من اوردر کنم؟ خانم جان قبل تو من دو تا خلاصه پرونده دارم اخه.
خب شرح حال خانمه رو بگیرم دیر شد.]
+خب چی شده دردتون از کی شروع شده؟
-از دیروز ظهر از پشتم، از اینجا شروع شد بعد زد به پهلوهام، بعد دور نافمو بعد کل شکمم
[بسم ا... این چیه]
+زانوها رو جمع میکنید من با اجازه شکمتونو معاینه کنم
-وای، آی، آی آی.
[تندرنس جنرالیزه. ریبااانـــد... خب ندارد.]
+سلام دکتر یه مریض داریم ...
-کلا چی داریم الان؟
+یه خانم ... دو تا هم که هنوز ندیدیم یکیش رضایت شخصیه، دو تا هم خلاصه پرونده ترخیص های شیفت قبل
-باشه ببین شون، من دارم میام یه 10 دقیقه دیگه.
+دکتر ترخیص 17.5 رو نوشتی؟
-ها؟
+تخت های 17 و 17.5
-نه هنوز ویزیت نشدن. پرونده هاشونو میدید
[اووو، باید دور بزنم اینجا رو، الان بپرم از رو این میز خلاف پروفشنالیسمه؟ کاش همه اونور رو نگاه میکردن. پارکور جزء سافت اسکیلز نیست؟]
+سلام چی شده؟ چرا اومدید
-والا اینجام درد میکرد از دیشب
+قبلا هیچوقت درد نکرده بود؟ چکار کردید واسش؟
-نه، هیچی دیشب یه لیتر مشروب خوردم شاید بهتر شه نشد.
+یلّیتر؟
-آره. دکتر الکلش کمه، 6 7 درصد فوقش. خوب نیست مگه؟
+نه الکل کلا برای گوارش ضرره. استفراغ، اسهالم داشتید؟
-عه؟ خود دکترا میگن خوبه که. بله یه بار، امروز صبح
+خب یه علائم حیاتیم بگیرم. اه، پیچ خورده این سیم های ... پفف، نه، آدم با زبون روزه نباید حرف زشت و ناپسند بزنه، قبول دارید؟
-عه دکتر روزه ای؟ [خجالت کشید چرا. داش تو برو خود را باش، منم بعد کشیک میرم میخورم]
+الو، دکتر من اومدم کجایی تو
-سر تخت 17ام الان میام
+ها دیدمت دیدمت بذار بیام.
×دکتر دستم به دامنت یه آمپول بزن برم من. پسفردا بلیط دارم میرم ترکیه ... نه مجردم...
[خفه شو تو برو خود را باش. ترخیص 17.5 رو بنویس.]
-ایشونم مولتیپل تروماست، خوبه. میگه میخواد بره.
+اوکیه بنویس. ببین شما بخاطر تصادف، ما وظیفه داریم 48 ساعت نگهت داریم، اما میخوای بری ما کاری نمیتونیم بکنیم ولی هر علامت جدیدی داشتی....
-این خانمه درد شکم جنزالیزه اون طرفه رو هم ببینیم دکتر.
+اون کیست هیداتیده چی شد راستی
-ها اون اینوره ،خوبه بنظر حالش. گفتم تنگی نفس و هر علامتی داشت بگن بهم.
...
+من درد دارم خانوم
-دکتر باید بنویسه. دکتر ایشون مسکن ندارن؟
[عه شبیه نیلوفر حامدیه!]
×اسمشون چیه؟ .. نه هنوز ویزیت نشدن. بفرمایید میام
[آقا نمیشه مسکنو بزنن بعدا من اوردر کنم؟ خانم جان قبل تو من دو تا خلاصه پرونده دارم اخه.
خب شرح حال خانمه رو بگیرم دیر شد.]
+خب چی شده دردتون از کی شروع شده؟
-از دیروز ظهر از پشتم، از اینجا شروع شد بعد زد به پهلوهام، بعد دور نافمو بعد کل شکمم
[بسم ا... این چیه]
+زانوها رو جمع میکنید من با اجازه شکمتونو معاینه کنم
-وای، آی، آی آی.
[تندرنس جنرالیزه. ریبااانـــد... خب ندارد.]
ریباند تندرنس به دردی گفته می شود که حین برداشتن دست در معاینه ایجاد می شود و می تواند نشانه درگیری پرده پریتوئن باشد+میتونید بشینید؟ درد میکنه؟ [cva تندرنس ندارد]
تندرنس cva به درد در هنگام ضربه به ناحیه ای از پشت بیمار گفته می شود که در حقیقت محل کلیهها هستند و وجود آن می تواند نشانه درگیری کلیه باشد+باشه من با دکتر صحبت کنم بیام
+سلام دکتر یه مریض داریم ...
