♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
#دانستنی
#تاریخ

🌊 دیدگاه سازمان ملل درباره‌ی نام خلیج پارس

The United Nations Group of Experts on Geographical Names discussed the naming issue during its 23rd session, held in Vienna from 28 March to 4 April 2006.
گروه کارشناسان نامهای جغرافیایی سازمان ملل متحد در شهر وین و در بازه‌ی زمانی ۲۸ مارس [هشتم فروردین] تا ۴ اپریل [شانزدهم فروردین] سال ۲۰۰۶ میلادی [۱۳۸۵ خورشیدی] بیست و سومین نشست خود را درباره‌ی یک نامگذاری برگزار نمود.


According to the report of the meeting:
"It is interesting that from among 6000 existing historical maps published up to 1890, there are only three maps mentioning the names of Basreh Gulf, Ghatif Gulf, and Arabic Gulf, in addition to which the name of small gulfs located at the coast with local utilization can be also named such as Chah Bahar Gulf, Siraf Gulf, Basreh Gulf, Ghatif Gulf, Bahrain Gulf,…. but such names are not applied to the entirety of the Persian Gulf.
بنا به گزارش برونداد این نشست:
"بسیار چشمگیر است که در میان ۶۰۰۰ نقشه‌ی تاریخی که پیش از سال ۱۸۹۰ میلادی [۱۲۶۹ خورشیدی] فراهم و چاپ شده‌اند، تنها در سه نقشه، [نام خلیج پارس] با نامهای خلیج بصره، خلیج قطیف و خلیج عربی خوانده شده است. افزون بر خلیج‌های کوچکی که در کناره‌ها جای گرفته‌اند همچون خلیج چابهار، خلیج سیراف، خلیج بصره، خلیج قطیف، خلیج بحرین و ... ولی چنین نامهایی بر سراسر خلیج پارس کاربری ندارند.

It is obvious that the promotional use by the Arabs of the three aforementioned maps, whose identity and originality are not clear, in comparison with 6000 maps and more than 200 historical and tourism books from Irastus to Herodotus to Estakhri and Ibn Houghal, who have all called the water body, Persian Gulf, shall lack any value."
آشکار است که کار عربها در به زبان انداختن و بالا آوردن (promotion) آن ۳ نقشه‌ی دیگر که هویت و ریشه‌ی آنها روشن نیست، در سنجش کنار ۶۰۰۰ هزار نقشه و بیش از ۲۰۰ کتاب و سفرنامه‌ی تاریخی از ایراستوس و هرودوت گرفته تا استخری و ابن‌حوقل که همگی آنها این پهنه‌ی آبی را خلیج پارس نامیده‌اند، از هرگونه ارزش و اعتبار بی‌بهره است."

@ThinkTogether🌱
#نکته
#تاریخ

⚫️ گم کردن راه از کی آغاز شد؟

🔻شاید این پرسش برای بسیاری از ما پیش آمده باشد که آیا کشور ما، در سده‌های گذشته همواره زیردست انگلستان و روسیه و دیگر قدرتهای جهانی بوده است؟ و اگر خیر، این سرشکستگی از کجا و کی آغاز گردید؟


🔻پاسخ این پرسش چندان دشوار و ناروشن نیست و دیدگاههای گوناگون و ناهمسازی از آن نداریم.
با اطمینان می‌توان گفت که دوره‌ی افول سیاسی و زمینگیری کشورمان از سالهای شوم دوره نخست جنگهای ایران و روسیه آغاز گردیده است.
تا پیش از سال سیاه ۱۱۹۱، در سایه‌ی آنچه که حکومتهای ایران از بوییان و صفویان کرده بودند. و به دنبال آن با کشورگشاییهای سرافرازانه‌ی نادرشاه و کشورداری خردمندانه‌ی شاهان زند و حتا فرمانروایی همراه با اقتدار آغامحمدخان قاجار ، نام ایران چنان هیمنه‌ای داشت که از خیال هیچ کشوری نمی‌گذشت که در این منطقه، وارون دلخواه حکومتهای ایران رفتار نماید، چه رسد به اینکه بخواهد دماغِ در مشت گرفتن و قبضه کردن (subversion) ایران را بپرورد.

برای نشان دادن درستی این سخن، قراردادها و پیمان‌نامه‌هایی که پیش از ۱۱۹۱، ایران با دیگر کشورها می‌بسته و ادبیات به کار رفته در آنها نشانگر خوبی است.

🔻در سده‌های ۱۶ و ۱۷ میلادی، انگلستان در سودای دست‌اندازی به دیگر بخشهای جهان برآمده بود و با کامیابی آمریکای شمالی، بخشهایی از آفریقا و جنوب آسیا را با زیر پرچم و نفوذ خود در آورده بود.
همچنین در پیرامون خلیج پارس نیز آرزوی اشغال‌گری داشت. گستاخیهای گاه و بیگاه انگلیسیها، سبب ناخرسندی و برخورد حکومت ایران شد. در سال ۱۱۸۷ در پی هشدارهای حکومت مستقر (قاجار)، حکومت انگلستان ناگزیر به نوشتن قرارداد مجمل و کرنش و پذیرش حاکمیت ایران بر سراسر خلیج پارس گردید.
در قرارداد مجمل، بریتانیا حاکمیت ایران بر سراسر خلیج پارس را به رسمیت شناخت و پذیرفت کشتیهای انگلیس تنها از جاهایی که دولت ایران نشان می‌دهد و روا می‌دارد، گذر نمایند.

چهار سال پس از آن و در سال ۱۱۹۱، در قرارداد دیگری (قرارداد مفصل) بریتانیا دوباره کرنش و پذیرش خود را به حاکمیت ایران بر سراسر خلیج پارس و هنجارها دریانوردی دلخواه ایران بازگو نمود.

