♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 6⃣

🔸برداشتن مرزهای مفهومی و زمانی و جغرافیایی

روایتگران سنت فرانوگرا، برای مقابله با واقعیتهای کنونی و پیشین (تاریخی)، مرزهای میان وجوب و امکان و امتناع را برمی‌دارند. آنها دوست دارند روایتی از هر چیز ارایه دهند که به روایت دیگری شبیه نباشد و همه چیز در همه چیز خلط و آمیخته شود. در روایتهای آنان مرز میان دورانهای تاریخی برداشته می‌شود، مرز میان اسطوره و تاریخ برداشته می‌شود، مرزهای میان سکونتگاههای تاریخی اقوام برداشته می‌شود، مرز میان خیال و واقعیت برداشته می‌شود.

قومگرایان با بهره گرفتن از همین روش و درآمیختن تخیل و واقعیت، برداشتن مرز میان دوره‌های تاریخی و مرز میان سکونتگاههای اقوام، سومریها و بابک خرمدین و مردم آذربایجان و سنگ‌نگاره‌های خمین را ترک می‌خوانند!

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#وطن

نخست کشور🇮🇷 است،
و پس از آن
مسلک و اندیشه.


👤 زنده‌یاد احمد کسروی

@ThinkTogether🌱
#دانستنی

میراث چپها برای ایران‌ستیزان / بخش 7⃣ و پایانی

🔸 پایانِ بازِ روایتها

برداشتن مرزها، قطعیت واقعیت را از بین می‌برد. یکی از جاهایی که نبود قطعیت خودش را نشان می‌دهد، پایان روایت است. در گفتمان پسانوگرا، روایت نباید به یک پایان مشخص برسد. بلکه پایان می‌تواند چندگانه باشد. در انگاره‌های نوگرایی(modernism)، هویت مشخص و مستقلی در دنیای واقعی وجود دارد که می‌توان به آن رسید. ولی در انگاره‌های پسانوگرا(post modern)، اصلا هویت ثابت، مشخص و یگانه‌ای برای رسیدن وجود ندارد.

قومگرایان با بهره‌گرفتن از این رویکرد، روایتی از سرگذشت تاریخی مردم باشنده در فلات ایران ارایه می‌کنند، که آن روایت نباید در پایانی به نام "ملتِ ایران" به سرانجام برسد. به گمان آنها این سرپیچی از پذیرفتنِ فرجام و سرانجام برای رخدادهای تاریخی، برای نپذیرفتن "واقعیت تاریخی ملت ایران" بکارشان می‌آید.
پایان./

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#دیدگاه

🔆 مهمترین خویشکاری نخبگان، آفریدن امید است.

🔻 بزرگترین سرمایه‌ی هر جامعه‌ای «امید» است. یا شاید بتوان گفت امید «مادرمایه» است، بالاتر از سرمایه است. یعنی همه‌ی سرمایه‌های دیگر هنگامی کار می‌کنند که مادرمایه‌ی «امید» وجود داشته‌ باشد. برای نمونه، هنگامی که سرمایه‌ی اقتصادی دارید ولی امید ندارید، پول را در بانک می‌گذارید، هنگامی سرمایه‌ی علمی دارید ولی امید ندارید، نه چیزی می‌نویسید، نه نهاد علمی بنیان می‌گذارید، هنگامی سرمایه انسانی دارید، کارشناس هستید ولی امید ندارید، بجای کنشگری و سازندگی دست‌روی‌دست می‌گذارید تا ببینید چه خواهد شد. امید مادرمایه است و جامعه‌ای که امید را از دست‌ بدهد، می‌میرد. بی‌تردید!

🔻 البته امید تنها سرمایه‌ای است که از هیچ، قابل زاده‌شدن است؛ هیچ سرمایه‌گذاری‎ای نمی‌خواهد؛ شما برای آفریدن همه‌ی سرمایه‌های دیگر مانند اقتصادی و اجتماعی باید سرمایه‌گذاری کنید، یعنی سرمایه‌گذاری اقتصادی پول می‌خواهد، سرمایه‌ی انسانی آموزش می‌خواهد، سرمایه‌ی اجتماعی، اعتماد، تلاش، ارتباطات و مانند آن می‌خواهد. ولی در مورد «سرمایه‌ی امید» داستان دیگرگون است. گاهی با یک لبخند، سلام، پیام، یادداشت، انتخابات یا با یک تقدیر کوچک ممکن است موجی از امید در جامعه آفریده شود.
ما حق نداریم سرمایه‌ی امید را از خودمان و از ملتمان بگیریم. بلکه کار ما باید آفریدن امید باشد [...]