-کلا چی داریم الان؟
+یه خانم ... دو تا هم که هنوز ندیدیم یکیش رضایت شخصیه، دو تا هم خلاصه پرونده ترخیص های شیفت قبل
-باشه ببین شون، من دارم میام یه 10 دقیقه دیگه.
+دکتر ترخیص 17.5 رو نوشتی؟
-ها؟
+تخت های 17 و 17.5
-نه هنوز ویزیت نشدن. پرونده هاشونو میدید
[اووو، باید دور بزنم اینجا رو، الان بپرم از رو این میز خلاف پروفشنالیسمه؟ کاش همه اونور رو نگاه میکردن. پارکور جزء سافت اسکیلز نیست؟]
+سلام چی شده؟ چرا اومدید
-والا اینجام درد میکرد از دیشب
+قبلا هیچوقت درد نکرده بود؟ چکار کردید واسش؟
-نه، هیچی دیشب یه لیتر مشروب خوردم شاید بهتر شه نشد.
+یلّیتر؟
-آره. دکتر الکلش کمه، 6 7 درصد فوقش. خوب نیست مگه؟
+نه الکل کلا برای گوارش ضرره. استفراغ، اسهالم داشتید؟
-عه؟ خود دکترا میگن خوبه که. بله یه بار، امروز صبح
+خب یه علائم حیاتیم بگیرم. اه، پیچ خورده این سیم های ... پفف، نه، آدم با زبون روزه نباید حرف زشت و ناپسند بزنه، قبول دارید؟
-عه دکتر روزه ای؟ [خجالت کشید چرا. داش تو برو خود را باش، منم بعد کشیک میرم میخورم]
+الو، دکتر من اومدم کجایی تو
-سر تخت 17ام الان میام
+ها دیدمت دیدمت بذار بیام.
×دکتر دستم به دامنت یه آمپول بزن برم من. پسفردا بلیط دارم میرم ترکیه ... نه مجردم...
[خفه شو تو برو خود را باش. ترخیص 17.5 رو بنویس.]
-ایشونم مولتیپل تروماست، خوبه. میگه میخواد بره.
+اوکیه بنویس. ببین شما بخاطر تصادف، ما وظیفه داریم 48 ساعت نگهت داریم، اما میخوای بری ما کاری نمیتونیم بکنیم ولی هر علامت جدیدی داشتی....
-این خانمه درد شکم جنزالیزه اون طرفه رو هم ببینیم دکتر.
+اون کیست هیداتیده چی شد راستی
-ها اون اینوره ،خوبه بنظر حالش. گفتم تنگی نفس و هر علامتی داشت بگن بهم.
...
Forwarded from Medinotes
...
~خانوم من از صبح دارم به خودم می پیچم، چرا کاری نمی کنید؟
×والا چند بار به دکتر گفتم
+الان داریم میایم بخدا، یکم هم حوصله کنید... ایشون همون خانم درد شکم جنرالیزه...
-ایسکمی مزانتر میخوره
[شت، چرا اصلا به ذهنم نیومد؟]
-یه سیتی آی وی کنتراست بنویس واسش. من برمیگردم.
[این پانکراتیته چرا هنوز سرم نداره. من باید بگم؟]
-اینو بنویسید امضا کنید انگشتم بزنید.
[کمی آب خوردن پس از این همه سگدو؟
آع، کجا پاشده این. پانکراتیت CBR بود یا نبود؟ اطلاعاتی یافت نشد. بدو]
-صبر کنید صبر کنید، ادراره؟ سوند میزنم.
+نه دستشویی بزرگه.
-الو دکتر، ،24 پانکراتیت پاشده بره دستشویی، میگه مدفوعه. بیاد پایین؟ بره نره؟
+خوبه چکارش داری بذا بره، همینکه شکمش کار میکنه یعنی خوبه.
[دیگه نشستیم ها]
-اینترن جراحی! 15 انتقال خورده داره میاد.
+اوکی حالا بیاد می بینمش
×دکتر این ریپورت مریض ما
+دکتر خودش رفته گرفته. من وقت نکردم.
-خب خوبه، چیزی نداره ترخیصه. سنگ کلیه بودا! از صبح...
+این یکیم یاد گرفت رفت گرفت
-اینم خوبه شما هم ترخیص. بنویس یه خلاصه ای، با این دستورات ترخیص: سیپرو 500 هر 12 ساعت ،مترو 500 هر 8 ساعت، استامینوفن، مراجعه سرپایی به درمانگاه ... الان ننویس ویس گرفتم. من میرم مریض اومد زنگ بزن.
