#وطن
🚫 ما هم به کارزار # بایکوت_اینترنشنال پیوستهایم.
🌺 با درود به همهی هممیهنان آگاه و هشیارمان.
ما هم همراه با دیگر ایرانیان، این شبهرسانهی پلید و ضدایرانی را تماشا نمیکنیم. و بدینگونه:
🚫نه میگوییم به وطنفروشی
🚫نه میگوییم به بیشرمی
🚫نه میگوییم به فرومایگی
🚫نه میگوییم به دشمنی با ایران❤️
🚫نه میگوییم به دروغ
🚫نه میگوییم به آدمکشی
🚫نه میگوییم به ریشخند کردن میهنپرستی
🚫نه میگوییم به عادی جلوه دادن خیانت به وطن
🚫نه میگوییم به کاسبی با خون جوانان ایران
🚫نه میگوییم به شخصیت دادن به مزدوران دشمن
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
🚫 ما هم به کارزار # بایکوت_اینترنشنال پیوستهایم.
🌺 با درود به همهی هممیهنان آگاه و هشیارمان.
ما هم همراه با دیگر ایرانیان، این شبهرسانهی پلید و ضدایرانی را تماشا نمیکنیم. و بدینگونه:
🚫نه میگوییم به وطنفروشی
🚫نه میگوییم به بیشرمی
🚫نه میگوییم به فرومایگی
🚫نه میگوییم به دشمنی با ایران❤️
🚫نه میگوییم به دروغ
🚫نه میگوییم به آدمکشی
🚫نه میگوییم به ریشخند کردن میهنپرستی
🚫نه میگوییم به عادی جلوه دادن خیانت به وطن
🚫نه میگوییم به کاسبی با خون جوانان ایران
🚫نه میگوییم به شخصیت دادن به مزدوران دشمن
#وطنپرستم
@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#نکته
⚫️ انگشت نهادن بر پندارهی "قوم" / بخش 4⃣
🔬 روش بازشناسایی قوم(ها)
🔻چکیدهی بخشهای پیشین:
➖واژه و پندارهی قوم یا اتنیک، برای نخستین بار در سدهی هجدهم میلادی از سوی یوهان گاتفیلد هردر، الهیدان آلمانی و هنگام بررسی جامعهی پاگانها (باورمندان به چندخدایی) در درون ملت مسیحی ساخته شد.
➖ولی آغاز کاربرد این پنداره به معنای امروزین آن، به انقلاب بلشویکی روسیه در سال ۱۲۹۶ خورشیدی (۱۹۱۷م) باز میگردد. با آغاز جنبش بلشویکی، پندارهی قوم و حقوق قومی، همچون ابزاری برای برانگیختن تودهها به برهم زدن نظم موجود و گسترش کمونیسم با وعدهی ستاندن حق اقوام به کار رفت.
➖تا چند دهه پس از انقلاب بلشویکی، پندارهی قوم تنها همین کاربردی سیاسی را داشت. این پنداره (مفهوم)، بستر نظری برای برانگیختن تودهها به برهم زدن سامان پیشین، با گمان رهایی و رسیدن به حقوق خود در سایهی کمونیسم را فراهم میساخت. تا اینکه از دهه ۳۰ خورشیدی (۵۰ میلادی) پژوهشهای دانشگاهی برای تعریف آن آغاز گردید. سرانجام در سال ۱۳۵۱ (۱۹۷۲م) واژهی قوم به فرهنگ واژگان آکسفورد افزوده شد. تعریف قوم در فرهنگ آکسفورد چنین است: "گروهی از مردم که با یک تراداد (سنت) فرهنگی بهم پیوند یافتهاند. connected with or belonging to a group of people that share a cultural tradition"
➖تعریف بازشده و ریزشدهی قوم چنین است: "مردمی که به سبب خاستگاه جغرافیایی یکسان، یا ویژگیهای ژنتیکی (رنگ پوست، چهره، ...)، یا دین، یا زبان و یا روش زندگی، از نگر فرهنگی بسیار بهم نزدیک و از مردم پیرامونشان جدا هستند. این گروه، به سبب این جدا افتادن، سرگذشت تاریخی یکسانی را از سر گذراندهاند و نظام ارزشی و فرهنگی همسانی در میانشان پدید آمده که ویژهی همان گروه (قوم) است و مردمان پیرامون، در آن سرگذشت تاریخی و نظام فرهنگی، با ایشان انباز و شریک و همانند نیستند."
🔻اکنون به این پرسش میپردازیم که با این تعریف آیا در ایران قوم داریم؟ و اگر داریم کدام هستند؟
برای یافتن و نشان کردن قوم یا قومهایی در کشورمان، باید گروهی(با گروههایی) از ایرانیان را بیابیم که نخست ویژگیهای ژنتیکی، خاستگاه جغرافیایی، دین، زبان، فرهنگ و روش زندگی ویژهی خود را داشته باشند و سپس این ویژگیها سبب گردیده باشد که آن گروه(ها)، سرگذشت تاریخی جداگانهای را از سرگذرانده و تراداد (سنت) فرهنگی ویژهای جدای از فرهنگ دیگر بخشهای ملت ایران در میانشان پدید آمده باشد.
🔻بنابراین بخش بعد و دنبالهی همین فرسته، بررسی خواهیم نمود که در میان ملت ما از نگر نژاد، خاستگاه، زبان و روش زندگی آیا گوناگونی هست؟ و اگر هست، آیا اینها سبب شده که گروهی از ملت ایران جدا افتاده و سرگذشت ویژهای را -جدا از دیگر ایرانیان- از سر گذرانده باشند و فرهنگی ناهمانند با دیگر بخشهای ملت ایران در میانشان پدیدآمده باشد یا خیر.
[دنباله دارد...]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 بخشهای پیشین این رشته فرسته:
بخش نخست | بخش دوم | بخش سوم
@ThinkTogether🌱
#نکته
⚫️ انگشت نهادن بر پندارهی "قوم" / بخش 4⃣
🔬 روش بازشناسایی قوم(ها)
🔻چکیدهی بخشهای پیشین:
➖واژه و پندارهی قوم یا اتنیک، برای نخستین بار در سدهی هجدهم میلادی از سوی یوهان گاتفیلد هردر، الهیدان آلمانی و هنگام بررسی جامعهی پاگانها (باورمندان به چندخدایی) در درون ملت مسیحی ساخته شد.
➖ولی آغاز کاربرد این پنداره به معنای امروزین آن، به انقلاب بلشویکی روسیه در سال ۱۲۹۶ خورشیدی (۱۹۱۷م) باز میگردد. با آغاز جنبش بلشویکی، پندارهی قوم و حقوق قومی، همچون ابزاری برای برانگیختن تودهها به برهم زدن نظم موجود و گسترش کمونیسم با وعدهی ستاندن حق اقوام به کار رفت.
➖تا چند دهه پس از انقلاب بلشویکی، پندارهی قوم تنها همین کاربردی سیاسی را داشت. این پنداره (مفهوم)، بستر نظری برای برانگیختن تودهها به برهم زدن سامان پیشین، با گمان رهایی و رسیدن به حقوق خود در سایهی کمونیسم را فراهم میساخت. تا اینکه از دهه ۳۰ خورشیدی (۵۰ میلادی) پژوهشهای دانشگاهی برای تعریف آن آغاز گردید. سرانجام در سال ۱۳۵۱ (۱۹۷۲م) واژهی قوم به فرهنگ واژگان آکسفورد افزوده شد. تعریف قوم در فرهنگ آکسفورد چنین است: "گروهی از مردم که با یک تراداد (سنت) فرهنگی بهم پیوند یافتهاند. connected with or belonging to a group of people that share a cultural tradition"
➖تعریف بازشده و ریزشدهی قوم چنین است: "مردمی که به سبب خاستگاه جغرافیایی یکسان، یا ویژگیهای ژنتیکی (رنگ پوست، چهره، ...)، یا دین، یا زبان و یا روش زندگی، از نگر فرهنگی بسیار بهم نزدیک و از مردم پیرامونشان جدا هستند. این گروه، به سبب این جدا افتادن، سرگذشت تاریخی یکسانی را از سر گذراندهاند و نظام ارزشی و فرهنگی همسانی در میانشان پدید آمده که ویژهی همان گروه (قوم) است و مردمان پیرامون، در آن سرگذشت تاریخی و نظام فرهنگی، با ایشان انباز و شریک و همانند نیستند."
🔻اکنون به این پرسش میپردازیم که با این تعریف آیا در ایران قوم داریم؟ و اگر داریم کدام هستند؟
برای یافتن و نشان کردن قوم یا قومهایی در کشورمان، باید گروهی(با گروههایی) از ایرانیان را بیابیم که نخست ویژگیهای ژنتیکی، خاستگاه جغرافیایی، دین، زبان، فرهنگ و روش زندگی ویژهی خود را داشته باشند و سپس این ویژگیها سبب گردیده باشد که آن گروه(ها)، سرگذشت تاریخی جداگانهای را از سرگذرانده و تراداد (سنت) فرهنگی ویژهای جدای از فرهنگ دیگر بخشهای ملت ایران در میانشان پدید آمده باشد.
🔻بنابراین بخش بعد و دنبالهی همین فرسته، بررسی خواهیم نمود که در میان ملت ما از نگر نژاد، خاستگاه، زبان و روش زندگی آیا گوناگونی هست؟ و اگر هست، آیا اینها سبب شده که گروهی از ملت ایران جدا افتاده و سرگذشت ویژهای را -جدا از دیگر ایرانیان- از سر گذرانده باشند و فرهنگی ناهمانند با دیگر بخشهای ملت ایران در میانشان پدیدآمده باشد یا خیر.
[دنباله دارد...]
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 بخشهای پیشین این رشته فرسته:
بخش نخست | بخش دوم | بخش سوم
@ThinkTogether🌱
Telegram
♤ پیوستها ♡
#چکامه
سر مردمی بردباری بود
چو تندی کند تن به خواری بود
هرانکس که گشت ایمن او شاد شد
غم و رنج با ایمنی باد شد
چو خشنود باشی تنآسان شوی
وگر آز ورزی هراسان شوی
ز کار زمانه میانه گزین
چو خواهی که یابی به داد آفرین
چو خشنود داری جهان را به داد
توانگر بمانی و از داد شاد
چو شادی بکاهد، بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان
👤 عالیجناب فردوسی / سده چهارم خورشیدی
📆 روز ۲۵ اردیبهشت ماه، در گاهشمار رسمی ایران، روز بزرگداشت عالیجناب فردوسی توسی است.
