♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
#سرباز_وطن

رییسعلی دلواری (۱۲۶۱ – ۱۲۹۴ خورشیدی) کنشگر مشروطه‌خواه و رهبر خیزش مردم در تنگستان و بوشهر، علیه نیروهای بریتانیا در دوره‌ی جنگ جهانی اول بود.
رییسعلی در روستای دلوار در بخش تنگستان دیده به جهان گشود (دلوار اکنون، شهری در استان بوشهر است) با آغاز جنبش مشروطیت، رییسعلی در حالی که ۲۴ سال بیشتر نداشت از پیشگامان مشروطه‌خواهی در جنوب ایران شد و با گروههای انقلابی و مشروطه‌خواه در بوشهر همکاری نمود.

دوران جوانی او همچنین با لشگرکشی گسترده‌ی استعمار انگلیس به خلیج فارس همزمان بود و وی نقشی کلیدی در خیزش مردم جنوب کشورمان علیه تازیان انگلیسی داشت.

انگلیسیها افزون بر بوشهر، قصد گرفتن بخش دلوار را نیز داشتند، ولی رییسعلی دلواری و شیخ حسین‌خان چاهکوتاهی و زایرخضرخان اهرمی از این نقشه‌ی دشمن آگاه گشته و به پدافند از #وطن برخواستند. خیزش دلیران تنگستان علیه تازیان آغاز شد. نیروهای انگلیسی که نزدیک به پنج هزار نفر بودند، در دام وطنپرستان تنگستانی گرفتار آمدند و گروه بزرگی از آنان کشته شدند.

نبردهای چریکی پیروزمندانه‌ی رییسعلی علیه تازیان، دیگر مبارزان تنگستان را نیز برای همراهی با او به شوق آورد. و انگلیسیها برای هماوردی با دلیران تنگستان، ناچار به فراخوان نیروهای کمکی خود از عراق و هند به ایران و بمباران هوایی دلوار شدند.

خیزش مردم تنگستان به رهبری رییسعلی روی هم هفت سال به درازا کشید و در این مدت دلیران تنگستانی از رفتن نیروی دشمن به درون مرزهای ایران جلوگیری و برای پاسداری از خاک #وطن جنگیدند. انگلیسیها که پدافند جانانه‌ی مبارزان تنگستانی را دیدند، بارها فریبکارانه از در گفتگو و رشوه و فریب درآمدند. ولی همیشه از رییسعلی و دلیران همراهش پاسخ شنیدند که بر سر پدافند از ایران سازشی در کار نیست. جنگ میان دلیران تنگستان به رهبری رییسعلی دلواری در کنار سیصد تفنگدار برازجانی به رهبری غضنفرالسلطنه برازجانی از یک سو و نیروهای بریتانیا و خانهای خودفروخته از سوی دیگر تا شهریور ۱۲۹۴ در جریان بود و انگلیسیها نتوانستند بر رییسعلی و یارانش چیره شوند. تا اینکه سرانجام رییسعلی در محلی به نام «تنگک صفر» هنگام شبیخون به نیروهای بریتانیا، به دست یک خیانتکار نفوذی به نام غلامحسین تنگکی از پشت سر هدف گلوله قرار گرفت و در ۱۲ شهریور ۱۲۹۴ در سن ۳۳ سالگی، در راه دفاع از #وطن به شهادت رسید. پیکر پاک وی در وادی‌السلام نجف به خاک سپرده شده است.

روان پاک آن شهید و همه‌ی شهیدان پاسدار #وطن غرق در نور و افتخار باد و ننگ و نفرین ایرانیان، جاودانه نثار خیانتکاران و وطنفروشان و مزدوران بیگانه🙏🙏

📆 با نامگذاری شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۹، سالروز شهادت رییسعلی دلواری برابر با روز ۱۲ شهریور ماه، به نام "روز ملی مبارزه با استعمار" نامیده شده‌است.

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#دیدگاه

🤝 ماجرای سند همکاری با چین چیست؟

 عماد آبشناس

مدتی است هیاهوی زیادی در باره طرح "برنامه‌ی همکاریهای جامع ۲۵ ساله ایران و چین" راه افتاده که بسیاری از محافل رسانه‌ای و سیاسی ایران را درگیر خود کرده است.

این هیاهو در آغاز از سوی رسانه‌هایی که وابسته به جریانهای سیاسی مخالف ایران هستند راه افتاد و طبق معمول برخی در داخل نیز دام آنها گیر کردند و به ماجرا دامن زدند.
متاسفانه اتفاقی که در موارد متعدد رخ داده و رخ می دهد این است که رسانه‌های مخالف ایران [...] به خوبی می دانند از کجا می توانند روی ایرانیها از نظر روانی تاثیر بگذارند و چگونه جوسازی کنند و موجهایی راه بیاندازند که خود رسانه‌های ایرانیها هم با آن موجها همراه شوند.
 بدیهی است که دلیل اصلی راه انداختن این جریانها این است که آمریکاییها از اینکه چنین برنامه و یا سندی میان ایران و چین به امضا برسد بسیار ناراحت هستند وتلاش دارند به هر شکلی که شده این توافق را بهم بزنند.
در واقع این ماجرا به نوعی یک جنگ اقتصادی پشت پرده است که آمریکا با کل کشورهای جهان دارد.
حتی آمریکاییها توافق هسته‌ای به نام برجام را به این دلیل بهم زدند که به این نتیجه رسیدند منافع اتحادیه اروپا در این توافق بیش از منافع اقتصادی آنها است.
یعنی حتی اگر توافقی موجب آن شود که متحدین آمریکا بیش از آمریکا نفع ببرند آنها این توافق را به هر شکلی شده بهم می‌زنند.
شاید برخی ندانند که دلیل اصلی سرنگونی عادل عبد‌المهدی نخست وزیر سابق عراق این بود که وی به چین رفت و برای سرمایه گذاری ۲۰۰ میلیارد دلاری با چینیها توافق کرد و با روسها مذاکره کرد تا تسلیحات روسی برای ارتش عراق تامین کند.
همین کافی بود تا آمریکاییها مردم را بر علیه او به خیابانها بکشانند و در نهایت او را سرنگون کنند.
در سوریه همین که آمریکاییها احساس کردند پروژه‌های بازسازی این کشور می‌خواهد شروع شود و آنها سهمی در این باز سازی نخواهند داشت قانونی به عنوان قانون قیصر را به اجرا کردند تا هیچکس جرات نکند در سوریه سرمایه‌گذاری کند.
در لبنان امروزه این کشور شاهد یک بحران اقتصادی بی‌سابقه است ومردم آن به سوخت نیاز شدید دارند ولی آمریکاییها از کانال عوامل خود جلوی موافقت دولت لبنان برای خرید سوخت از ایران آن هم به لیره لبنان را می‌گیرند، ماجرایی که طبق برآورد همه کارشناسان می‌تواند بخش بزرگی از مشکلات دولت لبنان را حل کند. آنها به هر ترتیبی شده جلوی امضای توافقنامه‌های همکاری ایران و لبنان در زمینه کشف و استخراج گاز را می‌گیرند تا مبادا لبنان بتواند از گاز موجود در حریم دریاییش بهره ببرد.