🔻قرارداد مفصل، تنها چند ماه پیش از آغاز جنگهای ایران و روسیه نوشته شد و نشان می‌دهد که تا آن روز وزن و اعتبار دولت ایران چگونه بوده است.
پس از شکست ایران از روسیه، انگلستان دیگر نیازی ندید که همچنان این دو پیمان را محترم بشمارد.

🔻با آغاز جنگهای روسیه در سال ۱۱۹۱ و در پی شکست اندوهبار ما در دو دوره جنگ با آن کشور تازی، همه‌ی هیمنه و بازدارندگی کشورمان فروریخت. پس از آن بود که روسیه و انگلستان نه تنها در پیرامون ایران، بلکه در درون کشورمان نیز با گستاخانه‌ترین رویکرد به دخالت و پیشبرد خواسته‌های خود پرداختند.
پس از شکست ایران از روسیه، نیروهای انگلیسی در جزیره‌های جنوب کشورمان پیاده شدند و نواره‌های کنار دریا (کشورهای کنونی جنوب خلیج پارس) از جمله بحرین که بخشی از استان فارس به شمار می‌رفت، به اشغال نیروهای انگلیسی درآمد.

🔻این اشغالگری، در سده‌ی چهاردهم خورشیدی، برتری ژئوپولتیکی بی‌مانندی به انگلستان داد و زمینه‌سار پیدایش کشورهای امارات و قطر و عمان و بحرین با راهبری انگلستان گردید.
برتری و جایگاهی که پدران ما برای صدها سال، آن را برای ایران نگاهداری کرده بودند، نه تنها در پی شکست از روسیه و آشفتگی و بی‌اعتباری پیامد آن، از دست رفت، بلکه کشورمان برای ۲۰۰ سال درگیر آشفتگی و سردرگمی و دنبال نخود سیاه دویدن و گم کردن منافع ملی و از دست دادن نگاه خود بزرگ‌بین گردید. پایان/

📎 اینجا است که ارزش اندرز آن راهبردساز آلمانی به هیتلر روشن می‌شود: "از هر آنچه غرور ملی ما نمی‌تواند تحمل کند، دوری کنید"
اگر حتا پس از شکست در دور نخست جنگ با روسیه و پذیرش پیمان گلستان، شتابزده رفتار نمی‌شد و به راهنماییها و هشدارهای قائم مقام فراهانی و عباس میرزا سپهسالار اعتنا می‌گردید و خردمندانه و زیرکانه رفتار می‌شد، ....!

📎 همچنین ببینید: ترکمانچای چرا رخ داد؟

@ThinkTogether🌱
#تلنگر

گاه در کشورمان چیزهایی رخ می‌دهد که آدمی را به سوی بازنگری در شماری از دیدگاهها و تحلیلهایش می‌راند

آیا #فساد_و_نفوذ تا ژرفای آن نهاد مهم هم رسیده‌است؟ اگر بنا باشد همه‌ی آنچه که نگرانیم در نبود جمهوری اسلامی رخ دهد، در دوران بودن جمهوری اسلامی هم اندک‌اندک رخ دهد یا برایش زمینه‌سازی شود، آیا همچنان باید پشتیبان این نظام باشیم؟

ما همچنان چشم به راه آزادی و پوزش‌خواهی از برادرانمان در جنبش حسینیون هستیم.

@ThinkTogether🌱
Forwarded from سیاره رنج (یوسف عزیزی) (Yousof Azizi یوسف عزیزی)
روزنامه نیویورک‌تایمز مطلب بلندبالایی در مورد علیرضا اکبری و میزان نفود و جاسوسی او برای دستگاه اطلاعاتی بریتانیا و از آن طریق برای اسرائیل و آمریکا منتشر کرده است. این مطلب با ترجمه‌ فارسی آن در لینک زیر آمده است. برداشت اصلی من از این مقاله این است که نفوذ و جاسوسی در سطح بسیار بالای حکومت ج.ا انجام می‌شود و در بسیاری موارد هم سیستم اطلاعاتی-امنیتی ج.ا از آن‌ها آگاه است. اما اینکه چرا برخورد نمی‌شود یا خیلی دیر برخورد می‌شود یا چه اتفاق خاصی باید بیافتد تا با این افراد برخورد شود، موضوع دیگریست!
@yousofazizi23

لینک انگلیسی:
https://www.nytimes.com/2023/05/01/world/middleeast/british-spy-execution-iran.html

لینک فارسی:
https://www.nytimes.com/fa/2023/05/01/world/middleeast/alireza-akbari-spy-iran-uk.html
آیا چین برای پیوند یافتن به اروپا چشم به راه ایران می‌ماند؟
ابوالفضل بازرگان
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

🚉 آیا چین برای پیوند دادن راه ابریشم نوین به اروپا، در انتظار آمادگی ایران خواهد ماند؟
🎙 ابوالفضل بازرگان

💬 چرا برای آماده کردن زیرساختهای بایسته برای بهره‌برداری از فرصت سرنوشت‌ساز راه ابریشم نوین، تلاش چندانی انجام نمی‌شود؟
بهره‌برداری از این راه و کشاندن وزن اصلی راه خشکی ابریشم به ایران، جدا از بهره‌های پرشمار افتصادی، به تنهایی سپر بزرگی در برابر تهدیدهای امنیتی از سوی همسایگان شمال‌غرب کشورمان خواهد بود.
وارون آن هم درست است، یعنی پیشکش این جایگاه به دیگر کشورها، هم شکوفایی و هم امنیت کشورمان را به گونه‌ای جدی آسیب‌پذیر خواهد نمود.

📍کانال یوتیوبی جدال

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر

🔻مقام رهبری در دیدار با آموزگاران:
"باید هویت ایرانی و اسلامی و شخصیت ملی را در کودکان کشور زنده کنیم.
مساله‌ی زبان، ملیت و پرچم از مسایل اساسی و مهم است. دانش آموز باید به ایرانی بودن خود افتخار کند که افتخار هم دارد."