📸 سبلان کوه
@ThinkTogether🌱
سر مردمی بردباری بود
چو تندی کند تن به خواری بود
هرانکس که گشت ایمن او شاد شد
غم و رنج با ایمنی باد شد
چو خشنود باشی تنآسان شوی
وگر آز ورزی هراسان شوی
ز کار زمانه میانه گزین
چو خواهی که یابی به داد آفرین
چو خشنود داری جهان را به داد
توانگر بمانی و از داد شاد
چو شادی بکاهد، بکاهد روان
خرد گردد اندر میان ناتوان
👤 عالیجناب فردوسی / سده چهارم خورشیدی
📆 روز ۲۵ اردیبهشت ماه، در گاهشمار رسمی ایران، روز بزرگداشت عالیجناب فردوسی توسی است.
📸 سبلان کوه
@ThinkTogether🌱
بازفرست تحلیل دو سال پیش کانال، پیرامون چرایی چشمپوشی ایران از گستاخیهای طالبان. به بهانهی تنشهای تازه در مرزهای خاوری کشورمان.
این تحلیل پیش از فروافتادن دولت پیشین افغانستان و گریختن اشرف غنی و چند هفته پیش از چیرگی طالبان بر افغانستان نوشته شده است.
این تحلیل پیش از فروافتادن دولت پیشین افغانستان و گریختن اشرف غنی و چند هفته پیش از چیرگی طالبان بر افغانستان نوشته شده است.
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 1⃣
🔶 آشنایی با گروه طالبان
🔻 طالبان، گروهی از طلبههای آموزشگاههای دینی افغانستان بودند که برای برپایی یک دولت مرکزی اسلامی در افغانستان، پا به عرصه نهادند. طالبان مانند هر گروه و حزب دیگری، میانهرو و تندرو (از نگر باورهای مذهبیِ حنفی یا سلفی-وهابی) دارند. در آغاز پیدایش این جنبش، قدرت در دستان میانهروها بود که باور به رواداری و آسانگیری با تودههای مردم (بدون نگاه به قوم و مذهب ) داشتند.
🔻 مردم افغانستان که از جنگ قدرت پایانناپذیر میان گروههای مجاهدین (پس از شوروی به دنبال سهم بیشتر از قدرت بودند) به ستوه آمده بودند، با امید به آرامش کشورشان، به ادعاهای اصلاحطلبانهی طالبان روی خوش نشان دادند و این کمک کرد تا سراسر افغانستان در زمان کوتاهی به دست این طلبههای دینی بیفتد.
🔻 در منطقه ولی با توجه به ناهمسویی آشکار گفتمان اسلام انقلابی ج.ا با گفتمان اسلام سلفی طالبان، کشمکش گفتمانی بین ج.ا. ایران و طالبان خیلی زود پدیدار شد.
🔻 عربستان که به دنبال از سر باز کردن نیروهای تندروی وهابی-سلفی از کشور خود بود (که خواستههای نشدنی مانند ویران کردن مقبرهی پیامبر در مدینه را داشتند)، با بهانهی وجوب جهاد در افغانستان، بخش بزرگی از نیروهای تندروی سلفی را به افغانستان روانه کرد (بنلادن یکی از این نیروهای عربستان بود که چون هم ثروتمند بود و هم پیوندهای سیاسی سودمندی داشت، توانست خیلی زود یک همپیمان نزدیک طالبان شود)
🔻 سازمان اطلاعات پاکستان نیز دخالت در افغانستان را برای پاسداری از منافع ملی پاکستان یک نیاز و یک باید میدید، از اینرو به جریانهای مذهبی-سیاسی و قومی افغانستان نفوذ کرد (بیش از دیگران در طالبان) و به سبب چیرگی گفتمانهای تندروانه اسلامی در پاکستان، نفوذ نیروهای پاکستانی در افغانستان، گرایشهای کینهتورانهی شاخههای حنبلی، وهابی، سلفی را در میان طالبها نیرو بخشید و برایند اینها به شکست میانهروها در جنگ داخلی گروه طالبان انجامید.
🔻 پیامد نفوذ گفتمانهای عربستانی و پاکستانی به طالبان (که هر کدام به گونهای بخش سلفی و تندروی طالبان را پشتیبانی میکردند و در برابر شیعه و منافع ملی و فراملی ایران جبههگیری داشتند) پررنگ شدن پیوندهای میان طالبان با این دو کشور بود و در خود افغانستان نیز افزایش سختگیریهای مذهبی را سبب شد.
🔻 ولی واقعیت این بود که طالبان برای جذب منابع قدرت، راهی نداشت جز اینکه به جناح تندروی سلفی نزدیک به القاعده و پاکستان میدان بدهد.
طالبان با میدان دادن به تندروها توانست گفتمانهای ضدشیعه را همسو کند و به منابع و پشتیبانی پاکستان و عربستان دست بیابد و اینگونه خود را نیرومند نماید. ولی از سوی دیگر، پیش گرفتن این رفتار، روابط آن گروه با ج.ا. ایران را تیره کرد و این تیرگی تا سرنگونی حکومت طالبان در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱م) همچنان ادامه داشت.
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 1⃣
🔶 آشنایی با گروه طالبان
🔻 طالبان، گروهی از طلبههای آموزشگاههای دینی افغانستان بودند که برای برپایی یک دولت مرکزی اسلامی در افغانستان، پا به عرصه نهادند. طالبان مانند هر گروه و حزب دیگری، میانهرو و تندرو (از نگر باورهای مذهبیِ حنفی یا سلفی-وهابی) دارند. در آغاز پیدایش این جنبش، قدرت در دستان میانهروها بود که باور به رواداری و آسانگیری با تودههای مردم (بدون نگاه به قوم و مذهب ) داشتند.
🔻 مردم افغانستان که از جنگ قدرت پایانناپذیر میان گروههای مجاهدین (پس از شوروی به دنبال سهم بیشتر از قدرت بودند) به ستوه آمده بودند، با امید به آرامش کشورشان، به ادعاهای اصلاحطلبانهی طالبان روی خوش نشان دادند و این کمک کرد تا سراسر افغانستان در زمان کوتاهی به دست این طلبههای دینی بیفتد.
🔻 در منطقه ولی با توجه به ناهمسویی آشکار گفتمان اسلام انقلابی ج.ا با گفتمان اسلام سلفی طالبان، کشمکش گفتمانی بین ج.ا. ایران و طالبان خیلی زود پدیدار شد.
🔻 عربستان که به دنبال از سر باز کردن نیروهای تندروی وهابی-سلفی از کشور خود بود (که خواستههای نشدنی مانند ویران کردن مقبرهی پیامبر در مدینه را داشتند)، با بهانهی وجوب جهاد در افغانستان، بخش بزرگی از نیروهای تندروی سلفی را به افغانستان روانه کرد (بنلادن یکی از این نیروهای عربستان بود که چون هم ثروتمند بود و هم پیوندهای سیاسی سودمندی داشت، توانست خیلی زود یک همپیمان نزدیک طالبان شود)
🔻 سازمان اطلاعات پاکستان نیز دخالت در افغانستان را برای پاسداری از منافع ملی پاکستان یک نیاز و یک باید میدید، از اینرو به جریانهای مذهبی-سیاسی و قومی افغانستان نفوذ کرد (بیش از دیگران در طالبان) و به سبب چیرگی گفتمانهای تندروانه اسلامی در پاکستان، نفوذ نیروهای پاکستانی در افغانستان، گرایشهای کینهتورانهی شاخههای حنبلی، وهابی، سلفی را در میان طالبها نیرو بخشید و برایند اینها به شکست میانهروها در جنگ داخلی گروه طالبان انجامید.
🔻 پیامد نفوذ گفتمانهای عربستانی و پاکستانی به طالبان (که هر کدام به گونهای بخش سلفی و تندروی طالبان را پشتیبانی میکردند و در برابر شیعه و منافع ملی و فراملی ایران جبههگیری داشتند) پررنگ شدن پیوندهای میان طالبان با این دو کشور بود و در خود افغانستان نیز افزایش سختگیریهای مذهبی را سبب شد.
🔻 ولی واقعیت این بود که طالبان برای جذب منابع قدرت، راهی نداشت جز اینکه به جناح تندروی سلفی نزدیک به القاعده و پاکستان میدان بدهد.
طالبان با میدان دادن به تندروها توانست گفتمانهای ضدشیعه را همسو کند و به منابع و پشتیبانی پاکستان و عربستان دست بیابد و اینگونه خود را نیرومند نماید. ولی از سوی دیگر، پیش گرفتن این رفتار، روابط آن گروه با ج.ا. ایران را تیره کرد و این تیرگی تا سرنگونی حکومت طالبان در سال ۱۳۸۰ (۲۰۰۱م) همچنان ادامه داشت.
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 2⃣
🔶 چرا ایران و آمریکا جلوی قدرت گرفتن طالبان در افغانستان را نمیگیرند؟
🔻 در دورهی تازهی قدرتگیری طالبان که با پیشاهنگی شاخهی میانهرو انجام میشود، ایران برای نفوذ و اثرگذاری بر طالبان و گرفتن اهرم فشار از دست عربستان و پاکستان، به طالبان روی خوش نشان داد. آمریکا نیز با درک دگرگونی رویکرد گفتمانی ایران از رفتار ایدئولوژیک به بازیگریِ خردمندانه (که حتا با مهمترین دشمن ایدئولوژیک خود یعنی طالبان و القاعده در راستای امنیت و منافع ملی ایران همکاری مینماید)، تلاش نمود آرایش سیاسی خود را دگرگون کرده و خود را به طالبان و حتا القاعده نزدیک نماید. نزدیکی به آمریکا با مخالفت نسل تندروهای این دو گروه همانند بن لادن روبرو بود. از اینرو آمریکا نخست تندروها را از سر راه برداشت و سپس با کمک میانجیگرانی همچون زلمای خلیلزاد ( سفیر پیشین امریکا در عراق و افغانیتبار)، توانست زمینههای گفتگو با نیروهای طالبان و طیف میانهروی القاعده را فراهم آورد.
🔻 با توجه به شتاب و اهمیت گفتگوهای بین آمریکا و طالبان، ایران ناگزیر آنچه که پشت پرده در جریان بود (گفتگو با طالبان و گروههای اپوزیسیون دولت مرکزی افغانستان) را آشکار نمود و گسترش داد. افزایش نفوذ طالبان در چند سال گذشته، از پیامدهای آشکار شدن نزدیکی این گروه به ایران بود.
🔻 همانگونه که طالبان و القاعده در دورهای، برای نزدیکی به هم و نزدیکی به کشورهایی همچون عربستان و پاکستان، به مهرههای تندروی خود میدان داده بودند، این بار برای نزدیکی به کشورهای موثر در وضعیت افغانستان (مانند ایران و آمریکا)، ناچار به گرفتن ژست اعتدالی گردیدهاند تا بتوانند پیوندهای خود را با این قدرتهای بیرونی برقرار کنند.
🔻 همزمان با این بازآرایی صحنهی قدرت در افغانستان، داعش که مهمترین دشمن القاعده، طالبان و بسیاری از گروههای جهادی اهل تسنن بود، توانست با ادعای خیانت طالبان و القاعده به اسلام، موج بزرگی را علیه القاعده و طالبان و همهی گروههای جهادی اهل تسنن که در بیعت با آنها بودند، به راه بیاندازد. داعش با این فضاسازی، عضوگیری گستردهای از پایگاه و بدنهی اجتماعی گروههای جهادی مسلمان به سود خود نمود.
