ایران‌نامه – Telegram
ایران‌نامه
1.6K subscribers
58 photos
70 videos
8 files
376 links
من سجّاد فتّاحی، ايران پژوه و دارای درجهٔ دکتری در جامعه‌شناسی هستم. ایران‌نامه، مکانی است برای انتشار یادداشتهای من دربارهٔ ایران.
ارسال پیام
@Sjdfattahi
صفحهٔ اینستاگرام
https://instagram.com/sajjad_fattahi_official?utm_medium=copy_link
Download Telegram
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_هشت

🎥 شب سوم - تحلیل فیلم سینمایی «ابربارانش گرفته»

🔷 این برنامه از «نقد نو» به تحلیل فیلم ابربارانش گرفته پرداخته است. #سجاد_فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی هستند و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 8، با کیفیت دلخواه:

 www.aparat.com/v/mFZ07

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_نهم

🎥 شب سوم - تحلیل فیلم سینمایی «آبادان یازده 60»

🔷 این برنامه از «نقد نو» به تحلیل فیلم آبادان یازده 60 پرداخته است. #سجاد_فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی هستند و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 9، با کیفیت دلخواه:

 www.aparat.com/v/qxOV5

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_دوازدهم

شب پنجم - تحلیل فیلم سینمایی «مغز استخوان»

🔷 این برنامه از «#نقد_نو» به تحلیل فیلم مغز استخوان پرداخته است. دکتر #سجاد_فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی است و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 12، با کیفیت دلخواه:

 www.aparat.com/v/oV6Ri

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
✳️خروج، روایتِ انقلابی که در راه است!✳️

✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

فیلم خروجِ ابراهیم حاتمی‌کیا، از منظر اجتماعی و سیاسی به دلایل گوناگون یکی از قابل‌توجه‌ترین فیلم‌های به نمایش درآمده در سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر است:

⭕️ نخست آنکه این فیلم تصویری واقع‌گرایانه از انباشت نارضایتی در جامعه ایرانی ارائه نموده و نشان می‌دهد که بحران اعتماد و سرمایه اجتماعیِ نظام سیاسی به مراحلی رسیده است که مردمِ ناامید از ایجاد اصلاح و تغییر در سطوح خردِ نظام اداری و اجرایی ایران، آخرین تلاش‌ها را برای گفتگو با سطوح عالی نظام سیاسی جهت انجام اصلاحات اساسی انجام می‌دهند.

⭕️ دوم آنکه این فیلم بر خلاف فیلم‌های نمایش داده شده تا کنون، در پایان فیلم، تماشاچی را در یاس و ناامیدی عدم امکان تغییر باقی نمی‌گذارد و نشان می‌دهد که چگونه جامعه، خارج از جریان‌های رسمی سیاسی و دوگانه‌های کهنه‌‌ای چون اصلاح‌طلب و اصول‌گرا قهرمانان خود را برای ایجاد تغییرات اساسی پرورش خواهد داد.

⭕️ سوم آنکه در این فیلم، حاتمی‌کیا در سطح نمادین، پس از بیش از ده سال حصر میرحسین موسوی، او را در نقش رحمت بخشی، با بازی درخشان فرامرز قریبیان که براستی شایسته دریافت جایزه بهترین بازیگر است، بر پرده سینما به تصور کشیده است؛ طبیعی است که حاتمی‌کیا ممکن است منکر این موضوع شود اما اثر هنری هنگامی که منتشر شد تفسیرش دیگر صرفاً از دست تولید کننده اثر خارج است؛ گرچه در این فیلم نشانه‌ها و نمادهای قابل توجهی برای اثبات این ادعا وجود دارد، که در یادداشت های بعدی به آن پرداخته خواهد شد.

⭕️ چهارم آنکه این فیلم را می‌توان مانیفست جریان سوم ایران‌گرا دانست؛ جریانی که علیرغم احترام به تمامی جریان‌های ایران‌گرا، نه الگوهای رفتاری اصلاح‌طلبی و اعتدال‌گرایی مرسوم در جامعه را رهایی‌بخش می‌داند و نه شیوه کنش‌ورزی جریان‌های سیاسی برانداز در خارج از کشور را (بنگرید به https://news.1rj.ru/str/SIAGS/285)؛ جریانی که همانطور که رحمت بخشی در فیلم می‌گوید دیگر در خفا حرکت نخواهد کرد و خواهان آن است که همگان صدای آن را برای رقم زدن آینده‌ای بهتر برای ایران بشنوند.

در ادامه به نکات ابتدایی و در یادداشت‌های بعدی به سایر نکات طرح شده خواهم پرداخت.

تراکتورها در فیلم خروج زمانی روشن می‌شوند و انقلاب‌ها زمانی در  جوامع به راه می‌افتند که مردم از برآورده شدن انتظارات و خواسته‌های خود از طریق سطوح خرد نظام سیاسی ناامید شوند؛ همان سطوحی که بواسطه عدم توجه نظام سیاسی به شایسته‌گزینی از کنشگرانی مملو شده است که نه تنها ناتوان‌تر از آن هستند که به گونه‌ای کارآمد به نیازها و انتظارت مردم پاسخ گویند، بلکه آب شور در زمین ملت رها کرده و ضربات جبران‌ناپذیری را به منافع مردم وارد می‌کنند.  

اما مردم با ناامیدی از ناکارآمدی و ناتوانی مسئولان در سطوح خرد نظام سیاسی به فکر خروج از کلیت نظام نمی‌افتند؛ چرا که همچنان خود را با این گزاره کلی متقاعد می‌کنند که مقام‌های بلند پایه سیاسی، انسان‌هایی شریف و پاک‌اند که از آنچه که در سطوح خرد جامعه رخ می‌دهد بی‌اطلاع‌اند و اگر مطلع شوند کارها خواهند کرد؛ به همین دلیل است که تراکتورها را روشن کرده و رو به سوی پایتخت و پاستور می‌آورند تا بی‌واسطه صدا و سخن خود را به قلب نظام سیاسی منتقل کنند؛ به همین دلیل است که در جامعه ایرانی مخاطب شعارها در اعتراضات رفته رفته تغییر می‌کند؛ اگر تا دیروز سخن از فرماندار، استاندار و وزیر بی‌کفایت بود امروز شعارها سطوح عالی‌تر نظام سیاسی را مخاطب قرار می‌دهد.

زمانی که جامعه و رحمت بخشی با تلاش‌های فراوان فرصت حضور در برابر بلندپایه‌ترین مقام اجرایی نظام سیاسی را می‌یابد، و شاید اگر حاتمی‌کیا محدودیتی نداشت حضور او را در برابر بلندپایه‌ترین مقام نظام در این فیلم به تصویر می‌کشید، آخرین امید خود را برای رساندن صدای ضرورت ایجاد تغییرات اساسی برای ایجاد بهبود در وضعیت جامعه و مردم می‌آزماید و اگر این امید نیز پاسخی نگیرد جامعه از مرحله اصلاح به انقلاب یا خروج گذر خواهد کرد.

در سکانس پایانی فیلم رحمت بخشی در انتظار دیدار رئیس‌جمهور است و مامور امنیتی از او می‌پرسد که می‌خواهی چه بگویی؟

به گمانم او همان را خواهد گفت که میرحسین موسوی در آخرین موضع‌گیری خود در ارتباط با رخدادهای دی‌ماه 96 گفت.  

سیاست‌مداران باید این فیلم را جدی گرفته و بارها و بارها ببینند چرا که روایت انقلابی است که در راه است!

