Forwarded from آرشیو آهنگ انگلیسی و فرانسوی
Imany
Language
Download PDF
Watch
Edit
Not to be confused with Imaani.
Nadia Mladjao (born 5 April 1979), better known by her stage name Imany (/ˈɪməni/), is a French pop-soul recording artist of Comorian descent. Her debut album, The Shape of a Broken Heart,[1] which was released in 2011, reached platinum status in France, Greece and triple platinum in Poland..
ایمانی (خواننده)
خواننده و مدل فرانسوی
نادیا ملادجو (به فرانسوی: Nadia Mladjao) مشهور به ایمانی (فرانسوی: Imany؛ زادهٔ ۵ آوریل ۱۹۷۹) خواننده-ترانهپرداز موسیقی سول و پاپ اهل فرانسه است. او از سال ۲۰۰۸ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده و نخستین آلبومش، شکل یک قلب شکسته (The Shape of a Broken Heart) که سال ۲۰۱۱ منتشر شد با فروشی فوقالعاده در کشورهای فرانسه، یونان و لهستان گواهینامه پلاتین گرفت.
مجموعه های آموزشی ما اینجاست
Language
Download PDF
Watch
Edit
Not to be confused with Imaani.
Nadia Mladjao (born 5 April 1979), better known by her stage name Imany (/ˈɪməni/), is a French pop-soul recording artist of Comorian descent. Her debut album, The Shape of a Broken Heart,[1] which was released in 2011, reached platinum status in France, Greece and triple platinum in Poland..
ایمانی (خواننده)
خواننده و مدل فرانسوی
نادیا ملادجو (به فرانسوی: Nadia Mladjao) مشهور به ایمانی (فرانسوی: Imany؛ زادهٔ ۵ آوریل ۱۹۷۹) خواننده-ترانهپرداز موسیقی سول و پاپ اهل فرانسه است. او از سال ۲۰۰۸ میلادی تاکنون مشغول فعالیت بوده و نخستین آلبومش، شکل یک قلب شکسته (The Shape of a Broken Heart) که سال ۲۰۱۱ منتشر شد با فروشی فوقالعاده در کشورهای فرانسه، یونان و لهستان گواهینامه پلاتین گرفت.
مجموعه های آموزشی ما اینجاست
Forwarded from فیلم و داستان انگلیسی
🌹دوستان عزیز این ویدیو هیچ ربطی به زبان انگلیسی ندارد ولی به همه ی ما ربط دارد. چون ما چند وجه مشترک داریم که من گاها علاوه بر پست های انگلیسی که همیشه تلاش کرده ام بهترین پست ها را برای شما آماده کنم در کنارش سعی میکنم در خصوص وجه های مشترکمان مطلبی قرار دهم که شاید تاثیر مثبتی در کنش ها و واکنش هایمان داشته باشد.
👩🦰🧑🦰 اولین وجه مشترکمان انسان بودن است و ما به این موضوع باید حساس باشیم و فارغ از این که چه جنسیت. عقیده. دین .ملیت و قومیتی داریم انسان باشیم.
🔆وجه مشترک دوم ما اینست که بجز تعداد کمی که دوستان عزیزم از کشورهای افغانستان تاجیکستان عراق و حتی پاکستان هستند ما فارغ از فارس . ترک . عرب . لر. لک . کرد و هر قومیتی که داریم همه ایرانی هستیم.
🚫جای تأسف است که عدهای از ما گاهی تحت تاثیر منظورهای شوم عده ای قرار میگیرند و با گذاشتن پرچم آذربایجان و یا ترکیه و یا طرفداری از اردوغان و امثال اینها عملا و زبانا اقدام به وطن فروشی میکنیم لذا لازم دیدم که این ویدویوی کوتاه را از بازیگر و مربی محبوب فوتبال هموطن آذری
علی دایی برایتان به اشتراک بگذارم امیدوارم که درکی درست از این وجهه اشتراکمان داشته باشیم و عامل دست دشمنان ایران زمین نشویم .
مدرسه مکالمه
اینجا ایرانه ، آذربایجان مال ایرانه ، فراموش نکنیم #علی_دایی
👩🦰🧑🦰 اولین وجه مشترکمان انسان بودن است و ما به این موضوع باید حساس باشیم و فارغ از این که چه جنسیت. عقیده. دین .ملیت و قومیتی داریم انسان باشیم.
🔆وجه مشترک دوم ما اینست که بجز تعداد کمی که دوستان عزیزم از کشورهای افغانستان تاجیکستان عراق و حتی پاکستان هستند ما فارغ از فارس . ترک . عرب . لر. لک . کرد و هر قومیتی که داریم همه ایرانی هستیم.
🚫جای تأسف است که عدهای از ما گاهی تحت تاثیر منظورهای شوم عده ای قرار میگیرند و با گذاشتن پرچم آذربایجان و یا ترکیه و یا طرفداری از اردوغان و امثال اینها عملا و زبانا اقدام به وطن فروشی میکنیم لذا لازم دیدم که این ویدویوی کوتاه را از بازیگر و مربی محبوب فوتبال هموطن آذری
علی دایی برایتان به اشتراک بگذارم امیدوارم که درکی درست از این وجهه اشتراکمان داشته باشیم و عامل دست دشمنان ایران زمین نشویم .
مدرسه مکالمه
اینجا ایرانه ، آذربایجان مال ایرانه ، فراموش نکنیم #علی_دایی
Telegram
این پست از مدرسه مکالمه
🔘
👍1
« monotonous »
خسته کننده، یک نواخت
تک نواخت، بی تنوع، ملالت آور، عاری از چند گونگی، یکدست
⏰⏰
#pandemic_time, a lot of people's choices have been limited or curtailed.
And we all feel our lives have become #monotonous. 😭
the rapid spread of #boredom across the #world is a #crisis of its own.
But;
⭕how can we stop our days
From #feeling_monotonous?!
⭕How can we fight with the #monotony of our daily_life?!
بطور خلاصه باید گفت با اومدن این #ویروس اسمشو نبر، زندگی همه ما تحت الشعاع قرار گرفته و بسیار #خسته_کننده و #یکنواخت شده،
چطور میتونیم این یکنواخت بودن و خسته کنندگی رو کنترل کنیم؟!
امیدوارم که این ویدئو براتون مفید واقع شده باشه.. دقت کنید #تلفظ #بریتیش این کلمه متفاوت با آنچه هست که من در ویدئو با لهجه ی #امریکایی گفتم.