🔻 نخبگان در شرایط امروز یک خویشکاری دارند. نیازی نیست که مقاله و کتاب بنویسند، ولی باید در خودشان، در جامعه، محیط زندگی‌، کلاس‌ و دانشگاهشان امید بیافریند. من باور دارم که با آفریدن امید، فرصت رسیدن به افقهای تازه را به خودمان می‌دهیم.

بنابراین، خواهشم از همکاران خودم این است که امید بیافرینیم و بکوشیم در آمد و شدها، بده‌بستانها ، همیاریها، نشستها، سخنرانیها و با نظریه‌پردازی یا با هر ابزار دیگری امید بیافرینیم تا جامعه‌ی ما به بزنگاه تاریخی خودش برسد، که به‌زودی می‌رسد.

🔻 هر جامعه‌ای سرانجام به یک بزنگاه تاریخی می‌رسد که ریلش را جابجا می‌کند. ما باید تا رسیدن به آن بزنگاه تاریخی و رفتن روی ریل شایسته و بایسته، امید خودمان و ملتمان را نگهداری کنیم. وگرنه اگر امید کشته شد، شورش خواهیم کرد، اسلحه به دست خواهیم گرفت، همه چیز را در هم خواهیم ریخت و در بهترین گمان، دوباره ۴۰ سال به درازا خواهد کشید تا به همین نقطه‌ی امروز برسیم.

👤 محسن رنانی (با اندکی ویرایش)

💥 در کنار اندیشیدن به این سخن، تلاش زشت و حیوانی شبه‌رسانه‌های ایرانستیز را، در راستای ناامید کردن و فروپاشی روانی ملتمان به یاد بیاوریم.

📎 در همین زمینه بخوانید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2123
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3808

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه

راهبرد کشورهای غربی، با دگرگونی دولتهایشان دگرگون نمی‌شود. امید به گشایش کارها از راه دگرگونی رفتار کشورهای بیگانه، یادآور سیاستهای قجری و مایه‌ی سرافکندگی است.

باید با نگاهی ایرانگرا، هر دگرگونی که نیاز است در درون برای گشایش اساسی در اوضاع ملت و میهن انجام شود:

دگرگونی در ساختار سیاسی به سوی کارآمدی بیشتر / جابجایی دیدگاه کلان فرهنگی، از امتگرایی به ایرانگرایی / مبارزه‌ی واقعی و موثر با فساد نهادینه شده / اصلاح آموزش و پرورش و تاکید بر هویت ملی در پرورش فرزندان ایران / اصلاح پایه‌ای سیاستهای بانکی و پولی / گرامیداشت ویژه‌ی آموزگاران و سربازان / فراخوان بازگشت برای کارآفرینان و دانشمندان و کارشناسان و استادانی که از ایران کوچ کرده‌اند، با تامین خواسته‌ها و چشمپوشی از رفتار سیاسی گذشته‌‌ی ایشان / شادی‌پراکنی در میان ملت و برداشتن سختگیریها / ...

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دیدنی

📺 سخنان کارشناس ترکیه‌ای:

آنگاه که می‌گویید به مرزهای تاریخی برگردیم، گمان نمی‌کنید که ایرانیها بِشکن می‌زنند و پایکوبی می‌کنند؟ اینجا کسانی می‌گویند باید به مرزهای تاریخی خودمان بازگردیم. اگر این به گوش طرف دیگر [ایران] برسد، می‌گویند به به! چه خوب! حق با شما است! بیایید همین کار را بکنیم.
مرزهای تاریخی ما کجا هستند؟ آسیای میانه. باید به آسیای مرکزی [دشت اورخون] برگردیم؟ این چه سخن مسخره‌ای است که می‌گوییم؟

💥 نکته‌ی سخن این کارشناس ترکیه‌ای این است که او می‌داند ترکان از آسیای میانه به منطقه‌ی ما آمده‌اند. ولی گروهی در ایران، ترکان را بومی منطقه و حتا ایران می‌پندارند!

@ThinkTogether🌱
#زندگی

شنیده‌ام که بهشت آن کَسی تواند یافت

که آرزو برساند به آرزومندی ...

👤 شهید بلخی / سده‌ی سوم و چهارم خورشیدی

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

به یادکرد زادروز سردار ملی

ستارخان قراچه‌داغی (زاده‌ی ۲۸ مهر ۱۲۴۵ روستای سردارکندی، شهرستان ورزقان – درگذشته‌ی ۲۵ آبان ۱۲۹۳ تهران) از سرداران جنبش مشروطه‌ی ایران، شناخته‌شده به سردار ملی است.