این یاداشت ادامه دارد...
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_هجدهم
🎥 شب هفتم - تحلیل فیلم «خروج»

🔷 این برنامه از «نقد نو» به تحلیل فیلم «خروج» پرداخته است. دکتر سجاد فتاحی (تحلیلگر اجتماعی) میهمان این برنامه اینترنتی است و به همراه #میلاد_دخانچی و #کورش_علیانی به تحلیل این فیلم پرداخته‌اند.

🔷 میلاد دخانچی:
«من دولت را در این فیلم، استعاره‌ای از قدرت مسلط حاضر می‌خوانم».

🔷 سجاد فتاحی:
⭕️ فیلمی که به خوبی حسی از جامعه را بیان کرده که نیازمند شنیده‌شدن است.

🔷 برنامه اینترنتی «نقد نو» همزمان با برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر، توسط سارمدیا منتشر می‌شود.

⭕️ دانلود اپیزود 18، با کیفیت دلخواه:

 🌐 aparat.com/v/pXVYg

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
Forwarded from سار مديا
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#نقد_نو
#اپیزود_بیست‌وهفتم

🔴🔴 #تصویر_ایران در جشنواره سی و هشتم

🎥 جمع‌بندی ویژه‌برنامه اینترنتی «نقد نو» از فیلم‌های جشنواره فیلم فجر

🔷 این برنامه از «نقد نو» در این ویژه‌برنامه‌ به جمع‌بندی فیلم‌های سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر پرداخته است.

🔷 دکتر امیر ناظمی (تحلیلگر سیاستگذاری عمومی)، دکتر سجاد فتاحی(تحلیلگر اجتماعی) و محمدرضا جلایی‌پور(جامعه‌شناس) میهمانان این برنامه اینترنتی هستند و به همراه میلاد دخانچی و کورش علیانی به تحلیل فیلم‌های این جشنواره پرداخته‌اند.

⭕️ دانلود اپیزود 27، با کیفیت دلخواه:

 🌐 aparat.com/v/KfkEg

#جشنواره_فیلم_فجر
#نقد_نو
✳️شرکت یا عدم شرکت در انتخابات✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

فردا انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی است. به نظر می‌رسد در هیچ یک از انتخابات های برگزار شده تا کنون درصد ایرانیانی که تصمیم قطعی و اعتراضی برای عدم شرکت در انتخابات گرفته‌اند و آنانی که دچار تردیدهایی جدی برای شرکت در انتخابات هستند تا این حد بالا نبوده است.

شرکت یا عدم شرکت افراد و جریان های سیاسی در انتخابات فردا برای آنکه مبتنی بر بنیانی منطقی و قابل دفاع باشد نیازمند پاسخ به ۲ پرسش زیر است:
⭕️ نخست آنکه آیا ساختار سیاسی کنونی اصلاح پذیر است؟
⭕️ و دیگر آنکه آیا از طریق شرکت در انتخابات احتمال اصلاح ساختار افزایش می یابد؟

اگر پاسخ شما به پرسش اول منفی است در انتخابات فردا و البته انتخابات های بعدی شرکت نکنید و با آنانی که پاسخشان مشابه پاسخ شماست به پرسش هایی از این دست بیاندیشید که ایران بواسطه کدام ضعف های موجود در ساختار سیاسی به اینجا رسید؟ و ساختار سیاسی کارآمدی که توانایی رساندن ایران به جایگاهی که شایستگی آن را دارد باید از چه ویژگی هایی برخوردار باشد؟
بی گمان اگر ساختار سیاسی ناکارآمد کنونی اصلاح نشود، فارغ از درصد مشارکت در انتخابات، یا برگزیده شدن فردی بد به جای بدتر، دیر یا زود زمینه برای بنیان گذاری ساختاری جدید فراهم خواهد شد و اگر پاسخ هایی دقیق به این پرسش ها نداده باشیم ممکن است تجربه‌ای تلخ را تکرار کنیم.

اگر پاسخ شما به پرسش اول مثبت است و مبتنی بر تجربه چند دهه گذشته پاسختان به پرسش دوم منفی، باز هم منطقی است که در انتخابات شرکت نکنید، به این امید که شاید آسودگی خاطر بخش های قدرتمند نظام سیاسی از عدم وجود رقیب، در درون بخش های گوناگون نظام و بزرگی بحران های پیش رو امکان انجام اصلاحات را افزایش دهد که البته با توجه به تجارب قبل این را بعید می‌دانم.

در انتخابات فردا تنها آنانی باید شرکت کنند که پاسخشان به پرسش های اول و دوم مثبت است. البته این گروه باید توضیح دهند که آنچه که با مجالس قبل که به مراتب نامزدهای آن قوی تر از مجلس کنونی بودند محقق نشده است چگونه با این مجلس محقق خواهد شد؟

در گفتگوهای چند روز اخیر با دوستانی که قصد شرکت در انتخابات را دارند متوجه شده‌ام که آنها بدون توجه به پاسخ پرسش های فوق و همچون انتخابات‌های گذشته مبتنی بر فلسفه انتخاب بین بد و بدتر و ترس از بدتر شدن شرایط بواسطه انتخاب آنانی که بدتر می‌دانند همچنان از شرکت در انتخابات دفاع می‌کنند و البته این بار با تردید و شرمساری قابل توجهی به پای صندوق های رای خواهند رفت؛ در این زمینه باید به چند نکته توجه داشت:
⭕️ شرکت در انتخابات بدون توجه به پاسخ پرسش های فوق و از روی ترس نسبت به هر رخداد ناگواری در آینده، هیچ کمکی به جلوگیری از وقوع آن رخداد ناگوار نخواهد کرد. رخدادهای ناگوار برای ملت ها نتیجه ناکارآمدی نظام های سیاسی است و نه درصد مشارکت مردم در انتخابات؛ مشارکت در انتخابات بدون امکان انجام اصلاحات ساختاری، در حالی که منتقد جدی ساختار سیاسی و رویه های جاری هستیم تنها توهم سیاست مدارانِ در قدرت را نسبت به مقبولیت خود افزایش می‌دهد و آنها را در پیگیری سیاست های ویرانگر خود مصمم تر می کند.

⭕️ انتخاباتی که منجر به اصلاح ناکارآمدی های ساختاری نشود ( مشخصاً افزایش توازن بین بخش های گوناگون نظام سیاسی و تفکیک آنها) که تا کنون نشده است کمکی به عدم حرکت کشور به سمت وقوع رخدادهای ناگوار نخواهد کرد.

⭕️ اگرچه هانا آرنت دهه ها پیش نسبت به بنیان های سست و غیر اخلاقی فلسفه انتخاب بین بد و بدتر هشدار داده بود اما برای ما ایرانیان هیچ زمانی بیش از امروز امکان درک ناکارآمدی این فلسفه در بهبود شرایط و عدم حرکت به سمت موقعیت های ناگوار آشکار نشده است... شاید لازم باشد که یک بار دیگر مقاله مسئولیت شخصی در دوران دیکتاتوری آرنت را بخوانیم.

⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️کرونا، غیاب نهادهای ملّی معتمد و ویروس کنشگری غیرتخصصی ✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس

t.me/SIAGS
هر حادثه‌ای که در ایران رخ می‌دهد از زلزله و سیل گرفته تا همین مسئله شیوع ویروس کرونا، حجم قابل توجهی از متن ها و تصاویری تولید و به اشتراک گذاشته می‌شود که در غیاب نهادهای ملّی کارآمد و معتمدِ مرتبط با موضوع، بر ابهام جامعه نسبت به روش های صحیح مواجهه با مسئله می‌افزایند، متن ها و تصاویری که بسته به سطح و اهمیت موضوع می‌تواند جان گروهی از هموطنانمان را نجات داده یا به خطر اندازد.