🔘🔘🔘🔘🔘
monotonous
From Longman Dictionary of Contemporary English
mo‧not‧o‧nous /məˈnɒtənəs $ məˈnɑː-/ adjective
boring because of always being the same
a monotonous diet
a little boy who wet his bed with monotonous regularity
► see thesaurus at boring
—monotonously adverb
The rain poured monotonously out of the grey sky.
Examples from the Corpus
monotonous
• Some are assigned different tasks, partly to prevent the work from becoming monotonous.
• Life on the farm was slow and monotonous.
• Moods and attitudes were no longer volatile but fixed, slightly dogmatic, monotonous.
• It is backbreaking, monotonous and requires skill.
• My job is monotonous, but at least I'm working.
• In distant prospect I look forward to them greatly, as a break from the monotonous, lonely routine of writing.
• The rhythmic, monotonous noise of their chewing was soothing to Nails.
• Her life is a monotonous routine.
• The monotonous sound of the train was an invitation to float, the engine emitting smooth, continuous snorts and sneezes.
• The teacher's low monotonous voice almost put me to sleep.
• a monotonous voice
• For man and beast, it was slow, monotonous work.
with monotonous regularity
• The ineffable Louis Stanley, operating from his suite in the Dorchester, launched new but already outmoded cars with monotonous regularity.
• This magnet for unwanted paper will fill up and overflow with monotonous regularity and should be abolished.
• He was still hitting greens with monotonous regularity, but on the putting surface his touch had deserted him.
• Indeed, he was a sickly child, succumbing with monotonous regularity to ear and throat infections.
• Learners like hand-outs, but they should not be used with monotonous regularity to echo everything the teacher says.
« monotonous »
مدرس خانم زینب صادق احمدی
مدرسه مکالمه
خسته کننده، یک نواخت
تک نواخت، بی تنوع، ملالت آور، عاری از چند گونگی، یکدست
⏰⏰
#pandemic_time, a lot of people's choices have been limited or curtailed.
And we all feel our lives have become #monotonous. 😭
the rapid spread of #boredom across the #world is a #crisis of its own.
But;
⭕how can we stop our days
From #feeling_monotonous?!
⭕How can we fight with the #monotony of our daily_life?!
بطور خلاصه باید گفت با اومدن این #ویروس اسمشو نبر، زندگی همه ما تحت الشعاع قرار گرفته و بسیار #خسته_کننده و #یکنواخت شده،
چطور میتونیم این یکنواخت بودن و خسته کنندگی رو کنترل کنیم؟!
امیدوارم که این ویدئو براتون مفید واقع شده باشه.. دقت کنید #تلفظ #بریتیش این کلمه متفاوت با آنچه هست که من در ویدئو با لهجه ی #امریکایی گفتم.
🔘🔘🔘🔘🔘
monotonous
From Longman Dictionary of Contemporary English
mo‧not‧o‧nous /məˈnɒtənəs $ məˈnɑː-/ adjective
boring because of always being the same
a monotonous diet
a little boy who wet his bed with monotonous regularity
► see thesaurus at boring
—monotonously adverb
The rain poured monotonously out of the grey sky.
Examples from the Corpus
monotonous
• Some are assigned different tasks, partly to prevent the work from becoming monotonous.
• Life on the farm was slow and monotonous.
• Moods and attitudes were no longer volatile but fixed, slightly dogmatic, monotonous.
• It is backbreaking, monotonous and requires skill.
• My job is monotonous, but at least I'm working.
• In distant prospect I look forward to them greatly, as a break from the monotonous, lonely routine of writing.
• The rhythmic, monotonous noise of their chewing was soothing to Nails.
• Her life is a monotonous routine.
• The monotonous sound of the train was an invitation to float, the engine emitting smooth, continuous snorts and sneezes.
• The teacher's low monotonous voice almost put me to sleep.
• a monotonous voice
• For man and beast, it was slow, monotonous work.
with monotonous regularity
• The ineffable Louis Stanley, operating from his suite in the Dorchester, launched new but already outmoded cars with monotonous regularity.
• This magnet for unwanted paper will fill up and overflow with monotonous regularity and should be abolished.
• He was still hitting greens with monotonous regularity, but on the putting surface his touch had deserted him.
• Indeed, he was a sickly child, succumbing with monotonous regularity to ear and throat infections.
• Learners like hand-outs, but they should not be used with monotonous regularity to echo everything the teacher says.
« monotonous »
مدرس خانم زینب صادق احمدی
مدرسه مکالمه
Telegram
این پست از مدرسه مکالمه
*
Forwarded from مدرسه مکالمه مبتکر یادگیری زبان انگلیسی در منزل
Yalda Night Festival-متن انگلیسی و ویدیو و رقص برای شب یلدا
🔘متن انگلیسی در مورد شب یلدا
🔘متن فارسی تاریخچه چگونگی شب یلدا
🔘ویدوی معرفی شب یلدا به زبان انگلیسی با زیر نویس
🔘رقص شب یلدا
برای هر کسی که واستون عزیزه فرواردش کنید
🔘متن انگلیسی در مورد شب یلدا
🔘متن فارسی تاریخچه چگونگی شب یلدا
🔘ویدوی معرفی شب یلدا به زبان انگلیسی با زیر نویس
🔘رقص شب یلدا
برای هر کسی که واستون عزیزه فرواردش کنید
Telegraph
Yalda Night Festival-متن انگلیسی و ویدیو و رقص برای شب یلدا
https://news.1rj.ru/str/OnlineConversationSchool/16168 Bright Feast in the Dark Wintry Nights مجموعه های آموزشی ما ویدیو در مورد شب یلدا به زبان انگلیسی ببینید رقص زیبای ایرانی- شب طولانی ویدیو - Shabe Toolani-شب یلدا ویدیو ها با فیلتر شکن قابل نمایش است نه با پراکسی…
دانلود + متن + ترجمه آهنگ Born This Way از Lady Gaga
شب یلدا بر شما شادباد
صد شب یلدای دیگر زنده باشید این آهنگ و پست مخصوص شب یلدا را از دست ندهید
اینجا روش یادگیری انگلیسی با آهنگ را بخوانید
شب یلدا بر شما شادباد
صد شب یلدای دیگر زنده باشید این آهنگ و پست مخصوص شب یلدا را از دست ندهید
اینجا روش یادگیری انگلیسی با آهنگ را بخوانید
Telegraph
دانلود + متن + ترجمه آهنگ Born This Way از Lady Gaga
https://news.1rj.ru/str/OnlineConversationSchool/16168 It doesn’t matter if you love him, or capital H-I-M این مهم نیست عاشق اون هستی یا تیپشو دوست درای Just put your paws up فقط دستاتو بالا بگیر ‘Cause you were born this way, baby چون تو اینطوری به دنیا اومدی عزیزم…
🎬 #clip
🔴🔴🔴🔴
👌خیلی مهم و کاربردی و ضروری برای هر زبان آموز
📚 #گرامر. #grammar
✳️ زمان گذشته ساده در افعال با قاعده و افعال بی قاعده
⭕️ افعال با قاعده:
✍چند نکته در مورد گذشته و اسم مفعول افعال با قاعده:
✍الف_افعال با قاعده ای که به حرف e ختم می شوند،گذشته و اسم مفعولشان فقط d می گیرند.