🔻 نیاز به یادآوری است که طالبان با داعش یکی نیست و ساختار ایدئولوژیک دیگری دارد. ولی القاعده و داعش از دید باورها و ایدئولوژی یکی هستند، با این تفاوت که داعش بارها از القاعده تندروتر و خشنتر است. همچنین اکنون چندین سال است که داعش و القاعده دشمنان سرسخت هم هستند، چرا که داعش در سوریه بیعت خود را با القاعده شکست و القاعده را از بازی کنار گذاشت.
🔻 این رویهی دشمنانهی داعش در برابر طالبان و القاعده و دیگر گروههای پیرامونی آنان، انگیزهی بیشتری برای نزدیکی قدرتهای بیرونی همچون ایران به طالبان و القاعده داد. چرا که برای ایران، کنار آمدن با واپسگراترین طالبانیها و تندروترین شاخهی القاعده، بارها آسانتر و پذیرفتنیتر از قدرت گرفتن زامبیهای داعش در افغانستان است.
🔻 با گسترش نفوذ معنوی و قدرت فیزیکی داعش در جهان و بویژه در افغانستان که مهد پرورش نیروهای جهادی است، ایران به دنبال جلوگیری از پیش آمدن وضعیت شومی است که در آن، داعش در کنار توانایی گستردهی مالی خود، به انبوه مبارزان افغانی (که در جنگ و باورهای دینی بسیار سختگیر و ورزیده هستند)، دست پیدا کند.
سستی و ناتوانی دولت مرکزی افغانستان، بازی سرنوشت را برای آن کشور به سویی برده، که ایران در گزینش میان بد و بدتر، قدرت گرفتن و برتری طالبان را در افغانستان، به عنوان واکسن داعش پذیرفته است.
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 2⃣
🔶 چرا ایران و آمریکا جلوی قدرت گرفتن طالبان در افغانستان را نمیگیرند؟
🔻 در دورهی تازهی قدرتگیری طالبان که با پیشاهنگی شاخهی میانهرو انجام میشود، ایران برای نفوذ و اثرگذاری بر طالبان و گرفتن اهرم فشار از دست عربستان و پاکستان، به طالبان روی خوش نشان داد. آمریکا نیز با درک دگرگونی رویکرد گفتمانی ایران از رفتار ایدئولوژیک به بازیگریِ خردمندانه (که حتا با مهمترین دشمن ایدئولوژیک خود یعنی طالبان و القاعده در راستای امنیت و منافع ملی ایران همکاری مینماید)، تلاش نمود آرایش سیاسی خود را دگرگون کرده و خود را به طالبان و حتا القاعده نزدیک نماید. نزدیکی به آمریکا با مخالفت نسل تندروهای این دو گروه همانند بن لادن روبرو بود. از اینرو آمریکا نخست تندروها را از سر راه برداشت و سپس با کمک میانجیگرانی همچون زلمای خلیلزاد ( سفیر پیشین امریکا در عراق و افغانیتبار)، توانست زمینههای گفتگو با نیروهای طالبان و طیف میانهروی القاعده را فراهم آورد.
🔻 با توجه به شتاب و اهمیت گفتگوهای بین آمریکا و طالبان، ایران ناگزیر آنچه که پشت پرده در جریان بود (گفتگو با طالبان و گروههای اپوزیسیون دولت مرکزی افغانستان) را آشکار نمود و گسترش داد. افزایش نفوذ طالبان در چند سال گذشته، از پیامدهای آشکار شدن نزدیکی این گروه به ایران بود.
🔻 همانگونه که طالبان و القاعده در دورهای، برای نزدیکی به هم و نزدیکی به کشورهایی همچون عربستان و پاکستان، به مهرههای تندروی خود میدان داده بودند، این بار برای نزدیکی به کشورهای موثر در وضعیت افغانستان (مانند ایران و آمریکا)، ناچار به گرفتن ژست اعتدالی گردیدهاند تا بتوانند پیوندهای خود را با این قدرتهای بیرونی برقرار کنند.
🔻 همزمان با این بازآرایی صحنهی قدرت در افغانستان، داعش که مهمترین دشمن القاعده، طالبان و بسیاری از گروههای جهادی اهل تسنن بود، توانست با ادعای خیانت طالبان و القاعده به اسلام، موج بزرگی را علیه القاعده و طالبان و همهی گروههای جهادی اهل تسنن که در بیعت با آنها بودند، به راه بیاندازد. داعش با این فضاسازی، عضوگیری گستردهای از پایگاه و بدنهی اجتماعی گروههای جهادی مسلمان به سود خود نمود.
🔻 نیاز به یادآوری است که طالبان با داعش یکی نیست و ساختار ایدئولوژیک دیگری دارد. ولی القاعده و داعش از دید باورها و ایدئولوژی یکی هستند، با این تفاوت که داعش بارها از القاعده تندروتر و خشنتر است. همچنین اکنون چندین سال است که داعش و القاعده دشمنان سرسخت هم هستند، چرا که داعش در سوریه بیعت خود را با القاعده شکست و القاعده را از بازی کنار گذاشت.
🔻 این رویهی دشمنانهی داعش در برابر طالبان و القاعده و دیگر گروههای پیرامونی آنان، انگیزهی بیشتری برای نزدیکی قدرتهای بیرونی همچون ایران به طالبان و القاعده داد. چرا که برای ایران، کنار آمدن با واپسگراترین طالبانیها و تندروترین شاخهی القاعده، بارها آسانتر و پذیرفتنیتر از قدرت گرفتن زامبیهای داعش در افغانستان است.
🔻 با گسترش نفوذ معنوی و قدرت فیزیکی داعش در جهان و بویژه در افغانستان که مهد پرورش نیروهای جهادی است، ایران به دنبال جلوگیری از پیش آمدن وضعیت شومی است که در آن، داعش در کنار توانایی گستردهی مالی خود، به انبوه مبارزان افغانی (که در جنگ و باورهای دینی بسیار سختگیر و ورزیده هستند)، دست پیدا کند.
سستی و ناتوانی دولت مرکزی افغانستان، بازی سرنوشت را برای آن کشور به سویی برده، که ایران در گزینش میان بد و بدتر، قدرت گرفتن و برتری طالبان را در افغانستان، به عنوان واکسن داعش پذیرفته است.
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 3⃣
🔶 نقشهی آمریکا برای افغانستان چیست؟
🔻 نسخهی ویتنامی کردن افغانستان، میتواند یک راهبرد آمریکا برای مال خود کردن افغانستان باشد. راهبردی که هنری کیسینجر به نیکسون پیشنهاد داد و ویتنام را تا امروز در دستان آمریکا مهار کرده است.
❓مقصود از "ویتنامی کردن" چیست؟
🔻 در جنگ ویتنام، آنگاه که فرماندهان ارتش و رهبران سیاسی آمریکا، پیشنهاد کیسینجر برای یورش به ویتنام شمالی و نابود کردن منابع ترابری و پشتیبانی این کشور را نپذیرفتند (که از سوی شوروی و چین پشتیبانی میشد و کمونیستهای ویتنام شمالی، به آسانی از کشورهای لائوس و کامبوج برای راه ترابری و پشتیبانی بهره برده، جنگ فرسایشی شده بود)، کیسینجر نقشهی تازهای را بر پایهی واقعیات میدانی پیشنهاد داد.
🔻 در نقشهی تازه، نظام ویتنام جنوبی به بهایی ناچیز فروخته میشد و با این بها، آمریکا با ویتنام شمالی از در سازش و صلح در میآمد!!
🔻 در این نقشه، برای وادار کردن ویتنام شمالی به کرنش، نخست پایگاههای کمونیستها در کشورهای به ظاهر بیطرف مانند لائوس نابود شد، کمونیستها پس از آن ضربه، برای از دست ندادن جایگاه بهتر در گفتگوها، خیلی زود نرمش نشان دادند. پس از نرمش کمونیستها در برابر آمریکا، برنامهی بیرون رفتن ارتش آمریکا از ویتنام جنوبی اعلام گردید.
🔻 با آغاز بیرون رفتن نیروهای آمریکایی از ویتنام جنوبی، نیروهای کمونیست ویتنام شمالی به سرزمینهای جنوبی سرازیر شدند. دولت مرکزی ویتنام جنوبی که بدون یاری آمریکا هیچ نبود، سخت و پی در پی شکست خورد و سایگون پایتخت ویتنام جنوبی به دست کمونیستها افتاد. در این هنگام ویتنام جنوبی به تاریخ پیوست و کشور ویتنام کنونی پدیدار شد.
🔻 با پیوستن طبقهی سرمایهدار ویتنام جنوبی به ویتنام شمالی و آمیخته شدن زندگی سرمایهداری در زندگی مردم، اسب تروای کیسینجر در دل ویتنام شمالی جای گرفت. ولی کمونیستهای در ظاهر پیروز ویتنامی، هنوز نیازمند یک شوک دیگر بودند تا بفهمند که جایشان کجا است.
🔻 برای این شوک، چین آن قدرت منطقهای بود که برای یورش به ویتنام برانگیخته شد و کار ویتنام را به گونهای پایان (یا از نگاه آمریکا سامان) داد که تا امروز آمریکا و ویتنام همپیمان یکدیگر هستند!
🔻 کیسینجر که توانسته بود نخست مائو و سپس دنگ شیائوپنگ را با اهرم تهدید شوروی (که واقعی هم بود) به اردوگاه سرمایهداری! ضد شوروی بکشاند، اکنون چین را به تاختن بر ویتنامی برمیانگیخت که بر خلاف همهی کمکهای چین، به شوروی گرایش داشت و باید بهای ناهمخوانی گفتمانی خود را با چین میپرداخت.
🔻 چین به ویتنام یورش برد و با اینکه آسیب سنگینی دید (تنها در یک ماه، شمار کشته و زخمیهای چین، نزدیک به کشتههای آمریکا و فرانسه در بیست سال جنگ با ویتنام شمالی بود) ولی تا جایی پیش رفت که کمونیستهای ویتنامی سراسمیه خود را به آغوش آمریکا انداختند و از آن روز تا امروز، ویتنام جای خود را در همراهی و هماهنگی با آمریکا نگاه داشتهاست.
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 3⃣
🔶 نقشهی آمریکا برای افغانستان چیست؟
🔻 نسخهی ویتنامی کردن افغانستان، میتواند یک راهبرد آمریکا برای مال خود کردن افغانستان باشد. راهبردی که هنری کیسینجر به نیکسون پیشنهاد داد و ویتنام را تا امروز در دستان آمریکا مهار کرده است.
