♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
💢💢💢💢💢💢💢

همراهان ارجمند کانال،

فرسته‌هایی که تاکنون در کانال "با هم بیندیشیم" به شما گرامیان تقدیم شده است را، بسته به درونمایه‌ی آنها، می‌توانید با بهره‌گرفتن از هشتگهای زیر بیابید:

#دیدگاه #دانستنی #هنر #تلنگر #چکامه #پندک #یادداشت #روانشناسی #فرهنگ #وطن #تاریخ #سرباز_وطن #تندرستی #نکته #بخشی_از_یک #کتاب #اقتصاد #ژئوپولتیک #ایران_بزرگ_فرهنگی #دیدنی #لبخند #داستانک #ادبیات_ایران #بهبود #وطنپرستم

این هشتگها همه‌ی فرسته‌های کانال را در بر می‌گیرند.

💢💢💢💢💢💢💢
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دانستنی
#ژئوپولتیک

🗺 امپراتوریهای کهن و نوین / بخش سوم
🎙 سخنان رابرت کاپلان در مورد پنج امپراتوری بزرگ اوراسیا (چین، روسیه، ایران، عثمانی و هند) و میراث آنها برای کشمکشهای امروزی قدرت در جهان
🗓 ارایه‌ شده در همایش اقتصادی جهان / ژانویه ۲۰۱۸
📍 آشنایی با سخنران

💬 پس از روش چینی پیاده‌سازی امپراتوری (ایجاد امپراتوری از راه وابستگی اقتصادی و گرفتن خراج)، و روش روسی آن (اشغال کشورها و گماشتن یک حکومت استبدادی وابسته)، در این بخش، کاپلان روش هوشمندانه‌ی امپراتوری ایران را مورد اشاره قرار می‌دهد:

"همسو کردن کشورها، از راه ایجاد و پشتیبانی از گروههایِ سیاسی-نظامیِ بومیِ قدرتمندِ هوادار ایران"

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 4⃣

🔸جایگزین کردن خرده‌روایتها بجای کلان‌روایت

ادبیات چپ امروز کلان‌روایتها (grand narrative) را کنار می‌گذارد، چرا که باور دارد کلان‌روایتها مدعی یکپارچه کردن و کلیت بخشیدن به حوزه‌ی روایت هستند تا از این راه "توالی لحظات تاریخی" را بر حسب "یک معنای خاص" سازماندهی کنند.

این در حالی است که به گمان آنها باید روایتهای خرد (micro narratives) و روایتهای محلی (local narratives) را جایگزین آنها کرد. که این داستانهای خرد ادعای شمولیت عام ندارند، بلکه زنجیری از رخدادهای پراکنده و ناهمگن هستند و در مقابل ادغام در روایت کلان مقاومت می‌کنند.

از اینرو ایران‌ستیزان قومگرا با بهره گرفتن از این نگرش پسانوگرا، تلاش کرده‌اند که پس از ملت‌تراشی در درون ملت یکپارچه‌ی ایران، در فضاهای خرد و قومی، روایتهای خرد و محلی از رخدادها بسازند و آن رخدادها را از روایت کلان ملی آن جدا کرده و ارتباط میان آن رخدادها را با سرگذشت ملت ایران قطع نمایند.

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#دانستنی
#ژئوپولتیک

🗺 امپراتوریهای کهن و نوین / بخش چهارم و پایانی
🎙 سخنان رابرت کاپلان در مورد پنج امپراتوری بزرگ اوراسیا (چین، روسیه، ایران، عثمانی و هند) و میراث آنها برای کشمکشهای امروزی قدرت در جهان
🗓 ارایه‌ شده در همایش اقتصادی جهان / ژانویه ۲۰۱۸
📍 آشنایی با سخنران

💬 پس از روش چینی پیاده‌سازی امپراتوری (ایجاد امپراتوری از راه وابستگی اقتصادی و گرفتن خراج)، و روش روسی آن (اشغال کشورها و گماشتن یک حکومت استبدادی وابسته)، و روش ایرانی آن (همسو کردن کشورها، از راه ایجاد و پشتیبانی از گروههایِ سیاسی-نظامیِ بومیِ قدرتمندِ هوادار ایران)، در اینجا کاپلان به ترکیه و هند می‌پردازد و راهبرد امپراتوری عثمانی (اتحاد جهان اسلام) و هند را مورد اشاره قرار می‌دهد.