🔻هر دگرگونی امیدبخش و پایدار از دبستان و دبیرستان باید آغاز شود. این یک تعارف نیست، بلکه یک واقعیت مهم و نگاه راهبردی است.

🔻پس از ۴۴ سال غفلت از هویت ملی در آموزش و پرورش، که ثمره‌اش شده این آشفتگی، از همین سال ۱۴۰۲ هم اگر آغاز کنیم، ده سال دیگر آسوده‌تر و به آینده امیدوارتر خواهیم بود.

@ThinkTogether🌱
نبرد ناگزیر - سرنوشت رقابت چین و آمریکا
علی رجب زاده
#ژئوپولتیک

💣 نبرد ناگزیر: پایان کشمکش چین و آمریکا چگونه خواهد بود؟
🎙 علی رجب‌زاده

💬 آینده‌ی گذار قدرت در جهان چگونه خواهد بود؟ آیا ما در آینده تماشاگر جنگ جهانی سوم خواهیم بود؟ سرانجام کشمکش چین و آمریکا چه خواهد شد؟ قدرتهای بزرگِ پس از جابجایی گرانیگاه قدرت در جهان، کدام کشورها خواهند بود؟
اینها پرسشهایی است که در این گفتار بدانها پرداخته شده است.

📍برگرفته از کست‌باکس رادیو آنارشی

📎 همچنین در این زمینه بشنوید و ببینید و بخوانید:
تله‌ی توسیدید و جنگ گریزناپذیر - ایمان فانی
تله‌ی توسیدی، چین و آمریکا - گراهام الیسون
Destined for War - Graham Allison

📎 نشانی اینترنتی مقاله‌ای که گوینده از آن برای ساخت این پادکست بهره برده است:
Foundations of Power Transition Theory

@ThinkTogether🌱
#زیبایی

دادگاهی در ایران دو هنرپیشه‌ی زن را در پرونده‌ی شکایتی که از آنها شده بود، بیگناه دانست.

این دو هنرپیشه‌ی زن سینما، در هشت ماه گذشته سرگرم رویارویی آشکار با جمهوری اسلامی بودند (یکی از آن دو هنوز در کانادا به همین کار سرگرم است)، ولی رفتار ضدحکومتی آن دو نفر اثری در دادگری قاضی نگذاشت و دادگاه به سود آنها رای داد.

@ThinkTogether🌱
#وطن

🚫 ما هم به کارزار # بایکوت_اینترنشنال پیوسته‌ایم.

🌺 با درود به همه‌ی هم‌میهنان آگاه و هشیارمان.
ما هم همراه با دیگر ایرانیان، این شبه‌رسانه‌ی پلید و ضدایرانی را تماشا نمی‌کنیم. و بدینگونه:
🚫نه می‌گوییم به وطنفروشی
🚫نه می‌گوییم به بی‌شرمی
🚫نه می‌گوییم به فرومایگی
🚫نه می‌گوییم به دشمنی با ایران❤️
🚫نه می‌گوییم به دروغ
🚫نه می‌گوییم به آدمکشی
🚫نه می‌گوییم به ریشخند کردن میهن‌پرستی
🚫نه می‌گوییم به عادی جلوه دادن خیانت به وطن
🚫نه می‌گوییم به کاسبی با خون جوانان ایران
🚫نه می‌گوییم به شخصیت دادن به مزدوران دشمن

#وطنپرستم

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#نکته

⚫️ انگشت نهادن بر پنداره‌ی "قوم" / بخش 4⃣

🔬 روش بازشناسایی قوم(ها)

🔻چکیده‌ی بخشهای پیشین:
واژه‌ و پنداره‌ی قوم یا اتنیک، برای نخستین بار در سده‌ی هجدهم میلادی از سوی یوهان گاتفیلد هردر، الهی‌دان آلمانی و هنگام بررسی جامعه‌ی پاگانها (باورمندان به چندخدایی) در درون ملت مسیحی ساخته شد.
ولی آغاز کاربرد این پنداره به معنای امروزین آن، به انقلاب بلشویکی روسیه در سال ۱۲۹۶ خورشیدی (۱۹۱۷م) باز می‌گردد. با آغاز جنبش بلشویکی، پنداره‌ی قوم و حقوق قومی، همچون ابزاری برای برانگیختن توده‌ها به برهم زدن نظم موجود و گسترش کمونیسم با وعده‌ی ستاندن حق اقوام به کار رفت.
تا چند دهه پس از انقلاب بلشویکی، پنداره‌ی قوم تنها همین کاربردی سیاسی را داشت. این پنداره (مفهوم)، بستر نظری برای برانگیختن توده‌ها به برهم زدن سامان پیشین، با گمان رهایی و رسیدن به حقوق خود در سایه‌ی کمونیسم را فراهم می‌ساخت. تا اینکه از دهه ۳۰ خورشیدی (۵۰ میلادی) پژوهشهای دانشگاهی برای تعریف آن آغاز گردید. سرانجام در سال ۱۳۵۱ (۱۹۷۲م) واژه‌ی قوم به فرهنگ واژگان آکسفورد افزوده شد. تعریف قوم در فرهنگ آکسفورد چنین است: "گروهی از مردم که با یک تراداد (سنت) فرهنگی بهم پیوند یافته‌اند. connected with or belonging to a group of people that share a cultural tradition"
تعریف بازشده و ریزشده‌ی قوم چنین است: "مردمی که به سبب خاستگاه جغرافیایی یکسان، یا ویژگیهای ژنتیکی (رنگ پوست، چهره، ...)، یا دین، یا زبان و یا روش زندگی، از نگر فرهنگی بسیار بهم نزدیک و از مردم پیرامونشان جدا هستند. این گروه، به سبب این جدا افتادن، سرگذشت تاریخی یکسانی را از سر گذرانده‌اند و نظام ارزشی و فرهنگی همسانی در میانشان پدید آمده که ویژه‌ی همان گروه (قوم) است و مردمان پیرامون، در آن سرگذشت تاریخی و نظام فرهنگی، با ایشان انباز و شریک و همانند نیستند."