❓مقصود از "ویتنامی کردن" چیست؟
🔻 در جنگ ویتنام، آنگاه که فرماندهان ارتش و رهبران سیاسی آمریکا، پیشنهاد کیسینجر برای یورش به ویتنام شمالی و نابود کردن منابع ترابری و پشتیبانی این کشور را نپذیرفتند (که از سوی شوروی و چین پشتیبانی میشد و کمونیستهای ویتنام شمالی، به آسانی از کشورهای لائوس و کامبوج برای راه ترابری و پشتیبانی بهره برده، جنگ فرسایشی شده بود)، کیسینجر نقشهی تازهای را بر پایهی واقعیات میدانی پیشنهاد داد.
🔻 در نقشهی تازه، نظام ویتنام جنوبی به بهایی ناچیز فروخته میشد و با این بها، آمریکا با ویتنام شمالی از در سازش و صلح در میآمد!!
🔻 در این نقشه، برای وادار کردن ویتنام شمالی به کرنش، نخست پایگاههای کمونیستها در کشورهای به ظاهر بیطرف مانند لائوس نابود شد، کمونیستها پس از آن ضربه، برای از دست ندادن جایگاه بهتر در گفتگوها، خیلی زود نرمش نشان دادند. پس از نرمش کمونیستها در برابر آمریکا، برنامهی بیرون رفتن ارتش آمریکا از ویتنام جنوبی اعلام گردید.
🔻 با آغاز بیرون رفتن نیروهای آمریکایی از ویتنام جنوبی، نیروهای کمونیست ویتنام شمالی به سرزمینهای جنوبی سرازیر شدند. دولت مرکزی ویتنام جنوبی که بدون یاری آمریکا هیچ نبود، سخت و پی در پی شکست خورد و سایگون پایتخت ویتنام جنوبی به دست کمونیستها افتاد. در این هنگام ویتنام جنوبی به تاریخ پیوست و کشور ویتنام کنونی پدیدار شد.
🔻 با پیوستن طبقهی سرمایهدار ویتنام جنوبی به ویتنام شمالی و آمیخته شدن زندگی سرمایهداری در زندگی مردم، اسب تروای کیسینجر در دل ویتنام شمالی جای گرفت. ولی کمونیستهای در ظاهر پیروز ویتنامی، هنوز نیازمند یک شوک دیگر بودند تا بفهمند که جایشان کجا است.
🔻 برای این شوک، چین آن قدرت منطقهای بود که برای یورش به ویتنام برانگیخته شد و کار ویتنام را به گونهای پایان (یا از نگاه آمریکا سامان) داد که تا امروز آمریکا و ویتنام همپیمان یکدیگر هستند!
🔻 کیسینجر که توانسته بود نخست مائو و سپس دنگ شیائوپنگ را با اهرم تهدید شوروی (که واقعی هم بود) به اردوگاه سرمایهداری! ضد شوروی بکشاند، اکنون چین را به تاختن بر ویتنامی برمیانگیخت که بر خلاف همهی کمکهای چین، به شوروی گرایش داشت و باید بهای ناهمخوانی گفتمانی خود را با چین میپرداخت.
🔻 چین به ویتنام یورش برد و با اینکه آسیب سنگینی دید (تنها در یک ماه، شمار کشته و زخمیهای چین، نزدیک به کشتههای آمریکا و فرانسه در بیست سال جنگ با ویتنام شمالی بود) ولی تا جایی پیش رفت که کمونیستهای ویتنامی سراسمیه خود را به آغوش آمریکا انداختند و از آن روز تا امروز، ویتنام جای خود را در همراهی و هماهنگی با آمریکا نگاه داشتهاست.
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 4⃣
🔶 ایران: چرخش از رویکرد ایدئولوژیک به واقعگرایی
🔻 پس از ۱۱ سپتامبر و تاختن آمریکا به افغانستان و عراق، آشکار شد که آمریکا پس از آن، وارد جنگ با ایران خواهد شد. بنابراین سپاه قدس و فرماندهان آبدیدهای چون سلیمانی و قاآنی که هر دو در آن زمان خبرهی سرزمینهای شرقی ایران به شمار میرفتند، برای زمینگیر کردن آمریکا و همپیمانانش در سطح یک درگیری یعنی عراق و افغانستان، به گونهای مهرهچینی و یارگیری را در افغانستان آغاز کردند، که از زمینگیر شدن آمریکا آسوده خاطر شوند.
🔻 ایران که هنگام تازش آمریکا به افغانستان، برای از بین بردن پایگاههای طالبان و کشتن ملاعمر (رهبر طالبان) و دیگر فرماندهان عملیاتی آن گروه در همان ساعتهای آغازین تازش آمریکا، کمکهای اطلاعاتی دقیقی به آمریکا کرده بود، با در نگر داشتن شرایط تازهی منطقه، اکنون نگاهی دیگر را به طالبان و حتا القاعده برگزیده بود.
🔻 این بار ایران با چرخشی شگفتانگیز که از توان نظامهای ایدئولوژیک بیرون است، دست دوستی به سوی دشمنان مذهبی خود یعنی طالبان و القاعده دراز کرد. کمکهای هدفمندی به آنها نمود. خانوادهی رهبرانشان را پناه داد و با حفاظت از چهرههای سرشناس آن دو گروه (که دیرزمانی مهمترین و تندروترین دشمنان ج.ا. خوانده میشدند) آنان را به جبههی خود کشید و در برابر آمریکا به خط کرد.
🔻 آمریکا با پایش شرایط نوینی که از سوی ایران آفریده میشد، با کمک میانجیگران بانفوذی همچون زلمای خلیلزاد افغانیتبار، که دشمنی آشکار با ج.ا. و خود ایران دارد، تلاش میکرد تا وضعیت منطقه و بویژه افغانستان را پس از کنشهای غافلگیر کنندهی ایران، دوباره به دست گیرد.
در سال ۱۳۹۰ (۲۰۱۱م) با پیش آمدن آنچه بهارعربی نام گرفت (و سوریه را نیز درگیر خود نمود)، تمرکز سپاه قدس از شرق به غرب مرزهای ایران گسترش یافت و این فضایی را برای آمریکا فراهم آورد تا جایگاه خود را در شرق ایران، بهبود بخشد.
🔻 بر پایهی همان پیوندهای برقرارشده، آمریکا در سال جاری پس از چند دور گفتگو با میانهروهای طالبان (همچون کمونیستهای ویتنام شمالی)، دولت مرکزی افغانستان را (همچون دولت ویتنام جنوبی) فروخت و با بیرون کشیدن شتابان نیروهای خود و همپیمانانش از افغانستان، (بسان بیرون رفتن نیروهای امریکایی از ویتنام جنوبی)، اکنون دولت ناتوان و فاسد اشرف غنی را در برابر طالبان تنها گذاشته است.
🔻 بنابراین آمریکا همانگونه که برای به دست آوردن ویتنام، با کمونیستهای شمالی به تفاهم رسید و با بیرون کشیدن نیروها، ویتنام جنوبی فاسد و ناتوان را با ویتنام شمالی تنها گذاشت (که به پیروزی ویتنام شمالی انجامید). به همان روش در افغانستان نیز نخست از میان مدعیان قدرت، یکی که از دیگران نیرومندتر است (طالبان) را برگزید و با آن قول و قرارهایی گذاشت، سپس دولت اشرف غنی را با طالبان تنها گذاشت. سرانجام داستان نیز از هماکنون روشن است.
❓اگر این تحلیل درست باشد، اکنون پرسش این است که آن قدرت منطقهای که برای انجام نقش چین در ویتنام، این بار در افغانستان، برانگیخته یا ناگزیر خواهد شد، کدام کشور است؟
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 4⃣
🔶 ایران: چرخش از رویکرد ایدئولوژیک به واقعگرایی
🔻 پس از ۱۱ سپتامبر و تاختن آمریکا به افغانستان و عراق، آشکار شد که آمریکا پس از آن، وارد جنگ با ایران خواهد شد. بنابراین سپاه قدس و فرماندهان آبدیدهای چون سلیمانی و قاآنی که هر دو در آن زمان خبرهی سرزمینهای شرقی ایران به شمار میرفتند، برای زمینگیر کردن آمریکا و همپیمانانش در سطح یک درگیری یعنی عراق و افغانستان، به گونهای مهرهچینی و یارگیری را در افغانستان آغاز کردند، که از زمینگیر شدن آمریکا آسوده خاطر شوند.
🔻 ایران که هنگام تازش آمریکا به افغانستان، برای از بین بردن پایگاههای طالبان و کشتن ملاعمر (رهبر طالبان) و دیگر فرماندهان عملیاتی آن گروه در همان ساعتهای آغازین تازش آمریکا، کمکهای اطلاعاتی دقیقی به آمریکا کرده بود، با در نگر داشتن شرایط تازهی منطقه، اکنون نگاهی دیگر را به طالبان و حتا القاعده برگزیده بود.
🔻 این بار ایران با چرخشی شگفتانگیز که از توان نظامهای ایدئولوژیک بیرون است، دست دوستی به سوی دشمنان مذهبی خود یعنی طالبان و القاعده دراز کرد. کمکهای هدفمندی به آنها نمود. خانوادهی رهبرانشان را پناه داد و با حفاظت از چهرههای سرشناس آن دو گروه (که دیرزمانی مهمترین و تندروترین دشمنان ج.ا. خوانده میشدند) آنان را به جبههی خود کشید و در برابر آمریکا به خط کرد.
🔻 آمریکا با پایش شرایط نوینی که از سوی ایران آفریده میشد، با کمک میانجیگران بانفوذی همچون زلمای خلیلزاد افغانیتبار، که دشمنی آشکار با ج.ا. و خود ایران دارد، تلاش میکرد تا وضعیت منطقه و بویژه افغانستان را پس از کنشهای غافلگیر کنندهی ایران، دوباره به دست گیرد.
در سال ۱۳۹۰ (۲۰۱۱م) با پیش آمدن آنچه بهارعربی نام گرفت (و سوریه را نیز درگیر خود نمود)، تمرکز سپاه قدس از شرق به غرب مرزهای ایران گسترش یافت و این فضایی را برای آمریکا فراهم آورد تا جایگاه خود را در شرق ایران، بهبود بخشد.
🔻 بر پایهی همان پیوندهای برقرارشده، آمریکا در سال جاری پس از چند دور گفتگو با میانهروهای طالبان (همچون کمونیستهای ویتنام شمالی)، دولت مرکزی افغانستان را (همچون دولت ویتنام جنوبی) فروخت و با بیرون کشیدن شتابان نیروهای خود و همپیمانانش از افغانستان، (بسان بیرون رفتن نیروهای امریکایی از ویتنام جنوبی)، اکنون دولت ناتوان و فاسد اشرف غنی را در برابر طالبان تنها گذاشته است.