به هر صورت این نمونه‌ها را آوردم تا خواننده متوجه باشد آنچه در باره‌اش هیاهو می شود، عموما به این دلیل است که پشتیبانان آن رسانه‌ها به دنبال منافعی خاص می‌باشند. برخی شخصیتهای سیاسی هم ممکن است بخواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و با موج سواری بر فضای رسانه‌ای راه‌اندازی شده از آن فضا بهره ببرند.

حال اگر برگردیم به موضوع تفاهمنامه‌ی ایران و چین. باید بگویم طی سالهای اخیر این روابط دچار فراز و فرودهای بسیار زیادی شد که بنده خود در بسیاری از موارد نظاره‌گر ماجراها و اتفاقاتی بودم که رخ می‌داد و در موارد زیادی با شخصیتها و مسوولین ایرانی و چینی به دلیل ارتباطات دوستانه‌ای که داشتم در این موارد گفتگو کرده‌ام.
اولا باید به این مساله اشاره کنم که هیچ کشوری -کشور که هیچ، هیچ احدی- در مسیری که منفعتی نداشته باشد قدم نمی‌گذارد و در مسایل بین‌المللی چیزی به عنوان احساسات و علایق شخصی وجود ندارد همه چیز به حساب کتابهای دودوتا چهارتایی و منافع کشورها بر می‌گردد.
اگر کشورها منافع مشترک داشته باشند با هم همکاری می‌کنند و حتی شاید هم متحد شوند و اگر نه در نهایت دورادور سلامی به هم می‌رسانند...
دنباله‌ی یادداشت در لینک زیر👇

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

کسانی که در این سالها، جان و مال و اندام خود را تقدیم وطنمان کردند، با شهیدان مشروطه یا مدافعین #وطن در دوره‌ی افشار و پاسداران باستانی ایران تفاوتی ندارند. درازای دفاع از ایران به اسطوره‌ها باز می‌گردد. دفاع و فداکاری میوه‌ی عشق و دلدادگی به وطن است.

از آریوبرزن هخامنشی و سورنا و بابک خرمدین در گذشته‌های دور تا غفور جدی‌اردبیلی و عباس دوران و محمدابراهیم همت و مهدی باکری و...

یاد همه‌ی سربازان وطن تا ابد در دل ما ایرانیان، شورآفرین و مقدس است...
#وطنپرستم

@ThinkTogether🇮🇷❤️🌱
#بخشی از یک کتاب

به نظر شما چه چیزی عوام را به میدان اعدام می کشاند؟ سنگدلی؟ اشتباه می‌کنید، مردم سنگدل نیستند و اگر زورشان می‌رسید این بدبختی را که روی سکوی اعدام احاطه‌اش کرده‌اند، از چنگال عدالت بیرون می‌کشیدند! اینان اگر به میدان اعدام می‌روند برای آن است که وقتی به محله‌شان برمی‌گردند مطلبی برای تعریف کردن داشته باشند! حالا صحنه‌ی اعدام باشد یا هر اتفاق دیگری فرق نمی‌کند، فقط می‌خواهند دارای نقشی باشند، همسایه‌ها را دور خود جمع کنند و آنها به حرفهایشان گوش بدهند. کافی است در خیابان جشن و سرور به پا شود، خواهید دید میدان اعدام خالی می‌شود. مردم تشنه‌ی نمایش‌اند و اگر نمایش جالب باشد همانقدر لذت می‌برند که برگردند و آن را برای دیگران تعریف کنند.

📖 ژاک قضا و قدری و اربابش
دنی دیدرو

@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک

🇬🇧 ذهنیت سیاسی انگلستان
🎙 ایمان فانی

💬 در این پادکست پژوهشگر ارجمند به ذهنیت سیاسی انگلستان در جایگاه یک قدرت دریایی می‌پردازد و به این پرسش پاسخ می‌دهد که چرا انگلستان هرگز هویت خود را سراسر در درون اروپا و اتحادیه اروپا تعریف نکرده است؟ گذشته از کشمکشهای زبانی، نگاه درازمدت دیپلماتیک انگلستان به روسیه، چین، آلمان و دیگر قدرتهای ابرقاره‌ی اوراسیا چگونه است؟ و این نگاه در عملکرد سیاستمدارانی چون چرچیل، تاچر و دولتمردان امروز انگستان چگونه بازتاب یافته است؟ در پایان، چکیده‌ای از نظریه‌ی جغرافیای سیاسی هالفورد مکیندر و ویرایش دیگر آن نظریه، از نیکولاس اسپایکمن گفته می‌شود.

