♤اندیشه‌ی میهن♡ – Telegram
♤اندیشه‌ی میهن♡
1.66K subscribers
1.45K photos
834 videos
65 files
1.27K links
با هم بیندیشیم و آینده‌ای بهتر برای ایرانمان بیافرینیم🇮🇷❤️
Download Telegram
Forwarded from دغدغه ایران
اگر کارزار را راه مؤثری نمی‌دانید و همزمان بی‌عملی را هم مناسب نمی‌دانید، راهبرد جایگزین با اثربخشی، ممکن و قابل پیگیری چیست؟

اگر کارزار را فعلا تنها راه ممکن می‌دانید، می‌توانید از طریق لینک زیر برای مطالبه #گزارش_دقیق_تخلف_چای تلاش کنید.

https://karzar.net/95653

@fazeli_mohammad
#تاریخ

🌟 سه خردمند (سه مُغ)
💕 به یادکرد زادروز عیسی مسیح(ع)

در انجیل متی آمده است: هنگامی که عیسی(ع) به دنیا آمد، سه مغ خردمند با دیدن و دنبال کردن ستاره‌ی دنباله‌دار از زایش او آگاه گشته و همراه با یادگارها و پیشکشهایی به دیدار عیسای نوزاد آمدند. این مردان مغ بودند. سه موبد زرتشتی که از خاور آمده بودند [از ایران که در خاور زادگاه مسیح است].

در فصل یازدهم سفرنامه‌ی مارکوپولو که در سال ۶۷۷ خورشیدی (۱۲۹۸م) یعنی نزدیک به هشتاد سال پس از تازش مغولان به کشورمان نوشته شده، آمده است:

"ایران یک سرزمین بزرگ و ریشه‌دار است و در گذشته آباد بود، ولی اکنون بخش بزرگی از آن به دست تاتارها ویران گردیده است. در ایران شهری است که سبا نامیده می‌شود، از آنجا سه مغ بودند که برای خوشامدگویی به مسیح به بیت‌لحم رفتند. اکنون آن سه [مغ] در شهر در آرامگاهی زیبا به خاک سپرده شده‌اند و هر سه با ریش و موهای خود کامل هستند. یکی بالداسار، دومی گاسپار و سومی ملچیور نام داشت.

مارکوپولو در آن شهر [سبا یا ساوه] درباره‌ی سه مغ جویا شد ولی هیچ کس نمی‌توانست چیزی درباره‌ی آنها به او بگوید، مگر اینکه سه مغ در زمانهای کهن در آنجا دفن شده بودند. پس از سه روز سفر [مارکو] به قلعه‌ای رسید که آن را پالاستا می‌گویند که به معنای قلعه‌ی آتش‌پرستان است و باشندگان آن قلعه، آتش می‌پرستند.

مردان آن قلعه می‌گویند: در روزگار پیشین سه پادشاه آن دیار، برای خوشامدگویی به پادشاهی که تازه زاده شده بود رفتند و سه پیشکش با خود بردند: طلا و کندر و کافور. طلا تا بدانند که او یک پادشاه زمینی است، کندر تا ارج نهند که او خدا است، و کافور، تا به یاد داشته باشند که او انسانی فانی است.

هنگامی که هدیه‌های این سه مغ به مسیح پیشکش شد، نخست کوچکترین از آن سه [مغ] به ستایش او [مسیح نوزاد] پرداخت و به نگر او رسید که مسیح در قد و قامت و سن خود اوست. سپس مغ دیگر و سپس مغ بزرگتر آمدند و به نگر هرکدام رسید که کودک در قد و قامت خودشان است. پس درباره‌ی دیده‌ها و دریافتهای خود با یکدیگر انجمن نمودند و سپس همگی [به پیامبری او ایمان آورده و] با هم به ستایش مسیح رفتند. او [مسیح نوزاد] در سن واقعی خود بر آنها پدیدار گشت.

هنگامی که خواستند بازگردند، کودک [یعنی عیسی مسیح] یک جعبه‌ی دربسته به ایشان داد. سه مرد مغ چند روز جعبه را با خود آوردند و سپس کنجکاو شدند که ببینند چه چیزی به آنها داده شده است. جعبه را گشودند و در آن سنگی یافتند به نشانه‌ی اینکه که آنها باید مانند سنگ در ایمانی که از او [مسیح] دریافت کرده بودند پایدار بمانند.