همزمان با شیوع ویروس کرونا در ایران به نظر می‌رسد ویروس اجتماعی دیگری که خطر آن کمتر از کرونا نیست شیوع پیدا کرده است و آن ویروس  کنشگری غیرتخصصی است. یکی از مهمترین نشانه‌های مبتلا شدن به این ویروس، تولید و انتشار مطالبی مرتبط با بیماری کروناست که ارتباطی با دانش و حوزه تخصصی ما ندارد و بنابراین نمی‌توانیم اعتبار آنها را مورد سنجش قرار دهیم. این ویروس می‌تواند صدها بار خطرناک تر از کرونا باشد.

در سطح فردی یادمان باشد که پیش از تولید یا انتشار هر مطلبی هر چند ساده و ابتدایی در مورد این بیماری از خود بپرسیم که آیا من دانش لازم برای قضاوت در مورد صحت محتوای مطلبی که می‌خواهم به اشتراک بگذارم دارم یا خیر؟ اگر پاسختان منفی است و باز هم چنین مطالبی را به اشتراک می‌گذارید شما به ویروس خطرناک کنشگری غیرتخصصی مبتلا شده‌اید و بهتر است هر چه سریعتر کلیه وسایل ارتباطی خودتان را کنار بگذارید و به عواقب خطرناک این نوع کنشگری برای هموطنانمان بیاندیشید. اگر هم مطلبی را از دوستی یا فردی دریافت کردید که آن مطلب، ارتباطی با حوزه تخصصی او نداشت به او نسبت به مبتلا شدنش به ویروس کنشگری غیرتخصصی  هشدار دهید.

در سطح نهادی، جوامعی مستعد شیوع این ویروس هستند که از فقر وجود نهادهای تخصصی کارآمد و معتمد در حوزه‌های گوناگون رنج می‌برند؛ در شرایط کنونی، از یک سو ایجاد نهادی ملّی، متشکل از توانمندترین متخصصان ایرانی از حوزه‌های پزشکی و غیر پزشکی (چه در داخل و چه در خارج از کشور) که از سرمایه اجتماعی مناسبی برخوردار بوده و شائبه اولویت بخشی به ملاحظات سیاسی در برابر سلامت جامعه ایرانی را ندارند و از سوی دیگر برقراری ارتباط ارگانیک این نهاد با افرادی که حوزه نفوذ اجتماعی قابل توجهی در جامعه دارند (از قبیل هنرمندان شناخته شده) جهت ترویج توصیه‌های مورد تایید این نهاد ملٌی، می‌تواند گامی اساسی برای افزایش کارآمدی سامانه حکمرانی جهت حفاظت جامعه ایرانی در برابر ویروس کرونا باشد.

⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️ ضرورت آسیب‌شناسی سامانه حکمرانی ایران در مواجهه با کرونا ✳️
✍️ سجاد فتاحی
t.me/SIAGS

سایت https://multimedia.scmp.com/widgets/china/wuhanvirus/
آمار لحظه‌ای افراد شناسایی شده‌ی مبتلا به ویروس کرونا را منتشر می‌کند.

بر اساس آخرین آمار 83732 نفر در سراسر جهان شناسایی شده‌اند که به ویروس کرونا مبتلا شده‌اند. از این تعداد 2867 نفر ( 3.4 درصد) بر اثر این بیماری درگذشته‌اند و 36436 نفر ( 43.5 درصد) بهبود یافته اند.
در تمامی کشورهای اصلی که مواردی از بیماری در آنها شناسایی شده است درصد افرادی که بواسطه این بیماری در گذشته اند بین 59 صدم درصد ( کره جنوبی) تا نهایتا 3.5 درصد ( چین) است؛ اما ایران در این میان یک استثناست، چرا که در آن 8.7 درصد افراد شناسایی شده که به این ویروس مبتلا شده‌اند درگذشته‌اند.

علت این فاصله بین ایران و کشورهای دیگر چیست؟

⭕️ ناکارآمدی در شناسایی افراد مبتلا به این بیماری
⭕️ ضعف نظام سلامت در پذیرش و مراقبت از بیماران برای طی کردن دوره بیماری و کسب سلامت
⭕️ عدم شفافیت در ارائه آمار افراد مبتلا به این بیماری
یا هر عامل دیگری که باید پس از مطالعه‌ای سریع نسبت به شناسایی و رفع آن اقدام کرد.
علت این فاصله 5.3 درصدی با متوسط جهانی و 5.2 درصدی با کشور اصلی درگیر با این بیماری، یعنی چین، هر عاملی باشد یکی از نقاط ضعف سامانه حکمرانی ایران در مواجهه با کروناست که خود را در شاخص های عملکردی این سامانه نشان می‌دهد. شناسایی و برطرف کردن این نقطه ضعف می‌تواند گامی روبه جلو برای افزایش کارآمدی این سامانه در برابر این بیماری باشد.
امری که با افزایش آمار مبتلایان به این بیماری در روزها و هفته‌های پیش رو برای حفظ جان هموطنانمان لازم و ضروری است.

⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️مساله با موعظه حل نمی‌شود✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

برخی مقام‌های سیاسی و نخبگان حوزه‌های مختلف به صورت مکرر به عموم مردم توصیه‌های اخلاقی و بهداشتی می‌کنند؛ توصیه‌هایی که به دلایل گوناگون، کاربست آنها در واقعیتِ اجتماعی کنونی برای بسیاری از مردم امکان‌ناپذیر است؛ تصور می‌کنم که حتی این واعظان نیز چون به خلوت می‌روند تسلیم واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی شده و خود آن کار دیگر می‌کنند.

نتیجه این تجویزها و موعظه‌های اخلاقی، تنها افزایش فشار روانی بر روی افراد و جامعه‌ای است که واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی، آنها را به سویی می‌راند و توصیه‌های اخلاقی آنها را به سویی دیگر؛ ناگفته پیداست که در این جدال نیز در نهایت واقعیت‌های ریشه‌دار اجتماعی و فرهنگی پیروز خواهند شد.
تصور کنید که یک نظام سیاسی و اقتصادی ( تصور نکنید منظورم نظام سیاسی کنونی در ایران است) با سیاست‌های نادرست خود، فقر و محرومیت را بر بخش‌های قابل توجهی از جامعه‌ تحمیل کند و آنگاه مکرر در بلندگوها از صبح تا شب مردم را به تقوا خوانده و از آنها بخواهد که اخلاقیات را پاس بدارند؛ بدیهی است که آنچه که در این جامعه رواج می‌یابد تظاهر و ریاست و نه تقوا و فضیلت‌های اخلاقی.

اصولاً پیچیدگی سیاست‌گذاری نیز در همین‌جاست؛ سیاست‌گذاریِ کارآمد، نوعی از سیاست‌گذاری است که با در نظر گرفتن ویژگی‌ها و مختصات فرهنگی و اجتماعی جامعه هدف صورت گیرد؛ اینکه شما با جامعه‌ای روبرو باشید که به محض چند روز تعطیلی بخش قابل توجهی از آنها روانه مسافرت، آن هم به سوی مقصد‌هایی مشخص می‌شوند، ولی با وقوع بحرانی چون بحران کنونی کرونا، انتظار داشته باشید که صرفاً با ابزارهای تبلیغاتی، علیرغم تعطیلی یا تصور مردم از تعطیلی‌های آتی، بخش قابل توجهی از جامعه به سفر نرفته و دامنه شیوع ویروس را گسترش ندهند شوخی با علم جامعه‌شناسی و سیاست‌گذاری است.