🔻اکنون به این پرسش می‌پردازیم که با این تعریف آیا در ایران قوم داریم؟ و اگر داریم کدام هستند؟

برای یافتن و نشان کردن قوم یا قومهایی در کشورمان، باید گروهی(با گروههایی) از ایرانیان را بیابیم که نخست ویژگیهای ژنتیکی، خاستگاه جغرافیایی، دین، زبان، فرهنگ و روش زندگی ویژه‌ی خود را داشته باشند و سپس این ویژگیها سبب گردیده باشد که آن گروه(ها)، سرگذشت تاریخی جداگانه‌ای را از سرگذرانده و تراداد (سنت) فرهنگی ویژه‌ای جدای از فرهنگ دیگر بخشهای ملت ایران در میانشان پدید آمده باشد.

🔻بنابراین بخش بعد و دنباله‌ی همین فرسته، بررسی خواهیم نمود که در میان ملت ما از نگر نژاد، خاستگاه، زبان و روش زندگی آیا گوناگونی هست؟ و اگر هست، آیا اینها سبب شده که گروهی از ملت ایران جدا افتاده و سرگذشت ویژه‌ای را -جدا از دیگر ایرانیان- از سر گذرانده باشند و فرهنگی ناهمانند با دیگر بخشهای ملت ایران در میانشان پدیدآمده باشد یا خیر.
[دنباله دارد...]

📎 بخشهای پیشین این رشته فرسته:
بخش نخست | بخش دوم | بخش سوم


@ThinkTogether🌱
#چکامه

سر مردمی بردباری بود
چو تندی کند تن به خواری بود

هرانکس که گشت ایمن او شاد شد
غم و رنج با ایمنی باد شد

چو خشنود باشی تن‌آسان شوی
وگر آز ورزی هراسان شوی

ز کار زمانه میانه گزین
چو خواهی که یابی به داد آفرین

چو خشنود داری جهان را به داد
توانگر بمانی و از داد شاد

چو شادی بکاهد، بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان


👤 عالیجناب فردوسی / سده چهارم خورشیدی

📆 روز ۲۵ اردیبهشت ماه، در گاهشمار رسمی ایران، روز بزرگداشت عالیجناب فردوسی توسی است.

📸 سبلان کوه

@ThinkTogether🌱
بازفرست تحلیل دو سال پیش کانال، پیرامون چرایی چشمپوشی ایران از گستاخیهای طالبان. به بهانه‌ی تنشهای تازه در مرزهای خاوری کشورمان.
این تحلیل پیش از فروافتادن دولت پیشین افغانستان و گریختن اشرف غنی و چند هفته پیش از چیرگی طالبان بر افغانستان نوشته شده است.
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

بازی بزرگ در افغانستان / بخش 1⃣
🔶 آشنایی با گروه طالبان

🔻 طالبان، گروهی از طلبه‌های آموزشگاههای دینی افغانستان بودند که برای برپایی یک دولت مرکزی اسلامی در افغانستان، پا به عرصه نهادند. طالبان مانند هر گروه و حزب دیگری، میانه‌رو و تندرو (از نگر باورهای مذهبیِ حنفی یا سلفی-وهابی) دارند. در آغاز پیدایش این جنبش، قدرت در دستان میانه‌روها بود که باور به رواداری و آسانگیری با توده‌های مردم (بدون نگاه به قوم و مذهب ) داشتند.

🔻 مردم افغانستان که از جنگ قدرت پایان‌ناپذیر میان گروههای مجاهدین (پس از شوروی به دنبال سهم بیشتر از قدرت بودند) به ستوه آمده بودند، با امید به آرامش کشورشان، به ادعاهای اصلاح‌طلبانه‌ی طالبان روی خوش نشان دادند و این کمک کرد تا سراسر افغانستان در زمان کوتاهی به دست این طلبه‌های دینی بیفتد.

🔻 در منطقه ولی با توجه به ناهمسویی آشکار گفتمان اسلام انقلابی ج.ا با گفتمان اسلام سلفی طالبان، کشمکش گفتمانی بین ج‌.ا‌. ایران و طالبان خیلی زود پدیدار شد.

🔻 عربستان که به دنبال از سر باز کردن نیروهای تندروی وهابی-سلفی از کشور خود بود (که خواسته‌های نشدنی مانند ویران کردن مقبره‌ی پیامبر در مدینه را داشتند‌)، با بهانه‌ی وجوب جهاد در افغانستان، بخش بزرگی از نیروهای تندروی سلفی را به افغانستان روانه کرد (بن‌لادن یکی از این نیروهای عربستان بود که چون هم ثروتمند بود و هم پیوندهای سیاسی سودمندی داشت، توانست خیلی زود یک هم‌پیمان نزدیک طالبان شود)

🔻 سازمان اطلاعات پاکستان نیز دخالت در افغانستان را برای پاسداری از منافع ملی پاکستان یک نیاز و یک باید می‌دید، از اینرو به جریانهای مذهبی-سیاسی و قومی افغانستان نفوذ کرد (بیش از دیگران در طالبان) و به سبب چیرگی گفتمانهای تندروانه اسلامی در پاکستان، نفوذ نیروهای پاکستانی در افغانستان، گرایشهای کینه‌تورانه‌ی شاخه‌های حنبلی، وهابی، سلفی را در میان طالبها نیرو بخشید و برایند اینها به شکست میانه‌روها در جنگ داخلی گروه طالبان انجامید.