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تاریخ ایران

⚫️ ترکمانچای چرا رخ داد؟

فاجعه‌ی ترکمانچای اینگونه آغاز شد که کمی پس از پیمان گلستان، با انگیزش سید محمد مجاهد (سید محسن امین، اعیان‌الشیعه، ج ۹، ص ۴۴۳) کسانی چون سيد عبدالله بهبهانی (با بهبهانی دوران مشروطیت یکی نیست)، آيت‌الله استرآبادی، ملاهادی نراقی، ملا محمدتقی برغانی، میرزا عبدالوهاب قزوینی، ملا احمد نراقی، سید عزیزالله مجتهد طالشی و آخوند ملا محمد ممقانی به سوی تبریز راه می‌افتند تا چنین وانمود شود که همه‌ی علما خواهان جهاد هستند و به شاه اولتیماتوم داده می‌شود که اگر خواست آنها را نپذیرد، خود وارد عمل خواهند شد! تا به ملت نیز وانمود شود که اگر شاه عرضه‌ی حفظ عزت کشور و رویارویی با روسیه را ندارد، علما ولی دارند! (عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران، ص ۲۲۳).

🔸تردیدی نیست که اگر چنین رویارویی در توان حاکمیت وقت ایران بود، در بایستگی بازپس‌گیری سرزمینهای اشغالی تردیدی نبود، ولی سید محمد مجاهد نه تنها برداشت درستی از اوضاع جهان نداشت، بلکه دریافت دقیقی از ناتوانی حکومت وقت هم نداشت. ناگزیر، بجای پرداختن به پایه‌های اصلی توسعه نیافتگی، توجهش روی به فراهم کردن زمینه‌ی جهاد بود.

🔸فضای جنگ با روسیه در حالی فراهم می‌شد که فرمانده شجاعی چون عباس‌میرزا و دولتمرد خردمندی چون قائم مقام، با درک محدودیتها و نیز شناخت بازیگران نظام بین‌الملل، خواهان گفتگو با روسیه‌ی اشغالگر، برای مدارا با مردم بخشهای اشغالی بودند (تا پیش از ترکمانچای، بخشهای از دست رفته در پیمان گلستان، اشغالی نامیده می‌شد و پس از ترکمانچای، ایران ناگزیر شد از این ادعا دست بکشد). در برگه ۴۲ كتاب "كشتگان بر سر قدرت" آمده است:
عباس ميرزا (نايب السلطنه) و قائم مقام (صدراعظم) دل خون و خاموش بودند. تا شاه رای قائم مقام را پرسيد، او بهانه آورد كه: ”كار جنگ و لشكرآرايی را بايد از لشكريان خواست كه من مرد قلمم“.
شاه پافشاری کرد. قائم‌ مقام پاسخ خود را با اين پرسش بيان كرد:
”شاهنشاها! ماليات مملکت شاهنشاهی چقدر تواند بود؟“
شاه روی در هم كشيده پاسخ داد:
”شش كرور“
البته، شاه می ‌دانست كه قائم ‌مقام خود اين را بهتر می‌داند. آنگاه قائم‌ مقام پرسيد:
”آيا ماليات مملکت روس به عرض مبارك رسيده است؟“
شاه با كمی تندی پاسخ داد:
”آری! ششصد كرور است، می‌دانيم“
و قائم مقام پاسخی را كه آماده كرده بود باز گفت:
”جنگ شش كرور و ششصد كرور، نه شرط عقل است“
علما ولی پافشاری بر جنگ داشتند و شاه خواست که طالعی گرفته شود ... پايان اين جنگ برای قائم مقام روشن بود، پس دم دركشيد و ساكت شد! چرا كه ميدان در دست رمالان بود"

🔸فرجام هم این بود که فتحعلی‌شاه از سید محمد مجاهد، دست‌نوشته‌ای برای آغاز جنگ با روسیه درخواست کرد، که در شب اول قبر آن را به نکیر و منکر نشان دهد تا ثابت شود به دستور روحانیون به جنگ پرداخته‌است! و این درحالی بود که مخالفان جنگ به درستی باور داشتند که با توجه به گرایش الکساندر اول، تزار جدید برای بهبود روابط با ایران و کنار زدن اختلافات، می‌توان با گفتگو به سازش رسید (نقش روحانیت در تاریخ معاصر ایران- نوشته دکتر یاوری، ص ۲۱).

🔸سرانجام و با پافشاری علما، جنگ در گرفت و شوربختانه سپاه ایران چنان شکستی خورد که ایوان پاسکویچ فرمانده سپاه روس ادعا کرد که به آسانی می‌تواند تهران، آذربایجان، قزوین و دیگر بخشهای ایران را بگشاید و از اینجا به بعد بود که شاه و علما دوباره دست به دامان همانهایی شدند که از آغاز مخالف ورود به چنین عرصه‌ای بودند.

🔸از اینجا دیگر این هنر قائم مقام و هیات مذاکره‌کننده‌ی ایرانی بود که با دست خالی و ارتشی فرسوده، در حالی به از دست دادن دربند، باکو، شیروان و قراباغ گردن نهاد که گشودن تهران برای سپاه روس کاری شدنی بود. سرانجام با گفتگو، روسیه‌ی پیروز با اینکه برتری نظامی داشت، پذیرفت نیروهایش را به آن سوی ارس ببرد.

🔸بنابراین در اینکه نکبتی پیش آمد کرد، تردیدی نیست، ولی دست کم در ترکمانچای، مسوولیت ننگ و فلاکت بر گردن آنهایی است که زمینه و هیجان رفتن به راهی هزینه‌زا را پدید آوردند و سپس بدون پذیرش مسوولیت، کنار نشستند و مذاکره‌کنندگان را به خیانت و کوتاهی در بروز نکبتی متهم کردند که خود پدید آورده بودند.
ترکمانچای قراردادی است که تنها از دیدگاه ناکاردانی شاه بدان نگریسته شده و کمتر به یاد آمده که این کوچک شدن ملت ما، برخاسته از رویکرد بیخردانه و هیجانی و پافشاری روحانیت برای جنگی نابرابر بود و این قرارداد، از سقوط آذربایجان و گیلان و قزوین و تهران پیشگیری کرد. آن هم در شرایطی که طرف مذاکره روسیه‌ای بود که با اینکه می‌توانست همچنان پیشروی کند و موقعیت خود را بهبود بخشد، در پیامد این سازش، در اوج قدرت و پیروزی به مرز ارس عقب‌نشینی کرد.