سیاست‌گذار کارآمد، سیاست‌گذاری است که با در نظر داشتن ویژگی‌های زمینه‌ای موجود در جامعه، اقدام به تجویز سیاستی درست کند؛ این همانجاست که ما را به این گزاره مهم می‌رساند که:
سیاست‌گذاری در تمام مسائل و از جمله در همین زمینه بحران کنونی شیوع بیماری کرونا، امری خلاقانه و زمینه‌‌محور است و نمی‌توان انتظار داشت که صرفاً با ترجمه متون و کپی کردن سیاست‌های موفق در سایر نقاط جهان، که ویژگی‌های زمینه‌ای متفاوتی دارند، به موفقیت‌هایی همچون آنها دست یافت.

شکست ما در ایران از روزی آغاز شد که تصور کردیم می‌توانیم صرفاً با ترجمه و کپی کردن و بدون توجه به بسترها و زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی، مسائل پیش‌روی خود در حوزه‌های گوناگون از آب گرفته تا اقتصاد و مسائل اجتماعی را حل کنیم؛ مواجهه صحیح با بحران کنونی شیوع بیماری کرونا نیازمند گفتگویی دیالکتیک بین تجربیات موفق جهانی و واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی در ایران است؛ واقعیت‌هایی که حتی از استانی به استان دیگر تفاوت می‌کند و بواسطه همین امر الگوهای رفتاری جوامع انسانی آنها نیز در برابر پدیده‌ای واحد که در اینجا شیوع بیماری کروناست متفاوت است و نمی‌توان برای کل کشور الگویی واحد برای مقابله با شیوع این بیماری تجویز کرد.
باور کنیم که مساله با موعظه حل نمی‌شود.

 ⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
Audio
Ehsan Abdipour
حیات سیاسیِ یوسفِ رستم...

سال گذشته بود که دوست عزیزم جلال چقازردی با معرفی کانال احسان عبدی پور مقدمه آشنایی مجازی من را با او فراهم کرد.

احسان، نویسنده‌ای است که به خوبی نقد اجتماعی را با عناصر فرهنگی زادگاه خود ترکیب نموده و هنگامی که داستان هایش را با صدای گرم و با لهجه دلنشین بوشهری می‌خواند دقایقی دلچسب همراه با غم، شادی و تفکر را برای شنونده رقم می‌زند.

این روزها که شاید لازم باشد بیشتر شنونده باشیم تا بیننده داستان های احسان عبدی پور شنیدنی است.

آخرین داستانی که در کانال منتشر نموده داستان حیات سیاسی یوسف رستم است که بی شک لبخند را بر لبانتان می‌نشاند در حالی که در خفا شما را به تفکر فرا می‌خواند.

آدرس کانال احسان عبدی پور:
@EhsanAbdipourStories
 ⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️کرونا و خطر شکست نظام حکمرانی سلامت در ایران ✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS
یک نظام حکمرانی که وظیفه پاسخ‌گویی به نیازها و تنظیم و کنترل رفتارِ کنشگرانِ فردی و جمعی در یک حوزه را بر عهده دارد، در صورت ناکارآمدی و ناتوانی در پاسخ به نیازهای کنشگران یا مواجه شدن با حجم قابل توجهی از درخواست برای پاسخ به نیازها در یک بازه زمانی کوتاه، اصطلاحاً دچار شکست خواهد شد؛ و اگر این نظام حکمرانی، یکی از نظام‌های مهم در کشور یعنی نظام بهداشت و سلامت باشد جامعه را به مرحله آشوب می‌رساند.
رصد اخبار و واکنش‌های اجتماعی و بررسی اظهار نظرهای صورت گرفته از سوی مقام‌های مختلف در ارتباط با کمبود اقلام گوناگون (دستکش، ماسک و مواد ضد عفونی کننده و ...) نشان‌دهنده آن است که جامعه‌ی ایرانی در حال حرکت به سمت وضعیت هراس جمعی است و طی روزهای آتی نظام بهداشت و سلامت کشور هم بواسطه این هراس و هم بواسطه افزایش تعداد بیماران مبتلا به کرونا با حجم قابل توجهی از درخواست روبرو خواهد شد؛ که می‌تواند این نظام را دچار شکست و فروپاشی کند؛ با وقوع این وضعیت به مرحله آشوب اجتماعی خواهیم رسید که اصولاً کنترل ناپذیر است.
علت رسیدن جامعه به این وضعیت یا بزرگی بحران پیش‌رو یا ضعف نهادهای حکمرانی است که در مورد وضعیت کنونی ایران می‌توان هر دو عامل را موثر دانست.
با ادامه وضعیت کنونی، جامعه‌ی به هراس درآمده، به مراکز درمانی هجوم خواهد برد و نظام درمانی کشور به نقطه شکست خواهد رسید. از سوی دیگر درخواست برای اقلام پیشگیرانه‌ای چون ماسک، دستکش و مواد ضد عفونی کننده به میزان زیادی افزایش خواهد یافت و بخش قابل توجهی از کالاهای موجود در بازار به سمت بازار سیاه روانه خواهد شد، این موضوع چرخه شوم کمبود اقلام و افزایش قیمت را به طرز کنترل ناپذیری شکل خواهد داد. اگر شیوع بیماری کرونا را یک ورودی ضربه به نظام حکمرانی سلامت ایران بدانیم این ورودی تمامی آسیب های موجود در این نظام را برجسته کرده و آشفتگی نهادی و سازمانی در ایران را به شدت افزایش خواهد داد؛ این موضوع امکان رسیدن به مرحله آشوب و آشفتگی اجتماعی را افزایش می دهد.
به نظر می‌رسد پیش از رسیدن کشور به این وضعیت بحرانی باید مجموعه‌ای از اقدامات زیر را هرچه سریعتر در دستور کار قرار داد:
⭕️ مشارکت گروه‌های اجتماعی صاحب نفوذ در جامعه را (پزشکان، هنرمندان و ...) برای کنترل بحران ضمن حفظ استقلال آنها به صورت سیستماتیک جلب کرد.
⭕️ به سوالات مطرح در ذهن جامعه و مطالبات اجتماعی موجود در رابطه با این ابهام‌ها به سرعت و با کیفیت مناسب پاسخ داد.
⭕️ از مجامع جهانی و کشورهایی که از امکانات لازم برای کمک به ایران در چنین شرایطی برخوردارند درخواست کمک نمود؛ این اقدام برای به تاخیر انداختن رسیدن به مرحله شکست و آشوب لازم و ضروری است و نباید به تاخیر انداخته شود. باید پذیرفت که بزرگی این بحران نسبتی با توانمندی‌های ما ندارد.
⭕️ هرچه سریعتر نسبت به شناسایی نقاط ضعف ستاد ملّی مبارزه با کرونا و برطرف نمودن آنها اقدام کرد؛ در چنین بحران‌هایی اقتدار، کارآمدی، مرجعیت و اعتماد بالای جامعه به هسته مرکزی مقابله با بحران امری مهم و استراتژیک است؛ که به نظر می‌رسد این ستاد در ارتباط با موارد فوق با مسائلی جدی روبروست.
باید توجه داشت که مرحله اول مواجهه صحیح با چنین بحرانی پذیرش بزرگی آن است؛ چرا که اگر بزرگی بحران کمتر از آن‌چه باشد که ما می‌پنداریم ضرری نکرده‌ایم و اگر بزرگ‌تر باشد تمامی اقداماتی که در حد توان بوده است را انجام داده‌ایم. امیدوارم ناشنوایی سیستماتیک نظام حکمرانی در ایران دست کم در این مورد برطرف شده و چنین هشدارهایی هر چه سریعتر شنیده شود.
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️جنگ و کرونا ✳️
t.me/SIAGS