چون سنگ را دیدند شگفتی آوردند و خود را فریب‌خورده پنداشتند. پس سنگ را در گودالی انداختند. بی‌درنگ آتش در گودال فوران نمود. چون این را دیدند، از آنچه انجام داده بودند بسیار پشیمان گشته، توبه نمودند و مقداری از آتش را با خود به خانه بردند.

مغ‌ها با نهادن آن آتش در یکی از پرستشگاههای خود، آن را پیوسته روشن نگه می‌دارند و آن آتش را در جای نمادی از خدا می‌پرستند و همه قربانیهای خود را در پای آن انجام می‌دهند. و اگر خاموش شد، از آتش دیگری نمی‌گیرند. بلکه دوباره به سراغ آتش اصلی در گودالی که سنگ را انداخته‌اند، می‌روند که آن هرگز خاموش نمی‌شود. بنابراین، مردم کشور [ایران] آتش را می‌پرستند.

مردم قلعه همه‌ی اینها را به مارکو گفتند. و به درستی که یکی از آن پادشاهان از "سبا" بود. و دومی از "آوا" و سومی از [همان] قلعه بود." / [پایان برداشت از سفرنامه مارکوپولو]

📎 از گذشته‌های دور گمان می‌رود که نامهای «سبا» و «آوا» باید با ساوه، در هشتاد کیلومتری جنوب‌غربی تهران و با آوه، روستایی در حدود ۲۵ کیلومتری جنوب شرقی ساوه یکی باشد.

📎 در گذر سده‌ها، تابلوهای بسیاری با الهام از داستان سه مغ ایرانی که به دیدار عیسای نوزاد شتافتند کشیده شده‌اند (با نامهای سه مغthree magi, سه شاهthree kings, سه خردمندthree wise men) و داستان این سه مغ، یکی از داستانهای شیرین شب کریسمس در اروپا و جامعه‌های مسیحی است.
https://news.1rj.ru/str/s7u4f99xn/43
@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تاریخ
#دیدگاه

در پی ژاژخایی کشورک امارات متحده‌ی عربی درباره‌ی گوشه‌ای از خاک کشورمان، باز هم این داغ در دل ما تازه می‌شود که به یاد بیاوریم تا پیش از شکست از روسیه در سالهای شوم ۱۱۹۲-۱۱۹۱، دریای پارس برای صدها سال، یک دریاچه‌ی درون سرزمینی ایران بود. برای بررسی درستی این سخن، نقشه‌ی ایران در دوران نادرشاه، صفویان، سلجوقیان، بوییان، ساسانیان، اشکانیان و هخامنشیان را نگاه کنید. [کتاب اطلس تاریخی ایران]

تا روزی که منطقه‌ به آرایش کهن و طبیعی خود بازنگردد، سرزمینهای میان چین تا مدیترانه روی آرامش نخواهند دید.

📎 سخنان دکتر آرش رییسی‌نژاد و دکتر محمدعلی بهمنی قاجار را درباره‌ی جزیره‌های سه‌گانه‌ی کشورمان، اینجا بشنوید.

📎 در پیوند با این فرسته بخوانید:
گم کردن راه از کی آغاز شد؟

@ThinkTogether🌱
#تلنگر
#فرهنگ

🏖 نسل هتل‌نشین

🔻پنجاه سال پیش، دخترهای خانه صبحها زود بیدار می‌شدند تا پیش از مدرسه رفتن، چند کار خانه را نیز انجام داده باشند و سپس راهی مدرسه می‌شدند. و پس از پایان تکلیف مدرسه، باخیاطی و گلدوزی و قالیبافی و... کمک مادر بودند تا بخشی از نیازهای خانواده را برآورده نمایند.

🔻پسرها بايد يا صبح زود يا عصر، نان و نیازهای خانه را خريد می‌كردند و كارهای مردانه را در كمک به پدر خود انجام می‌دادند و تابستانها برای بهبود اقتصاد خانواده و کمک به پدر، در کارهای گوناگون شاگردی و یا فروشندگی می‌کردند.

🔻اکنون با نسلی روبرو هستیم که صبح که بیدار می‌شوند، از هتلِ خانه‌شان بیرون می‌روند. چون که مادر و پدرشان همچون خدمتکارانِ "هتل خانه" همه جا را رفت و روب خواهند کرد و با يک تلفن همه چيز در خانه فراهم است.