او در کودکی و جوانی همراه پدرش به کار پارچه‌فروشی می‌پرداخت. سپس چندگاهی از تفنگچیان حاکم خراسان شد و پس از چند سال به زیارت کربلا و نجف رفته، از آنجا به تبریز بازگشت. وی در تبریز به درستکاری و امانتداری شناخته بود و مردم نگهداری از داراییهای خود را به او می‌سپردند.

در جریان جنبش مشروطه، او و یارانش به مشروطه‌خواهان پیوستند و هم در برابر قشون محمدعلی‌ شاه که برای دستگیر کردن مشروطه‌خواهان به تبریز گسیل شده‌بود، و هم در برابر تازیان روسی ایستادگی کردند. این ایستادگی وی و یارانش، یک سال به درازا کشید و برای یک سال ایشان نگذاشتند که تبریز به دست روسها و هواداران محمدعلی‌شاه بیفتد.

ستارخان هیچگاه درس نخواند و سواد خواندن و نوشتن نداشت، ولی هوش آمیخته به دلیریش و تواناییش در رزم و بالاتر از همه میهن‌پرستیش، او را به جایگاه سردار ملی رساند.

پاسخ او به پیشنهاد نماینده‌ی روسیه برای پناه گرفتن زیر پرچم تازیان روسی در تاریخ جاودان شد که:
"من می‌خواهم هفت دولت عالم زیر سایه‌ی بیرق ایران باشد. شما می‌خواهید من زیر بیرق روس بروم؟! هرگز چنین کاری نخواهد شد!"

ستارخان در یورش نیروی دولتی به باغ اتابک تهران زخمی شد و پس از چهار سال خانه‌نشینی درگذشت. یاد و خاطره‌ی دلاوری و آزادگی سردار ملی گرامی و روان همه‌ی میهن‌پرستان شاد باد.🙏🇮🇷❤️

📎 در پیوند با همین فرسته:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3800
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/3993

@ThinkTogether🌱
#تاریخ ایران

پیمان گلستان در روز دوشنبه ۳ آبان ۱۱۹۲ خورشیدی برابر با ۲۵ اکتبر ۱۸۱۳م در پی جنگهای ایران و روسیه در دوره‌ی قاجار، بین این دو کشور امضا شد. به دنبال این پیمان، حکومت قاجار بخشهایی از شمال ایران شامل ارمنستان، ایالتهای شرقی گرجستان (کاختی و کارتلی)، بخشهای غربی گرجستان (آبخاز، سامگرلو (مرگالیا)، گوریا، آچوق‌باشی)، تمام شهرها و روستاهای مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه و محال گروزیه (کورنه) شامل چچن و اینگوش امروزی را به روسیه تزاری واگذار کرد. بنا به این قرارداد در مجموع ۱۴ ولایت قفقازی ایران (ایالتها و ولایتهای چهارده گانه: ایالت گنجه و قره‌باغ، ولایتهای شکی، شیروان، قبه، دربند، بادکوبه (باکو)، داغستان و گرجستان، محال شوره‌گل، آچوق‌باشی، گروزیه، منگریل و آبخاز) افزون بر آن بخشی از خانات تالش و سواحل ارزشمند دریای کاسپین، در کل به وسعت تقریبی ۲۲۰ هزار کیلومتر مربع خاکی و ۱۲۰ هزار کیلومتر مربع آبی (از مساحت دریای کاسپین) از خاک #وطن جدا شدند.💔

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#چکامه

دوباره می‌سازمت وطن
اگر چه با خشت جان خویش
ستون به سقف تو می‌زنم،
اگر چه با استخوان خویش

دوباره می‌بویم از تو گُل،
به میل نسل جوان تو
دوباره می‌شویم از تو خون،
به سیل اشک روان خویش

دوباره، یک روز آشنا،
سیاهی از خانه می‌رود
به شعر خود رنگ می‌زنم،
ز آبی آسمان خویش

اگر چه صد ساله مرده‌ام،
به گور خود خواهم ایستاد
که بردَرَم قلب اهرمن،
ز نعره‌ی آنچنان خویش

کسی که «عظم رمیم» را
دوباره انشا کند به لطف
چو کوه می بخشدم شکوه،
به عرصه‌ی امتحان خویش

اگر چه پیرم ولی هنوز،
مجال تعلیم اگر بُوَد،
جوانی آغاز می‌کنم،
کنار نوباوگان خویش

حدیث حب‌الوطن ز شوق،
بدان روش ساز می‌کنم،
که جان شود هر کلام دل،
چو برگشایم دهان خویش

هنوز در سینه آتشی،
بجاست کز تاب شعله‌اش،
گمان ندارم به کاهشی،
ز گرمی دمان خویش

دوباره می بخشی‌ام توان،
اگر چه شعرم به خون نشست،
دوباره می‌سازمت به جان،
اگر چه بیش از توان خویش

...این قطعه از ژرفای درون فرد فرد ایرانیانی برمی‌آید که عشق این خاک پرگهر و بزرگی و شکوفایی #وطن انگیزه‌ی بودن و هدف زندگیشان است.
چرایی سرودن این قطعه، عشق ایران است و بس، کز هر زبان که می‌شنوم نامکرر است. [...]