[خوبه ویس میگیره انصافا دمش گرم. اینا هم سرویس میشنا، اورژانس اتاق عمل... خوبم بلده، تو 6 ماه اینقدر راه افتاده یعنی؟]
+تخت 15 اومد اسم مریض چیه؟
-اسمش طیر...
[طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق، که درین دامگه حادثه چون افتادم!
اوردر این خانمه رو بنویسم زود دیگه سرویس شد از درد]
[اونجوری نگاه نکن، راه نداره
این کوله سیستیت جدیده رو هم باید راه بندازم زود]
+باشه چشم کار این مریضا رو بکنم می نویسم شما روهم
[دارم چکار میکنم؟ ساعت چنده؟ اینجا کجاست؟]
+دکتر فدات بشم ترخیص ما رو بنویس
-چشم چشم چند دیقه فقط فرصت بدید بمن
×سلام دکتر تو برو دیگه افطاره
-زود اومدی که، اینا رو بنویسم رفتم، این لیستو بگیر فعلا، کار زیادی نمونده
+دکتر ببخشید من یه عرضی داشتم. این مریض ما الکل زیاد مصرف میکرد، یعنی میتونه ازون باشه؟
-کلا برای گوارش خوب نیست ولی بعیده از اون باشه درد الانش، ولی ولی هر چی باشه علت، الان عمل نیاز داره
[دکتر!
نمیشد یه کاردانی خلاصه پرونده نویسی میذاشتن؟]
نویسنده: #shadow
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_سیزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
~خانوم من از صبح دارم به خودم می پیچم، چرا کاری نمی کنید؟
×والا چند بار به دکتر گفتم
+الان داریم میایم بخدا، یکم هم حوصله کنید... ایشون همون خانم درد شکم جنرالیزه...
-ایسکمی مزانتر میخوره
[شت، چرا اصلا به ذهنم نیومد؟]
-یه سیتی آی وی کنتراست بنویس واسش. من برمیگردم.
[این پانکراتیته چرا هنوز سرم نداره. من باید بگم؟]
-اینو بنویسید امضا کنید انگشتم بزنید.
[کمی آب خوردن پس از این همه سگدو؟
آع، کجا پاشده این. پانکراتیت CBR بود یا نبود؟ اطلاعاتی یافت نشد. بدو]
منظور از CBR، همان compelete bed rest می باشد، یعنی بیماری که نباید حرکت کند.
-صبر کنید صبر کنید، ادراره؟ سوند میزنم.
+نه دستشویی بزرگه.
-الو دکتر، ،24 پانکراتیت پاشده بره دستشویی، میگه مدفوعه. بیاد پایین؟ بره نره؟
+خوبه چکارش داری بذا بره، همینکه شکمش کار میکنه یعنی خوبه.
[دیگه نشستیم ها]
-اینترن جراحی! 15 انتقال خورده داره میاد.
+اوکی حالا بیاد می بینمش
×دکتر این ریپورت مریض ما
+دکتر خودش رفته گرفته. من وقت نکردم.
-خب خوبه، چیزی نداره ترخیصه. سنگ کلیه بودا! از صبح...
+این یکیم یاد گرفت رفت گرفت
-اینم خوبه شما هم ترخیص. بنویس یه خلاصه ای، با این دستورات ترخیص: سیپرو 500 هر 12 ساعت ،مترو 500 هر 8 ساعت، استامینوفن، مراجعه سرپایی به درمانگاه ... الان ننویس ویس گرفتم. من میرم مریض اومد زنگ بزن.
سیپرو: سیپروفلوکساسین
مترو: مترونیدازول
[خوبه ویس میگیره انصافا دمش گرم. اینا هم سرویس میشنا، اورژانس اتاق عمل... خوبم بلده، تو 6 ماه اینقدر راه افتاده یعنی؟]
+تخت 15 اومد اسم مریض چیه؟
-اسمش طیر...
[طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق، که درین دامگه حادثه چون افتادم!
اوردر این خانمه رو بنویسم زود دیگه سرویس شد از درد]
اوردر: دستورات دارویی و غیردارویی که توسط پزشکان تعیین می گردد و جهت انجام اقدامات تشخیصی/درمانی لازم نوشته می شود.×... باید دکتر بنویسه خلاصه پرونده رو بعد ترخیص میشید
[اونجوری نگاه نکن، راه نداره
این کوله سیستیت جدیده رو هم باید راه بندازم زود]
+باشه چشم کار این مریضا رو بکنم می نویسم شما روهم
[دارم چکار میکنم؟ ساعت چنده؟ اینجا کجاست؟]
+دکتر فدات بشم ترخیص ما رو بنویس
-چشم چشم چند دیقه فقط فرصت بدید بمن
×سلام دکتر تو برو دیگه افطاره
-زود اومدی که، اینا رو بنویسم رفتم، این لیستو بگیر فعلا، کار زیادی نمونده
+دکتر ببخشید من یه عرضی داشتم. این مریض ما الکل زیاد مصرف میکرد، یعنی میتونه ازون باشه؟
-کلا برای گوارش خوب نیست ولی بعیده از اون باشه درد الانش، ولی ولی هر چی باشه علت، الان عمل نیاز داره
[دکتر!