🔻نسلی که در برابر اتاقی که در آن می‌خوابد و خانه‌ای که در آن زندگی می‌کند و بشقابی که در آن غذا می‌خورد احساس مسوولیت نکند، آیا در برابر سرزمینی که از آب وخاک آن بهره‌مند است حس مسوولیت خواهد داشت؟! [یا با پیش آمدن سختی و فشار، چمدانش را برداشته و کشورش را رها خواهد کرد؟]

🔻کمی به خود بیاییم و تکانی به خودمان و فرزندانمان بدهیم؛ گرچه از دید من نسلی که این بچه‌ها را پرورش داد، گمان می‌کرد چون خودش سختی کشیده، پس باید همه گونه آسایشی را برای فرزندانش فراهم نماید.

🔻 امیدوارم همه‌ی ما مادرها و پدرها بتوانیم به این دریافت برسیم که خانه را هتل کردن افتخار نیست، بلکه مسوولیت‌پذیر و قدردان بار آوردن فرزندانمان افتخار است.

👤 فرهنگ هلاکویی، روانشناس و جامعه‌شناس

💥بسیاری از ناخرسندیهایی که ما از زندگی داریم، نه به نظام سیاسی و نه به داراییهای مادی ما بازنمی‌گردند. بلکه پیامدهای همین خودخواه و نامسوول بارآوردن فرزندان و فضای ناسازنده‌ای است که درون خانواده می‌سازیم. این ریشه‌ی بخش بزرگی از ناخرسندیهایمان هم در زندگی شخصی و هم در زیست اجتماعی است.

@ThinkTogether🌱
زندانیان جغرافیا - آفریقا (۱)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک

📖 زندانیان جغرافیا
تیم مارشال
5⃣ بخش پنجم: آفریقا (۱)


📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول

@ThinkTogether🌱
زندانیان جغرافیا - آفریقا (بخش ۲)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک

📖 زندانیان جغرافیا
تیم مارشال
6⃣ بخش ششم: آفریقا (۲)


📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول

@ThinkTogether🌱
#یادداشت

🇮🇷 قاسم سلیمانی یک سردار ملی است

به یادکرد سالروز شهادت سردار سپاه ایران

🔻 در روز ۱۳ دی ماه ۱۳۹۸، همزمان با پراکنش خبر تلخ ترور سردار قاسم سلیمانی، موج گسترده‌ای از اندوه، مردم ایران و کشورهای حوزه‌ی تمدن ایرانی را فراگرفت.

قاسم سلیمانی را مخالفینش هم دشمنی ارجمند می‌دانستند. ملت ایران -حتا مخالفان با نظام سیاسی- در جای جای میهن به خیابانها ریخته و در سوگ او اشک ریختند و سوگواری کردند. آیین بدرقه‌ی پیکر او با حضور میلیونها ایرانی در چهارگوشه‌ی میهن، یکی از باشکوهترین آیینهای قدردانی از یک #سرباز_وطن در تاریخ ایران بود...

🔻 از کمتر فرمانده نظامی با این میزان محبوبیت در تاریخ دنیا می‌توان نشانی یافت. ولی راز این محبوبیت او در بین مردم چه بود؟

یکی اینکه ایرانیان، پهلوان‌دوست و قهرمان‌ستای هستند. هنگامی که در چنان بن‌بستی گرفتار آمده‌اند که هیچ راه برونرفتی از آن در نگر نمی‌آید، همیشه چشم به افق دوخته‌اند که سواری ببینند دلاور و کاردان، تا همه یکپارچه به زیر درفش کاویانیش بشتابند. مگر ابومسلم و بابک و نادر جز این بودند؟

قاسم سلیمانی سپاه ایرانیان را به همان کرانهایی برد که شاپور و قباد و خسرو پرویز برده بودند؛ روح عزت‌طلب ایرانی را سیراب کرد که هنوز دلخوش به تاریخ باستان و صدای سم اسب سربازان ایرانی در بیابانهای شام است؛ و عراقی را که همین سی و چند سال پیش به خاک ایران چشم دوخته بود و آرزومند تجزیه‌ی آن بود، حیاط خلوت و میدان تاخت و تاز سربازان ایران گردانید.