to die.گذشته:died
to live:گذشته:lived
to like:گذشته:liked
✍ب_حروف ed یا d که به آخر مصدر بدون to افزوده می شوند،چنانچه بعد از حروف بی صدای p,s,k,f قرار گیرند،صدای ((ت)) می دهند.مانند:
to ask.گذشته:asked،صدایش(askt)می شود.
to drop.گذشته:dropped
to help.گذشته:helped
to pick.گذشته:picked
✍ج_اگر فعل به یک حرف بی صدای ما قبل حرف صدادار ختم شود،به هنگام افزوده شدن به آخر آن،حرف بی صدای آخر تکرار می شود.مانند:
to stop.فعل گذشته:stopped
to clap.فعل گذشته:clapped
✍د_چنانچه فعلی به حرف y ماقبل حرف بی صدا ختم شود،در موقع افزوده شدن ed به آخرش،حرف y تبدیل به حرف i شده و ed به دنبال آن می آید.
to study.گذشته:studied
to cry.گذشته:cried
✍ه_اگر فعلی با قاعده به حرف t یا d ختم شود،در شکل گذشته آن ed همانند یک سیلاب تلفظ می شود.مانند:
to want.گذشته:wanted(با دو سیلاب)
to need.گذشته:needed(با دوسیلاب)
و در غیر این صورت،یعنی اگر فعلی با قاعده به حروف دیگری غیر از حروف t و d ختم شود،ed در آخر آن دارای سیلاب جداگانه نمی باشد.
to learn.گذشته:learned(یک سیلاب)
to wave.گذشته:waved(یک سیلاب)
⭕️ اما در #افعال_بی_قاعده به افعالی گفته می شود که با اضافه کردن ed یاd به فعل گذشته تبدیل نمی شوند و کلا شکل فعل تغییر میکند که بایستی این افعال را حفظ کنیم بنحوی که در حافظه ما مانا باشد.
📽 این ویدو #کلیپ #منحصر_بفرد را همیشه ببنید انقد ک این افعال ملکه ذهنتان. شود
این کلیپ شکل پایه ای . اسم مفعول و زمان گذشته ساده در افعال بی قاعده را بشما اموزش میدهد.
مدرسه مکالمه
🔴🔴🔴🔴
👌خیلی مهم و کاربردی و ضروری برای هر زبان آموز
📚 #گرامر. #grammar
✳️ زمان گذشته ساده در افعال با قاعده و افعال بی قاعده
⭕️ افعال با قاعده:
✍چند نکته در مورد گذشته و اسم مفعول افعال با قاعده:
✍الف_افعال با قاعده ای که به حرف e ختم می شوند،گذشته و اسم مفعولشان فقط d می گیرند.
to die.گذشته:died
to live:گذشته:lived
to like:گذشته:liked
✍ب_حروف ed یا d که به آخر مصدر بدون to افزوده می شوند،چنانچه بعد از حروف بی صدای p,s,k,f قرار گیرند،صدای ((ت)) می دهند.مانند:
to ask.گذشته:asked،صدایش(askt)می شود.
to drop.گذشته:dropped
to help.گذشته:helped
to pick.گذشته:picked
✍ج_اگر فعل به یک حرف بی صدای ما قبل حرف صدادار ختم شود،به هنگام افزوده شدن به آخر آن،حرف بی صدای آخر تکرار می شود.مانند:
to stop.فعل گذشته:stopped
to clap.فعل گذشته:clapped
✍د_چنانچه فعلی به حرف y ماقبل حرف بی صدا ختم شود،در موقع افزوده شدن ed به آخرش،حرف y تبدیل به حرف i شده و ed به دنبال آن می آید.
to study.گذشته:studied
to cry.گذشته:cried
✍ه_اگر فعلی با قاعده به حرف t یا d ختم شود،در شکل گذشته آن ed همانند یک سیلاب تلفظ می شود.مانند:
to want.گذشته:wanted(با دو سیلاب)
to need.گذشته:needed(با دوسیلاب)
و در غیر این صورت،یعنی اگر فعلی با قاعده به حروف دیگری غیر از حروف t و d ختم شود،ed در آخر آن دارای سیلاب جداگانه نمی باشد.
to learn.گذشته:learned(یک سیلاب)
to wave.گذشته:waved(یک سیلاب)
⭕️ اما در #افعال_بی_قاعده به افعالی گفته می شود که با اضافه کردن ed یاd به فعل گذشته تبدیل نمی شوند و کلا شکل فعل تغییر میکند که بایستی این افعال را حفظ کنیم بنحوی که در حافظه ما مانا باشد.
📽 این ویدو #کلیپ #منحصر_بفرد را همیشه ببنید انقد ک این افعال ملکه ذهنتان. شود
این کلیپ شکل پایه ای . اسم مفعول و زمان گذشته ساده در افعال بی قاعده را بشما اموزش میدهد.
مدرسه مکالمه
Telegram
امروز یک Pharasal verb داریم با فعل build..
Build up :
to cause something to increase or
become_greater.
♦️He thinks he can't pass the ielts exam however I tried to build his
#confidence up.
1- دلخواه تر کردن، ترویج دادن، 2- (در زمینی) ساختمان سازی کردن، 3- تقویت کردن، 4- توسعه دادن، گردآوری کردن
بررسی کلمه
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: to grow in size, amount, or intensity.
• مشابه: accrue, augment, intensify
- The pressure is building up.
[] فشار در حال بالا آمدن است
• (2) تعریف: to enlarge, strengthen, or develop, esp. in stages.
• مشابه: gather
- She built up a resistance to disease.
[] او مقاومتش را در برابر بیماری افزیش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to construct many buildings in
(an area); develop...
جمله های نمونه
1. Big waves will never build up in a small bay.
امواج بزرگ هرگز در خلیج کوچک ساخته نخواهند شد
2. She has always been encouraged to swim to build up the strength of her muscles.
[] او همیشه برای بالا بردن قدرت عضلاتش به شنا کردن تشویق شده است.