[سیمین بهبهانی] وطنیه‌هایش را فراتر از کشمکشهای سیاسی نشانده است، چراکه ایران، همواره و همیشه، فراتر از کشمکشهای سیاسی است.

آنچه که این شعر را بر لب پیر و جوان نشاند، همچنین درونمایه‌ی آن است: امید.
چه [بینش سازنده‌ای باید در شعور شاعر باشد که] در اوج جنگ، از بلند شدن از خاک بگوید، از ساختن ویرانیها، از خواست نسل جوان، از روشنایی روز و آبیِ آسمان.

می‌گوید: دوباره، دوباره، دوباره.... شعر را با واژه‌ی جادویی «دوباره» آغاز می‌کند و آن را بر پیشانی نخستین مصراع می‌نشاند تا راه بر هر گریز و بهانه ببندد.
زمین خورده‌ای؟ دوباره.
ویران شده‌ای؟ دوباره.
بر خاک سیاه نشسته‌ای؟ دوباره. [...]

ولی درونمایه‌ی امید، تنها در این واژه پدیدار نیست، در همه‌ی پاره‌های شعر گسترده است: از جوان‌شدن پیر تا زنده‌شدن مرده. مفردات همه جان‌بخش‌اند: گل و آسمان و روشنا و لطف و آتش و شعله و گرمی. وجه افعال اِخباری است، که خبر از قطعیت و حتمیت رخداد آن می‌دهد: می‌سازم، می‌شویم، می‌کنم، می‎زنم. امیدی که شاعر فریادگر آن است، هر ناشدنی را شدنی می‌کند. ای بنازم چشم مستش را که در تاریکی، به‌جای ماتم‌سرایی و نفرت‌پراکنی، چراغی برافروخت.

آرمان عدالت و آزادی به جای خویش، در این شعر پافشاری شاعر بیش از همه بر آبادانی ایران است. همان که بیشتر در شوراشور کشمکشهای سیاسی از چشم دور می‌ماند!

چه با مار خانگی یا اژدهای بیگانه، پیامد جنگ ویرانی است، در همه‌ی آشکارگیهای آن: از میراث ملی گرفته تا محیط‌زیست. شاعر وطن را آزاد می‌خواهد ولی آباد هم. آیا مبارزان راه آزادی، آن هنگام که بر اسب‌های تیزروی خویش به سوی قله‌های بلند آرزو می‌تازند و گرد سم ستور و دود تانک و تفنگشان هوا را تیره می‌دارد، آبادانی سرزمین خود را هم پیش چشم دارند؟

افزون بر امید و آبادی، پافشاری دیگری هم در این شعر درخشان هست: مسوولیت فردی.

افعال شعر اول‌شخص است، یعنی فعل تنها به دست فرد است که انجام می‌گیرد، نه فلک و تقدیر و چرخ و روزگار. نه معجزه‌ی آسمانی و نه قهرمان و ...
تنها و تنها به دستِ: «من».

نیروی انگیزاننده‌ای که شاعر آن را از راه شناسه‌ی اول‌شخصِ مفرد در شعر نهاده است، آغازگر زندگی و سازندگی است. وارون نیما که فریاد می‌کشید: «یک دست بی‌صداست/ من، دست من کمک ز دست شما می‌کند طلب» تا اصل را بر مسوولیت گروهی بگذارد، بهبهانی منتظر هیچ دست دیگری نمی‌ماند. مسوولیت فردی را بر مسوولیت گروهی پیش می‌دارد و خودش آستین بالا می‌زند تا خانه را نو کند.💕

📍 برگرفته از: @Sayehsaar

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ژئوپولتیک
#دانستنی

🗺 آشنایی با ژئوپولتیک / بخش هشتم
🖥 چکیده‌ای از نظریه‌ی ریملند اسپایکمن

💬 نظریه‌ی ریملند (rimland) یکی از مهمترین نظریه‌های دیدگاه امپریالیستی در ژئوپولتیک است و برای دهه‌ها راهبرد آمریکا و انگلستان در اندرکنش با بخشهای بزرگی از آسیا و اروپا (از جمله #وطن ما) را بوده‌است. این نظریه، چرایی جنگها و ناآرامیها و کودتاها و تجزیه‌طلبیها در نوار سرزمینی (که از جنوب اروپا آغاز و با گذر از خاورمیانه تا شبه‌جزیره‌ی کره گسترش می‌یابد) را آشکار می‌کند.
اسپایکمن در نظریه‌ی خود، با پذیرش اهمیت هارتلند در فرمانروایی بر جهان، راه کنترل آن را بی‌ثبات‌سازی ریملند می‌داند.