سهند ایرانمهر (ویرایش شده)

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دانستنی
#فرهنگ

📘 خلاصه کتاب روانشناسی توده‌ها نوشته‌ی گوستاو لوبون / بخش نخست
🎙 دکتر ایمان فانی

💬 در این فرسته آقای دکتر ایمان فانی به معرفی متنی ارزشمند در مطالعات سیاسی، یعنی اثر کلاسیک گوستاو لوبون، روانشناسی توده‌ها پرداخته‌است.
بعضی از آرا و دیدگاههای لوبون بسیار جالب و حتا تکان دهنده هستند و به خواننده بینش تازه‌ای از تفسیر رفتارهای اجتماعی و گروهی می‌دهند.

🏮 بسیار جالب و شنیدنی است. با هم بشنویم.

🙏 با سپاس و قدردانی از آقای دکتر ایمان فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان مدرسه‌ی زندگی فارسی
#ژئوپولتیک

@ThinkTogether🌱
#یادداشت

در شاهنامه‌ی فردوسی روایت عجیبی وجود دارد؛
وقتی زال می‌خواست از سیمرغ خداحافظی کند ، سیمرغ سه پَر از پَرهای خود را به زال می‌دهد و می‌گوید: هر وقت در تنگنا قرار گرفتی پرها را به آتش بکش تا‌ من به یاریت بشتابم.

سالها می‌گذرد...
رودابه، همسرِ زال، رستم را آبستن می‌شود و ناتوان از وضع‌حمل در بستر مرگ می‌افتد.

زال هراسان اولین پر سیمرغ را به آتش می کشد. سیمرغ به یاری همسر و فرزندش می‌آید و از مرگ می‌رهاندشان.

زال در اواخر عمر و قبل از مرگش، دو پر دیگر را به رستم‌ می دهد تا در تنگنا، آنها را به آتش بکشد...

سالها می گذرد و رستم در جنگ با پهلوانی به نام اسفندیار دچار زخمهای فراوان می‌شود و مستاصل از شکست او...
رستم پر دوم را به آتش می‌کشد.
سیمرغ آشکار می‌گردد.
رستم را درمان می‌کند و راز شکست اسفندیار را بر‌ملا می‌نماید.
رستم پیروز می‌شود...

ولی راز سر به مُهری که فردوسی قرنهاست آن را پنهان کرده، این‌جاست.

فردوسی تکلیف پر سوم را مشخص نکرده!!

در هیچ جای شاهنامه نشان و خبری از پر سوم نیست.
سرنوشت پر سوم در پرده‌‌ی معماست.
حتی هنگامی که رستم در هفت‌خوان، در نبرد دیو سیاه و سپید گرفتار می‌گردد،
و یا در رزم اول از سهراب شکست می‌خورد، پر سوم را به آتش نمی‌کشد.

یا هنگامی که در چاه شغاد نابرادر به تیرهای زهر‌گون گرفتار می‌آید، کشته می‌شود، ولی پر سوم را به آتش نمی‌کشد.

چه چیز با ارزشتر از جانش که مرگ را می‌پذیرد، ولی پر سوم را نگاه می دارد؟
چرا؟

رستم پر سوم را به چه کسی سپرده‌است؟
پر سوم باید به دست چه کسی برسد؟
و در چه زمانی به آتش کشیده‌ شود؟

ادبیات اساطیری ایران شعله‌گاهِ کنایه‌ها و نشانه‌های ژرف و رازآلود است.
اشاراتی که خاستگاهش، همان تجسمِ آمال و آرزوهای ساکنان فلات ایران می‌باشد.

فردوسی با هوشِ تاریخی و جامعه‌شناسش، پیش‌بینی روزهای تیرگون میهنش را نموده‌بود.
او نیک می‌دانست گردش گردون بر ایرانیان روزهای هم‌دیسِ حاکمیتِ ضحاک را بازمی‌آورد؛

چو ضحاک شد بر جهان شهریار
بر او سالیان انجمن شد هزار
نهان گشت آیین فرزانگان
پراگنده شد نام دیوانگان
هنر خوار شد، جادویی ارجمند
نهان راستی، آشکارا گزند
ندانست جز کژی آموختن
جز از کشتن و غارت و سوختن

فردوسی در تعبیری عاشقانه و رازآلود، صبح امیدِ رهایی‌بخش از تیره‌بختی ایرانیان در هر دوره‌ای از این تاریخ را، درصدفی مکتوم قرار داده است.

باور این که هنوز راهی بر سعادتمندی ایرانیان وجود دارد.

تاریخ گواه این مدعاست.
ایران خانه‌ی سیمرغ است و ما نوادگان رستم و زالیم...

سومین پر سیمرغ را به آتش خواهیم‌کشید، تا سیمرغ خِرد و شادی و سعادتمندی، از پس این ظلام وحشت و تیره‌روزی بر فلات ایران لبخند بزند.
ما وارثان پر سوم سیمرغیم.
#وطن

@ThinkTogether🌱
Americas Strategy In World Politics - Nicholas Spykman.pdf
44.5 MB
#کتاب
#ژئوپولتیک

📖 American Strategy in World Politics
Nicholas Spykman

💬 نیکلاس اسپایکمن، دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، در این کتاب که یکی از مهمترین نوشتارهای ژئوپولتیک صد سال گذشته است، یک راهبرد را برای دوران جنگ و صلح بر مبنای جایگاه جغرافیایی آمریکا ارایه نمود. از دید اسپایکمن، کلید برتری سیاسی جهانی، منطقه ای ساحلی نامیده شده به خط کناره یا rimland است: «هر کسی خط کناره را کنترل کند، بر اوراسیا حکمرانی خواهد کرد؛ هر کسی بر اوراسیا حکمرانی کند، سرنوشت جهان را در کنترل خواهد داشت.»
اسپایکمن در سال ۱۹۴۳ درگذشت، ولی تفکرات او چهار سال بعد در دکترین هری ترومن، رییس‌جمهور وقت ایالات متحده، تکرار شد. جورج فراست‌کنان، دیپلمات آمریکایی، هم بعدتر همین نگرش را به صورت «استراتژی مهار» پرورش داد. در عمل به این راهبرد، نگهداری خط کناره از نروژ تا اروپای مرکزی و از یونان و ترکیه به سمت خاورمیانه، آسیای جنوب شرقی و بخشهای شرق دور خط کناره‌ی آسیایی، پایه و اساس راهبرد آمریکا در جنگ سرد را تشکیل می‌داد و منطق پشت ایجاد سازمان ناتو در ۱۹۴۹ نیز همین بود.