🔻 بنابراین آمریکا همانگونه که برای به دست آوردن ویتنام، با کمونیستهای شمالی به تفاهم رسید و با بیرون کشیدن نیروها، ویتنام جنوبی فاسد و ناتوان را با ویتنام شمالی تنها گذاشت (که به پیروزی ویتنام شمالی انجامید). به همان روش در افغانستان نیز نخست از میان مدعیان قدرت، یکی که از دیگران نیرومندتر است (طالبان) را برگزید و با آن قول و قرارهایی گذاشت، سپس دولت اشرف غنی را با طالبان تنها گذاشت. سرانجام داستان نیز از هماکنون روشن است.
❓اگر این تحلیل درست باشد، اکنون پرسش این است که آن قدرت منطقهای که برای انجام نقش چین در ویتنام، این بار در افغانستان، برانگیخته یا ناگزیر خواهد شد، کدام کشور است؟
✍ ادیب نوروزی (ویرایش شده)
دنباله دارد...
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دیدگاه
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 5⃣ و پایانی
چکیده اینکه:
🔻 آمریکا، ایران و دیگر قدرتهای منطقهای مانند پاکستان، منتظر هستند که برندهی جنگ قدرت در افغانستان از میان طالبان، دولت کنونی یا دیگر گروههای جهادی سر برآورد.
🔻 از آنجایی که گمان میرود، طالبان برندهی این جنگ قدرت باشد، پس پاکستان، عربستان، ایران و آمریکا، پنهان و آشکار، این گروه را پشتیبانی میکنند و اگر هم پشتیبانیهای لجستیکی و مالی آشکاری نمیکنند، دستکم با رها کردن دولت اشرف غنی، منتظر پایان کار و روشن شدن برندهی جنگ قدرت هستند.
🔻 ایران، شاید تنها قدرتی باشد که میخواست و میتوانست از بهم خوردن نظم کنونی افغانستان جلوگیری کند. ولی به سبب موقعیتنشناسی دولت کنونی که به طمع نزدیکی به آمریکا، در جبههی ضد ایران جای گرفت، ج.ا. موضعی میانه به سود طالبان در پیش گرفتهاست.
🔻 آمریکا همان بازی را که در ویتنام و سومالی و سودان انجام داد (ویتنامی کردن)، در افغانستان هم پیاده میکند و با بیرون کشیدن ارتش خود از افغانستان، به طالبان چراغ سبز نشان داده است. ولی آیا ایران، چین و روسیه، اجازهی اجرای پردهی پایانی آن را به سود آمریکا خواهند داد؟
🔻 و بخش سرنوشتساز بازی، تازه پس از سرنگونی دولت کنونی و روی کار آمدن دولت تازه آغاز میشود. آنگاه که ایران، آمریکا، پاکستان، عربستان، ترکیه و شاید روسیه و هند، هر یک دولت تازه را به سویی خواهند راند که به سود خود و زیان قدرتهای دیگر رفتار کند.
🔻 پروژهی راه نوین ابریشم (belt and roads) از چشماندازهای امیدوار کنندهای است که میتواند زمینهی سازش و همسویی منافع چند کشور از میان کشورهای بازیگر در رخدادهای جاری را فراهم آورده، آرامش مردم رنجدیدهی افغانستان را هم تامین نماید. تا برایند نیروها چه پیش آورد.
پایان/
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
⚔ بازی بزرگ در افغانستان / بخش 5⃣ و پایانی
چکیده اینکه:
🔻 آمریکا، ایران و دیگر قدرتهای منطقهای مانند پاکستان، منتظر هستند که برندهی جنگ قدرت در افغانستان از میان طالبان، دولت کنونی یا دیگر گروههای جهادی سر برآورد.
🔻 از آنجایی که گمان میرود، طالبان برندهی این جنگ قدرت باشد، پس پاکستان، عربستان، ایران و آمریکا، پنهان و آشکار، این گروه را پشتیبانی میکنند و اگر هم پشتیبانیهای لجستیکی و مالی آشکاری نمیکنند، دستکم با رها کردن دولت اشرف غنی، منتظر پایان کار و روشن شدن برندهی جنگ قدرت هستند.
🔻 ایران، شاید تنها قدرتی باشد که میخواست و میتوانست از بهم خوردن نظم کنونی افغانستان جلوگیری کند. ولی به سبب موقعیتنشناسی دولت کنونی که به طمع نزدیکی به آمریکا، در جبههی ضد ایران جای گرفت، ج.ا. موضعی میانه به سود طالبان در پیش گرفتهاست.
🔻 آمریکا همان بازی را که در ویتنام و سومالی و سودان انجام داد (ویتنامی کردن)، در افغانستان هم پیاده میکند و با بیرون کشیدن ارتش خود از افغانستان، به طالبان چراغ سبز نشان داده است. ولی آیا ایران، چین و روسیه، اجازهی اجرای پردهی پایانی آن را به سود آمریکا خواهند داد؟
🔻 و بخش سرنوشتساز بازی، تازه پس از سرنگونی دولت کنونی و روی کار آمدن دولت تازه آغاز میشود. آنگاه که ایران، آمریکا، پاکستان، عربستان، ترکیه و شاید روسیه و هند، هر یک دولت تازه را به سویی خواهند راند که به سود خود و زیان قدرتهای دیگر رفتار کند.
🔻 پروژهی راه نوین ابریشم (belt and roads) از چشماندازهای امیدوار کنندهای است که میتواند زمینهی سازش و همسویی منافع چند کشور از میان کشورهای بازیگر در رخدادهای جاری را فراهم آورده، آرامش مردم رنجدیدهی افغانستان را هم تامین نماید. تا برایند نیروها چه پیش آورد.
پایان/
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#سرباز_وطن
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله کردند. با ۱۲ لشگر و ۲۴۰۰ تانک. میگفتند: "آمدهایم المحمره! را پس بگیریم!"
ما در این سو ۶۰۰ تکاور نیروی دریایی ارتش و شماری هم نیروهای سپاه و داوطلبان بومی خرمشهر بودیم با چند سلاح دستی و آرپیجی و نارنجک...
گفتند یک روزه "المحمره" را میگیریم و ۳ روزه خوزستان و دو هفتهای ایران را. خرمشهر ۳۴ روز مقاومت کرد. ۳۴ روز پدافند جانانهی تفنگداران دریایی ارتش و نیروهای مردمی. ۳۴ روزی که بچههای ایران، با خونشان #وطن را روسفید کردند و دشمن را پشت دروازههای خرمشهر نگاه داشتند.
پس از ۳۴ روز مقاومت جانانه ولی در چهارم آبان ماه خرمشهر سقوط کرد. یک ایران غرق در اندوه شد.
اسارت ۱۹ ماههی خرمشهر استخوانی بود در گلوی ۳۶ میلیون ایرانی.
بعثیها هر جا رسیدند با اسپری نوشتند "المحمره". نوشتند: "جئنا لنبقی (آمدهایم که بمانیم)". تا روز ۳ خرداد ۱۳۶۱، که هنگام فرار، از ترس سررسیدن سربازان وطن، حتا لحظهای خم نشدند تا کلاههایشان را از روی زمین بردارند.
💥آن ناپاکی که به خاک مقدس ایران طمع کرد، با خفت به زیر خاک رفت و کشورش اکنون جولانگاه سربازان ایران است.
@ThinkTogether🌱
۳۱ شهریور ۱۳۵۹ حمله کردند. با ۱۲ لشگر و ۲۴۰۰ تانک. میگفتند: "آمدهایم المحمره! را پس بگیریم!"
ما در این سو ۶۰۰ تکاور نیروی دریایی ارتش و شماری هم نیروهای سپاه و داوطلبان بومی خرمشهر بودیم با چند سلاح دستی و آرپیجی و نارنجک...
گفتند یک روزه "المحمره" را میگیریم و ۳ روزه خوزستان و دو هفتهای ایران را. خرمشهر ۳۴ روز مقاومت کرد. ۳۴ روز پدافند جانانهی تفنگداران دریایی ارتش و نیروهای مردمی. ۳۴ روزی که بچههای ایران، با خونشان #وطن را روسفید کردند و دشمن را پشت دروازههای خرمشهر نگاه داشتند.
پس از ۳۴ روز مقاومت جانانه ولی در چهارم آبان ماه خرمشهر سقوط کرد. یک ایران غرق در اندوه شد.
اسارت ۱۹ ماههی خرمشهر استخوانی بود در گلوی ۳۶ میلیون ایرانی.
بعثیها هر جا رسیدند با اسپری نوشتند "المحمره". نوشتند: "جئنا لنبقی (آمدهایم که بمانیم)". تا روز ۳ خرداد ۱۳۶۱، که هنگام فرار، از ترس سررسیدن سربازان وطن، حتا لحظهای خم نشدند تا کلاههایشان را از روی زمین بردارند.
💥آن ناپاکی که به خاک مقدس ایران طمع کرد، با خفت به زیر خاک رفت و کشورش اکنون جولانگاه سربازان ایران است.
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
از جریان رخدادهای قفقاز جنوبی اینگونه دریافت میشود که دولت ارمنستان نه غیرت و نه توان پاسداری از خاک خود را ندارد و سرانجام در آیندهی نزدیک به واگذاری بخشهایی از خاک خود تن خواهد داد.
جدا از ایران، همهی قدرتها از جمله آمریکا و روسیه به قربانی کردن ارمنستان و گشایش دالان تورانی ناتو خرسند و یا ناگزیر هستند.
از آنجایی که ایران بدون درخواست خود کشور ارمنستان نمیتواند دخالت نظامی مشروعی در ارمنستان بنماید و از سویی راهاندازی دالان تورانی، خطر بزرگی برای امنیت و همچنین فرصتهای اقتصادی کشورمان خواهد بود یک راه حل سوم بایسته مینماید.
خوب است اکنون که ارمنستان واداده است و توانی برای پاسداری از خاک خود ندارد، پیشنهاد زیر را در جایگاه راهحلی برای آرامش منطقه و جلوگیری از رخدادهای شوم آینده در نگر آورد و دربارهی آن گفتگو کرد.
@ThinkTogether🌱
از جریان رخدادهای قفقاز جنوبی اینگونه دریافت میشود که دولت ارمنستان نه غیرت و نه توان پاسداری از خاک خود را ندارد و سرانجام در آیندهی نزدیک به واگذاری بخشهایی از خاک خود تن خواهد داد.
جدا از ایران، همهی قدرتها از جمله آمریکا و روسیه به قربانی کردن ارمنستان و گشایش دالان تورانی ناتو خرسند و یا ناگزیر هستند.
از آنجایی که ایران بدون درخواست خود کشور ارمنستان نمیتواند دخالت نظامی مشروعی در ارمنستان بنماید و از سویی راهاندازی دالان تورانی، خطر بزرگی برای امنیت و همچنین فرصتهای اقتصادی کشورمان خواهد بود یک راه حل سوم بایسته مینماید.