🔻دیگر، دیدگاه ایشان نسبت به مردم بود. در این سالها بسیاری از فرماندهان نظامی کشور، درگیر کشمکشهای جناحی و سیاسی شده‌اند و پیوسته علیه این و آن موضع‌گیری کرده‌اند و می‌کنند.
ولی سلیمانی، به ویژه از وقتی به رویارویی با داعش و تروریسم در بیرون از مرزهای ایران پرداخت، هیچگاه وارد کشمکشها و درگیریهای جناحی و سیاسی نشد. سلیمانی می‌گفت:
"همه‌ی ملت ایران با هر گرایش و اندیشه و هردینی، خانواده‌ی ما هستند و ما وظیفه داریم پاسدار انها در برابر هر تازشی باشیم. خیلی از این مردم از نظام خوششان نمی‌آید، ولی سرزمین ایران هزاران سال است که مال به همین مردم بوده‌است و ما در جایگاهی نیستیم که در برابر آنها کوتاهی کنیم"

🔻 سلیمانی از کشمکشهای درونی قدرت دوری می‌جست و همیشه به وظیفه‌ی اصلی خود که پدافند از #وطن در فرای مرزهای کشورمان بود، می‌پرداخت. او در سیاست درونی کشورمان کنشگری نداشت و هیچگاه علیه مردم موضع‌گیری نکرد...

او بجای آنکه در شهر و در خانه‌های آنچنانی باشد، در کوهها و بیابانهای غرب آسیا بود. نه کار اقتصادی کرد و نه فرزندانش را بیرون از کشور فرستاد و بالاتر از هر چیز، اینکه تا لحظه‌ی ترور، او افتخارِ نشان #سرباز_وطن را بر سینه‌ی خود نگاه داشت.🇮🇷❤️
سردار سلیمانی، به معنای واقعی واژه، سردار ملی بود و در هیچ قالب تنگ سیاسی‌ جا نمی‌گرفت...

🔻 بیرون از ایران هم، او پیوندهای دوستانه‌ای با بسیاری از فرماندهان سازمانهای نظامی، ریش‌سفیدان قبایل، ایزدیها، سنیها، مسیحیان، علویان و سیاستمداران پرنفوذ منطقه‌ای داشت و بسیاری از گره‌ها و بن بستهای سیاسی غرب آسیا را که با ریختن هزاران خون هم چاره نمی‌یافت، با رایزنی گشود. هم سرداری کوبنده و پیروز بود و هم مذاکره‌کننده‌ای راهگشا. هم راه جنگیدن را می‌دانست و هم آیین صلح و دیپلماسی را.

برای او امنیت شیعیان همان اندازه اهمیت داشت که امنیت سنیها، ایزدیها، ترکمانها، مسیحیان و کردها مهم بود.

🔻 می‌توان به دیدگاه‌های سیاسی سردارِ شهید نقد داشت. می‌توان حتی مخالف آنها بود. ولی نمی‌توان به او احترام نگذاشت. نمی‌توان وامداری ملتمان را به او نادیده گرفت. مردِ مردانه‌ای که در کوهها و بیابانهای خاورمیانه در برابر دشمنان ایران سینه سپر کرده بود و همچون رستم شاهنامه، نامش لرزه بر دل دشمنان ایران می‌انداخت، و بدین جایگاه او را نیز رستم ایرانشهر نامیدند.

بی‌شک، آیندگان ما نام او را در کنار نام دیگر سرداران پیروز و سرفراز تاریخ چند هزارساله‌ی ایران خواهند آورد.

💥 ایرانیان شایسته‌ای باشیم و با فروتنی و ارج‌گزاری و قدرشناسی از سرداران و سربازانی که حق سنگینی بر گردن ما دارند و مایه‌ی بزرگی و امنیت #وطن هستند، چراغ سربازی، فداکاری و میهن‌پرستی را روشن نگاه داریم.
#وطنپرستم

@ThinkTogether🇮🇷🌱
تاریخ موازی اخیر ایران میتوانست بسیار متفاوت باشد
اگر تنها یک عدد بمب اتم میداشتیم
نه قاسم سلیمانی ای ترور میشد
نه انتقام سختی لازم میبود
نه هواپیمای اوکراینی ای زده میشد
نه سرمایه اجتماعی اینچنین بعد از آن از دست میرفت
و نه در چهارمین مراسم سالگردش بمب انتحاری ای منفجر میشد و جان بیش از ۱۰۰ انسان بی گناه گرفته میشد

فقط یک عدد بمب اتم
فقط یک عدد
....