در این ویدیو باز می‌شود که چگونه پروژه‌ی بزرگ چین با نام "کمربند و راهها"، به کارکرد ریملند برای هدفهای قدرت دریایی آسیب زده و می‌تواند قدرت را در جهان از چنگ آمریکا و انگلستان بیرون بکشد.

🔡 با زیرنویس پارسی

@ThinkTogether🌱
#دانستنی
#ژئوپولتیک

💡 چند نکته، در پیوند با ویدیوی آشنایی با نظریه‌ی ریملند:

🔻نظریه‌ی هارتلند / Heartland theory: هالفورد مکیندر، جغرافیدان انگلیسی، در سال ۱۹۰۴م مقاله‌ای با نام (the geographical pivot of history) یا "ستون جغرافیایی تاریخ" نوشت که بی‌درنگ راهبرد جهانی انگلستان (قدرت دریایی زمان) گردید.
وی بعدها مقصود این نوشته را "نظریه‌ی هارتلند" نام نهاد و آن را اینگونه چکیده کرد:
"آن که بر اروپای شرقی فرمان براند، بر هارتلند فرمان خواهد راند. آن که بر هارتلند فرمان براند، بر جزیره‌های جهان فرمان خواهد راند. و آن که فرمانروای جزیره‌های جهان باشد به جهان فرمان می‌راند."
ℹ️ در بخش‌بندی مکیندر، خشکیهای جهان سه دسته هستند:
۱. جزیره‌ی جهان: شامل اروپا (جدا از بریتانیا)، آسیا (جدا از ژاپن) و شمال آفریقا
۲. جزیره‌های دریایی: شامل بریتانیا و ژاپن
۳. جزیره‌های پیرامونی: شامل آمریکای شمالی، جنوبی و استرالیا
هارتلند، بخشی از جزیره‌‌ی جهان است که روسیه، قفقاز، اوکراین، آسیای مرکزی، مغولستان، بخشهایی از ایران و بخشهایی از چین را در بر می‌گیرد.

💥بر پایه‌ی این نظریه بود که آلمان نازی، با یورش به لهستان، جنگ جهانی دوم را با هدف چیرگی بر جهان آغاز نمود.

🔻نظریه‌ی ریملند / Rimland theory: چند دهه پس از مکیندر، نیکلاس اسپایکمن، اندیشمند علوم سیاسی آمریکایی، کتابی نوشت با نام "راهبرد آمریکا در سیاست جهانی" و نظریه‌ی مکیندر را این گونه به روز کرد:

"هر کشور (یا گروهی از کشورها) که کنترل جزیره‌ی جهان را در دست داشته باشد، می‌تواند بر جهان فرمان براند، و راه کنترل جزیره‌ی جهان، به دست گرفتن کنترل کشورهایی است که در نوار کناره‌ی اوراسیا جای گرفته‌اند."

💥این نظریه، راهبرد آمریکا پس از جنگ جهانی دوم برای چیرگی بر دنیا بوده است. و انگیزه‌ی جنگ‌افروزیها، انقلابها، شورشها، قومگراییها و تجزیه‌طلبیها در اروپای شرقی، بالکان، آسیای غربی و چین، همین نظریه است.

🔻کمربند شکننده / shatterbelt: به کشورهایی گفته می‌شود که در منطقه‌ی درگیری میان قدرتهای بزرگ جای گرفته‌اند، از اینرو همواره در تنش و ناآرامی به سر می‌برند (مگر اینکه خود یک قدرت بزرگ شوند).
شبه‌جزیره‌ی کره، آسیای جنوبی، غرب آسیا و شرق اروپا (بخش بزرگی از ریملند) در کمربند شکننده جای گرفته‌اند.

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#تلنگر

✳️ اندر اهمیت جایگاه آموزش و پرورش / بخش 1⃣

🔻 آموزش و پرورشِ نسلِ آینده‌ی یک ملت، آینده‌نگرترین کنش آن ملت است. ملتی که گمان می‌کند بیش از ۲۵ سال مانا خواهد بود، نباید در آموزش و پرورش "نسلِ در راه" کوتاهی کند.