یکی از موضوعاتی که در ارتباط با جنگِ بین ایران و عراق به شدت به چشم می‌خورد فداکاری و از جان گذشتگی سربازان و فرماندهان رده های میانی و پایین است در برابر برخی تصمیم‌گیری های به شدت ناکارآمد، بی بهره از دانش روز، غیر عقلانی و احساسی فرماندهان جوان رده های بالا که به شدت تلفات انسانی ما را در جنگ افزایش داد؛ نمونه‌اش عملیات کربلای ۴، این موضوع در تاریخ جنگ نیت مندانه به حاشیه رانده شده است.
داستان امروز ما و کرونا نیز چون هنوز از داستان دیروز جنگ درس های لازم را نگرفتیم و ساختارهای تصمیم‌گیری عموماً بر همان سیاق است چنین است:
فداکاری پزشکان و پرستاران و انسان دوستی غالب هموطنان، و سیاست گذاری ها و تصمیماتی که برخی از آنها رنگ و بوی تصمیم‌گیری های فرماندهان جوان دوران جنگ را دارد، تصمیم هایی از قبیل آنچه که در این فیلم می‌بینید یا اعزام ۳۰۰ هزار اکیپ به درب منازل ایرانیان برای کنترل کرونا از این دست است. چنین تصمیم هایی اگرچه به کار خودنمایی های کوتاه مدت می‌آید اما منابع را بر باد داده و تلفات انسانی را افزایش خواهد داد.
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️ساختارهای ناکارآمد، راز ماندگاری سخنان مصدق!✳️
🖋 (سجاد فتاحی - جامعه‌شناس)
t.me/SIAGS

آمارتیان سن در مقدمه کتاب توسعه به مثابه آزادی آرزویی غریب می‌کند؛ او می‌گوید اگرچه آرزوی تمامی نویسندگان آن است که مطلبی را بنویسند که در تاریخ بماند، اما من آرزو می‌کنم به واسطه بهبود اوضاع بشر، مطالبی که در این کتاب نقل شده است برای خوانندگانی از نسل‌های آینده کهنه شده و حتی آنها بر این مطالب بخندند که پدران و مادران ما چه خواسته‌های کوچکی داشته‌اند و با چه مسائل کوچی دست به گریبان بوده‌اند.
یکی از دلایل ماندگاری متون ادبی و سخنان بزرگان یک سرزمین و تازه بودن آنها برای نسل‌هایی که بعد از آنها می‌آیند، توقف، سکون و حتی عقب‌گردی است که آن سرزمین در تاریخ خود، پس از درگذشت آن بزرگان تجربه کرده است.
امروز 14 اسفند، پنجاه و سومین سالروز درگذشت محمد مصدق است. او در دوران زندگی خود جملاتی را بیان کرده است که همچنان می‌تواند برای ما تازه‌گی داشته باشد.
بی‌گمان اگرچه تازه‌گی سخنان او می‌تواند بر قدر و اعتبارش بیافزاید، اما برای ایران و نسل‌های بعد از او چندان تفاخری ندارد؛ چرا که گویاترین نمود سکون، توقف و حتی عقب‌گردی است که در تمامی سال‌های بعد از درگذشت او تجربه کرده‌ایم.
شاید بتوان علت این امر را در این 2 جمله ساختارگرایانه مصدق جستجو کرد؛ جملاتی که اصلاح در ساختارها و سامانه های حکمرانی ناکارآمد را مقدمه هرگونه تغییری می‌داند:

❇️ «اگر امور اجتماعی خوب نباشد، امور انفرادی هم بد می شود؛ پس لازم است که اول هر کس در اصلاح جامعه بکوشد و بعد امور انفرادی را اصلاح نماید.»
❇️ « آزادی مطبوعات و اجتماعات و حقوق مالکیت وسایر حقوق بشری را مردم می توانند در قانون اساسی بخوانند؛ ولی اگر دولت نخواهد نمی توانند از آنها استفاده ببرند و یا استفاده نمایند.»
یادش گرامی.
 ⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️ مصدق، اگر امروز بود همین را می‌خواست! ✳️
(تاملی درباره نظام اندیشه‌ای مصدق، پریشانی ایران و ضرورت ائتلاف ایران‌گرایان)
🖋 سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
محمد مصدق را می‌توان یکی از برجسته‌ترین شخصیت‌های سیاسی جریانی دانست که تحت عنوان جریان ملّی‌گرایی یا ایران‌گرایی شناخته می‌شود؛ از قضا در درون این جریان، دوگانه‌هایی حول شخصیت‌های سیاسی گوناگون و از جمله محمد مصدق شکل گرفته است که یکی از مهمترین آسیب‌های وارد بر این جریان و یکی از مهمترین دلایل عدم شکل‌گیری ائتلافی در درون آن برای رقم زدن آینده‌ای بهتر برای ایران است.
فارغ از اقدامات محمد مصدق که می‌تواند مورد موافقت یا مخالفت ما باشد، در دستگاه نظری او گزاره‌هایی وجود دارد که می‌تواند محور ائتلاف ایران‌گرایان برای آینده ایران باشد؛ امری که با آشفتگی‌ها و پریشان‌حالی‌های کنونی ایران بیش از هر زمان دیگری لازم و ضروری است.
⭕️ در دستگاه نظری مصدق، «نجات وطن عالی‌ترین و بزرگترین قانون است» و همین اصل تبدیل به نقطه مرکزی اندیشه‌ی ایران‌گرایی شده است؛ در این رویکرد، ایران به منزله کلیت آن اصلی اساسی است و تنها ایرانی بودن برای بهره‌مندی از کلیه حقوق برابر با ساکنان این سرزمین کافی است؛ بنابراین آنان که با تقسیم‌بندی‌های دینی و مذهبی ساکنان این سرزمین را به شهروندانی درجه یک و دو تقسیم‌ می‌کنند بنیان‌های انسجام ملّی را نشانه گرفته‌اند؛ از منظر مصدق «قانون برای مملکت است و نه مملکت برای قانون» بر این اساس هیچ قانون مقدسی وجود ندارد و همه چیز باید در خدمت سعادت ایران و ساکنانش باشد؛ قانونی که پایداری ایران را در معرض خطر قرار می‌دهد باید بازنگری شده و تغییر کند.
⭕️ او وجود شخصیت‌های سیاسی و اجتماعی برجسته را عاملی اساسی برای بهبود اوضاع وطن می‌دانست؛ چرا که معتقد بود «مملکتی که رجال ندارد، هیچ چیز ندارد» یکی از دلایل مخالفت او با دیکتاتوری نیز همین بود:
«از خصائص دیکتاتوری یکی اینست که مملکت، فاقد رجال، و دیکتاتور رجل منحصر به فرد باشد».
⭕️ هنگامی که یک فرد یا یک نهاد تبدیل به نهاد و فرد مرکزی در یک کشور می‌شود اندک اندک همه نهادها از نهادهای قانون‌گذاری و اجرایی گرفته تا نهادهای قضایی تعطیل شده و کارکردهای خود را از دست می‌دهند؛ در پایان، همه، آن فرد یا نهاد را مسئول و مقصر اوضاع کشور می‌دانند و این اتفاقی بود که در اواخر حکومت پهلوی رخ داد و امروز نیز زمزمه‌هایش به گوش می‌رسد.
⭕️ مصدق با هرگونه اختناق با هر توجیهی مخالف بود؛ چرا که معتقد بود که «اگر از طریق آزادی و دموکراسی نتوانیم کاری بکنیم، از طریق اختناق و زور و قلدری برای مردم ناراضی نمی توانیم کاری انجام دهیم».
⭕️ او معتقد بود که ایرانیان باید عقیده خود را به اصل و اصولی مشترک حفظ کنند چرا که «اگر یک ملتی عقیده نداشته باشد آن ملت کارش زار می‌شود. همه باید سعی کنید که در جامعه یک عقیده و مسلک و مرامی باشد. اگر ملت بی مرام باشد آن ملت از بین می رود» و چه اصلی برای ایرانیان بالاتر از ایران.
⭕️ او در عین احترام به سایر کشورها، #امت_گرایی، که یکی از اصول ایدئولوژیک ساختار سیاسی کنونی است و جهان‌وطنی را اصولی دست‌کم در شرایط کنونی غیر ممکن و حتی فریبنده و ویرانگر برای ایرانیان می‌دانست زیرا معتقد بود که: «اگر دنیا وطن همگی است پس این جنگ ها و آدم‌کشی‌ها برای چی است؟ و اگر هر ملتی برای خود وطنی است پس چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است».
مصدق مانند هر شخصیت سیاسی دیگری در دوران فعالیت سیاسی خود و بویژه در دوران نخست وزیری، اقداماتی را انجام داد که می‌توانیم با آن موافق یا مخالف باشیم؛ #کوررنگی_اجتماعی_و_سیاسی سبب می‌شود که او را همانند برخی دیگر از شخصیت‌های سیاسیِ ایرانِ معاصر یکپارچه سفید یا به زعم بعضی یکپارچه سیاه ببینیم و این یکی از آسیب‌های اساسی جریان ایران‌گرا در تاریخ معاصر است که سبب شده است آنها در برابر جریان‌های سیاسی دیگری که اصولاً ایران، اصل اساسی مورد توجه آنها نیست شکننده و آسیب‌پذیر باشند.
بر این اساس به نظر می‌رسد گفتگو و ائتلاف بین تمامی ایران‌گرایانِ دل‌بسته‌ی شخصیت‌های سیاسیِ ایران معاصر از محمد مصدق، ایران‌گرای در حصرِ دیروز، تا میرحسین موسوی، ایران‌گرای در حصرِ امروز و تمامی آنانی که شاید نتوان نام آنها را به زبان آورد یا بر کاغذ نوشت اما در نظام اندیشه‌ای آنها ایران اصلی اساسی است لازم و ضروری باشد.
ایران می‌تواند و باید محور گفتگو و ائتلاف بین ایران‌گرایان باشد و تصور می‌کنم مصدق اگر امروز بود همین را می‌خواست.