3. Carbon dust and oil build up in large motors and cause them to short-circuit.
گرد و غبار کربن و روغن در موتورهای بزرگ ایجاد می شود و موجب کوتاه شدن آنها می شود
تخصصی
Build up
[سینما] پرورش موضوع - (نوار) راهنما / لیدر
[زمین شناسی] تجمیع نیروها یا ذخایر همچنین رسوبات کربناته ضخیمی که اساسا از موجودات تشکیل یافتهاند و دارای گسترش جانبی محدود میباشند
[نساجی] خاصیت پوشانندگی رنگ
[ریاضیات] ایجاد کردن، ساختن
[پلیمر] تجمع
build up v pressure
[نفت] بالا بردن فشار
angle build up
[نفت] تزاید تدریجی شیب (در چاه انحرافی)
heat build up
[پلیمر] گرمااندوزی
pressure build up
[نفت] افزایش فشار
build up
From Longman Dictionary of Contemporary English
build up phrasal verb
1 INCREASE GRADUALLY if something builds up somewhere, or if you build it up, it gradually becomes bigger or greater
the rate at which the pension builds up
build something ↔ up
The museum has built up a fine art collection.
→ build-up
2 DEVELOP build something ↔ up to make something develop or form
build something ↔ up into
He’s built up the family firm into a multinational company.
3 FEELING if a feeling builds up, or if you build it up, it increases gradually over a period of time
If you don’t express your feelings, frustration and anger can build up.
build up something
You have to build up trust.
4 MAKE HEALTHY build somebody/something ↔ up to make someone well and strong again, especially after an illness
Taking exercise will build up your strength.
5 PRAISE build somebody/something ↔ up to praise someone or something so that other people think they are really good, or so that they have more confidence
The coach has been building his men up before the match.
6 build up somebody’s hopes (also build somebody's hopes up) to unfairly encourage someone to think that they will get what they hope for
Don’t build your hopes up too much.
build→ See Verb table
Examples from the Corpus
build up
• A huge backlog of work had built up during my absence.
• Fertilizers can contain salts that build up in the soil.
• I could feel the anger building up inside me.
• As the temperature rises, the pressure builds up inside the chamber.
• Traffic is building up on the southern exit of the motorway.
• The pressure built up over the year, and eventually I had to leave my job.
• Deposits of lime will stick to the surface and build up over the years.
build into
• It seems that people find it easier to find fault with ideas than to build them up into something better.
• To switch channels, you might walk into another building on fly up into the clouds.
ˈbuild-up noun [countable usually singular]
1 an increase over a period of time
build-up of
a heavy build-up of traffic on the motorway
2 a denoscription of someone or something before an event, in which you say they are very special or important
The presenter gave her a big build-up.
3 the length of time spent preparing an event
I was running 20 miles a week in my build-up for the race.
→ build up1
Examples from the Corpus
مدرس خانم زینب صادق احمدی
Build up :
to cause something to increase or
become_greater.
♦️He thinks he can't pass the ielts exam however I tried to build his
#confidence up.
1- دلخواه تر کردن، ترویج دادن، 2- (در زمینی) ساختمان سازی کردن، 3- تقویت کردن، 4- توسعه دادن، گردآوری کردن
بررسی کلمه
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: to grow in size, amount, or intensity.
• مشابه: accrue, augment, intensify
- The pressure is building up.
[] فشار در حال بالا آمدن است
• (2) تعریف: to enlarge, strengthen, or develop, esp. in stages.
• مشابه: gather
- She built up a resistance to disease.
[] او مقاومتش را در برابر بیماری افزیش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: to construct many buildings in
(an area); develop...
جمله های نمونه
1. Big waves will never build up in a small bay.
امواج بزرگ هرگز در خلیج کوچک ساخته نخواهند شد
2. She has always been encouraged to swim to build up the strength of her muscles.
[] او همیشه برای بالا بردن قدرت عضلاتش به شنا کردن تشویق شده است.
3. Carbon dust and oil build up in large motors and cause them to short-circuit.
گرد و غبار کربن و روغن در موتورهای بزرگ ایجاد می شود و موجب کوتاه شدن آنها می شود
تخصصی
Build up
[سینما] پرورش موضوع - (نوار) راهنما / لیدر
[زمین شناسی] تجمیع نیروها یا ذخایر همچنین رسوبات کربناته ضخیمی که اساسا از موجودات تشکیل یافتهاند و دارای گسترش جانبی محدود میباشند
[نساجی] خاصیت پوشانندگی رنگ
[ریاضیات] ایجاد کردن، ساختن
[پلیمر] تجمع
build up v pressure
[نفت] بالا بردن فشار
angle build up
[نفت] تزاید تدریجی شیب (در چاه انحرافی)
heat build up
[پلیمر] گرمااندوزی
pressure build up
[نفت] افزایش فشار
build up
From Longman Dictionary of Contemporary English
build up phrasal verb
1 INCREASE GRADUALLY if something builds up somewhere, or if you build it up, it gradually becomes bigger or greater
the rate at which the pension builds up
build something ↔ up
The museum has built up a fine art collection.
→ build-up
2 DEVELOP build something ↔ up to make something develop or form
build something ↔ up into
He’s built up the family firm into a multinational company.
3 FEELING if a feeling builds up, or if you build it up, it increases gradually over a period of time
If you don’t express your feelings, frustration and anger can build up.
build up something
You have to build up trust.
4 MAKE HEALTHY build somebody/something ↔ up to make someone well and strong again, especially after an illness
Taking exercise will build up your strength.
5 PRAISE build somebody/something ↔ up to praise someone or something so that other people think they are really good, or so that they have more confidence
The coach has been building his men up before the match.
6 build up somebody’s hopes (also build somebody's hopes up) to unfairly encourage someone to think that they will get what they hope for
Don’t build your hopes up too much.
build→ See Verb table
Examples from the Corpus
build up
• A huge backlog of work had built up during my absence.
• Fertilizers can contain salts that build up in the soil.
• I could feel the anger building up inside me.
• As the temperature rises, the pressure builds up inside the chamber.
• Traffic is building up on the southern exit of the motorway.
• The pressure built up over the year, and eventually I had to leave my job.
• Deposits of lime will stick to the surface and build up over the years.
build into
• It seems that people find it easier to find fault with ideas than to build them up into something better.
• To switch channels, you might walk into another building on fly up into the clouds.