🔻 ملت از شهروندان برساخته می‌شود و آموزش و پرورش، هویت شهروند را می‌سازد و از این راه هویت ملت را می‌سازد. اگر امروز یک شهروند، در جایی که هست، می‌سازد و آباد می‌کند یا وارون آن تیشه به ریشه می‌زند، این ریشه در آموزش و پرورش او در کودکی و نوجوانی دارد. اگر آموزش و پرورش بر پایه‌ای درست استوار نباشد، بروندادش هزاران شهروند بیسواد، بیکاره، بی‌هویت، ناآگاه، بی‌وطن، خودپسند و ناکارا می‌شود که هر یک در گوشه‌ای تیشه به ریشه می‌زنند و به اندازه‌ی گذاشتن دو آجر روی هم سازندگی ندارند.

🔻 این نظام آموزش و پرورش (دربرگیرنده‌ی رسانه‌ها) است که مردم را با هویت و کیستی خود آشنا می‌سازد. نظام پرورش و آموزشی که ناکارامد (و بلکه خیانتکار) باشد، کودکان یک ملت را همچون لوحهای سفید می‌گیرد و پس از دوازده سال همان لوحهای سفید را در برابر کسانی می‌اندازد که می‌دانند چگونه و چه چیزی را روی این لوحهای سفید و نانوشته بنویسند.

🔻 همین نظام آموزش و پرورش است که اگر از دست برود، بنگاه کرخت‌سازی و هویت‌زدایی از فرزندان یک سرزمین می‌شود.

🔻 بهترین ابزار برای «راندن یک ملت» به سوی یک سرنوشتِ‌ هدفگیری‌شده، نظام آموزش و پرورش آن ملت است (دبستانها، دبیرستانها، دانشگاهها و رسانه‌های پربیننده)
چه آن سرنوشتِ‌ هدفگیری‌شده، شکوفایی و بزرگی و توانمندی آن ملت باشد، چه افول و تباهی و خواری آن ملت.

🔻 درونمایه‌ی کتابهای آموزشی / معیارهای گزینش آموزگار و دبیر و استاد / و تراز رفاهی زندگی آموزگاران و دبیران و استادان، می‌توانند نشانگرهایی باشند از اینکه آموزش و پرورش کشور را برای رفتن به کدام سوی و هدف و برای کدام سرنوشت ریل‌گذاری کرده‌اند!

بابک مهرآیین

@ThinkTogether🌱
#اقتصاد
#دانستنی

💸 اقتصاد ایران در گذار از بحران / بخش 1⃣2⃣ / چکیده‌ی بیست گفتار پیشین درباره‌ی بحرانها در اقتصاد کشورمان
🎙 گفتگوی آقایان صادق الحسینی و علی مروی، اقتصاددانان اندیشکده‌ی حکمرانی شریف / آبان ۱۴۰۰



📎 گفتارهای در پیوند با این فرسته:
ایران در منطقه / کسری بودجه / قیمت‌گذاری / دیپلماسی راه / نرخ ارز

📍بن‌مایه: کانال یوتیوبی اقتصاد آنلاین

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#وطن
#تاریخ

نام کوروش بزرگ، بنیانگذار پادشاهی هخامنشی، چنان در ایران ارجمند است، که پس از گذشت هزاران سال از درگذشتش، هنوز هم نام و میراثش در اندیشه‌های بسیاری از ما ایرانیان دیده می‌شود. تا جایی که نه به پیروی از تقویم رسمی کشور، بلکه از روی میل و خواست قلبی ملتِ خود، روزی را برای بزرگداشت وی در نظر گرفته‌ایم؛

همین بزرگداشت باشکوه سالانه که مورد حمایت هیچ مرجع رسمی نیست، یکی از نشانه‌های کوچک روح ملی نیرومند و یکپارچه‌ی ایرانیان است.

امروز ۷ آبان، روز بزرگداشت بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، کوروش بزرگ است. که به مدت ۳۰ سال بین سالهای ۵۵۹ تا ۵۲۹ پیش از میلاد، بر گستره‌ای از رود سند تا آناتولی (ترکیه امروزی) و ساحل مدیترانه فرمان راند.

اگرچه جانشینان او، گستره‌ی سرزمین ایران را بزرگتر و پرشکوهتر از دوران فرمانروایی کوروش نمودند، ولی به پاس مدیریت درخشان او و جوانمردیش با ملتهای مغلوب، نام کوروش بزرگ، درخشانترین نام در میان رهبران کهن ایران است.