@ThinkTogether🌱
Warrior Politics - Robert Kaplan.epub
1.8 MB
#کتاب
#ژئوپولتیک
#تاریخ

📖 Warrior Politics / سیاست رزم‌جویی
Robert Kaplan / رابرت کاپلان

💬 پیام نویسنده در این کتاب این است که در جهان پیچیده‌ی امروز و در روزگاری که بی‌ثباتی و آینده ناروشن بر جهان سایه گسترده است، نیاز است که با خرد انباشته در روزگاران، اندیشه‌ی خود را نیرومند گردانیم و از دیدگاههای کهن، برای گشایش گره‌های دنیای نوین یاری جوییم.

کاپلان در این کتاب نکوداشته (تحسین) شده، به سان زو، هابس، ماکیاول، توسیدید و شماری دیگر از اندیشمندان گذشته می‌پردازد و از اندیشه‌ی آنان برای پاسخ به پرسشهای جهان امروز بهره می‌برد.

🔡 کتاب به زبان انگلیسی است و گمان می‌رود اینجا، نخستین پراکنش آن در فضای رسانه‌ای کشورمان باشد.

@ThinkTogether🌱
#تلنگر
#فرهنگ

‏سالهاست که خواسته و ناخواسته، بجا یا نابجا خودمان را سرزنش می‌کنیم؛ با سنجشهای نابجا جامعه‌مان را خوار می‌شماریم؛ هیچگاه داشته‌ها و خوبیهایمان را ندیده‌ایم؛ هر که بیشتر بد گفته، روشنفکرترش خوانده‌ایم...

آنچه که امروز ملت ما پیش از هر چیز بدان نیاز دارد، اعتماد به نفس و خود و یکدیگر را دوست داشتن است.

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 5⃣

🔸 اقتدارزدایی از واقعیت به وسیله‌ی به سخره گرفتن واقعیت

یکی از روشهای چپهای پسانوگرا و پیرو آنها قومگرایان، برای نپذیرفتن و مقابله با واقعیتهای مسلم انگاشته شده، به سخره گرفتن اقتدار آن واقعیتها است تا هیبت آن واقعیت مسلم فرض شده فروبریزد.

از اینرو از روشهای زیر برای فروریختن هیبت واقعیت مسلم و مورد اتفاق همگان بهره می‌برند:

گروتسک / grotesqe (طنزی هنجارگریز و زشت که به نظم و هماهنگی جهان ناباور و از هستی اکنون و آینده‌ی انسان ناراضی است)،
کاریکاتور / caricature (جلوه دادن ویژگیهای معینی از یک جامعه یا شخصیت، به شکلی مسخره و اغراق‌آمیز)،
هجو / satire (طیف وسیعی از کنایه‌ و طعنه و تمسخر، که هدفش نشان دادن کمبودها، ضعفها و ناهماهنگیهای سوژه است)،
مضحکه / bourlesque (مورد تمسخر قراردادن شخصیتها، آیینها، عادتها و باورهای جامعه با ساختن طنز از آنها که بی‌تناسبی میان موضوع و شیوه‌ی بیان، باعث خنده و مسخره‌ی موضوع یا سوژه شود، برای نمونه تکرار حرف جدی یک شخصیت محترم با لحنی عوامانه).

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک

🗺 راهبرد جهانی روسیه / بخش 1⃣

💬 «بنیانهای ژئوپلیتیک» نام کتابی است که الکساندر دوگین، راهبردساز ارشد روسی و چند تن از دولتمردان و فرماندهان ارتش روسیه نوشته‌اند. این کتاب که در سال ۱۹۹۷ چاپ شده، راهبرد ژئوپولتیکی جهانی روسیه را در سده‌ی ۲۱ بازتاب می‌دهد.

این راهبرد جاه‌طلبانه و لحن گستاخانه‌‌اش -که از ویژگیهای امپریالیسم روسی است- از آن رو شایان توجه می‌باشد که خواننده، همخوانیهای بسیاری میان آن و رخدادهای بیست سال گذشته در اروپا، آمریکا و قفقاز می‌‌تواند یافت.