#فقط_یک_عدد


https://www.threads.net/@bazargan.abolfazl_ir/post/C1o_zr6Ih13/?igshid=NTc4MTIwNjQ2YQ==
روسیه، هم‌پیمان راهبردی ایران؟
آرمینا آرم
#دیدگاه
#ژئوپولتیک

🇷🇺 روسیه، هم‌پیمان راهبردی ایران؟
🎙 آرمینا آرم

💬 پیوند میان کشورمان و روسیه در چه ترازی است؟ آیا هم‌پیمان راهبردی نامیدن روسیه درست است؟ تنهایی راهبردی (استراتژیک) ایران به چه معنا است؟ پیوندهای روسیه با کشورهای دنیا از چه منطقی پیروی می‌کند؟ ....
این پرسشها و افزون بر اینها موضوع گفتگوی کانال عیار با خانم دکتر آرمینا آرم، پژوهشگر مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه می‌باشد.

📍 برگرفته از: @ayarenaghd

@ThinkTogether🌱
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چکامه
#ادبیات_ایران

خاقانیا به جاه مشو غره غمروار
گر خود به جاه بهمن و جمشیدی از قضا
کاندر جهان چو بهمن و جمشید صد هزار
زادند و مرد و کار جهان هم بر آن نوا

رفت آنچه رفت و روی زمین همچنان نژند
بود آنچه بود و پشت فلک همچنان دو تا
نه در نبات این بدلی آمد از قدر
نه در نجوم آن خللی آمد از قضا

ما و تو بگذریم و پس از ما بسی بود
دور فلک به کار و قرار زمین بجا
و آخر به نفخ صور کند قهر کردگار
بند فلک گسسته و جرم زمین هبا

👤 خاقانی شروانی، شاعر سده‌ی ششم خورشیدی

• غمروار: از سر نادانی
• هبا: گرد و غبار
• بند فلک گسسته و جرم زمین هبا: [در روز پسین] سامان فلک بهم می‌خورد و جرم زمین همچون گرد و غبار در فضا پراکنده می‌شود.

ℹ️ افضل‌الدین بدیل‌ بن علی خاقانی، شناخته‌شده به خاقانی شروانی، شاعر سده‌ی ششم و از بزرگترین قصیده‌سرایان شعر و ادب پارسی است. تاریخنگاران ادب پارسی، او را حسان‌العجم نام داده‌اند. خاقانی در مقبره‌الشعرای تبریز آرمیده است.

📆 در سالنمای رسمی کشورمان، روز یکم بهمن‌ماه روز بزرگداشت خاقانی شروانی نامیده شده‌است.

🎥 کرانه‌های زیبای دریای مکران، چابهار

@ThinkTogether🌱
زندانیان جغرافیا - غرب آسیا (۱)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک

📖 زندانیان جغرافیا
تیم مارشال
7⃣ بخش هفتم: خاورمیانه (۱) [غرب آسیا (۱)]

📎 نکته‌ای که شنونده و خواننده‌ی هشیار در برخورد با دیدگاههای کارشناسان انیرانی در می‌یابد، سایه‌ی سنگین میهن‌پرستی است که بر اندیشه و نگاه و سخن آنان سایه افکنده است.

پرورش کارشناسان کشورهای پیشرو به گونه‌ای است که در آنچه می‌کنند و می‌گویند، همواره بزرگی و چیرگی کشور خود را پیش چشم دارند. بنابراین -به ویژه در دو حوزه‌ی تاریخ و ژئوپولتیک- دشمنان و رقیبان کشورشان را بالا نمی‌برند و از توانمندیها و کامیابیها و زمینه‌های خیزش رقیبان، گنگ و ناروشن سخن می‌گویند و گاه ناگفته از روی آن می‌پرند.

📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول

@ThinkTogether🌱
#بخشی_از_یک کتاب
#تاریخ

فتح هند به دست نادرشاه، بازتابی گسترده در جهان یافت، چرا که این کشور از نگاه هلندی‌ها، پرتغالی‌ها، چینی‌ها و انگلیسی‌ها مهم و بسیار ارزشمند بود. حتا روس‌ها نیز آرزوی نزدیک شدن به آن را داشتند.

نبرد کرنال در ۱۷۳۸م [۱۱۱۷ خورشیدی] توان رزمی ایرانیان را در آسیای مرکزی دو برابر کرد و شاهد آن نیز بازپس‌گیری آسان بخارا، خیوه و رود سند بود. نادرشاه راهزنان و خان‌های گستاخ را نیز بر سر جایشان نشاند. دارایی او اکنون به اندازه‌ای بود که می‌توانست هزینه‌ی هر ارتشی را پرداخت کند.