نمیشد یه کاردانی خلاصه پرونده نویسی میذاشتن؟]
نویسنده: #shadow
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_سیزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - قسمت چهاردهم
مرگ، امید، لبخند
نویسنده: #اسم_مستعار
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_چهاردهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
مرگ، امید، لبخند
نویسنده: #اسم_مستعار
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_چهاردهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - مرگ، امید، لبخند
سه نفری توی بخش، سرگردان به دنبال بیمار سرحالی میگشتیم تا سمع کردن را تمرین کنیم. از کنار یکی از اتاقها که گذشتم چشمم به مرد حدودا ۶۰ سالهای افتاد. گفتم: <به نظر اوکی باشه. بریم تو.> وارد اتاق شدیم و مکالمهمان را با سلامی آغاز کردیم. پنج دقیقه اول از خاطرات و زندگیاش گفت و از اصطلاحاتی که به کار میبرد مشخص بود فرد تحصیل کردهایست. چشمم که به کتاب روی تخت افتاد، گفت: <هر چی میکشیم از اینه.> و به عنوان کتاب که اضطراب و افسردگی بود، اشاره کرد. وقتی صحبتش تمام شد، برای معاینه اجازه گرفتیم، با خنده گفت: <اجازه نمیخواد که، شما اصلا فک مارو بیار پایین.> از این استقبال ما هم خندهمان گرفت و برای معاینه، گوشیهایمان را بیرون آوردیم. عجیب بود، هر چه بلندتر نفس میکشید، بیشتر چیزی نمیشنیدم و از نگاه بقیه هم مشخص بود آنها هم صدایی نشنیدهاند. پیرمرد انگار افکارم را شنیده باشد، گفت: <نفسم در نمیاد. انقدر سیگار کشیدم دیگه ریهای نمونده.> مکثی کردم و از سر کنجکاوی پرسیدم: <راستی چه تشخیصی دادن؟> با خنده پاسخ داد: <سرطانه احتمالا.> سکوت سنگینی فضا را پر کرد. ادامه داد: <حقیقتش اگر بگن الان میری ناراحت نمیشم، به هر حال، عمر و قسمت دست خداست. تا اونجا که تونستم سعی کردم خوب زندگی کنم، فرقی نداره حالا یا امروز میریم یا فردا...>
بعد از خداحافظی، از اتاق بیرون آمدیم. نیمنگاهی به چشمان غرق در فکرِ بچهها انداختم. شاید آنها هم، نمیدانم، شاید فقط به آنچه شاهدش بودند فکر میکردند.
نویسنده: #اسم_مستعار
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_چهاردهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
سه نفری توی بخش، سرگردان به دنبال بیمار سرحالی میگشتیم تا سمع کردن را تمرین کنیم. از کنار یکی از اتاقها که گذشتم چشمم به مرد حدودا ۶۰ سالهای افتاد. گفتم: <به نظر اوکی باشه. بریم تو.> وارد اتاق شدیم و مکالمهمان را با سلامی آغاز کردیم. پنج دقیقه اول از خاطرات و زندگیاش گفت و از اصطلاحاتی که به کار میبرد مشخص بود فرد تحصیل کردهایست. چشمم که به کتاب روی تخت افتاد، گفت: <هر چی میکشیم از اینه.> و به عنوان کتاب که اضطراب و افسردگی بود، اشاره کرد. وقتی صحبتش تمام شد، برای معاینه اجازه گرفتیم، با خنده گفت: <اجازه نمیخواد که، شما اصلا فک مارو بیار پایین.> از این استقبال ما هم خندهمان گرفت و برای معاینه، گوشیهایمان را بیرون آوردیم. عجیب بود، هر چه بلندتر نفس میکشید، بیشتر چیزی نمیشنیدم و از نگاه بقیه هم مشخص بود آنها هم صدایی نشنیدهاند. پیرمرد انگار افکارم را شنیده باشد، گفت: <نفسم در نمیاد. انقدر سیگار کشیدم دیگه ریهای نمونده.> مکثی کردم و از سر کنجکاوی پرسیدم: <راستی چه تشخیصی دادن؟> با خنده پاسخ داد: <سرطانه احتمالا.> سکوت سنگینی فضا را پر کرد. ادامه داد: <حقیقتش اگر بگن الان میری ناراحت نمیشم، به هر حال، عمر و قسمت دست خداست. تا اونجا که تونستم سعی کردم خوب زندگی کنم، فرقی نداره حالا یا امروز میریم یا فردا...>
بعد از خداحافظی، از اتاق بیرون آمدیم. نیمنگاهی به چشمان غرق در فکرِ بچهها انداختم. شاید آنها هم، نمیدانم، شاید فقط به آنچه شاهدش بودند فکر میکردند.