🔡 با زیرنویس پارسی. دیدنی و شنیدنی است.

📎 دنباله‌ی این فرسته را اینجا ببینید:
بخش دوم / بخش سوم / بخش چهارم / بخش پنجم / بخش ششم

@ThinkTogether🌱
#چکامه

سر مردمی بردباری بود
چو تندی کند تن به خواری بود

هرانکس که گشت ایمن او شاد شد
غم و رنج با ایمنی باد شد

چو خشنود باشی تن‌آسان شوی
وگر آز ورزی هراسان شوی

ز کار زمانه میانه گزین
چو خواهی که یابی به داد آفرین

چو خشنود داری جهان را به داد
توانگر بمانی و از داد شاد

چو شادی بکاهد، بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان


👤 عالیجناب فردوسی / سده چهارم خورشیدی

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

♒️ گسلهای اوراسیا
🎙 ایمان فانی / مهر ۱۴۰۰

💬 در این گفتار پژوهشگر ارجمند به چرایی رخدادهای جاری در آسیا و به ویژه آنچه پیرامون #وطن در جریان است پرداخته، دیدگاه خود را درباره‌ی واکنش خردمندانه به آنها باز می‌گوید.

💥 جا دارد که اینجا یک نکته‌ای را که گذرا گفته شد -و ما نیز آن را دریافته‌ایم- بیشتر باز کنیم و آن اینکه "پاره‌پاره شدن ایران ما شدنی نیست."
می‌توان گفت دسیسه‌ی شوم تمدن دریایی در پاره‌پاره کردن میهن ما -با آنچه #سرباز_وطن در غرب آسیا کردند و با واکنش فطری توده‌های مردم در پس‌زدنِ دلسردسازی و همچنین با واکنش درست و آگاهانه‌ی میهن‌پرستان در چهارگوشه‌ی میهن- اکنون بسیار ناامیدانه پیگیری می‌شود. با همه‌ی سرمایه‌گذاریهای رسانه‌ای و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، و همه‌ی غفلتهای روی داده در درون، پس از سه دهه آشکار شده که در این ملت یکپارچه، بستر آن را نمی‌توان فراهم آورد.


📎 فرسته‌هایی که در پیوند با این گفتار هستند: ذهنیت سیاسی ترکیه / صد سال پس از سایکس-پیکو / هدف سربازان رسانه‌ای دشمن

📍 بن‌مایه

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 6⃣

🔸برداشتن مرزهای مفهومی و زمانی و جغرافیایی

روایتگران سنت فرانوگرا، برای مقابله با واقعیتهای کنونی و پیشین (تاریخی)، مرزهای میان وجوب و امکان و امتناع را برمی‌دارند. آنها دوست دارند روایتی از هر چیز ارایه دهند که به روایت دیگری شبیه نباشد و همه چیز در همه چیز خلط و آمیخته شود. در روایتهای آنان مرز میان دورانهای تاریخی برداشته می‌شود، مرز میان اسطوره و تاریخ برداشته می‌شود، مرزهای میان سکونتگاههای تاریخی اقوام برداشته می‌شود، مرز میان خیال و واقعیت برداشته می‌شود.

قومگرایان با بهره گرفتن از همین روش و درآمیختن تخیل و واقعیت، برداشتن مرز میان دوره‌های تاریخی و مرز میان سکونتگاههای اقوام، سومریها و بابک خرمدین و مردم آذربایجان و سنگ‌نگاره‌های خمین را ترک می‌خوانند!

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#وطن

نخست کشور🇮🇷 است،
و پس از آن
مسلک و اندیشه.


👤 زنده‌یاد احمد کسروی

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 7⃣ و پایانی

🔸 پایانِ بازِ روایتها

برداشتن مرزها، قطعیت واقعیت را از بین می‌برد. یکی از جاهایی که نبود قطعیت خودش را نشان می‌دهد، پایان روایت است. در گفتمان پسانوگرا، روایت نباید به یک پایان مشخص برسد. بلکه پایان می‌تواند چندگانه باشد. در انگاره‌های نوگرایی(modernism)، هویت مشخص و مستقلی در دنیای واقعی وجود دارد که می‌توان به آن رسید. ولی در انگاره‌های پسانوگرا(post modern)، اصلا هویت ثابت، مشخص و یگانه‌ای برای رسیدن وجود ندارد.