البته از سوی دیگر می توان گرفتن هند را رخدادی با پیامدهای منفی برای ایران دانست. از این رو که سیاست انگلستان در سراسر سده‌ی نوزدهم میلادی [و پس از آن] بر پایه‌ی این انگاره بود که ایران باید زمینگیر و ناتوان و سردرگم بماند، چون ایران نیرومندی که راه خود را یافته باشد، می‌تواند در چند سال افغانستان و هند را همزمان در هم بکوبد. [و جایگزین انگلستان شود]

📖 صد جنگ بزرگ تاریخ
علی غفوری

📎 در همین زمینه بخوانید:
قرارداد گلداسمید (goldsmid)

@ThinkTogether🌱
خط قرمز ایران در برابر اسراییل کجا است؟
یوسف عزیزی، مازیار خسروی
#دیدگاه

💢 خط قرمز ما در برابر اسراییل کجا است؟
🎙 یوسف عزیزی و مازیار خسروی

💬 در هفته‌ها و روزهای گذشته، رخدادهای تروریستی علیه ایران و دیگر بخشهای جبهه‌ی مقاومت بالا گرفته است.

گروهی از تحلیلگران، واکنش کشورمان در برابر این رخدادها را نشانگر خویشتن‌داری هدفمند، و کسانی دیگر آن را نشانه‌ی سردرگمی می‌دانند. از اینرو این پرسش برای پیگیران رخدادهای منطقه برجسته شده است که آیا جریان رخدادها روی ریل درستی پیش می‌رود؟ و آیا جاگیری کشورمان درست و سنجیده و برآورنده‌ی سود و امنیت ایران و جبهه‌ی مقاومت می‌باشد یا خیر؟

📍 برگرفته از کانال یوتیوبی کلیدواژه

@ThinkTogether🌱
قصه‌ی باران
سالار عقیلی
#موسیقی

🌈 قصه‌ی باران
🎤 خواننده: سالار عقیلی
🎬 آهنگساز: امین بیات

هستی‌ام، وسعت پر غرور من
جان من ای وطن صبور من
ای تمام فصلهای تو بهار
ای همیشه سربلند روزگار
تن بی روح من و جان از تو
تشنه‌ام قصه باران از تو
بشنو این نغمه زمرغان چمن
که به دشمن ندهم مام وطن
مهر تو خون شده در جان و تنم
هستی‌ام ایرانم،
هستی‌ام ایرانم،
هستی‌ام ایرانم
🇮🇷❤️

#وطنپرستم

@ThinkTogether🌱
#دانستنی
#انجمنهای_پنهان

🔲 انجمنهای پنهان (secret societies)
3⃣ بخش سوم: چرا انجمنهای پنهان؟ پیش‌درآمد


🔻از دورانهای باستان تا به امروز، بشر به دنبال این بوده‌است تا خود را در میان همراهانی همدل، همسو، هم‌هدف و با ارزشهایی یکسان جای دهد و از پشتیبانی آنان بهره‌مند گردد. این یکی از راههای معنابخشی به زندگی و آفریدن احساس دلگرمی، تعلق، شادی و معنا بوده است.
بنابراین نخستین انگیزه‌ی برپایی انجمنها در درون جوامع انسانی، دستیابی به دلگرمی، شادی، احساس معنا و تعلق و نیز برخورداری از پشتیبانی دوستان و برادران بوده است. در ساده‌ترین نمونه‌ها، مردان قبیله‌های نخستین گرایش به برپایی انجمنهای مردانه‌ای داشتند که در آن به مهارتهایی همچون شکار، نوشیدن یا رقابت با قبیله‌ی همسایه پرداخته می‌شد.

🔻با برپایی یک انجمن [چه آشکار و چه پنهان]، هموندان انجمن به راه کنشگری برای پاسداری و نگهبانی از ارزشهای بزرگ زندگی خود گام می‌گذارند و با گفتگو و هم‌پیمان شدن بر روی آن ارزشها، بر نیرومندسازی و گسترش آن‌ ارزش(ها) توانا می‌گردند. در این دنیای نوین با تردیدها و ناپایداریهای پلیدش، هیچ چیز بیشتر از یافتن دیگرانی که دیدگاهها، باورها و ارزشهای یکسانی داشته باشند و ساختن پیوندهای دوستانه با آنان پایدار و دلگرم کننده نیست. هموند انجمن به دنبال گرما، توان و معنایی است که با پذیرفتن بندهای دوستی، وفاداری، رازداری و پیگیری هدفهای مقدس در درون یک انجمن پنهان می‌تواند به آنها دست یابد. همچنین در زمانهای نیاز و گرفتاری، آرامش خاطر در آگاهی از بودن دیگرانی است که به کمک شما خواهند آمد. پس هر کس به خود می‌گوید "با این تعهد شایسته و پیمان استوار، من از سردیِ تنهایی بیرون آمده، به گرمای انجمن برادری می‌پیوندم. امیدوارم دیگرانی که هدفشان همانا هدف من است و شایستگیهای اخلاقیِ بایسته را دارند، پیدا کنم و ایشان را به خود بپیوندم"