ˈbuild-up noun [countable usually singular]
1 an increase over a period of time
build-up of
a heavy build-up of traffic on the motorway
2 a denoscription of someone or something before an event, in which you say they are very special or important
The presenter gave her a big build-up.
3 the length of time spent preparing an event
I was running 20 miles a week in my build-up for the race.
→ build up1
Examples from the Corpus
مدرس خانم زینب صادق احمدی
Telegram
این پست از مدرسه مکالمه
🤖
#گرامر_ساده
📘 کاربرد have to برای بیان اجبار یا ضرورت
بیان اجبار توسط Have to
در زبان انگلیسی برای بیان اجبار و چیزی که انجام آن ضروری هست از Have to استفاده می کنیم. توجه کنید که این اجبار باید از طرف یک شخص یا یک شرایط خارجی ایجاد شده باشد مثل رییس شما در محل کار.
Have/has to + simple form of verb ➡️ Present
*⃣ به مثال های زیر توجه کنید:
✅ I have to take this book back to the library.
✅ We have to finish now as somebody else needs this room.
❎ دقت کنید در هیچ یک از مثال های بالا این اجباری که از آن صحبت شده نظر یا ایده ی فاعل جمله نیست
بلکه این اجبار از طرف شخص و یا شرایط خارجی به او تحمیل شده است.
به اجبارهایی که احتمالا در محل کار شما یا دوستانتون هست توجه کنید:
1⃣ My friend has to wear a tie to work.
2⃣ I have to be at work at 7 a.m.
3⃣ He has to give a report to his boss every Monday
4⃣ She has to inform her boss whenever she cannot go to work.
5⃣ They have to have short haircut
*⃣ بیان عدم اجبار توسط Don’t have to
زمانی که Have to بصورت منفی استفاده میشه، به معنی این هست که “اجباری وجود نداره”. به این نکته خیلی خوب توجه کنید که خیلیا با فکر کردن به فارسی فکر می کنن که Don’t have to میشه “نباید”! که اصلا اینطور نیست.
برای مثال اگر بگیم،
*⃣ We don’t have to wear a tie to work
منظور این هست که اجباری وجود نداره برای پوشیدن کراوات ولی اگر هم بپوشیم کسی جلومون رو نمی گیره.
We don’t have to go to work on Sundays.
In Iran, most clerks don’t have to wear a uniform.
You don’t have to be perfect at your job from the beginning
📘 کاربرد have to برای بیان اجبار یا ضرورت
بیان اجبار توسط Have to
در زبان انگلیسی برای بیان اجبار و چیزی که انجام آن ضروری هست از Have to استفاده می کنیم. توجه کنید که این اجبار باید از طرف یک شخص یا یک شرایط خارجی ایجاد شده باشد مثل رییس شما در محل کار.
Have/has to + simple form of verb ➡️ Present
*⃣ به مثال های زیر توجه کنید:
✅ I have to take this book back to the library.
✅ We have to finish now as somebody else needs this room.
❎ دقت کنید در هیچ یک از مثال های بالا این اجباری که از آن صحبت شده نظر یا ایده ی فاعل جمله نیست
بلکه این اجبار از طرف شخص و یا شرایط خارجی به او تحمیل شده است.
به اجبارهایی که احتمالا در محل کار شما یا دوستانتون هست توجه کنید:
1⃣ My friend has to wear a tie to work.
2⃣ I have to be at work at 7 a.m.
3⃣ He has to give a report to his boss every Monday
4⃣ She has to inform her boss whenever she cannot go to work.
5⃣ They have to have short haircut
*⃣ بیان عدم اجبار توسط Don’t have to
زمانی که Have to بصورت منفی استفاده میشه، به معنی این هست که “اجباری وجود نداره”. به این نکته خیلی خوب توجه کنید که خیلیا با فکر کردن به فارسی فکر می کنن که Don’t have to میشه “نباید”! که اصلا اینطور نیست.
برای مثال اگر بگیم،
*⃣ We don’t have to wear a tie to work
منظور این هست که اجباری وجود نداره برای پوشیدن کراوات ولی اگر هم بپوشیم کسی جلومون رو نمی گیره.
We don’t have to go to work on Sundays.
In Iran, most clerks don’t have to wear a uniform.
You don’t have to be perfect at your job from the beginning
Telegram
گرامر کاربردی
💧💧 قابل توجه کسانی که میخواهند انگلیسی صحبت کنند.
Forwarded from کودک دو زبانه پرورش دادن سخت نیست
خب در این مقاله میخواهیم شما را با اصطلاحاتی درباره کریسمس – Christmas آشنا کنیم
Merry Christmas
کریسمس مبارک
پست مشترک مدرسه مکالمه
Merry Christmas
کریسمس مبارک
پست مشترک مدرسه مکالمه
Telegraph
خب در این مقاله میخواهیم شما را با اصطلاحاتی درباره کریسمس – Christmas آشنا کنیم
https://news.1rj.ru/str/OnlineConversationSchool so we’re gonna talking about Christmas خب میخواهیم درباره کریسمس صحبت کنیم The word “Christmas” means “Mass of Christ کلمه کریسمس به معنای بزرگی مسیح می باشد later shortened to “Christ-Mass که بعد ها به کریس-مس تبدیل…
Forwarded from مدرسه مکالمه مبتکر یادگیری زبان انگلیسی در منزل
Merry Christmas
کریسمس مبارک.
واژه های جالب در مورد کریسمس
مدرس خانم سارا قهرمانی
مدرسه مکالمه
🎁🎀🎍 تاریخ جشن کریسمس در تقویم میلادی: جمعه 25 دسامبر 2020 (یا Friday, December 25 2020 | 2020/12/25) 🎁🎀🎍
🎄🎄🎄 تاریخ جشن کریسمس در تقویم قمری: الجمعة، ١٠ جمادي الاولي ١٤٤٢ (یا ۱۴۴۲/۰۵/۱۰) 🎄🎄🎄
کریسمس مبارک.