قومگرایان با بهره‌گرفتن از این رویکرد، روایتی از سرگذشت تاریخی مردم باشنده در فلات ایران ارایه می‌کنند، که آن روایت نباید در پایانی به نام "ملتِ ایران" به سرانجام برسد. به گمان آنها این سرپیچی از پذیرفتنِ فرجام و سرانجام برای رخدادهای تاریخی، برای نپذیرفتن "واقعیت تاریخی ملت ایران" بکارشان می‌آید.
پایان./

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#دیدگاه

🔆 مهمترین خویشکاری نخبگان، آفریدن امید است.

🔻 بزرگترین سرمایه‌ی هر جامعه‌ای «امید» است. یا شاید بتوان گفت امید «مادرمایه» است، بالاتر از سرمایه است. یعنی همه‌ی سرمایه‌های دیگر هنگامی کار می‌کنند که مادرمایه‌ی «امید» وجود داشته‌ باشد. برای نمونه، هنگامی که سرمایه‌ی اقتصادی دارید ولی امید ندارید، پول را در بانک می‌گذارید، هنگامی سرمایه‌ی علمی دارید ولی امید ندارید، نه چیزی می‌نویسید، نه نهاد علمی بنیان می‌گذارید، هنگامی سرمایه انسانی دارید، کارشناس هستید ولی امید ندارید، بجای کنشگری و سازندگی دست‌روی‌دست می‌گذارید تا ببینید چه خواهد شد. امید مادرمایه است و جامعه‌ای که امید را از دست‌ بدهد، می‌میرد. بی‌تردید!

🔻 البته امید تنها سرمایه‌ای است که از هیچ، قابل زاده‌شدن است؛ هیچ سرمایه‌گذاری‎ای نمی‌خواهد؛ شما برای آفریدن همه‌ی سرمایه‌های دیگر مانند اقتصادی و اجتماعی باید سرمایه‌گذاری کنید، یعنی سرمایه‌گذاری اقتصادی پول می‌خواهد، سرمایه‌ی انسانی آموزش می‌خواهد، سرمایه‌ی اجتماعی، اعتماد، تلاش، ارتباطات و مانند آن می‌خواهد. ولی در مورد «سرمایه‌ی امید» داستان دیگرگون است. گاهی با یک لبخند، سلام، پیام، یادداشت، انتخابات یا با یک تقدیر کوچک ممکن است موجی از امید در جامعه آفریده شود.
ما حق نداریم سرمایه‌ی امید را از خودمان و از ملتمان بگیریم. بلکه کار ما باید آفریدن امید باشد [...]

🔻 نخبگان در شرایط امروز یک خویشکاری دارند. نیازی نیست که مقاله و کتاب بنویسند، ولی باید در خودشان، در جامعه، محیط زندگی‌، کلاس‌ و دانشگاهشان امید بیافریند. من باور دارم که با آفریدن امید، فرصت رسیدن به افقهای تازه را به خودمان می‌دهیم.

بنابراین، خواهشم از همکاران خودم این است که امید بیافرینیم و بکوشیم در آمد و شدها، بده‌بستانها ، همیاریها، نشستها، سخنرانیها و با نظریه‌پردازی یا با هر ابزار دیگری امید بیافرینیم تا جامعه‌ی ما به بزنگاه تاریخی خودش برسد، که به‌زودی می‌رسد.

🔻 هر جامعه‌ای سرانجام به یک بزنگاه تاریخی می‌رسد که ریلش را جابجا می‌کند. ما باید تا رسیدن به آن بزنگاه تاریخی و رفتن روی ریل شایسته و بایسته، امید خودمان و ملتمان را نگهداری کنیم. وگرنه اگر امید کشته شد، شورش خواهیم کرد، اسلحه به دست خواهیم گرفت، همه چیز را در هم خواهیم ریخت و در بهترین گمان، دوباره ۴۰ سال به درازا خواهد کشید تا به همین نقطه‌ی امروز برسیم.