نویسنده: #اسم_مستعار
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_چهاردهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from مرکز پژوهشهای علمی و فناوری دانشجویان
❇️ فراخوان انتخابات شورای مرکزی انجمن علمی دانشجویی مدیکیشن
انجمن میان رشته ای
🔸تعداد اعضای اصلی شورای مرکزی: ۵ نفر
🔸تعداد اعضای علی البدل شورای مرکزی: ۲ نفر
🔸تعداد اعضای مجمع عمومی: ۶۰ نفر
🔰شرح فعالیت انجمن:
آموزش پزشکی - علوم انسانی پزشکی
برگزاری کارگاه های CBL، مدینوتس، برگزاری جلسات ارائه در حیطه های گوناگون
🗳لینک شرکت در انتخابات:
https://news.1rj.ru/str/+2nmhsBpFQsxkMDA0
🆔 @MedicationTeam
🆔️ @SSRC_News
انجمن میان رشته ای
🔸تعداد اعضای اصلی شورای مرکزی: ۵ نفر
🔸تعداد اعضای علی البدل شورای مرکزی: ۲ نفر
🔸تعداد اعضای مجمع عمومی: ۶۰ نفر
🔰شرح فعالیت انجمن:
آموزش پزشکی - علوم انسانی پزشکی
برگزاری کارگاه های CBL، مدینوتس، برگزاری جلسات ارائه در حیطه های گوناگون
🗳لینک شرکت در انتخابات:
https://news.1rj.ru/str/+2nmhsBpFQsxkMDA0
🆔 @MedicationTeam
🆔️ @SSRC_News
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - قسمت پانزدهم
کشیک اضافه!
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_پانزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
کشیک اضافه!
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_پانزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from Medinotes
👩🏻⚕🧑🏻⚕ Medinotes - کشیک اضافه!
اکنون آنجا هستم، جایی که چیزی را دیدم که تا به حال ندیدم بودم. اما آدم خیلی چیز ها را در عمرش ندیده است و بالاخره یک روزی میبیند. تفاوتی وجود دارد؟ یا تفاوت را تحمیل میکنم؟
میشنوم که: اون اتاقه که مریض پریاپیسم دارن، بخیه اش پاره شده و چیزی نداره، الکی نریم اونجا، چیزی نداره.
باشه قبوله!
میروم در اتاقی دیگر. ناگاه از در همان اتاق مذکور رد میشوم، رزیدنت سال یک، و اینترن آنجایند، در اتاقی که چه بسی هیچ اتفاق مهمی نمی افتد آنجا، و قرار هم نیست بیفتد، و شاید نیفتاد.
اما بار دیگر که از آنجا عبور میکنم، میگم بگذار یک سر بزنم. میروم داخل. اینترن کار های حاشیه ای را انجام میدهد، و رزیدنت سال یک بالای سر مریض است. و همه نگاه ها به یک چیز است: آلت مریض (که penis خوانندش، که یک موقع زشت نباشد)
و اما آنجا چه خبر است. هر چه که هست، تصویری برایم میسازد که تا انتهای آن روز، همراه با بویی که آنجا به مشام رسید، چندین بار به آگاهی ام رسید. و اما چه باشد آنچه خوانندش پارگی بخیه پریاپیسم که مهم نیست.
نمیدانم شیوع پریاپیسم چقدر است نمیدانم دلیلش چیست، لابد ایدیوپاتیک است، که قبلا استاد به مریض دیگری گفت: همینه و هر وقت مشکل داشتی دوباره بیا اورژانس.
پنیسی (penis) که در محل اتصال شفت و گلنس شکسته است. البته که نشکسته است، penis fracture که نداریم. پاره شده هست. اما آیا بهتر است؟ با خود می اندیشم یارو حتی بعد از ده تجربه پریاپیسم، وقتی این اتفاق افتاده چه حسی بهش دست داده. یکهو میبیند آلتش پاره شده! و حتما خون می آمد از آن.