🔻 پیامد نفوذ گفتمانهای عربستانی و پاکستانی به طالبان (که هر کدام به گونه‌ای بخش سلفی و تندروی طالبان را پشتیبانی می‌کردند و در برابر شیعه و منافع ملی و فراملی ایران جبهه‌گیری داشتند) پررنگ شدن پیوندهای میان طالبان با این دو کشور بود و در خود افغانستان نیز افزایش سختگیریهای مذهبی را سبب شد.

🔻 ولی واقعیت این بود که طالبان برای جذب منابع قدرت، راهی نداشت جز اینکه به جناح تندروی سلفی نزدیک به القاعده و پاکستان میدان بدهد.
طالبان با میدان دادن به تندروها توانست گفتمانهای ضدشیعه را همسو کند و به منابع و پشتیبانی پاکستان و عربستان دست بیابد و اینگونه خود را نیرومند نماید. ولی از سوی دیگر، پیش گرفتن این رفتار، روابط آن گروه با ج.ا. ایران را تیره کرد و این تیرگی تا سرنگونی حکومت طالبان در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱م) همچنان ادامه داشت.

ادیب نوروزی (ویرایش شده)

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

بازی بزرگ در افغانستان / بخش 2⃣
🔶 چرا ایران و آمریکا جلوی قدرت گرفتن طالبان در افغانستان را نمی‌گیرند؟

🔻 در دوره‌ی تازه‌ی قدرت‌گیری طالبان که با پیشاهنگی شاخه‌ی میانه‌رو انجام می‌شود، ایران برای نفوذ و اثرگذاری بر طالبان و گرفتن اهرم فشار از دست عربستان و پاکستان، به طالبان روی خوش نشان داد. آمریکا نیز با درک دگرگونی رویکرد گفتمانی ایران از رفتار ایدئولوژیک به بازیگریِ خردمندانه (که حتا با مهمترین دشمن ایدئولوژیک خود یعنی طالبان و القاعده در راستای امنیت و منافع ملی ایران همکاری می‌نماید)، تلاش نمود آرایش سیاسی خود را دگرگون کرده و خود را به طالبان و حتا القاعده نزدیک نماید. نزدیکی به آمریکا با مخالفت نسل تندروهای این دو گروه همانند بن لادن روبرو بود. از اینرو آمریکا نخست تندروها را از سر راه برداشت و سپس با کمک میانجیگرانی همچون زلمای خلیلزاد ( سفیر پیشین امریکا در عراق و افغانی‌تبار)، توانست زمینه‌های گفتگو با نیروهای طالبان و طیف میانه‌روی القاعده را فراهم آورد.

🔻 با توجه به شتاب و اهمیت گفتگوهای بین آمریکا و طالبان، ایران ناگزیر آنچه که پشت پرده در جریان بود (گفتگو با طالبان و گروههای اپوزیسیون دولت مرکزی افغانستان) را آشکار نمود و گسترش داد. افزایش نفوذ طالبان در چند سال گذشته، از پیامدهای آشکار شدن نزدیکی این گروه به ایران بود.

🔻 همانگونه که طالبان و القاعده در دوره‌ای، برای نزدیکی به هم و نزدیکی به کشورهایی همچون عربستان و پاکستان، به مهره‌های تندروی خود میدان داده بودند، این بار برای نزدیکی به کشورهای موثر در وضعیت افغانستان (مانند ایران و آمریکا)، ناچار به گرفتن ژست اعتدالی گردیده‌اند تا بتوانند پیوندهای خود را با این قدرتهای بیرونی برقرار کنند.

🔻 همزمان با این بازآرایی صحنه‌ی قدرت در افغانستان، داعش که مهمترین دشمن القاعده، طالبان و بسیاری از گروههای جهادی اهل تسنن بود، توانست با ادعای خیانت طالبان و القاعده به اسلام، موج بزرگی را علیه القاعده و طالبان و همه‌ی گروههای جهادی اهل تسنن که در بیعت با آنها بودند، به راه بیاندازد. داعش با این فضاسازی، عضوگیری گسترده‌ای از پایگاه و بدنه‌ی اجتماعی گروههای جهادی مسلمان به سود خود نمود.

🔻 نیاز به یادآوری است که طالبان با داعش یکی نیست و ساختار ایدئولوژیک دیگری دارد. ولی القاعده و داعش از دید باورها و ایدئولوژی یکی هستند، با این تفاوت که داعش بارها از القاعده تندروتر و خشن‌تر است. همچنین اکنون چندین سال است که داعش و القاعده دشمنان سرسخت هم هستند، چرا که داعش در سوریه بیعت خود را با القاعده شکست و القاعده را از بازی کنار گذاشت.

🔻 این رویه‌ی دشمنانه‌ی داعش در برابر طالبان و القاعده و دیگر گروههای پیرامونی آنان، انگیزه‌ی بیشتری برای نزدیکی قدرتهای بیرونی همچون ایران به طالبان و القاعده داد. چرا که برای ایران، کنار آمدن با واپسگراترین طالبانیها و تندروترین شاخه‌ی القاعده‌، بارها آسانتر و پذیرفتنی‌تر از قدرت گرفتن زامبی‌های داعش در افغانستان است.

🔻 با گسترش نفوذ معنوی و قدرت فیزیکی داعش در جهان و بویژه در افغانستان که مهد پرورش نیروهای جهادی است، ایران به دنبال جلوگیری از پیش آمدن وضعیت شومی است که در آن، داعش در کنار توانایی گسترده‌ی مالی خود، به انبوه مبارزان افغانی (که در جنگ و باورهای دینی بسیار سختگیر و ورزیده هستند)، دست پیدا کند.