واژه های جالب در مورد کریسمس
مدرس خانم سارا قهرمانی
مدرسه مکالمه
🎁🎀🎍 تاریخ جشن کریسمس در تقویم میلادی: جمعه 25 دسامبر 2020 (یا Friday, December 25 2020 | 2020/12/25) 🎁🎀🎍
🎄🎄🎄 تاریخ جشن کریسمس در تقویم قمری: الجمعة، ١٠ جمادي الاولي ١٤٤٢ (یا ۱۴۴۲/۰۵/۱۰) 🎄🎄🎄
Telegram
این پست از مدرسه مکالمه
👍1
اسم و روش جمع بستن قسمت اول
اسم(noun)
در بین تمام بخش های گفتار ، شاید اسم ها مهم ترین بخش اون باشند،
تعریف اسم :
اسم کلمه ای است که برای نامیدن انسان ، حیوان ، اشیاء و سایر چیز ها به کار میرود. مثلا:
احمد Ahmad میز table خودکار pen در door
اسامی قابل شمارش :
اسامی قابل شمارش همونطور که از اسمشون پیداست. قابل شمردن هستند و میشه براشون یک عدد تعیین کرد که این عدد قبل از اسم میاد. ما همچین چیزی رو دقیقا در فارسی هم داریم مثلا میگیم دو خودکار، یک ماشین و…
یک مداد one pencil سه گل three flowers
دو دفترچه two notebooks چهار توپ four balls
اسامی غیر قابل شمارش:
اسم هایی هستند که ما نمیتونیم اونارو بشماریم و یا یه عدد براشون تعیین کنیم :
پول money آب water
نمک salt هوا air
ما نمیگیم دو تا نمک میخوام یا دو تا پول بم بده و یا اینکه در این اتاق دو تا هوا وجود داره !
برای رفع ابهام بگم که شاید بگید پول قابل شمارشه ، ولی چیزی که قابل شمارشه واحد پولیه(دلار،تومن و…) نه خوده پول، مثلا میگیم دو هزار تومان ولی نمیگیم دو هزار پول. در مورد نمک هم همین موضوع وجود داره و بسته های نمک قابل شمارشند و خود نمک خیر!
نکته : حرف تعریف نامعین(a,an) قبل از اسم های غیر قابل شمارش نمی آیند.
نحوه ی جمع بستن اسم ها :
جمع بستن اسم ها به چند دسته تقسیم میشه که با هم بررسیشون میکنیم.
بیشتر اسم ها با اضافه شدن حرف (s) به آخرشون جمع بسته میشن :
سگ dog سگ ها dogs
دختر girl دختر ها girls
دست hand دست ها hands
دسته ی دوم اسم هایی هستندکه آخرین حرفشون یکی از حروف (z,o,x,ch,sh,s) باشه . در این صورت برای جمع بستن از (es) استفاده میکنیم.
ظرف dish ظرف ها dishes
اتوبوس bus اتوبوس ها buses
کلاس class کلاس ها classes
ساعت(مچی یا دیواری) watch ساعت ها watches
جعبه box جعبه ها boxes
گوجه فرنگی tomato گوجه ها tomatoes
نکته : در انگلیسی معدود کلمه هایی هستند که حروف انتهاییشون یکی از حرف های (z,o,x,ch,sh,s) هست و قاعدتاً باید با es جمع بسته شوند ولی نمیشن ! دلیلشم اینه که این کلمه ها از زبان های دیگه ای وارد انگلیسی شدند. ما این کلمه هارو هارو با همون s جمع میبندیم و برای اینکه استرس نگیرید : )) چند تا از کاربردی ترین هاشو براتون آوردیم.
photo(عکس) photos(عکس ها)
radio(رادیو) radios(رادیو ها)
piano(پیانو) pianos(پیانو ها)
Kilo(کیلو) kilos(چندکیلو)
بعضی از اسم ها هستند که به حرف y ختم میشن که به دو حالت جمع بسته میشن:
حالت اول : اگر حرفِ قبل از y یکی از پنج حرف صدادار(a,e,I,o,u) بود برای جمع بستنش کافیه به آخر اسم حرف sرو اضافه کنی :
پسر boy پسرها boys
روز day روز ها days
اسم(noun)
در بین تمام بخش های گفتار ، شاید اسم ها مهم ترین بخش اون باشند،
تعریف اسم :
اسم کلمه ای است که برای نامیدن انسان ، حیوان ، اشیاء و سایر چیز ها به کار میرود. مثلا:
احمد Ahmad میز table خودکار pen در door
اسامی قابل شمارش :
اسامی قابل شمارش همونطور که از اسمشون پیداست. قابل شمردن هستند و میشه براشون یک عدد تعیین کرد که این عدد قبل از اسم میاد. ما همچین چیزی رو دقیقا در فارسی هم داریم مثلا میگیم دو خودکار، یک ماشین و…
یک مداد one pencil سه گل three flowers
دو دفترچه two notebooks چهار توپ four balls
اسامی غیر قابل شمارش:
اسم هایی هستند که ما نمیتونیم اونارو بشماریم و یا یه عدد براشون تعیین کنیم :
پول money آب water
نمک salt هوا air
ما نمیگیم دو تا نمک میخوام یا دو تا پول بم بده و یا اینکه در این اتاق دو تا هوا وجود داره !
برای رفع ابهام بگم که شاید بگید پول قابل شمارشه ، ولی چیزی که قابل شمارشه واحد پولیه(دلار،تومن و…) نه خوده پول، مثلا میگیم دو هزار تومان ولی نمیگیم دو هزار پول. در مورد نمک هم همین موضوع وجود داره و بسته های نمک قابل شمارشند و خود نمک خیر!
نکته : حرف تعریف نامعین(a,an) قبل از اسم های غیر قابل شمارش نمی آیند.
نحوه ی جمع بستن اسم ها :
جمع بستن اسم ها به چند دسته تقسیم میشه که با هم بررسیشون میکنیم.
بیشتر اسم ها با اضافه شدن حرف (s) به آخرشون جمع بسته میشن :
سگ dog سگ ها dogs
دختر girl دختر ها girls
دست hand دست ها hands
دسته ی دوم اسم هایی هستندکه آخرین حرفشون یکی از حروف (z,o,x,ch,sh,s) باشه . در این صورت برای جمع بستن از (es) استفاده میکنیم.