رزیدنت سال یک به من میگوید بروم استاد را صدا کنم. اینکار را با خروج از اتاق انجام میدهم. استاد می آید، و مریض خیلی ضعیف و خسته به او میگوید (و نه با عصبانیت): این چی بود بابا یه متر شده بود و...
استاد میگوید حالا که کوچیک شده دیگه (و نه با لحن سرزنش وار)
اما آن تجربه حسی چه بود؟
"سوزن رو با یک سانت فاصله بزن"
به کجا؟ به گلنس! سوزن فرو میرود، و خون از آن جاری میشود (تیری که بر قلب میخورد). سریع خونش پاک میشود. سوزن میرود تا به سمت شفت تا به آن وصل گردد.
استاد قبلش گفته بود : به اینا گفتم اگر خوب بی حس ات نکنن، کشیک اضافه میزنم براشون.
مریض میگوید درد دارد. رزیدنت توضیح میدهد که والا بلاک کرده ام عصب را. وقتی سوزن را زد، از مریض پرسیدند و گفت مشکلی ندارد. ماندیم که پس چرا میگوید درد دارد. لحظاتی بعد، چشمش تر میشود و اشک میریزد. استاد میپرسد به خاطر درد است یا به خاطر این مریضی؟ که میگوید به خاطر همینه، همین گرفتاری هایی که ایجاد شده است
استاد میگوید: هر چقدر میخواد براش استعلاجی بزنید.
او احتمالا مشکلی نادر داشت، و پارگی بخیه هم که چیزی نیست.
در واقع چیزی نشده است، مردانگی اش علیه اش قیام کرده است، بخیه میزنیم خوب میشود.
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_پانزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
اکنون آنجا هستم، جایی که چیزی را دیدم که تا به حال ندیدم بودم. اما آدم خیلی چیز ها را در عمرش ندیده است و بالاخره یک روزی میبیند. تفاوتی وجود دارد؟ یا تفاوت را تحمیل میکنم؟
میشنوم که: اون اتاقه که مریض پریاپیسم دارن، بخیه اش پاره شده و چیزی نداره، الکی نریم اونجا، چیزی نداره.
باشه قبوله!
پریاپیسم : سفت شدن غیر ارادی آلت تناسلی مردانه که بدون مداخله ای درمانی مدتی طولانی به طول می انجامد
میروم در اتاقی دیگر. ناگاه از در همان اتاق مذکور رد میشوم، رزیدنت سال یک، و اینترن آنجایند، در اتاقی که چه بسی هیچ اتفاق مهمی نمی افتد آنجا، و قرار هم نیست بیفتد، و شاید نیفتاد.
اما بار دیگر که از آنجا عبور میکنم، میگم بگذار یک سر بزنم. میروم داخل. اینترن کار های حاشیه ای را انجام میدهد، و رزیدنت سال یک بالای سر مریض است. و همه نگاه ها به یک چیز است: آلت مریض (که penis خوانندش، که یک موقع زشت نباشد)
و اما آنجا چه خبر است. هر چه که هست، تصویری برایم میسازد که تا انتهای آن روز، همراه با بویی که آنجا به مشام رسید، چندین بار به آگاهی ام رسید. و اما چه باشد آنچه خوانندش پارگی بخیه پریاپیسم که مهم نیست.
نمیدانم شیوع پریاپیسم چقدر است نمیدانم دلیلش چیست، لابد ایدیوپاتیک است، که قبلا استاد به مریض دیگری گفت: همینه و هر وقت مشکل داشتی دوباره بیا اورژانس.
پنیسی (penis) که در محل اتصال شفت و گلنس شکسته است. البته که نشکسته است، penis fracture که نداریم. پاره شده هست. اما آیا بهتر است؟ با خود می اندیشم یارو حتی بعد از ده تجربه پریاپیسم، وقتی این اتفاق افتاده چه حسی بهش دست داده. یکهو میبیند آلتش پاره شده! و حتما خون می آمد از آن.
شفت: تنه آلت
گلنس: سر آلت
رزیدنت سال یک به من میگوید بروم استاد را صدا کنم. اینکار را با خروج از اتاق انجام میدهم. استاد می آید، و مریض خیلی ضعیف و خسته به او میگوید (و نه با عصبانیت): این چی بود بابا یه متر شده بود و...
استاد میگوید حالا که کوچیک شده دیگه (و نه با لحن سرزنش وار)
اما آن تجربه حسی چه بود؟
"سوزن رو با یک سانت فاصله بزن"
به کجا؟ به گلنس! سوزن فرو میرود، و خون از آن جاری میشود (تیری که بر قلب میخورد). سریع خونش پاک میشود. سوزن میرود تا به سمت شفت تا به آن وصل گردد.