@ThinkTogether🌱
#آموختنی

🌠 دوره‌ی آموزشی "جغرافیای سیاسی و دنیای نوین"

https://www.coursera.org/learn/political-geography-and-the-modern-world

برای ما ایرانیان، با این پراکندگی باورنکردنیِ تحلیلها و دیدگاهها در مورد هر چیز (از سیاست داخلی و خارجی و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و تاریخ و ...)، داشتن نگاه و نگرش یکسان یا نزدیک به هم، می‌تواند اهمیتی نجات‌بخش و سرنوشت‌ساز داشته باشد.
آموختن جغرافیای سیاسی، یکی از راههایی است که می‌تواند با روشن کردن چرایی رخدادهای سیاسی، فرهنگی، نظامی و اقتصادی پیرامون #وطن ، آشفتگی دیدگاهها و داوریهای ملتمان را سامان بخشد.

در اینجا یکی از دوره‌های آموزشی ساختارمند جغرافیای سیاسی، که از سوی پلتفرم آموزشی معتبر coursera ارایه شده به همگان معرفی می‌گردد. این دوره برای دانشجویان سالهای اول و دوم رشته‌های روابط بین‌الملل، علوم سیاسی، جغرافیا و دانشکده‌های دفاعی آماده شده است. نام نویسی و بهره‌گیری از دوره رایگان است و به همه‌ی پیگیران مسایل ملی و منطقه‌ای، بهره جستن از آموزشهای اینچنینی پیشنهاد می‌شود.

🔡 گفتار و نوشتار دوره به زبان انگلیسی است.

📎 لینک دوره بدون فیلترشکن باز نمی‌شود.

📎 پیش از این، دوره‌های "آشنایی با ژئوپولتیک" و "جغرافیای سیاسی" نیز در همین کانال به همراهان ارجمند شناسانده شده بودند که همچنان می‌توان در آن دوره‌ها نیز نامنویسی کرد.

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#موسیقی

ای سرزمین من،
تو سرزمین من،
گل حیات من شکفته شد در این چمن،
ای سرزمین من،
تو سرزمین من،
زمین و آسمان تو روان جان من،
وطن،
بهشت کوچکم تویی،
همیشه جاودان وطن.

سرودی زیبا، از نسلی که در راه است، تا بر آتش اهورایی #وطن بدمد 🇮🇷

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاریخ

🌍 عصر مفرغ یا برنز و همانندیهای آن با دوران کنونی / بخش نخست
🎙 دکتر ایمان فانی

💬 در این گفتار، پروهشگر ارجمند به عصر مفرغ یا دوران برنز به عنوان نخستین نمونه‌ی جهانی‌سازی یا گلوبالیزم باستانی می‌پردازد و انگیزه‌های فروپاشی و پایان این دوران طلایی را بررسی می‌نماید. عصر مفرغ همانندیها و آموزه‌های زیادی برای جهان امروز ما دارد. این پادکست چندین روش طبقه‌بندی و بررسی تاریخ کلان را از جمله طبقه‌بندی اسطوره‌شناختی، کیهان‌شناختی، باستان‌شناسی و تاریخی می‌شناساند و چگونگی ورود انسان از عصر حجر به عصر مفرغ را بررسی نموده، دستاوردهای بی‌مانند عصر مفرغ را بر می‌شمارد.
با سپاس از آقای دکتر فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان.

📎 بخش دوم را اینجا ببینید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2950

@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تاریخ

🌍 عصر مفرغ یا برنز و همانندیهای آن با دوران کنونی / بخش دوم
🎙 دکتر ایمان فانی

💬 چرا عصر مفرغ مهم است و هنگامی که رخدادهای تاریخی آن برشمرده می‌شود برای همه آشناست؟ چرا نخستین انقلاب صنعتی در عصر مفرغ رخ داد و جهانی شد؟ امپراتوری قدرتمند ایران چگونه از فروپاشی عصر مفرغ سربرآورد؟ چرا در دورانهای جهانی شدن، دین و زبان انسانها یکی نشد؟ در دنباله‌ی این قرن، سرنوشت جهانی‌سازی و مذهب چه خواهد شد؟ چه اندازه از مسوولیت ناپایداریهای جهان امروز بر دوش نهادهای ناکارآمد است و آیا باید این نهادها را نابود کرد؟
با سپاس از آقای دکتر فانی و رسانه‌ی ارزشمندشان.

📎 بخش نخست را اینجا ببینید:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/2944

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#نکته

⚫️ انگشت نهادن بر پنداره‌ی "قوم" / بخش 2⃣

آیا در انگلستان هم سخنی از گروههای قومی هست؟

🔻 اگر یک جستجوی اینترنتی درباره‌ی اقوام در انگلستان انجام دهید، در عمل هیچ داده‌ای نخواهید یافت!