خوب است اکنون که ارمنستان واداده است و توانی برای پاسداری از خاک خود ندارد، پیشنهاد زیر را در جایگاه راهحلی برای آرامش منطقه و جلوگیری از رخدادهای شوم آینده در نگر آورد و دربارهی آن گفتگو کرد.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دیدگاه
#یادداشت
✝ سرنوشت ارمنستان، بازگشت به ماممیهن یا بردگی ترکیه
🔻 قفقاز با تجاوزگری روسیه، بنا بر دو قرارداد [از سوی ایران] واگذار شدهاست.
ارمنستان در وضعیت نوین، اگر علاقمند باشد، میتواند [و بهتر است] در چارچوب یک استان به آغوش ماممیهن، ایران برگردد.
🔻 روسیه دوباره در رویای دوران تزاری و ترکیه رویای عثمانی [و ترکستان] بر سر داشته
و ارمنستان ناگزیر است که [برای ماندن و لگدمال نشدن] در یک تنگنا میان روسیه و ایران، یکی را برگزیند.
🔻 ملتها را فرهنگ پایه به هم میرساند قفقاز در بطن فرهنگ ایرانی میباشد.
ارامنه در تبریز ،ارومیه، اصفهان، آبادان، همدان و تهران، همچون دیگر شهروندان ایران، زندگی عادی و امن و آسانی دارند.
پیشنهاد میکنم دولت ایروان بجای چشم دوختن به غرب و آمریکا و روسیه، به بازگشت به ماممیهن، ایران بیاندیشد.
🔻 ارمنستان نمیتواند سیاستی میانه را در میان روسیه و غرب دنبال کند. [در دنبالهی وضع کنونی] ارمنستان زمینهای بیشتری را به آذربایجان واگذار خواهد کرد. در بدترین رویهی داستان، شاید دالان جنوبی نغاری نوردوز، در کنار مرز ایران را نیز به آذربایجان واگذار نماید [که البته این با سیاست ملی ایران و روسیه برخورد دارد و با نگر به ستونکشی ارتش ایران شدنی نخواهد بود]، اگر چنین شود ایروان بیش از یک جزیره در مشت ترکیه نخواهد بود.
⬅️ اکنون بهترین گاهِ بازگشت به سرزمین مادری است.
✍ دکتر جلیل شمس / تبریز / ۱۸مرداد ۱۴۰۰ (ویرایش شده)
@ThinkTogether🌱
#یادداشت
✝ سرنوشت ارمنستان، بازگشت به ماممیهن یا بردگی ترکیه
🔻 قفقاز با تجاوزگری روسیه، بنا بر دو قرارداد [از سوی ایران] واگذار شدهاست.
ارمنستان در وضعیت نوین، اگر علاقمند باشد، میتواند [و بهتر است] در چارچوب یک استان به آغوش ماممیهن، ایران برگردد.
🔻 روسیه دوباره در رویای دوران تزاری و ترکیه رویای عثمانی [و ترکستان] بر سر داشته
و ارمنستان ناگزیر است که [برای ماندن و لگدمال نشدن] در یک تنگنا میان روسیه و ایران، یکی را برگزیند.
🔻 ملتها را فرهنگ پایه به هم میرساند قفقاز در بطن فرهنگ ایرانی میباشد.
ارامنه در تبریز ،ارومیه، اصفهان، آبادان، همدان و تهران، همچون دیگر شهروندان ایران، زندگی عادی و امن و آسانی دارند.
پیشنهاد میکنم دولت ایروان بجای چشم دوختن به غرب و آمریکا و روسیه، به بازگشت به ماممیهن، ایران بیاندیشد.
🔻 ارمنستان نمیتواند سیاستی میانه را در میان روسیه و غرب دنبال کند. [در دنبالهی وضع کنونی] ارمنستان زمینهای بیشتری را به آذربایجان واگذار خواهد کرد. در بدترین رویهی داستان، شاید دالان جنوبی نغاری نوردوز، در کنار مرز ایران را نیز به آذربایجان واگذار نماید [که البته این با سیاست ملی ایران و روسیه برخورد دارد و با نگر به ستونکشی ارتش ایران شدنی نخواهد بود]، اگر چنین شود ایروان بیش از یک جزیره در مشت ترکیه نخواهد بود.
⬅️ اکنون بهترین گاهِ بازگشت به سرزمین مادری است.
✍ دکتر جلیل شمس / تبریز / ۱۸مرداد ۱۴۰۰ (ویرایش شده)
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤ بُنمایه ♡
The_New_Makers_of_Modern_Strategy_From_the_Ancient_World_to_the.pdf
7.9 MB
#کتاب
#ژئوپولتیک
#تاریخ
📖The New Makers of Modern Strategy: From the Ancient World to the Digital Age
✍ Hal Brands
💬 تازهترین کتاب دانشگاه پرینستون در زمینهی راهبردهای نظامی کشورها برای خیزش، قدرتافکنی و پیروزی در جنگهای بززگ و درآمدن از چالههای تاریخی.
این کتاب که در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ به چاپ رسیده، اندیشههای راهبردی بزرگترین رهبران و فرماندهان نظامی جهان از سان تزو و توسیدید در روزگار باستان تا ناپلئون، وودرو ویلسون و رابرت مکنامارا در دو سدهی گذشته و تا قاسم سلیمانی و ژیجی پینگ در روزگار کنونی را بررسی نموده است.
@ThinkTogether🌱
@bonmayeh
#ژئوپولتیک
#تاریخ
📖The New Makers of Modern Strategy: From the Ancient World to the Digital Age
✍ Hal Brands
💬 تازهترین کتاب دانشگاه پرینستون در زمینهی راهبردهای نظامی کشورها برای خیزش، قدرتافکنی و پیروزی در جنگهای بززگ و درآمدن از چالههای تاریخی.
این کتاب که در اردیبهشت ماه ۱۴۰۲ به چاپ رسیده، اندیشههای راهبردی بزرگترین رهبران و فرماندهان نظامی جهان از سان تزو و توسیدید در روزگار باستان تا ناپلئون، وودرو ویلسون و رابرت مکنامارا در دو سدهی گذشته و تا قاسم سلیمانی و ژیجی پینگ در روزگار کنونی را بررسی نموده است.
@ThinkTogether🌱
@bonmayeh
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#بخشی از یک کتاب
هرگاه با ملتى بزرگ وارد جنگ شدى، آنان را از دنیا بریده و تحقیر کن.
سپس با همسايگان خرد و کوچکشان از در دوستى و احترام در آى!
📖 شهريار
✍ نيكولو ماكياولى
@ThinkTogether🌱
هرگاه با ملتى بزرگ وارد جنگ شدى، آنان را از دنیا بریده و تحقیر کن.
سپس با همسايگان خرد و کوچکشان از در دوستى و احترام در آى!
📖 شهريار
✍ نيكولو ماكياولى
@ThinkTogether🌱
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اقتصاد
#دیدگاه
این سالها همراه با گسترش آگاهیها از چرایی پیشرفت کشورها و کم رنگ شدن پارهای باورهای کهنه و عامیانه و خودخوارپندارانه در این درباره، از شدنی بودن جهش اقتصادی و شکوفایی کشورمان در آیندهی نه چندان دور سخن بسیار میرود.
در این ویدیو به جانمایهی کشورمان برای رسیدن به جایگاه یک ابرقدرت اقتصادی در جهان و سدهایی از جنس #فساد_و_نفوذ که ما را از رسیدن به آن جایگاه بازداشتهاند پرداخته شده است.
📎 با سپاس از همراه ارجمند کانال با نام کاربری "پرندهی آزاد" که این ویدیو را به پارسی زیرنویس نمودهاند.
📎 هدف از آوردن این فرسته، برجسته کردن این واقعیت است که چنانچه #فساد_و_نفوذ در کشور ما ریشهکن شوند، میهن ما میتواند با گامهایی بلند و پرشتاب، در زمانی کوتاه به جایگاهی که شایستهی آن است برسد.
@ThinkTogether🌱
#دیدگاه
این سالها همراه با گسترش آگاهیها از چرایی پیشرفت کشورها و کم رنگ شدن پارهای باورهای کهنه و عامیانه و خودخوارپندارانه در این درباره، از شدنی بودن جهش اقتصادی و شکوفایی کشورمان در آیندهی نه چندان دور سخن بسیار میرود.
در این ویدیو به جانمایهی کشورمان برای رسیدن به جایگاه یک ابرقدرت اقتصادی در جهان و سدهایی از جنس #فساد_و_نفوذ که ما را از رسیدن به آن جایگاه بازداشتهاند پرداخته شده است.
📎 با سپاس از همراه ارجمند کانال با نام کاربری "پرندهی آزاد" که این ویدیو را به پارسی زیرنویس نمودهاند.
📎 هدف از آوردن این فرسته، برجسته کردن این واقعیت است که چنانچه #فساد_و_نفوذ در کشور ما ریشهکن شوند، میهن ما میتواند با گامهایی بلند و پرشتاب، در زمانی کوتاه به جایگاهی که شایستهی آن است برسد.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from خرمگس
⏺
این دوگانه دروغین «نان و آب و آزادی در برابر موشک و سلاح» خیانتی بزرگ در حق ایرانیان است.
ایران به همان میزان که به نان و آب و آزادی نیاز دارد به موشک و سلاحهای پیشرفته نیازمند است.
@kharmagaas
این دوگانه دروغین «نان و آب و آزادی در برابر موشک و سلاح» خیانتی بزرگ در حق ایرانیان است.
ایران به همان میزان که به نان و آب و آزادی نیاز دارد به موشک و سلاحهای پیشرفته نیازمند است.
@kharmagaas
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تلنگر
#وطن
امروز هفتم تیر سالروز بمباران شیمیایی سردشت، به دست ارتش صدام و با بمبهای شیمیایی اروپایی و آمریکایی است.
روزی که دنیا چشمهایش را بست تا هموطنان بیگناه ما، از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، قتل عام شوند ...
در این ویدیو برژینسکی، مشاور پیشین امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، آشکار میکند که آمریکا نه تنها از بمباران شیمیایی ایران به دست ارتش بعث آگاه بود، بلکه به رژیم بعث گرای دقیقی میداد که کجا را بمباران شیمیایی کند تا شمار کشتههای ایرانی بیشتر باشد.
⬅️ اگر خدای ناکرده روزی آرامش سرزمینمان از سر غفلت و بیکفایتی ما بهم بخورد، همهی دنیا روی کمترین شعلهای، بنزین خواهند ریخت. هشیار باشیم و این گنج چند هزار ساله را با جان و مال و آبرو پاسداری کنیم.
#تاریخ
@ThinkTogether🌱
#وطن
امروز هفتم تیر سالروز بمباران شیمیایی سردشت، به دست ارتش صدام و با بمبهای شیمیایی اروپایی و آمریکایی است.
روزی که دنیا چشمهایش را بست تا هموطنان بیگناه ما، از زن و مرد و کودک و پیر و جوان، قتل عام شوند ...