@ThinkTogether🌱
عقب انداختن کارها
دکتر هلاکویی
#روانشناسی
#دانستنی

مردم بسیاری از مشکل "عقب انداختن کارها" رنج می‌برند. این ناتوانی را به معنای واقعی می‌توان یک مصیبت دانست. سالهای زندگی کسی که درگیر این رنج و ناتوانی است، به بیهودگی و سردرگمی تلف می‌شود و آنگاه چشم باز می‌کند که عمرش گذشته و همه یا بیشتر آرزوهایش را از دست داده است.

در این مشاوره‌ی تلفنی، دکتر هلاکویی ریشه‌های تربیتی و روانی این رنج را بیان می‌کند. باشد که هشیار شویم و با تربیت آگاهانه‌ی فرزندانمان، یاریگر خوشبختی و رشد آنها باشیم.

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#دیدگاه

🇮🇷 کردها و حوثیها

اگر در جنگ سوریه، گروههای مسلح کرد کمی هوشمندی بیشتری از خود نشان می‌دادند، می‌توانستند باعث تحریم و انزوای ترکیه شوند ولی به دلیل تشخیص نادرست واقعیتها، جنگشان به سود ترکیه تمام شد.

آشکار است که کردها از نظر شمار، جنگ افزار و زمین، وضع بهتری نسبت به حوثیهای یمن داشتند، ولی نتوانستند گوشه‌ای از کامیابی حوثیها را تجربه کنند. چرا که بجای تکیه بر سرزمین مادری، به قدرتهای بیرونی مانند آمریکا و اسراییل تکیه کردند و همانگونه که از آغاز بر آگاهان روشن بود، سرانجام ترامپ آنها را مانند کالا معامله کرد. امروز کردها فقط با خفت و خواری آمریکاییها را دشنام می‌دهند و کار دیگری از ایشان ساخته نیست. و البته اسراییل همچنان مشغول سواری است‌.

در سوی دیگر، حوثیها هستند که از پوشش ساده‌ای مانند دامن بجای لباس استفاده می‌کنند، پابرهنه هستند، کفش ندارند، با نیم بطری آب و یک موز ساعتها در کوههای یمن راهپیمایی می‌کنند و غذا و بهداشت و تبلیغات ویرانگر پانکردها را هم ندارند و از مظلومنمایی و پشتیبانی رسانه‌ای هم برخوردار نیستند، ولی فقط با چند مدل سلاح ایرانی مانند کلاشینکف و‌ آرپی‌جی و‌موشکهای قدیمی اسکاد روسی، پوزه‌ی عربستان و ۱۷ کشور متحد سعودی را چنان به خاک مالیده‌اند که حکام سعودی (که برای فتح دو هفته‌ای یمن رفته بودند) اکنون پس از نزدیک به شش سال جنگ، به هر روشی می‌خواهند خود را نجات دهند ولی نمی‌توانند. تا آنجا که امارات ۷۰۰ میلیون دلار به ایران باج داد و اجازه یافت خود را از قتلگاه یمن بیرون بکشد!

کردها از حوثیها امکانات بهتری داشتند ولی به مانند همیشه باختند. پانکردها همیشه قربانی بی‌ریشگی، دورافتادگی از وطن، فریب‌خوردگی و اعتماد به نفس کاذبشان می‌شوند. و باید از برج عاج خود پایین بیایند و ببینند که نه جنگجویان بزرگی هستند و نه سیاستمداران خوبی. دلاوری و شجاعت و کارزار واقعی با ژستهای جلوی دوربین و حرفهای قومگرایانه متفاوت است. کردها هم می‌توانستند با حمایت مام میهن سرنوشت عزتمندانه‌ای بیابند. هنگامی که در جریان اشغال عفرین ارتش ترکیه به انبارهای مهمات (ی پ گ) دست یافت، از شمار و میزان سلاحهای ایرانی که در اختیار این گروه بود شگفت‌زده شد، ولی این گروهها (که شوربختانه اختیار سرنوشت مردم عادی را هم در اختیار خود گرفته‌اند)، سوراخ دعا را گم کرده‌اند، و از سر بی‌هویتی و سردرگمی، هر کسی را که اندکی برایشان شخصیت مستقلی در برابر ایران قایل می‌شود، به عنوان دوست در آغوش می‌کشند. و سواری دادن رهبران کرد را پایانی نیست.

رهبران خودخوانده کُرد اگر به راستی برای کردها آینده‌ی با ثبات و روشنی را می‌خواهند، اکنون باید با ساز و کاری خردمندانه، در چارچوب دولتهای خود پیگیر حقوق شهروندیشان باشند و در دراز مدت بهتر است به پیوستگی به میهن باستانی و ستون جاودانی ثبات منطقه بیندیشند. اشتباه این گروهها همه‌ی منطقه را دچار بحران کرده است و باعث فقر و آوارگی و خفت مردم شریف کرد زبان شده است.
رهبران قدرت‌طلب گروههای کرد، بهانه‌ی نوعثمانی‌گری و حمله به سوریه را به اردوغان دادند و وقتی هم که جنگ شد حاضر به ایستادگی نشدند و با گفتن اینکه ترکیه ارتش دوم ناتو است، خطا و بزدلی خود را توجیه کردند.