👤 محسن رنانی (با اندکی ویرایش)

💥 در کنار اندیشیدن به این سخن، تلاش زشت و حیوانی شبه‌رسانه‌های ایرانستیز را، در راستای ناامید کردن و فروپاشی روانی ملتمان به یاد بیاوریم.

📎 در همین زمینه بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2123
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3808

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه

راهبرد کشورهای غربی، با دگرگونی دولتهایشان دگرگون نمی‌شود. امید به گشایش کارها از راه دگرگونی رفتار کشورهای بیگانه، یادآور سیاستهای قجری و مایه‌ی سرافکندگی است.

باید با نگاهی ایرانگرا، هر دگرگونی که نیاز است در درون برای گشایش اساسی در اوضاع ملت و میهن انجام شود:

دگرگونی در ساختار سیاسی به سوی کارآمدی بیشتر / جابجایی دیدگاه کلان فرهنگی، از امتگرایی به ایرانگرایی / مبارزه‌ی واقعی و موثر با فساد نهادینه شده / اصلاح آموزش و پرورش و تاکید بر هویت ملی در پرورش فرزندان ایران / اصلاح پایه‌ای سیاستهای بانکی و پولی / گرامیداشت ویژه‌ی آموزگاران و سربازان / فراخوان بازگشت برای کارآفرینان و دانشمندان و کارشناسان و استادانی که از ایران کوچ کرده‌اند، با تامین خواسته‌ها و چشمپوشی از رفتار سیاسی گذشته‌‌ی ایشان / شادی‌پراکنی در میان ملت و برداشتن سختگیریها / ...

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دیدنی

📺 سخنان کارشناس ترکیه‌ای:

آنگاه که می‌گویید به مرزهای تاریخی برگردیم، گمان نمی‌کنید که ایرانیها بِشکن می‌زنند و پایکوبی می‌کنند؟ اینجا کسانی می‌گویند باید به مرزهای تاریخی خودمان بازگردیم. اگر این به گوش طرف دیگر [ایران] برسد، می‌گویند به به! چه خوب! حق با شما است! بیایید همین کار را بکنیم.
مرزهای تاریخی ما کجا هستند؟ آسیای میانه. باید به آسیای مرکزی [دشت اورخون] برگردیم؟ این چه سخن مسخره‌ای است که می‌گوییم؟

💥 نکته‌ی سخن این کارشناس ترکیه‌ای این است که او می‌داند ترکان از آسیای میانه به منطقه‌ی ما آمده‌اند. ولی گروهی در ایران، ترکان را بومی منطقه و حتا ایران می‌پندارند!

@ThinkTogether🌱
#زندگی

شنیده‌ام که بهشت آن کَسی تواند یافت

که آرزو برساند به آرزومندی ...

👤 شهید بلخی / سده‌ی سوم و چهارم خورشیدی

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

به یادکرد زادروز سردار ملی

ستارخان قراچه‌داغی (زاده‌ی ۲۸ مهر ۱۲۴۵ روستای سردارکندی، شهرستان ورزقان – درگذشته‌ی ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران) از سرداران جنبش مشروطه‌ی ایران، شناخته‌شده به سردار ملی است.

او در کودکی و جوانی همراه پدرش به کار پارچه‌فروشی می‌پرداخت. سپس چندگاهی از تفنگچیان حاکم خراسان شد و پس از چند سال به زیارت کربلا و نجف رفته، از آنجا به تبریز بازگشت. وی در تبریز به درستکاری و امانتداری شناخته بود و مردم نگهداری از داراییهای خود را به او می‌سپردند.

در جریان جنبش مشروطه، او و یارانش به مشروطه‌خواهان پیوستند و هم در برابر قشون محمدعلی‌ شاه که برای دستگیر کردن مشروطه‌خواهان به تبریز گسیل شده‌بود، و هم در برابر تازیان روسی ایستادگی کردند. این ایستادگی وی و یارانش، یک سال به درازا کشید و برای یک سال ایشان نگذاشتند که تبریز به دست روسها و هواداران محمدعلی‌شاه بیفتد.

ستارخان هیچگاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، ولی هوش آمیخته به دلیریش و تواناییش در رزم و بالاتر از همه میهن‌پرستیش، او را به جایگاه سردار ملی رساند.