سستی و ناتوانی دولت مرکزی افغانستان، بازی سرنوشت را برای آن کشور به سویی برده، که ایران در گزینش میان بد و بدتر، قدرت گرفتن و برتری طالبان را در افغانستان، به عنوان واکسن داعش پذیرفته‌ است.

ادیب نوروزی (ویرایش شده)

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

بازی بزرگ در افغانستان / بخش 3⃣
🔶 نقشه‌ی آمریکا برای افغانستان چیست؟

🔻 نسخه‌ی ویتنامی کردن افغانستان، می‌تواند یک راهبرد آمریکا برای مال خود کردن افغانستان باشد. راهبردی که هنری کیسینجر به نیکسون پیشنهاد داد و ویتنام را تا امروز در دستان آمریکا مهار کرده است.

مقصود از "ویتنامی کردن" چیست؟

🔻 در جنگ ویتنام، آنگاه که فرماندهان ارتش و رهبران سیاسی آمریکا، پیشنهاد کیسینجر برای یورش به ویتنام شمالی و نابود کردن منابع ترابری و پشتیبانی این کشور را نپذیرفتند (که از سوی شوروی و چین پشتیبانی می‌شد و کمونیستهای ویتنام شمالی، به آسانی از کشورهای لائوس و کامبوج برای راه ترابری و پشتیبانی بهره برده، جنگ فرسایشی شده بود)، کیسینجر نقشه‌ی تازه‌ای را بر پایه‌ی واقعیات میدانی پیشنهاد داد.

🔻 در نقشه‌ی تازه‌، نظام ویتنام جنوبی به بهایی ناچیز فروخته می‌شد و با این بها، آمریکا با ویتنام شمالی از در سازش و صلح در می‌آمد!!

🔻 در این نقشه، برای وادار کردن ویتنام شمالی به کرنش، نخست پایگاههای کمونیستها در کشورهای به ظاهر بی‌طرف مانند لائوس نابود شد، کمونیستها پس از آن ضربه، برای از دست ندادن جایگاه بهتر در گفتگوها، خیلی زود نرمش نشان دادند. پس از نرمش کمونیستها در برابر آمریکا، برنامه‌ی بیرون رفتن ارتش آمریکا از ویتنام جنوبی اعلام گردید.

🔻 با آغاز بیرون رفتن نیروهای آمریکایی از ویتنام جنوبی، نیروهای کمونیست ویتنام شمالی به سرزمینهای جنوبی سرازیر شدند. دولت مرکزی ویتنام جنوبی که بدون یاری آمریکا هیچ نبود، سخت و پی در پی شکست خورد و سایگون پایتخت ویتنام جنوبی به دست کمونیستها افتاد. در این هنگام ویتنام جنوبی به تاریخ پیوست و کشور ویتنام کنونی پدیدار شد.

🔻 با پیوستن طبقه‌ی سرمایه‌دار ویتنام جنوبی به ویتنام شمالی و آمیخته شدن زندگی سرمایه‌داری در زندگی مردم، اسب تروای کیسینجر در دل ویتنام شمالی جای گرفت. ولی کمونیستهای در ظاهر پیروز ویتنامی، هنوز نیازمند یک شوک دیگر بودند تا بفهمند که جایشان کجا است.

🔻 برای این شوک، چین آن قدرت منطقه‌ای بود که برای یورش به ویتنام برانگیخته شد و کار ویتنام را به گونه‌ای پایان (یا از نگاه آمریکا سامان) داد که تا امروز آمریکا و ویتنام هم‌پیمان یکدیگر هستند!

🔻 کیسینجر که توانسته بود نخست مائو و سپس دنگ شیائوپنگ را با اهرم تهدید شوروی (که واقعی هم بود) به اردوگاه سرمایه‌داری! ضد شوروی بکشاند، اکنون چین را به تاختن بر ویتنامی برمی‌انگیخت که بر خلاف همه‌ی کمکهای چین، به شوروی گرایش داشت و باید بهای ناهمخوانی گفتمانی خود را با چین می‌پرداخت.

🔻 چین به ویتنام یورش برد و با اینکه آسیب سنگینی دید (تنها در یک ماه، شمار کشته و زخمیهای چین، نزدیک به کشته‌های آمریکا و فرانسه در بیست سال جنگ با ویتنام شمالی بود) ولی تا جایی پیش رفت که کمونیستهای ویتنامی سراسمیه خود را به آغوش آمریکا انداختند و از آن روز تا امروز، ویتنام جای خود را در همراهی و هماهنگی با آمریکا نگاه داشته‌است.

ادیب نوروزی (ویرایش شده)

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

بازی بزرگ در افغانستان / بخش 4⃣
🔶 ایران: چرخش از رویکرد ایدئولوژیک به واقعگرایی

🔻 پس از ۱۱ سپتامبر و تاختن آمریکا به افغانستان و عراق، آشکار شد که آمریکا پس از آن، وارد جنگ با ایران خواهد شد. بنابراین سپاه قدس و فرماندهان آبدیده‌ای چون سلیمانی و قاآنی که هر دو در آن زمان خبره‌ی سرزمینهای شرقی ایران به شمار می‌رفتند، برای زمینگیر کردن آمریکا و هم‌پیمانانش در سطح یک درگیری یعنی عراق و افغانستان، به گونه‌ای مهره‌چینی و یارگیری را در افغانستان آغاز کردند، که از زمینگیر شدن آمریکا آسوده خاطر شوند.

🔻 ایران که هنگام تازش آمریکا به افغانستان، برای از بین بردن پایگاههای طالبان و کشتن ملاعمر (رهبر طالبان) و دیگر فرماندهان عملیاتی آن گروه در همان ساعتهای آغازین تازش آمریکا، کمکهای اطلاعاتی دقیقی به آمریکا کرده بود، با در نگر داشتن شرایط تازه‌ی منطقه، اکنون نگاهی دیگر را به طالبان و حتا القاعده برگزیده بود.