ظرف dish ظرف ها dishes
اتوبوس bus اتوبوس ها buses
کلاس class کلاس ها classes
ساعت(مچی یا دیواری) watch ساعت ها watches
جعبه box جعبه ها boxes
گوجه فرنگی tomato گوجه ها tomatoes
نکته : در انگلیسی معدود کلمه هایی هستند که حروف انتهاییشون یکی از حرف های (z,o,x,ch,sh,s) هست و قاعدتاً باید با es جمع بسته شوند ولی نمیشن ! دلیلشم اینه که این کلمه ها از زبان های دیگه ای وارد انگلیسی شدند. ما این کلمه هارو هارو با همون s جمع میبندیم و برای اینکه استرس نگیرید : )) چند تا از کاربردی ترین هاشو براتون آوردیم.
photo(عکس) photos(عکس ها)
radio(رادیو) radios(رادیو ها)
piano(پیانو) pianos(پیانو ها)
Kilo(کیلو) kilos(چندکیلو)
بعضی از اسم ها هستند که به حرف y ختم میشن که به دو حالت جمع بسته میشن:
حالت اول : اگر حرفِ قبل از y یکی از پنج حرف صدادار(a,e,I,o,u) بود برای جمع بستنش کافیه به آخر اسم حرف sرو اضافه کنی :
پسر boy پسرها boys
روز day روز ها days
Telegraph
کسانی که میخواهند انگلیسی صحبت کنند و یا در آزمونهای مهم از کنکور تا آیلتس، تافل و دکترا شرکت کنند این مجموعه را ببینند. ضمنا هر…
بجای پرداخت هزینه های کمر شکن آموزشگاهها و کلاسهای انگلیسی بیایید با هزینه ای ناچیز و به بهترین شکل در منزل خود انگلیسی بیاموزید شما اصلا نیاز به کلاس و استاد ندارید ما استاد را به خانه شما میاوریم . هر مجموعه را کلیک کنید و با دقت بخوانید. برای سفارش اول…
اسم و روش جمع بستن قسمت دوم
حالت دوم : اگر قبل از y حرف بی صدا بود (حروف بی صدا یعنی کل حروف الفبای انگلیسی منهای پنج تای حالت اول) برای جمع بستن این حالت y رو حذف میکنیم و به جاش ies قرار میدیم:
شهر city شهرها cities
توله سگ puppy توله سگ ها puppies
اسم ها یی که برای جمع بسته شدن قاعده ی خاصی رو دنبال نمیکنن :
مرد man مردان men
زن woman زنان women
بچه child بچه ها children
موش mouse موش ها mice
پا foot پاها feet
دندان tooth دندان ها teeth
گاو نر ox گاوهای نر oxen
فرد،شخص person اشخاص،مردم people
اسم هایی که به f یا fe ختم میشن ، برای جمع بستن f یا fe رو حذف میکنیم و به جاش ves رو قرار میدیم:
چاقو knife چاقو ها knives
همسر(زن) wife همسران wives
برگ leaf برگ ها leaves
استثناً: معدود اسم ها هم هستند با اینکه آخرشون f هست ولی با همون s جمع بسته میشن.این نوع اسم ها زیاد نیستند و لازم نیست نگرانشون باشید.ما دو تا از معروف ترین هاشونو براتون مثال زدیم :
سقف،بام roof سقف ها roofs
خلیج gulf خلیج ها gulfs
کلمه های شکل مفرد و شکل جمعشون یکیه و وقتی که در جمله به کار برده بشن ما از بقیه ی جمله میفهمیم منظور فرد هست یا جمع:
آهو،آهوها Deer ماهی آزاد،ماهی های آزاد salmon
گوسفند،گوسفند ها Sheep ماهی،ماهی ها fish
تعدادی از اسم ها که ریشه ی لاتین دارن و به –sis ختم میشن. برای جمع بستن این نوع اسم ها فقط کافیه sis رو به ses تبدیل کنیم.
تحلیل ها analyses تحلیل analysis
بحران ها crises بحران crisis
چند نکته :
بعضی از اسم ها هستند که در واقعیت از دو قسمت مساوی تشکیل شده اند مثلا : شلوار یا عینک و یا قیچی یعنی اگر یک خط فرضی از وسطش بکشیم به دو تا قسمت مشابه و مستقل تقسیم میشه. برای این اسم ها کلا از حالت جمع استفاده میکنیم و برای شمارششون هم از a pair of استفاده میکنیم :
یک قیچی a pair of scissors یک عینک A pair of glasses
اگر بخوایم واقعا جمع بزنی باید چیکار کنیم؟ مثلا اگه سه تا عینک داشته باشیم! برای این کار از a pair of کمک میگیریم و به جای a عدد مورد نظرمون رو مینویسیم مثلا :
چهار عدد عینک four pair of glasses
مثال :
من دو تا سیب دارم. I have 2 apples.
apples در جمله بصورت جمع نوشته شده است ولی بصورت مفرد ترجمه میشه(سیب).
چون خیلی عجیب غریب میشه که ما بخوایم این جمله رو اینطور ترجمه کنیم : من دو سیب ها دارم!!
قانون بالا برای اسم هایی که برای منظور کلی به کار میرن هم کاربرد به مثال زیر توجه کنید:
من سیب دوست دارم.(سیب مفهوم کلی داره) I like apples
یه نکته راجع به news(خبر،اخبار) :
به نظر شما ریشه ی کلمه ی news(اخبار،خبر) چیه؟ شاید بگید خب new میشه جدید و news باید بشه جدیدترین ها ، خب این یه تئوریه ولی یه تئوریه ی باحالم وجود داره که میگه news ترکیب اولین حرف های چهار کلمه ی north(شمال) ، east(شرق) ، west(غرب) ، south(جنوب) میباشد !
حالت دوم : اگر قبل از y حرف بی صدا بود (حروف بی صدا یعنی کل حروف الفبای انگلیسی منهای پنج تای حالت اول) برای جمع بستن این حالت y رو حذف میکنیم و به جاش ies قرار میدیم:
شهر city شهرها cities
توله سگ puppy توله سگ ها puppies
اسم ها یی که برای جمع بسته شدن قاعده ی خاصی رو دنبال نمیکنن :
مرد man مردان men
زن woman زنان women
بچه child بچه ها children
موش mouse موش ها mice
پا foot پاها feet
دندان tooth دندان ها teeth
گاو نر ox گاوهای نر oxen
فرد،شخص person اشخاص،مردم people
اسم هایی که به f یا fe ختم میشن ، برای جمع بستن f یا fe رو حذف میکنیم و به جاش ves رو قرار میدیم:
چاقو knife چاقو ها knives
همسر(زن) wife همسران wives
برگ leaf برگ ها leaves
استثناً: معدود اسم ها هم هستند با اینکه آخرشون f هست ولی با همون s جمع بسته میشن.این نوع اسم ها زیاد نیستند و لازم نیست نگرانشون باشید.ما دو تا از معروف ترین هاشونو براتون مثال زدیم :
سقف،بام roof سقف ها roofs
خلیج gulf خلیج ها gulfs
کلمه های شکل مفرد و شکل جمعشون یکیه و وقتی که در جمله به کار برده بشن ما از بقیه ی جمله میفهمیم منظور فرد هست یا جمع:
آهو،آهوها Deer ماهی آزاد،ماهی های آزاد salmon
گوسفند،گوسفند ها Sheep ماهی،ماهی ها fish
تعدادی از اسم ها که ریشه ی لاتین دارن و به –sis ختم میشن. برای جمع بستن این نوع اسم ها فقط کافیه sis رو به ses تبدیل کنیم.