در یمن حوثیها و ارتش مردمی، چندین سال است که تحت محاصره دارویی و غذایی و بمبارانهای عربستان، تسلیم نشده و با حمایت ایران اکنون دست بالا را در جنگ با عربستان در اختیار دارند و در هر عملیات، شکست و رسوایی تازه‌ای برای ائتلاف درست می‌کنند. یمنیها اگرچه کفش و لباس نداشتند، ولی هوشمند و عاقبت‌نگر بودند و تاریخ را به یاد داشتند و آن را تکرار کردند. (در تاریخ، ماجرای پشتیبانی ایران ساسانی از یمنیها در برابر حمله‌ی اعراب حجاز را بخوانید)
گروههای کرد ولی بجای تکیه به میهن باستانی و آبا اجدادی خود، بر روی کسانی سرمایه‌گذاری می‌کنند که ابتدا اندک شخصیتی برایشان قایل شده ولی در نهایت به آنها خیانت می‌کنند.

آیا پس از دهه‌ها در به دری و رفتن به بیراهه، هوش و تدبیری نباید در کار بیاید؟

👤 بابک‌ مهرآیین

@ThinkTogether🌱
#چکامه

چو خواهم ز تو روز و شب یاوری
مکن شرمسارم در این داوری
چنان دارم ای داور کارساز
کزین بانیازان شوم بی‌نیاز

👤 عالیجناب نظامی گنجوی / سده‌ی ششم خورشیدی / کتاب شرفنامه

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دانستنی
#فرهنگ

📘 خلاصه کتاب روانشناسی توده‌ها نوشته‌ی گوستاو لوبون / بخش دوم
🎙 دکتر ایمان فانی

💬 در این فرسته آقای دکتر ایمان فانی به معرفی متنی ارزشمند در مطالعات سیاسی، یعنی اثر کلاسیک گوستاو لوبون، روانشناسی توده‌ها پرداخته‌است.
بعضی از آرا و دیدگاههای لوبون بسیار جالب و حتا تکان دهنده هستند و به خواننده بینش تازه‌ای از تفسیر رفتارهای اجتماعی و گروهی می‌دهند.

🏮 بسیار جالب و شنیدنی است. با هم بشنویم.

🙏 با سپاس و قدردانی از آقای دکتر ایمان فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان مدرسه‌ی زندگی فارسی
#ژئوپولتیک

@ThinkTogether🌱
#پندک

اگر دوست دارین بچه‌تون کتابخون بشه، باید خود شما هم کتاب بخونید،
اگه مامان و بابا، اهل سیگار وقلیون
هستن،
نمیتونن انتظار داشته باشن که
بچه‌شون شاهنامه‌ی فردوسی و هملت شکسپیر دوست داشته باشه!

@ThinkTogether
📚🌺🍃
#دیدگاه

♦️ اولین ترکشهای تفاهمنامه ایران و چین به هند خورد!

عماد آبشناس

هنوز تفاهمنامه همکاری طولانی مدت ایران و چین به امضا نرسیده که آمریکاییها و وابستگانشان، زمین و زمان را بهم دوخته‌اند تا جلوی انجام این تفاهمنامه را بگیرند!

همین یک قلم ناراحتی آمریکاییها کافی است تا همه متوجه شوند اهمیت و ارزش این تفاهمنامه تا چه حد است و در عمل چه ضربه‌ای به آمریکا و سیاستهایش بر علیه ایران، وارد می کند.

کمترین نتیجه‌ی این تفاهمنامه، شکسته شدن تحریمهای آمریکا بر علیه ایران می‌باشد. همکاریهای دیگر ایران و چین به کنار.

تا به کنون هم، همه متوجه شده‌اند که چیزی در این تفاهمنامه وجود ندارد که منافع ملی ایران را به خطر بیاندازند و همه‌ی پروپاگانداهای تبلیغاتی که آمریکا و وابستگانش بر علیه این تفاهمنامه راه انداخته‌اند طبل تو خالی است.

می‌توان گفت روز گذشته اولین ترکشهای این تفاهمنامه به هند اصابت کرد، کشوری که چندین سال است توافق ساخت و مدیریت بندر چابهار را با ایران امضا نموده، ولی به بهانه‌ی تحریمهای آمریکا از اجرای تعهدات خود سر باز می‌زند و اظهار می‌دارد چون نمی‌تواند پول به ایران منتقل کند، پس پروژه را هم فعلا نمی‌تواند اجرا کند.

تا هندیها متوجه شدند که ایرانیها ممکن است بخواهند این پروژه را به چین واگذار کنند، دست به کار شدند و به دولت ما اعلام کرده‌اند که تصمیم دارند هیاتی برای گفتگو با ایران و رخصت گرفتن مجدد، اعزام کنند و بودجه پروژه را هم حاضر هستند بطور نقد به ایران منتقل کنند.

کره‌ایها هم پیام فرستاده‌اند که هفت ملیارد دلار پول ایران امانت پیش آنها است و می خواهند با ایرانیها گفتگوهایی را شروع کنند تا راه و چاره‌ای برای انتقال این پول به ایران بیابند.

توجه داشته باشید تا پیش از مطرح شدن بحث تفاهمنامه‌ی ایران و چین، کره‌ایها پولهای ایران را بلوکه کرده بودند و حاضر نبودند در مورد آن حتی صحبت کنند!

اروپاییها هم به دست و پا افتاده‌اند تا پروژه‌هایی را که چند سال است نیمه رها کرده‌اند، دوباره اجرا کنند و اظهار می‌دارند راه و چاره‌ای برای انتقال پول به ایران از طریق ساز و کار اینستکس پیدا کرده‌اند!

برخی کشورها هم با کشور ما ارتباط برقرار کرده‌اند و اظهار داشته‌اند که آمریکاییها بر اساس شرایطی به آنها اجازه داده‌اند تا مقداری از منابع ایران را آزاد کنند.

بدیهی است همه این اقدامات بدون هماهنگی آمریکا نبوده و نمی‌باشد و هیچ کدام از سیاستمداران این کشورها در شرایطی نیستند که بدون اجازه آمریکا حتی آب بخورند.