🔻 این بار ایران با چرخشی شگفت‌انگیز که از توان نظامهای ایدئولوژیک بیرون است، دست دوستی به سوی دشمنان مذهبی خود یعنی طالبان و القاعده دراز کرد. کمکهای هدفمندی به آنها نمود. خانواده‌‌ی رهبرانشان را پناه داد و با حفاظت از چهره‌های سرشناس آن دو گروه (که دیرزمانی مهمترین و تندروترین دشمنان ج.ا. خوانده می‌شدند) آنان را به جبهه‌ی خود کشید و در برابر آمریکا به خط کرد.

🔻 آمریکا با پایش شرایط نوینی که از سوی ایران آفریده می‌شد، با کمک میانجیگران بانفوذی همچون زلمای خلیلزاد افغانی‌تبار، که دشمنی آشکار با ج.ا. و خود ایران دارد، تلاش می‌کرد تا وضعیت منطقه و بویژه افغانستان را پس از کنشهای غافلگیر کننده‌ی ایران، دوباره به دست گیرد.
در سال ۱۳۹۰ (۲۰۱۱م) با پیش آمدن آنچه بهارعربی نام گرفت (و سوریه را نیز درگیر خود نمود)، تمرکز سپاه قدس از شرق به غرب مرزهای ایران گسترش یافت و این فضایی را برای آمریکا فراهم آورد تا جایگاه خود را در شرق ایران، بهبود بخشد.

🔻 بر پایه‌‌ی همان پیوندهای برقرارشده، آمریکا در سال جاری پس از چند دور گفتگو با میانه‌روهای طالبان (همچون کمونیستهای ویتنام شمالی)، دولت مرکزی افغانستان را (همچون دولت ویتنام جنوبی) فروخت و با بیرون کشیدن شتابان نیروهای خود و هم‌پیمانانش از افغانستان، (بسان بیرون رفتن نیروهای امریکایی از ویتنام جنوبی)، اکنون دولت ناتوان و فاسد اشرف غنی را در برابر طالبان تنها گذاشته است.

🔻 بنابراین آمریکا همانگونه که برای به دست آوردن ویتنام، با کمونیستهای شمالی به تفاهم رسید و با بیرون کشیدن نیروها، ویتنام جنوبی فاسد و ناتوان را با ویتنام شمالی تنها گذاشت (که به پیروزی ویتنام شمالی انجامید). به همان روش در افغانستان نیز نخست از میان مدعیان قدرت، یکی که از دیگران نیرومندتر است (طالبان) را برگزید و با آن قول و قرارهایی گذاشت، سپس دولت اشرف غنی را با طالبان تنها گذاشت. سرانجام داستان نیز از هم‌اکنون روشن است.

اگر این تحلیل درست باشد، اکنون پرسش این است که آن قدرت منطقه‌ای که برای انجام نقش چین در ویتنام، این بار در افغانستان، برانگیخته یا ناگزیر خواهد شد، کدام کشور است؟

ادیب نوروزی (ویرایش شده)

دنباله دارد...

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

بازی بزرگ در افغانستان / بخش 5⃣ و پایانی

چکیده اینکه:

🔻 آمریکا، ایران و دیگر قدرتهای منطقه‌ای مانند پاکستان، منتظر هستند که برنده‌ی جنگ قدرت در افغانستان از میان طالبان، دولت کنونی یا دیگر گروههای جهادی سر برآورد.

🔻 از آنجایی که گمان می‌رود، طالبان برنده‌ی این جنگ قدرت باشد، پس پاکستان، عربستان، ایران و آمریکا، پنهان و آشکار، این گروه را پشتیبانی می‌کنند و اگر هم پشتیبانیهای لجستیکی و مالی آشکاری نمی‌کنند، دستکم با رها کردن دولت اشرف غنی، منتظر پایان کار و روشن شدن برنده‌ی جنگ قدرت هستند.

🔻 ایران، شاید تنها قدرتی باشد که می‌خواست و می‌توانست از بهم خوردن نظم کنونی افغانستان جلوگیری کند. ولی به سبب موقعیت‌نشناسی دولت کنونی که به طمع نزدیکی به آمریکا، در جبهه‌ی ضد ایران جای گرفت، ج.ا. موضعی میانه به سود طالبان در پیش گرفته‌است.

🔻 آمریکا همان بازی را که در ویتنام و سومالی و سودان انجام داد (ویتنامی کردن)، در افغانستان هم پیاده می‌کند و با بیرون کشیدن ارتش خود از افغانستان، به طالبان چراغ سبز نشان داده است. ولی آیا ایران، چین و روسیه، اجازه‌ی اجرای پرده‌ی پایانی آن را به سود آمریکا خواهند داد؟

🔻 و بخش سرنوشت‌ساز بازی، تازه پس از سرنگونی دولت کنونی و روی کار آمدن دولت تازه آغاز می‌شود. آنگاه که ایران، آمریکا، پاکستان، عربستان، ترکیه و شاید روسیه و هند، هر یک دولت تازه را به سویی خواهند راند که به سود خود و زیان قدرتهای دیگر رفتار کند.

🔻 پروژه‌ی راه نوین ابریشم (belt and roads) از چشم‌اندازهای امیدوار کننده‌ای است که می‌تواند زمینه‌ی سازش و همسویی منافع چند کشور از میان کشورهای بازیگر در رخدادهای جاری را فراهم آورده، آرامش مردم رنجدیده‌ی افغانستان را هم تامین نماید. تا برایند نیروها چه پیش آورد.
پایان/

@ThinkTogether🌱
#سرباز_وطن

‍ ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله کردند. با ۱۲ لشگر و ۲۴۰۰ تانک. می‌گفتند: "آمده‌ایم المحمره! را پس بگیریم!"
ما در این سو ۶۰۰ تکاور نیروی دریایی ارتش و شماری هم نیروهای سپاه و داوطلبان بومی خرمشهر بودیم با چند سلاح دستی و آرپی‌جی و نارنجک...