استاد قبلش گفته بود : به اینا گفتم اگر خوب بی حس ات نکنن، کشیک اضافه میزنم براشون.
مریض میگوید درد دارد. رزیدنت توضیح میدهد که والا بلاک کرده ام عصب را. وقتی سوزن را زد، از مریض پرسیدند و گفت مشکلی ندارد. ماندیم که پس چرا میگوید درد دارد. لحظاتی بعد، چشمش تر میشود و اشک میریزد. استاد میپرسد به خاطر درد است یا به خاطر این مریضی؟ که میگوید به خاطر همینه، همین گرفتاری هایی که ایجاد شده است
استاد میگوید: هر چقدر میخواد براش استعلاجی بزنید.
او احتمالا مشکلی نادر داشت، و پارگی بخیه هم که چیزی نیست.
در واقع چیزی نشده است، مردانگی اش علیه اش قیام کرده است، بخیه میزنیم خوب میشود.
نویسنده: #سورن_در_سرزمین_غرائب
پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران
#پزشکی_روایی #medinotes #صدای_درمان #قسمت_پانزدهم #مدیکیشن #سها #جوانه #کافه_هنر
@Medii_notes 🩺
@Soha_javaneh
@MedicationTeam
Forwarded from InPedia | Integrative Pediatrics
✨فرصتی منحصربهفرد برای علاقهمندان فعالیت بینرشتهای:
🧠مدرسه بزرگ مقالات ثانویه هوش مصنوعی🧠
🗯️گروه بینرشتهای اطفال با همکاری مرکز تحقیقات بیماریهای مزمن کلیه در کودکان و انجمن علمی-دانشجویی اینپدیا برگزار مینماید:
🔹 مدرسه جامع با برگزاری ۱۴ کارگاه
🔹آموزش صفر تا صد مقالات ثانویه هوش مصنوعی و مقدمات آن
🔹امکان عضویت در گروههای مقالات زیرنظر اساتید
📝تمامی ثبتنامکنندگان کارگاهها و برنامه منتورشیپ، زیر نظر اساتید دوره به نگارش مقاله خواهند پرداخت.
🔥مقالات دوره در دومین کنگره بینالمللی هوش مصنوعی در علوم پزشکی ۲۰۲۴ به صورت شفاهی یا پوستر ارائه خواهند شد.
❗برای ثبتنام منتورشیپ و پکیج کارگاهها لطفا طبق شیوهنامه عمل کنید.
📍ثبتنام تک کارگاهها نیز از طریق رویدادستان امکانپذیر است.
🥇به شرکتکنندگان گواهی انگلیسی کارگاهها و منتورشیپ تعلق میگیرد.
آیدی پشتیبانی: @InPedia_admin
🆔 @NINI_USERN
🆔 @InPedia_TUMS
🆔 @SSRC_News
🧠مدرسه بزرگ مقالات ثانویه هوش مصنوعی🧠
🗯️گروه بینرشتهای اطفال با همکاری مرکز تحقیقات بیماریهای مزمن کلیه در کودکان و انجمن علمی-دانشجویی اینپدیا برگزار مینماید:
🔹 مدرسه جامع با برگزاری ۱۴ کارگاه
🔹آموزش صفر تا صد مقالات ثانویه هوش مصنوعی و مقدمات آن
🔹امکان عضویت در گروههای مقالات زیرنظر اساتید
📝تمامی ثبتنامکنندگان کارگاهها و برنامه منتورشیپ، زیر نظر اساتید دوره به نگارش مقاله خواهند پرداخت.
🔥مقالات دوره در دومین کنگره بینالمللی هوش مصنوعی در علوم پزشکی ۲۰۲۴ به صورت شفاهی یا پوستر ارائه خواهند شد.
❗برای ثبتنام منتورشیپ و پکیج کارگاهها لطفا طبق شیوهنامه عمل کنید.
📍ثبتنام تک کارگاهها نیز از طریق رویدادستان امکانپذیر است.
🥇به شرکتکنندگان گواهی انگلیسی کارگاهها و منتورشیپ تعلق میگیرد.
آیدی پشتیبانی: @InPedia_admin
🆔 @NINI_USERN
🆔 @InPedia_TUMS
🆔 @SSRC_News
Forwarded from کانون نبض اندیشه
🔹کانون نبض اندیشه برگزار میکند:
«حافظ و پزشکی»
نگاه طبیبانه و ادیبانه به حافظ و اشعارش
با حضور
دکتر حمیدرضا نمازی:
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مسئول درس ادبیات و پزشکی
دکتر احسان رضایی:
نویسنده و منتقد ادبی
▪️به همراه شعرخوانی، اجرای موسیقی و قرعه شعر
🗓به تاریخ چهارشنبه ۹ آبان
⏳ ساعت ۱۵
📍دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی، تالار دانشجو
❗️ثبتنام برای عموم دانشجویان آزاد است.