بنا به ادعای تارنمای دولتی انگلستان درباره‌ی اقوام در آن کشور، اقوام باشنده در انگلستان اینها هستند: قوم سفید انگلیسی (سفید پوستان انگلیسی، ولزی، اسکاتلندی و ایرلندی)، قوم سیاه، قوم آسیایی (هندی، پاکستانی، چینی، ...) و عربها.

🔻 نه تنها خودشان را جملگی یک قوم می‌دانند، بلکه سه ملت دیگر را هم قوم انگلیسی می‌دانند! نام قوم خودشان را هم گذاشته‌اند "سفید انگلیسی" که همه را در بر بگیرد و کسی را نتوان هویت جداگانه‌ای بخشید.

💥 هیچ سخنی از نورمنها و کلتیکها و ساکسونها و دینیش‌ها و اِنگلها و دیگران نیست که برای نمونه بگویند لندنی‌ها ساکسون هستند و نیوکاسلی‌ها کلتیک. هیچ!

امروز در انگلستان شما تنها قوم انگلیسی را دارید. دیگر اقوام با قایق و هواپیما آمده‌اند. هر کس با کشتی و هواپیما نیامده (برده‌ها و کوچندگان از کشورهای دیگر)، قوم انگلیسی شمرده می‌شود.

🔻 همچنین شمار کتابهای نوشته شده درباره‌ی اقوام در انگلستان، به انگشتان دست نمی‌رسد (همین اکنون در گوگل جستجو کنید). در همان چند کتاب هم مراد از اقوام، سیاهان و چینیها و کوچندگان دیگر هستند. در دانشگاههای چهارصد ساله‌شان، بیست کتاب درباره اتنیکهای بومی کشور خودشان ننوشته‌اند، زیرا برای خود سودمند و سازنده نمی‌دانند‌.

💥 ولی اگر در گوگل واژه‌ی قوم یا اتنیک را به تنهایی جستجو کنید، فهرست بلندی از کتابها و پژوهشها درباره‌ی اقوام در اتیوپی و سودان و ترکیه و هند و ایران و عراق و افغانستان و قفقاز و اروپای شرقی و بالکان و چین برایتان می‌آورد.

💥 به روشنی از پنداره‌ی (مفهوم) قوم در جای یک جنگ‌افزار بهره می‌برند!

💥 یک ملت چند هزار ساله همچون ملت ایران را که مانند سنگ کف رودخانه یکپارچه است و ۱۱۰۰۰ سال پیشینه‌ی یکجانشینی در همین فلات ایران را دارد (پیش از آن شکارچی و کوچ‌رو باز در همین فلات ایران) و نیز ۲۵۰۰ سال پیشینه زیستن در زیر نام یک کشور را دارد (هگل می‌گوید نخستین ملت تاریخ) و هیچکدامشان از جای دیگری نیامده و از یک نژاد و با یک تاریخ و یک آیین و یک سرگذشت و یک ... هستند، با زور و تلقین به بهانه‌ی دوزبانه بودن نیمی از ملت، چند قومی می‌خوانند،
ولی از سوی دیگر ملت هزار ساله خود را که برایند رقابت فرانسویها و اسکاندیناویها و بومیان بر سر چیرگی بر یک جزیره است و از نژادهای گوناگون و فرهنگهای گوناگون پدید آمده را، تک قومی می‌شمارند!

⬅️ آیا این قوم‌سازی در شماری از کشورها، یک نگاه علمی است یا یک ابزار برای رسیدن به خواسته‌های ژئوپولتیکی؟؟ آیا نباید اندیشه کرد؟؟

📎 بخش نخست این یادداشت:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/4061
📎 در پیوند با این فرسته:
https://news.1rj.ru/str/thinktogether/4167

📸 نمودار گروههای قومی در انگستان

@ThinkTogether🌱
#فرهنگ
#بخشی از یک کتاب

از رفتارهای ناستوده که بسیاری از مردم دارند، در گفت و شنید پیکار کردن است. چون دو تن با هم نشینند و به سخن پردازند، یکی گوید و دیگری خرده گیرد. آن پاسخ دهد و این بر او بازگرداند. آن گوید و این گوید و هر یکی کوشد سخن خود را پیش برد. و چون در جایی فرومانَد، آن را گزارد و به زمینه‌ی دیگری رود. و به هر نارسایی دست اندازد. به چندین دروغ برخیزد تا یک راست را نپذیرد. این شیوه‌ای است که بسیاری از مردمان می‌دارند و زشتی آن در نمی‌یابند.

📖 دردها و درمانها
احمد کسروی تبریزی

@ThinkTogether🌱