گفتند یک روزه "المحمره" را می‌گیریم و ۳ روزه خوزستان و دو هفته‌ای ایران را. خرمشهر ۳۴ روز مقاومت کرد. ۳۴ روز پدافند جانانه‌ی تفنگداران دریایی ارتش و نیروهای مردمی. ۳۴ روزی که بچه‌های ایران، با خونشان #وطن را روسفید کردند و دشمن را پشت دروازه‌های خرمشهر نگاه داشتند.
پس از ۳۴ روز مقاومت جانانه ولی در چهارم آبان ماه خرمشهر سقوط کرد. یک ایران غرق در اندوه شد.

اسارت ۱۹ ماهه‌‌ی خرمشهر استخوانی بود در گلوی ۳۶ میلیون ایرانی.
بعثیها هر جا رسیدند با اسپری نوشتند "المحمره". نوشتند: "جئنا لنبقی (آمده‌ایم که بمانیم)". تا روز ۳ خرداد ۱۳۶۱، که هنگام فرار، از ترس سررسیدن سربازان وطن، حتا لحظه‌ای خم نشدند تا کلاه‌هایشان را از روی زمین بردارند.

💥آن ناپاکی که به خاک مقدس ایران طمع کرد، با خفت به زیر خاک رفت و کشورش اکنون جولانگاه سربازان ایران است.

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه

از جریان رخدادهای قفقاز جنوبی اینگونه دریافت می‌شود که دولت ارمنستان نه غیرت و نه توان پاسداری از خاک خود را ندارد و سرانجام در آینده‌ی نزدیک به واگذاری بخشهایی از خاک خود تن خواهد داد.

جدا از ایران، همه‌ی قدرتها از جمله آمریکا و روسیه به قربانی کردن ارمنستان و گشایش دالان تورانی ناتو خرسند و یا ناگزیر هستند.

از آنجایی که ایران بدون درخواست خود کشور ارمنستان نمی‌تواند دخالت نظامی مشروعی در ارمنستان بنماید و از سویی راه‌اندازی دالان تورانی، خطر بزرگی برای امنیت و همچنین فرصتهای اقتصادی کشورمان خواهد بود یک راه حل سوم بایسته می‌نماید.

خوب است اکنون که ارمنستان واداده است و توانی برای پاسداری از خاک خود ندارد، پیشنهاد زیر را در جایگاه راه‌حلی برای آرامش منطقه و جلوگیری از رخدادهای شوم آینده در نگر آورد و درباره‌ی آن گفتگو کرد.

@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
#یادداشت

سرنوشت ارمنستان، بازگشت به مام‌میهن یا بردگی ترکیه

🔻 قفقاز با تجاوزگری روسیه، بنا بر دو قرارداد [از سوی ایران] واگذار شده‌است.
ارمنستان در وضعیت نوین، اگر علاقمند باشد، می‌تواند [و بهتر است] در چارچوب یک استان به آغوش مام‌میهن، ایران برگردد.

🔻 روسیه دوباره در رویای دوران تزاری و ترکیه رویای عثمانی [و ترکستان] بر سر داشته
و ارمنستان ناگزیر است که [برای ماندن و لگدمال نشدن] در یک تنگنا میان روسیه و ایران، یکی را برگزیند.

🔻 ملتها را فرهنگ پایه به هم‌ می‌رساند قفقاز در بطن فرهنگ ایرانی می‌باشد.
ارامنه در تبریز ،ارومیه، اصفهان، آبادان، همدان و تهران، همچون دیگر شهروندان ایران، زندگی عادی و امن و آسانی دارند.

پیشنهاد می‌کنم دولت ایروان بجای چشم دوختن به غرب و آمریکا و روسیه، به بازگشت به مام‌میهن، ایران بیاندیشد.

🔻 ارمنستان نمی‌تواند سیاستی میانه را در میان روسیه و غرب دنبال کند. [در دنباله‌ی وضع کنونی] ارمنستان زمینهای بیشتری را به آذربایجان واگذار خواهد کرد. در بدترین رویه‌ی داستان، شاید دالان جنوبی نغاری نوردوز، در کنار مرز ایران را نیز به آذربایجان واگذار نماید [که البته این با سیاست ملی ایران و روسیه برخورد دارد و با نگر به ستون‌کشی ارتش ایران شدنی نخواهد بود]، اگر چنین شود ایروان بیش از یک جزیره‌ در مشت ترکیه نخواهد بود.

⬅️ اکنون بهترین گاهِ بازگشت به سرزمین مادری است.

دکتر جلیل شمس / تبریز / ۱۸مرداد ۱۴۰۰ (ویرایش شده)

@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤ بُن‌مایه ♡
The_New_Makers_of_Modern_Strategy_From_the_Ancient_World_to_the.pdf
7.9 MB
#کتاب
#ژئوپولتیک
#تاریخ

📖The New Makers of Modern Strategy: From the Ancient World to the Digital Age
Hal Brands

💬 تازه‌ترین کتاب دانشگاه پرینستون در زمینه‌ی راهبردهای نظامی کشورها برای خیزش، قدرت‌افکنی و پیروزی در جنگهای بززگ و درآمدن از چاله‌های تاریخی.

این کتاب که در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ به چاپ رسیده، اندیشه‌های راهبردی بزرگترین رهبران و فرماندهان نظامی جهان از سان تزو و توسیدید در روزگار باستان تا ناپلئون، وودرو ویلسون و رابرت مک‌نامارا در دو سده‌ی گذشته و تا قاسم سلیمانی و ژی‌جی پینگ در روزگار کنونی را بررسی نموده است.

@ThinkTogether🌱
@bonmayeh