کاملا مشخص است حالا که آمریکاییها احساس کرده‌اند احتمال دارد سیاستهایشان علیه ایران شکست بخورد، به تب و تاب افتاده‌اند تا هر جور که شده دوباره دولتمردان ایران را با وعده‌های توخالی، خام کنند.

همین رویکرد ایالات متحده و متحدین آن ثابت می کند که راه انتخاب شده توسط ایران برای همکاری با شرق، خوب جواب داده و باید ایرانیها همین راه را پیش بگیرند و حتی اگر بنا باشد که راه همکاریها با دیگر کشورها هم باز شود، باید چانه‌زنی کنند تا این بار شرایط محکمتری برای آنها ایجاد شود و وسط کار دست ایرانیها را در پوست گردو نگذارند.

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه

چیزی که سبب شده است زنده بودن را باارزش بدانم و بگویم زندگی تقریبا به زیستنش می‌ارزد،
بعد از موسیقی،
دیدار با قدیسان است،
قدیسانی که همه جا حضور دارند. 
مقصودم از قدیسان، مردمانی است که در جامعه‌ای که به شکل تکان‌دهنده‌ای بی‌آبروست، آبرومندانه رفتار می‌کنند.

👤 کورت ونه گات / نویسنده‌ی آمریکایی

#سرباز_وطن
#کرونا_را_شکست_می‌دهیم

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

🎶 حسین گل‌گلاب (‌زاده‌ی ۲۷ امرداد ۱۲۷۴ تهران - درگذشته‌ی ۲۲ اسفند ۱۳۶۳ تهران) ادیب، ترانه‌سرا و استاد دانشگاه

حسین گل‌گلاب سراینده‌ی سرود «ای ایران، ای مرز پرگهر» است. او دبستان و دبیرستان را در علمیه و دارالفنون به انجام رساند و با هوش و آمادگی که داشت، دیری نپایید که همراه با آموختن به آموزاندن هم پرداخت.
وی در موسیقی شاگرد کلنل علینقی وزیری بود و پیش ایشان آموزش تار می‌دید. گل‌گلاب نخستین نویسنده‌ی کتاب آموشی تاریخ طبیعی در ایران بود. او از سال ۱۳۰۴ تا سال ۱۳۱۷ دوازده کتاب برای آموزش جغرافی و تاریخ طبیعی فراهم نمود.

ایشان از نخستین اعضای پیوسته‌ی فرهنگستان ایران بود و واژه‌های زیادی همچون گلبرگ، كاسبرگ، گلسنگ، نهان‌دانه، بازدانه و پرچم را در زمينه‌ی گياهشناسى جایگزین برابرهای بیگانه‌ی آنها کرد که همگی در فرهنگستان زبان پذیرفته شدند و سالها است که جای خود را در کتابهای درسی یافته‌اند.

ایشان در ۸۶ سالگی ساماندهی فرهنگنامه‌ی زیست‌شناسی و گیاهان ایران را آغاز نمود ولی شوربختانه عمرش بسنده نبود تا آن را به پایان رساند.
گل‌گلاب گرچه در زمینه‌‌ی پیشنهاد واژگان برای فرهنگستان در میان اهل فرهنگ و ادبیات شناخته شده است، ولی شناختگی ایشان، بیشتر برای سرایش ترانه‌ی تصنیف "ای ‌ایران" است. اثری جاودان که مردم ایران در جایگاه سرود میهن‌پرستانه در همایشها می‌خوانند. سرودی که در روز بزرگداشت فردوسی بزرگ در شمار آثار ملی، به ثبت رسید. این تصنیف دستاورد همکاری حسین گل‌گلاب (ترانه سرا)، روح‌الله‌ خالقی (آهنگساز) و غلامحسین بنان (خواننده) است و سه سال پس از اشغال اندوهبار ایران به دست متفقین و در سال‌ ۱۳۲۳ ساخته شد.
دکتر حسین گل گلاب سرانجام در ۸۹ سالگی پس از عمری خدمت به میهن درگذشت.

📎 داستان سرایش سرود میهنی "ای ایران ای مرز پرگهر" را اینجا بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2850

@ThinkTogether🌱
#موسیقی

🎼 تنیده یاد تو
🎤 استاد محمدرضا شجریان

تنیده یاد تو
در تار و پودم
بود لبریز از عشقت وجودم
تو بودم کردی از نابودی
و با مهر پروردی
فدای نام تو،
فدای نام تو،
بود و نبودم
میهن ای میهن 🇮🇷❤️🇮🇷❤️🇮🇷

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

👳‍♀ ناصر پورپیرار که بود؟

ناصر بناکننده (متولد ۱۳۲۰ در تهران) معروف به ناصر پورپیرار و با نام مستعار ناریا؛

بر اساس خاطرات نورالدین کیانوری، پورپیرار کار خود را به عنوان حروفچین در یک چاپخانه وابسته به حزب توده آغاز کرد و بعدها با شراکت با دو نفر دیگر، یک بنگاه انتشاراتی تاسیس نمود.
وی یک سال پیش از انقلاب با کیانوری در برلین ملاقات نمود و طرح ترور محمدرضا پهلوی را از طریق حفر تونل و منفجر کردن خودروی شاه در هنگام عبور، به کیانوری ارایه داد. کیانوری در خاطراتش می‌نویسد «این شخص دیوانه‌ به نظر می‌رسد». به گفته‌ی کیانوری پورپیرار در سال ۱۳۵۸ از حزب توده اخراج شد. دلیل این امر «خوردن پول حزب و کلاهبرداری از شرکایش در انتشارات نیل و بالا کشیدن حق‌التالیف آقای محمود اعتمادزاده (م به‌آذین)» بوده‌است. پورپیرار پس از آن مدتی با نام مستعار ناریا به انتشار جزواتی علیه حزب توده و بدگویی به شخص کیانوری -که دستور اخراجش را داده بود- می‌پرداخت.