پاسخ او به پیشنهاد نماینده‌ی روسیه برای پناه گرفتن زیر پرچم تازیان روسی در تاریخ جاودان شد که:
"من می‌خواهم هفت دولت عالم زیر سایه‌ی بیرق ایران باشد. شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟! هرگز چنین کاری نخواهد شد!"

ستارخان در یورش نیروی دولتی به باغ اتابک تهران زخمی شد و پس از چهار سال خانه‌نشینی درگذشت. یاد و خاطره‌ی دلاوری و آزادگی سردار ملی گرامی و روان همه‌ی میهن‌پرستان شاد باد.🙏🇮🇷❤️

📎 در پیوند با همین فرسته:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3800
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3993

@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران

پیمان گلستان در روز دوشنبه ۳ آبان ۱۱۹۲ خورشیدی برابر با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳م در پی جنگهای ایران و روسیه در دوره‌ی قاجار، بین این دو کشور امضا شد. به دنبال این پیمان، حکومت قاجار بخشهایی از شمال ایران شامل ارمنستان، ایالتهای شرقی گرجستان (کاختی و کارتلی)، بخشهای غربی گرجستان (آبخاز، سامگرلو (مرگالیا)، گوریا، آچوق‌باشی)، تمام شهرها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه و محال گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروزی را به روسیه تزاری واگذار کرد. بنا به این قرارداد در مجموع ۱۴ ولایت قفقازی ایران (ایالتها و ولایتهای چهارده گانه: ایالت گنجه و قره‌باغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه (باکو)، داغستان و گرجستان، محال شوره‌گل، آچوق‌باشی، گروزیه، منگریل و آبخاز) افزون بر آن بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین، در کل به وسعت تقریبی ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع خاکی و ۱۲۰ هزار کیلومتر مربع آبی (از مساحت دریای کاسپین) از خاک #وطن جدا شدند.💔

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#چکامه

دوباره می‌سازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می‌زنم،
اگر چه با استخوان خویش

دوباره می‌بویم از تو گُل،
به میل نسل جوان تو
دوباره می‌شویم از تو خون،
به سیل اشک روان خویش

دوباره، یک روز آشنا،
سیاهی از خانه می‌رود
به شعر خود رنگ می‌زنم،
ز آبی آسمان خویش

اگر چه صد ساله مرده‌ام،
به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن،
ز نعره‌ی آنچنان خویش

کسی که «عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می بخشدم شکوه،
به عرصه‌ی امتحان خویش

اگر چه پیرم ولی هنوز،
مجال تعلیم اگر بُوَد،
جوانی آغاز می‌کنم،
کنار نوباوگان خویش

حدیث حب‌الوطن ز شوق،
بدان روش ساز می‌کنم،
که جان شود هر کلام دل،
چو برگشایم دهان خویش

هنوز در سینه آتشی،
بجاست کز تاب شعله‌اش،
گمان ندارم به کاهشی،
ز گرمی دمان خویش

دوباره می بخشی‌ام توان،
اگر چه شعرم به خون نشست،
دوباره می‌سازمت به جان،
اگر چه بیش از توان خویش

...این قطعه از ژرفای درون فرد فرد ایرانیانی برمی‌آید که عشق این خاک پرگهر و بزرگی و شکوفایی #وطن انگیزه‌ی بودن و هدف زندگیشان است.
چرایی سرودن این قطعه، عشق ایران است و بس، کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است. [...]

[سیمین بهبهانی] وطنیه‌هایش را فراتر از کشمکشهای سیاسی نشانده است، چراکه ایران، همواره و همیشه، فراتر از کشمکشهای سیاسی است.

آنچه که این شعر را بر لب پیر و جوان نشاند، همچنین درونمایه‌ی آن است: امید.
چه [بینش سازنده‌ای باید در شعور شاعر باشد که] در اوج جنگ، از بلند شدن از خاک بگوید، از ساختن ویرانیها، از خواست نسل جوان، از روشنایی روز و آبیِ آسمان.