🔻با گذر زمان، تمدن بشری پیچیده‌ شد. در مصر، ایران و روم برپایی انجمنها به پیدایش طبقه‌ی کاهنان و مغان انجامید -کسانی که خود را تنها کسانی می‌دانستند که توانا به پیوندگیری با خدایان و دنیای نادیدنی می‌باشند. سپس انجمنهای دیگری از دل مغان و کاهنان بیرون آمدند که باورها و آیینهایشان در زمان خودشان نیز هرزه و گمراه‌کننده شمرده می‌شد (همچون جادوگران، کیمیاگران، حتا درمانگران و پزشکان). از اینرو اینان ناچار به پنهانکاری و پوشاندن رازهای خود گردیدند.
چند سده بعدتر، نخست در ایران و سپس در مصر و روم، ملتها و امپراتوریها پدید آمدند. جنگها رخ داد و جوامع بشری باز هم پیچیده‌تر شدند. فرمانروایان برای پایدارسازی و گسترش قلمروی خود، به سرزمینهای دیگر لشگر کشیدند. همچنین درون کشورها، آشوبهایی برای سرنگون ساختن پادشاهان و حکومتها رخ داد، هنچنین برنامه‌هایی برای فروانداختن دولتها، کوتاه کردن دست بلند کلیسا، یا ساخت روشهای فرمانروایی بر جهان اندیشیده شد.

از اینجا بود که انجمنهای ساده و آشکار گذشته، به سوی هدفهایی پیچیده‌تر و رازداری و پنهان‌کاری بیشتر گرویدند. چرا که برانداختن حکومت یا کلیسا، بیرون راندن دشمن اشغالگر، پیاده‌سازی هدفهای ناهمساز با خواست گروههای قدرتمند و پراکندن دیدگاهها و آیینهای نوین با سرکوب سنگینی روبرو می‌گردید.
[دنباله‌دارد...]

📍این نوشتار برگردان آزاد و چکیده شده‌ای از کتاب زیر است:
- How to Start Your Own Secret Society by Nick Harding
#بخشی_از_یک کتاب

@ThinkTogether🌱
زندانیان جغرافیا - غرب آسیا (۲)
تیم مارشال
#کتاب شنیداری
#ژئوپولتیک

📖 زندانیان جغرافیا
تیم مارشال
8⃣ بخش هشتم: خاورمیانه (۲) [غرب آسیا (۲)]

📍 برگرفته از: کانال یوتیوبی کتاب اول

@ThinkTogether🌱
#تاریخ

دارالفنون نام آموزشگاهی است که با پشتیبانی میرزا تقی‌خان امیرکبیر، برای آموزش فن و دانشهای نوین بنیانگذاری شد و می‌توان آن را پایه‌ی دانشگاه نوین در ایران دانست.

پس از شکستهای اندوهبار ایران از روسیه و جدایی بخشهایی از #وطن که تا امروز نیز جدا مانده‌اند، نیاز به روزآمدسازی ارتش و صنایع ایران بیش از همیشه از سوی اندیشمندان و دلسوزان ایران دریافت می‌شد. امیرکبیر نیز که به این نیاز فوری کشور هشیار بود، از آغاز صدارت خود برای برپایی یک کانون آموزش دانش و فنون نوین تلاش نمود. ولی شوربختانه ایشان آغاز به کار آن را ندید، چرا که نخستین دسته از استادان دارالفنون، دو روز پس از دستگیری و تبعید امیر، به تهران رسیدند و با پیشواز گرمی روبرو نشدند.

دارالفنون که روز یکشنبه ششم دی‌ماه سال ۱۲۳۰، سیزده روز پیش از شهادت امیرکبیر در حضور ناصرالدین شاه و با ۳۰ نفر شاگرد گشایش یافت، سرچشمه‌ی نیکیهای بسیار برای #وطن و پرورش بزرگانی همچون چهره‌های میهن‌پرست جنبش مشروطه و شماری از وزیران کاردان و کارآمد دوره‌ی رضاشاه بوده است.