کمی بعدتر وی به دلیل ارتباط با ماموران کشور بلغارستان، دستگیر و روانه‌ی زندان اوین شد. پورپیرار در زندان تواب شد و به گفته‌ی علیرضا نوری‌زاده، پس از تواب شدن، به عنوان بازجو مورد استفاده قرار گرفته و از تهیه‌کنندگان و نویسندگان برنامه‌ی معروف تلویزیونی هویت نیز بود. نخستین ورود وی به حوزه‌ی تاریخ ایران، به واسطه‌ی کتاب "از زبان داریوش" (نوشته‌ی هایدماری کخ، ترجمه‌ی دکتر پرویز رجبی، انتشارات کارنگ، ۱۳۷۶) بود که خود را ویراستار آن معرفی کرده‌است. پورپیرار که همواره شیفته‌ی ابراز وجود بود، در مقدمه‌ای دو صفحه‌ای که بر این کتاب نوشته، عصر هخامنشی را مبشر راستی و برابری و آزادی و عدالت معرفی کرده و آن را باعث غرور ایرانیان دانسته است... و این در تضاد کامل بود با آنچه یکی دو سال بعد شروع به بیان نمود.

پورپیرار تحصیلات دانشگاهی نداشت. او در حالی همه‌ی مورخان شناخته‌شده را بیسواد می‌دانست که در پاسخ به پرسش خبرنگار ایسنا که پرسید: «لطف می‌کنید مدارک تحصیلی و سوابق علمی خود را برای ما بیان کنید؟» پاسخ داد: «من جدی گفتم که سوادی ندارم و اتفاقاً هر چه بیسوادتر باشم، بیشتر اسباب سرشکستگی مورخانی که قادر به پاسخ دادن به گفته‌های من نیستند، خواهم بود.»

مجموعه تلاشهای پورپیرار را می‌توان در سه عنوان جای داد:
۱. تحسین و تقدیس اعراب
۲. وحشی و پلید توصیف کردن ایرانیان و تحریف شده دانستن تاریخ و تمدن ایران باستان (اعم از دین زرتشت، و دودمانهای هخامنشی تا ساسانی)
۳. بدنام کردن بزرگان ایران از فردوسی بزرگ تا میهن‌پرستان معاصر.


🈚️ نمونه‌هایی از گفته‌های پورپیرار:

- ایران ساخته‌ی دست یهودیان است.
- هخامنشیان قومی اسلاو و وحشی بودند که «به دستور و مزدوری یهودیان» بر ایران چیره شده و آنچنان نسل‌کشی کردند که تا ۱۲ سده پیش از ظهور اسلام، جنبنده‌ای در جغرافیای ایران نمی‌زیسته‌ است.
- آیین زرتشتی وجود نداشته‌است. ایرانیان تا پیش از اسلام به هیچ دینی معتقد نبوده و کتاب اوستا در همین اواخر در هند نوشته شده‌است.
- حمله‌ی اعراب به ایران سرآغاز تاریخ ایران است.
- سلمان فارسی زاییده‌ی توطئه یهودیان است.
- زبان ترکی، زبانی فاقد واژگان پایه‌ای و انتزاعی است.
- من از مورخان می‌خواهم تا یک شی منقول متعلق به مادها را در طول تاریخ نشان دهند و مطمئنم که هیچیک نمی‌توانند این کار را انجام دهند.
- هنوز حتی یک عکس و سند دست نبرده و سالم نیافته‌ام که به نحوی حضور سلسله قاجار در تاریخ معاصر ایران را ثابت کند.

این شخص تحقیرشده و بیمار، پس از حدود دو دهه مهمل‌بافی، سال ۱۳۹۴ در تهران درگذشت.

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاریخ

🗺 خاورمیانه‌ و عثمانی
🎙 دکتر مایکل راینولد / استاد تاریخ خاورمیانه در دانشگاه پرینستون

💬 ... پیروان [حضرت] محمد بسیار سریع سرزمینهای بزرگی را فتح کردند، ولی آنها هیچ تجربه‌ای در مدیریت سرزمینهایی با آن گستردگی نداشتند. پس ایرانیها را که تجربه مدیریت امپراتوری بزرگ ساسانی را داشتند، پس از اشغال ایران، به سمت اداره‌ی فتوحات خود گماشتند و اینگونه تمدن اسلامی آغاز شد. تمدن اسلامی، سنتزی از المانهای عربی و امپراتوری کهن ایرانیان بود.
تا سال ۷۵۰م نه تنها در ایران بلکه در سراسر خاورمیانه نشانی از ترکها وجود نداشت. ترکها را در تاریخ جهان می‌توان متاخر دانست. نخستین بار در میانه‌های قرن ۷م کسانی که ترک نامیده‌ می‌شوند در سرزمینهای شمال مغولستان گزارش شده‌اند.
زبان ترکی با زبانهای هندواروپایی نسبتی ندارد، بلکه از خانواده زبانهای آلتایی است و با چینی و مغولی و کره‌ای هم‌خانواده است [...] ترکها مردمی اسب سوار و بیابانگرد بودند که به سوی آسیای مرکزی و ایران و آناتولی سرازیر شدند. آنها اسلام و فرهنگ فاخر را از ایرانها آموختند [...]

ویدیوی کامل این سخنرانی ۷۰ دقیقه‌ای

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

این عکس واقعی است.
این پنج سرباز، آخرین کسانی هستند که زمان تازش ارتش بعث، به سوی پل خرمشهر رفتند که با متجاوزان درگیر شوند. تا هموطنان بیشتری فرصت بیابند شهر را تخلیه کنند و به سلامت از دشمن دور شوند. این پنج سرباز می‌دانستند که زنده باز نخواهندگشت.

پنج نفری که نه نامشان را می‌دانیم، نه چهره‌شان را دیده‌ایم 💕❤️

ما اگر این چنین بزرگ و سلحشور نیستیم، کاش روسیاهان تاریخ هم نشویم. که نمی‌شویم ... به حق تمام چیزهای ارزشمند، آمین.
#وطنپرستم

@ThinkTogether🇮🇷🌱