در این ویدیو برژینسکی، مشاور پیشین امنیت ملی رییس جمهور آمریکا، آشکار میکند که آمریکا نه تنها از بمباران شیمیایی ایران به دست ارتش بعث آگاه بود، بلکه به رژیم بعث گرای دقیقی میداد که کجا را بمباران شیمیایی کند تا شمار کشتههای ایرانی بیشتر باشد.
⬅️ اگر خدای ناکرده روزی آرامش سرزمینمان از سر غفلت و بیکفایتی ما بهم بخورد، همهی دنیا روی کمترین شعلهای، بنزین خواهند ریخت. هشیار باشیم و این گنج چند هزار ساله را با جان و مال و آبرو پاسداری کنیم.
#تاریخ
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#فرهنگ
🏹 جشن تیرگان بر همگان شاد و فرخنده باد
تیرگان یکی از جشنهای ایرانی است که در ۱۳ تیر برگزار میشود. این جشن در گرامیداشت تیشتر (ستارهی بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و برپایه آیین و تراداد کهن، در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد.
در تاریخ اسطورهای کشورمان، تیرگان همچنین روز نشانگذاری مرز ایران و انیران با جانفشانی #سرباز_وطن ، آرش کمانگیر است. نمادی از جانفشانی ایرانیان میهنپرست در پاسداری از خاک میهن🇮🇷.
🎥 چکامهی "آن روز بلند تیرگان"، سروده و با صدای بانو هما ارژنگی.
@ThinkTogether🌱
🏹 جشن تیرگان بر همگان شاد و فرخنده باد
تیرگان یکی از جشنهای ایرانی است که در ۱۳ تیر برگزار میشود. این جشن در گرامیداشت تیشتر (ستارهی بارانآور در فرهنگ ایرانی) است و برپایه آیین و تراداد کهن، در روز تیر (روز سیزدهم) از ماه تیر انجام میپذیرد.
در تاریخ اسطورهای کشورمان، تیرگان همچنین روز نشانگذاری مرز ایران و انیران با جانفشانی #سرباز_وطن ، آرش کمانگیر است. نمادی از جانفشانی ایرانیان میهنپرست در پاسداری از خاک میهن🇮🇷.
🎥 چکامهی "آن روز بلند تیرگان"، سروده و با صدای بانو هما ارژنگی.
@ThinkTogether🌱
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#سرباز_وطن
میرزا حسن رشدیه (زادهی ۱۴ تیرماه ۱۲۳۰ تبریز - درگذشتهی ۱۸ آذر ۱۳۲۳ قم) بنیانگذار آموزش و پرورش نوین ایران.
۱۷۱ سال پیش، در روز چهاردهم ماه تیر، در خانوادهای روحانی در تبریز کودکی زاده شد که سالها بعد، آموزش فرزندان ایران را دگرگون ساخت. پدر او از مجتهدان سرشناس تبریز بود و فرزندش را خود در رشتههای دینی و زبان و ادبیات فارسی و عربی آموزش داد.
میرزا حسن نخست به راه پدر رفت تا آخوند شود. ۲۲ ساله بود که برای آموختن فقه، راهی نجف شد.
گفتهاند که سر راهش، چند روزی در استانبول مانده، در روزنامهای خوانده بود که "در اروپا از هر هزار نفر ده تن بیسوادند و در کشور ما از همین تعداد تنها ده تن سواد دارند".
این سخن چنان بر دل او سنگین آمد، که به جای نجف به بیروت و قاهره رفت و به جای آموختن فقه، دو سال و نیم در دانشسراهای آن شهرها، علوم تربیتی دبستانی خواند و یک سال در استانبول آموختههایش را به کار بست و تجربه اندوخت. سپس ۲۵ ساله بود که به ایروان رفت و نخستین دبستان ایرانی را برای هممیهنانش گشود و چون در استانبول به مدرسههای نوین "رشدیه" میگفتند، همان نام را بر دبستانش نهاد؛ نامی که پس از آن نام خانوادگی خودش هم شد.
ایشان در ۲۷ سالگی به ایران بازگشت و در تبریز نخستین دبستان نوین "رشدیه" را گشود، ولی خشکاندیشان دبستان او را ویران و حتا او را بیرون از دین شمردند! میگفتند "چوب و فلک را از مجلس درس برداشته و شاگردان را در برابر معلم جسور کرده است!". او سپس به مشهد رفت تا کار خود را پی بگیرد. ولی در مشهد نیز همچون تبریز، واپسگرایان جلوی کار او را گرفتند.
میرزا حسن در ۳۷ سالگی به دعوت صدراعظم -امینالدوله- به پایتخت رفت و مدرسهی رشدیه را در تهران گشود. آنجا بود که توانست برای نخستین بار از میز و نیمکت و تخته سیاه که از سوی خشکاندیشان "آلات تبلیغ کفر" قلمداد میشد، بهره بگیرد.
این مرد بزرگ و میهنپرست، تنها به بنیانگذاری دبستانها و آموزشگاههای نوین -که خود کاری سترگ بود- بسنده نکرد و افزون بر آن ۱۶ کتاب آموزش دبستانی هم برای آموختن به شاگردان نوشت. برای نمونه "بدایة التعلیم"، "کفایت التعلیم" و "نهایت التعلیم" کتابهای آموزشی کلاسهای اول تا سوم دبستان هستند.
میرزا حسن رشدیه، بنیانگذار آموزش و پرورش نوین کشورمان، پس از عمری تلاش پربار در راه آموزش فرزندان ایران، در ۹۳ سالگی درگذشت و در گورستان نو شهر قم به خاک سپرده شد. یادش گرامی، یادگارش را سپاس و راهش در خدمت به وطن پررهرو باد. آمین🙏💕🇮🇷
📸 گروه دانش آموزان در یکی از دبستانهای رشدیه
@ThinkTogether🌱
میرزا حسن رشدیه (زادهی ۱۴ تیرماه ۱۲۳۰ تبریز - درگذشتهی ۱۸ آذر ۱۳۲۳ قم) بنیانگذار آموزش و پرورش نوین ایران.
۱۷۱ سال پیش، در روز چهاردهم ماه تیر، در خانوادهای روحانی در تبریز کودکی زاده شد که سالها بعد، آموزش فرزندان ایران را دگرگون ساخت. پدر او از مجتهدان سرشناس تبریز بود و فرزندش را خود در رشتههای دینی و زبان و ادبیات فارسی و عربی آموزش داد.
میرزا حسن نخست به راه پدر رفت تا آخوند شود. ۲۲ ساله بود که برای آموختن فقه، راهی نجف شد.
گفتهاند که سر راهش، چند روزی در استانبول مانده، در روزنامهای خوانده بود که "در اروپا از هر هزار نفر ده تن بیسوادند و در کشور ما از همین تعداد تنها ده تن سواد دارند".
این سخن چنان بر دل او سنگین آمد، که به جای نجف به بیروت و قاهره رفت و به جای آموختن فقه، دو سال و نیم در دانشسراهای آن شهرها، علوم تربیتی دبستانی خواند و یک سال در استانبول آموختههایش را به کار بست و تجربه اندوخت. سپس ۲۵ ساله بود که به ایروان رفت و نخستین دبستان ایرانی را برای هممیهنانش گشود و چون در استانبول به مدرسههای نوین "رشدیه" میگفتند، همان نام را بر دبستانش نهاد؛ نامی که پس از آن نام خانوادگی خودش هم شد.
ایشان در ۲۷ سالگی به ایران بازگشت و در تبریز نخستین دبستان نوین "رشدیه" را گشود، ولی خشکاندیشان دبستان او را ویران و حتا او را بیرون از دین شمردند! میگفتند "چوب و فلک را از مجلس درس برداشته و شاگردان را در برابر معلم جسور کرده است!". او سپس به مشهد رفت تا کار خود را پی بگیرد. ولی در مشهد نیز همچون تبریز، واپسگرایان جلوی کار او را گرفتند.
میرزا حسن در ۳۷ سالگی به دعوت صدراعظم -امینالدوله- به پایتخت رفت و مدرسهی رشدیه را در تهران گشود. آنجا بود که توانست برای نخستین بار از میز و نیمکت و تخته سیاه که از سوی خشکاندیشان "آلات تبلیغ کفر" قلمداد میشد، بهره بگیرد.
این مرد بزرگ و میهنپرست، تنها به بنیانگذاری دبستانها و آموزشگاههای نوین -که خود کاری سترگ بود- بسنده نکرد و افزون بر آن ۱۶ کتاب آموزش دبستانی هم برای آموختن به شاگردان نوشت. برای نمونه "بدایة التعلیم"، "کفایت التعلیم" و "نهایت التعلیم" کتابهای آموزشی کلاسهای اول تا سوم دبستان هستند.
میرزا حسن رشدیه، بنیانگذار آموزش و پرورش نوین کشورمان، پس از عمری تلاش پربار در راه آموزش فرزندان ایران، در ۹۳ سالگی درگذشت و در گورستان نو شهر قم به خاک سپرده شد. یادش گرامی، یادگارش را سپاس و راهش در خدمت به وطن پررهرو باد. آمین🙏💕🇮🇷
📸 گروه دانش آموزان در یکی از دبستانهای رشدیه
@ThinkTogether🌱
#بخشی_از_یک کتاب
#روانشناسی
#نکته
🗣 آدمیزاد بر چیزی که آگاهانه یا ناآگاهانه بر زبانش بیاید، خواهد چسبید و بر آن پافشاری خواهد نمود.
🔻 دو روانشناس به نامهای آرون کِی و ریچارد ایباخ با انجام آزمایشی در سوئد، نشان دادند که دیدگاههای سیاسی ما تا چه اندازه میتوانند نرمشپذیر باشند و دستکاری شوند.
این دو روانشناس در زمان کارزار انتخابات سوئد آزمایشی را سامان دادند و در آن دیدگاههای رأیدهندگان سوئدی را دربارهی شماری از موضوعها جویا شدند.
در سوئد، سپهر سیاسی میان دو حزب لیبرال و محافظهکار بخش شده است. در این آزمایش، آزمایشگران از شماری از شهروندان دربارهی دوازده مسالهی بحثانگیزی که دو حزب سر آنها با هم کشمکش داشتند، پرسیدند: آیا مالیات بر بنزین باید افزایش پیدا کند؟ آیا سوئد باید برنامهی انرژی هستهایاش را دوباره راهاندازی کند؟ و ... پاسخدهندگان هم، با گزینههای آری یا خیر، به پرسشنامه پاسخ میدادند.
هنگامی که هر شهروند سرگرم پاسخ دادن به پرسشها بود، آزمایشگر پنهانی به پاسخنامهی او نگاه میکرد و پاسخنامهی دیگری را پر میکرد که همانند پاسخنامهی شهروند بود و تنها در چند پرسش، آزمایشگر پاسخ را وارونه میکرد (خیر را بلی مینمود یا بلی را خیر).