#مصدق
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️کرونا و PDIA ✳️
🖋 سجاد فتاحی
t.me/SIAGS
نویسندگان #کتاب_توانمند_سازی_حکومت برای مواجهه با مسایل پیچیده پیش روی جوامع که با راه حل هایی از پیش مشخص یا الگوبرداری شده از تجارب سایر کشورها نمی توان به مواجهه با آنها پرداخت، روشی را پیشنهاد می‌کنند که آن را
Problem - Driven Iterative Adaptation approach (PDIA)
نامیده اند.
این روش چرخه‌ای است برای حل مسئله که از مراحل زیر تشکیل شده است:
1⃣تجزیه مسئله به عناصر تشکیل دهنده آن
2⃣شناسایی مراحل کنش برای حل مسئله
3⃣ کنش
4⃣ارزیابی نتایج کنش
5⃣تقویت اقتدار بعلاوه مشروعیت
6⃣انطباق به همراه پیش رفتن 
و بازگشت به مرحله اول و تکرار این چرخه تا حل مسئله
به صورت ساده سامانه سیاست گذاری و حکمرانی ایران در مواجهه با مسائل گوناگون ( از سیل تا کرونا) ناتوان از پیمودن این مراحل و تکمیل این چرخه است.
پاسخ به چرایی این امر ما را به علت ریشه‌ای شکل گیری شرایط کنونی می رساند.
در این کلیپ روش PDIA به صورت مختصر توضیح داده شده است.
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️ کرونا و ضرورت بازآرایی ستاد ملّی✳️
✍️ سجاد فتاحی

توضیح: اگرچه امید چندانی به ساختار سیاسی کنونی برای حل مسائل، شنیده شدن پیشنهادات و کاربست آنها ندارم؛ اما به نظر می‌رسد هر بحران و چالش ملّی می‌تواند فرصت و آزمونی برای ایران‌گرایان جهت اندیشیدن به نحوه حل کارآمد یک بحران‌ در شرایط استقرار حکومتی ملّی باشد؛ حکومتی که می‌شنود و منافع ملّی برای آن در اولویت است. حکومتی که جامعه ایرانی برای ماندگاری گریزی از حرکت به سوی آن ندارد. این متن بر این اساس نوشته شده است.

⭕️ مقدمه
شیوع بیماری کرونا در کشور در زمره مسائل ساده نیست و نمی‌توان انتظار داشت که با ساختارها و روش‌های ساده گذشته بتوان به گونه‌ای کارآمد به مواجهه با شرایط پدید آمده ناشی از شیوع این بیماری پرداخت. پس از رصد اقدامات دولت و شرایط حاکم بر جامعه، برای مواجهه کارآمدتر با شرایط کنونی به نظر می‌رسد که سه اقدام کلی زیر باید در دستور کار قرار گیرد:
افزایش اعتماد جامعه به هسته مرکزی مدیریت این بحران
افزایش کارآمدی و کیفیت سیاست‌های تجویزی
افزایش قابلیت دستگاه‌های اجرایی برای پیاده‌سازی بهینه‌ی سیاست‌های تجویز شده
این پیشنهاد برای پیاده‌سازی اقدامات فوق که برای مواجهه بهینه با شیوع این بیماری لازم و ضروری است ارائه می‌شود.
⭕️ پیش‌فرض‌ها
این پیشنهاد مبتنی بر چند پیش‌فرض است که باید به آن توجه نمود:
اعتماد جامعه به دولت و نظام سیاسی در کل خدشه‌دار شده است.
هسته مرکزی سیاست‌گذار برای مواجهه بهینه با بحران کنونی، علیرغم ارتباطی پیوسته با بخش اجرایی، باید منفک از آن باشد؛ تداخل و ترکیب این دو سبب می‌شود هیچ یک از بخش‌‌ها وظیفه خود را به درستی انجام ندهد.
مواجهه با مساله‌ی پیچیده‌ی شیوع بیماری کرونا نیازمند نگرشی بین رشته‌ای و ترکیب اطلاعات روز جهان با دانش بومی موجود برای مواجهه بهینه با مساله است؛ امری که به نظر نمی‌رسد دستگاه‌های دولتی از قابلیت چندانی برای انجام آن برخوردار باشند.
نظام اجرایی و سیاسی در ایران به شدت دچار از هم گسیختگی، ناهماهنگی و تداخل عملکرد است به همین دلیل است که به محض وقوع یک بحران نیازمند نهادی واسط برای ایجاد هماهنگی بین دستگاهی هستیم.
⭕️ نقاط کانونی تمرکز در شرایط کنونی
در ارتباط با مواجهه بهینه با شیوع بیماری کرونا در شرایط کنونی باید بر دو موضوع متمرکز شد:
کنترل شیوع بیماری از طریق سیاست‌هایی مبتنی بر کاهش تماس افراد مختلف جامعه با یکدیگر و فراهم نمودن تجهیزات پیشگیری برای بخش‌های آسیب‌پذیر جامعه
رساندن ظرفیت پذیرش بخش‌های درمانی به حداکثر مقدار ممکن از طریق ایجاد بیمارستان‌های صحرایی و ...
با توجه به نکات فوق دستگاه‌های مسئول باید با دیدی آینده‌نگرانه ظرف مدت کوتاهی (نهایتاً یک روز) برآوردی دقیق از امکانات و توانایی کشور در ارتباط با دو موضوع فوق ارائه نمایند؛ تا در صورت ناتوانی کشور در ارتباط با هر یک از این موارد رایزنی‌های لازم برای جلب کمک‌های بین‌المللی پیش از رسیدن به وضعیت بحرانی و شکست نظام حکمرانی سلامت در کشور صورت گیرد.
⭕️ بازآرایی ستاد ملّی مبارزه با کرونا
با توجه به نکات فوق به نظر می‌رسد بازآرایی ستاد ملی مبارزه با کرونا امری لازم و ضروری باشد که در ادامه متن بر آن تمرکز خواهد شد.
این ستاد نیازمند آن است که از سرمایه اجتماعی و اعتماد کافی جامعه نسبت به خود برخوردار باشد؛ بر این اساس پیشنهاد می‌شود که ریاست این ستاد به فردی که هم در جامعه تخصصی پزشکی، هم در فضای اجتماعی جامعه ایران و هم در فضای بین‌المللی دارای اعتبار است سپرده شود؛ پیشنهاد این متن پروفسور مجید سمیعی یا فردی هم تراز ایشان است؛ انتخاب مقام‌های دولتی برای ریاست این ستاد امری اشتباه است که باید به شدت از آن پرهیز نمود.
ستاد دارای دو کارگروه اصلی خواهد بود: «کارگروه سیاست‌گذاری بین رشته‌ای» و «کارگروه ارتباطات جامعه و ستاد» که در ادامه در ارتباط با هر یک توضیحاتی ارائه می‌شود:
برای مطالعه ادامه متن بر روی اینستنت ویو کلیک کنید.
https://b2n.ir/011327
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ پیام استاد محمدعلی موحد، در ضرورت توجه به وضعیت زنان و مردان آبروداری که در این شرایط به تنگنا افتاده اند.
https://news.1rj.ru/str/royayemelli