📌ثبتنام، دریافت کد تخفیف گروهی و کسب اطلاعات بيشتر
@nabzeandisheh_javaneh📚
@javaneh_club🌱
«حافظ و پزشکی»
نگاه طبیبانه و ادیبانه به حافظ و اشعارش
با حضور
دکتر حمیدرضا نمازی:
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و مسئول درس ادبیات و پزشکی
دکتر احسان رضایی:
نویسنده و منتقد ادبی
▪️به همراه شعرخوانی، اجرای موسیقی و قرعه شعر
🗓به تاریخ چهارشنبه ۹ آبان
⏳ ساعت ۱۵
📍دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی، تالار دانشجو
❗️ثبتنام برای عموم دانشجویان آزاد است.
📌ثبتنام، دریافت کد تخفیف گروهی و کسب اطلاعات بيشتر
@nabzeandisheh_javaneh📚
@javaneh_club🌱
Forwarded from واحد پزشکی | مرکز پژوهشهای علمی دانشجویان (Sanaz Bordbar)
🔬 رویداد دانشجوی پژوهشگر
🩺 کمیته ترجمان دانش معاونت پژوهشی دانشکده پزشکی با همکاری واحد پزشکی مرکز پژوهشهای علمی دانشجویان به مناسبت هفته پژوهش برگزار میکنند:
🏆 دومین رویداد علمی دانشجویی دانشجوی پژوهشگر
⏰ زمان: ۲۵ آذر ۱۴۰۳
📍مکان: تالار دانشجو دانشکده پزشکی
👩🏻⚕️👨🏻⚕️ دانشجویان دانشکده پزشکی در کلیه مقاطع کارشناسی ارشد، دکتری، دکتری عمومی، تخصص و فوق تخصص می توانند خلاصه مقالات و پروپوزال های خود را ارسال نمایند.
📝 خلاصه مقالات میتواند با زبان فارسی، در قالب خلاصهای از پژوهش انجام شده توسط دانشجویان (Original Research Abstract) یا مقالات ریویو (review) باشد. همچنین پروپوزال های ثبت شده نیز قابل پذیرش می باشند.
‼️مهلت ارسال خلاصه مقالات: تا ۱۵ آذر ۱۴۰۳
📜 خلاصه مقالات پس از داوری در مجله دانشکده پزشکی به چاپ خواهد رسید و به موارد برتر پذیرفته شده، جوایزی از طرف معاونت پژوهشی دانشکده پزشکی اهدا خواهد شد.
📪جهت ارسال خلاصه مقالات به لینک زیر مراجعه فرمایید:
🔗 https://survey.porsline.ir/s/X3FECCm
🆔 @SSRC_Med
🆔 @SSRC_News
🩺 کمیته ترجمان دانش معاونت پژوهشی دانشکده پزشکی با همکاری واحد پزشکی مرکز پژوهشهای علمی دانشجویان به مناسبت هفته پژوهش برگزار میکنند:
🏆 دومین رویداد علمی دانشجویی دانشجوی پژوهشگر
⏰ زمان: ۲۵ آذر ۱۴۰۳
📍مکان: تالار دانشجو دانشکده پزشکی
👩🏻⚕️👨🏻⚕️ دانشجویان دانشکده پزشکی در کلیه مقاطع کارشناسی ارشد، دکتری، دکتری عمومی، تخصص و فوق تخصص می توانند خلاصه مقالات و پروپوزال های خود را ارسال نمایند.
📝 خلاصه مقالات میتواند با زبان فارسی، در قالب خلاصهای از پژوهش انجام شده توسط دانشجویان (Original Research Abstract) یا مقالات ریویو (review) باشد. همچنین پروپوزال های ثبت شده نیز قابل پذیرش می باشند.
‼️مهلت ارسال خلاصه مقالات: تا ۱۵ آذر ۱۴۰۳
📜 خلاصه مقالات پس از داوری در مجله دانشکده پزشکی به چاپ خواهد رسید و به موارد برتر پذیرفته شده، جوایزی از طرف معاونت پژوهشی دانشکده پزشکی اهدا خواهد شد.
📪جهت ارسال خلاصه مقالات به لینک زیر مراجعه فرمایید:
🔗 https://survey.porsline.ir/s/X3FECCm
🆔 @SSRC_Med
🆔 @SSRC_News