تحلیل ها analyses تحلیل analysis
بحران ها crises بحران crisis
چند نکته :
بعضی از اسم ها هستند که در واقعیت از دو قسمت مساوی تشکیل شده اند مثلا : شلوار یا عینک و یا قیچی یعنی اگر یک خط فرضی از وسطش بکشیم به دو تا قسمت مشابه و مستقل تقسیم میشه. برای این اسم ها کلا از حالت جمع استفاده میکنیم و برای شمارششون هم از a pair of استفاده میکنیم :
یک قیچی a pair of scissors یک عینک A pair of glasses
اگر بخوایم واقعا جمع بزنی باید چیکار کنیم؟ مثلا اگه سه تا عینک داشته باشیم! برای این کار از a pair of کمک میگیریم و به جای a عدد مورد نظرمون رو مینویسیم مثلا :
چهار عدد عینک four pair of glasses
مثال :
من دو تا سیب دارم. I have 2 apples.
apples در جمله بصورت جمع نوشته شده است ولی بصورت مفرد ترجمه میشه(سیب).
چون خیلی عجیب غریب میشه که ما بخوایم این جمله رو اینطور ترجمه کنیم : من دو سیب ها دارم!!
قانون بالا برای اسم هایی که برای منظور کلی به کار میرن هم کاربرد به مثال زیر توجه کنید:
من سیب دوست دارم.(سیب مفهوم کلی داره) I like apples
یه نکته راجع به news(خبر،اخبار) :
به نظر شما ریشه ی کلمه ی news(اخبار،خبر) چیه؟ شاید بگید خب new میشه جدید و news باید بشه جدیدترین ها ، خب این یه تئوریه ولی یه تئوریه ی باحالم وجود داره که میگه news ترکیب اولین حرف های چهار کلمه ی north(شمال) ، east(شرق) ، west(غرب) ، south(جنوب) میباشد !
Telegraph
کسانی که میخواهند انگلیسی صحبت کنند و یا در آزمونهای مهم از کنکور تا آیلتس، تافل و دکترا شرکت کنند این مجموعه را ببینند. ضمنا هر…
بجای پرداخت هزینه های کمر شکن آموزشگاهها و کلاسهای انگلیسی بیایید با هزینه ای ناچیز و به بهترین شکل در منزل خود انگلیسی بیاموزید شما اصلا نیاز به کلاس و استاد ندارید ما استاد را به خانه شما میاوریم . هر مجموعه را کلیک کنید و با دقت بخوانید. برای سفارش اول…
Forwarded from مدرسه مکالمه مبتکر یادگیری زبان انگلیسی در منزل
Telegraph
چهارده اشتباه رایج در گرامر زبان انگلیسی
: Oxford Royale Academy https://news.1rj.ru/str/OnlineConversationSchool/16168 چگونه از آنها ممانعت کنیم؟ بسیاری از انگلیسی زبانان اشتباه زیادی در انگلیسی دارند که سبب خشم کسانی میشوند که به دنبال گرفتن اشکالات گرامری هستند. این مشکل بیشتر به این دلیل است که آموزش…
#گرامر_ساده
استفاده از ساختار شکل ساده فعل + To be بجای قسمت سوم فعل + to be برای جمله های مجهول یا استفاده بی مورد از ساختار مجهول:
X I am agree with you.
√ I agree with you.
X The house is build by the best material.
√ The house is built by the best material.
X The letters are send to the manager.
√ The letters are sent to the manager.
به کار نبردن صفت بعد از فعل to be یا قبل از اسم:
X I can buy clothes beautiful.
√ I can buy beautiful clothes .
X I can see a house very big.
√ I can see a very big house.
X It is benefit to health.
√ It is beneficial to health.
.
حرف اضافه فعل، اسم و صفت ها باید مورد به مورد در دیکشنری بررسی شده و نباید از فارسی ترجمه شود!
X I enjoyed from the movie.
√ I enjoyed the movie.
X When I was 15, I really enjoyed to play football.
√ When I was 15, I enjoyed playing football.
X People who live in abroad face many problems.
√ People who live abroad face many problems.
X She helped to me.
√ She helped me.
X Many people respect to someone with a university degree.
√ Many people respect someone with a university degree.
مدرسه مکالمه
استفاده از ساختار شکل ساده فعل + To be بجای قسمت سوم فعل + to be برای جمله های مجهول یا استفاده بی مورد از ساختار مجهول:
X I am agree with you.
√ I agree with you.
X The house is build by the best material.
√ The house is built by the best material.
X The letters are send to the manager.
√ The letters are sent to the manager.
به کار نبردن صفت بعد از فعل to be یا قبل از اسم:
X I can buy clothes beautiful.
√ I can buy beautiful clothes .
X I can see a house very big.
√ I can see a very big house.
X It is benefit to health.
√ It is beneficial to health.
.
حرف اضافه فعل، اسم و صفت ها باید مورد به مورد در دیکشنری بررسی شده و نباید از فارسی ترجمه شود!
X I enjoyed from the movie.
√ I enjoyed the movie.
X When I was 15, I really enjoyed to play football.
√ When I was 15, I enjoyed playing football.
X People who live in abroad face many problems.
√ People who live abroad face many problems.
X She helped to me.
√ She helped me.
X Many people respect to someone with a university degree.
√ Many people respect someone with a university degree.
مدرسه مکالمه
Telegram
گرامر کاربردی ساده
📒 It’s و Its
به جای همدیگر
این مورد حتی بین افراد انگلیسی زبان هم دیده می شود. این دو کاملا با هم فرق می کنند; it’s مخفف it is است (it یک ضمیر است و is هم یک فعل to be است) ولی Its یک حالت ملکی را بیان می کند.
یک مثال:
Did you see the car, its color was…
به جای همدیگر
این مورد حتی بین افراد انگلیسی زبان هم دیده می شود. این دو کاملا با هم فرق می کنند; it’s مخفف it is است (it یک ضمیر است و is هم یک فعل to be است) ولی Its یک حالت ملکی را بیان می کند.
یک مثال:
Did you see the car, its color was…
"BE CURIOUS, not judgment. I'm human. I'M MULTIDIMENSIONAL"
"كنجكاو باش ، قضاوت نکن. من انسانم. من چند بعدی هستم"
"كنجكاو باش ، قضاوت نکن. من انسانم. من چند بعدی هستم"