«غم آن انبوه جماعتی بر دل من نشسته است که برای ادامهٔ زندگی محتاج کار روزانه‌اند. کارگران دستمزدبگیر، در سطوح مختلف، پشت میز اداره، پشت فرمان خودرو، پای ماشین کارگاه، کارگرانی که باید تمام روز را با خاک و گل و سنگ و سیمان پنجه درافکنند تا بتوانند دم غروب قوت لایموتی برای زن و بچهٔ‌ خود ببرند. به فکر آنان باشیم. مردان و زنان باشرف و آبروداری را که در تنگنا افتاده‌اند فراموش نکنیم.»

« مبادا که جوان ها بی حوصله شوند و بی تابی نمایند، به نظرم جهان آبستن حوادث شگرفی است؛ امروز که هستید به وظیفه وجدانی خود عمل کنید و امید را از دست ندهید، فردای روشن تری در راه است، چه باک اگر من نبینمش، دیگرانش خواهند دید.»

منبع:
@jalaeipour

#رویای_ملی
#راهبرد_نوروز
⭕️ این مطلب را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید تا آفریده شود.
⭕️ برای آفرینش رویای ملی ایرانیان به کانال زیر بپیوندید:
@royayemelli
✳️ ایران، جامعه‌ای قوی و حکومتی شکست خورده ✳️
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

جامعه‌ی ایرانی جامعه‌ای یگانه است؛ نه از آنرو که ذات این جامعه بی همتاست؛ بلکه از آن سبب که استمرار چند هزار ساله این جامعه در این قلمرو جغرافیایی، به انباشتی از ذخایر فرهنگی و اجتماعی انجامیده است که منبعی غنی برای ماندگاری در شرایطی بحرانی است؛ از این منظر این جامعه را می‌توان یکی از پیچیده‌ترین جوامع بشری دانست. گرچه باید توجه داشت که این منبع نیز همانند هر ذخیره‌ی دیگری اگر بر آن افزوده نشده و صرفاً مصرف شود روزی به پایان خواهد رسید و آن روز آغاز فروپاشیِ اجتماعیِ این تمدن کهن است.

سرِّ ماندگاری ایران در شرایطِ سخت نیز همین است؛ اما تمدن ایرانی در چند سده ی اخیر بویژه پس از ضعف حکومت صفوی دچار دولت ها و حکومت هایی شد که قابلیت ها و ظرفیت های آنها نسبتی با مسائل نوظهور پیش روی جامعه‌ی ایرانی نداشت. این روند سینوسی افت #قابلیت_حکومت، در شرایط کنونی به کمینه مقدار خود رسیده است؛ به عبارتی اگر در گذشته برخی نهادهای دولت در ایران از اندک قابلیت هایی برای حل مسائل جامعه‌ی ایرانی برخوردار بودند، این قابلیت ها نیز از دست رفته و ما در حال گذار از مرحله #حکومتی_هردمبیل (که در آن دست کم برخی نهادهای دولت دارای ظرفیت و قابلیت مثبت برای حل مسائل جامعه هستند)  به سمت #حکومتی_شکست_خورده (حکومتی با قابلیت منفی که در آن کلیه نهادهای حکومتی در حل مسائلی که برای مواجهه با آنها طراحی شده‌اند ناتوان اند و صرفاً با اتکا به ابزارهای قدرت سخت، جامعه را استثمار کرده‌ است) هستیم.

تصور می‌کنم در چنین شرایطی افزایش قابلیتِ حکومت که لازمه ی ماندگاری آن است دشوار و تقریباً غیر ممکن است؛ تنها راهبردِ ممکن برای حفظ موجودیت این جامعه، پرهیز #ایران_گرایان از در افتادن به دام منازعه هایی کاذب با یکدیگر و با جامعه، توجه آنها به علل ریشه‌ای پیدایش شرایط کنونی، توضیح و تشریح این علل بنیادین برای جامعه، ائتلاف ایران گرایان برای کنترل نیروهای واگرای برآمده از دهه ها ناکارآمدی در حل مسائل و اندیشیدن به طراحی دولتی است که از قابلیت ها و ظرفیت‌های مناسب برای مواجهه بهینه با مسائل پیچیده و بدخیم پیش روی جامعه‌ی ایرانی برخوردار باشد؛ طرحی که هم به کار اصلاح امروز می‌آید، اگر فرصتی فراهم شود، و هم به کار بنیان گذاری احتمالی فردا.

⭕️ پی نوشت: برای آشنایی بیشتر با مفاهیمی چون قابلیت مثبت و منفی، حکومت هردمبیل و شکست خورده به #کتاب_توانمند_سازی_حکومت مراجعه کنید. 

 ⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
✳️سیاست مدارِ مَست✳️
( گفت: در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست)
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS
در خوزستان، آمار تلفات ناشی از مصرف الکل تقلبی به بیش از بیست نفر رسیده است... و فکر می‌کنم سالانه بیش از 200 نفر در ایران بواسطه مصرف مشروبات الکلیِ دست ساز و تقلبی جان خود را از دست می‌دهند.
دهه‌هاست در ایران بواسطه غلبه ایدئولوژی بر #سیاست_گذاری_عقلانی_و_داده_محور، منافع ملی نادیده گرفته می‌شود. بر این اساس در ارتباط با همین موضوع مصرف مشروبات الکلی، سیاست‌گذاری به راهکارِ ساده اندیشانه‌ی ممنوعیت تولید و مصرف، تقلیل یافته است... این در حالی است که بنا بر برخی آمارهای غیر رسمی، ایران یکی از پر مصرف‌ترین کشورهای اسلامی در این زمینه بوده و مصرف الکل در آن با برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی برابری می‌کند؛ بر این اساس «سیاست ممنوعیت» در کاهش مصرف شکست خورده و اگر تبعات منفی آن از قبیل تبدیل شدن بازار واردات، تولید و فروش مشروبات الکلی به بازاری زیرزمینی و غیر قابل نظارت؛ به خطر افتادن سلامت مصرف کنندگان پر شمار در ایران؛ خروج منابع ارزی قابل توجه و از دست دادن بازارهای داخلی و خارجی در ارتباط با این محصول (از آنرو که ایران در این زمینه دارای مزیت نسبی است؛ به عنوان نمونه بخش قابل توجهی از خرمای تولیدی در جنوب ایران با قیمتی نازل به روسیه صادر می‌شود و با قیمتی گزاف به شکل نوشیدنی‌های الکلی به بازار زیرزمینی ایران باز می‌گردد) را در نظر بگیریم شکست اندر شکست است.
مستی را عموماً حالتی مخالف هوشیاری می دانند؛ به نظر می‌رسد سیاست‌مداران و سیاست‌گذارانِ ایرانی که با دیدن تبعات منفی سیاست‌های ناکارآمد خود در چند دهه گذشته در حوزه‌های گوناگون، و به صورت خاص در زمینه تولید و مصرف مشروبات الکلی، همچنان بر اجرای این سیاست‌ها پافشاری می‌کنند دچار گونه‌ای مستی شده‌اند و در این مستی، منافع ملّی قابل توجهی را بر باد می‌دهند. مستی سیاست‌مداران می‌تواند علل مختلفی داشته باشد؛ یکی از نشانه‌های کارآمدی یک ساختار سیاسی در مقایسه با ساختار سیاسی دیگر، سازوکارهایی است که برای جلوگیری از مستی سیاست‌مداران و سیاست‌گذاران در آن تعبیه شده است؛ چرا که مستی یک سیاست‌مدار می‌تواند بحران‌های عدیده‌ای را برای یک کشور ایجاد کند.
پروین اعتصامی چه زیبا در شعر مست و هوشیار سرود، آنجا که مست در پاسخ به محتسب که به او نهیب زده بود:
آگه نیستی کز سر در افتادت کلاه
گفت: در سر عقل باید بی کلاهی عار نیست
⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS
Forwarded from اتچ بات
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ بی پناهی ما و #پویش_ملی_نه_به_مسافرت_نوروزی
✍️ سجاد فتاحی - جامعه‌شناس
t.me/SIAGS

اینفوگرافی پیوست را خوب نگاه کنید؛ به قطعیت می‌توانم بگویم که آمارها با واقعیت کنونی ابتلای هموطنانمان به بیماری کرونا و مرگ آنها در اثر آن فاصله‌ی زیادی دارد؛ اگر دولت و نظام سیاسی این را می‌داند و اطلاع‌رسانی نمی‌کند که نمی‌دانم نامش را چه بگذارم؛ ولی اگر این را نمی‌داند اوج ناکارآمدی است.

از نظر شیوع بیماری، استان‌های تهران، مازندران، اصفهان، قم و گیلان بحرانی‌ترین وضعیت را دارند؛ از این بین در ایام نوروز، تهران و قم از آنرو که در زمره یکی از مهاجرپذیرترین استان‌های کشور هستند مبدا بزرگ مسافران‌اند و اصفهان، قم و گیلان در شمار یکی از مقاصد جذاب برای سفر. جابجایی جمعیت در ایام نوروز امسال در همین استان‌ها و البته استان‌های دیگر کشور می‌تواند وضعیت بحرانی کنونی را دشوارتر نماید.

در سال گذشته دو استان گیلان و مازندران، در مجموع میزبان نزدیک به 15 میلیون مسافر نوروزی بوده‌اند و اصفهان میزبان 3 میلیون نفر مسافر.

نوروز امسال در صورت ورود حتی یک سوم میزان مسافرین سال گذشته به این استان‌ها، و بویژه به گیلان و مازندران، فاجعه‌ای ملی رقم خواهد خورد؛ چرا که با توجه به وضعیت بحرانی این استان‌ها، هم شیوع بیماری در سراسر نقاط مختلف کشور گسترش می‌یابد و هم با توجه به تجهیزات، نیروی انسانی و زیرساخت‌های درمانی این استان‌ها، نظام درمانی آنها از پاسخ‌گویی به نیازهای بیماران ناتوان خواهد ماند و در آستانه شکست کامل قرار می‌گیرد.

به عنوان نمونه استان گیلان در حدود 2 میلیون و 530 هزار نفر جمعیت دارد و در حال حاضر دست‌کم یک سوم تخت‌های بیمارستانی گیلان به بیماران مبتلا به کرونا اختصاص داده شده است و استاندار این استان از سایر استان‌ها، تقاضای اعزام پزشک و پرستار کرده است؛ تصور کنید که با مسافرت حتی 1 میلیون و 265 هزار نفر به این استان ( در حدود یک هشتم میزان سال گذشته)، 50 درصد به بار نظام درمانی این استان افزوده می‌شود و این یعنی ناتوانی نظام درمانی در پاسخ‌گویی به نیازها و آغاز فاجعه‌ای بزرگتر؛ فاجعه‌ای که بر خلاف نظر برخی آقایان، حتی اگر رقم بخورد باز هم مسئولیت آن بر عهده مردم نیست و نظام سیاسی باید پاسخ‌گو باشد (اگرچه هزینه‌اش را مردم می‌دهند)، چرا که انحصارِ منابع و سیاست‌گذاری را در اختیار دارد. به نظرم آنان که مردم را سرزنش می‌کنند دهانشان را شیر سوزانده و به ماست فوت می‌کنند؛ این هم ناشی از آن است که یا نمی‌دانند که شیر علت اصلی سوزش دهان است یا نمی‌خواهند مخاطرات فوت کردن به شیر را بپذیرند.

با یکدیگر صادق باشیم، ملّت ایران در این روزها، بی‌پناهی تلخی را تجربه می‌کند؛ بی پناهی ناشی از شکست و فروماندگی نظم سیاسی.

سامانه‌های سیاسی، تکیه‌گاه و پناهگاه مردمان یک سرزمین اند، هنگامی که این نظام ها تبدیل به پناهگاه اقلیتی می‌شوند، دیگر در شرایط سخت از اکثریت مردم بی پناه، انتظار رعایت مصلحت و اخلاق نیست؛ و تاریخ بشری نشان داده است که اگر باشد نیز انتظاری بیهوده است.

ما بی پناهیم و جز یکدیگر هیچ‌کَس را نداریم؛ برای جلوگیری از رقم خوردن فاجعه‌ای بزرگ‌تر خودمان باید دست به کار شویم و این بار در آستانه نوروز 1399، برای حفظ جان خود و تعداد بیشتری از هموطنانمان به #پویش_ملی_نه_به_مسافرت_نوروزی بپیوندیم و امیدوار باشیم و بکوشیم که نظم سیاسی، تبدیل به پناهگاهی برای همه ایرانیان شود؛ آنروز، بهار خواهد آمد و در شرایط دشوار، احساس بی پناهی نخواهیم کرد.

⭕️ پی نوشت: یادمان باشد که حتی اگر خودمان در استانی زندگی می‌کنیم و خانه مادری و پدری مان در استانی دیگر است نیز سفر ما به آن دیار، به همان اندازه‌ی سفر دیگران مخاطره آمیز است.

⭕️ این متن را اگر می پسندید به اشتراک بگذارید.
@SIAGS