می‌گوید: دوباره، دوباره، دوباره.... شعر را با واژه‌ی جادویی «دوباره» آغاز می‌کند و آن را بر پیشانی نخستین مصراع می‌نشاند تا راه بر هر گریز و بهانه ببندد.
زمین خورده‌ای؟ دوباره.
ویران شده‌ای؟ دوباره.
بر خاک سیاه نشسته‌ای؟ دوباره. [...]

ولی درونمایه‌ی امید، تنها در این واژه پدیدار نیست، در همه‌ی پاره‌های شعر گسترده است: از جوان‌شدن پیر تا زنده‌شدن مرده. مفردات همه جان‌بخش‌اند: گل و آسمان و روشنا و لطف و آتش و شعله و گرمی. وجه افعال اِخباری است، که خبر از قطعیت و حتمیت رخداد آن می‌دهد: می‌سازم، می‌شویم، می‌کنم، می‎زنم. امیدی که شاعر فریادگر آن است، هر ناشدنی را شدنی می‌کند. ای بنازم چشم مستش را که در تاریکی، به‌جای ماتم‌سرایی و نفرت‌پراکنی، چراغی برافروخت.

آرمان عدالت و آزادی به جای خویش، در این شعر پافشاری شاعر بیش از همه بر آبادانی ایران است. همان که بیشتر در شوراشور کشمکشهای سیاسی از چشم دور می‌ماند!

چه با مار خانگی یا اژدهای بیگانه، پیامد جنگ ویرانی است، در همه‌ی آشکارگیهای آن: از میراث ملی گرفته تا محیط‌زیست. شاعر وطن را آزاد می‌خواهد ولی آباد هم. آیا مبارزان راه آزادی، آن هنگام که بر اسب‌های تیزروی خویش به سوی قله‌های بلند آرزو می‌تازند و گرد سم ستور و دود تانک و تفنگشان هوا را تیره می‌دارد، آبادانی سرزمین خود را هم پیش چشم دارند؟

افزون بر امید و آبادی، پافشاری دیگری هم در این شعر درخشان هست: مسوولیت فردی.

افعال شعر اول‌شخص است، یعنی فعل تنها به دست فرد است که انجام می‌گیرد، نه فلک و تقدیر و چرخ و روزگار. نه معجزه‌ی آسمانی و نه قهرمان و ...
تنها و تنها به دستِ: «من».

نیروی انگیزاننده‌ای که شاعر آن را از راه شناسه‌ی اول‌شخصِ مفرد در شعر نهاده است، آغازگر زندگی و سازندگی است. وارون نیما که فریاد می‌کشید: «یک دست بی‌صداست/ من، دست من کمک ز دست شما می‌کند طلب» تا اصل را بر مسوولیت گروهی بگذارد، بهبهانی منتظر هیچ دست دیگری نمی‌ماند. مسوولیت فردی را بر مسوولیت گروهی پیش می‌دارد و خودش آستین بالا می‌زند تا خانه را نو کند.💕

📍 برگرفته از: @Sayehsaar

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک
#دانستنی

🗺 آشنایی با ژئوپولتیک / بخش هشتم
🖥 چکیده‌ای از نظریه‌ی ریملند اسپایکمن

💬 نظریه‌ی ریملند (rimland) یکی از مهمترین نظریه‌های دیدگاه امپریالیستی در ژئوپولتیک است و برای دهه‌ها راهبرد آمریکا و انگلستان در اندرکنش با بخشهای بزرگی از آسیا و اروپا (از جمله #وطن ما) را بوده‌است. این نظریه، چرایی جنگها و ناآرامیها و کودتاها و تجزیه‌طلبیها در نوار سرزمینی (که از جنوب اروپا آغاز و با گذر از خاورمیانه تا شبه‌جزیره‌ی کره گسترش می‌یابد) را آشکار می‌کند.
اسپایکمن در نظریه‌ی خود، با پذیرش اهمیت هارتلند در فرمانروایی بر جهان، راه کنترل آن را بی‌ثبات‌سازی ریملند می‌داند.

در این ویدیو باز می‌شود که چگونه پروژه‌ی بزرگ چین با نام "کمربند و راهها"، به کارکرد ریملند برای هدفهای قدرت دریایی آسیب زده و می‌تواند قدرت را در جهان از چنگ آمریکا و انگلستان بیرون بکشد.

🔡 با زیرنویس پارسی

@ThinkTogether🌱