هنگامی که شخص پاسخنامهاش را تحویل میداد، آزمایشگر آن را میگرفت، نگاهی به آن میانداخت و تردستانه پاسخنامهای را به او بر میگرداند که از روی پاسخنامهی او کپی شده ولی چند پاسخ آن وارونه گردیده بود.
سپس آزمایشگران از پاسخدهندگان خواستند که چرایی هر پاسخشان را روشن و باز نمایند.
با شگفتی دیده شد که ۴۷٪ از پاسخدهندگان، وارونه شدن چند پاسخ را درنیافتند و برای همان پاسخ وارونه (که گزینهی خودشان نبود) توضیحی منطقی دادند و برای چرایی آن پاسخ استدلال کردند!
... نمیتوانید در نگر بیاورید که چگونه میشود برای بایستگی کاهش مالیات استدلال کنید، هنگامی که همین چند لحظه پیش به افزایش آن باور داشتید!
🔻 دو روانشناس دیگر با نامهای هال و یوهانسن همین آزمایش تردستانه! را دوباره با موضوعهای دیگری انجام دادند: درخواست از پاسخدهندگان برای ردهبندی ارزشهای اخلاقی، ردهبندی زیبایی عکسها، مزهی چند مربا و ... در همهی آنها پاسخدهندگان پس از جابجایی پاسخهایشان، برای چرایی گزینشهایی که نکرده بودند، دلایل قانع کنندهای آوردند!
📖 نردبان شکسته / نوشته کیت پین / نشر میلکان / برگههای ۹۲ تا ۹۴ (چکیده شده)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
💥 یافتههای این پژوهش به این معنا نیستند که مردم باورهای سیاسی ندارند، بلکه ثابت میکند چنانچه باوری بر زبان ما گذاشته شود یا اگر در شرایط ویژهای به سوی همراهی با دیدگاهی رانده شویم، سپس بر درستی و حقانیت آن دیدگاه استدلال و بلکه پافشاری خواهیم نمود.
💥این باگ روانشناختی آدمیزادگان، یکی از ابزارهای کارآمد گروههای گوناگون سیاسی برای انجام مهندسی اجتماعی و پیشبرد هدفهای خود میباشد. بدینگونه که نخست شخص یا اشخاص هدف را دوره میکنند، ایشان را ارج نهاده و بزرگ میشمارند، سپس کمکم در حضور ایشان باورهای خود را آشکار میسازند، سپس از قربانی میخواهند که او هم دیدگاه خود را بگوید، قربانی هم در شرم نگاه ارجمندانهای که به او میشود و فضایی که پیرامون او ساخته شده، سخنانی در همراهی میگوید و دیگر تمام! از آن پس دیگر گمان میکند که خود به آن دیدگاه رسیده و منطقی استوار برای آن در دست دارد. از اینرو هر کجا بنشیند برای درستی آن دیدگاه استدلال و بر آن پافشاری خواهد نمود.
📎 در همین زمینه بخوانید:
How the Polls Can Be Both Spot On and Dead Wrong: Using Choice Blindness to Shift Political Attitudes and Voter Intentions
by Lars Hall and others
Choice Blindness
by Lars Hall, Petter Johansson
@ThinkTogether🌱
#روانشناسی
#نکته
🗣 آدمیزاد بر چیزی که آگاهانه یا ناآگاهانه بر زبانش بیاید، خواهد چسبید و بر آن پافشاری خواهد نمود.
🔻 دو روانشناس به نامهای آرون کِی و ریچارد ایباخ با انجام آزمایشی در سوئد، نشان دادند که دیدگاههای سیاسی ما تا چه اندازه میتوانند نرمشپذیر باشند و دستکاری شوند.
این دو روانشناس در زمان کارزار انتخابات سوئد آزمایشی را سامان دادند و در آن دیدگاههای رأیدهندگان سوئدی را دربارهی شماری از موضوعها جویا شدند.
در سوئد، سپهر سیاسی میان دو حزب لیبرال و محافظهکار بخش شده است. در این آزمایش، آزمایشگران از شماری از شهروندان دربارهی دوازده مسالهی بحثانگیزی که دو حزب سر آنها با هم کشمکش داشتند، پرسیدند: آیا مالیات بر بنزین باید افزایش پیدا کند؟ آیا سوئد باید برنامهی انرژی هستهایاش را دوباره راهاندازی کند؟ و ... پاسخدهندگان هم، با گزینههای آری یا خیر، به پرسشنامه پاسخ میدادند.
هنگامی که هر شهروند سرگرم پاسخ دادن به پرسشها بود، آزمایشگر پنهانی به پاسخنامهی او نگاه میکرد و پاسخنامهی دیگری را پر میکرد که همانند پاسخنامهی شهروند بود و تنها در چند پرسش، آزمایشگر پاسخ را وارونه میکرد (خیر را بلی مینمود یا بلی را خیر).
هنگامی که شخص پاسخنامهاش را تحویل میداد، آزمایشگر آن را میگرفت، نگاهی به آن میانداخت و تردستانه پاسخنامهای را به او بر میگرداند که از روی پاسخنامهی او کپی شده ولی چند پاسخ آن وارونه گردیده بود.
سپس آزمایشگران از پاسخدهندگان خواستند که چرایی هر پاسخشان را روشن و باز نمایند.
با شگفتی دیده شد که ۴۷٪ از پاسخدهندگان، وارونه شدن چند پاسخ را درنیافتند و برای همان پاسخ وارونه (که گزینهی خودشان نبود) توضیحی منطقی دادند و برای چرایی آن پاسخ استدلال کردند!
... نمیتوانید در نگر بیاورید که چگونه میشود برای بایستگی کاهش مالیات استدلال کنید، هنگامی که همین چند لحظه پیش به افزایش آن باور داشتید!
🔻 دو روانشناس دیگر با نامهای هال و یوهانسن همین آزمایش تردستانه! را دوباره با موضوعهای دیگری انجام دادند: درخواست از پاسخدهندگان برای ردهبندی ارزشهای اخلاقی، ردهبندی زیبایی عکسها، مزهی چند مربا و ... در همهی آنها پاسخدهندگان پس از جابجایی پاسخهایشان، برای چرایی گزینشهایی که نکرده بودند، دلایل قانع کنندهای آوردند!
📖 نردبان شکسته / نوشته کیت پین / نشر میلکان / برگههای ۹۲ تا ۹۴ (چکیده شده)
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
💥 یافتههای این پژوهش به این معنا نیستند که مردم باورهای سیاسی ندارند، بلکه ثابت میکند چنانچه باوری بر زبان ما گذاشته شود یا اگر در شرایط ویژهای به سوی همراهی با دیدگاهی رانده شویم، سپس بر درستی و حقانیت آن دیدگاه استدلال و بلکه پافشاری خواهیم نمود.
💥این باگ روانشناختی آدمیزادگان، یکی از ابزارهای کارآمد گروههای گوناگون سیاسی برای انجام مهندسی اجتماعی و پیشبرد هدفهای خود میباشد. بدینگونه که نخست شخص یا اشخاص هدف را دوره میکنند، ایشان را ارج نهاده و بزرگ میشمارند، سپس کمکم در حضور ایشان باورهای خود را آشکار میسازند، سپس از قربانی میخواهند که او هم دیدگاه خود را بگوید، قربانی هم در شرم نگاه ارجمندانهای که به او میشود و فضایی که پیرامون او ساخته شده، سخنانی در همراهی میگوید و دیگر تمام! از آن پس دیگر گمان میکند که خود به آن دیدگاه رسیده و منطقی استوار برای آن در دست دارد. از اینرو هر کجا بنشیند برای درستی آن دیدگاه استدلال و بر آن پافشاری خواهد نمود.
📎 در همین زمینه بخوانید:
How the Polls Can Be Both Spot On and Dead Wrong: Using Choice Blindness to Shift Political Attitudes and Voter Intentions
by Lars Hall and others
Choice Blindness
by Lars Hall, Petter Johansson
@ThinkTogether🌱
journals.plos.org
How the Polls Can Be Both Spot On and Dead Wrong: Using Choice Blindness to Shift Political Attitudes and Voter Intentions
Political candidates often believe they must focus their campaign efforts on a small number of swing voters open for ideological change. Based on the wisdom of opinion polls, this might seem like a good idea. But do most voters really hold their political…
Forwarded from ♤اندیشهی میهن♡
#دانستنی
#ژئوپولتیک
🌏 تفسیر رخدادهای جهان با رویکرد جغرافیای سیاسی
🎙 ایمان فانی
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
❓آیا رخدادهای بزرگ جهان، به سبب ویژگیهای روانی رهبران یا مردم کشورها روی میدهند؟
❓چرا تحلیل روندها و رخدادهای جهان با سنجههای جامعه شناختی از درک سامانمند پدیدهها ناتوان است و سبب ناامیدی، خوارپنداری و ویرانی ملتها و کشورها میشود؟
❓چرا تنها دیدگاهی که سبب میشود مردم کشورهای ناکام دست از خودخوارپنداری و خودویرانگری بردارند، دیدگاه جغرافیای سیاسی است؟
❓چرا محاصرهی اقتصادی، در تاریخ یک روال است و نه یک استثنا و در واقع محاصرهی اقتصادی همان چهرهی پربسامدتر جنگ است؟
❓چرا دموکراسی در پی پیروزی میآید و نه وارون آن؟!
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 ما ایرانیان که گفتگو از سیاست، بخشی از زندگی روزمرهمان است، خوب است که با روش درست تحلیل رخداهای جهان نیز آشنا شویم و بیاموزیم که به آنچه در جهان رخ میدهد چگونه باید نگریست.
@ThinkTogether🌱
#ژئوپولتیک
🌏 تفسیر رخدادهای جهان با رویکرد جغرافیای سیاسی
🎙 ایمان فانی
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
❓آیا رخدادهای بزرگ جهان، به سبب ویژگیهای روانی رهبران یا مردم کشورها روی میدهند؟
❓چرا تحلیل روندها و رخدادهای جهان با سنجههای جامعه شناختی از درک سامانمند پدیدهها ناتوان است و سبب ناامیدی، خوارپنداری و ویرانی ملتها و کشورها میشود؟
❓چرا تنها دیدگاهی که سبب میشود مردم کشورهای ناکام دست از خودخوارپنداری و خودویرانگری بردارند، دیدگاه جغرافیای سیاسی است؟
❓چرا محاصرهی اقتصادی، در تاریخ یک روال است و نه یک استثنا و در واقع محاصرهی اقتصادی همان چهرهی پربسامدتر جنگ است؟
❓چرا دموکراسی در پی پیروزی میآید و نه وارون آن؟!
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
📎 ما ایرانیان که گفتگو از سیاست، بخشی از زندگی روزمرهمان است، خوب است که با روش درست تحلیل رخداهای جهان نیز آشنا شویم و بیاموزیم که به آنچه در جهان رخ میدهد چگونه باید نگریست.
@ThinkTogether🌱