🕯 به روان نورانی همه‌ی خدمتگزاران #وطن درود می‌فرستیم. راهشان پررهرو💕

@ThinkTogether🌱
#یادداشت
#دیدگاه

💮 داستان قدرت

هر کشور گمانی از قدرت خود داشته و بر پایه‌ی آن، جایگاهی شایسته و آرزومند برای خود در منطقه و جهان در نگر می‌آورد. در واقع افزایش قدرت یک کشور به ساختن "قدرتِ آرزومند" می‌انجامد. همین قدرتِ آرزومند و گمان به نیرومندی خود است که کشورها را به سوی درخواستِ نقش‌آفرینی در منطقه و جهان می‌راند.

نقش (role) ولی همچون واحد پولی، نیازمند به رسمیت شناخته شدن از سوی دیگران است. نقش منطقه‌ای یک کشور با پذیرش منافع یک کشور از سوی کشورهای همسایه، به آن داده می‌شود.

نپذیرفتن چنین نقشی [از سوی دیگر کشورها] است که به پدیدار شدن پیوسته‌ی تنش می‌انجامد. آنگاه که کشوری قدرت داشته باشد ولی نقش دلخواه خود را به دست نیاورده باشد، همواره آنجا جانمایه‌ای برای تنش و کشمکش خواهد بود. یعنی قدرت داری ولی تو را به رسمیت نمی‌شناسند! جنگ از دل چنین ناهمخوانی‌ای برمی‌خیزد.

پس دستیابی به نقش دلخواه، آسان به دست نمی‌آید. گام نخست از راه دستیابی به نقشی دلخواه برای کشورمان، دریافتی تاریخی و ناایدئولوژیک از ایران است. دریافتی که توان نظامی، توان اقتصادی، گفتمان فرهنگی و پیشرفت فناورانه را زیربنای قدرت بداند. قدرت را در چهارگانه ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، ژئوکالچر و تکنوپلیتیک بیابد. در کنار چنین آمیزه‌ای از نیرومندیهای چهارگانه، هماهنگی و همپوشانی میان میدان و دیپلماسی می‌تواند مهرِ انجام بر مرکزیت ایران در منطقه بزند.

بنیان چنین قدرتی بر پایه‌ی آگاهی یافتن به درونی بودنِ عمق راهبردی ایران و رسیدن به نگرشی نوین است. [...]
بزرگی [تنها] در بازپسگیری خاک از دست رفته نیست. بزرگی [تنها] به گرفتن انتقام شکستها نیست. [بلکه] بزرگی به بازآفرینی جامعه‌ایست که شهروندانش در رفاه و شادی زیست نمایند. در سایه‌ی چنین نگاهی است که می‌توان ایران را همچون قدرتی الهام‌بخش در نگرِ خود و دیگران آورد.
و آنگاه که الهامبخش گردی، رهبری تو را نیز خواهند پذیرفت.

آرش رییسی‌نژاد، پژوهشگر روابط‌بین‌الملل و ژئوپولتیک (ویرایش شده)

@ThinkTogether🌱
Forwarded from خرمگس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"برای اینکه یک فرهنگ اصالت خود را حفظ کند و در عین حال مولد نیز باشد، می‌باید که هم خود فرهنگ و هم اعضای آن به اصالت خود (و حتی تا حدودی به برتری خود بر دیگران) معتقد باشد."
(کلود لوی استروس)

پ.ن: مهم نیست که با سخن «استروس» یا زرتشت (که از زبان استاد جلال الدین کزاری بیان می شود) همدل باشیم یا نه، اما تا زمانی که اکثریت ساکنان یک سرزمین چنین نگاهی به تاریخ و سرزمین و فرهنگ خویش نداشته باشند، احتمالا در مسیر توسعه و سعادت و پیشرفت و رفاه و آزادی قرار نخواهند گرفت..
@kharmagaas
Forwarded from 🇮🇷⁩ وکیل مدافع ایران ⁦🇮🇷 (وحید داروگری)
«کشوری که برای جنگیدن مهیّا نشود، در واقع به دیگران اطّلاع می‌دهد که برای مُردن آماده است.»

مرحوم دکتر ابومحمّد عسگرخانی

#کلاهک_هسته‌ای_حق_مسلم_ماست